16.12.2020

سلاح های جنگ افغانستان. سلاح های شوروی در ماشین های جنگ افغانستان اتحاد جماهیر شوروی در جنگ افغانستان


آسمان خطرناک افغانستان [تجربه استفاده از مبارزه با استفاده از هواپیمایی شوروی در جنگ محلی، 1979-1989] Zhirohov Mikhail Alexandrovich

اسلحه های ماشین بزرگ و سایر اسلحه های کوچک

علیرغم اشباع کافی مجاهدان مجاهدین مخالفان از نمونه های مختلف CRKK و MZ، اساس دفاع هوایی آنها، اسلحه های بزرگ کالیبر بود. اول از همه، ما در مورد DSHK معروف 12.7 میلی متر، دقیق تر، در مورد نسخه ارتقا یافته آن DSHKM صحبت می کنیم. دشمن تعداد مشخصی از غنیمت های جایزه را داشت، اما توده اصلی، حدود 80٪، اسلحه های مجاز تولید چینی، به اصطلاح نوع 54 بود. اغلب در طوفان نیروهای ویژه نیز نمونه های پاکستانی نیز صادر شده بود مجوز چینی به گفته روزنامه نگاران غربی که از جدایی های مخالفان افغانستان بازدید کردند، چنین اسلحه های این اسلحه از جمله انواع مورد علاقه سلاح های مجاهدوف بودند که به عنوان یکی از متخصصان برجسته غرب اولیویه روی، "اسماهای واقعی" در دست زدن به DSHK شد. " مقدار این اسلحه های دستگاه از سال به سال افزایش یافت. بنابراین، در اوایل سال 1987، کارشناسان شوروی در جدایی از مخالفت با 2700 واحد در جدایی از 2700 واحد، و سپس در سال گذشته 3410، و تا پایان سال 1988 - 4050 بود. شیوع ویژگی های عکس بر روی پوزه خلبانان شوروی "جوشکاری" نامیده می شدند و این اسلحه های ماشین را با احترام برخورد کردند.

در مقادیر زیاد، این اسلحه های ماشین با شورشیان دستگیر شده اند. بنابراین، در گزارش رئیس گببون نیروهای زمینی 22 سپتامبر 1984، از جمله سلاح های دستگیر شده در شورشیان، نشان داده شد: DSHK برای ماه مه - سپتامبر 1983 - 98، برای ماه مه - سپتامبر 1984 - 146. نیروهای دولتی افغانستان از 1 ژانویه تا 15 ژوئن 1987، به عنوان مثال، 4 ZSSU را نابود کردند، 56 DSHK از شورشیان، دستگیر 10 ZSSU، 39 DSHK، 33 دستگاه دیگر اسلحه. نیروهای شوروی برای مدت مشابه 438 DSHK و ZSU را نابود کردند، 142 DSHK و ZSU را دستگیر کردند، 3 میلیون 800 هزار واحد مهمات به آنها؛ بخش های نیروهای ویژه 23 DSHK و 74،300 واحد مهمات را به ترتیب به ترتیب 28 و 295،807 واحد تخریب کردند.

یکی دیگر از محبوب ترین سیستم شورشی دوباره شوروی 14.5 میلی متر ماشین آلات بزرگ کالیبر CPV بود. منابع تحویل همانند "برادر بزرگتر" است. در افغانستان، اسلحه های ماشین در فلپ های مختلف مورد استفاده قرار گرفتند. شایع ترین کوه های ضد هوایی یکپارچه SSU-1 بود که اغلب در اسناد شوروی ظاهر می شد.

در مقایسه با DSHK، اسلحه های 5.5 میلیمتر از دشمن بسیار کمتر بود: طبق ارزیابی اطلاعات شوروی، در سال های 1985 تا 180، در اوایل سال 1987 - 360، در اوایل سال 1988 - 591، در پایان - 770.

در مقادیر کم در افغانستان، همچنین کاربرد اسلحه آمریکایی 12.7 میلیمتری "Browning" M2 را پیدا کرد، که سالها در سال 1933 تصویب شد

چند کلمه در مورد استفاده از اسلحه های کوچک با کالیبر 5.54-7.7 میلی متر در برابر هواپیماهای شوروی و هلیکوپتر. مجاهدین از همه چیزهایی که در دست بود، از جمله تفنگ، اتوماتیک، دست و اسلحه های ماشین، به اتمام اخراج شد. در میان افغان ها بسیاری از تیراندازان عالی بودند، زیرا پشتونوف و تاجیک ها، جنگ و سرقت، اشغال یک مرد واقعی بود و توانایی شلیک مزایای زیادی را در نظر گرفت.

این متن یک قطعه آشنایی است. از تکنیک کتاب و اسلحه 1998 02 نویسنده

از تکنیک کتاب و اسلحه 1998 03 نویسنده مجله "تکنیک و تسلیحات"

از تکنیک کتاب و اسلحه 2002 11 نویسنده مجله "تکنیک و تسلیحات"

اسلحه های مدرن مدرن و ماشین های بزرگ کالیبر این مسئله ادامه مکالمه * در مورد سلاح های مدرن تفنگ مدرن است و به یک اسلحه ماشین تک و کالیبر اختصاص داده شده است. * "TIV" را ببینید

از تکنیک کتاب و اسلحه 2003 02 نویسنده مجله "تکنیک و تسلیحات"

ماشین آلات آلمان اسلحه MG.01 تفنگ بدون نیاز به یک دستگاه سالاد تاشو

از تکنیک کتاب و اسلحه 2004 06 نویسنده مجله "تکنیک و تسلیحات"

از تکنیک کتاب و اسلحه 2005 01 نویسنده مجله "تکنیک و تسلیحات"

اسلحه های اسلحه را برای دست زدن به اسلحه های دستی با امکان تیراندازی از دستگاه و اسلحه های تانک های پیاده نظام، بریتانیا، اسلحه های دستگاه ویکرز را به ارمغان آورد (نگاه کنید به "TIV" شماره 2/2003، ص 14-15) از گردان ، کاهش نقش و در حمله و در دفاع. اما جنگ خواستار شد

از کتاب اسطوره های جنگ وطن پرست بزرگ - 1-2 [مجموعه تاریخی نظامی] نویسنده isaev alexey valerevich

اسلحه های ماشین آلات بزرگ کالیبر نیروهای زمینی آلمان یک اسلحه معمولی بزرگ کالیبر برای مبارزه با وسایل نقلیه زرهی و هواپیمای دشمن کم چربی ندارند. اسلحه اتوماتیک 20 میلیمتری (به عنوان مثال، ضد هواپیما FLAK 38 در یک فاوات چرخ پایین) بیش از حد بزرگ بود

از کتاب تبلیغاتی رزمی جهان 2014 № 08 جنگنده تانک B1 "Centaur" نویسنده

با یک چک کننده در دستگاه اسلحه، حمله معروف سواره نظام نور تحت Balaklava. زمان جنگ کریمه ارتش روسیه تحت فرمان شاهزاده منشیکوف سعی کرد متحدان انگلیسی-فرانکو-ترکیه را از سواستوپول سپرده گذاری کند، باعث ضربه شد در منطقه Balaklava. در ساعت 6 صبح 13

از کتاب مدرن آفریقا جنگ و سلاح 2 نسخه نویسنده Konovalov Ivan Pavlovich

اسلحه های تانک در طول جنگ جهانی دوم، مخازن علاوه بر این مجهز به اسلحه های ماشین بود که برای شلیک اهداف زمینی یا هوا استفاده می شد. برخی از اسلحه های ماشین در قسمت جلویی مسکن زره پوش نصب شده بودند و برای آنها در نظر گرفته شدند

از کتاب کتاب Sniper Sunvival کتاب ["ساقه به ندرت، اما اذعان!"] نویسنده Fedoseev Semen Leonidovich

تفنگ تک تیرانداز بزرگ کالیبر توجه داشته باشید یک تفنگ تک تیرانداز تیرانداز بزرگ کالیبر (Barett M82) (Barett M82) تولید آمریکایی (کارتریج 12.7x99 میلی متر). تفنگ های روسی بزرگ کلانک پنج نفره KSWC (12.7x99 میلیمتر کارتریج) و ASV-96 (B-94) (کارتریج

از کتاب پیروزی سلاح نویسنده نویسندگان جمعی نظامی نظامی -

Gunners ماشین در میان اسلحه های دستگاه برای توزیع در قاره سیاه اشغال RPK (کارتریج 7.62x39 میلی متر)، RPD (کارتریج 7.62x39 میلی متر) و PC (PKM) (9،62x54 میلیمتر چاک) تولید اتحاد جماهیر شوروی / روسیه و بلژیک FN جادوگر (FN MAG) (کارتریج 7.62x51 میلی متر) (و نمونه های آنها تحت مجوز در بسیاری از

از اقدامات آموزشی کتاب در نبرد تهاجمی نویسنده Gavrikov Fedor Kuzmich

8. تفنگ های تک تیرانداز بزرگ کالیبر، سلاح های فردی بزرگ کالیبر هستند، به طور قابل توجهی نسبت به قدرت و محدوده هدف از حملات خطی تیراندازان برتر هستند، اخبار نیست. به اندازه کافی به یاد داشته باشید اسلحه های سنگین سنگین در تاسیسات ویژه

از کتاب روسیه در جنگ جهانی اول نویسنده Golovin نیکولای نیکولایویچ

سلاح های کوچک به سختی می توانند در حال حاضر نصب شوند، که اتفاق افتاده است که اولین شات اول از جنگ میهن پرستانه بزرگ را ایجاد کند. اما بدون شک وجود دارد: قبل از همه، یکی از نمونه های سلاح های کوچک داخلی به جنگ پیوست، این یک تفنگ TT، Mosinskaya سه سال یا سه سال است

از کتاب دایره المعارف کتاب های ویژه کشورهای جهان نویسنده Naumov Yuriy Yuryevich

جابجایی در سازمان حمله و آموزش ادعا می کند کارگاه تاکتیکی برای یادگیری شاخه تفنگ از اقدامات در حمله به عنوان بخشی از گروه توسط هر فرمانده بخش با شاخه آن انجام می شود. اشغال در زمینه آموزشی مجهز به آن انجام می شود

از کتاب نویسنده

اسلحه های ماشین با توجه به یک وظیفه بسیج، در ارتش و ذخایر ذخایر آن باید 4990 دستگاه اسلحه داشته باشند. در واقع، در ماه ژوئیه 1914، به اندازه کافی برای پاسخگویی به نیازهای برنامه ریزی شده 883 دستگاه اسلحه کافی نبود. با توجه به این، مدیریت توپخانه اصلی

از کتاب نویسنده

تیرانداز از خفا تیرانداز از خفا بزرگ کالیبر جمهوری اتریش بزرگ کالیبر تیرانداز از خفا تفنگ STEYR.50 NSRupnobaliber تیرانداز از خفا تفنگ STEYR.50 HS تولید شده توسط Steyr - Mannlicher GmbH & KG اولین نمایشگاه اسلحه Shotshow در Aas-Vegas، ایالات متحده آمریکا بود

مجاهدین افغان (مجاهدین)- اعضای تشکیلات مسلح نامنظم، انگیزه ایدئولوژی اسلامی رادیکال، در طول جنگ داخلی در افغانستان در سال های 1979-1992، به یک نیروی شورشی واحد تبدیل شده اند. از سال 1979 از سال 1979 از تعداد جمعیت محلی به منظور انجام مبارزه مسلحانه علیه مداخله اتحاد جماهیر شوروی و صادر شده توسط اتحاد جماهیر شوروی "رژیم دولت دولتی" Bubraka Karmal و Nadzhibulla صادر شده است.

بخشی از مجاهدف افغان پس از پایان جنگ در اواسط دهه 1990، صفوف جنبش رادیکال طالبان، دیگر - جدایی از اتحاد شمالی دوباره پر شده است.

کلمه "مجاهدین" از منشاء عربی ("مجاهدین"، تعداد چندگانه "مجاهدین" به معنای واقعی کلمه "جنگنده برای ایمان")، در عین حال نام شرکت کننده در جهاد یا شورشی است.

سربازان شوروی و مقامات افغانی دوبله خود را (دشمن) نامیدند و سربازان شوروی افغان ها Shvashi (شوروی) را نامیدند. سربازان شوروی نیز کلمه عامیانه "روح" را مصرف کردند - از "Duncher" مشتق شده است.

مجاهدین، و همچنین جمعیت غیرنظامی، پوشیدن لباس های سنتی افغان (پیراهن، جلیقه های سیاه، چلما یا پرچ).

علم ایدئولوژی

خط اصلی و پایه پلت فرم سیاسی در تبلیغات ایدئولوژی مجاهدین اعلامیه اصل اساسی بود: "بدهی هر افکارگر این است که از سرزمین خود محافظت کند - افغانستان و ایمان او - اسلام مقدس."

اتحادیه تحت پرچم اسلام مقدس تمام مسلمانان ارتدوکس - "... نام پیامبر، بدهی هر مسلمان وفادار، جنگ مقدس است - جهاد، زیرا این او باید برود و کارهای اشتباه را بکشد، تنها پس از آن روح او قادر خواهد بود وارد دروازه بهشت \u200b\u200bشود. "

رهبران روحانی و سیاسی مجاهدوف اهمیت ویژه ای برای انجام تبلیغات سیاسی و تحریک در صفوف تشکیلات مسلحانه و در میان جمعیت محلی داشتند. بودجه قابل توجهی برای احزاب سیاسی مجاهدین و حامیان خارجی صرف شد.

شناخته شده است که به عنوان یک نتیجه از رفتار تبلیغاتی عظیم ضد شوروی، رهبران روحانیت و مخالف، کل بیسوادی و بیکاری جمعیت محلی، تعداد قریب الوقوع مجاهدین - دیروز Dehkans نمی تواند درک واقعی و عینی از آن را داشته باشد اهداف اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و هدف حضور OXVA. این شرایط تأثیر قابل توجهی بر رشد نارضایتی مردمی داشت و آغاز یک جنگ بزرگ حزبی در مقیاس بزرگ بود.

در مبارزه تبلیغاتی برای حمایت از جمعیت محلی، مجاهد با پیروزی بی قید و شرط وسواس شد.

هر سال، تعداد اعضای تشکیلات مسلح مجاهدین از پایان سال 1979 - لحظه ای از ورود به اکواوا، با پیشرفت هندسی چشمگیر رشد کرد. در زمان نتیجه گیری OKSVA در سال 1989، بیش از 250 هزار شبه نظامی بود.

در طول جنگ، 1979-1989. در محافل دولتی، در صفوف فرماندهی ارتش، MGB، وزارت امور داخله، در میان جمعیت محلی مجاهدین، یک شبکه اطلاعاتی به خوبی شاخه ای و سازمان یافته بود.

هدف

هدف از انجام مبارزه مسلحانه مجاهدین از OXV، مقامات دولتی و نیروهای مسلح DRA، نتیجه گیری نیروهای شوروی و سرنگونی رژیم دولت دولتی در افغانستان بود.

تاکتیک

تاکتیک های انجام خصومت ها - Partizanskaya. اصول سرپرست عملیات نظامی شورشیان عبارت بودند از:
- فرار از درگیری های مستقیم با نیروهای برتر نیروهای منظم؛
- نه گردش خون در یک جنگ موضعی؛
- امتناع از تثبیت و حفظ مناطق اشغال شده برای مدت زمان طولانی؛
- حمله ناگهانی با استفاده گسترده از تاکتیک های جنبش باس؛
- پردازش تروریسم و \u200b\u200bایدئولوژیک پرسنل ارتش افغانستان و جمعیت محلی.

جنگ افزار

اکثر سلاح های مجاهدین تولید چین و CCCR بودند.
- نوشیدنی های نوشیدنی (Lee-metford.mk.i، II، Lee-Enford MK I، I *)) - 103 اینچ (7.71x56 میلی متر) تولید انگلیس 1890-1905 GG؛
- ماشین آلات Kalashnikov 7.62 میلی متر ساخته شده توسط چین، مصر، Ussr؛
- تفنگ اتوماتیک M-16A1 تولید شده توسط ایالات متحده؛
- ماشین آلات تولید شده توسط FRG، اسرائیل، انگلستان، سوئد؛
- ماشین آلات بزرگ کالیبر DSHK کالیبر 12.7 میلی متر تولید چین؛
- پرتاب نارنجک نارنجک دستی RPG-2، RPG-7 تولید شده توسط اتحاد جماهیر شوروی، چین، "Folsknet" - سوئیس، "Lianz-2" - آلمان، M72A - ایالات متحده آمریکا، Sarpak - فرانسه، Picket - اسرائیل؛
- ابزار نسوز کالیبر 75 میلیمتر و 82 میلی متر تولید چین، پاکستان و ایالات متحده آمریکا؛
- ملات - 60 و 82 میلی متر؛
- Purching Chinese؛
دفاع هوایی دفاع:
- ZENIT و تاسیسات کوه ZSU، PSU-25-2، PSU-23-4 تولید شده توسط چین، اتحاد جماهیر شوروی، چکسلواکی؛
- اسلحه های ضد هواپیما از کالیبر کوچک "Erlikon"؛
- سیستم های موشک ضد هوایی قابل حمل Pzrk "Strela-2" از اتحاد جماهیر شوروی، چین، مصر، "Redi Ah"، "Jevelin" - ایالات متحده آمریکا، Blupupyp - انگلستان، "Stinger"، "Redeye" - ایالات متحده آمریکا؛
انواع مختلف معادن، از جمله ضد تانک (PTM) و ضد پرسنل (PM) و Fugasi؛
- معادن ایتالیایی (TS؟ 1، TS-2.5، TS-1.6، TS-50، SH-55)؛
- آمریکایی - M-19، M 18A-1، DSME-C، "Clamor"؛
- سوئدی - M-102، انگلیسی Mac-7، و همچنین Czechoslovak و تولید شوروی.

رهبران مجاهدین

* متحدان اکثر احزاب رزمی مجاهدین

مجاهدین همگن نبودند، جدایی ها شامل تعداد زیادی از ترکیبات کوچک بودند که فرماندهان اغلب نه تنها با نیروهای شوروی، بلکه در میان خودشان جنگیدند. دلیل آن یک ترکیب ملی متفاوت است (پشتون ها، تاجیک ها، ازبک ها، هزاره ها، چاررتیمک ها، نوروزان و غیره) و مذهبی (سنی، شیعیان، اسماعیلیس)، منابع مختلف حمایت مالی.

بزرگترین ائتلاف آنها - ایجاد شده در ماه مه 1985 سنی "وحدت اسلامی مجاهدین افغان" یا "پیشاور هفت" جایی که شش پشتونسکی و یک گروه تاجیک (رهبر حزب تاجیک "جمعه و اسلامی" بورکان الدین ربانی پس از خروج نیروهای شوروی رئیس جمهور افغانستان بود، وجود داشت.

همچنین یک سازمان سیاسی نظامی از مجاهدین شیعه بود - "شیعه هشت" ، مستقر در ایران.

فرماندهان میدان

فرماندهان میدان - فرماندهان توسط تشکل های مختلف از مخالفان مسلح، به طور مداوم مستقر بر روی قلمرو افغانستان است. آنها مخالفت مسلحانه از مقامات رسمی فعلی دکتر، نیروهای دولتی و حضور OXV را انجام دادند. در مورد نیاز تاکتیکی برای پیوستن به تماس با نمایندگان دولت دکتر، توافقنامه های موقت را در مورد مسائل مختلف به دست آورد.

مواردی وجود دارد که فرماندهان میدانی با جدایی های خود به سمت قدرت مردم منتقل شدند. جرم اصلی به شدت جنگید، تحت آگهی های اتحاد هفت یا شیعه G8. فرماندهان مستقل از احزاب سیاسی بودند.

معروف ترین و تاثیر گذار بود - احمد شاه مسعود.، که جوخه های خود را در Gorge Panjshersk و دره Charikar، در بزرگراه استراتژیک Highton - کابل - در گذرگاه سالنگ کار می کردند. اسماعیل هان - کنترل غرب کشور، Jelaluddine Hakkani، Yunus Halez - شرق، منصور، لیدی فرید، عبدالدیف، عبدالخک، گفت: "جرگانگ گفت - مرکز، ملا مالانگ، ملا نکب - جنوب، محمد بشیر، عبدالعصیر، کاظی کبیر، عبدالحب، محمد وادود - شمال

مجموعه مجاهدوف همچنین به مردم کشورهای دیگر جهان، به ویژه از عربستان سعودی، وابسته به الجزایر، اردن، مصر، بنگلادش، فیلیپین، گروه های کوچکی از مراکش، فرانسه، انگلستان وارد شد.

مناطق اصلی فعالیت های نظامی مناطق شهرها بود:

* کندهار، لشکرگاه - در جنوب؛
* Alikheil، Urgun، Gardes، Shahjoy - در جنوب شرق؛
* Jelalabad، Asadabad، Asmar، Bircot، Surobi - در شرق؛
* Baglan، Kunduz، Khanabad، Talukan، Church، Firebad - در شمال شرقی؛
* هرات، چراغهای جلو - در غرب؛ - 5 MSD
* Panjshcher Gorge، Charikar Valley، Pagman - بخش مرکزی افغانستان؛
* در امتداد مرز با پاکستان و ایران، چندین پایگاه پشتیبانی بزرگ و تقویت مجاهدین وجود داشت که بارها و بارها در طول عملیات نظامی توسط نیروهای شوروی در طول جنگ های افغانستان 1979-1989 اشغال شد.
معروف ترین از آن ها در نظر گرفته شده است:
* جوارا - استان پاکت.
* تورات بورا - استان ننگرهار.
* Cocari-Sharchari - استان هرات.

تاریخ دولت افغانستان بسیاری از جنگ ها را به یاد می آورد. کودتای نظامی آوریل 1978 به آغاز جنگ دیگری منجر شد، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی تصمیم گرفت تا در سیاست های داخلی این ایالت دخالت کند. در پایان انقلاب، در ماه دسامبر همان سال، توافقنامه بین اتحاد جماهیر شوروی و افغانستان امضا شد، که طبق آن اتحاد جماهیر شوروی تعهدات خود را برای بازسازی تجهیزات ارتش افغانستان تصویب کرد.

بنابراین، نیروهای مسلح افغان در واقع تحت کنترل فرماندهی نظامی شوروی نقل مکان کردند، تعداد کل مشاوران نظامی که از اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان وارد شدند، بیش از هزار نفر بود. از جمله نمایندگان KGB، وزارت امور داخله و نیروهای مرزی نیز بود.

درگیری های نظامی محلی، که دولت شوروی در افغانستان آزاد شده بود، تنها از زمان جنگ جهانی دوم است که نیروهای مسلح شوروی به طور خاص نیروهای زمینی و اتصالات نیروی هوایی به طور مستقیم به مدت 10 سال درگیر بودند. تصمیم گیری در آغاز جنگ توسط گروهی که به عنوان بخشی از کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی CPSU، که شامل L. Brezhnev، Yu.ANDropov، D. Austinov، A. Gromyko، K. Chernomenko بود، تصویب شد. مبنای چنین تصمیمی ناتوانی دولت افغانستان برای مقاومت در برابر نیروهای ضد انقلابی بود، زیرا ارتش رزمی آماده ای در این کشور وجود نداشت.

ورودی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در 25 دسامبر 1979 آغاز شد، زمانی که در منطقه ترموز 108 بخش موتوری موتوری، Turkvo اجباری R.Amutaria در جهت کابل. دو روز بعد، بخش پنجم سپاه پاسداران از منطقه چرخه به شینندند، هرات و قندهار نقل مکان کرد. در همان زمان، یک فرودگاه هوایی هوایی در فرودگاه های نظامی بگرام و کابل ظاهر شد که شامل تقسیم هوایی 103 و 345 قطعه قطعه قطعه قطعه قطعه شد. بنابراین، آغاز یک جنگ طولانی و خونین گذاشته شد.

در ابتدا، هدف حضور نیروهای مسلح شوروی در قلمرو افغانستان به عنوان تثبیت وضعیت در کشور تعریف شد. با توجه به این طرح، ارتباطات نظامی تنها برای حل و فصل، اما در هیچ موردی برای ورود به خصومت ها. وظیفه اصلی آنها کمک به جمعیت محلی به شکل حمایت از ستیزه جویان، تهیه غذا و همه چیز ضروری بود. با این حال، همانطور که از تاریخ دیده می شود، به تدریج نیروهای نظامی به درگیری های مسلحانه کشیده شده اند. بنابراین، تصمیم به نیاز به گسترش شوروی نظامی نظامی به 120-150 هزار نفر بود.

از آنجایی که توانایی مبارزه نیروهای دولتی افغانستان بسیار کم بود، از اوایل دهه 1980، نیروهای شوروی تقریبا تمام مبارزه با جدایی های مخالف مخالف را تصویب کردند. بنابراین، به لطف تقسیمات شوروی، جدایی های ستیزه جویان بزرگ در نزدیکی طالکان، فدا آباد، کندهار، طهرا، جلال آباد، بغرام شکسته شدند. در وضعیت کنونی، مخالفت افغانستان حاضر به انجام اختلافات مسلحانه با نیروهای بزرگ اجتناب کرد. آنها ترکیبات خود را به گروه های کوچک از 100-200 نفر تقسیم کردند و به تاکتیک های جنگ حزبی تبدیل شدند. مربیان خارجی در مراکز ویژه ایجاد شده، ستیزه جویان را با تماس با ارتباطات و سلاح های مدرن و همچنین روش های مورد سوء استفاده قرار دادند. بخشی از کشورهای خارجی شروع به تهیه سلاح کرد. بنابراین، اسلحه های 12 میلیمتری تولید محصولات چینی DSHK به دست آمد، سلاح های کوچک اتوماتیک تولید شده توسط چین، مصر و عراق، ضد تانک ایتالیایی و معادن ضد پرسنل، نارنجک ها. موشک و ضد هواپیما مجتمع های "Stinger"، "Strela-2" کمی بعد ظاهر شد. در سال 1982، اولین "اولتراسوند" ظاهر شد، که شواهد غیر قابل انکار بود که اسرائیل سلاح را به ستیزه جویان عرضه کرد. علاوه بر این، مربیان اسرائیلی در این محل عمل کردند، پنهان نشدند. از پاکستان، عرضه کپی ها "طول می کشد"، "براونینگ"، "والترز"، و علاوه بر این، افغان ها خود را آموخته اند تا خود را سلاح کنند. ژاپن بارها اعلام کرده است که سلاح را به ستیزه جویان افغان عرضه نمی کند، هرچند مجاهدین دارای شرایط رادیویی ژاپن بودند که به شرایط زمین های کوهستانی اقتباس شده بود. علاوه بر این، سلاح Grozny، که با تکنیک شوروی بسیار مشکل را تحویل داد، Carabiner انگلیسی "Boer" بود، که قادر به مشت زدن زره پوش بود.

در زمانی که واحدهای نظامی شوروی تنها در قلمرو افغانستان گنجانده شدند، تعداد تشکیلات ستیزه جویان کوچک بود. اما تا سال 1983، تعداد آنها در حال حاضر به 45 هزار نفر رسیده است، و تا سال 1986 - 150 هزار. در عین حال، تعداد کل نیروهای مسلح افغان و شوروی حدود 400 هزار نفر بود (که شوروی - 150 هزار نفر). آنها می توانند یک چهارم از قلمرو دولتی را کنترل کنند. مناطق روستایی عمدتا تحت کنترل مجاهدین قرار داشتند. تا سال 1988، 5 هزار باند در حال حاضر در افغانستان فعال بودند، که در حال حاضر 200 هزار نفر بود. ویژگی های متمایز آنها دانش بسیار خوبی از زمین و مقاومت بالا بود.

هنگامی که نیروهای شوروی به سازمان حملات انجام شده توسط گردان های تقویت شده منتقل شدند و گروه های حمله را مرتب کردند، چنین تاکتیک همیشه موفق نبودند، زیرا نیروهای ستیزه جویان بسیج شدند و یا به طور کامل از درگیری های مسلحانه اجتناب کردند.

اغلب، جنگ در محل کوهستانی، در صحرا، در نزدیکی جاده ها، و همچنین در مناطقی که تعداد زیادی از بوته ها و درختان وجود داشت، انجام شد. در چنین شرایطی، معلوم شد که تجهیزات نظامی دارای معایب خاصی هستند: مخازن از فضای عملیاتی لازم محروم شدند و توپخانه نمی توانست بدون جاده انجام دهد.

در طول درگیری های مسلحانه، چنین نوع سلاح ها به عنوان RPG-7، اسلحه بازتابنده، فوگا خانگی و معادن ضد تانک، 12 میلی لیتر DSHK، SPC قابل حمل "Strela-2M"، "Stinger"، "Red Ah" ، "Blupupa"، 37- و 40 میلیمتر نیروگاه های ضد هوایی کوه، 76 میلیمتر توپ های کوهستانی، خمپاره های 60 تا 80 میلیمتر، 4، 6 و 12 درصد راکتورهای بدن.

تاکتیک های ستیزه جویان با تأثیر شگفتی ها و تعداد زیادی از ترفندهای نظامی متمایز شدند. بنابراین، آنها به دقت مطالعه شرایط وضعیت وضعیتی را انجام دادند که در آن مبارزه برنامه ریزی شده بود، نبرد به طور جامع تهیه شد - کمین ها مورد استفاده قرار گرفتند، معدن، سنگ، سنگ های زیرزمینی. اطلاعات کمتر موثر نبودند: ستیزه جویان نمایندگان خود را در میان کارمندان دولت و در میان مردم محلی داشتند، آنها از گسترش بی اعتمادی، حملات تروریستی، مسدود کردن جاده ها خودداری نکردند.

واحدهای شوروی ابتدا مبارزه علیه ستیزه جویان کوچک تلفن همراه را در طرح کلاسیک انجام دادند، اما معلوم شد که ناکارآمد است، زیرا چنین تاکتیک پیشنهاد می کند که خصومت ها را تحت شرایط استاندارد علیه نیروهای منظم انجام دهد. علاوه بر این، در درگیری های افغانستان، چنین خطی از جلو و عقب وجود نداشت، که به طور قابل توجهی وظیفه نیروهای شوروی را پیچیده کرد. آنها مجبور شدند در آمادگی رزمی ایستادگی کنند، قدرت زیادی را به تمرین گارد عقب پرتاب کنند و همچنین جنگ های دائمی را در سراسر کشور انجام دهند، بنابراین نیروهای اسپری را افزایش می دهند.

تجربه عظیم دریافت شد و در استفاده از تجهیزات نظامی، تاکتیک هایی که دائما تغییر کرده بود، دریافت شد. بنابراین، جنگ های متعددی در مکان های کوهستانی نشان داده اند که ممکن است نیروهای نظامی را با کمک تاسیسات ضد هوایی خودآموز ZSU-23-4 "Shilka" و ZU-23-2 پوشش دهند. برای استفاده کارآمدتر، تجهیزات رادار با ZSS برداشته شد و 4000 کارتریج اضافی بر روی هر نصب نصب شد و حافظه در محموله حمل شد.

پرتاب نارنجک اتوماتیک AGS-17 "شعله" محبوب ترین بود. با تشکر از این سلاح، امکانات BMP-1، BTR-60، هلیکوپتر MI-8 بهبود یافته است. در عین حال، برخی از تجهیزات دارای معایب معایب بودند. بنابراین، میدان 85 میلیمتری D-44، با وجود این واقعیت که آنها می توانند در فاصله 15 کیلومتری به هدف برسند، زاویه ای کوچک داشتند. بنابراین، آنها با Gaubes 122 میلیمتری 122 میلیمتری D-30 جایگزین شدند و بعد از مدتی بر روی خودمان 2C1 "Carnation" خودمان بودیم. برای مناطق کوهستانی، 152 میلی متر خودروی خود را "Acacia"، و SAU 2C5 "ژئوسیت"، و همچنین 2A36 از همان کالیبر. ملات 82 میلیمتری BM-37 به طور موثر استفاده می شود. بعدها آن را با یک سینی 82 میلیمتری 1B14 جایگزین کرد. در سال های عملیات نظامی در افغانستان، ملات اتوماتیک 2b9 "Vasilek" کالیبر 82 میلی متر و 120 میلی متری Universal Sau Nona بر اساس BTR-D است.

از آنجایی که ستیزه جویان در مقادیر زیادی از RPG-7 استفاده می کردند، نیروهای شوروی در حصول اطمینان از حفاظت از تکنولوژی، مشکلات خاصی داشتند. برای انجام این کار، محصولات اولیه - کیسه ها یا کمربند ها را با شن و ماسه که به خارج از تجهیزات متصل بودند استفاده می شود.

همچنین مدرنیزاسیون کارخانه وجود داشت: بخشی از وسایل نقلیه مبارزه با لایه های اضافی زره \u200b\u200bپوش ها، پایین و برج نیز تشدید شد. دستور به دنبال یافتن موثرترین راه برای محافظت است. یکی از این مثال، حفاظت از تراکتور MT-LB از اسلحه های کوچک و نارنجک های تجمعی است. این تراکتورها به عنوان وسایل نقلیه جنگی مورد استفاده قرار گرفتند، اما آنها تنها یک تفنگ 7.62 میلیمتری PKT داشتند. تصمیم گرفت تا اسلحه های 12 میلیمتری را از Dchkmt و NSW "Rock" ایجاد کند، اما متأسفانه، مقدار کافی چنین اسلحه های ماشین وجود ندارد.

در میان سلاح های کوچک لازم است که دستگاه اتوماتیک ACM 7.62 میلیمتری ACM را برجسته و به ویژه اصلاح آن - AKMS. همانطور که برای کالیبر 5.45 میلیمتری Kalashnikov، AKS-74، AK-74، AKS-74U، آنها نیز بسیار موثر بودند. با این حال، هنگام مبارزه در بوته، در مورد استفاده از کارتریج با گلوله با یک مرکز جابجایی گرانش، که در دوره اولیه عملیات مبارزه مورد استفاده قرار گرفت، تعداد زیادی از Ricochets وجود داشت. کارتریج معمولی هیچ زحمتی در بوته ها نداشت.

لازم است توجه داشته باشید که Kalashnikov 6.62 Millioneter Machine Manky، Cliff بزرگ کالیبر 12.7 میلیمتر کالیبر، یک تفنگ تک تیرانداز از SVD Caliber 7.62، مجهز به دید نوری PSO-1 است.

این در طول جنگ افغانستان برای اولین بار پرتاب نارنجک Aubolic GP-25 کالیبر 40 میلیمتر تحت AC و تغییرات آن بود. به منظور مجبور کردن ستیزه جویان، از RPG-18 "Muha" استفاده کرد. مؤثر نیز ملات "Vasilek"، BMP-2 خودرو مبارزه و Flametos بود.

جنگ شوروی و افغانستان ثابت کرد که اثربخشی عملیات مبارزه نه تنها به توانایی نابودی دشمنان، بلکه از مدرن سازی سلاح ها نیز بستگی دارد. امروزه واضح است که فرماندهی شوروی در هنگام ورود به نیروهای خود به قلمرو افغانستان، به ویژه ماهیت زمین، فرصت های محدودی برای تجهیزات نظامی را در نظر نگرفت. تجربه به دست آمده امکان تعیین اولویت ها را در مدرنیزاسیون سلاح ها در شرایط معدن تعیین کرد.

"... تانک امروز بدون یک کنگره وجود داشت

با سقوط قطعات در زره،

هیچ تمرینی در اینجا وجود ندارد، و کمی Rainb

در این جنگ لغو شده ... "

مقدمه

تجزیه و تحلیل انتشار چاپ دوره ای چاپ دوره ای و سرمایه گذاری در جنگ افغانستان در سال های 1979 تا 1989، می توان اشاره کرد که شخصیت های اصلی توجه نویسندگان، نیروهای ویژه، چتربازان، هلیکوپتر، Sappers، در نهایت، تفنگ های موتوری هستند. درباره تانکرها و خدمه وسایل نقلیه زرهی دیگر معمولا به دلیل فعالیت های جنگی دیگر نیروهای دیگر ذکر شده است. این دلایل هدف و ذهنی خود را دارد.

ما می خواهیم عدالت را به این کار بازگردانیم، طراوت، تا آنجا که ممکن است، ویژگی های کار مبارزه وسایل نقلیه زرهی در افغانستان را بازسازی کنیم.

تقسیمات ناحیه نظامی ترکستان، وارد افغانستان، یک ساختار منظم سازمانی داشت، بسیار متفاوت از ساختار ترکیبات مشابه در TVD اروپا بود. در ابتدا، در ترکیب تقسیمات تفنگ های موتور، همانطور که باید در دولت باشد، قفسه های مخزن وجود داشت:

234 تانک تانک در بخش 2016؛

24th GV هنگ تانک در بخش پنجم؛

285 تانک تانک در بخش 108.

به طور کلی، با توجه به گردان های مخزن از تقسیمات تفنگ موتور، در افغانستان تا سال 1980، 39 گردان تانک وجود داشت. با این حال، در ژوئن 1980، هنگ تانک 234 به اتحادیه منتقل شد - هیچ جنگ تانک در افغانستان وجود نداشت. به عنوان بخشی از ارتش 40، هنگ تانک تانک از 108 قطعه تفنگ حرکتی 108، در بگرام قرار داشت، و سپاه پاسداران 24 سپاه پاسداران پراگ پراگ از سووروف و بوگدان Khmelnitsky تانک تانک از بخش 5 سپاه پاسداران، مستقر در Shindande. در ماه مارس سال 1984، هنگ تانک 285 به تفنگ موتورسیکلت 682 تبدیل شد و تعداد کل گردان های مخزن به 17 کاهش یافت. در اکتبر سال 1986، GW 24th BRED شد. هنگ تانک ژنرال Gromov فقط این مرحله را اثبات کرد: "... در کوه ها، تانکرها نمی توانند به طور کامل، با حداکثر اثر برای استفاده از قابلیت های مبارزه اتومبیل خود را. در "Zelenka"، مخازن به معنای واقعی کلمه بر روی زمینه های برنج چسبناک است. به عنوان یک قاعده، آنها فقط برای حفاظت از اشیاء و در طول عمل در دشت های کوچک استفاده می شود، جایی که اتومبیل ها می توانند به اطراف تبدیل شوند. برای انجام ماموریت های جنگی، گردان های مخزن کافی بودند که در حالت های قطعات تفنگ موتورسیکلی بودند ... ".

در جنگ افغانستان، او غسل تعمید مبارزه نیروهای ویژه وزارت اطلاعات عمومی (GRU) کارکنان عمومی را دریافت کرد.

بخش هایی از هدف خاصی از خورشید اتحاد جماهیر شوروی، که در اوایل دهه 50 تشکیل شده است، به عنوان شرکت های جداگانه (بعدا جدایی)، در سال 1962 در تیپ 4 جداسازی خلاصه شدند. تا سال 1979 نیروهای ویژه GRU شمارش 14 تیپ از وابستگی منطقه (به طور عمده ترکیب ناقص) و حدود 30 دهان جداگانه در ارتش و گروه های نیروها

اولین عملیات مبارزه در افغانستان - حمله قصر دیکتاتور افغانستان امینا - پرسنل نظامی نظامی نیروهای ویژه از گردان مسلمان و کارکنان واحدهای ویژه KGB برگزار کرد.

تاریخچه "گردان مسلمان" - یک جدایی از هدف خاص GRU، جالب است. این در تابستان سال 1979 در سال 1979 در 15 تانک اداره ویژه (Orbs) منطقه نظامی ترکستان (ترکو)، برای انجام وظایف خاص در افغانستان شکل گرفت.

بر خلاف واحدهای کوچک نیروهای ویژه ارتش در گردان مسلمان، 520 نفر بودند و وسایل نقلیه زرهی (حدود 50 BMP، BTR، چندین تاسیسات خودآموز ضد هواپیما - ZSS - 23-4 "Shilka" وجود داشت.

این تیم شامل 4 شرکت مبارزه (دو روتر SPN - بر روی BTR-60PB، One SPN - بر روی BMP-1، Rota Specials. سلاح - در BTR-60PB)، Rota از وثیقه، 2 سیستم عامل های جداگانه (ارتباطات و توپخانه های ضد هوایی) .

انتخاب در جدایی ویژه بود - آنها به خدمت سربازی، از جمله افسران، از بومیان آسیای مرکزی از قطعات و ارتباطات نیروهای آسیای مرکزی و آسیای مرکزی به دست آوردند. یکی از افسران جداگانه از دستگاه مرکزی Gru Colonel V. Kolesnik (فرمانده پیشین تیپ 15 تیپ اسپن تورکو)، بزرگ H. Halbaev فرمانده منصوب شد.

برای سربازان این گروه، شکل ارتش افغانستان تهیه شد، همانطور که تصور می شد که آنها رهبر افغانستان تاراکی را نگه می داشتند (در حالی که حفظ حضور در راز حضور در افغانستان از واحد نظامی شوروی).

پس از قتل در سپتامبر سال 1979، تارکی و آمدن به مقامات آمین، تصمیم گرفتند از جدایی برای سرنگونی رهبر جدید افغانستان، ناراضی به رهبری شوروی استفاده کنند.

با استفاده از درخواست های آمین، تقویت حمایت از سربازان شوروی، در روزهای اول دسامبر، جدایی با تکنیک به هواپیمای حمل و نقل نظامی به افغانستان منتقل شد و در بگرام مستقر شد؛ در روز 15 دسامبر، جدایی به کابل پاسخ داد و وارد تیمی از محل اقامت امینا شد - کاخ تاج بک در حومه پایتخت افغانستان.

پس از آموختن موقعیت در نزدیکی کاخ، این تیم آمادگی مخفی برای حمله را آغاز کرد؛ علاوه بر "گردان مسلمان" در جداسازی حمله، 2 گروه خاص از KGB و افسران پوسیدگی از 345th Handborne Cornborn وارد شدند. سرهنگ V. Kolesnik رئیس هیئت تحرک تاج بکس منصوب شد.

وظیفه اصلی جداسازی، خنثی سازی تیپ حفاظت بود، انتقال به تکنیک به کاخ گروه های حمله KGB و حمایت از آنها در طول حمله. آنها با واحدهای شوروی حدود 1.5 هزار نیروی نظامی افغان مخالف بودند: 4 گردان از تیپ حفاظت و محافظ شخصی امینا.

عملیات "Storm-333" برای سرنگونی یک آمین در شب 27 دسامبر 1979 آغاز شد. آتش سوزی این تیم توسط گردان های محافظ در اطراف کاخ سرکوب شد، سپس تحت پوشش "شیکوک"، وسایل نقلیه زرهی دو ده دهان با فرود از KGB و نیروهای ویژه به جلو حرکت کرد. تقسیمات باقی مانده از جدایی، سرکوب مقاومت نظامیان افغانستان، از بین بردن گردان های حفاظت از خط خارجی جلوگیری کرد.

به طور مستقیم در محل کاخ، مبارزه گروه ویژه ای از "Thunder" KGB بود، اما در طول جنگ، جنگجویان نیروهای ویژه نیز به تاج بک نفوذ کردند.

پس از چهل و سه دقیقه نبرد سنگین، طوفان به طور کامل کاخ را به طور کامل دستگیر کرد (در طول حمله امین کشته شد).

در طی حمله و خلع سلاح تیپ حفاظت، جدایی از دست داد 6 نفر کشته شدند، 35 نفر زخمی شدند. در کابل، انحصار قبل از 8 ژانویه 1980 بود، پس از آن به Chirchik تکرار شد و وارد تیپ 15 از SPN تحت شماره "154th" شد.

با توجه به تجربه مبارزه به دست آمده، طبق گزارش "گردان مسلمان" در اوایل دهه 1980، دو جدایی مشابه با ساختار و ترکیب، در تیم های SPN از Transcaucasian و آسیای مرکزی تشکیل شد.

در ارتش 40، یک بخش منظم از نیروهای ویژه ارتش وجود داشت: 459 پوسیدگی جداگانه SPN، که در فوریه 1980 معرفی شد و مجهز به داوطلبان از تیپ Turkvo بود. این شرکت شامل 4 interlocks و یک گروه از ارتباطات (در دسامبر 1980، 11 bmp-1 ظاهر شد). شرکت "Kabulskaya" اولین واحد SPN بود، که به طور مداوم در جنگ "افغان" شرکت کرد: در مرحله اولیه، این شرکت عملیات را در سراسر کشور انجام داد (اولین فاصله زمانی، در نزدیکی آلکایل در استان پاتیک، گروهی را برگزار کرد از ستاد ارشد V. Somov در تاریخ 22 مارس 1980). اساسا، تاکتیک های اکتشافی کلاسیک مورد استفاده قرار گرفت، تخصص جدید تنها کار کرد.

این شرکت بزرگترین شهرت را تحت فرماندهی کاپیتان V. Moskalenko دریافت کرد، در آوریل 1982 در مرز افغانستان - مرز ایران، به طور مشترک با 2 گردان فرود انجام داد. با توجه به خطا در سلول های هلیکوپتر، فرود در ایران فرود آمد و به مرز ایران حمله کرد؛ تنها پس از انتقال راه رفتن 3 ساعته، نیروهای ویژه به منطقه مشخص شده رفتند و شروع به انجام این کار کردند. یک پایه حمل و نقل از شکلی شکایت شکست خورد، 1.5 تن خام تریاک و مقدار زیادی از سلاح ها نابود شد.

اولین سالهای جنگ در افغانستان نشان داد که نیروهای شوروی برای جنگ ضد حزبی آماده نیستند، تلاش برای انجام اقدامات نظامی علیه شورشیان در راه های سنتی ناکارآمد بود و نتایج را تولید نکرد.

تجربه درگیری های محلی پس از جنگ جهانی دوم نشان داد که موثرترین در مبارزه با جنبش حزبی، بخشی از یک هدف خاص است: "خدمات ویژه پیشرفته" انگلیسی (CAC) موفق به شکست جنبش حزبی در مالزی و عمان شد.

اقدامات موفقیت آمیز شرکت کابلیان در سال های اولیه جنگ باعث شده است که تجربه در استفاده از نیروهای ویژه در افغانستان تجمع یابد. تصمیم گرفت تا نیروهای ویژه ارتش 40 را تقویت کند.

در پایان سال 1981، راه اندازی جدایی های فردی SPN آغاز می شود: 154 Oospn / "گردان 1" ("مسلمان سابق") و 177 Osoush "گردان دوم" (از 22 از اوزنهای مرکزی آسیا)، مجهز به داوطلبان (افسران و مدیران -100٪، سربازان و سربازان - 80٪). به منظور ماسک، در افغانستان، جداسازی SPN به طور متعارف نامیده می شود - "گردان های تفنگدار موتور جدا شده"، این تعداد زمان ورودی تعیین شد.

در تابستان سال 1982، پس از ورود به شمال افغانستان، تقسیم نیروهای مرزی شوروی، نیروهای ویژه از جنوب غلبه کردند و در مناطق مرکزی کشور ("گردان 1" - تحت Aybak، "گردان دوم" - Ruha در Panjsheter، از مارس 1983 - Gulbahor).

اثربخشی فعالیت های نیروهای ویژه می گوید این واقعیت است که در مسیر تشکارگان - پولی خمری، جایی که "گردان 1" عمل کرد، از اوت 1982 تا نوامبر 1983، شورشیان شورشی در ستون های شوروی وجود نداشت ( شورشیان بر روی رویکردهای جاده ای نابود شدند). در "گردان"، واحدهای آزاد آزاد شدند - 2 گروه از افسران دفتر انکشافی و ستیزه جویان سواره نظام (زمان کوتاهی) را تشکیل دادند.

"گردان دوم" اولین بخش شوروی از پادگان دائمی در Gorge معروف Panjshera بود. به طرق مختلف، به لطف اقدام موفقیت آمیز نیروهای ویژه علیه جدایی فرمانده فرمانده احمدی - شاه "مسودا"، شورشیان به آتش سوزی در منطقه ادامه دادند (اما همچنین تلفات از جدایی به حدود 30 درصد از کل زیان ها را به دست آوردند برای 7 سال اقامت در افغانستان).

در دوره اولیه نیروهای ویژه در افغانستان، گردان به عنوان واحدهای رسمی عمومی عمل کردند (برای تقویت هر گردان در کنار یک شرکت مخزن (تعلیق)، یک باتری گرم و (یا) واکنشی). چنین کاربردی، آماده سازی و وظایف نیروهای ویژه و کاهش پتانسیل مبارزه را نداشت.

چنین عملی به دلیل فقدان واحدهای رزمی در ارتش 40 و کمبود فرماندهی شوروی از جزئیات جنگ حزبی در افغانستان وجود داشت.

تمامی جدایی ها بر اساس گردان مسلمان شکل گرفتند، همانطور که در ساختار سازمانی و کارکنان اصلاح شد. این جدایی ها وارد دو تیپ های SPN شدند که کنترل آنها (همراه با تقسیمات وثیقه) در ماه مارس 1985 به افغانستان معرفی شد: هر تیپ شامل 4 جدایه جداگانه SPN، یک واحد توزیع ویژه و 3 شرکت جداگانه (خودرو، پشتیبانی مواد و تقدیر) بود.

هر تیپ به یک اسکادران مخلوط از رژیم های هلی کوپتر هواپیمایی ارتش داده شد. بعدها، اسکادران هلیکوپتر فردی (OVE) معرفی شد: در 22 تیپ 22 - 205th Ove (Lashkaryah - از 12.1985)، در تیپ 15 - 239th Ove (Gazni، از 1.1986)

به منظور اینکه نیروهای SPN به طور کامل برای فعالیت های جنگی مورد استفاده قرار می گیرند و توسط حفاظت از گاراسون های خود منحرف نشدند، تفنگ های موتورسیکردی و گردان های فرود با توپخانه با آنها مواجه شدند، که امنیت مناطق ویژه نیروهای ویژه را تضمین کرد.

هفت "گردان" در نزدیکی مرز پاکستان، یکی در مرز ایران مستقر بود. آنها بیش از صدها مسیرهای معروف کاروان عمل کردند و مانع نفوذ به کاروان های افغانستان با سلاح ها و مهمات و جدایی های شورشی جدید شدند.

در مجموع، تا تابستان سال 1985، 7 "گردان" در افغانستان وجود داشت ("گردان هشتم" تا پایان سال کار کرد) و یک شرکت جداگانه، که می تواند تا 80 گروه شناسایی را تشکیل دهد. به منافع نیروهای ویژه، 897 شرکت مخابراتی جداگانه از وابستگی ارتش، که در هر جدایی برای جدایی از اطلاعات و تجهیزات زنگ هشدار "تحقق آن" اختصاص داده شد، عملیات کرد.

برای حل مأموریت های رزمی، واحد SPN توسط Interlocks (یک گروه منظم SPN، تقویت شده با یک رادیو، صلیر، Grenadelatometers، 1-2 فلاش "Bumblebee"، 1-2 محاسبات پرتاب نارنجک اتوماتیک "AGS-17" )، روشنفکران (1-2 شرکت های تقویت شده) و گروه های جالب - DGR. عملیات رزمی اینترکام و روشنفکران از Armorroups از جدایی ها، و همچنین توپخانه و ارتش ارتش حمایت کردند.

برای هماهنگ کردن فعالیت های SPN در 19 سپرده ارتش 19، یک مرکز مدیریت رزمی (CBU) ایجاد شد - گروه "صفحه نمایش" شامل 4-5 افسر، با وابستگی معاون رئیس اطلاعات هوش ارتش برای اطلاعات ویژه (چنین CBus در تمام تیم ها و واحدها عمل کرد). اما رهبری مستقیم واحدهای SPN، نه رئیس اطلاعات، بلکه معاون رئیس ستاد ارتش بود.

در سال 1985 در سال 1985 در شهر Chirchik، 467، هنگ گروه آموزشی SPN از ترکیبات گردان سوم (بر اساس تیپ 15 اسپانیا) تشکیل شد، جایی که آنها نیروهای ویژه ای را برای خدمات در افغانستان آماده کردند، کارشناسان باقی مانده از آن آماده شدند برنامه درسی عمومی

در جنگ افغانستان نیروهای ویژه انجام وظایف زیر را انجام دادند:

هوش و توسعه؛

تخریب سازه های شورشیان و کاروان؛

کالبد شکافی و تخریب پایگاه ها و انبارها، کمیته های "اسلامی"؛

ضبط زندانیان

انجام اطلاعات هلیکوپتر مسیرهای کاروان و بازرسی کاروان؛

معدن راه های کاروان و ایجاد تجهیزات اطلاعاتی بر روی آنها؛

شناسایی مناطق تمرکز شورشیان، انبارها با سلاح و مهمات، مکان های روز کاروان و هدایت هواپیمایی بر روی آنها (به دنبال بررسی نتایج حملات هوایی).

واحدهای SPN این چالش ها را عمدتا با انجام آمبولانس ها، صفحات، گشت های DGP در هلیکوپتر ها، و همچنین اقدامات حمله حل کردند.

یک مثال از یک موفقیت موفق، عملیات کاپیتان کاپیتان کاپیتان کاپیتان از "گردان جلال آباد" در فوریه 1985، زمانی که نیروهای ویژه "تکیه بر" در روستا و با استفاده از دستگاه های تیراندازی برش (PBS) و سلاح های سرد در مورد 50 شورشیان، از جمله 28 فرمانده فرماندهی. ضررهای SPECNAS رنج نمی برند.

اقدامات جستجوی هوش مصنوعی، معمولا به عنوان بخشی از interlocks یا تخلیه انجام شد. برای افزایش تحرک، این تقسیم بر روی وسایل نقلیه زرهی یا ماشین های با کیفیت بالا منتقل شد، اطلاعات در مناطقی که تحت کنترل شورشیان، بر روی مسیرهای شناخته شده کاروان انجام شد، انجام شد. جستجو در طبیعت حمله بود، مدت زمان اقدامات 5-6 روز بود.

در 23-25 \u200b\u200bنوامبر 1986، بخش کاپیتان شهر بایکوف (گردان اسداباد)، که منجر به جستجوی جلال آباد شد، در دریافت اطلاعات دریافت شده از زندانی، بدون از دست دادن نیروهای ویژه، 3 انبار را با سلاح و مهمات نابود کرد. در این مورد، مبارزه با توجه به طرح انجام شد: جستجو - Ambush - RAID.

برای افزایش آتش سوزی، سلاح های سنگین نصب شده بر روی کامیون ها: سلاح های سنگین: "سنگ" اسلحه های ماشین، "DSHK" و پرتاب نارنجک اتوماتیک "AGS-17" (در لشکرگاه، زمانی که برای حمله به حمله، Zenki Z-23- 2 یا 14.4- میلی متر ماشین آلات بزرگ کالیبر از ولادییمروف).

گاهی اوقات جستجو تحت پوشش قرار گرفت: پرسنل به لباس های ملی افغانستان تغییر یافتند و ماشین های تایلندی تویوتا Simurg، Datanan مورد استفاده قرار گرفتند.

یکی از نخستین روشنفکران مشابه توسط گروهی از ستاد ارشد P. Kulev (5 نفر) از گردان Gaznogo در اکتبر 1984 برگزار شد: در سه روز به وسیله خودرو 200 کیلومتر در امتداد مسیر Gazni - Mukur - Gazni تصویب شد. این گروه بدون از دست دادن به پایه بازگشت.

در این گردان لشکرگ، پس از گرفتن در دسامبر 1986، گروه ستوان S. دود کاروان از 9 اتومبیل، چنین عملیاتی، اما در حال حاضر در مورد رهگیری و از بین بردن کاروانهای شورشیان، به مدت 1.5 سال انجام شد.

در ژانویه سال 1987، یک عملیات رزمی مشابه برای اولین بار انجام شد: ستوان G. Dolzikov در سه "تویوتا" و یک "اورال"، تحت پوشش یک کاروان از شورشیان، نزدیک به دوره آینده با جدایی از شورشیان بود برای 3 خودرو و آتش ناگهانی آن را نابود کرد.

گلهای مسیرهای کاروان در هلیکوپتر ها بسیار موثر بود، با گروه های بازرسی در هیئت مدیره، زمانی که داده های شناسایی هوا بلافاصله، با تصمیم فرمانده گروه، بلافاصله اجرا شد. به عنوان مثال، در شش ماه اول سال 1987، 168 یا 20٪ از کل مقدار پروازهای موثر بود.

هدف اصلی کاروان بود: پس از کشف کاروان، هلیکوپتر ها یک پرواز را انجام دادند و سیگنال را متوقف کردند، سپس 2 هلیکوپتر در نزدیکی کاروان فرود آمدند و گروهی تحت پوشش دومین هلیکوپتر ها، بازرسی محموله را انجام دادند.

در مورد مقاومت، کاروان توسط ضربه از هوا تخریب شد، پس از نیروهای ویژه فرود آمد: سلاح های دستگیر شده، مهمات و زندانیان به پایه (یا نابود شده) تحویل داده شد.

این در خرید بود که اولین موشک موشک ضد هوایی آمریکایی (CRKK) "Stinger" دستگیر شد: در تاریخ 5 ژانویه 1987، گروه ستوان V. Antonyuk از گردان Shaghaoy تحت فرماندهی ارشد ستوان V. Kovtun و بزرگ E. Sergeeva، گروهی از شورشیان را بر روی موتور سیکلت ها متوجه شدند و از هوا به آنها حمله کردند، در پاسخ توسط هلیکوپتر، دو شروع ناموفق از موشک ها تولید شد.

نیروهای ویژه زمین دشمن را نابود کردند و یک "Stinger" و دو ظروف از موشک های عکسبرداری را دستگیر کردند.

ترکیب گروه بازرسی معمولا شامل 15-20 نفر (تقویت شده توسط 1-2 محاسبات "AGS-17"، بازدارنده های شعله و انار) بود و بر روی دو هلیکوپتر حمل و نقل MI-8 و تحت پوشش هلیکوپتر های جنگی قرار گرفتند، تحت پوشش یک جفت یا دو جفت پشتیبانی از هلیکوپتر های مبارزه با پشتیبانی از هلیکوپتر -24. "

برای انجام این وظایف، یک اسکادران هلیکوپتر یا جداسازی 8 تا 10 اتومبیل به هر جداسازی داده شد، که باعث می شود تا امکان شناسایی هوا را در فاصله تا 120 کیلومتر از پایه در یک بار در چند جهت انجام دهید. روز، به عنوان یک قاعده، 2 تا 3 خروج، هر زمان تا 90 دقیقه انجام شد.

در طی چنین امواج، نه تنها ماشین های تک و گروه های فردی متوقف شدند، اما کاروان های بزرگ، پس از آن برای کمک به DGR ها به هلیکوپتر ها منتقل شدند و تقویت وسایل نقلیه زرهی از جدایی ها منتقل شدند.

تسلیحات افسران اطلاعاتی در کمین به طور منظم بود، ابزارهای دید 3-4 شب (PNV) و چندین PBS وجود داشت. علاوه بر این، افزایش مهمات تقویت شده، 3-4 انار RPG-18 "Muha" (به جای منظم "RPG-7")، Sappers دارای ذخایر گسترده ای از حداقل اقدامات و تکه تکه شدن معادن موانع موانع بود.

برای فریب دشمن، روش های مختلف دسترسی به عملیات استفاده شد. به عنوان مثال، این گروه به داخل وسایل نقلیه زرهی (یا در کامیون ها، در داخل کالاها ماسک می کند) و در طول حرکت حرکت می کرد. در مورد دیگری، هلیکوپترها با فرود در هیئت مدیره چندین فرود نادرست را به گمراه کردن بازپس گیری شورشیان تبدیل کردند. دیگر مانورهای جعلی مورد استفاده قرار گرفتند.

پس از دریافت اطلاعات، در مورد تصویب تخمین زده شده از کاروان، نیروهای ویژه در هلیکوپترها پرواز کردند و یا پیشرفته در تکنیک در یک منطقه خاص: برای 15 تا 20 کیلومتر به محل کمین آینده، نیروهای ویژه از بین رفتند، تکنیک بر روی آن قرار گرفت پایه یا نزدیکترین پست شوروی. این بخش یک انتقال پیاده روی را به محل کمین (معمولا در شب) انجام داد.

از بین بردن و از بین بردن کاروان، نیروهای ویژه پس از نبرد به سرعت به سرعت هلیکوپترها یا وسایل نقلیه زرهی را ترک می کنند، سلاح های جایزه و مهمات را می گیرند. حمل و نقل اسیر شده معمولا تخریب شد، اما در صورت امکان، آن را در نقطه استقرار تقطیر شد (برخی از جدایی ها یک پارک کوچک از ماشین آلات جوایز و موتور سیکلت ها بود).

یک کمین موفقیت آمیز در اواخر اوت 1984، گروهی از ستوان A. Rogkov را از "گردان کندهار" برگزار کرد. به طور مخفیانه فرود، در طول حرکت ستون BMP، گروه در شب 4 اتومبیل را با بار سلاح و مهمات تخریب کرد، بیش از 50 شورشی کشته شدند، 3 DSHK و سلاح های دیگر دستگیر شدند (در حال حاضر دومین کاروان دوم بود گروه برای ماه اوت).

در صورت تأخیر در تخلیه، این گروه برای رسیدن به محیط زیست خطرناک بود: در چنین وضعیتی در اکتبر سال 1987، 14 نفر از گروهی از ستاد ارشد O. Onchikha از گردان Shaghaoy کشته شدند.

شورشیان شروع به پذیرش به پذیرش کردند، که مجاز به اجتناب از تلفات کاروان های بزرگ بود: پس از انتقال مرز، بارها بارگیری و ذخیره شدند، سپس چند روز آنها بیشتر از طریق دسته های کوچک رفتند.

بنابراین، نیروهای ویژه به طور فعال شروع به اعمال حملات در تخلیه تقویت شده بر مبنای رد و انتقال حمل و نقل که در آن کاروان ها و انبارها می تواند واقع شود.

مدیر اجرایی عملیات 2 "گردان" - "جلال آباد" و "اسدابادسکی" (انتصاب R. Abzalimov و شهر گاوها به ترتیب) در ژانویه سال 1986 توسط شکست بخش اصلی پایه "Sargandchin" در نزدیکی مرز پاکستان بود. با حداقل زیان، 70 شورشیان و 5 انبار با سلاح و مهمات نابود شدند، 2 CRKK، 2 کارخانه نصب ضد هواپیما (ZSSU)، 7 اسلحه دستگاه DSHC، 3 ملات، 2 ابزار نسوز (BO) و مقدار زیادی از مهمات را به دست گرفتند .

اما تلاش برای فرماندهی این "گردان" برای تکرار موفقیت، در ماه مارس همان سال، با شکست پایه کارارا، منجر به تلفات میان نیروهای ویژه شد و موجب رسوایی بین المللی شد، زیرا پایه در مرز پاکستان بود و سربازان ما در پاکستان بودند.

هوش سازمان یافته و مبارزه با شورشیان به خوبی سازماندهی شده است، گاهی اوقات عملیات مبارزه را در مرحله اولیه نشان داد.

متأسفانه، سفیر بزرگ V. Udovichenko از گردان کندیگان در اکتبر 1987 به پایان رسید: براساس اطلاعاتی که از اطلاعات افغانستان دریافت شده است، تصور می شود که یکی از گروه های شورشی را در قندهار در شب انجام دهد.

در ابتدا، همه چیز بر طرح برنامه ریزی شده بود: نیروهای ویژه، با استفاده از دو کامیون، به طور مخفیانه به منطقه کمین پیشرفت کرده و "جاده" 4-5 کیلومتر از شهر، پس از ظهور گیاهان پیشرفته اطلاعات شورشیان، تلاش کردند برای خلع سلاح، اما آنها توانستند هشدار دادند و ناظران توسط نیروهای دشمن برتر مورد حمله قرار گرفتند. بعدا معلوم شد که عدم انطباق نشان داده شده است، و برای چند روز، شورشیان به دنبال نیروهای ویژه ای بودند که به این کار رفتند.

ورود یک نبرد سنگین 6 ساعته که از 32 سالگی محاصره شده بود، 12 نفر فوت کردند، از جمله فرمانده، تقریبا هر کس دیگر زخمی شد. اگر هیچ کمک وجود نداشت، تمام جدایی ها می میرند. تلفات شورشیان به بیش از صد کشته شد.

طرف ضعیف نیروهای ویژه عملیات مبارزه کوتاه مدت بود، زیرا معمولا پس از 2-3 روز، Interlocks توسط شورشیان شناسایی شد و مجبور به فورا تخلیه شد. تعدادی از دلایل دیگر تاثیر منفی دارد: شرایط آب و هوایی سنگین، جدایی از جدایی در مناطق پرجمعیت (که مانع از نامزدی پنهان نیروهای ویژه در وظایف)، عدم تعداد مورد نیاز هلیکوپتر ها، عدم وجود هلیکوپتر ابزار برای پرواز های شب، و همچنین فقدان ایستگاه های رادیویی کوچک مدرن، باتری های ایستگاه های رادیویی و دستگاه های دید در شب.

پس از اعلام در افغانستان در ژانویه سال 1987، "سیاست مصالحه ملی" و کاهش، در ارتباط با این، تعداد عملیات مبارزه نیروهای شوروی، تنها واحدهای SPN، بخش فعال ترین ارتش 40 ساله بود و همچنان ادامه داشت وظایف خود را در همان مقدار. اپوزیسیون اسلامی پیشنهادات صلح دولت افغانستان را رد کرد و تعداد کاروان ها به افغانستان چندین بار افزایش یافت.

در این دوره بود که چندین کاروان بزرگ نابود شد. در ماه مه سال 1987، یک گروه از ستاد ارشد P. Trofimova از گردان باراکین یک کاروان از 400 حیوان بخش در روز پیدا کرد و به رغم برتری پنج بار شورشیان، به او حمله کرد. این گروه یک کاروان را برای 2.5 ساعت بازداشت کرد و در طی این زمان، جداسازی توانست منطقه را مسدود کند - 62 CRKK (56 چینی و 6 انگلیسی)، 7 بو، 300 عدد، 340 کیلوگرم مواد منفجره و تعداد زیادی از مهمات دستگیر شدند.

پس از یک ماه، گروه ستوان A. Derevoye از گردان Gaznogo توسط یک کاروان از 204 شتر با محافظ 300 شورشی بازداشت شد. با کمک تقویت، 3 مجموعه شعله Salvo (PU RSZO)، 5 ZSU، 3 بو، 5 ملات، 240 دقیقه به آنها و 400 کیلوگرم مواد منفجره دستگیر شدند.

فقط برای سال 1987، بخش های ویژه نیروهای ویژه 332 کاروان را از بین بردند. اما، با وجود تمام پیشرفت، 12-15٪ از کل کل کاروان از پاکستان و ایران متوقف شد، هرچند برخی از گردان هر ماه تخریب شدند.

با توجه به نیروهای ویژه خود و داده های اطلاعاتی، تنها در یکی از سه خروجی، نیروهای ویژه با دشمن برخورد کردند. اما همیشه نیروهای ویژه از لحاظ اخلاقی پیکربندی شده اند، به لطف روحیه مبارزه با سربازان، سربازان و افسران.

از ماه مه سال 1988، نتیجه گیری ارتش 40 ساله افغانستان آغاز شد: تیپ 15 و 2 "گردان" - "جلا آباد" و "اسدابادسکی"، گردان شاهجوسکی به اتحادیه بازگشت - "جلال آباد" و "Kabulskaya" Rota بازگشت. در ماه اوت، تیپ 22 اسفنجی در ترکیب سه "گردان" - لشکرگسکی، "کندیگان" و "فرغ" معرفی شد.

دو "گردان" از 15 تیپ نخاعی ("گاز" و "Barakinsky") در کابل بازسازی شدند و تا پایان نیروها، با امنیت پایتخت افغانستان مبارزه کردند. این بخش ها در فوریه سال 1989 منتشر شد و آخرین ستون ها را پوشش می داد.

در افغانستان، راه های جدیدی برای انجام وظایف اطلاعاتی و انجام تخصص، انجام شد. نیروهای ویژه، وظایف صرفا اطلاعاتی را در منافع خصومت های نیروهای ارتش انجام ندادند، این اطلاعات فقط برای اجرای مأموریت های رزمی خود در طی اجرای آنها (یعنی اطلاعات خودشان) انجام شد.

با توجه به فقدان اطلاعات کامل در طول دوره "افغانستان" فعالیت های مبارزه با نیروهای ویژه، امکان تجزیه و تحلیل دقیق برای هر جدایی وجود ندارد، اما شناخته شده است که تقسیم نیروهای ویژه بیش از 17 هزار تن، 990 کاروان را نابود کرد ، 332 انبارها و 825 \u200b\u200bارباب دستگیر شدند.

تلفات غیرقابل برگشت از جدایی نیروهای ویژه به حدود 700 نفر (از جمله غیرقابل انکار و بهداشتی): در تیپ 15 - حدود 500، در 22 تیپ - حدود 200.

بر اساس برخی برآوردها، نیروهای ویژه تا 50 درصد از فعالیت های جنگی کل ارتش 40 را تشکیل دادند و حدود 5 درصد از تعداد کل نیروهای شوروی در افغانستان را تشکیل دادند.

برای قهرمانی و شجاعت 7 نیروهای ویژه نیروهای ویژه به عنوان "قهرمان اتحاد جماهیر شوروی" اهدا شد: عادی V. Arsenov (پس از مرگ)، کاپیتان یو. Goroshko، میلی لیتر. Sergeant Yu اسلامف (پس از مرگ)، سرهنگ V. Kolesnik، Lineutnant N. Kuznetsov (پس از مرگ)، گروهبان Y. Mirolyubov، هنر. ستوان O. Onishchuk (پس از مرگ)؛ حدود 9 هزار جوایز مبارزه را اعطا می کند.

ارزیابی بالا از فعالیت های نیروهای ویژه توسط آمریکایی ها: "... تنها نیروهای شوروی که با موفقیت مبارزه کردند، نیروهای ویژه ای از هدف خاص هستند" (روزنامه "واشنگتن پست"، 6 ژوئیه 1989).


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان