15.10.2023

دیالکتیسم ها و انواع آنها. دیالکتیزم ها واژه هایی با طعم محلی هستند. گویش های واژگانی به عنوان یک گروه جداگانه


دیالکتیسم ها ویژگی های زبانی مشخصه یک منطقه خاص هستند. اینها می توانند کلمات فردی و همچنین عبارات و عبارات باشند.

این اصطلاح از کلمه یونانی dialektos - "گفتگو، گویش" گرفته شده است.
گویش های آوایی، دستوری، واژه سازی و واژگانی وجود دارد.

گویش های واژگانی

گویش‌های واژگانی ناهمگون هستند؛ چند گروه را می‌توان تشخیص داد: قوم‌نگاری‌ها، گویش‌شناسی‌های واژگانی خاص، گویش‌های معنایی و واژه‌ساز.
قوم نگاری هاآنها اشیاء و مفاهیمی را نام می برند که مشخصه زندگی روزمره و اقتصاد یک منطقه است، اما در زبان ادبی مترادف ندارند.

پونوا

مثلا: پونوا- یک نوع دامن (عنصری از لباس عامیانه روسی، دامن پشمی زنانه برای زنان متاهل ساخته شده از چند تکه پارچه).

سه شنبه ها- یک جعبه کوچک پوست درخت غان با درب. وان کلاسیک شکل استوانه ای دارد. شالونیک- نام یکی از بادها در میان پومورها. زیبکا- گهواره
در واقع گویش های واژگانیدارای مترادف های متناظر در زبان ادبی: کوچت(خروس)، باسک(زیبا)، سنگین(خیلی) چغندر(چغندر).
گویش های معناییمعنای خاص خود را دارند، متفاوت از معنای زبان ادبی: در یک کلمه "پل"در برخی مناطق به آن سایبان می گویند. کلمه "لاغر"به معنی «بد» (لاغر = شخص بد).

گویش های دستوری

در برخی مناطق، افعال سوم شخص با [t] نرم تلفظ می شوند: او برو، آنها گرفتنو غیره.
در انتهای اسم ها حرف تغییر می کند: دیگر نه(به جای همسرش)؛ از خواهرم(به جای خواهرم).
کنترل حروف اضافه تغییر می کند: از مسکو آمده است; برو به خانه.

گویش های واژه سازی

در برخی مناطق به توت بلوبری می گویند "زغال اخته"», « چرنیگا"، یعنی یک کلمه جدید بر اساس یک کلمه ادبی اختراع کنید. گوساله به نام خود نیز خوانده می شود: تلیسه، تلیسه، تلیسه.

گویش های آوایی

ویژگی این گونه کلمات گویشی تلفظ خاص آنهاست. به عنوان مثال، کلیک کردن بر روی: do[ts]ka, اما[ts]; یاک: [هسته], [پنج]؛ تلفظ [x] به جای [g] در انتهای کلمه: sleep[x]، other[x].

استفاده از گویش ها در داستان

در داستان، از گویش ها برای توصیف گفتار شخصیت ها، برای ایجاد رنگ محلی، یعنی. برای تصویری واقعی از واقعیت اگر بخوانیم که قزاق چگونه به گویش خالص مسکو صحبت می کند، نویسنده اثر را باور نمی کنیم، صداقت او را انکار می کنیم. عناصر گفتار گویش (دیالکتیسم ها) در آثار ادبیات کلاسیک و مدرن توسط بسیاری از نویسندگان روسی یافت می شود: V. I. Belov، V. G. Rasputin، V. P. Astafiev، M. A. Sholokhov، P. P. Bazhov، B. V. Shergin و دیگران. تنوع لهجه های روسی در آثار متعدد فولکلور روسی منعکس شده است. فولکلور همچنین در هنر مدرن استفاده می شود: ضبط های فولکلور به گویش های روسی اساس کار گروه ایوان کوپلا را تشکیل می دهد.

گروه "ایوان کوپالا"
اما گاهی در گفتار افرادی که به هنجارهای زبان ادبی تسلط کامل نداشته اند، واژه های گویش را می توان یافت.
گویش لایه ای از زبان است که اغلب زبان نوشتاری ندارد.
زبان شناسان فرانسوی، همراه با اصطلاح "گویش"، از اصطلاح "patois" استفاده می کنند، که همچنین بیانگر گفتار محدود محلی گروه های خاصی از جمعیت، عمدتا روستایی است.

تاریخچه گویش ها

گروه های گویش مدرن روسی در نتیجه تعاملات، دگرگونی ها و گروه بندی مجدد لهجه های زبان روسی قدیمی شکل گرفتند. گویش شمالی روسی در نتیجه تماس بین شهرک نشینان نووگورود و روستوف-سوزدال که از قرن 12 تا 13 در شمال روسیه ساکن شدند، توسعه یافت. لهجه های غربی و شرقی روسیه مرکزی در بخش های باستانی قلمرو سرزمین های نووگورود و روستوف-سوزدال توسعه یافتند. نقش تعیین کننده ای در توسعه "شخصیت انتقالی" این گویش ها با تعامل آنها با منطقه گویش جنوبی روسیه ایفا شد که مناطق جنوبی نووگورود و روستوف-سوزدال را از مناطق شمالی جدا کرد.
لهجه های اسمولنسک-پولوتسک به تدریج وارد حوزه نفوذ گویش آکایا روسی جنوبی شدند که در نتیجه آن منطقه مدرن گویش جنوبی زبان روسی شکل گرفت که توسط گروه گسترده ای از گویش های انتقالی با گویش های زبان روسی به هم متصل شد. زبان بلاروسی

معرفی

هر فردی که زبان روسی برای او زبان مادری است می داند که کلمات پول، خوردن، زغال اخته، چمنزار، تراکتور به چه معناست، اما همه با کلماتی مانند فیناگی (پول)، بریال (خوردن، خوردن)، پوزانکا (چمنزار) آشنا نیستند. پرنده جرثقیل (زغال اخته).

واژگان پول، خوردن، کرنبری، چمنزار، تراکتور متعلق به واژگان عمومی هستند (اصطلاح واژگان ملی تا حدی دلبخواه است، زیرا اکثر مردم در گفتار خود از کلمات غیر ادبی استفاده نمی کنند. از سوی دیگر، بسیاری واژه های ادبی و کتابی برای افراد کم فرهنگ ناشناخته است). درک و استفاده از آن نه به مکان و نه به وابستگی حرفه ای شخص بستگی ندارد. این واژگان ملی است که اساس زبان ملی روسی را تشکیل می دهد. واژگان رایج شامل کلمات ادبی: درختان، فکر کن، کوچک، دروغگو و غیره، واژگان غیر ادبی است که در بین افراد حرفه و سنین مختلف رایج است: احمق، مغز، ابله، انجام خواهد داد و غیره.

واژگان غیر عامه، واژگانی است که درک و استفاده از آن مربوط به حرفه، محل سکونت، شغل و غیره شخص است و واژگان غیرمحبوب شامل لغات گویش، خاص و عامیانه است.

1 واژگان گویش (منطقه ای).

واژگان گویشی (در غیر این صورت منطقه ای) بخشی از واژگان غیر ملی است که از ویژگی های گفتار جمعیت آن است.
- یا محل، منطقه، ناحیه. کلماتی وجود دارد که فقط توسط ساکنان مناطق شمالی استفاده می شود: آهو (شاهوآهن)، گدازه (پل)، تپلینا (آتش) و غیره.

کلمات مشخصه شهرهای جنوبی وجود دارد: نظم (جنگل)، کوزیولیا (زمین)، پلشچا (بوته ها) و غیره.

واژه‌های گویشی که در داستان به کار می‌روند، دیالکتیسم نامیده می‌شوند. اصطلاح «دیالکتیسم» نه تنها شامل مواردی است که به ویژگی‌های واژگان یک گویش یا گویش خاص اشاره دارد، بلکه شامل ویژگی‌های آوایی، واژه‌سازی یا دستوری آن نیز می‌شود. به عنوان مثال: فلاپی
(شاد)، رخ (توگ)، دامنو (مدتها پیش)، انتوت (این) - گویشهای آوایی؛ بستن یونجه (یونجه تازه)، u me (من)، استپیا (استپ)، ​​سرزنش (سرزنش) - گویش های دستوری؛ odnova (یک بار)، چهره به چهره
(لایه)، در امتداد (در امتداد) - گویش های کلمه سازی.

در میان گویش‌های واژگانی آنها متمایز می‌شوند: خود گویش‌های واژگانی - کلماتی که در زبان ادبی مترادف‌هایی با ریشه متفاوت دارند: باسک (زیبا)، ویر.
(گرداب)، گربه (چکمه)، چاپورا (حواصیل) و دیگر گویش های معنایی کلماتی هستند که در یک گویش معین (گفتاری) معنایی غیرعادی برای استفاده عمومی دارند. به عنوان مثال: حسود، در برخی از گویش ها به معنای (غیور)، ابر (رعد و برق)، لب (قارچ)، نظم (جنگل)، متکبر (ناگهان) و سایر گویش های قوم نگارانه - کلمات نامگذاری اشیا و پدیده های مشخصه زندگی مردم است. فقط از یک محل معین و در مناطق دیگر ناشناخته است یا به طریق خاصی با آنها متفاوت است: دولیکا (جلیقه کاذب)، پلاختا (دامن از یک تکه پارچه)، تونت (پنکیک نازک از خمیر بدون خمیر) و غیره. واژه ها، دیالکتیسم قوم نگاری، یا قوم نگاری، - نام محلی برای یک چیز خاص و محلی است. قوم نگاری ها مترادف ملی ندارند، بنابراین معنای آنها فقط به صورت توصیفی قابل انتقال است.

گویش‌های عبارت‌شناختی عباراتی ثابت هستند که فقط در محلی به این معنی شناخته می‌شوند: به کسالت افتادن (حوصله کردن)، انگار در نمک نشسته (پژمرده)، مرگ بدون مرگ (چیزی سخت، سنگین) و غیره.

2 استفاده از واژگان گویش در گفتار

از آنجایی که واژگان گویش به تعداد کلماتی تعلق دارد که عموماً شناخته شده نیستند و رایج نیستند، سؤال طبیعی این است که چگونه و تا چه حد می توان از آن برای اهداف هنری استفاده کرد. درجه و ماهیت استفاده از کلمات گویش با موضوع کار، موضوع تصویر، اهدافی که نویسنده برای خود تعیین می کند، آرمان زیبایی شناختی، مهارت و غیره تعیین می شود. به عنوان مثال، در L. N. Tolstoy، دیالکتیسم ها. نه تنها هنگام انتقال گفتار دهقانان، بلکه گاهی اوقات به زبان نویسنده، جایی که بدون هیچ توضیحی ارائه می شوند، یافت می شوند. در I. S. Turgenev ، چنین کلماتی ماهیت نقل قول ها ، شمول ها ، بیگانه با زمینه کلامی کلی دارند. در عین حال، یادداشت هایی برای آنها ارائه می شود که معنای، دامنه کاربرد آنها را آشکار می کند و این ابزارهای گرافیکی در متن بر تفاوت آنها با بافت ادبی کلی تأکید می کند.

واژه‌های گویش‌ای که نویسندگان به کار می‌برند می‌توانند به برخی از اشیاء اشاره کنند، واقعیت‌هایی که برای استفاده عمومی شناخته شده نیستند، و سپس کارکرد گویش‌ها در درجه اول اسمی است. همان کارکرد را اغلب آن دسته از گویش‌های واژگانی واقعی که معادل تک کلمه‌ای در زبان ادبی ندارند انجام می‌دهند: نشستم روی چمنزار زیر درخت بلوط، تصمیم گرفتم فرنی آلو بپزم.

دیالکتیسم ها می توانند وسیله ای تازه و گویا باشند. این رسا بودن کلمه کرال (پوست کهنه ای بود که توسط برخی حیوانات هنگام پوست اندازی ریخته می شود) که A. S. Pushkin را خوشحال کرد که آن را از متخصص گفتار عامیانه V. I. Dahl شنید.

انواع دیالکتیسم ها به عنوان وسیله ای برای شخصی سازی شخصیت عمل می کنند:
پدربزرگ که از سکوت غم انگیز ما کمی نگران بود، توضیح داد: «بیهوده نیست که قورباغه فریاد می زند. "قورباغه، عزیزم، همیشه قبل از رعد و برق نگران است و هر جا که می رود می پرد." نادیسیا شب را با یک دستیار گذراندم، سوپ ماهی را در دیگ کنار آتش پختیم، و قورباغه - وزنش یک کیلو بود، نه کمتر - مستقیم به داخل دیگ پرید و جوشانده شد... - "و هیچی؟ - من پرسیدم. - می توانم بخورم؟ پدربزرگ (پاوست) پاسخ داد: "غذاهای خوشمزه". با کمک آنها می توان به اصالت قوم نگاری و اقناع هنری در بازتولید زندگی روزمره، اثاثیه و غیره دست یافت.

برای نویسندگان امروزی که در مورد روستا می نویسند و به طور گسترده از کلمات گویش استفاده می کنند، توضیح ویژه ای از این کلمات ارائه می دهند، حتی آنهایی که ممکن است به وضوح برای خواننده ناشناخته باشند.

ابزارهای گویش نیز در روزنامه استفاده می شود، اغلب در مقاله، جایی که آنها هر دو یک قهرمان معین، گفتار او و ویژگی های فردی زندگی، زبان منطقه ای که قهرمان در آن زندگی می کند، مشخص می کنند.

در مورد استفاده از واژه های گویش در روزنامه، لازم است تأکید شود که لازمه استفاده انگیزشی از گویش ها در اینجا اهمیت ویژه ای پیدا می کند. و اولاً به این دلیل که روزنامه باید گفتار تحصیل کرده و ادبی را به خواننده منتقل کند. این بدان معناست که استفاده از ابزارهای غیر ادبی در متون روزنامه باید تا حد امکان توجیه شود. به عنوان مثال: بیهوده نبود که واسیلی میخایلوویچ را کمی از سایر ساکنان تایگا بریانسک جدا کردم. و در این صورت استفاده از واژه گویش نه از منظر هنری و نه از منظر دیگر انگیزه ای به نظر نمی رسد.

همچنین باید به خاطر داشت که کلمه لهجه ای که در روزنامه استفاده می شود باید برای خواننده قابل درک باشد و بنابراین اگر طبیعتاً به آن نیاز دارد توضیح داده شود. از این گذشته، روزنامه به سرعت خوانده می شود و خواننده فرصتی برای جستجوی یک کلمه ناشناخته در فرهنگ لغت ندارد.

3 واژگان خاص (اصطلاحات حرفه ای).

واژگان ویژه کلمات و ترکیبی از کلمات است که عمدتاً توسط نمایندگان شاخه خاصی از دانش یا حرفه استفاده و درک می شود: ریاضیات. لگاریتم، نرمال؛ نرد گرده، گل آذین و... در میان واژه های خاص، اصطلاحات و حرفه ای ها در درجه اول خودنمایی می کنند.

اصطلاح کلمه ای (یا ترکیبی از کلمات) است که نام رسمی پذیرفته شده و قانونی یک مفهوم در علم، فناوری، هنر و غیره است. به عنوان یک قاعده، یک اصطلاح در سیستم این اصطلاح بدون ابهام است که آن را متمایز می کند. از کلمات غیر اصطلاحی: شیمی. متیل، اکسید، باز؛ عسل. هماتوم، موارد منع مصرف، هپاتیت و غیره

اصطلاحات می توانند بسیار تخصصی و به طور کلی قابل درک، درک و استفاده نه تنها توسط متخصصان در این زمینه دانش باشند.

مرزهای بین اصطلاحات بسیار تخصصی و به طور کلی قابل درک است.
جابجایی بخشی از واژگان بسیار تخصصی به واژگان معمولی وجود دارد که اغلب به عنوان اصطلاحات شناخته نمی شوند. این حرکت به دلایل متعددی تسهیل می شود که در میان آنها افزایش سطح تحصیلات عمومی جمعیت و همچنین اهمیت این یا آن علم، شاخه اقتصاد در حال حاضر نقش مهمی ایفا می کند. با تبلیغات گسترده دستاوردهای این علم، شاخه اقتصاد توسط رسانه ها همراه است.

درک معنای یک اصطلاح و انتقال یک اصطلاح به دسته کلمات به طور کلی قابل درک نیز با ساختار آن مرتبط است: کلمات متشکل از عناصری که معنای آنها کاملاً واضح است معمولاً به راحتی به دست می آیند: بدون درز، بتن چسبنده، پرتاب کننده موشک و غیره. اصطلاحاتی که در نتیجه بازاندیشی به وجود آمده اند به راحتی کلمات قابل درک و جذب هستند به عنوان مثال، نام بسیاری از قطعات مکانیزم ها که از نظر ظاهر، عملکرد و غیره شبیه به وسایل خانه هستند: چنگال، برف پاک کن، سورتمه و غیره است.

داستان و داستان نیز نقش مهمی در رواج این اصطلاح دارند. بنابراین، رمانتیک شدن حرفه های دریایی در داستان های A. Green و سایر نویسندگان به آشنایی خوانندگان گسترده با بسیاری از اصطلاحات دریایی کمک کرد: اورژانس، بریگ، چرخ خانه و غیره.

خاستگاه اصطلاحات ناهمگن است. در میان آنها مواردی وجود دارد که به طور کامل از زبان های دیگر وام گرفته شده اند (دوگوت، نسیم، خلاء و غیره) و بر اساس صندوق بین المللی آموزشی عمومی، عمدتاً ریشه یونانی و لاتین تشکیل شده اند. بخش قابل توجهی از اصطلاحات از مواد واژه ساز روسی تشکیل شده است: ضربه گیر، زمین، پایه و غیره، و همچنین از مورفم های روسی و قرض گرفته شده: جریان های زیستی، بتن فوم، پشم شیشه و غیره. بسیاری از اصطلاحات در نتیجه بازاندیشی کلمات، اغلب بر اساس استعاره: کفش (حمایت)، ریشه (بخش اصلی کلمه) و غیره.

علاوه بر اصطلاحات، واژگان ویژه همچنین شامل حرفه ای ها - کلمات و عبارات با ماهیت نیمه رسمی است که به مفهوم خاصی اشاره می کند که هنوز یک نام رسمی پذیرفته شده برای آن در علم، شاخه فناوری و غیره وجود ندارد. برای مثال، حرفه‌ای‌های چاپ عبارتند از: خط آویز (خط ناقصی که صفحه با آن شروع یا پایان می‌یابد) و غیره.

در مجاورت اصطلاحات و حرفه ای ها اصطلاحات حرفه ای وجود دارد - نامگذاری غیر رسمی مفاهیم ماهیت خاص و غیر خاص که در گفتار محاوره ای نمایندگان یک حرفه یا یک گروه حرفه ای وجود دارد. در هر حرفه ای اصطلاحات خاصی وجود دارد. معمولاً چنین نام‌های عامیانه حرفه‌ای به شکلی رسا رنگ‌آمیزی می‌شوند.

4 استفاده از واژگان خاص در گفتار

علاوه بر ادبیات تخصصی، واژگان ویژه، عمدتاً اصطلاحات، همراه با سایر ابزارهای لغوی در روزنامه ها و مجلات غیر صنعتی، داستانی و غیره برای انتقال اطلاعات علمی و فنی استفاده می شود که نشان دهنده شرایط تولیدی است که قهرمان در آن زندگی و عمل می کند. ، برای ایجاد ویژگی های گفتاری او و غیره.

واژگان خاص به طور گسترده ای برای ایجاد کلماتی با ماهیت غیر تخصصی، یعنی استعاره استفاده می شود: و خلاقیت، یک واکنش زنجیره ای هرگز به ما اجازه نمی دهد که در روح خود پیر شویم.

استعاره اصطلاحات یکی از ویژگی های بارز روزنامه نگاری روزنامه مدرن است. کلماتی از اصطلاحات نظامی، تئاتری، موسیقی و ورزشی به طور فعال در حوزه استفاده مجازی دخیل هستند: فرود کار، سه نفره هاکی، آمپول دونده سرعت، شروع یک حرفه و غیره.

از واژگان به عنوان وسیله ای برای خلق کمدی نیز استفاده می شود. اثر کمیک اغلب با این واقعیت به دست می آید که این اصطلاح خود را در زمینه ای غیرمعمول برای آن می بیند، نه چندان با واژگان اطراف که خود موقعیت - صرفاً روزمره، صمیمی و غیره - در تضاد است: در راه، او در ذهنش حل کرد. یک مشکل پیچیده، چگونگی برقراری ارتباط ماهرانه تر با رایسا پاولونا و تانچکا در مورد تصمیم گرفته شده، بدون ایجاد یک واکنش حرارتی غیرقابل کنترل.

در موارد دیگر، اثر کمیک با این واقعیت به دست می‌آید که این اصطلاح در رابطه با یک کلاس کاملاً غیرعادی از اشیاء به اشتباه استفاده می‌شود یا به معنایی که شخصیت آن را اشتباه درک می‌کند: و در آشپزخانه سگ کوچولوی آنها، سگ پشمالوی، به بازدیدکنندگان حمله می‌کند و پاهایشان را پاره می کند

هنگام استفاده از واژگان خاص برای این یا آن هدف، باید آن را به گونه ای ارائه کرد که خواننده نیاز به یک کلمه خاص را درک کند، معنای آن را درک کند یا حداقل به طور کلی، موضوع و مفهوم خاص را در ذهن تصور کند. سوال

اصولاً وارد كردن كلمات خاص همان روشهاي ورود به گويشهاست. اینها پاورقی های صفحه به صفحه یا ارجاعاتی به فرهنگ لغت موجود در انتهای کتاب، یا توضیحاتی در خود متن، گنجاندن در زمینه ای هستند که در آن معنای یک کلمه خاص بدون هیچ توضیحی به اندازه کافی روشن می شود. امکانات روزنامه در این زمینه محدودتر است. در یک روزنامه می توان کلمه خاصی را در شرایطی به زبان آورد که خواننده معنای آن را حدس بزند یا به توضیح مختصر یا دقیق، دقیق یا تقریبی متوسل شود: چند سال پیش همه جت ها یا به عبارت ساده تر، اندازه گیری دستگاه های کاربراتور در کارخانه با دست ساخته می شدند.

مواردی که کلمه خاصی بدون هیچ توضیحی بیان می شود و معنای آن نامشخص می ماند، باید ناموفق تلقی شود.

5 واژگان عامیانه

اصطلاحات تخصصی اصطلاحاً مجموعه ای از ویژگی های گفتار محاوره ای است که در بین افراد در شرایط حرفه ای و روزمره مشابه ایجاد می شود ، با علایق مشترک ، گذراندن وقت با هم و غیره.
بنابراین، در گفتار دانش آموزان، اصطلاحات عامیانه برای رشته های تحصیلی رایج است: ادبیات، تربیت بدنی. رتبه بندی: سه، غاز؛ اقدامات، توانایی های دانش آموزان: فاک (آموزش)، ضربه زدن (گذراندن امتحان یا امتحان)، شلاق
(فهمیدن، فهمیدن) و غیره

فرهنگ لغت اصطلاحات بسیاری دارد که به ارزیابی چیزی یا کسی اشاره می کند و نگرش نسبت به چیزی یا کسی را بیان می کند: چکش (ارزیابی مثبت از اعمال یک فرد)، lazhovo (در مورد چیزی منفی) کاملاً
(بی تفاوت) و غیره

طرفداران بازی های مختلف اصطلاحات مخصوص به خود را دارند: کشتن یک بز (بازی دومینو)، رانندگی، ضربه زدن (پرش از یک حرکت در همان بازی)، رنگ (کت و شلوار قرمز)، نیمه رنگ (کت و شلوار الماس) و غیره.

واژگان برخی از کلمات عامیانه بسیار متغیر است. برخی از کلمات عامیانه به سرعت استفاده نمی شوند و با برخی دیگر جایگزین می شوند. اول از همه، این به عامیانه جوانان یا به طور خاص دانش آموز مربوط می شود. دلایل متعددی برای ظهور اصطلاحات تخصصی در گفتار جوانان وجود دارد. یکی از آنها اعتراض به استانداردسازی، ابزارهای کلیشه ای زبانی و افزایش صحبت های بیهوده است. اما این اعتراض در عمل اغلب منجر به ظهور مجموعه ای از کلمات و عبارات عامیانه «راهپیمایی» می شود که به نوعی «مهر درونی» تبدیل می شود و بنابراین گفتار را متحد می کند.

نوعی از اصطلاحات تخصصی آرگوت است. آرگو در میان افرادی به وجود می آید که می خواهند گفتار خود را برای دیگران غیرقابل درک کنند. انبوهی از تاجران دوره گرد، پشم کوب، کارت تیزکن، دزد، گدا و غیره وجود داشت.

می توان خاطرنشان کرد که برخی از واژگان عامیانه با گذشت زمان به استفاده عمومی عامیانه تبدیل می شوند، به دسته کلمات محاوره ای بیانی. بنابراین، اصطلاحات پیشین عبارتند از: سخت کار کردن (سخت کار)، بدون گرد و غبار
(نور)، هوخما (طنز)، بلاتنوی (مربوط به دنیای جنایت) و غیره.

6 استفاده از اصطلاحات تخصصی در گفتار

نویسندگان و روزنامه نگاران گاهی از واژگان عامیانه و آرگوت به عنوان یکی از ابزارهای شخصیت پردازی گفتاری قهرمان برای نشان دادن ویژگی ها و اخلاقیات یک محیط خاص استفاده می کنند. بنابراین، استفاده از N. G. Pomyalovsky در
اصطلاحات اصطلاحی بورسات «مقالاتی درباره بورسا» که اغلب به تفصیل توضیح داده می‌شود، به نویسنده کمک می‌کند تا رنگ و بوی غم انگیز وضعیت بورسات را منتقل کند. بازی ترفندها را بزن به لاغرها pfmfa.

اصطلاحات تخصصی در کنار اصطلاحات و حرفه‌ای‌ها می‌توانند در بازتولید یک محیط حرفه‌ای خاص مشارکت کنند و واقعیت‌های خاص این محیط را معرفی کنند و در عین حال با نام‌گذاری‌های محاوره‌ای توضیحات خاص رایج در آن، مشارکت کنند.
به عنوان مثال، در داستان "در آگوست 1944"، نویسنده V. Bogomolov خوانندگان را با برخی اصطلاحات نظامی آشنا کرد: props.
(چیزی را برای هدفی به تصویر بکشید)، parsh (عامل چترباز) و غیره.

اصطلاحات حرفه ای نیز این کارکرد را در روزنامه انجام می دهد.
(به طور معمول در سخنرانی قهرمانان معرفی می شود ، در سخنرانی روزنامه نگار آنها به صورت گرافیکی برجسته می شوند): سپس شخصی فریاد زد: "تپانچه ها را فراموش کردی؟" این من را شگفت زده کرد.
در مورد چه "تپانچه ها" صحبت می کنیم؟ معلوم می شود که این نام وسیله ای است که برای گرفتن گوبی در دریا استفاده می شود. پدال ترمز را فشار می دهم و اهرم ها را می گیرم. خیلی شدید - ماشین "گزیده می شود".

در مورد استفاده از انواع دیگر اصطلاحات، آنها معمولاً به عنوان وسیله ای برای توصیف گفتار استفاده می شوند.

در گفتار نویسنده (به جز مواردی که برای انعکاس واقع گرایانه هر محیطی ضروری است)، از اصطلاحات اصطلاحی می توان به عنوان وسیله ای برای تمسخر، یونیزه کردن و غیره استفاده کرد: او به یک نسخه خطی نیاز دارد، همانطور که یک اسنایفر باتجربه به یک خودزاد نیاز دارد. دستگاه برای باز کردن صندوق های نسوز.
متأسفانه برای ما، یک خیر در همان حوالی بود که باید طبق استعدادش شفت را به حرکت درآورد. و من و دوستم در رده استعدادهای جوان قرار گرفتیم. یا به زبان امروزی، به رگ.

7 اصطلاحات تخصصی کامپیوتری

فن‌آوری‌های رایانه‌ای که از نیمه دوم قرن جاری به سرعت در حال توسعه هستند، و به ویژه تهاجم گسترده به بازار رایانه‌های شخصی ما در اواسط دهه 80، تعداد زیادی از کلمات و عبارات خاص و اصطلاحات شاخه‌ای غنی را وارد زبان کرده است. به عنوان مثال: کارت شبکه، ریزپردازنده، سیستم عامل، قالب بندی، نصب، هارد دیسک، پیکسل ها، کادر محاوره ای، شی (به عنوان مثال شی Delphi3.0) و غیره. بسیاری از این اصطلاحات انگلیسیسم هستند، اما تعداد قابل توجهی از کلمات با منشأ "داخلی" نیز وجود دارد.

در کنار علم و تولید مرتبط با کامپیوتر، سرگرمی های مجازی نیز وارد بازار شده است: بازی های رایانه ای. یک بازی خوش ساخت یک ارگانیسم پیچیده است که به سطح خاصی از حرفه ای بودن بازیکن نیاز دارد. بازی‌ها به انواعی تقسیم می‌شوند که نام‌های خاصی دریافت می‌کنند؛ آنها اغلب برای تعیین فرآیندهای مختلف بازی (به ویژه آنهایی که دارای قابلیت‌های شبکه هستند، یعنی مشارکت همزمان چند نفر در بازی) به شرایط و قوانین خاص زیادی نیاز دارند: Quest،
بازی استراتژیک، شبیه ساز پرواز، چند نفره، deathmatch، frag و غیره.

همانطور که در هر "زبان" حرفه ای در میان افرادی که به هر طریقی با رایانه در ارتباط هستند، برای مفاهیم خاصی نیز نام های غیر رسمی وجود دارد، چیزی که می توان آن را "آرگوت" حرفه ای (یا اصطلاحات تخصصی) نامید.

راه های تشکیل اصطلاحات تخصصی:

یک روش بسیار رایج (ذاتی در تمام اصطلاحات خاص که در کنار اصطلاحات خاص قرار دارد) تبدیل یک اصطلاح است که معمولاً حجم زیادی دارد یا تلفظ آن دشوار است. در اینجا می توانیم برجسته کنیم
1) مخفف: کامپیوتر - کامپیوتر، هارد دیسک - پیچ، مک - خشخاش.

2) Univerbation: مادربرد - مادر، بازی استراتژی - استراتژی، بازی نقش آفرینی - نقش آفرینی، چاپگر جوهر افشان - جوهر افشان،

Zd studio max – max (این کلمه نام محبوب ترین برنامه است که هنوز از نظر دستوری شکل نگرفته است).

همانطور که در زبان حرفه‌ای دانشمندان کامپیوتر، وام‌های انگلیسی زیادی در اصطلاح وجود دارد. اینها اغلب از اصطلاحات کامپیوتری انگلیسی به عاریت گرفته می شوند:

کلمه Gamer از انگلیسی است. Jargon Gamer (بازی کننده حرفه ای بازی های کامپیوتری). لبخند یک چهره بامزه است که دنباله ای از علائم نگارشی (: - |) است. از eng. زبان عامیانه لبخند.

Doomer – Doomer (طرفدار بازی Doom).

"پدران" اصطلاحات تخصصی نیز می توانند اصطلاحات حرفه ای با منشاء انگلیسی باشند که قبلاً معادل آن در روسی است: هارد دیسک ، هارد دیسک ، دیسک سنگین - هارد دیسک (هارد دیسک) ، اتصال - برای اتصال (پیوستن) ، برنامه نویس - برنامه نویس (برنامه نویس) , کاربر – کاربر (کاربر) به کلیک – کلیک کنید
(کلیک کنید. اگرچه اکنون «کلیک» شروع به رقابت با «کلیک» کرده است).
تسلط دستوری برخی وام‌گیری‌های زبان روسی با روسی‌سازی کلمه‌سازی آنها همراه است. زیپ (زیپ) - zip، zip، zipovsky، کاربر (کاربر) - کاربر.

جالب اینجاست که پدیده معکوس نیز در اینجا وجود دارد. اصطلاحی مترادف با این اصطلاح ظاهر می‌شود که از کلمه‌ای مشتق شده است که مدت‌ها در زبان روسی جا افتاده است: Fortochki نام تحقیرآمیزی برای سیستم عامل ویندوز است.

اما وام گرفتن به هیچ وجه تنها منبع تکمیل واژگان یک نظام واژگانی معین نیست. برخی از کلمات از اصطلاحات گروه های حرفه ای دیگر می آیند، به عنوان مثال، رانندگان: کتری (کاربر مبتدی)، موتور (هسته، "موتور"، برنامه ها. این کلمه نیز از نظر معنایی معادل موتور آنالوگ انگلیسی است). گاهی اوقات پردازنده کامپیوتر را موتور و خود کامپیوتر را ماشین می نامند. کلمه glitch و مجموعه واژه‌سازی از آن که به طور گسترده در زبان عامیانه جوانان استفاده می‌شود، در اینجا معنای «خطاهای پیش‌بینی نشده در برنامه یا عملکرد نادرست تجهیزات» را به خود می‌گیرد. چهارشنبه "چاپگر من حشره دار است" یا "Windows98 یک محصول بسیار باگ است."

روش استعاره بسیار پربار است (که در همه سیستم های عامیانه کاربرد زیادی دارد). به کمک آن کلماتی مانند:

لعنتی - دیسک سی دی (از قبل قدیمی شده است).

موش یک موش ساخت شوروی است.

احیاگر یک متخصص یا مجموعه ای از برنامه های ویژه برای "بیرون آوردن از کما" رایانه ای است که نرم افزار آن آسیب جدی دیده است و قادر به عملکرد عادی نیست.

استعاره های کلامی متعددی وجود دارد: کاهش سرعت - عملکرد بسیار کند یک برنامه یا رایانه، تخریب یا کشتن - حذف اطلاعات از دیسک.

تعداد جالبی از مترادف ها با روند اختلال در عملکرد عادی رایانه همراه است، زمانی که به هیچ دستوری غیر از دکمه تنظیم مجدد پاسخ نمی دهد. آنها در مورد چنین رایانه ای می گویند که آویزان می شود، یخ می زند، می ایستد، می افتد، فرو می ریزد.
اگرچه کلمه انجماد (انجماد رخ داده است، در مورد انجماد) اکنون می تواند از اصطلاحات تخصصی خارج شود - به طور رسمی به عنوان یک اصطلاح استفاده می شود.
این تنها مثال از وجود مترادف ها در واژگان اصطلاحات نیست؛ همچنین شایان ذکر است: کامپیوتر - چرخ دستی - دستگاه - کامپیوتر - ماشین، پیچ - هارد دیسک - هارد دیسک - دیسک سنگین.

همچنین می توانید با استفاده از مثال کلمه آهن - به معنای "کامپیوتر، اجزای کامپیوتر"، روش کنایه را در شکل گیری اصطلاحات خاص بیابید. دکمه ها - به معنای "صفحه کلید".

می‌توانید نمونه‌هایی از واحدهای عبارت‌شناختی را بیابید که در آنها انگیزه پشت معنا فقط برای شروع کننده واضح است: صفحه آبی مرگ (متن پیام خطا
ویندوز روی پس‌زمینه آبی قبل از انجماد)، ترکیبی از سه انگشت یا ارسال به سه انگشت (Ctrl-alt-delete - حذف اضطراری هر برنامه در حال اجرا)، ضربه زدن به نان‌ها (کار بر روی دکمه صفحه کلید).

جایگاه ویژه ای در اصطلاحات کامپیوتری کلماتی است که انگیزه معنایی ندارند. آنها با برخی از واژه های رایج (تصادف مورفوفونتیک) رابطه ای همگونی جزئی دارند.

لازاروس - چاپگر لیزری (لازاروس و لیزر)

Vaxa سیستم عامل VAX است.

پنتیوخ – پنتیوم.

بازی Quack – Quake

بسیاری از کلمات در اصطلاحات رایانه ای بر اساس مدل های کلمه سازی که در زبان روسی پذیرفته شده اند، شکل می گیرند. پسوند k یک روش ضمیمه بسیار رایج است.

ماجراجویی تیرانداز

(بعداً این کلمات با عبارات شبیه ساز، کوئست، اکشن سه بعدی جایگزین شدند).

در کلمات "sidyuk" (دیسک فشرده یا دیسک خوان) یا pisyuk - (PC) پسوند -yuk وجود دارد که مشخصه زبان بومی است.

فولکلور عجیب و غریب دانشمندان رایانه جالب است که در آن واژگان اصطلاحی به معنای مجازی گسترده استفاده می شود.
(داده های سال 1992).

Cant’ open – امتناع از انجام هر درخواستی. (پیام رایانه مبنی بر اینکه یک فایل قابل بازیابی نیست.)

در اینجا نمونه ای از چیدمان یک اثر معروف آورده شده است:

پیرزن چگونه پیرمرد را دید -

من با ماساژ سیستم بدتر دعوا کردم:

«ای احمق، ای ساده لوح!

من برای سیستم عامل التماس کردم، ای احمق،

من نمی خواهم یک برنامه نویس سیستم باشم

من می خواهم هر کاری که دلم می خواهد انجام دهم

برای اینکه با اسمبلر درگیر نشوید،

و با پاسکال خالص بنویسید

چیزهای زیبای مختلف...

اغلب می‌توانید با جوک‌ها، حکایات و جناس‌های مخصوص دانشمندان رایانه برخورد کنید: در اینجا نمونه‌هایی از این بازی معروف آورده شده است.
GEG: Macrohard Corporation (متضاد پومرفمی مایکروسافت)، گل بیتس
- (برعکس نام و نام خانوادگی رئیس Microprose، بیل گیتس)، "هری خواب بود، اما او می دانست که با اولین کلیک ماوس از خواب بیدار می شود."

اصطلاحات تخصصی کامپیوتر یک سیستم پویا به طور فعال در حال توسعه است (به دلیل پیشرفت غیرمعمول سریع فناوری های کامپیوتری). این یکی از راه های نفوذ انگلیسیسم به زبان روسی است (گاهی اوقات کاملاً غیر قابل توجیه). بسیاری از کلمات از اصطلاحات تخصصی کامپیوتری به اصطلاح رسمی تبدیل می شوند. اصطلاحات واژگان نه تنها در گفتار شفاهی، نه تنها در اسناد الکترونیکی متعدد نامه ها و کنفرانس های مجازی، بلکه به صورت چاپی نیز یافت می شوند، اغلب در نشریات کامپیوتری معتبر یافت می شوند: «... مانیتورهایی با قطر حداقل 17 اینچ. ، با "موتور" ضعیف تر از pentium120...PC World (A. Orlov، دسامبر 1997). و شما می توانید آنها را به وفور در مجلات اختصاص داده شده به بازی های رایانه ای بیابید، به عنوان مثال: "و هیولاها در آنجا بدتر از هر نابودگر نیستند." (ایتالیک مال من است. Game world navigator مارس 1998، مقاله - Underlight). مؤلفه قابل توجهی از واژگان، که با رنگ آمیزی محاوره ای و خام محاوره ای متمایز می شود، بیانگر ویژگی عامیانه جوانان است، نشان می دهد که در میان دانشمندان رایانه جوانان زیادی وجود دارد.

8 باستان گرایی

ترکیب واژگانی زبان روسی نشان دهنده تاریخ مردم است. کلمات شاهد زنده رویدادهای تاریخی، توسعه علم، فناوری، فرهنگ و تغییرات در زندگی روزمره هستند.

با ناپدید شدن مفاهیم مربوطه، بسیاری از کلمات دیگر در گفتار استفاده نمی شوند. به آنها باستان گرایی می گویند، یعنی کلمات منسوخ شده.
برای مثال، کلماتی که بخش‌هایی از قلمرو کشور را نشان می‌دهند، شامل می‌شوند
(استان، ناحیه، ولست و غیره)، نام مؤسسات (بخش، زمستوو، و غیره)، نام سمت ها (شبس، فرماندار، وکیل و غیره) و غیره.

در زبان روسی قدیم کلماتی مانند کونا (واحد پولی)، اسمرد (دهقان)، لیودین (شخص)، گوشت گاو (گاو) و غیره وجود داشت که اکنون در لغت نامه های تاریخی و برخی از آنها در ریشه کلمات مدرن: گوشت گاو، معمولی

بسیاری از مردم نمی دانند که کلمه یارا در زبان روسی باستان نام بهار بوده است.
خود این کلمه از واژگان روسی ناپدید شده است، اما ریشه و معنای آن در کلمات yarka (بره جوان متولد بهار)، نان بهاره (محصولات بهاره در بهار کاشته می شود) و بهاره سازی (تصفیه بذر قبل از کاشت) حفظ شده است. برای کاشت بهاره). در افسانه "دختر برفی" خورشید همانطور که در روسیه باستان مرسوم بود یاریلو نامیده می شود.

اغلب کلمات قدیمی در زبان احیا می شوند، اما با محتوای جدید پر می شوند.

بنابراین، کلمه تیم قدیمی است. در روسی قدیم استفاده می شد.
یکی از معانی آن «ارتش شاهزاده» بود. به آن گوش دهید و صدای زنگ زنجیر، رعد و برق نبرد را خواهید شنید. فکرش را بکنید، روشن خواهد شد: این کلمه از خانواده برادران خوب شجاعی مانند دوست، دوستی، اجتماع... آمده است.
پوشکین در معنای "ارتش شاهزاده" از کلمه "جوخه" در "آواز اولگ نبوی" استفاده می کند: شاهزاده با گروه خود در زره تزارگراد سوار بر اسبی وفادار در سراسر میدان سوار می شود.

در روسی مدرن، کلمه جوخه برای نشان دادن یک انجمن داوطلبانه از افراد ایجاد شده برای یک هدف یا دیگری (جوخه آتش نشانی و غیره) استفاده می شود.

9 نئولوژیزم

واژگان یک زبان ارتباط تنگاتنگی با زندگی جامعه دارد.توسعه تاریخی جامعه، پیشرفت علم و فناوری، ادبیات و هنر، تغییرات در زندگی روزمره باعث پیدایش واژه های جدیدی می شود که به آنها نئولوژیزم می گویند.

در دهه 70 کلماتی مانند قلم نمدی (میله ای برای نوشتن و نقاشی)، شبیه ساز (دستگاه آموزشی برای تمرین هر مهارتی)، گلفروش (هنرمندی که از گل ها و برگ های خشک شده ترکیب بندی می کند) و غیره نیز وجود داشت. به عنوان کلمات پیچیده مانند باشگاه عکس، باشگاه تلویزیونی، قاب عکس (عکس فردی)، نمایش تلویزیونی.

در گفتار عامیانه از واژه های ولیک، قطعه کوپک، دوطبقه، چتر (پچ پچ بازی)، چک (کفش سبک ورزشی) و... استفاده فراوانی می شود.

نئولوژیزم ها نه تنها شامل کلمات کاملاً جدید، بلکه قبلاً شناخته شده ای هستند که معانی جدیدی به دست آورده اند. به عنوان مثال، در سال‌های اخیر، واژه تنش زدایی - به معنای کاهش تنش بین‌المللی، سناریو - به معنای «طرح، طرح برگزاری رویداد، نمایشگاه و غیره» رواج یافته است. واژه های رحمت، صدقه و... به فرهنگ لغت ما (واژگان زبان) بازگشته اند.

10 واژه امانت

بخش اصلی واژگان زبان روسی شامل کلماتی است که قبلاً در زبان روسی قدیمی شناخته شده است. اینها شامل بسیاری از کلمات رایج هستند. هر زبانی دارای کلماتی است که از زبان های دیگر به عاریت گرفته شده است. آنها به زبان روسی نیز وجود دارند.

مردم روسیه از دیرباز با سایر مردمان وارد روابط سیاسی، تجاری، علمی و فرهنگی شده اند. در همان زمان، زبان روسی با کلماتی از زبان های دیگر غنی شد. این کلمات چیزها، آداب و رسوم، مفاهیم و غیره را نام می بردند که برای مردم روسیه جدید بود.واژگان زبان روسی شامل حدود 10% کلمات قرضی شده است که عمده آنها اسامی هستند. در میان آنها کلماتی از یونانی (تخت، کشتی، بادبان)، لاتین (امتحان، دانش آموز، گشت و گذار)، انگلیسی (ورزش، فوتبال، تراموا)، آلمانی (استاد، حمله)، فرانسوی (کت و شلوار، آبگوشت، کمپوت) و غیره وجود دارد. زبان ها .

بسیاری از کلمات وام گرفته شده ترکیب صوتی خود را تغییر می دهند (به عنوان مثال، اوسیپ از یوسف یونانی)، از قوانین انحراف روسی و غیره تبعیت می کنند، به طوری که تشخیص آنها از کلمات اصلی روسی همیشه آسان نیست.

طبق قوانین زبان روسی، کلمات جدید را می توان از یک کلمه قرض گرفته شده تشکیل داد، به عنوان مثال: ورزش - ورزشی - غیر ورزشی، بزرگراه - بزرگراه.

برخی از اسم های قرض گرفته شده در حروف و تعداد تغییر نمی کنند، مثلاً: کت، سینما، دپو، رادیو، کافه، قهوه، کاکائو.

به تلفظ کلمات دقت کنید: کاف [ه]، اما کف [ه]، نادرست کف [ه]؛ shin"[e]el، اما نه shin[e]el؛ parterre، اما نه parterre؛ راننده، اما نه راننده.

11 عبارت شناسی

عبارت‌شناسی‌ها ترکیبی پایدار از کلماتی هستند که از نظر لغوی به یک کلمه نزدیک هستند. بنابراین، واحدهای عبارت شناسی را اغلب می توان با یک کلمه کم بیان جایگزین کرد. مقایسه کنید: در لبه جهان (زمین) - دور. گردن را کف کنید - درس بدهید، مجازات کنید. زیر میز راه می رود - کوچک؛ دندان دندان را لمس نمی کند - یخ زده است. هک روی بینی - به یاد داشته باشید؛ نحوه نگاه کردن به آب - پیش بینی و غیره

مانند یک کلمه، یک واحد عبارت شناسی می تواند مترادف و متضاد داشته باشد. عبارات مترادف هستند: دو جفت چکمه، دو پرنده از یک پر (یکی بهتر از دیگری نیست). شمشیرها را به گاوآهن تبدیل کنید، شمشیر را غلاف کنید (پایان دادن به جنگ، نزاع) و غیره.

عبارات- متضادها: آستین ها را بالا بزنید - بی خیال، فرنی دم کنید - فرنی را از هم جدا کنید، بلند کردن سنگین - آسان بلند کردن و غیره.

واحد عبارتی گربه گریه کرد مترادف کم و متضاد زیاد است.

بیشتر واحدهای عبارت شناسی منعکس کننده شخصیت عمیقا عامیانه و اصلی زبان روسی است. معنای مستقیم (اولیه) بسیاری از واحدهای عبارت‌شناختی با تاریخ سرزمین مادری ما، با برخی از آداب و رسوم اجداد ما، کار آنها و غیره مرتبط است. معنی مستقیم «شکستن یک چوب به چوب (چک) برای ساختن آنها قاشق، ملاقه و غیره» یعنی انجام یک کار بسیار ساده و آسان.

عبارت شناسی ابزاری روشن و گویا برای زبان است. آنها اغلب در گفتار یافت می شوند. به عنوان مثال: - پس از قبولی در امتحانات، یک قزاق آزاد (رایگان) خواهید بود. (A. Kuprin.) ایگور ممکن است اهل بحث باشد، اما او یک مرغ خیس است
( شلخته ). او از صدای جیر جیر گاری می ترسد. (M. Alekseev.)

عبارت شناسی نقش یکی از اعضای یک جمله را بازی می کند:

تزیین و تمیزی تابوت نظر را جلب کرد (مشخص بود، متفاوت بود). (و.
کریلوف.) بچه ها با آستین بالا زدند (خوب، با پشتکار).

نقل قول از آثار ادبی معنای ضرب المثل ها و ضرب المثل ها را به دست می آورد: افراد شاد به ساعت نگاه نمی کنند. (A. Griboyedov.) آنچه معقول، خوب، ابدی است بکارید... (N. Nekrasov.)

نتیجه

با مطالعه واژگان زبان روسی، واژگان خود را غنی می کنیم، فرهنگ گفتار خود را بهبود می بخشیم و دانش خود را از واقعیت اطراف گسترش می دهیم.

در این زمینه، دیکشنری های زبان روسی کمک ارزشمندی به ما می کنند.

دانشمندان زبان شناس به دقت جمع آوری و در حال گردآوری واژگان و واحدهای عبارت شناسی هستند و در کتاب های لغت ویژه منتشر و منتشر می کنند. در قرن نوزدهم. فرهنگ لغت زبان روسی گردآوری شد: "فرهنگ فرهنگستان روسیه" و
"فرهنگ توضیحی زبان بزرگ روسی زنده" توسط V.I. Dahl.

در 1935-1940 چهار جلد از "فرهنگ توضیحی زبان روسی" با ویرایش D.N. Ushakov منتشر شد. بر اساس فهرست کارت فرهنگ لغت زبان روسی، تعداد بیش از 6 میلیون کارت نقل قول از آثار کلاسیک ادبیات روسی و نویسندگان شوروی، که در ایجاد آن بسیاری از دانشمندان شرکت کردند، موسسه زبان روسی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی کامل ترین "فرهنگ لغت زبان ادبی مدرن روسیه" را گردآوری کرد. انتشار آن از سال 1948 تا 1965 به طول انجامید. فرهنگ لغت شامل 17 جلد و شامل 120480 کلمه است.

"فرهنگ لغت گویش های عامیانه روسی" در حال تدوین است (در حال حاضر منتشر شده است
13 شماره)، لغت نامه های گویش منطقه ای. "فرهنگ لغت زبان روسی قرن 11-17" در حال ایجاد است. (چاپ 4 شماره)، فرهنگ لغات حرفه ای و ... منتشر شد. هنوز کارهای زیادی باید انجام شود تا ثروت واژگان خود را ثبت کنیم، "این گنج، این دارایی که توسط پیشینیان به ما منتقل شده است" (I. S. Turgenev)، که باید از آن محافظت کنیم و باید به بهترین وجه از توانایی و توانایی خود استفاده کنیم. .

زبان روسی یکی از غنی ترین و پیشرفته ترین زبان های جهان است.

در حال حاضر زبان روسی به دلیل غنا و اهمیت اجتماعی خود به یکی از زبان های پیشرو بین المللی تبدیل شده است. بسیاری از کلمات زبان روسی در واژگان زبان های خارجی گنجانده شده است.

ادبیات:

1. Vvedenskaya L.A.

2. Anikina "زبان روسی مدرن".

3. ناوبر جهان بازی.

(gr. dialectos - قید، گویش)، حاوی تعداد قابل توجهی از کلمات عامیانه اصلی است که فقط در یک منطقه خاص شناخته شده است. بنابراین، در جنوب روسیه آنها گوزن را می نامند گرفتن، ظرف سفالی - ماخوتکا، نیمکت - مشروطو غیره. در یک محیط رسمی، گویندگان گویش‌ها معمولاً به زبان رایج تغییر می‌کنند که هدایت‌کننده‌های آن مدرسه، رادیو، تلویزیون و ادبیات است.

گویش ها منعکس کننده زبان اصلی مردم روسیه هستند؛ در برخی از ویژگی های گویش های محلی، اشکال باقی مانده از گفتار روسی قدیمی حفظ شده است که مهمترین منبع برای بازیابی فرآیندهای تاریخی است که زمانی بر زبان ما تأثیر گذاشته است.

لهجه ها از جهات مختلف با زبان ملی ملی متفاوت هستند - آوایی، صرفی، کاربرد کلمات خاص و کلمات کاملاً اصلی که برای زبان ادبی ناشناخته است. این زمینه را برای گروه بندی گویش های زبان روسی با توجه به ویژگی های مشترک آنها فراهم می کند.

1. گویش های واژگانی- کلماتی که فقط برای گویشوران بومی این گویش و خارج از آن شناخته می شوند و نه گونه های آوایی و نه واژه ساز دارند. به عنوان مثال، در گویش های روسی جنوبی کلمات وجود دارد چغندر (چغندر)، سیبولیا (پیاز)، گوتریت (گفتگو)، در شمال - ارسی (کمربند)، باسک (زیبا)، گلیتسی (دستکش).در زبان رایج، این گویش ها معادل هایی دارند که اشیاء و مفاهیم یکسان را نام می برند. وجود این گونه مترادف ها گویش های واژگانی را از انواع دیگر واژه های گویش متمایز می کند.

2. گویش های قوم نگاری - کلماتی که نام اشیاء را فقط در یک منطقه مشخص می دانند: shanezhki - "کیک های تهیه شده به روشی خاص" ، زونا - "پنکیک سیب زمینی خاص" ، nardek - "ملاس هندوانه" ، l/anarka - "نوعی لباس بیرونی" ، پونوا - «نوعی دامن» و غیره. قوم‌نگاری‌ها در زبان رایج مترادف ندارند و نمی‌توانند داشته باشند، زیرا خود اشیایی که با این کلمات مشخص می‌شوند دارای توزیع محلی هستند. به عنوان یک قاعده، اینها اقلام خانگی، لباس، غذاها، گیاهان و غیره هستند.

3. گویش های لغوی- معنایی - کلماتی که در گویش معنای غیر معمول دارند: پل- "کف در کلبه"، لب - "قارچ از همه گونه ها به جز انواع سفید"، فریاد زدن (کسی)- "تماس برای"، خودم- «ارباب، شوهر» و غیره. چنین گویش‌هایی به‌عنوان همنام برای کلمات رایجی که با معنای ذاتی خود در زبان استفاده می‌شوند، عمل می‌کنند.

4. گویش های آوایی - کلماتی که طرح آوایی خاصی در گویش یافته اند تسای(چای)، زنجیر(زنجیره) - عواقب "تلق" و "صدا زدن"، مشخصه لهجه های شمالی؛ hverma(مزرعه)، کاغذ(کاغذ)، گذرنامه(گذرنامه)، زندگی(زندگی).


5. گویش های واژه سازی - کلماتی که در گویش طرح پیوست خاصی دریافت کرده اند: شعار دادن(خروس)، غاز(غاز) بالا تنه(گوساله)، توت فرنگی(توت فرنگی) داداش(برادر)، شوریاک(برادر شوهر)، دارما(رایگان) همیشه(همیشه) از جایی که(جایی که)، نوک زد(خدا حافظ)، حماسی(خود)، آنها(آنها) و غیره

6. دیالکتیسم های ریختی - اشکال عطف غیر معمول برای زبان ادبی: پایان های نرم برای افعال در شخص 3 ( برو برو) پایان - صبحبرای اسامی در حالت ابزاری جمع ( زیر ستون ها) پایان می یابد هبرای ضمایر شخصی در مفرد: برای من، برای توو غیره.

ویژگی‌های گویشی نیز مشخصه سطح نحوی و سطح عبارت‌شناختی است، اما موضوع مطالعه نظام واژگانی یک زبان را تشکیل نمی‌دهند.

واژگان گویش واژه هایی هستند که استفاده از آنها برای مردم ساکن در یک منطقه مشخص است. گویش، گفتار شفاهی و محاوره ای ساکنان یک منطقه خاص است. دیالکتیسم واژه ای است که در این نوع گفتار به کار می رود.

انواع گویش ها: 1) آوایی - اینها کلماتی هستند که ویژگی های آوایی گویش را منعکس می کنند (syalo، prenik، pisnya) 2) واژه ساز - اینها کلماتی هستند که در آنها ساختار تکواژی بسیار نزدیک به هنجار ادبی است، اما دارای برخی اصلاحات با حفظ همان ریشه (گوساله گوساله، پهلو به پهلو) 3) شکل‌های ریخت‌شناختی، متفاوت با فرم‌های ادبی (من به خواهرم می‌روم، نزد خواهرم، به من، به خودم، به او ، برو، برو، بدان، بخوان) 4) نحوی - متفاوت -سیا از حروف. ساخت و سازها (به دکتر رفت، مردم ایستاده اند) 5) لغوی: الف) مناسب. واژگانی (در رابطه با کلمات روشن. yavl. syn.، چنین کلماتی در زبان ادبی نیستند) - سطل، فراموش شده (در واقع); ب) واژگانی- معنایی (در رابطه با کلمات ادبی، همنام های آشکار) - شفاف-آموزنده، بزرگ دانا. ج) قوم‌نگاری‌ها نام‌های محلی چیزها و مفاهیمی هستند که در یک منطقه خاص منتشر شده‌اند (کورت، چغندر، لوشنیک. استفاده از واژگان گویش در گفتار. از آنجایی که واژگان گویش به تعداد کلماتی است که عموماً شناخته شده نیستند، رایج نیستند، سؤال طبیعی این است که چگونه و تا چه حد می توان از آن برای مقاصد هنری استفاده کرد درجه و ماهیت استفاده از کلمات گویش با موضوع اثر، موضوع تصویر، اهدافی که نویسنده برای خود تعیین می کند، آرمان زیبایی شناختی او تعیین می شود. به عنوان مثال، در L. N. Tolstoy گویش‌ها نه تنها در هنگام انتقال گفتار دهقانان، بلکه گاهی اوقات در زبان نویسنده که بدون هیچ توضیحی آورده می‌شوند، یافت می‌شود. شمول ها، بیگانه با بافت کلامی عام هستند و در عین حال ارائه می شوند

جملاتی که معنا، دامنه کاربرد و این ابزارهای گرافیکی در متن را آشکار می کند، بر تفاوت آنها با بافت ادبی کلی تأکید دارد. واژه‌های گویش‌ای که نویسندگان به کار می‌برند می‌توانند به برخی از اشیاء اشاره کنند، واقعیت‌هایی که برای استفاده عمومی شناخته شده نیستند، و سپس کارکرد گویش‌ها در درجه اول اسمی است. همان کارکرد را اغلب آن دسته از گویش‌های واژگانی واقعی که معادل تک کلمه‌ای در زبان ادبی ندارند انجام می‌دهند: نشستم روی چمنزار زیر درخت بلوط، تصمیم گرفتم فرنی آلو بپزم. دیالکتیسم ها می توانند وسیله ای تازه و گویا باشند. این رسا بودن کلمه کرال (پوست کهنه ای بود که توسط برخی حیوانات هنگام پوست اندازی ریخته می شود) که A.S. Pushkin را خوشحال کرد که آن را از متخصص گفتار عامیانه V.I شنید.

دالیا. انواع دیالکتیسم ها به عنوان وسیله ای برای فردی کردن شخصیت عمل می کنند (آثار پاوستوفسکی)،

با کمک آنها می توان به اصالت قوم نگاری و اقناع هنری در بازتولید زندگی روزمره، محیط اطراف و غیره دست یافت. در مورد استفاده از واژه های گویش در روزنامه، باید تاکید کرد که لازمه استفاده انگیزشی از گویش ها جنبه خاصی پیدا می کند. معنی اینجاست

معنی و اولاً به این دلیل که روزنامه باید گفتار تحصیل کرده و ادبی را به خواننده منتقل کند. این بدان معناست که استفاده از ابزارهای غیر ادبی در متون روزنامه باید تا حد امکان توجیه شود.

باید به خاطر داشت که لغت لهجه ای که در روزنامه استفاده می شود باید برای خواننده قابل درک باشد و بنابراین اگر طبیعتاً به آن نیاز دارد توضیح داده شود. از این گذشته، روزنامه به سرعت خوانده می شود و خواننده فرصتی برای جستجوی یک کلمه ناشناخته در فرهنگ لغت ندارد.

) و غیره واحدهای عبارتی دیالکتیکی. ترکیبات پایدار فقط در گویش ها یافت می شود. اسراف کنید (خود را در معرض حمله قرار دهید)، هم از دون و هم از دریا حمل کنید (مزخرف صحبت کنید)، پاهای خود را پشت سر بگذارید (پاهای خود را از بین ببرید)، خس خس سینه را خم کنید (با تنش کار کنید). گویش های قوم نگاری نام های محلی اقلام محلی Obednik، berezhnik، polunoshnik، shalonik (نام بادها در میان پومورها)، جرثقیل (اهرمی برای بالا بردن آب از چاه)، گربه ها (کفش های باست پوست درخت غان)، نووینا (بوم خشن).


فرهنگ- کتاب مرجع اصطلاحات زبانشناسی. اد. 2. - م.: روشنگری. روزنتال دی. ای.، تلنکووا ام. ا.. 1976 .

ببینید «گویش‌های آوایی» در فرهنگ‌های دیگر چیست:

    گویش های آوایی اصطلاحات و مفاهیم زبان شناسی: واژگان. واژه شناسی. عبارت شناسی. فرهنگ لغت نویسی

    گویش های آوایی- کلماتی که منعکس کننده ویژگی های آوایی یک گویش خاص هستند: بشکه، ونکیا (vm.: barrel، Vanka) - گویش های روسی جنوبی. کوریچا، تسیاسی (مجموعه: مرغ، ساعت) – گویش های شمال غربی... فرهنگ اصطلاحات زبانشناسی T.V. کره اسب

    دیالکتیسم ها- گویش ها ویژگی های زبانی مشخصه گویش های سرزمینی هستند که در گفتار ادبی گنجانده شده اند. دیالکتیسم ها به عنوان انحراف از هنجار (زبانی) در جریان گفتار ادبی خودنمایی می کنند. گویش های آوایی متفاوت است: به عنوان مثال، در ... ... فرهنگ لغت دایره المعارف زبانی

    - (از گویش) ویژگی های زبانی (آوایی، دستوری، و غیره) ذاتی در گفتار گویش، در زبان ادبی پراکنده شده است. گاهی اوقات به عنوان یک وسیله سبک در آثار هنری استفاده می شود ... فرهنگ لغت دایره المعارفی بزرگ

    - (از گویش)، زبانی (آوایی، دستوری، و غیره) ویژگی های ذاتی در گفتار گویش، در زبان ادبی پراکنده شده است. گاهی اوقات به عنوان یک وسیله سبک در آثار هنری استفاده می شود. * * * گویش …… فرهنگ لغت دایره المعارفی

    دیالکتیسم- (از گویش یونانی diálektos، قید)، کلمات یا ترکیبات پایدار در زبان ادبی، مشخصه گویش های محلی. د) بین آوایی (نقل ویژگی های سیستم صوتی گویش)، واژه ساز... ... تمایز قائل می شوند. فرهنگ لغت دایره المعارفی ادبی

    ویژگی های زبانی مشخصه گویش های سرزمینی که در گفتار ادبی پراکنده شده است. د. در جریان گفتار ادبی به عنوان انحراف از هنجار برجسته می شود. د. آوایی متفاوت است: به عنوان مثال، کلیک کردن، یعنی تلفظ ... ... دایره المعارف بزرگ شوروی

    1) کلمات از گویش های مختلف اغلب در زبان داستان برای اهداف سبکی (برای ایجاد رنگ محلی، برای مشخص کردن گفتار شخصیت ها) استفاده می شود. 2) آوایی، صرفی، نحوی،... ... فرهنگ اصطلاحات زبانی

    گویش ها- (از گویش یونانی دیالکتوس، قید) کلمات متعلق به هر گویش یا لهجه ای که در زبان داستانی برای ایجاد طعم محلی، ویژگی های گفتاری شخصیت ها استفاده می شود. گاهی اوقات گویش ها نیز در نظر گرفته می شوند ... فرهنگ اصطلاحات- اصطلاحنامه نقد ادبی

    این صفحه برای ادغام با ولایت گرایی پیشنهاد شده است. توضیح دلایل و بحث در صفحه ویکی پدیا: به سوی اتحاد / 15 دسامبر 2012. بحث برای ... ویکی پدیا


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه