چرا انسان فاقد انرژی است. چگونه می توان با خستگی مزمن کنار آمد یا اگر دائماً انرژی ندارید چه کاری باید انجام دهید. مراقبه - ارتباط با جهان

سلام دوستان.

من قبلاً نوشتم که اگر سریع خسته شویم ، دائماً کمبود انرژی داریم ، نمی دانیم با این وضعیت چه کار کنیم و استراحت منظم دیگر کمکی نمی کند ، این بدان معناست که درآمد کسب کرده ایم. در این مقاله ، من نحوه برخورد با شما را نشان خواهم داد خستگی مزمن دقیقاً همان کاری که باید انجام دهید ، چگونه خود را از این وضعیت دردناک خارج کنید.

چگونه می توان خود به خود و از مراحل اولیه سندرم خستگی مزمن را خلاص کرد

به محض مشاهده اولین نشانه های فاجعه قریب الوقوع ، به عنوان مثال ، از کار ساده بسیار خسته می شوید ، نمی خواهید کاری انجام دهید ، بلافاصله اقدام کنید. و اول از همه ، شما فقط باید متوقف شوید. با خود بگویید "متوقف شوید" ، همه کارها و برنامه ها را رها کنید. به طور معمول آرام باشید و.

مطمئناً ، بسیاری توانایی پرداخت این هزینه را ندارند ، اما شما باید بدانید که اگر متوقف نشوید ، خود را به وضعیتی می رسانید که به بیمارستان می روید. در این صورت مطمئناً همه امور خود را ترک خواهید کرد ، اما اکنون آنها را برای مدت طولانی یا شاید حتی برای همیشه ترک خواهید کرد.

در عین حال ، در حالت خستگی مزمن ، شما کار را با کمترین بازگشت به طور کامل انجام نمی دهید ، به این معنی که به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. و اگر فقط استراحت کنید و به خود بیایید ، پرونده های رها شده سریعتر حل می شوند ، زیرا آنها آنها را با قدرت دوباره انجام می دهید.

موانع توقف و استراحت

و برای اینکه شما مدتی متوقف شوید و همه چیز را رها کنید ، باید در مورد مسئولیت تجدید نظر کنید. این اوست که جلوی توقف و استراحت را می گیرد.

من نمی گویم که مسئولیت بد است ، من در مورد بیش از حد مسئولیت صحبت می کنم ، که اصولاً ما به آن نیازی نداریم و فقط مشکلاتی را ایجاد می کند. بیش از حد مسئولیت زمانی است که ما بیش از حد مسئولیت بپذیریم ، منافع بدن خود را فراموش کنیم و سلامتی خود را تضعیف کنیم. اساساً ، این ناشی از برخی ترس ها یا برنامه ها یا نصب هایی است که توسط شخصی در سر بخیه زده شده است.

این به ترتیب اوضاع است که به فردی یاد داده می شود که لازم است فراتر از حد معمول کار کند ، خود را به خاطر تولید ، شغل ، درآمدزایی و رسیدن به هرگونه ارتفاعی فدا کند. فرد سعی می کند کار بیشتری را بدست آورد ، کارهای زیادی را به عهده می گیرد ، برای اهداف تعیین شده تلاش می کند. بله ، البته ، قابل توجیه و مفید است ، اما تنها در صورتی که مهمترین مسئولیت را فراموش نکنیم.

مسئولیت برای خود ، بدن ، سلامتی.

ابتدا باید به این مسئولیت فکر کنیم. ما در رابطه با خود ، سلامتی خود غیرمسئولانه رفتار می کنیم. بنابراین ، به یاد داشته باشید ، به محض اینکه سلامتی خود را از دست می دهید ، دیگر نه محصولی که بهترین سالها و سلامتی خود را به آن داده اید ، و نه رئیس یا جایگاهی که در اختیار دارید ، دیگر نیازی به شما نخواهند داشت.

این اتفاق می افتد که یک شخص نه به خاطر کار بلکه به خاطر خانواده ، فرزندان ، عزیز... در اینجا شما همچنین باید بدانید که چه زمانی باید متوقف شوید و خود را فدا نکنید. فکر کنید ، زیرا شما قبل از هر چیز به افراد نزدیک احتیاج دارید ، سالم و پر از قدرت و بعید است که اگر به دلیل کار زیاد از کار بیفتید ، خوشحال می شوند. بنابراین ، فراموش نکنید که نه تنها در مورد عزیزان خود ، بلکه در مورد خودتان نیز فکر کنید. بایستید و آرام باشید.

غالباً به دلیل انواع ترس در درون ما قادر به توقف نیستیم. ما می ترسیم که بخاطر بی لیاقتی اخراج شویم. ما می ترسیم که روسا و همکاران ما را دوست نداشته باشند. همه اینها تنش غیرضروری ایجاد می کند و متعاقباً منجر به سندرم خستگی مزمن می شود. اگر با آرامش بیشتر ، بدون ترس های بی مورد و غیر ضروری کار می کردیم ، خود را به وضعیت دردناکی نمی رساندیم.

بسیاری از افراد یک عقده حقارت نهفته در سر خود دارند که باعث ایجاد این همه هیاهو می شود و باعث ترس هایی می شود که در بالا توضیح داده شد. و حتی در کودکی به بعضی از آنها یاد داده شد که برای رسیدن به چیزی ، باید سخت کار کنید. البته ، در این واقعیت واقعیتی وجود دارد ، اما مردم همه چیز را به معنای واقعی کلمه می گیرند ، فراموش می کنند که استراحت نیز لازم است. اگر همه خودمان را به کار واگذار کنیم ، فراموش کردن استراحت و خواب ، به راحتی بیمار خواهیم شد و دیگر قادر به انجام کاری نخواهیم بود.

اما با خستگی مزمن ناشی از ترس های درونی چه کنیم؟ برای انجام این کار ، شما باید تغییر کنید ، دیدگاه خود را نسبت به زندگی تغییر دهید ، از نظر فلسفی بیشتر به همه چیز نگاه کنید و البته مثبت باشید. اطلاعات بیشتر در این مورد در زیر است.

کار بی مهری به عنوان دلیل شو

هیچ چیز به اندازه آن کار ، فعالیتی که دوست نداریم و دوست نداریم قدرت و انرژی ما را نمی گیرد. ما این کار را با زور انجام می دهیم ، خودمان را مجبور می کنیم. این یکی از دلایل سندرم خستگی مزمن است. مسئله این است که درگیری بسیار شدیدی بین ما ایجاد می شود و منجر به تنش در روان ، بدن و در آینده به کاهش آسیب شناختی انرژی کلی می شود. خودتان قضاوت کنید ، در نتیجه نگرشهایی که توسط کسی پیشنهاد می شود یا به سادگی با اراده سرنوشت ، منیت ما ، ذهن ما به ما دستور می دهد زود بیدار شویم ، به سختی کار کنیم. و همه این کارها را با زور انجام می دهیم ، خودمان را متقاعد می کنیم که این کار باید انجام شود ، چاره ای نیست ، باید پول در بیاوریم. در حقیقت ، با اقناع خود ، روح خود را پنهان ، اما قسمت اصلی آگاهی خود ، ترغیب می کنیم. این اوست که می داند چه چیزهایی را دوست داریم و چه چیزهایی دیگر ، چه کارهایی باید انجام شود و چگونه در یک موقعیت معین عمل کند. و این خواسته ها همیشه با شرایط فعلی منطبق نیستند. او طبق دستورات ذهن خود نمی خواهد همان کاری را که شما انجام می دهید انجام دهد. این یک تنش داخلی است که همیشه توسط ما تحقق نمی یابد. اگر چنین درگیری برای مدت طولانی ادامه یابد ، قطعاً بیمار خواهید شد ، ساده می شوید و دچار سندرم خستگی مزمن می شوید.

نکته دیگر این است که وقتی کاری را دوست دارید ، آن را با خیالی آسوده انجام می دهید. حتی اگر از نظر جسمی و روحی خسته باشید ، روح شروع به پرتاب منابع اضافی انرژی می کند ، برای فعالیت بیشتر نیرویی خواهید یافت. روح به منابع انرژی تمام نشدنی دسترسی دارد. البته این بدان معنا نیست که نیازی به استراحت ندارید. شما همچنین نیاز به استراحت دارید ، منابع بدن هنوز محدودیت های خود را دارند ، حتی اگر دسترسی به انرژی اضافی را باز کنید ، فقط به زمان بسیار کمتری برای استراحت نیاز دارید. مسئله به سادگی این است که ما نمی دانیم چگونه استراحت کنیم و استراحت صحیح را با یک خیالی جایگزین کنیم ، در عوض ، به جای اینکه به بدن وقت بدهیم ، بدن را تخریب کنیم. نحوه استراحت مناسب ، در این مقاله در زیر خواهید آموخت.

اما در مورد کسانی که از طریق زور به کارهای مورد علاقه خود می روند ، چطور ممکن است به سندرم خستگی مزمن مبتلا نشوند؟ در فصل بعدی با این موضوع آشنا خواهید شد.

چگونه با رویکرد صحیح در زندگی با خستگی مزمن کنار بیاییم

برای خلاص شدن از ترس درونی که مانع از توقف ما می شود ، باید نگاه خود را به زندگی تغییر دهید.

راه دیگری نیست. البته ، نگرش مثبت به زندگی اساس است ، اما با خستگی مزمن ، معمولاً وقت آن نیست. برای شروع ، شما فقط باید تمام ترسهایی را که در بالا در مورد آنها صحبت کردم ، درک نکنید و در درون خود احساس کنید ، که به شما اجازه توقف و استراحت را نمی دهد. اگر متوجه شوید که در واقع می ترسید ، نیمی از جنگ خواهید بود.

با خود صادق باشید ، با حقیقت روبرو شوید. سعی کنید از بیرون به ترس خود ، به خود ، چگونگی پوشیدن بیش از حد در محل کار خود نگاه کنید. در مورد شرایط شوخ طبع باشید. از این گذشته ، اگر به روح خود نگاه کنید ، واقعاً خنده دار هستید.

ترس شما فقط سوسک های موجود در سر شماست که اصولاً مورد نیاز شما یا دیگران نیست ، بلکه فقط مشکلاتی را ایجاد می کند. اگر بتوانید آنها را درون خود ببینید و به خود بخندید ، کار بزرگی انجام می دهید و برای شما راحت تر می شود. یادگیری را یاد بگیرید. کلید مدیریت احساسات و عواطف شماست.

سرانجام ، درک کنید که ما برای کار در سیستم زامبی شده ایم. اگر از کار سخت بیمار شوید ، سیستم به راحتی شما را بیرون می کند. او هنگام کار به شما احتیاج دارد. این بدان معنی است که او به شما ، بلکه به فعالیت کاری شما احتیاج ندارد. ابتدا مراقب خود و در نتیجه عزیزان خود باشید. اگر به دلیل خستگی مزمن بیمار شوید ، چه کسی به کودکان شما غذا می دهد.

همچنین ، رویکرد صحیحی نسبت به زندگی ایجاد کنید و از منظر فلسفی به همه چیز نگاه کنید.

اگر به سراغ یک کار موردعلاقه نرفته اید ، این بدان معنا نیست که دنیا خراب شده و اکنون شما ناراضی هستید. با این نوع کارها به عنوان وسیله ای برای کسب درآمد رفتار کنید که گریزی از آن نیست. از این گذشته ، ما نه تنها باید استراحت کنیم ، بلکه برای تغذیه خود و فرزندان خود نیز باید فشار بیاوریم. به آنها فکر کن دانستن اینکه برای آنها کار می کنید روح شما را گرم می کند و انجام مسئولیت های خود را برای شما آسان می کند.

و اگر کار شما مطابق میل شما نیست ، بیشتر کارها زیاد نیست. اول از همه ، در مورد بدن خود به یاد داشته باشید ، و نه در مورد هوی و هوس رئیس خود. برای او مفید است که شما بدون مراقبت از خود مانند یک برده کار کنید.

چگونه سندرم خستگی مزمن را با استراحت مناسب کنترل کنیم

اگر می دانستیم چگونه به درستی استراحت کنیم ، هرگز خود را به خستگی مزمن نمی رسانیم. درست یعنی چی؟ مسئله این است که ما بیش از کار جسمی از استرس ذهنی خسته شده ایم. البته ثابت سخت است استرس ورزش بدن را فرسوده می کند. اما این تجربه افکار و عواطف منفی است ، شرایط استرس زا که انرژی درونی زیادی می گیرد ، منجر به بیماری جسمی و عدم تعادل روانی می شود.

و داشتن استراحت مناسب به معنای توانایی استرس ذهنی و جلوگیری از جریان تظاهرات منفی روان است. و این تنها با آرامش کیفی روان ، با دستیابی به سکوت ذهن و متوقف کردن گفتگوی داخلی حاصل می شود. شخص نمی داند چگونه این کار را انجام دهد. او به جای استراحت صحیح ، استراحت اشتباه را اعمال می کند. این زمانی است که او سعی می کند با تمام وجود از تجربه منفی دور شود ، آن را بیشتر تحت فشار قرار داده و سعی می کند به هر روشی خود را از احساسات بد دور کند.

برای این اهداف ، وی یا حتی مواد مخدر استفاده می کند. چکش زدن در سر با انبوه اطلاعات برای حواس پرتی از مشکلات. این شامل تلویزیون ، بازی های رایانه ای ، اینترنت است. نیاز به حضور در شرکت های پر سر و صدا ، نیاز به ارتباط مداوم و همچنین عشق به افراط. همه آن را متفاوت دارند. مطمئناً ، بسیاری از این حواس پرتی ها از مشکلات آسیب زیادی به همراه ندارند ، اما با این وجود استراحت و تخلیه روانی واقعی ایجاد نمی کنند. اما برعکس ، بیشتر این سرگرمی ها فقط باعث از بین رفتن قدرت و تضعیف سلامتی می شوند ، حتی اگر فرد فکر کند در حال استراحت است. با این نوع استراحت ، افکار و احساسات منفی هرگز از بین نمی روند. ما از شر آنها خلاص نمی شویم ، بلکه فقط در اعماق روان خود پنهان می شویم و در آنجا آنها همچنان به تخریب یک شخص می پردازند ، اما اکنون آنها این کار را به صورت نامحسوس انجام می دهند. و فقط آرامش با کیفیت بالا واقعا احساسات منفی را از بین می برد و بدن را بازیابی می کند. این قانون طبیعت است.

به منظور یادگیری نحوه استراحت ، از تکنیک هایی مانند shavasana و yoga nidra استفاده می شود. با آرامش با کیفیت ، گاهی کافی است 10-20 دقیقه در شاوازانا دراز بکشید تا تمام خستگی روز گذشته از بین برود. وقتی یاد بگیرید آرام باشید ، می توانید در هر موقعیتی ، در هر محیطی ، در هر زمان به درستی استراحت کنید. اگر احساس می کنید که خستگی شما را غرق کرده است ، به محض بستن چشم ، کل بدن را شل کنید ، قدرت به شما برمی گردد.

اگر از سندرم خستگی مزمن رنج می برید ، فقط کافی است روزانه جلسات آرامش را انجام دهید. با گذشت زمان ، نه بلافاصله ، برای شما آسان تر و راحت تر می شود. انرژی از دست رفته به تدریج در بدن شما جمع می شود و تحریفات موجود در روان به دلیل استرس به تدریج حل می شود. بنابراین ، شما باید یاد بگیرید که اجرا کنید یا. برای این منظور شما را به مقالات مرتبط ارجاع می دهم.

و برای درک اینکه توقف گفتگوی داخلی و سکوت ذهن چیست ، پیشنهاد می کنم برای انجام آن تلاش کنید. هیچ چیز قدرت از دست رفته را بر نمی گرداند ، استرس را از بین می برد ، بسیاری از مشکلات دیگر بدن و ذهن را مانند مدیتیشن حل نمی کند.

هنگامی که اثرات مفید سکوت ذهن را احساس کنید ، خواهید فهمید که استراحت مناسب به چه معناست. برای آرامش ، اکنون الکل نخورید ، بلکه فقط می خواهید تنها باشید ، در سکوت ، چشمان خود را ببندید ، آرام شوید و با خود تنها باشید. یا در هوای تازه پارک گشت بزنید ، به چیزی فکر نکنید ، بلکه فقط از طبیعت اطراف لذت ببرید. یا به موسیقی آرام گوش دهید ، کتاب خوبی بخوانید ، در خانه با خانواده در یک فضای آرام باشید و یا سرگرمی مورد علاقه خود را انجام دهید. و در واقع فعالیت های زیادی از این دست وجود دارد که واقعاً به شما استراحت می دهند و شما را از خستگی مزمن راحت می کند. نکته اصلی این است که روح شما آن را دوست دارد. بیایید در مورد این صحبت کنیم

تغییر از استرس ذهنی

چنین قانونی وجود دارد:

اگر از کار ذهنی خسته شده اید ، به کار دستی روی بیاورید.

بهتر است ، ورزش های سبک انجام دهید. قدم زدن در هوای تازه ، شنا در استخر ، اسکی ، دوچرخه سواری مناسب است. نکته اصلی این است که در این کار زیاده روی نکنید. با خستگی مزمن ، آستانه انرژی داخلی بسیار کم است و بیش از بار در ورزش یا در کار جسمی ، آن را بیشتر کاهش می دهد. بنابراین این کار را برای سرگرمی انجام دهید. اگر احساس می کنید این باری برای شما سنگینی می کند ، استراحت کنید یا کار دیگری انجام دهید. همچنین می توانید آساناهای یوگای هاتا را امتحان کنید.

وظیفه ما در اینجا این است که روان را به چنین حالتی تبدیل کنیم تا مکش نیروهای خارج از بدن را به دلیل استرس و تجربیات افکار بد متوقف کند.

و یکی از بهترین راه ها برای انجام این کار ، روی آوردن به فعالیت هایی است که روح شما را خوشایند می کند.

همه افراد نوعی سرگرمی دارند ، شغلی که می خواهند بدون توجه به هر کاری انجام دهند. و با این کار در لحظات سخت زندگی برای شما راحت تر می شود. من در بالا در مورد کار مورد علاقه خود صحبت کردم ، که قدرت نمی مکد ، اما برعکس آن را می دهد. اما اگر فعالیت شغلی مورد علاقه شما نیست و به احتمال زیاد به دلیل آن دچار سندرم خستگی مزمن شده اید ، پس باید در خانه شغلی پیدا کنید که به شما کمک کند از بدن خود خارج شوید و منبع انرژی اضافی به شما بدهد.

برای بسیاری ، صرف صرف یک شب آرام در کنار خانواده ، بازی های کودکان با کودکان ، صمیمیت با یک مرد عزیز

چگونه بر خستگی مزمن غلبه کنیم و قدرت خود را بازیابیم

در سندرم خستگی مزمن ، سطح فاجعه بار است. بسیاری از علائم بیماری مانند تنبلی مداوم ، عدم تمایل به عمل ، بی علاقگی و همه اینها نتیجه کم انرژی است. بنابراین ، باید فوراً مطرح شود تا به فردی بیمار و ناراضی تبدیل نشود.

اغلب فقط یک توقف ، که در بالا ذکر کردم ، برای جلوگیری از قلدری بدن ، ایجاد خواب کامل کافی است ، به طوری که بدن خود شروع به افزایش تدریجی سطح انرژی داخلی می کند. فرآیندهای پیچیده خود ترمیم شامل می شود. بدن خودش خودش را از وضعیت دردناکی که شما آن را رانده اید بیرون می کشد ، سطح انرژی را افزایش می دهد. نکته اصلی این است که جلوی این کار را نگیرید. برای درک روند کار ، پیشنهاد می کنم مقاله ای را بخوانید که با کلیک بر روی لینک با آن آشنا خواهید شد.

اما اگر سطح انرژی شما بسیار کم است یا باید خیلی سریعتر بهبود یابید ، ممکن است یک توقف کافی نباشد. سپس شما باید به بدن کمک کنید. برای انجام این کار ، شما باید یاد بگیرید که چگونه از نظر کیفی آرامش پیدا کنید ، گفتگوی داخلی را متوقف کنید ، و همچنین روش های ویژه ای برای افزایش انرژی استفاده کنید. البته ، شما می توانید بدون تکنیک های خاص انجام دهید ، آنها فقط روند بهبودی خود را بسیار تسریع می کنند. و بدون آرامش و توقف گفتگوی داخلی به هیچ وجه. اینها هستند که شرایط ایده آل را برای خود ترمیم ، برای افزایش انرژی درونی ایجاد می کنند. این عدم تداخل در عملکرد ایده آل بدن است. کار نادرست و کنترل نشده روان و ذهن ، سهم شیر از انرژی زندگی را از ما می گیرد و برای بازگرداندن آن ، فقط باید این کار را متوقف کنید. ساده است ، اما این سادگی شامل فرصت های خارق العاده ای برای به دست آوردن سلامتی و افزایش انرژی است. بنابراین یاد بگیرید که آرام باشید و بر خستگی مزمن غلبه کنید و قدرت هدر رفته خود را بازیابید.

نتیجه

بیایید مقاله را خلاصه کنیم.

برای خلاص شدن از شر سندرم خستگی مزمن ، باید موارد زیر را انجام دهید:

1. با کار زیاد و خواب و بیداری نامناسب ، تجاوز به بدن را متوقف کرده و متوقف کنید. خوب بخوابی.
2. در دیدگاه های خود در مورد کار تجدید نظر کنید. مسئولیت غیرضروری را بردارید. خود را آزاد کنید ، یا حداقل ترس های درونی خود را کاهش دهید. ترس از اخراج شدن ، ترس از بی کفایتی به نظر رسیدن.
3. رویکرد صحیح زندگی را توسعه دهید. با آرامش و فلسفه بیشتر به همه چیز نگاه کنید.
4. بیاموزید که چگونه استراحت مناسب داشته باشید و همچنین یاد بگیرید که چگونه با ساواسانا یا یوگا نیدرا استراحت کنید.
5. از تنش غیر ضروری به آنچه دوست دارید تغییر دهید.
6. سطح انرژی حیاتی بدن را افزایش دهید.

اما مهمترین چیز ، من یک بار دیگر تکرار می کنم ، تمام مشاغل را برای مدتی ترک کنید. توقف کنید و از خود مراقبت کنید. خوب استراحت کنید و خوب بخوابید. مسئولیت اصلی خود را فراموش نکنید. مسئولیت در قبال خود ، سلامتی ، عزیزان. سلامتی شما هنوز برای شما و خانواده مفید خواهد بود.

شما می توانید با ناتوانی جنسی و خستگی مزمن کنار بیایید ، همه چیز در دست شماست.

وقتی با خستگی مزمن مبارزه می کنیم ، از خواب آلودگی ، بی حالی ، ضعف ، خستگی مداوم ، افسردگی خلاص می شویم و به افراد سالم و خوشبخت تبدیل می شویم.

همان چیزی است که من برای شما آرزو می کنم.

برای استراحت خوب و به دست آوردن قدرت ، اکنون پیشنهاد می کنم در طبیعت استراحت کنم ، اما عملا. تمام افکار ، مشکلات روز گذشته را دور بریزید ، فقط فیلم را روشن کنید و از زیبایی طبیعت لذت ببرید. هیچ چیزی مانند اتحاد با طبیعت قدرت ما را بر نمی گرداند.

با احترام ، سرگئی تیگروف

سندرم خستگی مزمن را به عنوان چیزی منفی درمان نکنید. این تلاش بدن برای دفاع از خود در برابر آسیب های بیشتر تحت استرس شدید است.

خسته شده اید؟ آیا احساس می کنید که برای انجام هر کاری صبح کافی نیستید؟ پزشک Jacob Teitelbaum 37 سال است که در حال مطالعه خستگی مزمن است - او # 1 متخصص در این زمینه است. و او می داند که چگونه انرژی و نشاط را بازیابی کند.

کتاب او ، برای همیشه خسته ، سالهاست که پرفروش ترین و راهنمای برتر جهان در مبارزه با خستگی مزمن است. در اینجا شما می توانید مطابق روش SGIPU یک برنامه عملی و قابل فهم پیدا کنید: خواب ، هورمون ها ، عفونت ها ، تغذیه و ورزش.

چگونه خستگی مزمن را فراموش کنید

داستان من. و شما هم؟

من انرژی کافی برای همه چیز را دارم. و حتی بیش از حد. اما همیشه چنین نیست.

در سال 1975 من به سندرم خستگی مزمن (CFS) مبتلا شدم و سندرم فیبرومیالژیا (FF) ، اگرچه به طور رسمی در آن زمان هنوز نامی نداشتند. ارتباط با تعداد زیادی از پزشکان به من کمک کرد تا درک کنم برای خلاص شدن از بیماری ها باید چه کار کنم. این تجربه آنقدر به من الهام بخشیده است که طی 37 سال گذشته این موضوع را مطالعه کرده ام.

اگر احساس می کنید که نور داخلی شروع به خاموش شدن می کند ، وقت آن است که راهی برای روشن کردن آن پیدا کنید.

برای فراموش کردن مشکلات انرژی کافی است چند مورد را دنبال کنید نکات ساده از کتاب این کار 91٪ انرژی شما را تقویت می کند.

تست کوتاه

آیا احساس خستگی ، درد بدون محلی سازی خاص ، مه در سر خود ، مشکلات خواب و تمرکز دارید؟

اگر پاسخ مثبت است ، به 100 میلیون نفر در سراسر جهان که از سندرم خستگی مزمن رنج می برند خوش آمدید.

به عبارت ساده ، این یک کاهش جدی در نشاط و خستگی عصبیگویی "ناک اوت" شده اید. یا اینکه چگونه کامپیوتر به "حالت خواب" رفت.

غالباً ، افراد مبتلا به CFS شکسته ، خسته از خواب بیدار می شوند و کل روز را در این حالت می گذرانند

مشکلات خواب ، رژیم غذایی نامناسب ، استرس بیش از حد بر سیستم ایمنی بدن ، عدم تعادل هورمونی و سرعت شتاب زندگی - همه این عوامل منجر به این واقعیت می شود که مردم "می سوزند".

در گردباد بخوابید

یکی از م effectiveثرترین روشها برای افزایش نشاط و شفافیت هوشیاری استروزانه 8 ساعت خواب شبانه. اما به همین سادگی نیست. چگونه می توان چند ساعت اضافی برای خواب اختصاص داد؟ در اینجا آنچه شما می توانید انجام دهید است.

1. به یک چیز ساده پی ببرید: شما نمی توانید همه کارها را دوباره انجام دهید.

آیا توجه کرده اید که هرچه سریعتر و با کارایی بیشتری از عهده کار برآیید ، کارهای جدیدتری ظاهر می شوند؟ این ترفند است! اگر سرعت خود را کم کنید - مانند حلزون - متوجه خواهید شد که لیست کارها کوتاه شده و برخی دیگر به خودی خود ناپدید شده اند.

شروع به ترک تدریجی برخی فعالیت ها کنید (من در مورد کاری که به شما کمک می کند تا قبض ها را پرداخت کنید صحبت نمی کنم - من هنوز صحبت نمی کنم!).باید خواب کافی داشته باشم

2. کاری انجام دهید که لذت بخشد.

لیستی از هر آنچه که در محل کار و خانه خود صرف می کنید تهیه کنید. این فعالیت ها را به دو ستون تقسیم کنید. ابتدا همه کارهایی که انجام آنها احساس خوبی دارد را بنویسید (یا حداقل انجام آنها بهتر از انجام نشدن آنها است). دوم ، کاری که باید انجام دهید حتی اگر آن را دوست ندارید.

به زودی خواهید دید که انتقال چیزهای بیشتر و بیشتر به یک ستون "خوب" چقدر عالی است.

به بدن خود گوش دهید

حتی بدون بیمار شدن ، هر شخصی که مجبور شود در رختخواب بخوابد یا مدت طولانی بنشیند خیلی سریع فرم بدنی خود را از دست می دهد. ورزش روشی آسان برای شارژ مجدد باتری است.اما بلافاصله برای ورزش های هوازی ، استخر و ورزش های سوارکاری ثبت نام نکنید. راز این است که در این کار زیاده روی نکنید.

به یاد داشته باشید ، قدم های کوچک بهتر از توقف است. بنابراین به تدریج بار را به خودتان بدهید

"برای رسیدن به موفقیت با عرق و خون" - این ضرب المثل سعی می کند ما را متقاعد کند که نتیجه تنها با اعمال باورنکردنی قدرت جسمی و روحی حاصل می شود. من می خواهم به جای آن اعتقاد دیگری ارائه دهم: "درد حماقت است!" احساسات و احساسات ناخوشایند نشانه ای است برای متوقف کردن آنچه باعث آن می شود. اما تعادل مناسب بار ، انرژی شما را بدون آسیب رساندن به بدن بازیابی می کند.

مارک تواین گفت: "اعتدال باید در همه چیز باشد - از جمله اعتدال". اینو فراموش نکن

رابطه بین ذهن و بدن

هر بیماری جسمی یک م psychologicalلفه روانشناختی دارد. افرادی که برای همیشه تحت استرس زندگی می کنند ، می توانند عفونت های باکتریایی یا بیش فعالی داشته باشند و باعث ایجاد زخم شوند. اما می تواند برای پزشک مفید باشد که از آنها بخواهد تلفن های مداوم خود را در حالی که درمان ادامه دارد فراموش کنند. این را یادداشت کنید.

من دریافته ام که اکثر افراد مبتلا به سندرم خستگی مزمن تا حد خستگی کار می کنند و از دریا می روند تا کمی از سر خود بپرند. روحیه رقابت نیز در آنها قوی است. خودت را شناختی؟

هر چند وقت یکبار "بالاتر از خودمان رشد می کنیم" تا سرانجام تمام قدرت خود را در این راه از دست بدهیم و دیگر از آنچه که به دست آورده ایم شادی نکنیم.

ما آماده ایم که از همه مراقبت کنیم ، به جز یکی و تنها - خودمان. به خودت ترحم کنو خواهید دید که چگونه سطح انرژی حیاتی خزش خواهد کرد.

هورمون های شادی

گاهی خستگی و درد مبهم ناشی از مشکلات هورمونی است. چگونه آنها را تشخیص می دهید؟ اگر علاوه بر احساس خستگی ، اضافه وزن اضافه می کنید و سرما را به خوبی تحمل نمی کنید ، ارزش بررسی غده تیروئید را دارد.

اگر بیش از حد تحریک پذیر باشند ، به خصوص وقتی گرسنه باشند ، غدد فوق کلیوی "هولیگان" هستند.

هورمون رشد یا بهتر بگوییم فقدان آن ، "مانع اصلی" دیگری در مسیر شادابی است. سه فعالیت وجود دارد که به طور طبیعی بدن را ترغیب به تولید آن می کند:

1. جنسیت

2. تمرینات بدنی;

3. خواب عمیق.

هنگامی که در خانه شما راه اندازی می شود ، می تواند شما را آزار دهد. اما از خانه شما در برابر افزایش قدرت محافظت می کند. از همین رو با CFS / SF به عنوان چیزی منفی رفتار نکنید. این تلاش بدن برای دفاع از خود در برابر آسیب های بیشتر تحت استرس شدید است. شما فقط باید در مورد آن کاری انجام دهید. 37 سال تجربه Teitelbaum دقیقاً نشان می دهد که چه چیزی. نکته اصلی انجام این کار است.

این کتاب شما را در مراحل اساسی راهنمایی می کند که شما را از جایی که اکنون هستید به جایی که می خواهید باشید - به سمت داشتن احساس عالی و مگاوات انرژی سوق می دهد. "

P.S. و به یاد داشته باشید ، فقط با تغییر هوشیاری خود - ما با هم در حال تغییر جهان هستیم! © econet

اگر هر روز احساس می کنید که صبح بیدار شدن برای شما دشوارتر می شود و قدرت کافی برای آماده شدن برای کار را ندارید. اگر بدن شما انرژی کافی برای هر عمل ساده را ندارد ، ارزش آن را دارد که بدن به شما چه می گوید. البته ، علت خستگی می تواند یک عامل پزشکی باشد - بیماری. اما ، همانطور که می دانید ، بیماری در حال حاضر آخرین مرحله از ناراحتی روانی داخلی است.

تنها با توجه به موقع نسبت به خود ، ممکن است آن را در همان آغاز آشکار کنید.

توصیه های مکرر در مواردی که انرژی کم است ، استراحت کافی ، راه رفتن در هوا ، تغذیه مناسب و ورزش است. همه اینها به خودی خود واقعا مفید هستند و نتایج خود را می دهند. با این حال ، درک علل عدم قدرت ابتدا می تواند بسیار مفیدتر از پیروی از این توصیه ها بدون تجزیه و تحلیل چیزی باشد.

بنابراین ، اگر شخصی احساس ناتوانی می کند ، باید به چه نکاتی توجه کنید.

اولین و رایج ترین دلیل ناتوانی شما وضعیت زندگی اخیراً تجربه شده است. این می تواند از دست دادن شغل ، جدا شدن از یک عزیز ، هر استرسی که تجربه کرده اید و اثری از روان شما باقی مانده است.

چرا چنین حالاتی مورد توجه قرار نمی گیرند؟ علاوه بر این واقعیت که نتایج عواقب این وضعیت برای یک فرد است ، احساسات خود را در درون خود پنهان می کند ، به نظر می رسد که آنها وجود خود را انکار می کنند ، و تلاش می کنند به چیز دیگری روی بیاورند.

و کاملاً بیهوده. بهترین کار در این شرایط تصدیق شرایط است. و به خودتان اجازه دهید آن را بسوزانید - احساس درد از دست دادن ، به خود اجازه دهید گریه کنید ، پشیمان شوید ، احساسات دیگر را تجربه کنید. و سپس ، دیر یا زود ، میل به ادامه زندگی جایگزین غم و اندوه می شود ، به این معنی که انرژی ظاهر می شود.

مورد دوم ، کمتر شایع است - این خستگی ناشی از جریان بی پایان امور است ، که کنار آمدن با آن غیرممکن می شود. بهترین راه حل در اینجا توقف و تفکر است.

عبارت "مانند سنجاب در چرخ بدود" این روند را کاملاً منعکس می کند. انجام عملکردهای معمول روز به روز ، در پایان فراموش می کنید که چرا آن را انجام می دهید. حداقل برای چند ساعت از این چرخ خارج شوید.

در مکانی ساکت بازنشسته شوید و همه چیز را مثل اینکه از پهلو است نگاه کنید.

آیا هر کاری که انجام می دهید کاملاً ضروری است؟ آیا فعالیت شما به نتیجه مورد نیاز شما می انجامد؟ آیا می توانید زندگی خود را منطقی تر تنظیم کنید؟ آیا امکان جذب دستیاران وجود دارد؟

ارزیابی به موقع مقیاس فعالیت خود و سازماندهی آن به معنای اطمینان از مبارزه با پیامدهای منفی ، بلکه عدم وجود آنها است.

اگر می فهمید که هر دو والدین می توانند هر روز کودک را به مدرسه ببرند ، متناوباً یک دستیار دعوت شده می تواند به تمیز کردن آپارتمان کمک کند و شما می توانید در راه رفتن از محل کار در فروشگاه تماس بگیرید ، همه چیز بسیار شفاف تر و راحت تر می شود.

و این زمانی است که شما می توانید زمان مناسب "" در برنامه خود را برای فعالیت های ورزشی و پیاده روی در باغ گیاه شناسی پیدا کنید ، که به نفع شما خواهد بود و در یک برنامه شلوغ به یک مورد دیگر تبدیل نمی شوید ، فقط وزن آن را سنگین می کنید.

و در آخر ، گزینه سوم ، حداقل قابل تجزیه و تحلیل

غالباً اتفاق می افتد که فردی سالها در یک حالت کم و بیش پرانرژی بوده و هیچ مشکل خاصی را تجربه نمی کند. اما با گذشت سالها ، او احساس می کند که نیروها به طرز نامحسوس او را ترک می کنند و زندگی کردن دشوارتر می شود.

در اینجا دوباره مناسب است که به استعاره "بار خرد می شود" مراجعه کنیم مشکلات زندگی" این یک تناقض است ، اما این بار اغلب معلوم می شود چیزی است که ما کاملاً به آن نیازی نداریم ...

فقط یک بار که شخص از برخی الزامات بیرونی پیروی کرد - والدین ، \u200b\u200bافراد معتبر یا فقط یک محیط اجتماعی. و هر کاری که او تاکنون انجام داده فقط تحقق خواسته های دیگران بوده است. در عین حال ، خواسته های خودشان ناپدید نشده اند - به همین دلیل است که آرزوهای برآورده نشده ، دیر یا زود ، شروع به محروم کردن انرژی می کنند - بعد از همه ، آنها باید مهار شوند.

مشکل این است ، درک خواسته های واقعی شما می تواند مشکل باشد. به هر حال ، آنها مانند احساساتی که مردم اغلب سرکوب می کنند ، در بدن متمرکز شده اند. و در بدن - همیشه به طور خودکار به این معنی نیست که در سر است. برای اینکه خواسته های واقعی خود را باز کنید ، باید احساسات را لمس کنید ، و این گاهی اوقات دردناک است.

در واقع ، تصدیق اینکه شما به جای خواننده شدن ، ناگهان پزشک شدید ، تلخ است. یا در تمام طول زندگی خود خواب دیده اید که یک خانواده بزرگ خواهید داشت ، اما در واقع شما به راحتی نمی توانید روابط خود را با شریک زندگی خود بهبود بخشید. یا برعکس - آنها می خواستند به راحتی برای خود زندگی کنند ، اما در عین حال شما همچنان به مراقبت از نه تنها عزیزان خود ، بلکه نه نزدیکان ادامه می دهید ...

بسیاری از موارد واضح و آشکار در زندگی ما وجود دارد که باعث خستگی و از دست دادن انرژی می شود. این موارد شامل استرس ، رژیم غذایی نامناسب ، عدم تعادل هورمونی ، مهلت زمانی محدود در محل کار است که باعث می شود شما عصبی و خسته شوید و موارد دیگر. اما عوامل دیگری نیز وجود دارد که می تواند باعث خستگی عمیق تری شود - خستگی عاطفی.

اگر احساس صفر می کنید ، حتی قادر به پاسخگویی کافی به برخی از وقایع نیستید ، اگر نسبت به همه چیز بی تفاوت هستید و تنها آرزوی شما این است که دراز بکشید و کاری انجام ندهید ، حتی فکر نکنید ، متأسفانه ، با فرسودگی عاطفی آشنا شده اید. این برای همه اتفاق می افتد ، به خصوص اگر زندگی هر روز غافلگیرکننده نیست. اما برای کنار آمدن با این شرایط ، ابتدا باید بفهمید که علت آن چیست.

در اینجا لیستی از مواردی که باید به آنها توجه کنید وجود دارد:

1. از درگیری اجتناب می کنید

بله ، تلاش برای نزاع با هیچ کس آرزویی ستودنی است ، اما این واقعیت را پر کرده است که احساسات را در خود قفل می کنید و به آنها مجرای خروجی نمی دهید. هنگامی که منفی زیادی در درون جمع می شود ، او در نهایت همیشه راهی را به صورت خستگی ، بیماری یا چیز ناخوشایند دیگری به سطح زمین پیدا می کند.

2. شما صدای درونی خود را نادیده می گیرید

قلب شما قطب نمای است که شما را در زندگی راهنمایی می کند. او به شما کمک می کند تا مسیرهای صحیح و لازم را برای خود تعیین کنید ، به شما توصیه می کند که چگونه به طور کامل زندگی کنید زندگی شاد... متأسفانه ، صدای ذهن ما بسیار بلندتر از زمزمه نرم و نرم شهود است و اغلب ما عادت داریم که به بخشی از خود گوش دهیم که فقط خود را روشن تر می کند.

نتیجه انتخاب جاده ها و مسیرهای اشتباه است که در نهایت ما را به ناامیدی از خود ، از زندگی به طور کلی و همچنین از فرصت تغییر چیزی سوق می دهد.

3. ترجیح می دهید به جای بازیگری فکر کنید

آیا در حال یادآوری گفتگوی ناخوشایند اخیر در ذهن خود هستید؟ یا آیا شما در حال انجام عواقب منفی احتمالی در افکار خود هستید (گرچه آنها هنوز اتفاق نیفتاده اند یا هرگز رخ نخواهند داد)؟ خوب ، این کوتاهترین راه برای تجربه ناتوانی و خستگی بی اندازه است. با فكر كردن به نكات منفی ، گذر از گزینه های موجود در ذهن و توقف در یكی از آنها ، انرژی زیادی را صرف تجربیات بی اساس و بی اثر می كنید. شما موقعیت ها را در ذهن خود زندگی می کنید ، اما در زندگی متوجه آنها نیستید ، و انرژی شما فقط به جایی نمی رسد.

برای خارج شدن از این چرخه ، باید اقدامی انجام دهید. اغلب اوقات ما به راحتی می ترسیم که اشتباهی انجام دهیم ، بنابراین اقدامات را بارها و بارها به تعویق می اندازیم. ترس از اشتباه ما را عمیقتر به قیف شک و ترس می کشاند. لازم است تصمیم گیری شود ، حداقل یک قدم برداشته شود ، و سپس همه چیز بسیار آسان تر و ساده تر از آنچه در ابتدا به نظر می رسید ، خواهد بود.

4- شما سعی می کنید روابط خاص (یا دوستی) را فقط از ترس تنها ماندن حفظ کنید

نگه داشتن ناامیدانه مردم راهی خسته کننده برای برقراری ارتباط با آنها است. خصوصاً اگر اینها افرادی هستند که در رشد شخصی شما دخالت می کنند ، پشتیبانی کافی ارائه نمی دهند یا حتی به سادگی وقت و انرژی شما را می گیرند.

بهترین راه برای پایان دادن به یک رابطه ناخواسته این است که به خطر بیفتد. آنطور که به نظر می رسد ترسناک و دشوار نیست. از ایجاد آشنایی جدید نترسید ، به افراد دیگر اعتماد کنید. افراد شگفت انگیز و مهربان بسیاری در جهان وجود دارند که قطعاً به حمایت و پشتیبانی شما تبدیل می شوند ، شما فقط نیازی به ترس از یافتن آنها ندارید.

5- درد دل را نادیده می گیرید

غالباً ما خود را به خاطر درد احساسی که تجربه می کنیم محکوم می کنیم ، آن را نادیده می گیریم ، وانمود می کنیم که این درد وجود ندارد. اما این درد را کمتر نمی کند. ما به سادگی آن را به گوشه های دور آگاهی خود هل می دهیم ، از جایی که در هرچیزی که زندگی می کنیم جوانه می زند و در نتیجه ، تمام زندگی ما را مسموم می کند. لازم است با دقت با این درد کار کنیم تا در لذت زندگی ما تداخل ایجاد نکند ، اوضاع را که به ما آسیب زده است از بین ببرد و مجرمان را ببخشد. فقط در این صورت است که می توان نفس عمیق کشید.

6. شما متوجه نشده اید که شما کی هستید و می خواهید در این زندگی چه کار کنید

بدون چنین وضوح ، زندگی طاقت فرسا است. می توانید سنگینی سنگینی را روی شانه های خود احساس کنید و تعجب کنید که اگر اوضاع خیلی بد نیست از کجا آمده است؟

وقتی نمی دانید کجا می روید ، زندگی شما مانند سرگردانی در مه است. به نظر می رسد شما گام برمی دارید ، اما نشانه های مشخصی را نمی بینید که نشان می دهد تا چه اندازه راه رفته اید و تا چه حد باید بروید. با گذشت زمان ، این باعث خستگی و هلاکت می شود.

بفهمید که از زندگی خود چه می خواهید ، مشخص کنید که می خواهید به کدام سمت بروید. این کار همه چیز را بسیار ساده و آسان می کند.

7. شما حد و مرزی تعیین نکرده اید

مرزها در روابط با مردم همان چیزی است که به شما کمک می کند انرژی را حفظ کرده و آن را هدر ندهید. وقتی خودتان حد و مرزی تعیین نکنید ، افراد دیگر نیز این محدودیت ها را برای شما تعیین می کنند. در نتیجه ، ناگهان متوجه می شوید که قدرت ، وقت و انرژی کافی برای خود ندارید.

مرزها جزئیات حیاتی در هر رابطه ای هستند. شما نمی خواهید ظرفی باشید که همه و همه از آن نیرو می گیرند؟

8- کلمه "باید" در قلب بیشتر اقدامات شما قرار دارد

زندگی ایجاد شده فقط از کلمه "باید" جز خستگی و اشتیاق بی پایان نمی تواند چیزی برای فرد به ارمغان آورد. مثل این است که سعی کنید در یک کت و شلوار دو اندازه کوچکتر احساس راحتی کنید. به درد شما نمی خورد اما شما با لجاجت ناراحتی را نادیده می گیرید. آیا می توانید زمان زیادی را با چنین کت و شلواری سپری کنید؟ آیا دور ریختن آن و یافتن مورد مناسب متناسب تر نخواهد بود؟

هر چقدر بیشتر زندگی خود را دوست داشته باشید ، بیشتر از کاری که انجام می دهید لذت ببرید ، قدرت و انرژی بیشتری احساس می کنید. این قانون اصلی است که به دنبال آن همیشه می توانید یک فرد خوشحال باشید.

در این مقاله ، من می خواهم در مورد خستگی صحبت کنم ، که در جامعه ما معمول است که آن را با خصوصیات شخصی برابر می دانم. ما در مورد افرادی با پتانسیل انرژی کاهش یافته صحبت می کنیم ، که در بیشتر زندگی خود احساس خستگی ، تنبلی و بی احساس بودن می کنند. نه ، مطمئناً لحظاتی وجود دارد که بالا بردن و رانندگی به وجود می آید ، خصوصاً اگر این امر مربوط به تعطیلات ، عاشق شدن ، نوعی تعطیلات و غیره باشد ، اما هنوز تعداد آنها کمتر است. و این یک داستان بسیار غم انگیز است که یک شخص بیشتر زندگی خود را زندگی نمی کند ، بلکه وجود دارد.

ذاتاً همه ما رساناهای شگفت انگیز انرژی هستیم. شخصی که دارای "جسمی سالم و ذهن سالم" است آزادانه از هر نوعی انرژی را انتقال می دهد. چنین افرادی با حالت پری مشخص می شوند. آنها شارژ می شوند ، آنها همیشه خواسته ها ، احساسات ، نقاط قوت زیادی دارند. آنها زندگی پرکاری دارند.

خستگی مزمن اگر دائماً بی انرژی باشید چه باید کرد

و سپس این س questionsال مطرح می شود: چه چیزی دیگران را از این کار باز می دارد؟ چرا انرژی وجود ندارد؟ کجا میره و از کجا میشه تهیه کرد؟

در حقیقت ، یک فرد کوچک برای مدت زمان طولانی "زندگی یا وجود" را انتخاب می کند. کودک خستگی مزمن را تجربه نمی کند. او همیشه در زندگی گنجانده شده است. با تمام جسم و روح. اگر این فراگیری توسط مادر پشتیبانی نشود ، اگر احساسات کودک ، به ویژه پرخاشگری ، کنجکاوی ، فعالیت کودک سالم سرکوب شود ، غم و اندوه آرام جایگزین او می شود. سپس مرد کوچک تصمیم می گیرد احساس نکند. و بدن او با گذشت زمان فقط از مالک اطاعت می کند. معمولاً اولین کسانی که "می میرند" اندام هایی هستند که دیگر نیازی به انتقال خون ، انرژی ، زندگی (سرد شدن دستها ، پاها) ندارند. علائم دیگر نیز ممکن است ، اما همه آنها منجر به این واقعیت است که با گذشت زمان بدن استرس نمی خواهد ، به طور فزاینده ای می خواهد بنشیند ، دراز بکشد و کاری انجام ندهد.

تنها یک راه نجات وجود دارد. برای دمیدن روح در بدن ، باید بار آن را تحمل کنید. این دستور به قدمت جهان است اما بسیاری سرسختانه آن را نادیده می گیرند. مناسب برای دویدن ، رقصیدن ، یوگا ، شنا و ... درمان بدن محور نتایج بسیار خوبی دارد زیرا به شما امکان می دهد ورزش بدنی را با آگاهی از دلایل انسداد در بدن ترکیب کنید. علاوه بر این ، روش های تنفس کاملاً سطح انرژی را بالا می برند. اما باید یادآوری شود که نظم در اینجا بسیار مهم است. اگر خستگی مزمن دارید ، گزینه - "هفته ای یک بار به باشگاه تناسب اندام می روم" برای شما مناسب نیست (افسوس ، این بسیار کم است که جسمی را که سالهاست خوابیده است از خواب بیدار کنید). حداقل 2-3 بار در هفته + فعالیت های روزانه در خانه. در ابتدا ممکن است دشوار باشد ، اما پس از حداقل 3 هفته تلاش در این ریتم ، نتیجه ملموس را مشاهده خواهید کرد.

من در مورد بدن شروع کردم ، زیرا تغییرات در او در حال حاضر به اندازه کافی برای احساس قدرت و بیدار شدن از فعالیت است. با این حال ، علاوه بر بدن ، درد روحی نیز وجود دارد که به شما اجازه نمی دهد احساس سیری کنید. خستگی مزمن \u003d افسردگی مزمن. آنقدر مزمن است که دیگر مورد توجه قرار نمی گیرد. این خطر اصلی آن است.

"حالت چطوره؟ - باشه ... اینو میخوای؟ -بله من حتی نمیدونم .. خیلی برام مهم نیست"

چنین گفتگوهایی به خوبی نمایانگر این حالت است.

بدون کمک متخصص کار کردن در این مورد آسان نیست. اما در هر صورت ارزش این را دارد که شروع کنید! معمولاً مشاهده احساسات خود در طول روز زائد نیست. الان چه احساسی دارم؟ شادی ، مالیخولیا ، تحریک ، اضطراب و شاید من اصلاً چیزی احساس نمی کنم ... و در پایان روز ، به طور خلاصه: آنچه هنوز در دنیای درونی من حاکم است.

عصبانیت ، ترس ، کینه ، حسادت ، حسادت "بهترین مصرف کنندگان انرژی" هستند. و اگر تعداد آنها بیشتر باشد ، لازم است آگاهانه به شادی روی بیاوریم ، حتی اگر در ابتدا به نظر می رسد خود فریبی است. روی آوردن به شادی به معنای جستجوی امتیازات در هر شرایطی است ؛ این به معنای یادگیری دیدن زیبایی در مردم و جهان است. و البته بسیار مطلوب است که مشاهدات خود را در یک دفترچه یادداشت بنویسید.

شادی نیز باید "نجات یابد". و سپس یک روز او از چمدان منفی بیشتر خواهد شد.

من می خواهم به عنوان یک نقطه جداگانه از "نشت" انرژی ، نقض صداقت را نشان دهم. ما انرژی زیادی را صرف سرکوب برخی از جنبه های شخصیتی خود می کنیم ، تمایل به شبیه بودن به شخصی ، و نبودن ، تمایل به رسیدن به معیارهای ساختگی ، کمال گرایی. عدم پذیرش خود در تمام مظاهر آن راهی مطمئن برای ویرانی است.

نباید این توهم را داشته باشید که به راحتی می توانید در طی یک روز از خستگی سالها خلاص شوید. به هر حال ، این یک روند است ، فرآیند تغییر ساختار خاصی از بدن ، ذهن و دنیای عاطفی است. و زمان می برد. کسی ماه ها دارد ، کسی هفته ها ...

برچسب ها: افسردگی ، انرژی ،

آیا اون پست را دوست داشتی؟ از ژورنال "روانشناسی امروز" پشتیبانی کنید ، کلیک کنید:

اگر در پایان روز احساس غرق شدن کنید ، "مانند لیمو فشرده شوید" ، این بدان معنی است که تمام شادابی خود را به کار برده و به یک انرژی "ورشکسته" تبدیل شده اید.

در این حالت ، خواب شبانه خیال شما را راحت نمی کند ، شما صبح سخت از خواب بیدار می شوید و خود را مجبور می کنید که کارهای روزمره خود را شروع کنید.

آیا می خواهید از خستگی و کمبود انرژی خلاص شوید؟ آیا می خواهید پر انرژی باشید و با خوشحالی روز جدید را ملاقات کنید؟

پس باید در عادت های خود تجدیدنظر کنید! در واقع انجام این کار بسیار ساده است:

1. خود را آموزش دهید تا با خورشید بلند شوید

افراد موفق زود بیدار می شوند. تا حد امکان انجام ندهید. اما از آنجا که به شما امکان می دهد با طبیعت هماهنگ شوید ، احساس طراوت ، پر ایده و کارآیی بیشتری داشته باشید.

2. یاد بگیرید بیدار شوید درست

12 دقیقه اول بعد از بیدار شدن اساس کل روز است. نحوه گذراندن آن زمان تعیین می کند که روز شما چگونه سپری شود.

به جای اینکه از آنچه دیروز از دست داده اید استفاده کنید یا برای امروز برنامه ریزی کنید ، شکرگذاری را تمرین کنید. با تشکر از همه آنچه که در زندگی شماست و فقط بعد از آن بلند شو

وقتی خلق و خوی شما صفر است و بطور غیرقابل توصیف مضطرب و حتی خسته تر از قبل از خواب از خواب بیدار می شوید ، چه باید بکنید؟

3. به محض بلند شدن از رختخواب یک لیوان آب دمای اتاق بنوشید

بدن شما بعد از 6-8 ساعت خواب از کمبود آب بدن رنج می برد. اما آب رسانای طبیعی انرژی در بدن انسان است.

یک لیوان آب گردش انرژی را بازیابی می کند و همچنین به روند هضم و سم زدایی کمک می کند.

4- صبح خود را با یک مراقبه کوتاه شروع کنید

پس از نوشیدن یک لیوان آب و بازدید از اتاق "خانمها" ، در وضعیت راحتی بنشینید و استراحت کنید.

تنفس ، ضربان قلب خود را تماشا کنید. با قلب خود چند نفس عمیق بکشید و بیرون بیایید و از فضای اطراف خود انرژی پر کنید. 5-7 دقیقه مراقبه کوتاه کافی است تا ذهن شما را از نگرانی ها و نگرانی ها پاک کند.

در طول مراقبه ، مغز فرکانس تکانه های الکتریکی را تغییر می دهد - از امواج سریع بتا روزمره به امواج آلفای عمیق تر و آرام تر. آنها حالت آرامش و آرامش را در فرد ایجاد می کنند.

5- بعد از انجام ماساژ با روغن معطر ، دوش مخصوص بگیرید

ماساژ - بهترین درمان برای بهبود گردش خون ، تقویت سیستم ایمنی بدن و آرامش ذهن. روغن معطر پوست شما را مرطوب و نرم می کند. خوب ، دوش گرفتن از کنتراست صبح به شما کمک می کند تا وارد حالت فعال شوید.

6. ژیمناستیک انرژی را انجام دهید

برای کسانی که طرفدار نیستند ورزش صبحگاهی یا یوگا ، یک ابزار ساده وجود دارد که به شما کمک می کند تا پرانرژی و پر انرژی باشید. این ژیمناستیک انرژی است.

این عمل در حالت ایستاده انجام می شود و شامل یک سری تنفس عمیق بازدم است که با کمک آن جریان انرژی را از قلب به سمت بالا از طریق تاج و از قلب به پایین از طریق پاها هدایت می کنید.

این تمرین 3-5 دقیقه طول می کشد و برای کل روز انرژی می گیرد!

7. با موج مثبت سازگار شوید.

افکار و احساسات منفی انرژی شما را تخلیه می کند. علاوه بر این ، آنها مشکلات و موانع را برای شما جلب می کنند.

قبل از شروع کار یا فعالیتهای روزمره مثبت شوید. رویدادهای دلپذیر زندگی خود را به یاد بیاورید ، در احساس شادی و لذت فرو بروید ، از آنچه روز آینده برای شما به ارمغان می آورد متشکرم و به فرصت های جدید باز می شوید.