31.12.2020

میراث فرهنگی شکسپیر به چه معناست؟ مسابقه مقاله نویسی تمام روسی "میراث فرهنگی V. شکسپیر". آنچه شکسپیر واقعی است


امروز در جهان ادبیات عظیمی وجود دارد که به زندگی و کار شکسپیر اختصاص داده شده است. سالانه 5-6 هزار کتاب در مورد شکسپیر منتشر می شود. به راحتی می توان در مورد تحقیق جداگانه ای در این زمینه صحبت کرد. شاید برای نشان دادن برخی از جهتهای اصلی در این مطالعات کافی باشد تا حداقل مقداری مرجع در دریای بیکران مطالعات مدرن شکسپیر وجود داشته باشد.

مطالعه میراث شکسپیر مدتها پیش ، تقریباً بلافاصله پس از مرگ وی آغاز شد. اگرچه شکسپیر دانشمند از قرن 18 آغاز شد ، اما از اوایل قرن 17 ، شکسپیر موضوع بسیاری از ادبیات و هنر شد. سه روش اصلی برای تفسیر شکسپیر وجود دارد: شاعرانه ، تصویری و تاریخی - انتقادی.

ذکر شکسپیر و کارهای او در وهله اول به صورت شاعرانه ، به صورت وقف ، مقدمه های شاعرانه شعر ، مناجات و حماسه آغاز شد. در سال 1610 ، جان دیویس مجموعه برنامه "انگلیسی ما ، ترنس ویل شکسپیر" را نوشت. اما مشهورترین این آثار شعر بن جانسون به یاد نویسنده مورد علاقه من ، استاد ویلیام شکسپیر است که در سال 1623 منتشر شد. این شعر معروف توجه بیشتر به خودش را می طلبد. جانسون می نویسد: ”برخیز ، شکسپیر من! من شما را با Chaucer یا Spencer قرار نمی دهم ، یا از Beaumont نمی خواهم کمی حرکت کند تا جایی برای شما باز شود. شما بنای یادبود خودتان و بدون سنگ مزار هستید و تا زمانی که کتابتان زنده است زنده خواهید ماند و ما به اندازه کافی هوشمند خواهیم بود که آن را بخوانیم و از شما تجلیل کنیم. این واقعیت که من شما را با آنها در یک ردیف قرار نمی دهم ، می توانم توضیح دهم: موسیقی آنها نیز عالی است ، اما با شما برابر نیست. اگر نظر خود را بالغ می دانستم ، شما را با بزرگترین مقایسه می کنم و نشان می دهم که چقدر لیلی ، بچه شجاع و آیه قدرتمند مارلو را پشت سر گذاشتید. اگرچه زبان لاتین کمی داشتید و حتی یونانی کمتری نیز داشتید ، من در میان آنها به دنبال نام های مقایسه با شما نبودم ، اما به دنبال رعد و برق آسیلوس ، اوریپیدس و سوفوکل ، پاکوویوس ، اکتیوس و کوردوبا بودم. من آنها را احیا خواهم کرد تا بتوانند هنگام قدم گذاشتن بر روی فاجعه ، لرزش تئاتر را بشنوند یا متقاعد شوند که شما تنها کسی هستید که می توانید در صندل های کمدی قدم بزنید و در مقایسه با آنچه یونان مغرور و رم مغرور از ما بر جای گذاشته ، ایستاده اید. شاد باشید ، انگلیس! شما می توانید به کسی که همه تئاترهای اروپا از او احترام می گذارند افتخار کنید ، او نه تنها به سن خودش بلکه به همه زمان ها تعلق دارد! قو شیرین آون! چقدر عالی خواهد بود اگر شما را در آبهایمان ببینیم و به تماشای سفرهای خود در کرانه های تیمز بپردازیم که الیزابت و جیمز ما دوست داشتند! اما آنجا بمان من می بینم که در حال صعود به سمت آسمان هستی ، و یک صورت فلکی جدید ظاهر می شود! بر ما ستاره شعرا بدرخشید ... "

شعرهای دیگری نیز به یاد شکسپیر اختصاص داشت که توسط هیو هولند ، لئونارد دیگز ، جان میلتون (1630) سروده شده اند.

نوع دیگری از تفسیر آثار شکسپیر در تصویرگری کتاب ، نقاشی سه پایه و مناظر تئاتر موجود بود. در طول چهار قرن ، هزاران تصویر و نقاشی برای نمایشنامه های شکسپیر خلق شده است که گویا "انتقادی تصویری" از آثار وی است.

مدتهاست که شاعران و هنرمندان به شخصیت شکسپیر علاقه مند هستند. پرتره ای از شکسپیر از سال 1623 توسط مارتین درویشوت ، که پایه و اساس شمایل نویسی نمایشنامه نویس را بنا نهاد ، باقی مانده است. علاوه بر این ، تصاویر آثار شکسپیر به موضوعی سنتی در نقاشی ، گرافیک و تصویرگری انگلیسی تبدیل شده است. یکی از اولین تصاویر از این نوع ، نقاشی با متن Titus Andronicus (1595) توسط هنری هلو است که شخصیت های اصلی نمایش را در ژست های دراماتیک و لباس های نمایشی به تصویر می کشد.

در قرن هجدهم ، اولین نسخه های چند حجمی آثار شکسپیر ظاهر شد ، که به طور معمول ، به طور گسترده ای نشان داده می شد. در سال 1709 ، نسخه ای از Jacobs Tonson منتشر شد که توسط هنرمندان Elisch Kirkal و Michel van Gucht به تصویر کشیده شده است. در 1744-1746 ، یک چاپ شش جلدی از آثار شکسپیر ظاهر شد ، که توسط فرانسیس هایمن تصویرگری شده است. تقریباً همه هنرمندان برجسته انگلیس به کارهای شکسپیر روی می آورند. از میان آنها باید اول از همه ویلیام هوگارت نام برد که بازیگر مشهور گاریک را در نقش ریچارد سوم با ژستی تا حدودی نمایشی به تصویر کشید (گالری هنری واکر ، لیورپول). او همچنین دارای نقاشی Falstaff است که ارتش رقت انگیز خود را بازرسی می کند (کتابخانه سلطنتی ، قلعه ویندزور). یکی دیگر از هنرمندان معروف بنیامین وست دو نقاشی با مضامین شکسپیر نقاشی کرد: "گاریک در نقش هملت" و "اوفلیا".

هنرمند هنری فوزلی توجه زیادی به شکسپیر داشت. همانطور که معاصران شهادت دادند ، فوزلی كاملاً آثار شكسپیر را می دانست و می توانست هر قطعه ای از آنها را نقل كند. وی در کارهای اولیه خود به مضمون شکسپیر روی آورد. یک سری نقاشی به نقشه تراژدی های شکسپیر اختصاص داشت. از جمله نقاشی های "پادشاه لیر و کوردلیای مرده" (1774) ، "هملت ، هوراتیو و شبح" (1780) است. علاقه به فوزلی تحت تأثیر ایده ایجاد "گالری شکسپیر" زیبا بود که در بنیاد آن ، به همراه فوزلی ، هنرمندان سندبی ، بنیامین وست ، رئیس جمهور آکادمی سلطنتی هنر شرکت کردند. آغازگر و برگزارکننده اصلی این گالری ، شهردار شهر لندن ، جان بوودل بود که به نام وی بوودل نامگذاری شد. برای این گالری ، فوزلی ، از سال 1788 ، چرخه گسترده ای از نقاشی ها را با بازتولید تصاویر و طرح های نمایشنامه های شکسپیر ایجاد کرد. علاوه بر این ، فوزلی خود را به تصویری ساده از تراژدی های شکسپیر یا به تصویر کشیدن نمایش های نمایشی محدود نکرد. او دنیای شکسپیر را آنگونه که تصور کرد خلق کرد و کارهای نمایشی و خارق العاده ای را با مضامین شکسپیر ، پر از بیان و درام ، خلق کرد.

اول از همه ، در شکسپیر ، فوزلی توسط دنیای جادویی ، افسانه ای ، خارق العاده جذب شد. او چندین تصویر در مورد افسانه شکسپیر "رویای یک شب تابستان" می نویسد. تصویری از "نوازش تایتانیا بر اساس اصول" چنین است. این طرح "رویای یک شب نیمه تابستان" را به تصویر می کشد - یک تایتانیا نیمه برهنه ، ملکه پری ها ، در حالی که سر الاغ را در آغوش گرفته است ، احاطه شده توسط جمعیتی از زنان جوان ، الف ها و موجودات خارق العاده مینیاتوری - لپه. چنین هوی و هوس های کوپید است ، قدرت جادویی عشق است. همان طرح نقاشی های دیگری است که فوزلی برای گالری شکسپیر می کشد - "بیداری تیتانیا" ، "اوبرون چشم های تیتانیا را با یک گل جادویی لمس می کند." در این نقاشی ها ، فوزلی دنیای جادویی اساطیر انگلیسی ، طبیعت ، دنیای روحیه خوب ، جن و جن ها را که قهرمانان شکسپیر را احاطه کرده است ترسیم می کند.

محتوای نقاشی "ملکه مِب" بر اساس نمایشنامه "رومئو و ژولیت" نیز همین است. این تصویر با روح شاعرانه یک افسانه عجین شده است ، جایی که تشخیص واقعیت و رویا دشوار است. طرح آن داستان شاعرانه مرکوسیو در مورد ترفندهای ملکه جادویی مِب ، "قابله پریان" است که شبانه با کالسکه هوایی خود به ملاقات مردم می رود و باعث رویاها و رویاهای افسانه ای آنها می شود.

او در مهار کوچکترین لبه ها است
روی بینی خواب ها سوار می شود.
در واگن او بلندهایی در چرخ وجود دارد -
از بلندترین پاهای عنکبوت ،
از بالهای چمن - یک پیش بند؛
خطوط از بهترین وب ساخته شده اند ،
و گیره ها از پرتو ماه.
(من ، 4. ترجمه توسط T.L.Schepkina-Kupernik)

فوزلی یک دختر خوابیده و ملکه مِب را با رقص گردی از جن ها که در امتداد پرتو ماه حرکت می کنند ، به تصویر می کشد. تصویر تحت تأثیر فضای جادو و شعر یک افسانه است. فوزلی صحنه هایی از داستان زمستانی را با همان روحیه به تصویر می کشد.

یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه شکسپیر در Fuseli ، ماجراهای قهرمان کمیک شکسپیر ، جان فالستاف است. او خواستگاری خود را با بیوه و اینکه چگونه شایعات ویندزور او را در سبد لباسشویی پنهان می کند ، به تصویر می کشد. Falstaff شوخ ترین قهرمان کمیک شکسپیر است و تصادفی نیست که Fuseli ماجراهای خود را ترسیم می کند.

اما همراه با دنیای سرگرمی و افسانه ها ، فوزلی دنیای قهرمانان غم انگیز شکسپیر را به تصویر می کشد: هملت با روح پدرش ، لیدی کنستانس از پادشاه جان ، در حال خوابیدن ریچارد سوم ، احاطه شده توسط اشباح قربانیانش ، و لیدی مکبث در لباس شب خود می دود. دنیای غم انگیز نیز ارواح خاص خود را دارد - اشباح ، جادوگران. نقاشی Fatal Sisters ، نشان دهنده تراژدی مکبث ، گویا است. این سه جادوگر وحشتناک ، سه سر فانتزی ماگوریک را به تصویر می کشد ، گویی از یک بدن رشد می کند ، با زبانهایی برجسته ، بینی قوز شده ، که توسط نور عرفانی ماه روشن شده است. این تصویر در یک زمان تأثیر بسیار خوبی ایجاد کرد و باعث تقلیدهای زیادی شد.

گالری شکسپیر چه از نظر خلاقیت و چه از نظر تجاری موفقیت چشمگیری داشت. تا سال 1800 ، 170 اثر در آن وجود داشت. و بهترین آنها متعلق به فوزلی بود.

هنرمندانی چون جوشوا رینولد ، جوزف رامنی ، ویلیام بلیک نیز به کارهای شکسپیر روی آوردند. هنرمندان پیش از رافائلی به تصاویر شکسپیر علاقه خاصی داشتند و به آنها رنگ و زیبایی خاصی می بخشید. این را نقاشی های فورد مادوکس براون "لیر و کوردلیا" ("گالری تیت" ، لندن) ، هولمن هانت "دو ورونی" (گالری هنری در بیرمنگام) گواه می دهند. مرگ اوفلیا همچنین یکی دیگر از هنرمندان پیش از رافائلی J. Milles را به خود جلب می کند. نقاشی اوفلیا رودخانه ای را به تصویر می کشد که دختری مو قرمز را به مرگ می کشد. احساس اصلی که در تصویر احساس می شود ، آرامش ، انتظار آرام از مرگ است. این تصویر همچنین با تزئینات شناخته شده ، تحسین از طبیعت اطراف مشخص می شود ، که به عنوان یک ناهماهنگی آشکار برای طرح به تصویر کشیده شده است. شناخته شده است که این هنرمند اوفیلیا را با الیزابت سیدل ، که در لباس حمام ژست می گرفت ، نقاشی کرد. مضمون هملت همچنین دانته گابریل روستی را که تصویر "هملت و اوفلیا" را ترسیم کرده بود ، جذب کرد.

در انگلستان ، تلاش های مکرر برای ایجاد گالری ها و نمایشگاه های هنری اختصاص داده شده به شکسپیر انجام شده است. همانطور که قبلاً ذکر شد ، در سال 1786 ، حکاكنده و ناشر جان بوودل 170 نقاشی شكسپیر توسط 30 هنرمند انگلیسی را جمع آوری كرد. در زمان ما ، در سال 1964 ، نمایشگاهی از آثار جوزف هرمان "شکسپیر در هنر" در لندن برگزار شد و در سال 1997 فیلیپ ساتون نمایشگاه "شکسپیر من" خود را در لندن و استراتفورد ارائه داد.

برداشت مدرن از شکسپیر قضاوت هگل درباره اهمیت ملی آثار شکسپیر را تأیید می کند.

بر این اساس ، مطالعه و بررسی شکسپیر در حال گسترش است. چندین نهاد مهم در انگلیس وجود دارد که به حفظ میراث نمایشنامه نویس بزرگ اختصاص داده شده است. اول از همه ، این شرکت Royal Shakespeare Company است ، که دارای دفتر در دو شهر لندن و استراتفورد-از-آون است. استراتفورد زادگاه شکسپیر است. سه نهاد مرتبط با میراث شکسپیر وجود دارد: موزه خانه شکسپیر ، تئاتر شکسپیر سلطنتی و موسسه شکسپیر.

لازم به ذکر است که این شهر در حافظه شکسپیر زنده است. خانه ای که شکسپیر در آن متولد شد ، در سال 1847 ، هنگامی که میلیونر R. Barnum سعی در خرید این خانه و انتقال آن به ایالات متحده داشت ، به موزه تبدیل شد. برای خنثی کردن این نقشه هیولا ، صندوقی 3000 پوندی با عجله جمع آوری شد که با کمک آن خانه های مربوط به یاد شکسپیر و زمین هایی که متعلق به او بود ، خریداری شد. چارلز ادوارد گل ، آبجوسازی متمول از استراتفورد ، نقش مهمی در ایجاد تئاتر یادبود شکسپیر داشت. در سال 1874 ، او دو جریب زمین در حاشیه رودخانه آون خریداری کرد و آنها را به عنوان مکانی مناسب برای ساخت یک تئاتر یادبود به شورای شهر اهدا کرد. طبق برنامه گل ، علاوه بر تئاتر ، نمایش های شکسپیر ، ساخت کتابخانه و گالری نیز ضروری بود ، جایی که آثار نقاشی و مجسمه سازی ایجاد شده با مضامین شکسپیر نگهداری و به نمایش گذاشته می شد. گل نیز آرزو داشت یک مدرسه تئاتر ایجاد کند که بتواند سنت های هنرهای نمایشی انگلیس را حفظ و توسعه دهد. در آن زمان ، این پروژه از نظر بسیاری به عنوان مدینه فاضله غیرقابل تحقق تلقی می شد. اما گل استعداد سازمانی عظیمی از خود نشان داد. انجمن یادبود شکسپیر که به ابتکار وی ایجاد شد ، هزاران نامه با درخواست فراخوان برای جمع آوری کمکهای مالی برای اجرای یک پروژه عظیم ، به اعضای پارلمان انگلیس ، کارگران تئاتر و هنر ارسال کرد. مارک تواین ، هنرپیشه هنری ایروینگ ، باستان شناس هاینریش شلیمان به این تماس پاسخ دادند. در نتیجه ، مقدار نسبتاً کمی پول جمع شد - 8 هزار پوند ، اما پول از دست رفته برای ساخت تئاتر - 12 هزار پوند - توسط خود گلور کمک شد. در نتیجه تمام این تلاش ها ، یک تئاتر کوچک 700 نفره در سال 1879 ساخته شد که در روز تولد شکسپیر ، 23 آوریل افتتاح شد. از آن روز به بعد جشنواره شکسپیر در استراتفورد آغاز به کار کرد که هنوز هم ادامه دارد.

البته انجمن شکسپیر مجبور بود بسیاری از مشکلات را حل کند. در بین آنها مهمترین چگونگی جلب مردم از لندن و سایر شهرها به استراتفورد بود. یک شهر کوچک با 7 هزار نفر جمعیت نمی تواند اشغال سالن تئاتر را تضمین کند. در آن زمان ، حدود یکهزار میهمان بودند که سالانه به دیدن بازی شکسپیر می آمدند. تنها چیزی که مانده بود امید به آینده بود.

امروز ، گردش بی پایان گردشگران به تئاتر یادبود و خانه موزه شکسپیر می رسد ، حداکثر تا 600 هزار نفر در سال. یک کتابخانه شکسپیر در این شهر وجود دارد که شامل کلیه مطالب محلی و نشریات مربوط به زندگی و کار شکسپیر است. تئاتر قدیمی که به صورت سیستم برج ساخته شده بود ، در آتش سوخت و در سال 1932 در جای خود ساختمان جدیدی احداث شد ، جایی که نمایشنامه های شکسپیر روزانه در دو مرحله اجرا می شود.

تا آنجا که به لندن مربوط می شود ، نمایشنامه های شکسپیر در باربیکان روی صحنه می روند ، اما تنها پس از اجرای آنها در استراتفورد. در سال 1996 ، تئاتر Globe در حاشیه تیمز ، که در آن شکسپیر بازی می کرد و نمایشنامه های خود را روی صحنه می برد ، مرمت شد. سرانجام ، در بیرمنگام ، م Instituteسسه شکسپیر ، تاسیس شده در سال 1951 ، وجود دارد که کلیه کنفرانس های تحقیقاتی و بین المللی درباره شکسپیر را انجام می دهد. علاوه بر این ، بزرگترین کتابخانه شکسپیر در انگلیس وجود دارد که نه تنها کتابها و نشریات ، بلکه کلیه مطالب مربوط به تولیدات شکسپیر در فیلم ، تئاتر و تلویزیون را نیز جمع آوری می کند.

مدتهاست که در انگلستان ، مطالعه شکسپیر موضوع تحصیلات دانشگاهی است. مطالعات زیادی در مورد شخصیت شکسپیر ، در مورد کارهای او ، در مورد نگرش او به ادبیات و شعر معاصر ، به علم ، دین و هنر به زبان انگلیسی منتشر شده است.

در سال 1959 ، تی اسپنسر ، منتقد انگلیسی ، در سخنرانی های خود درباره استبداد شکسپیر در آکادمی انگلیس ، سعی کرد پایان علاقه به شکسپیر را اعلام کند. به گفته وی ، "امروز شکسپیر یک موضوع مرده است. استبداد بزرگ تحقیقات شکسپیر به پایان رسیده است. " منتقد اشتباه کرد ، علاقه به تحقیقات شکسپیر نه تنها کم نمی شود ، بلکه دائماً در حال افزایش است.

مطالعه میراث شکسپیر فقط به انگلستان محدود نمی شود ، بلکه در مقیاس جهانی انجام می شود. در ایالات متحده ، انجمن شکسپیر آمریکا ، که در سال 1923 تاسیس شد ، وجود دارد ، کتابخانه Folger Shakespeare در واشنگتن. در ایالات متحده آمریکا سالانه 31 جشنواره شکسپیر در شهرهایی مانند نیویورک ، کلرادو ، هوستون ، برکلی ، اشلند و سن دیگو برگزار می شود. جشنواره های مشابه در آلمان ، کانادا ، فنلاند ، اسرائیل برگزار می شود.

در سراسر دنیا برای مطالعه و تفسیر شکسپیر حجم عظیمی از کارها انجام می شود. امروزه ، در پژوهشی که به نمایش شکسپیر اختصاص دارد ، می توان انواع روش ها ، طیف گسترده ای از روش های تحقیق ، از جمله فرویدیسم ، مارکسیسم ، فمینیسم ، ساختارگرایی و شمایل نگاری را یافت.

مهمترین مطالعات روانکاوی آثار شکسپیر ، مطالعات N. Holland "روانکاوی و شکسپیر" (1966) ، M. Faber "رویکرد روانکاوی به شکسپیر" (1970) ، K. Kann "پادشاهی انسان" است. آگاهی مردانه شکسپیر »(1981). موضوع مورد علاقه تحقیقات روانکاوی نمایشنامه هایی مانند هملت یا کوریولانوس است. به عنوان مثال ، صحنه معروف "تله موش" در هملت به عنوان پدیده "خواب درون رویا" تعبیر می شود ، چهره کمیک Falstaff به عنوان نمونه ای از شعور کودکانه و ساده لوح ظاهر می شود. از روح زیبایی شناسی مارکسیستی ، شکسپیر در آثار P. Siegel ، E. Krieger ، R. Wyman تعبیر می شود. این نویسندگان با استفاده از خصوصیات مارکس در مورد تیمون آتن و تاجر ونیز ، سعی در ارائه شکسپیر در یک زمینه تاریخی و اجتماعی دارند. سنت شمایل نگاری به مطالعه انواع تمثیل ها ، نشان ها ، نمادها ، مناسک در آثار شکسپیر علاقه مند است. نشانه شناسی سیستم مشخصی از زبان و معانی نشانه را در تئاتر شکسپیر نشان می دهد. پساساختارگرایی در شکسپیر تصاویری از ساختارشکنی و تخریب تئاتر سنتی را می بیند.

همه اینها گواه این واقعیت است که امروز شکسپیر مورد توجه و بررسی دقیق در سراسر جهان است. هنر شکسپیر بسیار فراتر از مرزهای یک کشور بود و به رسمیت شناختن جهانی ، به معنای واقعی کلمه ، شناخته شد. اما شکسپیر به عنوان هنرمندی که عمیقاً و همه کاره بود تاریخ و شخصیت های کشور عزیز را برای قلب خود - انگلیس - به رسمیت شناخت همانطور که م. سرنی ، محقق شکسپیر می گوید ، "شکسپیر شاعری بود که انگلیسی بودن ، مفهوم هویت ملی را در دوره ای از بحران های جدی تاریخی استدلال کرد. ایده آل "انگلیسی بودن" شکسپیر به یک عامل مهم در توسعه فرهنگ انگلیسی به عنوان م componentلفه میراث ملی تبدیل شده است "

ویلیام شکسپیر ، طبق افسانه ها ، در 23 آوریل در سال 1564 در شهر استراتفورد-آن-آون (یورکشایر) متولد شد. پدرش ، جان شکسپیر ، یک صنعتگر ثروتمند (گلاورور) و وام دهنده پول بود ، اغلب به دفاتر مختلف دولتی انتخاب می شد ، و یک بار نیز به عنوان شهردار شهر انتخاب شد. او در مراسم کلیسا شرکت نکرد ، و به خاطر آن جریمه های سنگین مالی پرداخت کرد (احتمال دارد کاتولیک مخفی باشد). مادر وی ، خواهر آردن ، یکی از قدیمی ترین نام های خانوادگی انگلیسی بود. اعتقاد بر این است که شکسپیر در "مدرسه گرامر" استراتفورد تحصیل کرده است ، جایی که تحصیلات جدی را دیده است: معلم زبان و ادبیات لاتین استراتفورد شعر را به لاتین می نوشت. 69 - 1568 سالهای بزرگترین شکوفایی خانواده هستند و به دنبال آن خرابی آهسته انجام می شود. در حدود سال 1580 ، ویلیام مجبور شد مدرسه را که در استراتفورد بسیار عالی بود ترک کند و شروع به کار کند. اعتقاد بر این است که ویلیام شکسپیر پس از ترک مدرسه برای مدتی به عنوان شاگرد به پدرش کمک کرد.

در نوامبر 1582 ، با آنا هاتاوی ، صاحب زمینی محلی که 8 سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. شاید این ازدواج اجباری باشد: در ماه مه سال بعد ، اولین فرزند آنها - دخترشان سوزان به دنیا آمد. در فوریه 1585 ، دوقلوها به دنیا آمدند - پسر همنت ، که در کودکی (1596) درگذشت ، و دختر جودیت.

در حدود سال 1587 ، شکسپیر استراتفورد را ترک کرد و به لندن نقل مکان کرد.

از اواخر دهه 1580 - بازیگر (حدود 1603 صحنه را ترک کرد) و نمایشنامه نویس در لندن. از سال 1594 او سهامدار گروه تئاتر "بندگان لرد چمبرلین" بود (از 1603 - گروه شاه).

در سال 1592 شکسپیر به عضویت گروه بازیگری Burbage در لندن درآمد. در پاییز سال 1599 ، تئاتر Globus افتتاح می شود. بالای ورودی - کلمات بالدار: "همه دنیا تئاتر است" ("Totus mundis agit histrionem"). شکسپیر یکی از مالکان مشترک آن ، بازیگر گروه تئاتر و نمایشنامه نویس اصلی است. در سالی که Globe افتتاح شد ، او تراژدی رومی ژولیوس سزار و کمدی As You Like It را نوشت ، که با توسعه شخصیت های مالیخولیایی ، راه را برای هملت هموار می کند ، یک سال بعد ایجاد شده است. در سالهای 1592-94 تئاترهای لندن به دلیل همه گیری طاعون بسته شدند. شكسپیر طی یك وقفه غیر ارادی نمایشنامه های مختلفی را خلق می كند: شرح وقایع "ریچارد سوم" ، "كمدی خطاها" و "اهلی كردن زیرك" ، اولین تراژدی او (كه هنوز هم به سبك غالب "تراژدی خونین" ادامه دارد) "تیتوس آندرونیكوس" ، و همچنین برای اولین بار منتشر می شود به نام خودش شعر "زهره و آدونیس" و "لوکرتیا". در سال 1594 ، بعد از افتتاح سالن های نمایش ، شکسپیر به ترکیب جدید گروه لرد چمبرلین پیوست که به دلیل حامی آن هانسدون ، نامگذاری شد. "ذهن دانشگاه" صحنه را ترک کرد (درگذشت یا نوشتن برای تئاتر را متوقف کرد). دوران شکسپیر آغاز می شود. این چیزی است که یکی از همرزمانش اف.مرز در سال 1597 نوشت: "همانطور که پلاتوس و سنکا در بین رومی ها بهترین در کمدی و تراژدی شناخته می شدند ، ویلیام شکسپیر در بین انگلیس نیز در هر دو نوع نمایش برای صحنه بسیار عالی است ... زیر نظر یعقوب اول گروه شکسپیر مقام سلطنتی دریافت کرد (1603) ، و خود شکسپیر به همراه دیگر اعضای قدیمی گروه - عنوان نوکر. برای سالها شکسپیر به ربا مشغول بود و در 1605 به عنوان کشاورز مالیات برای دهمین کلیسا درآمد.

در سال 1612 شکسپیر بازنشسته شد و به زادگاهش استراتفورد بازگشت ، جایی که همسر و دخترانش در آن زندگی می کردند. دلیل خاتمه غیر منتظره چنین شغلی موفق به عنوان نمایشنامه نویس و عزیمت از پایتخت ، به احتمال زیاد بیماری بود. وصیت نامه شکسپیر در تاریخ 15 مارس 1616 با خط غیرقابل خوانی امضا شد که بر اساس آن برخی از محققان معتقدند وی در آن زمان به شدت بیمار بود. شکسپیر در 23 آوریل 1616 درگذشت. دو روز بعد ، یک خاکسپاری در محراب کلیسای مقدس ترینیتی در حومه استراتفورد به دنبال آن انجام شد.

روی سنگ قبر او یک سنگ نوشته نوشته شده است:

خوب خوب برای Iesvs بخاطر بردباری ،

برای شنیدن dvst شنیده شده محصور شده.

Blest be ye man yt یدکی این سنگها را

و cvrst be he yt استخوانهای من را حرکت می دهد.

دوست ، به خاطر خدا ، ازدحام نکنید

بقایای گرفته شده توسط این سرزمین.

دست نخورده برای قرن ها مبارک است ،

و نفرین - که خاکستر من را لمس کرد.

(ترجمه A. Velichansky)

در طول زندگی ویلیام شکسپیر ، آثار او جمع آوری نشد. شعرها و مجموعه ای از غزل ها به طور جداگانه منتشر شد. این نمایشنامه ها در اصل به اصطلاح "ویرایش های دزدی دریایی" با متن خراب ظاهر می شدند ، و به دنبال قاعده ، چاپی را که نویسنده در قالب تکذیب تهیه کرده بود ، دنبال می کرد. قالب این نسخه ها quarto نامیده می شود. پس از مرگ شکسپیر ، با تلاش همکاران و همدل بازیگرانش ، همت و کاندل ، اولین نسخه کامل از آثار وی ، شامل 36 قطعه ، به اصطلاح First Folio (اولین برگه) آماده شد. هجده از آنها قبلاً هرگز منتشر نشده اند.

کانن شکسپیر شامل 37 نمایشنامه است. 18 مورد در زمان زندگی شکسپیر ظاهر شد ، 36 مورد در اولین آثار جمع آوری شده شکسپیر منتشر شد (1623 ، "پریکلس" موجود نبود). تلاش ها برای ایجاد گاهنامه کارهای شکسپیر از نیمه دوم قرن هجدهم انجام شده است. در زیر لیستی از نمایشنامه های شکسپیر با تاریخ نگارش آنها ، با دوره بندی خلاقیت و تعاریف ژانر پذیرفته شده در نقد شکسپیر آورده شده است.

دوره اول (1594-1594). اوایل تواریخ: هنری ششم ، قسمت 2 (1590) ؛ هنری ششم ، قسمت 3 (1591) ؛ هنری ششم ، قسمت 1 (1592) ؛ "ریچارد سوم" (1593). کمدی های اولیه: کمدی خطاها (1592) ، رام کردن زیرک (1593). فاجعه اولیه: تیتوس آندرونیکوس (1594).

دوره دوم (1595-1600). وقایع نگاری نزدیک به فاجعه: "ریچارد دوم" (1595)؛ پادشاه جان (1596). کمدی های عاشقانه: "دو نفر از ورونا" (1594)؛ Love's Labour's Lost (1594) ؛ رویای یک شب نیمه تابستان (1596) ؛ تاجر ونیز (1596). اولین تراژدی بالغ: رومئو و ژولیت (1595). تواریخ نزدیک به کمدی: "هنری چهارم" ، قسمت 1 (1597) ؛ هنری چهارم ، قسمت 2 (1598) ؛ هنری پنجم (1598). آثار کمدی شکسپیر در اجلاس سران: خیلی زیاد درباره هیچ چیز (1598)؛ "همسران ویندزور" (1598) ؛ "همانطور که دوست داری" (1599)؛ "شب دوازدهم" (1600).

دوره سوم (1608-1600). فجایعی که نقطه عطف کار شکسپیر بود: "ژولیوس سزار" (1599) ؛ هملت (1601). "کمدی های تاریک" (یا "نمایشنامه های مسئله"): "Troilus and Cressida" (1602)؛ "پایان تاج کار است" (1603)؛ Measure for Measure (1604). اوج فاجعه شکسپیر: اتللو (1604)؛ "پادشاه لیر" (1605)؛ مکبث (1606). فجایع باستانی: آنتونی و کلئوپاترا (1607) ؛ کوریولانوس (1607) ؛ تیمون آتنی (1608).

دوره چهارم (1609-1613). تراژیک پزشکی رمانتیک: پریکلس (1609) ؛ سیمبلین (1610) ؛ "قصه زمستان" (1611)؛ طوفان (1612). اواخر تواریخ: هنری هشتم (1613 ؛ احتمالاً با جی. فلچر).

خارج از قانون: "ادوارد سوم" (1595-1594 ؛ نویسندگی تردید دارد). توماس مور (1594-1595 ؛ یک صحنه) ؛ "دو خویشاوند نجیب" (1613 ، با فلچر). برخی از محققان شکسپیر (از جمله دانشمندان شوروی - A. A. Smirnov) کارهای شکسپیر را به سه دوره تقسیم می کنند ، ترکیب 1 و 2 (1600-1690) به یک دوره. بیوگرافی خلاقیت شکسپیر

در حال حاضر آثار دوره اول نشان می دهد که شکسپیر به شدت ناهماهنگی کمیک و تراژیک زندگی را احساس می کند ، اما آنها را از بسیاری جهات به طور سنتی ترسیم می کند: تراژیک به عنوان وحشتناک ، کمیک به عنوان مضحک و جدا از یکدیگر. شکسپیر هنوز در حال مطالعه است ، هم سنت ملی ("تراژدی خونین" توسط سی. مارلو) و هم سنت اروپایی (با تمرکز روی نمونه های عتیقه - پلوتوس در "کمدی خطاها" ، سنکا در "تیتوس آندرونیکوس" - و کمدی اومانیستی ایتالیایی در "رام کردن زیرک") ) موقعیت انسان گرایانه شکسپیر هنوز کاملاً شکل نگرفته است: قهرمانان مثبت تواریخ به سمت باستان می گرایند ، تأثیر اخلاق مردسالارانه در کمدی ها محسوس است.

در دوره دوم ، درام زندگی همچنان اساس کار شکسپیر است ، اما لحن کلی و نهایی نمایشنامه ها از ایمان شکسپیر به حل هماهنگ تناقضات زندگی می گوید. فضای آثار توسط کسانی تعیین می شود که هماهنگی در دولت ، در روابط اجتماعی و شخصی را تأیید می کنند (رومئو و ژولیت ، ویولا ، هنری پنجم). حاملان شر (Tybalt ، Shylock ، Malvolio) تنها هستند. تلفیق ارگانیک کمیک و تراژیک در نمایشنامه های این دوره ، پیروزی بی قید و شرط اصول اومانیسم ، توانایی حل ایده ها در موقعیت ها و تصاویر پیچیده ، تمایل به تجسم ایده آل ها در شخصیت های تمام عیار گواه بلوغ و استقلال مهارت شکسپیر است.

در دهه 1590 نمایشنامه های وقایع نگاری و کمدی در کارهای شکسپیر غالب است. 8 تواریخ 2 چرخه را تشکیل می دهد که تاریخ انگلستان را در سالهای 1397-1485 پوشش می دهد. چرخه اولیه (3 قسمت از "هنری ششم" و "ریچارد دوم") جنگ قرمز و سفید رز و سقوط سلسله لنکستر را به تصویر می کشد ، فروپاشی دولت به دلیل شکار فئودال را نشان می دهد. قسمت دوم ("ریچارد دوم" ، 2 قسمت از "هنری چهارم" و "هنری پنجم") مربوط به دوره قبل است - ظهور لنکستر و موفقیت انگلیس در جنگ صد ساله - و مسیر را از هرج و مرج به وحدت دولت نشان می دهد. جدا از "پادشاه جان" و "هنری هشتم" درگیری هایی را در داخل کشور در رابطه با مبارزه سلطنت انگلیس علیه کلیسای کاتولیک روم ایجاد می کند. طرح اصلی وقایع ، سرنوشت دولت است که از منظری تاریخی گرفته شده است. درگیری اصلی بر اساس تقابل منافع دولتی و شخصی بنا شده و در مبارزه کل گروههای اجتماعی آشکار می شود ، گروههایی که توسط شخصیتهای جداگانه ای نمایش داده می شوند ، و در اوایل توالی ها و به عنوان افراد زنده در افراد بالغ (هاتسپور ، پرنس هری ، فالستاف) به صورت شماتیک ترسیم می شوند. ایده اصلی تواریخ - مشروعیت پیروزی قدرت متمرکز (مطلق گرایی) بر اراده آنارشیک - ایدئولوژی انسان گرایان را منعکس می کند. دیدگاه های انسان گرایانه ، همراه با تصورات رایج از حاکمان خوب و بد ، در نحوه به تصویر کشیدن پادشاه ایده آل هنری پنجم و آنتی ستایش ریچارد سوم نیز بازتاب می یابد. با این حال ، شخصیت تقریباً همه سلطنت ها در تواریخ نشان می دهد که شکسپیر از چقدر دور از آرمان ، حاملان واقعی قدرت و ماهیت واهی ایده آل سلطنت مطلقه به عنوان یک کل ، آگاه بوده است.

اگر حوزه وقایع نگاری انسان و دولت باشد ، پس حوزه کمدی های شکسپیر در دهه 1590 انسان و طبیعت است به معنای جهانی و خوش بینانه ای که اومانیست ها به طبیعت می چسباندند ، و در آن یک نیروی کاملاً خوب و قادر مطلق می بینند و انسان و جامعه را بخشی از آن می دانند. کمدی های شکسپیر تحت سلطه ایده آل ، یکسان با طبیعی است. از این رو خویشاوندی کمدی های شکسپیر با ادبیات عاشقانه وجود دارد: داستان پر از انگیزه های فولکلور ، ماجراجویانه و شبان است ، موضوع اصلی عشق و دوستی است ، گروه اصلی شخصیت ها قهرمانان و قهرمانان غنایی و عاشقانه هستند. جنبش زندگی به عنوان جنبشی از طبیعت مهار نشده با تمام وجود و فراوانی ، منبع منحصر به فردی از کمیک در شکسپیر است ، و توضیح می دهد که چرا کمدی او ، برخلاف همه کمدی های بعدی اروپا ، شخصیت طنز برجسته ای ندارد. نبردهای باهوش ، شوخی های مزخرف و سرگرمی ساده دل ها (دومین گروه اصلی شخصیت های کمیک) ، عناصر ساده گرایی که به آیین های قدیمی و کارناوال برمی گردد - همه این بازی های طبیعت آزاد فضای سرگرمی و خوش بینی را در کمدی های شکسپیر تعریف می کنند. دنیا هماهنگ و جامع به نظر می رسد ، زندگی تعطیلاتی شاد است ، مردم اساساً مهربان و نجیب هستند. در کمدی ها نیز عوارض شگرفی وجود دارد (خیانت پروتئوس در دوتا از ورونا ، کلاهبرداری های شیلوک در تاجر ونیز) ، اما همه چیزهایی که با انسانیت واقعی خصمانه است به راحتی از بین می رود و قاعدتاً با دلایل اجتماعی ارتباط ندارد. کمدی دهه 1590 شکسپیر علاقه ای به روابط اجتماعی مشخص ندارد. تصویری متفاوت - در کمدی های دهه 1600. در اینجا سوالات اجتماعی و اخلاقی قابل توجهی مطرح شده است (مشکلات نابرابری اجتماعی - "پایان یک تاج برای کار است" ، قانون و اخلاق - "اندازه گیری برای اندازه گیری") ؛ عناصر هجو و گروتسک بیشتر به چشم می آیند ، عملکرد نزدیک به غم انگیز است ، نتایج موفقیت آمیز رسمی هستند ، لحن شاد از بین می رود.

رنگ آمیزی غم انگیز "کمدی های مسئله دار" بیانگر چارچوب فکری است که در دوره سوم در شکسپیر حاکم بود و تراژدی را به ژانر غالب آن سال ها تبدیل کرد. تناقضات بین پیشرفت بورژوازی و کل دوره انتقالی ، در محل اتصال فئودالیسم و \u200b\u200bسرمایه داری ، مراحل توسعه اجتماعی اکنون به عنوان تناقضات غم انگیز و غیرقابل حل زندگی به عنوان یک کل ، به عنوان ناسازگاری با آرمان های انسان دوستانه کل گذشته ، حال و آینده بشر تلقی می شود. مبنای اجتماعی شکسپیر بندرت مانند تیمون آتن (جوهره پول) یا کوریولانوس (تناقضات بین مردم و نخبگان حاکم) برهنه است. یک درگیری اجتماعی معمولاً به عنوان یک درگیری اخلاقی ، خانوادگی ("هملت" ، "پادشاه لیر") ، شخصی ("اتللو") ، به عنوان یک مبارزه بلند پروازانه ظاهر می شود ("مکبث" ، "آنتونی و کلئوپاترا"). مضمون اصلی تراژدی های شکسپیر - انسان و جامعه - اساساً در درگیری افراد آشکار می شود. اما درعین حال ، این درگیری کل زنجیره وجود را در بر می گیرد: با به دست آوردن یک شخصیت جهانی ، حتی کیهانی ، به طور همزمان در آگاهی قهرمان پیش بینی می شود. در پادشاه لیر ، کوریولانوس و تیمون آتن ، تأکید بر اولی ، در اتللو ، مکبث و آنتونی و کلئوپاترا ، روی دومی است و در هملت لهجه ها برابر هستند. صرف نظر از این ، ماهیت انسان گرایی تراژیک شکسپیر به طور کامل در تصویر شخصیت اصلی آشکار می شود. قهرمانان تراژدی ها هم از نظر قدرت شخصیت هایشان و هم از نظر توانایی دیدن مشکلات اجتماعی و جهانی در مشکلات شخصی تایتانیک هستند. شکسپیر با داشتن توانایی رشد معنوی به قهرمانان ، اولین فردی بود که در ادبیات جهان تصویری عمیق از شخصیت را در توسعه ایجاد می کند ، که در روند آگاهی تدریجی قهرمان از طبیعت جامعه - و ماهیت خودش رخ می دهد. در همان زمان ، برخی از قهرمانان تمامیت طبیعت را حفظ می کنند (ریچارد سوم ، رومئو ، ژولیت ، کوریولانوس) ، برخی دیگر دوگانگی خود و به طور کلی ماهیت انسان را درک می کنند (بروتوس ، هملت ، مکبث ، آنتونی). اما آگاهی از واقعیت و خودشناسی برای همه منبع رنج غم انگیزی است (که اغلب با درک اشتباهات مهلک خود تشدید می شود - آنتونی ، مکبث ، به ویژه اتللو ، لیر) و منجر به تغییر معنوی می شود ، گاهی اوقات به تغییر شکل کامل شخصیت (لیر) منجر می شود. عظمت فضایل - عقل (بروتوس ، هملت) ، احساسات (رومئو ، اتللو) ، قدرت شخصیت (مکبث) - قهرمان را به مرگ می کشاند. ناگزیر ناشی از ناسازگاری قهرمان و جهان (اگرچه نقش چشمگیر تصادفات منجر به انزجار تراژیکی ، جلوه ای از فاجعه بار راز و رمز می دهد) ، مرگ قهرمان ، مانند همه اقدامات ، عظمت شخصیت انسان را تأیید می کند و احساس ناامیدی باقی نمی گذارد. در پایان تراژدی ها ، همیشه بازگشت به نوعی تعادل وجود دارد که در آغاز وجود داشته است. این ویژگی ترکیبی تراژدی ها بیانگر اطمینان شکسپیر به عنوان یک انسان دوست به وجود هنجار خاصی است که زندگی بدون آن غیرممکن است.

همراه با بحران عمیق تر اومانیسم ، دیدگاه جدید و پیچیده تری از جهان توسط شکسپیر در دوره چهارم در ژانر تراژیکدی رمانتیک ، مشخصه شیوه گرایی و باروک ، بیان شد. مانند گذشته ، درک جدی از جنبه غم انگیز زندگی در اینجا در درگیری ها و اختلافات تراژیک و ایمان به آرمان های انسان گرایانه تجسم می یابد - عمدتا در یک اقبال مرفه ، اما آشکارا اتوپیایی. انبوهی از عناصر عامیانه و عناصر خارق العاده ، غیرقابل قبول بودن و سردرگمی توطئه ها ، ساده سازی شخصیت ها ، تأکید شده (به ویژه در آخر) بر عرفی بودن آنچه به تصویر کشیده شده است - همه اینها عطر و طعمی غیر واقعی و عاشقانه از آخرین نمایش های شکسپیر را ایجاد می کند.

در روسیه ، شکسپیر اولین بار در سال 1748 توسط A.P Sumarokov ذکر شد ، با این حال ، حتی در نیمه دوم قرن 18 ، شکسپیر هنوز در روسیه کمی شناخته شده است. شکسپیر در نیمه اول قرن 19 به یک واقعیت از فرهنگ روسیه تبدیل شد: نویسندگان مرتبط با جنبش Decembrist به او روی آوردند (V.K.Kyukhelbeker، K.F. Ryleev، A.S. Griboyedov، A.A. Bestuzhev و غیره) ، A. S. Pushkin ، که عمده شایستگی های شکسپیر را در عینیت ، حقیقت شخصیت ها و "تصویرسازی صحیح از زمان" خود می دید و سنت های شکسپیر را در فاجعه "بوریس گودونوف" توسعه داد. در مبارزه برای واقع گرایی ادبیات روسیه ، V.G.Belinsky همچنین به شکسپیر اعتماد می کند. اهمیت شکسپیر به ویژه در دهه های 30-50 قرن نوزدهم افزایش یافت. با طرح تصاویر شکسپیر بر روی مدرنیته ، A.I. Herzen ، I.A.Goncharov و دیگران به درک بهتر فاجعه زمان کمک کردند. یک اتفاق قابل توجه تولید "هملت" با ترجمه N. Polevoy (1837) با P. Mochalov (مسکو) و V. A. Karatygin (سن پترزبورگ) در نقش اصلی بود. در فاجعه هملت ، V.G.Belinsky و دیگر افراد مترقی آن دوران تراژدی نسل خود را مشاهده کردند. تصویر هملت توجه I. S. Turgenev را به خود جلب می کند ، او ویژگی های "افراد اضافی" را در او تشخیص می دهد (هنر "هملت و دون کیشوت" ، 1860) ، F. M. داستایوسکی. در دهه 1860 ، در بحبوحه یک مبارزه حاد اجتماعی ، نگرش نسبت به شکسپیر از یک سو آکادمیک تر (آثار بنیانگذار مطالعه علمی روسی شکسپیر N. I. Storozhenko) و از سوی دیگر انتقادی تر شد ("درباره شکسپیر و درام") L.N. Tolstoy ، 1903-1904 ، 1906 منتشر شده)

به موازات درک آثار شکسپیر در روسیه ، آشنایی با آثار خود شکسپیر تعمیق و گسترش یافت. در قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم ، بیشتر اقتباس های فرانسه از شکسپیر ترجمه شد. ترجمه های نیمه اول قرن نوزدهم یا تحت اللفظی ("هملت" در خط توسط م. ورونچنکو ، 1828) یا آزادی بیش از حد ("هملت" در ترجمه پولووی) بود. در 1860-1840 ، ترجمه های A.V. Druzhinin ، A.A.Grigoriev ، P.I. Weinberg و دیگران تلاش های یک رویکرد علمی برای حل مشکلات ترجمه ادبی (اصل کفایت زبانی و غیره) را نشان داد. در 1868-1865 ، اولین "مجموعه کامل از آثار نمایشی شکسپیر در ترجمه نویسندگان روسی" به سردبیری N. V. Gerbel منتشر شد. در 1904-1904 ، تحت سردبیری S.A. Vengerov ، دومین اثر کامل شکسپیر قبل از انقلاب منتشر شد.

در اتحاد جماهیر شوروی شوروی ، آثار شکسپیر به 28 زبان منتشر شد. علاوه بر بسیاری از چاپ های جداگانه نمایشنامه ها و آثار منتخب ، در سال های 1936-1950 و 1957-1960 آثار کامل شکسپیر به زبان روسی منتشر شد. در زمان اتحاد جماهیر شوروی ، مکتبی از مترجمان وجود داشت - مفسران متفکر آثار شکسپیر (M.L. Lozinsky، B.L. Pasternak، V.V. Levik، T.G. Gnedich، S. Ya. Marshak و دیگران).

آثار W. Shakespeare یکی از اوج های فرهنگ هنری دوره رنسانس است که 37 نمایش ، 2 شعر و 154 غزل در آن سهیم بود. میراث ادبی خالق نبوغ به عنوان منبع پیشرفت خلاقانه برای نسل های بعدی عمل کرده و مربوط به امروز است.

او با سهولت نوشت ، با انرژی ، باروری ، ذهن تیز ، تخیل عالی ضربه زد ، و همچنین با جسارت فکر و اشراف بیان آن متمایز شد ، اما او همیشه نمی دانست که چگونه احساسات خود را کنترل کند. شکسپیر "قلم سریع" بود ، دوستان نمایشنامه نویس نوشت: "فکر او همیشه با قلم همگام بود و او برنامه های خود را با چنان سهولت بیان کرد که تقریباً هیچ لکه ای در مقاله های او پیدا نکردیم."

برای نوشتن آثار نمایشی خود ، شکسپیر نقشه هایی از افسانه های قدیمی ، داستان های کوتاه ، زندگی نامه فرماندهان باستان نوشته شده توسط پلوتارک ، تواریخ تاریخی قرون وسطی را ترسیم کرد. آثار نمایشی شکسپیر شامل ژانرهای مختلفی است: کمدی ، درام های تاریخی ، تراژدی ها.

میراث ادبی شکسپیر به سه دوره تقسیم می شود

تاریخ تواریخ (درام های تاریخی) کمدی تراژدی ها درام ها شعرها
آثار دوره اول
1590 "هنری ششم" قسمت 2
1591 "هنری ششم" قسمت 3
1592 "کمدی خطاها"
1593 "هنری ششم" قسمت 1 "رام کردن زیرک" زهره و آدونیس
1594 "ریچارد سوم" "دو ورونی" "تیتوس آندرونیکوس" "لوکرتیا رسوا"
1595 "ریچارد دوم" عشق کارگر گمشده "رومئو و ژولیت"
"یک رویا در یک شب تابستانی"
1596 "شاه جان" "تاجر ونیزی "
1597 "هنری چهارم" قسمت 1 "هیاهوی بسیار بر سر هیچ"
1598 "هنری چهارم" قسمت 2 "ویندزور مسخره" "سزار ژولیوس"
"هنری پنجم"
1599 "همانطور که دوست داری"
1600 "شب دوازدهم"
آثار دوره دوم
1601 "هملت"
1602 "Troilus و Cressida"
1603 "پایان امر تاجگذاری می کند"
1604 "اندازه گیری برای اندازه گیری" "اتللو"
1605 "کینگ لیر"
1606 مکبث
1607 "آنتونی و کلئوپاترا"
"کوریولانوس"
1608 "تیمون آتن"
آثار دوره سوم
1609 "پریکل"
1610 "Cymbelin"
1611 "قصه زمستان"
1612 "طوفان"
1613 "هنری هشتم"

کمدی

خوش بینی و درک شاد از زندگی در آثار دوره اول کار شکسپیر به وضوح دیده می شود. با این حال ، نویسنده توصیف واقعیت های زندگی تیره و منفی و تضادهای اجتماعی را رد نمی کند ، اما معتقد است که خیر غالب خواهد شد.

در طول دهه 90 قرن شانزدهم ، شکسپیر ده کمدی خنده دار ، سبک و درخشان نوشت: "کمدی خطاها" ، "رام کردن زیرک" ، "دو ورون" ، "کارگر عشق از دست رفته" ، "رویای یک شب تابستان" ، "تاجر ونیز" "،" بسیار زیاد درباره هیچ چیز "،" ویندزور مسخره "،" همانطور که دوست دارید "،" شب دوازدهم ". اساس طرح آثار این دوره را می توان در آثار نویسندگان باستان و معاصران شکسپیر از جمله بوکاچیو ، آریوستو ، پلاتوس و سایر چهره های برجسته ادبی یافت.

نمایشنامه های طنز اولیه شکسپیر ، که در خوش بینانه ترین دوره انسان گرایی انگلیسی نوشته شده است ، پر از جذابیت بی پایان و لذت سرشار از رنسانس است. مضامین کمدی عشق ، دوستی ، موسیقی ، شعر ، طبیعت است. در دنیای شکسپیر ، طبیعت به عنوان یک آغاز خوب و خردمندانه به تصویر کشیده می شود ، یک فرد جوان ، خوش روح ، بافضیلت ، آماده فداکاری و شهادت به نام دوستی و عشق است. کمبودها و رذایل شخصیت های نمایشنامه ها به راحتی برطرف می شود. قهرمانان کمدی در راه رسیدن به خوشبختی خود با افتخار با دشواری هایی روبرو می شوند ، با بی عدالتی در زندگی ، بی رحمی و خشم انسانی روبرو می شوند ، اما قاطعانه با شر مبارزه می کنند و پیروز می شوند.

مشخصه ژانر کمدی اولیه شکسپیر اتحاد خارق العاده و واقعی ، جدی و خنده دار است. اقدامات این آثار ، به عنوان یک قاعده ، در دو دنیای به هم پیوسته ارگانیک رخ می دهد - رمانتیک ، بالا ، واقعی و روزمره.

شکسپیر در کمدی های خود از شعر و نثر استفاده می کند.

سه کمدی "Troilus and Cressida" ، "The End Crowns the Business" ، "Measure for Measure" در دوره دوم فعالیت خلاق شکسپیر نوشته شد که همزمان با تعمیق تناقضات سیاسی اجتماعی در کشور بود و بر این اساس ، حکایت از یک جهان بینی تراژیک دارد. با این وجود ، تمرکز بر مشکلات غم انگیز زندگی ، توصیف تناقضات و تعارضات غیرقابل غلبه واقعیت به معنای خروج شکسپیر از اومانیسم نبود.

شعرها

شعرهای شکسپیر نه تنها مبتنی بر سنت کتاب حماسی و غنایی است ، بلکه پر از محتوای غنی انسانی ، واقعیت زنده است. به لطف ارل او ، ارل ساوتهمپتون ، اولین انتشار "رسمی" شعرها - "ونوس و آدونیس" (1593) و بعداً ، یک سال بعد - "لوکرتیای بی آبرو" ("تجاوز به لوکرتیا" ، 1594) ، نویسنده هر دو شعر را به شمارش اختصاص داد.

شکسپیر فرزند اول فانتزی خود را - "ناهید و آدونیس" (1593) نامید. به عنوان منبع ، شکسپیر از اوامید (Metamarphosis) استفاده کرد. یک افسانه باستانی در مورد عشق الهه ونوس به جوانی زیبا آدونیس. شکسپیر شعر خود را با تقابل استعاره ای از شور و شعور نفسانی غنی کرد.

شعر دوم شکسپیر "لوکرتیا رسوا" ("تجاوز به لوکرسیا") با شعر اول او کاملاً در تضاد است. منابع این شعر تعدادی از آثار پیشینیان شکسپیر بود: "ماهها" از اوید ، نسخه انگلیسی داستان تیتوس لیوی از مقاله "تاریخ رم" و همچنین داستان چاوسر در "افسانه زنان خوب". طرح شعر: پسر سلطنتی تارکینیوس با آگاهی از زیبایی و فضیلت لوکرتیا ، همسر کولاتینوس ، رهبر نظامی ، علیه او خشونت کرد. او که نتوانست در برابر شرمندگی مقاومت کند ، خود را در مقابل رومیان خنجر زد ، که به عنوان نشانه ای برای یک قیام و متعاقباً اخراج تارکوینیان از رم بود. خودکشی لوکرتیا تطهیر و پیروزی خوب او می شود.

درام های تاریخی (تواریخ)

ژانر درام تاریخی (وقایع نگاری) در متن تعدادی از وقایع سیاسی و اجتماعی ظاهر شد - شکست "بزرگ آرمادا" اسپانیایی در سال 1588 ، که باعث تحریک احساسات میهن پرستانه ملی ، علاقه شدید به تاریخ کشورشان و تمایل شدید به پیش بینی آینده شد. شکسپیر در نمایش روندهای اصلی تاریخی به حقیقت تاریخی پیوست ، برخی از واقعیت ها را به شکلی قابل دسترس و روشن تفسیر کرد و اولویت را بر درک عاطفی آنها داد.

قهرمانان درام های تاریخی شکسپیر ، چه بزرگ و چه کوچک ، شخصیت های تاریخی هستند که در حوزه زندگی عمومی نشان داده می شوند و منبع نگارش این داستان ها داستان های گرفته شده از تاریخ انگلیس است - "تواریخ انگلیس ، اسکاتلند و ایرلند" نوشته رافائل هولینشد. درام "شاه جان" منعکس کننده وقایع تاریخی آغاز قرن XIII است. در "ریچارد دوم" ، دو قسمت از "هنری چهارم" و "هنری پنجم" وقایع اواخر XIV - اوایل قرن XV نمایش داده می شود. در سه بخش "هنری ششم" و "ریچارد سوم" اقدامات نظامی رزهای سفید و قرمز در قرن پانزدهم را توصیف می کند.

کاخ های سلطنتی ، میخانه ها ، نبردهایی که سرنوشت کشور را تعیین می کنند ، شوالیه ها ، صحنه های مختلف ژانر ، و خوانندگان با کاخ های سلطنتی و داستان های کمیک پیشرفت می یابند. شکسپیر در آثار خود فجایع جوانمردی در حال مرگ ، و درام قدرت ناعادلانه ، و تلاش معنوی قهرمانان ، تاریخ و زندگی روزمره را ترکیب کرد.

تاج افتخار وقایع اولیه شکسپیر ریچارد سوم است. این اثر روانشناسی یک شرور ، بی نهایت جنایتکار و غم انگیز را ارائه می دهد و شخصیت و تاریخچه شخصیت اصلی برای درک بعدی میراث خلاق نمایشنامه نویس نقش مهمی دارد.

درام (تراژیکومی)

جستجوی یک راه حل خوش بینانه برای فجایع اجتماعی منجر به خلق ژانری از درام های عاشقانه شد که سایه نوعی مثل آموزنده را به همراه داشت. انبوه ماجراها و تصادفات معجزه آسایی که قهرمانان را نجات می دهد ، در درمانگاه های پزشکی با حوادث غم انگیز و موقعیت های ناامیدانه ترکیب می شوند. نمونه بارز این نمایشنامه های "طوفان" ، "قصه زمستان" و "سیمبلین" است که در طی آنها شرایط ناگوار رخ می دهد و نتیجه غم انگیز آن محتمل است ، اما شناخت معجزه آسا و قدرت جادویی به یک پایان خوش منجر می شود. این تکنیک "انفجار مضاعف" برای پوشاندن درگیری های غم انگیز و سرگرمی مخاطبان تئاتر دربار با ماجراهای جذاب طراحی شده است. شکسپیر حسی از واقعیت را حفظ می کند ، محکم بر اساس آن ، تجسم درگیری های واقعی واقعیت تاریخی واقعی است. او به آرمانهای خود وفادار ماند ، زیرا رئالیست پیروزی اندیشه های انسان گرایانه را در جامعه مدرن نمی دید و حل مثبت تناقضات زندگی را به دنیای رویاها منتقل می کرد. تئاتر تأكید شده و افسانه ای تراژیكدی - افسون انگیز «طوفان» گواه تعلق آن به باروك است. اگر شر و بی عدالتی در دنیای واقعی حکمرانی کند ، در دنیای رویاها شکسپیر پیروزی خوبی را به دست می آورد. طرح "طوفان" چند وجهی است: شامل افکار عمیق ، شامل شخصیت ها و موقعیت های نمادین بسیاری است و خواستار ایجاد جهانی جدید ، بدون تحقیر ، خشونت و بی رحمی است.

تراژدی ها مصداق فاجعه عمیق دوره دوم کار شکسپیر (1601-1608) است. فاجعه ، احساسات ترحم و ترس را برانگیخته ، مخاطب را به سمت تطهیر اخلاقی سوق می دهد. شخصیت ها در تراژدی نه تنها باید با اشتیاق ، بلکه با فکر نیز مجذوب شوند.

آثار شکسپیر سرنوشت یک فرد را در جامعه ای پر از قساوت و خودخواهی به تصویر می کشد. قهرمان فاجعه ها فردی با عزت نفس بالا است ، که وارد صلح می شود ، آزمایش های بی رحمانه ای را پشت سر می گذارد ، عذاب فوق العاده ای را تجربه می کند ، تجربه های دشواری را تجربه می کند و به ناچار می میرد. اقدامات تراژدی ها در یک حوزه باریک از زندگی خصوصی رخ نمی دهد ، اما منجر به فضای گسترده ای از درگیری های تاریخی ، اجتماعی می شود ، انواع پدیده های واقعیت را پوشش می دهد. در قلب درگیری های تراژدی های شکسپیر ، مفهوم رنسانس در مورد خودکفایی انسان نهفته است ، توانایی او در دفاع از حقوق در نظر گرفته شده است. تحلیل روانشناسی انسان و محرکهای رفتار او در زندگی جامعه به تدریج در حال تعمیق است.

هنگام تدوین این مطالب ، موارد زیر استفاده شد:

1. Davidenko G.Y. ، Akulenko V.L. تاریخ ادبیات خارجی قرون وسطی و رنسانس دوبی: ناوچ. - К.: مرکز ادبیات آموزشی ، 2007 - 248 ص.
2. ادبیات خارجی. پایه 8-9: راهنمای روش / N.P. میخالسکایا O. V. Kovaleva. - م.: بوستارد ، 2005. - 317 ، ص.
3. ایوانوا E.I. نیکولایوا S.A. تحصیل در رشته ادبیات خارجی در مدرسه. 5-9 درجه: کتابچه راهنمای روش. - م.: بوستارد ، 2001. - 384 ص.
4. تاریخ ادبیات خارجی. Shapovalova M.S ، Rubanova G.L. ، Motorny V.A. - Lviv: مدرسه ویشچا. انتشارات در Lvov.un-those. 1982.- 440 ص.
5. Komarova V.P. کار شکسپیر. - SPb: دانشکده فلسفی دانشگاه ایالتی سن پترزبورگ ، 2001. - 256 ص. - (فلسفه و فرهنگ).
6. Nartsyzova O.A. تاریخ ادبیات خارجی. یادداشت های سخنرانی. - روستوف n / a: "ققنوس" ، 2004. - 224 ص. (مجموعه "جلسه بدون افسردگی").
7. شکسپیر. دائرlopالمعارف / مقدمه ، مدخل. مقاله ، فهرست نام V.D. نیکولایف - م.: الگوریتم ، اکسمو ؛ خارکوف: اوکو ، 2007. - 448 ص: بیماری.

چه کسی از دانش آموزان روسی حداقل یک بار تکلیف نوشتن مقاله در مورد شکسپیر را دریافت نکرده است؟ ساعتهای زیادی به مطالعه کار نمایشنامه نویس و شاعر بزرگ انگلیسی اختصاص یافته است. بچه ها تصاویر شخصیت های مورد علاقه خود را در نمایشنامه ها تجزیه و تحلیل می کنند ، سعی می کنند غزل ها را ارزیابی کنند و همچنین در مورد اهمیت کار نویسنده خود برای کل بشریت صحبت می کنند. توجه شما به مقاله "میراث فرهنگی شکسپیر" ، نوشته شده توسط دانش آموز کلاس 9 ، جلب شده است.

ویلیام شکسپیر ... آیا فرد تحصیل کرده ای در دنیا وجود دارد که این نام را نداند؟ فکر می کنم حتی بچه های کوچک هم اسم او را شنیده اند. اما دقیقاً 400 سال از مرگ شکسپیر می گذرد! چه نبوغی لازم است تا در این مدت طولانی فراموش نشود! این دقیقاً همان چیزی است که نمایشنامه نویس و شاعر بزرگ انگلیسی بود که کارهایش را خیلی دوست دارم.

میراث ادبی ویلیام شکسپیر را می توان تقریباً به سه مرحله تقسیم کرد. اولین مورد کمدی های سبک ، چندین شعر ، غزل و نمایشنامه معروف "رومئو و ژولیت" است. دوم - فاجعه های جدی ، از جمله "هملت" ، "اتللو" ، "مکبث" ، "پادشاه لیر" و غیره همین آثار بود که نویسنده آنها را در آینده مشهور کرد. اتفاقاً جالب است که خود شکسپیر خود را نبوغ نمی دانست و اهمیت چندانی برای کار خود قائل نبود. و معاصران واقعاً از او قدردانی نمی کردند. اما این همیشه با شخصیت های نابغه اتفاق می افتد. آنها ، به نظر می رسد ، جلوتر از زمان خود می آفرینند ، بنابراین اغلب معلوم می شود که در حلقه خود سو تفاهم شده اند. و فقط پس از مرگ به تقاضا تبدیل می شوند. خوب ، و سرانجام ، مرحله سوم کار شکسپیر باز هم کمدی است ، که بسیاری از آنها یک داستان خارق العاده و افسانه ای دارند.

دانش آموزان مدارس در سراسر جهان هنوز در حال مطالعه آثار نمایشنامه نویس و شاعر دوره رنسانس هستند. درام های او طوفانی از احساسات مختلف را برانگیخته می کند - از همدردی و ترحم تا واقعی ترین نفرت سوزان. و شعر به ما اجازه می دهد تا در دنیای تصاویر ظریف و نمادهای زیبا غرق شویم. به خصوص غزل های شکسپیر را درباره عشق دوست دارم.

و البته فجایع جاودانه "رومئو و ژولیت" و "هملت" اثری عمیق بر روح من گذاشت. در هر یک از آنها ، یک روح انسان زنده با تعصبات مرده و یک سیستم پوسیده می جنگد که سعی در از بین بردن شخصیت ، از بین بردن زیباترین احساسات دارد. پایان هر دو درام غم انگیز است ، اما به دلایلی احساسات ناشی از خواندن همچنان روشن باقی ماند. احتمالاً به این دلیل که نویسنده موفق به انتقال ایده اصلی شده است: روح شکست ناپذیر است ، و عشق از مرگ قویتر است. رومئو و ژولیت کشته شدند. اما آنها خیانتکار نشدند ، به یکدیگر وفادار ماندند و به همه بشریت نشان دادند که عشق واقعی چیست. بنابراین ، این اثر به یک کلاسیک جاودانه تبدیل شده است.

مردم شکسپیر را برای مدت طولانی به یاد می آورند. قرار نیست کتابهای او بی سر و صدا در کتابخانه ها گرد و غبار جمع کند ، نمایشنامه های او توسط بهترین تئاترهای جهان روی صحنه می رود ، فیلم های بسیاری بر اساس آثار نمایشنامه نویس انگلیسی گرفته شده است. نقش میراث فرهنگی ویلیام شکسپیر را نمی توان بیش از حد دست بالا گرفت. خیلی بزرگه! در کل تاریخ ادبیات این همه "غول کلمه" وجود نداشت. خلاقیت شکسپیر هرگز قدیمی نمی شود و حد و مرزی ندارد. بلافاصله هرکسی را لمس می کند ، تسخیر می کند و هرگز رها نمی کند!

ویلیام شکسپیر را به حق یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان جهان می دانند. آثار وی که در زمان حیات نویسنده مشهور شدند ، امروزه محبوب هستند. ارتباط مسئله دار آثار آنها را جاودانه کرد. شاهکارهای میراث نمایشی شکسپیر تراژدی های رومئو و ژولیت ، پادشاه لیر ، اتللو ، هملت ، شاهزاده دانمارک است که به کلاسیک ادبیات و نمایش های صحنه ای جهان تبدیل شده اند.

ویلیام شکسپیر نمایشنامه نویس و غزل سرای آینده در سال 1568 در شهر کوچک استراتفورد واقع در قلب انگلیس متولد شد. ویلیام پسر ارشد هشت فرزند در خانواده ای از بازرگانان کوچک جان شکسپیر بود. تجارت پدرش شروع به توسعه كرد و بعداً عضو شورای شهر شد. و در سال 1568 حتی به سمت سرپرست شهر انتخاب شد. ثبات مادی موقت در خانواده باعث شد ویلیام کوچک بتواند در مدرسه گرامر ، جایی که زبان مادری خود را می آموخت ، و همچنین یونانی باستان و لاتین را تحصیل کند. با این وجود ، بیشتر دانش هایی که نویسنده آینده بر آن مهارت داشت ، لیاقت خودآزمایی صبورانه و دقیق بود. شکسپیر بسیار مطالعه می کرد ، که تا حد زیادی جهان بینی او را شکل داد.

در سال 1582 ، خانواده بزرگ قبلا جان شکسپیر دوباره جمع شد ، زیرا پسر بزرگ ویلیام با دختر یک کشاورز آنه هتوی ازدواج کرد. خانواده جوان نیز شروع به رشد کردند ، این زوج صاحب یک دختر به نام سوزان شدند. وضعیت مالی جان دشوار می شود و عملاً فرصتی برای حمایت از خانواده ای پرجمعیت وجود نداشت. او مجبور بود خانه اش را رهن کند ، زمینش را بفروشد و اموالش را بفروشد. در سال 1585 ، آن و ویلیام صاحب دوقلو ، جودیت و هملت شدند و امور خانواده هر روز بدتر می شد. لازم بود که به دنبال راهی بگردیم.

بسیاری از خالقین بزرگ با انتخاب زندگی روبرو می شوند ، از خانواده ، عزیزان ، ثروت به نام هنر صرف نظر می کنند. شکسپیر بیش از یک بار با این انتخاب روبرو شد. او می توانست برای تأمین معاش خانواده خود تاجر یا معلمی شود ، اما ویلیام تصمیم گرفت خود را وقف تئاتر کند. وی خانواده خود را ترک کرد و با یکی از گروههای دوره گرد به لندن رفت.

مسیری خاردار به ستارگان

البته کار تئاتر آنچنان درخشان شروع نشد که شکسپیر جوان دوست داشت. اولین کار وی در لندن مراقبت از اسب و کالسکه برای تماشاگران تئاتر بود. با گذشت زمان ، وی به عنوان پروفسور ، بعداً بازیگر استخدام شد و سرانجام به نمایشنامه نویسی تبدیل شد.

چند سال بعد ، شکسپیر یکی از بنیانگذاران گروه تئاتر "بندگان لرد چمبرلین" شد ، که تا آخر عمر با او ارتباط برقرار کرد. در زمان شکسپیر ، تئاتر معنای و شکل کمی متفاوت از الان داشت. اجراهای کمیکی که گروه های دوره گرد نشان می دادند سرگرم کننده ، حتی گاهی بی ادبانه بودند.

اولین ساختمان تئاتر در سال 1576 در لندن افتتاح شد. این ساختمان در حومه شهر فراتر از تیمز بود. این تئاتر توسط میخانه ها ، میخانه ها ، میخانه ها و مکانهای تفریحی مشترک احاطه شده بود. این ساختمان توسط جیمز بربیج ، كه هدایت گروه خادمان لرد چمبرلین بود ، احداث شد ، جایی كه شكسپیر بیش از 20 سال در آنجا كار می كرد. تماشاگران اولین تئاتر ساکنان محله های فقیرنشین - کارگران عادی لندن بودند.

پس از مرگ بربیج در سال 1599 ، پسران وی ساختمان جدیدی در خارج از مرز جنوبی شهر بنا کردند که به تئاتر معروف Globe تبدیل شد. نمای ساختمان با پوستری تزیین شده بود که غولی را به تصویر می کشد و یک کره زمین را در دستان خود نشان می دهد و پلاکی با عبارت "همه جهان عمل می کند" بالای ورودی آن قرار داده شده است. در صحنه تئاتر Globe ، جایی که شکسپیر نمایشنامه نویس اصلی بود ، تمام نمایشنامه های وی که بعد از سال 1694 نوشته شده بود ، روی صحنه رفت.

نجیب نجیب سینماهای خانگی خود را سه برابر کردند ، اما نمایش در آنها فقط برای تعداد محدودی از تماشاگران در دسترس بود. یک تئاتر دربار نیز وجود داشت. در زمان سلطنت جیمز اول ، 38 اجرا فقط در فصل تئاتر 1616-1611 در محل زندگی وی روی صحنه رفت که 28 نمایش آن توسط گروه شکسپیر اجرا شد.

تئاتر که امید و ناامیدی ، خیانت و دوستی وفادارانه ، خیانت و عشق را به شکسپیر می داد ، معنای کل زندگی او برای او بود. شکسپیر استعاره خود را از هدف تئاتر با عبارت: "نگه داشتن آینه در مقابل طبیعت" بیان کرد ، که آن را در دهان یکی از شخصیتهای جاودان خود - هملت - قرار داد.

استعداد شکسپیر در دو ژانر ادبی منعکس شد: شعر و نمایش. او 154 غزل را نوشت. به گفته محققان آثار شکسپیر ، غزل های او یکی از درخشان ترین آوازهای غزل جهان است که می تواند نویسنده را به عنوان یک شاعر برجسته تجلیل کند. اما گرایش به سمت تئاتر ، بیش از هر چیز ، بزرگترین نمایشنامه نویس را به شخصه شکسپیر داد. تألیف شکسپیر به 37 اثر نمایشی از جمله کمدی های معروف و بزرگترین تراژدی ها تعلق دارد که باعث شهرت این نویسنده در سراسر جهان شد.

محققان به طور مشروط کار شکسپیر را به سه دوره تقسیم می کنند. دوره اول ، خوش بینانه یا انسان گرایانه نامیده می شود ، شامل آثاری است که در سالهای 1590-1600 ایجاد شده اند. اینها غزل ها ، درام ها ، وقایع نگاری ، کمدی های اولیه است که در آنها عشق به زندگی ، ایمان به یک شخص و ارزش های اخلاقی غالب است. فاجعه "رومئو و ژولیت" که به قلم یک نمایشنامه نویس بالغ تعلق دارد ، دوره خلاقیت اولیه را می آراست.

بینش اسفبار انسان گرایان در آرمان هایشان در دوره دوم تراژیک کار شکسپیر منعکس شد. در میان آثاری که در سالهای 1601-1608 خلق شده اند ، فجایع غالب است. پست ترین رذایل روح انسان مانند دشمنی ، انتقام ، خشم ، خیانت ، حسادت در نمایش ها به منصه ظهور می رسد. حتی تصاویر طبیعت در نمایش ها دستخوش تغییراتی می شوند: تاریکی ، هرج و مرج ، ویرانی - این تصویری از جهان است که در آثار نمایشی دوره تراژیک ظاهر می شود. تراژدی های هملت ، شاهزاده دانمارک ، مکبث ، اتللو و پادشاه لیر شاهکارهایی هستند که در زمان فروپاشی امیدها و از بین رفتن هماهنگی توسط نمایشنامه نویس خلق شده اند.

آخرین دوره خلاقیت که عاشقانه نامیده می شود ، آثاری را که شکسپیر در سالهای 1609-1613 خلق کرده است گرد هم می آورد. در میان آنها آخرین تواریخ تاریخی "هنری هشتم" و همچنین چهار نمایشنامه وجود دارد که واقعیت صادق رنسانس انگلیس را منعکس می کند. محققان آخرین نمایشنامه های شکسپیر بر سر شخصیت پردازی ژانر بحث می کنند و آنها را درام های عاشقانه یا تراژیک پزشکی می نامند. بیشتر محققان ادبیات به نسخه دوم پایبند هستند.

در میان آخرین نمایشنامه های شکسپیر ، برجسته ترین آن تراژیکدی "طوفان" است که در آن اعتقاد به امکان هماهنگی و صلح در حوزه روابط انسانی به وضوح احساس می شود. در اجرای نمایش های این دوره ، با حداقل مناظر ، یک کل جهان روی صحنه خلق شده است ، جایی که بیننده می تواند گذشته و حال را ببیند. آخرین آثار را به حق می توان درام ایده هایی نامید که خالق بزرگ انگلیسی برای اندیشه به فرزندان خود باقی گذاشت.

اهمیت شخصیت شکسپیر در تاریخ نمایش جهانی

شاید مشخصه مشخصه همه کارهای شکسپیر حل تناقضات ، اختلافات ، مسائل مشکل ساز باشد که خوانندگان و بینندگان را به تفکر و نتیجه گیری مستقل ترغیب می کند.

یکی از بهترین کارهای شکسپیر جایی است که هم دسیسه و هم تقابل با احساسات روبرو می شوند که منجر به عواقب غم انگیزی در زندگی قهرمانان می شود.

در اثر ، خواننده این فرصت را دارد که به مبارزه بی امان برای تاج و تخت ، که باعث رنج ، بی عدالتی و غم برای همه شرکت کنندگان در حوادث است ، فکر کند.

ویلیام شکسپیر با درک دوران مبهم ، پیچیده و متغیر خود به عنوان یک تراژدی جهانی ، در 23 آوریل 1616 درگذشت. اما تئاتر ، ادبیات ، فرهنگ جهانی زندگی را رها نکرده است ، زیرا آثاری که بیش از چهار قرن پیش توسط وی خلق شده اند از نظر محبوبیت و ارتباط تعجب آور هستند. و قهرمانان جاوید او هنوز حقایق شکسپیر را از سینماهای سراسر جهان اعلام می کنند.


2021
polyester.ru - مجله ای برای دختران و زنان