27.07.2020

بیوگرافی مختصر کنستانتین Ostrog. پرنس کنستانتین ایوانویچ Ostrogsky. شاهزدان محافظان غواصی از شاهکار بزرگ و مرزهای ارتدوکس


در قرن بیست و یکم، زمانی که مسکو، مسکو به شرق روسیه اعتقاد داشت، لباس های یک کشور واحد روسیه در غرب گرفته شد، در غرب، کودتای همراه بود که نیمی دیگر از روسیه را به بیگانگی سیاسی و عمومی از دنیای روسیه متصل کرد. در سه ماهه اول قرن بیست و یکم، شاهزاده لیتوانی گودیمین، پسر Wieltes، مرد از دادن فوق العاده، شهرهای بلاروس و ولن را با سرزمین های خود تسخیر کرد، از لوتسک از شاهزاده اصلی در سرزمین های ولین شیر، و سپس در 1319-20. در رودخانه Irpen (استان Kievan)، شاهزادگان خانه سنت ولادیمیر که علیه او متصل بودند، با زمین های خود، کیف و پرهالاو را تسلط داشتند. نتیجه این فتح این بود که خانه شاهزاده خانم سنت ولادیمیر به طور کامل اهمیت خود را در غرب از دست داد. شاهزادگان دیگر فرار کردند، دیگران به درجه زیردستان حاکمان منتهی شدند و جای آنها به معنای شاهزادگان خاص توسط شاهزادگان مبدأ لیتوانی جایگزین شد. Gedimine تقسیم مالکیت روسیه توسط او بین فرزندان و بستگان خود را فتح کرد؛ در Volyn، Knnyaz Lubart ساخته شد، در Novogodka Corya، در Pinsk، nanimunt؛ در کیف، او توسط دوست دختر Gedimin Prince Montevid تحویل داده شد، و غیره. این شاهزادگان لیتوانی، ملیت ارتدوکس و روسیه را پذیرفتند و فرزندان فوری آنها به این میزان کشتار شد که هیچ نشانه ای از مبدا قبلی وجود نداشت. این کودتا، اساسا تنها یک سلسله بود؛ اما تفاوت نظم امور امور در شاهزادۀ خانه سنت ولادیمیر و در شاهزادگان Gediminova، این بود که شاهزادگان خانه لیتوانی به بزرگ دوک، که در لیتوانی بود، و با دستگاه هایش بود آنها مسئول بودند زمین های Polotsk و Vitebsk قبلا تحت حکومت شاهزادگان قبیله لیتوانی قرار داشتند، احتمالا به سلطنت رسیدند و بعدا این سرزمین ها توسط Gedimine اطاعت شدند و سپس تحت حاکمیت شاهزادگان نوع او بودند.

پس از فتح زمین های روسیه با Gedimin، یک کودتای مختلف در Chervona Rus رخ داد. در طول مرگ شاهزاده اصلی این سرزمین، نسل مستقیم پادشاه دانل، یوری دوم، گالیتسکی و ولادیمیر بویرر، خواستار شاهزاده Boleslav Mazovetsky، نسل Danil Galitsky در خط زن؛ اما این شاهزاده کاتولیک را تصویب کرد، به عنوان یک نتیجه از این، نادیده گرفتن ایمان ارتدکس، خود را با بیگانه احاطه کرده و خود را با روس ها تبدیل کرد؛ او مسموم شد، و در سال 1340، پادشاه لهستان کازیمیر به عنوان Avenger برای Boleslav تسلط به Lviv و تمام زمین گالیکو، و همچنین Volyn، اما او مجبور به تحمل مبارزه طولانی مدت با روس ها که از استقلال خود دفاع کرد. شخصیت اصلی این مبارزه علیه طرف روسیه، پرنس پروستات بود، به نام Danilo، در غیر این صورت Danko: او نسل از رمان، یکی از پسران دانیل گالیتسکی بود؛ نفرت او از حکومت لهستان بسیار عالی بود که Danilo Ostrozhsky تاتار را به لهستان آورد. با او در همان زمان پسر Gedimin Lubart، Crank تحت نام تئودور بود. پس از یک کازیمیر خونریزی طولانی تنها بخشی از ولین را برگزار کرد. از آن زمان، زمین، که قدرت لهستان را دریافت کرد، برای او برای همیشه باقی ماند و شروع به نفوذ لهستان در داخل کشور به شدت و زبان در سکته مغزی داخلی کرد.

پسر Gedimin، Grand Duke of Olgend، اموال روسیه را از پدر به ارث برده است: او به زمین Podolsk خود پیوست، کمپینگ از آنجا TATP. روسیه به حالت تعلیق درآمده شده است روسیه بین شاهزادگان تقسیم شده است، اما، با این حال، اولگر، یک مرد قوی، در دستان خود نگه داشته است. در کیف، او پسرش ولادیمیر را کشت، که به آغاز نوع جدیدی از شاهزاده های کیف که بیش از یک قرن را تحت سلطه قرار داد، به نام علیلکوویچی معمولی، از Oyolka، یا الکساندر ولادیمیروویچ، نوه اولمکا یا الکساندر بود. Olgerd خود، دو بار ازدواج با شاهزارهای روسی، اجازه داد پسرانش به ایمان روسیه تعلق داشته باشند و همانطور که گفته های روسیه می گویند، او خود را تعمید و توسط یک تفنگدار فوت کرد. بنابراین، شاهزادگان، که جایگزین جنس سنت ولادیمیر در روسیه شدند، توسط همان روسها در ایمان و ملت خود، که همچنین شاهزادگان خانواده بودند، ساخته شدند. قدرت لیتوانی لیتوانی نامیده شد، اما، البته، آن را صرفا روسی بود و متوقف نخواهد شد برای آینده کاملا روسیه باقی بماند، اگر پسر و جانشین Olgerda در مورد کرامت بزرگ Yaghello (در غیر این صورت Yagaylo) در سال 1386 او را نداشت با Yantigo ملکه لهستانی ارتباط برقرار کنید. به عنوان یک نتیجه از این ازدواج، کاتولیک را پذیرفت، به یک قهرمان مشتاق از ایمان جدید بریده شد و قطب های Pottakaya، هر دو گسترش ایمان کاتولیک به سرزمین های روسی و معرفی ملیت لهستانی در روسیه، به دست آمد. در این زمان، جنین گذاشته شد، که بعدا برای بسیاری از قرن ها یکی از ویژگی های متمایز روابط متقابل بین روسیه و لهستان بود. مفهوم ایمان با مفهوم ملت به شدت ادغام شده است. چه کسی کاتولیک بود، او قبلا یک قطب بود؛ که خود را در نظر گرفت و روسی نامیده شد، او ارتدوکس بود، و متعلق به ایمان ارتدکس، نشانه بصری ترین متعلق به مردم روسیه بود. Yagello مردی از قلب نرم، ضعیف اراده و ذهن محدود بود. او لیتوانی را با روسیه ارائه داد عمو زاده الکساندرا Vitovt، که با برنامه های بلند پروازانه متمایز بود، اما در عین حال آنها را به پایان رساند. Vitovt به طور مداوم تردید کرد و به تناقضات افتاد، در مورد استقلال دولت روسیه و لیتوانی فکر کرد، اما او خودش را در یک زمینه با مردم روسیه پذیرفت، که به شدت پشت ارتدوکس، پایین تر از همه قطبها و میروولیل ادعا می کرد. Yaghello صاحب زمین های لیتوانیایی و روسیه کسانی که حقوق مستقل آزاد بودند که وظایف خود را از دست دادند - حقوق مورد استفاده توسط لهستانی ها در سرزمین های سرزمین خود. اما Yagello این مزایا را در لیتوانی و روسیه تنها بر کسانی که ایمان رومی را تصویب کرد، گسترش داد. در سال 1413، اولین ترکیب لیتوانی با لهستان صورت گرفت. قطب ها و لیتو ها نیاز به مشورت با دیگران در هنگام انتخاب حاکمان، نه به تنهایی بدون دیگران و رفتن به کنگره ها به منظور مشاوره کلی در مورد امور متقابل خود، به دیگران مشورت کنید. با استفاده از چنین قراردادی، Vitovt پس از آنکه تلاش های بی نهایت انجام شد، او را حذف کرد، از دولت روسیه-لیتوانی رویای خود را از بین برد، اما قبل از او به دست نیاورد و هنوز هم در تاریخ با یکی از مهمترین آمادگی های بردگی روسیه، لهستان باقی ماند. روس ها او را تحمل نکردند، متوجه شدند که دولت او می خواست ایجاد کند، روسیه نخواهد بود. برادر Vitovt Svitrigello (در غیر این صورت Svidrigaylo)، که ایمان ارتدوکس را حفظ کرد و ازدواج کرد و با شاهزاده خانم Tver شاهزاده جولیا Borisovna ازدواج نکرد، درمان نشد. این مرد، مانند Vitovt، تحت نظارت، تحت نظارت قرار گرفت، اما برتر از اولین ذهن و وفاداری به نظر بود. هدف او تبدیل شدن به یک کامیون مستقل دولتی روسی-لیتوانی، مستقل از پادشاه لهستان بود، اما او متوجه شد که برای این که شما باید در همان زمان با مردم روسیه بروید. در ادامه Semisimetsis، Swidergello با لهستان جنگید، در حالی که در سر مردم روسیه بود، که به مدت طولانی به او وابسته بود. این مبارزه در طول زندگی Vitovt رخ داد؛ با مرگ دومی، Svidrigello Grand Duke Lithuanian، و همچنین دوست دختر Yaghel تبدیل شد، چه چیزی Vitovt بود، اما دو برابر و تردید، مانند Vitovt، و بلافاصله شروع به عمل به عنوان یک مستقل مستقل روسیه، و او بیت دور از لهستان این اموال روسی که به طور مستقیم به آن متصل بود. قطب ها، در مشاوره با تابه های لیتوانی، که کاتولیک را پذیرفتند، سوتریگلا را سرنگون کردند، و به جای او، بزرگ دوک لیتوانیایی برادر Vitovt، کاتولیک Si-Gizmund منصوب شد، که خود را با وابستگی از دست رفته به لهستان به رسمیت شناخت. اما برای Svidrigella روسیه بود. مبارزه خونین، مبارزه خونین چندین سال نه تنها در برابر قطب ها، بلکه علیه لیتوانی، حامیان Sigismund ادامه یافت؛ سرانجام، Svidrigello خود، که قبلا وارد پیر شد، از پیشگامان خسته شد، و علاوه بر این، هر دو اقدامات و شرایط او از حمایت های خود در مردم روسیه محروم شدند.

SwiderGegello مسلح به خود لیتوانی ها و روس ها با اعدام های بی رحمانه نسبت به بدخواهان خود، گاهی اوقات توسط یک سوء ظن انجام می شود؛ بنابراین، به هر حال، او، مشکوک به مقاربت با Sigismund Smolensk اسقف Gerasima، حیوان خانگی سابق خود، دستور داد که او را زنده نگه دارد. در کل این مبارزه روس ها با قطب ها، خستگی ناپذیر در همان زمان با Swidergell، یکی از شاهزادگان روسیه، یا Fedko Ostrozhsky عمل کرد، اما Svidrigello شروع به مشکوک به او در خیانت کرد؛ این رفیق برای سالها مبارزه و سرگردان Swidrigello دستور داد که کارخانه را انجام دهد. Fedko، آزاد شده توسط قطب، با پادشاه لهستان سازگار بود. Swidergell به تنهایی باقی مانده است. پادشاه لهستان جدید، پسر Yagella، ولادیسلاو (در تاریخ ورنسکی نامیده می شود، به مناسبت مرگ او در نبرد با ترک ها تحت هاررو، در سال 1444) تلاش های سییدریگلا را به روابط او به روابط خود منجر شد مردم روسیه و به ایمان روسیه. تا کنون، قطب ها از سال به سال، نیرویی را در روسیه به دست گرفتند. پادشاه ولادیسلاو یگلو، کلیساها را ساخت، املاک خود را تأمین کرد، کاتولیک های زمین و موقعیت را توزیع کرد، شهر را در روسیه و روستاها آغاز کرد، آنها را با قطب ها ساکن کرد و به آنها امتیاز داد که هیچ ساکنان شهرهای قدیمی روسیه و روستاها وجود نداشت. سپس قانون به اصطلاح Magdeburg وجود داشت که شامل مزایای مختلفی بود که یک سیستم شناخته شده خود را به عنوان یک سیستم شناخته شده از خود دولت و همراه با او، تقسیم آلمانی از صنعتگران شهری و معامله گران در اهداف، با توجه به طبقات خود را معرفی کرد. این حق فقط به شهرهای جدید در شهرک های کاتولیک ها - لهستانی ها و آلمانی ها داده شد. دومی در آن زمان در روسیه بسیار زیاد بود. مهاجران روستاهای جدید از پرداخت های مختلف و وظایف آزاد شدند که از آن برای روستاهای قدیمی روسیه هیچ تشنج نداشتند. Zemlyan (قبلا Boyars زمینداران) در حقوق با Gentles لهستانی برابر بود و از پرداخت های مختلف آزاد شد، اما تنها زمانی که کاتولیک انجام شد؛ در این مورد، آنها در سربازان با حقوق و دستمزد خدمت کرده اند و در ارتدکس باقی مانده اند، آن را دریافت نکردند. با توجه به ایمان کاتولیک، روس ها، مانند لیتوانی، ملیت خود را از دست دادند و تقریبا در لهستان دوباره کار کردند. کل جمعیت روسیه غربی به این ترتیب به نفع ممتاز و غیرقانونی تقسیم شده بود، و طول عمر ساکنان ارتدکس زمین های روسیه بود. جانشین ولادیسلاو یگلا، ولادیسلاو دوم (1434)، در روحیه دیگری از پدرش عمل کرد، هرچند برای همین منظور. او امتیازات و مزایای مورد استفاده توسط ادیان لاتین روسی، در تمام زمین های روسیه بدون تشنج را گسترش داد. این آغاز آشتی روسیه با لهستان بود و دلیل اصلی این است که ایده های Swidergella می تواند همدردی مشابهی را پیدا کند، زیرا روس ها، که قدرت منطقه بودند، به جای دیدن، مزایای روابط نزدیکی با لهستان را احساس کردند در آن شروع خصمانه به عنوان آن را قبل از آن زمان بود. در سال 1443، پادشاه ولادیسلاو دوم دیپلم را دیپلم داد، که طبق آن در تمامی حقوق، کلیسای روسیه و روحانیت روسیه با کاتولیک رومی مقایسه شد. بنابراین، در بخشی از روحانیت ارتدکس، جنبش های خصمانه متوقف شد. Sigismund، شاهزاده بزرگ سابق لیتوانیایی، در سال 1443، او توسط شاهزادگان glormy کشته شد؛ اما Svidrigello نمی تواند سلطنت بزرگ را بازگرداند، در Lutsk در بیکار باقی ماند و در یک سال عمیق درگذشت (در 1452). شاهزاده لیتوانی جدید پس از Sigismund پسر Yagella Casimir بود. در سال 1444، او پادشاه لهستان را انتخاب کرد، و در ادامه ادامه سلطنت بلند خود را در لیتوانی دیگر شاهزاده جداگانه نبود. کازیمیر در همه چیز در روح سیاست لهستان عمل کرد؛ اگر چه او به طور آشکارا توسط شیوه های خشونت آمیز ارتدوکس پیروی نکرد، اما به گسترش کاتولیک کمک کرد و تمام نشانه های دستگاه لهستانی را به سرزمین های روسی معرفی کرد. خانمها وسیع ترین حقوق را دریافت کردند: آنها ساخته شدند، بنابراین به صحبت کردن، پر از حاکمیت در املاک خود شدند. به جای شاهزاده های خاص، یک شاهزاده خانم گرانول، با توجه به مدل لهستانی، فرمانداران و کاشان ها برای زندگی معرفی شد. بنابراین، به هر حال، در کیف، در سال 1476، پس از مرگ شاهزاده میخائیل از جنس ولادیمیر Olghadovich، فرمانداران آغاز شد. موقعیت این چهره نجیب را دریافت کرد. شاهزاده خانم ها، فرزندان Gedimin و St. Vladimir، مستقل در املاک و مستغلات خود را در برابر PAR با PAN های لهستانی تبدیل شده اند: آنها دارای ثروت عظیم بودند، و کل زمین روسیه، به ویژه جنوب، در اختیار داشتن تعداد کمی از زایمان بود، Zaslavsky (که شاخه دیگری از یک خانه با 0 گوشت خوک بود)، Vishnevian و Zbarazhskie - فرزندان Olgere، Glorietary، Santgushki، Voronetsk، Rozhinsky، Cellin و دیگران. اشراف شروع به تسلط بر روسیه کرد. بقیه مردم بیشتر و بیشتر به آن وابسته است. صاحبان حق داشتند که در مورد موضوعات خود محاکمه کنند و به پادشاه اجازه ندهند که در مدیریت خود دخالت کنند. شهرهای پر از یهودیان به میزان زیادی از یهودیان پر شده اند، یکی از قوانین ماگدبورگ، اما با قدرت اشرافیت، نمی توانست از اتهام نجیبان قوی جلوگیری کند. دستور العمل لهستانی بیشتر و بیشتر به حق به بالاترین درجه رسید، و این به سرزمین روسیه به عنوان نزدیک به روابط بزرگ با لهستان بود. پس از کازیمیر لیتوانی و لهستان، برای برخی از زمان ها در برابر پادشاه لهستان یانا آلبرشت و برادرش، بزرگ الکساندر لیتوانی، غالب بودند. اما مدت کوتاهی ادامه داشت؛ به زودی، با مرگ آلبرخت، لهستان و لیتوانی دوباره تحت حکومت الکساندر، انتخاب شده توسط پادشاه لهستان، و از آن زمان هیچ شاهزادگان بزرگ در لیتوانی وجود نداشت. در این زمان، دولت پایین ترین طبقه مردم، به اصطلاح بلوز یا پوسته، سخت تر بود. پانایا مشتریان قدیمی تر را خجالت نمی کشند تا از یک سرزمین به دیگری عبور کنند و اغلب از سرزمینشان محروم شوند؛ بنابراین، پایین ترین کلاس، کشاورزان بدون زمین بودند، و در نتیجه در بردگی در سرزمین های متعلق به. مالکیت Posmal می تواند تنها مالکیت مردم عنوان Shchaytsky باشد. در قرن هجدهم، لهستان و لیتوانی پس از پادشاهان دیگر حکومت کردند: Sigismund I و پسر Sigismund او اوت. حقوق گنتری به محدودیت های شدید رسید. Panships به طور کامل از حمایت پادشاه حذف شد. موقعیت شخص بی رحم به این میزان تحقیر شد که در قوانین لیتوانی موجود در مجموعه، به نام قانون نامه لیتوانی، نجیب زاده که شخص دیگری را کشته و یا حتی یک مرد آزاد را کشت، اما نه گریه، او مجازات شد تنها توسط پرداخت مجازات (سالگرد). اگر چه همان حق را به همه افراد منشاء شانتهسکی، هر دو غنی و فقیر ارائه شده بود، اما در واقع نمی توانست در برابر این برابری مقاومت کند، زمانی که دامنه زمینداران، جرمی از کرکره های آزاد انجام شد، در اصل، اساسا به صفحات نجیب، که دارای فضاهای بزرگ و صدها، حتی هزاران نفر از شهرک ها بود. در این زمان، لهستان، هر دو در موقعیت جغرافیایی و از لحاظ شرایط زندگی، که نزدیک به روسیه به اروپای غربی بود، جایی که دوران احیای معنوی به وجود آمد، در آموزش روحی، بسیار بالاتر از RU بود، و نزاع روسیه به طور طبیعی وابسته به آن بود نفوذ تمدن آن. در حالی که قطب ها از آکادمی کراکوف وجود داشت، بسیاری از مدارس، دانشمندان و شاعران شگفت انگیز به نظر می رسید، با ادبیات لاتین رایج بود، با روشنگری غرب، تاریکی که در لهستان و لیتوانی روشی ارائه شده بود، تقریبا هیچ اقداماتی را انجام نمی داد زمینه ملت آنها. جنوب و غربی RUS حتی کمتر از شمال شرقی ایستادند، جایی که، حداقل، آثار باستانی ادبیات اسلاوی باقی مانده بود و از زمان به زمان به نظر می رسید، همانطور که مشاهده کردیم، میوه های کاری روانی بیشتر یا کمتر شگفت انگیز بود. در روسیه لهستان و لیتوانی، ما هیچ چیزی را نمی بینیم، به جز مقالات رسمی نوشته شده در یک زبان، که نشان دهنده نفوذ به طور مداوم و رونودیکت از زبان لهستانی است. بنابراین، در قرن XVI یک زبان نوشتاری روسی ویژه بود که نشان دهنده ترکیبی از کلیسای قدیم اسلاوی با عوارض محلی محلی و لهستانی بود. نفوذ لهستان به طور فزاینده ای تحت سلطه این زبان قرار گرفت و در نهایت او را به این واقعیت رساند که تقریبا لهستانی شد، تنها با برگزاری فونتیک روسیه. نفوذ لهستان در سخنرانی مشترک منعکس شد: کلمات لهستانی، عبارات و گردش مالی شروع به ورود به زبان مشترک شاخه های مالوروسی و بلاروس کردند. در عین حال، MRAMS لهستان و بررسی ها شروع به نفوذ به جامعه بالاتر روسیه؛ بنابراین، روس لهستانی و لیتوانی، یک فیزیولوژیکی ویژه ای را که اختلافات قوم نگاری را از دست داده بود، دریافت کرد، اما او به شدت نزدیک به لهستان بود، و در آینده، ادغام کامل از غربی و جنوب روس با لهستان، به طور واضح به لهستان پرداخته بود، و در آینده.

فرزندان فدور Ostrozhsky، مدتها برای استقلال روسیه 1، به طور کلی، به طور کلی، به طور کلی، به طور کلی، بالاترین طبقه روسیه، که به طور غیرقانونی در ارتباط با لهستان به نفع خود بود، به او احترام گذاشت. علاوه بر حق بی قید و شرط برای داشتن املاک عمومی خود، تقریبا هیچ چیز در خزانه داری، زنان روسی، با توجه به سفارشی لهستان، در اختیار داشتن اموال دولتی، به نام مسافران قدیمی، با تعهد به آنها یک بخش چهارم از آن را دریافت نکرده است درآمد در محتوای نیروها و حمایت از استحکامات. همه اینها به طور طبیعی آنها را به کشور متصل می کند، از جایی که چنین مزایایی منقضی شده است.

فدور Ostrozhsky، کنستانتین ایوانویچ معروف، Hetman Lithuanian، بنده وفادار پادشاه لهستان، که در اسارت ایوان III بود و سپس در اسیر خود را با شکست او توسط ارتش مسکو تحت ORE دریافت کرد، انتقام گرفت. به اندازه کافی در ارتدوکس مسکو و خدمات وفادار کاتولیک پادشاه، او را به ارتفاعات ارتدوکس تداخل نکرد 2. او سخاوتمندانه کلیساها ارتدکس را ساخت و تزئین کرد، در همان زمان در کلیساهای مدرسه برای کودکان آغاز شد و بنابراین او شروع به آغاز آن کرد روشنگری روسیه

پسر Konstantin Konstantinovich یک Voivode کیف بود و یکی از مهمترین و تاثیر گذار ترین پانوف لهستان و لیتوانی بود تا در ادامه به تدریج، و علاوه بر این، در حوادث شگفت انگیز و غنی از دوره های لهستانی. او در سوء استفاده های نظامی، و نه اعمال دولت تفاوت نداشت؛ برعکس، از نامه های مدرن پادشاهان لهستان، ما در مورد او یاد می گیریم که او را در دفاع از وو افیل به ارمغان آورد، قلعه کیف را در یک وضعیت غم انگیز ترک کرد، بنابراین کیف می تواند ضروری است که از تاتارها افزایش یابد ؛ علاوه بر این، او فیلترها را پس از Strekv خود پرداخت نکرد. در جوانان خود، همانطور که می گویند، او خود را در تکالیف خود بیان کرد نه کاملا مطلوب: بنابراین، به هر حال، او به Dimitri Sangushka کمک کرد تا فرار از خواهرزاده خود را. برخی از ویژگی های طول عمر خود را در آن نشان می دهد به خوبی و ظرافت. او ثروت بزرگی داشت: علاوه بر املاک عمومی که به هشتاد شهر با چند هزار روستا به پایان رسید، او در اختیار چهار ستاره بزرگ چهار ستاره در جنوب غربی بود؛ درآمد به یک میلیون کرم کرم در سال گسترش یافت. Konstantin Konstantinovich با چنین اتمسفر، مبلغ زیادی را به یک جفت پرداخت می کند فقط برای این واقعیت که او مجبور بود دو بار در سال پشت صندلی خود در طول ناهار بماند؛ به خاطر خاصیت، او در دادگاه سود خود برگزار شد، که مهمانان را از این واقعیت شگفت زده کرد که او مقدار زیادی غذا را در صبحانه و ناهار بخورد. توانایی های شخصی بسیار شخصی از شاهزاده کنستانتین کنستانتینویچ، چقدر موقعیت درخشان خود را به او داد و آن را در زمان تمرکز فعالیت ذهنی در روسیه قرار داد. مانند ونل های زمان خود، و او خود را یک طرفدار لهستان، در معروف SEJM 1569 نشان داد که پیوستن ولاین و کیف Voivodeship برای پادشاهی لهستان برای زمان های ابدی امضا شده است، و مثال او موفقیت این پرونده را ارتقا داد. با این حال، به عنوان روسی، و با توجه به خود روسیه، او به نفوذ آموزش لهستان و استفاده از لهستانی، به عنوان نامه های خانواده اش نشان داده شد. با این حال، ماندن در ایمان پدرانش، Ostrog، با این حال، به سمت یهودیان، به آنها اجازه می دهد تا آنها را به اموال خود و به خصوص یکی از آنها، به نام Motovil: این به وضوح از نامه ها به Kourbsky او دیده می شود. اگزاول مسکو، غایب اشعه ماوراء بنفش برای این واقعیت است که Ostrog به او مقالات Motovil فرستاده شده و با Jesuits دوستانه است. "اوه حاکمیت من باران است،" Kurbsky به او نوشت، "چرا شما یک کتاب برای من نوشته شده توسط دشمن مسیح، دستیار ضد مسیح و بنده وفادار او؟" با آنها که دوست دارید، با آنها گزارش شده است، من از آنها گزارش می دهم، من از کمک می خواهم! .. من را از من بپذیرم، بندگان وفادار شما، مشاوره با آرامش: متوقف کردن دوستان با این اسلحه، شکست و شر. هیچ کس نمی تواند یک دوست پادشاه باشد، اگر دوستی را با دشمنان خود هدایت کند و به عنوان کفش های کتانی نگه دارد؛ به شدت دعا می کنید، آن را متوقف کنید، آن را متوقف کنید، مانند تاسف خود را در مورد تاسف، "بنابراین، این روسیه از حمل و نقل یسوعییت استفاده می شود. پس از آن، آن را قابل توجه بود که از نفوذ و پروتستانتیانا قابل توجه بود. در یکی از نامه های او به نوه هایش، او نامه های دختر، Radziwill او دستورالعمل را نوشت تا او به کلیسا برود، اما او به او توصیه کرد که به مجموعه ای از کالوینیست ها برود و پیروان قانون واقعی مسیح را به آنها دعوت کرد. شگفتی پروتستان با او اتفاق می افتد با این حال، به دلیل اینکه شاهزاده مشهور اقدامات مسیحی پروتستان ها را دید. Ostrog این واقعیت است که آنها مدارس و چاپخانه ها را داشتند که کشیشان آنها با احترام متمایز بودند و از کاهش درجه کلیسا در کلیسای روسیه، جهل کشیش ها، مادی ها مخالف بودند و آرک ها، بی تفاوتی به موجان به امور ایمان "قوانین و مقررات کلیسای ما"، او گفت، در تحقیر از زوجهایی؛ واحدهای ما نه تنها نمی توانند برای کلیسای خدا ایستادگی کنند، بلکه حتی به او می خندند؛ بدون معلم، هیچ واعظی از کلمات خدا؛ در همه جا به راحتی می شنوم کلام خدا، صعود مکرر؛ شما باید با پیامبر بگویید: چه کسی آب را به سر من و منبع اشک به چشم من می دهد! "

در چنین خلق و خوی از یک تابه نجیب، برخی از مردم روسیه از مزایای استفاده می کردند و از طریق موتور تولد تولد مذهبی و مذهبی در لهستان به میزان خود، از Ostrog به دست آمد. احتمالا، محکومیت ها و اعتراضات کوبی به چنین خلق و خوی افزایش یافت. Ostrog محترم Kurbsky؛ Ostrog او را به تماشای نوشته های مختلف فرستاد و به هر حال، کتاب شگفت انگیز Jesuit Skargi "در یک کلیسای متحد"، با هدف آماده سازی ULYA نوشته شده است. Kurbsky بازگشت به Ostrogo این کتاب با همان سرکش، و همچنین کار Motovil؛ از سوی دیگر، Kurbsky "گفتگو از جان زالیتوست درباره ایمان، امید و عشق را از زبان لاتین ترجمه کرد و او در پرنس استرودزسکی عصبانی شد، زمانی که دومی به کورسکی کسی گزارش داد که کورسکی آن" واروارار نا امن، خود را تصور کرد با یک سیج " تبعید مسکو، دیدار در پدر و مادر جدید خود، نفوذ یسوعی ها را تشدید کرد، با تمام نیروهای خود سعی کرد با آنها مخالفت کنند، به عنوان برابر سلطه زبان لهستانی. هنگامی که Ostrog، که کتاب مقدس Kurbsky را دوست داشت، توصیه به ترجمه آن به لهستانی برای توزیع بیشتر، پس از آن Kourbi این پیشنهاد را رد کرد: "اگر تعداد کمی از دانشمندان وجود نداشت، آنها نمی توانستند به معنای واقعی کلمه به معنای واقعی کلمه، ظرافت های دستوری دستمعی را تغییر دهند زبان اسلاوی خود "Barbaria لهستانی" خود را نه تنها با سخنرانی Slavyansky یا عالی، و آنها شیرین با لاتین نیست، آنها شیرین نیستند. " سپس بین پارس روسیه وارد سفارشی شد، به خاطر روشنگری، آموزش کودکان را به یسواسی ها تبدیل کرد. Kurbsky با ستایش پاسخ داد در همه چیز در مورد تمایل به آموزش علوم کودکان، اما هیچ proc را دیدند. از Jesuits. "در حال حاضر بسیاری از والدین (او شاهزاده خانم Glorietary را نوشت) زایمان شاهزاده، Shantehetsky و شهروندان صادقانه به فرزندان خود را به یادگیری علوم، اما Iesuita به آنها چیزی را آموزش نداد، اما تنها استفاده از جوانان خود، بازگشت از چمن زنی." قضاوت بر اساس نامه های Kurbsky به افراد مختلف، احتمالا لازم است باور کنید که این فراری مسکو تا به حال تاثیر قوی بر فعالیت های شاهزاده پرنسن در زمینه ایمان و احیای آموزش کتاب، از آنجا که او دائما در رابطه نزدیک بود.

میکروب های جنبش روانی و مذهبی در روسیه لهستان و لیتوانی در آغاز قرن XVI ظاهر شد. Polochanin Skorhanna کتاب مقدس را به روسی ترجمه کرد و آن را در پراگ چک، فراتر از عدم تایپوگرافی در روسیه چاپ کرد. در نیمی از قرن نوزدهم، پروتستانتیسم در لیتوانی به بیداری ادبی سخنرانی روسیه کمک کرد. در سال 1562، در Nesvizh یک تایپوگرافی بود، و معروف Symona در زمان خود، یک مرد از بورس تحصیلی بزرگ، کاتالیزار پروتستان چاپ شده در روسیه 3. کمی بعد، Hetman لیتوانی Grigory Alexandrovich Khokevich یک تایپوگرافی در املاک خود را تاسیس کرد؛ ایوان فدوروف و پیتر Mstislavs، که از مسکو گذشتند، آنجا وارد شدند. ایوان فدوروف و پیتر مستانیلاو: آنها در سال 1569، انجیل هوشمند، یک برگه بزرگ، چاپ کردند. این کار معروف Maxim Grek بود، پس از آن دوباره به شکل مشابه در مسکو چاپ شد. اما تایپوگرافی Khodkevich، همانطور که دیده می شود، تنها موقت Panskaya هوس. توسط مرگ گرگوری خدیکویچ، وارثان از نهادها حمایت نمی کردند. تایوگرافی ایوان فدروف به Lviv نقل مکان کرد، و سپس در Ostrog، و در اینجا یک تایپوگرافی تاسیس شد، که بنیاد جامع تر را با یک مورد ادبی و کتاب چاپی در جنوب RUS ذکر کرد. در سال 1580، کتاب مقدس اسلاوی برای اولین بار به ترتیب Ostrog چاپ شد. در مقدمه ای به کتاب مقدس در مقابل شاهزاده کنستانتین کنستانتینویچ استوروگوفسکی گفته شد که او به این مورد با موقعیت غم انگیز کلیسا، از همه جا در دشمنان تشویق شده و بدون رحمت گرگ های غیر قابل مشاهده، و هیچکس عذاب می شود قدرت مخالفت با آنها در فقدان سلاح های معنوی - کلمات خدا. در تمام کشورهای خانواده اسلاوی و زبان غواصی نمیتوانند لیست حقانی از عهد عتیق را پیدا کنند و در نهایت از طریق میانجی گریل گارارد، تنها از مسکو دریافت کردند. در عین حال، پرنس استروگوفسکی با رم، با جزایر مجمع الجزایر یونان (با Kandyski) ارتباط برقرار کرد، با کنفرانس قمری، صومعه یونانی، یونانی، بلغاری و صربستان به منظور دریافت لیست های کتاب مقدس هر دو آلنسکی و اسلاوی، و آرزوی مشاوره مردم، پیاده روی در کتاب مقدس را هدایت کرد. اولین کتاب مقدس چاپ شده توسط Ostrogo منتشر شده است عصر ادبیات روسیه و به طور کلی در تاریخ آموزش روسیه است. در پشت کتاب مقدس، تعدادی از نشریات را به عنوان کتاب های Liturgical و مقالات مختلف محتوای مذهبی دنبال کرد. کتاب یک مکان مهم بین آنها است: "در حقیقت یکپارچه و ارتدوکس ورا و کلیسای مقدس مقدس"، نوشته شده توسط کشیش به طور واضح و چاپ شده در سال 1588: این کتاب به عنوان یک رد از نوشته های Scargi، که در لهستان بیرون آمد، خدمت کرده است تقریبا تحت همان نام، و با هدف حفاظت از کلیسا در برابر نگرانی های ساخته شده توسط طرفداران کلیسای لاتین بود. مسائلی وجود دارد که ماهیت تفاوت در کلیساها را تشکیل می دهند: در مورد وضعیت روح سنت، در مورد قدرت پاپ، در مورد نمک زدایی، در مورد سلطه روحانی، در مورد شنبه پست. این کتاب در یک زمان اهمیت مهمی داشت، زیرا من با ماهیت این سوالاتی که باید توسط موضوع مسابقات زندگی داده شود، آشنا شدم؛ خوانندگان ارتدکس می توانند از این کتاب یاد بگیرند: چه چیزی و چگونگی مخالفت آنها باید علیه محکومیت های روحانیت غربی باشد که پس از آن به تبلیغات خود در مردم روسیه تبدیل شده است. چند کتاب از محتوای مذهبی نیز در یک خانه چاپ محبوب چاپ شده است: "پدرسالار ارمیا" و "گفتگو از پاتریارچ گنادی" (در سال 1583)، "اعتراف ظهور سنت روح" (1588). در سال 1594، کتاب واسیلی واسیلی "در Stern"، و در سال 1596 "Margita" از جان Zlatousty، منتشر شده در یک برگه بزرگ. Ostrog در یک زمان با چاپخانه در سال 1580، Ostrog در مدرسه سر خود تاسیس شد و علاوه بر این، چندین مدارس در اختیار آنها بود. ریکتور مدرسه اصلی اصلی، تیم عمومی موسسات آموزشی عالی در سرزمین روسیه، یک دانشمند یونانی کریل لوکاری بود، پس از آن توسط سان از قسطنطنیه پدرسالار دریافت کرد. علاوه بر شاهزاده، شاهزاده استروگزسکی تایپوگرافی را در صومعه Dermansky شروع کرد.

در عین حال، دیگر موتورهای مهم دیگر بیداری زندگی ذهنی در روسیه، ایجاد اخوان، مشارکت با اهداف اخلاقی و مذهبی بود، جایی که مردم بدون تمایز تشکیل شده بودند، اما قطعا متعلق به یک کلیسا تنها بود. چنین برادری شروع به بوجود آمدن از تقلید غربی کرد. اولین از این برادری در لهستان RUS، که اهمیت تاریخی به دست آورد، Lviv بود، بر اساس برکت پدرسالار Antioch Of Joacima، که در سال 1586 از قلمرو روسیه بازدید کرد. اهداف اصلی او تربیت یتیمان، شاهد فقرا، به نفع قربانیان بدبختی های مختلف، رستگاری زندانیان، دفن و یادبود مرده ها، کمک در طی بلایای عمومی، به طور کلی امور مزایای آن بود . اعضا جمع آوری های قطعی خود را داشتند و هر شش قلم را در یک دایره مشترک ساخته بودند. سپس، با اخوان، مدرسه، تایپوگرافی و بیمارستان به Gentians تبدیل شد. مدرسه آموزش داده شد، به جز کتاب مقدس، گرامر اسلاوی، همراه با بزرگ، و برای این منظور، گرامر الینو-اسلاوی تهیه شد و چاپ شد، که در آن قوانین هر دو زبان نسبتا ارائه شده بود. یادگیری خصوصی محدود شد: هر کس می تواند تنها فرزندان خود را آموزش دهد. با توجه به مدل برادری Lviv، اخوان تثلیث در ویلنا تاسیس شد، و سپس برادری و دیگر شهرها شروع به بر اساس. از آنها، Lviv یک سالخورده به ارمغان آورد. در حال حاضر یک چیز این است که مردم همه کلاس ها بین آنها به نام ایمان پدر، بهبود اخلاق و گسترش دایره مفاهیم، \u200b\u200bبه منظور افزایش روحیه مردم، همگام شدند. پدرسالار جاکیم، تأسیس اخوان المسلمین، او را به نظارت بر تحقق تعهدات معنوی، و همچنین تقدیر و عزیزان هر دو روحانیت و خدایان دستور داد؛ بنابراین، روحانیت وابسته به عروق های عمومی مردم سکولار است: کاملا مخالف دیدگاه روحانیت غربی بود که همیشه به خاطر افرادی که به عنوان معنوی تعلق ندارند، به طور کورکورانه از دستورالعمل های معنوی اطاعت می کردند و جرات نگرانی در مورد امور ایمان، در غیر این صورت به عنوان تحت هدایت معنوی، و جرأت محکوم به اعمال آنها نیست. اما بالاترین مقامات روحانی روسیه باید پایه و اساس برادری را نداشته باشند. Lviv Vladyka Gideon بلافاصله به خصومت نسبت به برادری Lviv وارد شد.

سیستم کلیسای ارتدوکس در روسیه، تحت عنوان لهستان، در وضعیت غم انگیز بود. مقامات عالی روحانی، به جای تشدید آداب و رسوم ارتدوکس، به جای تشدید آداب و رسوم ارتدوکس، به جای تشدید نردبان از صفوف مناویس، مکان های خود را از رتبه سکولار دریافت کردند و علاوه بر این، به لطف حمایت از قدرت، مکان های خود را دریافت کردند یا با رشوه دادن، قرار دادن قضات سلطنتی. اسقف ها و Archimandritis اداره کلیسا را \u200b\u200bبا تمام امتیازات دادگاه مدیریت می کند و مسلح از تابه های سکولار زمان خود را، با توجه به آداب و رسوم صاحبان سکولار، جداسازی های مسلحانه را برگزار کردند، در صورت نزاع با همسایگان، به خودی خود اجازه دادند خانه آنها زندگی خود را یک شیوه زندگی بود، به طور کامل نامناسب به بهداشت آنها بود. نمونه هایی وجود داشت که تابه های نجیب پادشاه از پادشاه پادشاه Episcopian و مکان های فعلی خواسته شد و بقایای خود را باقی می گذارند، به عنوان آنها بیان شده بودند. یکی از یادداشت های معاصر: "قوانین پدر پدر مجاز به اختصاص دادن به کشیش جوانتر از سی ساله در کشیش ها نیست، و گاهی اوقات گاهی اوقات پانزده ساله است. این نمی داند چگونه در انبارها بخواند، و او است فرستاده شده به موعظه کلام خدا؛ او خانه خود را اداره نکرد، و خانه اش را اداره نمی کرد و او دستور سفارش کلیسا بود. " Vladyk، Archimandrites، Igumen برادران، برادران، کودکان، که به اموال کلیسا توزیع شده بودند، برادران، برادرزاده بودند. زندگی لوکس از بالاترین مقامات ارشد منجر به آسیب افراد در املاک کلیسا شد. "شما"، "شما" Bishins روسیه از راهب Afonov خرد شده، "فقرا را در وسط گاو و اسب ها از فقرا دور، من اهدا قرض های نقدی، به عذاب، ترمیم کار، خون آنها مکیدن." روحانیت پایین تر در تحقیر شدید بود. صومعه های ضعیف معامله گران در مزرعه بودند، اربابان در آنها برای شکار خود در آنها قرار گرفتند و راهبان دستور دادند که سگ ها را شامل شود. کشیش های مقدس از خداوند رنج می برد و از مردم سکولار. ولادیکا آنها را به شدت تحت درمان قرار داد، مالیات را به نفع خود، با زندان و ضرب و شتم مجازات کرد. صاحب سکولار روستا چنین کاهن را در او تجویز کرد، که او خوشحال بود، و این کشیش از Chlop در ارتباط با صاحب عقب نشینی نشد. آقای او را تابستان فرستاد، کار خود را تعقیب کرد، فرزندان خود را به خدمت برد. کشیش روسی، "یادداشت های معاصر، - در تربیت او یک مرد کامل بود؛ نمی دانستید که چگونه خود را حفظ کنید؛ نه چه چیزی با او صحبت کرد. عنوان پروتستان به چنین تحقیر رسید مرد عادلانه شرمنده بود که به آن ملحق شود و دشوار بود بگوید: کجا کشیش بیشتر بود، در کلیسا یا Corcch. اغلب، عبادت به آنها در فرم مستی با ترفندهای گمراه کننده فرستاده شد، و کشیش، که عبادت را مرتکب شد، نمی دانست چه چیزی خواند، و او سعی نکرد. با این وضعیت روحانیت، واضح است که ساده ترین افراد زندگی باستانی خود را زندگی می کردند، دیدگاه ها و باورهای Pagan را حفظ کردند، جشن های پگان را در سراسر سفارشی پرادف فرستادند و کوچکترین ایده ماهیت مسیحیت را نداشتند ، و کلاس بالاتر شروع به شرمساری از متعلق به مذهب ارتدوکس کرد. کاتولیک ها با تمام نیروهای خود از این شرم نادرست حمایت کردند. Jesuit Skarga، مورد علاقه پادشاه Sigismund III، حتی بیش از زبان Liturgical کلیسای روسیه در چنین عباراتی خرد شده است: "این برای زبان چیست؟ این یک فلسفه نیست، نه الهیات، و نه منطق در آن؛ بر روی آن، حتی گرامر و لفاظی! کشیش های روسی قادر به توضیح آنچه که آنها در کلیسا می خوانند نمی توانند توضیح دهند و مجبور شوند از توضیحات دیگری در لهستان بپرسند. از این زبان یکی از جهل و خطا است. "

تحت شرایط پس از آن، کلیسای سقوط و مردم تقوا را بلند کنید و تنها امکان پذیر بود، تولد دوباره در روحانیت، بلکه در خارج از آن، در زندگی دنیوی نیست. برادری و مجبور به تبدیل شدن به ابزار اصلی این احیای شد. Patriarch Jeremiah، رانندگی از طریق RU های جنوب در سال 1589، حقوق برادری Lviv را تصویب کرد و حتی آنها را گسترش داد: او اخوان را از وابستگی پروردگار محلی و هر قدرت دیگر سکولار و معنوی آزاد کرد، اجازه نمی داد که ارتدوکس دیگری باشد مدرسه در Lviv، به خاطر او نظارت بر دادگاه Episcopian و، در شکایت اخوان المسلمین، ممنوعیت ممنوعیت لایو اسقف گیدون بلعان اعمال کرد. Balaban به اسقف کاتولیک رومی Lviv درخواست کرد و اولین بار از اسقف های روسی، تمایل به ارائه به پدر را اعلام کرد.

در طول اقامت خود در جنوب Rus، Patriarch Jeremiah Kiev Kiev Metropolitan Girl Onisifora را به بهانه ای که او پیش از دو بود، کاهش داد و به جای او به Mikhail Ragoza اختصاص داده شده، در حال حاضر، به عنوان دیده شده توسط Jesuits. پدرسالار در این مرد اشتباه گرفته شد. اما حتی بیشتر اشتباه، او اجازه داد که قدرت کامل به Metropolitan، منصوب شده (فرماندار) خود را (فرماندار) منصوب شده است، منصوب شد (فرماندار) خود را منصوب شد، من منصوب شده است.

روحانیت روسیه به شدت توسط پدرسالار ناراضی بود، زیرا او به این قدرت اخوان المسلمین را به این قدرت داد و روحانی را تحت نظارت Mijan قرار داد: علاوه بر این، در مورد شکست های مختلف روحانیت روسیه شکایت کرد: اطاعت از قدرت ترکیه، پدرسالار و پدرسالار و به طور کلی سنت یونان در چنین شرایطی بود. آنچه که آنها به اتهامات جمع آوری شده در سرزمین های ارتدوکس نیاز داشتند. "ما چنین گوسفندی داریم،" روحانی روسی صحبت می کنیم، که آنها فقط رسیدن و برش، و نه تغذیه ".

یک سال دیگر پس از خروج Jeremiah، Metropolitan سنده اسقف های ارتدوکس را در Brest جمع کرد. هر کس شروع به شکایت در مورد تنگی پدرسالار و روپتی در برادری، به ویژه در Lviv، که در دیپلم پدرسالار ارمیا، 1593، تحت رهبری مستقیم پدرسالار بود. "به عنوان، - گفت: اسقف ها، - برخی از نانوایی ها، معامله گران، سادیلر، اسب سواری، هیچ چیز برای فکر کردن در امور الهیات، حق بازسازی دادگاه توسط کلیسای مقامات و احکام مربوط به موارد مربوط به به کلیسای خدا! " هر کس به این واقعیت رسیده است که بهتر است اطاعت شود، به جای آنتانتینپل پدرسالار، پدر رومی.

در سال 1593، اسقف های ولادیمیر که درگذشت، درگذشت، آدام فیوتی، که قبلا یک سکولار پوسپین بود، تعیین شد که عنوان Brest Kashetel را پوشانده بود. او قبلا از ارتدوکس به کاتولیک گمراه شد، سپس وانمود کرد که به ارتدکسوس افزوده شود و قصد دارد خود را به کار اولی اختصاص دهد. او مردی از اخلاق بی عیب و نقص بود، به نظر می رسید خود را به نظر می رسید و اخوان المسلمین خود را در خود برتر. Ostrog احترام به او، علاوه بر این، داستان ها با Ostrog مفید بود. پادشاه، به او جای اسقف را به او داد، دقیقا به این واقعیت که داستانها می توانند نجیب قدرتمند روسیه را شکستند.

صحنه ها در مکاتبات به Ostrog پیوستند و نه سخنرانی سخنرانی خود در مورد UNIA، این موضوع را به این نتیجه رساند تا شاهزاده کنستانتین Ostrogsky با او صحبت کند. Ostrogo سوار تمام انواع وجوه به اصلاح نظم کلیسا، Ostrogo متوقف شد در ارتباط کلیسای شرقی با غرب. اما Ostrog می خواست به هیچ وجه چنین اتحادیه ای که تبلیغاتی رومی از دست رفته بود، نمی خواست. Ostrogovsky کلیسای ارتدوکس جهان را به رسمیت شناخت و نه ملی؛ Ostrozhsky ترکیبی مناسب از کلیساها را تنها در این مورد در نظر گرفت، زمانی که و در سایر کشورهای ارتدوکس به آن شروع می شود، و به همین دلیل به ولادیمیر اسقف برای رفتن به مسکو، و Lviv به Volokham برای جلسه در مورد اتصال کلیساها ارسال می شود. گونه های مورد نظر در نظر گرفته شده بود - پایه و اساس مدارس، تشکیل واعظان و به طور کلی انتشار آموزش های مذهبی. Ostrog نمی تواند قبل از انتخاب تمایلات طولانی مدت خود را به پروتستانتیسم پنهان کند؛ Ostrog متوجه شد، به هر حال، باید در کلیسای کلیسا، مقدسات، در مدیریت کلیسا، تغییر زیادی کرد، برای جدا کردن نحوه بیان او، داستان های انسانی. رویکردها به این موضوع پاسخ داد: "کلیسای شرقی به درستی مقدسات خود را به عهده می گیرد؛ نه به محکوم کردن، و نه هیچ چیز برای خواب وجود ندارد؛ من به مسکو نمی روم: من به مسکو نمی روم: شما تحت شلاق سقوط نخواهید کرد. بهتر از شما، مانند اولین فرد ایمان ما، با پادشاه خود تماس بگیرید. "

زمان لازم برای افزایش شستن را نداشته باشید، اربابان چندین بار تفسیر کردند و در سال 1595 به پیشنهاد پاپ و انتخاب در این پرونده سفیران در رم و لوتسک اسقف Kirill Terletsky انتخاب شدند. داستانها در مورد آن آگاه بودند و یادآور شدند که اشوتروژو اولین بار بود و در مورد این مطرح شد.

او نوشتار عصبانی شد، او نوشت که ولادیمیر اسقف گذشت و به جای اسناد خود و در روز 24 ژوئن نوشت (احتمالا چاپ شده) پیام به همه مردم ارتدوکس لهستان و لیتوانی، ایمان یونان را به عنوان تنها واقعی، آگاهانه ستایش کرد که فرماندهان اصلی در جهان ایمان ما، چوپانان خیالی: شهروندان شهری و اسقف ها، به گرگ ها تبدیل شده اند، از کلیسای شرقی عقب نشینی کردند، "به غربی متصل" و قصد داشتند از ایمان همه "مناطق محلی" را رد کنند و کشته شوند در خطر. "بسیاری"، Sostrozhsky بیان کرد، از شهرها از مناطق محلی از دولت اعلیحضرت پادشاه من، مطیع به کلیسای مقدس مقدس، من در نظر من یک فرد اولیه در ارتدکسسی، اگر چه من خودم را در نظر من بزرگ نیست، بلکه برابر است به دیگر داوران؛ به همین دلیل، ترس از اینکه قبل از خدا و شما گناه نکنیم، من به شما در مورد آنچه که احتمالا متوجه شدم، می خواهم که در عین حال با حمایت از طرفین ایستادگی کنم، به طوری که با کمک خدا و با تلاش های خود، کسانی که شبکه های خود را در شبکه های ما آماده کرده اند. اگر شش یا هفت خائن، شرم آور و شرم آور باشند، اگر شش یا هفت خائن، چوپانان خود را رد کنند، که از آنها تحویل داده می شود، ما را برای گاوهای کوتاه مدت قرار می دهد، جرات ما را از بین می برد حقیقت و ما را به یک گسترده تبدیل می کند؟ "

Ostrozhsky از پادشاه خواسته بود تا یک کلیسای جامع را باز کند که هیچ معنایی وجود نخواهد داشت، بلکه سکولار نیز وجود دارد. پادشاه، مراقبت از موفقیت یلاا، نامه ای را که از او حمایت می کند، نوشته بود، تمایل داشت که او را به جونیس بچرخاند و بیشتر نشان داد که کلیسای یونان تحت حکومت چنین پدرسالاری بود که او را به اراده می برد ماژومستان اشتباه با توجه به جغرافیایی نگاهی به کاتولیک رومی، پرونده های معنوی باید اموال برخی معنوی باشد، Sigismund نمی خواست به کنگره هنرهای سکولار برای امور ایمان اجازه دهد، که نه تنها از اشعه ماوراء بنفش، بلکه اسقف ها نیز خود را جعل می کند به Ostrog، درخواست پادشاه را در مورد یکسان اعلام کرد. پادشاه نوشت: "چنین کنگره فقط مراقبت خواهد کرد؛ مراقبت از نجات ما مسئولیت چوپان ما است، و ما باید بدون سوال، انجام آنچه که آنها وار است، به این دلیل که روح خداوند به ما داد رهبران در زندگی. " اما این نوع اعتقاد تنها توسط اشوتروژن آزار دهنده بود، زیرا این همه به این ترتیب، پانچارد او توهین شد، که او را الهام بخش او تمایل به اولین بین خود را.

پس از به دست آوردن مجوز پادشاه به کنگره و یا کلیسای جامع مردم سکولار در امور ایمان، Ostrog، با یکی از داوران خود، دعوت نامه ای را برای تثبیت به کلیسای جامع پروتستان فرستادند تا به طور مشترک به Pipizmu مقابله کنند. پرنس ارتدوکس در چنین عباراتی نوشت: "همه چیز، به رسمیت شناختن پدر، پسر و سنت روح، مردم یک ایمان. اگر مردم با احترام بیشتر به یکدیگر اعتماد داشته باشند، اگر مردم با احترام نگاه کنند، به عنوان قورباغه هایشان، آنها را به خدا سپردند وجدان آنها، فرقه های کمتر و معنا در جهان وجود خواهد داشت. ما باید با همه کسانی که تنها از ایمان لاتین متمایز می شوند و سرنوشت ما را همدردی کنیم: همه اعترافات مسیحی باید خود را علیه "تقویت کننده ها" دفاع کنند. عظمت سلطنتی او نمی خواهم فرض کنم به ما حمله کنم، زیرا ما خودمان می توانیم بیست و حداقل پانزده هزار مسلح را به نمایش بگذاریم و GG. Paters می تواند از طریق تعداد کسانی که Xendsee را به جای همسران نگه می دارد، از ما تجاوز کند. "

پادشاه با یک پیام معروف مواجه شد، و دستور داد تا انتقادات نامطلوب را برای بررسی بی احترامی در مورد ایمان که پادشاه را تایید می کند، بنویسد و مخصوصا برای اشاره به آشپزخانه.

تهدیدات در مورد این فرصت به نظر می رسد هزاران نفر از مردم مسلح معنی مهمی داشتند. در لهستان، روحیه زمان بشریت را تحت سلطه قرار داد. قوانین به طور ضعیفی عمل می کردند و به جای توسل به دفاع خود، افرادی که احساس قدرت خود را با رقبای خود ناپدید شدند. Nonal Pany سربازان مسلح را از گنتری نگه داشته است: طبیعت در املاک و تخت ها، چیزهای عادی بود. Pani حتی در امور کشورهای همسایه مداخله کرد. هر نوع هر نوع چکش ها، به اصطلاح "کوپلینگ خود سیمی"، و ناسازگاری های مختلف تولید می شد. در جنوب روسیه، قزاق ها در جنوب غربی، به ویژه کسانی که پس از پیاده روی موفق در کریمه و مولداوی توسعه یافتند، تشدید شدند. این با مردم روسیه از املاک پر شده بود: PANS های ارثی و Corona (به پانورامی به شکل starostev)، و از طریق چنین نفس از فراریان، که به قزاق ها در مخالفت با اراده پانوف، به دست آورد، به دست آورد خلق و خوی به پانام و shchetta. علاوه بر قزاق ها، در این رتبه به رسمیت شناخته شده و تحت برتری ارشد یا هیتمن برگزار می شود، از گروه های پیگرد قانونی تشکیل شده است، خودشان قزاق ها را تحت عنوان سرپرست رهبران ویژه نامیده اند؛ چنین شمع هایی، در یک مورد مناسب، به راحتی مجاور این قزاق ها و آماده بودند تا با آنها به ضرر صاحبان عمل کنند. در سال 1593، Cossack Hetman Kristof (کریستوفر) Kosinsky قیام را افزایش داد. قزاق ها به مالکیت حیاط حمله کردند، آنها آنها را نابود کردند، اسناد ملایم را نابود کردند. Kosinsky به دست آوردن شهرهای اوکراین و خود را توسط کیف، به لطف غفلت از Ostrog، سابق کیف Voivod: او، همانطور که ما گفتیم، مدتهاست، اما ناموفق بود، پادشاهان از این که قلعه کیف باقی می ماند در سهل انگاری باقی مانده است. کوزینسکی به املاک استرین حمله کرد و خواستار سوگند از مردم و از مردم به خود شد: کوزیسکی به وضوح بیان شده بود که قصد دارد روسیه را از لهستان بیرون بیاورد تا نظم اشرافی را در آن نابود کند و یک دستگاه قاتل را معرفی کند، که در آن وجود دارد هیچ تغییری در کلاس ها وجود ندارد، هر کس برابر خواهد بود و متعلق به همان زمین راست است. خطر لهستان را به کودتای سیاسی و اجتماعی تهدید کرد. پادشاه به فرماندار جنوب روسیه برزیلاوسکی، کیف و ولینسکی دعوت شد، به طوری که همه مردم شاتل در برابر دشمن، که خواستار سوگند خود هستند، سخت تر می شوند و حقوق پادشاه و دولت را تحمیل می کنند. Ostrozhsky مجموعه ای را که در املاک گسترده اش بود، جمع آوری کرد، به سرپرستی او از پسرش جانوشا دستور داد و به شورشی رفت. کوزینسکی شکست خورد، متعهد شد که خود را از کارفرمایان بر روی قزاق ها رد کند و از بدبختی آزاد شود، دوباره صعود قیام، اما تحت Cherkasy کشته شد. جانشین او در عزت Hetman انتخاب شد گرگوری لوبوا. پس از آن، علاوه بر قزاق هایی که تحت برتر از لابودا Hetman برگزار می شود، یکی دیگر از شبه نظامیان قزاق، یک ارشد، تحت برتر از Severin Nailivaki بود که برادر Damian یک کشیش در Ostrog بود. Nalyvayko Putal به نفع تنفر از استخر، به دلیل این واقعیت است که پان Kalinov-Sky در شهر Gusyatin به دست آورد Nalyvayak پدرش، مزرعه و میزبان خود را خیلی خواب بود که او از ضرب و شتم فوت کرد. Nalyvayko تصمیم به ادامه پرونده Kosnovsky در زمانی که اسقفان به دنبال به کلیسای روسیه پاپ و زمانی که Ostrogo در پیام خود را متقاعد کرد همه انسان ارتدکس را در پادشاهی پادشاهی لهستان متقاعد کرد تا با بز اسقف ها مقابله کند. Nalyvayko با Volyn شروع شد، و قیام او این بار چندین سایه مذهبی دریافت کرد. او به املاک اسقف ها و خدایان حمله کرد، به یلاا کمک کرد، لوتسک را به دست آورد، جایی که شرارت از قزاق ها به طرفداران و بندگان اسقف تریسکی درخواست کرد، به Belya Rus تبدیل شد، او Slutsk را تسلط داد، جایی که سلاح خیره شد، جایی که سلاح تماشا کرد Mogilev، که پس از آن توسط ساکنان خود سوخته بود، در کمربند Pinsk Terletsky دستگیر شد و اسناد برجسته ای را با امضاهای افراد معنوی و سکولار که موافقت کرده اند به اولی؛ Nalyvayiko املاک برادر Bishop Terletsky را سرقت کرد، و اجازه سفر اسقف را به رم بر روی او کرد. برخی از تابه های ارتدوکس Mirvoli Nailivaki از نفرت به Ulya اشغال شده. سوء ظن پرنس شتروشهکی به طرز مشکوک به نظر می رسید، از آنجا که او یک برادر ناخنواکی و برادرش، کشیش، دنیان، اسب هایی بود که متعلق به پانو بذر توسط نیلویکی بودند. Ostrog خود را در نامه های خود به فرزند خود را Radziwille نوشت: "آنها می گویند که من namivaika فرستاده شده است ... فقط اگر کسی، من بیشتر از این دزدان را پیش بینی کردم. من خودم را به خداوند به خداوند اختصاص می دهم! من امیدوارم که او را بی گناه اختصاص دهد ، و من را فراموش نخواهم کرد ". هیچ دلیلی وجود ندارد که اعتقاد داشته باشیم که در واقع استروگزسکی این قیام را حمایت می کند، به ویژه از آنجایی که در مقابل ظهور ناخن ناخن در زمین Volyn، Ostrog به پانوف در مورد بزرگراه هشدار داد، شکایت کرد که آنها املاک خود را خراب می کنند، به مشاوره ای توصیه می کنند Compulculation برای گرفتن بازیگران بیشتر و خاموش کردن آتش قبل از اینکه او موفق به گسترش آن.

در زمستان، 1595-1596، Nalyvayko به آرم Hesack Hetman پیوست، و قیام شروع به افزایش اندازه های تهدید کرد. پادشاه در برابر قزاق های Hetman Zholkevsky اخراج شد. جنگ با آنها به شدت به پایان رسید تا پایان ماه مه 1596: قزاق، شلوغ با نیروهای لهستانی، به سمت چپ به سمت چپ Dnieper نقل مکان کرد و در نزدیکی Luben محاصره شد: احزاب بین آنها افزایش یافت؛ Nalyvayko از Lobod از HetManity سرنگون کرد، او را کشت، او خود را Hetman تبدیل شد، و به نوبه خود سرنگونی، صادر شده توسط قطب ها و مرگ اعدام در ورشو.

هنگامی که، به این ترتیب، قطب ها در تامپر شورش روس ها مشغول به کار بودند، که در ماهیت مبارزه علیه اولی شرکت کردند، در رم پیامبران از روحانیت روسیه، ولادیمیر و اسقف های لوتسکی با افتخار احتمال پذیرفته شدند برای بوسه پا پاپ پاپ و در 2 دسامبر 1595 در مقابل روحانیت روسیه، اعترافات ایمان را طبق تدریس کاتولیک رومی خواند. در اوایل سال 1596، آنها به سرزمین خود بازگشتند. انتظار می رفت که آنها از برادری و از Ostrog مخالف باشند. اخوان المسلمین توسط "کتاب سیریل درباره ضد مسیح" نوشته شده توسط استفان سییزا چاپ شد. این کتاب علیه پاپیزام هدایت شد؛ نه کمتر به عنوان آنچه که پدر آنتی مسیحی است که در آن حفظ می شود، حفظ شده بود، و زمان اولی زمان پادشاهی ضد مسیحی است. این کتاب با حرص و طمع خوانده شده توسط روحانیت و شرکت صالح. پادشاه، شنیدن موفقیت او، بسیار عصبانی بود، دستور داد که کتاب را ممنوع کند، چنگ زدن و وارد شدن به زندان نویسنده و دو همدستانش. برادری Lviv، از طرف او، مخالفت با متعهد از اولی، به همین ترتیب اسقف خود را ترسید، که گیدئون تصمیم گرفت از اولی عقب نشینی کند و اعتراض کرد، که در آن اطمینان داد که اگر او با اسقف های دیگر امضا کند، او نمی داند چه چیزی او نمی دانست که پرونده چیست، زیرا من کاغذ سفید را امضا کردم، و در این مقاله، پس از امضای خود، نوشته شده بود که او نمی خواست.

Ostrog به پدرسالار شرقی اطلاع داد؛ به درخواست، Protosinkella (فرمانداران) منصوب شد: از کنستانطنپل Patriarch Nikifor، از اسکندریه - Kirill. پادشاه برای اسقف های روسی به منظور جمع آوری به کلیسای جامع در روز 6 اکتبر 1596 به تصویب رسید تا تصویب نهایی Ulya.

به پادشاه منصوب شده از زمان Ostrog آماده شده و کلیسای جامع او در Brest 4. این کلیسای جامع شامل دو پدرسالاری از Protosinkellov، دو منطقه شرقی، دو اسقف روسی، Gideon Lviv و Mikhail Koptensky، Metropolitan لوک صربستان، چند Archimandrite روسیه، Protopopov و دو صد که از سوستروزسکی با او دعوت کرد.

Protosinkell Nikifor بیش از این کلیسای ارتدوکس را برگزار کرد. با توجه به آداب و رسوم باستانی دادگاه کلیسا، او یک چالش سه ساله را به شهرداری کیف به کلیسای جامع برای بهانه ای فرستاد، اما متروپولیتن ظاهر نشد و اعلام کرد که او توسط کلیسای غربی با اسقف ها اطاعت می شود؛ سپس کلیسای جامع ارتدوکس از سان به عنوان متروپولیتن و اسقف ها محروم شد: ولادیمیر، لوتسکی، Polotsk (هرمان)، هولموسکی (دیونیسوس) و یون پینکی.

از سوی دیگر، روحانیت - که توسط Ulya پذیرفته شده بود، آن را قبول نکرد: آنها از اسقف های SANA Lviv و Peremyshlsky، Turmyshlsky، Archimandrite Pechersk Nikifora Tour محروم شدند و همه روحانیان روسی، که قبلا در کلیسای جامع ارتدکس بودند، محروم شدند. حکم به هر یک از آنها به صورت چنین فرم فرستاده شد: "چه کسی شما از لعنتی ایالات متحده، در سنا سابق در نظر گرفته خواهد شد، که خود را از پدر و پسر لعنت خواهد کرد، و پسر، و روح القدس!"

هر دو طرف به پادشاه تبدیل شدند. ارتدوکس به احکام موجود اشاره کرد، خواستار سپرده ای از عمق روحانی در سنا سابق خود، برای از بین بردن املاک کلیسا و به کسانی که به جای آنها انتخاب می شوند، انتخاب خواهند شد. پادشاه طرف Uniats را گرفت و دستور داد که دستگیری نیکفهور را دستگیر کند، که اولی پذیرفته شده به ویژه عصبانی بود. Ostrog او را به قید وثیقه برد. این پرونده تا سال 1597 به تعویق افتاد.

در این سال، به درخواست پادشاه، Ostrog خود را Nikifora آورد و دادگاه مجلس سنا را خیانت کرد. Nikifora سعی کرد متهم و در جاسوسی از ترک ها، و در Wichelock، و در رفتار بد. Hetman Zamoysky خود را متهم کرد. Nikifora غیرممکن بود که سرزنش شود، و لهستانی ها حق ندارند آن را به عنوان یک شرکت قضاوت کنند. او گفت: "هیستانتتین Ostrogovsky به سخنرانی پادشاه گفت:" شما اعلیحضرت، "شما حقوق ما را نقض می کنید، آزادی ما را بر عهده بگیرید، وجدان تجاوز به عنف، من نه تنها توهین را تحمل می کنم، بلکه می بینم که همه این ها به این نتیجه می رسند پادشاهی پادشاهی لهستان: پس از آن، حقوق رسم، آزادی قرعه کشی حصار نیست؛ شورش به زودی می آید؛ شاید، پس از آن شما در مورد چیز دیگری فکر می کنید عدالت، رحمت و حفاظت. بین آنها یک سوگند متقابل وجود داشت. عظمت خود را بسازید! من قبلا در سالهای قدیم هستم و امیدوارم به زودی این جهان را ترک کنم، و شما را به من توهین می کنم ایمان ارتدوکس! عظمت خود را دریافت می کنیم! ما این را به خوبی درک میکنیم در مورد سلامت خوب او و بهترین حفاظت از VA بشنوید از دولت و حقوق ما! "

این سخنرانی را عوض کرد، استروگزسکی از مجلس سنا بیرون آمد. پادشاه پسر را در قانون Ostrog، Kristofield Radziwill فرستاد تا یک پیرمرد هیجان زده شود. Radziville گفت: "پادشاه،" متاسفم، "متاسفم برای chagrin شما؛ nikifor رایگان خواهد بود." Ostrog عصبانی نمی خواست به بازگشت و گفت: "Nonhai Sobi و Nikifora Zyisat. شاهزاده به سمت چپ، ترک پروانه فقیر Protosinkella Nikifora در مورد خودکشی پادشاه. Nikifora نشسته Marienburg، جایی که او در زندان جان خود را از دست داد.

در سال 1599، Ostrozhsky با دیگر تابه ها و جنبه ای از ایمان روسیه، کنفدراسیون را با پروتستان برای حفاظت متقابل علیه خشونت کاتولیک برگزار کرد. اما این کنفدراسیون عواقب مهمی نداشت.

در عواقب آن، جنبش ادبیات بسیار مهم بود، پس از اولی تشدید شد. در تایپوگرافی Ostrog (در سال 1598) "رئیس برگ برگ" (پرواز) و ورق ها، یعنی پیام ها: از این، هشت ملاتی، پدرسالاری اسکندریه، که در آن ماهیت ارتدکس و مردم ارتدوکس تشویق شد، چاپ شد برای محافظت از دین خود. یکی از این پیام ها (سوم) مربوط به سوال تغییر تقویم، سوال، سپس ذهن بسیار اشغال شده است. چوپانان ارتدوکس این تغییر را دقیقا دوست نداشتند، زیرا این نوآوری بود: "اخبار شوهران شدید یک دوش قابل انعطاف، همان مرطوب از باد باد". به گفته چوپانان صادق، تغییر در Polelia به ارمغان می آورد تجزیه و شورش در کلیسا، کرامول ها، اختلاف، نزدیک شدن به جیگ؛ اما اگر این اتفاق نیفتاد، هنوز لازم نیست که "neotormism" را انجام ندهید، و بهتر است روزهای قدیمی را نگه دارید و از مردان پیر اطاعت کنید. (که یک مقدس نیست و نه یک سرگردان نیست، اما در موارد مختلفی وجود دارد که با بزرگتر باقی بماند). در عین حال اشاره شد که محاسبات که در آن تقویم جدید مستقر است، قدرت ندارد و بعد از آن سه صد سال، مجبور به "شگفت انگیز" خواهد شد و تغییرات جدیدی را اختراع می کند. نهم ورق های چاپ شده در این کتاب پیامی را که توسط Ostrog به مسیحیان ارتدوکس نوشته شده است، در ابتدای اولی (ما در مورد او در مورد او صحبت کردیم)، و دهم - پیام تضمین شده از راهبان Afonov. در یک سری از کتاب های چاپی، کتاب "apokrizis" (اد. در نتیجه سال 1597) 5 تحت نام مستعار فیلد، نوشته شده است، همانطور که آنها می گویند، کریستوفر ورونسکی، مرد، مانند Ostrog، به پروتستانتیسم اشاره کرد. به جای وابستگی دقیق به مقامات معنوی در ایمان، او یک مشارکت آزاد آزاد از مردم سکولار در امور کلیسا را \u200b\u200bموعظه کرد، دکترین اطاعت بی قید و شرط از کلیسای به نام قاضی و استدلال کرد که مردم سکولار می توانند، به صلاحدید، اطاعت نکنند روحانی و هدایت آنها. در سال 1598، Priest Vasili توسط Psalrty با یک Inevit منتشر شد، یکی دیگر از Psalrtyry با شخصیت، در سال 1605 و 1606 از نوشته های پدرسالاری Melti درباره UII، ترجمه شده توسط یهودیان Boretsky، و در سال 1607 کشیش Damian، برادر نالایکا ، "دارو را برای ایجاد هدف انسانی" منتشر کرد، جایی که پیام زلاتوست را به Feodoro گذاشت

دروغ و برخی از کلمات و اشعار، تا حدودی به زمان خود اقتباس شده است. Wielna نوشته های فوق العاده بود، نه تنها بلکه علمی، بلکه علمی، بلکه علمی، نشان دادن ظهور آموزش جوان بود؛ در سال 1596، گرامر زبان اسلاوی توسط اسلاوها، الفبای با یک فرهنگ لغت کوتاه، تفسیر نماز "پدر ما" و کاتچیزم منتشر شد، که پایه های ایمان ارتدوکس را تعیین کرد. سپس نوشته های روسی و مذهبی و سیاسی روسیه در مکان های دیگر چاپ شد.

بنابراین آغاز ادبیات جنوب روسیه و غربی روسیه بود که بعدها در نیم قرن XVII، به میزان زیادی توسعه یافت.

Ostrog خود، علیرغم دفاع که ارتدکسی در مورد یک ارسطو ارائه شده است که سیستم لهستان بیش از حد عزیز بود، به مراتب مخالف قاطع با خشونت قدرت، به دنبال صبر و شکیبایی آنها بود. بنابراین، در سال 1600، او به برادری Lviv نوشت: "من به شما یک فرمان ارسال می کنم، که در آخرین سییم، به درجه بالایی از قانون ملی مخالف و بسیاری از حقیقت مقدس، به شما کمک می کند شما صبور هستید و رحمت خدا را انتظار داشت، تا زمانی که خدا، به خوبی، قلب عظمت سلطنتی خود را از دست ندهد تا کسی را توهین کند و همه را با حقوق خود ترک کند. "

در این توصیه، ناتوانی در آینده اشرافی روسیه در حمایت از ایمان فریبنده بود.

با توجه به شکایت کیف و برتزلالا Voivod، پادشاه یک دادگاه را در میان یوناتا و ارتدوکس منصوب کرد.

سپس ragoz درگذشت: محل او در عنوان شهرستان کی کیف بیش از IPATIA. او را همراه با Terletsky به دادگاه، منصوب شده توسط پادشاه، او نشان داد که امور معنوی به یک حکم دادگاه سکولار، که، طبق قانون الهی، قوانین پادشاهی و حقوق مسیحی، به عنوان حکم دادگاه سکولار نیست فقط دادگاه معنوی. Uniates نشان داد همه انواع امتیازات که تا آن زمان وجود داشت، داده های کلیسای یونان، به عنوان اسناد، به طور انحصاری متعلق به در حال حاضر، در حال حاضر تنها کسانی هستند که توسط رهبر کلیسای خود را از کشیش رومی به رسمیت شناخته شده است. پادشاه، با شورای پانف رادیکال او، استدلال های خود را به طور عادلانه به رسمیت شناخت و دیپلم را معرفی کرد که در آن متروپولیتن و اسقف های جدید که تحت قهرمانی کلان شهر قرار دارد، حق استفاده از زمین خود را، مطابق با امتیازات قبلی، به دست آورد تقدیر ایمان یونان، برای مدیریت امیدهای کلیسا و ایجاد دادگاه معنوی. پادشاه کلیسای شرقی دیگری را در کشورهای مشترک المنافع به جز اینکه قبلا مرتبط با روم بود، به رسمیت نمی شناسد. همه ناامید های غیر ضروری در چشم او دیگر اعترافات از ایمان یونان نبودند، بلکه انرژی های تجدید پذیر از او بود. همان نگاه با پادشاه همه کاتولیک لهستان و لیتوانی تقسیم شده است.

Ostrozhsky از زندگی در فوریه 1608 فارغ التحصیل شد. پسر جانوس او، در طول عمر والدین، به کاتولیک رفت؛ یکی دیگر از پسرش، اسکندر، ارتدوکس باقی ماند، اما دخترش همه کاتولیک را پذیرفته بود، و یکی از آنها، که متعلق به Ostrog، آنا آلویهزی بود، با عدم تحمل متعصبانه به ایمان پیشانی هایش متمایز شد.

بالاترین کلاس در لهستان توانا بود، و البته، اگر نجیب زاده روسیه به طور جدی در ایمان باقی بماند و به شدت تصمیم گرفت که برای ایمان فریبنده تبدیل شود، هیچ بزی از پادشاه و یهودی توانستند آن را لغو کنند. اما بدبختی اشتباه این بود که این یک نجیب زاده روسی است، - این طبقه بالا روسیه، که بیش از حد سودآور بود، تحت حکومت لهستان بود، نمی توانست به سرکوب اخلاقی، که پس از آن به ایمان ارتدوکس و روسیه بود، مقاومت کرد. با تشویق با گنتهای لهستانی، با آموختن آداب و رسوم لهستان و لهستانی، با استفاده از تکنیک های زندگی، مردم روسیه نمیتوانند ایمان به پدران خود را حفظ کنند. در کنار کاتولیک، زرق و برق از روشنگری غرب به شدت قابل توجه بود. در لهستان، ایمان روسیه و مردم روسیه تحقیر آمیز بودند: همه چیز که با روس ها پاسخ داد، به نظر می رسید که جامعه لهستان به نظر می رسید یک ترمینال، بی ادب، وحشی، نادان، که باید شرمنده از تحصیل کرده و شخص ثالث صندوق های کاتولیک برای آموزش و پرورش بی نظیر بیش از ارتدکس بودند و به همین دلیل کودکان ارتدوکس پانف در کاتولیک ها تحصیل کردند. تحت پوشش معلمان خود که آنها را الهام بخش خود به کاتولیک، به جهان، که در آن، با تبلیغات غالب، در همه جا در مورد همان اولویت شنیده شد، پسران روسی ناگزیر متوجه شدند که نگاه به ایمان و مردم پدران خود را کدام یک معمولا به بومیان خود، کسانی که چیز دیگری را با اعتقادات کامل قرض می دهند، این است که این علامت شخص دیگری از آموزش و پرورش و احترام و احترام در محیط روزمره است که در آن آنها به آنها تماس می گیرند. فرزندان فرزندان ارتدوکس نجیب زایمان به کاتولیک تبدیل شدند، به دنبال بازگشت به قانون اخلاقی پیشانی خود، خود را در همان حالت یافت، که در آن اجداد خود را برای بسیاری از قرن ها در زمانی که ترک Paganism، مسیحیت را یاد گرفتند. برخی از دیگران یک ایمان جدید داشتند و از قدیمی شرمنده بودند. درست است، همانطور که همیشه در دوره های انتقالی اتفاق می افتد، و در دوران مالش نارسایی روسیه، در ادامه نیمی از ترک، و حتی چند نفر بیش از چند نفر دیگر از بالاترین کلاس روسیه باقی مانده است. در لهستانی روس، فردی که متعلق به مبدا بود و به عنوان بالاترین درجه، غیر قابل تصور شد، در غیر این صورت هر دو با دین کاتولیک رومی، لهستانی و با مفاهیم و احساسات لهستانی. از زمان این زمان، در روسیه، تمایل به بالا بردن کلیسای روسیه و ملیت روسیه - برای ایجاد یک آموزش روسیه، حداقل برای اولین بار، مذهب، اما این تمایل به بالاترین سطح زمین های روسیه متصل به لهستان دیر شد . این کلاس بالا نیازی به روسیه نداشت و به او با نفرت، خصمانه نگاه کرد. معلوم شد که Sania، Fictional برای اولین بار برای طعمه کلاس بالا روسیه، نیز برای او مفید نیست؛ پانایا بدون کاتولیک خالص او ساخته شد؛ این تنها وسیله ای برای از بین بردن بقیه مردم نشانه های ایمان ارتدوکس و ملیت روسیه در فرمانده بود. ژان تبدیل به یک ابزار ملی تر از اهداف مذهبی شده است. به اویلا بروید - به معنای معامله از قطب روسیه یا حداقل نیمی از آن بود. این جهت خود را از اولین بار ظاهر شد و به طور پیوسته در زمان های آینده به دنبال پایان دادن به پایان یلی بود. علیرغم این واقعیت که در ابتدای پدر، با توجه به تصمیمات اتحادیه فلورانس در قرن XV، مصمم بودن مراسم کلیسای شرقی را تصویب کرد، در حال حاضر در ابتدای قرن XVII، اتحادیه روحانی شروع به تغییر عبادت کرد ، آداب و رسوم های مختلف ذاتی در کلیسای غربی معرفی شده و در شرق یا به طور مثبت رد نشده است (به عنوان مثال، یک ناهار آرام، وزارت چند شام در همان روز در یک تخت، کاهش عبادت و غیره) . به پایان رسید بیشتر و بیشتر با کاتولیک، سانیا به یک کلیسای شرقی متوقف شد و چیزی میانجی بود و در عین حال مالکیت یک نفر ساده بود: در کشوری که مردم ساده به بردگی شدید، ایمان آوردند برای این افراد وجود داشت، نمی توانست از افتخار برابر با ایمان استفاده کند که خداوند آن را مطرح کرد؛ بنابراین، Sania در لهستان به پایین ترین، مشترک، غیر قابل قبول از بالاترین کلاس تبدیل شد: به عنوان ارتدکسسی، آن را به یک پالایش در افکار عمومی، با درمان، بیمار از پایین ترین، ارزشمند از تحقیر شدید شد: که وجود دارد وجود دارد ایمان نه تنها مانند یک گناه، بلکه ایمان، بر خلاف یا ناتوان بودن، در وحشی و چکرز خود، تبدیل به یک گام تا حدودی بالاتر از متقاعد کردن مذهبی و عمومی می شود، بیشتر به عنوان اعتراف مضطرب از بازنده های نفرت انگیز نبود، که وجود دارد بدون رستگاری در پشت تابوت.
1. روس ها از حافظه این جنگنده برای ملیت خود قدردانی می کنند؛ تا به حال، بدن او آن را در کوارهای کیف در تعدادی از کیف Pechersk.
2. او در سال 1533 70 ساله فوت کرد. بدن او در کلیسای اصلی لاورا کیف-پچرسک دفن شد، جایی که بنای یادبود سنگ مرمر او هنوز در طاقچه از دیوار شمالی حفظ شده بود با مجسمه ای از کار عالی که قهرمان خواب را نشان می داد.
3. پس از آن، این روز هفته به آریان گرایی نقل مکان کرد، Catechism Arian نوشت و در ترجمه لهستانی کتاب مقدس منتشر شد.
4. کلیسای جامع Brest در کتاب "ectezis" شرح داده شده توسط ارتدکس در لهستان در سال 1597 شرح داده شده است.
5. علیه "Apocrysis" در 1600 منتشر شد. Antirrisis، OP. پیتر آرکودا یونان یونانی.


صفحه تولید شده برای 0.07 ثانیه!

Ostrog Konstantin (Vasily) Konstantinovich

شخصیت سیاسی و فرهنگی اوکراین

متولد 1526 در G. Dubno (در حال حاضر Rivne Region). یک خانواده از اشعه، غنی و تاثیر گذار شاهد نوع اوکراین از XVI - آغاز قرن XVII وجود داشت. آموزش عالی دریافت کرد، همانطور که مطابق با مکاتبات و سخنرانی آن در مجلس سنا بود. باقی مانده تنها وارث پدر ثروتمند خود، مالکیت دارایی های بزرگی در منطقه Volyn، Kyiv، Podolia و Galicia، و همچنین در مجارستان و جمهوری چک دریافت کرد. از اواسط دهه 40 قرن XVI. در اسناد رسمی، Vasily Ostrogsky شروع به اشاره به نام پدر - کنستانتین.

شغلی سیاسی پرنس غواصی در سال 1550 آغاز شد، که از شاهزاده بزرگ لیتوانی استارتا ولادیمیر و مارشال ولن دریافت کرد. در سال 1559، او به یک فرماندار کیف تبدیل شد، که به طور قابل توجهی به تقویت نفوذ خود در زندگی سیاسی اوکراین کمک کرد. K. Ostrogsky یک سیاست استعماری پر انرژی در سرزمین های مرزی منطقه کیف و Bratslave، شهرستانها، قلعه ها و شهرک های جدید را تاسیس کرد. قدرت اقتصادی املاک و نفوذ سیاسی بزرگ شاهزاده به سرعت آن را "پادشاه بی رحمانه روسیه، که سیاست نسبتا مستقل در سرزمین های روسی انجام داد، انجام داد. در دهه 60 قرن XVI. او برای ورود مساوی روسیه به کامپوزیت انجام داد. K. Ostrozhsky یکی از رهبران اپوزیسیون بود، از ACE از سال 1569 حمایت نمی کرد در همان سال به یک سناتور تبدیل شد. در سال 1572. پس از مرگ پادشاه Sigismund II، II ادعا کرد تاج و تخت لهستان. در سال 1574. او یک محل سکونت از Dubno به Ostrog رنج می برد. - روابط شاهزاده اوتروگزسکی با قزاق ها عجیب بود. درک اهمیت استراتژیک مهم از هزینه های انتحاری Zaporizhzhya در برابر خطر ترکیه-تاتار، او سعی کرد از مشارکت با قزاق ها حمایت کند، آنها را به خدمات منتقل کرد. با این حال، در اوایل دهه 1990، خصمانه به شورش های قزاق، خصمانه بود، تهدید به مالکیت زمین های شاخه ای از نوع شاهزاده. در طول قیام قزاق، تحت رهبری K. Kosinsky (1591-1593)، ارتش K. Ostrogsky، به رغم تعدادی از شکست، در نبرد قاطع، تحت پنجم باعث شد شورشیان شکست خرد کردن. پس از آن، او به شدت مخالفت با شورش S. Nalyvayko (1549-1596).

در سال 1598. پس از مرگ تزار فودور ایوانویچ، K. Ostrogsky به عنوان یک مهاجم به تخت سلطنت مسکو عمل کرد.

K. Ostrogsky مراقبت از ارتدکس اوکراین. در زمان سلطنت من، Ostrog، یکی از دو مراکز اداری عاملی در شرق ولین، به مرکز معنویت ارتدوکس تبدیل می شود. با توجه به سوال فعلی انجمن کاتولیک ها و ارتدوکس، شاهزاده اول از او حمایت کرد. او ترجیح داد این روند را تحت کنترل کامل نگه دارد. بنابراین، زمانی که در سال های 1594-1596. بخشی از روحانیت تلاش کرد تا یک فرقه کلیسا را \u200b\u200bبه پایان برساند، دور زدن شاهزاده، آن را یک حریف تعیین کننده، به شدت محکوم به تصمیم کلیسای جامع برتر را محکوم کرد.

در طول سلطنت K. Ostrogsky، فرهنگ و آموزش روسیه افزایش یافت. یک دایره (آکادمی) دانشمندان اسلاوی و یونانی، عالم افسانه ها، متخصصان و متکلمان، که شامل Gerasim، Vasily Surozhsky، کریستوفر فیلد (مارتین زرهی)، امانوئل آشیل، لوکا صربستان، Kirill Lukaris (آینده اسکندریه و قسطنطنیه (آینده پدرسالار)، نیکفر Parashez-Cantacusen، و غیره با کمک شاهزاده در Ostrog، یک کتابخانه بزرگ جمع آوری شد. 1575 او به سازمان چاپ خانه در محل اقامت شاهزاده ایوان فدوروف دعوت کرد. با تشکر از خانه چاپ محبوب، نور بیش از 20 نشریه وجود داشت، از جمله اولین متن کامل کتاب مقدس در اسلاویک (1.580). حدود 1578 در آکادمی شروع به اجرای یک مدرسه محبوب کرد، جایی که، به جز تعدادی از رشته های سنتی و بشردوستانه، گرامر لاتین، یونانی و کلیسای اسلوونونیک، به طور موازی به طور موازی به موازات آموزش داده شد. پس از آن، تجربه و برنامه آن توسط Lviv، Lutsk و دیگر مدارس برادرانه قرض گرفته شد.

K. Ostrozhsky مدارس را در Turist (+1572) و ولادیمیر والنسکی تاسیس کرد (هزار و پنجصد و هفتاد و هفتاد). در Ostrog، مدرسه آواز کلیسای، تحت کلیسای قلعه Epiphany تشکیل شد که وضعیت کلیسای جامع را داشت و یکی از کلیساهای ارتدوکس آن زمان بود، سنت آیکونوگرافی خود را به وجود آورد. آیکون های متعددی که در آن زمان نوشته شده اند، به عنوان شاهکارهای آیکونوگرافی ارتدوکس در نظر گرفته می شوند.

به تدریج شاهزاده از زندگی سیاسی و فرهنگی کشور دور رفت. سال گذشته او در قلعه دوبنا زندگی کرد.

او در سال 1608 درگذشت و در کلیسای کلیسای Epiphany در Ostrog دفن شد.

بیوگرافی کوتاه بیوگرافی Konstantin Ostrog و حقایق جالب از زندگی شاهزاده، غنی غنی، فرماندار کیف، فرهنگی و سیاستمدار که در این مقاله مشخص شده است.

بیوگرافی کوتاه بی نظیر Konstantin Ostrog

Vasily Konstantin Ostrozhsky در تاریخ 2 فوریه 1526 در شهر تورهای به خانواده از Hetman بزرگ لیتوانی متولد شد. کنستانتین Ostrozhsky تنها وارث پدرش بود و یک املاک بزرگ با زمین در کیف، Volyn، Galicia و Podolia به ارث برده بود، و همچنین زمین در جمهوری چک و مجارستان. با توجه به موقعیت بالایی در جامعه، او یک آموزش عالی دریافت کرد.

در سال 1550، از شاهزاده لیتوانی ولادیمیر استارتا و ولن مارشال از شاهزاده لیتوانی. در همان سال، Ostrogsky با دختر Yana Tarnowsky ازدواج کرد (آینده Corona Hetman)، صوفیه.

در سال 1559، شاهزاده یک فرماندار کیف می شود. او توجه زیادی به دفاع از سرزمین های خود را از حملات تاتار افزایش داد - او ارتش 20،000 را در هزینه خود نگه داشت و با موفقیت از حملات دشمنان جلوگیری کرد. Prince Konstantin Ostrozhsky معروف به عنوان یک فرمانده در جنگ با دشمنان، به خصوص خود را در نبرد تحت Orsha 1514 متمایز شد.
واقعیت این است که در سال 1512، شاهزاده مسکووی واسیلی III جنگ دیگری را علیه سرپرست بزرگ لیتوانیایی، ژامایسکی و روسی آغاز می کند. Vasily می خواست به اموال خود از سرزمین های غربی لیتوانی، Polesie، بلاروس، Podolia، قلمرو زمین های مرکزی اوکراین و منطقه Smolensk. او اقدامات استراتژیک عاقلانه را از سوی پادشاه مسکو شکست داد و جبهه شرقی را بیش از 40 سال از جهان فراهم کرد.

او همچنین یک سیاست پر استعماری پر استعماری را در سرزمین های همسایه ای از منطقه شطرنتشیین و کیف انجام داد، شهرک های جدید، شهرها و قلعه ها را تاسیس کرد. او غیر رسمی به نام "پادشاه غیر محافظت شده از روسیه" نامیده شد.
در میان مهم ترین دستاوردهای او پایه و اساس مدارس در ولادیمیر والن و ترنر، آکادمی Ostrog است. با تشکر از ارتقاء Ostrodsky، یک کتابخانه بزرگ از ادبیات الهیات اروپای غربی و یونانی، لغت نامه ها، چاپ مجدد از آثار عتیقه، گرامر و کیهانی جمع آوری شد. در سال 1575، Konstantin Ostrozhsky تایپوگرافی را سازماندهی می کند و چاپگر معروف را دعوت می کند.
پرنس را فراموش نکنید و در مورد ارتدکس اوکراینی، صحبت کردن علیه ارتدوکس و کاتولیک ها و تصمیمات کلیسای جامع برتر را محکوم کرد.

در پایان عمر خود، کنستانتین Ostrogsky بزرگترین زمیندار کشورهای مشترک المنافع پس از پادشاه بود. او 2760 روستا و 80 شهر را تشکیل داد. در ابتکار او، بسیاری از شهرها قانون Magdeburg را دریافت کردند. او در قلعه دوبل مستقر شد. Grand Duke Konstantin Ostogsky در 24 فوریه 1608 در Ostrog فوت کرد.

Ostrog حقایق جالب

او یکی از نخستین شاهزادگان بود که منعکس کننده تهدید از مسکو برای اوکراین بود، شکست نیروهای واسیلی سوم، شاهزاده مسکو.

موقعیت فرماندار کیف او تا 49 سال برگزار شد.

پرنس اولین دو خانه چاپ را در اوکراین تاسیس کرد - در درمانی و Ostrog. دعوت شده ایوان فدوروویچ کتاب مقدس Ostrog را ایجاد کرد، که در آن روسای جمهور اکنون سوگند یاد می شود، وارد دفتر می شوند.

سود شاهزاده 10 میلیون طلا در سال بود - در آن زمان مقدار زیادی بود. او ثروتمندترین سخنرانی کنفرانس و همه اروپا بود.

با 63، جنگ های Ostrog تنها در 2 جنگ شکست خوردند.

از ژانویه سال 1553 با صوفیه Tarnowskaya ازدواج کرد. زن و شوهر دارای 5 کودک - پسران کنستانتین، Janusch، اسکندر و دختر Ekaterina Anna، الیزابت.


پرنس کنستانتین ایوانویچ Ostogovsky، یک دولتمرد برجسته از Grand Duchy از لیتوانیایی و روسی، یکی از فرماندهان استعداد زمان خود، حسادت از ارتدوکسی در لیتوانی و روسیه غربی.

مسیر زندگی پرنس پروستات در مقاله توسط سرگئی Makhun روزنامه نگار شرح داده شده است، منتشر شده است روزنامه اوکراینی "روز"، شماره 206 برای نوامبر 14، 2003. اصلی

دشوار است که نقش غواصی و نوع شکوهمند از پرنسس از غارتگران در تاریخ و فرهنگ اوکراین، و به طور کلی شرق اروپا، دشوار است.

شهر واقع در مرکز بزرگ Volyn بزرگ (مدرن Volyn، Rivne، Zhytomyr Region، Khmelnitchins شمالی، Berestaineeshin، Plump)، اولین بار در 1100 در لیست iPatiev ذکر شده است، زمانی که او توسط Davia David Igorevich به جای ولادیمیر Volynsky داده شد. این تصمیم کنگره حیاتی شاهزادگان کیف های کیف، که در آن ولادیمیر مونومخ اصرار داشت، مجازات برای خیره شدن شاهزاده Terebovlyan Prince Vasilka بود.

پس از تهاجم مغول تاتار، Ostrog هنوز در خرابه ها باقی مانده است، در حالی که در سال 1325، شاهزاده لیتوانی، شاهزاده Gedimine این شهر را به پسر Lubart نمی داد. در سال 1341 ما اولین اشاره به Prince Ostrove - Danile را پیدا کردیم. پسرش فدور، Starost Lutsky، در سال 1386 تایید حقوق خود را از حقوق خود را به Ostrog (و همچنین پادشاه و Seashan) از دست Yagaila - پادشاه لهستان و بزرگ دوک لیتوانی دریافت کرد. پانتئون شاهزادگان و شاهزاده خانم، و همچنین لیستی از روشنگر، دانشمندان، چاپگرها، رهبران کلیسا و فرمانده، که در شهر زندگی می کردند، شگفت انگیز است.

این شاهزاده است فدور دانیلوویچ- شرکت کننده نبرد Grunwald و جنگ های Gusitsky، رتبه بندی در برابر مقدسین در پایان قرن XVI به نام Feodosius؛ شاهزاده Ostrog Vasily-Konstantin، مدافع رسمی ارتدکس، فرمانده و بنیانگذار (در سال 1576) اولین موسسه آموزش عالی در اوکراین - آکادمی Ostrog؛ Pockey Ostrozhskaya، دخترش برادرش ایلیا، بنیانگذار آکادمی، که به طور رسمی در آزمایش (عهد) ثبت شده است، در سال 1579 در ترکیه تهیه شده است؛ قیمت ایوان فدوروویچ (فدوروف)، پدر و پسر - Gerasim و RettSk- نویسندگان متولد کننده، مترجمان، متخصصین، فیلسوفان (M. Forersky - خالق گرامر شرق اسلاوی؛ الفبای مدرن اوکراینی ها، روس ها، بلاروس، مقدونی ها، صرب ها و بلغاری ها بر اساس کتاب درسی "Grammar Slavyanskaya" هستند) ایوان Vishensky- نویسنده و قطب نما؛ کار Boreletsky- روشنگری، کلیسا و شخصیت سیاسی؛ Damian Nalyvayko - یک دشمن غیر قابل انکار از اولی، مدافع ارتدوکس و برادر بومی Severina Nalyvayko.

سربازان مشهور Hetman Zaporizhzhya در Ostrog مورد مطالعه قرار گرفتند پیتر Konashevich - Sagaidachnaya... چندین نفر در سایه پسر - Vasily-Konstantin یک شخصیت برجسته از Prince Konstantin Ivanovich Ostrog (1460-1530) باقی مانده است. در همین حال، تنها لیستی از عناوین ثروتمندترین غنی از بزرگداشت بزرگ از لیتوانیایی و تاج لهستانی، قابل توجه است: Hetman بزرگ لیتوانیایی (1497-1500، 1507-1530)، خیابان Brartslavsky، Zvenigorodsky و Vinnitsi (1497)، زمین مارشال از ولین و شهر قدیمی Lutsky (1499)، Kasheteln Vilensky (1513) و تروتسکی (1522).

فراموش نکنید که Ostrog در XVI - در نیمه اول قرن های XVII یکی از بزرگترین شهرهای اوکراین بود، به غیر از کیف، Lviv و Lutsk. و این کنستانتین ایوانویچ Ostogovsky بود در ریشه های قدرت جنس ایستاده بود. همانطور که میخائیل Maksimovich ثابت کرد، که "پوکر" از صومعه کیف-پچرسک را مطالعه کرد، شاهزادگان استروشهسکی شاخه ای از شاهزادگان سرزمین های ترکیه بود که به طور مستقیم نسل های Rurik بود.

با توجه به محقق V. Ulyanovsky، اموال ارائه شده، امتیازات و خرید زمین از شاهزاده ارائه شده است: 91 شهر، شهر، شهر و روستا. در میان آنها - Dorogobuzh، Gorodets، Zdolbunov، Krasilov، Lutsk، Ostrog، Polonny، Rivne، Svityaz، تور، تعجب ... کنستانتین ایوانویچ از پادشاه به هدیه از حیاط و خانه ها در ویلنا، مینسک، لوتسک دریافت کرد؛ موضوعات شاهزاده حق داشتند که از وظایف، وظایف بازرگانان که به نمایشگاه لوتسک رفتند (1518) را به عهده داشتند.

بنابراین، شاهزاده یکی از تاثیر گذار ترین بزرگنمایی بزرگ دی لیتوانی است. و اگر چه بسیاری از Velmazbi در حال حاضر در زمان خود را از ارتدکسی به کاتولیک نقل مکان کرد، قدرت کنستانتین ایوانویچ غیر قابل انکار بود. و این اقتدار نه تنها بر ثروت بی نظیر، بلکه هماهنگی در دفاع از حقوق جوامع ارتدوکس بود و آنها را با حمایت الگو ارائه داد. بنابراین، به عنوان مثال، تنها در سال 1507، شاهزاده یک انجیل دست نوشته ای را به صومعه ترین تثلیتی درمانی، کلیسای در روستای Smolevichi ارائه داد، کلیسای هیزل (کمک مالی) به او، به ساخت صومعه Zhidichinsky دست یافت. از 1491 تا 1530، یک کلیسای اپیفانی پنج بالدار سنگی در Ostrog، و همچنین صومعه تثلیث ساخته شد. پرنس به طور مداوم به کلیساهای مختلف از اوکراین، لیتوانی و ظروف بلاروس، صلیب، صعود، آیکون ها منتقل شد، بنابراین جای تعجب نیست که کنستانتین ایوانویچ Ostrogsky در حرم اصلی ارتدکسی شرق اسلاوی شرقی دفن شد - کلیسای جامع از صومعه کیف Pechersk دفن شد. پدربزرگ بزرگ او دفن شد - پرنس فدور (Feodosia) Danilovich و نزدیکترین بستگان همسر دوم - الکساندرا Semenovna Alselkovich-Slutskaya. پدرش بود - Semyon Olekolkovich در سال 1470 او این کلیسای جامع را پس از حمله به قوس نبرد بازسازی کرد.

از ازدواج با الکساندرا، کنستانتین ایوانویچ دختر صوفیه بود (در جوانان مرحوم) و پسر واسیلی کنستانتین (1528-1608)، که بیشترین تاری و مدافع ارتدوکس را در تاریخ مشترک المنافع در نظر گرفت. از اولین همسر - تاتیانا (آنا) Semenovna Golzhanskaya (در سال 1522 فوت کرد)، شاهزاده پسر ایلیا (1510-1539) بود.

و در عین حال معروف ترین کنستانتین ایوانویچ Ostrogsky به عنوان یک فرمانده برجسته. بنابراین در Epitaph A. Kalofoy، ما بزرگ بزرگ Hetman لیتوانی را پیدا خواهیم کرد "Scipion روسیه"، و پاپ لاغر در لهستان Pisoney نوشت: "شاهزاده کنستانتین می تواند بهترین جنگ سالار زمان ما نامگذاری شود، او 33 بار برنده در میدان جنگ شد ... در نبرد، او در Harrost Romulu پایین تر نیست" (نامه تاریخ 1514) .

علامت برجسته لهستانی از قرن XVI Matsu Streykovsky (ما فراموش نخواهیم کرد که K. I. Orthodoxky - ارتدکس) به نام Hetman "دوم Annibal، Pyrrom و Scipio از حافظه های روسی و لیتوانی ... و فعالیت های فوق العاده روشن". با این حال، علاوه بر مهم و حتی سرنوشت ساز برای تاریخ پیروزی (در مورد آنها در زیر)، شاهزاده دو بار شکست خورده شکست خورده بود. و اگر، پس از شکست تحت Sokal از Tatars کریمه در سال 1519، کنستانتین ایوانویچ به سرعت وضعیت موجود را بازسازی کرد و در زمستان 1527 رئیس گروه گوناگون در کیف، پس از آن شکست 1500 در رودخانه من از نیروهای مسکو رانندگی کردم به پیامدهای غم انگیز برای او. در میان نبرد، نیروی آمبولانس مسکو به سمت چپ و عقب نیروهای لیتوانی برخوردار بود - تقریبا هشت هزار نفر از رزمندگان او جان خود را از دست دادند، و تمام فرمانداران همراه با شاهزاده دستگیر شدند.

هفت سال کنستانتین ایوانویچ در Vologda و Moscow گذشت. در ابتدا او در آسمان نگهداری شد، اما به زودی جان سوم، اسیر را عفو کرد و به زمین و دو شهر شکایت کرد. کنستانتین ایوانویچ دو بار سعی کرد از اسارت فرار کند تنها تلاش دوم در پاییز سال 1507 موفق شد. بلافاصله شاهزاده خود و دولت Hetman را باز کرد. در زمان جنگ با Muscovy Getman در واقع Grand Duke لیتوانیایی را با قدرت های گسترده تر جایگزین کرد. کمپین 1507-1508 این برنده را تعریف نکرده است.

پس از امضای "دنیای ابدی" با مسکو، لیتوانی و لهستان توجه خود را به جنوب تغییر می دهند. در سال 1508، تحت Slutsk و در سال 1512، شاهزاده Tatars کریمه تحت Cherryman و در محل را شکست داد. پیروزی دوم به ویژه قابل توجه بود: با توجه به تعداد زیادی از زندانیان، جنگجویان خود را با تعداد زیادی از زندانیان به ثمر رساندند و 10 هزار تاتارها را دستگیر کردند، که شاهزاده در نزدیکی شاهزاده برای اجرای توابع امنیتی (حتی سرشماری 1895 " در شهرستان و شهرستان 470 مسلمان و یک مسجد بود).

قطعه تصویری از یک هنرمند ناشناخته قرن شانزدهم "نبرد تحت ORS".

شاهزاده Taki منتظر رضایت در شرق بود و پس از پیروزی درخشان بر ارتش مسکو تحت Orst از 8 سپتامبر 1514، یک شهرت با صدای بلند اروپایی را به دست آورد. در آن زمان، Sigismund من قبلا دو پادشاه را خدمت کرده بودم - بزرگ دوک لیتوانیایی و پادشاه لهستان. او چنین نظم داد: "ABI Hetmans در همه اطاعت Billi، Bo Bosmo єmu بدیهی است، و і іmo. ارتش، که توسط کنستانتین ایوانویچ رهبری شد، شامل شبه نظامیان فئودالی لیتوانی بود ("شهرستان هورژوی" از سرزمین های اوکراینی، لیتوانیایی و بلاروس)، شبه نظامیان نجیب زاده لهستانی، مزدوران از لیوونیا، آلمان و مجارستان و معروف لهستانی Gusarov تنها هستند حدود 30 هزار نفر. آنها 80 هزار مسکو مخالف بودند. در وسط فرمان آنها هیچ وحدتی وجود نداشت، اما از پیروزی پیروزی پیروزی، که به طرز ماهرانه ای توسط نیروهای مختلف رهبری می شود، از بین نمی برد. بنابراین، سواره نظام لیتوانی با پرواز مسکو در اسلحه ها، و بطری چپ آنها در برابر باتلاق فشار داده شد و به طور کامل خرد شده بود. رودخانه گزنه توسط بدن های مسکو پر شده بود. ارتش دشمن شروع به عقب نشینی کرد. تلفات شکست خورده، در آن زمان، وحشتناک - 30 هزار سرباز، 380 فرماندار و نجیب گرفته شد.

نبرد تحت Orsha در تقریبا یک قرن، وضعیت موجود را در مرزهای دولت مسکو و لیتوانی (از 1569 - معمولا سخنرانی ها) تعیین کرد. و قهرمان او دو بار تحت سر سربازان بود قوس پیروز - در ورشو و ویلنا. اقتدار شاهزاده کنستانتین ایوانویچ Ostogovsky بسیار عالی بود که شدید ترین امور مربوط به دادگاه بین بزرگنمایی و کرکره توسط پادشاه و سیمان به طور انحصاری به او مورد اعتماد بود. حتی پیزونی کاردینال فوق، او را تنها یک معایب را به رسمیت شناخت - که او "شیطانی" است. زندگی و فعالیت شاهزاده کنستانتین ایوانویچ Ostogovsky (بر خلاف پسرش - Vasily-Konstantin) بیش از حد به صورت سطحی مورد مطالعه قرار گرفته است، اگر چه تعداد کمی از منابع وجود دارد. پرتره جامع این سیاست برجسته، فرمانده و دولت فرهنگ ارتدوکس، متاسفانه، ایجاد نشد.


برنده جایزه نوبل در ادبیات

    ماهی مردم بلاروس

  • Bulak-Balakhovich Stanislav
    فرمانده ارتش مردم بلاروس
  • Vasilkovsky اولگ.
    رئیس ماموریت BNR در بالتیک
  • نابغه لاریس
    "پرنده بدون یک لانه" - شاعر، بایگانی نگهبان BNR
  • مطالعه Sucsosky Claudius
    طرح پرچم ملی
  • Kondratovic Cyprian
    وزیر دفاع BNR.
  • آخرین واکلاو
    نخست وزیر BNR، Academician BCSR
  • Lutskevich آنتون
    Starshina Rada Mіn_Star BNR
  • لوتسکویچ ایوان
    بلبرینگ
  • lyosik yazp
    رئیس Rada BNR، آکادمیک آکادمی علوم BCSR
  • رومی
    ELATT EMPIRE و نخست وزیر BNR
  • bogdanovich maxim
    یکی و سازندگان مدرن زبان ادبی، نویسنده شعله "پیگیری"
  • روزهای هفته Symon
    انسان گرایان، روشنگر، یونانی، اصلاح طلب کلیسا
    • شاهزاده های بزرگ لیتوانیایی

    • Mindovg (1248-1263)
      پادشاه پروس و لیتوینوف
    • Voycelk (1264-1267)
      پسر Mindovga، که به Nallasan و Demoltv ملحق شد
    • شور (1267-1269)
      نشستن Mindovga و پسر پادشاه روس
    • ویتن (1295 - 1316)
      "من تعجب کت سلاح و کل شاهزاده لیتوانیایی: Ryzer Zumberg در اسب شمشیر است"
    • Gedimine (1316-1341)
      در شاهزاده، یونایتد توسط لیتوانی و Polotsk
    • Olgerd (1345-1377)
      در شاهزاده، که تمام سرزمین های بلاروس را در یک کشور جمع کرد
    • Yagaylo (1377-1381)
      در شاهزاده لیتوانیایی و پادشاه لهستان. krevskaya ulya
    • (1381-1382)
      "سوگند جهست" و اولین اشاره به استاپل خوراکی
    • Vitovt (1392-1430)
      و آغاز "قرن طلایی" شامل
    • Svidrigaylo (1430-1432)
      شاهزاده شورش با لهستان پاره شد
    • Heinrich Valua (1575-1586)
      اولین پادشاه منتخب و در شاهزاده
    • استفان BATORIUS (1575-1586)
      آزادیخواهان Polotsk از ایوان وحشتناک و حامی یهودیان
    • Zhigmont III گلدان (1587-1632)
      پادشاه سوئدی، آماده، فروشندگان
    • استانیسلاو II اوت (1764-1795)
      آخرین پادشاه و در شاهزاده
    • jagiellons
      نه پادشاهان اسلاوی
  • viozylovichi
    حیاط خلوت و بنیانگذار کلیسای قرمز در مینسک.
  • گودلوسکی پرنعمت
    Xendse و ناسیونالیست های بلاروس، اردوگاه های زندانی
  • Gusovsky نیکولای
    و حماسی بلاروس "آهنگ درباره Zube"
  • گوسفند اسکندر الکساندر
    Kremlin Commandant، Smolensk
  • دیوید گرورودسکی
    Garta Casheel، Gedimine دست راست
  • Dmakhovsky Heinrich (هنری سندرز)
    Niston 1830 و 1863، مجسمه ساز
  • dovmont
    شاهزاده Nalshansky و Pskov
  • Dovenar-Zapolsky Mitrofan
    قومی، اقتصاددان، بنیانگذار تاریخنگاری ملی بلاروس، کامپایلر "نقشه اسکان مجدد قبیله بلاروس"

  • اولین دیپلمات RI در ژاپن، نویسنده اولین فرهنگ لغت روسی و ژاپنی
  • Domeiko Ignatse
    فیلاد، لیتوین، شورشی، دانشمند
  • drozdovich yazp
    "سرگردان ابدی"، ستاره شناس و هنرمند
  • Zheligovsky Lucian
    General Middle Lithuania، آخرین شوالیه شامل
  • حسادت
    ساختمان های قدیمی و فرمانداران Minsk، ساخت و ساز بانی ها مرکز تاریخی مینسک
  • Kaganan Karus و Guillae Apolina
    کت Kostrovitsky Arbum Baybuza و Vonzh
  • Kalinovsky Castoux
    جاسو Haspadar S Pad Wilni، قهرمان ملی
  • کارا efimiy fedorovich
    قومی، آکادمی، کامپایلر "نقشه قبیله بلاروس"
  • Kostyushko Tadeusch
    قهرمان ملی بلاروس، لهستان و ایالات متحده آمریکا
  • Konenkov S. T.
    مجسمه سازی
  • Keith Boris Vladimirivich
    "بلاروس Nama Azіn VA ўsіm svettsya"
  • Kmitich Samuel
    Orshansky Horunzhiy، قهرمان "سه گانه"
  • Kuntsevich iosofat.
    اسقف اعظم Polotsk، "سنت رسول"
  • Lisovsky-Yanovich A. Yu.
    سرهنگ "Lisovikov"
  • شاهزادگان عبرتزسکی
    مدافعان بزرگ دوک و مرزهای ارتدوکس

    دو نسخه در مورد منشا نوع اکشک وجود دارد. با توجه به اول، آنها از شاهزادگان Galitsky برگزار شد، با توجه به نسخه دوم - آیا فرزندان شاهزادهای ترکیه بودند.


    نبرد قهرمان تحت ORS

    شاهزاده اوستروشهکی کنستانتین ایوانویچ (1460 - 10 اوت، 1530) - فرمانده لیتوانی از قدرت ارتدوکس Ostrog، Old Tartzlavsky، Vinnitsa و Zvenigorodsky (1497-1500، 1507-1516، 1518-1530)، خیابان لوتسکی و مارشال زمین ولین زمین (1507-1522)، Kasheteln Vilensky (1511-1522)، فرماندار Troksky (1522-1530)، Hetman بزرگ لیتوانی (1497-1500، 1507-1530).

    فرمانده بزرگ جنگ با Muscovy 1487-1537، که مرز مدرن شرقی از بلاروس را شناسایی کرد. او برای پیروزی بیش از تاتارها معروف شد. تاتارها اسیر در حومه شهر های خود - تاتار اسلوداه بوده اند.

    به عنوان پاداش برای شایستگی های پرنس کنستانتین ایوانویچ در مبارزه با مسکو و تاتارها Zhigmont I، قدیمی منتشر شده جهان در مورد انتصاب او توسط Vilensky - Ostrog وارد دایره ای از بالاترین نویز بود.

    در جنگ با مسکو 1500-1503 کنستانتین Ostrogsky سربازان را در نبرد رودخانه فرمان داد. در 14 ژوئیه 1500، ارتش لیتوانی از زمان نبرد در Vorskla بزرگترین شکست را تجربه کرد. Ostrog، همراه با بسیاری از رهبران نظامی، دستگیر شد.

    در سال 1506، پس از 6 سال اسارت، شاهزاده موافقت کرد که به خدمت به حکومت روسیه (توسط Karamzin - "تحت تهدید سیاه چال") در سال 1507، به بهانه بازرسی به او سپرده شد، سربازان Ostrog مسکو را ترک کردند و به لیتوانی فرار کردند. او به تمبر قدیمی خود و موقعیت ماللی زمین ولین بازگردانده شد، به این ترتیب که Ostrogsky به عنوان رئیس اصلی نظامی و غیر نظامی همه Volyn تبدیل شد. او دوباره توسط Hetmania لیتوانی بزرگ تایید شد.

    در حافظه، آن را به عنوان یک برنده در نبرد تحت Orsha - نبرد 8 سپتامبر 1514 در طول جنگ با Muscovy 1512-1522، که در آن ارتش 30،000،000 قورباغه 80 ارتش مسکو را خرد کرده و گسترش مسکو را به مدت 250 سال متوقف کرد .

    طبق گفته Zhigmont I، Hetman بزرگ، حمایت از کلیسای یونان در ورود به ارتدوکس بود. Ostrozhsky به مرکز تبدیل شد، که در آن همه اجسام قوی ارتدوکس ماگنتیک بلاروس و Volyni گروه بندی شدند: KN. Vishenetsky، Santgushki، Dubrovitsky، Mstislavsky، Dashkov، Saltany، Gulelechi، و غیره

    با حمایت او، متروپولیتن کیف، Galitsky و همه روسیه Iosif II سلطان از پادشاه Sigismund نامه نامه دریافت کرد، که تضمین استقلال روحانیت یونان از قدرت سکولار.

    Konstantin Ostrog بنیانگذار کلیساهای ترینیتی و کلیسای Prechisten در ویلنا بود. با نام او، کلیسای Mikhailovsky در Synkovichi (در زمان ساخت و تشریح معماری با کلیسای ترینیتی) نیز با نام او مرتبط است.

    Ostrog Konstantin (Konstantin-Vasily) Konstantinovich
    روشنگری باهوش

    Prince Konstantin Konstantinovich Ostrog (همچنین Vasily-Konstantin؛ 1526-1608) - سر از نوع Ostrog، شهر قدیمی ولادیمیر و Marshallock از Volyn Earth (1550-1608)، Voevod کیف (1559-1608)، Patron Saint از ایمان ارتدکس

    دوران کودکی و جوانان به نوبه خود پسر بزرگ Hetman از شاهزاده لیتوانی کنستانتین ایوانویچ استوگو و شاهزاده خانم الکساندرا از خانواده Alselkovich-Slutsky، فرزندان Grand Prince Olgere. آخرین نماینده نوع سنت است صوفیه صوفیه Sofia Slutskaya - Sofia Yurevna، شاهزاده خانم Slutskaya (1585-1612)، همسر Zanush Radziwil. کاتولیک، ارتدکس کانونیوم در برابر صالح. آثار آن در روح القدس کلیسای جامع مینسک ذخیره می شود.

    او نقش مهمی در امضای مقالات هنریش گرفت، شخصیت مرکزی در میان مدافعان ارتدوکس در نتیجه اتحادیه برتر بود. او مراقبت از توسعه آموزش، انتشار کتاب ها، موسسات مدارس، ارائه حمایت از دانشمندان بود. او خانه چاپ محبوب را تاسیس کرد. این اولین ماهواره های خود را در ایوان فدوروف و پیتر Mstislavts، که کتاب مقدس Ostrog را چاپ کرد، اولین نسخه کامل کتاب مقدس را در زبان کلیسای اسلوویونیک چاپ کرد.

    ps

    احتمالا، امروز دشوار است تصور کنید چنین رهبری - حمایت از ارتدکس، که معابد بدون tsybulin را ایجاد می کند و از استقلال زمین خود از مسکو محافظت می کند.

    احتمالا، آنها نیز دشوار خواهد بود که تصور کنند که یک کلیسای ارتدوکس خاصی میراث فرهنگی و سنت های کشور خود را داشته باشد.

    http://dic.academic.ru/dic.nsf/enc_biography/97011/ bu-x-cold.wikipedia.org.org.org.org.org
    be.wikipedia.org.
    pl.wikipedia.org.
    uk.wikipedia.org.
    ru.wikipedia.org.


    2021.
    Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان