02.11.2023

ناهید زمینی. شرایط مدرن در زهره آیا زندگی در زهره وجود دارد؟ آیا افرادی در زهره بوده اند؟


تاتیانا زیمینا. طبق اطلاعات ESA و IKI RAS.

تصویری از زهره در محدوده فرابنفش (طول موج 0.365 میکرون) که از فاصله 30000 کیلومتری با استفاده از دوربین نصب شده بر روی فضاپیمای اروپایی Venus Express گرفته شده است. عکس مناطق تاریک و روشن مرتبط با ناشناخته را نشان می دهد

میلیاردها سال پیش، زهره احتمالاً به میزان قابل توجهی آب بیشتری نسبت به اکنون داشت. فضاپیمای ونوس اکسپرس اروپایی که از آوریل 2006 در مدار زهره فعالیت می کند، تأیید کرده است که این سیاره در گذشته مقادیر زیادی آب از دست داده است.

زهره و زمین از نظر ظاهری سیارات مشابهی در نظر گرفته می شوند - آنها تقریباً اندازه و ارزش گرانشی یکسانی دارند و از نظر ترکیب شیمیایی اولیه بسیار مشابه هستند. این نشان می‌دهد که در گذشته، زهره، مانند زمین، اقیانوس‌هایی داشته است، به این معنی که ممکن است حیات وجود داشته باشد. امروزه سیاره تا دمای 460 درجه سانتیگراد گرم می شود و آب فقط در جو آن و به مقدار کمی وجود دارد که اگر روی سطح سیاره متراکم شود، لایه ای به ضخامت تنها 3 سانتی متر تشکیل می دهد.

چرا زهره آب خود را از دست داد؟ به گفته اخترفیزیکدانان، روزی روزگاری، تقریباً از 500 میلیون تا 4 میلیارد سال پس از تولد سیاره، تحت تأثیر اشعه ماوراء بنفش خورشید، مولکول های آب به اتم - دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن - متلاشی شدند و احتمالاً توسط باد خورشیدی به فضای بین سیاره‌ای منتقل شده است. از این گذشته ، زهره ، برخلاف زمین ، میدان مغناطیسی ندارد که بتواند از باد خورشیدی محافظت کند - جریانی از ذرات باردار که آزادانه لایه های بالایی جو سیاره "آبی" را بمباران می کند و یون ها را از آن می برد. آی تی.

آزمایش‌هایی که با استفاده از آنالایزر پلاسمای فضایی و اتم‌های انرژی (ASPERA) نصب شده روی فضاپیمای اروپایی انجام شد، نشان داد که در سمت شب زهره واقعاً تلفات عظیمی از هیدروژن و اکسیژن و نسبت مشخصه مولکول‌های آب وجود دارد. سرعت "خروج" این اتم ها اندازه گیری شد. در عین حال، همانطور که آزمایش‌ها نشان داده‌اند، لایه‌های بالایی جو سیاره حاوی مقدار بیشتری از دوتریوم است که به دلیل سنگین‌تر بودن اتم در مقایسه با هیدروژن، با سهولت کمتری از آغوش سیاره خارج می‌شود.

به گفته کالین ویلسون از دانشگاه آکسفورد (بریتانیا)، داده های تجربی نشان می دهد که زهره در گذشته آب زیادی داشته است. با این حال، این هنوز به این معنی نیست که اقیانوس هایی در سطح آن وجود داشته است.

اریک شاسفیر از دانشگاه پاریس-سود (فرانسه) یک مدل ریاضی ایجاد کرد که بر اساس آن آب روی زهره عمدتاً در جو آن وجود داشت و تنها در مراحل اولیه توسعه سیاره، زمانی که در حالت مذاب بود، وجود داشت. با فرار مولکول های آب شکسته به فضا، دما کاهش یافت و احتمالاً باعث سخت شدن سطح سیاره می شود. یعنی طبق این مدل هیچ اقیانوسی روی زهره وجود نداشته است. درست است، حتی اگر مدل Chassefière درست باشد، این احتمال را رد نمی کند که پس از جامد شدن سطح آن، آب توسط ستاره های دنباله دار به سیاره منتقل شده باشد. این آب می تواند به زیستگاه موجودات زنده تبدیل شود.

هدف ماموریت اروپایی "ونوس اکسپرس" مطالعه تکامل جو زهره و مواد فرار موجود در آن است: چگونگی پدید آمدن آنها و نحوه تعامل آنها با سطح، و همچنین نحوه تعامل جو با باد خورشیدی. علاوه بر این، فرض بر این بود که این آزمایش‌ها فعالیت‌های آتشفشانی و لرزه‌ای را در این سیاره نشان می‌دهد.

تجهیزات فضاپیمای اروپایی شامل چندین ابزار علمی است که با مشارکت دانشمندان روسی از مؤسسه تحقیقات فضایی آکادمی علوم روسیه و NPO به نام ایجاد شده است. لاووچکینا. این یک طیف سنج با وضوح بالا و یک طیف سنج همه منظوره (SPICAV-SOIR) است که برای مطالعه ساختار عمودی جو، پروفایل های دما، ابرها و اجزای کوچک جوی طراحی شده است. و همچنین یک طیف سنج فوریه سیاره ای، که برای تجزیه و تحلیل نوری جو و مطالعه ساختار حرارتی آن طراحی شده است (معلوم شد که دستگاه غیرفعال است).

لازم به ذکر است که زهره هدف اصلی تحقیقات سیاره‌شناسان روسی است؛ در مجموع 16 فضاپیمای سری ونوس و دو فضاپیمای وگا با ماژول‌های فرود و ایستگاه‌های بالون به سمت آن پرتاب شدند. به لطف اندازه گیری های انجام شده در ایستگاه های فضایی شوروی در دهه های 1970 و 1980، یک مدل اولیه از جو زهره ساخته شد.

در حال حاضر، پروژه روسی "Venera-D" (حرف "d" به معنای "طولانی عمر") برای مطالعه بیشتر ترکیب شیمیایی جو، سطح و روشن شدن همان سوال در حال توسعه است: کجا آب از سیاره ناپدید شد. ?

تفاوت اصلی بین دستگاه فرود مجموعه فضایی جدید روسیه، عملکرد نسبتا طولانی (چند روز) تجهیزات علمی آن در شرایط دما و فشار بالا است. (وسایل نقلیه فرود ایستگاه های قبلی ناهید بیش از یک ساعت و نیم روی این سیاره کار نمی کردند.) این ماموریت شامل یک بلوک مداری، یک ماژول فرود و یک شناور بالون خواهد بود که در ارتفاعات 35 تا 60 کیلومتری پرواز می کنند. که از آن سطح تصویربرداری خواهد شد. پرتاب این فضاپیما برای پایان سال 2016 برنامه ریزی شده است.


در ژانویه 2013، هیجانی در سراسر جهان پخش شد. یک کاوشگر شوروی در دهه‌های 1970 و 1980 آنچه را می‌توان نشانه‌هایی از موجودات زنده در زهره نامید، ثبت کرد. محقق ارشد مؤسسه تحقیقات فضایی آکادمی علوم روسیه، لئونید کسانفومالیتی، معتقد است که زندگی در زهره وجود دارد.

به نظر می رسد که چیز جدیدی را می توان در سال 2013 در این سیاره مشاهده کرد، اکتشاف مستقیم سطح آن در دهه 1980 متوقف شد، زمانی که آخرین فضاپیمای Venera، Vega و Pioneer-Venera از آن بازدید کردند، و از آن زمان تاکنون هیچ موردی وجود نداشته است. بیشتر از این قبیل ماموریت ها

نتایج به دست آمده با کمک دوربین های تلویزیونی مدت هاست مورد مطالعه قرار گرفته و در کتاب های درسی گنجانده شده است و عکس ها به سراسر جهان سفر کرده اند. اما از 40 پانوراما (یا قطعاتی از آن)، تنها اولین مورد مطالعه قرار گرفت. و آیا واقعاً آن را به طور کامل مطالعه کرده اند؟ لئونید کسانفومالیتیپاسخ روشنی به این سوال می دهد: «نه». تصاویر گرفته شده توسط فضاپیمای زهره، بسیاری از اجرام عجیب و غریب را نشان می دهد که قبلاً متوجه آنها نشده بودند که ممکن است نشان دهنده وجود حیات در زهره باشد.

خود این پیشنهاد در نگاه اول پوچ به نظر می رسد. شرایط روی "ستاره صبح" نه تنها برای اشکال زندگی زمینی نامناسب است، بلکه با زندگی زمینی ناسازگار است. جو زهره تقریباً به طور کامل از دی اکسید کربن تشکیل شده است و ابرها از قطرات کوچک اسید سولفوریک تشکیل شده اند.

دمای روی سطح 460 درجه سانتیگراد و فشار آن 92 برابر بیشتر از سیاره ما است. تخلیه های الکتریکی متعددی در جو غیرمعمول زهره کشف شده است. در بسیاری از نقاط سطح دارای آثاری از گدازه جامد شده است. آسمان زرد رنگ و قرص خورشید که از میان ابرهای مرتفع دائماً آویزان به سختی قابل تشخیص است، تصویر این جهنم را کامل می کند. چشم انداز معمول زهره یک سطح گرم سنگی یا سست، گاهی کوه ها و به ندرت آتشفشان است.

چرا شرایط این سیاره به ما نزدیک‌ترین و از نظر ویژگی‌های مشابه با شرایط ما بسیار متفاوت از شرایط روی زمین است؟ دانشمندان می گویند زمانی بود که زهره و زمین بسیار شبیه بودند. زهره متعلق به سیارات زمینی است. او اغلب "خواهر زمین" نامیده می شود. حدس زده می شود که زهره ممکن است میلیاردها سال پیش اقیانوس هایی شبیه اقیانوس ما داشته باشد. اما بعداً مسیرهای تکاملی سیارات به شدت از هم جدا شد و تقریباً تمام آب (که برای زندگی روی زمین ضروری است) از بین رفت.

با این وجود، بسیاری از دانشمندان، از جمله لئونید کسانفومالیتی، این سوال را می پرسند: "آیا زندگی واقعاً بر اساس اصول یکسان در تمام سیارات جهان گسترده ساخته شده است؟" نسبتاً اخیراً کشف شد که لیتوسفر زمین تا عمق ده ها کیلومتری توسط میکروارگانیسم ها ساکن شده است که برای متابولیسم بسیاری از آنها اکسیژن یک سم است.

و اگر حیات روی زمین بر اساس ترکیبات کربن و آب است، پس چرا در سیارات دیگر نمی تواند بر اساس سایر فرآیندهای بیوشیمیایی باشد؟ این منافاتی با اصول فیزیک ندارد. آب مایع نمی تواند در زهره وجود داشته باشد، در آنجا فورا تبخیر می شود. اما دانشمندان ترکیبات شیمیایی و حتی مایعاتی را می شناسند که می توانند در دمای زهره وجود داشته باشند. و اگرچه آب اساس زندگی زمینی است، چرا در شرایط دیگر نمی تواند وسیله دیگری باشد؟

لئونید کسانفومالیتی هیچ اظهارنظر قاطعانه ای نمی کند. در حالی که اثبات زنده بودن اشیایی که او در زهره دیده است غیرممکن است، لمس آنها غیرممکن است. اما نمی توان برعکس آن را نیز گفت، زیرا هیچ کس در مقالات علمی متعددی که منتشر کرده است، اشتباهاتی پیدا نمی کند، و استدلال منتقدان تاکنون به این جمله خلاصه می شود: "این نمی تواند باشد، زیرا هرگز نمی تواند اتفاق بیفتد."

بخشی از جامعه علمی با تحقیقات، یافته‌ها و فرضیه‌های زانفومالیتی با تردید برخورد می‌کنند، در حالی که بخشی دیگر آن را کاملاً جدی می‌گیرند، حتی اگر با پارادایم علمی تثبیت شده در تضاد باشد.

یک چیز مسلم است: تحقیقات بیشتر در مورد زهره به فوریت مورد نیاز است. فقط ارسال یک دستگاه تخصصی جدید به ونوس به پاسخ به این سوال کمک می کند که آیا واقعاً زندگی در آن وجود دارد یا خیر. در همین حال، مرکز ایجاد فضاپیما NPO به نام. لاوچکین در حال طراحی فضاپیمای جدید "Venera-D" است که ظاهراً پرتاب آن برای سال 2018 برنامه ریزی شده است.

یک سوال منطقی مطرح می شود: چرا در طول 30-38 سال گذشته متخصصان و دانشمندان، چه در روسیه و چه در خارج از کشور، که عکس های زهره را مطالعه کرده اند، علائم حیاتی را که لئونید کسانفومالیتی بررسی کرده است، ندیده اند؟ خود لئونید واسیلیویچ این را با دو عامل توضیح می دهد: اولاً آنها فقط چند تصویر اول را مطالعه کردند که نویز نداشتند.

این برای گزارش های پیروزی علم شوروی کافی بود. بقیه، گاهی اوقات به دلیل کیفیت پایین آنها، هیچ کس حتی سعی در کاوش نکرد. ثانیا، بیش از سی سال، تجربه عظیمی در درک داده های فضایی به دست آمده است و ابزارهای پردازش تصویر به طور قابل توجهی بهبود یافته اند. کاهش نویز در تصاویر ناموفق ونوس ممکن شده است.

لئونید کسانفومالیتی برای انجام تحقیقات جدید و تجدید نظر در تحقیقات قبلی چندان تنبل نبود، زیرا او اولین ساکن فرضی زهره را در دهه 1970 مشاهده کرد. اما پس از آن این موضوع جدی گرفته نشد، زیرا تصاویر خوب بسیار کمی وجود داشت و به وضوح برای نتیجه گیری کافی نبود. اما دانشمند از ایده خود دست نکشید.

برای بیش از سی سال، او به طور دوره ای به پردازش تصاویر تلویزیون فضایی بازگشت و با کسب تجربه، نشانه های بیشتری از اشکال احتمالی حیات در این سیاره را کشف کرد. اکنون کل جامعه علمی جهان در این سوال متحیر شده است.

حالا بریم سراغ اصل مطلب. بیایید سعی کنیم، با پیروی از لئونید کسانفومالیتی، آن نشانه‌های حیات را در عکس‌های ونوسیا تشخیص دهیم. نتیجه گیری خودتان را بگیرید.

این همان چیزی است که لئونید کسانفومالیتی به طور متعارف این شی عجیب را نامیده است. تصاویر هرکدام در فواصل 13 دقیقه ای گرفته شده است. تا دقیقه 93 عقرب در تصاویر نبود، در دقیقه 93 ظاهر شد و بعد از دقیقه 117 نیز به طور مرموزی ناپدید شد. یک شیار قابل مشاهده در زمین باقی گذاشت.

در تصویر می بینید که این شی تا حدودی یادآور حشرات ما با پاها و آنتن است. طول آن 17 سانتی متر است.دانشمند پیشنهاد می کند که این جسم در اثر برخورد دستگاه با سطح سیاره با لایه کوچکی از خاک پوشانده شده بود که باید یک ساعت و نیم کامل از زیر آن خارج می شد!


از اینجا لئونید کسانفومالیتی یک نتیجه گیری مهم می گیرد: اگر موجودات زنده ای در زهره وجود داشته باشد، پس آنها بسیار ضعیف هستند و در دنیای بسیار کند زندگی می کنند. این احتمالاً توسط شرایط فیزیکی زهره و متابولیسم موجودات فرضی تعیین می شود. این فرضیه که این جسم توسط باد به میدان عدسی دمیده شده بود مورد آزمایش قرار گرفت و رد شد. به وضوح قدرت باد برای این کار ناکافی بود.

در هر صورت، این شی واقعاً شبیه یک حشره بزرگ است، چه به تنهایی به میدان دوربین تلویزیون خزیده باشد و چه توسط باد حمل شده باشد.

"فلپ سیاه"

Leonid Ksanfomality هیچ توضیحی برای این پدیده نمی یابد. در عکس سمت چپ، در انتهای خرپا مشبک، یک جسم سیاه رنگ با شکل نامشخص به وضوح قابل مشاهده است. فقط در عکس اول قابل مشاهده است و چکشی که برای اندازه گیری مقاومت خاک استفاده می شود را در بر گرفته است. در عکس های بعدی هیچ "فلپ" سیاهی وجود ندارد... چه چیزی می تواند باشد؟ یک گاز ناشناخته آزاد شده از خاک تخریب شده که بر روی چکش متراکم شده است؟

سنگ عجیب "جغد"

در اینجا ما یک شی با شکل عجیب و غریب را می بینیم که به وضوح با خطوط خود در برابر پس زمینه اطراف خودنمایی می کند. رشد متقارن عجیبی که سطح آن را پوشانده است و یک فرآیند دراز، شبیه به یک دم واقعی، به وضوح قابل مشاهده است. یک سایه روشن در زیر فرآیند قابل مشاهده است. در طرف مقابل یک برآمدگی وجود دارد که شبیه یک سر است. طول کل "سنگ عجیب" نیم متر است. شی شبیه پرنده نشسته است.

هسپرا - اشیاء به شکل یک برگ افتاده

این ساکنان بالقوه زهره در چندین تصویر که توسط دستگاه های مختلف در فاصله بیش از 4000 کیلومتری گرفته شده است، دیده می شوند. آنها از بقیه منظره های سنگی متمایز هستند و از نظر شکل و ویژگی های مشابه به یکدیگر هستند.

با دقت نگاه کنید یک جسم مستطیل به طول 20-25 سانتی متر خواهید دید که از سطح 1-2 سانتی متر بلند شده است. نواری روی جسم می گذرد و در صورت تمایل می توانید یک دم در یک انتها و چیزی شبیه به آنتن ببینید. در دیگری هیچ نشانه ای از حرکت جسم ثبت نشد.

"خرس"

به نظر می رسد این اشیاء شبیه موجودات خزدار نرمی هستند که بر خلاف صخره های لبه تیز اطراف هستند. جسم بر روی برخی از اندام ها قرار دارد، ارتفاع آن 25 سانتی متر است، در تصویر آن را از بالا می بینیم. در سمت چپ پشت "توله خرس" رد پا وجود دارد. سرعت حرکت جسم بیش از یک میلی متر در ثانیه نبود. تقریباً همین مقدار برای سایر اجسامی که حرکت آنها مورد توجه قرار گرفت به دست آمد.

AMISADS

آنها شبیه یک ماهی زمینی هستند؛ روی "سر" می توانید چیزی شبیه یک تاج را ببینید. طول حدود 12 سانتی متر است، هیچ حرکتی مشاهده نشد. این اشیاء نام خود را از لوح های سنگی گرفته اند که ساکنان باستانی پادشاهی بابل لحظات ظهور زهره در آسمان را بر روی آنها حک می کردند.


"قارچ"

قطر جسم 8 سانتی متر است و 3 سانتی متر از سطح بالا می رود. پردازش 9 پانورامای متوالی که این شی در آنها وجود دارد، تصویری از نوعی چادر با نوارهای شعاعی و با یک نقطه تاریک ثابت در مرکز به دست می دهد. . لئونید کسانفومالیتی نتیجه می گیرد: این شی بسیار شبیه به یک قارچ زمینی است.

آخرین اکتشافاتی که هنوز اطلاعاتی در مورد آنها منتشر نشده است. این مار دارای یک سطح سلولی تیره، خالدار و دارای لکه های منظم است، مانند خزندگان زمینی. لئونید کسانفومالیتی معتقد است که این ساکن زهره شبیه یک مار مارپیچ است که طول آن حدود 40 سانتی متر است.

جسم نمی خزد، اما موقعیت خود را در یک سری از تصاویر متوالی با سرعت تقریباً 2 میلی متر در ثانیه تغییر می دهد. نه چندان دور از "مار" شی دیگری به اندازه 5-6 سانتی متر وجود دارد که شبیه یک کبوتر کوچک نشسته است.

از آنجایی که اطلاعات مربوط به این شی بسیار جدید است، عکس آن در حال حاضر در مرحله انتشار در یک مجله علمی است، بنابراین در حال حاضر Leonid Ksanfomality آن را به کسی نشان نمی دهد.

بیهوده نیست که زهره نام مستعار "همزاد شیطانی زمین" را دریافت کرد: گرم، کم آب، پوشیده از ابرهای سمی. اما همین یک یا دو میلیارد سال پیش، این دو خواهر ممکن است شباهت بیشتری داشته باشند. شبیه‌سازی‌های رایانه‌ای جدید نشان می‌دهد که زهره اولیه شباهت زیادی به سیاره ما داشته و حتی ممکن است قابل سکونت بوده باشد.

یکی از بزرگترین اسرار زهره این است که چگونه اتفاق افتاده است که آنقدر با زمین متفاوت است. دیوید گرینزپون از مؤسسه علوم سیاره ای ایالات متحده در توسان، آریزونا، می گوید: این سؤال زمانی جالب تر می شود که از دیدگاه اختر زیست شناسی، این احتمال را در نظر بگیرید که زهره و زمین در روزهای اولیه زندگی بر روی زمین بسیار شبیه هم بوده اند.

گرینسپون و همکارانش اولین کسانی نبودند که پیشنهاد کردند زهره زمانی قابل سکونت بوده است. این سیاره از نظر اندازه و چگالی شبیه به زمین است و از این واقعیت که این دو سیاره نزدیک به یکدیگر تشکیل شده اند، گریزی نیست و این نشان می دهد که آنها از مواد مشابه ساخته شده اند. زهره همچنین دارای نسبت غیرعادی بالایی از دوتریوم به اتم های هیدروژن است، که نشانه آن است که زمانی مقادیر قابل توجهی آب داشت که به طور مرموزی در طول زمان ناپدید شد.

تصویری هنری از آب و هوای زهره مدرن. اعتبار: Deviantart/Tr1umph

برای شبیه‌سازی زهره اولیه، محققان به یک مدل محیطی روی آوردند که برای مطالعه تغییرات آب و هوایی روی زمین استفاده می‌شد. آنها چهار سناریو ایجاد کردند که در جزئیات، مانند مقدار انرژی دریافتی از خورشید یا طول روز ناهید، کمی متفاوت بود. در جایی که اطلاعات در مورد آب و هوای زهره بسیار اندک بود، تیم با حدس‌های دقیق شکاف‌ها را پر کرد. آنها همچنین یک اقیانوس کم عمق (10 درصد از حجم اقیانوس زمین) را اضافه کردند که حدود 60 درصد از سطح سیاره را پوشش می دهد.

با نگاهی به توسعه هر نسخه در طول زمان، محققان پیشنهاد کردند که این سیاره ممکن است شبیه زمین اولیه بوده و برای مدت قابل توجهی قابل سکونت بوده باشد. امیدوارکننده‌ترین حالت از چهار سناریو، مدلی با دمای متوسط، ابرهای غلیظ و بارش برف خفیف بود.

آیا ممکن است زندگی در زهره اولیه ظاهر شده باشد؟ اگر این اتفاق نیفتاد، مقصر جوشش بعدی اقیانوس‌ها و آتشفشان‌ها است که حدود 715 میلیون سال پیش چشم‌انداز را به طرز چشمگیری تغییر داد. اما با این حال، این تیم امکان توسعه حیات در دوران باستان را در سیاره دوم منظومه شمسی رد نکردند.

هر دو سیاره احتمالاً از اقیانوس‌های آب گرم همراه با سواحل سنگی و مولکول‌های آلی که در این اقیانوس‌ها در حال تکامل شیمیایی هستند، لذت می‌بردند. دیوید گرینزپون می گوید تا آنجا که ما می دانیم، اینها الزامات نظریه های منشأ حیات امروزی است.

برای تقویت این یافته‌ها، مأموریت‌های آینده به زهره باید بر نشانه‌های فرسایش مرتبط با آب تمرکز کنند، که شواهدی از اقیانوس‌های گذشته ارائه می‌دهد. چنین نشانه هایی قبلاً در مریخ کشف شده است. ناسا در حال حاضر در حال بررسی دو پروژه بالقوه برای اکتشاف زهره است، اگرچه هیچ یک هنوز تایید نشده است.

پس از برخی جستجوها، ممکن است بتوانیم حیات را بر اساس ترکیب شیمیایی کاملاً متفاوت (بدون کربن و/یا آب) کشف کنیم. BOO. جونز، اخترفیزیکدان بریتانیایی

زهره یکی از مرموزترین سیارات منظومه شمسی است. تحقیقات اخترفیزیکی در دهه های اخیر، درک ما از طبیعت را با حقایق جالب بسیاری غنی کرده است. در سال 1995، اولین سیاره فراخورشیدی پیدا شد - سیاره ای که به دور یکی از ستاره های کهکشان ما می چرخد. امروزه بیش از هفتصد سیاره فراخورشیدی از این قبیل شناخته شده اند (به «علم و زندگی» شماره 12، 2006 مراجعه کنید). تقریباً همه آنها در مدارهای بسیار کم می چرخند، اما اگر درخشندگی ستاره کم باشد، دمای سیاره می تواند بین 650-900 کلوین (377-627 درجه سانتیگراد) باشد. چنین شرایطی برای تنها شکل پروتئینی زندگی که برای ما شناخته شده است کاملاً غیرقابل قبول است. اما آیا واقعاً تنها در جهان است و آیا انکار سایر انواع احتمالی آن «شوونیسم زمینی» است؟

بعید است که بتوان حتی نزدیکترین سیارات فراخورشیدی را با استفاده از فضاپیماهای خودکار در قرن حاضر کاوش کرد. با این حال، کاملاً ممکن است که پاسخ را بتوان در نزدیکی نزدیکترین همسایه ما در منظومه شمسی - زهره - یافت. دمای سطح سیاره (735 کلوین یا 462 درجه سانتیگراد)، فشار بسیار زیاد (87-90 اتمسفر) پوسته گاز آن با چگالی 65 کیلوگرم بر متر مکعب، که عمدتاً از دی اکسید کربن (96.5٪)، نیتروژن ( 3.5٪ و آثار اکسیژن (کمتر از 2·10-5٪)، به شرایط فیزیکی در بسیاری از سیارات فراخورشیدی از یک کلاس خاص نزدیک است. اخیراً تصاویر تلویزیونی (پانوراما) از سطح زهره، که سی سال پیش یا بیشتر به دست آمده اند، مجدداً بررسی و پردازش شده اند. آنها چندین اشیاء را در اندازه های مختلف از یک دسی متر تا نیم متر نشان دادند که شکل، موقعیت در کادر را تغییر دادند، در برخی از تصاویر ظاهر شدند و در برخی دیگر ناپدید شدند. و در تعدادی از پانوراما، بارش به وضوح مشاهده شد که بر روی سطح سیاره فرود آمد و ذوب شد.

در ژانویه، مجله "بولتن نجومی - تحقیقات منظومه شمسی" مقاله "زهره به عنوان یک آزمایشگاه طبیعی برای جستجوی حیات در شرایط دمای بالا: در مورد وقایع روی سیاره در 1 مارس 1982" منتشر کرد. او خوانندگان را بی تفاوت نگذاشت و نظرات تقسیم شد - از علاقه شدید گرفته تا عدم تایید عصبانی که عمدتاً از خارج از کشور می آمد. هم مقاله منتشر شده در آن زمان و هم این مقاله ادعا نمی کنند که یک شکل حیات فرازمینی تاکنون ناشناخته در زهره پیدا شده است، بلکه فقط در مورد پدیده هایی صحبت می کنند که ممکن است نشانه های آن باشند. اما، به عنوان یکی از دو نویسنده اصلی آزمایش تلویزیونی در فضاپیمای ونوس، Yu.M.، موضوع را با موفقیت فرموله کرد. هکتین، «ما از تفسیر نتایج به عنوان نشانه‌های حیات در این سیاره خوشمان نمی‌آید. با این حال، نمی‌توانیم توضیح دیگری برای آنچه در پانورامای سطح زهره می‌بینیم پیدا کنیم.»

احتمالاً مناسب است این جمله را یادآوری کنیم که ایده های جدید معمولاً از سه مرحله می گذرند: 1. چقدر احمقانه! 2. چیزی در این وجود دارد... 3. خب، چه کسی آن را نمی داند!

دستگاه های ونوس، دوربین های فیلمبرداری آنها و اولین سلام های ناهید

اولین پانوراما از سطح زهره توسط فضاپیمای Venera-9 و Venera-10 در سال 1975 به زمین مخابره شد. تصاویر با استفاده از دو دوربین اپتیکال-مکانیکی با فتومولتی‌پلایرهای نصب شده روی هر دستگاه به دست آمد (ماتریس‌های CCD در آن زمان فقط به عنوان یک ایده وجود داشتند).

عکس 1. سطح زهره در محل فرود فضاپیمای Venera 9 (1975). شرایط فیزیکی در زهره: اتمسفر CO2 96.5٪، N2 3.5٪، O2 کمتر از 2·10-5. دما - 735 کلوین (462 درجه سانتیگراد)، فشار 92 مگاپاسکال (تقریباً 90 اتمسفر). نور روز از 400 لوکس تا 11 کلوکس. هواشناسی زهره توسط ترکیبات گوگردی (SO2، SO3، H2SO4) تعیین می شود.

مردمک های دوربین در ارتفاع 90 سانتی متری از سطح و در دو طرف دستگاه قرار داشتند. آینه چرخان هر دوربین به تدریج می چرخید و پانورامایی به عرض 177 درجه، نواری از افق به افق (3.3 کیلومتر در زمین صاف) ایجاد می کرد و حاشیه بالایی تصویر دو متر از دستگاه فاصله داشت. وضوح دوربین ها این امکان را به وجود می آورد که جزئیات سطح در مقیاس میلی متری را از نزدیک و اجسام با اندازه حدود 10 متر را در نزدیکی افق به وضوح مشاهده کنید. دوربین ها در داخل دستگاه قرار داشتند و از یک پنجره کوارتز مهر و موم شده از مناظر اطراف فیلمبرداری می کردند. دستگاه به تدریج گرم شد، اما طراحان آن قاطعانه وعده نیم ساعت کارکرد را دادند. یک قطعه پردازش شده از پانورامای Venera-9 در عکس 1 ارائه شده است. فردی که در سفر به زهره است این سیاره را می بیند.

در سال 1982، دستگاه های Venera-13 و Venera-14 به دوربین های پیشرفته تر با فیلترهای نور مجهز شدند. تصاویر دو برابر واضح‌تر بودند و شامل 1000 خط عمودی 211 پیکسلی بودند که هر کدام 11 دقیقه قوسی بودند. سیگنال ویدیویی مانند قبل به قسمت مداری دستگاه یعنی ماهواره مصنوعی زهره منتقل شد که داده ها را در زمان واقعی به زمین ارسال می کرد. در حین کار، دوربین ها 33 پانوراما یا قطعات آن را مخابره کردند که به ما امکان می دهد تا توسعه برخی از پدیده های جالب را در این سیاره ردیابی کنیم.

انتقال مقیاس مشکلات فنی که توسعه دهندگان دوربین مجبور به غلبه بر آن بودند غیرممکن است. کافی است بگوییم که در 37 سال پس از آن، این آزمایش هرگز تکرار نشد. تیم توسعه توسط دکتر علوم فنی A.S. سلیوانوف، که موفق شد گروهی از دانشمندان و مهندسان با استعداد را گرد هم آورد. اجازه دهید در اینجا فقط به طراح ارشد فعلی ابزارهای فضایی JSC Space Systems، کاندیدای علوم فنی Yu.M. گکتین، همکارانش - کاندیدای علوم فیزیکی و ریاضی A.S. پانفیلووا، M.K. ناراف، V.P. چمدان. اولین تصاویر از سطح ماه و از مدار مریخ نیز توسط ابزاری که آنها ایجاد کردند مخابره شد.

در اولین پانوراما ("Venera-9"، 1975)، توجه چندین گروه از آزمایشگران توسط یک جسم متقارن با ساختار پیچیده، به اندازه حدود 40 سانتی متر، شبیه یک پرنده نشسته با دم دراز، جلب شد. زمین شناسان با احتیاط آن را «صخره ای عجیب با برآمدگی میله ای و سطحی توده ای» نامیدند. «سنگ» در مجموعه پایانی مقالات «نخستین پانورامای سطح زهره» (ویراستار M.V. Keldysh) و در مجلد وزین نشریه بین المللی «VENUS» مورد بحث قرار گرفت. در 22 اکتبر 1975، بلافاصله به محض اینکه نوار با پانوراما از دستگاه فتوتلگراف حجیم مرکز ارتباطات فضای عمیق Evpatoria خارج شد، به آن علاقه مند شدم.

متأسفانه، در آینده، تمام تلاش های من برای علاقه مندی به همکارانم در مؤسسه تحقیقات فضایی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی و مدیریت مؤسسه در جسم عجیب بیهوده بود. ایده غیرممکن بودن زندگی در دمای بالا مانعی غیرقابل عبور برای هر بحثی شد. با این حال، یک سال قبل از انتشار مجموعه M. V. Keldysh، در سال 1978، کتاب "سیارات دوباره کشف شده" منتشر شد که حاوی تصویری از یک "سنگ عجیب" بود. نظر روی عکس این بود: «جزئیات جسم در مورد محور طولی متقارن است. عدم وضوح خطوط آن را پنهان می کند، اما... با کمی تخیل می توانید ساکن خارق العاده زهره را ببینید. در سمت راست تصویر ... جسمی با شکل غیرعادی به اندازه حدود 30 سانتی متر را می بینید که تمام سطح آن با رشدهای عجیب و غریب پوشیده شده است و در موقعیت آنها نوعی تقارن مشاهده می شود. در سمت چپ جسم، یک فرآیند سفید صاف طولانی بیرون می‌زند که در زیر آن سایه‌ای عمیق قابل مشاهده است و شکل آن را تکرار می‌کند. زائده سفید بسیار شبیه به دم مستقیم است. در طرف مقابل، جسم به یک برآمدگی گرد سفید بزرگ، شبیه به یک سر ختم می شود. کل جسم روی یک "پنجه" ضخیم کوتاه قرار دارد. وضوح تصویر برای تشخیص واضح تمام جزئیات شی مرموز کافی نیست... آیا واقعا Venera 9 در کنار یکی از ساکنان زنده این سیاره فرود آمد؟ باور این موضوع بسیار سخت است. علاوه بر این، در هشت دقیقه ای که تا بازگشت لنز دوربین به جسم می گذرد، هیچ تغییری در موقعیت خود ایجاد نکرده است. این برای یک موجود زنده عجیب است (مگر اینکه توسط لبه دستگاهی که با سانتی متر از آن جدا شده آسیب دیده باشد). به احتمال زیاد، سنگی به شکل غیرعادی، شبیه به بمب آتشفشانی... با دم می بینیم.»

طعنه عبارت پایانی - "با دم" - نشان داد که مخالفان نویسنده را در مورد غیرممکن بودن فیزیکی زندگی در زهره متقاعد نکردند. همین نشریه می‌گوید: «اما بیایید تصور کنیم که در برخی از آزمایش‌های فضایی یک موجود زنده در سطح زهره یافت شد... تاریخ علم نشان می‌دهد که به محض ظهور یک واقعیت تجربی جدید، نظریه‌پردازان، به عنوان یک قاعده، آنها به سرعت توضیحی برای او پیدا می کنند. حتی می توان پیش بینی کرد که این توضیح چه خواهد بود. ترکیبات آلی بسیار مقاوم در برابر حرارت سنتز شده اند که از انرژی پیوندهای π-الکترون استفاده می کنند (یکی از انواع پیوندهای کووالانسی، "به اشتراک گذاری" الکترون های ظرفیت دو اتم یک مولکول. - Ed.). چنین پلیمرهایی می توانند تا دمای 1000 درجه سانتیگراد یا بیشتر را تحمل کنند. به طور شگفت انگیزی، برخی از باکتری های زمینی از پیوندهای π-الکترون در متابولیسم خود استفاده می کنند، اما نه برای افزایش مقاومت در برابر حرارت، بلکه برای اتصال نیتروژن اتمسفر (که ناگزیر به انرژی پیوند عظیمی نیاز دارد که به 10 eV یا بیشتر می رسد). همانطور که می بینید، طبیعت برای مدل های سلول های زنده زهره حتی بر روی زمین "جاهای خالی" ایجاد کرد.

نویسنده در کتاب های "Planeten" و "Parade of the Planets" به این موضوع بازگشته است. اما در مونوگراف کاملاً علمی او "سیاره زهره" فرضیه حیات در این سیاره ذکر نشده است، زیرا مسئله منابع انرژی لازم برای زندگی در یک جو غیر اکسید کننده نامشخص باقی مانده است (و همچنان باقی می ماند).

ماموریت های جدید 1982

عکس 2. دستگاه Venera-13 در طول آزمایشات آزمایشگاهی در سال 1981. در مرکز می توانید پنجره دوربین تلویزیون را ببینید که با یک درب پوشانده شده است.

بیایید "سنگ عجیب" را برای مدتی رها کنیم. پروازهای موفق بعدی به این سیاره با ارسال تصاویر از سطح آن، ماموریت های Venera 13 و Venera 14 در سال 1982 بود. تیم انجمن تحقیقات و تولید به نام. S.A. Lavochkin دستگاه های شگفت انگیزی را ایجاد کرد که در آن زمان AMS نامیده می شد.

با هر ماموریت جدید به زهره، آنها بیشتر و بیشتر پیشرفته می شدند و می توانستند فشارها و دماهای بسیار زیادی را تحمل کنند. دستگاه Venera-13 (عکس 2)، مجهز به دو دوربین تلویزیونی و ابزارهای دیگر، در منطقه استوایی سیاره فرود آمد.

به لطف حفاظت حرارتی موثر، دمای داخل دستگاه ها به آرامی افزایش یافت، سیستم های آنها موفق شدند بسیاری از داده های علمی، تصاویر پانوراما با کیفیت بالا، از جمله رنگی، و با سطح پایین تداخل مختلف را منتقل کنند. ارسال هر پانوراما 13 دقیقه طول کشید. فرودگر ونرا 13 در 1 مارس 1982 برای مدت طولانی کار کرد. به ارسال بیشتر ادامه می داد، اما در دقیقه 127 مشخص نیست که چه کسی و چرا دستور داده است که دریافت اطلاعات از آن را متوقف کند. دستوری از زمین ارسال شد که گیرنده مدارگرد را خاموش کند، اگرچه فرودگر همچنان به ارسال سیگنال ادامه می داد... آیا این نگرانی برای مدارگرد بود که باتری هایش تمام نشود یا چیز دیگری، اما اولویت نداشت. با فرودگر باقی می ماند؟

بر اساس تمام اطلاعات مخابره شده، از جمله اطلاعاتی که تا همین اواخر در نظر گرفته می شد که توسط نویز خراب شده است، مدت زمان عملیات موفقیت آمیز Venera-13 بر روی سطح بیش از دو ساعت بود. تصاویر منتشر شده در چاپ با ترکیب پانورامای رنگی و سیاه و سفید ایجاد شده اند (عکس 3). در سطح کم تداخل، سه تصویر برای این کار کافی بود.

عکس 3. پانوراما از سطح زهره در محل فرود فضاپیمای Venera-13. در مرکز بافر فرود دستگاه با دندانه های توربولاتور قرار دارد که فرود صاف را تضمین می کند، در بالا پوشش نیمه استوانه ای سفید دور انداخته شده پنجره دوربین تلویزیون قرار دارد. قطر آن 20 سانتی متر ارتفاع 16 سانتی متر فاصله دندان ها 5 سانتی متر است.

اطلاعات اضافی امکان بازیابی تصویر را فراهم کرد، جایی که برای مدت کوتاهی دستگاه از تصاویر سطحی به انتقال نتایج سایر اندازه گیری های علمی تغییر مکان داد. پانورامای منتشر شده در سراسر جهان سفر کرد، بارها تجدید چاپ شد، سپس علاقه به آنها کم کم کمرنگ شد. حتی کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که کار قبلا انجام شده است ...

آنچه ما موفق شدیم در سطح زهره ببینیم

تجزیه و تحلیل تصویر جدید معلوم شد که بسیار کار فشرده است. مردم اغلب می پرسند که چرا بیش از سی سال صبر کردند؟ نه صبر نکردیم با بهبود ابزارهای پردازش و، فرض کنید، مشاهده و درک اجسام فرازمینی، بارها و بارها به داده های قدیمی تبدیل شد. نتایج امیدوارکننده‌ای در سال‌های 2003-2006 به دست آمد و مهم‌ترین اکتشافات در سال گذشته و سال قبل از آن انجام شد و کار هنوز تکمیل نشده است. برای مطالعات، ما از دنباله‌ای از تصاویر اولیه به‌دست‌آمده در یک دوره نسبتاً طولانی کارکرد دستگاه استفاده کردیم. روی آن‌ها می‌توان سعی کرد تفاوت‌ها را تشخیص داد، فهمید که چه چیزی باعث آن‌ها شده است (مثلاً باد)، اشیایی را که از نظر ظاهری با جزئیات سطح طبیعی متفاوت هستند، و پدیده‌هایی را که در آن زمان، بیش از سی سال پیش، از توجه دور مانده‌اند را یادداشت کرد. در طول پردازش، ما از ساده ترین و "خطی" روش ها استفاده کردیم - تنظیم روشنایی، کنتراست، تاری یا وضوح. هر وسیله دیگری - روتوش، تنظیمات یا استفاده از هر نسخه فتوشاپ - کاملاً حذف شد.

جالب ترین تصاویر ارسال شده توسط فضاپیمای Venera 13 در 1 مارس 1982 است. تجزیه و تحلیل جدیدی از تصاویر سطح زهره چندین اجرام را نشان داد که دارای ویژگی های ذکر شده در بالا بودند. برای راحتی، نام های متعارفی به آنها داده شد که البته گوهر واقعی آنها را منعکس نمی کند.

عکس 4. قسمت پایین یک شیء بزرگ "دیسک" به قطر 0.34 متر در سمت راست در لبه بالایی تصویر قابل مشاهده است.

"دیسک" عجیبی که شکل خود را تغییر می دهد. "دیسک" شکلی منظم دارد، ظاهرا گرد، حدود 30 سانتی متر قطر دارد و شبیه یک پوسته بزرگ است. در قطعه پانوراما در عکس 4، فقط نیمه پایینی آن قابل مشاهده است و نیمه بالایی با حاشیه قاب قطع شده است.

موقعیت "دیسک" در تصاویر بعدی به دلیل جابجایی جزئی دوربین اسکن هنگام گرم شدن دستگاه کمی تغییر می کند. در عکس 4، یک ساختار دراز شبیه به پانیکول در مجاورت "دیسک" قرار دارد. عکس 5 تصاویر متوالی "دیسک" (فلش a) و سطح نزدیک آن را نشان می دهد و در پایین فریم ها لحظه تقریبی میدان اسکنر از روی "دیسک" عبور می کند.

در دو فریم اول (دقیقه 32 و 72) ظاهر "دیسک" و "جاروب" تقریباً تغییر نکرد، اما در پایان دقیقه 72 یک قوس کوتاه در قسمت پایین آن ظاهر شد. در فریم سوم (دقیقه 86) قوس چند برابر شد و "دیسک" شروع به تقسیم شدن به قطعات کرد.

در دقیقه 93 (قاب 4)، "دیسک" ناپدید شد و به جای آن، یک جسم نوری متقارن تقریباً به همان اندازه ظاهر شد که توسط چین های V شکل متعدد - "شورون ها" که تقریباً در امتداد "پنیکول" جهت گیری شده بودند، ظاهر شد. از پایین «شورون ها» » کمان های بزرگ متعددی شبیه به قوس قاب سوم جدا شده است. آنها تمام سطح مجاور پوشش تله فوتومتر (نیم سیلندر سفید روی سطح) را پوشانده اند. بر خلاف "جاروب"، سایه ای در زیر "شورون ها" قابل مشاهده است که حجم آنها را نشان می دهد.

عکس 5. تغییر در موقعیت و شکل اشیاء "دیسک" (فلش الف) و "شورون" (فلش ب). لحظه تقریبی زمانی که اسکنر تصویر "دیسک" را عبور می دهد در پایین فریم ها نشان داده شده است.

پس از 26 دقیقه، در آخرین فریم (دقیقه 119)، "دیسک" و "پنیکول" به طور کامل بازسازی شدند و به وضوح قابل مشاهده هستند. «شورون‌ها» و کمان‌ها همان‌طور که ظاهر شدند ناپدید شدند و احتمالاً خارج از مرز تصویر حرکت می‌کردند. بنابراین، پنج فریم از عکس 5 چرخه کامل تغییرات در شکل "دیسک" و اتصال احتمالی "شورون ها" با آن و قوس ها را نشان می دهد.

"فلپ سیاه" در متر خواص مکانیکی خاک. بر روی دستگاه Venera-13 در میان سایر ابزارها، دستگاهی برای اندازه گیری مقاومت خاک به صورت خرپا تاشو به طول 60 سانتی متر وجود داشت که پس از فرود دستگاه، چفت نگهدارنده خرپا آزاد می شد و تحت عمل فنر قرار می گرفت. خرپا روی زمین پایین آمد. مخروط اندازه گیری (مهر) در انتهای آن که انرژی جنبشی آن مشخص بود، به عمق خاک رفت. استحکام مکانیکی خاک با عمق غوطه وری آن ارزیابی شد.

عکس 6. یک شی ناشناخته "فلپ سیاه" در 13 دقیقه اول پس از فرود ظاهر شد، که دور یک چکش اندازه گیری مخروطی پیچیده شده بود، که تا حدی در زمین مدفون شده بود. جزئیات مکانیسم از طریق جسم سیاه قابل مشاهده است. تصاویر بعدی (که بین 27 تا 50 دقیقه پس از فرود گرفته شده است) سطح چکشی تمیز و بدون فلپ سیاه را نشان می دهد.

یکی از اهداف این ماموریت اندازه گیری اجزای کوچک جو و خاک بود. بنابراین، هرگونه جدایی از دستگاه ذرات، فیلم ها، محصولات تخریب یا سوختن در هنگام فرود در جو و فرود مطلقاً منتفی بود. در طول آزمایش های زمینی، توجه ویژه ای به این الزامات شد. با این حال، در اولین تصویر، که در فاصله 0-13 دقیقه پس از فرود به دست آمد، به وضوح قابل مشاهده است که در اطراف مخروط اندازه گیری، در امتداد تمام ارتفاع آن، یک شی نازک ناشناخته به سمت بالا پیچیده شده است - یک "فلپ سیاه" به اندازه حدود شش سانتی متر ارتفاع (عکس 6) . در پانورامای بعدی که بعد از 27 و 36 دقیقه گرفته شده است، این "لکه سیاه" وجود ندارد. این نمی تواند یک نقص در تصویر باشد: تصاویر واضح تر نشان می دهد که برخی از قسمت های خرپا بر روی "فلپ" قرار گرفته است، در حالی که برخی دیگر تا حدی از طریق آن قابل مشاهده هستند. یک شیء دوم از این نوع در طرف دیگر دستگاه، در زیر پوشش دوربین افتاده کشف شد. به نظر می رسد ظاهر آنها به نوعی با تخریب خاک توسط مخروط اندازه گیری یا دستگاه فرود مرتبط باشد. این فرض به طور غیر مستقیم با مشاهده یک شی مشابه دیگر که بعداً در میدان دید دوربین ها ظاهر شد تأیید می شود.

ستاره پرده، عقرب است. این جالب ترین شی تقریباً در دقیقه 90 به همراه یک نیمه حلقه در مجاورت آن در سمت راست ظاهر شد (عکس 7). چیزی که ابتدا توجه او را به خود جلب کرد، البته ظاهر عجیب او بود. بلافاصله این فرض به وجود آمد که این نوعی قطعه است که از دستگاهی که شروع به فروپاشی کرده بود جدا شده است. اما پس از آن دستگاه به سرعت به دلیل داغ شدن بیش از حد فاجعه بار دستگاه های خود در محفظه مهر و موم شده، که اتمسفر داغ بلافاصله تحت تأثیر فشار غول پیکر به داخل آن نفوذ می کند، از کار می افتد. با این حال، Venera 13 برای یک ساعت دیگر به طور عادی به کار خود ادامه داد و بنابراین، شی متعلق به آن نبود. طبق اسناد فنی، تمام عملیات خارجی - انداختن پوشش های سنسور و دوربین های تلویزیونی، حفاری خاک، کار با مخروط اندازه گیری - نیم ساعت پس از فرود پایان یافت. هیچ چیز دیگری از دستگاه جدا نشد. در عکس های بعدی "عقرب" گم شده است.

عکس 7. جسم "عقرب" تقریبا 90 دقیقه پس از فرود فضاپیما در تصویر ظاهر شد. در تصاویر بعدی وجود ندارد.

در عکس 7، روشنایی و کنتراست تنظیم شده است، وضوح و وضوح تصویر اصلی افزایش یافته است. "عقرب" حدود 17 سانتی متر طول دارد و ساختار پیچیده ای دارد که یادآور حشرات زمینی یا عنکبوتیان است. شکل آن نمی تواند حاصل ترکیب تصادفی نقاط تیره، خاکستری و روشن باشد. تصویر "عقرب" از 940 نقطه تشکیل شده است و در پانوراما 2.08·105 وجود دارد. احتمال تشکیل چنین ساختاری به دلیل ترکیب تصادفی نقاط بسیار کم است: کمتر از 10-10. به عبارت دیگر، احتمال ظهور تصادفی «عقرب» منتفی است. علاوه بر این، سایه ای به وضوح قابل مشاهده می اندازد و بنابراین یک شی واقعی است و نه یک مصنوع. یک ترکیب ساده از نقاط نمی تواند سایه ایجاد کند.

ظاهر دیرهنگام "عقرب" در قاب را می توان به عنوان مثال با فرآیندهایی که در هنگام فرود دستگاه اتفاق افتاد توضیح داد. سرعت عمودی دستگاه 7.6 متر بر ثانیه و سرعت جانبی تقریباً برابر با سرعت باد (0.3-0.5 متر بر ثانیه) بود. برخورد بر روی زمین با شتاب معکوس 50 گرمی زهره رخ داد. این دستگاه خاک را تا عمق تقریبی 5 سانتی متر از بین می برد و آن را در جهت حرکت جانبی پرتاب می کرد و سطح را می پوشاند. برای تایید این فرض، مکانی که "عقرب" ظاهر شد در تمام پانوراماها (عکس 8) مورد مطالعه قرار گرفت و جزئیات جالبی مشاهده شد.

عکس 8. تصاویر متوالی قسمتی از خاک پرتاب شده در هنگام فرود در جهت حرکت جانبی وسیله نقلیه. دقایق تقریبی اسکن ناحیه مربوطه نشان داده شده است.

در تصویر اول (دقیقه 7) شیار کم عمقی به طول حدود 10 سانتی متر بر روی خاک پرتاب شده قابل مشاهده است و در تصویر دوم (دقیقه 20) کناره های شیار بالا رفته و طول آن تقریباً به 15 سانتی متر افزایش یافته است. در سومین دقیقه (دقیقه 59) ساختار منظم "عقرب" در شیار نمایان شد. سرانجام، در دقیقه 93، "عقرب" به طور کامل از لایه 1 تا 2 سانتی متری خاک که آن را پوشانده بود بیرون آمد و در دقیقه 119 از کادر ناپدید شد و در تصاویر بعدی غایب بود (عکس 9).

عکس 9. "عقرب" (1) در پانوراما گرفته شده از دقیقه 87 تا 100 ظاهر شد. در تصاویر به دست آمده قبل از دقیقه 87 و بعد از دقیقه 113 غایب است. جسم کم کنتراست 2، همراه با یک محیط نوری تکه تکه، فقط در پانورامای دقیقه 100-87 وجود دارد. در فریم های 87-100 و 113-126 دقیقه در سمت چپ، در گروهی از سنگ ها، یک شی جدید K با تغییر شکل ظاهر شد. او در چارچوب دقایق 53-66 و 79-87 قرار ندارد. قسمت مرکزی تصویر نتیجه پردازش تصویر و ابعاد "عقرب" را نشان می دهد.

باد در درجه اول به عنوان یک دلیل احتمالی برای حرکت "عقرب" در نظر گرفته شد. از آنجایی که چگالی جو زهره در سطح ρ = 65 کیلوگرم بر متر مکعب است، تأثیر دینامیکی باد 8 برابر بیشتر از زمین است. سرعت باد v در بسیاری از آزمایش‌ها اندازه‌گیری شد: با تغییر فرکانس داپلر سیگنال ارسالی. بر اساس حرکت گرد و غبار و نویز صوتی در میکروفون روی هواپیما - و بین 0.3 تا 0.48 متر بر ثانیه تخمین زده شد. حتی در حداکثر مقدار خود، سرعت باد ρv² در سطح جانبی "عقرب" فشاری در حدود 0.08 نیوتن ایجاد می کند که به سختی می تواند جسم را حرکت دهد.

یکی دیگر از دلایل احتمالی ناپدید شدن "عقرب" می تواند حرکت آن باشد. با دور شدن از دوربین، وضوح تصاویر بدتر می شد و در سه تا چهار متری از سنگ ها قابل تشخیص نبود. حداقل باید این فاصله را در 26 دقیقه جابجا کرده باشد - زمانی که اسکنر بعداً به همان خطوط در پانوراما بازگشت.

به دلیل کج شدن محور دوربین، اعوجاج تصویر رخ می دهد (عکس 3). اما در نزدیکی دوربین کوچک هستند و نیازی به اصلاح ندارند. یکی دیگر از دلایل احتمالی اعوجاج، حرکت جسم در حین اسکن است. 780 ثانیه برای گرفتن کل پانوراما و 32 ثانیه طول کشید تا بخش تصویر با "عقرب" ثبت شود. به عنوان مثال، هنگامی که یک جسم حرکت می کند، یک افزایش یا انقباض ظاهری در اندازه آن ممکن است رخ دهد، اما همانطور که نشان داده خواهد شد، جانوران زهره باید بسیار کند باشد.

تجزیه و تحلیل رفتار اجسام کشف شده در پانورامای زهره نشان می دهد که حداقل برخی از آنها نشانه هایی از موجودات زنده دارند. با در نظر گرفتن این فرضیه، می‌توان توضیح داد که چرا در ساعت اول کارکرد وسیله نقلیه فرود، هیچ چیز عجیبی به جز «لکه سیاه» مشاهده نشد و «عقرب» تنها یک ساعت و نیم پس از آن ظاهر شد. فرود وسیله نقلیه

ضربه شدید در هنگام فرود باعث تخریب خاک و رها شدن آن به سمت حرکت جانبی دستگاه شد. پس از فرود، دستگاه حدود نیم ساعت صدای زیادی ایجاد کرد. سنجاق ها روکش دوربین های تلویزیونی و ابزار علمی را شلیک کردند، دکل حفاری کار می کرد و میله با چکش اندازه گیری رها شد. "ساکنان" سیاره، اگر آنجا بودند، منطقه خطرناک را ترک کردند. اما آنها فرصتی برای خروج از کناره بیرون ریختن خاک نداشتند و با آن پوشانده شدند. این واقعیت که "عقرب" حدود یک ساعت و نیم طول کشید تا از زیر آوار یک سانتی متری بیرون بیاید، نشان دهنده توانایی های فیزیکی پایین آن است. موفقیت بزرگ آزمایش همزمانی زمان اسکن پانوراما با ظاهر "عقرب" و نزدیکی آن به دوربین تلویزیون بود که امکان تشخیص جزئیات توسعه وقایع توصیف شده و آن را فراهم کرد. ظاهر، اگرچه وضوح تصویر چیزهای زیادی برای دلخواه باقی می گذارد. دوربین‌های اسکن دستگاه‌های Venera-13 و Venera-14 برای گرفتن تصاویر پانوراما از مناطق اطراف محل فرود آنها و به دست آوردن ایده‌های کلی در مورد سطح سیاره در نظر گرفته شده بودند. اما آزمایشگران خوش شانس بودند - آنها موفق شدند خیلی بیشتر یاد بگیرند.

دستگاه Venera-14 نیز در منطقه استوایی سیاره، در فاصله حدود 700 کیلومتری Venera-13 فرود آمد. در ابتدا، تجزیه و تحلیل پانوراماهای گرفته شده توسط Venera-14 هیچ شی خاصی را نشان نداد. اما جستجوی دقیق تر نتایج جالبی به همراه داشت که اکنون در حال مطالعه هستند. و ما اولین پانورامای زهره را که در سال 1975 به دست آمد به یاد خواهیم آورد.

ماموریت "Venera-9" و "Venera-10"

نتایج مأموریت‌های سال 1982 تمام داده‌های رصدی موجود را به پایان نمی‌رساند. تقریباً هفت سال قبل از آن، فضاپیمای کمتر پیشرفته Venera-9 و Venera-10 روی سطح زهره فرود آمدند (22 و 25 اکتبر 1975). سپس در 21 و 25 دسامبر 1978 فرود هواپیماهای Venera 11 و Venera 12 انجام شد. همه دستگاه ها همچنین دارای دوربین های اسکن نوری-مکانیکی بودند که در هر طرف دستگاه یکی بود. متأسفانه در دستگاه‌های Venera-9 و Venera-10 فقط یک محفظه باز می‌شود؛ روکش‌های دومی از هم جدا نمی‌شوند، اگرچه دوربین‌ها به طور معمول کار می‌کنند و در دستگاه‌های Venera-11 و Venera-12 درب همه آنها باز می‌شود. دوربین های اسکن.

در مقایسه با دوربین های "Venera-13" و "Venera-14"، وضوح تصویر پانورامای "Venera-9" و "Venera-10" تقریباً نصف کمتر بود، وضوح زاویه ای (واحد پیکسل) 21 دقیقه قوسی بود. ، مدت زمان اسکن خط 3.5 ثانیه بود. شکل مشخصه طیفی تقریباً با دید انسان مطابقت داشت. پانورامای Venera 9 174 درجه را در 29.3 دقیقه فیلمبرداری با انتقال همزمان پوشش داد. "Venera-9" و "Venera-10" به ترتیب 50 دقیقه و 44.5 دقیقه کار کردند. این تصویر در زمان واقعی از طریق آنتن بسیار جهت دار مدارگرد به زمین منتقل شد. سطح نویز در تصاویر دریافتی کم بود، اما به دلیل رزولوشن محدود، کیفیت پانورامای اصلی، حتی پس از پردازش پیچیده، چیزهای زیادی را به جا گذاشت.

عکس 10. پانوراما در 22 اکتبر 1975 توسط دستگاه Venera-9 از سطح سیاره مخابره شد.

عکس. 11. گوشه سمت چپ قسمت پانوراما در عکس 10، جایی که شیب تپه ای دور قابل مشاهده است.

عکس 12. هنگامی که هندسه پانورامای Venera-9 تصحیح شود، تصویر جسم "سنگ عجیب" (بیضی شکل) کشیده تر می شود. میدان مرکزی که با خطوط اریب مشخص شده است، مربوط به سمت راست عکس 10 است.

در همان زمان، تصاویر (به ویژه پانورامای Venera-9 که سرشار از جزئیات است) تحت پردازش اضافی و بسیار کار فشرده با استفاده از وسایل مدرن قرار گرفتند و پس از آن بسیار واضح تر شدند (قسمت پایین عکس 10 و عکس 11) و کاملاً با پانورامای Venera-13 و Venera-14 قابل مقایسه هستند. همانطور که قبلا ذکر شد، روتوش و افزودن به تصاویر کاملاً حذف شد.

دستگاه Venera-9 روی دامنه تپه فرود آمد و با زاویه تقریباً 10 درجه نسبت به افق ایستاد. در سمت چپ پانوراما پردازش شده، شیب دور تپه بعدی به وضوح قابل مشاهده است (عکس 11). ونرا 10 روی سطحی صاف در فاصله 1600 کیلومتری ونرا 9 فرود آمد.

تجزیه و تحلیل پانورامای Venera 9 جزئیات جالب بسیاری را نشان داد. ابتدا بیایید به تصویر "سنگ عجیب" برگردیم. آنقدر "عجیب" بود که این قسمت از تصویر حتی روی جلد نشریه "اولین پانوراما از سطح زهره" قرار گرفت.

شیء "جغد"

در سال 2003-2006، کیفیت تصویر "سنگ عجیب" به طور قابل توجهی بهبود یافت. همانطور که اشیاء در پانوراما مورد مطالعه قرار گرفتند، پردازش تصویر نیز بهبود یافت. مشابه نام‌های مرسوم ارائه شده در بالا، "سنگ عجیب" به دلیل شکل خود نام "جغد" را دریافت کرد. عکس 12 یک نتیجه بهبود یافته را بر اساس هندسه تصویر تصحیح شده نشان می دهد. جزئیات شی افزایش یافت، اما هنوز برای نتیجه گیری های خاص کافی نبود. تصویر بر اساس سمت راست منتهی شده عکس 10 است. ظاهر یک آسمان روشن یکنواخت می تواند فریبنده باشد، زیرا نقاط ظریفی در تصویر اصلی قابل مشاهده است. اگر فرض کنیم در اینجا، مانند عکس 11، شیب تپه دیگری قابل مشاهده است، آنگاه به خوبی قابل تشخیص نیست و باید بسیار دورتر باشد. وضوح جزئیات در تصویر اصلی باید به طور قابل توجهی بهبود می یافت.

عکس 13. شکل متقارن پیچیده و سایر ویژگی های جسم "سنگ عجیب" (پیکان) آن را در پس زمینه سطح سنگی سیاره در نقطه فرود Venera 9 برجسته می کند. اندازه جسم حدود نیم متر است. ورودی شیء را با هندسه تصحیح شده نشان می دهد.

قطعه پردازش شده عکس 10 در عکس 13 نشان داده شده است، جایی که "جغد" با یک فلش مشخص شده و توسط یک بیضی سفید احاطه شده است. شکلی منظم، تقارن طولی قوی دارد و به سختی می توان آن را به عنوان یک «سنگ عجیب» یا «بمب آتشفشانی با دم» تفسیر کرد. موقعیت قطعات "سطح توده ای" شعاع خاصی را نشان می دهد که از سمت راست، از "سر" می آید. خود "سر" دارای سایه روشن تر و ساختار متقارن پیچیده با لکه های تیره بزرگ و همچنین متقارن و احتمالاً نوعی برآمدگی در بالا است. به طور کلی، درک ساختار "سر" عظیم دشوار است. ممکن است که برخی از سنگ های کوچک که به طور تصادفی در سایه با "سر" منطبق هستند، بخشی از آن به نظر می رسد. تصحیح هندسه، جسم را کمی بلندتر می کند و آن را باریک تر می کند (عکس 13، درج شده). "دم" نور مستقیم حدود 16 سانتی متر طول دارد و کل جسم همراه با "دم" به نیم متر با ارتفاع حداقل 25 سانتی متر می رسد و سایه زیر بدن آن که کمی بالاتر از سطح است، به طور کامل. خطوط تمام قسمت های خود را دنبال می کند. بنابراین، اندازه "جغد" بسیار بزرگ است، که امکان به دست آوردن یک تصویر نسبتاً دقیق را حتی با وضوح محدودی که دوربین داشت و البته به دلیل نزدیک بودن شیء به دست می داد. سوال مناسب است: اگر در عکس 13 ساکن زهره را نمی بینیم، پس آن چیست؟ مورفولوژی پیچیده و بسیار منظم شیء یافتن پیشنهادات دیگر را دشوار می کند.

اگر در مورد "عقرب" ("Venera-13") مقداری سر و صدا در پانوراما وجود داشت که با استفاده از تکنیک های شناخته شده حذف شد، پس در پانورامای "Venera-9" (عکس 10) عملا وجود دارد. بدون نویز و تاثیری روی تصویر ندارد.

بیایید به پانورامای اصلی بازگردیم که جزئیات آن کاملاً واضح است. تصویر با هندسه اصلاح شده و بالاترین وضوح در عکس 14 نشان داده شده است. عنصر دیگری در اینجا وجود دارد که توجه خواننده را می طلبد.

"جغد" آسیب دیده

عکس 14. بیشترین وضوح هنگام پردازش پانورامای Venera-9 با هندسه اصلاح شده به دست آمد.

در طول اولین بحث‌ها در مورد نتایج Venera-13، یکی از سؤالات اصلی این بود: چگونه در زهره می‌توان طبیعت را بدون آب مدیریت کرد که برای زیست کره زمین کاملاً ضروری است؟ دمای بحرانی آب (زمانی که بخار و مایع آن در تعادل هستند و خواص فیزیکی غیرقابل تشخیصی دارند) روی زمین 374 درجه سانتیگراد و در شرایط زهره حدود 320 درجه سانتیگراد است. دمای سطح سیاره حدود 460 درجه سانتیگراد است، بنابراین متابولیسم موجودات در زهره (در صورت وجود) باید به نحوی متفاوت و بدون آب ساخته شود. مسئله مایعات جایگزین برای زندگی در شرایط زهره قبلاً در تعدادی از آثار علمی مورد توجه قرار گرفته است و شیمیدانان با چنین رسانه هایی آشنا هستند. شاید چنین مایعی در عکس 14 وجود داشته باشد.

عکس 15. قطعه ای از پانوراما - پلان عکاسی. یک دنباله تاریک از بافر فرود امتداد دارد که ظاهراً توسط ارگانیسم زخمی شده توسط دستگاه پشت سر گذاشته شده است. دنباله توسط نوعی ماده مایع با طبیعت ناشناخته تشکیل شده است (در زهره نمی توان آب مایع وجود داشته باشد). این جسم (با اندازه حدود 20 سانتی متر) توانست 35 سانتی متر را در کمتر از شش دقیقه بخزد. یک طرح عکاسی راحت است زیرا به شما امکان مقایسه و اندازه گیری اندازه واقعی اشیاء را می دهد.

از محل روی چنبره بافر فرود Venera-9، که با یک ستاره در عکس 14 مشخص شده است، یک دنباله تاریک در امتداد سطح سنگ به سمت چپ کشیده شده است. سپس سنگ را ترک می کند، منبسط می شود و به یک جسم سبک ختم می شود، شبیه به "جغد" که در بالا بحث شد، اما نصف اندازه، حدود 20 سانتی متر. هیچ اثر مشابه دیگری در تصویر وجود ندارد. می توانید منشا دنباله را که مستقیماً از بافر فرود دستگاه شروع می شود حدس بزنید: جسم تا حدی توسط بافر له شد و با خزیدن دور، یک دنباله تاریک از ماده مایع را از بافت های آسیب دیده خود رها کرد (عکس 15). برای حیوانات زمینی چنین مسیری خونین نامیده می شود. (بنابراین، اولین قربانی "تهاجم زمینی" به زهره به 22 اکتبر 1975 برمی گردد.) قبل از ششمین دقیقه اسکن، زمانی که جسم در تصویر ظاهر شد، توانست حدود 35 سانتی متر بخزد. دانستن زمان و فاصله می توان ثابت کرد که سرعت آن کمتر از 6 سانتی متر در دقیقه نبوده است. در عکس 15، بین سنگ های بزرگی که جسم آسیب دیده در آن قرار دارد، می توانید شکل و سایر ویژگی های آن را تشخیص دهید.

یک دنباله تاریک نشان می دهد که چنین اجسامی، حتی آنهایی که آسیب دیده اند، می توانند در صورت خطر جدی با سرعت حداقل 6 سانتی متر در دقیقه حرکت کنند. اگر عقرب که قبلاً ذکر شد، بین دقیقه 93 و 119 واقعاً به فاصله حداقل یک متری فراتر از دید دوربین حرکت کرده است، سرعت آن حداقل 4 سانتی متر در دقیقه بوده است. در عین حال، با مقایسه عکس 14 با سایر قطعات تصاویر ارسال شده توسط Venera-9 در هفت دقیقه، واضح است که "جغد" در عکس 13 حرکت نکرده است. برخی از اشیاء یافت شده در پانوراماهای دیگر (که در اینجا در نظر گرفته نشده اند) نیز بی حرکت مانده اند. به احتمال زیاد چنین "کندی" ناشی از ذخایر انرژی محدود آنها است (به عنوان مثال "یک عقرب" یک ساعت و نیم را صرف یک عملیات ساده برای نجات خود کرده است) و حرکات آهسته جانوران زهره طبیعی است. آی تی. توجه داشته باشید که در دسترس بودن انرژی جانوران زمین بسیار بالا است، که با فراوانی گیاهان برای تغذیه و جو اکسید کننده تسهیل می شود.

در این رابطه، باید به جسم "جغد" در عکس 13 برگردیم. ساختار مرتب "سطح توده ای" آن شبیه بال های کوچک تا شده است و "جغد" بر روی "پنجه" شبیه به یک پرنده قرار گرفته است. چگالی جو زهره در سطح 65 کیلوگرم متر مکعب است. هر حرکت سریع در چنین محیط متراکمی دشوار است، اما پرواز به بال های بسیار کوچک، کمی بزرگتر از باله های ماهی، و صرف انرژی ناچیز نیاز دارد. با این حال، شواهد کافی برای ادعای پرنده بودن این شی وجود ندارد و اینکه آیا ساکنان زهره پرواز می کنند هنوز ناشناخته است. اما به نظر می رسد که آنها جذب پدیده های هواشناسی خاصی شده اند.

"بارش برف" در زهره

تا به حال، هیچ چیز در مورد بارش در سطح سیاره شناخته نشده بود، به جز فرض احتمال تشکیل و رسوب ذرات معلق در هوا از پیریت، سولفید سرب یا سایر ترکیبات در ارتفاعات کوه های ماکسول. در جدیدترین پانوراماهای Venera 13، نقاط سفید زیادی وجود دارد که بخش قابل توجهی از آنها را پوشانده است. نقاط سر و صدا، از دست دادن اطلاعات در نظر گرفته شد. به عنوان مثال، هنگامی که سیگنال منفی یک نقطه از تصویر از بین می رود، یک نقطه سفید به جای آن ظاهر می شود. هر یک از این نقاط یک پیکسل است که یا به دلیل نقص در تجهیزات گرم شده از دست می رود یا در طول کوتاهی ارتباط رادیویی بین وسیله نقلیه فرود و رله مداری از دست می رود. هنگام پردازش یک پانوراما در سال 2011، نقاط سفید با مقادیر متوسط ​​پیکسل های مجاور جایگزین شدند. تصویر واضح تر شد، اما بسیاری از لکه های کوچک سفید باقی ماندند. آنها از چندین پیکسل تشکیل شده بودند و نه تداخل، بلکه چیزی واقعی بودند. حتی در عکس‌های خام نیز مشخص است که به دلایلی نقطه‌ها روی بدنه سیاه دستگاه که در قاب گرفته شده تقریباً وجود ندارد و خود تصویر و لحظه‌ای که تداخل ظاهر می‌شود به هیچ وجه به هم متصل نیستند. متأسفانه، همه چیز پیچیده تر شد. در تصاویر گروه بندی شده زیر، نویز در پس زمینه تاریک نزدیک نیز دیده می شود. علاوه بر این، زمانی که پخش پانوراما به طور دوره‌ای به مدت هشت ثانیه با انتقال داده‌ها از سایر ابزارهای علمی جایگزین می‌شد، نادر هستند، اما همچنان در درج‌های تله‌متری یافت می‌شوند. بنابراین، پانوراما هم بارش و هم تداخل با منشا الکترومغناطیسی را نشان می دهد. مورد دوم با این واقعیت تأیید می شود که استفاده از یک عملیات "تاری" نور به طور چشمگیری تصویر را بهبود می بخشد و دقیقاً تداخل نقطه ای را از بین می برد. اما منشا تداخل الکتریکی ناشناخته باقی مانده است.

عکس 16. توالی زمانی تصاویر با پدیده های هواشناسی. زمان نشان داده شده در پانوراما از شروع اسکن تصویر بالا محاسبه می شود. ابتدا کل سطح اولیه تمیز با لکه های سفید پوشانده شد، سپس در نیم ساعت بعد، سطح بارش حداقل به نصف کاهش یافت و خاک زیر توده "ذوب شده" سایه تیره ای مانند خاک زمینی به دست آورد. مرطوب شده با برف ذوب شده

با مقایسه این حقایق، می توان نتیجه گرفت که سر و صدا تا حدی با پدیده های هواشناسی اشتباه گرفته شده است - بارش یادآور برف زمینی و انتقال فاز آن (ذوب شدن و تبخیر) در سطح سیاره و روی خود دستگاه. عکس 16 چهار پانورامای متوالی را نشان می دهد. بارش ظاهراً در تندبادهای کوتاه و شدید رخ داد و پس از آن در نیم ساعت بعد مساحت بارش حداقل به نصف کاهش یافت و خاک زیر توده "ذوب شده" مانند خاک زمینی مرطوب تاریک شد. از آنجایی که دمای سطح در نقطه فرود برقرار است (733 کلوین)، و خواص ترمودینامیکی اتمسفر مشخص است، نتیجه اصلی مشاهدات این است که محدودیت‌های بسیار سختی در ماهیت ماده جامد یا مایع رسوب‌شده وجود دارد. البته ترکیب "برف" در دمای 460 درجه سانتیگراد یک راز بزرگ است. با این حال، احتمالاً مواد بسیار کمی هستند که دارای نقطه بحرانی pT (زمانی که به طور همزمان در سه فاز وجود داشته باشند) در یک محدوده دمایی باریک نزدیک به 460 درجه سانتیگراد و در فشار 9 مگاپاسکال، و از جمله آنیلین و نفتالین هستند. پدیده های هواشناسی توصیف شده پس از دقیقه 60 یا 70 رخ داده است. در همان زمان، "عقرب" ظاهر شد و برخی از پدیده های جالب دیگر به وجود آمد که هنوز توضیح داده نشده است. نتیجه گیری ناخواسته خود را نشان می دهد که زندگی زهره منتظر بارش است، مانند باران در بیابان، یا برعکس، از آن اجتناب می کند.

امکان حیات در شرایطی مشابه دمای نسبتاً بالا (733 کلوین) و جو دی اکسید کربن زهره بیش از یک بار در ادبیات علمی مورد توجه قرار گرفته است. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که حضور آن در زهره، به عنوان مثال در اشکال میکروبیولوژیکی، مستثنی نیست. همچنین حیاتی در نظر گرفته می‌شد که می‌توانست تحت شرایط آهسته در حال تغییر از مراحل اولیه تاریخ سیاره (با شرایط نزدیک‌تر به زمین) تا شرایط مدرن تکامل یابد. البته محدوده دمایی نزدیک به سطح سیاره (725-755 کلوین بسته به توپوگرافی) برای اشکال حیات زمینی کاملاً غیرقابل قبول است، اما اگر به آن فکر کنید، از نظر ترمودینامیکی بدتر از شرایط زمینی نیست. بله، رسانه ها و مواد شیمیایی فعال برای ما ناشناخته هستند، اما هیچکس دنبال آنها نبود. واکنش های شیمیایی در دماهای بالا بسیار فعال هستند. مواد منشا در زهره تفاوت چندانی با مواد روی زمین ندارند. هر تعداد ارگانیسم بی هوازی شناخته شده است. فتوسنتز در تعدادی از تک یاخته ها بر اساس واکنشی است که در آن الکترون دهنده به جای آب، سولفید هیدروژن H2S است. در بسیاری از گونه‌های پروکاریوت‌های اتوتروف که در زیر زمین زندگی می‌کنند، از کموسنتز به جای فتوسنتز استفاده می‌شود، برای مثال 4H2 + CO2 → CH4 + H2O. هیچ منع فیزیکی برای زندگی در دمای بالا وجود ندارد، البته به جز «شوونیسم زمینی». البته، فتوسنتز در دماهای بالا و در یک محیط غیر اکسید کننده ظاهراً باید متکی بر مکانیسم های بیوفیزیکی کاملاً متفاوت و ناشناخته باشد.

اما زندگی اصولاً از چه منابع انرژی می تواند در جو زهره استفاده کند، جایی که ترکیبات گوگردی، به جای آب، نقش اصلی را در هواشناسی ایفا می کنند؟ اشیاء کشف شده بسیار بزرگ هستند، آنها میکروارگانیسم نیستند. طبیعی است که فرض کنیم آنها، مانند زمین، به دلیل پوشش گیاهی وجود دارند. اگرچه پرتوهای مستقیم خورشید، به دلیل لایه ابر ضخیم، معمولاً به سطح سیاره نمی رسد، اما نور کافی برای فتوسنتز در آنجا وجود دارد. در زمین، روشنایی پراکنده 0.5-7 کیلولوکس برای فتوسنتز حتی در اعماق جنگل های انبوه استوایی کاملاً کافی است و در زهره در محدوده 0.4-9 کیلولوکس قرار دارد. اما اگر این مقاله ایده ای در مورد جانوران احتمالی زهره ارائه دهد، قضاوت در مورد گیاهان این سیاره بر اساس داده های موجود غیرممکن است. به نظر می رسد که برخی از نشانه های آن را می توان در پانورامای دیگر تشخیص داد.

صرف نظر از مکانیسم بیوفیزیکی خاص که بر روی سطح زهره عمل می کند، در دماهای فرودی T1 و تابش T2 خروجی، بازده ترمودینامیکی فرآیند (بازده ν = (T1 - T2)/T1) باید تا حدودی کمتر از روی زمین باشد، زیرا T2 = 290 K برای زمین و T2 = 735 K برای زهره. علاوه بر این، به دلیل جذب قوی قسمت آبی-بنفش طیف در جو، حداکثر تابش خورشیدی در زهره به ناحیه سبز-نارنجی منتقل می شود و طبق قانون وین، با دمای موثر کمتر T1 مطابقت دارد. = 4900 K (در زمین T1 = 5770 K). از این نظر مریخ مساعدترین شرایط را برای حیات دارد.

نتیجه گیری در مورد اسرار زهره

با توجه به علاقه به امکان سکونت کلاس خاصی از سیارات فراخورشیدی با دمای سطح نسبتاً بالا، نتایج مطالعات تلویزیونی سطح زهره، که در ماموریت های Venera 9 در سال 1975 و Venera 13 در سال 1982 انجام شد، به دقت مورد بازنگری قرار گرفت. سیاره زهره به عنوان یک آزمایشگاه طبیعی با دمای بالا در نظر گرفته می شد. همراه با تصاویر منتشر شده قبلی، پانورامایی که قبلاً در پردازش اصلی گنجانده نشده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. آنها اشیایی با اندازه قابل ملاحظه را نشان می دهند که ظاهر، تغییر یا ناپدید می شوند، از یک دسی متر تا نیم متر، که ظاهر تصادفی تصاویر آنها قابل توضیح نیست. شواهد احتمالی کشف شد که برخی از اشیاء یافت شده که ساختار منظم پیچیده ای داشتند، تا حدی با خاک پرتاب شده در هنگام فرود دستگاه پوشیده شده بودند و به آرامی از آن رها شدند.

یک سوال جالب این است که: حیات در اتمسفر با دمای بالا و غیر اکسید کننده سیاره از چه منابع انرژی می تواند استفاده کند؟ فرض بر این است که مانند زمین، منبع وجود جانوران فرضی زهره باید فلور فرضی آن باشد که نوع خاصی از فتوسنتز را انجام می دهد و برخی از نمونه های آن را می توان در پانورامای دیگر یافت.

دوربین های تلویزیونی دستگاه های ونوس برای عکاسی از ساکنان احتمالی زهره در نظر گرفته نشده بودند. یک ماموریت ویژه برای جستجوی حیات در زهره باید بسیار پیچیده تر باشد.

به نظر می رسد که زندگی در زهره پیدا شده است. یا چیزی بسیار شبیه به آن، در حال حرکت، تغییر شکل. فیلم های منحصر به فرد "ساکنان" ونوس با نام های رمز "پرنده"، "دیسک"، "عقرب" در دهه 70-80 قرن گذشته توسط دستگاه های شوروی "Venera-9" و "Venera-13" گرفته شد! و تنها 30 سال بعد آنها توسط موسسه تحقیقات فضایی آکادمی علوم روسیه از طبقه بندی خارج شدند، گویی برای 50 سالگی خود چنین هدیه اصلی را به خود می دهند. MK در مورد یافته های عجیب و غریب از Leonid Ksanfomality، دکترای فیزیک و ریاضیات از IKI RAS، نویسنده رمزگشایی فیلم از زهره مطلع شد.


ما از تفسیر این نتایج به عنوان نشانه هایی از حیات در این سیاره خوشمان نمی آید. با این حال، نمی‌توانیم توضیح دیگری برای آنچه در پانورامای سطح زهره می‌بینیم پیدا کنیم.» اینگونه است که یکی از دو نویسنده آن، یوری گکتین، کاندیدای علوم، موضوع آزمایش تلویزیونی روی فضاپیمای زهره را در سال 1982 فرموله کرد. . اما پس از آن، در دهه 80، متأسفانه، همه چیز با مقاله Ksanfomality در Astronomical Bulletin به همین ترتیب پایان یافت. جامعه علمی کاملاً بر موضع خود ایستاده است: در +500 درجه سانتیگراد و فشار 87 تا 90 اتمسفر، زندگی نمی تواند وجود داشته باشد. هر چیزی که این جزم را رد می کرد غیرعلمی تلقی می شد و حق وجود نداشت. و کار روی رمزگشایی اولین فیلم‌های زهره به جعبه اصلی ارسال شد.

من نمی گویم که ما تسلیم شده ایم.» - با بهبود ابزارهای پردازش، بارها و بارها به داده های قدیمی روی آوردیم. و مهمترین اکتشافات دو یا سه سال پیش انجام شد.

- خوب، در نهایت، در مورد این "اشیاء" به ما بگویید.

اولین اکتشافات از Venera 9 آغاز شد که در سال 1975 بر روی سیاره ای به همین نام فرود آمد. در اولین تصویر پانورامایی که توسط این دستگاه مخابره شد، توجه چندین گروه از آزمایشگران توسط یک جسم متقارن شبیه پرنده ای نشسته با دمی کشیده جلب شد. زمین شناسان با احتیاط آن را «صخره ای عجیب با برآمدگی میله ای و سطحی توده ای» نامیدند. «سنگ» در مجموعه پایانی مقالات «اولین پانورامای سطح زهره» با ویرایش مستیسلاو کلدیش و در مجلد وزین نشریه بین‌المللی «ونوس» مورد بحث قرار گرفت. او در 22 اکتبر 1975 به من علاقه مند شد - بلافاصله، به محض اینکه نوار با پانوراما از دستگاه فتوتلگراف حجیم مرکز ارتباطات فضای عمیق Evpatoria خارج شد. جسم عجیب "پرنده" نسبت به محور طولی متقارن بود، تمام سطح آن با رشدهای عجیب و غریب پوشیده شده بود و نوعی تقارن نیز در موقعیت آنها دیده می شد. در سمت چپ شی یک فرآیند سفید و مستقیم طولانی بیرون زده بود که در زیر آن سایه عمیقی قابل مشاهده بود و شکل آن را تکرار می کرد. زائده سفید بسیار شبیه به دم مستقیم است. در طرف مقابل، جسم به یک برآمدگی گرد سفید بزرگ، شبیه به یک سر ختم می‌شد. کل جسم بر روی یک "پنجه" ضخیم کوتاه قرار داشت. درست است، در هشت دقیقه ای که گذشت تا لنز دوربین به جسم برگردد (کل سطح مرئی سیاره را اسکن کرد) اصلاً موقعیت خود را تغییر نداد.

- اما پس از آن اشیاء دیگری وجود داشت؟

سپس اطلاعات از ماموریت های Venera 13 و Venera 14 در سال 1982 بدست آمد. بنابراین، Venera 13 تصویری از یک "دیسک" عجیب در حال تغییر شکل به ما داد. "دیسک" شکلی منظم دارد، ظاهرا گرد، حدود 30 سانتی متر قطر دارد و شبیه یک پوسته بزرگ است. در دو فریم اول (دقیقه 32 و 72)، ظاهر "دیسک" تقریباً تغییر نکرد، اما در پایان دقیقه 72 یک قوس کوتاه در قسمت پایین آن ظاهر شد. در فریم سوم (دقیقه 86) قوس چند برابر شد و "دیسک" شروع به تقسیم شدن به قطعات کرد. در دقیقه 93 ، "دیسک" ناپدید شد و به جای آن یک جسم نوری متقارن تقریباً به همان اندازه ظاهر شد که توسط چین های V شکل متعدد - "شورون" تشکیل شده بود. پس از 26 دقیقه، در آخرین فریم (دقیقه 119)، "دیسک" به طور کامل بهبود یافته و به وضوح قابل مشاهده است. بنابراین، پنج فریم یک چرخه کامل از تغییرات در شکل "دیسک" را نشان می دهد.

اما شاید مهمترین "شی" یافت شده در فیلم ارسال شده از Venera 13 یک شی با نام رمز "اسکورپیون" بود. او در دقیقه 90 به همراه نیم حلقه کنار او در سمت راست ظاهر شد. چیزی که ابتدا توجه او را به خود جلب کرد، البته ظاهر عجیب او بود. "عقرب" حدود 17 سانتی متر طول دارد و ساختار پیچیده ای دارد که یادآور حشرات زمینی یا عنکبوتیان است. شکل آن نمی تواند حاصل ترکیب تصادفی نقاط تیره، خاکستری و روشن باشد. تصویر "عقرب" از 940 نقطه تشکیل شده است؛ احتمال تشکیل چنین ساختاری به دلیل ترکیب تصادفی نقاط کم است. به عبارت دیگر، احتمال ظهور تصادفی «عقرب» منتفی است. علاوه بر این، سایه ای به وضوح قابل مشاهده می اندازد و بنابراین یک شی واقعی است و نه یک مصنوع. یک ترکیب ساده از نقاط نمی تواند سایه ایجاد کند.

اکنون در مورد پویایی ظاهر "عقرب". برخورد دستگاه به خاک در هنگام فرود باعث از بین رفتن خاک در عمق تقریبی 5 سانتی متری و پرتاب آن در جهت حرکت جانبی و پوشاندن سطح شد. در تصویر اول (دقیقه 7) شیار کم عمقی به طول تقریبی 10 سانتی متر در خاک بیرون زده دیده می شود و در تصویر دوم (دقیقه 20) کناره های شیار بالا رفته و طول آن تقریباً به 15 سانتی متر افزایش یافته است. تصویر سوم (دقیقه 59) یک ساختار منظم "عقرب" در شیار نمایان شد. سرانجام در دقیقه 93، "عقرب" به طور کامل از لایه 1 تا 2 سانتی متری خاک که آن را پوشانده بود بیرون آمد و در دقیقه 119 از کادر ناپدید شد و در تصاویر بعدی غایب بود.

- باد نمی توانست آن را ببرد؟

ما این گزینه را در نظر گرفتیم. سرعت باد در بسیاری از آزمایشات اندازه گیری شده است و بین 0.3 تا 0.48 متر بر ثانیه تخمین زده شده است. چنین سرعتی به سختی می توانست جسم را حرکت دهد. یکی دیگر از دلایل احتمالی ناپدید شدن "عقرب" می تواند حرکت آن باشد.

- هنگام کار از چه روش هایی استفاده می کردید؟

در طول پردازش، ما از ساده ترین و "خطی" روش ها استفاده کردیم - تنظیم روشنایی، کنتراست، تاری یا وضوح. هر وسیله دیگری - روتوش، تنظیم یا استفاده از نسخه‌ای از فتوشاپ - کاملاً حذف شد.

خوب، دانشمندان ما، مثل همیشه، در کارنامه خود متواضع هستند، و کمی از شکوهی که قرار است بر سرشان بیاید خجالتی هستند. الان هم بعد از این همه سال نتایج بدست آمده را یا تظاهر می کنند یا واقعا دست کم می گیرند. خودتان قضاوت کنید: مدیر موسسه تحقیقات فضایی آکادمی علوم روسیه، پروفسور لو زلنی، به طور تصادفی به "اشیاء" متحرک کشف شده توسط Ksanfomality و سایر کارکنان موسسه در کنفرانس مطبوعاتی روز دوشنبه اشاره کرد، بدون اینکه اهمیت زیادی قائل شود. به آنها. در این صورت، تنها می‌توان این جمله معروف را به یاد آورد که ایده‌های جدید در علم معمولاً سه مرحله را طی می‌کنند: 1. چه حماقتی! 2. چیزی در این وجود دارد... 3. خب، چه کسی این را نمی داند!


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه