25.08.2020

استدلال ادبی در مورد موضوع معنای زندگی. نویسندگان روسی در مورد معنای زندگی. مشکل عشق عاشقانه


... پس معنای وجود انسان چیست؟ آیا پاسخ نیست؟ آیا معنای ظهور یک فرد بر روی زمین و جهان است، به طوری که کسی پرسید؟ خودمان و جهان کل: چرا ما و چرا؟ اگر این درست است که یک فرد - یک ماده تحقق یافته، که از وجود او آگاه بود، که خود را از ماده دید، به طوری که به جز یک فرد، از آن خواست: چرا؟ برای چی؟ برای چی؟..

از سنگ نمی پرسد که او یک سنگ است، از دریچه های دریایی که او یک ماهی قزل آلا است، خواسته نخواهد شد ... با یک فرد بپرسد.

"کرم" یکی از قهرمانان دانیل گربن را نوشت، - به منظور "ساختن زمین". "

"مرد"، ما می گوییم، - بپرسید. " و برای کرم، و برای خود را به درخواست زمین: چرا همه چیز است؟ چرا زمین و چرا کرم، "انجام زمین"؟ و مهمترین چیز "چرا" - چرا من هستم، مرد؟

آلبرت شوییتزر گفت: "انعکاس ساده در مورد معنای زندگی"، "ارزش خود را به خودی خود قرار می دهد." این مرد به آسمان نگاه می کند، در ستاره ها - او به آن نیاز دارد زیرا او یک مرد است. او به نظر نمی رسد مانند بالای کوه، درخت، گربه. و به نظر می رسد، درخواست خود را، و پشت کوه، و برای گربه: چه و چرا؟

و امروزه مهمترین چیز مهم چیست؟ ابدی نیستند و بیشتر مربوطه وجود دارد؟ بله، بسیار، که در آن اغلب فکر می کرد: آنها را تحسین می کنند، آنها "ابدی" هستند!

سوال زندگی و مرگ؟ - فکر می کنم، ما مراقبت شما خواهیم بود!

در حال حاضر این نگرانی ماست، ما خودمان هستیم - در مورد زندگی و مرگ سیاره خود، اولا، و، دوم، بشریت، انسان بر روی آن. و آیا مهم تر و مهم تر از کسانی است که سوالات ابدی هستند؟

کنونی این است که او همیشه مایل به فداکاری چیزی بود: گاهی اوقات - گذشته، و گاهی اوقات - آینده. پس از همه، این لحظه فقط یک پل است، به محافظه کاران برای رفتن به دنج، ناز برای آنها گذشته است، و "انقلابیون" برای سوار شدن و منفعل آنها را به آینده.

و افرادی که امروز زندگی می کنند، لزوما بدتر از دیروز هستند. و مطمئنا آنها دور از کسانی هستند که فردا می آیند!

اما هرگز خیلی واضح نبود که بر روی آنها، در مردم حاضر، همه چیز بیرون آمد. نه نه، اما بدون شک، بستگی به آنها دارد، آیا زندگی ادامه خواهد یافت.

امروزه حقیقت به خصوص قابل توجه است: بدون گذشته، فرد همه نیست، بدون آسپیراسیون در آینده، فرد غیرممکن است، اما معنای اصلی وجود انسان هنوز هم این است که حاضر ادامه ادامه و ادامه ادامه دارد. معنای زندگی در زندگی خود است. پس از همه، ممکن است در واقع ممکن است یک فرد تنها چیزی در جهان باشد، که از وجود او آگاه است و از آن می پرسد، در مورد معنی و هدف از بودن خود، می پرسد!

این چیست؟ - ممکن است بپرسم. - چرا پرسید؟

بیایید صبر کنیم میلیاردها سالگی و پیدا کردن پاسخ به همه "چرا". نکته اصلی این است که زنجیره را بریزید، اجازه ندهید که زندگی را متوقف کنید ...

برای افشای، از یک مقایسه استفاده می کند: "از دریچه های دریایی که او یک قاتل است ... با یک فرد پرسید." این در مورد معنای زندگی است که مردم را از حیوانات متمایز می کند. همچنین نقش مهمی به همان اندازه مهم است که پاسخ نویسنده به سوال "چرا همه چیز؟": "بیایید منتظر میلیاردها سال سال و پاسخ به همه" چرا "." توسط بیانیه او آدامویچ ما را به این ایده هدایت می کند که بشریت هرگز پاسخی به مهمترین سوال ابدی دریافت نخواهد کرد.

با وجود این، به گفته نویسنده، "معنای زندگی در زندگی خود است." موقعیت نویسنده برای من بحث برانگیز است. از یک طرف، آن را در طول زندگی خود را که فرد دلایل خود را برای زندگی، که هدف از وجود آن است، پیدا می کند. اما، از سوی دیگر، بیانیه مخالف درست خواهد بود: "زندگی - به معنای زندگی"، از آنجا که وجود یک فرد که نمی داند چرا او زندگی می کند، بی معنی است.

تأیید موقعیت من می تواند رمان "یوجین یونگین" از نویسنده بزرگ روسی الکساندر Sergeevich Pushkin را پیدا کند. OneGin، شخصیت اصلی کار، تلاش می کند معنای زندگی خود را از طریق سرگرمی های جدید پیدا کند، اما به "ساخت" بر روی ارزش های دروغین نمی رود. فقدان یک علت واقعی زندگی منجر به یوجین به این واقعیت می شود که بی تفاوت می شود. حالا او زندگی نمی کند، اما به سادگی وجود دارد. در این مثال، ما می بینیم که چطور نیست معنای زندگی قطعا بر طرف اخلاقی زندگی انسان تاثیر می گذارد و آن را به یک پوسته کار تبدیل می کند.

همچنین یک استدلال تایید دیدگاه من، کار نویسنده آرژانتین Guillermo Sakkomanno "مرد از دفتر". همه افراد در جهان از رمان کاملا بی عیب هستند، زیرا آنها به دنبال چیزی نیستند و هیچ چیز را از زندگی خود انتظار ندارند. آنها همسران دارند، که آنها دوست ندارند، فرزندان آنها که آنها نمی خواهند، کارشان را نفرت می کنند. با توجه به فقدان معنای زندگی در کل جامعه، این افراد به مدت طولانی مرده اند، و در حال حاضر در یک گام از انقراض کامل هستند.

خلاصه کردن بالا، من می خواهم توجه داشته باشم که حضور معنای زندگی یکی از دلایلی است که فرد می تواند یک فرد نامیده شود، و عدم وجود آن منجر به تخریب معنوی و اخلاقی می شود، مردم مانند حیوانات، کورکورانه از غرایز پیروی می کنند و انجام یک تابع تنها، این طبیعت.

دو سال پیش، این استدلال های من و دانش آموزان من یک گزینه را به حساب می آورند.

1) معنای زندگی چیست؟

1. Avutor در مورد معنای زندگی می نویسد، و Evgeny Onegin به ذهن در روم Ass. Pushkin نامیده می شود. گورکی سرنوشت کسی که جای خود را در زندگی به دست آورد! OneGin یک فرد با استعداد است، یکی از بهترین افراد آن زمان، اما او چیزی جز شر بود، - یک دوست کشته شد، بدبختی از تاتیانا دوست داشتنی خود را به ارمغان آورد:

بدون داشتن یک هدف بدون کار، بدون کار

تا بیست و شش سال

زمان بندی در بی عدالتی اوقات فراغت

بدون خدمات، بدون همسر، بدون امور

من نمی دانستم چگونه انجام شود

2. کسانی که اهداف زندگی را پیدا نکرده اند ناراضی هستند. Pechorin در "زمان قهرمان" M.Yu.Lermontova فعال است، پوشیده شده است، که مشاهده شده است، اما تمام اقدامات او تصادفی است، فعالیت بی ثمر است، و او ناراضی است، هیچ یک از تظاهرات از او یک هدف عمیق نیست. قهرمان با تلخی خود را مسائل: "چرا من زندگی کردم؟ برای چه هدف متولد شدم؟ .. "

3. در طول مسیر زندگی، پیر دهوف، بدون خستگی، به دنبال خود و معنای واقعی زندگی بود. پس از آزمایش های دردناک، او توانست نه تنها به معنای زندگی، بلکه همچنین اقدامات خاصی را انجام دهد که نیاز به اراده و عزم را فراهم می آورد. در مقدمه رمان L.N. Tolstoy، ما با پیر مواجه شدیم، که ایده های تفسیر را دوست دارد، اعتراض به نظام اجتماعی موجود و مبارزه برای زندگی عادلانه ترین بومی، بخشی از آن خود را احساس می کند. در این ترکیب آلی شخصی و مردمی و در ضخامت و معنای زندگی و شادی وجود دارد.

2) پدران و کودکان. تحصیلات.

به عنوان مثال، بازارها یک قهرمان مثبت در رمان توسط I.S.Turgenev "پدران و کودکان" خواهد بود. من باهوش، جسورانه، مستقل از قضاوت، یک مرد پیشرفته از زمان او بود، اما خوانندگان نگرش خود را نسبت به والدین که پسر خود را دوست دارند، اشتباه می دانند، اما او عمدا زنگ زده است. بله، Evgeny عملا با مردان قدیمی ارتباط برقرار نمی کند. چقدر تلخ و تنها یکی، او گفت: کلمات فوق العاده در مورد پدر و مادر خود، و مردان پیر خود را آنها را نمی شنوند.

2. به طور کلی، مشکل "پدران" و "کودکان" برای ادبیات روسیه معمول است. در درام، A.N. Ostrovsky "رعد و برق"، او یک صدای غم انگیز به دست می آورد، به عنوان جوانانی که می خواهند با ذهن خود زندگی کنند، از زیر اطاعت کور بیرون می آیند.

و در رومی I.S.Turgenev، نسل کودکان در مقابل یوگنی بازاروف در حال حاضر به طور قاطع به مقامات گرانقیمت و نفرت انگیز خود می رود. و تناقضات بین دو نسل اغلب دردناک است.

3) ورودی بی ادبی. رفتار در جامعه

1. بی اختیاری خودخواهی، نگرش بی احترامی نسبت به دیگران، ناراحتی و ناراحتی به طور مستقیم به آموزش نادرست در خانواده ارتباط دارد. بنابراین، Mitrofanushka در کمدی D.I.Forvizin "بانوی" می گوید غیر قابل نفوذ، کلمات بی ادب. در خانه خانم پروستایا خشن بریان، ضرب و شتم - پدیده شایع است. در اینجا یک مادر است و به پراودینا می گوید: "... سپس آن را تغییر داده، سپس اشک؛ کسانی که و خانه نگه می دارند. "

2. هوب، یک فرد نادان برای ما توسط کوه ها در کمدی A.Griboyedov "Woe از Wit" به نظر می رسد. او حمیت معتاد به مردم است، می گوید، تقریبا، به هیچ وجه به خدمتگزاران ارتباط برقرار می کند، به سن آنها اعتقاد ندارد.

3. شما می توانید تصویر حاکمیت از کمدی "حسابرسی" را هدایت کنید. مثال مثبت: A. bolonsky.

4) مشکل فقر، نابرابری اجتماعی.

1. با رئالیسم خیره کننده، F.M.Dostoevsky را در رمان "جرم و مجازات" دنیای واقعیت روسیه نشان می دهد. این بی عدالتی اجتماعی، ناامیدی، بن بست معنوی را نشان می دهد که موجب تئوری پوچ Skolnikov شد. قهرمانان رومی - مردم فقیر، تحقیر شده توسط جامعه، فقیر در همه جا، در همه جا رنج می برند. همراه با نویسنده، ما احساس درد برای سرنوشت کودکان. خوردن محروم - این چیزی است که خوانندگان را در ذهن آشنایی با این کار می دانند.

5) مشکل رحمت.

1. این باعث می شود که از همه صفحات جدید fmdostoevsky "جرم و مجازات" افراد محروم از ما بپرسند در مورد کمک: Katerina Ivanovna، فرزندان خود، Sonechka ... تصویر قربانی از تصویر یک فرد تحقیر آمیز به رحمت ما و محبت: "عشق همسایه خود را ..." نویسنده معتقد است که فرد باید راه خود را "در پادشاهی نور و افکار" پیدا کند. او معتقد است که زمان می آید زمانی که مردم یکدیگر را دوست خواهند داشت. او ادعا می کند که جهان زیبایی را نجات خواهد داد.

2. با حفظ شفقت برای مردم، روح مهربان و بیمار، ارتفاع اخلاقی یک زن در داستان A. Solzhenitsyn "Matrenin Dvor" باز است. در تمامی کرامت انسانی، آزمایشات MATRON همچنان یک ذهنی، پاسخگو است، آماده است تا بتواند نجات یابد که قادر به شادی دیگران باشد. این یک تصویر از صالحان، نگهبان ارزش های معنوی است. این بدون او، با توجه به ضرب المثل، "نه ارزش روستا، شهر، کل زمین ما"

6) مشکل افتخار، بدهی، شاهکار.

1. هنگامی که شما آندری بولونکیکی را بخوانید، شما را به وحشت انداخته اید، احساس وحشت کنید. او با بنر به جلو عجله نداشت، به سادگی بر روی زمین دروغ نگفت، مانند بقیه، اما همچنان به ایستادن ادامه داد، دانستن اینکه هسته منفجر شد. Bolkonsky نمی تواند در غیر این صورت. او، با احساس افتخار و بدهی او، نجیب زاده، نمی خواست به طور متفاوتی انجام دهد. همیشه افرادی وجود دارند که نمی توانند فرار کنند، سکوت کنند، از خطرات پنهان شوند. آنها قبل از دیگران در حال مرگ هستند، زیرا بهتر است. و مرگ آنها بی معنی نیست: چیزی که او را به مردم در روح می برد، چیزی بسیار مهم است.

7) مشکل شادی.

1. L.N. Tolstoy در رمان "جنگ و صلح" ما را به ارمغان می آورد ما، خوانندگان، به این ایده که نه در ثروت، نه در دانش، نه در شکوه با شادی بیان می شود، بلکه در عشق، همه مصرف و جامع است. بنابراین شادی را نمی توان آموزش داد. پرنس آنری قبل از مرگ او، وضعیت خود را به عنوان "شادی" تعیین می کند، واقع در تأثیرات نامشهود و خارجی روح، "شادی عشق" ... قهرمان به نظر می رسد به لحظه ای از نوجوانی تمیز بازگردد، برای همیشه به زندگی سالم بازگردد از موجودات طبیعی

2. خوشحال باشید، شما باید پنج قانون ساده را به یاد داشته باشید. 1. خوردن قلب خود را از نفرت - متاسفم. 2. قلب خود را از ناآرامی ذخیره کنید - اکثر آنها به حقیقت نمی روند. 3. ما یک زندگی ساده داریم و قدردانی می کنیم. 4. بیشتر بساز 5. بازی کمتر

8) کار مورد علاقه من.

گفته شده است که هر فرد در زندگی او باید پسرش رشد کند، یک خانه بسازد، یک درخت را بسازد. به نظر من این است که در زندگی معنوی، هیچ کس نمی تواند بدون رمان L.N.N. Tolstoy "جنگ و صلح" انجام دهد. من فکر می کنم این کتاب در روح یک فرد، پایه اخلاقی لازم را ایجاد می کند که در آن شما می توانید معبد معنویت را نصب کنید. رومی دایره المعارف زندگی است؛ سرنوشت و تجارب قهرمانان مربوط به این روز هستند. نویسنده ما را تشویق می کند که از اشتباهات شخصیت های کار یاد بگیریم و زندگی واقعی را زنده کنیم.

9) موضوع دوستی.

Andrei Bolkonsky و Pierre Duhov در رمان L.N. Tolstoy "جنگ و صلح" مردم "کریستال صادقانه، روح کریستال" هستند. آنها نخبگان معنوی، هسته اخلاقی را به "مغز استخوان" جامعه پوسیدگی تشکیل می دهند. اینها دوستان هستند، آنها توسط Liveliness شخصیت و روح متصل می شوند. هر دو از "ماسک کارناوال" از بالاترین نور متنفرم، به طور متقابل یکدیگر را تکمیل می کنند و به رغم این واقعیت که چنین متفاوت هستند، به یکدیگر نیاز دارند. قهرمانان به دنبال حقیقت هستند و حقیقت را یاد می گیرند - چنین هدف، ارزش زندگی و دوستی خود را توجیه می کند.

10) ورا در خدا مسیحیان مسیحی

1. در تصویر سونی f.m.dostoevsky شخص "مرد خدا" را شخصیت، که صلح سخت را با خدا از دست ندهید میل پرشور برای "زندگی در مسیح" در جهان بی رحمانه. در دنیای وحشتناک از رمان "جرم و مجازات"، این دختر یک پرتو نور اخلاقی است که قلب جنایتکار را گرم می کند. RODION روح خود را درمان می کند و با سونیا زندگی می کند. به نظر می رسد که هیچ زندگی بدون خدا وجود ندارد. به طوری فکر dostoevsky، پس بعدا او Gumilyov نوشت:

2. Romana Roman F.M.Dostoevsky "جرم و جنایت" "تقلید از قیام لازاروس را بخوانید. از طریق سونیا پسر پرادیگ - Rodion به زندگی واقعی و خدا باز می گردد. فقط در پایان رمان او "صبح" را می بیند، و زیر بالش او، انجیل را دروغ می گوید. توطئه های کتاب مقدس بر اساس آثار پوشکین، لرمونتوف، گوگول تبدیل شده است. شاعر نیکولای Gumileva کلمات زیبا دارد:

خدا وجود دارد، جهان وجود دارد، آنها برای همیشه زندگی می کنند؛

و زندگی مردم لحظه ای و ناامید کننده است

اما همه چیز را نگه می دارد

چه کسی جهان را دوست دارد و به خدا ایمان دارد.

11) وطن پرستی

1. وطن پرست واقعی در رمان Ln Tolstoy "جنگ و صلح" در مورد خود فکر نمی کند، آنها احساس نیاز به سهم خود و حتی قربانیان، اما انتظار برای این جوایز، زیرا آنها احساس واقعی واقعی از سرزمین مادری را حمل می کنند دوش.

پیر دهوف پول خود را می دهد، املاک را برای تجهیز هنگ به فروش می رساند. وطن پرست واقعی کسانی بودند که مسکو را ترک کردند، نه خواستار فتح ناپلئون نبودند. پتیا روستوف به جلو حرکت می کند، زیرا "سرزمین سرزمین در خطر" است. مردان روسی لباس پوشیدند سرباز شینل، به شدت به دشمن مقاومت می کنند، زیرا حس وطن پرستی مقدس و ذاتا است.

2. با شعر Pushkin، ما منابع وطن پرستی خالص را پیدا می کنیم. او "Poltava"، "Boris Godunov"، همه تجدید نظر به پیتر بزرگ، "Slevotnikov از روسیه"، شعر او اختصاص داده شده به سالگرد Borodino شهادت به عمق احساس عامیانه و قدرت وطن پرستی، روشن و شگفت انگیز است.

12) خانواده.

ما همدردی های ویژه ای داریم، خوانندگان، خانواده های رشد را در رمان L.N. Tolstoy "Tolstoy" Tolstoy می نامند، که رفتار آنها نجیب بزرگی از احساسات، مهربانی، حتی سخاوتمندانه، طبیعت، نزدیکی به مردم، خلوص اخلاقی و یکپارچگی وجود دارد. احساس یک خانواده که در زندگی صلح آمیز توسط روستوف مقدس است، از لحاظ تاریخی قابل توجه است جنگ وطن پرست 1812.

13) وجدان.

1. اول، ما، خوانندگان، حداقل از Dolokhov در رمان L.N. Tolstoy "جنگ و جهان" انتظار می رود به پیر در آستانه نبرد Borodino. در عرض چند دقیقه خطر، در دوره تراژدی مشترک، وجدان در این مرد سخت بیدار می شود. این توسط لعنتی شگفت زده شده است. به نظر می رسد که Dolokhov را از طرف دیگر ببینیم و زمانی که او با سایر قزاق ها و هوسرها به صورت دسته ای از زندانیان آزاد می شود، شگفت زده خواهد شد، جایی که پیر خواهد شد و زمانی که او به سختی صحبت می کند، نگاهی به دروغ بی حرکت می کند. وجدان - طبقه بندی اخلاقی، بدون آن غیر ممکن است تصور یک شخص واقعی.

2. سایت - این بدان معنی است که یک فرد مناسب و معقول، صادقانه، با حس کرامت، عدالت، مهربانی، تأمین می شود. پاک و خوشحال کسی که در لادا با وجدان خود زندگی می کند. با توجه به سرنوشت کسی که به خاطر مزایای لحظه ای یا از او از خودآزمایی شخصی خود، با او سوخته شد.

3. به نظر می رسد که مسائل وجدان و افتخار برای نیکولای روستوف در رمان L.N. Tolstoy "جنگ و صلح"، ماهیت اخلاقی یک فرد شایسته است. پس از روشن شدن پول بزرگ، او خود را به یک کلمه می دهد تا پدر خود را بازگرداند، که او را از ناسازگار نجات داد. و یک بار دیگر روستوف وقتی که به ارث برده شد، من را شگفت زده کرد و تمام بدهی های پدر را پذیرفت. بنابراین معمولا مردم به افتخار و بدهی می آیند، مردم با حسن وجدان توسعه یافته است.

4. بهترین ویژگی های Grneeva از داستان A.S. Pushkin " دختر کاپیتان"مشروط با تربیت در لحظات آزمایش های خشن ظاهر می شود و به او کمک می کند تا افتخار از موقعیت های دشوار بیرون بیایند. در شرایط شورش، قهرمان انسانیت، افتخار و وفاداری خود را حفظ می کند، او زندگی می کند، اما از بدهی ها عقب نشینی نمی کند، اما از قسم دادن به Pugachev رد نمی شود و مصالحه را می سازد.

14) آموزش و پرورش نقش او در زندگی انسان.

1.A.S.Griboyedov تحت هدایت معلمان با تجربه، آموزش ابتدایی خوب دریافت کرد که در دانشگاه مسکو ادامه یافت. معاصران نویسنده به سطح تحصیلات خود رسید. او از سه دانشکده (شعبه کلامی دانشکده فلسفه، دانشمندان ریاضی و حقوقی) فارغ التحصیل شد و دانشمندان نامزد این علوم را دریافت کرد. Griboedov مورد مطالعه یونانی، لاتین، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی، متعلق به عرب، فارسی و ایتالیایی است. الکساندر سرگویچ توسط تئاتر مجذوب شد. این یکی از نویسندگان و دیپلمات های زیبا بود.

2.M.Yu.Lermontova ما به تعداد نویسندگان عالی روسیه و روشنفکران نوبل پیشرفته اشاره می کنیم. او یک عاشقانه انقلابی نامیده شد. اگرچه لرمونتوف دانشگاه را ترک کرد، زیرا رهبری در نظر گرفت که اقامت خود را در آنجا نادیده گرفت، شاعر با سطح بالایی از خودآموزی متمایز شد. او به زودی شروع به نوشتن شعر کرد، کاملا نقاشی شده، موسیت. لرمونتوف دائما استعداد خود را توسعه داد و فرزندان را به یک میراث خلاقانه غنی کرد.

15) مقامات. قدرت.

1.i. Krylov، N.V. Hogol، M.E. Saltykov-Shchedrin، در آثار او، این مقامات را که متجاوزان را تحقیر کرده اند و قبل از آن به سر می برند. نویسندگان آنها را برای ناراحتی محکوم می کنند، بی تفاوتی به مردم، خزانه داری و رشوه خواری را محکوم می کنند. جای تعجب نیست که GENERRINE به نام دادستان نامیده می شود زندگی عمومی. طنز او با محتوای تبلیغاتی حاد اشباع شده است.

2. در کمدی "حسابرس" گوگول ساکن شهر مقامات - تجسم آزار و اذیت احساسات در آن است. او کل سیستم بوروکراتیک را متهم کرد، یک جامعه عامیانه را به تصویر کشیده بود، که در یک فریب جهانی غوطه ور شد. مقامات دور از مردم هستند، تنها توسط رفاه مواد اشغال می شوند. نویسنده نه تنها سوء استفاده خود را به خود جلب می کند، بلکه نشان می دهد که شخصیت "بیماری ها" را به دست آوردند. قبل از سر لاپکین Tipkin، Bobchinsky، توت فرنگی و شخصیت های دیگر آماده تحقیر هستند، و متقاضیان ساده مردم را در نظر نمی گیرند.

3. بیش از جامعه به یک دور جدید مدیریت منتقل شد، بنابراین سفارشات در کشور تغییر کرد، مبارزه با فساد، چک ها. غم انگیز است که در بسیاری از مقامات مدرن یاد بگیرند، سیاستمداران خالی، با بی تفاوتی پوشیده شده اند. انواع Gogolov ناپدید نشدند. آنها در یک پوشش جدید وجود دارد، اما با بیش از حد خالی و بدبختی.

16) هوش. معنویت

1. من یک فرد هوشمند را در توانایی او در رفتار در جامعه و معنویت ارزیابی می کنم. Andrei Bolkonsky در رمان L.N. Tolstoy "جنگ و صلح" قهرمان مورد علاقه من است، که می تواند مردان جوان نسل ما را تقلید. او هوشمند، شکل گرفته، فکری است. این ذاتی در چنین ویژگی های شخصیتی است که معنویت را به عنوان یک احساس وظیفه، افتخار، وطن پرستی، رحمت تشکیل می دهد. آندره نور را با کوچکترین و نادرست شکست خواهد داد. به نظر من به نظر می رسد که شاهزاده شاهزاده نه تنها چیزی است که او با بنر در دشمن عجله کرد، بلکه آنچه که من به طور عمدی با انتخاب شفقت، خوب و عشق، از ارزش های دروغین رد کردم.

2. با کمدی "باغ گیلاس"، A.P.chekhov حاضر به اطلاعات اطلاعاتی که هیچ کاری انجام نمی دهند، قادر به کار نیست، آنها چیزی جدی نمی خوانند، آنها فقط در مورد علوم صحبت می کنند، و در هنر آنها کمی درک می کنند. او معتقد است که بشریت باید قدرت خود را بهبود بخشد، بسیار کار کنند، برای کمک به رنج، تلاش برای خلوص اخلاقی تلاش کنند.

3. Andrei Voznesensky کلمات عالی وجود دارد: "یک روشنفکر روسی وجود دارد. آیا شما فکر می کنید - نه؟ وجود دارد!"

17) مادر. مادر بودن

1. با ترس و هیجان، مادر خود را به یاد آورد. Solzhenitsyn، که به خاطر بسیاری از پسرش قربانی می شود. به دنبال مقامات به دلیل "گارد محافظ سفید"، "ثروت سابق" پدر، او نمیتوانست در موسسه کار کند، جایی که آنها به خوبی پرداخت می کردند، هرچند زبان های خارجی به طور کامل می دانستند، Stenograph و Typey را مطالعه کردند. نویسنده عالی از مادرش سپاسگزارم تا همه چیز را برای ساخت او منافع همه کاره، بده آموزش عالی. در حافظه او، مادر نمونه ای از ارزش های اخلاقی جهانی بود.

2. I. Buzov با عشق موضوع زایمان را متصل می کند و تازه کار مشتاق زن زن زن را هماهنگ می کند. چنین سنت انسانی ادبیات روسیه است: شاعر معتقد است که جنبش جهان، بشریت از یک زن می آید - نماد عشق، خود قربانی، صبر و درک.

18) تنبل کار

والری Bryusov یک کار سرودی را ایجاد کرد، که در آن خطوط پرشور وجود دارد:

و در محل زندگی درست است

فقط کسانی که روزهای آنها در نوشته ها هستند:

فقط کارگران - شهرت،

فقط آنها - تاج گل در قرن!

19) تم عشق

هر بار که پوشکین در مورد عشق نوشت، روح او روشنفکر شد. در شعر: "من تو را دوست داشتم ..." احساس شاعر مضطرب است، عشق هنوز خنک نشده است، او در آن زندگی می کند. غم و اندوه نور ناشی از احساس قوی ناخوشایند است. او اعتراف می کند عزیزانش، و چگونه انگیزه های او قوی و نجیب است:

من شما را به سکوت، ناامید،

سپس تایمر، سپس حسادت تام ...

اشراف از احساسات شاعر نقاشی شده با غم و اندوه نور و نازک به سادگی و به طور مستقیم، گرم و، به عنوان همیشه، پوشکین، جذاب موسیقی. در اینجا قدرت واقعی عشق است که مخالف شلوغی، بی تفاوتی، سر است!

20) خلوص زبان.

1. از تاریخ او، روسیه از سه دوره مسدود شدن زبان روسی جان سالم به در برد. اولین بار تحت پیتر 1 اتفاق افتاد، زمانی که تنها شرایط دریایی کلمات زبان خارجی بیش از سه هزار ظاهر شد. دومین دوره دوم به انقلاب 1917 رسید. اما زمان غم انگیز ترین زبان ما، پایان XX است - آغاز قرن ها XXI، زمانی که ما شاهد تخریب زبان هستیم. تنها یک عبارت، صدایی در تلویزیون است: "نام تجاری - کفش های کتانی!" آمریکایی گرایی سخنرانی ما را غرق کرد. من مطمئن هستم که لازم است که به شدت از پاکیزگی سخنرانی پیروی کنیم، لازم است که افسانه ها، جرمیسم ها، فراوانی کلمات خارجی که سخنرانی ادبی زیبا و راست را که استاندارد کلاسیک روسی است، از بین ببرد.

2. Pushkin اتفاق نمی افتد تا پدر و مادر را از دشمنان نجات دهد، اما برای تزئین، تحسین و تحسین زبان او داده شد. شاعر Revilok از زبان روسی از تلفن های موبایل بی نظیر و "قلب" خوانندگان با نیروی ناشناخته است. قرن ها وجود خواهد داشت، اما این گنجینه های شاعرانه برای فرزندان در همه جذابیت های زیبایی خود باقی خواهند ماند و هرگز قدرت و طراوت خود را از دست نخواهند داد:

من شما را دوست داشتم، صمیمانه، خیلی ملایم،

چگونه شما را به شما می دهد که به شما متفاوت است!

21) طبیعت. بوم شناسی.

1. برای شعر، I. Bunina یک نگرش دقیق نسبت به طبیعت را تجربه می کند، برای ذخیره سازی آن، برای خلوص، به طوری که بسیاری از رنگ های روشن و شاداب از عشق و امید در اشعار او وجود دارد. طبیعت شاعر را با خوش بینی، از طریق تصاویر خود تغذیه می کند، او فلسفه حیاتی خود را بیان می کند:

بهار من منتقل خواهد شد، و این روز عبور خواهد کرد

اما سرگرم کننده به سرگردان و می دانم که همه چیز عبور می کند،

در همین حال، چگونه شادی برای زندگی برای همیشه خواهد مرد ...

در شعر "جاده جنگل" طبیعت منبع شادی و زیبایی برای یک فرد است.

2. Banniga v.Astafyeva "Tsar-Fish" شامل انواع مقالات، داستان ها و رمان است. در فصل "خواب در مورد کوه های سفید" و "ماهی شاه"، تعامل یک فرد با طبیعت را توصیف می کند. نویسنده با تلخی، دلیل نابودی طبیعت را به عهده می گیرد، پنهانی معنوی انسان است. هنرهای رزمی خود را با ماهی یک نتیجه غم انگیز دارد. به طور کلی، در استدلال های خود در مورد فرد و جهان اطراف Astafiev نتیجه گیری می کند که طبیعت یک معبد است و فرد بخشی از طبیعت است و بنابراین موظف است از این خانه مشترک برای همه چیزهای زندگی محافظت کند، زیبایی خود را حفظ کند.

3.Avaria در نیروگاه های هسته ای بر ساکنان کل قاره ها، حتی کل زمین تاثیر می گذارد. آنها عواقب بلند مدت دارند. چند سال پیش، فاجعه تکنیک وحشتناک ترین بود - یک تصادف در NPP چرنوبیل. قلمرو بلاروس، اوکراین و روسیه بیشتر زخمی شدند. عواقب فاجعه جهانی است. برای اولین بار در تاریخ بشر، حادثه صنعتی به چنین مقیاس رسید که پیامدهای آن را می توان در هر نقطه از زمین یافت. بسیاری از مردم دوزهای وحشتناک تابش دریافت کردند و مرگ دردناک را از دست دادند. آلودگی چرنوبیل همچنان میزان مرگ و میر جمعیت جمعیت در تمام سنین را افزایش می دهد. سرطان سرطان یکی از تظاهرات معمول تابش است. تصادف در NPP منجر به کاهش میزان تولد شد، افزایش مرگ و میر، نقض ژنتیک، مردم باید به خاطر آینده چرنوبیل را به یاد داشته باشند، به خاطر خطر ابتلا به تابش و انجام همه چیز به طوری که چنین فاجعه ای هرگز تکرار

22) نقش هنر.

معاصر من در مورد نفوذ هنر بر روی یک فرد نوشتم - شاعر و پراکسیس النا تاهو خدا:

و بدون پوشکین، شما می توانید زندگی کنید

و بدون موسیقی موتزارت نیز -

بدون همه چیز که روحانی گران تر است

بدون شک، شما می توانید زندگی کنید.

حتی بهتر، آرام تر، ساده تر

بدون احساسات مضحک و اضطراب

و بی دقتی، البته

فقط چطوری؟ ..

23) درباره برادران کوچکتر ما.

1. من بلافاصله داستان شگفت انگیز را به یاد می آورم "من را چاپ می کند"، جایی که جولیا Drunina در مورد ناامید کننده صحبت می کند، از گرسنگی، ترس و سرد، هیچ کس برای حیوان در بازار نیست، که به نحوی به یک بت تبدیل شد. او با خوشحالی تمام شاعران خانواده را پرستش کرد. در داستان دیگر، نام آن نمادین است، "در پاسخ به هر کسی که تسلیم شده است،" او می گوید که نگرش به "برادران کوچکتر ما"، به موجودات، از ما به طور کامل وابسته است، "سنگ محاکمه است "برای هر یک از ما.

2. در بسیاری از آثار جک لندن، مرد و حیوانات (سگ ها) از طریق زندگی به طرف زندگی می روند و در هر شرایطی به یکدیگر کمک می کنند. هنگامی که صدها کیلومتر از بیسیم، شما تنها نماینده نوع مردم هستید، هیچ دستیار بهتر و متعهد تر از یک سگ وجود ندارد، علاوه بر این، در مقایسه با یک فرد، قادر به نادرست و خیانت نیست.

24) سرزمین مادری. سرزمین کوچک

هر یک از ما دارای میهن کوچک خود است - جایی که اولین ادراک ما از جهان اطراف آن شروع می شود، درک عشق به کشور. شاعر سرگئی Yesenin، گران ترین خاطرات با روستای Ryazan همراه است: با آبی، سقوط به رودخانه، میدان تمشک، یک درخت توس، جایی که او "دریاچه Lake Longguing" را تجربه کرد و غم و اندوه تکیه کرد، جایی که قدم زدن Orioles پرشور، صحبت از اسپارو، گیاه خوابیده بود. و من بلافاصله صبح عزیزم زیبا را تصور کردم، که شاعر را در دوران کودکی دیدار کرد و او را "احساس سرزمین مادری" به او داد:

بیش از دریاچه

سپیده دم خورشید ...

25) حافظه تاریخی.

1.a.varovsky نوشت:

جنگ برگزار شد، رنج می برد،

اما درد به مردم تماس می گیرد.

بیایید، مردم هرگز

فراموش نکنید در مورد آن.

2. آثار بسیاری از شاعران به جنگ بین المللی در جنگ های بزرگ میهن پرستانه اختصاص داده می شود. حافظه تجربه نمی میرد a.t.tvardovsky می نویسد که خون سقوط افتاده است بیهوده است: بازماندگان باید جهان را حفظ کنند تا فرزندان با خوشحالی بر روی زمین زندگی کنند:

صبر کنید در آن زندگی

شما خوشحال هستید

با تشکر از آنها، قهرمانان جنگ، ما در جهان زندگی می کنیم. شعله ابدی سوزانده شده است، به ما یادآوری زندگی ما را برای سرزمین مادری یادآوری می کند.

26) موضوع زیبایی.

سرگئی Yesenin در اشعار خود را Chas همه چیز زیبا. زیبایی برای او صلح و هماهنگی، طبیعت و عشق به میهن است، حساسیت به معشوق شما: "چقدر زیبا زمین و آن شخص است!"

مردم هرگز قادر به غلبه بر احساس زیبایی نخواهند بود، زیرا جهان به بی نهایت تغییر نخواهد کرد، اما همیشه این چیزی است که چشمانش را خوشحال می کند و روح را نگران می کند. ما از لذت، گوش دادن به موسیقی ابدی، متولد الهام، تحسین طبیعت، خواندن شعر ... و عشق، bogatvirim، رویای چیزی از چیزی مرموز و زیبا. زیبایی همه چیز است که شادی را می دهد.

27) مش گرایی

1. در کمدی های طنز "KLOP" و "Banya" v.m. Mamukovsky سرگرم کننده از چنین انگیزه ای به عنوان پیوند و بوروکراسی. در آینده هیچ جایی برای قهرمان اصلی بازی "KLOP" وجود ندارد. Satira Mayakovsky جهت گیری حاد را هدایت می کند، کاستی هایی را که در هر جامعه موجود است، شناسایی می کند.

2. در داستان A.P.Ekhekhov، یون ها را به شور و شوق برای پول. ما فقر روحیه، جسمی و معنوی "cutout" را می بینیم. نویسنده به ما در مورد از دست دادن یک فرد، زباله های غیر قابل قبول زباله - ارزشمند ترین میراث زندگی انسان، مسئولیت شخصی خود و جامعه، به ما گفت. خاطرات قطعات اعتباری او با چنین لذتی در شبها از جیب ها خارج می شود، در آن احساسات عشق و خوب را خنثی می کند.

28) مردم بزرگ. استعداد.

1. مادر Highyam یک فرد عالی و درخشان تحصیل کرده است که زندگی اشباع فکری را زندگی کرده است. روبی او تاریخ روح شاعر به حقیقت بالایی بودن است. Highyam نه تنها یک شاعر، بلکه یک استاد پرویز، فیلسوف، واقعا شخص بزرگ. او درگذشت، و در "آسمان" روح انسانی، تقریبا هزار ساله ستاره خود را می درخشد، و نور، موتیت و اسرار آمیز او، سر و صدا نخواهد کرد، اما برعکس، روشن تر است:

آیا من خالق، حاکم ارتفاع هستم

توسط یک آسمان قدیمی طراحی می شود.

و یک نفر جدید را کشیده بود، که زیر آن

این جان حسادت را ندارد، بدبختی تسویه نمی کند.

2. Aleksandr Isaevich Solzhenitsyn - افتخار و وجدان عصر ما. او در جنگ بزرگ میهن پرستانه شرکت کرد، قهرمانانه برای جنگ ها اهدا شد. برای اظهارات ناخواسته به لنین و استالین، دستگیر و محکوم به هشت سال اردوگاه های کارگری اصلاح شده است. در سال 1967، او کنگره نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی یک نامه باز را با یک تماس برای پایان دادن به سانسور فرستاد. نویسنده او، مشهور، مورد آزار و اذیت قرار گرفت. در سال 1970، او جایزه نوبل در زمینه ادبیات اهدا شد. سال های شناخت دشوار بود، اما او به روسیه بازگشت، بسیار نوشت، روزنامه نگاری او با موعظه های اخلاقی رتبه بندی شده است. Solzhenitsyna به درستی یک جنگنده برای آزادی و حقوق بشر، یک سیاستمدار، ایدئولوژیست، یک شخصیت عمومی، که به طور صادقانه، خودخواهانه خدمت کرده است، محسوب می شود. خود بهترین کارها - این "Archipelago Gulag"، "Matrinin Dvor"، "Crack Corps" است ...

29) مشکل حمایت از مادی. ثروت

اندازه گیری جهانی از تمام ارزش های بسیاری از مردم، پشیمانی بزرگ، پول اخیرا تبدیل شده است، اشتیاق برای انباشت. البته، برای بسیاری از شهروندان، این شخصیت رفاه، ثبات، قابلیت اطمینان، امنیت، حتی ضامن عشق و احترام است - مهم نیست که چگونه به نظر می رسد به نظر می رسد.

مانند Chikchiki در شعر n.v.gogol "ارواح مرده" و بسیاری از سرمایه داران روسی، دشوار بود که "گوش دادن"، دلپذیر، به دادن رشوه، به عنوان "از دست رفته"، به طوری که بعدا "ناپدید می شود" و خود را رشوه دادن، زندگی می کنند، لوکس زندگی می کنند .

30) آزادی غیر آزاد.

در یک نفس، رومان E. Zamyatina را خواند "ما". فکر می کنم در مورد آنچه که می تواند به یک فرد، جامعه، زمانی که آنها، ارائه یک ایده انتزاعی، به طور داوطلبانه از آزادی رد می شود، وجود دارد. مردم به ضمیمه دستگاه، در دنده تبدیل می شوند. Zamyatin نشان داد تراژدی از غلبه بر انسان در انسان، از دست دادن نام به عنوان از دست دادن خود را "من".

31) مشکل زمان.

در طول زندگی خلاق بلند L.N. تولستوی به طور مداوم زمان نداشت روز کاری او با سپیده دم شروع شد. نویسنده بوی صبح را جذب کرد، طلوع خورشید را دید، بیداری و .... کار کرد او سعی کرد پیش از زمان، هشدار دهنده بشریت از فاجعه اخلاقی بود. این کلاسیک عاقل با گذشت زمان بود، پس از آن پیش از او بود. کار تولستوی هنوز تقاضا در سراسر جهان است: "آنا کارنینا"، "جنگ و صلح"، "Crecera Sonata" ...

32) موضوع اخلاق.

به نظر می رسد که روح من یک گل است که من را در زندگی هدایت می کند تا بتوانم در وجدان زندگی کنم، و قدرت معنوی یک فرد، موضوع درخشان است که جهان خورشید من پوشیده است. ما باید بر اساس دستورات مسیح زندگی کنیم، به طوری که بشریت انسان است. به نظر اخلاقی، شما باید به خودتان کار کنید:

و خدا سکوت است

برای گناه قبر

برای این واقعیت که در خدا شک داشت

او هر کس را با عشق مجازات کرد

آنچه را که به آرد آموخته اید باور داشته باشید.

33) تم فضای.

iPoity of Poetry T.I. Tyutchev A جهان است از Copernicus، Columbus، شخص ادراری، ترک Abyss. این نزدیک به شاعر به من است، مرد قرن بیست و یکم از اکتشافات، لباس های علمی، فتح فضا. او الهام بخش بی نهایت جهان، عظمت و اسرار او است. ارزش یک فرد توسط توانایی تحسین و شگفت انگیز تعیین می شود. این "احساس کیهانی" با Tyutchev به عنوان هیچ چیز دیگری بود.

34) موضوع پایتخت مسکو است.

در شعر مارینا Tsvetaeva مسکو - شهرستان باشکوه. در شعر "بالای آبی گاو در نزدیکی مسکو ..." "زنگ زنگ های مسکو توسط مومیایی کردن یک روح از کوره ها. این شهر برای رنگ مقدس است. او به او عشق می ورزد، به نظر می رسد، به نظر می رسد، با شیر مادر، و فرزندان خود را گذراند:

و شما نمی دانید که در کرملین درخشان است

راحت تر از روی تمام زمین تنفس می شود!

35) عشق برای وطن.

در اشعار S. Yesenin، ما احساس می کنیم وحدت کامل قهرمان Lyrical با روسیه شاعر خودش می گوید که احساس سرزمین مادری چیز اصلی در کار او است. Yesenin بدون شک در مورد نیاز به تغییر در زندگی است. او به رویدادهای آینده ای معتقد است که روسیه را از بین می برد. بنابراین، چنین کارهایی را به عنوان "تغییر شکل"، "درباره روسیه، تکان دادن بال" ایجاد کرد:

درباره روسیه، تکان دادن بال،

قرار دادن یک اتصال دیگر!

با نام های دیگر

گل رز یک استپ متفاوت است.

36) موضوع حافظه جنگ.

1. "جنگ و صلح" L.N.N.N. Tolstoy، "Sotnikov" و "Obelisk" V. Babyova - همه این آثار توسط موضوع جنگ متحد شده اند، آن را در یک فاجعه اجتناب ناپذیر، سفت شدن در گرداب خونریزی حوادث. Herror از او و بی معنی، شدید به وضوح شیر تولستوی را در رمان "جنگ و صلح" نشان داد. قهرمانان مورد علاقه نویسنده از ناپلئون ناپلئون آگاه هستند، حمله به آن تنها سرگرمی از جاه طلبی بود، که به عنوان یک نتیجه از کودتای کاخ بود. در مقابل، تصویر Kutuzov را نشان می دهد، که در این جنگ به عنوان انگیزه های دیگر هدایت شده است. نه به خاطر افتخار و ثروت، او جنگید، اما به خاطر وفاداری به پدر و مادر و Dolga.

2. 68 سال پیروزی بزرگ ما را از جنگ وطن پرستانه بزرگ جدا کرد. اما زمان علاقه به این موضوع را کاهش نمی دهد، توجه نسل من را به سال های گذشته دور، به ریشه های شجاعت و سقوط سربازان شوروی - قهرمان، آزادیخواه، انسان شناس، ترسیم می کند. هنگامی که اسلحه ها رعد و برق می کردند، موزه ها سکوت نکردند. عشق به سرزمین خود، ادبیات به ارمغان آورد و نفرت را برای دشمن به ارمغان آورد. و این کنتراست در خود بالاترین عدالت، انسان گرایی است. بنیاد طلایی ادبیات شوروی شامل چنین کارهایی ایجاد شده در طول سال های جنگ، به عنوان "شخصیت روسی" A. Tolstoy، "علم نفرت" M.Sholokhova، "ثبت نشده" B.Gorbatoy ...

گزینه ورود
یک مرد در یک لحظه خاص از زندگی مطمئنا فکر می کند که او و چرا به این جهان آمد. و هر کس به این سوالات به روش های مختلف پاسخ می دهد. برای کسی، زندگی یک حرکت بی دقتی در امتداد جریان است، اما کسانی هستند که اشتباه، شک و تردید، رنج می برند، در جستجوی معنای زندگی به بالا از حقیقت، افزایش می یابد.

زندگی یک حرکت در یک جاده بی پایان است. یکی از آنها به او سفر می کند "با نیاز به خیانت"، پرسش ها را مطرح می کند: چرا من زندگی می کردم، برای چه هدف من متولد شدم؟ ("قهرمان زمان ما"). دیگران از این جاده ترسیدند، به مبل های گسترده خود برسید، برای "زندگی در همه جا، می شود" ("Oblomov"). اما کسانی هستند که، اشتباه، شک و تردید، رنج می برند، به بالا از حقیقت منتهی می شوند، روحانی خود را "من" به دست آورده اند. یکی از آنها - Pierre Duhov - قهرمان Roman-Epopea L.N. Tolstoy "جنگ و صلح".

L. N. Tolstoy. Roman-Epic "جنگ و صلح".
مشکل پیدا کردن معنی زندگی در بسیاری از آثار ادبیات روسیه مرکزی است. یکی از آنها "جنگ و صلح" L. N. Tolstoy است. قهرمان روم-اپوپیا پیر دوحوف در آغاز مسیر خود دور از حقیقت است: او ناپلئون را تحسین می کند، در سرگرمی های خالی شرکت می کند، آسان است به جهش، دلیل اینکه دولت بزرگ او می شود. و در نتیجه - از دست دادن معنای زندگی. فقط گذراندن آزمون توسط جنگ و اسارت، یادگیری افراد عادی (مانند افلاطون کاراتایف)، پیر واقعا می تواند جایگاه خود را در او درک کند. او به این فکر می آید که تنها جهان با عشق و انسان زندگی می کند.

A. P. Chekhov. داستان دانشجویی
یکی از آثار که در آن مشکل پیدا کردن معنای واقعی زندگی، افزایش می یابد، داستان A. P. Chekhov "دانش آموز" است. مرد جوان، کشیش آینده، ایوان Popolsky بزرگ در روح به هیچ چیز خوب، مهربان، روشن اعتقاد ندارد. به نظر می رسد که زندگی یک سری بی پایان از بدبختی، اشتیاق، جهل است. همه چیز یک جلسه تصادفی را با دو تغییر داد زنان ساده. آنها، با وجود سرنوشت دشوار، ایمان را از دست نمی دهند، توانایی عمیقا با غم و اندوه شخص دیگری همدردی می کند. ایوان بزرگ لهستان متوجه شد که در زندگی، همانطور که در طبیعت، همه چیز هماهنگ است: اگر بد (جهل، اشتیاق، گرسنگی) وجود دارد، یعنی، و خوب: عشق، حقیقت، زیبایی. آنها هدایت شدند و همیشه مسیر زندگی انسان را هدایت خواهند کرد.

I. Goncharov. "Oblomov".
خوب، مهربان، مرد با استعداد، ایلیا Oblomov موفق به غلبه بر خود نشد، بهترین ویژگی های خود را نشان نمی دهد. فقدان یک هدف بالا در زندگی منجر به مرگ اخلاقی می شود. حتی عشق نمی تواند Oblomov را نجات دهد.

M. Gorky در بازی "در پایین" درام را نشان داد " مردم سابق"چه کسی قدرت خود را برای مبارزه برای خودشان از دست داده اند. آنها امیدوارند که چیزی خوب باشند، درک می کنند که لازم است بهتر زندگی کنیم، اما هیچ کاری برای تغییر سرنوشت شما انجام نمی شود. این شانس نیست که بازی بازی در شب شروع می شود و به پایان می رسد.

"یک فرد نیاز به سه زمین آریشینا ندارد، نه یک مانور، بلکه کل جهان است. همه طبیعت، جایی که در میدان او می تواند تمام خواص روح آزاد را نشان دهد، "- نوشت. چخوف زندگی بدون هدف وجود بی معنی وجود دارد. اما اهداف متفاوت هستند، مانند، به عنوان مثال، در داستان "Goseberry". قهرمان او - نیکولای ایوانویچ Chimsza-Himalayan - رویاهای خرید املاک خود و گیاه یک انگور وجود دارد. این هدف آن را به طور کامل جذب می کند. در نتیجه، آن را به آن می رسد، اما در همان زمان تقریبا از دست دادن ظاهر انسان ("گسترش، سوسو زدن ... - توگو و نگاه، در پتو"). هدف نادرست، حلقه بر روی مواد، باریک، مرد محدود فوری. او نیاز به یک جنبش ثابت، توسعه، هیجان، بهبود ...

داستان "آقای از سان فرانسیسکو" سرنوشت فردی را که به عنوان مقادیر نادرست خدمت کرده بود، نشان داد. ثروت خدای او بود، و او این خدا را پرستش کرد. اما زمانی که میلیونر آمریکایی درگذشت، معلوم شد که خوشبختی واقعی توسط انسان منتقل شده است: او درگذشت و بدون یادگیری زندگی بود.

در داستان A. platonova "kotlovan" مشکل پیدا کردن معنی زندگی تحت تاثیر قرار می گیرد. نویسنده یک غرفه را ایجاد کرد که به روانپزشکی توده ای از اطاعت جهانی شهادت می دهد، کشور را دستگیر کرد! کاراکتر اصلی ورشو یک سخنرانی از موقعیت نویسنده است. در میان رهبران کمونیست و توده مرده، او در شرایط انسانی انجام شده بود. ورشو حقیقت را پیدا نکرد. نگاهی به Dying Nastya، او فکر می کند: "چرا شما نیاز به معنای زندگی و حقیقت در سراسر جهان، اگر هیچ شخص کمی وفادار وجود دارد که در آن حقیقت شادی و جنبش وجود دارد؟" Platonov می خواهد بداند که دقیقا افرادی که معتقدند چه کسانی هستند که همچنان یک گودال را با چنین سرسختی ادامه می دهند!

معنای زندگی انسان یک مفهوم بیشتر فلسفی نسبت به منطقی است. هر مردی بر روی زمین منحصر به فرد است - او یک فرد است. و به عنوان یک فرد، او مجموعه ای از ویژگی های مشخص را تنها به او، که شخصیت و جهان بینی خود را تشکیل می دهند. بسته به خلق و خوی، آموزش و عوامل ارثی، ارزش های زندگی و دیدگاه های انسانی در مورد مسائل خاص شکل گرفته است.

معنای زندگی در آگاهی فرد در روند زندگی گذاشته شده است. در طول زندگی، درک معنای زندگی می تواند تغییر کند. بنابراین، به عنوان مثال، اگر یک فرد معنای زندگی خود را در یک زمان شاد صرف وقت با دوستان خود می بیند، ارزش او را می توان به سن بالغ تغییر داد، و او شروع به دیدن معنای زندگی در شادی خانوادگی، آرامش، آرامش می کند.

این اتفاق می افتد که گاهی اوقات یک فرد معنای زندگی خود را از دست می دهد. این یک آزمایش پیچیده و سنگین است که طی آن او باید تمام زندگی هایی را که در جستجوی یک معنی جدید زندگی می کنند، بازنگری کند. پس از همه، یک فرد بدون معنی زندگی یک مرد مرده روحانی است. از دست دادن زندگی باعث می شود زندگی باعث می شود زندگی انسان بی هدف و بی فایده باشد. زندگی چنین زندگی، یک فرد به سادگی نمی تواند خوشحال باشد. مردم نیازهای خاصی دارند: در غذا، خواب، ارتباطات، عشق. این رضایت از نیازهای شادی و رضایت به زندگی انسان است. معنای زندگی چیزی بیش از یک تمایل غیر قابل مقاومت برای برآوردن هر گونه نیاز نیست.

معنای زندگی انسان چیست؟ به سادگی هیچ پاسخ یکپارچه به این سوال وجود ندارد. هر فرد معنای زندگی را در چیزی با او می بیند: برای کسی، معنای زندگی در ثروت و افتخار است، کسی نمی تواند بدون شغل یا سرگرمی مورد علاقه زندگی کند، و کسی فقط برای افراد مورد علاقه خود زندگی می کند. به هر حال گاهی اوقات مفید است که در مورد معنای زندگی خود فکر کنید. این کمک می کند تا خود را درک کنید، اهداف خاصی را در زندگی قرار دهید و تمام نیروها را به آنها برسانید.

نوشتن معنی زندگی انسان (استدلال)

معنای زندگی یک فرد متفاوت است که ممکن است در جهان باشد. و نه همیشه - این پول، ثروت یا عشق است. برای همه مردم - تمام اهداف و ایده ها متفاوت است. بنابراین، چنین چیزهایی را نمی توان مقایسه کرد. معنای زندگی این است که به طور کلی است؟ این چیزی ناشناخته است که برای هر کس دیگری.

شخصا، برای من، معنای زندگی این است که عشق را دوست داشته باشیم، زندگی کنیم و فقط در زندگی ما شاد باشیم، که مهم نیست که فقیر یا ناگوار ظاهری چیست. معنای زندگی شما برای همه است، و من به طور مداوم آن را به یاد داشته باشید، و بنابراین من هرگز هیچ کس را تحمیل نمی کنم. به همین دلیل است که من همیشه می خواهم به یاد داشته باشم که هر کس همیشه معنای زندگی خود را دارد. و من نمی خواهم افکار و نظرات خود را به هر کسی تحمیل کنم.

معنای زندگی در واقع خیلی ساده نیست، زیرا به نظر می رسد که متوجه شود. گاهی اوقات به نظر می رسد که در اینجا، عشق - همه چیز برای من، یعنی معنای زندگی من است. اما ناگهان، عشق به جایی می رود، یا پرتاب می کند و یکی از عزیزان را خیانت می کند. و سپس - از آنجا که هیچ نقطه ای در زندگی وجود ندارد. اما مردم زندگی می کنند، زندگی می کنند و زندگی می کنند، بدون توجه به آنچه. به همین دلیل است که مردم همیشه در زندگی خود نیستند، به طور کامل درک می کنند که چرا آنها زندگی می کنند، چرا آنها زندگی می کنند؟ و با این حال، به راحتی پیشنهاد می شود که آنها در مورد این فکر می کنند.

من معتقدم که شما واقعا متوجه شدید که چرا شما زندگی می کنید، و مهمترین چیز برای شما چیست، شما فقط می توانید چیزی را برای شما بیاورید، یا کسی ناپدید خواهد شد، یعنی، که مهم بود یا چیزی مهم بود. تنها زمانی که آنها از دست می دهند، مردم درک می کنند که آنها یک عامل بسیار مهم، لحظه ای در زندگی خود را از دست دادند. از دست دادن چیزی، تنها پس از آن، در آن لحظه، شما درک می کنید که من در زندگی من فوق العاده مهم را از دست دادم. و همانطور که می گویند، زندگی NM به تنهایی داده می شود. بنابراین، ایستادگی نکنید، همانطور که بی فایده است، و این، شاید آدرنالین در آن لحظه، در آینده شادی را به ارمغان نخواهد آورد. پس از همه، پیش بینی های غرور و بیش از حد، در سالخوردگی گرم نخواهد شد. بنابراین، شما نباید نتیجه های شتابزده را انجام دهید.

همچنین، علاوه بر مهم ترین، برای من بسیار ضروری است که بستگانم را بسازم، مردم نزدیک به من، و همچنین دوستانم همیشه در کنار من بودند. و مهمتر از همه - به طوری که آنها زنده هستند. و این قطعا چنین است. بستگان من ذره ای از من هستند، و من ذره ای از آنها هستم. و به نظر من، اگر چیزی برای آنها اتفاق بیفتد، رنج نمی برم. به همین دلیل معنای زندگی من تا حدودی. آن ها هستند. و من نمی خواهم معنای من از زندگی - کار می شود حرفهیا پول. نه، من فقط به شادی عادی انسان نیاز دارم، جایی که شادی وجود دارد، اما بدون غم و اندوه، کافی نیست.

به طور کلی در مورد زندگی انسان

حس زندگی چیست؟ بسیاری از مردم در مورد این سوال فلسفی، نسل های بسیاری فکر کردند، اما هیچ پاسخی قطعی وجود نداشت. واقعیت این است که هر فرد موقعیت خود را دارد، که عمدتا به درک زندگی، ارزش ها و خیلی بیشتر بستگی دارد.

بسیاری از نظرات وجود دارد، برای معنی زندگی کسی، سرگرم کننده است، برای خانواده کسی. موقعیت من به شرح زیر است: معنی زندگی یک فرد این است که به اهداف، ترتیب زندگی، که پس از آن کمک کند چیزی خوب و مفید در بانک Piggy کمک کند. من دیدگاه شما را با کمک چندین استدلال ثابت خواهم کرد.

اول، در طول زندگی خود، یک فرد اهداف گوناگون را به وجود می آورد که به توسعه کمک می کند، کار را در زندگی به دست می آورند: پایان دادن به مدرسه، رفتن به موسسه، خواندن یک کتاب بزرگ یا پرش با چتر نجات. همه این اهداف زندگی شخصی را تشکیل می دهند، و معنای آن تبدیل به یک رویا می شود و به دست می آید. به نظر من به نظر می رسد که از هر بخش به نظر می رسد که معنای زندگی یک فرد برای اهدافش، او برای اعدام خود زندگی می کند، حتی اگر خود را متوجه نشود. به عنوان مثال، به خاطر اعدام یک هدف خاص، مرد رویایی زمان خود را صرف می کند و گاهی اوقات بسیاری از دوره های زندگی را صرف می کند. آیا این شواهد نیست؟

ثانیا، در میان جامعه، افراد به نام Altruists وجود دارد. اینها کسانی هستند که به خاطر دیگران برای قربانیان آماده هستند. بنابراین مردم برای کمک به کسانی که به کمک آنها نیاز دارند مهم هستند. معنای زندگی چنین "قهرمانان" این است که برای زندگی خود به اندازه کافی سود ببرد. این میل با یک corondy همراه نیست. فقط برای خیر، دوستداران اهداف را به دست می آورند، به آنها دست می یابند. اگر زندگی خود را بسازید، دیگران می توانند در حال حاضر حل شوند. همه چیز متصل است.

این سوال را می توان حتی توسط مثال معروف Cosmonaut الکسی لئونوف در نظر گرفت. برای پرواز به فضا، رویای او بود، که به معنای زندگی تبدیل شد. پس از مشکلات با یک کشتی بدون سرنشین، راه اندازی اصلی آن تصمیم به انتقال بود. A. Leonov قصد عقب نشینی نبود، او به مدت طولانی به رویای رفت. علیرغم خطر بزرگ، A. Leonov همراه با P. Belyaev با موفقیت انجام وظیفه و بازگشت به قهرمانان اتحاد جماهیر شوروی. اگر یک فرد نترسید که زندگی خود را به خاطر رویاها از دست بدهد، این معنای زندگی اوست.

بنابراین، دیدگاه من صحیح است، معنای زندگی یک فرد انجام شده توسط رویای، دستیابی به اهدافی که نه تنها در زندگی مهم هستند، بلکه آن را نیز حمل می کنند. من می خواهم اضافه کنم که معنای زندگی باید در چیزی مهم باشد.

چندین نوشته جالب

  • ویژگی ها و تصویر Mitrofan در کمدی Nepioral Fonvizin مقاله

    Mitrofan Prostakov - قهرمان Piese D.I. Fonvizina "نپال"، مرد جوان، تنها پسر نجیب پروستا. ارزان در قرن نوزدهم، مردان جوان از خانواده های نجیب

  • معنای نام کمدی ارزان قیمت Fonvizin است

    قبل از نوشتن یک کمدی فانتزی "ارزان"، این کلمه برای تعیین فردی که اکثریت فوق العاده ای نیست، مورد استفاده قرار گرفت

  • در حال حاضر، برخی از عجیب و غریب به پدیده ای از جوانان بت می شود. در میان همسالان خود به طور منظم سرگرمی ها را با برخی از شخصیت های کم هزینه مشاهده می کنند که در واقع هیچ چیزی را نمایندگی نمی کنند و در عین حال به عنوان یک گل برای تقلید انتخاب می شوند

    مشکل حاد ترین مدرنیته، حفاظت از آنچه ما را احاطه کرده است. تهدید یک فاجعه زیست محیطی بر روی سیاره آویزان شد. و خیلی بستگی دارد که آیا نسل جوان می تواند طبیعت را از یک تبر بی فایده محافظت کند

  • معنی نام داستان Matrenin Yard Solzhenitsyn

    یکی از مهمترین اجزای آثار، نام آن است. و این به صورت شانس نیست، زیرا عنوان به شما اجازه می دهد تا به طور صحیح موضوع را درک کنید، ایده نویسنده، برای نشان دادن تصاویر قهرمانان.

از متون برای آماده شدن برای امتحان در روسیه، ما مشکلات مربوطه و مکرر را در ارتباط با معنی زندگی اختصاص داده ایم. به هر یک از آنها، استدلال های جالب را از ادبیات برداشتیم. همه در دسترس هستند برای دانلود در فرمت جدول، مرجع در پایان مقاله.

در کمک به مردم

  1. مشکل معنی زندگی به طور کامل افشا شده است داستان A.I. Solzhenitsyn "Matrynin Dvor". این در این کار است که قهرمان اصلی، بدون صرفه جویی در خود، به مردم کمک می کند. در طول زندگی خود، ماتریوس همیشه تمام آنچه را که او داشت، داد و هیچ چیز را در عوض به هیچ چیز نیاز نداشت. علیرغم این واقعیت که بسیاری از آنها به سادگی از مهربانی قهرمان استفاده می کردند، او به هر روز شادی کرد و از زندگی اش سپاسگزار بود. به گفته نویسنده خود، Matrona است و یک صالح واقعی وجود دارد، که کاملا همه چیز را حفظ می کند.
  2. ناتاشا روستوف، قهرمان Roman-Epopea L.N. Tolstoy "جنگ و صلح"معنای زندگی خود را در خانواده و عشق به مردم می بیند. شروع از دوران کودکی، او روح خود را در والدین، برادران و خواهران نداشت. ناتاشا به عنوان یک زن متاهل، تمام عشق خود را به شوهرش، پیر بیوزوف و کودکان داد. همچنین روستوف در مورد کمک به افراد ناآشنا فراموش نکرد. به یاد بیاورید قسمت پس از نبرد Borodino، زمانی که قهرمان به شدت به سربازان زخمی کمک می کند و آنها را در خانه قرار می دهد. ناتاشا روستوف زندگی می کند تا صدای خود را در اطراف خود، عشق و محبت کند.

در مقادیر مواد

  1. انجمن Famusovskoe شناخته شده به omoty A.S. Griboedov "وای از عقل"، من معنای زندگی خود را تنها ارزش های مادی را در نظر گرفتم. شکوه، چانه، پول، موقعیت در جامعه - همه اینها نقش مهمی ایفا می کنند. و برای رسیدن به این هدف، آنها نمی ترسند به ریاکار، کفایت، به بسته بندی و شایعات. به عنوان مثال، Molchanin دختر رئیس خود را فریب می دهد، عشق را نشان می دهد، فقط برای دستیابی به بهبود و حفاظت. فقط یک چتسکی درک می کند که این ارزش های غلط است، اما یک جامعه سکولار حاضر به باور نیست و به سادگی دیدگاه او را نمی پذیرد.
    2. شاید داستان I.A. بونین "آقای از سان فرانسیسکو" این نمونه واقعی ترین است، که در آن معنای زندگی قهرمان، مزایای مادی است. آقای نامحدود تمام وقت برای اطمینان از وجود شاد و خانواده اش کار کرد. وجود دارد، از آنجا که هر روز روز خود را شبیه به قبلی بود. قهرمان معنای زندگی در عشق یا خانواده را نمی بیند، بنابراین تنها تعطیلات مشترک آنها به رکود روزمره بر روی عرشه تبدیل می شود، زمانی که حتی در مورد آنچه که حتی در مورد آن صحبت می کنند. جای تعجب نیست، زیرا برای قهرمان مهمتر از همه پول است، اما همسر و دختر نمی توانند در مورد آنها صحبت کنند. این در مثال قهرمان او است که نویسنده می خواهد نشان دهد که چگونه چنین مجموعه ای از ارزش های زندگی را غفلت می کند. جای تعجب نیست که مسافران بر روی ثروت شناور بر روی کشتی به نام "آتلانتیس" متمرکز شده اند - آنها به مرگ محکوم می شوند.

در خدمت به سرزمین مادری

  1. برای بسیاری از قهرمانان ادبیات روسیه، معنای زندگی، خدمت به بقایای است. به عنوان مثال، برای آندره Sokolova از داستان M.A. sholokhov "سرنوشت انسان". یادگیری در مورد آغاز جنگ، او بدون قید و شرط به جلو رفت. بله، او برای او دشوار بود - چند زخم، اسارت، اما آندره هرگز در مورد خیانت به سرزمین خود فکر نمی کرد. حتی فکر این با او ناامید شد. شجاع رفتار Falcons و در اردوگاه را انجام داد. به یاد بیاورید قسمت زمانی که قهرمان حاضر به نوشیدن با فرمانده فرمانده آلمانی نیست. همانطور که می بینیم، معنای زندگی آندره، استهلاک و عشق اوست.
  2. برای Vasily Turkina، قهرمان اشعار A.T. Tvardovsky "Vasily Khorkin"، سرزمین مادری معنای زندگی است. او یک سرباز عادی است که نمی ترسد زندگی خود را برای پیروزی بر دشمن به ارمغان بیاورد. Thurkin - شجاع، شجاع، شجاع و قوی. او از مشکلات ترس نیست، زیرا با کمک ذوب شدن او قادر به پیدا کردن راهی برای خروج از هر موقعیتی است. قهرمان ارزش احترام واقعی است. Vasily Torkin نمونه ای از یک وطنپر واقعی کشور خود است که برای همه چیز آماده است.

عاشق

  1. شخصیت اصلی درام A.N. Ostrovsky "رعد و برق"، کاترینا، معنای عشق زندگی خود را در نظر گرفت. این احساس بود که به طور جدی با او ارتباط برقرار کرد، که او فاقد آن بود. تمام قهرمان زندگی خود را می خواست عشق و عزیزان. با این حال، شوهرش، تیکون، به کاترینا توجه نکرد. با هر روز، قهرمان احساس همه چیز ناراضی و ناراضی است. فقط پس از ظهور قهرمان بوریس متوجه شد که او قادر به عشق بود. این اتصال ممنوع Katerina است، اما او نمیتواند کاری انجام دهد، زیرا او می خواست دوستش داشته باشد و در این احساس برای به دست آوردن آزادی طولانی مدت باشد. با این حال، درگیری احساسات و بدهی او را به این واقعیت هدایت کرد که او نمیتواند زندگی کند، رها کردن یکی از احزاب متضاد. زن مرگ را انتخاب کرد، زیرا او در زندگی حس می کرد.
  2. معنای زندگی در عشق قهرمان را دید داستان A.I. Kepper "دستبند انار". علیرغم این واقعیت که این احساسات از همان ابتدا محکوم شده بودند، زرده ها همچنان به ایمان با تمام قلب خود ادامه دادند. او هیچ چیز در عوض نیازی نداشت. برای او، مهمترین چیز شادی اوست. Yolkov هرگز اجازه نداده به عبور از خط، دانستن اینکه ایمان یک زن متاهل بود. به عنوان مثال، قهرمان ثابت کرد که عشق قوی تر از مرگ است. هنگامی که او مجبور شد احساس خود را رها کند، این جهان را ترک کرد، زیرا او فقط برای عشق زندگی می کرد.
  3. جستجو برای معنای زندگی

    1. در رومی A. S. Pushkin "Eugene Onegin" قهرمان تمام زندگی او به دنبال مقصد خود بود. با این حال، هر کسب و کار تنها خستگی و ناامیدی را به ارمغان آورد. او از یک پچ پچ خالی در جهان خسته شد، او شروع به سازماندهی اقتصاد در روستای ارثی کرد. اما این فعالیت به زودی متوقف شد تا او را مورد توجه قرار دهد. دوستی و عشق نیز یوجین را الهام نگذاشت. به عنوان یک نتیجه، او خیلی دیر درک کرد که آن را در آنها می توانست خود را پیدا کرد. پوشکین نهایی را باز می کند تا تأکید کند که تنها سرگردان یکنواخت یکنواخت پیش از قهرمان است که هیچ معنایی برای توصیف ندارد. او معنای زندگی خود را به خاطر کشیش و احساس روح از دست داد.
    2. در رمان M. Yu. Lermontov "قهرمان زمان ما" Pechorin به دنبال معنای زندگی است، اما به دلیل نگرانی های خود، آن را پیدا نمی کند: خودخواهی، ترس از احساسات و بی تفاوتی. بسیاری از مردم به خوبی به او می رسند، لعنتی و عشق، اما به جای آن فقط سردی را دریافت می کنند. به همین دلیل، گرگوری Aleksandrovich گرگوری تنها و ناتوان است برای به دست آوردن مقصد. او سرنوشت را در مزرعه ها از دست داد و امید را برای نتیجه رونق از دست داد. نه در خدمت، و نه در خانواده، و نه در کار، او توانست رضایت از جاه طلبی های خود را دریافت کند. بنابراین، منتقدان آن را " شخص همدلی"، که بی ثباتی به عدم وجود، هرگز مهارت و دانش خود را اعمال نمی کند.
    3. در Roman-Epopea "جنگ و صلح" L. N. Tolstoy یکی از قهرمانان در سراسر روایت به دنبال خود بود. پیر دهوف سعی کرد جای خود را در بالاترین نور پیدا کند، اما از اشتباه و ریاکاری خود متقاعد شد. سپس او عشق را پیدا کرد، اما او ناامید شد، به جای عزت و محبت، یک دروغ را دریافت کرد. او حتی پیوست انجمن سریبه منظور آوردن جامعه به جامعه. با این حال، هیچ یک از این نقش ها به او نزدیک نشد، هر کدام از آنها رضایت کامل را به ارمغان نمی آورد. فقط در روستای خانواده پس از تمام سرگردان او خود را به دست آورد و معنای بودن. کودکان، ازدواج، کار صادقانه به نفع مردم - این چیزی است که برای پیر در یک هدف واقعی تبدیل شده است.
    4. معنای دروغین زندگی و اثرات خطا

      1. در کار N. V. Gogol "Shinel" قهرمان زندگی کرد، نه از اینکه چرا. وجود او تنها رکود ناچیز یک مرد کوچک در یک شهر بزرگ بود. بنابراین، او او را در شناخت محیط زیست یافت. او می خواست آن را به دست آورد نه شایستگی، بلکه ظاهر. جدید Chinel، به نظر می رسید به او، شروع به احترام به شخص خود. از این رو، او به طور غیر طبیعی به این چیز متصل بود، و حتی از غم و اندوه جان خود را از دست داد. اگر یک فرد در انتخاب راهنمایی های زندگی اشتباه گرفته شود، او منتظر اثرات غم انگیز خطا است.
      2. در بازی A. P. Chekhov "عمو ونیا" قهرمان تمام زندگی خود را به نام آرمان های کاذب کار کرد. او و خواهرزاده او برای حداقل پاداش کار می کردند، و تمام پول های باقی مانده یک پدر دختر، خواهر اواخر شوهرش عمو وانی را فرستاد. او استاد است، و در صورت او، مردم مدافع خود را علم خود را دیدند، که آنها مایل به خدمت بودند. با این حال، یک دیدار شخصی با کومیر آنها را نشان داد که به خاطر بی گناهی غیرقانونی به همه اهدا شد. بحران روانشناختی ایوان Vozyitsky پس از آگاهی از دروغ های آرمان ها منجر به این واقعیت بود که یک مرد آرام و ترسناک سعی کرد یک نسل را بکشند. با این حال، در نهایت او سرنوشت و بدبختی عمیق خود را ملاقات کرد.
      3. در کار A. P. Chekhov "ionch" شخصیت اصلی این پیشنهاد شروع را رد می کند تا به پایتخت برود و به کنسرواتوار وارد شود. این دختر معنای زندگی خود را در موسیقی می بیند. هر کس بازی خود را بر روی پیانو ستایش کرد، هیچکس موفق نشد. اما Madmoiselle Turkin در واقع تبدیل به یک پیانیست متوسط \u200b\u200bبود. او با هر چیزی به زادگاه خود بازگشت، اما همچنین به شدت درگیر موسیقی بود، هرچند این دیگر معنی نداشت. کاترین به خودی خود ناامید شد و قدرت را برای به دست آوردن یک محرک جدید برای توسعه پیدا نکرد.

2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان