10.08.2020

چه کسی یک سرباز افسانه ای را نوشت. سکه سرباز گوش دادن به سرباز افسانه Sinel آنلاین


منوی صفحه (انتخاب زیر را انتخاب کنید)

خلاصه: کسی که از یک کار بزرگ و دشوار خسته شده است، به این و هر استراحت کوتاه، خوشایند خواهد بود، چنین اخلاقی واقعی به توجه ما روسیه است افسانه های عامیانه سکه سرباز در یکی از روزهای خورشیدی و گرم خوب، یک سرباز ساده و یک برین ثروتمند ثروتمند یکدیگر را ملاقات کرد. یک گفتگو میان مخالفان وجود داشت، سرباز شروع به ستایش گناه گرم و خاکستری خود را قبل از بارین. در صورت لزوم، ممکن است آن را به جای یک بالش زیر سر قرار دهید و آن را نیز پنهان کنید، به جای پتو. هیچ کجا می توانید خیلی شیرین و محکم بخوابید، مانند پله های گرم. بارین به مدت طولانی به خدمتکار گوش داد و پیشنهاد کرد که او را به عنوان یک چاره گرم، نرم و دلخواه مورد استفاده قرار دهد. در نتیجه، سرباز شجاع موافقت کرد که چینی خود را به فروش برساند. فقط خواب بارینا نرم نبود، اما سخت بود. یک بارین ناامید آمد تا خود را به طور کلی شکایت کند که او را به فریب دادن از خدمت متوقف کرد و او Chinel خود را برای 25 روبل فروخت. او سرباز فقیر را به بازجویی خود دعوت کرد. بنده با محبوب و بومی چینی مواجه است و یک سرباز به راحتی و به راحتی بر روی آن استراحت می کرد. من به سرباز راضی نگاه کردم، او را ستایش کردم و حتی شراب کمی را ریختم. و برای بارینا، او به یک سخنرانی سخت افزود که کسی که واقعا خسته می شود، راحت است که نه تنها بر روی شل، بلکه بر روی یک سنگ جامد، راحت شود. شما می توانید Schinel Fairy Tale Schinel را به صورت رایگان در اینجا بخوانید. شما می توانید آن را در ضبط های صوتی گوش دهید. نظرات خود را ترک کنید و پیشنهادات و نظرات خود را بنویسید.

Fairy Tale Text Soldier Shinel

بارن با یک سرباز صحبت کرد او یک سرباز برای ستایش Chinel خود شد:

"وقتی که من نیاز به خواب دارم، من یک گناه هستم، و در سر من یک sinel را قرار می دهم و Chinel را روشن می کنم.

بارین شروع به درخواست سرباز کرد تا او را به فروش برساند. در اینجا آنها بیست و پنج روبل هستند. بارین به خانه آمد و به همسرش می گوید:

- چه نوع چیزی که من آن را خریدم! در حال حاضر من نیازی به نه پروینا، و نه بالش، و نه پتو، تخت Sinel، و در سر برای قرار دادن Chinel، و خجالتی درخشش.

همسر شروع به او کرد:

- خب، چطور خواب؟

و با دقت، بارین بارین، و در سران هیچ چیزی را پوشانده و لباس پوشیدم، و او به سختی دروغ می گوید.

یک بارین را به فرمانده ریه ثابت کرد تا از سرباز شکایت کند. فرمانده دستور داد که یک سرباز تماس بگیرد.

یک سرباز را به ارمغان آورد.

"Barina Deceived" می گوید: "چه چیزی، برادر چیست؟"

سربازان پاسخ نمی دهند: "هیچ راهی وجود ندارد، رفاه شما". او سرباز سینل را گرفت، گسترش داد، سرش را روی آستین قرار داد و نیمی از آنها را پوشانده بود.

- که در آن نیز، - می گوید، - در شیب پس از خواب کمپین!

فرمانده کلی سرباز سرباز را ستود و به او برای یک قهرمان داد. و بارینا گفت:

- چه کسی کار خواهد کرد و خسته خواهد شد، او بر روی سنگ می خوابد، و چه کسی هیچ کاری نمی کند، او بر روی پارین نمی خوابد!

گوش دادن به سرباز افسانه Sinel آنلاین

تماشای افسانه داستان Schinel آنلاین

سرباز SHINEL


بارن با یک سرباز صحبت کرد او یک سرباز برای ستایش Chinel خود شد:

وقتی که من نیاز به خواب دارم، من یک گناه هستم، و در سران من یک Chinel قرار می دهم و Chinel را به پایان برسانم.

بارین شروع به درخواست سرباز کرد تا او را به فروش برساند. در اینجا آنها بیست و پنج روبل هستند. بارین به خانه آمد و به همسرش می گوید:

چه چیزی از چیزی که من آن را خریدم! در حال حاضر من نیازی به نه پروینا، و نه بالش، و نه پتو، تخت Sinel، و در سر برای قرار دادن Chinel، و خجالتی درخشش.

همسر شروع به او کرد:

خوب، چطور خوابید؟

و با دقت، بارین بارین، و در سران هیچ چیزی را پوشانده و لباس پوشیدم، و او به سختی دروغ می گوید.

یک بارین را به فرمانده ریه ثابت کرد تا از سرباز شکایت کند. فرمانده دستور داد که یک سرباز تماس بگیرد.

یک سرباز را به ارمغان آورد.

فرمانده، می گوید، برادر، می گوید: آیا Barina فریب خورده است؟

هیچ، به خوبی شما وجود دارد، - سربازان پاسخ می دهند. او سرباز سینل را گرفت، گسترش داد، سرش را روی آستین قرار داد و نیمی از آنها را پوشانده بود.

همانطور که هست، - می گوید، - در شیب پس از کمپین می گوید!

فرمانده کلی سرباز سرباز را ستود و به او برای یک قهرمان داد. و بارینا گفت:

چه کسی کار خواهد کرد و خسته خواهد شد، او بر روی سنگ می خوابد، و چه کسی هیچ کاری نمی کند، او بر روی پارین نمی خوابد!

G. در اطراف بارین با یک سرباز، یک سرباز برای ستایش چینی خود بود:

وقتی که من نیاز به خواب دارم، من یک گناه هستم، و در سران من یک Chinel قرار می دهم و Chinel را به پایان برسانم.

بارین شروع به درخواست سرباز کرد تا او را به فروش برساند. در اینجا آنها بیست و پنج روبل هستند. بارین به خانه آمد و به همسرش می گوید:

چه چیزی از چیزی که من آن را خریدم! در حال حاضر من نیازی به نه پروینا، و نه بالش، و نه پتو، تخت Sinel، و در سر برای قرار دادن Chinel، و خجالتی درخشش.

همسر شروع به او کرد:

خوب، چطور خوابید؟

و با دقت، بارین بارین، و در سران هیچ چیزی را پوشانده و لباس پوشیدم، و او به سختی دروغ می گوید.

یک بارین را به فرمانده ریه ثابت کرد تا از سرباز شکایت کند. فرمانده دستور داد که یک سرباز تماس بگیرد.

یک سرباز را به ارمغان آورد.

فرمانده، می گوید، برادر، می گوید: آیا Barina فریب خورده است؟

هیچ، به خوبی شما وجود دارد، - سربازان پاسخ می دهند.

او سرباز سینل را گرفت، گسترش داد، سرش را روی آستین قرار داد و نیمی از آنها را پوشانده بود.

همانطور که هست، - می گوید، - در شیب پس از کمپین می گوید!

فرمانده کلی سرباز سرباز را ستود و به او برای یک قهرمان داد. و بارینا گفت:

چه کسی کار خواهد کرد و خسته خواهد شد، او بر روی سنگ می خوابد، و چه کسی هیچ کاری نمی کند، او بر روی پارین نمی خوابد!

سرباز SHINEL


به نوعی گاهی پاییز در روستای Loskutka
او یک تیم نظامی را برگزار کرد ... بنابراین گرگ و میش نزدیک است.
در سراسر منطقه نادیده گرفته شده است - لازم است در جایی بخوابید.
برای یک خانه سرباز خواسته شد: "آیا یک تخت وجود دارد؟"

خانه با یک میزبان با یک میزبان بود: "بیا، زمانی که او ضربه زد.
چنین بوکینگ وجود ندارد خواب در مغازه، "muttered.
تعداد زیادی از سربازان در یک فروشگاه و یک چینی با سر
او مخفی شد آرام شد، تنها خروپف گاهی اوقات صدای زنگ زد.

صبح، بارین آزاد شد: "چه، یک سرباز، به سختی خوابیده بود؟"
- من خودم، داشتن یک sinel، از این سوال پرسیدم.
بلافاصله به عنوان یک بالش، پتو و تشک عمل می کند
و در مبارزات انتخاباتی، و وزن من فقط.

بارین شروع به درخواست یک سرباز کرد: "من sinel من را می فروشم
این کار توسط کارهای خانه، بیست و پنج روبل من را مفید خواهد بود! "
کشش بارین خوشحال بود، او همسرش شد تا افتخار کند:
- نگاه کن، چه چیزی از چیزی که خریدم. من پسر خواهم بود

شیرین، نرم تا سپیده دم، من می توانم بدون هشدارها بخوابم.
- بله، Chinel با قد بلند شما پا را نپوشاند.
لبخند چشم پرید. سوزن دوخته شده بر روی زمین،
او شروع به فرود مانند یک سرباز کرد. مطمئنا - یک شانه کوچک.

LOBIK پنهان خواهد شد - اهداف پاها، پاها پنهان خواهد شد - هدف پستان،
و برای رشد کمی، و در کمر باریک.
به فرمانده ریه از پرندگان با شادی شکایت:
- سربازان را فریب داد: شینل و روح را گرم نکنید.

فرمانده سرباز نامیده می شود: "شما را به فریب می اندازد."
- نه، خود را ببینید، چگونه من در شب گرم می شود.
Schinel تخت، شل، سر - بر روی آستین:
سرباز می گوید: "من به راحتی در یک پیاده روی می خوابم، می گوید.

- به خوبی انجام شده، سربازان، یک میان وعده، - فرمانده شخم Stingy، -
- در اینجا pyhat در جذابیت داک خوردن سوپ داغ است.
Boss Barina Palls: "این مورد بیش از سکه نیست:
سی سی لیک اعتراض به روز، شما تحت صداهای لوله ها خوابید.

در یک کمپین به تخت نیاز ندارید: تخت، چه چیزی آن را دریافت خواهید کرد.
اگر من از لنیا لذت بردم - شما بر روی پارین نخواهید بود. "


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان