30.08.2020

افتخار را نمی توان از دست داد تا آن را از دست بدهد. "افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را از دست داد. aphorisms و اظهارات افراد معروف


افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را 8230 توسط کمدی Griboedov کوه از ذهن از دست داد

"مراقبت از افتخار" یکی از قدیمی ترین ضرب المثل روسیه است. مفهوم افتخار یکی از قدیمی ترین مفاهیم در تربیت یک مرد روسی است. شاید به این ترتیب مشخصه قهرمانان ادبی بنابراین اغلب تعریف شده است که تعریف می شود: صادقانه صادقانه. این تعریف مناسب برای Chapskom و OneGin، Pechorin و Bolkonsky، Bazarov و Oblomov، Bezukhov و Rostov مناسب است. و بسیاری دیگر، اگر چه به دور و نه همه.

نمی تواند با A.P. چخوف، که استدلال کرد که "افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را از دست داد." من تعجب می کنم که چگونه مردم نادرست هستند یا بعدا از دست می دهند؟ چه چیزی باعث می شود فرد نادرست باشد: شرایط زندگی او مجبور است به حقیقت برسد یا شخصی خود را به دلیل شخصیت او متفاوت نیست؟

با این وجود، چگونه افرادی که با مفهوم افتخار رفتار نمی کنند، چگونه کار نمی کنند؟ آیا آنها خود را توجیه می کنند یا فقط سعی نکنید همه عدم رسوبات اقدامات خود را نادیده بگیرید؟

بدون شک، به تعداد افراد بدون وجدان و افتخار می تواند به قهرمان کمدی Ass. Griboedov "Woe از Wit" (1824) - Alexey Stepanovich Molchalin. یک روز n.v. گوگول متوجه شد که "این چهره، سکوت، کم، ... مشت زدن توت فرنگی در مردم" خوابید. در واقع، مرد جوان استانی، علاوه بر نجیب، حرفه ای در مسکو بسیار ساده نیست. اما Molchalin، به تازگی متاسفانه در Tver، موفق به دریافت وزیر امور خارجه Moscow Moscow Venelmbore Paul Afanasyevich Famusov موفق شد. مولچانین موفق به کار برای کمی بیش از سه سال در Famusov شد، موفق به تشخیص خود شد، آنچه که او همیشه با افتخار ویژه گفت:

... از آنجا که در آرشیو ها،

سه جوایز ...

من تقریبا هر چیزی را دریافت کردم فقط به این دلیل که همیشه شسته و رفته، اجرایی، لبخند زدن لبخند، اما بسیار شخص وحشتناک. نه به احتمال زیاد m.e. Saltykov-Shchedrin در مجموعه ای از مقالات "در رسانه های اعتدال و دقت" سکوت را با یک چهره مهم مهم با یک ویژگی عجیب و غریب تعریف کرد: او دست از خون قربانیان بی گناه از شرکت های زندگی خود و "جنایات ناخودآگاه" گرفته شده است. "جنایات ناخودآگاه" مولچالین ماسک نجیب را پنهان کرد، که از طبیعت محروم شده است. او تنها در یک زندگی هدایت می شود: در هر هزینه ای که در زندگی پیشرفت می کند. هنگامی که جوانان جوانان را رقص می کنند در توپ در خانه Mandyov، Molchanin با مردان قدیمی در کارت بازی می کند، شرایط شدید را صاف می کند:

چه کسی دیگر همه چیز صلح آمیز است، Welt!

وجود دارد Moskku در زمان ضربه

در اینجا من پر شده است!

او بسیاری را دوست دارد اطراف آن بازی نادرست خود را متوجه نمی شود. زندگی در خانه Famusov، Molchalin وانمود می کند که تنها دختر صاحب خود را دوست دارد - سوفیا هفده ساله. دختر بر روی رمان های عشق مطرح شده است، که در آن نابرابری اجتماعی قهرمانان در عشق منجر به پایان خوشبو می شود، زیرا دو نفر یکدیگر را دوست دارند. صوفیه غنی است، زیبا (پس از همه، آن را دوست دارد بسیاری)، هوشمند. او هرگز نمی تواند به او برسد که مولچالین هیچ احساسی ندارد که او فقط بخشی از بازی او را با پایداری عنکبوت آغاز کرده است. پیاده روی وب عشق خود، مولچانین حوادث را عجله نمی کند، زیرا او از خشم داروخانه می ترسد، از دست دادن همه چیز می ترسد. بنابراین، در تظاهرات او بسیار محدود است، اما سوفیا همه چیز را به طور متفاوتی درک می کند. بنابراین، احتیاط سکوت او برای تاکتیکی، سردی - برای محدودیت احساسات، محاسبه لکسی - برای تردید ذهن، طول می کشد.

قسمت اصلی در افشای ماهیت مولچالین، قسمت ای بود که مولچنین را با لیزا خدمت می کرد و می گوید که در Sofye هیچ چیزی را نمی بیند. او با موقعیت زندگی خود حساب کرد: "لطفا همه مردم بدون بازنویسی." او اذعان می کند که این توسط پدرش تدریس می شود. به صاحب کسی که باید زندگی کند، سر "من با آنها خدمت خواهم کرد، بنده او، که لباس، سوئیس، نگهبان، برای اسکندر سگ از نگهبان، به طوری که Laskov بود، پاک می کند." در این قسمت، Molchanin نخستین صادقانه است. برای اولین بار، بدبینی او پوشش داده نمی شود. و اگر به طور تصادفی، سوفیا نتوانست شاهد این شناخت باشد، شاید تمام زندگی آینده خراب شود. به گفته Belinsky، "او متوجه نشد که خودش او را در این عشق تحریک کرد، که در آن او با ترس لرزان بود و فکر نمی کرد ..." اما بسیاری از دختران مانند سوفیا در جهان وجود دارد. مولچانین جستجو خواهد کرد و مطمئنا خود را پیدا نخواهد کرد. "سعادت سکوت در جهان"، افرادی که افتخار ندارند به طرز ماهرانه ای از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند، در حالی که شرمساری نداشته اند، هیچ پشیمانی نیست.

این مقاله در پنج معیار تخمین زده می شود. معیارهای شماره 1 و شماره 2 اصلی هستند.

برای به دست آوردن "اعتبار" برای مقاله نهایی، لازم است برای به دست آوردن "آزمون" از معیارهای شماره 1 و شماره 2 ("عدم دنباله" یکی از این معیارها به طور خودکار منجر به "غیر پیگیری" -P "برای کار به عنوان یک کل)، و همچنین علاوه بر" تست "حداقل یکی از معیارهای دیگر (№ 3-№5).

هنگام اعمال، نمره به حساب می آید. تعداد توصیه شده از کلمات 350 است. اگر کمتر از 250 کلمه در یک مقاله وجود داشته باشد (همه کلمات در شمارش، از جمله سرویس گنجانده شده است)، پس از آن این کار غیرقابل پیش بینی است و 0 امتیاز تخمین زده می شود. حداکثر تعداد کلمات در ترکیب مشخص نشده است: در تعیین مقدار مقاله خود، فارغ التحصیل باید از این واقعیت ادامه یابد که آن را به مدت 3 ساعت 55 دقیقه اختصاص داده است.

این معیار با هدف بررسی ترکیب نوشتن است.

فارغ التحصیل، موضوع پیشنهادی را با انتخاب مسیر افشای آن (به عنوان مثال، به سوال در موضوع پاسخ می دهد یا بر روی مشکل پیشنهادی پاسخ می دهد یا بیانیه ای را بر اساس موضوع پایان نامه ها و غیره ایجاد می کند.).

"تشویق" تنها تحت شرایطی قرار می گیرد اگر مقاله به موضوع مربوط نیست یا هدف خاصی از این بیانیه در آن تعیین نشده است، I.E. طراحی ارتباطی (در تمام موارد دیگر، "آزمون" تنظیم شده است).

این معیار هدف بررسی توانایی استفاده از مواد ادبی برای ایجاد استدلال در مورد موضوع پیشنهادی و استدلال موقعیت آن است.

یک فارغ التحصیل یک استدلال ایجاد می کند، حداقل یک کار ادبیات داخلی یا جهان را به بحث و گفتگو، انتخاب راه استفاده از مواد ادبی؛ این سطح متفاوتی از درک مواد ادبی را نشان می دهد: از عناصر تجزیه و تحلیل معنایی (به عنوان مثال، موضوعات، مشکلات، طرح، شخصیت ها، و غیره) به تجزیه و تحلیل جامع از متن هنری در وحدت فرم و محتوای و تفسیر در جنبه موضوع انتخاب شده.

"Engoupness" تحت شرایطی مطرح می شود اگر مقاله بدون جذب یک ماده ادبی نوشته شود، یا محتوای کار به طور قابل توجهی تحریف شده است، یا آثار ادبی فقط در کار ذکر شده است، بدون اینکه به حمایت از استدلال (در همه موارد دیگر) موارد، "آزمون" نمایش داده می شود).

این معیار با هدف بررسی توانایی منطقی ساختن استدلال در مورد موضوع پیشنهادی، بررسی می شود.

فارغ التحصیل استدلال می کند که افکار بیان شده توسط تلاش برای مقاومت در برابر رابطه بین پایان نامه و شواهد.

"تشویق" تحت شرایطی قرار می گیرد که نقض منطقی ناخالص با درک معنای آنچه گفته شده است یا هیچ بخشی از پایان نامه ای وجود ندارد (در تمام موارد دیگر، "آزمون" نمایش داده می شود).

این معیار با هدف بررسی طراحی سخنرانی متن نوشتن است.

فارغ التحصیل دقیقا افکار را با استفاده از انواع واژگان و ساختارهای گرامری مختلف بیان می کند، در صورت لزوم، شرایط را تطبیق می دهد، از تمبرهای سخنرانی اجتناب می کند.

"شروع" مطرح می شود اگر کیفیت پایین سخنرانی به طور قابل توجهی به معنای درک معنی ترکیب (در تمام موارد دیگر، "آزمون" نمایش داده می شود) افزایش می یابد.

معیار №5 "سواد آموزی"

این معیار به شما امکان می دهد سواد آموزی فارغ التحصیل را ارزیابی کنید.

"تشویق" تنظیم شده است، اگر سخنرانی، دستوری، و همچنین اشتباهات املا و نشانه گذاری شده به صورت کتبی، خواندن و درک متن (در مقدار بیش از 5 خطا در هر 100 کلمه) دشوار است.

توجه

توجه ویژه به پاراگراف دوم. با دو نفر از پنج "غیر چک"، شما می توانید یک "ایستاده" عمومی دریافت کنید. اگر فقط با سواد آموزی مشکل دارید، اما به طور معمول با منطق، فرصتی برای تصویب این امتحان وجود دارد.


مطمئن باشید

3. به منظور ایده اصلی شما برای اثبات حداقل یک مثال از کار هنری. این کار نه تنها باید ذکر شود، بلکه همچنین تجزیه و تحلیل می شود، چیزی را در اسامی، تاریخ ها و طرح ها تصور نمی کنید.


اگر همه اینها منطقی یا نوشته شده اند کاملا بی سواد نیستند (بیش از 17 خطا در 350 کلمه) - جدول رده بندی ارائه شده است. اما در ذهن داشته باشید! دقیقا در نیمه شب، حمل و نقل به یک کدو تنبل تبدیل می شود.مقالات مشابه مقالاتی را با توجه به معیارهای آنها ارزیابی می کنند، 17 خطا یا عدم وجود منطق وجود دارد، به احتمال زیاد دیگر نمی فهمید.


تجربه نشان می دهد که بسیاری از نقاط ضعف فقط در اولین نکات اجباری هستند. نمونه هایی از خطاهای خطا در نوشته های ما را ببینید. سعی کنید مقاله بنویسید (و نه نوشتن) یک مقاله و بررسی کنید که آیا شما سه آزمون لازم را به دست خواهید آورد. ارسال یک مقاله در مورد چک کردن از طریق یک فرم خاص.

نوشتن یک سمینار "جهت گیری موضوعی از تجربه و خطا"، 03.10.2016
ضبط یک سمینار "استدلال و نتیجه گیری (درس عملی)"، 2014/09/2016
ضبط یک سمینار "منطق و ترکیب آثار"، 2014/09/2016
نوشتن یک سمینار "آموزش روانشناسی برای امتحان و مشاوره در تمام مسائل"، 2015/11/11/11
ضبط یک سمینار "تجزیه و تحلیل آثار بر اساس معیارهای FIPI"، 2015/11/13/11
نوشتن یک سمینار "آماده سازی برای ترکیب رمان توسط M. Bulgakov" استاد و مارگاریتا "، 2015/11/2015
نوشتن یک سمینار "نحوه نوشتن یک ورودی و نتیجه گیری"، 11/16/2015
نوشتن یک سمینار "زمان موضوعی"، 09.11.2015
ضبط یک سمینار "مسیر مسیر موضوعی"، 02.11.2015
نوشتن یک سمینار "مضمون جهت عشق"، 2015/10/26
نوشتن یک سمینار "آماده سازی برای ترکیب داستان بونین" تمیز دوشنبه "،" 10/24/2015
نوشتن یک سمینار "جهت موضوعی موضوعی"، 2015/10/10/19
نوشتن یک سمینار "استدلال جهت جهت 2016 از رومی M. Bulgakova" محافظ سفید "، 12.10.2015
نوشتن یک سمینار "استدلال برای جهت سال 2016 از بازی توسط A. Chekhov" Vishneva Sad ""، 10.05.2015
نوشتن یک سمینار "خطاهای سبک در نوشتن. چگونه آنها را پیدا کنید و آنها را پیدا کنید."، 2015/09/28
ضبط یک سمینار "منطق کلی. خلاصه ها و استدلال ها"، 2015/09/2015
ضبط یک سمینار "ساختار کار"، 2014/09/14

افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را از دست داد

A.P. چک های نمونه ای از نوشته ها "افتخار یک درونی است، این بسیار مناسب برای ارزیابی خود و وجود آن در دسته های عزت نفس،" Archimandrite Plato. اغلب، چنین مفهومی به عنوان افتخار به وجدان ثانویه، عکاسی، عفت، متعلق به همه چیز است که خلوص اخلاقی و معنوی انسان، قاضی درونی خود و نوع مرجع است. با این حال، مفهوم نسل های مدرن به عنوان یکی از بقایای گذشته، همراه با اشرافیت، تفسیر می شود، که البته، یک اشتباه و معایب آموزش مدرن است. افتخار با یک مرد متولد می شود و مسافر همکارش در طول زندگی خود است، اگر هیچ جایگاهی برای دروغ، خیانت و نخستین جایگاه وجود نداشته باشد. این ویژگی شخصیتی که نمی تواند با سن از بین برود، که نمی تواند برای شانس ببخشد، که غیرممکن است که مجبور نباشند، تحت تأثیر برخی از شرایط دشوار زندگی و استرس، ناپدید می شوند، زیرا افتخار حمایت قابل اعتماد از جهان بینی انسان است جهان بینی و جهان بینی. این، اول از همه، نگرش صادقانه فرد به خود، و این امکان وجود دارد که آن را تنها در خود، تمایل کاملا آگاهانه از دست بدهد. به عنوان مثال، Swabrin وارد، قهرمان داستان A.S. پوشکین " دختر کاپیتان " او هرگز خود را به عنوان یک مرد از شر، حسادت و ریاکاری - یک نجیب زاده عادی، نه بدون سهم از غرور و افتخار مربوط به دیگران قرار داد. با این حال، در یک نقطه عطف و خطرناک برای ساکنان قلعه، زمانی که همه، Schvabrin تصمیم به تحقیر عزت خود و حرکت به طرف دشمن، موافقت در مورد نقش شاگرد خود، و پس از آن تمام اقدامات او قوی تر و قوی تر بود در افتخار زمین خود، محروم از حق به نام نجیب زاده. به همان شیوه، او را فریب داد، و سپس سعی کرد فرار از ماریا، اما نه او و نه او و نه محبوب او پیتر او را چنین فرصتی نیافت. Schvabrina، و همچنین هر کس، مفهوم افتخار و کرامت را داده بود، اما طبیعت کم او، شخصیت بدبختی و شخصیت او به او اجازه داد تا او را برای همیشه از دست بدهد، و هیچ کس علاوه بر خودش، خسته کننده نبود. اما نوع افرادی که خودشان مفهوم شخصی خود را از وجدان خود می گیرند، درجه صداقت خود را با خودشان می دانند، که در اصل قابل قبول است، زیرا به خودی خود صداقت اغلب به طور جداگانه تنظیم می شود و مفهوم هنجار بسیار تنظیم شده است مبهم بنابراین قهرمان رمان M.Yu. Lermontov "قهرمان زمان ما" بدون تردید از وجدان با ظلم و ستم خاص و cynicity با سرنوشت مردم انجام داد و قلب زنانه را شکست. او با تخفیف Cherkhenka Balu، به این ترتیب هر فرصتی را برای داشتن یک خانواده مصرف کرد، Maximovich Maximovich بسیار با سردی خود بسیار ناامید شد، که از پیرمرد از پیرمرد از جلسه طولانی مدت تردید کرد - با این حال، در تمام این شرایط صادق بود دشوار بود آن را انکار کرد. Pechorin هرگز آنچه را که می توانست بعدا در نظر بگیرد، انجام نداد، و در تمام اقدامات او همیشه یک نجیب و اشراف خاص بود - و به همین دلیل او حتی از دوئل حتی پرانتسکی متکبر و بی نظیر را پشیمان کرد، اگر او مرگ خود را تهدید نکرد. البته، مفهوم کرامت انسانی برای Pechorina به طور مشروط، با این حال، اگر تجزیه و تحلیل اقدامات خود را، روشن می شود که قهرمان به نجیب بودن بیگانه نیست، و در تمام اقدامات خود را به طور عمده صادقانه با خود صادقانه بود. "افتخار واقعی نمی تواند دروغ را تحمل کند"، - فیلد. در واقع، مفهوم افتخار در زندگی یک فرد کلیدی است، زیرا این محدودیت اخلاقی عجیب و غریب است، اما این امر می تواند درک کند که هر کس به شیوه خود زندگی خود را حفظ می کند و هر یک از ما حقیقت خود را دارد، تنها کسی قدرت را پیدا می کند به دنبال او، و کسی خود را از این فرصت محروم می کند و از حقیقت دیگر خواسته است.

چه قواعد جهان - ذهن یا احساس؟

نمونه هایی از مقالات در مورد بسیاری از سوالات اساسی که دوباره و دوباره در هر نسل از بسیاری از مردم فکر می کنند، نه، و نمی تواند یک پاسخ خاص باشد، و تمام استدلال ها و اختلافات در این مناسبت چیزی جز بحث های خالی نیست. حس زندگی چیست؟ مهم تر است: عشق یا دوست داشتنی؟ احساسات، خدا و انسان در سراسر جهان چیست؟ استدلال این نوع همچنین شامل سوال این است که آیا رهبری جهان در انگشتان سرد ذهن و یا در آغوش قوی و پرشور احساسات است. به نظر من به نظر می رسد که در دنیای ما پیشینی همه آلی است، و ذهن می تواند برخی از معنی را فقط در رابطه با احساسات - و بالعکس. دنیایی که در آن همه چیز تنها از ذهن، غرق شده است، و اولویت کامل احساسات و احساسات انسانی منجر به بی ثباتی بیش از حد، تحریک پذیری و تراژدی ها می شود که در آثار عاشقانه شرح داده شده است. با این حال، اگر شما به سوال مستقیما نزدیک شدید، تمام انواع "اما" را کاهش دهید، می توان نتیجه گرفت که البته، در دنیای مردم، موجودات زخمی، که نیاز به حمایت و احساسات دارند، نقش مدیریت خود را به خود اختصاص داده است . این عشق است، در مورد دوستی، در ارتباطات معنوی و شادی واقعی انسان ساخته شده است، حتی اگر او به طور فعال خود را انکار کند. در ادبیات روسیه، بسیاری از شخصیت های متناقض نشان داده شده است، به طور ناموفق نیاز به احساسات و احساسات را در زندگی خود را انکار می کنند و ذهن را به عنوان تنها دسته بندی صحیح موجود اعلام می کنند. به عنوان مثال، به عنوان مثال، قهرمان روم M.Yu است. Lermontov "قهرمان زمان ما". Pechorin انتخاب خود را در جهت نگرش های بدبینانه و سرد نسبت به مردم انجام داد، با سوء تفاهم و رد کردن از مردم اطراف او مواجه شد. پس از آنکه احساساتش رد شد، قهرمان تصمیم گرفت که "رستگاری" از چنین تجربیات ذهنی، انکار کامل عشق، حساسیت، مراقبت و دوستی باشد. تنها راه درست، واکنش محافظتی Grigory Alexandrovich توسعه ذهنی را انتخاب کرد: او کتاب را خواند، با افراد جالب ارتباط برقرار کرد، جامعه را تجزیه و تحلیل کرد و "با احساسات مردم" بازی کرد، در نتیجه کمبود احساسات خود را بازپرداخت کرد، اما هنوز هم این کار را انجام داد به او کمک نمی کند که شادی ساده انسان را جایگزین کند. در پیگیری فعالیت ذهنی، قهرمان به طور کامل آموخت که دوستان، و لحظه ای که جرقه های حس عشق گرم و منصفانه در قلب او بود، او را مجبور به سرکوب کرد، خود را مجبور کرد خوشحال باشید، سعی کرد آن را با مناظر سفر و زیبا جایگزین کند، اما در نهایت او هر میل و تمایل به زندگی را از دست داد. به نظر می رسد که بدون احساسات و احساسات، هر گونه فعالیت Pechorina منعکس شده در سرنوشت خود را در زنگ های سیاه و سفید و هیچ رضایت او را به ارمغان آورد. در چنین وضعیتی، قهرمان روم I.S. تورگنف "پدران و فرزندان". تفاوت بین بازاروف از Pechorin این است که او از موضع خود در رابطه با احساسات، خلاقیت، ایمان به اختلاف دفاع کرد، فلسفه خود را تشکیل داد، که بر انکار و تخریب ساخته شده بود، و حتی یک پیرو بود. یوجین به شدت و ناموفق در فعالیت های علمی و تمام او مشغول به کار است وقت آزاد خود توسعه اختصاص داده شده، اما تمایل متعصب برای از بین بردن همه چیز که به دلیل دلیل نیست، در TOG در برابر خود خود را. تمام نظریه های نیهیلیستی قهرمان به طور غیر منتظره سقوط کرد، احساسات یک زن را به خطر انداخت، و این عشق نه تنها سایه شک و تردید را برای تمام فعالیت های Evgenia قرار داد، بلکه به شدت موقعیت ایدئولوژیک خود را نیز تکان داد. به نظر می رسد که هر گونه، حتی تلاش های ناامید کننده برای از بین بردن احساسات و احساسات، هیچ چیز در مقایسه نیست، به نظر می رسد ناچیز، اما چنین حس قوی از عشق است. احتمالا، مقاومت ذهن و احساسات همیشه در زندگی ما بوده است - این ماهیت یک فرد است، موجودی، که "شگفت انگیز غرور، واقعا غیر قابل درک و برای همیشه تردید است". اما به نظر می رسد که در این تقصیر، در این رویارویی، در این عدم قطعیت، کل جذابیت زندگی انسان، کل هیجان و علاقه آن است.

ما یک مقاله بنویسیم

به طور کلی - نوع نوشتن کار مدرسه - ارائه افکار شما، دانش در یک موضوع خاص.

(S. I. Ozhegov)



ترکیب نوشته ها
  • معرفی
  • بخش اصلی
  • نتیجه

عدم وجود یکی از عناصر ترکیب به عنوان یک خطا در نظر گرفته می شود و در هنگام ارزیابی ارزیابی مورد توجه قرار می گیرد. ترکیب نوشتن باید تفکر و روشن باشد. تمام افکار اصلی در نوشتن باید با تجزیه و تحلیل متن آثار ادبی به دقت توجیه شود.

مقدمه - وارد موضوع می شود، مقدماتی را می دهد عمومی در مورد مشکل که پشت موضوع پیشنهاد شده است.

در پیوستن ممکن است:

  • شامل پاسخ به سوال داده شده در موضوع است
  • نظر شما نشان داده شده است اگر یک اشاره به موضوع متقاضی در عنوان موضوع وجود داشته باشد ("چگونه معنای نام را درک می کنید")
  • در صورتی که این اطلاعات برای تجزیه و تحلیل متن بعدی مهم باشد، شامل یک واقعیت از بیوگرافی نویسنده یا دوره تاریخی مشخص شده است
  • این توسط درک شما از شرایط ادبی فرموله شده است، اگر آنها در عنوان موضوع ("موضوع سرنوشت ..." استفاده می شود، "تصویر قهرمان ...")

نوشتن دانش متن، افکار و سواد آموزی است.

بخش اصلی ترکیب، تجزیه و تحلیل کار ادبی مطابق با موضوع داده شده است.

در بخش اصلی باید اجتناب شود:

  • به یاد آوردن یک کار ادبی
    • کوتاه اما مخزن
    • به طور ارگانیک مربوط به ارائه قبلی

    در نتیجه، یک نگرش شخصی از نوشتن به کار، قهرمانان او، مشکل را می توان بیان کرد. این باید به درستی، بدون برآورد بیش از حد مشتاق، به معنای کاملا تعریف شده تعریف شود و باید توسط مواد اصلی بخش اصلی تهیه شود.

    پاک کردن، به شدت مربوط به موضوع آخرین پاراگراف نوشته ها می تواند بسیاری از معایب را روشن کند.

    مقاله ناتمام جذاب تر از پای ناتمام نیست.

    برخی از اسرار نحوه نوشتن یک مقاله و آزمون امتحان در "عالی"

    • در صورتی که موضوع تا حدودی متفاوت باشد، تلاش نکنید تا از قلب استفاده کنید، اگر موضوع تا حدودی متفاوت باشد، بر نتیجه تاثیر می گذارد.
    • اگر در اولین لحظه به نظر می رسید که شما نمیتوانید مقاله ای را درباره هر یک از موضوعات ارائه شده به شما بنویسید، به وحشت نزنید، نشستن، آرام باشید. به احتمال زیاد، پس از مدتی، وضعیت دیگر به نظر نمی رسد بسیار مهم نیست، و شما چیزی را به یاد می آورید.
    • اگر شما بسیار نگران هستید و نمی توانید آرام باشید، سعی کنید زیر را انجام دهید تمرینات تنفسی: دست ها و پاها را آرام کنید، چشمان خود را ببندید، نفس عمیق بکشید، نفس خود را برای 20-30 ثانیه نگه دارید، سپس به آرامی به آرامی بیرون بروید، 5-6 بار تکرار کنید تا زمانی که آرام باشید.
    • سعی کنید همه چیز را که در هر موضوع می دانید بنویسید. سپس هر کسی را امتحان کنید تا همه چیز را ضبط کنید.
    • تمام موضوع را به دقت بخوانید، سعی کنید معنای دقیق واژگان هر کلمه کلمه را تعیین کنید، و تنها پس از آن - ارزش کلی لغوی عبارت یا بیانیه. فکر می کنید جهت توسعه موضوع، موضوع مقالات را با دانش خود مرتبط کنید و تصمیم بگیرید که آیا شما می توانید مقاله ای را در این موضوع بنویسید یا بهتر است از آن امتناع کنید.
    • هنگام انتخاب موضوع، به دانش و نرم افزار شما متکی است. سعی نکنید یک شاهکار ادبی ایجاد کنید. حالا شما باید ثابت کنید که شما می توانید صالح مقاله را بنویسید.
    • ضبط نکات اصلی که می خواهید در مقاله خود بگویید، آنها را منطقی بسازید - این طرح اصلی شما خواهد بود. در هنگام نوشتن متن، آن را با آن تماس بگیرید، به شما کمک خواهد کرد که خط منطقی را ذخیره کنید و به همین دلیل موضوع را نشان دهید.
    • حجم پیوستن، نتیجه گیری و بخش اصلی را محاسبه کنید. بزرگترین اندازه باید بخش اصلی باشد، ورود حدود نیمی کمتر است، نتیجه گیری کوچکتر از حجم است. به یاد داشته باشید که هر "نمونه" با اندازه مقاله نیز می تواند منفی بر نتیجه نهایی تاثیر بگذارد.
    • فراموش نکنید که EPIGRAPH یک دکوراسیون مقاله است، اما اگر مطمئن نیستید که آیا او می آید، یا نادرست متن و نشانه های نشانه گذاری را می داند، بهتر است که آن را بنویسید - هیچکس ارزیابی را برای آن کاهش نخواهد داد فقدان epigraph.
    • و مهمتر از همه، هنگامی که شما به امتحان می روید، به من بگویید که همه شما می توانید همه چیز را در شانه باشید.

افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را 8230 توسط کمدی Griboedov کوه از ذهن از دست داد

"مراقبت از افتخار" یکی از قدیمی ترین ضرب المثل روسیه است. مفهوم افتخار یکی از قدیمی ترین مفاهیم در تربیت یک فرد روسی است. شاید، بنابراین، در ویژگی های قهرمانان ادبی، تعریف: صادقانه صادقانه. این تعریف مناسب برای Chapskom و OneGin، Pechorin و Bolkonsky، Bazarov و Oblomov، Bezukhov و Rostov مناسب است. و بسیاری دیگر، اگر چه به دور و نه همه.

نمی تواند با A.P. چخوف، که استدلال کرد که "افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را از دست داد." من تعجب می کنم که چگونه مردم نادرست هستند یا بعدا از دست می دهند؟ چه چیزی باعث می شود فرد نادرست باشد: شرایط زندگی او مجبور است به حقیقت برسد یا شخصی خود را به دلیل شخصیت او متفاوت نیست؟

با این وجود، چگونه افرادی که با مفهوم افتخار رفتار نمی کنند، چگونه کار نمی کنند؟ آیا آنها خود را توجیه می کنند یا فقط سعی نکنید همه عدم رسوبات اقدامات خود را نادیده بگیرید؟

بدون شک، به تعداد افراد بدون وجدان و افتخار می تواند به قهرمان کمدی Ass. Griboedov "Woe از Wit" (1824) - Alexey Stepanovich Molchalin. یک روز n.v. گوگول متوجه شد که "این چهره، سکوت، کم، ... مشت زدن توت فرنگی در مردم" خوابید. در واقع، مرد جوان استانی، علاوه بر نجیب، حرفه ای در مسکو بسیار ساده نیست. اما Molchalin، به تازگی متاسفانه در Tver، موفق به دریافت وزیر امور خارجه Moscow Moscow Venelmbore Paul Afanasyevich Famusov موفق شد. مولچانین موفق به کار برای کمی بیش از سه سال در Famusov شد، موفق به تشخیص خود شد، آنچه که او همیشه با افتخار ویژه گفت:

... از آنجا که در آرشیو ها،

سه جوایز ...

من تقریبا هر چیزی را دریافت کردم فقط به این دلیل که همیشه شسته و رفته، اجرایی، به طرز شگفت انگیزی لبخند زد، اما یک فرد بسیار وحشتناک بود. نه به احتمال زیاد m.e. Saltykov-Shchedrin در مجموعه ای از مقالات "در رسانه های اعتدال و دقت" سکوت را با یک چهره مهم مهم با یک ویژگی عجیب و غریب تعریف کرد: او دست از خون قربانیان بی گناه از شرکت های زندگی خود و "جنایات ناخودآگاه" گرفته شده است. "جنایات ناخودآگاه" مولچالین ماسک نجیب را پنهان کرد، که از طبیعت محروم شده است. او تنها در یک زندگی هدایت می شود: در هر هزینه ای که در زندگی پیشرفت می کند. هنگامی که جوانان جوانان را رقص می کنند در توپ در خانه Mandyov، Molchanin با مردان قدیمی در کارت بازی می کند، شرایط شدید را صاف می کند:

چه کسی دیگر همه چیز صلح آمیز است، Welt!

وجود دارد Moskku در زمان ضربه

در اینجا من پر شده است!

او بسیاری را دوست دارد اطراف آن بازی نادرست خود را متوجه نمی شود. زندگی در خانه Famusov، Molchalin وانمود می کند که تنها دختر صاحب خود را دوست دارد - سوفیا هفده ساله. دختر بر روی رمان های عشق مطرح شده است، که در آن نابرابری اجتماعی قهرمانان در عشق منجر به پایان خوشبو می شود، زیرا دو نفر یکدیگر را دوست دارند. صوفیه غنی است، زیبا (پس از همه، آن را دوست دارد بسیاری)، هوشمند. او هرگز نمی تواند به او برسد که مولچالین هیچ احساسی ندارد که او فقط بخشی از بازی او را با پایداری عنکبوت آغاز کرده است. پیاده روی وب عشق خود، مولچانین حوادث را عجله نمی کند، زیرا او از خشم داروخانه می ترسد، از دست دادن همه چیز می ترسد. بنابراین، در تظاهرات او بسیار محدود است، اما سوفیا همه چیز را به طور متفاوتی درک می کند. بنابراین، احتیاط سکوت او برای تاکتیکی، سردی - برای محدودیت احساسات، محاسبه لکسی - برای تردید ذهن، طول می کشد.

قسمت اصلی در افشای ماهیت مولچالین، قسمت ای بود که مولچنین را با لیزا خدمت می کرد و می گوید که در Sofye هیچ چیزی را نمی بیند. او با موقعیت زندگی خود حساب کرد: "لطفا همه مردم بدون بازنویسی." او اذعان می کند که این توسط پدرش تدریس می شود. به صاحب کسی که باید زندگی کند، سر "من با آنها خدمت خواهم کرد، بنده او، که لباس، سوئیس، نگهبان، برای اسکندر سگ از نگهبان، به طوری که Laskov بود، پاک می کند." در این قسمت، Molchanin نخستین صادقانه است. برای اولین بار، بدبینی او پوشش داده نمی شود. و اگر به طور تصادفی، سوفیا نتوانست شاهد این شناخت باشد، شاید تمام زندگی آینده خراب شود. به گفته Belinsky، "او متوجه نشد که خودش او را در این عشق تحریک کرد، که در آن او با ترس لرزان بود و فکر نمی کرد ..." اما بسیاری از دختران مانند سوفیا در جهان وجود دارد. مولچانین جستجو خواهد کرد و مطمئنا خود را پیدا نخواهد کرد. "سعادت سکوت در جهان"، افرادی که افتخار ندارند به طرز ماهرانه ای از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند، در حالی که شرمساری نداشته اند، هیچ پشیمانی نیست.

افتخار و ناراحتی

هر یک از ما مردم افتخار را به دست آوردند. افرادی که ممکن است کمک خود را برای کمک به یک فرد کمک کنند. چنین افرادی می توانند حتی یک غریبه را نجات دهند، بدون نیاز به هیچ چیز در عوض. اما وجود دارد، و طرف تاریکی افتخار، یکی که روز به روز به دست می آید. نارضایتی یک کیفیت منفی یک فرد است که در معنای، فریب، فریب و خیانت بیان شده است. مردم نادرست تنها به خودشان ارزشمند هستند، آنها به دیگران کمک می کنند تا مزایای خود را به دیگران کمک کنند. آیا چنین افرادی هستند که می توانید اعتماد کنید؟ آیا ممکن است در یک لحظه دشوار به آنها تکیه کنم؟ البته که نه.

امروز ما درک می کنیم که ناپایدار در حال رشد است، به دست آوردن گردش مالی خود، از بین بردن ارزش های اخلاقی انسان است. امروزه پیدا کردن فردی است که کمک خواهد کرد، درک و راحتی.

"مراقبت از افتخار،" - این EPIGRAPH است که دارای یک داستان الکساندر سرگئیویچ پوشکین "دختر کاپیتان" است. مفهوم افتخار در کار متمرکز شده است. افتخار، شایستگی، خلوص اخلاقی قهرمانان، مانند پیتر گرینوف، پدر و مادرش، کل خانواده کاپیتان Mironova؛ این یک افتخار نظامی از وفاداری سوگند است، آن را، به واسطه و بزرگ، عشق به میهن. در داستان مخالف پیتر گرینوف و الکسی شویبرین بود. هر دو جوان، کلاس نجیب، افسران، اما به عنوان متفاوت آنها در طبیعت، اصول اخلاقی است. Grinyov شخص افتخار است، چه مربوط به رابطه او با مووشا میرووا، و یا وفاداری او از سوگند، مقاومت در برابر پایان در دوران پگچف است. بدون افتخار و وجدان، الکسی شویبرین. او با ماشا بی ادب است، او نباید چیزی را به خطرناک سفر کند، نقض افتخار افسر. باعث می شود کاپیتان همدردی عمیق Mironov، فرمانده قلعه Belogorsk. او کرامت خود را رها نکرد، وفادار به سوگند، زانوها را قبل از Pugachev تعظیم نکرد. در خانواده مهندسی سبز، مفهوم افتخار، مبنای شخصیت پدر پتروشی بود. علیرغم این واقعیت است که پیتر، مانند همه کودکان، دوست داشت که لرزش، اما آنها چیز اصلی را به ارمغان آورد - کرامت انسانی، شایستگی، و این افتخار است. قهرمان او را به نمایش گذاشت، بدهی کارت را باز گرداند و توسط Schwabrin تحقیر نمی شود.

اجازه دهید ما را به کار "آهنگ درباره تزار ایوان Vasilyevich، Ochrichnik جوان و یک بازرگان از راه دور Kalashnikov" میخائیل Yurevich Lermontov تبدیل کنیم. نویسنده بر یکی از آنها تاثیر می گذارد مهمترین مشکلاتمواجه شدن با مرد - مشکل افتخار. چگونه می توان از افتخار و عزیزان خود محافظت کرد، مهم نیست که چگونه با یک فرد در هر شرایطی باقی بماند؟

این اقدام در قرن شانزدهم دور افتاده، در دوران سلطنت ایوان وحشتناک، زمانی که Okrichniki نمی تواند افزایش یابد، دانستن اینکه آنها توسط پادشاه مجازات نخواهند شد. چنین OSPRIST نشان داده شده Kiribayevich، که بدون فکر کردن در مورد سرنوشت یک زن، Alyona Dmitribna، آن را در موقعیت وحشتناک قرار می دهد. همسایگان می بینند که چگونه او تلاش می کند تا او را قرار دهد - یک زن متاهل که در آن سالها بزرگترین گناه بود. من در هر چیزی شرمنده هستم که یک زن مرد نیست. شوهرش خشمگین است - بازرگان Kalashnikov، که باعث مبارزه باز از Ochrichnik می شود. حفاظت از افتخار همسرش، خانواده، او به دوئل رفت، متوجه شد که او در هر صورت از پادشاه رحمت نخواهد کرد. و دوئل بین حقیقت، افتخار و ناراحتی وجود دارد. به دلیل مرد، بدون اخلاق، کالاشنیکوف نجیب میمیرد، فرزندانش بدون پدر و یک دختر بیگناه جوان در بیوه باقی می مانند. بنابراین کیریبایویچ زندگی را نه تنها برای خود، بلکه یک زن عزیز نیز خراب کرد. و همه به این دلیل که فردی که ارزش های معنوی ندارد، هرگز قادر به درک این عشق نخواهد بود، که به اقدامات خوب عمل می کند، که در آن افتخار همچنان Clea و Nevinna باقی می ماند. خیلی کار این کار می آموزد: این واقعیت که همیشه باید از افتخار خانواده دفاع کند، نزدیک است، نه به کسی مجازات شود.

در نتیجه، من می خواهم مردم را به وجدان تماس بگیرم. به این واقعیت که در همه زمان ها این مفهوم افتخار بود. افتخار یکی از بالا است ویژگی های اخلاقی شخصیت این از دوران کودکی شکل گرفته است. پس از همه، پایه های شرافت انسانی یک مسیر طولانی و مبهم از خودگرایی قبل از تعبیه اصول اخلاقی است. از یک فرد به یک فرد، از نسل به نسل پایه های افتخار، اخلاق و کرامت انسانی منتقل شد و تنها فرد خود را انتخاب می کند که ایده های اخلاقی را انتخاب کنید تا راهنمای این زندگی را انتخاب کنید. بنابراین ما مردم نادرست نخواهیم داشت، ما به کسانی که قبلا توسط خودشان جذب شده اند، مراقب و خودخواهی نخواهیم بود. پس از همه، تظاهرات افتخارات نه تنها برای خود، بلکه همچنین برای کل جهان است!

Dubrovnaya Egor

بهتر است با افتخار از غنی با ناراحتی باشد.

افتخار ... چی هست؟ افتخار - کیفیت اخلاقی یک فرد، اصول او، ارزشمند احترام و غرور، یک نیروی معنوی بالایی است که قادر به نگه داشتن یک فرد از ناتوانی، خیانت، دروغ و بزدلانه است. بدون افتخار، هیچ مردی از زندگی واقعی وجود ندارد. بهتر است با افتخار با افتخار از غنی با ناراحتی فقیر باشد.

کلاسیک داستان های جهان، بسیاری از آثار را ایجاد کرد، جایی که قهرمانان شرح داده شده اند، که به شیوه های مختلف مربوط به مفهوم افتخار و شرافت است. بنابراین در شعر در پروسس چارلز بدلر "سکه جعلی" نشان دهنده نگرش یک فرد و انتخاب نادرست است. کاراکتر اصلی یک سکه دروغین را ضعیف می کند، بدون اینکه فکر کند که این فرد ناگوار می تواند دستگیر شود. دستگیری کوچکترین چیزی است که می تواند انجام دهد، او می تواند آن را، ضرب و شتم و حتی فقط کشتن. این فقرا یک زندگی و شکر است و بنابراین حتی بدتر خواهد شد. مردی که این سکه را به عهده گرفت، یک عمل نادرست را مرتکب شد، او ثروت را به جای افتخار انتخاب کرد، هرچند او از یک سکه نبود. نویسنده می خواهد به ما این ایده را بیان کند که غیر قابل انکار است که بدبختی و حتی بدتر از آن باشد تا بد را از دست بدهد. این نادرست ترین عمل است! حتی خیلی عمل خوب در عمق می تواند نکته بزرگی باشد.

در شعر Nikolai Vasilyevich Gogol "Dead Souls" شخصیت اصلی Pavel Ivanovich Chichikov به عنوان یک مثال روشن از ناسازگار عمل می کند. او کل شعر را فریب می دهد، زیرا سود خود را. پاول ایوانویچ می خواست ثروتمند شود، خرید "روح مرده". این اسناد برای داشتن دهقانان بود که درگذشت، اما دروغ می گویند. Chichots خرید "روح مرده" به منظور فریب کل جامعه. پاول ایوانویچ در مورد مردم فکر نمی کرد، به طرز شگفت انگیزی احساس کرد و همه چیز را برای خود انجام داد. با توجه به این دو نمونه، ما می بینیم که اغلب مردم ثروت را انتخاب می کنند. اما من معتقدم که بهتر است فقرا باشیم که با افتخار با غنی بودن با غنی بودن باشد.

چووشن ادموند پیر، گفت: "افتخار مانند یک جواهر است: کوچکترین نقطه درخشش را محروم می کند و قیمت کل خود را با او می گیرد." بله، واقعا این است. و هر زودتر یا بعدا باید تصمیم بگیرد که چگونه زندگی می کند - یا بدون آن.

Cheboltas Igor

از کجا مردم نادرست می آیند؟

نارضایتی یک کیفیت منفی یک فرد است که در معنای، فریب، فریب و خیانت بیان شده است. این امر موجب شرم می شود، تخریب خود را به عنوان یک فرد. حتی در سخت ترین لحظات، یک فرد باید به صادقانه ادامه دهد، نه دوم دوم. از زمان تولد، والدین فرزندان را صادقانه تر می کنند، پس از آنکه مردم نادرست گرفته شوند؟

به نظر می رسد که پاسخ های مختلف ممکن است به این سوال داده شود، اما من معتقدم که بدبختی اول از همه، فقدان احترام به خود و دیگران است. بنابراین، بسیار مهم است که ما درک کنیم که ارزش اصلی در زندگی، افتخار و وجدان است. اما، متأسفانه، این همه چیز را درک نمی کند و راه اشتباهی را انتخاب می کند. هر گونه فریب، ما نزدیک به ناسازگاری هستیم. و با هر خیانت بعدی، ما نادرست هستیم.

موضوع نادرست در داستان "دختر کاپیتان" الکساندر سرگئیچ پوشکین "مورد توجه قرار گرفته است. دو قهرمان در این کار مخالف هستند: پیتر گرینوف و الکسی شویبرین. شما می توانید یک فرد را در اقدامات خود در یک لحظه دشوار قضاوت کنید. برای قهرمانان، آزمایشات تشنج قلعه Belogorsk به Pugachev بود، جایی که Swabrin نشان داد. او زندگی خود را با تقلب صرفه جویی می کند. ما آن را در کنار شورشیان می بینیم، در حالی که چیزی به Pugacheva در گوش یافت می شود. Grinyov همچنین آماده تقسیم سرنوشت کاپیتان Mironov است و برای سرزمین خود ایستاده است.

اجازه دهید ما به رمان Leo Nikolayevich Tolstoy "جنگ و صلح" تبدیل شویم. آناتول کوراژین شخصیت اصلی شخصیت غیر مسئولانه و ریاکاری است. او در مورد عواقب اقدامات او فکر نمی کند، در مورد آینده فکر نمی کند و به نظر دیگران توجه نمی کند. بی رحمانه کوراژین میل او به ازدواج ماری بولوگلو به دلیل ثروت او است. در اینجا به عنوان قهرمان به خاطر خوبش نشان داده شده است و مزایای آنها برای هر اقدام نادرست آماده است. نویسنده می خواهد به ما انتقال دهد که یک فرد نادرست برای یک اقدام سختگیرانه برای سود خود آماده است.

جمع آوری این، ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که ناامید کننده به معنای از دست دادن ظاهر اخلاقی آن است. عجیب و غریب یک بار، فرد نمی تواند متوقف شود، تبدیل شدن به یک خائن و دروغگو. ما اغلب در زمان ما از افراد نادرست ملاقات می کنیم، اما من می خواهم به عنوان بسیاری از افراد صادقانه که ممکن است.

Evtropova ویکتوریا.

افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را 8230 توسط کمدی Griboedov کوه از ذهن از دست داد

"مراقبت از افتخار" یکی از قدیمی ترین ضرب المثل روسیه است. مفهوم افتخار یکی از قدیمی ترین مفاهیم در تربیت یک فرد روسی است. شاید، بنابراین، در ویژگی های قهرمانان ادبی، تعریف: صادقانه صادقانه. این تعریف مناسب برای Chapskom و OneGin، Pechorin و Bolkonsky، Bazarov و Oblomov، Bezukhov و Rostov مناسب است. و بسیاری دیگر، اگر چه به دور و نه همه.

نمی تواند با A.P. چخوف، که استدلال کرد که "افتخار نمی تواند برداشته شود، می توان آن را از دست داد." من تعجب می کنم که چگونه مردم نادرست هستند یا بعدا از دست می دهند؟ چه چیزی باعث می شود فرد نادرست باشد: شرایط زندگی او مجبور است به حقیقت برسد یا شخصی خود را به دلیل شخصیت او متفاوت نیست؟

با این وجود، چگونه افرادی که با مفهوم افتخار رفتار نمی کنند، چگونه کار نمی کنند؟ آیا آنها خود را توجیه می کنند یا فقط سعی نکنید همه عدم رسوبات اقدامات خود را نادیده بگیرید؟

بدون شک، به تعداد افراد بدون وجدان و افتخار می تواند به قهرمان کمدی Ass. Griboedov "Woe از Wit" (1824) - Alexey Stepanovich Molchalin. یک روز n.v. گوگول متوجه شد که "این چهره، سکوت، کم، ... مشت زدن توت فرنگی در مردم" خوابید. در واقع، مرد جوان استانی، علاوه بر نجیب، حرفه ای در مسکو بسیار ساده نیست. اما Molchalin، به تازگی متاسفانه در Tver، موفق به دریافت وزیر امور خارجه Moscow Moscow Venelmbore Paul Afanasyevich Famusov موفق شد. مولچانین موفق به کار برای کمی بیش از سه سال در Famusov شد، موفق به تشخیص خود شد، آنچه که او همیشه با افتخار ویژه گفت:

... از آنجا که در آرشیو ها،

سه جوایز ...

من تقریبا هر چیزی را دریافت کردم فقط به این دلیل که همیشه شسته و رفته، اجرایی، به طرز شگفت انگیزی لبخند زد، اما یک فرد بسیار وحشتناک بود. نه به احتمال زیاد m.e. Saltykov-Shchedrin در مجموعه ای از مقالات "در رسانه های اعتدال و دقت" سکوت را با یک چهره مهم مهم با یک ویژگی عجیب و غریب تعریف کرد: او دست از خون قربانیان بی گناه از شرکت های زندگی خود و "جنایات ناخودآگاه" گرفته شده است. "جنایات ناخودآگاه" مولچالین ماسک نجیب را پنهان کرد، که از طبیعت محروم شده است. او تنها در یک زندگی هدایت می شود: در هر هزینه ای که در زندگی پیشرفت می کند. هنگامی که جوانان جوانان را رقص می کنند در توپ در خانه Mandyov، Molchanin با مردان قدیمی در کارت بازی می کند، شرایط شدید را صاف می کند:

چه کسی دیگر همه چیز صلح آمیز است، Welt!

وجود دارد Moskku در زمان ضربه

در اینجا من پر شده است!

او بسیاری را دوست دارد اطراف آن بازی نادرست خود را متوجه نمی شود. زندگی در خانه Famusov، Molchalin وانمود می کند که تنها دختر صاحب خود را دوست دارد - سوفیا هفده ساله. دختر بر روی رمان های عشق مطرح شده است، که در آن نابرابری اجتماعی قهرمانان در عشق منجر به پایان خوشبو می شود، زیرا دو نفر یکدیگر را دوست دارند. صوفیه غنی است، زیبا (پس از همه، آن را دوست دارد بسیاری)، هوشمند. او هرگز نمی تواند به او برسد که مولچالین هیچ احساسی ندارد که او فقط بخشی از بازی او را با پایداری عنکبوت آغاز کرده است. پیاده روی وب عشق خود، مولچانین حوادث را عجله نمی کند، زیرا او از خشم داروخانه می ترسد، از دست دادن همه چیز می ترسد. بنابراین، در تظاهرات او بسیار محدود است، اما سوفیا همه چیز را به طور متفاوتی درک می کند. بنابراین، احتیاط سکوت او برای تاکتیکی، سردی - برای محدودیت احساسات، محاسبه لکسی - برای تردید ذهن، طول می کشد.

قسمت اصلی در افشای ماهیت مولچالین، قسمت ای بود که مولچنین را با لیزا خدمت می کرد و می گوید که در Sofye هیچ چیزی را نمی بیند. او با موقعیت زندگی خود حساب کرد: "لطفا همه مردم بدون بازنویسی." او اذعان می کند که این توسط پدرش تدریس می شود. به صاحب کسی که باید زندگی کند، سر "من با آنها خدمت خواهم کرد، بنده او، که لباس، سوئیس، نگهبان، برای اسکندر سگ از نگهبان، به طوری که Laskov بود، پاک می کند." در این قسمت، Molchanin نخستین صادقانه است. برای اولین بار، بدبینی او پوشش داده نمی شود. و اگر به طور تصادفی، سوفیا نتوانست شاهد این شناخت باشد، شاید تمام زندگی آینده خراب شود. به گفته Belinsky، "او متوجه نشد که خودش او را در این عشق تحریک کرد، که در آن او با ترس لرزان بود و فکر نمی کرد ..." اما بسیاری از دختران مانند سوفیا در جهان وجود دارد. مولچانین جستجو خواهد کرد و مطمئنا خود را پیدا نخواهد کرد. "سعادت سکوت در جهان"، افرادی که افتخار ندارند به طرز ماهرانه ای از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند، در حالی که شرمساری نداشته اند، هیچ پشیمانی نیست.


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان