10.07.2020

تمایلات، توانایی ها، مهارت ها و توانایی ها. توانایی ها در ساختار روانی شخصیت فرمول مهارت و توانایی برای فعالیت


از مطالب فوق می توان دریافت که فعالیت های انسانی از نظر ساختاری و عملکردی یک سیستم پیچیده سازمان یافته است. بنابراین، موفقیت هر فعالیتی هم به اثربخشی واحدهای آن (اعمال و عملیات) و هم به عناصر عملکردی (به عنوان مثال، ثبات انگیزه، کفایت هدف انتخابی، حافظه، ویژگی های شخصیتی مانند قاطعیت یا عدم تصمیم گیری بستگی دارد. و غیره)، و از سازمان کلی فعالیت ها. به نوبه خود، واحدها، عناصر و سازمان کلی نیز به فرآیندهای ذهنی، خواص و حالات مختلف یک فرد بستگی دارد. این مجموعه از ویژگی های روانشناختی یک فرد، که به او اجازه می دهد یک نوع فعالیت اجتماعی مهم را به مصلحت ترین و مؤثرترین روش انجام دهد، در روانشناسی نامیده می شود. توانایی ها.این تعریفی از توانایی ها است، به اصطلاح، در تقریب اول، زیرا با بررسی دقیق تر، مشکل توانایی ها بسیار پیچیده تر است و پاسخگوی راه حل های ساده نیست.

توانایی ها یک شکل گیری روانشناختی سیستماتیک از چنین سطحی از پیچیدگی است که با سطح عملکرد یکپارچه شخصیت مطابقت دارد. به همین دلیل است که معمولاً توانایی ها در تعدادی از مفاهیم مانند خلق و خو، منش، شخصیت در نظر گرفته می شود. می توان به گونه ای متفاوت استدلال کرد و این مفهوم - توانایی ها - را به عنوان نوعی پل یا شکل گیری روانشناختی انتقالی در نظر گرفت که در سیستم مفهومی فرآیندها، عملکردها، ویژگی ها و حالات ذهنی فردی را با مقوله های روانشناختی کلی تر ذکر شده مرتبط می کند. در واقع، به عنوان مثال، B. G. Ananiev توانایی ها و استعدادها را بالاترین ادغام خصوصیات انسانی می داند.

تمام ویژگی های یک فرد مرتبط با فعالیت های او را می توان به توانایی ها نسبت داد. در این راستا، لازم است معیارهایی را معرفی کنیم که بر اساس آنها می توان ویژگی های روانی یک فرد را دقیقاً به عنوان توانایی ها مشخص کرد. یک روانشناس برجسته داخلی B.M. تپلوف سه نشانه زیر را پیشنهاد کرد که "همیشه در مفهوم "توانایی" نهفته است که در یک زمینه عملاً معقول استفاده شود."

اولا، "توانایی ها به عنوان ویژگی های روانشناختی فردی درک می شوند که یک فرد را از دیگری متمایز می کند." دارایی هایی که همه مردم نسبت به آنها برابر هستند، توانایی نیستند. بنابراین، ویژگی های جهانی انسانی مانند توانایی صحبت کردن، درک کردن، فکر کردن و غیره، به این ترتیب، توانایی به معنای خاص کلمه نیستند، زیرا آنها ویژگی های عمومی یک فرد هستند.

ثانیاً، «به هیچ وجه به طور کلی هیچ ویژگی فردی توانایی نامیده نمی شود، بلکه فقط آنهایی که مربوط به آن است

ثالثاً، "مفهوم "توانایی" محدود به دانش، مهارت ها یا توانایی هایی نیست که قبلا توسط این فرد» (Teplov B.M., 1982). توانایی‌ها «نتایج تثبیت روش‌های عمل، بلکه فرآیندهای ذهنی («فعالیت‌ها») هستند که از طریق آن اعمال و فعالیت‌ها تنظیم می‌شوند» (Rubinshtein S.L., 1998). توانایی‌ها در «میزان مساوی بودن سایر چیزها، فرآیند تسلط بر دانش و مهارت‌هایی که برای این فعالیت ضروری هستند، به سرعت، عمیق، آسان و محکم انجام می‌شود» آشکار می‌شوند (مقدمه‌ای بر روان‌شناسی، 1996).

با جمع بندی آنچه گفته شد، می توان تعریف زیر را از توانایی ها بیان کرد. توانایی ها- این چنین ترکیبی از ویژگی های عملکردی روانشناختی فردی (مادرزادی و اکتسابی) است.

که به آن بستگی دارد امکان پذیریاجرا و درجهموفقیت فعالیت درک ویژگی های شخصیتی به طور گسترده، K.K. افلاطونوف معتقد است که توانایی ها همان ویژگی های شخصیتی هستند، اما در رابطه آنها با یک فعالیت خاص در نظر گرفته می شود. در این تعاریف، تأکید بر فعالیت بر یک شرایط بسیار مهم تأکید دارد: ویژگی‌های روان‌شناختی فردی، جدا از فعالیت، نمی‌توانند به عنوان توانایی در نظر گرفته شوند. مفهوم توانایی ویژگی خود را از دست می دهد

به میزان بیشتری - با ویژگی های فردی مادرزادی یا مجموعه ای از شرایط اجتماعی که در آن شکل گیری شخصیت اتفاق می افتد؟ روانشناسی علمی مدرن بر اساس داده های تجربی و تجربی چنین پاسخی به این سوال می دهد.

اولا،هنگام پاسخ به این سوال، لازم است به شدت به تعریف پذیرفته شده از مفهوم "توانایی" پایبند باشیم. از تعاریف و توضیحات فوق به آنها معلوم می شود که توانایی ها شامل همهویژگی‌های روان‌شناختی فردی که به تسلط و اجرای موفقیت‌آمیز این فعالیت مهم اجتماعی کمک می‌کند - هم آن‌هایی که ذاتی‌تر هستند (مثلاً سرعت ذهنی، تغییر توجه، حافظه مکانیکی و غیره)، و هم آن‌هایی که کمترین میزان را دارند. نتیجه تربیت و تأثیرات اجتماعی (مثلاً علایق و ارزش ها). به طور کلی می توان گفت که البته هر فردی با مجموعه خاصی از خصوصیات ذاتی فردی متولد می شود که ویژگی های شخصیت او را تعیین می کند. فعالیت ذهنی. با این حال ، این ویژگی های ذاتی هنوز توانایی نیستند ، زیرا در هیچ نوع فعالیت انسانی (با تمام ویژگی های خاص آن - آگاهی ، هدفمندی و غیره) گنجانده نمی شوند. اموال ذاتی تنها برخی از پیش نیازهای انجام یک فعالیت خاص است که محتوای آن را شرایط فرهنگی و تاریخی خاص تعیین می کند.

بنابراین، ویژگی‌های فردی مادرزادی که به تسلط یا انجام یک فعالیت کمک می‌کنند یا مانع آن می‌شوند، توانایی نیستند، بلکه ساخت.به گفته B.G. آنانیف، ساخته های

همراه با خلق و خو، آنها نتیجه بالاترین ادغام به اصطلاح ویژگی های فردی یک فرد هستند - سن، جنس، ویژگی های ساختاری، ویژگی های عصبی پویایی مغز، روابط عملکردیبین نیمکره های مغزی، و همچنین ثانویه از عملکردهای روانی فیزیولوژیکی ذکر شده (حسی، یادگاری، کلامی-منطقی، و غیره) و ساختار نیازهای ارگانیک (Ananiev B.G.، 1977). تمایلات توسط عوامل ارثی و عوامل رشد داخل رحمی تعیین می شود که مجموعاً گروهی از عوامل مادرزادی را تشکیل می دهند. حقایق زیر به نقش عوامل ارثی در شکل گیری توانایی ها اشاره دارد. برای مثال معلوم شد که دوقلوهای همسان که در بدو تولد از هم جدا شده و در شرایط مختلف بزرگ شده‌اند در رشد ذهنی خود به یکدیگر نزدیک‌تر بودند.

از هتروزیگوت، با هم بزرگ شدند. همچنین مشخص شد که توانایی‌های ذهنی بزرگسالانی که در بدو تولد فرزندخوانده شده بودند به توانایی‌های ذهنی والدین نزدیک‌تر بود تا والدین فرزندخواند. تفسیر این حقایق به دلایل متعددی نمی تواند بدون ابهام باشد. وجود مادرزادی ساختتز در مورد نقش تعیین کننده عامل اجتماعی در شکل گیری را رد نمی کند توانایی ها.حقایق ذکر شده را می توان به طور مختصر توضیح داد، به ویژه با این واقعیت که تمایلات فکری یافت شده در اوایل کودکی، به دلیل ارزش جهانی هوش در هر فرهنگی، برای تبدیل آنها به توانایی های مناسب بین فردی یا بین فردی تأیید، تقویت و ایجاد می شود. شرایط اجتماعی صرفا بر اساس اصل بازخورد اجتماعی. . بنابراین، برای تبدیل تمایلات به توانایی، لازم است ملاقاتویژگی های ذاتی با شرایط اجتماعی خاص

ثانیاًدر روانشناسی خانگی، این تز که توانایی ها در فعالیت شکل می گیرند، به طور کلی شناخته شده است. حتی در صورت وجود تمایلات خاص، توانایی های این فعالیت به سادگی با تعریف نمی تواند با موفقیت خارج از فرآیند اجرا و تسلط بر آن توسعه یابد. اثبات این پایان نامه در دو سطح تقویت کننده متقابل نهفته است - روش شناختی و تجربی، تجربی.

از دیدگاه روش شناسی، فعالیت انتزاعی، همراه با ساختار و سازمان کارکردی آن، تنها در تئوری وجود دارد. AT زندگی واقعیفعالیت به‌عنوان شکلی از فعالیت‌های انسانی در اشکال خاص از لحاظ تاریخی شرطی و از نظر اجتماعی مهم تجسم یافته است. به عنوان مثال، توانایی نوشتن برنامه برای رایانه ها نمی توانست قبل از ظهور خود رایانه ها شکل گرفته و کشف شود.

در مطالعات تجربی نیز نقش معنادار فعالیت در رشد توانایی ها تایید شد. A.R. لوریا چند جفت کودک 5-6 ساله - دوقلوهای همسان - را به دو گروه تقسیم کرد. هر گروه به مدت سه هفته مشغول ساختن مدل از قطعات کوچک چوبی بود. دستورالعمل ساخت و ساز در گروه ها با یکدیگر متفاوت بود. در یک گروه، کودکان به سادگی از ساختمان ها با توجه به الگوهای دقیق داده شده کپی می کردند. در دیگری، نمونه ها به گونه ای طراحی شده بودند که خود بچه ها باید حدس می زدند که ساختمان از چه عناصری تشکیل شده است. نتیجه این آزمایش این بود که حتی پس از یک سال و نیم، کودکان گروه دوم که در آزمایش تجربیاتی در دستکاری ذهنی عناصر بصری انباشته شده بودند، بهتر از برادران همسان خود از گروه دیگر، نه تنها از عهده وظایف خود برآمدند. ساخت و ساز مشابه، بلکه با دیگر پازل های بصری و وظایف در تحول فضایی ذهنی. نتیجه گیری عملی برای آموزش

نه تنها با جذب اصول نظری این فعالیت.

پس از ذکر توانایی های عمومی، به موضوع مهم دیگری در چارچوب مشکل توانایی ها پرداختیم - مسئله توانایی های به اصطلاح عمومی و خاص.

در روانشناسی، توانایی های عمومی به عنوان مجموعه ای از افراد درک می شود ویژگی های روانیفردی که الزامات یک کلاس گسترده از فعالیت ها را برآورده می کند و به شما اجازه می دهد تا انواع مشکلات را با موفقیت حل کنید. اغلب، مطالعه توانایی های عمومی با مطالعه هوش همراه است. با این حال، مفهوم توانایی های عمومی با مفهوم عقل یکسان نیست، زیرا علاوه بر حوزه ذهنی، ذهنی، سایر خصوصیات فردی را نیز شامل می شود.

هوش -این یک ساختار نسبتاً پایدار از توانایی های دقیقاً ذهنی است. اغلب با یک سیستم عملیات ذهنی، با سبک و استراتژی برای حل مشکلات، با اثربخشی رویکرد فردی به موقعیتی که نیاز به فعالیت شناختی دارد، با سبک شناختی و غیره شناسایی می شود. (روانشناسی: فرهنگ لغت، 1990). توانایی های عمومی نه تنها توسط هوش، بلکه با ویژگی هایی مانند توانایی یادگیری و خلاقیت نیز تعیین می شود (Druzhinin V.N., 1999).

در اوایل قرن بیستم. محقق انگلیسی چارلز اسپیرمن در نتیجه به کارگیری رویه های ریاضی خاص برای پردازش داده های آماری در توانایی های ذهنیمردم به اصطلاح عامل مشترک (یا توانایی مشترک) را که او با حرف مشخص کرد، مشخص کردند جی(از انگلیسی. عمومی).این عامل به موفقیت در انجام تست های محتوای مختلف کمک می کند. او عوامل روانشناختی را که در تکمیل موفقیت آمیز آزمون های فردی کمک می کند، عوامل ویژه (یا توانایی های ویژه) نامید که این نام را دریافت کرد. اس(از جانب خاص).

در مطالعات بیشتر توسط نویسندگان دیگر، مشخص شد که توانایی های عمومی خود شامل تعدادی از عوامل هستند، به عنوان مثال. با ترکیبی از ویژگی های ذهنی خاص، عمدتاً شناختی تعیین می شود. در مدل های مختلف هوش، از هفت عامل از این قبیل (مدل L. Thurstone) تا 120 (مدل J. Gilford) وجود دارد. در ساده ترین مدل L. Thurstone، اینها عبارتند از: درک کلامی (توانایی عملکرد با معانی کلمات)، روانی گفتار (توانایی).

تحت یادگیری توانایی عمومی برای جذب دانش جدید و روش های فعالیت را درک کنید. قابلیت یادگیری -این سرعت و حجم افزایش کارایی فعالیت (از جمله فکری) تحت تأثیر تأثیرات یادگیری است. به عنوان معیارهای یادگیری

گوناگون، متنوع ایده های اصلیدر شرایط غیرقابل تنظیم فعالیت (M.A. Kholodnaya). این توانایی آوردن چیزی جدید به تجربه، تشخیص شکاف ها و تضادها، کنار گذاشتن روش های کلیشه ای تفکر است. این سرعت تولید ایده‌های جدید در واحد زمان، توانایی تولید ایده‌های «نادر»، توانایی دیدن پیچیده در حالت ساده و بالعکس است. باید تاکید کرد که تشویق بیش از حد و یک طرفه به اصالت تفکر، لزوماً به رشد خلاقیت کمک نمی کند، حتی می تواند مضر باشد، زیرا جدا از سایر مولفه های توانایی های عمومی، مانع از کسب توانایی های لازم می شود. دانش و مهارت تثبیت شده، و در برخی موارد تقویت "اصالت" به عنوان جلوه ای از جبران بیش از حد شخصی ورشکستگی فکری یا نارسایی ذهنی عادلانه (M.A. Kholodnaya).

این مفهوم ارتباط نزدیکی با مفهوم «توانایی» دارد استعداددر مطالعه کودکان تیزهوش است که این پایان نامه تأیید می شود که برای شکل گیری و رشد توانایی ها، تمایلات ذاتی هنوز کافی نیست و نقش مهمی در اینجا بر اساس علاقه عمیق، فعالیت مداوم در یک یا چند مورد ایفا می کند. مناطق، و همچنین حضور برخی از ویژگی های شخصیتیبه این امر کمک می کند. کودکان با استعداد، علاوه بر توانایی تمرکز، سرعت فرآیندهای فکری. افزایش احتمالات تحلیل و تعمیم نیز با کنجکاوی پرانرژی، تمایل ویژه به شناخت و کار ذهنی متمایز می شود (N.S. Leites). در مطالعات دانشمندان آمریکایی آبراهام، کلارک، چلنجر، نیولند، مشخص شد که کودکان با استعداد، علاوه بر توانایی های فکری عالی، با این واقعیت که مستعد رقابت و استقلال هستند، آرمان های اجتماعی بالاتری دارند، یکپارچه تر هستند، مشخص می شود. کنجکاو...، سرسخت، تمایل بیشتری به خلاقیت و حساس بودن به خلق و خوی دیگران دارند، حس شوخ طبعی بالایی دارند و نسبت به بی عدالتی واکنش تندتری نشان می دهند (کودکان با استعداد، 1991).

توانایی های ویژه -اینها چنین ویژگی های روانشناختی فردی هستند که به تسلط و اجرای موفق نوع خاصی از فعالیت کمک می کنند. فوراً باید توجه داشت که توانایی های ویژه (مثلاً موزیکال) یک توانایی یکپارچه نیستند.

اقدامات؛ توانایی استفاده از تجربیات خود؛ حافظه؛ عملیات شمارش سریع و دقیق؛ توانایی گرفتن روابط فضایی; توانایی تشخیص شباهت ها و تفاوت ها (K.K. Platonov).

در ساختار توانایی های سازمانی L.I. اومانسکی 18 ویژگی روانشناختی را فهرست می کند: از توانایی ایجاد انرژی در افراد دیگر، درک و پاسخ صحیح به روانشناسی آنها، اجتماعی بودن، پشتکار، کارایی، فعالیت و سازماندهی به عنوان توانایی سازماندهی خود.

موفقیت فعالیت آموزشیاز جمله با مهارت های سازنده، سازمانی، ارتباطی، درایت تربیتی، علاقه و عشق به کودکان، دسترسی و معاشرت، استقامت، توانایی کار گروهی، مهارت های آموزشی شخصی، نبوغ و اختراع در کار و تعدادی دیگر تعیین می شود. ویژگی های جهانی (K.K. Platonov).

همانطور که از مطالب پیش گفته پیداست، موفقیت در هر فعالیت خاص به دلیل وجود توانایی های خاص و عمومی است، اما مهمتر از همه، انجام خود آن فعالیت، علاقه به آن، پشتکار، پشتکار و صبر است.

خلاصه

مقوله فعالیت در روانشناسی از دو جنبه استفاده می شود - به عنوان یک اصل برای توضیح ظهور شکل های ذهنی و به عنوان مفهومی که فعالیت هدفمند، آگاهانه و با انگیزه انسانی را توصیف می کند. فعالیت به عنوان یک اصل برای ادعای این موضوع استفاده می شود که شکل های ذهنی ردپای ایده آل ("اشکال تبدیل شده") از تعاملات یک ارگانیسم با اشیاء جهان اطراف هستند. فعالیت به عنوان یک فعالیت با انگیزه و هدفمند را می توان به عنوان داشتن یک سازمان سطح معین نشان داد - خود فعالیت که توسط یک انگیزه آغاز و هدایت می شود، عمل به عنوان بخشی (مرحله) از فعالیت، هدایت شده توسط یک هدف میانی و عملیات. - سیستمی از حرکات که با شرایط انجام عمل تعیین می شود. هر فعالیتی بر اساس یک طرح مشخص و مشترک برای همه انواع فعالیت ها آشکار می شود. اجزای اصلی فعالیت عبارتند از: انگیزه، هدف کلی، تجزیه و تحلیل وضعیت موجود، توسل به تجربه گذشته، انتخاب اهداف خاص برای اجرای اقدامات، انتخاب وسیله، تصمیم گیری، اجرای عملیات، حصول نتیجه، مقایسه نتیجه به دست آمده با مطلوب، در صورت همزمانی آنها - خاتمه این فعالیت، در صورت عدم تطابق، اما انگیزه باقی می ماند - انجام تنظیمات برای اجرای فعالیت و اجرای مکرر آن. تمام ویژگی های روانشناختی فردی که به اجرای موفقیت آمیز فعالیت های مهم اجتماعی کمک می کند، توانایی نامیده می شود. توانایی ها در فرآیند فعالیت بر اساس تمایلات - ویژگی های روانشناختی ارثی و ذاتی فرد شکل می گیرد و توسعه می یابد. بنابراین برای پرورش توانایی این نوع فعالیت، انجام این فعالیت بدون نقص ضروری است. توانایی ها یک فرد را به عنوان موضوع فعالیت مشخص می کند.

سوالات و وظایف

برخی از اشکال مدارک یک روانشناس - مشاور حرفه ای

برگه تجدیدنظر اولیه

تنظیم دلیل تماس با مشاور حرفه ای:

اطلاعات در مورد اعضای خانواده (تحصیلات، شاغل، غیرکار):

1. آموزنده بودن افراد در مورد دنیای حرفه ها:

کامل ____________________________________________

ب) ناکافی _________________________________________________

ج) غایب ________________________________________________

د) سایر _________________________________________________

2. در دسترس بودن یک طرح حرفه ای در optant:

الف) حرفه مورد نظر _________________________

ب) مؤسسه آموزشی ________________________________

3. تشکیل طرح حرفه ای optant:

الف) تشکیل _________________________________

ب) جزئی تشکیل شده __________________________

ج) تشکیل نشده ________________________________

د) سایر ________________________________________

4. آگاهی از انتخاب حرفه توسط داوطلب _______________________

5. انگیزه های پیشرو در انتخاب حرفه: _______

تاریخ ________ امضای مشاور حرفه ای ___________

فهرست نتایج نهایی تشخیص حرفه ای در مشاوره حرفه ای

1. اطلاعات از "پرسشنامه Optant": ____________________

الف) فعالیت های مورد علاقه ____________________________________

ج) سابقه کار ________________________________________________

د) موفقیت آموزش در رشته های:

طبیعی _______________________________________

دقیق _____________________________________________

بشردوستانه ______________________________________

کار یدی ______________________________________________

2. پرسشنامه خودتعیین حرفه ای:

3. پرسشنامه "زندگی بزرگسالی آینده شما"

4. مکالمه "مصاحبه استاندارد"

5. پرسشنامه تشخیص افتراقی (DDO):

انتخاب 1_________________________________________

گزینه 2_______________________________________________

گزینه 3_________________________________________________

نتایج جهت گیری حرفه ای فرد (نسخه نهایی): P ___ T ___ H ___ Z ___ X ___

7. تعیین تمرکز بر هدف کار:

D ___ P ___ من ____

6. ابزار و وسایل کار:

R___A___M___P__F___

7. جنبه های مختلف فعالیت:



الف) درجه موقعیت های مشکل ساز زایمان: H___ C___ B___

ب) پارامترهای اجتماعی-روانی: K___ C___B___

ج) پارامترهای عاطفی-ارادی: O___U___ P/N___

8. مهارت ها و توانایی های فعالیت: (فرمول مشتق شده)

9. مشاغل شناسایی شده بر اساس فرمول:

_______________________________________________________

10. نقشه علایق (اطلاعاتی در مورد علایق شناختی):

11. طبقه بندی و پرسشنامه حرفه ها توسط J. Holland:(اطلاعاتی در مورد رابطه بین نوع شخصیت و حوزه فعالیت حرفه ای)

12. «رویاهای حرفه»:

13. پرسشنامه یوویشی:(اطلاعات در مورد حوزه ترجیحات حرفه ای)

پرسشنامه تمایلات حرفه ای L.N. Kabardov

15. بیان علایق و تمایلات حرفه ای:

الف) تلفظ می شوند (در چه حوزه ای از فعالیت؟)

ب) بیان نشده است

16. پرسشنامه ترجیحات حرفه ای D. Holland:

الف) گزینه 1 ______________________________________



ب) گزینه 2_ _____________________________________

_______________________________________________________

ماتریس انتخاب حرفه

20. انگیزه های انتخاب حرفه:

_______________________________________________________

21. آزمون «خودارزیابی»:(نتیجه)

^

روش 31. "تجزیه و تحلیل کیفیت های شخصی مهم"

اگر می خواهید هنگام انتخاب حرفه از مشاوره تخصصی بهره مند شوید، وظایف زیر را انجام دهید:

هر فردی دارای استعدادهایی است که مطابق با آنها باید یک حرفه را انتخاب کنید.

^ هنگام انجام آزمون زیر، بر ویژگی استعدادی که تا حد زیادی در شما ظاهر می شود، خط بکشید:

خاطرات خوب؛

مشاهده؛

عقل

ظرافت و دقت حرکات و اعمال؛

حس بویایی ظریف؛

توانایی تشخیص رنگ ها و سایه های آنها؛

احتیاط؛

حس مشترک؛

علاقه مداوم به همه علوم؛

عملکرد ذهنی بالا؛

اشتیاق به فناوری؛

توانایی طراحی، مدل سازی;

علاقه به آزمایش؛

عشق به کودکان و تمایل به بودن دائمی با آنها.

اشتیاق به سفر، میل به دیدن چیزهای زیاد؛

عشق به طبیعت، به حیوانات؛

علاقه به آشپزی؛

لذت مداوم از ارتباط را تجربه می کند.

مشاهدات شما _________________________________

چه تفاوتی با دیگران دارید؟
___________________________________________________
از چه لحاظ نسبت به همسالان خود برتری دارید؟
پشت سرشون چطوری؟
__________________________________________________________________________________________________________

^ برخی از حرفه ها را نمی توان با کاستی های خاصی تسلط یافت که به آنها منع مصرف حرفه می گویند. آنها را فهرست کنید:

آلرژی به غذا، بو، پشم، گرد و غبار، گیاهان و غیره؛

سلامت ضعیف؛

درد

خستگی سریع؛

افزایش حساسیت عصبی؛

تحریک پذیری؛

بی حوصلگی؛

ترس از خون، رنج انسان؛

تحریک پذیری، عدم تعادل؛

خستگی سریع از برقراری ارتباط با مردم؛

بی احتیاطی، بی احتیاطی;

نگرش بی دقت به کار و زندگی؛

عدم مواجهه؛

تعارض در روابط با همسالان و بزرگسالان؛

عدم تمایل به انجام مجدد کارهای ضعیف
^ اگر انتخاب دیگری نداشتید کدام یک از حرفه های زیر را ترجیح می دهید:

متذکر

پلیس؛

سازنده؛

فروشنده؛

آشپزی؛

سبزی کار …. (زیر انتخاب خود خط بکشید).
^ بر ویژگی های حرفه ای فردی که برای شما الگو است تاکید کنید:

شناخت کسب و کار شما؛

تفکر؛

کنجکاوی؛

سرسختی در کار؛

ذهنیت خلاق؛

تفکر غیر استاندارد؛

توانایی ساده و در دسترس بودن در برقراری ارتباط با مردم؛

مطالبه گری از خود و کارتان؛

بهره وری بالا و کیفیت کار؛

فداکاری کامل در هر کسب و کاری؛

توانایی در نظر گرفتن شرایط و شرایط؛

توانایی غلبه بر مشکلات؛

به قدرت خود اطمینان داشته باشید.
^ الزامات حرفه آینده خود را برجسته کنید:

عدم فعالیت بدنی بیش از حد؛

نتایج خاص؛

امکان خلاقیت؛

فرصتی برای انجام کاری که دوست دارید

ارتباط با افراد جالب؛

اهمیت عمومی بالا؛

تنوع در محتوای اثر؛

اوقات فراغت؛

امکان مدیریت ساعات کاری خودتان
^ کدام آموزش مورد علاقه شماست و چرا (؟):

(من عاشق ……………………… (موضوع) زیرا):

به راحتی قابل هضم است؛

ذهن و توانایی ها را به خوبی توسعه می دهد.

من معلم این درس و خودم را دوست دارم

رابطه با او؛

من نحوه تدریس این موضوع را دوست دارم.

دانستن این موضوع برای پذیرش ضروری است

موسسه؛

دانستن این موضوع برای آینده مفید خواهد بود

حرفه ها؛

من در تسلط بر این احساس موفقیت دائمی را تجربه می کنم

- ………………………..………………………….. (دلیل خود).
تجزیه و تحلیل پاسخ دانش آموزان می توانند اطلاعات اولیه خود را به روانشناس بدهند:

منافع؛

تمایلات؛

سرگرمی ها؛

توانایی ها؛

فرصت ها؛

ماهیت انگیزه انتخاب حرفه؛

سطح عزت نفس؛

در جهت های اصلی کار راهنمایی حرفه ای در

جلسات بعدی با کودک
^ فرم برای پاسخ های انتخاب شده


1

توانایی ها، استعدادها، تمایلات طبیعی شما، که خود را به میزان بیشتری نشان می دهد ... (2-3 ویژگی را برجسته کنید).

2

چه تفاوتی با دیگران دارید؟ در آنچه او از همسالان خود پیشی گرفت. پشت سرشون چطوری؟

3

کاستی های شما، که ممکن است با شما تداخل داشته باشد و می تواند به عنوان "منع مصرف" در این حرفه در نظر گرفته شود.


4

اگر انتخاب دیگری نباشد کدام یک از حرفه های پیشنهادی را ترجیح می دهید؟


5

ویژگی های شخصیتی حرفه ای - مدل شما از یک شخص (ایده آل شما).

6

الزامات شما برای حرفه آینده شما چیست؟

7

درس مورد علاقه شما در مدرسه چیست و چرا ...

^ تجزیه و تحلیل پاسخ ها:

نتیجه:_________________________________________________

_______________________________________________________

روش 32. "تست ضربه زدن".

(تعریف نوع سیستم عصبی).
این آزمایش یکی از پنج نوع سیستم عصبی را تعیین می کند:

- بر اساس سطح نورودینامیک (قدرت-ضعف):

نوع 1 - نوع قوی سیستم عصبی؛

نوع 2 - نوع متوسط ​​​​قوی سیستم عصبی؛

نوع 3 - نوع متوسط ​​سیستم عصبی؛

4 نوع - متوسط نوع ضعیفسیستم عصبی؛

نوع 5 - نوع ضعیف سیستم عصبی.
- با توجه به سطح روان پویایی (تحرک- اینرسی):

1 نوع (45-50 امتیاز) - تحرک بالا.

نوع 2 (35-45 امتیاز) - تحرک متوسط ​​بالا؛

نوع 3 (25-35 امتیاز) - تحرک متوسط؛

4 نوع (20-25 امتیاز) - تمایل به اینرسی.

نوع 5 (تا 20 امتیاز) - اینرسی تلفظ می شود.
^ پیشرفت:

در عرض 5 ثانیه در هر یک از 8 مربع، باید تا آنجا که ممکن است نقاط را قرار دهید و دست خود را در هوا نگه دارید. تعداد نقاط در هر مربع وجود دارد، یک نمودار ساخته می شود، نوع سیستم عصبی مشخص می شود. این کار برای هر دست به طور جداگانه انجام می شود.

^ فرم تست ضربه زدن:


من
4

II
3

III
2

IV
1

هشتم
5

VII
6

VI
7

V
8

در فرم، اعداد عربی روش کار با "راست دست" و اعداد رومی روش کار با "دست چپ" را نشان می دهد.

نتایج به دست آمده با کمک "فرم برای تست ضربه زدن" باید در "گراف فرآیندهای نورودینامیک" وارد شود. با استفاده از نمودار، "قدرت-ضعف" و "تحرک- اینرسی" را تعیین کنید. فرآیندهای عصبیموضوع.

^ نمودار فرآیندهای نورودینامیک:

(دو منحنی را ارسال کنید - به سمت چپ و دست راستبطور جداگانه).

تعداد امتیاز:

^ سرهنگ 1 2 3 4 5 6 7 8

سلول ها:

پردازش نتایج:

پردازش با توجه به تجزیه و تحلیل منحنی گرافیکی انجام می شود.

I. ضعف و قوت:


  1. نوع متوسط ​​سیستم عصبی:

  1. نوع پایین سیستم عصبی:
II. تحرک- اینرسی:

  1. نوع متحرک - نزدیک به 50 امتیاز

  2. موبایل ضعیف - 25-35 امتیاز

  3. نوع بی اثر - نزدیک به 10 امتیاز.
در صورتی که در طول یک مشاوره حرفه ای نیات حرفه ای به وضوح بیان شده باشد ، این سوال مطرح می شود که آیا دانش آموز می تواند به حرفه انتخابی کاملاً تسلط یابد ، به چه قیمتی در آن به موفقیت می رسد ، یعنی. این در مورد با توجه به توانایی ها و توانایی ها - علایق و تمایلات. گاهی اوقات یک روانشناس در حین مشاوره اولیه تفاوت آشکاری بین انتخاب دانش آموز و توانایی های او می بیند. در این مورد، او باید توانایی های "عمومی" و "ویژه" کودک را مطالعه کند تا او را تشویق کند. انتخاب صحیح. این در مورد تحقیق است:

  • ویژگی های نوع شناختی سیستم عصبی؛

  • فرایندهای ذهنی؛

  • فرآیندهای روانی حرکتی؛

  • حالات روانی

نتیجه گیری: _________________________________________________

_________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________
^ موضوع ششم. با مستندات کار کنید

در مورد خودمختاری حرفه ای
روش 33. "اشکال اسناد یک روانشناس-
مشاور شغلی."

فرم 1. برگه درمان اولیه.
تنظیم دلیل تماس با مشاور حرفه ای:

______________________________________________________________________________________________________________

اطلاعات در مورد اعضای خانواده (تحصیلات، شاغل، غیر شاغل) ________________________________________________

_______________________________________________________

1. آموزنده بودن افراد در مورد دنیای حرفه ها:

کامل ________________________________________

ب) ناکافی _________________________________________________

ج) غایب ________________________________________________

د) سایر _________________________________________________

2. در دسترس بودن یک طرح حرفه ای در optant:

الف) حرفه مورد نظر __________________________

ب) مؤسسه آموزشی ________________________________

3. تشکیل طرح حرفه ای optant:

الف) تشکیل شده _________________________________

ب) جزئی تشکیل شده _________________________

ج) تشکیل نشده ________________________________

د) ________________________________________ دیگر

4. آگاهی از انتخاب حرفه توسط داوطلب ____________ _____________________________________________________

5. انگیزه های پیشرو در انتخاب حرفه: _______

______________________________________________________________________________________________________________

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

تاریخ ________ امضای مشاور حرفه ای ___________

^ فرم 2. برگه نتایج نهایی تشخیص حرفه ای در مشاوره حرفه ای.


  1. اطلاعات از پرسشنامه Optant:
_______________________________________________________

الف) فعالیت های مورد علاقه _________________________________________________

ج) سابقه کار ________________________________________________

د) موفقیت آموزش در رشته های:

طبیعی ________________________________________________

دقیق _____________________________________________

بشردوستانه _____________________________________

کار یدی ______________________________________________


  1. ^ پرسشنامه خودتعیین حرفه ای:
_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

3. پرسشنامه "زندگی بزرگسالی آینده شما"

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________


  1. آمادگی برای فداکاری های مادی:
_ ______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

^ 5. مکالمه "مصاحبه استاندارد"

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

6. پرسشنامه تشخیص افتراقی (DDO):

انتخاب 1_________________________________________

گزینه 2_______________________________________________

گزینه 3_________________________________________________

نتایج جهت گیری حرفه ای فرد (نسخه نهایی): P ___ T ___ H ___ Z ___ X ___

^ 7. تعیین تمرکز بر هدف کار:

D ___ P ___ من ____

8. ابزار و وسایل کار: R___A___M___P__F___

9. جنبه های مختلف فعالیت:

الف) درجه موقعیت های مشکل ساز زایمان: H___ C___ B___

ب) پارامترهای اجتماعی-روانی:

K___ S___B___

ج) پارامترهای عاطفی-ارادی: O___U___ P/N___

^ 10. مهارت ها و توانایی های فعالیت: (فرمول مشتق شده)

______________________________________________________________________________________________________________

^ 11. مشاغل شناسایی شده بر اساس فرمول:

_______________________________________________________

_____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

^ 12. نقشه علایق (اطلاعاتی در مورد علایق شناختی):


1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14



16

17

18

19

20

21

22

23

24

25

26

27

28

29

^ 13. طبقه بندی و پرسشنامه حرفه ها توسط J. Holland: (اطلاعاتی در مورد رابطه بین نوع شخصیت و دامنه فعالیت حرفه ای)

_______________________________________________________ ______________________________________________________________________________________________________________ ______________________________________________________________________________________________________________

14. «رویای حرفه ها»:

_______________________________________________________

^ 15. پرسشنامه یوویشی: (اطلاعات در مورد حوزه ترجیحات حرفه ای)

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

^ 16. پرسشنامه تمایلات حرفه ای L.N. Kabardov

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

_______________________________________________________

^ 17. شدت علایق و تمایلات حرفه ای:

الف) تلفظ می شوند (در چه زمینه ای از فعالیت؟) _____

_______________________________________________________ _______________________________________________________

ب) بیان نشده _________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

^ 18. پرسشنامه ترجیحات حرفه ای D. Holland:

الف) گزینه 1 ______________________________________

_______________________________________________________

ب) گزینه 2_ _____________________________________

_______________________________________________________

^ 19. ماتریس انتخاب حرفه.

_______________________________________________________

^ 20. نیاز به موفقیت:

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________


  1. انگیزه های اصلی فعالیت:
_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________


  1. انگیزه های انتخاب حرفه:
_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________


  1. ^ پرسشنامه شخصیت کتل:

14

13


12

9


8

5


4

0

MD A B C E F G H I L M N O Q1 Q2 Q3 Q4

MD - خود ارزیابی؛

الف - انزوا-جامعه پذیری؛ ب - عقل;

ج - بی ثباتی عاطفی - ثبات;

E - تبعیت - تسلط;

F - مهار - بیان.

ز - عدم ثبات اخلاقی - هنجاری بالای فرمان.

ح - ترسو-شجاعت؛

I - سفتی-حساسیت (همدلی)؛


ل - زودباوری - سوء ظن (اضطراب)؛

M - عملی - تخیل توسعه یافته (خلاقیت)؛

ن - ساده لوحی - پایبندی به اصول;

O - اعتماد به نفس-اضطراب;

Q1 - محافظه کاری-رادیکالیسم؛ Q2 - وابستگی به گروه - استقلال؛

Q3 - کنترل خود کم - خود کنترلی بالا.

Q4 - آرامش - تنش.


__________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

  1. پرسشنامه شخصیت توماس (شناسایی درجه تعارض): ________________________________
______________________________________________________________________________________________________________

  1. پرسشنامه تمایلات "ارتباطی" و "سازمانی" (KOS): ________________________
الف) Ks - 1، 2، 3، 4، 5؛ مرحله:___________________

ب) سیستم عامل - 1، 2، 3، 4، 5. سطح: ___________________

^ 26. آزمون «خودارزیابی»: (نتیجه)_________________

_______________________________________________________

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

^ 27. خود ارزیابی کیفیات تجاری:

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

28. سطح ادعاها (تست موتور):

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

^ 29. تجزیه و تحلیل معنی دار ویژگی های شخصی:

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

30. تعیین نوع سیستم عصبی:

_______________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

^ نتایج تشخیص حرفه ای:

______________________________________________________________________________________________________________

________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

______________________________________________________________________________________________________________

تاریخ: ________________________________________________

مشاور: ______________________________________
^ فرم 3. برگه نتیجه گیری یک روانشناس در

مشاوره حرفه ای مشتری

نام خانوادگی _________________________________________________

نام _______________________________________________

نام میانی _________________________________________________

سن ____________________________________________

آدرس محل سکونت _________________________________

___________________________________________________

تلفن ___________________________________________

موسسه تحصیلی __________________________________

کلاس \ دوره \ گروه _________________________________

optant (نه) به مشاوره تخصصی عمیق نیاز دارد:

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

مسیرهای حرفه ای شدن:________________________________
______________________________________________________________________________________________________________

انتخاب حرفه ای بازگشتی: __________
______________________________________________________________________________________________________________

زمینه های منع فعالیت: _________________
______________________________________________________________________________________________________________

تشکیل یک برنامه حرفه ای پس از مشاوره: ______

_____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

نتیجه گیری مشاور روانشناس: ______________________

______________________________________________________________________________________________________________

_______________________________________________________

ویزای شخصی که مشاوره تخصصی روانشناسی، تشخیص حرفه ای انجام داده است _________________________________ _________________________________________________________________

تاریخ __________ امضای مشاور حرفه ای ____________

^ فرم 4. نمونه ای از گزارش نتایج

روانشناختی اولیه فردی

مشاوره های حرفه ای
در نتیجه تجزیه و تحلیل "نقشه های مشاوره حرفه ای ابتدایی" چندین موقعیت انتخاب حرفه شناسایی شد. آگاهی در مورد دنیای حرفه ها خوب است، یک برنامه حرفه ای تا حدی شکل گرفته است.

1. بر اساس نتایج مطالعه انگیزه های پیشرو، مشخص شد که انگیزه های حرفه ای به اندازه کافی شکل گرفته است. انگیزه های کار خود، اهمیت اجتماعی و تأیید خود در کار مهم تر است. انگیزه های مهارت حرفه ای کمتر قابل توجه است.

2. داده های گرایش حرفه ای در مورد موضوع کار (پرسشنامه DDO) نشان می دهد که اولویت ها به گروه های حرفه ای زیر داده می شود:

- "انسان-فناوری" - بزرگترین اولویت.

- "Man-Pyroda"، "Man-Sign system" - اولویت بالاتر از حد متوسط ​​است.

- "تصویر مرد-هنر" - کمتر ترجیح داده می شود.

- "مرد-مرد" - ما ترجیح نمی دهیم.

3. نتایج مطالعه جهت گیری حرفه ای به سمت هدف کار نشان داد که موقعیت غالب توسط هدف "تغییر" کار اشغال شده است.

4. نیاز به دستیابی به AP = 13 امتیاز که سطح متوسط ​​توسعه را در این زمینه نشان می دهد. نگرش نسبتاً انتقادی نسبت به خود وجود دارد، نسبت به توانایی های خود، می توان به وضوح تعیین اهداف قابل دستیابی را برای خود مشاهده کرد. شاید رقابت در تجارت که در آن میل به موفقیت وجود دارد. کمک را رد نمی کند

5. نتایج علایق شناختی نشان می دهد:


بارزترین
منافع


درجه بالا
انکار


1. زیست شناسی

1. ادبیات

2. مهندسی برق و رادیو

2. صنایع سبک و مواد غذایی

3. تاریخچه

3. روزنامه نگاری

4. شیمی

4. آموزش و پرورش

5. تخصص های نظامی

5. هنرهای زیبا

6. هوانوردی و تجارت دریایی

6. جغرافیا

7. تربیت بدنی و ورزش

7. فیزیک

8. ساخت و ساز

8. نجاری

9. زبان های خارجی

9. فلزکاری

10. اقتصاد

10. حمل و نقل

11. هنرهای نمایشی

11. حقوق، فقه

12. اقتصاد

6. تجزیه و تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده که نوع شخصیت و دامنه فعالیت حرفه‌ای را مشخص می‌کند با نوع متعارف مطابقت دارد - ترجیحاً تخصص‌هایی مانند حسابدار، بازرگان، اقتصاددان، کارمند هستند.

7. با توجه به نتایج تعیین ترجیحات حرفه ای، حوزه علایق فنی از جذابیت بیشتری برخوردار است.

8. بر اساس نتایج پرسشنامه هلند کد شغلی ESC تعیین شد. این بدان معنی است که موضوع نزدیک به مشاغل در زمینه تجارت و کارآفرینی است، کمتر جالب - در حوزه اجتماعیو اصلا علاقه ای به حرفه های سنتی ندارد.

9. داده های به دست آمده برای ارزیابی تمایلات ارتباطی و سازمانی سطح متوسط ​​آنها را در یک فرد مشخص می کند.

10. سطح عزت نفس متوسط ​​است، به شرح زیر مشخص می شود: فرد به خود احترام می گذارد، نقاط ضعف خود را می شناسد و برای خودسازی، خودسازی تلاش می کند. چنین خود ارزیابی برای شرایط و موقعیت های خاص بهترین است.

11. سطح ادعاها متوسط ​​است، طیفی از وظایف با پیچیدگی متوسط ​​را با موفقیت حل می کند، بدون تلاش برای بهبود دستاوردهای خود و حرکت به سمت اهداف پیچیده تر.

12. در یک موقعیت درگیری به دنبال مصالحه است.
^ نتیجه گیری:

Optant نیاز ندارددر مشاوره تخصصی عمیق

تاریخ ____________________ 200_

روانشناس - مشاور حرفه ای: ____________________

مقررات عمومی

توانایی ها- ویژگی های شخصیتی فردی که موفقیت در فعالیت ها و سهولت تسلط بر آن را تضمین می کند.

استعداد- بالاترین درجه توانایی های یک فرد برای یک فعالیت خاص.

ساخت- برخی از ویژگی های تشریحی و فیزیولوژیکی سیستم عصبی که از نظر ژنتیکی تعیین می شود، که یک پیش نیاز طبیعی فردی برای شکل گیری و توسعه توانایی ها است.

استعداد عمومی -وحدت توانایی های عمومی یک فرد، که محدوده توانایی های فکری، سطح و اصالت فعالیت او را تعیین می کند.

نابغه- بالاترین درجه تجلی خلاق شخصیت.

سرعت، عمق، سهولت و قدرت فرآیند تسلط بر دانش، مهارت ها و توانایی ها به توانایی ها بستگی دارد، اما خود آنها به آنها تقلیل نمی یابند.

تحقیقات نشان داده است که توانایی ها شکل های مادام العمر هستند، که رشد آنها در فرآیند زندگی فردی اتفاق می افتد، که محیط و تربیت فعالانه آنها را شکل می دهد.

توانایی ها یک مفهوم پویا هستند، شکل گیری آنها به روشی خاص در فرآیند فعالیت سازمان یافته رخ می دهد.

تحلیل عمیقی از مشکل توانایی ها توسط B.M. حرارتی. به عقیده وی، مفهوم «توانایی ها» شامل موارد زیر است: «اول، توانایی ها به عنوان ویژگی های روانشناختی فردی شناخته می شوند که یک فرد را از فرد دیگر متمایز می کند... ثانیاً، همه ویژگی های فردی توانایی نامیده نمی شوند، بلکه فقط آنهایی که مربوط به موفقیت در انجام هر فعالیت یا بسیاری از فعالیت ها... ثالثاً، مفهوم «توانایی» محدود به دانش، مهارت یا توانایی هایی نیست که قبلاً توسط یک فرد ایجاد شده است.

ویژگی تمایلات این است که خود آنها هنوز به سمت چیزی سوق داده نشده اند. تمایلات بر روند شکل گیری و توسعه توانایی هایی که در داخل بدن در فرآیند فعالیت و آموزش شکل می گیرد تأثیر می گذارد، اما نه به طور قطعی.

مولفه های اصلی تفاوت های طبیعی در توانایی ها را می توان به موارد زیر نسبت داد: ویژگی های خاص سیستم عصبی، فعالیت شناختی و خود تنظیمی، ویژگی های ساختاری تحلیلگرها. ساخت و ساز مبهم است، آنها تعیین می کنند:

راه های مختلف رشد توانایی ها،

بر سطح موفقیت، سرعت توسعه تأثیر می گذارد.

تعدادی از شرایط بر شکل گیری توانایی ها تأثیر می گذارد. این تجربه، دانش نظری و عملی است. فعالیت فیزیکی و ذهنی مرتبط با تحقق اهداف خاص و مشارکت در انواع مختلف بازی ها، مطالعات، کار؛ مشاهده، حافظه خوب، وضوح تخیل.

توانایی ها، B.M. تپلوف، در حال توسعه دائمی هستند. توانایی هایی که در عمل توسعه نیافته اند به مرور زمان از بین می روند. تنها با پیشرفت مداوم در موسیقی، طراحی، خلاقیت فنی، ریاضیات، می توان توانایی ها را در فعالیت های مربوطه حفظ و توسعه داد.

توانایی ها با قابلیت تعویض، امکانات جبرانی بزرگ مشخص می شوند.

در این رابطه معمولاً بین:

توانایی های عمومی(این گونه ویژگی های شخصیتی فردی که باعث سهولت و بهره وری نسبی در تسلط بر دانش و انجام فعالیت های مختلف می شود).

توانایی های ویژه(سیستمی از ویژگی های شخصیتی که به دستیابی به آن کمک می کند نتایج بالادر هر زمینه ای). توانایی های ویژه به طور ارگانیک با توانایی های عمومی مرتبط است. توانایی های ویژه: ادبی، ریاضی، آموزشی، هنری.

همان توانایی می تواند در درجه توسعه متفاوت باشد.

استعداد - سطح بالایی از توسعه توانایی، ارائه موفقیت برجسته در یک نوع فعالیت خاص. نابغه - بالاترین سطح توسعه توانایی ها، که او را به یک شخصیت برجسته در زمینه فعالیت مربوطه تبدیل می کند.

تعلق به یکی از سه نوع انسانی: "هنرمند"، "تفکر" و "متوسط" (در اصطلاح I.P. Pavlov) - تا حد زیادی ویژگی های توانایی های آنها را تعیین می کند.

غلبه نسبی سیستم سیگنال اول در فعالیت ذهنی یک فرد، نوع هنری، غلبه نسبی سیستم سیگنال دوم - هیاهوی ذهنی، نمایندگی تقریباً برابر آنها - نوع متوسط ​​افراد را مشخص می کند. این تفاوت ها در علم مدرنبا عملکردهای نیمکره چپ (کلامی-منطقی) و راست (تصویری) مغز مرتبط است.

برای نوع هنری، روشنایی تصاویر مشخص است، برای نوع ذهنی - غلبه انتزاعات، ساختارهای منطقی.

ممکن است یک فرد توانایی های متفاوتی داشته باشد، اما یکی از آنها ممکن است مهمتر از دیگران باشد. از سوی دیگر، افراد مختلف توانایی های یکسانی دارند، اما در سطح رشد متفاوت هستند.

1) ویژگی های عمومیتوانایی های انسانی

توانایی ها به عنوان ویژگی های فردی شناخته می شوند که شرایط اجرای موفقیت آمیز یک یا چند فعالیت هستند.

اگر رویکردهای موجود در مطالعه توانایی ها را خلاصه کنیم، می توان آنها را به سه نوع اصلی تقلیل داد. در حالت اول، توانایی ها به عنوان مجموع فرآیندها و حالات ذهنی مختلف درک می شوند. این گسترده ترین و قدیمی ترین تفسیر از اصطلاح "توانایی" است. از دیدگاه رویکرد دوم، توانایی ها به عنوان سطح بالایی از توسعه عمومی و دانش خاص، مهارت ها و توانایی هایی که انجام موفقیت آمیز انواع فعالیت ها توسط فرد را تضمین می کند. این تعریف در روانشناسی قرون XVII-XIX ظاهر شد و پذیرفته شد. و امروزه نسبتا رایج است. رویکرد سوم بر این ادعا استوار است که توانایی‌ها به دانش، مهارت‌ها و توانایی‌ها محدود نمی‌شوند، بلکه کسب سریع، تثبیت و استفاده مؤثر در عمل را تضمین می‌کنند.

در روانشناسی خانگی، مطالعات تجربی توانایی ها اغلب بر اساس رویکرد دوم ساخته می شوند. بزرگترین سهم در توسعه آن توسط دانشمند مشهور داخلی B. M. Teplov انجام شد. او سه ویژگی اصلی مفهوم "توانایی" را به شرح زیر بیان کرد.

اول، توانایی ها به عنوان ویژگی های روانشناختی فردی درک می شوند که یک فرد را از دیگری متمایز می کند. هیچ کس در مورد توانایی ها صحبت نمی کند، جایی که ما در مورد ویژگی هایی صحبت می کنیم که همه مردم در آنها برابر هستند.

ثانیاً توانایی ها به طور کلی به هیچ ویژگی فردی گفته نمی شود، بلکه فقط به آنهایی گفته می شود که به موفقیت در انجام یک فعالیت یا بسیاری از فعالیت ها مربوط می شود.

ثالثاً، مفهوم "توانایی" محدود به دانش، مهارت ها یا توانایی هایی نیست که یک فرد معین قبلاً ایجاد کرده است.

در تمرین روزمره، مفاهیم "توانایی ها" و "مهارت ها" اغلب معادل سازی می شوند، که منجر به نتیجه گیری های اشتباه، به ویژه در تمرین آموزشی می شود. (یک نمونه کلاسیک از این نوع تلاش ناموفق V.I. Surikov است که بعدها هنرمند مشهوری شد برای ورود به آکادمی هنر. اگرچه توانایی های برجسته سوریکوف خیلی زود ظاهر شد، اما او هنوز مهارت ها و توانایی های لازم را در طراحی نداشت. معلمان دانشگاهی از سوریکوف امتناع کردند علاوه بر این، بازرس آکادمی با نگاهی به نقاشی های ارائه شده توسط سوریکوف گفت: "برای چنین نقاشی هایی، حتی نباید از آکادمی عبور کنید." سوریکوف با تسلط بر مهارت های لازم اشتباه خود را با عمل ثابت کرد. در عرض سه ماه، در نتیجه همان معلمان او را شایسته ثبت نام در آکادمی این بار می دانستند).

علیرغم اینکه توانایی ها محدود به دانش، مهارت ها و توانایی ها نیست، این بدان معنا نیست که به هیچ وجه با دانش و مهارت ارتباطی ندارد. سهولت و سرعت کسب دانش، مهارت ها و توانایی ها به توانایی ها بستگی دارد. کسب این دانش و مهارت به نوبه خود به رشد بیشتر توانایی ها کمک می کند، در حالی که فقدان مهارت ها و دانش مناسب ترمزی بر رشد توانایی ها است.

B.M. Teplov معتقد بود توانایی ها نمی توانند وجود داشته باشند مگر در یک روند دائمی توسعه. توانایی‌ای که رشد نمی‌کند و فرد در عمل از آن استفاده نمی‌کند، به مرور زمان از بین می‌رود. فقط به لطف تمرینات مداوم مرتبط با مطالعات سیستماتیک از این قبیل گونه های پیچیدهفعالیت های انسانی مانند موسیقی، خلاقیت فنی و هنری، ریاضیات، ورزش و غیره، ما توانایی های مربوطه را در خودمان پشتیبانی کرده و توسعه می دهیم.

لازم به ذکر است که موفقیت هر فعالیتی به هیچ کدام بستگی ندارد، بلکه به ترکیبی از توانایی های مختلف بستگی دارد و این ترکیب که نتیجه یکسانی را به ارمغان می آورد به طرق مختلف قابل ارائه است. در غیاب تمایلات لازم برای رشد برخی از توانایی ها، کمبود آنها را می توان با رشد بالاتر برخی دیگر جبران کرد. ب.ام. تپلوف نوشت: «یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های روان انسان، امکان جبران بسیار گسترده برخی از ویژگی‌ها توسط دیگران است که در نتیجه ضعف نسبی هر یک از توانایی‌ها به هیچ وجه مستثنی نمی‌شود. امکان انجام موفقیت آمیز حتی چنین فعالیتی که بیشترین ارتباط را با این توانایی دارد. توانایی از دست رفته را می توان در محدوده بسیار وسیعی توسط دیگرانی که در یک فرد خاص توسعه یافته اند جبران کرد.

شناخت توانایی های شما برای ما به ویژه برای انتخاب بهینه یک رشته فعالیت ضروری است. انتخاب یک حرفه یک کار پیچیده و چند بعدی است و اغلب نه تنها برای فارغ التحصیلان مدرسه، بلکه برای بزرگسالان، افراد کاملا بالغ نیز لازم است.

اولاً ، ما از همان اولین تلاش نمی توانیم "در ده نفر برتر قرار بگیریم" ، یعنی در سن هفده سالگی می توانیم با دقت مناسب ترین حرفه را انتخاب کنیم. شاید چنین مواردی استثنا باشد تا قاعده. حداقل، موقعیت‌هایی غیرمعمول نیست که در زمان دریافت دیپلم یا کمی بعد، یک متخصص جوان متوجه می‌شود که انتخابی که انجام داده بسیار ایده‌آل نیست: یک آشنایی واقعی با شغل انتخابی ممکن است نشان دهد که آن شغل مطابق با شرایط نیست. انتظارات، علایق، توانایی های یک فرد.

دوم اینکه ما در جامعه ای نه چندان باثبات زندگی می کنیم. بی ثباتی اقتصادی، تحولات اجتماعی، پیشرفت سریع فناوری - همه اینها دلایلی هستند که اغلب بزرگسالان مجبورند به تغییر حرفه خود فکر کنند. ما اکنون به مشکلات اجتماعی و اقتصادی نخواهیم پرداخت، زیرا این موضوع در حال حاضر بر لبان همه است، اما پیشرفت فنی به ویژه قابل ذکر است.

امروزه، شاید در هر زمینه ای از فعالیت حرفه ای، الزامات جدیدی بر کارکنان تحمیل شود. باید آنچه را که در دوره متوسطه و بالاتر به ما آموزش نداده اند بدانیم و بتوانیم انجام دهیم موسسات آموزشیده پانزده سال پیش به عنوان مثال، تقریباً هر رشته ای حداقل به حداقل سواد رایانه ای نیاز دارد. فن آوری های جدید و استانداردهای کیفی جدید در حال تولید هستند. کارفرمایان بیش از پیش به ویژگی های روانی زیردستان خود توجه می کنند و حتی روش جستجوی جای خالی و ورود به خدمت امروزه تا حد زیادی با آنچه در گذشته نزدیک بود متفاوت است.

مقاله جداگانه ای در مورد انتخاب روانشناختی پرسنل، تمام "مزایا" و "منفی" آن موجود است.

با توجه به موارد فوق، مشکل شناسایی توانایی های خود و انتخاب شایسته و روانشناختی یک حرفه در یک زمان یا زمان دیگر تقریباً برای هر یک از ما مرتبط است. بنابراین، ما به خواننده پیشنهاد می کنیم تا در مورد این موضوعات بحث مفصلی داشته باشد.

توانایی ها چیست؟

مفهوم توانایی ها چهار قرن قبل از ظهور عصر جدید توسط افلاطون وارد علم روح انسان شد. او نوشت که «همه افراد به یک اندازه قادر به انجام وظایف یکسان نیستند. زیرا افراد در توانایی های خود بسیار متفاوت هستند. برخی برای حکومت، برخی دیگر برای کمک و برخی دیگر برای کشاورزی و صنایع دستی به دنیا آمده اند.» به این ترتیب این ایده شکل گرفت که افراد از بدو تولد در توانایی های خود نابرابر هستند، "همانطور که افلاطون استدلال کرد، طبیعت انسان نمی تواند همزمان دو هنر یا دو علم را به خوبی انجام دهد."

منظور روانشناسان امروزی در مفهوم «توانایی» چیست؟

توانایی ها به عنوان ویژگی های روانشناختی فردی یک فرد تعریف می شود که آمادگی او را برای تسلط بر انواع خاصی از فعالیت ها و اجرای موفقیت آمیز آنها بیان می کند.

ما قبلاً در مقالات دیگر خلق و خوی، نوع شخصیت و ویژگی های حوزه عاطفی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم: """، ""، بنابراین در اینجا به تفصیل به این موضوع نخواهیم پرداخت.

چه تفاوتی بین اینها وجود دارد ویژگی های روانییک فرد به عنوان توانایی از کسانی که در بالا نام برده شده است؟

همانطور که در تعریف یو. بنابراین، اول از همه، باید درک کنیم که وقتی از توانایی ها صحبت می کنیم، در مورد ویژگی های خلق و خو صحبت نمی کنیم، نه در مورد برون گرایی / درون گرایی یا سایر ویژگی های گونه شناختی، بلکه در مورد چیزی اساساً متفاوت است.

علاوه بر این، کلمات "آمادگی برای تسلط و انجام انواع خاصی از فعالیت" نیز مهم است. توانایی ها با دانش یا مهارت ها یکسان نیستند: از یک طرف، وجود توانایی ها در برخی مشاغل لزوماً به این معنی نیست که فرد در آن موفق خواهد شد - بیهوده نیست که ما اغلب در مورد توانایی های "تحقق نشده" می شنویم. از سوی دیگر، فرد می تواند دانش عمیقی از تئوری موسیقی داشته باشد، اما بدون توانایی های موسیقایی، نمی تواند به یک مجری عالی تبدیل شود و توانایی شمردن سریع در ذهن به معنای توانایی های ریاضی و بر این اساس، موفقیت در زمینه موسیقی نیست. فعالیت علمی ریاضی

به طور کلی امروزه در علم دو رویکرد اصلی برای درک توانایی ها وجود دارد.

اولین روانشناختی عمومی، به توانایی آشکارسازی هر گونه توانایی انسانی برای انجام هر فعالیتی اشاره دارد. با این رویکرد، دانش و مهارت با توانایی ها نیز مرتبط است. طرفداران این رویکرد در مورد وجود توانایی های کلی فرد - هوش، یادگیری، خلاقیت (توانایی خلاق بودن) صحبت می کنند.

"فرمول توانایی ها" نیز مشتق شده است:

توانایی = موفقیت / دشواری.

یعنی با یک توانایی توسعه نیافته برای نوع خاصی از فعالیت، یک فرد باید تلاش های بسیار زیادی انجام دهد، اما موفقیت ممکن است چندان قابل توجه نباشد. و بالعکس، هرچه موفقیت یک فرد در برخی فعالیت ها آسان تر باشد، توانایی مربوطه او توسعه یافته تر است. اما برای طرفداران این رویکرد اساسی است که همه افراد توانایی های مشترک داشته باشند و اصولاً با تلاش کم و بیش جدی همه می توانند در هر فعالیتی موفق شوند.

رویکرد دوم - متمایز یا روانشناختی فردی به تفاوت توانایی ها در افراد مختلف توجه ویژه ای دارد. نبوغ، توانایی دگرگونی های ذهنی، خلاقیت نه به عنوان ویژگی های ذاتی در همه افراد، بلکه دقیقاً ویژگی های متمایز کنندهافراد توانمند

حامیان این رویکرد از کاهش توانایی ها به آموزش دریافت شده، نتیجه آموزش امتناع می ورزند و تشخیص می دهند که یک فرد دارای پیش نیازهای درونی و "طبیعی" برای تسلط موفقیت آمیز بر یک فعالیت خاص است.

به عنوان مثال، مخترع مشهور جهان، ادیسون، خودآموخته بود، که حتی قوانین ابتدایی مهندسی برق را نمی دانست. این به مانعی برای او تبدیل نشد و استعداد فردی به او اجازه داد تا به موفقیت بی سابقه ای در اختراع دست یابد.

در تفاوت‌های این دو رویکرد، دوباره با یکی از رایج‌ترین پرسش‌های روان‌شناسی مواجه می‌شویم: چه چیزی در انسان از طبیعت سرچشمه می‌گیرد و چه چیزی از تربیت؟ بیایید نگاهی دقیق تر به چگونگی این موضوع در ضمیمه مهارت ها بیاندازیم.

مادرزادی یا اکتسابی؟

با توجه به توانایی ها، این سوال همیشه هیجان انگیز بوده است. از این گذشته ، بسیاری از موارد به وجود یا عدم وجود توانایی ها در زندگی هر شخص بستگی دارد. مشکل توانایی ها نه تنها برای روانشناسان، بلکه برای معلمان نیز بسیار مهم است. علاوه بر این، در مقاطعی از تاریخ، این مشکل اهمیت اجتماعی و ایدئولوژیکی پیدا کرد.

پس آیا ما توانایی ها را به ارث می بریم یا در طول زندگی ما تحت تأثیر تربیت و آموزش شکل گرفته اند؟

در طول تاریخ روان‌شناسی، محققان پاسخ‌های گوناگون، گاهی کاملاً متضاد، به این سؤال داده‌اند.

در نیمه دوم قرن نوزدهم، دانشمندان علوم طبیعی تحت تأثیر نظریه تکامل چارلز داروین قرار گرفتند و مجذوب آنها شدند. در حال حاضر بحث در مورد نقاط قوت و ضعف این نظریه منطقی نیست، اما قابل انکار نیست که اندیشه های داروینی تأثیر زیادی بر توسعه همه علوم انسانی داشته است. این به طور کامل در مورد روانشناسی صدق می کند. بنابراین، یکی از سرسخت ترین حامیان داروینیسم، دانشمند-دانشنامه نویس بریتانیایی سر فرانسیس گالتون، به نوعی بنیانگذار مطالعه روانشناختی توانایی ها شد.

این دقیقاً مشکل وراثت‌پذیری/ رشد درون حیاتی نبوغ بود که در مرکز توجه او قرار داشت و دو اثر معروف او عناوین بسیار آشکاری دارند: «نابغه‌های ارثی» و «دانشمندان انگلیسی: طبیعت و آموزش».

به گفته گالتون، توانایی ها (که اول از همه به آنها علاقه مند بود هوش) صفات فردی هستند که برای بقا مفید هستند. طبق اصل داروینی انتخاب طبیعیهوش که تضمین کننده بهترین انطباق فرد با شرایط محیطی است، مانند بسیاری از ویژگی های فیزیکی به ارث می رسد.

گالتون با شور و شوق حقایقی را جمع آوری کرد که موروثی بودن هوش را تأیید می کرد و با استفاده از روش های آماری، شواهدی را تدوین کرد که نشان می دهد نبوغ و توانایی های ویژه در زمینه های خاص (مثلاً توانایی مطالعه برخی علوم) در خانواده ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. به دنبال گالتون، دانشمندان دیگری به تحقیق در مورد وراثت پذیری توانایی ها، استعدادها و نبوغ علاقه مند شدند.

شواهد اصلی طرفداران این دیدگاه که براساس آن این ویژگی های فردی توسط وراثت تعیین می شود به شرح زیر است:اول از همه، اغلب اشاره می شود که توانایی ها معمولاً در کودکان خیلی زود خود را نشان می دهند - در سنی که آنها به سادگی زمان تشکیل تحت تأثیر تربیت را نداشتند، اما فقط می توانستند به ارث برده شوند. در واقع، استعدادهای موتسارت در موسیقی زمانی که این نابغه تنها سه سال داشت شناخته شد و ریاضیدان معروف ویلهلم گاوس شروع به نشان دادن توانایی های ریاضی خارق العاده کرد، زیرا تنها یک سال از او بزرگتر بود. هنرمندان برجسته روسی ای. رپین و وی.

استدلال قانع‌کننده‌تر وجود سلسله‌های حرفه‌ای است: این اثبات دقیقاً به تحقیقات سر فرانسیس گالتون برمی‌گردد، که در تحقیقات خود نمونه‌های زیادی از چنین خانواده‌هایی را جمع‌آوری کرد که در آنها استعداد، نمایندگان نسل‌های زیادی را متمایز می‌کرد. (در واقع، او خود تأیید خوبی برای این پدیده بود، با توجه به اینکه چارلز داروین، که برای او به عنوان یک دانشمند اهمیت زیادی داشت، او بود. عمو زاده، پدربزرگ مشترک آنها پزشک، شاعر و فیلسوف مشهور اراسموس داروین بود و در واقع این خانواده بزرگ و بزرگ، افراد با استعداد و بدون شک استعدادهای فکری زیادی را به جهان هدیه داد.)

در واقع، همه ما نمونه هایی از چنین سلسله هایی را می شناسیم: باخز نوازندگان، سلسله بازیگری سامویلوف ها، هنرمندان و معماران بریولوف، سلسله های سیرک معروف - کیو، دوروف، زاپاشنیس. سلسله‌هایی از زیست‌شناسان و ریاضی‌دانان، سرمایه‌داران و فیلولوژیست‌ها وجود دارند، و در مورد سلسله‌های پزشکی چیزی برای گفتن وجود ندارد - گاهی اوقات به نظر می‌رسد که حرفه پزشک واقعاً موروثی است، مانند رنگ چشم و شکل بینی.

علاوه بر انباشت و برخی پردازش های آماری چنین داده هایی، روانشناسان، البته، مطالعات ویژه ای در مورد به ارث بردن توانایی های خاص انجام دادند (و در حال انجام هستند). بنابراین، Yu. B. Gippenreiter مثالی از یکی از این نوع کارها را ارائه می دهد: محققان توانایی های موسیقایی کودکان را مطالعه کردند و آنها را با توانایی های مربوط به والدین آنها مقایسه کردند.

نتایج اصلی مطالعه به شرح زیر بود:

والدین/کودکان موسیقایی تلفظ شده فقدان کامل موسیقایی

هر دو موزیکال هستند 85% 7%

هر دو موزیکال نیستند 25% 58%

در نگاه اول، یافته‌ها، مانند همه چیزهایی که در مورد سلسله‌های حرفه‌ای می‌دانیم، از این ایده پشتیبانی می‌کند که توانایی‌ها ارثی هستند. اما در حال حاضر یک نگاه دوم، کمی متفکرانه تر برای شک در این کافی است.

به راستی آیا در همه این موارد می توان تأثیر محیط و شرایط تربیت و رشد و تربیت را حذف کرد؟

از این گذشته، کاملاً بدیهی است که در یک خانواده موسیقیایی کودک از بدو تولد با موسیقی احاطه شده است و به احتمال زیاد می توان فرض کرد که والدین نوازنده توجه ویژه ای به رشد موسیقی کودک خود دارند. همین امر در مورد همه سلسله های دیگر صدق می کند: به موجب سنت های خانوادگییا صرفاً به دلیل تمایلات و علایق شخصی خود، والدین شرایطی را برای کودک ایجاد می کنند تا توانایی های "خانوادگی" را در خود پرورش دهد. به زبان ساده، آنها قبل از هر چیز چیزی را که خودشان بهتر می دانند به کودک می آموزند.

در نتیجه، داده‌هایی مانند آنچه در بالا در مورد «وراثت‌پذیری» توانایی‌ها وجود دارد، نه تنها نقش ژنتیکی، بلکه نقش محیطی را نیز منعکس می‌کند: تأثیر وراثت و شرایط رشد.

برای بررسی مشکلات وراثت‌پذیری کسب برخی ویژگی‌های روان‌شناختی، روش دوقلو قابل اعتمادتر است. در اینجا، خود طبیعت به ملاقات محققان می رود و مواد منحصر به فردی را برای کار در اختیار آنها قرار می دهد. به هر حال، دوقلوهای همسان مجموعه ای از ژن های کاملاً یکسان دارند. بنابراین، می توان مثلاً مقایسه کرد که کودکان با شرایط رشدی یکسان، اما مواد ارثی تا حدودی متفاوت (فقط برادران و خواهران) و کودکانی که هم از نظر شرایط محیطی و هم از نظر وراثت یکسان هستند، از برخی جهات چقدر شبیه هم هستند.

گزینه دیگر مطالعه دوقلوهای همسان است که در شرایط مختلف رشد می کنند (که برای مثال در موارد طلاق والدین با جدایی فرزندان، زمانی که دوقلوها در خانواده های مختلف به فرزندی قبول می شوند اتفاق می افتد).

"مطالعات دوقلو" تا حدی پیش نیازهای ژنتیکی توانایی ها را تایید می کند: دوقلوهای همسان در سطح توانایی های خاص شباهت بسیار بیشتری نسبت به برادران و خواهران "نابرابر" نشان می دهند. علاوه بر این، حتی دوقلوهایی که در سنین بسیار پایین از هم جدا شده اند، و در شرایط بسیار متفاوتی بزرگ شده اند، هنوز از بسیاری جهات شباهت قابل توجهی از خود نشان می دهند (ما به طور خاص در مورد شدت توانایی های خاص صحبت می کنیم).

بسیاری، اما دور از همه. علاوه بر این، حتی دوقلوهایی که در یک خانواده زندگی می کنند، هنوز توانایی های یکسانی ندارند. بنابراین می توان یک نتیجه اولیه گرفت: وراثت در شکل گیری توانایی ها نقش دارد، اما تاکنون نمی توانیم بگوییم کدام یک.

اکنون اجازه دهید به شواهد مخالفان - حامیان این ایده نگاه کنیم که بر اساس آنها محیط نقش تعیین کننده ای در رشد توانایی ها - شرایط زندگی، ویژگی های آموزش و پرورش دارد.

بیایید با غیر دقیق، اما بسیار شروع کنیم نمونه های خوب- دستاوردهای معلمان بزرگ، که گاهی اوقات مجموعه های واقعی دانش آموزان با استعداد را در اطراف خود جمع می کنند، که بسیار یادآور سلسله های حرفه ای است، اما آنها نه بر اساس کار ژن ها، بلکه بر اساس کار خود معلمان است.

یکی از این استادان بی نظیر شینیچی سوزوکی، نوازنده-معلم ژاپنی بود. فرض اصلی او این بود که هر کودکی با استعداد است. استعداد ارثی نیست، بالقوه ذاتی هر کودکی است. افشای توانایی های بالقوه فقط به محیطی بستگی دارد که کودک در آن رشد می کند و رشد می کند.

"در مورد تمایلات ذاتی یا وراثت، من متقاعد شده ام که فقط ویژگی های فیزیولوژیکی ارگانیسم ارثی است. از لحظه تولد، همه چیز دیگر فقط به تأثیر روانی که بر کودک می گذارد بستگی دارد. محیط. فقط این همه توانایی ها و استعدادهای او را تعیین می کند "(شینیچی سوزوکی).

سوزوکی به کودکان بسیار خردسال (3-4 ساله) نواختن ویولن را آموزش داد: نه چند ده، بلکه چند هزار نفر از شاگردانش در کنسرت‌ها جمع شدند! تنها تعداد انگشت شماری از آنها تبدیل به نوازندگان واقعاً برجسته شدند (یعنی بیشتر از میانگین نوازندگان بسیار با استعداد در بین مردم عادی) - اما معلوم شد که همه شاگردان سوزوکی قادر به یادگیری نواختن ویولن هستند و از آن لذت زیادی می برند.

گوش برای موسیقی اغلب یک توانایی کاملا ارثی در نظر گرفته می شود: از بدو تولد وجود دارد یا وجود ندارد. سوزوکی دیدگاه بسیار متفاوتی داشت: او کاملاً معتقد بود که شنوایی در هر کودکی قابل رشد است. شما می توانید اعتراض کنید: مطمئناً یا از تجربه خود یا از تجربه آشنایان می دانید - والدین ناشنوا معمولاً همان فرزندان را دارند. آیا این وراثت نیست؟

به گفته شینیچی سوزوکی، مشکل در وراثت نیست، بلکه در تجربه ای است که کودک به دست آورده است. چه زمانی مشخص می شود که او ظاهراً گوش موسیقی ندارد؟ اولین آن سه یا چهار سال است، اما معمولاً بعد از آن، در شش یا هفت سالگی، زمانی که او را به یک مدرسه موسیقی می آورند. اما بالاخره در این زمان او قبلاً موفق شده بود چیزهای زیادی بیاموزد - از جمله ... غیر موسیقیایی.

سوزوکی آن را اینگونه توضیح داد: کودک از بدو تولد به نحوه آواز خواندن مادرش گوش می دهد (و همه مادران حداقل هر از گاهی برای فرزندشان آهنگ می خوانند). و اگر مادر نادرست آواز بخواند، کودک دقیقاً چنین ملودی های دروغین را به خاطر می آورد. به هر حال، معلم ژاپنی این را یکی از شواهدی می داند که هر کودکی شنوایی بسیار دقیقی دارد! از این گذشته ، کودک هنوز موفق شد ملودی را دقیقاً همانطور که توسط مادر اجرا می شد به خاطر بسپارد و بازتولید کند. به عبارت دیگر آواز خواندن را بدون لحن آموخت. و وراثت در اینجا نقشی ندارد.

علاوه بر این، فکر سوزوکی به این نتیجه منتهی شد: اگر کودکی یاد گرفته باشد که غیرموسیقی باشد، آموزش مجدد به او، یعنی پرورش توانایی های موسیقی در او کاملاً امکان پذیر است. و سوزوکی در واقع تکنیکی را توسعه داد که به وسیله آن تقریباً صد در صد موفقیت در رشد شنوایی در کودکان والدین غیرموسیقی به دست آورد.

اگر کار معلمان برجسته هنوز هم نمونه‌های منحصربه‌فردی است و نمی‌توان آنها را به عنوان شواهد علمی دقیق در نظر گرفت، پس نمونه‌های رایج‌تری از رشد توانایی‌ها در طول عمر وجود دارد. از این نظر، مطالعات فرهنگ های مختلف، مطالب بسیار غنی را ارائه می دهد. مشخص است که نمایندگان برخی از فرهنگ ها گاهی اوقات (به طور گسترده) برخی از ویژگی های خاص دارند - می توان فرض کرد که این توانایی ها به دلیل برخی شرایط بیرونی به طور فعال در هر فرد از یک فرهنگ خاص توسعه می یابد.

برای مثال، اجازه دهید به کار Yu. B. Gippenreiter بپردازیم. او به همراه O. V. Ovchinnikova و تحت هدایت یک روانشناس برجسته A. N. Leontiev ، شنوایی زیر زبان (که به هر حال اساس توانایی های موسیقی است) را مطالعه کرد. نتایج بسیار جالبی به دست آمد. محققان دریافته اند که تقریباً از هر سه بزرگسال روس، یک نفر به هیچ وجه شنوایی زیر و بمی ندارد. اما همه ویتنامی هایی که در این مطالعه شرکت کردند معلوم شد که صاحب زمین مطلق هستند!

دانشمندان این تفاوت چشمگیر را با این واقعیت توضیح می دهند که زبان های روسی و ویتنامی اساساً متفاوت هستند: یکی یک زبان زنگی است و دیگری یک زبان آهنگی (درست مانند، به عنوان مثال، چینی). زبان تونال چیست؟ زبانی است که در آن معنای کلمات گفته شده، از جمله، با زیر و بمی صدا تعیین می شود. واضح است که در زبان مادری ما چنین عملکردی وجود ندارد: صداهای تلفظ شده در تن صدا متفاوت هستند. بنابراین ، هر ویتنامی "مجبور" است که از همان سال اول زندگی ، در فرآیند تسلط بر گفتار ، توانایی های موسیقی (به ویژه شنوایی زیر) را توسعه دهد. یک کودک روسی زبان (یا اوکراینی زبان) چنین آموزش اجباری را دریافت نمی کند.

علاوه بر مطالعات متعدد در مورد توانایی‌ها در انسان، روانشناسان اغلب از داده‌های به‌دست‌آمده در آزمایش‌های روی حیوانات در بحث‌های خود در مورد توانایی‌های ذاتی و اکتسابی استفاده می‌کنند. و در اینجا طرفداران هر دو دیدگاه می توانند مدرکی دال بر بی گناهی خود بیابند! در اینجا فقط چند نمونه آورده شده است.

آزمایش 1 موش های آزمایشگاهی برای یافتن راهی برای خروج از پیچ و خم آموزش داده شدند. پس از مشاهده رفتار حیوانات، آزمایش‌کنندگان موفق‌ترین موش‌ها ("هوشمندترین") را انتخاب کردند و "احمق‌ترین" حیوانات که کندتر از دیگران بودند، با این کار کنار آمدند، به گروه دیگری اختصاص یافتند. علاوه بر این، حیوانات در هر گروه از هم عبور کردند، بنابراین خط "هوشمند" و خط موش "احمق" استنتاج شد. پس از چندین نسل، تفاوت بین موفقیت حیوانات "توانا" و "ناتوان" به ابعاد بسیار چشمگیری رسید. بنابراین، نشان داده شده است که استعداد ژنتیکی برای یادگیری موفق وجود دارد و می تواند از نسلی به نسل دیگر انباشته شود.

آزمایش 2 توله‌های موش‌های صحرایی متعلق به یک خانواده «هوشمند» که به‌طور مصنوعی پرورش داده شده‌اند، در محیطی بسیار فقیر از محرک بزرگ شده‌اند. آنها هیچ تصوری نداشتند، فرصتی برای یادگیری چیزی، فعالیت فعالانه نداشتند. دوم، برعکس، توله های موش از خط "احمقانه" یک محیط غنی و در حال توسعه برای توسعه ایجاد کردند. پس از بزرگ شدن موش ها، آنها را در پیچ و خم قرار دادند و موفقیت عبور آن ارزیابی شد. این بار، نتایج موش‌های «هوشمند» که در محیطی فرسوده پرورش یافته بودند، به اندازه نتایج حیوانات «احمق» از اولین آزمایش پایین بود. موفقیت موش های ابتدائی "احمق" که داشتند شرایط خوبتوسعه، قابل مقایسه با شاخص های موش های "هوشمند" از آزمایش بود.

بر اساس تمام حقایق توصیف شده (و البته تعداد زیادی از موارد دیگر که توسط دانشمندان طی قرن ها مشاهدات و آزمایشات، مطالعات توانایی ها در انسان و حیوانات به دست آمده است)، می توان نتیجه گیری زیر را داشت: "عوامل محیطی وزنی متناسب دارند. با عامل وراثت، و گاه می تواند اثر دومی را به طور کامل جبران یا برعکس خنثی کند.

اما چگونه حرفه "خود" را درست انتخاب کنید، مقاله را بخوانید " راهنمایی شغلی - چگونه در انتخاب حرفه اشتباه نکنیم؟". از دست نده.


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه