31.12.2020

روز خود را به انگلیسی توصیف کنید. یک روز واقعی در زندگی من. ویدئو در مورد مقاله درباره روز من


من قصد دارم از روز کاری خود برای شما بگویم. اول از همه بگذارید خودم را معرفی کنم ، من لئونید هستم. من یک دانش آموز از فرم 6 هستم. من در مدرسه شماره 4 آپاتیتی درس می خوانم.

صبح ... ساعت هفت بلند می شوم. یک ساعت صبح ارزش دو شب است. خوشحالم که خانواده ام را در آشپزخانه دیدم. پدر و مادرم من را دوست دارند و همیشه فکر می کنند. خانه من قلعه من است. پشت میز می نشینیم و صبحانه را با هم می خوریم. خانواده من بهترین هستند. عاشقشم. هر پرنده ای لانه خود را دوست دارد. خانواده من ضرب المثل های مختلف را دوست دارند و ما از آنها در زندگی روزمره خود استفاده می کنیم. گاهی اوقات ما در خانواده ام کمی مشکل داریم ، اما هیچ کس در مورد آن نمی داند. ملافه های کثیف خود را در انظار عمومی شستشو ندهید.

طبق معمول فرنی و میوه می خوریم. بیشتر از همه من سیب را ترجیح می دهم. مادر همیشه می گوید: "یک سیب در روز دکتر را دور نگه می دارد". بعد از صبحانه ام به مدرسه می روم. بزرگ و خوب است. من در بسیاری از موضوعات مهارت دارم. من فکر می کنم "دانش قدرت است". من معمولاً 5-6 درس دارم. هر درس 45 دقیقه طول می کشد. به همین دلیل ما بین درس ها فاصله داریم. اما شما می دانید - تجارت قبل از لذت. موضوع مورد علاقه من ادبیات است. من علاقه مند به خواندن هستم خواندن یک انسان کامل را ایجاد می کند. همچنین من علاقه زیادی به ورزش دارم. بعد از درس هایم به باشگاه بدنسازی می روم. ریچارد استیل گفت: "خواندن برای ذهن چیست که برای بدن ورزش است".

عصر ... من به عنوان یک دانش آموز خوب کارهای خانه ام را انجام می دهم. دقیقاً ساعت 8 شام داریم. و در همان زمان پدرم به خانه برمی گردد. وقت شناسي ادب پادشاهان است. سر سفره خانواده می خوریم و از آخرین روز خود صحبت می کنیم. من چنین ساعاتی را دوست دارم. در شرق یا غرب ، خانه بهترین است.

ساعت 10 می خوابم. زود خوابیدن و زود بلند شدن ، انسان را سالم ، ثروتمند و خردمند می کند.

امیدوارم داستان من را دوست داشته باشید ، شاید جالب نباشد ، اما روز واقعی زندگی من است.

انتقال:

من قصد دارم از روز کاری خود برای شما بگویم. اول از همه ، بگذارید خودم را معرفی کنم ، من لئونیداس هستم. من دانش آموز کلاس 6 هستم. من در مدرسه شماره 4 آپاتیتی درس می خوانم.

صبح …. ساعت هفت بلند می شوم. یک ساعت صبح مثل ساعت دو شب است. خوشحالم که خانواده ام را در آشپزخانه می بینم. پدر و مادرم مرا دوست دارند و همیشه از من حمایت می کنند. خانه من قلعه من است. پشت میز می نشینیم و با هم صبحانه می خوریم. خانواده من بهترین هستند. من عاشقش هستم هر پرنده ای لانه خود را ستایش می کند. خانواده من مثل های مختلف را دوست دارند و ما هر روز از آنها در زندگی خود استفاده می کنیم. گاهی اوقات ما در خانواده مشکلات کوچکی داریم ، اما هیچ کس در مورد آن چیزی نمی داند. پارچه های کثیف را در مکان های عمومی شستشو ندهید

ما معمولاً بلغور جو دوسر و میوه می خوریم. بیشتر از همه من عاشق سیب هستم. مادر همیشه می گوید که "یک سیب در روز کافی است که فرد بیمار نشود". بعد از صبحانه به مدرسه می روم. او بزرگ و خوب است. من در بسیاری از دروس دانش آموز خوبی هستم. من فکر می کنم "دانش قدرت است". من معمولاً 5-6 درس دارم. هر درس 45 دقیقه طول می کشد. و البته ما بین درس ها فاصله داریم. اما می دانید - زمان یک ساعت تفریح \u200b\u200bاست. موضوع مورد علاقه من ادبیات است. من عاشق خواندن هستم. خواندن انسان را پر می كند. همچنین من عاشق ورزش هستم. بعد از مدرسه به سالن بدنسازی مدرسه می روم. ریچارد استیل گفت كه "خواندن برای ذهن است ، و تمرینات قدرتی برای بدن است."

عصر ... به عنوان یک دانش آموز خوب ، تکالیف خود را انجام می دهم. ساعت 8 تند شام می خوریم. و در همان زمان ، پدر من در حال بازگشت به خانه است. دقت - ادب پادشاهان. سر سفره خانواده ، غذا می خوریم و درباره روز صحبت می کنیم. من این ساعت را دوست دارم. مهمان بودن خوب است اما در خانه بودن بهتر است.

ساعت 10 می خوابم. زود خوابیدن و زود بیدار شدن - این باعث می شود فرد سالم ، ثروتمند و خردمند باشد.

امیدوارم داستان من را دوست داشته باشید ، شاید جالب نباشد ، اما این یک روز واقعی در زندگی من است.

گودین لئونید

ترکیب "روز من"

من معمولاً ساعت 7 بلند می شوم. البته برای من خیلی زود است. شما می توانید بگویید "چرا؟ "من پاسخ خواهم داد:" من خیلی دوست دارم بخوابم ، و معمولاً خیلی دیر می خوابم. بنابراین ساعت 7 احساس خواب آلودگی می کنم. به همین دلیل یک فنجان قهوه غلیظ می نوشم تا زودتر بیدار شوم. بعد از یک فنجان قهوه من معمولاً دوش می گیرم. بریس های تازه دوش گرفته تا. بعد لباس میپوشم. کمد لباسم را باز می کنم و آنچه امروز می خواهم بپوشم را انتخاب می کنم. وقتش رسیده ، عجله دارم. اما سعی می کنم میان وعده ای (ساندویچ ، تخم مرغ ، فرنی و ...) داشته باشم. من باید ساعت 8.30 در مدرسه (دانشگاه) باشم. دور می شوم و به ایستگاه اتوبوس می روم. من معمولاً با اتوبوس به مدرسه (دانشگاه) می روم. (من با پای پیاده به مدرسه (دانشگاه) می روم.)

بنابراین من در مدرسه (دانشگاه) هستم. من معمولاً 6 درس دارم (4 کلاس). من دوست دارم درس بخوانم ، اما گاهی اوقات کسل کننده است. من بیشتر فردی خلاق هستم ، اما نمی توانم شخصیت خود را در مدرسه (دانشگاه) ابراز کنم. به همین دلیل از دوره ها و فعالیت های اضافی بازدید می کنم. هفته ای سه بار به مدرسه موسیقی می روم. من مایلم به موزیک گوش بدهم. در مدرسه (دانشگاه) من معمولاً یک شام می خورم. من به غذاخوری schhol (دانشگاه) ما می روم. غذای خیلی خوشمزه ای در آن است.

ساعت 5-6 دوست دارم با دوستانم بازی کنم. ما معمولاً به پیاده روی می رویم. ما پارک های مختلف را دوست داریم. گاهی اوقات ما فیلم تماشا می کنیم ، بازی های رایانه ای انجام می دهیم و آخرین اخبار را بحث می کنیم.

عصرها معمولاً تکالیفم را انجام می دهم. گاهی اوقات من تا آخر شب تکالیف را انجام می دهم. و سپس به رختخواب می روم. اما بعضی روزها سعی می کنم قبل از خواب استراحت کنم.

و بدون شک من به دنبال یک معادله هستم. آخر هفته برای همه دانش آموزان و دانشجویان یک زمان شگفت انگیز است. زمان استراحت خوب است. سعی می کنم با تمام قدرت و آرامش آرام باشم.

در اینجا چند کلمه از برنامه روزمره آورده شده است که می توانید به مقاله خود اضافه کنید:

موضوع "روز من" - ترجمه

من معمولاً ساعت 7 صبح بیدار می شوم. این بدون شک برای من خیلی زود است. ممکن است بپرسید "چرا زود است؟" من پاسخ خواهم داد: "من عاشق خواب زیاد هستم و معمولاً خیلی دیر به رختخواب می روم." بنابراین ، ساعت 7 صبح خوابم می برد. در همین راستا ، یک فنجان قهوه قوی می نوشم تا سریعتر بیدار شوم. بعد از قهوه ، من معمولا دوش می گیرم. یک دوش خنک باعث نشاط می شود. بعد لباس میپوشم. کمد را باز می کنم و آنچه را می خواهم امروز بپوشم انتخاب می کنم. دیر شده ، عجله دارم. اما من سعی می کنم چیزی (ساندویچ ، تخم مرغ ، فرنی و غیره) بخورم. در مدرسه (دانشگاه) لازم است ساعت 8.30 باشم. از خانه خارج می شوم و به ایستگاه اتوبوس می روم. من معمولاً با اتوبوس به مدرسه (دانشگاه) می روم. (پیاده به سمت مدرسه (دانشگاه) می روم).

بنابراین من در مدرسه (دانشگاه) هستم. من معمولاً 6 درس (4 سخنرانی) دارم. من عاشق یادگیری هستم ، اما یادگیری گاهی کسل کننده است. من کاملا فردی خلاق هستم ، بنابراین در کلاسهای اضافی شرکت می کنم. هفته ای سه روز به مدرسه موسیقی می روم. من عاشق گوش دادن به موسیقی هستم. در مدرسه (دانشگاه) ناهار می خورم. ناهار را در سفره خانه مدرسه (دانشگاه) می خورم. آنها در آنجا کاملاً خوشمزه طبخ می کنند.

ساعت 5-6 دوست دارم با دوستانم بیرون بروم. ما معمولاً جایی برای پیاده روی می رویم. ما پارک های مختلف را دوست داریم. گاهی اوقات ما فیلم می بینیم ، بازی های رایانه ای انجام می دهیم یا آخرین اخبار را بحث می کنیم.

عصرها معمولاً تکالیفم را انجام می دهم. گاهی اوقات من تا آخر شب تکالیف خود را انجام می دهم. و بعد میرم بخوابم. اما روزهایی هست که قبل از خواب استراحت می کنم.

و من قطعاً منتظر تعطیلات آخر هفته هستم. آخر هفته ها زمان خوبی برای همه دانش آموزان و دانشجویان است. وقت استراحت خوب است. سعی می کنم کمال آرامش را داشته باشم!

** اگر موضوع مقاله شما در سایت نیست ، در نظرات بنویسید - و به زودی ظاهر می شود!

برنامه روزمره من خیلی زود ، ساعت 6 صبح شروع می شود. بلند می شوم و بیرون می روم تا کمی ورزش کنم یا دوچرخه سواری کنم. وقتی کارم را تمام کردم به خانه می روم ، دوش می گیرم و لباس می پوشم. لباس و کیفم از شب قبل همیشه آماده است.

سپس من به طور کلی یک فنجان قهوه درست می کنم ، صندوق ورودی ایمیل خود را بررسی می کنم و نگاهی می اندازم به اخبار موجود در اینترنت. صبحانه ام را می خورم. گاهی اوقات بیش از حد می خوابم و اگر چنین است - صبحانه خود را کنار می گذارم و به سرعت به دانشگاه می شوم. ساعت 8 و نیم از منزل خارج می شوم ، سوار اتوبوس می شوم و در ساعت 8.50 به طور عادی به دانشگاه می رسم ، زیرا در این راه هیچ ترافیکی وجود ندارد. سخنرانی ها از 9 صبح شروع می شود ، بنابراین من وقت دارم تا با همکارانم صحبت کنم- دانش آموزان. من فضای دانشگاهم را دوست دارم: معلمان خونسرد هستند و من با دوستانم در آنجا ملاقات می کنم. ساعت 2 برای ناهار به غذاخوری دانشگاه خود می رویم. من معمولاً حدود ساعت 4 بعد از ظهر درسم را تمام می کنم. اگرچه گاهی اوقات برای انجام تحقیقات آزمایشگاهی یا کار در کتابخانه نیاز به تأخیر داریم. سپس به خانه می روم ، برای خودم یک شام درست می کنم ، لپ تاپم را روشن می کنم و در شبکه گشت می زنم. اگر در دوره های آزادم در دانشگاه موفق به انجام آن نشدم ، تکالیف خود را انجام می دهم. همچنین سعی می کنم هر عصر کمی بخوانم. تقریباً نیمه شب می خوابم. آن روز معمولی من است.

بهترین قسمت روز من غروبی است که شام \u200b\u200bخود را می خورم ، تلویزیون می بینم ، بازی های رایانه ای انجام می دهم یا با دوستانم بیرون می روم ، در یک بار ورزشی به تماشای فوتبال می پردازم و بعد از یک روز شلوغ آرام می گیرم. این زمان مورد علاقه من در روز است.

انتقال

روز هفته من خیلی زود ، ساعت 6 صبح شروع می شود. برای برخی از تمرینات بدنی یا دوچرخه سواری بلند می شوم و به بیرون می روم. کارم که تمام شد ، به خانه می روم ، دوش می گیرم و لباس می پوشم. لباس و کیف من همیشه از عصر گذشته آماده است. سپس معمولاً یک فنجان قهوه درست می کنم ، ایمیلم را چک می کنم و اخبار را به صورت آنلاین بررسی می کنم. من صبحانه میخورم. گاهی اوقات می توانم بیش از حد بخوابم و سپس صبحانه را کنار می گذارم و به دانشگاه می دوم. ساعت هشت و نیم از خانه خارج می شوم ، سوار اتوبوس می شوم و معمولاً ساعت 8:50 صبح به دانشگاه می رسم ، زیرا در این راه هیچ ترافیکی وجود ندارد. سخنرانی ها از ساعت 9 صبح شروع می شود ، بنابراین من وقت کافی برای گفتگو با دانشجویان دیگر دارم. من فضای دانشگاه را دوست دارم: معلمان آنجا عالی هستند و من همچنین در آنجا با دوستانم ملاقات می کنم. ساعت 2 برای صرف ناهار در کافه تریای دانشگاه می رویم. من معمولاً حدود 4 ساعت درسم را تمام می کنم. اگرچه گاهی اوقات برای انجام کارهای آزمایشگاهی یا نشستن در کتابخانه مجبوریم دیر بمانیم. سپس به خانه می رانم ، برای خودم شام درست می کنم ، کامپیوترم را روشن می کنم و در اینترنت گشت و گذار می کنم. اگر نتوانستم در دانشگاه "پنجره" های رایگان را انجام دهم ، تکالیف خود را انجام می دهم. همچنین سعی می کنم هر شب کمی بخوانم. حوالی نیمه شب می خوابم. این روز معمولی من است.

بهترین قسمت روز من غروبی است که شام \u200b\u200bمی خورم ، تلویزیون می بینم ، با کامپیوتر بازی می کنم یا با دوستانم بیرون می روم ، در میله ورزشی فوتبال تماشا می کنم و بعد از یک روز شلوغ آرام می گیرم. این زمان مورد علاقه من در روز است.

در رتبه بندی محبوب ترین موضوعات به زبان انگلیسی ، داستان مربوط به روز کاری بعد از داستان مربوط به خود شما ، مقام دوم افتخاری را به خود اختصاص می دهد. در یکی از مقالات قبلی ما نحوه ساختن را فهمیدیم ، اکنون می خواهیم نکات مفیدی در مورد چگونگی نوشتن داستانی درباره روز کاری خود به شما ارائه دهیم.

خودتان با ساختن یک داستان ، آن را بهتر از یک داستان کپی شده از جایی به یاد می آورید. علاوه بر این ، شما قطعاً از فرهنگ لغت استفاده خواهید کرد ، به لطف آن واژگان خود را گسترش خواهید داد. و البته ، کار با کیفیت بالا که به طور مستقل انجام می شود لذت زیادی را به همراه دارد.

مهمترین قانون این مبحث استفاده از زمان است ، زیرا درمورد اقدامات مداوم و عادی که روز به روز تکرار می شوند صحبت خواهید کرد. اگر درمورد خودتان صحبت می کنید ، دیگر نیازی به افزودن پایان به فعل نیست. شما به زمان های دیگر نیازی ندارید: گذشته ، آینده. همچنین ممکن است گردش مالی لازم باشد.

قانون دوم - فراموش نکنید که زمان را مشخص کنید: معمولاً چه زمانی این یا آن عمل را انجام می دهید. اگر فراموش کرده اید که چگونه زمان را به انگلیسی نشان دهید ، توصیه می کنیم مقاله را دوباره بخوانید. و یک نکته مهم دیگر -. از آنجا که داستان شما مبتنی بر اقدامات آشنا است ، تهیه آن با قید اضافی نخواهد بود. همیشه ، معمولاً ، گاهی اوقات ، هر روز و غیره. اما در این کار زیاده روی نکنید و به یاد داشته باشید که ترتیب کلمات را در جمله حفظ کنید.

برای منسجم نگه داشتن داستان خود ، عبارات و عباراتی مانند:

بعد از آن ... - بعد از آن...

سپس ...- سپس...

بعد از صبحانه / ناهار / شام ... - بعد از صبحانه / ناهار / شام ...

وقتی روز کاری من تمام شد ... - وقتی روز کاری من تمام می شود ...

داستانی درباره یک روز کاری معمولاً با شرح روال صبح شروع می شود:

بیدار شدن - بیدار شو

بلند شو - از تخت بلند شدن

لباس بپوش - لباس

انجام تمرینات- انجام تمرینات

برو پارک دویدن - برای دویدن بروید

دوش گرفتن

تراشیدن - تراشیدن

مسواک بزن - مسواک بزن

صورتم را بشویید - شستشو

موهای من را شانه / مسواک بزنید - شانه

موهایم را بشویید و خشک کنید - موهای خود را بشویید و خشک کنید

موهایم را اصلاح کن - یک ظاهر طراحی کنید

شاید یک سوال داشته باشید: چرا این کلمه قبل از کلمات مو ، صورت ، دندان است. پاسخ ساده است: در انگلیسی ، وقتی در مورد اعضای بدن یا وسایل شخصی صحبت می کنند ، معمولاً نشان می دهند که به چه کسی تعلق دارند. یعنی شما نمی توانید بگویید من دندان ها را مسواک می زنم ، این یک اشتباه است.

ما همچنین توصیه نمی کنیم که جزئیات را وارد کنید. بسیاری از مقالاتی که در اینترنت ارائه می شوند ، توالت صبحگاهی را با جزئیات توصیف می کنند: روند شستشو ، مسواک زدن و مکان های دیگر. چند عبارت انتخاب کنید و جملات را با آنها بسازید. موضوع شما نامیده می شود "روز کاری"، اما نه "صبح من".

بعد از برنامه صبحانه خود ، درباره صبحانه برای ما بگویید:

صبحانه بپز - صبحانه درست کن

یک فنجان قهوه / چای بنوشید - یک فنجان قهوه / چای بنوشید

برای صبحانه ساندویچ بخورید - برای صبحانه ساندویچ بخورید

مثل غذای سالم - غذای سالم را دوست دارم

بعد از صبحانه ، به ما بگویید که چگونه به مدرسه / کار می روید:

خانه را ترک می کنم ... - من از خانه خارج می شوم در ...

با اتوبوس / زیر زمین به محل کار / مدرسه بروید - با اتوبوس / مترو به محل کار / مدرسه بروید

رانندگی به محل کار - رانندگی برای کار با ماشین

اگر مدرسه / دفتر شما در نزدیکی خانه شما واقع شده است ، می توانید این را نشان دهید:

از آنجا که مدرسه / دفتر کار من از خانه دور نیست ، من به مدرسه / کار می روم. - از آنجا که مدرسه / کار من نزدیک خانه من است ، من در آنجا قدم می زنم.

اگر کسی به شما لیفت می دهد ، از عبارت استفاده کنید بلند کردن (آسانسور دهید). در اینجا شما باید پایان -S / ES را به فعل اضافه کنید:

پدرم به من بالابر مدرسه می دهد. - پدرم به من بالابر مدرسه می دهد.

شوهرم به من بالابر می دهد تا کار کنم. - شوهرم به من بالابر می دهد تا کار کنم.

همچنین اگر مدت زمانی را که سفر طول می کشد ضرری نخواهد داشت:

بیست دقیقه / یک ساعت طول می کشد تا به مدرسه / دفتر من بروم. - جاده به مدرسه / دفتر بیست دقیقه در ساعت طول می کشد.

اگر دانشجو یا دانشجو هستید ، لطفاً اطلاعاتی راجع به روند تحصیل خود ارائه کنید:

هر روز پنج درس می گیرم. - هر روز پنج کلاس دارم.

ما سخنرانی و سمینار داریم. - ما سخنرانی و سمینار داریم.

ما هر روز درس زبان انگلیسی داریم. - ما هر روز دروس انگلیسی داریم.

سعی می کنم در درس ها فعال و با توجه باشم. - سعی می کنم در کلاس فعالیت و توجه داشته باشم.

من به سخنرانی استاد گوش می دهم و در سخنرانی ها یادداشت می کنم. - من به معلم گوش می دهم و یادداشت های سخنرانی می نویسم.

اگر هر روز به محل کار خود می روید ، در مورد مسئولیت های خود بگویید ، در کار شما چه می کنید؟

من با مردم کار می کنم ، بنابراین هر روز با س theirالات آنها سر و کار دارم. - من با مردم کار می کنم ، بنابراین هر روز با س dealالات سر و کار دارم.

من با کامپیوتر کار می کنم مسئولیت من انجام محاسبات است. - من با کامپیوتر کار می کنم. این وظیفه من است که محاسبات را انجام دهم.

من بیرون کار می کنم - من در فضای باز کار می کنم.

من در محل کار لباس فرم می پوشم. - من باید در محل کار لباس فرم بپوشم.

من در محل کار با مشتریان و شرکا ملاقات می کنم. - من در محل کار با مشتریان و شرکا ملاقات می کنم.

هر روز به شهر می گردم. - هر روز در شهر می گردم.

من ناهار را در .... - من در ...

بعد از آن ، مشخص کنید که تحصیل یا کار شما چه زمانی به پایان می رسد و بعد از آن چه کاری انجام می دهید:

کلاسهای من هر روز حدود ساعت سه به پایان می رسد. - کلاس های من هر روز ساعت سه پایان می یابد.

بعد از کلاس ها برای انجام تکالیف به کتابخانه می روم. - بعد از کلاس به کتابخانه می روم و تکالیفم را انجام می دهم.

بعضی اوقات در باشگاه می مانم تا با دوستانم والیبال بازی کنم. - بعضی اوقات در سالن ورزشی می مانم و با دوستانم والیبال بازی می کنم.

روز کاری من ساعت پنج ساعت تمام می شود. - روز کاری من ساعت پنج به پایان می رسد.

بنابراین کامپیوترم را خاموش می کنم و ساعت پنج دفتر را ترک می کنم. "بنابراین کامپیوترم را خاموش می کنم و ساعت پنج دفتر را ترک می کنم.

در راه بازگشت به خانه ، مقداری غذا در سوپرمارکت خریداری می کنم.- در راه خانه ، از سوپرمارکت غذا می خرم.

هر روز عصر برای انجام برخی تمرینات به باشگاه می روم.-هر شب به باشگاه می روم و تمرین می کنم.

من اغلب پس از کار با دوستانم ملاقات می کنم.- من اغلب بعد از کار با دوستان ملاقات می کنم.

و آخرین نکته در داستان شما آنچه شما هنگام بازگشت به خانه انجام می دهید خواهد بود:

من ساعت هفت ساعت به خانه می رسم. - ساعت هفت میام خونه.

اگر ترافیک زیاد نباشد ، ساعت شش و نیم به خانه می رسم. - اگر ترافیکی نباشد ، ساعت شش و نیم به خانه می رسم.

در اینجا لیستی از عبارات برای توصیف فعالیت های عصر خود مفید است:

نمایش ها و سریال های تلویزیونی را تماشا کنید - تماشای نمایش ها و سریال ها در تلویزیون

در اینترنت گشت و گذار کنید - گشت و گذار در اینترنت

با دوستان در شبکه های اجتماعی گپ بزنید - چت با دوستان در شبکه های اجتماعی

ساعت / ساعت ده کار کنید - تا ده کار کنید / تمرین کنید

وقتم را با فرزندانم بگذرانم - وقت گذراندن با کودکان

برای همه خانواده شام \u200b\u200bبپزید - شام را برای تمام خانواده آماده کنید

سرانجام ، به من بگویید چه زمانی به رختخواب می روید:

من زود پرنده ام ، بنابراین زود می خوابم. - من زود بیدار می شوم ، بنابراین زود می خوابم.

من معمولاً دیر بیدار می مانم. - من معمولاً دیر بیدار می مانم.

هر روز ساعت یازده ساعت می خوابم. - هر روز ساعت یازده می خوابم.

من هرگز قبل از نیمه شب به رختخواب نمی روم. "من هرگز قبل از نیمه شب به رختخواب نمی روم.

اینها نکات اصلی است که باید در داستان خود در مورد روز کارتان بگنجانید. سپس همه چیز به خلاقیت و میل شما بستگی دارد. جزئیات ، جزئیات را اضافه کنید ، داستان خود را غیر متعارف و جالب کنید!

داستان های خود را به اشتراک بگذارید و به ما بپیوندید

من مانند بسیاری از افراد دیگر کارهای مختلفی را در روزهای هفته و آخر هفته انجام می دهم. جدول زمانی متفاوت است. اما من همیشه سعی می کنم قبل از نیمه شب به رختخواب بروم و باید روزهای هفته صبح خیلی زود از خواب بیدار شوم زیرا باید به مدرسه بروم. اگر زود بیدار شوم می توانم هر کاری را که قصد انجامش را دارم انجام دهم. کلاسهای مدرسه من معمولاً ساعت 8 "شروع می شود. من هر روز شش و نیم از خواب بیدار می شوم. تختخوابم را مرتب می کنم. فقط وقتی اتاقم نامرتب است دوست ندارم. سپس برخی از تمرینات را انجام دهم. صبح. من به دستشویی می روم ، جایی که صورتم را می شویم و دندان هایم را مسواک می زنم. بعد از این احساس خواب آلودگی نمی کنم. من احساس پر انرژی و آماده بودن برای روز جدید می کنم ، صبحانه می خورم ، ممکن است یک فنجان باشد چای سیاه یا سبز یا قهوه و یک ساندویچ یا چند تخم مرغ خرد شده. من دوست دارم هنگام صبحانه با پدر و مادرم صحبت کنم. بعد از صبحانه همه کتابهای لازم را داخل کیفم می گذارم و لباس می پوشم. حدود ساعت 7.40 از خانه خارج می شوم مدرسه پیاده. اما در زمستان پیاده روی در این جاده نسبتاً سخت است ، بنابراین بعضی اوقات سوار اتوبوس می شوم. رسیدن به مدرسه بیست دقیقه طول می کشد. وقتی به مدرسه می رسم لباس بیرونی را در می آورم و آن را در اتاق ردای می گذارم. و به کلاس بروید.

کلاسهای من معمولاً ساعت 2 بعد از ظهر تمام می شود. وقتی کلاسها تمام شد به کتابخانه می روم یا به محل خود می روم. آنجا شام می خورم. من هفته ای سه بار تمرینات تنیس دارم. بعد از آموزش مستقیم به خانه می روم ، حمام یا دوش می گیرم و یک عصرانه سبک می خورم. سپس شروع به انجام تکالیف می کنم. به طور معمول من تکالیف زیادی دارم ، بنابراین وقت زیادی برای سرگرمی های خود ندارم. من دوست دارم گیتار بزنم. بعضی اوقات آخر روز واقعاً خسته می شوم. اگر زود کار را تمام کنم می توانم با دوستانم پاتوق باشم ، کمی در اینترنت گشت و گذار کنم یا به موسیقی گوش دهم یا در خانه تلویزیون تماشا کنم. حدود ساعت یازده می خوابم.

آخر هفته ها معمولاً ساعت 10 "بلند می شوم و همان کارهایی را که در روزهای هفته انجام می دهم انجام می دهم بجز مدرسه رفتن. آخر هفته ها می توانم در خانه بمانم و کتاب بخوانم ، یا با دوستانم به جایی بروم. فکر می کنم خیلی خوب است وقتی یک جدول زمانی مشخص دارید ، احساس نظم می کنید

ترجمه برخی کلمات:

جدول زمانی - جدول زمانی ، نیمه شب - نیمه شب، کلاسهای مدرسه - درس های مدرسه ، بستر را درست کنید - تخت را مرتب کن ، یک اتاق نامرتب - یک اتاق نامرتب ، احساس خواب آلودگی - می خواهم بخوابم ، تخم مرغ مخلوط شده - تخم مرغ مخلوط شده (تخم مرغ خرد شده) ، لباس پوشیدن - لباس ، بیست دقیقه طول می کشد تا به مدرسه برسم - بیست دقیقه طول می کشد تا به مدرسه بروم ، لباس بیرونی - لباس بیرونی ، یک اتاق خرقه - جا رختی، به جای من برو - من به خانه خود می روم ، خسته شدن - خسته شدن، چرخ زدن در اینترنت - انلاین شو، پاتوق کردن - از بین بردن. گشت و گذار با دوستان، یک جدول زمانی حل و فصل شده - یک برنامه کاملاً مشخص سازمان یافته - سازمان یافته

این متن به شما کمک می کند برای کلاس های 6 ، 7 ، 8 ، 9 ، 10 ، 11 مقاله ای با موضوع "روز من" ، "روز معمولی من" ، "روز معمولی من" ، "برنامه روزانه من" ، "روال روزانه" بنویسید.

مقاله های دیگری در مورد خود ، علایق ، سرگرمی های شما.


2021
polyester.ru - مجله ای برای دختران و زنان