08.04.2022

سه ویژگی اساسی سیستم عصبی. مفاهیم و ویژگی های اساسی سیستم عصبی. ویژگی های شخصیتی انواع مختلف سیستم عصبی


مقدمه ...................................................... ................................................ .. ..........3

1. مفاهیم و ویژگی های اساسی سیستم عصبی...........................................4

1.1 طبقه بندی خواص سیستم عصبی بر اساس ..................................... .......................................................... ....6

2. فعالیت عصبی بالاتر ...................................... .. ........................ هشت

2.1 انواع فعالیتهای عصبی بالاتر ...................................... ...................... هشت

نتیجه................................................. ................................................ . .........12

فهرست مراجع ............................................... ...................................................... .13

مقدمه

همه افراد متفاوت هستند و این تفاوت ها تا حد زیادی تعیین کننده اعمال، رفتار آنهاست، یعنی در نهایت بر سرنوشت آنها تأثیر می گذارد. مطالعه شخصیت در روانشناسی سابقه طولانی دارد و به ندرت هیچ زمینه تحقیقاتی دیگری وجود دارد که از چنین زوایای مختلف مورد توجه قرار گیرد.

ویژگی های انواع فعالیت های عصبی بالاتر از دیرباز توجه محققان را به خود جلب کرده است. با این حال، یافته های آنها بسیار متناقض است. نظریه ها و روش های مطالعه زیادی ارائه شده است. در عین حال، تنها مطالعه عمیق این موضوع امکان آشکارسازی و تفسیر صحیح ویژگی های انواع GNI در فرد را فراهم می کند.

این شرایط ارتباط مطالعه را از پیش تعیین کرد.


فعالیت عصبی بالاتر شکل پیچیده ای از فعالیت های زندگی است که سازگاری رفتاری فردی انسان ها و حیوانات بالاتر را با شرایط متغیر محیطی فراهم می کند. مفهوم فعالیت عصبی بالاتر توسط فیزیولوژیست بزرگ روسی در ارتباط با کشف رفلکس شرطی به عنوان شکل جدیدی از فعالیت عصبی که تاکنون ناشناخته بود، معرفی شد.

آثار (1976)، (1977)، تومینا و بسیاری دیگر سهم کمی در مطالعه این موضوع داشتند.

دکترین فعالیت عصبی بالاتر یکی از بزرگترین دستاوردها است علوم طبیعی مدرن: آغاز دوره جدیدی در توسعه فیزیولوژی بود. برای پزشکی اهمیت زیادی دارد، زیرا نتایج به دست آمده در آزمایش به عنوان نقطه شروع برای تجزیه و تحلیل فیزیولوژیکی و درمان پاتوژنتیک (به عنوان مثال، خواب) برخی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی انسان است. برای روانشناسی، آموزش، سایبرنتیک، بیونیک، سازمان علمی کار و بسیاری دیگر از شاخه های فعالیت عملی انسان.

موضوع چکیده مفاهیم اساسی فعالیت عصبی بالاتر، گونه شناسی آن را نشان می دهد. نوع شناسی فعالیت عصبی بالاتر نشان دهنده شیوه عجیبی است که در آن فرد جهان اطراف خود را درک می کند.

1. مفاهیم و ویژگی های اساسی سیستم عصبی

سیستم عصبی انسان سازگاری بدن با اثرات محیط خارجی و اجرای واکنش های آن را به طور کلی تضمین می کند. تحریک دریافت شده توسط گیرنده باعث ایجاد یک تکانه عصبی می شود که در سیستم عصبی مرکزی پردازش شده و به اندام کار منتقل می شود. سیستم عصبی فعالیت اندام ها و بافت های مختلف را تنظیم می کند و کار آنها را با شرایط متغیر تطبیق می دهد، هم در لحظات فردی و هم در طول زندگی ارگانیسم.

به لطف فعالیت بخش بالاتر سیستم عصبی - قشر مغز - فرد دارای تفکر و روان است و رفتار خود را تنظیم می کند. او تحت رفتار یک فرد یا حیوان، "بهترین ارتباط ارگانیسم با محیط را درک کرد، البته به معنای وسیع کلمه ..." و تاکید کرد "این واقعیت است که فعالیت سیستم عصبی است. از یک سو به یکپارچگی و ادغام کار همه اجزای ارگانیسم و ​​از سوی دیگر به رابطه ارگانیسم با محیط خارجی معطوف است.

فعالیت معطوف به دنیای درونی ارگانیسم را می‌توان فعالیت عصبی پایین‌تر نامید، برخلاف دیگری که ظریف‌ترین ارگانیسم را به دنیای بیرونی تثبیت می‌کند، که انتساب نام فعالیت عصبی بالاتر به آن مشروع است. بنابراین، 2 کلمه - رفتار و فعالیت عصبی بالاتر - منطبق هستند، آنها به یک معنا هستند. این کلمات به درستی بیانگر اهمیت سیستم عصبی در بدن هستند.

وظایف سیستم عصبی اجرای تعامل بدن با محیط بیرونی و ارائه فعالیت های به هم پیوسته و هماهنگ و سیستم های آنها در بدن است. از نظر تشریحی، سیستم عصبی به سیستم عصبی مرکزی و سیستم عصبی محیطی تقسیم می شود. از نظر عملکردی، در سیستم عصبی، بلوک هایی متمایز می شوند که جنبه های مختلفی از فعالیت آن را فراهم می کنند - سیستم های حسی، سیستم های حرکتی، و همچنین سیستم های انجمنی که تعامل خود را در سیستم عصبی مرکزی انجام می دهند. فعالیت سیستم عصبی ماهیت بازتابی دارد.


واحد ساختاری و عملکردی سیستم عصبی یک سلول عصبی - یک نورون است. شکل نورون‌ها در بخش‌های مختلف سیستم عصبی ممکن است متفاوت باشد، اما آنها با وجود یک بدن و فرآیندها مشخص می‌شوند - یکی بلند (آکسون) و بسیاری از نورون‌های کوتاه درخت مانند (دندریت). آکسون تکانه ها را از بدن نورون به اندام های محیطی یا سایر سلول های عصبی هدایت می کند. عملکرد دندریت ها هدایت تکانه ها به بدن نورون ها از گیرنده های محیطی و سایر نورون ها است.

خواص سیستم عصبی طبیعی آن است، ویژگی های مادرزادیکه بر تفاوت های فردی در شکل گیری توانایی ها و شخصیت تاثیر می گذارد. این خواص عبارتند از:

1. قدرت سیستم عصبی در رابطه با تحریک، یعنی توانایی آن برای تحمل طولانی مدت، بدون آشکار کردن بازداری ماورایی، بارهای شدید و اغلب تکراری.

2. قدرت سیستم عصبی در رابطه با بازداری، یعنی توانایی مقاومت در برابر تأثیرات بازدارنده طولانی و اغلب مکرر.

3. تعادل سیستم عصبی در رابطه با تحریک و بازداری که خود را در همان واکنش پذیری سیستم عصبی در پاسخ به تأثیرات تحریکی و بازدارنده نشان می دهد.

4. ناتوانی سیستم عصبی، با میزان وقوع و خاتمه فرآیند عصبی تحریک یا مهار ارزیابی می شود.

در حال حاضر، برخی از فیزیولوژیست ها، به جای خاصیت تعادل، از پویایی صحبت می کنند - سهولتی که سیستم عصبی با آن فرآیند تحریک یا مهار را ایجاد می کند. ویژگی اصلی این ویژگی سرعت توسعه رفلکس ها و تمایزات شرطی است. همچنین، از خاصیت تحرک، خاصیت ناتوانی متمایز می شود - میزان وقوع و خاتمه فرآیند عصبی.

هر یک از این خواص می تواند در رابطه با فرآیندهای تحریک و بازداری متفاوت باشد. بنابراین، لازم است در مورد تعادل فرآیندهای عصبی برای هر یک از این ویژگی ها صحبت شود.

ضعف فرآیندهای عصبی با ناتوانی سلول های عصبی در مقاومت در برابر تحریک و مهار طولانی و متمرکز مشخص می شود. سلول های عصبی تحت تأثیر محرک های بسیار قوی به سرعت وارد حالت مهار محافظتی می شوند. بنابراین، در یک سیستم عصبی ضعیف، سلول های عصبی با کارایی پایین مشخص می شوند، انرژی آنها به سرعت تخلیه می شود. اما از سوی دیگر، یک سیستم عصبی ضعیف حساسیت زیادی دارد: حتی به محرک های ضعیف، واکنش مناسب نشان می دهد.

در حال حاضر، یک طبقه بندی 12 بعدی از ویژگی های سیستم عصبی انسان () در روانشناسی افتراقی ایجاد شده است. این شامل 8 ویژگی اولیه (استحکام، تحرک، پویایی و پایداری در رابطه با تحریک و بازداری) و چهار ویژگی ثانویه (تعادل در این خواص اصلی) است. نشان داده شده است که این ویژگی ها می توانند برای کل سیستم عصبی (خواص کلی آن) و آنالیزورهای فردی (خواص جزئی) اعمال شوند.

1.1 طبقه بندی خواص سیستم عصبی بر اساس.

طبقه بندی خواص سیستم عصبی بر اساس، شامل موارد زیر است:

قدرت سیستم عصبی به عنوان استقامت، عملکرد سلول های عصبی، مقاومت در برابر یک اثر طولانی مدت یک ماده تحریک کننده که تحریک متمرکز متمرکز در همان مراکز عصبی و تجمع در آنها را ایجاد می کند یا به یک عمل کوتاه مدت درک می شود. از محرک های فوق قوی هرچه سیستم عصبی ضعیف‌تر باشد، مراکز عصبی زودتر به حالت خستگی و مهار محافظتی می‌رسند.

پویایی سیستم عصبی سرعت تشکیل رفلکس های شرطی یا توانایی سیستم عصبی برای یادگیری به معنای وسیع کلمه است. محتوای اصلی پویایی سهولت و سرعتی است که با آن فرآیندهای عصبی در ساختارهای مغز در هنگام تشکیل رفلکس های شرطی تحریکی و بازدارنده ایجاد می شود.

ناتوانی، خاصیت سیستم عصبی مرتبط با سرعت وقوع، سیر و خاتمه فرآیند عصبی؛

تحرک سیستم عصبی، سرعت حرکت، گسترش فرآیندهای عصبی، تابش و تمرکز آنها و همچنین دگرگونی متقابل.

1. خصوصیات عمومی یا سیستمیک که کل مغز انسان را پوشش می دهد و پویایی کار آن را به عنوان یک کل مشخص می کند.

2. خواص پیچیده، که در ویژگی های کار "بلوک های" فردی مغز (نیمکره ها، لوب های فرونتال، آنالیزورها، ساختارهای زیر قشری جدا شده از نظر تشریحی و عملکردی و غیره) آشکار می شود.

3. ساده ترین یا ابتدایی ترین ویژگی ها با کار تک تک نورون ها مرتبط است.

همانطور که او نوشت، خواص سیستم عصبی "خاکی را تشکیل می دهد که برخی از اشکال رفتار آسان تر شکل می گیرند، برخی دیگر دشوارتر."

او با توسعه ایده ها، این ایده را بیان کرد که ترکیب خاصی از ویژگی های اساسی سیستم عصبی، یعنی هر یک از انواع آن، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در شرایط مثلاً کار یکنواخت، بهترین نتایج را افراد با نوع ضعیفسیستم عصبی و در گذار به کار با بارهای بزرگ و غیر منتظره همراه است، برعکس، افراد دارای سیستم عصبی قوی.

مجموعه خصوصیات فردی-تیپولوژیکی سیستم عصبی که یک فرد دارد، اول از همه، خلق و خوی را تعیین می کند که سبک فعالیت فردی بیشتر به آن بستگی دارد.

2. فعالیت عصبی بالاتر

GNI فعالیت قشر مغز و تشکیلات زیر قشری است که کامل‌ترین سازگاری (رفتار) حیوانات و انسان‌های بسیار سازمان‌یافته را با محیط. فیزیولوژیست روسی برای اولین بار ایده ارتباط بین آگاهی و تفکر یک فرد را با فعالیت رفلکس مغز بیان کرد. این ایده به طور تجربی تأیید و توسعه یافت، که به درستی بنیانگذار دکترین فعالیت عصبی بالاتر در نظر گرفته می شود. اساس آن رفلکس های شرطی است.

او تمام واکنش های رفلکس بدن را به 2 گروه - بدون قید و شرط و مشروط تقسیم کرد.

رفلکس های بدون قید و شرط، رفلکس های ذاتی هستند که مانند هر صفت دیگری از والدین به ارث رسیده اند. آنها خاص، نسبتا ثابت هستند و توسط قسمت های پایینی سیستم عصبی مرکزی - نخاع، ساقه مغز و هسته های زیر قشری مغز انجام می شوند. رفلکس های بدون قید و شرط در حیواناتی که از قشر مغز محروم هستند حفظ می شود. نمونه‌هایی از رفلکس‌های بدون قید و شرط عبارتند از مکیدن، بلع، مردمک، سرفه، عطسه و غیره. این رفلکس‌ها در پاسخ به عمل محرک‌های خاصی ایجاد می‌شوند. بنابراین، رفلکس ترشح بزاق زمانی رخ می دهد که غذا جوانه های چشایی زبان را تحریک کند.

2.1 انواع فعالیت عصبی بالاتر

مفهوم انواع فعالیت‌های عصبی بالاتر (یا همان گونه‌های سیستم عصبی) وارد علم شده است. در دو معنای مختلف به کار رفته است. از یک طرف، نوع فعالیت عصبی بالاتر به عنوان ترکیب خاصی از ویژگی های اساسی فرآیندهای تحریک و بازداری درک می شود، از سوی دیگر، نوع فعالیت عصبی بالاتر به عنوان یک "تصویر" مشخصه درک می شود. نمونه رفتار حیوان یا انسان.

در ابتدا فرض بر این بود که این دو معنی از مفهوم "نوع سیستم عصبی" مطابقت دارند: اشکال خاصی از رفتار با ویژگی های خاصی از سیستم عصبی مطابقت دارد. فرض بر این بود که سگ ها (در آزمایشگاه های پاولوف همیشه روی سگ ها کار می شد) با فرآیندهای عصبی ضعیف همیشه بزدل هستند ، سگ هایی با غلبه تحریک بر مهار سگ های تهاجمی با تحرک بالا در فرآیندهای عصبی - اجتماعی و "متحرک" در رفتار آنها. با این حال، حتی در طول زندگی پاولوف، حقایقی در حال انباشته شدن بود که مخالف چنین فرضی بود. پاولوف تفکیک واضحی از دو معنای اصطلاح "نوع فعالیت عصبی بالاتر" نداشت، اگرچه در آثار اصلی آخرین دوره زندگی خود معمولاً انواع فعالیت عصبی را به عنوان "مجموعه هایی از ویژگی های اساسی" تعریف می کرد. سیستم عصبی." برای 15-20 سال پس از مرگ پاولوف، سردرگمی دو معنای اصطلاح "نوع فعالیت عصبی بالاتر" سردرگمی بزرگی را در توسعه این موضوع به وجود آورد، به ویژه هنگامی که در مورد انسان به کار می رود.

AT سال های گذشتهدر تعدادی از کارهای انجام شده بر روی حیوانات، شواهد نسبتاً دقیق و قانع کننده ای به دست آمد که اشکال رفتار تا حد زیادی به شرایط زندگی و تربیت حیوان بستگی دارد، در حالی که تغییر خواص سیستم عصبی بسیار دشوار است. به استثنای دوره انتوژنز اولیه (، 1959، 1960، 1959، 1961، 1960، و غیره).

از اینجا روشن است که نمی توان یک رابطه ساده و بدون ابهام بین تیپ به عنوان ترکیبی از ویژگی های سیستم عصبی و نوع به عنوان یک "تصویر" مشخصه رفتار، یعنی خلق و خو وجود داشت. اما این البته به این معنی نیست که هیچ رابطه ای بین آنها وجود ندارد. ویژگی‌های سیستم عصبی هیچ شکل خاصی از رفتار را از پیش تعیین نمی‌کند، بلکه زمینه‌ای را می‌سازد که شکل‌گیری برخی از اشکال رفتار آسان‌تر و برخی دیگر دشوارتر است.

در فیزیولوژی فعالیت عصبی بالاتر، تنها مفهوم نوع به عنوان ترکیبی از خواص سیستم عصبی در حال حاضر از اهمیت کاملا علمی برخوردار است. به نظر من مفهوم تیپ به عنوان یک شکل مشخص از رفتار یک مفهوم روانشناختی است و اصول طبقه بندی این گونه های اخیر باید توسط روانشناسی توسعه یابد.

دکترین چهار نوع به هیچ وجه از موضع پاولوف در مورد سه ویژگی اساسی سیستم عصبی ناشی نمی شود. ابتدا پاولوف طبقه بندی انواع را بر اساس اصل تعادل بین فرآیندهای تحریک و بازداری ایجاد کرد، سپس طبقه بندی را بر اساس اصل قدرت سیستم عصبی قرار داد و در آخرین نسخه اصل تعادل را به مقام دوم رساند. از طبقه بندی، او عمداً از آخرین ویژگی سیستم عصبی که مشخص کرده بود استفاده کرد - تحرک فرآیندهای عصبی.

اما مهم نیست که چگونه اصل طبقه بندی (یعنی درک ویژگی های اساسی سیستم عصبی) تغییر می کند ، عدد "چهار" در لیست انواع اصلی سیستم عصبی بدون تغییر باقی می ماند.

اینجا جایی نیست که به این سؤال بپردازیم که چه چیزی پاولوف را وادار کرد تا عدد "چهار" را در لیست انواع اساسی نگه دارد (ظاهراً ، آموزه چهار خلقی که از دوران باستان آمده است ، در اینجا نقش خاصی بازی کرده است). مهم است که تأکید شود که از دکترین خواص اساسی سیستم عصبی پیروی نمی کند.

پس از مرگ پاولوف، دکترین چهار نوع توسط بسیاری از فیزیولوژیست ها و روانشناسان به عنوان جوهر نظریه پاولوفی انواع در نظر گرفته شد و کشف واقعاً بزرگ پاولوف - کشف ویژگی های اساسی سیستم عصبی - را پنهان کرد. این امر توسعه این بخش از فیزیولوژی فعالیت عصبی بالاتر را به شدت به تاخیر انداخت.

هیچ دلیل نظری یا تجربی برای این باور وجود ندارد که تعداد انواع اساسی سیستم عصبی چهار است. AT اخیرانویسندگانی که از ظلم تعصب در مورد چهار نوع رها شده‌اند، اما در تلاش برای ساختن طبقه‌بندی انواع، تعداد کاملاً متفاوتی از انواع دریافت کردند. بنابراین، (1963)، پس از پردازش مواد انباشته شده در کلتوشی بر روی ویژگی های گونه شناسی 116 سگ، 48 نوع از انواع سیستم عصبی را یافت که در میان آنها به سختی می توان چهار نوع سنتی را به عنوان اصلی ترین آنها متمایز کرد. در رابطه با یک شخص، می توان به تک نگاری 3 اشاره کرد. 3. I. Biryukova هشت نوع اصلی پیدا کرد که در نوشته های خود نوشت.

اعتقاد بر این است که در حال حاضر هنوز نمی توان یک طبقه بندی منسجم از انواع سیستم عصبی ارائه داد و حتی بیشتر از آن، تعداد پایه ها را به صورت علمی اثبات کرد. برای حل این مشکلات ابتدا باید به سوالات زیر پاسخ دهید:

چه خواصی از سیستم عصبی را باید اساسی دانست؟

چه ترکیبی از خواص سیستم عصبی ممکن است و کدام یک از آنها طبیعی ترین، معمولی ترین هستند؟

این سؤالات اکنون برای دانشمندانی که در حال ایجاد سؤالاتی در مورد انواع فعالیت عصبی بالاتر هستند، بسیار مهم است. تاکنون هیچ مدرکی (حداقل در رابطه با انسان) وجود ندارد که نشان دهد ترکیب خاصی از خواص معمولی یا حتی غالب است.

نتیجه

فعالیت عصبی بالاتر یک فرد ماهیت رفلکس دارد. ویژگی کیفی اصلی عملکردهای بخش بالاتر مغز انسان، آگاهی به عنوان بالاترین مرحله در رشد روان است. انسان و حیوان هر دو در فعالیت ذهنی خود منعکس کننده پدیده های دنیای اطراف هستند. با این حال ، شخص با انعکاس جهان در ذهن خود ، پدیده های مشاهده شده را تعمیم می دهد ، قوانین مسیر آنها را تعیین می کند. این به فرد این فرصت را می دهد که طبیعت را تابع خود کند و در روند فعالیت کارگری جهان را از نو بسازد.

تفکر آگاهانه که تفاوت کیفی اصلی مغز انسان و مغز هر حیوانی را مشخص می‌کند، در فعالیت گفتاری تجلی می‌یابد و از این نظر مانند سایرین جامع است و از این نظر به هیچ مقایسه کمی و کیفی با محرک های شرطی حیوان

فرآیندهای عصبی که در بدن اتفاق می افتد دارای سه ویژگی اصلی است: قدرت، نسبت و تحرک. آنها ویژگی های فردی رفتار انسان، خلق و خوی او را تعیین می کنند. بر این اساس، چهار نوع فعالیت عصبی بالاتر متمایز می شود. این طبقه بندی واقعیت را فقط در برخی تقریب منعکس می کند. در زندگی، می توان انواع مختلفی از این انواع را مشاهده کرد، زیرا ضعف و عدم تعادل سیستم عصبی را می توان در درجات مختلفی بیان کرد.

عملکردهای اصلی سیستم عصبی کنترل فعالیت اندام ها و دستگاه های مختلف است که یک ارگانیسم یکپارچه را تشکیل می دهند، اجرای اتصال ارگانیسم بسته به وضعیت محیط خارجی و داخلی. همچنین فرآیندهای متابولیسم، گردش خون، جریان لنف را هماهنگ می کند که به نوبه خود بر عملکرد سیستم عصبی تأثیر می گذارد.

همه موجودات به درجاتی از هماهنگی و تنظیم درونی نیاز دارند. رابطه مناسب بین محرک و پاسخ برای حفظ حالت پایدار و بقا ضروری است.

یک فرد دارای دو سیستم هماهنگی متفاوت، اما به هم پیوسته است - عصبی و غدد درون ریز. سیستم عصبی بسیار سریع عمل می کند، اثرات آن به وضوح موضعی است و فعالیت آن بر اساس انتقال الکتریکی و شیمیایی است. سیستم غدد درون ریز کندتر عمل می کند، اثرات آن منتشر است، و عمل آن بر اساس انتقال سیگنال شیمیایی از طریق سیستم گردش خون است.

سیستم عصبی - عملکردهای بدن و ارتباط بدن با محیط خارجی را تنظیم می کند. این سازگاری ارگانیسم را با تأثیر محیط خارجی و اجرای واکنش های آن به طور کلی تضمین می کند. تحریک دریافت شده توسط گیرنده باعث ایجاد یک تکانه عصبی می شود که در سیستم عصبی مرکزی پردازش شده و به اندام کار منتقل می شود. سیستم عصبی فعالیت اندام ها و بافت های مختلف را تنظیم می کند و کار آنها را با شرایط متغیر تطبیق می دهد، هم در لحظات فردی و هم در طول زندگی ارگانیسم.

کتابشناسی - فهرست کتب

1. «فیزیولوژی سن» /. - م.: بالاتر. مدرسه 1985.

2. Gippenreiter, - M. Publishing House of Moscow State University, 1 روانشناسی عملی در آزمون ها یا نحوه یادگیری درک خود و دیگران، M.، ed. "AST-Press Book"، 2001

3. روانشناسی دروژینین. - سن پترزبورگ: انتشارات "پیتر"، 2000.

4. سبک فعالیت کلیموف // روانشناسی تفاوت های فردی: متون. - م.، 1982.

5. فرهنگ لغت مختصر سیستم مفاهیم روانشناسی // - مدرسه عالی M. 1984.

6. پاولوف. جمع کردن Op. T.Z.Kn.2. M.-L., 1951. S.269.

7. Nemov // کتاب درسی برای دانش آموزان آموزش عالی موسسات آموزشی. در 3 کتاب کتاب. 1، M.: آموزش VLADOS، 1998.

8. "نوروفیزیولوژی و فعالیت عصبی بالاتر کودکان و نوجوانان" /: ویرایش دوم، کلیشه. - م .: مرکز انتشارات "آکادمی"، 2004.

9. کارگاه روانشناسی عمومی // ویرایش. . ویرایش دوم تجدید نظر شده است و اضافی - م.: 1990.

10. روانشناسی عملی // جعبه ابزار. اد. - روستوف n / a: ویرایش. "ققنوس"، 2002. ن.، ارشوف. شخصیت. شخصیت، ویرایش. م.،

12. "فیزیولوژی فعالیت عصبی بالاتر" /، - M.: Phoenix، 1999

پاولوف جمع کردن Op. T.Z.Kn.2. M.-L., 1951. S.260

فرهنگ لغت مختصر سیستم مفاهیم روانشناسی // - مدرسه عالی M. 1984.

کارگاه روانشناسی عمومی // ویرایش. . ویرایش دوم تجدید نظر شده است و اضافی - م.: 2000.

وضعیت گرم موضوع انواع فعالیت های عصبی بالاتر و تعریف آنها // روانشناسی تفاوت های فردی - M., 1982. - P.25.

کارگاه روانشناسی عمومی // ویرایش. . ویرایش دوم تجدید نظر شده است و اضافی - م.: 2000

تپلوف، وضعیت موضوع انواع فعالیت های عصبی بالاتر و تعریف آنها // روانشناسی تفاوت های فردی - M.، 1982.

Nemov // کتاب درسی برای دانشجویان مؤسسات آموزشی عالی آموزشی. در 3 کتاب کتاب. 1، M.: آموزش VLADOS، 2008.

تپلوف، وضعیت موضوع انواع فعالیت های عصبی بالاتر و تعریف آنها // روانشناسی تفاوت های فردی - M.، 1982.

ویژگی های شخصیتی فردی

ویژگی های فردی سیر دو فرآیند اصلی در سیستم عصبی مرکزی - تحریک و مهار - زمینه ساز است. نوع فعالیت عصبی بالاتر(GNI) یک شخص. با توجه به نظرات I.P. پاولوف، خالق دکترین انواع GNI، سه ویژگی فرآیندهای عصبی پیشرو هستند: قدرت فرآیندهای تحریک و مهار. تعادل فرآیندهای تحریک و بازداری؛ ناپایداری (تحرک) فرآیندهای تحریک و مهار.

قدرت فرآیندهای عصبیبا سطح عملکرد سلول های عصبی مرتبط است. فرآیندهای عصبی ضعیف با ناتوانی سلول های عصبی در تحمل بارهای قوی و طولانی مشخص می شوند، بنابراین، این سلول ها از سطح عملکرد پایینی برخوردار هستند. فرآیندهای عصبی قوی به ترتیب با عملکرد بالای سلول های عصبی همراه است.

تعادل فرآیندهای عصبیبا نسبت آنها تعیین می شود. شاید غلبه یکی از فرآیندهای عصبی (مثلاً تحریک بر مهار) یا تعادل آنها.

ناپایداری فرآیندهای عصبیبا سرعت وقوع فرآیندهای تحریکی و مهاری و توانایی سلولهای عصبی برای حرکت از حالت تحریک به مهار و بالعکس مشخص می شود. در نتیجه، فرآیندهای عصبی ممکن است بسیار متحرک یا بی اثر باشند.

افراد مختلف با نسبت های متفاوتی از همه این ویژگی ها مشخص می شوند که در نهایت نوع سیستم عصبی و GNI آنها را تعیین می کند.

در حال حاضر، یک طبقه بندی 12 بعدی از ویژگی های سیستم عصبی انسان در روانشناسی افتراقی (V.D. Nebylitsyn) ایجاد شده است. این شامل 8 ویژگی اولیه (استحکام، تحرک، پویایی و پایداری در رابطه با تحریک و بازداری) و چهار ویژگی ثانویه (تعادل در این ویژگی های اساسی) است.

سیستم عصبی بخشی از یک ارگانیسم جدایی ناپذیر است و بنابراین شکل گیری ویژگی های اساسی آن به ویژگی های ساختاری کلی ارگانیسم بستگی دارد. در نتیجه، آن دسته از عواملی که رشد ارگانیسم را به عنوان یک کل تعیین می کنند (وراثت و محیط) بر شکل گیری انواع GNI تأثیر می گذارند. وراثت محدودیت های تنوع ویژگی های نوع شناختی سیستم عصبی را تعیین می کند و درجه توسعه آنها به محیط بستگی دارد. داده های تجربی متعدد نشان می دهد که بسته به شرایط آموزش، یک یا چند ویژگی سیستم عصبی را می توان در حداقل یا حداکثر نوع بیان کرد.

خواص سیستم عصبی خواص فیزیولوژیکی است، بنابراین نمی توان آنها را با ویژگی های ذهنی فرد شناسایی کرد. B.M می نویسد: "خواص سیستم عصبی هیچ گونه رفتاری را از پیش تعیین نمی کند، بلکه زمینه ای را ایجاد می کند که برخی از اشکال رفتار آسان تر شکل می گیرند و برخی دیگر دشوارتر هستند." تپلوف وی خاطرنشان کرد که قدرت سیستم عصبی را نمی توان با بهره وری کار قضاوت کرد. بهره وری یک فرد توسط عواملی مانند نگرش او به کار، علایق، دانش و مهارت های او، توانایی او در سازماندهی کارش تعیین می شود. همه این عوامل به قدرت سیستم عصبی بستگی ندارد. بنابراین، فردی با سیستم عصبی ضعیف می تواند بهره وری بالایی داشته باشد. قدرت و ضعف سیستم عصبی با بهره وری فعالیت نشان داده نمی شود، بلکه با چگونگی انجام این فعالیت، سرعت و چگونگی خستگی خود را نشان می دهد، چه روش هایی به فرد کمک می کند تا با خستگی مبارزه کند، چه روشی برای کار مطلوب است. به او. به طور خلاصه، قدرت سیستم عصبی در میزان بهره وری فعالیت آشکار نمی شود. این فرداما از چه راه ها و در چه شرایطی بیشترین بهره وری را به دست می آورد.



توسعه ایده های B.M. تپلوا، V.D. نبیلیتسین پیشنهاد کرد که ترکیب خاصی از خواص اساسی سیستم عصبی، یعنی. هر نوع مزایا و معایب خاص خود را دارد. مثلاً در شرایط کار یکنواخت، افراد دارای نوع ضعیف سیستم عصبی بهترین نتایج را نشان می دهند و در هنگام حرکت به محل کار با بارهای زیاد و غیرمنتظره همراه هستند، برعکس، افراد دارای سیستم عصبی قوی.

تأثیر آموزشی یکسان بر دانش آموزان با انواع مختلف GNI برای هر یک از آنها کافی نخواهد بود. آنچه برای دانش آموزی با نوع سیستم عصبی قوی امکان پذیر است، ممکن است برای دانش آموزی با نوع ضعیف امکان پذیر نباشد. دانش آموزی با فرآیندهای عصبی بی اثر معلم را با کندی خود غافلگیر می کند و دانش آموزی با غلبه فرآیندهای برانگیختگی و تحرک زیاد آنها همیشه ناآرام خواهد بود. کار آموزشی و آموزشی با چنین کودکانی باید با در نظر گرفتن ویژگی های زیستی آنها ساخته شود و در جهت آموزش آنها باشد. ویژگی های مثبت. در دانش آموزی با سیستم عصبی ضعیف، معلم با افزایش تدریجی بار، باید کارایی سلول های عصبی خود را افزایش دهد، در دانش آموزی با فرآیندهای عصبی بی اثر - برای پرورش سرعت واکنش، در دانش آموزی با نوع عصبی نامتعادل. سیستم - برای آموزش فرآیندهای بازداری و غیره.

ویژگی های اصلی سیستم عصبی انسان کاملاً پایدار است، بنابراین وظیفه عملی مطالعه آنها یافتن راه هایی برای تغییر آنها نیست، بلکه ایجاد شرایط بهینه برای فعالیت و اعمال روش های کافی برای تأثیرگذاری بر شخص است.

فصل 3. شخصیت، فعالیت، آگاهی

3.1. مفاهیم: شخص، فرد، شخصیت، فردیت.انسان به عنوان یک فرد، شخصیت، فردیت. بررسی نظریه های شخصیت. طبقه بندی نظریه های شخصیت. جامعه پذیری به عنوان شرط و مکانیسم شکل گیری شخصیت.

3.2. ساختار شخصیت.رویکردهای مختلف به ساختار شخصیت در روانشناسی روسی: A.N. لئونتیف، A.V. پتروفسکی، V.N. میاسیشچف، ک.ک. افلاطونف.

3.3. خودآگاه و ناخودآگاه در ساختار شخصیت.مفهوم و ویژگی های روانشناختی آگاهی انسان. ناخودآگاه، ناخودآگاه و ناخودآگاه.

3.4. خودآگاهی فرد.مفاهیم: I-concept; اعتماد به نفس؛ بازتاب; سطح ادعاها؛ منبع کنترل مکانیسم های حفاظتی خودتنظیمی ارادی شخصیت و خودکنترلی.

3.5. مفاهیم: فعالیت، رفتار، فعالیت.رفتار و فعالیت به عنوان اشکال فعالیت. تحلیل تطبیقیفعالیت و رفتار حیوانات و انسان ها.

ساختار فعالیت انگیزه ها و نیازها در ساختار فعالیت. عملیات و اقدامات در ساختار فعالیت. اجزای بیرونی و درونی فعالیت. داخلی سازی مهارت ها و مهارت ها در ساختار فعالیت. مکانیسم های شکل گیری عادت فعالیت های اصلی: بازی، مطالعه، کار. مفهوم فعالیت رهبری


3.1. مفاهیم: شخص، فرد، شخصیت، فردیت. ساختار شخصیت

با توجه به سنتی که در روانشناسی روسی ایجاد شده است، این مفهوم شخصیتبا مفاهیم مطابقت ندارد شخص، فردو فردیت.

کلی ترین مفهوم این است انسان ، که به صورت تعریف شده است "موجودی بیولوژیکی متعلق به طبقه پستانداران گونه هومو ساپینس که دارای آگاهی است، یعنی توانایی شناخت ماهیت جهان خارج و ماهیت خود، و به لطف این امر، معقولانه عمل و عمل می کند.". (کووالف، ص 15).

شخصی- این یک نماینده واحد از گونه homo sapiens، یک نماینده جداگانه از جامعه انسانی است(sl. 128).

انسان به عنوان فردی که دارای مجموعه ای از ویژگی ها است متولد می شود و تنها در شرایط تعامل اجتماعی پس از مدتی به شخصیت تبدیل می شود. به عبارت دیگر، ویژگی های فردی - مادرزادی و اکتسابی - پیش نیازهای لازم، اما نه کافی برای شکل گیری و رشد شخصیت هستند.

زیر شخصیت در روانشناسی قابل درک است فردی که در سیستم ویژگی های روانشناختی او که از نظر اجتماعی مشروط هستند گرفته می شود. طبیعتاً در ارتباطات و روابط اجتماعی متجلی می شوند. پایدار هستند؛ اعمال اخلاقی یک فرد را که برای خودش و اطرافیانش ضروری است تعیین کنید.»[نموف، 336] . تفاوت یک فرد خاص با دیگران در ویژگی های او آشکار می شود فردیت اصالت روان و شخصیت فرد، منحصر به فرد بودن او[sl. 129].

در بیشتر نظریه ها، شخصیت به عنوان یک موجود ساختاری پیچیده در نظر گرفته می شود. در روانشناسی روسی، رویکردهای مختلفی هم به شخصیت به عنوان یک کل و هم به ساختار آن وجود دارد. اجازه دهید به طور خلاصه به برخی از آنها توجه کنیم.

در چارچوب تئوری فعالیت که توسط A.N. لئونتیف، شخصیت به طور همزمان درک می شود وضعیتو چطور تولید - محصولفعالیت ها. واحدهای اولیه تحلیل شخصیت، فعالیت های آزمودنی است. بنیاد اولشخصیت غنای پیوندهای انسان با دنیاست. پایه دوم- درجه سلسله مراتب فعالیت ها، نسبت انگیزه ها.

واحدهای معنایی مستقل زندگی یک فرد توسط سلسله مراتب انگیزه ها شکل می گیرد. بنابراین ساختار شخصیت، پیکربندی خطوط انگیزشی است. با درجه بالایی از روابط سلسله مراتبی، انگیزه اصلی وجود دارد که اکثر واحدهای معنایی زندگی را تحت سلطه خود در می آورد. صفحه 188-196].

به گفته A.V. پتروفسکی، سه زیرسیستم در ساختار شخصیت وجود دارد: درون فردی (درون فردی)، بین فردیو فرافردی(فرافردی) [پیتر. 201-203].

ویژگی های سیستم عصبی به عنوان ویژگی های پایداری که ذاتی هستند درک می شوند. این خواص عبارتند از:

1. قدرت سیستم عصبی در رابطه با تحریک، i.e. توانایی آن برای تحمل طولانی مدت، بدون نشان دادن ترمزهای بازدارنده، بارهای شدید و اغلب تکراری.

2. قدرت سیستم عصبی نسبت به بازداری، یعنی. توانایی مقاومت در برابر اثرات ترمز طولانی مدت و مکرر.

3. تعادل سیستم عصبی در رابطه با تحریک و بازداری که خود را در همان واکنش پذیری سیستم عصبی در پاسخ به تأثیرات تحریکی و بازدارنده نشان می دهد.

4. ناتوانی سیستم عصبی، با میزان وقوع و خاتمه فرآیند عصبی تحریک یا مهار ارزیابی می شود.

ضعف فرآیندهای عصبی با ناتوانی سلول های عصبی در مقاومت در برابر تحریک و مهار طولانی و متمرکز مشخص می شود. سلول های عصبی تحت تأثیر محرک های بسیار قوی به سرعت وارد حالت مهار محافظتی می شوند. بنابراین، در یک سیستم عصبی ضعیف، سلول های عصبی با کارایی پایین مشخص می شوند، انرژی آنها به سرعت تخلیه می شود. اما از سوی دیگر، یک سیستم عصبی ضعیف حساسیت زیادی دارد: حتی به محرک های ضعیف، واکنش مناسب نشان می دهد.

در حال حاضر، یک طبقه بندی 12 بعدی از ویژگی های سیستم عصبی انسان در روانشناسی افتراقی (V.D. Nebylitsyn) ایجاد شده است. این شامل 8 ویژگی اولیه (استحکام، تحرک، پویایی و پایداری در رابطه با تحریک و بازداری) و چهار ویژگی ثانویه (تعادل در این خواص اصلی) است. نشان داده شده است که این ویژگی ها می توانند برای کل سیستم عصبی (خواص کلی آن) و آنالیزورهای فردی (خواص جزئی) اعمال شوند.

طبقه بندی خواص سیستم عصبی بر اساس V.D. نبیلیتسین:

قدرت سیستم عصبی به عنوان استقامت، عملکرد سلول های عصبی، مقاومت در برابر یک اثر طولانی مدت یک ماده تحریک کننده که تحریک متمرکز متمرکز در همان مراکز عصبی و تجمع در آنها را ایجاد می کند یا به یک عمل کوتاه مدت درک می شود. از محرک های فوق قوی هرچه سیستم عصبی ضعیف‌تر باشد، مراکز عصبی زودتر به حالت خستگی و مهار محافظتی می‌رسند.

پویایی سیستم عصبی سرعت تشکیل رفلکس های شرطی یا توانایی سیستم عصبی برای یادگیری به معنای وسیع کلمه است. محتوای اصلی پویایی سهولت و سرعتی است که با آن فرآیندهای عصبی در ساختارهای مغز در هنگام تشکیل رفلکس های شرطی تحریکی و بازدارنده ایجاد می شود.

ناتوانی، خاصیت سیستم عصبی مرتبط با سرعت وقوع، سیر و خاتمه فرآیند عصبی؛

تحرک سیستم عصبی، سرعت حرکت، گسترش فرآیندهای عصبی، تابش و تمرکز آنها و همچنین دگرگونی متقابل.

1. خصوصیات عمومی یا سیستمیک که کل مغز انسان را پوشش می دهد و پویایی کار آن را به عنوان یک کل مشخص می کند.

2. خواص پیچیده، که در ویژگی های کار "بلوک های" فردی مغز (نیمکره ها، لوب های فرونتال، آنالیزورها، ساختارهای زیر قشری جدا شده از نظر تشریحی و عملکردی و غیره) آشکار می شود.

3. ساده ترین یا ابتدایی ترین ویژگی ها با کار تک تک نورون ها مرتبط است.

همانطور که B.M. Teplev، خواص سیستم عصبی "خاکی را تشکیل می دهد که در آن برخی از اشکال رفتار آسان تر شکل می گیرند، برخی دیگر دشوارتر".

1 گرم B.M. وضعیت فعلیسوالاتی در مورد انواع فعالیت عصبی بالاتر و تعریف آنها // روانشناسی تفاوت های فردی - M., 1982. - P.25. توسعه ایده های B.M. تپلوا، وی. هر نوع مزایا و معایب خاص خود را دارد. مثلاً در شرایط کار یکنواخت، افراد دارای نوع ضعیف سیستم عصبی بهترین نتایج را نشان می دهند و در هنگام حرکت به محل کار با بارهای زیاد و غیرمنتظره همراه هستند، برعکس، افراد دارای سیستم عصبی قوی.

مجموعه خصوصیات فردی-تیپولوژیکی سیستم عصبی که یک فرد دارد، اول از همه، خلق و خوی را تعیین می کند که سبک فعالیت فردی بیشتر به آن بستگی دارد.

همچنین ببینید

طبقه بندی دیابت
دیابتنوع I (که قبلاً دیابت ملیتوس وابسته به انسولین نامیده می شد) در نتیجه تخریب سلول های β ایجاد می شود و باعث کمبود انسولین می شود. مکانیسم توسعه آن ایمنی یا ایدیوپاتیک است.

راه ها، تکنیک ها و ابزارهای بهبود حافظه انسان
حافظه یکی از آسیب پذیرترین توانایی های یک فرد است که نقض های متنوع آن بسیار رایج است. روش هایی نیز برای تأثیرگذاری بر حافظه وجود دارد. 1. با تأثیر مستقیم بر برخی ...

الگوریتم های پرستاری برای مراقبت از سالمندان و مراقبت های اورژانسی
پرستاری یکی از حلقه های مهم در خدمات پزشکی و اجتماعی برای کل جمعیت روسیه به طور کلی و سالمندان به طور خاص است. اعتبار این حرفه مدام در حال افزایش است. ...

برای جستجوی سریع در صفحه، Ctrl + F را فشار دهید و در پنجره ظاهر شده، کلمه درخواست (یا حروف اول) را تایپ کنید.

مبحث 1. روانشناسی به عنوان یک علم

موضوع روانشناسی به عنوان یک علم چیست؟

آگاهی

رفتار - اخلاق

روان

روح

ویژگی های ذهنی یک فرد عبارتند از:

تفکر و آگاهی

خلق و خو و توانایی ها

خواسته ها و نیازها

احساسات و اراده

کارکردهای اصلی روان عبارتند از:

بازتاب و محافظت از بدن

بازتاب و تنظیم رفتار و فعالیت

محافظت از بدن و عملکرد

تنظیم رفتار و پیش بینی

جهت روانشناسی که وظیفه اصلی آن کاربرد است دانش علمیبرای کمک به مردم در شرایط روزمره و بحرانی نامیده می شود ...

روانشناسی عملی

روانشناسی عمومی

روانشناسی اجتماعی

رویکرد رفتاری

درون نگری اصطلاحی است برای روش...

آزمایش آزمایشگاهی

خود مشاهده

تست های تصویری

آزمایش عملکردهای ذهنی فردی

دوستان، بیش از 600 سگ پناهگاه Voronezh Dora https://vk.com/priyt_doraبسیار به حمایت نیاز دارد!پناهگاه فقیر است، پول کافی برای غذا و درمان وجود ندارد. انجام کارهای خوب را به تعویق نیندازید، هر مبلغی را همین حالا به "تلفن گرسنه" +7 960 111 77 23 یا کارت Sberbank 4276 8130 1703 0573 انتقال دهید.

مبحث 2. فرآیندهای حسی-ادراکی

احساسات شامل موارد زیر نمی شود:

تمامیت

حساس شدن

تضاد

انطباق

یک مکانیسم عصبی کل نگر که اطلاعات حسی از نوع خاصی را دریافت و تجزیه و تحلیل می کند ...

گیرنده مکانیکی

synesthesia

تحلیلگر

گیرنده درد

رابطه اطلاعات دنیای خارج که با کمک تحلیلگرها به دست می آید با اشیاء دنیای بیرون ...

عینی بودن ادراک

حالت احساس

ثبات ادراک

فرآیند ذهنی مسئول تشکیل یک تصویر کل نگر از شی با تأثیر مستقیم آن بر تحلیلگرها:

کارایی

ناهماهنگی شناختی

احساس

ادراک

رفتار انسان بر خلاف تصورات و نگرش های او منجر به ...

ناهنجاری شناختی

محرومیت حسی

رفلکس جهت گیری

ادراک اجتماعی

مبحث 3. فرآیندهای یکپارچه

توجه که در نتیجه یک هدف آگاهانه تعیین شده و مستلزم تلاش های ارادی خاصی است، نامیده می شود.

ادراکی

خودسرانه

پراکنده شده است

غیر ارادی

یکی از مکانیسم های توجه - کانون تحریک که سیگنال ها را در خود جمع می کند و در عین حال کار سایر مراکز عصبی را مهار می کند ...

مرکز ورنیکه

تشکیل شبکه ای

پونز

غالب

توانایی یادگیری با تشکیل رفلکس های شرطی ...

حافظه ایدتیک

حافظه ژنتیکی

حافظه منطقی

حافظه مکانیکی

"یک جریان ناتمام اطلاعات (مکالمه ناتمام ، یک کار ناتمام) در حافظه ذخیره می شود" - این الگو نامیده می شود ...

اثر زیگارنیک

قانون یرکس-دادسون

قانون ابینگهاوس

نظریه جیمز لانگ

میزان توجه یک فرد عبارت است از:

5-9 اشیاء

3-5 شی به طور همزمان درک می شود

9-11 اشیاء

5-7 شی

مبحث 4. فرآیندهای شناختی عالی: بازنمایی و تخیل

مشاهده خواص شامل موارد زیر نمی شود:

تکه تکه شدن

گزینش پذیری

طرح ریزی

بی ثباتی

تصاویر، که ترکیبی جدید از جزئیات و ویژگی های شناخته شده اشیاء هستند، ...

بازنمایی های تخیل

بازنمایی های تفکر

بازنمایی های ادراک

بازنمایی های حافظه

تکنیک تخیل، که شامل ترکیب ویژگی های اشیاء مختلف در یک است، ...

تاکید

آگلوتیناسیون

تفریحی

هایپربولیزاسیون

علاوه بر انسان، حیوانات زیر نیز دارای تخیل هستند:

میمون ها و دلفین ها

هیچکس جز یک مرد

دلفین ها

سگ ها

تصویر یک شی یا رویدادی که نیاز فوری را برآورده می کند و با واقعیت مرتبط نیست - این شکلی از تخیل است که ...

رویا

فانتزی

توهم

تایپ کردن

مبحث 5. فرآیندهای شناختی عالی: تفکر و گفتار

روش های تفکر عبارتند از:

تخیل، تخیل، خیال

همگرایی و واگرایی

سنتز، تجزیه و تحلیل، مقایسه

مفهوم، قضاوت، نتیجه گیری

توانایی کلی یادگیری و حل مسائل که موفقیت هر فعالیتی را تعیین می کند و زیربنای توانایی های دیگر است ...

هوش

گفتار درونی

تحلیل و بررسی

فكر كردن

در بیان نگرش به موضوع (پدیده) ...

عملکرد دستکاری گفتار

عملکرد تشویقی گفتار

عملکرد ارتباطی گفتار

عملکرد بیانی گفتار

انتخاب ذهنی یک ویژگی ضروری (تحت شرایط داده شده) در حالی که ویژگی های باقی مانده را نادیده می گیرد ...

انتزاع - مفهوم - برداشت

تعمیم

مشخصات

سنتز

انواع راه حل ها برای _ نوع تفکر معمول است:

فیگوراتیو

بی اثر

همگرا

واگرا

مبحث 6. حوزه عاطفی روان

اخلاقی، عملی، فکری، زیبایی شناختی - اینها انواع هستند ...

احساسات

تاثیر می گذارد

احساسات

تاثیر می گذارد

یک حالت عاطفی قوی و نسبتاً کوتاه مدت همراه با تغییر شدید در موضوع مهم شرایط زندگی- این هست

تاثیر می گذارد

شور

احساس

حالت

احساسات شامل موارد زیر نمی شود:

محافظ

نظارتی

بازتابی-ارزیابی

برنامه ریزی

تغییرات ارگانیک محیطی نه به عنوان پیامد فرآیند عاطفی، بلکه به عنوان علت آنها در تئوری تفسیر شد.

نظریه های جیمز-لانژ

نظریه های K. Izard

نظریه های P.V. سیمونوا

نظریه های یرکس-دادسون

احساسات هستند.

فرآیندهای ذهنی و حالات روانی

خواص ذهنی

فرایندهای ذهنی

حالات روانی

مبحث 7. حالات روانی

واکنش غیر اختصاصی بدن به هر نیاز محیطی باعث ایجاد حالت ...

افسردگی

الهام گرفتن

ناامیدی ها

فشار

دلیل روانی افسردگی نیست...

محیط رقابتی

ایزوله سازی اجتماعی

افکار منفی

تعارض در ارتباطات خانوادگی

رابطه و تعامل معینی از اجزای روان در یک دوره زمانی معین است

وضعیت روانی

فرآیند ذهنی

شخصیت

فشار

میل به ایجاد مصنوعی یک واکنش نامطلوب به عنوان راهی برای تنظیم حالت ذهنیبه نام ...

نیت متناقض

پسرفت

آرامش پیشرونده

آموزش اتوژنیک

عوامل تعیین کننده وضعیت روانی شامل موارد زیر نیست:

خلق و خوی انسان

توانایی های انسانی

نیازهای انسان

شرایط عینی محیطی و درک ذهنی آنها

مبحث 8. خلق و خو و منش

سرعت واکنش به خاصیت سیستم عصبی مانند ...

تحرک

استحکام - قدرت

تعادل

احساسی بودن

E. Kretschmer به نام مشروطه نوع. که با ویژگی هایی مانند اندام های بلند، استخوان های نازک، شانه های باریک، سینه باریک و صاف، پوست رنگ پریده مشخص می شود -

آستنیک

مزومورفیک

سیکلوئید

برون گرا

تمام علائم زیر برای کدام تأکید شخصیت مناسب است؟

رفتار متفاوت در مکان های آشنا و ناآشنا، توانایی داشتن تجربیات قوی و عمیق، اصول اخلاقی سختگیرانه، انتقاد از خود. عزت نفس پایین؟

روانی

ناپایدار

اسکیزوئید

حساس

بقراط

آی پی پاولوف

لئونارد

ای. کرچمر

"مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی بیش از حد توسعه یافته که باعث افزایش سازگاری فرد در برخی موقعیت ها و افزایش آسیب پذیری در برخی موقعیت ها می شود" - این تعریف ...

تاکید شخصیت ها

درونگرایی

کلیشه پویا

آسیب شناسی شخصیت

مفهوم خواص سیستم عصبی توسط I.P. وارد فیزیولوژی شد. پاولوف به دنبال او، ب.م. تپلوف تحت ویژگی های سیستم عصبی ویژگی های طبیعی و ذاتی آن را درک کرد که بر شکل گیری اشکال فردی رفتار (در حیوانات) و برخی تفاوت های فردی در توانایی ها و شخصیت (در انسان) تأثیر می گذارد. ویژگی های سیستم عصبی ویژگی های فیزیولوژیکی است که اغلب نورودینامیک نیز نامیده می شود.

"با تعریف ویژگی های سیستم عصبی به عنوان ذاتی، ما به این ترتیب ادعا نمی کنیم که این ویژگی ها همیشه ارثی هستند. آنها می توانند در دوران رشد قبل از تولد و همچنین در سال های اول زندگی، از زمان شکل گیری سیستم عصبی مرکزی شکل بگیرند. کودک تا چند سال پس از تولدش ادامه می‌یابد.» (B.M. Teplov، 1963).

اگر کسی به اصطلاحات فیزیولوژیکی پایبند باشد، چنین درکی از یک ویژگی نادرست است. این خواص ذاتی در مراکز عصبی هر فرد است و به همین دلیل به خودی خود نمی تواند باعث تفاوت در توانایی ها و شخصیت افراد شود.

در نتیجه، اگر ما در مورد ویژگی های سیستم عصبی صحبت می کنیم، باید نه تنها در مورد ویژگی های سیستم عصبی، بلکه در مورد درجه شدت آنها، ویژگی های روند فرآیندهای عصبی صحبت کنیم، که در افراد مختلف می تواند نابرابر باشند (و هستند) و بنابراین به درجات مختلف بر ویژگی ها تأثیر می گذارند. اما میزان تجلی ویژگی های سیستم عصبی با مفهوم دیگری - ویژگی های گونه شناختی تجلی ویژگی های سیستم عصبی همراه است. بنابراین، صحبت در مورد ویژگی های سیستم عصبی و تأثیر آنها بر پدیده های روانی فیزیولوژیکی (روانشناختی)، هنوز به معنای ویژگی های نوع شناختی ویژگی های NS است.

ما می توانیم چنین ویژگی های NS را تشخیص دهیم

  • 1) جذب ریتم تکانه هایی که به بافت ها می رسد (ناتوانی)،
  • 2) وجود فرآیندهای ردیابی (تحرک - اینرسی)، 3) فعالیت پس زمینه (فعال سازی، قدرت - ضعف). (ایلین، پس ایند رازل - PIR)

با مشخص کردن ویژگی های نوع شناختی تجلی ویژگی های سیستم عصبی، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • 1. ویژگی‌های گونه‌شناختی نه تنها آزمودنی‌ها را با توجه به ویژگی‌های پاسخ تفکیک می‌کند، بلکه آنها را با توجه به شباهت آنها در گروه‌های خاصی ترکیب می‌کند. بر این اساس، در برابر پس زمینه شباهت درون گروهی، آنها تفاوت های بین گروهی را نشان می دهند.
  • 2. تظاهرات ویژگی های گونه شناختی در حالت استراحت نسبتاً پایدار است. این بدان معنی است که در صورت عدم وجود تأثیرات مزاحم (حالت های عاطفی، خستگی، بی حالی)، تجلی این ویژگی تیپولوژیکی در آزمایش مکرر آن باید از یک نوع باشد، یعنی در بیشتر موارد، فرد باید در همان گروه گونه شناسی قرار گیرد. .

با این حال، این بدان معنا نیست که درجه تجلی خاصیت سیستم عصبی نمی تواند در محدوده خاصی نوسان داشته باشد. مانند هر شاخص فیزیولوژیکی، به دلیل تغییرات در حالات فعلی یک فرد، مشمول این است.

این شرایط باید توسط هر کسی که ویژگی های گونه شناختی را مطالعه می کند در نظر گرفته شود. هر عملکرد فیزیولوژیکی در معرض نوسانات است. اما اندازه گیری این نوسانات می تواند متفاوت باشد. توجه ویژه باید به دو عاملی که در تظاهرات پایداری ویژگی‌های تیپولوژیکی تداخل می‌کنند معطوف شود: چرخه‌های تخمدانی-قاعدگی در زنان (V.A. Naumova، 1976) و بلوغ در کودکان.

3. پایداری تجلی ویژگی های تیپولوژیکی ویژگی های سیستم عصبی به این دلیل است که این ویژگی ها به طور ژنتیکی تعیین می شوند و از بدو تولد تنظیم می شوند. بنابراین، تغییر هدفمند آنها بسیار دشوار است. این امر مستلزم سالها آموزش در نوعی فعالیت است که مستلزم ضعف یا اینرسی سیستم عصبی یا برعکس تحرک فرآیندهای عصبی است.

این واقعیت که ویژگی های تیپولوژیکی تظاهر ویژگی های سیستم عصبی مادرزادی است از دیرباز گفته شده است (I. P. Pavlov, B. M. Teplov). با این حال، شواهدی برای این امر تنها به لطف روش دوقلو به دست آمد.

در عین حال، مسئله تأثیر شرایط زندگی و آموزش، تمرینات ورزشی بر تجلی خواص سیستم عصبی همچنان باز است. تاکنون هیچ مدرک مستقیمی مبنی بر اینکه تحت تأثیر ورزش هدفمند، برخی از خواص سیستم عصبی شروع به تجلی خود به گونه ای کردند که برای این فرد معمولی نیست، وجود ندارد. فقط داده هایی در مورد تغییر در تحرک فرآیندهای عصبی و قدرت تحریک در دانش آموزان یک مدرسه رقص پس از چندین سال رقص در جهت اینرسی و ضعف وجود دارد (N. E. Vysotskaya، 1976).

  • 4. ویژگی های گونه شناختی بر حوزه های مختلف شخصیت تأثیر می گذارد، باعث ایجاد ویژگی های رفتار، اعمال، فعالیت ها، ارتباطات، ایجاد تمایلات گوناگون و تأثیرگذاری بر شدت توانایی ها می شود. تطبیق پذیری تأثیر ویژگی های گونه شناختی (چند کارکردی) ویژگی بارز آنها است.
  • 5. میزان تجلی ویژگی‌های گونه‌شناختی همیشه مطلق است (یعنی در برخی واحدها بیان می‌شود) و معیارهای ارجاع شخص به یک گروه گونه‌شناختی خاص مشروط است. (ایلین، پس ایند رازل - PIR)
  • 35. ویژگی های خصوصیات فردی سیستم عصبی، نقش آنها در تعیین تفاوت های روانی فردی.

تفاوت‌های روان‌شناختی فردی ویژگی‌های پدیده‌های ذهنی (فرایندها، حالات و ویژگی‌ها) هستند که افراد را از یکدیگر متمایز می‌کنند. تفاوت های فردی که پیش نیاز طبیعی آن ویژگی های سیستم عصبی، مغز است، در جریان زندگی، در فعالیت و ارتباطات، تحت تأثیر آموزش و پرورش، در فرآیند تعامل انسان با دنیای بیرون.

شکل گیری خلق و خو، همانطور که از مفاد نظریه خاص فردیت بر می آید، تحت تأثیر دو عامل اصلی رخ می دهد: ساختار کلی یک فرد و ویژگی های آن نوع خاص از فعالیت هایی که او از دوران کودکی در آنها گنجانده شده است. پیشنهاد شده توسط V.M. درک Rusalov از شکل گیری خلق و خو با خلاصه کردن تمام خصوصیات بیولوژیکی ساختاری و عملکردی یک فرد، به ما امکان می دهد نتیجه بگیریم که در طول انتوژنز، این ویژگی های بیولوژیکی به صورت فردی پایدار، خود را نشان می دهند، شکل می گیرند و در فرآیند یکپارچه می شوند. انواع مختلففعالیت ها (بازی، یادگیری، مطالعه، کار و غیره)، شکل گیری ویژگی های تعمیم یافته فعالیت ذهنی عمومی و ویژگی های عاطفی هر فرد را تعیین می کند. این ویژگی های تعمیم یافته (سرعت، انرژی، انعطاف پذیری) است که ویژگی های شکل گیری و اجرای در فعالیت سطح "پایین" ویژگی های روانشناختی فردی را تعیین می کند که بخشی از ساختار آن سطح فردیت یکپارچه است که تعیین می شود. عمدتا توسط عوامل طبیعی

بنابراین، ویژگی‌های گونه‌شناختی سیستم عصبی که از یک سو فردیت منحصربه‌فرد فرد را ایجاد می‌کند و از سوی دیگر مبنای طبیعی خلق و خو، شخصیت، توانایی‌ها می‌باشد، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. تاثیر منفیدیسمبریوژنز و دیسونتوژنز، به تنوع غیرطبیعی فعالیت عصبی و شخصیت بالاتر کمک می کند و یک فضای ساختاری-پیوسته را تشکیل می دهد.

در مطالعه تفاوت های فردی بین افراد، از لحاظ تاریخی دو رویکرد ترسیم شده است: ساختارهای معنایی یا شخصی روان فردی یک فرد. رویکرد رفتاری با تجزیه و تحلیل اشکال روانی فیزیولوژیکی ثبت شده عینی رفتار فردی - از بیوشیمیایی، مرتبط است. رویشی و الکتروفیزیولوژیک تا پیچیده ترین تظاهرات حرکتی ادراک ایجاد روش ها و روش های علمی برای ارزیابی تفاوت های روانشناختی فردی، یافتن روش هایی برای ثبت عینی تظاهرات روانی فیزیولوژیکی رفتار به منظور یافتن روش هایی ضروری بود. برخی از تفاوت ها فقط شامل مواردی می شوند که تظاهرات روانی فیزیولوژیکی رفتاری پایداری دارند و به شرایط مشاهده و موقعیت بستگی ندارند (یا به حداقل بستگی دارند).

سایکوفیزیولوژی دیفرانسیل که به مطالعه مبانی روانی و بیولوژیکی برای ظهور ساختارهای فردی پایدار روان می پردازد، قادر به انجام این کار است و همچنین از آن خواسته می شود قانون و مزیت، رابطه و تأثیر متقابل بیولوژیکی و اجتماعی را دریابد. خواص در یک شخص خاص

سایکوفیزیولوژی دیفرانسیل رشته ای است که نقش کل مجموعه خواص بیولوژیکی و در درجه اول سیستم عصبی را در تعیین تفاوت های روانشناختی فردی پایدار بین افراد مطالعه می کند.

سازمان طبیعی خود انسان دارای پتانسیل رشد عملکردی فعال اجتماعی جهانی است. شناخت سطوح، ساختار سازمان بیولوژیکی یک فرد، ویژگی های فرآیندهای فیزیولوژیکی، عملکردها و حالات، الگوهای عملکرد آنها و غیره. - پیوند مهمی در افشای مکانیسم های توسعه خصوصیات روانشناختی فردی یک فرد. بنابراین، برای کشف شخصیت روانشناختی فردی یک فرد، لازم است مبانی بیولوژیکی عینی فردیت آن شناسایی شود.

حتی در دوران پیش از علم، تلاش هایی برای توضیح تفاوت های فردی در رفتار افراد با نسبت های مختلف مایعات بدن مانند خون، صفرا، صفرا سیاه و مخاط بقراط صورت گرفت و سپس پزشکان یونان و روم باستان معتقد بودند که ویژگی‌های روان‌شناختی به نسبتی بستگی دارد که در آن مایعات اصلی در بدن وجود دارد. مطالعاتی که ثابت کردند تفاوت های فردی در عملکرد سیستم غدد درون ریز بر حساسیت، احساسات، پویایی واکنش تأثیر می گذارد.

در آغاز قرن بیستم، یک نظریه جسمی (مشروطه) شکل گرفت که بر اساس آن تفاوت های فردی به دلیل ساختار بدن است (K Ciro، V Wundt، E Kretschmer، V Sheldon و غیره).

مرحله دوم در مطالعه مبانی بیولوژیکی تفاوت های روانشناختی فردی با مطالعات فیزیولوژیست روسی I Pavlov مرتبط است، که دکترین انواع سیستم عصبی بالاتر را توسعه داد، به رهبری، تفاوت های روانی فردی ناشی از ویژگی های خاص است. عملکرد سیستم عصبی پاولوف به طور منحصر به فردی ویژگی های سیستم عصبی - ترکیبی از قدرت، تعادل و حرکت - را نه تنها با نوع خلق و خو، بلکه با گرایش فرد به برخی بیماری های روانی مرتبط می کند.

اصولی که نمایندگان مکتب Teplov-Nebilitsin بر اساس آن تحقیقات را بنا کردند هنوز اساس تحقیقات فیزیولوژیکی افتراقی است.

  • 1 مطالعه خواص، نه انواع اگر من پاولوف به یک رویکرد مصنوعی (رویکرد گونه‌شناختی) پایبند بود، B Teplov معتقد بود که ابتدا باید خصوصیات فردی سیستم عصبی را برجسته کنید و تنها پس از آن ترکیبات احتمالی آنها را مطالعه کنید.
  • 2 کاربرد تجزیه و تحلیل کمی، نه توصیف موارد فردی این اصل بر پایبندی دقیق به پارادایم تحقیق هدف علمی تمرکز دارد.
  • 3 استفاده از یک آزمایش آزمایشگاهی، به جای توصیف تظاهرات روزمره خصوصیات سیستم عصبی
  • 4 مطالعه فقط واکنش های غیر ارادی بدن، به حداقل رساندن عناصر تنظیم
  • 5 رد رویکرد ارزشیابی به تفاوت های فردی در ویژگی های روانی فیزیولوژیکی (یعنی هیچ ویژگی خوب و بدی وجود ندارد، هر یک از آنها می تواند مفید باشد)

B Teplov و V Nebilicin خواص مربوط به فرآیندهای تحریک و مهار را شناسایی کردند:

  • 1) قدرت (استقامت) سیستم عصبی در برابر تحریک - توانایی مقاومت در برابر تحریک طولانی مدت و اغلب مکرر. (حساسیت) قدرت سیستم عصبی در برابر مهار، توانایی مقاومت در اغلب مکرر یک محرک بازدارنده است که برای ایجاد تمایز ضروری است - توانایی تشخیص بنابراین، قدرت نشان دهنده عملکرد و استقامت سیستم عصبی است.
  • 2) پویایی - سرعت شکل گیری واکنش های شرطی.
  • 3) تحرک فرآیندهای عصبی - میزان تغییر تحریک توسط مهار و مهار توسط تحریک.این ویژگی اساس یادگیری است.
  • 4) ناپایداری - میزان وقوع و خاتمه فرآیندهای عصبی

رویکردهای افتراقی-روانشناختی و روان-فیزیولوژیکی افتراقی برای مطالعه تفاوت های فردی بین افراد برای مدت طولانی به طور مستقل در حال توسعه بوده است.بنابراین در اوایل دهه 70 قرن بیستم، در آزمایشگاه روانشناسی و روانشناسی فردیت موسسه روانشناسی به نام پس از V. Nebilitsin از آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی، که توسط V. Rusalov رهبری می شد، این وظیفه تعیین شد که آنها را با توسعه یک مدل مفهومی یکپارچه به هم نزدیکتر کند.

در بسیار نمای کلینسبت ویژگی های بیولوژیکی یک فرد و ویژگی های رسمی روان او را می توان به شرح زیر نشان داد: ویژگی های بیولوژیکی- عناصر سیستم پایین تر، شامل سیستم مرتبه بالاتر، یعنی در سیستم ویژگی های رسمی روان انسان. بر خلاف صوری، ویژگی های محتوایی روان از طریق معنایی متجلی می شود ساختارهای روانی، انگیزه های خاص، دانش، نگرش ها، اهداف و غیره. و در نتیجه تعامل انسان با جهان عینی، محیط اجتماعی شکل می گیرند.بررسی تغییرات فردی در ویژگی های محتوایی روان فراتر از حدود روان فیزیولوژی افتراقی است و موضوع روانشناسی افتراقی است.


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه