04.04.2023

آموزش plusquamperfekt در آلمانی. Plusquamperfekt در آلمانی. با فعل sein ترکیب شده است



پلاس کوامپرفکت- این کلمه طولانی بیانگر زمان ماضی است. معمولا درک آن هنگام یادگیری آلمانی بسیار دشوار است. در این مقاله در مورد شکل گیری زمان، قوانین اساسی، مثال ها، استثناها صحبت خواهیم کرد و چند فرمول ساده ارائه می دهیم. همه چیز سر جای خود قرار می گیرد و دیگر در زمان های هماهنگ گیج نمی شوید.

قانون: Plusquamperfektبرای بیان استفاده می شود قبل از گذشتهیا زمان گذشته طولانی


زمان مقدم بیانگر عملی است که اتفاق افتاده است قبل / قبلییک اقدام دیگر مثلا: وقتی کاتیا به فروشگاه رفت، ما شروع به تماشای تلویزیون کردیم.
یعنی کاتیا ابتدا چیزی خرید و فقط پس از آن شروع به استراحت کردند. گذشته قبل از گذشته است.

هنگامی که در نوشتار و گفتار استفاده می شود، Plusquamperfekt هماهنگی زمان ها را بیان می کند. (به قانون 1 مراجعه کنید)

قانون 2: Plusquamperfektدلالت بر خلقت دارد محمول مرکب، یعنی محمولی که از چند کلمه (فعل + مضارع) تشکیل شده است.


چه زمانی از فعل HABEN استفاده می کنیم؟

در اینجا نیز همان قاعده معمول اعمال می شود. بیایید دوباره آن را تکرار کنیم:

فعل haben با:

الف) افعال به اصطلاح متعدی (sehen - look، nehmen - take, lesen - read);
ب) افعال بازتابی (sich versuchen - تلاش، sich benehmen - رفتار، sich verabschieden - خداحافظی، sich bemühen - تلاش)؛
ج) افعال غیرشخصی (regnen - رفتن (درباره باران)، schneien - رفتن (درباره برف)، scheinen - درخشیدن).
د) و همچنین گروه ها افعال ناگذر، برای مثال:

1. افعال، حرکت را نشان نمی دهد، اما مستلزم اضافه کردن بعد از خود در حالت داده شده (antworten - پاسخ دادن، schenken - دادن، sagen - صحبت کردن، geben - دادن، helfen - کمک کردن، vertrauen - اعتماد کردن)

2. افعال، که نشان دهنده حرکت و تغییر حالت نیستند(arbeiten - کار، hängen - آویزان، liegen - دروغ، sitzen - نشستن، stehen - ایستادن و غیره)

3. افعالی که به وضوح نشان می دهند اولیه و نهاییمراحل فرآیند (anfangen - شروع، شروع - شروع، aufhören - برای توقف)؛

4. کاملاً همه چیز افعال معینو خودم هابن.

درباره ترتیب کلمات

برای وضوح، بیایید مقادیر جزء محمول مرکب را معرفی کنیم:
V1 - فعل کمکی (haben یا sein)
V2 - Partizip II از فعل معنایی


موارد کلی:
1) اگر در یک جمله، Partizip II از فعل معنایی همیشه در انتهای جمله است:

ایا نفرت das Auto gekauft. - او یک ماشین خرید. (فرمول: V1 + V2)


2) بسته به مکان اعضای ثانویه، فاعل می تواند از پشت فعل کمکی "پرش" کند:

فورگسترن نفرت er das Auto gekauft. - پریروز ماشین خرید. (فرمول: V1 + V2)


3) هنگامی که ترتیب کلمات در جملات فرعی تغییر می کند، هر دو فعل در انتهای جمله قرار می گیرند و سپس ابتدا از قسمت معنایی V2 و سپس از فعل کمکی V1 استفاده می شود:

Nachdem sie seine Oma angerufen hatte، ging sie schlafen. (فرمول: V2 + V1)

قانون 3:وقتی در جمله علاوه بر فعل کمکی، افعال معنایی و وجهی نیز وجود دارد، هر دو به صورت نامعین قرار می گیرند.


مقایسه کنید:

سیم کلاه بردار es nicht ژولت. - ما این را نمی خواستیم.
سیم کلاه بردار es nicht تن پشمی. - ما نمی خواستیم این کار را بکنیم

(طبق پیوندهای قانون 3 تن + پشمیبه شکل نامعین قرار دهید).

چه زمانی از فعل SEIN استفاده می کنیم؟

فعل sein با:

الف) افعال، به معنای حرکت یا جابجایی(fahren - رفتن، zurückkehren - بازگشت، spazierengehen - پیاده روی، kommen - آمدن، laufen - دویدن، افتادن - افتادن)؛

ب) معنی افعال تغییر حالت(aufstehen - بلند شدن، aufwachen - بیدار شدن، durchfallen - fail، vergehen - pass، sterben - die);

ب) افعال werden، bleiben، begegnen، gelingen، geschehen، passierenو خود فعل sein.

توجه داشته باشید: بسته به زمینه، افعال حرکتی مانند fahren، fliegen را می توان هم با haben و هم با sein استفاده کرد.

مثلا:

Ich جنگ mit altem اتوبوس لنگسام جفارن. - من در اتوبوس قدیمی به آرامی رانندگی می کردم.
Ich نفرتدن اتوبوس جفارن. - من داشتم اتوبوس می‌راندم.

Ich جنگ mit dem Hubschrauber geflogen. - من با هلیکوپتر پرواز می کردم.
Ich نفرت den Hubschrauber geflogen. - من با هلیکوپتر پرواز می کردم.


همانطور که از مثال ها پیداست، در مورد دوم، نه حرکت مهم است، بلکه خود کنترل است. وسیله نقلیه.

گذشته طولانی یا ماقبل گذشته؟

اکنون بیایید دریابیم که چگونه زمان گذشته طولانی را از زمان ماضی تشخیص دهیم.

پرپرفکت

جمله را بخوانیم:
Ich نفرت im Jahr 1992 mein Haus gebaut. - من خانه ام را در سال 1992 ساختم
(مطمئن است که این عمل نسبت به واقعیت های کنونی مدت ها پیش رخ داده است) 1
سال 992 در گذشته کاملاً عمیق است، چیزی که استفاده از Plusquamperfekt در اینجا به ما سیگنال می دهد.

حافظه: اگر بخواهیم رویدادهای گذشته طولانی را ذکر کنیم و تاکید بر تجویز آنها برایمان مهم است، می توانیم با خیال راحت از Plusquamperfekt استفاده کنیم.

زمان ماضی قبل

بیایید دو پیشنهاد را در نظر بگیریم:
ببخشید سنددر دن اتوبوس eingestiegen. - سوار اتوبوس شدی
ببخشید سند mit ihm nach der bibliothek جفارن. - شما آن را به سمت کتابخانه بردید

هر دو جمله از کامل استفاده می کنند، اما اگر یک رویداد قبل از دیگری اتفاق افتاده باشد چه؟
یعنی چه چیزی را چگونه توصیف کنیم ابتدا سوار اتوبوس می شوند ، و سپس به آنجا برسیم به کتابخانه؟ اینجاست که Plusquamperfekt به کمک می آید.

از آنجایی که اولین رویداد قبل از دیگری اتفاق افتاده است، توصیه می شود که زمان مقدم را به آن اعمال کنید:

ببخشید هشدار دادندر دن اتوبوس eingestiegen. ببخشید سند Damit zur Bibliothek جفارن. -تو سوار اتوبوس شدی. سوارش کردی به سمت کتابخانه. (به این معنی است که ما ابتدا وارد شدیم و سپس رفتیم)

حافظه: Plusquamperfekt ما یک عمل در گذشته را که قبل از عمل دیگری رخ داده است برجسته می کنیم.


همانطور که تمرین نشان می دهد، در بیشتر موارد در گفتار، چنین جملاتی با استفاده از ربط در یک ساختار پیچیده ترکیب می شوند

ناچدم- بعد از

و سپس بند اصلی به شکل زمان گذشته (Präteritum) در می آید.

این یک مورد منحصربه‌فرد از توافق زمان است، زمانی که یک زمان - Plusquamperfekt - مرکب است که هم یک فعل کمکی و هم یک فعل معنایی را در خود دارد و دیگری ساده (Präteritum) است که فقط یک فعل معنایی دارد.

هشدار: حروف ربط nachdem ترتیب کلمات را تغییر می دهد .


در اینجا چند نمونه آورده شده است:

Nachdem meine Schwester aufgewacht جنگ, verstand sie eine einfache Sache: der Film war schon zu Ende - بعد از اینکه خواهرم از خواب بیدار شد، متوجه یک چیز ساده شد: فیلم دیگر تمام شده بود.

Nachdem ich die Räder پمپاژ نفرت, فهر من فهرّد بصیر لس. - بعد از اینکه لاستیک ها را پمپ کردم، دوچرخه ام بهتر سوار شد.

Nachdem sie diese schwere Aufgabe gelöst نفرت, fühlte sie sich sehr entkräftet. - بعد از اینکه این مشکل سخت را حل کرد، احساس خستگی کرد.

که در آلمانیشکل نادری از زمان مقدم دوگانه یا وجود دارد دوپلتس Plusquamperfekt یا Ultra-Plusquamperfekt

فرمول ساخت و ساز دوپلتس پلاس کوامپرفکتاین است:

SUBJECT + HABEN/SEIN IM PRÄTERITUM + PARTIZIP II SENSIBLE VERB + GEHABT/GEWESEN.

این ساخت با هنجارهای زبان ادبی آلمانی در تضاد است. اگر Plusquamperfekt I به طور مبهم عمل را بیان می کند، در چنین مواردی توافق کردیم که از آن استفاده کنیم دوپلتس پلاس کوامپرفکت.

Als die Baustoffe geliefert wurden, hatten die Arbeiter den neuen Stock gebaut gehabt. - وقتی مصالح ساختمانی تحویل شد، کارگران یک طبقه جدید ساختند
Als die Baustoffe geliefert wurden, hatten die Arbeiter den neuen Stock bereits gebaut. - وقتی مصالح ساختمانی تحویل داده شد، کارگران از قبل یک طبقه جدید ساخته بودند


این زمان اغلب در گویش ها و گفتار محاوره ای استفاده می شود. به هر حال، ماترین لوتر او را دوست داشت. اما اگر در حال یادگیری زبان آلمانی ادبی هستید، Plusquamperfekt معمولی بیش از حد کافی است. آیا می خواهید آلمانی یاد بگیرید؟ در Deutsch School Online ثبت نام کنید! برای مطالعه به یک کامپیوتر، گوشی هوشمند یا تبلت با دسترسی به اینترنت نیاز دارید و می توانید در زمان مناسب از هر نقطه دنیا به صورت آنلاین مطالعه کنید.

رستم رایچناو، دویچ آنلاین

بیایید دو جمله ساده در نظر بگیریم:

Ich habe die Arbeit beendet. - کارم تموم شد

Ich bin nach Hause gegangen. - من به خانه رفتم.

در هر دو جمله کامل (زمان کامل).همه اینها قبلاً اتفاق افتاده است، در گذشته. اما رویداد اول (پایان کار) قبل از دومی (رفتن به خانه) اتفاق افتاد. بنابراین، برای اولین رویداد می توانید از زمان گذشته مضاعف، زمان پیش از گذشته استفاده کنید - پلاس کوامپرفکت(که در لاتین به معنی بیشتر از کامل):

Ich hatte die Arbeit beendet. Ich bin nach Hause gegangen.

برای انجام این کار، همانطور که می بینید، فقط باید فعل کمکی را وارد کنید Präteritum (زمان گذشته): ich habe -> ich hatte، ich bin -> ich war.


بیشتر اوقات پلاس کوامپرفکتدر جملات پیچیده با یک کلمه مقدماتی استفاده می شود ناچدم (بعد از):

ناچدم ich die Arbeit beendet hatte, ging ich nach Hause.

= Nach der Arbeit ging ich nach Hause.

لطفا توجه داشته باشید که در بند اصلی از آن استفاده شده است Päteritum(اما نه کامل). این تنها مورد توافق زمان در زبان آلمانی است: در جملات با ناچدم(و حتی در این صورت اصلا اجباری نیست). اگر یک زمان مرکب باشد ( پلاس کوامپرفکتزیرا از دو فعل تشکیل شده است: معنایی و کمکی)، پس دومی ساده است، متشکل از یک فعل ( Päteritum). مثل این:

Nachdem ich nach Hause gekommen war, aß ich zu Abend. - بعد از اینکه اومدم خونه(به زبان روسی ساده تر می توان گفت: به خانه آمدن)، شام خوردم

Nachdem ich gegessen hatte, schaute ich noch ein wenig fern. - بعد از خوردن غذا، کمی بیشتر تلویزیون تماشا کردم.

Nachdem mein Wagen gestohlen worden war, rief ich die polizei. «بعد از سرقت ماشینم، با پلیس تماس گرفتم.

در مورد دوم می بینید Plusquamperfect Passiv.باید اضافه کرد که علاوه بر پیشنهادات با ناچدم(و فقط اگر در مورد گذشته صحبت می کنند) از زمان ماضی به ندرت استفاده می شود و در گفتار محاوره تقریباً اصلاً استفاده نمی شود.


خودت آن را امتحان کن:


جملات بسازید با ناچدمدر زمان گذشته:


einen Freund treffen – zusammen ins Cafe gehen (دیدار یک دوست – با هم به کافه برویم)، im Cafe essen – ein schönes Mädchen sehen – es/sie kennen lernen (چرمیده) (در یک کافه غذا بخور – دختر زیبا را ببین – به او را بشناس (می خواهم) , es/sie ansprechen – (sie) lächeln (با او صحبت کن – لبخند بزن)، (wir) sich sicherer fühlen – (wir) sich vorstellen – an ihrem Tisch bleiben (-blieb – geblieben, s) – viel sprechen (-sprach – gesprochen) und trinken (-trank – getrunken) – zusammen singen (-sang – gesungen) – ganz glücklich werden (-wurde – geworden, s) – sich streiten (-stritt – gestritten) – sichschsch schlug – geschlagen) – von der Polizei festgenommen werden - ganz traurig werden (احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید - خود را معرفی کنید - سر میز او بمانید - زیاد صحبت کنید و بنوشید - با هم آواز بخوانید - کاملاً خوشحال شوید - نزاع (مشاهده) - دعوا - بازداشت شدن توسط پلیس - کاملاً غمگین شوید).


زمان گذشته (Präteritum)

بجز کامل (زمان کامل)همچنین یک زمان گذشته ساده در زبان آلمانی وجود دارد - Päteritum(که در لاتین به معنی گذشته گذشته). با استفاده از پسوند تشکیل می شود -t-. مقایسه کنید:

ایچ تنزه. – من می رقصم (زمان حال – Präsens).

ایچ تانز تیه. – من رقصیدم (زمان گذشته – Präteritum).

این شبیه به زمان گذشته انگلیسی است که علامت زمان گذشته پسوند است -د-:

می رقصم - رقصیدم.

Präsens Präteritum

ich sage - می گویم ich sagte - گفتم

سیم، سی، سی ساگن سیم، سی، سی ساگتن

دو ساگست دو ساگست

er sagt er sagte (!)

ihr sagt ihr sagtet


ویژگی Päteritumچیزی است که در فرم است او آن را)هیچ پایان شخصی اضافه نشده است -t، یعنی: اشکال منو اومطابقت دادن (همانطور که به یاد دارید، همین اتفاق در مورد افعال معین می افتد.)


همانطور که قبلاً گفتیم، زبان آلمانی افعال قوی (بی قاعده، غیرقانونی) دارد. ساگن –فعل ضعیف و منظم و اینجا افتاده -قوی:

ich، er fiel (من، او افتاد)، wir، sie، Sie fielen،

دو فیلست،

ihr fielt.

در اینجا دیگر به پسوند زمان گذشته نیازی نیست -t-، از آنجایی که زمان گذشته با خود کلمه تغییر یافته نشان داده می شود (مقایسه کنید با انگلیسی: می بینم - می بینم، دیدم - دیدم). تشکیل می دهد منو اویکسان هستند، هیچ پایان شخصی در این اشکال وجود ندارد (همه مانند افعال وجهی در زمان حال).


بنابراین، عبارت روسی من آبجو خریدمبه دو صورت می توان آن را به آلمانی ترجمه کرد:

Ich kaufte Bier. – Präteritum (زمان گذشته).

Ich habe Bier gkauft. - کامل (زمان کامل).

تفاوت در چیست؟

کاملزمانی استفاده می شود که یک عمل انجام شده در گذشته با لحظه حال مرتبط باشد، زمانی که مرتبط باشد. مثلاً به خانه می آیید و همسرتان از شما می پرسد (به قول خودشان خواب دیدن ضرری ندارد):

Hast du Bier gkauft؟ - آبجو خریدی؟

Ja, ich habe Bier gkauft.(شما با احساس موفقیت پاسخ می دهید).

او به لحظه ای در گذشته که شما آبجو خریدید، علاقه ای ندارد، نه به تاریخ، بلکه به نتیجه عمل - یعنی در دسترس بودن آبجو. انجام می شود یا خیر؟ اتفاق افتاده یا نه؟ از این رو نام - کامل (زمان کامل).

Präteritum (زمان گذشته)زمانی استفاده می شود که یک عمل انجام شده در گذشته ربطی به لحظه حال نداشته باشد. این فقط یک داستان است، داستانی در مورد برخی رویدادهای گذشته. از همین رو کاملبه عنوان یک قاعده، در مکالمه، در گفتگو، هنگام مبادله اظهارات استفاده می شود (بالاخره، در گفتگو این است که آنچه که اغلب مهم است خود عمل در گذشته نیست، بلکه ارتباط آن با زمان حال، نتیجه آن است) و Päteritum- در یک داستان، در یک مونولوگ. به عنوان مثال، شما در مورد نحوه گذراندن تعطیلات خود صحبت می کنید:

Ich kaufte ein paar Flaschen Bier... Dann ging ich an den Strand... – چند بطری آبجو خریدم، رفتم ساحل...

یا به فرزندتان یک افسانه بگویید:

Es war einmal ein König, der hatte drei Töchter... - روزی روزگاری پادشاهی بود، سه دختر داشت...

ایچ کام، ایچ سه، ایچ سیگته. - من آمدم من دیدم من پیروز شدم.


از آنجا که Päteritumبه عنوان یک قاعده، برای یک داستان مورد نیاز است، سپس فرم دوم شخص ( تو تو) به ندرت استفاده می شوند. حتی در سؤالی که از شخصی در مورد چیزی می گوید، بیشتر استفاده می شود کامل -آنقدر به آن عادت کرده ایم که این فرم برای کپی است، Päteritumبا این وقفه راوی بسیار ادبی به نظر می رسد (هر چند زیبا): Kauftest du Bier؟ Gingt Ihr dann An den Strand؟اساساً با دو فرم زیر مواجه خواهید شد و از آنها استفاده خواهید کرد:

(ایچ، ایخ) kaufte، سیم (sie) kauftenبرای افعال ضعیف،

(ایچ، ایخ) ging، سیم (sie) gingenبرای افعال قوی

جدول - تشکیل پیشین:


بنابراین: در مکالمه استفاده می کنید کامل، در یک داستان (درباره وقایع غیر مرتبط با لحظه حال) - Päteritum.

با این حال Päteritumافعال sein, هابنو افعال معین (+ فعل wissen) در مکالمه نیز استفاده می شود - همراه با کامل:

جنگ Ich در der Türkei. (Präteritum) - من در ترکیه بودم.

= Ich bin in der Türkei gewesen. (کامل)

Ich hatte einen Hund. (Präteritum) - من یک سگ داشتم.

= Ich habe einen هوند گابت. (کامل)

Ich musste ihr helfen. (Präteritum) - من باید به او کمک می کردم.

= Ich habe ihr helfen müssen. (کامل)

Ich wusste das. (Präteritum) - می دانستم.

Ich habe das gewusst. (کامل)

اشکال زمان گذشته sein -> war (du warst، er war، wir waren…)و haben -> hatte (du hattest، er hatte، wir hatten…)نیاز به یادآوری


افعال معین شکل می گیرند Päteritumبه عنوان ضعیف - با درج پسوند -t-، با تنها ویژگی که املاوت (جهش)در این مورد "تبخیر" می شود: müssen -> musste، sollen -> sollte، dürfen -> durfte، können -> konnte، wollen -> wollte.

مثلا:

Ich konnte in die Schweiz fahren. Ich hatte Glück. Ich war noch nie in der Schweiz. - من توانستم به سوئیس بروم. من خوش شانس بودم (من خوش شانس بودم). من قبلا به سوئیس نرفته ام.


به طور جداگانه، شما باید به یاد داشته باشید: mögen -> mochte:

Ich mochte früher Käse. Jetzt mag ich keinen Käse. - من قبلاً عاشق پنیر بودم. الان پنیر دوست ندارم


حالا می‌توانیم به اصطلاح شکل‌های اصلی فعل را یادداشت کنیم (گرندفورمن):


Infinitiv Präteritum Partizip 2


kaufen kaufte gekauft

(خرید) (خرید) (خرید شده)


تنه ی تنه گیر کردن


برای افعال ضعیف، نیازی به حفظ کردن اشکال اصلی نیست، زیرا آنها به طور منظم تشکیل می شوند. اشکال اصلی افعال قوی باید حفظ شود (به هر حال، در انگلیسی: نوشید - نوشید - مست ، دید - دید - دیده ...)

برای برخی از افعال قوی، همانطور که به یاد دارید، باید شکل زمان حال را به خاطر بسپارید (Präsens) –برای فرم ها شماو او آن را): nehmen – er nimmt (او می گیرد)، fallen – er fällt (او می افتد).

نکته قابل توجه گروه کوچکی از افعال واسط بین ضعیف و قوی است:


denken – dachte – gedacht (فکر کردن)،

bringen – brachte – gebracht (اوردن)،


kennen – kannte – gekannt (دانستن، آشنا بودن)،

nennen – nannte – genannt (به نام)،

rennen – rannte – gerannt (دویدن، عجله)،


senden – sandte – gesandt (ارسال)،

(sich) wenden – wandte – gewandt (به آدرس).


وارد می شوند Päteritumو در Partizip 2پسوند -t، مانند افعال ضعیف هستند، اما در عین حال مانند بسیاری از افعال قوی، ریشه را تغییر می دهند.


برای فرستاده شده استو وندناشکال ضعیف نیز ممکن است (هر چند قوی (با -آ-) بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند:

ماسه زنی سیمی/sendeten Ihnen vor vier Wochen unsere Angebotsliste. - ما چهار هفته پیش لیستی از پیشنهادات را برای شما ارسال کردیم.

به دنبال/wendete kein Auge von ihm. - چشمش را از او برنداشت (روی برنگرداند).

Haben Sie sich an die zuständige Stelle gewandt/gewendet - آیا با مقام مربوطه (مسئول) تماس گرفته اید؟

اگر فرستاده شده استمعنی دارد پخش، آ wenden - تغییر جهت، برگرداندن، پس فقط اشکال ضعیف ممکن است:

Wir sendeten Nachrichten. - ما خبر را رساندیم.

Er wendete den Wagen (wendete das Schnitzel). - ماشین را چرخاند (شنیسل را برگرداند).

Jetzt hat sich das Blatt gewendet. - اکنون صفحه برگشته است (یعنی زمان جدیدی فرا رسیده است).


موارد متعددی وجود دارد که یک فعل می تواند هم ضعیف و هم قوی باشد. در عین حال معنای آن تغییر می کند. مثلا، hängenدر معنا آویزان شدندارای اشکال ضعیف است و در معنی آویزان شدن -قوی (و به طور کلی، در چنین افعال "دوگانه"، فاعل "دو"، به عنوان یک قاعده، دارای اشکال ضعیف است، و مفعول دارای اشکال قوی است):

Sie hängte das neue Bild an die Wand. - او یک عکس جدید به دیوار آویزان کرد.

Das Bild hing chief an der Wand. – عکس به صورت کج روی دیوار آویزان شده بود.

Hast du die Wäsche aufgehängt؟ لباس های شسته شده را آویزان کرده ای؟

Der Anzug hat lange im Schrank gehangen. – این کت و شلوار برای مدت طولانی در کمد آویزان بود.


فعل erschrecken –ضعیف اگر به معنی است ترساندن، و اگر به معنای قوی باشد ترسیدن:

Erschreckte sie mit einer Spielzeugpistole. او را با یک تفنگ اسباب بازی ترساند.

Sein Aussehen hat mich erschreckt. - (ظاهر) او مرا ترساند.

Erschrecke nicht! - نترس!

Sie erschrak bei seinem Anblick. – وقتی او را دید ترسید (به معنای واقعی کلمه: وقتی او را دید).

Ich bin über sein Aussehen erschrocken. - من از ظاهرش می ترسم (از شکلی که به نظر می رسد).

Erschrick Nicht! - نترس!

فعل bewegenمی تواند به معنای مانند حرکت کردن، به حرکت درآوردن(و سپس ضعیف است)، پس تشويق كردن(قوی):

Sie bewegte sich im Schlaf. - او در خواب حرکت کرد (یعنی پرت و چرخید).

Die Geschichte hat mich sehr bewegt. - این داستان واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد.

Sie bewog ihn zum Nachgeben. - او را تشویق کرد، او را وادار به تسلیم کرد (او را وادار به تسلیم کرد).

Die Ereignisse der letzten Wochen haben ihn bewogen, die Stadt zu verlassen. - مناسبت ها هفته های گذشتهباعث شد او شهر را ترک کند.

فعل شافن -از نظر معنی ضعیف سخت کار کردن، کنار آمدن با چیزی(به هر حال، شعار سوابی ها و در واقع آلمانی ها به طور کلی: schaffen، sparen، Häusle bauen - کار کردن، پس انداز کردن، ساختن خانه)و قوی در معنا ایجاد کردن، ایجاد کردن:

Er schaffte die Abschlussprüfung spielend. – امتحان نهایی را بدون زحمت قبول کرد.

Wir haben das geschafft! - ما به آن رسیدیم، آن را انجام دادیم!

Am Anfang schuf Gott Himmel und Erde. - در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفرید.

Die Maßnahmen haben kaum neue Arbeitsplätze geschaffen. - این اتفاقات شغل جدیدی ایجاد نکرد.

زبان آلمانی (آلمانی) دارای سه شکل از زمان گذشته است: Perfekt، Präteritum و Plusquamperfekt. هر سه فرم موقت ذکر شده آلمانی هستند. افعال (افعال) در خدمت انتقال اعمال در زمان گذشته هستند و از نظر انتقال رویدادها هیچ تفاوت اساسی با یکدیگر نشان نمی دهند.

Präteritum یک زمان گذشته ساده است که عمدتاً در آثار ادبی مختلف و در موقعیت‌هایی که گوینده چیزی در مورد رویدادهای گذشته می‌گوید استفاده می‌شود. افعال معین، فعل. sein و haben در آن استفاده شده است. زبان، به عنوان یک قاعده، دقیقاً در این زمان است.

Präteritum با نام خود با دومین شکل از سه شکل اصلی آلمانی مطابقت دارد. افعال تفاوت آنها در این واقعیت است که هنگام تنظیم افعال. در این حالت زمان در گفتار، یک پایان شخصی = صرف به پایه Präteritum اضافه می شود (به استثنای سوم و اول شخص مفرد، که در آن پایان های شخصی به سادگی وجود ندارد).

Präteritum: افعال آلمانی در زمان گذشته

صورتافعال قویافعال ضعیفافعال کمکی.افعال معین
به دراز کشیدنخمیازه - خمیازه کشیدنکه باید انجام شودبودن - seinدارند - habenتوانستن، توانستن - können
ichل ag-gähnte-مرد-جنگ-نفرت-کنته-
dulag-stgähnte-stwurde-stwar-stHatte-stkonnte-st
erتاخیر-gähnte-مرد-جنگ-نفرت-کنته-
سیمتاخیر درgähnte-nwurde-nwar-enHatte-nkonnte-n
ihrتاخیر-tgähnte-twurde-twar-tHatte-tkonnte-t
مانندتاخیر درgähnte-nwurde-nwar-enHatte-nkonnte-n

Perfect یک زمان گذشته پیچیده است که عمدتاً در گفتار گفتگوی محاوره ای استفاده می شود. Perfect یک عمل گذشته مرتبط با حال یا قبل از عملی در زمان حال را منتقل می کند که در همان جمله توسط فعل دیگری بیان می شود. در پراسنس برای تشکیل Perfectt یکی از افعال کمکی گرفته می شود. (sein یا haben) به شکل شخصی Präsens و فعل ماضی Partizip II (سومین اشکال اصلی) که از فعل معنایی تشکیل شده است. فعل sein برای تشکیل Perfect زمانی انتخاب می شود که فعل معنایی باشد. بیانگر حرکت، تغییر سریع در برخی حالت ها است. علاوه بر این، چندین فعل دیگر وجود دارد که زمان های گذشته پیچیده را با sein تشکیل می دهند، که به سادگی باید به خاطر بسپارند: موفق - موفق - gelingen، تبدیل - werden، meet - begegnen، باقی می مانند - bleiben، be - sein، اتفاق می افتد - passieren، اتفاق می افتد. - geschehen. فعل haben برای تشکیل Perfect در مواردی که فعل معنایی انتخاب می شود. گذرا، معین، بازتابی یا غیر گذرا است که با این حال به حرکت، حرکت یا تغییر حالت مربوط نمی شود یا حالتی با طبیعت پایدار را منتقل می کند (مثلاً خواب - شلافن).

کامل: افعال آلمانی در زمان گذشته

صورت
ichhabe seine Gäste überraschtبن لنگسام ژلاوفن
duhast seine Gäste überraschtبهترین لانگسام ژلاوفن
erHat seine Gäste überraschtist langsam gelaufen
سیمسیند لانگسام ژلاوفن
ihrhabt seine Gäste überraschtسید لنگسام ژلاوفن
مانندhaben seine Gäste überraschtسیند لانگسام ژلاوفن

Plusquamperfekt نیز یک زمان گذشته پیچیده است که در چنین مواردی در گفتار استفاده می شود که لازم است بر تقدم یک عمل بر عمل دیگر در گذشته تأکید شود. عمل به دنبال Plusquamperfekt بیان شده در چنین موقعیت هایی توسط فعل دیگری بیان می شود. در Päteritum. انتخاب افعال کمکی دقیقاً مطابق با همان طرحی که برای Perfect انجام شده است.

Plusquamperfekt: افعال آلمانی در زمان گذشته

صورتseine Gäste überraschen - برای غافلگیری مهمانانشلانگسام لاوفن – آهسته دویدن
ichhatte seine Gäste überraschtجنگ لنگسام ژلاوفن
duHattest seine Gäste überraschtوارست لانگسام ژلاوفن
erhatte seine Gäste überraschtجنگ لنگسام ژلاوفن
سیمhatten seine Gäste überraschtوارن لنگسام ژلاوفن
ihrhattet seine Gäste überraschtزگیل لانگسام ژلاوفن
مانندhatten seine Gäste überraschtوارن لنگسام ژلاوفن

نمونه هایی از استفاده از زمان گذشته آلمانی در گفتار:

  • Den ganzen Sommer verbrachte Irma in ihrem kleinen Landhaus، genoss frische Luft und Einsamkeit. - ایرما تمام تابستان را در خانه کوچک روستایی خود گذراند و از هوای تازه و تنهایی لذت برد (روایت Präteritum).
  • Hat dir Irma verraten, wo sie diesen Sommer verbracht hat؟ - آیا ایرما راز جایی که تابستان امسال را گذرانده برای شما فاش کرده است (پرفکت دیالوگیکی)؟
  • Wir sind jetzt bei Irma, die uns in ihr gemütliches kleines Landhaus eingeladen hat . – ما اکنون با ایرما هستیم، که ما را به خانه روستایی کوچک و دنج خود دعوت کرد (پرفکت دوم در Perfekt قبل از اولین در Präsens است).
  • Als wir Irma be suchen wollten , entdeckten wir , dass sie vor ein paar Monaten ihre Wohnung verlassen hatte . - وقتی می خواستیم ایرما را ملاقات کنیم، متوجه شدیم که او چند ماه پیش آپارتمان خود را ترک کرده است (آخرین اقدام در Plusquamperfekt قبل از دو مورد اول در Präteritum است).

در زندگی، اغلب موقعیت‌هایی به وجود می‌آید که هنگام توصیف یک عمل (عمل) در گذشته، عمل دیگری وجود دارد که کمی زودتر اتفاق افتاده است. بر این اساس، برای انعکاس این اقدام قبلی. در گذشته یک زمان گذشته زودتر نیز لازم است. دقیقاً در این مورد بود که اقدامی که قبلاً انجام شد. در گذشته Plusquamperfekt آلمانی است. Plusquamperfekt در معنای آن مقدم بر زمان آلمانی است. بیایید به مثال های گفتاری ساده نگاه کنیم:

  • کلاه پترا دن پولور gestrickt . - پترا یک پیراهن کش باف کرد.
  • Petra ist aus dem Urlaub zurückgekehrt . - پترا از تعطیلات برگشت.

در هر دو مثال از کامل استفاده شده است (زمان گذشته، کامل). با این حال، اگر وقایع را در یک متن ترکیب کنیم، معلوم می شود که ابتدا یک عمل اتفاق افتاده است، و تنها پس از آن دیگری: پترا ابتدا از تعطیلات بازگشت و سپس یک پیراهن کش باف کرد. برای بیان صحیح این موضوع در آلمانی، لازم است عباراتی به صورت زیر ساخته شود:

  • جنگ Petra aus dem Urlaub zurückgekehrt . کلاه پترا دن پولور gestrickt .

اکنون توالی زمانی اقدامات رعایت شده است، اما پیشنهادات کاملاً به هم مرتبط نیستند. برای ایجاد این رابطه، لازم است این جملات ساده را به یک جمله پیچیده متصل کنیم. این امر مستلزم یک اتحاد آلمانی است. پس از - ناچدم. این پیوند است که اغلب جملات پیچیده را با اشکال (f-mi) زمان های گذشته و پیش ماضی پیوند می دهد. در این مورد، هنگام استفاده از Plusquamperfekt به عنوان زمان ماضی، گذشته در یک جمله پیچیده، گذشته ساده Präteritum خواهد بود (این یک توافق ایده‌آل گرامری زمان‌ها است). استفاده از fm کامل در چنین شرایطی (به جای Präteritum) نیز کاملاً ممکن به نظر می رسد و اشتباه نیست، به عنوان مثال:

  • Nachdem Petra aus dem Urlaub zurückgekehrt war, strickte sie den Pullover. = Nachdem Petra aus den Urlaub zurückgekehrt war, hat sie den Pullover gestrickt. - پس از بازگشت پترا از تعطیلات، او یک پیراهن کش باف کرد.

از مثال های بالا مشخص می شود که اگر برای تشکیل کامل کمکی fmافعال در فرم های Präsens قرار می گیرند، سپس برای تشکیل فرم های plusquaperfect در فرم های Präteritum قرار می گیرند، اما در عمل Perfect نیز به طور گسترده ای استفاده می شود.

فرم های Plusquamperfekt را می توان در صدای غیرفعال نیز استفاده کرد.مثلا:

  • Nachdem der Bankräuber von der Bezirkspolizei festgenommen worden war, konnten sie nach Hause fahren. - پس از دستگیری سارق بانک توسط پلیس منطقه، آنها می توانند به خانه بروند.
  • Nachdem diese leckere Pilzsuppe zubereitet worden war, wurden wir alle zum Mittagessen eingeladen. – بعد از تهیه این سوپ قارچ خوشمزه، همه به شام ​​دعوت شدیم.

به طور کلی، عبارت زمان گذشته Plusquamperfekt بسیار به ندرت در گفتار آلمانی استفاده می شود و به ویژه در نسخه محاوره ای آن نادر است.


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه