24.12.2020

3 باله معروف چه کسانی هستند. بهترین اجراهای باله رومئو و ژولیت، سرگئی پروکوفیف


آنها هوا، باریک، سبک هستند. رقصشون بی نظیره این بالرین های برجسته قرن ما چه کسانی هستند؟

آگریپینا واگانوا (1879-1951)

یکی از مهم ترین سال های تاریخ باله روسیه سال 1738 می باشد که به پیشنهاد استاد رقص فرانسوی ژان باپتیست لنده و تایید پیتر اول اولین مدرسه رقص باله در روسیه در سن پترزبورگ افتتاح شد که هنوز هم وجود دارد و آکادمی باله روسیه نامیده می شود. و من. واگانوا. این آگریپینا واگانووا بود که سنت های باله کلاسیک امپراتوری را در زمان شوروی نظام مند کرد. در سال 1957، نام او به مدرسه رقص لنینگراد داده شد.

مایا پلیتسکایا (1925)

رقصنده برجسته نیمه دوم قرن بیستم، که با ماندگاری خلاقانه خارق العاده در تاریخ باله ثبت شد، مایا میخایلوونا پلیتسکایا در 20 نوامبر 1925 در مسکو به دنیا آمد.

در ژوئن 1934، مایا وارد مدرسه رقص مسکو شد، جایی که به طور مداوم با معلمان E. I. Dolinskaya، E. P. Gerdt، M. M. Leontyeva درس می خواند، اما آگریپینا یاکولوونا واگانوا را بهترین معلم خود می داند که قبلاً در تئاتر بولشوی با او ملاقات کرد. . در 1 آوریل 1943 پذیرفته شد.

Mayai Plisetskaya نماد باله روسیه است. او یکی از نقش های اصلی خود را برای Odette-Odile از دریاچه سوان در 27 آوریل 1947 ایفا کرد. این باله چایکوفسکی بود که هسته اصلی زندگی نامه او شد.

ماتیلدا کشینسکایا (1872-1971)

او در خانواده رقصنده F.I.Kschessinsky با ملیت لهستانی متولد شد. در سال 1890 از بخش باله مدرسه تئاتر سنت پترزبورگ فارغ التحصیل شد. در 1890-1917 او در تئاتر ماریینسکی رقصید. او در نقش های آرورا (زیبای خفته، 1893)، اسمرالدا (1899)، ترزا (توقف سواره نظام) و دیگران به شهرت رسید.رقص او با هنرمندی درخشان و شادابی متمایز بود. در اوایل دهه 1900، او در باله های ام. ام. فوکین، یونیس، شوپینیانا، اروس شرکت کرد؛ در 1911-1912 با گروه باله روسیه دیاگیلف اجرا کرد.

آنا پاولوا (1881-1931)

او در سن پترزبورگ به دنیا آمد. پس از فارغ التحصیلی از مدرسه تئاتر سنت پترزبورگ، در سال 1899 در گروه تئاتر ماریینسکی پذیرفته شد. او قطعاتی را در باله های کلاسیک فندق شکن، اسب قوزدار کوچک، ریموندا، لا بایدر، ژیزل رقصید. داده های طبیعی و بهبود مستمر مهارت های اجرا به پاولوا کمک کرد تا در سال 1906 به رقصندگان برجسته گروه پیشرفت کند.
پاولوا تأثیر زیادی در شناسایی فرصت های جدید در شیوه اجرا داشت کار مشترکبا طراحان رقص مبتکر A. Gorsky و، به ویژه، M. Fokin. پاولووا نقش های اصلی را در باله های فوکین، شوپینیانا، غرفه آرمیدا، شب های مصر و غیره ایفا کرد. در سال 1907، در یک شب خیریه در تئاتر ماریینسکی، پاولوا برای اولین بار مینیاتور رقص قو را که فوکین برای او روی صحنه برد (بعدها) اجرا کرد. قو در حال مرگ ") که بعدها به نماد شاعرانه باله روسی قرن بیستم تبدیل شد.

سوتلانا زاخارووا (1979)

سوتلانا زاخارووا در 10 ژوئن 1979 در لوتسک اوکراین به دنیا آمد. در سن شش سالگی، مادرش او را به یک حلقه رقص برد، جایی که سوتلانا رقص های محلی را مطالعه کرد. در سن ده سالگی وارد مدرسه رقص کیف شد.

زاخارووا پس از چهار ماه تحصیل، مدرسه را ترک کرد، زیرا خانواده او مطابق با انتصاب جدید پدرش، یک سرباز، به آلمان شرقی نقل مکان کردند. شش ماه بعد به اوکراین بازگشت، زاخارووا دوباره امتحانات را در مدرسه رقص کیف گذراند و بلافاصله در کلاس دوم پذیرفته شد. در مدرسه کیف ، او عمدتاً با والریا سولگینا تحصیل کرد.

سوتلانا در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان اجرا می کند. در آوریل 2008 او به عنوان ستاره تئاتر معروف میلانی آلا اسکالا شناخته شد.

گالینا اولانوا (1909-1998)

گالینا سرگیونا اولانووا در 8 ژانویه 1910 در سن پترزبورگ (طبق سبک قدیمی در 26 دسامبر 1909) در خانواده ای از استادان هنر باله به دنیا آمد.

در سال 1928 اولانوا از مدرسه رقص لنینگراد فارغ التحصیل شد. خیلی زود او به گروه تئاتر اپرا و باله آکادمیک دولتی لنینگراد (در حال حاضر مارینسکی) پیوست.

ماریینسکی اولانوا محبوب مجبور شد در محاصره لنینگراد ترک کند. در دوران بزرگ جنگ میهنیاولانوا در تئاترهای پرم، آلما آتا، سوردلوفسک رقصید و در بیمارستان ها در مقابل مجروحان اجرا کرد. در سال 1944. گالینا سرگیونا به تئاتر بولشوی نقل مکان می کند و از سال 1934 به طور دوره ای اجرا می کند.

دستاورد واقعی گالینا تصویر ژولیت در باله رومئو و ژولیت پروکوفیف بود. بهترین رقص های او نقش ماشا از فندق شکن چایکوفسکی، ماریا از فواره باخچیسارای و ژیزل آدانا است.

تامارا کارساوینا (1885-1978)

در سن پترزبورگ در خانواده رقصنده تئاتر ماریینسکی، پلاتون کارساوین، خواهرزاده الکسی خومیکوف، فیلسوف و نویسنده برجسته قرن اول متولد شد. نیمی از قرن نوزدهمقرن، خواهر فیلسوف لو کارساوین.

او زیر نظر آ. گورسکی در مدرسه تئاتر پتوربورگ تحصیل کرد که در سال 1902 فارغ التحصیل شد. در حالی که هنوز دانش آموز بود، نقش انفرادی کوپید را در اولین نمایش باله دن کیشوت که توسط گورسکی به صحنه رفت، اجرا کرد.

او کار باله خود را در دوران بحران آکادمیک و جستجوی راهی برای خروج از آن آغاز کرد. طرفداران باله آکادمیک نقص های زیادی در اجرای کارساوینا یافتند. بالرین مهارت های اجرایی خود را با بهترین معلمان روسی و ایتالیایی بهبود بخشید
هدیه قابل توجه کارساوینا خود را در آثار روی تولیدات ام. فوکین نشان داد. کارساوینا بنیانگذار گرایش های اساساً جدید در هنر باله در آغاز قرن بیستم بود که بعدها "هنر فکری" نامیده شد.

کارساوینا با استعداد به سرعت به مقام یک پریما بالرین دست یافت. او در باله های کارناوال، ژیزل، دریاچه قو، زیبای خفته، فندق شکن و بسیاری دیگر نقش های اصلی را ایفا کرد.

اولیانا لوپاتکینا (1973)

اولیانا ویاچسلاونا لوپاتکینا در 23 اکتبر 1973 در کرچ (اوکراین) به دنیا آمد. ژیمناستیک هنری... به ابتکار مادرش وارد آکادمی باله روسیه شد. و من. واگانوا در لنینگراد.

در سال 1990، به عنوان دانش آموز، لوپاتکینا در دومین مسابقه همه روسیه به نام V.I. و من. واگانوا برای دانش آموزان مدارس رقص و جایزه اول ..

در سال 1995، اولیانا یک پریما بالرین شد. سوابق او شامل بهترین نقش ها در تولیدات کلاسیک و مدرن است.

اکاترینا ماکسیموا (1931-2009)

او در 1 فوریه 1939 در مسکو به دنیا آمد. کاتیا کوچک از کودکی رویای رقصیدن را داشت و در سن ده سالگی وارد مدرسه رقص مسکو شد. در کلاس هفتم او نقش اول را رقصید - ماشا در فندق شکن. پس از کالج، او وارد خدمت در تئاتر بولشوی شد و بلافاصله، عملاً با دور زدن بدنه باله، شروع به رقصیدن قطعات انفرادی کرد.

از اهمیت ویژه ای در کار ماکسیمووا شرکت او در باله های تلویزیونی بود که کیفیت جدیدی از استعداد او - استعداد کمدی - را نشان داد.

ماکسیموا از سال 1990 معلم و معلم تئاتر باله کرملین بوده است. از سال 1998 استاد باله در تئاتر بولشوی بوده است.

ناتالیا دودینسکایا (1912-2003)

او در 8 اوت 1912 در خارکف به دنیا آمد.
در سالهای 1923-1931 در مدرسه رقص لنینگراد (دانشجو A.Ya. Vaganova) تحصیل کرد.
در 1931-1962 او رقصنده برجسته تئاتر اپرا و باله لنینگراد بود. سانتی متر. کیروف نقش های اصلی را در باله های دریاچه قو و زیبای خفته چایکوفسکی، سیندرلا اثر پروکوفیف، ریموندا اثر گلازونف، ژیزل اثر آدام و غیره ایفا کرده است.

ما مهارت این بالرین های درخشان را تحسین می کنیم. آنها سهم بزرگی در توسعه باله روسیه داشتند!

کلمه "باله" جادویی به نظر می رسد. با بستن چشمان خود، بلافاصله نورهای سوزان، صدای موسیقی، خش خش بسته ها و ضربه ملایم کفش های پوینت را روی پارکت تصور می کنید. این منظره بی نظیر زیباست، با خیال راحت می توان آن را یک دستاورد بزرگ بشری در تلاش برای زیبایی نامید.

تماشاگران یخ می زنند و به صحنه خیره می شوند. دیواهای باله با سبکی و انعطاف پذیری خود شگفت زده می شوند و ظاهراً "پاس" پیچیده را به راحتی اجرا می کنند.

تاریخچه این هنر بسیار عمیق است. پیش شرط های ظهور باله در قرن شانزدهم ظاهر شد. و از قرن 19، مردم شاهکارهای واقعی این هنر را دیده اند. اما باله بدون بالرین های معروفی که آن را به شهرت رساندند چه می شد؟ داستان ما در مورد این مشهورترین رقصندگان خواهد بود.

ماری رامبرگ (1888-1982).ستاره آینده در یک خانواده یهودی در لهستان متولد شد. نام اصلی او سیویا رامبام است، اما بعداً به دلایل سیاسی تغییر کرد. دختر از سنین پایین عاشق رقص شد و با سر خود را به سرگرمی خود تسلیم کرد. ماری از رقصندگان اپرای پاریس درس می گیرد و به زودی خود دیاگیلف متوجه استعداد او شد. در سالهای 1912-1913 ، این دختر با باله روسیه رقصید و در تولیدات عمده شرکت کرد. در سال 1914، ماری به انگلستان نقل مکان کرد و در آنجا به تحصیل رقص ادامه داد. ماری در سال 1918 ازدواج کرد. خودش نوشت که بیشتر برای سرگرمی بود. با این حال ، ازدواج موفقی بود و 41 سال به طول انجامید. رامبرگ تنها 22 سال داشت که مدرسه باله خود را در لندن افتتاح کرد، اولین مدرسه در شهر. موفقیت آنقدر چشمگیر بود که ماریا ابتدا شرکت خود را (1926) و سپس اولین شرکت دائمی باله را در بریتانیای کبیر (1930) سازمان داد. اجراهای او تبدیل به یک حس واقعی می شود، زیرا رامبرگ بااستعدادترین آهنگسازان، هنرمندان و رقصندگان را به کار جذب می کند. بالرین در ایجاد باله ملی در انگلستان مشارکت فعال داشت. و نام ماری رامبرگ برای همیشه وارد تاریخ هنر شده است.

آنا پاولوا (1881-1931).آنا در سن پترزبورگ به دنیا آمد، پدرش پیمانکار راه آهن بود و مادرش به عنوان یک لباسشویی ساده کار می کرد. با این حال ، این دختر توانست وارد مدرسه تئاتر شود. پس از فارغ التحصیلی از آن، در سال 1899 وارد تئاتر ماریینسکی شد. در آنجا او نقش هایی را در تولیدات کلاسیک دریافت کرد - La Bayadere، Giselle، The Nutcracker. پاولوا توانایی های طبیعی بسیار خوبی داشت و دائماً مهارت های خود را تقویت می کرد. در سال 1906 او قبلاً بالرین برجسته تئاتر بود، اما شهرت واقعی آنا در سال 1907 به دست آمد، زمانی که در مینیاتور "قو در حال مرگ" درخشید. پاولوا قرار بود در یک کنسرت خیریه اجرا کند، اما شریک زندگی او بیمار شد. به معنای واقعی کلمه یک شبه، میخائیل فوکین، طراح رقص، مینیاتور جدیدی را با موسیقی سن سانس برای بالرین به صحنه برد. از سال 1910، پاولوا شروع به تور کرد. این بالرین پس از شرکت در فصول روسیه در پاریس به شهرت جهانی دست یافت. در سال 1913 او برای آخرین بار در تئاتر ماریینسکی اجرا کرد. پاولوا گروه خود را جمع می کند و به لندن نقل مکان می کند. همراه با اتهامات خود، آنا با باله های کلاسیک گلازونف و چایکوفسکی جهان را گشت. این رقصنده در طول زندگی خود به یک افسانه تبدیل شد و در تور لاهه مرد.

ماتیلدا کشینسکایا (1872-1971).با وجود نام لهستانی اش، یک بالرین در نزدیکی سن پترزبورگ به دنیا آمد و همیشه به عنوان یک رقصنده روسی شناخته می شد. از اوایل کودکی او تمایل خود را به رقص اعلام کرد ، هیچ یک از بستگان آنها فکر نمی کردند مانع از این میل او شوند. ماتیلدا به طرز درخشانی از مدرسه تئاتر امپراتوری فارغ التحصیل شد و به گروه باله تئاتر ماریینسکی پیوست. او در آنجا با اجرای درخشان بخش های فندق شکن، ملادا و اجراهای دیگر به شهرت رسید. Kshesinskaya با علامت تجاری پلاستیک روسی خود، که نت های مکتب ایتالیایی در آن جاسازی شده بود، متمایز شد. این ماتیلدا بود که مورد علاقه طراح رقص فوکین شد که از او در آثار خود "پروانه ها"، "اروس"، "Evnika" استفاده کرد. نقش اسمرالدا در باله ای به همین نام در سال 1899 جرقه ستاره جدیدی را بر روی صحنه برد. از سال 1904، Kshesinskaya تور اروپا را آغاز کرده است. او را اولین بالرین روسیه می نامند، او به عنوان "ژنرالیسیمو باله روسیه" تجلیل می شود. آنها می گویند که Kshesinskaya مورد علاقه خود امپراتور نیکلاس دوم بود. مورخان ادعا می کنند که علاوه بر استعداد، بالرین شخصیتی آهنین، موقعیتی محکم داشت. این اوست که به اخراج مدیر تئاترهای امپراتوری شاهزاده ولکونسکی نسبت داده می شود. انقلاب تلفات سنگینی بر بالرین وارد کرد، در سال 1920 او کشور شکنجه شده را ترک کرد. Kshesinskaya به ونیز نقل مکان کرد، اما به انجام کاری که دوست داشت ادامه داد. او در 64 سالگی هنوز در کاونت گاردن لندن اجرا می کرد. و بالرین افسانه ای در پاریس به خاک سپرده شد.

آگریپینا واگانوا (1879-1951).پدر آگریپینا رهبر ارکستر تئاتر در مارینسکی بود. با این حال، در یک مدرسه باله، او توانست تنها کوچکترین از سه دختر خود را شناسایی کند. به زودی ، یاکوف واگانوف درگذشت ، خانواده فقط به رقصنده آینده امیدوار بودند. در مدرسه، آگریپینا ثابت کرد که فردی شیطون است و مدام برای رفتارش نمره ضعیفی دریافت می کند. پس از فارغ التحصیلی از آموزش واگانوا، او کار خود را به عنوان یک بالرین آغاز کرد. نقش های درجه سه زیادی در تئاتر به او داده شد، اما آنها او را راضی نکردند. قطعات انفرادی بالرین را دور زد و ظاهر او چندان جذاب نبود. منتقدان نوشتند که آنها به سادگی او را در نقش زیبایی های شکننده نمی بینند. آرایش هم فایده ای نداشت. خود بالرین از این بابت رنج زیادی کشید. اما با سخت کوشی واگانوا به نقش های مکمل دست یافت، آنها هر از گاهی در روزنامه ها شروع به نوشتن درباره او کردند. سپس آگریپینا به طور ناگهانی سرنوشت خود را تغییر داد. ازدواج کرد، زایمان کرد. با بازگشت به باله، به نظر می رسید که او در چشمان مافوق خود بلند شده است. اگرچه واگانوا به اجرای قسمت های دوم ادامه داد، اما در این تغییرات به تسلط دست یافت. بالرین توانست دوباره تصاویری را که به نظر می رسید توسط نسل های رقصنده قبلی فرسوده شده بود، کشف کند. تنها در سال 1911 واگانوا اولین نقش انفرادی خود را دریافت کرد. در 36 سالگی ، بالرین بازنشسته شد. او هرگز مشهور نشد، اما با داده های خود به موفقیت های زیادی دست یافت. در سال 1921، یک مدرسه رقص در لنینگراد افتتاح شد، جایی که او به عنوان یکی از معلمان واگانف دعوت شد. حرفه طراح رقص تا پایان عمر به حرفه اصلی او تبدیل شد. در سال 1934، واگانوا کتاب "مبانی رقص کلاسیک" را منتشر کرد. بالرین نیمه دوم زندگی خود را وقف مدرسه رقص کرد. امروزه این آکادمی رقص است که به نام او نامگذاری شده است. آگریپینا واگانوا به یک بالرین بزرگ تبدیل نشد، اما نام او برای همیشه در تاریخ این هنر باقی خواهد ماند.

Ivet Shovire (متولد 1917).این بالرین تصفیه شده ترین پاریسی است. او از سن 10 سالگی به طور جدی شروع به مطالعه رقص در گراند اپرا کرد. استعداد و کارایی ایوت توسط کارگردانان مورد توجه قرار گرفت. در سال 1941، او قبلاً اولین بالرین اپرا گارنیه شد. اولین اجراها برای او شهرت جهانی به ارمغان آورد. پس از آن، شوویر شروع به دریافت دعوتنامه برای اجرا در تئاترهای مختلف، از جمله لا اسکالا ایتالیا کرد. بالرین با نقش سایه در تمثیل هانری ساگت تجلیل شد، او بخش های زیادی را که توسط سرژ لیفار به صحنه رفته بود اجرا کرد. از میان اجراهای کلاسیک، نقش "ژیزل" برجسته است که برای شوویرا نقش اصلی به حساب می آید. ایوت روی صحنه درام واقعی را نشان داد، بدون از دست دادن تمام لطافت دخترانه. بالرین به معنای واقعی کلمه زندگی هر یک از قهرمانان خود را می گذراند و تمام احساسات را روی صحنه بیان می کند. شویرا در عین حال حواسش به هر چیز کوچکی بود، تمرین می کرد و دوباره تمرین می کرد. در دهه 1960 ، بالرین مدرسه ای را که خود زمانی در آن تحصیل می کرد ، اداره کرد. و آخرین حضور در صحنه ایوت در سال 1972 اتفاق افتاد. در همان زمان جایزه ای به نام او ایجاد شد. این بالرین بارها در تور اتحاد جماهیر شوروی بوده است و در آنجا عاشق تماشاگران شد. خود رودولف نوریف پس از فرار از کشورمان بارها شریک زندگی او بوده است. خدمات بالرین به کشور با نشان لژیون افتخار اهدا شد.

گالینا اولانوا (1910-1998).این بالرین نیز در سن پترزبورگ به دنیا آمد. در 9 سالگی شاگرد مدرسه رقص شد که در سال 1928 فارغ التحصیل شد. بلافاصله پس از اجرای فارغ التحصیلی، اولانوا به گروه تئاتر اپرا و باله در لنینگراد پیوست. اولین اجراهای بالرین جوان توجه خبره های این هنر را به او جلب کرد. اولانوا در 19 سالگی نقش اصلی را در دریاچه سوان می رقصد. تا سال 1944، بالرین در تئاتر کیروف می رقصد. در اینجا او با نقش هایش در "ژیزل"، "فندق شکن"، "چشمه باخچیسارای" تجلیل شد. اما مشهورترین نقش او در «رومئو و ژولیت» بود. از سال 1944 تا 1960، اولانوا بالرین برجسته تئاتر بولشوی بود. اعتقاد بر این است که اوج کار او صحنه جنون در ژیزل بود. اولانوا در سال 1956 از بولشوی در لندن بازدید کرد. آنها گفتند که از زمان آنا پاولوا چنین موفقیتی وجود نداشته است. فعالیت صحنه ای اولانوا به طور رسمی در سال 1962 به پایان رسید. اما گالینا تا پایان عمر خود به عنوان طراح رقص در تئاتر بولشوی کار کرد. او برای کار خود جوایز بسیاری دریافت کرد - او هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی شد، جوایز لنین و استالین را دریافت کرد، دو بار قهرمان کار سوسیالیستی و برنده جوایز متعدد شد. بالرین بزرگ در مسکو درگذشت ، او در گورستان نوودویچی به خاک سپرده شد. آپارتمان او تبدیل به موزه شد و بنای یادبودی در زادگاهش در سن پترزبورگ اولانوا ساخته شد.

آلیشیا آلونسو (متولد 1920).این بالرین در هاوانا، کوبا متولد شد. او از 10 سالگی شروع به مطالعه هنر رقص کرد. سپس تنها یک مدرسه خصوصی باله در جزیره وجود داشت که توسط متخصص روسی نیکلای یاورسکی اداره می شد. سپس آلیشیا تحصیلات خود را در ایالات متحده ادامه داد. اولین حضور او در صحنه بزرگ در برادوی در سال 1938 در کمدی های موزیکال انجام شد. سپس آلونسو در "تئاتر باله" نیویورک کار می کند. در آنجا با رقص کارگردانان برجسته جهان آشنا می شود. آلیشیا با شریک زندگی خود ایگور یوشکویچ تصمیم گرفتند باله را در کوبا توسعه دهند. در سال 1947 او آنجا در دریاچه سوان و آپولو موساژته رقصید. با این حال، در آن روزها، نه سنت های باله در کوبا وجود داشت، نه صحنه ای. و مردم چنین هنری را درک نکردند. بنابراین کار ایجاد باله ملی در کشور بسیار سخت بود. در سال 1948 اولین اجرای باله آلیسیا آلونسو اجرا شد. توسط علاقه مندانی اداره می شد که شماره های خود را تعیین می کردند. دو سال بعد، بالرین مدرسه باله خود را افتتاح کرد. پس از انقلاب 1959 توجه مقامات به باله معطوف شد. گروه آلیشیا به باله ملی کوبا تبدیل شده است. بالرین در تئاترها و حتی میادین بسیار اجرا کرد ، به تور رفت ، او در تلویزیون نشان داده شد. یکی از چشمگیرترین تصاویر آلونسو، نقش کارمن در باله ای به همین نام در سال 1967 است. بالرین به قدری به این نقش حسادت می کرد که حتی اجرای این باله را با سایر اجراکنندگان ممنوع کرد. آلونسو به سرتاسر جهان سفر کرده و جوایز زیادی دریافت کرده است. و در سال 1999 مدال پابلو پیکاسو را از یونسکو برای سهم برجسته خود در هنر رقص دریافت کرد.

مایا پلیتسکایا (متولد 1925).به سختی می توان با این واقعیت مخالفت کرد که او مشهورترین بالرین روسی است. و حرفه او به یک رکورد طولانی تبدیل شد. مایا در کودکی عشق خود را به باله جذب کرد، زیرا عمو و عمه او نیز رقصندگان مشهوری بودند. در سن 9 سالگی ، یک دختر با استعداد وارد مدرسه رقص مسکو شد و در سال 1943 فارغ التحصیل جوان وارد تئاتر بولشوی شد. در آنجا آگریپینا واگانوا معروف معلم او شد. تنها در عرض چند سال ، پلیتسکایا از گروه باله به تکنواز تبدیل شد. روی صحنه بردن «سیندرلا» و نقش پری پاییز در سال 1945 نقطه عطفی برای او شد. سپس تولیدات کلاسیک "ریموندا"، "زیبای خفته"، "دن کیشوت"، "ژیزل"، "اسب کوچولو" وجود داشت. Plisetskaya در "فواره Bakhchisarai" درخشید، جایی که او توانست هدیه کمیاب خود را به نمایش بگذارد - به معنای واقعی کلمه برای لحظاتی در یک پرش شناور بود. بالرین به طور همزمان در سه تولید "اسپارتاکوس" خاچاتوریان شرکت کرد و نقش های آگینا و فریگیا را در آنجا اجرا کرد. در سال 1959، پلیتسکایا هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی شد. در دهه 60 اعتقاد بر این بود که مایا اولین رقصنده تئاتر بولشوی است. بالرین نقش های کافی داشت، اما نارضایتی خلاقانه انباشته شد. انتشار "کارمن سوئیت" بود، یکی از نقاط عطف اصلی در زندگی نامه رقصنده. در سال 1971، پلیتسکایا به عنوان یک بازیگر دراماتیک با بازی در "آنا کارنینا" بازی کرد. بر اساس این رمان، یک باله نوشته شد که در سال 1972 به نمایش درآمد. در اینجا مایا خود را در نقش جدیدی امتحان می کند - یک طراح رقص، که به حرفه جدید او تبدیل می شود. از سال 1983، پلیتسکایا در اپرای رم و از سال 1987 در اسپانیا کار می کند. در آنجا او گروه های موسیقی را رهبری می کند ، باله های خود را می پوشد. آخرین اجرای پلیتسکایا در سال 1990 انجام شد. این بالرین بزرگ نه تنها در سرزمین مادری خود، بلکه در اسپانیا، فرانسه، لیتوانی نیز جوایز بسیاری را دریافت کرد. در سال 1994، او یک مسابقه بین المللی ترتیب داد و نام خود را به آن داد. اکنون مایا به استعدادهای جوان این فرصت را می دهد تا از بین بروند.

اولیانا لوپاتکینا (متولد 1973).بالرین مشهور جهان در کرچ متولد شد. او در کودکی نه تنها به رقص، بلکه در ژیمناستیک نیز مشغول بود. اولیانا در سن 10 سالگی به توصیه مادرش وارد آکادمی باله روسی واگانوا در لنینگراد شد. در آنجا ناتالیا دودینسکایا معلم او شد. لوپاتکینا در 17 سالگی برنده جایزه شد رقابت تمام روسیهبه نام واگانوا. در سال 1991 ، بالرین از آکادمی فارغ التحصیل شد و در تئاتر مارینسکی پذیرفته شد. اولیانا به سرعت به قطعات انفرادی برای خودش دست یافت. او در دن کیشوت، زیبای خفته، فواره باخچیسارای، دریاچه قو رقصید. این استعداد به قدری آشکار بود که در سال 1995 لوپاتکینا به عنوان بازیگر اصلی تئاتر او تبدیل شد. هر یک از نقش های جدید او هم بینندگان و هم منتقدان را به وجد می آورد. در عین حال، خود بالرین نه تنها به نقش های کلاسیک، بلکه به رپرتوار مدرن نیز علاقه دارد. بنابراین، یکی از نقش های مورد علاقه اولیانا، نقش بانو در افسانه عشق است که توسط یوری گریگوروویچ به صحنه رفته است. بهتر از همه، بالرین در نقش قهرمانان مرموز موفق می شود. ویژگی بارز آن حرکات کامل، درام ذاتی و پرش از ارتفاع آن است. تماشاگران رقصنده را باور می کنند، زیرا او روی صحنه کاملاً صادق است. لوپاتکینا برنده جوایز متعدد ملی و بین المللی است. او هنرمند خلق روسیه است.

آناستازیا ولوچکووا (متولد 1976).بالرین به یاد می آورد که قبلاً در سن 5 سالگی حرفه آینده خود را تعریف کرده بود که به مادرش گفت. ولوچکووا همچنین از آکادمی واگانوا فارغ التحصیل شد. ناتالیا دودینسکایا نیز معلم او شد. ولوچکووا در آخرین سال تحصیل خود اولین حضور خود را در تئاترهای مارینسکی و بولشوی انجام داد. از سال 1994 تا 1998، کارنامه بالرین شامل نقش های اصلی در ژیزل، پرنده آتشین، زیبای خفته، فندق شکن، دن کیشوت، لا بایادر و دیگر اجراها بود. ولوچکووا با گروه مارینسکی نیمی از جهان را سفر کرده است. در عین حال ، بالرین از اجرای انفرادی نمی ترسد و شغلی موازی با تئاتر ایجاد می کند. در سال 1998 بالرین دعوت به تئاتر بولشوی دریافت کرد. در آنجا او نقش شاهزاده خانم قو را در تولید جدید ولادیمیر واسیلیف "دریاچه قو" به طرز درخشانی اجرا می کند. در تئاتر اصلی کشور، آناستازیا نقش های اصلی را در La Bayadere، Don Quixote، Raymonda و Giselle دریافت می کند. طراح رقص دین نقش جدیدی را برای پری کارابوس در زیبای خفته به خصوص برای او خلق می کند. در عین حال ، ولوچکووا از اجرای رپرتوار مدرن نیز ترسی ندارد. شایان ذکر است نقش او در نقش دوشیزه تزار در اسب کوچولو. از سال 1998، Volochkova به طور فعال در جهان تور می کند. او جایزه شیر طلایی را به عنوان با استعدادترین بالرین اروپا دریافت می کند. از سال 2000 ، ولوچکووا تئاتر بولشوی را ترک می کند. او اجرا را در لندن آغاز کرد، جایی که بریتانیا را فتح کرد. ولوچکووا برای مدت کوتاهی به بولشوی بازگشت. علیرغم موفقیت و محبوبیت، اداره تئاتر از تمدید قرارداد برای سالی که معمولاً تعیین می شد خودداری کرد. از سال 2005 ولوچکووا در پروژه های رقص خود اجرا می کند. نام او مدام شنیده می شود، او قهرمان داستان های سکولار است. بالرین با استعداد اخیرا شروع به خوانندگی کرده است و محبوبیت او پس از انتشار عکس های برهنه خود توسط ولوچکووا بیشتر شده است.

5 انتخاب کرد

دو روز پیش این هنر زیبا به نوعی جشن تولد گرفت. اعتقاد بر این است که باله تاریخ خود را از آن می شمارد 15 اکتبر 1581- سپس در فرانسه در دادگاه کاترین دی مدیچیاولین اجرای کامل رقص نمایش داده شد - باله کمدی ملکه. از آن زمان، البته، رقص کلاسیک تغییرات زیادی کرده است. امروز پیشنهاد می کنم معروف ترین اجراهای باله را به یاد بیاورم.

دریاچه سوان، چایکوفسکی

این شاید معروف ترین باله در جهان باشد. هیچ تئاتری وجود ندارد که او نرود و چنین بالرینی وجود ندارد که آرزوی بازی در نقش شاهزاده خانم قو را نداشته باشد. اما در ابتدا کار بزرگ چایکوفسکی مورد قدردانی قرار نگرفت. موسیقی برای باله نامناسب در نظر گرفته شد، بالرین ها حتی از رقصیدن در این اجرای مشکوک خودداری کردند. تولید اول "دریاچه قو"در تئاتر بولشوی به طرز بدی شکست خورد.

در سن پترزبورگ تنها 17 سال بعد تصمیم گرفتند این باله را روی صحنه ببرند. تولید تئاتر ماریینسکی که توسط ماریوس پتیپاو لو ایوانف،موفقیت بزرگی بود و تبدیل به یک کلاسیک شد. این "دریاچه قو" هنوز در تئاتر ماریینسکی اجرا می شود. در زمان شوروی، او تولید کلاسیک را در تئاتر بولشوی تغییر داد یوری گریگوروویچ... از جمله اینکه به این داستان پایان خوشی بخشید.

به محض اینکه طراحان رقص مدرن این باله را تجربه نمی کنند. در چین نسخه آکروباتیک این نمایش وجود دارد که در آن "رقص قوهای کوچک"تبدیل شد به "رقص قورباغه های کوچک"- توسط مردان ایستاده روی دستان خود می رقصند. و یکی از تئاترهای کوبایی باله ای را روی صحنه برد که در آن وزن هر بالرین حداقل 100 کیلوگرم است.

رومئو و ژولیت، سرگئی پروکوفیف

"رومئو و ژولیت"- یکی از محبوب ترین باله های قرن بیستم. سرگئی پروکوفیفتجسم موسیقی تراژدی معروف شکسپیر را در سال 1935 خلق کرد. زمان ناخوشایند بود - کمپینی علیه شوستاکوویچ به تازگی در مطبوعات آغاز شده بود، و در این فضا تئاترها جرات به صحنه بردن باله جدیدی را نداشتند. برای اولین بار تنها سه سال بعد در شهر برنو چک به نمایش درآمد. این اجرا موفقیت آمیز بود و تنها پس از آن تصمیم گرفتند آن را در سرزمین خود به صحنه ببرند.

این تولید به طراح رقص سن پترزبورگ پیشنهاد شد لئونید لاوروفسکی... طراح رقص آنقدر جدی وارد کار شد که حتی پروکوفیف را مجبور کرد موسیقی را در برخی مکان ها بازنویسی کند. ارزشش را داشت - این تولید هنوز یک کلاسیک در نظر گرفته می شود.

اتفاقاً نسخه اول باله پروکوفیف برخلاف تراژدی شکسپیر پایان خوشی داشت اما به صحنه نرسید.

ژیزل، آدولف آدام

این یک داستان عاشقانه، افسانه ای و غم انگیز از عشق است که قوی تر از مرگ است. اشراف فریب خورد دختر سادهژیزل که عاشقش شد. زن بدبخت از اندوه جان داد. اما پس از مرگ او در جمع ویلیس قرار گرفت - دخترانی مانند او که به دلیل تقصیر مردان مردند.

موسیقی این باله بیش از یک قرن و نیم پیش توسط یک آهنگساز فرانسوی نوشته شده است آدولف آدام... اولین اجرای این نمایش در پاریس مورد تحسین قرار گرفت. اما همچنان محبوب ترین آنها تولید روسیه بود ماریوس پپیپا.

دون کیشوت، لودویگ مینکوس

آهنگساز اتریشی لودویگ مینکوسموسیقی این باله را برای تئاتر مسکو نوشت، رقص در اولین تولید به صحنه رفت ماریوس پپیپا.

دن کیشوت اصلی ترین چیز در باله نیست بازیگر... در مرکز داستان یک داستان عاشقانه وجود دارد. کیتری و باسیلیو عاشق هم هستند، اما پدر کیتری مخالف با هم بودن آنهاست. به لطف حیله گری، عاشقان همچنان برای عروسی برکت دریافت می کنند و هیچ کس دیگری جز شوالیه سرگردان دون کیشوت لامانچا در این امر به آنها کمک نمی کند. این باله داستانی روشن، شاد و شاد است.

برای اولین بار بینندگان «دن کیشوت» را در سال 1869 دیدند. و 30 سال بعد، استاد باله روی اجرا کار کرد. الکساندر گورسکی... او دو رقص دیگر به موسیقی آهنگسازان دیگر اضافه کرد. متعاقباً، این نسخه گورسکی است که در اکثر تولیدات به عنوان مبنایی در نظر گرفته می شود.

آیا باله را دوست دارید؟ نمایشنامه های مورد علاقه شما چیست؟


کلاسیک فقط سمفونی، اپرا، کنسرت و موسیقی مجلسی نیست. برخی از شناخته شده ترین آثار کلاسیک به شکل باله ظاهر شده اند. باله در دوران رنسانس در ایتالیا شکل گرفت و به تدریج به شکل فنی رقص تبدیل شد که نیاز به آمادگی زیادی از سوی رقصندگان داشت. اولین شرکت باله ای که ایجاد شد، باله اپرای پاریس بود که پس از منصوب شدن ژان باپتیست لولی توسط شاه لوئی چهاردهم به عنوان مدیر آکادمی سلطنتی موسیقی شکل گرفت. ساخته های لولی برای باله از نظر بسیاری از موسیقی شناسان نقطه عطفی در توسعه این ژانر است. از آن زمان، محبوبیت باله به تدریج کاهش یافت و از کشوری به کشور دیگر "پرسه زد"، که این فرصت را برای آهنگسازان از ملیت های مختلف فراهم کرد تا برخی از معروف ترین آثار خود را بسازند. در اینجا هفت مورد از محبوب ترین و محبوب ترین باله های جهان را معرفی می کنیم.


چایکوفسکی این باله کلاسیک جاودانه را در سال 1891 نوشت که پربازدیدترین باله عصر مدرن است. در آمریکا، فندق شکن اولین بار تنها در سال 1944 روی صحنه ظاهر شد (آن را باله سان فرانسیسکو اجرا کرد). از آن زمان به بعد، اجرای «فندق شکن» در فصل سال نو و کریسمس به یک سنت تبدیل شده است. این باله بزرگ نه تنها شناخته‌شده‌ترین موسیقی را دارد، بلکه داستان آن برای کودکان و بزرگسالان شادی می‌آورد.


دریاچه قو چالش برانگیزترین باله کلاسیک از نظر فنی و احساسی است. موسیقی او بسیار جلوتر از زمان خود بود و بسیاری از نوازندگان اولیه او استدلال می کردند که دریاچه سوان برای رقصیدن بسیار دشوار است. در واقع، اطلاعات کمی در مورد اولین ساخته اولیه وجود دارد، اما چیزی که امروزه همه به آن عادت کرده‌اند، تولیدی است که توسط طراحان رقص معروف پتیپا و ایوانوف اصلاح شده است. دریاچه سوان همیشه استاندارد باله های کلاسیک در نظر گرفته می شود و برای قرن ها اجرا خواهد شد.


رویایی در یک شب تابستانی

کمدی شکسپیر رویای شب نیمه تابستان با بسیاری از سبک های هنری اقتباس شده است. اولین باله کامل (برای تمام شب) بر اساس این اثر در سال 1962 توسط جورج بالانچین با موسیقی مندلسون روی صحنه رفت. امروز "رویای یک شب نیمه تابستان" یک باله بسیار محبوب است که مورد علاقه بسیاری است.


باله Coppelia توسط آهنگساز فرانسوی لئو دلیبس ساخته شده و توسط آرتور سن لئون طراحی شده است. کوپلیا داستانی سبک است که تضاد انسانی بین ایده آلیسم و ​​رئالیسم، هنر و زندگی را با موسیقی پر جنب و جوش و رقص پر جنب و جوش به تصویر می کشد. اولین نمایش جهانی آن در اپرای پاریس در سال 1871 بسیار موفقیت‌آمیز بود و باله تا به امروز در رپرتوار بسیاری از تئاترها موفق است.


پیتر پن

پیتر پن یک باله عالی مناسب برای تمام خانواده است. رقص ها، صحنه ها و لباس ها به اندازه خود داستان رنگارنگ هستند. پیتر پن در دنیای باله نسبتاً جدید است و از آنجایی که هیچ نسخه کلاسیک واحدی از آن وجود ندارد، باله می تواند توسط هر طراح رقص، طراح رقص و کارگردان موسیقی متفاوت تفسیر شود. اگرچه هر اثر ممکن است با یکدیگر متفاوت باشد، اما داستان تقریباً یکسان است، به همین دلیل است که این باله به عنوان یک کلاسیک طبقه بندی شده است.


زیبای خفته

زیبای خفته اولین باله معروف چایکوفسکی بود. در آن، موسیقی کمتر از رقص اهمیت ندارد. داستان زیبای خفته ترکیبی کامل از جشن های باله-سلطنتی در قلعه ای باشکوه، نبرد خیر و شر و پیروزی پیروزمندانه عشق ابدی است. این رقص توسط ماریوس پپیتا معروف جهان ساخته شده است که فیلم های فندق شکن و دریاچه قو را نیز کارگردانی کرده است. این باله کلاسیک تا پایان زمان اجرا خواهد شد.


سیندرلا

نسخه های زیادی از سیندرلا وجود دارد، اما رایج ترین آنها سرگئی پروکوفیف است. پروکوفیف کار خود را بر روی سیندرلا در سال 1940 آغاز کرد، اما به دلیل جنگ جهانی دوم، موسیقی را تنها در سال 1945 به پایان رساند. در سال 1948، فردریک اشتون، طراح رقص، یک اثر کامل را با استفاده از موسیقی پروکوفیف به صحنه برد که موفقیت بزرگی بود.

  • خانه به سایتی که قصد دارد شما را تا حد امکان سالم و زیبا کند خوش آمدید! سبک زندگی سالم در دنیای ما مدت هاست که دیگر یک هوی و هوس نیست، بلکه یک ضرورت است. خانواده، تحصیل، کار، بسیاری از دغدغه‌های مختلف انرژی زیادی می‌گیرد - ما نمی‌توانیم ضعیف باشیم. به همین دلیل است که ما وب سایت خود را ایجاد کرده ایم - تا شما تمام اطلاعات لازم برای یک زندگی زیبا، سالم و راحت را داشته باشید! ما را در توییتر دنبال کنید، در فید RSS مشترک شوید، از ما دیدن کنید و ما نیز به نوبه خود درباره مهم ترین، مرتبط ترین و مفیدترین موضوعات برای شما می نویسیم.
  • تغذیه مناسب تغذیه سالمبدون شک مهمترین بخش در ساختن بدنی سالم است. وسواس بیش از حد به چربی، شیرین، تند و شور برای سلامتی ما مضر است - تقریبا همه این را می دانند. با این حال، چه چیزی بخوریم، چه زمانی و چگونه - پاسخ به این سؤالات، متأسفانه، برای مخاطبان گسترده ای آشنا نیست. در عنوان ما سعی خواهیم کرد دانش خود را در این زمینه به همه کسانی که می خواهند آن را بدست آورند منتقل کنیم.
  • مراقبت از بدن زیبایی ما به طور مستقیم به وضعیت بدن ما بستگی دارد، بنابراین باید بتوانیم به درستی از آن مراقبت کنیم. استرس مداوم، شرایط محیطی نامطلوب تأثیر بسیار منفی بر روی پوسته بیرونی ما، بدن ما دارد. و البته در مبارزه برای زیبایی آن به کمک بیشتری نیاز داریم. در این بخش مقالاتی را خواهید یافت که امیدواریم بتوانیم ارائه دهیم نکات مفیدبرای مراقبت از بدن خود
  • تمرینات تمرینات بدنیاین همان چیزی است که بسیاری سعی در اجتناب از آن دارند، اما بدون آن دستیابی به زیبایی و سلامتی غیرممکن است. به همین دلیل است که بخشی به ورزش سالم و تناسب اندام مناسب اختصاص داده شده است. تمرین فیزیکیدر حجم مناسب و در فرم مناسب نتایج قابل مشاهده را به ارمغان می آورد، زیبایی ما را به ارمغان می آورد. برای اطلاع از این حجم و فرم، پیشنهاد می کنیم به طور مرتب مقالات ما را در این زمینه مطالعه کنید.
  • اسرار زنان در این بخش، به ویژه برای توجه شما، نکات و توصیه هایی ارائه می شود که به شما کمک می کند زیباتر شوید، سلامت خود را بهبود بخشید و به سادگی خود را شاد کنید. زن یک راز بزرگ است. پر از رمز و راز است. راز این است که چگونه او موفق می شود با تمام مشاغل خود عالی به نظر برسد: خانه، کار، فرزندان، شوهر. نه تنها زیبا، بلکه شاد و سالم است. چنین رازهایی ثروت هر زنی است. آنها از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند: از مادربزرگ به مادر، از مادر به دختر. دهان به دهان بی سر و صدا و به طور نامحسوس در سراسر جهان پراکنده می شود و نکات مفیدی را در دوره های مختلف منتشر می کند که به زنان کمک می کند تا همه کارها را یکجا انجام دهند، بدون اینکه به زیبایی و سلامتی آسیبی وارد شود.

معروف ترین باله های جهان

باله به درستی اوج هنر تئاتر و رقص جهان محسوب می شود. در آن، جادوی حرکت نه تنها زیبایی شناسی بدن انسان را حمل می کند، بلکه داستان خاصی را بیان می کند. رقصندگان بدون حتی یک کلمه، افکار و احساسات شخصیت های خود را به بیننده منتقل می کنند، در پشت هر پیروت، عمل یا معنای خاصی پنهان می شود. در طول سالیان عمر این هنر، نمایش های بسیار زیبایی خلق شده است که شایسته توجه ویژه است. و با این حال، باله های معروفی وجود دارند که قرن ها در تاریخ فرهنگ جهان ثبت شده اند.

دریاچه قو.وقتی صحبت از باله کلاسیک روسی می شود، در وهله اول این اجرا به ذهن خطور می کند. برای اولین بار در سال 1877 در تئاتر بولشوی مسکو به صحنه رفت و در نهایت نه تنها برای دوستداران رقص کلاسیک، بلکه حتی برای افراد دور از آن شناخته شد. تعداد کمی از مردم هرگز آهنگ های فردی از این اجرا را نشنیده اند، به ویژه "رقص قوهای کوچک" یا "والس". این باله توسط طراح رقص Vaclav Rezinger به صحنه رفت و موسیقی آن توسط آهنگساز بزرگ روسی پیوتر چایکوفسکی نوشته شد. متعاقباً بیش از یک بار ویرایش شد ، اما تا به امروز در رپرتوار صحنه های باله روسی و خارجی باقی مانده است.

فندق شکن.نادیده گرفتن این خلقت نوابغ باله روسی غیرممکن است. اجرای تئاتر و رقص بر اساس افسانه هافمن "فندق شکن و پادشاه موشدر سال 1892 در تئاتر ماریینسکی توسط لو ایوانف به صحنه رفت و موسیقی آن توسط همان پیوتر چایکوفسکی نوشته شد. این باله برای آن زمان نوآورانه بود، تا حدی از قوانین رقص کلاسیک منحرف شد. در عین حال، "فندق شکن" به خاطر تصاویر زنده شخصیت ها، درام گویا و شرح عالی طرح داستان قابل توجه است. مانند دریاچه سوان، این دریاچه با موفقیت از انقلاب ها، جنگ ها و سایر تحولات اجتماعی که در طول یک قرن برای روسیه رخ داده است، جان سالم به در برده است و تا به امروز یکی از بزرگترین کمک های کشور ما به فرهنگ جهانی باقی مانده است.

ژیزلاین اجرای دراماتیک از عشق تراژیک دختر روستایی ژیزل برای کنت نجیب آلفردو برای اولین بار در سال 1841 در آکادمی سلطنتی موسیقی پاریس به روی صحنه رفت. طرح بر اساس افسانه آلمانی عروس‌های ویلیس شبح‌وار که توسط هاینریش هاینه ارائه شده بود، طراحان رقص ژان کورالی و ژول پرو در تولید نقش داشتند و آدولف آدام آهنگساز بود. این اجرا به لطف درام عالی، طرح گیرا، مناظر زیبا و جزء رقص گویا موفقیتی خارق العاده داشت. تنها در یک سال پس از اولین تولید، ژیزل 26 بار روی صحنه رفت، در 18 سال این باله بیش از 150 اجرا را تحمل کرده است.

بهار مقدساین اجرا که در سال 1913 با موسیقی ایگور استراوینسکی روی صحنه رفت، در اولین نمایش با شکست بی سابقه ای روبرو شد - و این با وجود این واقعیت است که خود آهنگساز و طراح رقص واتسلاو نیژینسکی تلاش زیادی برای خلق آن انجام داده است. این نمایش با توصیف آیین بت پرستانه فرا رسیدن بهار با قربانی داوطلبانه یک دختر، موجی از خشم را برانگیخت. با این حال، با گذشت زمان، مخاطبان توانستند از موسیقی رسا، و فقدان طرح به عنوان چنین، و رقصی که رقص های فرقه باستانی را بازتولید می کرد، قدردانی کنند. "آیین بهار" به یک کلاسیک باله جهانی تبدیل شد و موسیقی آن در لیست 27 آهنگ ارسال شده روی دیسک طلایی وویجر 1 به تمدن های فرازمینی قرار گرفت.

لاپتیت مورت.نمی توان گفت که باله های معروف جهان منحصراً پدیده ای از گذشته هستند. در سال 1989، ژیری کیلیان، طراح رقص هلندی، چرخه ای از اجراهای بدون پلات "سفید و سیاه" را به صحنه برد که معروف ترین آنها "مرگ کوچک" به موسیقی موتسارت بود. علیرغم این واقعیت که عنوان یک تعبیر رایج برای وجد عشقی است و در واقع یک زیرمتن وابسته به عشق شهوانی در خود رقص وجود دارد، تولید تحریک آمیز به نظر نمی رسد. مشخصه آن رقص گویا و "پرواز" است - سبک امضای کیلیان. در سال 2011، این اجرا در روسیه در تئاتر ماریینسکی به نمایش درآمد.

معروف‌ترین باله‌های جهان، ماهیت مهارت آهنگسازان، طراحان رقص و خود هنرمندان است. مقدار زیادی کار و انرژی خلاقانه روی اجراهای عالی سرمایه گذاری می شود. شما فقط از دوران کودکی می توانید به این هنر مسلط شوید - و در این کار کارگاه باله یگور سیماچف به شما کمک می کند. در آن، هنرمندان برجسته صحنه باله روسیه نه تنها "بخش فنی" را به نسل جوان منتقل می کنند، بلکه عشق را به بزرگترین جلوه رقص القا می کنند.


2021
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه