12.12.2021

جنسیت کودک - آیا واقعاً مهم است؟ چگونه و چرا ماه تولد بر سلامت انسان تأثیر می گذارد چه چیزی دانش باطنی می دهد


فرزندان قهرمان مایه شادی مادربزرگ ها و دلیلی برای افتخار والدین هستند. بدبختانه، موضوع همیشه اینطور نیست. چرا نوزادان بزرگ متولد می شوند و چه خطراتی می تواند در انتظار آنها باشد؟

"میوه بزرگ" به چه معناست؟

چندین موقعیت وجود دارد که در آن پزشکان نوزادان را بزرگ می خوانند:

1. نوزادانی که با وزن بدن 4 کیلوگرم یا بیشتر متولد می شوند، جثه محسوب می شوند. در این حالت، نوزاد می تواند 36 تا 42 هفته (ترم یا پس از ترم) باشد، یعنی سن حاملگی حیاتی نیست. امروزه تقریباً هر ششمین نوزاد بزرگ متولد می شود و قهرمانان کمیاب (کمتر از 1٪) غول پیکر هستند، یعنی با وزن تولد 5 کیلوگرم یا بیشتر.

2. در نیمه دوم بارداری، در طول هر اندازه گیری برنامه ریزی شده دور شکم و ارتفاع فوندوس رحم، در مادر باردار، متخصص زنان ممکن است شک کند که جنین بزرگ است.این در صورتی اتفاق می‌افتد که اعداد به‌دست‌آمده در نوار سانتی‌متری 3 سانتی‌متر یا بیشتر از مقدار متوسط ​​تقریبی بیشتر باشد (متخصصان زنان و زایمان جداول و فرمول‌های محاسبه خاصی برای هر هفته بارداری دارند). این بدان معنی است که کلش جوان در حال حاضر از نظر رشد بدنی 2 هفته یا بیشتر از همسالان خود جلوتر است. از آنجایی که هر روز برای دوره زندگی داخل رحمی اهمیت دارد، این تفاوت کاملاً ملموس تلقی می شود. در زمان زایمان، دور کمر در سطح ناف بیش از 100 سانتی متر (متر!) و پایین رحم 42 سانتی متر یا بیشتر از استخوان شرمگاهی خواهد بود.

یک استدلال اضافی به نفع یک میوه بزرگ بیش از 500 گرم است. در هفته. اما پزشک فقط می تواند فرض کند که نوزاد به طور فعال شروع به افزایش وزن کرده است، زیرا وزن بدن و اندازه شکم باردار فقط در یک زن می تواند رشد کند (به عنوان مثال، با ادم یا پلی هیدرآمنیوس). سونوگرافی مشکوک را تأیید می کند.

3. در طول سونوگرافی. سه ماهه اول بارداری دوره ای است که تمام اندام ها در جنین تشکیل می شوند و او به معنای واقعی کلمه "به چربی اهمیت نمی دهد". او از سه ماهه دوم شروع به انباشت توده عضلانی و بافت چربی می کند که فعال ترین آن در سه ماهه سوم است. بنابراین، اغلب مادران ابتدا می شنوند که نوزادشان بزرگ است (گرایش به جنین بزرگ)، از حدود. درست در این زمان، دومین سونوگرافی برنامه ریزی شده انجام می شود که در آن پزشک با اندازه گیری طول استخوان ران، سر و دور شکم (دوباره طبق جداول ویژه یا با استفاده از برنامه - در سونوگرافی جدید، وزن نوزاد را قطعا محاسبه می کند. ماشین آلات).

اما شتاب دهنده های جوان جداگانه ای وجود دارند که پزشکان را با ابعاد قهرمانانه خود در اولین سونوگرافی ژنتیکی اشتباه می گیرند. سپس این سؤال معمولاً در مورد صحت محاسبه سن حاملگی توسط خود مادر، در مورد صحت ثبت او از تاریخ شروع آخرین قاعدگی یا روز لقاح مطرح می شود. در چنین مواردی، تاریخ تخمینی تولد با سونوگرافی (دقیقاً در زمان) نشان داده می شود و سپس رقم دوم را می نویسند که مطابق با چرخه قاعدگی مشخص شده توسط زن محاسبه می شود. هیچ دلیل خاصی برای هیجان وجود ندارد، زیرا دویدن دو هفته ای قابل قبول در نظر گرفته می شود، به خصوص که کودک بزرگتر به نظر می رسد و کوچکتر از حد انتظار نیست.

مهمترین دلایل بزرگ به دنیا آمدن نوزادان

1. شتاب

به نظر شما آیا فقط نوجوانان تلاش می کنند از نظر قد از والدین خود پیشی بگیرند؟ خیر: سال هاست که بچه های شکمی بزرگتر و بزرگتر به دنیا می آیند. بنابراین، یک زن باید این آمادگی را داشته باشد که نوزادان ترم او در بدو تولد وزن بیشتری نسبت به او و همسرش در روز تولد داشته باشند.

2. وراثت

توجه شده است که یک مادر شکننده، به ویژه یک مادر جوان (تا 20 سال) یا یک مادر بزرگتر (بعد از 34 سالگی)، در صورتی که همسر زمانی بزرگ به دنیا آمده باشد، بسیار بیشتر احتمال دارد که در شکم خود قهرمان شود. و اگر زنی در دوران نوزادی نیز کوچک نبود ، کودک فقط به یک غول تبدیل می شود.

در باباهای دارای اضافه وزن که همراه با مادر آینده شکم خود را رشد می دهند، بچه های کوچک نیز اغلب قهرمان به دنیا می آیند.

نکته فقط در برنامه ژنتیکی رشد فیزیکی خرده ها نیست. در واقع، اغلب نوزادان بزرگ هنگام تولد، از نظر وزن و قد با همسالان خود در سنین مهدکودک یا حتی خیلی زودتر مقایسه می شوند. ویژگی های ارثی فعالیت متابولیک در بدن مادر و نوزاد، ساختار خود جفت یا شبکه عروقی آن مهم است (به وفور خون رسانی می شود یا ابعاد بزرگتری دارد).

3. پوشیدن بیش از حد

با بارداری طولانی یا تاخیری، شکم ساز کوچک قطعا از این فرصت برای بزرگ شدن استفاده می کند، در حالی که بدن مادر برای زایمان آماده می شود. از این گذشته، حتی قبل از 14 روز، مجبور نیستید برای مکیدن، نفس کشیدن، فریاد زدن و بهبودی خود زور بزنید - خودتان را چاق بدانید!

4. تغذیه غیر منطقی زن باردار

مادران باردار در نیمه دوم بارداری مجبورند فعالیت بدنی خود را محدود کنند. در عین حال، تعداد کمی از آنها می توانند رژیم غذایی خود را کمی کاهش دهند: در اینجا حداقل برای مقابله با افزایش اشتها. بنابراین به طور نامحسوس، کالری بیش از حد ظاهر می شود و پوندهای اضافی به مادر و ناف او اضافه می کند.

یک مشکل جداگانه شیرینی های تصفیه شده و شیرینی های تهیه شده از آرد درجه یک است. نه تنها خوردن سرکوب ناپذیر آنها خطر ابتلا به دیابت بارداری را افزایش می دهد، بلکه قند بدتر از نمک نیست و باعث بروز ادم می شود. از این رو اضافه وزن و ابعاد نسبتاً بزرگ زن باردار و وارث است.

توجه شده است که با چاقی درجه 1، حدود یک چهارم زنان بچه های بزرگ و اغلب سالم به دنیا می آورند. اما پس از آن - با هر کیلوگرم اضافی در مادر - نسبت قهرمانان کمی افزایش می یابد، اما خطر ابتلا به بیماری های خطرناک در جنین و آسیب های زایمان در هر دو چندین برابر افزایش می یابد.

5. زایمان های مکرر

با همین حاملگی ها، هر بچه بعدی بزرگتر از قبل به دنیا می آید. همه چیز با آمادگی بدن مادر برای تحمل و تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی مرتبط با آن توضیح داده می شود. اما این تنها زمانی خواهد بود که بین زایمان یک زن فرصت (زمان، تغذیه با کیفیت) برای بهبودی کامل داشته باشد. در غیر این صورت، مادر در معرض خطر به دنیا آوردن فرزند کوچک و ابتلای طولانی مدت به پلی هیپوویتامینوز قرار می گیرد که علائم آن نازک شدن مو، افتادگی دندان، ناخن های لایه برداری شده، پوست خشک، ظاهری کدر، خستگی بی پایان و افسردگی پس از زایمان خواهد بود. .

6. دیابت شیرین که مادر قبل از بارداری از آن رنج می برد و همچنین


مجموعه کاملی از علائم در نوزادان وجود دارد که به آن فتوپاتی دیابتی می گویند. در واقع اینها پیامدهای شوک های هورمونی و جهش سطح قند خون در مادر است. در میان آنها، یکی از اولین و رایج ترین آنها افزایش بیش از حد وزن جنین پس از هفته 20 بارداری در ترکیب با پلی هیدرآمنیوس است.

7. ادم در زن باردار به دلایل مختلف

در حالی که کودک در شکم مادر است، او به طور جدایی ناپذیری با او پیوند خورده است، بخشی از او. بنابراین، هر چیزی که برای او اتفاق می افتد، لزوماً روی شکم تأثیر می گذارد. و اگر زنی ظاهر شود، خرده هم دارند. بنابراین وزن آن بیشتر خواهد بود.

اما تفاوت های مهمی وجود دارد که باید به خاطر داشت: هنگامی که مایع ادمایی زن باردار فقط در بافت زیر جلدی پاها جمع می شود، در نوزاد در سراسر بدن، از جمله در ریه ها، در قلب و در مغز توزیع می شود و باعث اختلال می شود. کار تمام اندام ها و جلوگیری از شروع آن زندگی کامل پس از تولد. جفت نیز زیاد می شود: به دلیل ادم، ضخیم می شود، خون رسانی در آن مختل می شود و جنین اکسیژن کمتری دریافت می کند. به همین دلیل است که افزایش وزن زیاد در جنین با ادم در مادر دلیلی برای هیجان و درمان فعال است.

8. بیماری همولیتیک داخل رحمی

شکل ادماتوز ناسازگاری با توجه به فاکتور Rh مادر و جنین شدیدترین و از نظر پیش آگهی بسیار خطرناک بیماری همولیتیک است. درمان نوزاد تازه متولد شده یک کار بزرگ و اغلب بی ثمر است. بنابراین، پزشکان تمام تلاش خود را برای جلوگیری از پیشرفت آن انجام می دهند و به طور فعال زنان باردار Rh منفی را مشاهده می کنند و مجموعه ای از اقدامات محافظتی را برای آنها انجام می دهند.

9. یاتروژنیک

این همان مصرف داروهایی است که مادر باردار باعث رشد سریع جنین یا تجمع مایعات اضافی می شود. اینها کورتیکواستروئیدها و هورمون های جنسی زنانه (ژستاژن ها)، گلوکز، استروئیدهای آنابولیک، اعتیاد بیش از حد به داروهایی هستند که گردش خون را در جفت افزایش می دهند.

بارداری با جنین بزرگ چگونه است


نیمه اول بارداری هیچ تفاوتی ندارد. مگر اینکه شکم کمی زودتر قابل توجه باشد و حتی در زنان با لگن باریک. مامان باید برای این واقعیت آماده باشد که به محض اینکه پزشکان گرایش به جنین بزرگ را ببینند، باید بیشتر به سونوگرافی برود و چند مورد اضافی انجام دهد، اول از همه، خون برای قند و آزمایش تحمل گلوکز. توصیه اصلی یک پزشک که یک زن باردار را مشاهده می کند این است که به درستی غذا بخورد، نه "تکیه" به غذاهای شیرین و چرب.

در نیمه دوم بارداری که علت بزرگ شدن جنین مشخص می شود، به برخی از مادران درمان سرپایی یا بستری پیشنهاد می شود. بیشتر قهرمانان کوچک فقط باید بیشتر و با یادآوری او در مورد نیاز به رعایت اعتدال در غذا گوش دهند.

مادر باردار چه احساسی خواهد داشت؟ او زودتر از بقیه حشره اش را احساس می کند. تکان ها برای مدت طولانی ملایم و ترسو نیستند: خیلی زود او باید منتظر بماند تا بازیکن فوتبالش به اندازه کافی بازی کند و از لگد زدن قابل توجه به دنده های او دست بردارد. علاوه بر این، دختران بدتر از پسران شادی نمی کنند. در مادران قهرمان نیز به دلیل فشرده شدن معده و دیافراگم توسط رحم، تنگی نفس بیشتر و زودتر شروع می شود. اغلب آنها نگران تورم و واریس در پاها و بواسیر هستند که به دلیل کند شدن خروج خون از قسمت پایینی بدن از طریق عروق تحت فشار رحم است. ممکن است درد در ناحیه ساکروم به دلیل گشاد شدن بیش از حد کمر، درد و گرفتگی در پاها و عضلات ساق پا با افزایش وزن زیاد و کمبود تغذیه در خانم باردار وجود داشته باشد. برای بسیاری این اتفاق می افتد که به دلیل آن زن باردار نمی تواند به پشت بخوابد و در معاینات در وضعیت خوابیده به پشت (سونوگرافی، معاینه روی صندلی زنان) احساس تنگی نفس و سرگیجه می کند.

یک لحظه خنده دار وجود دارد: تا آخرین لحظه، می توانید به جای پاسخ دادن به سؤال کنجکاوها در مورد اینکه آیا انتظار دوقلو وجود دارد یا خیر، فتنه را حفظ کنید و به طور مرموزی لبخند بزنید.

چرا من فقط پسر دارم؟ این سوال توسط هر زنی که سومین "مرد" کوچک در خانواده اش ظاهر شده است پرسیده می شود. چه عوامل خاصی بر جنسیت نوزاد تأثیر می گذارد؟ آیا روش هایی برای کنترل جنسیت آینده کودک وجود دارد؟ بیایید سعی کنیم آن را بفهمیم.

چرا برخی از مردان فقط پسر دارند؟

اینکه کدام یک از شرکا به طور خاص بر جنسیت جنین تأثیر می گذارد برای دانشمندان یک راز باقی مانده است. در نگاه اول، همه چیز واضح به نظر می رسد: جنسیت توسط مرد تعیین می شود، زیرا اسپرم او می تواند حاوی یکی از دو کروموزوم - X یا Y باشد. در همان زمان، تخمک زن از انتخاب "محروم" است و می تواند به داشتن تنها ببالد. کروموزوم X. بر این اساس، جنسیت بستگی به این دارد که آیا کدام اسپرم نر "زنده می‌ماند" و به هدف خود می‌رسد.

در همان زمان، دانشمندان تعدادی مطالعات اضافی انجام دادند که الگوهایی را در مادران دارای فرزند، که فقط دختر دارند، و مادرانی که بدون استثنا، مردان آینده دارند، آشکار کردند. اول از همه، این الگوها با شاخص های فیزیکی بدن زن مرتبط است. بنابراین، به این سؤال که "چرا من فقط پسر دارم؟" نمی توان پاسخ روشنی داشت. شاید نکته در مرد و «بقای» نوع خاصی از اسپرم باشد. یا شاید بدن زن به طور مستقل انتخاب می کند که کدام اسپرم را "بپذیرد" و کدام یک را "هل" کند.

آیا می توان بر جنسیت کودک تأثیر گذاشت؟

در کنار این سوال که چرا در خانواده فقط پسر به دنیا می آید؟ بسیاری از والدین به این فکر می کنند که آیا می توانند بر جنسیت آینده کودک تأثیر بگذارند یا خیر. تمایل به کنترل همه چیز در این زمینه یک روند مد جدید نیست: از زمان های قدیم وجود داشته است. و در اینجا مردان نقش بزرگی ایفا کردند: اساساً آنها در مورد جنسیت فرزند خود غوغا کردند، زیرا همه می خواستند "وارث" داشته باشند.

دانشمندان پزشکی سعی کرده اند همه تعصبات را کنار بگذارند و مشاهدات مستقلی انجام دهند. هدف آن شناسایی الگوهایی است که از نظر تئوری می تواند بر جنسیت کودک تأثیر بگذارد. در اینجا چیزی است که آنها دریافتند:

  1. برای اکثر زوج ها اولین فرزند پسر است. اما با هر بارداری بعدی، زایمان یک "مرد" کوچک روز به روز دشوارتر می شود.
  2. هر چه والدین بزرگتر باشند، کمتر احتمال دارد که فرزند خود را پسر ببینند.
  3. در مردان مبتلا به نقرس، عمدتاً دختران متولد می شوند و در مردان طاس پسران.
  4. اگر زنی مدتی پس از سقط جنین باردار شود، به احتمال زیاد دختری به دنیا خواهد آمد.

اینها فقط مشاهدات و حدس و گمان است. نمی توان آنها را به عنوان قوانین تغییرناپذیر در نظر گرفت که تجربه بسیاری از زوج های متاهل نشان می دهد.

محیط زیست چه تأثیری بر سلامت مردان و جنسیت فرزندشان دارد؟

اگر بخواهید به طور جدی توضیح دهید که چرا برخی از مردان در خانواده یکی پس از دیگری دختر یا پسر دارند، پزشکان احتمالاً چنین وضعیتی را برای شرایط نامطلوب یا مشکلات سلامتی "حذف" می کنند.

پس چرا بعضی ها فقط پسر دارند؟ پزشکان چگونه این را توضیح می دهند؟

فرض بر این است که کروموزوم های Y (که جنس مذکر کودک را ارائه می دهند) پایداری کمتری دارند، بنابراین شرایط کاری مضر، استرس مداوم، تضعیف بدن مرد به تخریب آنها کمک می کند. این همچنین شامل عواملی مانند استفاده از الکل، نیکوتین یا داروهای تهاجمی است. مجدداً باید وجود یا عدم وجود بیماری های مزمن را در نظر بگیرید.

با این حال، به طور کامل علمی ثابت نشده است. اگر بی‌تردید از این منطق پیروی کنیم، آنگاه مردان به طور کلی مدت‌ها پیش مرده بودند: کجای زمان ما بدون استرس و حداقل یک عادت بد؟ فقط دختر به دنیا می آمد!

برای داشتن یک دختر چه زمانی باید عشق ورزید؟

وقتی زنی این سوال را می پرسد که «چرا من فقط پسر دارم؟» باید فرزندانش را به یاد آورد. خوب، حداقل تقریباً.

از نظر علمی ثابت شده است که اسپرم‌های حامل کروموزوم Y بسیار سبک و متحرک هستند. اما در عین حال، آنها با ثبات ضعیف مشخص می شوند. بنابراین، اگر در مرحله تخمک گذاری نباشد، چنین اسپرمی بعید است که تخمک را بارور کند.

اما اسپرم‌های X سرسخت‌تر می‌توانند پس از ورود به بدن زن، برای ساعت «ستاره» خود برای مدت طولانی منتظر بمانند. در نتیجه، در چنین مبارزه ای، اسپرم ایکس که جنسیت زنانه نوزاد متولد نشده را فراهم می کند، بدون شک پیروز خواهد شد.

بنابراین، زمانی که یک زن و شوهر در حال برنامه ریزی برای بچه دار شدن هستند و واقعاً می خواهند مثلاً یک پسر داشته باشند، لازم است در زمان تخمک گذاری عشق ورزی کنند. اگر تمایل به تولد دختر وجود دارد، باید بلافاصله پس از قاعدگی لقاح انجام شود.

تغذیه و جنسیت کودک

این روش برنامه ریزی برای کودک، مانند رژیم غذایی، محبوبیت خود را از دست نمی دهد. چرا مردان فقط پسر دارند؟ متخصصان تغذیه برای این سوال پاسخی دارند: فقط همسر چنین مردی به رژیم غذایی سدیم-پتاسیم پایبند است!

آزمایش "رژیم غذایی" توسط برخی ژاک لوران و جوزف استولکوفسکی انجام شد. متخصصان تغذیه ادعا می کنند که 2-3 ماه قبل از لقاح، تعداد معینی از زوج ها به غذا "برای پسران" و "برای دختران" منتقل شدند. نتایج مثبت در 80 درصد موارد مشاهده شد.

البته رژیم غذایی به تنهایی مسئله جنسیت کودک را حل نمی کند، اما در مبارزه برای رویای شما، همه ابزارها خوب است. بنابراین اگر در خواب پسری دیدید، با تمام اعضای خانواده بیشتر به سیب زمینی، گوشت، عدس، موز و پرتقال تکیه کنید. زوج هایی که از رژیم غذایی سدیم منیزیم پیروی می کنند و مقادیر زیادی چغندر، هویج، بادمجان و پیاز می خورند، بیشتر احتمال دارد که والدین دختر شوند.

خطرات رژیم های غذایی

رژیم ها غیرقابل پیش بینی هستند. بنابراین، معمولاً به مادران باردار توصیه نمی شود که در این زمینه زیاد آزمایش کنند. به عنوان مثال، به خوبی شناخته شده است که محدودیت های رژیم غذایی و انواع روش های غذایی "غیرعادی" باعث سقط جنین خود به خود می شود.

حتی اگر لقاح اتفاق افتاده باشد، اما مادر همچنان به شدت خود را در برخی محصولات محدود می کند، ممکن است جنین در آینده مشکلات سلامتی داشته باشد. خوردن یک رژیم غذایی متعادل در مراحل اولیه بارداری، زمانی که اندام های داخلی کودک شکل می گیرد، بسیار مهم است. بنابراین، رژیم های غذایی سدیم-پتاسیم، سدیم-منیزیم ممکن است موثر باشند، اما شما باید میزان آن را در همه چیز بدانید.

چرا زنان فقط پسر دارند؟ چند دلیل خوب

با این حال، بحث در مورد توانایی کنترل جنسیت کودک به همین جا ختم نمی شود. برخی از خانواده ها بلافاصله پس از قاعدگی سعی می کنند بچه دار شوند، اما هنوز یک "دوست پسر" دارند، اگرچه آنها دختری را برنامه ریزی کرده اند.

"چرا من فقط پسر دارم؟" - یک مادر جوان ناله می کند، که در میان ارتش بادام زمینی های کوچک، می خواهد یک دستیار آینده داشته باشد - یک دختر. اکنون زمان آن است که چند مطالعه دیگر انجام شده توسط دانشمندان غربی را یادآوری کنیم.

  1. مشاهده شد که دختران آستنیک با وزن کمتر از 54 کیلوگرم با منظمی رشک برانگیز متولد می شوند. خانم های "در بدن" پسر دارند.
  2. در محیط حیوانات مشاهده شده است که ماده هایی که دچار گرسنگی یا هر استرس شدید دیگری شده اند توله ماده به دنیا می آورند. برعکس، حیوانات قوی و تغذیه شده، پسران را "ترجیح می دهند". دلیلی وجود ندارد که بگوییم این اصل در مورد افرادی که به نوعی "حیوان" نیز محسوب می شوند، کار نمی کند.
  3. شدت روابط جنسی بر جنسیت جنین نیز تأثیر می گذارد. اگر در عرض سه ماه قبل از لقاح، زندگی صمیمی بیش از حد معمول و حتی اشباع از احساسات واضح باشد، پسری متولد می شود. همچنین متوجه شد که مردانی که بیش از حد در ورزشگاه یا روی تردمیل تلاش می کنند (ما در مورد مسافت های بیش از 8 کیلومتر صحبت می کنیم) بیشتر احتمال دارد که پدر دختر شوند. این قابل درک است، زیرا همه نمی توانند پتانسیل خود را به ورزش "پرتاب" کنند و سپس شب ها در رختخواب "آتش بازی" ترتیب دهند.

نشانه ها

در مورد برنامه ریزی جنسیت نوزاد نیز بدون علامت نبود.

چرا فقط پسر به دنیا می آیند؟ علامت می گوید: اگر در پاییز بچه دار شوید، در نه ماه یک پسر دریافت خواهید کرد، در بهار - یک دختر.

همچنین، حتی قبل از سونوگرافی، آنها سعی می کنند جنسیت کودک را با شکل شکم تعیین کنند: "گرد" به معنای دختر است. "کشیده" به معنای پسر است.

اگر در دوران بارداری مادر باردار حتی نتواند به گوشت نگاه کند - یک پسر وجود خواهد داشت، اگر یک زن به شدت نمک می خواهد - یک دختر وجود خواهد داشت.

خوب، به طور کلی، یک علامت "شوخی" که تظاهر به قابل اعتماد بودن نمی کند: در خانواده هایی که زن از شوهرش بت می کند، دختر متولد می شود و در زوج هایی که در آنها برعکس است، پسر به دنیا می آید.

آیا ارزش آن را دارد که اصول ذکر شده در بالا را به شدت دنبال کنیم؟

به هر حال، بسیاری از روش های توصیف شده برای برنامه ریزی کودک حول تاریخ دقیق تخمک گذاری می چرخد. به همین دلیل است که خودشان را توجیه نمی کنند.

برای هر زن، حتی سالم ترین زن، چرخه قاعدگی می تواند تحت تأثیر دلایل مختلفی تغییر کند: استرس، تغییرات آب و هوایی، تغییر در رژیم غذایی و غیره. بنابراین، تعیین تاریخ دقیق تخمک گذاری مشکل ساز است.

البته روش هایی وجود دارد که مبتنی بر حفظ یک تقویم دقیق نیست، بلکه بر اساس اندازه گیری مثلاً دمای پایه یا تعیین خواص مخاط است. اما این رویکرد بیش از حد "دردسر ساز" است و نتیجه دقیق را تضمین نمی کند. در نتیجه کوچکترین اشتباهی برای 1-2 روز دختر را به زوجی که مصمم به پسردار شدن بودند می دهد. و همه انواع علائم و رژیم ها به طور کلی روشی غیر قابل اعتماد هستند.

برای محافظت از خود در برابر ناامیدی، بهتر است در مورد اینکه چرا تعداد پسران یا دختران بیشتری به دنیا می‌آیند، معما نکنید، بلکه فقط از هر فرزندی که به دنیا می‌آید خوشحال باشید. در نهایت این همسران شاهزادگان خون هستند که به هر قیمتی باید وارث تاج و تخت را به دنیا بیاورند. آیا شما یک شاهزاده خانم هستید؟ بنابراین، شما فقط می توانید آرامش داشته باشید و دختران و پسران تازه متولد شده را به یک اندازه دوست داشته باشید.

ماه تولد با تجسم فعلی همراه است. با دانستن اینکه یک نفر در کدام ماه متولد شده است، می توان گفت که چرا به خانواده خود آمده است. ماه تولد نشان دهنده یک کار کارمایی است که فرد باید در طول زندگی با آن کنار بیاید.

ژانویه - فردی که در این ماه متولد شده است برای بررسی کارمای برادر یا خواهر خود آمده است. او باید به پاکسازی کارمای به دست آمده در این تجسم کمک کند. بنابراین، وظیفه اصلی چنین فردی کمک به برادر یا خواهر خود از هر طریق ممکن است (اما شما نباید به برادر یا خواهر خود در مورد وظیفه کارمایی خود بگویید. در غیر این صورت او شروع به استفاده از آن می کند و ممکن است همه چیز بدتر شود) .

فوریه - چنین شخصی در تجسم گذشته بسیار مهربان و مهربان نبود. بنابراین، در این زندگی او نیاز دارد که این ویژگی ها را در خود پرورش دهد. او به خانواده نزد مادربزرگ یا پدربزرگش آمد (در هر یک از خطوط). به احتمال زیاد ، برای او والدین حکمی نیستند ، او فقط از نمایندگان نسل قدیمی اطاعت می کند. والدین از دوران کودکی باید به کودک فوریه یاد دهند که از کسی مراقبت کند. اگر او یاد نگیرد که چگونه این کار را انجام دهد، حساس و دلسوز نشود، از طریق مشکل به او آموزش داده می شود. زنان نزدیک شروع به بیمار شدن می کنند و او همچنان مهارت های لازم را دریافت می کند، اما در چنین شرایطی.

اسفند - متولد اسفند نزد مادرش آمد. در تجسم گذشته، او مستقل نبود، از بسیاری جهات سرنوشت او به مادرش بستگی داشت. بنابراین، در تجسم فعلی، او نیاز به یادگیری استقلال دارد. هر چه زودتر یک زندگی مستقل را شروع کند، یاد بگیرد که خودش بدون اتکا به والدینش تصمیم بگیرد، برای او بهتر است.

آوریل - فردی که در ماه آوریل متولد شده است با پدرش ارتباط کارمایی قوی دارد. همانطور که در مورد متولدین دی ماه، فروردینی ها آمدند تا ضمانت را برای پدران خود انجام دهند. چنین فردی 50 درصد کارمای پدرش را متحمل می شود.

مه - اما متولدین اردیبهشت، کارمای مادر خود را حمل می کنند (مانند ژانویه و آوریل) اغلب چنین فردی با مادرش رابطه سختی دارد. بسیار مهم است که رابطه برقرار کنید، مادر را ببخشید و از او رنجیده نشوید.

ژوئن - چنین شخصی به خانواده آمد تا یاد بگیرد که چگونه روابط خانوادگی را به درستی ایجاد کند. چگونه این کار را انجام دهیم - او در نمونه زندگی در خانواده نشان داده خواهد شد. به عنوان مثال، خانواده به اندازه کافی با کودک رفتار مساعدی ندارند و او فکر می کند "من هرگز مانند والدین رفتار نمی کنم" ... یا برعکس. هیچ خط وسطی وجود ندارد. اغلب، روابط بین والدین این فرد پیچیده است. سپس وظیفه یک شخص این است که آنها را آشتی دهد تا از کینه و تجاوز آنها جلوگیری کند. او باید والدینش را همان طور که هستند بپذیرد.

جولای نشان می دهد که نژاد بشر در یک مکان بیش از حد راکد است. فرد باید به تنهایی یا با خانواده به شهر دیگری نقل مکان کند. اگر شغل او با سفرهای کاری مکرر و سفرهای خارج از کشور همراه باشد، خوب است. هر چه انسان بیشتر در حرکت باشد، زندگی راحت تری خواهد داشت.

آگوست - کودکی که در این ماه متولد شده است - نشان دهنده این است که چیزی در خانواده درست نیست. شاید دعوا و درگیری در خانواده شروع شد. یا قرار نبود والدین با هم باشند. به هر شکلی، وظیفه متولدین مرداد این است که با تولد خود پیوندهای خانوادگی را مهر و موم کنند. او باید برای آشتی دادن والدین خود تلاش کند و در هیچ موردی طرفداری نکند.

سپتامبر - در ماه سپتامبر با استعدادترین افراد متولد می شوند که بدن اختری بسیار قوی دارند. اگر فردی زیر 9 سال وارد قبیله شد، این نشان می دهد که این قبیله به نوعی استعداد دارد. وظیفه چنین فردی تجلیل از خانواده خود از طریق استعداد است. او یا باید استعدادهای خود را آشکار کند، یا چیزی را که جد ساخته است بیابد و آشکار کند.

مهر - مهرماه فرزندان باید سرمایه خانواده را افزایش دهند. اول از همه، باید آن را به دست آورد. و اگر شخصی قبلاً ارث دریافت کرده باشد به هیچ وجه نباید آن را فروخت. مگر زمانی که شخصی بفروشد تا چیزی بیشتر بدست آورد. مثلا یک نفر را برای خرید یک آپارتمان سه اتاقه می فروشد. آدم نباید از پدر و مادرش پول بگیرد و بیشتر از آن دزدی کند. هر چه پول بیشتری بگیرد، کمتر می تواند درآمد داشته باشد.

نوامبر - چنین شخصی با وظیفه فراتر از موقعیت هم نوع خود آمد. نوع او را باید بلندتر از حد معمول گفت.

دسامبر - چنین افرادی به کسی بدهکار نیستند. اینها روح های جوان هستند. وظیفه اصلی چنین شخصی این است که یاد بگیرد حداقل خودش را بفهمد، به خودش تکیه کند و به حرف والدینش گوش دهد. در دانشکده تارونومولوژی، علامت دوازدهم، علامت یک روانشناس و معلم است. انسان باید یاد بگیرد که به توصیه های دیگران گوش دهد.

من اغلب با این واقعیت روبرو می شوم که زنان و مردان نه فقط یک فرزند، بلکه یک فرزند از یک جنسیت خاص را می خواهند. به خصوص اگر کودک اول نباشد. اگرچه اولین، بسیاری آرزوی به دنیا آوردن پسر دارند. اما آیا واقعا مهم است؟

مردم سعی می کنند برای رابطه جنسی برنامه ریزی کنند، رژیم های غذایی را دنبال کنند، دوره های لازم را از روی بشقاب ها محاسبه کنند، و سپس ممکن است از اینکه به جای پسر، "فقط" یک دختر ناامید شوند. انتظارات ما از جنسیت کودک بار اضافی بر او و فضا ایجاد می کند.

یکی از دوستان من واقعاً یک دختر می خواست، این فقط دیوانه وار یک دختر می خواست. او قبلاً یک پسر داشت. این ایده ثابت او بود و نمی توانست باردار شود. یک سال تمام از تلاش ها گذشت، او قبلاً به دکتر می رفت. و سپس به شوخی از او دعوت کردم که این ایده را بپذیرد که روح یک پسر نیز می تواند به سراغ او بیاید.

در ابتدا او بسیار اکراه داشت و با چنین فکری مخالف بود. چه پسری، من به یک دختر نیاز دارم! و به او پیشنهاد دادم که به این واقعیت فکر کند که پسرها بالای سر او قرار گرفتند. و یا پسرها، یا اصلاً هیچ کس. خوب، هرگز نمی دانید، ناگهان چنین نقشه ای برای او وجود دارد. او در نظر گرفت. یک ماه بعد، در مکالمه چشمک زد - بله، من هنوز یک فرزند دیگر می خواهم، حتی اگر پسر باشد. در همان سیکل باردار شد. حدس بزنید چه کسی؟

به نظر می رسید که او منتظر بود تا مادرش برای ملاقات با او آماده شود، تا اینکه او با خود آشتی کرد و از تعقیب تصاویر در ذهنش دست کشید. و به محض اینکه پذیرش اتفاق افتاد، آمد.

ما از سازوکارهای صدور فرزند از هر جنس آگاه نیستیم. این یک خودکار نیست که از آن بتوانید الگوریتم را محاسبه کرده و دستکاری کنید. ما سعی می کنیم یک نوع پایگاه تحقیقاتی برای این کار جمع آوری کنیم، ما در حال ایجاد افسانه های زیادی هستیم. از آنچه من شخصا شنیدم (و گاهی اوقات به آن می خندم):

  • برای بچه دار شدن، در زمان های قدیم، مردان تبر را زیر بالش می گذاشتند و در لحظه تعیین کننده همسر خود را با آن می ترساندند (فوراً این فکر به وجود می آید - اگر دختری به دنیا بیاورید - من آن را می کشم!)
  • برای بچه دار شدن یک دختر، پدر باید ورزش های شدید کند، چتربازی، آنها می گویند آدرنالین اسپرم "پسر" را از بین می برد.
  • برای بچه دار شدن باید گوشت بخورید. گوشت زیاد (به همین دلیل است که من سه پسر دارم)
  • اگر مردی بیشتر دوست داشته باشد، یک پسر متولد می شود، اگر یک زن، پس یک دختر (من بلافاصله می خواهم متون مقدس را یادآوری کنم، جایی که تقریباً همه زنان مقدس فقط پسر دارند. احتمالاً آنها اصلاً دوست داشتن را نمی دانستند)
  • اگر موهای کودک گوشه ای از پشت باشد، بعدی پسر است و اگر زوج باشد دختر (بزرگتر گوشه دارد، وسط یک گوشه است، اما دختر مجردی متوجه نشده است. :))
  • شکم خیار پسره شکم گرد دختره (چیزی نداشتم :))
  • زشت شدی - منتظر دختری خوشگل شدی - پسر (برای من همه زنهای حامله زیبا هستند)
  • پسرها در جایی به دنیا می آیند که انرژی مردانه ضعیف است، و دختران در جایی به دنیا می آیند که انرژی زنانه ضعیف است (اگرچه یک جمله معکوس نیز وجود دارد - حق با کیست؟)
  • باید طبق جدول محاسبه شود - چینی یا ژاپنی (پس مطمئناً بزرگتر من دختر خواهد بود ، متوسط ​​و جوان نصف می شود)
  • پسران برای شایستگی داده می شوند و دختران برای گناهان (در اینجا آنها مفهوم ودایی را گرفتند و آن را به وحشتناک ترین شکل منحرف کردند)

و غیره. نشانه ها و باورهای پوچ زیادی ابداع شده است. و همه اینها برای این است که نه فقط یک کودک، بلکه فرزندی از جنس مورد نیاز خود داشته باشیم. چرا به چنین طبقه ای نیاز داریم؟ زیرا ما در ابتدا از کودک و هر چیزی که به او مرتبط است انتظاراتی داریم. پسر ادامه خانواده است، دختر - به طوری که هیچ کس در پیری ترک نمی کند. یا هر قالب و گزینه دیگری.

اگر نکته ای در مورد جنسیت کودک دارید، بپرسید - چرا پسر؟ چرا دختر؟ برای چی؟ یکی را امتحان کردید، می خواهید دیگری را امتحان کنید؟ و دغدغه شادی فرزند و عشق کجاست؟ یا باید مثل بقیه باشد؟ برای بودن با کسی برای بازی ماشین روی کنترل از راه دور؟ داشتن کسی که لباس های پرنسس بپوشد؟ یا…؟ و این همه؟ به خاطر این ریزه کاری ها، این همه سروصدا و نگرانی؟ اما حقیقت در مقایسه با زندگی و سرنوشت کودک چیزهای کوچکی است.

در آسیا، به ویژه در چین و حتی هند، سقط جنین بعد از سونوگرافی رونق دارد. آنها یک کودک از جنس اشتباه را می بینند - و سقط جنین می کنند. نمی خوام به دخترا غذا بدم نمی‌خواهم تنها فرصت بچه دار شدن را از دست بدهم. این فقط حماقت نیست، این یک جنایت واقعی علیه روحی است که قبلاً آمده است. بنابراین این شیدایی بین المللی است، نه فقط ما.

کاملاً صادقانه بگویم که در جامعه ودایی نیز برنامه ریزی برای جنسیت کودک وجود داشت. سبک وزن. اعتقاد بر این بود که پسران تقوای خانواده هستند و دختران پاک کردن گناهان کهنه را با خود حمل می کنند. پسرها کارما را جمع کردند و دختران آن را حل کردند. بنابراین، با تولد یک دختر، معمولاً پاکسازی شروع می شد، زندگی دشوارتر می شد. و با پسرها، برعکس، همه چیز رشد کرد و بهتر شد. پسران به نسب و سنت ادامه دادند، اجداد خود را پرستش کردند، در حالی که دختران برای همیشه به خانواده شوهر رفتند.

بنابراین، بسیاری می خواستند پسر داشته باشند - و بیشتر. و قوانینی برای بچه دار شدن پسر یا دختر وجود داشت. این اتفاق در روزهای خاصی از چرخه زن (دختران فرد، پسرها در زوج) رخ می دهد. اما استثناهای زیادی نیز وجود دارد. چنین رویکردی مستلزم تقوای بسیار است، به طوری که لقاح، مانند زمان های گذشته، از یک زمان، در تاریخ دقیق انتخاب شده توسط والدین اتفاق می افتد. اما حتی در آن زمان نیز امکان به دنیا آوردن فرزندی از جنس مخالف وجود داشت - در صورتی که کارما لازم بود. قرار است چگونه و چرا؟

حالا همه پسر هم می خواهند. اما معلوم نیست چرا. ما به اجدادمان هدایایی نمی‌کنیم و اگر کسی انجام دهد، فقط زن است. اکنون هیچ کس کارمای خوبی ندارد، بنابراین هم پسران و هم دختران اغلب مشکلات و پاکسازی را تحمل می کنند. بیشتر و بیشتر، پسران والدین خود را ترک می کنند و دختران آنها را تا انتها می کشانند - هم والدین خودشان و هم والدین شوهرشان. ما همچنین هیچ سنت خاصی برای ادامه دادن چیزی نداریم. و معلوم می شود که مطمئناً برای ما مهم نیست که چه کسی را به دنیا بیاوریم. در این سن هیچ تفاوتی وجود ندارد. معلوم نیست چی بهتره چی بدتر. فقط متفاوت.

اما ما دوباره سعی می کنیم آنچه را که چیزی نمی فهمیم، آنچه به ما بستگی ندارد و جایی که ارزش صعود را ندارد کنترل کنیم. اصلا وابستگی ما به ایده داشتن فرزندی از جنس مورد نظر ما مشکلات زیادی را به وجود می آورد. نگرش نسبت به کودک نباید بستگی به بدنی داشته باشد که روح در آن به ما رسیده است. چقدر این دخترا رو دیدم که توقع پسر بودن (من خودم همینطورم). چقدر سخت است که بعد از آن بدن زنانه خود را بپذیرند، چقدر نفرت نسبت به همه چیز زنانه، سخت شدن، ترس در آنها وجود دارد. همین اتفاق ممکن است در مورد پسرها نیز بیفتد. پسرانی که دوست دارند دختران را ببینند. به دلیل عشق به والدین خود، آنها همچنین می توانند نرم تر و سازگارتر شوند، قدرت مردانه خود را کنار بگذارند. اما چه کسی از این سود می برد؟

والدین می خواهند با انواع مختلف بچه ها بازی کنند. اگر پسری وجود دارد، اما دختری وجود ندارد، مادران گاهی اوقات به پسرهای کوچک لباس می پوشند و کمان می پوشند. برای چی؟ و چرا به دختران کوچک مانند پسران لباس بپوشید؟ با عروسک ها بازی کنید، اگر می خواهید چیزی بخرید - آن را بخرید و به دوستان خود بدهید. چرا یک کودک باید برچسب های خود را آویزان کند؟

بچه ها هدیه ای از طرف خداوند هستند. یک هدیه واقعی که فقط می توان آن را پذیرفت یا رد کرد.

چگونه هدایا را قبول کنیم؟ هرچی داخلش هست ممنون پس چرا به آن نیاز دارم. و این "چرا" می تواند برای همه متفاوت باشد.

پسران به کسی می آموزند که مردان را بپذیرد و به آنها احترام بگذارد، آنها با انرژی "یانگ" خود کسی را آزار می دهند و او را مجبور به زندگی می کنند. دخترها به کسی یاد می دهند که چگونه زن باشد، خلاقیت را در یک نفر کشف می کنند، به کسی می آموزند که فقط دوست داشته باشد، با تمام وجود دوست داشته باشد. گاهی اوقات یک کودک از یک جنسیت خاص به شما کمک می کند تا مشکلات والدین و فرزندان خود را حل کنید. گاهی اوقات شما را به سطح دیگری از درک زندگی می برد. گاهی اوقات خدا با آوردن بچه هایی از جنس مخالف ما را از تکرار سخت ترین سناریوهای نوع خود نجات می دهد که این سناریوها ملایم تر خواهند بود. و گاهی اوقات، برعکس، دقیقاً کسانی هستند که زمان آن رسیده است که پیوندهای اجدادی را با آنها درمان کنیم.

در هر صورت تصادفی نیست. هیچ چیز تصادفی اتفاق نمی افتد. اگر پسری بیاید، وظایفی برای شما در ارتباط با او وجود دارد. اگر دختری بیاید، او نیز وظایف خود را برای شما می آورد. و ما نمی خواهیم این مشکلات را حل کنیم، دیگران را بیشتر دوست داریم. دیگران جالب تر و راحت تر به نظر می رسند. آنها مانند کسانی که در جنوب زندگی می کنند، عرض های جغرافیایی میانی را برای تعادل خود دوست دارند و عرض های جغرافیایی میانی رویای جنوب گرم را در سر می پرورانند.

یکی از دوستانم واقعاً پسر می خواست. او دو دختر داشت. او واقعاً نمی خواست فیلمنامه را تکرار کند. و سپس تصمیم گرفت همه چیز را با اطمینان انجام دهد. یک روش پزشکی گران قیمت مانند IVF وجود دارد که در آن فقط جنین های همجنس انتخاب می شوند. بعد از این عمل او باردار شد. فرزند پسر. او خیلی خیلی خوشحال بود. اما ظاهراً او برای پسری مقدر نشده بود ، زیرا کودک به طور غیرقابل توضیحی در هنگام زایمان درگذشت.

داستان دیگری وجود دارد. باستانی، نمونه

در زمان های قدیم، یک امپراتور به نام اکبر که به صفات و فضیلت های خود مشهور بود، در خواب پسری نیز می دید. اما هرگز اتفاق نیفتاد، فقط دختران به دنیا آمدند. و قیصر در غم و اندوه بود. یکی از اخترشناسان به او گفت که به هیچ وجه نباید فرزند پسر داشته باشد، پسر زندگی او را نابود می کند. اما امپراتور نسبت به اراده خود کور بود. او هر کاری که ممکن بود انجام داد تا این پسرش بود که نزد او آمد، دعا کرد، صلوات جمع کرد. و پسر آمد. اما دقیقاً همانطور که آنها گفتند این اتفاق افتاد. او از پسر خود رنج می برد که کل امپراتوری را ویران کرد و علیه پدر خود شورش کرد. و بعداً توسط پسرش سرنگون شد.

آیا واقعاً برای شما مهم است که جنس کودک چیست؟ این دوباره مفهوم "کودک داشتن" است - نسخه بسط یافته آن - "داشتن فرزندی از جنس مناسب". یا هنوز می خواهید دوباره مادر شوید؟

هیچ خوب و بد، درست و غلط وجود ندارد. در اینجا خدا به شما یک فرزند می دهد - و شما آن را می پذیرید. همونی که دادند جنسیتی که داده شد. و صمیمانه از شما متشکرم. شکرگزاری را یاد بگیرید درس های خود را مرور کنید، باز کنید و در آنچه قبلاً وجود دارد توسعه دهید.

در این مکان، جامعه با کلیشه های خود به شما کمک خواهد کرد. اگر دختر دارید به پسر نیاز دارید و اگر پسر دارید به دختر نیاز دارید. و اگر دو فرزند از جنس های مختلف دارید، پس چرا بارداری سوم؟ از آنها ناراحت نشوید، آنها واقعاً نمی دانند در مورد چه چیزی صحبت می کنند.

وقتی به من می گویند فقیر هستم، بدبختم، چند مرد به دنیا آوردم و حالا عذابم می دهد که به یک دختر احتیاج دارم و بدون او زندگی نمی شود، که خدای ناکرده روزی دوباره پسری نکند - از درون لبخند می زنم. الان دارم لبخند میزنم زمانی که یاد گرفتم از هنجارهای اجتماعی خارج شوم و به خدا اعتماد کنم.

من هم لبخند می زنم چون می دانم پسرهای باحالی هستند که صبح برایم گل می آورند، دستم را می بوسند، خیلی دوستم دارند، مراقب من هستند و از من محافظت می کنند. پسرهایی که به من می گویند شاهزاده خانم. برای کسی که من زیباترین و محبوب ترین در جهان هستم.

و در کنار آنها، من پسر-پسر-پسران بیشتری می خواهم، زیرا آنها برای من و برای مادرم خوشحالی بزرگی هستند. من قبلاً می دانم با پسرها چه کنم، می دانم چگونه با آنها رفتار کنم، در خانه همه چیز برای پسرها و برای پسرها انجام می شود. هم پسر چهارم و هم پسر پنجم خیلی برای من مفید خواهد بود.

البته احتمالاً دخترها هم عالی هستند. تا اینجای کار، من بیشتر یک نظریه پرداز در برقراری ارتباط با آنها هستم (من روی دختر درونی ام تمرین می کنم). نمی دانم می توانم مادر خوبی برای دخترم باشم یا نه. آیا می توانم توجه شادی آور همه شوالیه هایم را با او در میان بگذارم؟ آیا می توانم بر سناریوی رابطه زن بین یک مادر و دختر هم نوع خود غلبه کنم؟ آیا می توانم از او محافظت کنم و او را نجات دهم؟ شاید خدا حالا با دادن پسر به من نجاتم می دهد. اون هم منو نجات میده به طوری که ما هر دو برای جلسه - اگر برگزار شود - آماده باشیم.

و اگر این اتفاق نیفتد و من هرگز دختری نخواهم داشت، این یک تراژدی نیست. امیدوارم هر کدام از پسرانم زن داشته باشند. و من آماده خواهم بود که آنها را به عنوان دخترم بپذیرم. با عشق. چیزی که هیچ وقت از خودم سیر نشدم. برای آنها نه فقط یک مادرشوهر، بلکه یک مادر دوم دوست داشتنی شوید. با تمام وجود دوست داشتن بنابراین من قطعاً دخترانی خواهم داشت - کمی بعد.

برای من همیشه گزینه ای برای فرزندخواندگی وجود دارد که اغلب به آن فکر می کنم. شاید دختر باید همینطور پیش من بیاید؟ اینکه به اندازه کافی با عروسک-کمان-پرنسس بازی کنی و در عین حال ترومای یتیمی کودکی ات را تا آخر التیام بخشیم؟ من برنامه های خدا برای من و خانواده مان را نمی دانم. اما من به او اعتماد دارم.

او دقیقا می داند که من به چه چیزی، چه زمانی، چه مقدار و چگونه نیاز دارم. من می دانم که خدا از کلیشه ها و قوانین عاقل تر است - او می داند به چه کسی، به چه کسی و چقدر بدهد. به هر کی میده همه مال منه همه را با عشق می پذیرم.

قلبم را به روی همه باز خواهم کرد. سعی می کنم بهترین ها را به همه بدهم. و بنابراین در هر صورت خوشحال خواهم بود، حتی اگر ده پسر و هیچ دختری نداشته باشم. بنابراین، لازم است. چرا و چرا - من تصمیم ندارم.

کودک یک هدیه است. تعجب. سورپرایز صد در صد در بسته. شما جعبه را به مدت نه ماه می پوشید - و سپس آن را باز می کنید. و یک معجزه وجود دارد. معجزه ای که می تواند در سونوگرافی پنهان و پنهان شود. اما در هر صورت معجزه ضروری ترین و مهم ترین است. این دقیقا همان چیزی است که شما نیاز دارید.

یک مرد یک بار با من در میان گذاشت که دیوانه وار یک پسر می خواهد. وسواس داشت وقتی فهمید همسرش یک دختر باردار است، تقریباً طلاق گرفت. اعصابش را تکان داد، عذابش داد. و سپس او به دنیا آمد. دختر Anechka با چشمان بزرگ. اتفاقاً او اولین کسی بود که او را در آغوش گرفت. کاملا تصادفی همسر به قدری سریع زایمان کرد که او وقت نداشت بیمارستان را ترک کند. و برای بابا بردند. او گفت که چگونه او، مردی چهل ساله، در راهرو ایستاده بود و هق هق می کرد و به او نگاه می کرد. چه فضایی تو چشماش و چگونه می تواند او را اینقدر نمی خواهد. و چقدر خوشحال است که همسرش او را بخشیده است، دخترش در کنار آنهاست، چقدر اینها قلب بی عاطفه او را تغییر داده است.

چه فرقی می کند که لیاقت ما چیست. کودک آمده است - با آغوش باز ملاقات کنید. و آن را همانطور که هست دوست داشته باشید. و این همه است.

اولگا والیاوا

بچه ها ما روحمون رو گذاشتیم تو سایت برای آن متشکرم
برای کشف این زیبایی ممنون از الهام بخش و الهام بخش.
به ما بپیوندید در فیس بوکو در تماس با

علم مدرن مدتهاست که تأثیر سیارات بر سرنوشت انسان را رد کرده است. با این حال، مطالعات اخیر نشان می دهد که زمانی از سال که در آن متولد می شویم، تأثیری بر شخصیت و سلامت ما می گذارد.

فصل تولد چگونه به هم مرتبط است و چه چیزی ارزش توجه به تولدهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان را دارد - اینها سؤالاتی است که ما می کنیم سایت اینترنتیبه دنبال پاسخ بود و برای دسر - محبوب ترین حرفه ها بسته به ماه تولد.

در فصول مختلف سال، زنان باردار دریافت می کنند مقدار نابرابر نور خورشید. دانشمندان بوداپست پیشنهاد کرده اند که این کمبود ممکن است بر جنین در رحم تأثیر بگذارد.

معلوم میشود، فصل تولد بر حضور دوپامین و سروتونین در خون تأثیر می گذارد- هورمون های لذت و خلق و خوی خوب.

علاوه بر این، محققان دانشگاه آلیکانته در اسپانیا ارتباطی را بین ماه تولد افراد و استعداد ابتلا به 27 بیماری و شرایط مزمن شناسایی کرده‌اند.

به طور کلی، تولدهای زمستانی نسبت به متولدین فصل های دیگر بسیار کمتر تحریک پذیر و زودرنج هستند. درست است، در این زمان از سال است که خورشید کمترین میزان را دارد. بنابراین متولدین زمستان مستعد خلق افسرده و افسردگی هستند.

تولدها ژانویهبیشتر با زخم معده، یبوست و کمردرد (مردان)، حملات قلبی، میگرن و مشکلات یائسگی (زنان) شایع است.

در عین حال، مردانی که در ماه ژانویه متولد شده‌اند، تقریباً 3 برابر کمتر از متولدین ماه سپتامبر در معرض مشکلات غده تیروئید هستند.

ولی فوریهنوزادان باید مراقب مشکلات تیروئید، آرتروز (هر دو جنس)، بیماری قلبی (مردان) و لخته شدن خون (زنان) باشند.

همه افراد متولد شده بهار، مستعد ابتلا به هیپرتایمیا - یک روحیه عمومی بالا. بیشتر اوقات تولدهای مارس، آوریل و می خوش بین و مشتاق شوید

مردان متولد شده در مارس، ممکن است مستعد آسم، آب مروارید، بیماری قلبی باشد.

زنان باید مراقب روماتیسم، یبوست و آرتریت باشند.

آوریلافراد روز تولد بطور خودکار مستعد پوکی استخوان، مشکلات تیروئید و آسم (مردان) و همچنین برونشیت، تومورها و پوکی استخوان (زنان) هستند.

متولد شده در ممکن استمردان ممکن است مستعد ابتلا به آسم، افسردگی و دیابت باشند، در حالی که زنان ممکن است مستعد ابتلا به پوکی استخوان، یبوست و آلرژی های مزمن باشند.

در همان زمان، مردان - تولدهای اردیبهشت، همراه با ماه دسامبر، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.

متولد شده در ماه های تابستانمثبت به دنیا نگاه کن اما در عین حال آنها مستعد سیکلوتیمیا - نوسانات خلقی مکرر. در نهایت، سیکلوتیمیا می تواند به یک بیماری روانی تبدیل شود - اختلال دوقطبی، یا روان پریشی شیدایی- افسردگی. به خصوص "نوسان" خلق و خوی در مقایسه با تولدهای زمستانی نشان دهنده است.

متولد شده در ژوئنمستعد ابتلا به بیماری هایی مانند آب مروارید، برونشیت مزمن و بیماری های قلبی در مردان، روماتیسم، بی اختیاری ادرار و آرتریت در زنان.

مردانی که در ماه اول تابستان به دنیا می آیند 34 درصد کمتر دچار افسردگی و 22 درصد کمتر دچار کمردرد می شوند. در حالی که زنان - دختران متولد ژوئن 35 درصد کمتر در دوران یائسگی دچار مشکل می شوند و 33 درصد کمتر در معرض خطر ابتلا به میگرن هستند.

تولدها جولایمستعد ابتلا به آسم، آرتریت، تومورها (مردان)، آسم برونش، گردن درد مزمن، تومورها (زنان).

متولد شده در اوتمستعد ابتلا به بیماری های زیر است: مردان - پوکی استخوان، آسم، مشکلات تیروئید، زنان - روماتیسم، آرتریت، لخته شدن خون.

کسانی که متولد پاییز، غالبا مستعد تحریک پذیری هستند. خبر خوب این است که نوزادان سپتامبر، اکتبر و نوامبر در بزرگسالی به ندرت افسرده یا دوقطبی می شوند و به دلیل تابش آفتاب زیاد.

سپتامبرافراد روز تولد ممکن است مستعد پوکی استخوان، مشکلات تیروئید (هر دو جنس)، آسم (مردان)، تومورها (زنان) باشند.

خبر خوب برای متولدین شهریور این است که کمترین احتمال ابتلا به بیماری مزمن را دارند.

متولد شده در اکتبرمردان ممکن است مشکلات تیروئید و میگرن داشته باشند، زنان ممکن است کم خونی و کلسترول بالا داشته باشند. هر دو مستعد پوکی استخوان هستند.


2022
polyester.com -