25.10.2020

لحظه شگفت انگیزی را به یاد می آورم اسکندر. "نابغه زیبایی ناب


بازدید پست: 2

می توانید شیشه خودرو را از ما بخرید یا شیشه خودرو خود را بیاورید. ما به مشتریان خود یک سال ضمانت تراشه و ترک در شیشه جلوی AGC ارائه می دهیم. پولیش ماشین با شیشه مایع از کراسنودار، یک سنگ به داخل شیشه پرواز می کند و یک ترک ظاهر می شود، ما شیشه جدید را به صورت رایگان ارائه می دهیم و شما فقط هزینه نصب را پرداخت می کنید. بنابراین در صورتی که آسیب دیدگی شیشه قابل توجه باشد، تعویض شیشه جلو توصیه می شود.

با تعویض شیشه جلو، می توانید با خیال راحت سرعت خود را افزایش دهید و از سواری در بزرگراه لذت ببرید. امروزه خرید شیشه خودرو در فروشگاه اینترنتی کار سختی نیست، همچنین می توانید برای خودرویی با هر برندی در فروشگاه هایی که قطعات یدکی خودرو می فروشند شیشه بخرید، اما با نصب آن بهتر است به عنوان مثال با یک مرکز خدمات تخصصی تماس بگیرید. Avis Autotechcenter. هنگام خرید یک شیشه جدید برای خودرو، باید کیفیت و سازنده آن را بررسی کنید، که بر ایمنی در حین حرکت تأثیر می گذارد. وسیله نقلیه. و در صورت لزوم، اگر چیزی مطابقت نداشت، آن را با دیگری جایگزین می کنند. مهم است که نصب شیشه جلو با کیفیت بالا باشد. اگر بین شیشه و واشرهای عایق بازی وجود نداشته باشد، از سفتی داخلی اطمینان حاصل می شود. از نظر هزینه نیز وضعیت مشابه است.

هم آنالوگ‌های ارزان قیمت و هم عینک‌های اصلی و گران‌تر از مارک‌های معروف دنیا وجود دارد. بنابراین، اگر آسیب جزئی تشخیص داده شد، نباید بلافاصله شیشه جلوی جدید بخرید، می توانید سعی کنید آن را تعمیر کنید. اصل اصلی چنین خدماتی مانند تعمیر شیشه خودرو این است که فضای خالی که در نتیجه نقص در شیشه جلوی شیشه خودرو ظاهر می شود با یک ماده پلیمری شفاف مایع پر شود. در ادامه محل تعمیر براده ها و ترک های شیشه خودرو با لامپ ماوراء بنفش تابش می شود که باعث پلیمریزاسیون و چسباندن سطوح آسیب دیده داخلی می شود. برای تعمیرات سریعا با مرکز فنی خودرو تماس بگیرید. در صورت نیاز به تعمیر یا تعویض شیشه خودرو در کراسنودار، مرکز فنی خودرو ما آماده ارائه خدمات تعمیر با کیفیت بالا می باشد.

شما می توانید هر شیشه خودرو را از ما خریداری و نصب کنید. زمان دقیق بستگی به مدل ماشین و اندازه ترک یا تراشه در شیشه دارد. در اینجا می توانید هر شیشه خودرو را برای هر نوع خودرو و مدلی خریداری و نصب، تعویض و تعمیر کنید. یک انبار بزرگ شیشه خودرو از تولید کنندگان مختلف در انبار در کراسنودار. کارواش، خشکشویی، پولیش، نصب لاستیک، شیشه خودرو، رنگ آمیزی، تعمیر، نانوسرامیک، آماده سازی پیش فروش، پوشش شیشه مایع، تعمیر کولر خودرو. می توانید شیشه خودرو را از ما بخرید یا شیشه خودرو خود را بیاورید.

ما به مشتریان خود یک سال ضمانت تراشه و ترک در شیشه جلوی AGC ارائه می دهیم. در سال اول یک سنگ به داخل شیشه پرواز می کند و یک ترک ظاهر می شود، ما شیشه جدید را به صورت رایگان ارائه می دهیم و شما فقط هزینه نصب را پرداخت می کنید. بنابراین در صورتی که آسیب دیدگی شیشه قابل توجه باشد، تعویض شیشه جلو توصیه می شود. با تعویض شیشه جلو، می توانید با خیال راحت سرعت خود را افزایش دهید و از سواری در بزرگراه لذت ببرید.

امروزه خرید شیشه خودرو در فروشگاه اینترنتی کار سختی نیست، همچنین می توانید برای خودرویی با هر برندی در فروشگاه هایی که قطعات یدکی خودرو می فروشند شیشه بخرید، اما با نصب آن بهتر است به عنوان مثال با یک مرکز خدمات تخصصی تماس بگیرید. Avis Autotechcenter. هنگام خرید یک شیشه جدید برای خودرو، باید کیفیت و سازنده آن را بررسی کنید، که بر ایمنی در هنگام حرکت خودرو تأثیر می گذارد. و در صورت لزوم، اگر چیزی مطابقت نداشت، آن را با دیگری جایگزین می کنند. مهم است که نصب شیشه جلو با کیفیت بالا باشد.

اگر بین شیشه و واشرهای عایق بازی وجود نداشته باشد، از سفتی داخلی اطمینان حاصل می شود. از نظر هزینه نیز وضعیت مشابه است. هم آنالوگ‌های ارزان قیمت و هم عینک‌های اصلی و گران‌تر از مارک‌های معروف دنیا وجود دارد. بنابراین، اگر آسیب جزئی تشخیص داده شد، نباید بلافاصله شیشه جلوی جدید بخرید، می توانید سعی کنید آن را تعمیر کنید. اصل اصلی چنین خدماتی مانند تعمیر شیشه خودرو این است که فضای خالی که در نتیجه نقص در شیشه جلوی شیشه خودرو ظاهر می شود با یک ماده پلیمری شفاف مایع پر شود. در ادامه محل تعمیر براده ها و ترک های شیشه خودرو با لامپ ماوراء بنفش تابش می شود که باعث پلیمریزاسیون و چسباندن سطوح آسیب دیده داخلی می شود.

برای تعمیرات سریعا با مرکز فنی خودرو تماس بگیرید. در صورت نیاز به تعمیر یا تعویض شیشه خودرو در کراسنودار، مرکز فنی خودرو ما آماده ارائه خدمات تعمیر با کیفیت بالا می باشد. شما می توانید هر شیشه خودرو را از ما خریداری و نصب کنید. زمان دقیق بستگی به مدل ماشین و اندازه ترک یا تراشه در شیشه دارد.

در اینجا می توانید هر شیشه خودرو را برای هر نوع خودرو و مدلی خریداری و نصب، تعویض و تعمیر کنید. یک انبار بزرگ شیشه خودرو از تولید کنندگان مختلف موجود در کراسنودار. کارواش، خشکشویی، پولیش، نصب لاستیک، شیشه خودرو، رنگ آمیزی، تعمیر، نانوسرامیک، آماده سازی پیش فروش، پوشش شیشه مایع، تعمیر کولر خودرو. می توانید شیشه خودرو را از ما بخرید یا شیشه خودرو خود را بیاورید. ما به مشتریان خود یک سال ضمانت تراشه و ترک در شیشه جلوی AGC ارائه می دهیم. در سال اول یک سنگ در شیشه پرواز می کند و یک ترک ظاهر می شود، ما شیشه جدید را به صورت رایگان ارائه می دهیم و شما فقط هزینه نصب را پرداخت می کنید. بنابراین در صورتی که آسیب دیدگی شیشه قابل توجه باشد، تعویض شیشه جلو توصیه می شود.

بازدید پست: 2

یادم می آید لحظه فوق العاده: تو در برابر من ظاهر شدی، مثل رویایی زودگذر، مثل نابغه زیبایی خالص. در کسالت اندوه ناامیدانه در دلهره های شلوغی پر سر و صدا، صدای لطیفی برایم طولانی شد و چهره های شیرینی در خواب دیدم. سالها گذشت. طوفان سرکش، رویاهای پیشین را از بین برد، و صدای لطیف تو، ویژگی های بهشتی تو را فراموش کردم. در بیابان، در تاریکی حبس، روزهایم بی سر و صدا می گذشت، بدون خدایی، بدون الهام، بدون اشک، بدون زندگی، بدون عشق. روح بیدار شده است: و در اینجا دوباره ظاهر شدی، مانند رؤیایی زودگذر، مانند نابغه زیبایی ناب. و قلب در رستاخیز می تپد، و برای او دوباره زنده شد و معبود و الهام و زندگی و اشک و عشق.

این شعر خطاب به آنا کرن است که پوشکین مدت ها قبل از انزوای اجباری اش در سن پترزبورگ در سال 1819 با او ملاقات کرد. او تأثیری محو نشدنی بر شاعر گذاشت. دفعه بعد پوشکین و کرن همدیگر را فقط در سال 1825 دیدند، زمانی که او از املاک عمه اش پراسکویا اوسیپووا دیدن کرد. اوسیپووا همسایه پوشکین و دوست خوب او بود. اعتقاد بر این است که ملاقات جدید الهام بخش پوشکین برای خلق شعری دوران ساز است.

موضوع اصلی شعر عشق است. پوشکین طرحی بزرگ از زندگی خود بین اولین ملاقات با قهرمان و لحظه حال ارائه می دهد و به طور غیرمستقیم وقایع اصلی را که برای قهرمان غنایی زندگی نامه رخ داده است ذکر می کند: پیوندی به جنوب کشور، دوره ای از ناامیدی تلخ در زندگی، که در آن آثار هنری آغشته به احساسات بدبینی واقعی ("دیو"، "بیابان افشان آزادی")، خلق و خوی افسرده در طول دوره تبعید جدید به املاک خانواده میخائیلوفسکویه خلق شد. با این حال، ناگهان رستاخیز روح، معجزه تولد دوباره زندگی، به دلیل ظهور تصویر الهی الهه موسیقی، که شادی پیشین خلاقیت و آفرینش را با خود به ارمغان می آورد، به روی نویسنده می گشاید. دیدگاه جدید در لحظه بیداری معنوی است قهرمان غناییدوباره با قهرمان ملاقات می کند: "بیداری به روح رسیده است: و اینجا دوباره ظاهر شدی ...".

تصویر قهرمان اساساً تعمیم یافته و حداکثر شاعرانه است. این به طور قابل توجهی با تصویری که در صفحات نامه های پوشکین به ریگا و دوستان ظاهر می شود، متفاوت است که در دوره سرگرمی اجباری در میخائیلوفسکی ایجاد شده است. در عین حال، علامت برابری غیر قابل توجیه است، همانطور که شناسایی "نابغه زیبایی ناب" با زندگی نامه واقعی آنا کرن. عدم امکان شناخت پیشینه محدود زندگینامه پیام شاعرانه با شباهت موضوعی و ترکیبی با متن شعر عاشقانه دیگری به نام «به او» که توسط پوشکین در سال 1817 خلق شد، نشان داده می شود.

مهم است که ایده الهام را در اینجا به خاطر بسپارید. عشق به شاعر نیز به معنای الهام بخشیدن به خلاقیت، میل به آفرینش ارزشمند است. بیت عنوان اولین دیدار شاعر و معشوق را توصیف می کند. پوشکین این لحظه را با القاب بسیار روشن و رسا توصیف می کند ("لحظه ای شگفت انگیز" ، "یک چشم انداز زودگذر" ، "نابغه زیبایی ناب"). عشق به یک شاعر احساسی عمیق، صمیمانه و جادویی است که او را کاملاً تسخیر می کند. سه بیت بعدی شعر مرحله بعدی زندگی شاعر - تبعید او را توصیف می کند. دوران سختی در سرنوشت پوشکین، پر از آزمایشات و تجربیات زندگی. این روزگار است که «حسرت ناامیدانه از بین رفته» در جان شاعر. جدایی از آرمان های جوانی خود، مرحله رشد ("رویاهای پراکنده سابق"). شاید شاعر نیز لحظات ناامیدی داشته است ("بدون خدایی، بدون الهام") تبعید نویسنده نیز ذکر شده است ("در بیابان، در تاریکی زندان ..."). به نظر می رسید زندگی شاعر یخ زده ، معنای خود را از دست داده است. ژانر - پیام.

نابغه زیبایی ناب

نابغه زیبایی ناب
از شعر "للا دستان" (1821) توسط شاعر واسیلی آندریویچ ژوکوفسکی (17 "83-1852):
اوه با ما زندگی نمی کند
نابغه زیبایی ناب؛
فقط گهگاه به دیدارش می آید
ما از زیبایی بهشتی;
او عجول است، مانند یک رویا،
مثل رویای هوای صبح؛
اما به ذکر مقدس
از دلش جدا نمی شود.

چهار سال بعد، پوشکین در شعر خود "من یک لحظه شگفت انگیز را به خاطر می آورم ..." (1825) از این عبارت استفاده می کند که به لطف آن کلمات "نابغه زیبایی ناب" رایج خواهد شد. شاعر در نسخه های زندگی خود همواره این خط ژوکوفسکی را با حروف مورب جدا می کرد که طبق آداب و رسوم آن زمان به معنای نقل قول بود. اما بعداً این عمل کنار گذاشته شد و در نتیجه، این عبارت به عنوان یافته شاعرانه پوشکین تلقی شد.
تمثیلی: در مورد تجسم آرمان زیبایی زن.

فرهنگ لغت دایره المعارف کلمات و اصطلاحات بالدار. - M.: "Lokid-Press". وادیم سرووف. 2003 .


مترادف ها:

ببینید "نابغه زیبایی ناب" در سایر لغت نامه ها چیست:

    شاهزاده خانم، مدونا، الهه، ملکه، ملکه، زن فرهنگ لغت مترادف روسی. نابغه زیبایی ناب n.، تعداد مترادف: 6 الهه (346) ... فرهنگ لغت مترادف

    لحظه‌ای شگفت‌انگیز را به یاد می‌آورم، تو در برابر من ظاهر شدی، مانند دیدی زودگذر، مانند نابغه‌ای از زیبایی ناب. A. S. پوشکین. K A. Kern ... فرهنگ لغت عباراتی توضیحی بزرگ مایکلسون (املای اصلی)

    - (lat. genius، از gignere به دنیا آوردن، تولید کردن). 1) قدرت، به بهشت، در علم یا هنر چیزی غیرعادی ایجاد می کند، اکتشافات جدید می کند، راه های جدیدی را نشان می دهد. 2) فردی با چنین قدرتی. 3) با توجه به مفهوم باستانی. رومیان... ... فرهنگ لغت کلمات خارجی زبان روسی

    نابغه- من، m. génie f.، آلمانی. نابغه، قطب. geniusz lat. نابغه 1. بر اساس اعتقادات مذهبی رومیان باستان، خداوند حامی یک شخص، شهر، کشور است. روح خیر و شر Sl. 18. رومی ها بخور، گل و عسل را برای فرشته خود یا مطابق با نبوغ خود می آوردند. فرهنگ لغت تاریخی گالیسم های زبان روسی

    نابغه، نابغه، شوهر. (لات نابغه) (کتاب). 1. بالاترین توانایی خلاق در فعالیت علمی یا هنری. نابغه علمی لنین. 2. فردی با توانایی مشابه. داروین یک نابغه بود. 3. در اساطیر رومی، پست ترین خدا، ... ... فرهنگ لغتاوشاکوف

    - ... ویکیپدیا

    - (1799 1837) شاعر، نویسنده روسی. کلمات قصار، به نقل از پوشکین الکساندر سرگیویچ. زندگی نامه تحقیر دربار مردم سخت نیست، تحقیر دربار خود غیر ممکن است. غیبت، حتی بدون مدرک، آثار ابدی بر جای می گذارد. منتقدان...... دایره المعارف تلفیقی کلمات قصار

    به معنای دقیق، استفاده در یک اثر ادبی از یک تصویر هنری یا چرخش کلامی از اثر دیگر، که برای خواننده طراحی شده است تا تصویر را بشناسد (مجموعه AS پوشکین "مانند نابغه زیبایی ناب" از ... وام گرفته شده است. .. فرهنگ لغت دایره المعارفی

    سانتی متر … فرهنگ لغت مترادف

کتاب ها

  • پوشکین من...، کرن آنا پترونا. "نابغه ای از زیبایی ناب..." و "فاحشه بابلی ما"، "عزیز! افسون! الهی!" و "اوه، پست!" - به طور متناقض، همه این القاب توسط A. پوشکین به همان شخص خطاب می شود - . ..

لحظه‌ای شگفت‌انگیز را به خاطر می‌آورم: تو در برابر من ظاهر شدی، مانند رؤیایی زودگذر، مانند نابغه زیبایی ناب. در کسالت اندوه ناامیدانه در دلهره های شلوغی پر سر و صدا، صدای لطیفی برایم طولانی شد و چهره های شیرینی در خواب دیدم. سالها گذشت. طوفان سرکش، رویاهای پیشین را از بین برد، و صدای لطیف تو، ویژگی های بهشتی تو را فراموش کردم. در بیابان، در تاریکی حبس، روزهایم بی سر و صدا می گذشت، بدون خدایی، بدون الهام، بدون اشک، بدون زندگی، بدون عشق. روح بیدار شده است: و در اینجا دوباره ظاهر شدی، مانند رؤیایی زودگذر، مانند نابغه زیبایی ناب. و قلب در رستاخیز می تپد، و برای او دوباره زنده شد و معبود و الهام و زندگی و اشک و عشق.

این شعر خطاب به آنا کرن است که پوشکین مدت ها قبل از انزوای اجباری اش در سن پترزبورگ در سال 1819 با او ملاقات کرد. او تأثیری محو نشدنی بر شاعر گذاشت. دفعه بعد پوشکین و کرن همدیگر را فقط در سال 1825 دیدند، زمانی که او از املاک عمه اش پراسکویا اوسیپووا دیدن کرد. اوسیپووا همسایه پوشکین و دوست خوب او بود. اعتقاد بر این است که ملاقات جدید الهام بخش پوشکین برای خلق شعری دوران ساز است.

موضوع اصلی شعر عشق است. پوشکین طرحی بزرگ از زندگی خود بین اولین ملاقات با قهرمان و لحظه حال ارائه می دهد و به طور غیرمستقیم وقایع اصلی را که برای قهرمان غنایی زندگی نامه رخ داده است ذکر می کند: پیوندی به جنوب کشور، دوره ای از ناامیدی تلخ در زندگی، که در آن آثار هنری آغشته به احساسات بدبینی واقعی ("دیو"، "بیابان افشان آزادی")، خلق و خوی افسرده در طول دوره تبعید جدید به املاک خانواده میخائیلوفسکویه خلق شد. با این حال، ناگهان رستاخیز روح، معجزه تولد دوباره زندگی، به دلیل ظهور تصویر الهی الهه موسیقی، که شادی پیشین خلاقیت و آفرینش را با خود به ارمغان می آورد، به روی نویسنده می گشاید. دیدگاه جدید در لحظه بیداری معنوی است که قهرمان غنایی دوباره با قهرمان ملاقات می کند: "بیداری به روح رسیده است: و در اینجا دوباره ظاهر شدی ...".

تصویر قهرمان اساساً تعمیم یافته و حداکثر شاعرانه است. این به طور قابل توجهی با تصویری که در صفحات نامه های پوشکین به ریگا و دوستان ظاهر می شود، متفاوت است که در دوره سرگرمی اجباری در میخائیلوفسکی ایجاد شده است. در عین حال، علامت برابری غیر قابل توجیه است، همانطور که شناسایی "نابغه زیبایی ناب" با زندگی نامه واقعی آنا کرن. عدم امکان شناخت پیشینه محدود زندگینامه پیام شاعرانه با شباهت موضوعی و ترکیبی با متن شعر عاشقانه دیگری به نام «به او» که توسط پوشکین در سال 1817 خلق شد، نشان داده می شود.

مهم است که ایده الهام را در اینجا به خاطر بسپارید. عشق به شاعر نیز به معنای الهام بخشیدن به خلاقیت، میل به آفرینش ارزشمند است. بیت عنوان اولین دیدار شاعر و معشوق را توصیف می کند. پوشکین این لحظه را با القاب بسیار روشن و رسا توصیف می کند ("لحظه ای شگفت انگیز" ، "یک چشم انداز زودگذر" ، "نابغه زیبایی ناب"). عشق به یک شاعر احساسی عمیق، صمیمانه و جادویی است که او را کاملاً تسخیر می کند. سه بیت بعدی شعر مرحله بعدی زندگی شاعر - تبعید او را توصیف می کند. دوران سختی در سرنوشت پوشکین، پر از آزمایشات و تجربیات زندگی. این روزگار است که «حسرت ناامیدانه از بین رفته» در جان شاعر. جدایی از آرمان های جوانی خود، مرحله رشد ("رویاهای پراکنده سابق"). شاید شاعر نیز لحظات ناامیدی داشته است ("بدون خدایی، بدون الهام") تبعید نویسنده نیز ذکر شده است ("در بیابان، در تاریکی زندان ..."). به نظر می رسید زندگی شاعر یخ زده ، معنای خود را از دست داده است. ژانر - پیام.

به مناسبت دویست و پانزدهمین سالگرد تولد آنا کرن و صد و نودمین سالگرد خلق شاهکار پوشکین.

"نابغه زیبایی ناب" الکساندر پوشکین او را صدا می کند - او اشعار جاودانه را به او تقدیم می کند ... و خطوطی پر از طعنه می نویسد. «نقرس شوهرت چطوره؟.. الهی به خاطر خدا سعی کن ورق بزنه و حمله نقرس داشته باشه نقرس! این تنها امید من است!.. چگونه می توانم شوهر شما باشم؟ من فقط نمی توانم این را تصور کنم، همانطور که نمی توانم بهشت ​​را تصور کنم.

دختری که آنا نام داشت و در فوریه 1800 در خانه پدربزرگش ، فرماندار اوریول ایوان پتروویچ ولف به دنیا آمد ، "زیر سایبان سبز رنگی با پرهای شترمرغ سفید و سبز در گوشه و کنار" ، سرنوشتی غیرعادی داشت.

یک ماه قبل از تولد هفده سالگی، آنا همسر ژنرال لشکر یرمولای فدوروویچ کرن شد. شوهرم 53 ساله بود. ازدواج بدون عشق خوشبختی نمی آورد. «دوست داشتن او (شوهرش) غیرممکن است، حتی به من تسلیت داده نشده است که به او احترام بگذارم. صریح به شما می گویم - تقریباً از او متنفرم، فقط آنا جوان می توانست تلخی قلبش را در دفتر خاطرات باور کند.

در آغاز سال 1819، ژنرال کرن (انصافاً، نمی توان از شایستگی های نظامی او غافل شد: بیش از یک بار او نمونه هایی از مهارت نظامی را هم در میدان بورودینو و هم در "نبرد ملل" معروف در نزدیکی لایپزیگ به سربازان خود نشان داد) برای تجارت وارد سن پترزبورگ شد. آنا هم با او آمد. در همان زمان، در خانه عمه خود الیزاوتا مارکوونا، نی پولتوراتسکایا، و همسرش الکسی نیکولاویچ اولنین، رئیس آکادمی هنر، برای اولین بار با شاعر آشنا شد.

عصری پر سر و صدا و شاد بود، جوانان از بازی چاراده ها لذت بردند، و در یکی از آنها ملکه کلئوپاترا توسط آنا نماینده شد. پوشکین نوزده ساله نتوانست به افتخار او در مقابل تعارف مقاومت کند: "آیا جایز است اینقدر جذاب باشیم!" چند عبارت بازیگوش خطاب به او، زیبایی جوان را گستاخ تلقی کرد ...

آنها قرار بود تنها پس از شش سال طولانی ملاقات کنند. در سال 1823، آنا با ترک شوهرش، نزد پدر و مادرش در استان پولتاوا در لوبنی رفت. و به زودی او معشوقه صاحب زمین ثروتمند پولتاوا، آرکادی رودزیانکو، شاعر و دوست پوشکین در سن پترزبورگ شد.

همانطور که آنا کرن بعداً به یاد می آورد، با حرص و طمع تمام اشعار و اشعار شناخته شده پوشکین را خواند و "تحسین پوشکین" در رویای ملاقات با او بود.

در ژوئن 1825، در راه رفتن به ریگا (آنا قصد داشت با شوهرش آشتی کند)، به طور غیرمنتظره ای در تریگورسکویه توقف کرد تا عمه پراسکویا الکساندرونا اوسیپووا را ملاقات کند. خوش آمد گویی به مهمانکه همسایه او الکساندر پوشکین بود.

آنا در نزد عمه‌اش، اولین بار شنید که پوشکین «کولی‌هایش» را می‌خواند و به معنای واقعی کلمه از شعر شگفت‌انگیز و صدای شاعر «از لذت ذوب می‌شود». او خاطرات شگفت انگیز خود را از آن دوران فوق العاده حفظ کرد: «... هرگز لذتی را که روحم را فراگرفته فراموش نمی کنم. من در هیبت بودم…”

چند روز بعد، کل خانواده اوسیپوف-ولف، در دو کالسکه، برای دیدار برگشت به همسایه همسایه میخائیلوفسکویه حرکت کردند. پوشکین همراه با آنا در کوچه پس کوچه های باغ پوشیده شده قدیمی پرسه زد و این پیاده روی شبانه فراموش نشدنی به یکی از خاطرات مورد علاقه شاعر تبدیل شد.

هر شب در باغم قدم می زنم و با خود می گویم: او اینجا بود ... سنگی که روی میز من تصادف کرد نزدیک شاخه ای از هلیوتروپ پژمرده بود. بالاخره شعر زیادی می نویسم. همه اینها، اگر دوست دارید، به شدت شبیه عشق است. چقدر دردناک بود خواندن این سطرها برای آنا وولف بیچاره خطاب به آنا دیگر، زیرا او پوشکین را بسیار شدید و ناامیدانه دوست داشت! پوشکین از میخائیلوفسکی تا ریگا به آنا ولف نوشت به این امید که او این سطور را به پسر عموی متاهل خود منتقل کند.

شاعر خطاب به زن زیبا اعتراف می‌کند: «ورود تو به تریگورسکویه تأثیری عمیق‌تر و دردناک‌تر از آنچه ملاقات ما در اولنین‌ها بر من گذاشت، در من گذاشت، بهترین کاری که می‌توانم در بیابان روستایی غمگینم انجام دهم این است. سعی کنم بیشتر به تو فکر نکنم اگر حتی یک قطره ترحم برای من در روحت بود، تو هم باید این آرزو را برای من داشته باشی..."

و آنا پترونا هرگز آن شب مهتابی ژوئیه را که با شاعر در کوچه های باغ میخائیلوفسکی قدم می زد فراموش نمی کند ...

و صبح روز بعد آنا در حال رفتن بود و پوشکین برای دیدن او آمد. "او صبح آمد و هنگام فراق یک نسخه از فصل دوم اونگین را در ورق های برش نخورده برای من آورد که بین آنها یک ورق پستی چهار برابر با آیات پیدا کردم ...".

من یک لحظه شگفت انگیز را به یاد می آورم:
تو پیش من ظاهر شدی
مثل یک دید زودگذر
مثل یک نابغه از زیبایی ناب.

در کسالت غم ناامید کننده،
در اضطراب شلوغی پر سر و صدا،
صدای ملایمی برای مدت طولانی به گوشم رسید

و رویای ویژگی های زیبا را دید.

سالها گذشت. طوفان سرکش

رویاهای قدیمی پراکنده
و صدای ملایمت را فراموش کردم
ویژگی های بهشتی شما

در بیابان، در تاریکی حبس

روزهایم به آرامی گذشت

بدون خدا، بدون الهام،
نه اشک، نه زندگی، نه عشق.

روح بیدار شده است:
و دوباره اینجا هستید
مثل یک دید زودگذر
مثل یک نابغه از زیبایی ناب.

و قلب به شدت می تپد
و برای او دوباره برخاستند

و خدا، و الهام،
و زندگی و اشک و عشق.

سپس، همانطور که کرن به یاد می آورد، شاعر "هدیه شاعرانه" خود را از او گرفت و او توانست شعرها را به زور بازگرداند.

مدت‌ها بعد، میخائیل گلینکا اشعار پوشکین را موزیک کرد و عاشقانه را به معشوقش، اکاترینا کرن، دختر آنا پترونا تقدیم کرد. اما کاترین قرار نیست نام یک آهنگساز درخشان را یدک بکشد. او شوهر دیگری - شوکالسکی را ترجیح می دهد. و پسری که در آن ازدواج متولد شد، اقیانوس شناس و مسافر جولیوس شوکالسکی، نام خانوادگی خود را تجلیل خواهد کرد.

و یک ارتباط شگفت انگیز دیگر را می توان در سرنوشت نوه آنا کرن دنبال کرد: او دوست پسر شاعر گریگوری پوشکین خواهد شد. و در تمام زندگی خود به مادربزرگ فراموش نشدنی خود - آنا کرن افتخار خواهد کرد.

خوب، سرنوشت خود آنا چه شد؟ آشتی با شوهرش کوتاه مدت بود و به زودی بالاخره از او جدا شد. زندگی او مملو از ماجراهای عاشقانه بسیاری است، از جمله ستایشگران او می توان به الکسی ولف و لو پوشکین، سرگئی سوبولفسکی و بارون وروفسکی اشاره کرد... بله، و خود الکساندر سرگیویچ در نامه ای معروف به دوستش پیروزی بر زیبایی قابل دسترس را شاعرانه اعلام نکرد. سوبولفسکی. «الهی» به شکلی نامفهوم به «فاحشه بابلی» تبدیل شد!

اما حتی رمان های متعدد آنا کرن نیز هرگز عاشقان سابق را با احترام لرزان او "برای حرم عشق" شگفت زده نکردند. "در اینجا احساسات غبطه انگیزی وجود دارد که هرگز پیر نمی شوند! الکسی ولف صمیمانه فریاد زد. "بعد از این همه تجربه، من تصور نمی کردم که هنوز ممکن است او خودش را فریب دهد ...".

و با این حال، سرنوشت نسبت به این زن شگفت انگیز مهربان بود که در بدو تولد استعدادهای قابل توجهی داشت و چیزی فراتر از لذت را در زندگی تجربه کرد.

در چهل سالگی، در زمان زیبایی بالغ، آنا پترونا با عشق واقعی خود ملاقات کرد. منتخب او فارغ التحصیل سپاه کادت، افسر توپخانه بیست ساله الکساندر واسیلیویچ مارکوف-وینوگرادسکی بود.

آنا پترونا با او ازدواج کرد که به گفته پدرش مرتکب یک عمل بی پروا شده بود: او با یک افسر جوان فقیر ازدواج کرد و حقوق بازنشستگی زیادی را که به خاطر بیوه یک ژنرال بود از دست داد (شوهر آنا در فوریه 1841 درگذشت).

شوهر جوان (و پسر عموی دوم همسرش بود) آنا را با مهربانی و فداکاری دوست داشت. در اینجا نمونه ای از تحسین مشتاقانه زن معشوق است که در بی هنر و صداقت شیرین است.

از دفتر خاطرات A.V. مارکوف-وینوگرادسکی (1840): "عزیزم چشمان قهوه ای دارد. آنها با زیبایی شگفت انگیز خود روی صورت گرد با کک و مک تجمل می کنند. این موی شاه بلوط ابریشمی، آن را به آرامی ترسیم می‌کند و با عشقی خاص آن را به راه می‌اندازد... گوش‌های کوچک که گوشواره‌های گران‌قیمت برای آن تزئینی اضافی هستند، آن‌قدر سرشار از لطف هستند که شما را تحسین می‌کنید. و بینی بسیار فوق العاده است، چه جذابیتی!.. و همه اینها، پر از احساسات و هارمونی تصفیه شده، چهره زیبای من را می سازد.

در آن اتحاد شاد، پسر اسکندر به دنیا آمد. (بسیار بعد، آگلایا الکساندرونا، نی مارکوا-وینوگرادسکایا، به خانه پوشکین یادگاری گرانبها داد - مینیاتوری که چهره شیرین آنا کرن، مادربزرگ خودش را به تصویر می‌کشد).

این زوج سال ها با هم زندگی کردند و سختی ها و ناراحتی ها را تحمل کردند، اما از عشق صمیمانه به یکدیگر دست برداشتند. و آنها تقریباً یک شبه مردند، در سال 1879، سالی ناخوشایند ...

سرنوشت آنا پترونا بود که تنها چهار ماه بیشتر از شوهر مورد تحسین خود زنده بماند. و گویی برای شنیدن صدای بلند یک روز صبح در ماه مه، درست چند روز قبل از مرگش، زیر پنجره خانه اش در مسکو در Tverskaya-Yamskaya: شانزده اسب مهار شده توسط یک قطار، چهار اسب پشت سر هم، یک اسب را می کشیدند. سکوی عظیم با بلوک گرانیتی - پایه بنای یادبود آینده پوشکین.

آنا پترونا که دلیل سر و صدای غیرمعمول خیابان را فهمید، آهی آرام کشید: «آه، بالاخره! خوب، خدا را شکر، خیلی وقت است!»

این افسانه باقی مانده است: گویی هیئت تشییع جنازه با جسد آنا کرن در مسیر غم انگیز خود با بنای برنزی پوشکین روبرو شد که به بلوار Tverskoy به صومعه Strastnoy می رفت.

بنابراین آخرین باری که آنها ملاقات کردند

به یاد آوردن هیچ چیز، نگران هیچ چیز.

پس کولاک با بال بی پرواش

در یک لحظه شگفت انگیز آنها را تحت الشعاع قرار داد.

بنابراین کولاک به آرامی و تهدید آمیز ازدواج کرد

گرد و غبار مرگبار پیرزنی با برنز جاودانه،

دو عاشق پرشور، در حال حرکت از هم جدا،

اینکه زود خداحافظی کردند و دیر ملاقات کردند.

یک پدیده نادر: حتی پس از مرگش، آنا کرن از شاعران الهام گرفت! و گواه این سخنان پاول آنتوکولسکی است.

... یک سال از مرگ آنا می گذرد.

شاهزاده N.I شکایت کرد: "اکنون غم و اندوه و اشک از بین رفته است و قلب عاشق دیگر رنج نمی کشد." گلیتسین. - بیایید با سخنی صمیمانه از آن مرحوم به عنوان الهام بخش شاعر نابغه یاد کنیم که "لحظه های شگفت انگیز" را برای او رقم زد. او خیلی دوست داشت و بهترین استعدادهای ما در پای او بود. بیایید این «نابغه زیبایی ناب» را در خارج از زندگی زمینی او به یادگاری سپاسگزار نگه داریم.»

جزئیات بیوگرافی زندگی برای زنی زمینی که به میوز روی آورده دیگر چندان مهم نیست.

آنا پترونا آخرین پناهگاه خود را در قبرستان روستای پروتنیا در استان Tver یافت. در یک "صفحه" برنزی لحیم شده به سنگ قبر، خطوط جاودانه برجسته شده است:

من یک لحظه شگفت انگیز را به یاد می آورم:

تو پیش من ظاهر شدی...

یک لحظه - و ابدیت. چقدر این مفاهیم به ظاهر غیرقابل قیاس به هم نزدیکند!..

"بدرود! اینک شب است و تصویر تو چنان غمگین و هوس‌انگیز پیش من برمی‌خیزد: به نظرم نگاهت را می‌بینم، لب‌های نیمه بازت را.

خداحافظ - به نظرم می رسد که پای تو هستم ... - تمام زندگی ام را برای یک لحظه واقعیت می بخشم. بدرود…".

پوشکین عجیب - یا شناخت، یا خداحافظی.

ویژه صدمین سالگرد


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه