04.02.2021

آلنا پوپووا چهره عمومی اینستاگرام. آلنا پوپووا ، شخصیت عمومی ، بنیانگذار بنیاد پروژه های باز. داستان موفقیت آلنا پوپووا


- به ما بگویید چگونه وارد تجارت فناوری شده اید.

- من همیشه می دانستم که یک انسان دوست هستم. من واقعاً روزنامه نگاری را دوست داشتم و فقط با گذشت زمان متوجه شدم که مدیر با استعدادتری هستم تا روزنامه نگار. وقتی 13 ساله بودم ، اولین پروژه خود را فروختم. این روزنامه مدرسه ای بود که توسط ناشری جدی خریداری شد. در سال 2000 ، وارد دانشکده روزنامه نگاری سایبرنتیک در دانشگاه ایالتی مسکو شدم. این آغاز تاریخ من در تجارت فناوری بود. سپس من در اولین گروهی که اولین مبادله بین المللی را انجام داد ، به پایان رسیدم ، گروهی که ابتدا درباره تلویزیون تلفن همراه صحبت کرد. و به اصطلاح سازندگان ، والدین بخش اینترنت در روسیه ، معلمان من بودند - لبدف ، نوسیک و غیره. و من واقعاً می خواستم در کلاس درس بفهمم که چرا آنها به ما یاد می دهند چگونه در اینترنت بنویسیم ، اما آنها به ما یاد نمی دهند که چگونه شرکت های اینترنتی ایجاد کنیم! اولین سایت فناوری که ایجاد کردم یک سایت تسهیل کننده بود - یک پلت فرم تجاری که شرکت های غربی و روسی را به هم متصل می کند. پروژه موفق بود. اتاق بازرگانی و صنایع آماده خرید این سایت از من بود ، اما ما تصمیم گرفتیم که فروش نکنیم ، با همکاری با کره ای ها که علاقه زیادی به حضور آنها در بخش روسی اینترنت داشتند ، شروع به همکاری کردیم. بنابراین ، این پروژه در نهایت بسته شد ، زیرا در واقعیت های امروزی ، دیگر نیازی به واسطه برای یافتن شریک در اینترنت نیست.

- از پروژه های موفقی بگویید که به آنها افتخار می کنید.

من به پروژه های زیادی که انجام داده ام افتخار می کنم. به عنوان مثال ، در دانشگاه ، همراه با اعضای هیئت علمی ، یک استودیوی انیمیشن ایجاد شد که برای تلویزیون تلفن همراه محتوا تولید می کرد. ما در روسیه تنها هستیم و امیدوارم تنها کسانی باشیم که تا آخر عمر در جشنواره فیلم کوتاه جایزه کن دریافت کردند بهترین قطعهمحتوای تلفن همراه است ما به درستی محاسبه کردیم که محتوا باید بدون کلمه باشد ، با اقدامات قابل درک باشد ، به طوری که نیازی به ترجمه به زبانهای مختلف نباشد. و اکنون Video Snack محتوا را به 12 کشور در سراسر جهان می فروشد. امروزه به عنوان پایگاه محتوا و به عنوان محلی ساز به کار خود ادامه می دهد: محتوا را می گیرد ، بومی می کند ، عاقل می داند و می فروشد.

شما می توانید یک پروژه کاملاً شگفت انگیز را که برای سیستم عامل تلفن های نوکیا انجام دادیم به خاطر بیاورید. ما آن را به یک اپراتور بزرگ اروپایی فروختیم.

تعداد زیادی پروژه ناموفق نیز وجود دارد ، زیرا من فقط یکی از کسانی هستم که معتقد هستم شما باید ایده ها را به صورت تجربی آزمایش کنید. بنابراین ، ما تعدادی پروژه ناموفق داشتیم ، اما این عمدتا به پروژه های خارج از خط اشاره دارد. به عنوان مثال ، موضوع دولت الکترونیک ، که من اکنون روی آن کار می کنم ، سه سال پیش آغاز شد ، زمانی که هیچ جمع آوری و تأمین مالی جمعی وجود نداشت ، با ایده ساخت پروژه دوما 2.0 آغاز شد. من سپس گفتم که لازم است در مورد قوانین بحث کنیم ، اصلاحات را ارائه دهیم و اگر تعداد زیادی از مردم اصلاحاتی را در قانون ارائه کردند ، این باید به دوما برود. اما پروژه آن زمان خوب پیش نرفت ، زیرا مردم واقعیت آن را باور نداشتند. برای چنین پروژه ای خیلی زود بود. اکنون کاملاً به موقع است. اما پس از آن این یک شکست قطعی بود ، که به من کمک کرد بفهمم که در مقابل لوکوموتیو می دویدم ، و این نباید انجام شود. زیرا اگر جلوی لوکوموتیو بخار می دوید ، مثل این است که در جنگل دانه ای خرد می کنید ، اما حتی هیزم هم به دست نمی آورید. سپس دیگران به این پاکسازی می رسند و معمولاً بر روی آن تسویه حساب می کنند.

- رایج ترین اشتباهات کارآفرینان اوکراینی و روسی ما چیست؟

بازار اوکراین بسیار کوچک و جهانی تر است زیرا مقدار پول کمتر است و پروژه ها عمدتا بر توسعه تجارت خارج از اوکراین متمرکز هستند. بنابراین ، دفاتر فروش بسیار خوب توسعه یافته اند ، درک مخاطبان مورد نظر بسیار خوب توسعه یافته است و در اصل ، از نظر محتوای داخلی پروژه ها ، پروژه های اوکراینی در جریان هستند. چند روند جدید در اوکراین ایجاد می شود ، فقط به دلیل این واقعیت که بازار کوچک است ، بنابراین تکرار مدلی که در حال حاضر وجود دارد آسان تر است و در سطح جهانی سریعتر توسعه می یابد. در بازار روسیه ، اشتباه اصلی تمایل به فقط کپی کردن بود ، بدون اینکه به این فکر کنید که آیا در بازار کار می کند یا خیر. بنابراین ، بسیاری شکست خورده اند. اشتباه دوم به احتمال زیاد یک سرمایه گذار بود - سرمایه گذاری در انواع مزخرفات ، توسعه چیزی که توسعه آن منطقی نبود. و مهمترین چیز در سطح جهانی این است که افراد دارای ایده اصلاً بازار را نمی شناسند ، نمی دانند که نمونه های مشابه وجود دارد ، مهمترین چیز این است که آنها اشتباهاتی را که قبلاً مرتکب شده اند نمی دانند. به نظر من حماقت كامل است. اگر کاری را شروع می کنید ، ابتدا یک تحقیق انجام دهید: چه کسی قبلاً آن را با چه نتیجه ای انجام داده است.

- شما یک پروژه زنان نوپا دارید. چرا تصمیم گرفتید که پروژه ای جداگانه بسازید؟

زیرا زنان مخاطبان اصلی مصرف کننده شبکه هستند. با توجه به این که اقتصاد بسیار بی ثبات است ، مردان دارایی ها را از اقتصاد خارج می کنند و زنان آن را می آورند. ما روند 2008 را تجزیه و تحلیل کردیم و بر اساس تجزیه و تحلیل ، این آزمایش را راه اندازی کردیم. کل بازار ما را به خاطر صحبت در مورد بنیانگذاران زن مورد انتقاد قرار داد. بنابراین ، ما این پروژه را نه تنها از دیدگاه یک بنیانگذار زن ، بلکه از دیدگاه زنان به طور کلی ، یعنی متمرکز بر زنان ، راه اندازی کردیم. غیرممکن است که این پروژه به طور جداگانه مشخص نشود ، زیرا زنان رفتار خاصی در شبکه دارند. آنها می توانند چندین نقطه ورودی ، چندین پروژه مورد علاقه داشته باشند. به عنوان مثال ، در بازار مصرف زنان ، پروژه های Lamoda و BuyVIP رقیب نیستند ، زیرا یک زن می تواند اغلب لباس بخرد و این کار را در سایت های مختلف انجام دهد. یک مرد ، او بیشتر مورد هدف قرار می گیرد ، از یک نقطه ورود استفاده می کند - وارد auto.ru می شود و سپس به auto.ru می رود. او به منابع دیگر علاقه ای ندارد.

- لطفاً درباره بنیاد پروژه های باز به ما بگویید. شرایط ورود چیست؟

بنیاد در دو جهت فعالیت می کند. جهت اول مدل کمک هزینه است ، که من واقعاً آن را دوست ندارم ، و ما در حال حاضر در مورد احتمال جایگزینی آن با وام بدون بهره ، که به پروژه های یارانه ای ، یعنی خدمات اجتماعی داده می شود ، بحث می کنیم. تعداد زیادی پروژه اجتماعی وجود دارد که با گذشت زمان می تواند به چیزی تبدیل شود. نوعی پلت فرم تأمین سرمایه جمعی ، که توسط ولدلنا تاراسکینا (رئیس Rusini.org) ساخته شده است. این سایت در نهایت قادر به کسب درصدی خواهد بود ، اما تاکنون این یک پروژه یارانه ای است. برای ورود به صندوق ، باید نمونه اولیه پروژه را داشته باشید. اگر هنوز نمونه اولیه ای وجود ندارد ، این ورودی به جامعه زنان استارتاپی است ، جایی که ما در حال حاضر سه دوره اصلی را می گذرانیم: سواد مالی زنان ، سواد تجاری - تنظیم صحیح اهداف و اهداف پروژه ، تهیه یک طرح کسب و کار و دوره سوم - یافتن شریک. همه این سه مورد در خود زنان استارتاپ بسته شده است و این صندوق در حال سرمایه گذاری بر روی چیزهایی است که قابل مشاهده و لمس است.

- Copycat vs Disruptive در بازارهای جدید ، چه خوب ، چه بد؟

انجام هیچ کاری غیرممکن استمخرب، اگر نکردیدکپی کپی ... همه باید ابتدا نحوه و کارکرد خود را بفهمند ، و سپس چیزی برای خود بیابند. بسیار اندک نوابغی هستند که چیز جدیدی را از ابتدا خلق کنند.

- آیا می توانید پیش بینی وضعیت صنعت را مثلاً در 5 سال آینده ارائه دهید؟

بعد از پنج ، نه از آنجا که من معتقدم این صنعت به طور کلی می میرد ، به وضعیتی منتقل می شود که افراد دارای سرمایه رایگان از حوزه تجارت در آن سرمایه گذاری می کنند. و این منجر به ایجاد پروژه هایی می شود که می توانند به سرعت درآمدزایی کنند و ، به احتمال زیاد ، اینها پروژه های تلفن همراه خواهند بود ، نه پروژه های اینترنتی. و اینترنت به همین ترتیب بی سر و صدا و با آرامش از بین می رود. در اینجا ، به نظر من ، تنها بخش تجزیه و تحلیل باقی می ماند: مشخصات اجتماعی ، توصیه ها ، فروش داده ها و غیره. اما این دیگر مشاغل مصرفی فعلی نخواهد بود. و من ، به هر حال ، قبلاً با پول زیادی شرط بندی کرده ام که این بخش در 5 سال از بین می رود. او به سادگی اکنون چاره ای ندارد

آلیا گورودتسکایا

داستان موفقیت آلنا پوپووا

آلنا پوپوا در سال 1983 در یکاترینبورگ متولد شد ، اما مدت طولانی در نووسیبیرسک زندگی کرد. در سال 2000 ، او به مسکو نقل مکان کرد ، و در آنجا به عنوان روزنامه نگار در دانشگاه دولتی مسکو تحصیل کرد. به هر حال ، آلنا از یک موسسه آموزشی با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد.

آلنا کار روزنامه نگاری خود را در سال 1998 ، چند سال قبل از ورود به دانشگاه دولتی مسکو آغاز کرد. در یکاترینبورگ ، او تعدادی از پروژه های منطقه ای را رهبری کرد. و سپس به عنوان تهیه کننده به تلویزیون مرکزی نقل مکان کرد. امروزه این زن یک شخصیت برجسته عمومی است که بنیانگذار سپاه مدنی و همچنین زنان استارتاپ شد. علاوه بر این ، آلنا پوپووا با موفقیت در زمینه تجارت اینترنتی فعالیت می کند ، او خالق صندوق سرمایه گذاری به نام Rusbase است. بسیاری او را رقیب شایسته ای برای شخصیت های شناخته شده سیاسی می دانند. او حتی در فوربس نیز ثبت شده است.

شغل در سیاست

فعالیت سیاسی آلنا با ورود وی به دوما به عنوان خبرنگار پارلمانی آغاز شد. اما سپس به فرودگاه کوچک هوانوردی نقل مکان کرد ، جایی که از منشی مطبوعاتی به مدیر بخش توسعه تبدیل شد. اما سپس آلنا شروع به توسعه پروژه های خود کرد. بسیاری به دنبال سفارش دادن سخنگوی تجاری آلنا پوپووا هستند که از ابتدا می داند چگونه می تواند تجارت خود را از ابتدا شروع کند. بنابراین ، اگر به تازگی راه خود را به عنوان یک کارآفرین آغاز کرده اید ، برای شما مفید خواهد بود که با همه تفاوت ها و مشکلات یک شرکت نوپا آشنا شوید. از سال 2009 ، آلنا با موفقیت در پروژه های نوپای روسی سرمایه گذاری کرده است ، اما در عین حال ، مسیر سیاسی نیز به طور فعال در فعالیت های او حضور دارد. بدون اغراق می توان او را متخصص در حوزه دولت الکترونیک نامید. او به طور فعال در بسیاری از پروژه های سیاسی شرکت می کند ، البته از فضای اینترنت به عنوان یک بستر بسیار مثر استفاده می کند. در وب سایت آژانس تعطیلات Bolshoi Gorod می توانید برای کلاسهای کارشناسی ارشد دعوت کنید.

شغل در فضای اینترنت

امروزه افراد زیادی نمی توانند به پروژه های موفق خود در اینترنت مباهات کنند. و آلنا در اینجا نیز با نتایج بسیار چشمگیری شناخته شد. او بنیانگذار منبع اینترنتی Starlook ، استودیوی انیمیشن و دیگر پروژه های جالب از جمله Duma 2.0 شد. علاوه بر این ، پروژه های آلنا همه متنوع هستند - یکی به موضوعات زنان اختصاص دارد ، دیگری به تولید و توزیع محتوای ویدئویی ، و سوم حمایت از فعالیت های سیاسی در روسیه است. آلنا با دانستن همه ظرافت های فضای اینترنتی روسیه ، با موفقیت در موسسه آموزشی خانگی خود سخنرانی می کند. اگر آلنا پوپووا ، مربی کسب و کار را دعوت می کنید ، می توانید با جنگهای اطلاعاتی آشنا شوید. البته این موضوع بیشتر مربوط به حوزه فعالیت سیاسی است ، اما در چارچوب افزایش رقابت ، این موضوع برای همه سران شرکت های روسی مفید خواهد بود.

با توجه به اینکه آلنا در زمینه سرمایه گذاری خطرپذیر و راه اندازی پروژه ها از ابتدا متخصص است ، می توانید آلنا پوپووا یک سخنران تجاری سفارش دهید و او در ایجاد یک کسب و کار م supportثر مشاوره ارائه می دهد. او به طور مداوم بازار فناوری اطلاعات و همچنین برجسته ترین چهره های این حوزه را زیر نظر دارد. بنابراین ، بسیار جالب خواهد بود که در مورد روندها و روندهای جدید در زمینه فناوری اطلاعات بشنویم. در وب سایت شرکت ما می توانید از آلنا پوپووا برای یک رویداد تجاری دیدن کنید.

به طور کلی ، دعوت از مربی تجاری آلنا پوپووا برای هر شرکتی مفید خواهد بود. او نه تنها یک متخصص عالی ، بلکه یک سخنران بسیار ماهر نیز هست. در کلاسهای استاد او می توانید درک کنید که نباید از اشتباهات بترسید و آنها از بسیاری جهات کلید موفقیت هستند. او به شما می گوید که چگونه می توانید و باید از اشتباهات خود به طور شایسته درس بگیرید. آلنا پوپووا - مشاور رسانه ای ، تهیه کننده در فضای اینترنت ، متخصص در راه اندازی یک کسب و کار - فردی بسیار متنوع که ارزش آشنایی با او را دارد تا کارآمدتر و موفق تر شود! بنابراین ، اگر شما به تازگی پروژه خود را راه اندازی کرده اید ، یا در حال حاضر یک کارآفرین هستید ، اما نمی دانید به کدام سمت حرکت کنید ، ارزش سفارش خدمات بلندگو آلنا پوپووا را دارد - ما مطمئن هستیم که این امر انگیزه جدیدی به فعالیت شما!

آلنا پوپووا امروزه یک شخصیت عمومی شناخته شده است که تمام تلاش خود را می کند تا ایالت را برای رویارویی با مردم آن تغییر دهد. او در تلاش است تا از روسیه یک دولت رفاه واقعی بسازد و برای این کار آلنا ولادیمیرونا تمام تلاش خود را می کند.

امروزه بسیاری تمایل دارند که آلنا پوپووا را به سخنرانی دعوت کنند. او یک گوینده بسیار روشن است که با اجراهایش ، شعله ور می شود ، انگیزه ای برای بهتر شدن می دهد. به هر حال ، او آغازگر اصلی در شکل گیری شبکه ای از کمک های متقابل شد ، هنگامی که مردم در شرایط دشوار به یکدیگر کمک می کنند.

آلنا علاوه بر فعالیت های اجتماعی ، یک کارآفرین موفق اینترنتی است که بنیانگذار سپاه مدنی و همچنین صندوق سرمایه گذاری شد. بنابراین ، او همچنین با آموزش های تجاری دعوت می شود. خدمات گوینده آلنا پوپووا امروزه تقاضای زیادی دارد و او تجربه ، دانش و جهان بینی خود را با لذت بسیار به اشتراک می گذارد.

رزومه

طبق وب سایت رسمی آلنا پوپووا ، او در سال 1983 در یکاترینبورگ متولد شد. در سال 2000 ، او به پایتخت نقل مکان کرد و در آنجا از دانشکده روزنامه نگاری با درجه ممتاز در دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شد. در سال 2015 ، او تحصیلات خود را در دانشگاه حقوق در دانشکده وکالت آغاز کرد. امروز آلنا به زبان انگلیسی مسلط است.

حرفه آلنا پوپووا

وب سایت رسمی آلنا پوپووا اشاره می کند که او اغلب در دانشگاه ایالتی مسکو سخنرانی می کند. و موضوعاتی که او با آنها صحبت می کند ، برای نیمه ضعیف بشریت چندان مشخص نیست. اما این چیزی است که آلنا را منحصر به فرد می کند. جنگهای اطلاعاتی ، موارد نوسازی در تجارت و سیاست ، شرکتهای سیاسی در اینترنت - اگر شما نیز نگران این مسائل هستید و مایل به درک عمیق آنها هستید ، می توانید به سخنران آلنا پوپووا سفارش دهید. او یک متخصص شناخته شده در زمینه دولت الکترونیک و یک سرمایه گذار خطرپذیر است. علاوه بر این ، امروز او در مورد توسعه و شکل گیری یک کسب و کار توصیه می کند ، نظر او در جامعه تجاری مورد احترام است و بسیار ارزش دارد. بنابراین ، اگر با هدف کسب تجربه و مهارت روبرو هستید ، برگزاری کلاسهای کارشناسی ارشد با مربی آلنا پوپووا به شما چیزهای زیادی خواهد داد.

چگونه آلنا پوپووا را به سخنرانی دعوت کنیم؟

می توانید آلنا پوپووا را برای سخنرانی در آژانس ما دعوت کنید. ما به همه مسائل سازمانی رسیدگی می کنیم - فقط باید با مدیر تماس بگیرید.

نمایندگی ما در انتخاب سخنرانان برای رویدادهای شما تخصص دارد. ما مدتهاست که در این زمینه کار می کنیم و تمام شایستگی های لازم را برای اجرای پروژه شما در سطح با کیفیت بالا داریم. تیم ما با مشهورترین و رسانه ای سخنرانان همکاری می کند. اما ما آماده ارائه سخنرانان کمتر آشنا به شما هستیم ، سطح حرفه ای بودن نیز بدون تردید است. هر یک از بلندگوهای ارائه شده ما دارای تمام مهارت های لازم است سخنرانی عمومیو قبلاً بیش از یک ارزیابی مثبت از متنوع ترین مخاطبان دریافت کرده است.

با خوشحالی می توانیم شرکت ورزشکاران مشهور و افتخارآموز روسی را در رویداد شما سازماندهی کنیم. دعوت از ژیمناست ها ، اسکیت بازان ، مربیان امروزه به مهمترین تبدیل شده است. بسیاری از اصول حرفه ورزشی به شما امکان می دهد در زمینه های دیگر به موفقیت برسید. زندگی روزمره... در اینجا می توانید الکسی نموف ، سخنران را دعوت کنید ، که قبلاً خود را به عنوان یک سخنران عالی معرفی کرده است. این ژیمناست از غلبه بر خود ، رفتار در شرایط استرس زا و تلاش برای دستیابی به نتایج می داند. همچنین با کمال میل است که ما با ایلیا آوربوخ ، که نه تنها یک اسکیت باز عالی ، بلکه یک تاجر کاملاً موفق است ، کلاسهای کارشناسی ارشد را برای شما و تیم شما برگزار می کنیم. همچنین ، در میان اسکیت بازان مشهور جهان ، ایرینا اسلوتسکایا را می توان به طور جداگانه مشخص کرد. و باید بگویم که او نه تنها کلاسهای استاد برای کودکان در اسکیت بازی برگزار می کند ، بلکه در آموزشهای مربوط به رشد شخصی نیز اجرا می کند. خدمات سخنران ایرینا اسلوتسکایا در رویدادها تقاضای زیادی دارد و آژانس ما نیز به دعوت او کمک خواهد کرد.

ما همچنین با بوکسورهای برجسته ای کار می کنیم که با مثال شخصی ، اصول مبارزه موفق برای رهبری را نشان می دهند. به عنوان مثال ، Kostya Ju. آموزش وی با عنوان مسیر موفقیت بسیار محبوب و متقاضی امروزه است. و ما همچنین به شما در سازماندهی سخنرانی توسط مربی Kostya Ju کمک خواهیم کرد. او بسیار معاشرتی است ، تماس بسیار خوبی برقرار می کند و همیشه پاسخ های مشتاقانه ای از سوی مخاطبان دریافت می کند.

در مجموع ، شما مجموعه عظیمی از بهترین بلندگوها را در اختیار دارید. و با کمال لذت به شما کمک می کنیم تا کلاسهای استاد را با مربی آلنا پوپووا سازماندهی کنید. با ما تماس بگیرید! ما به شما کمک می کنیم پروژه خود را در بالاترین سطح سازماندهی کنید!

نامزد غیرانتفاعی

سازمان: موسسه عمومی منطقه ای برای سازماندهی کمک های اجتماعی داوطلبانه به قربانیان شرایط اضطراری "سپاه مدنی"

جهت فعالیت: امور خیریه ، داوطلبانه و داوطلبانه ، آموزش مدنی و آموزش میهن پرستانه

من در شهر یکاترینبورگ متولد شدم ، در نووسیبیرسک بزرگ شدم. در سال 2000 به مسکو نقل مکان کرد تا وارد دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه دولتی مسکو شود. در سال 2005 از دانشگاه با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد. او به عنوان یک روزنامه نگار ، پروژه های پخش منطقه ای را در یکاترینبورگ آغاز کرد ، سپس به عنوان تهیه کننده برنامه های رادیویی و تلویزیونی به کار در رسانه های مرکزی پرداخت. از 2001 تا 2003 - خبرنگار پارلمانی در دومای ایالتی. تا سال 2006 ، او در یک فرودگاه کوچک هواپیما در نزدیکی مسکو کار می کرد ، جایی که از منشی مطبوعاتی به مدیر بخش توسعه رسید. از سال 2009 ، من در تجارت اینترنتی فعالیت می کنم و فناوری کارآفرینی و پروژه های اجتماعی را توسعه می دهم.

من به آینده تکنولوژیکی کشورمان اعتقاد دارم ، بنابراین از فناوری های جدید در زمینه اطلاع رسانی گسترده مردم در شرایط اضطراری ، انحلال پیامدهای اضطراری پشتیبانی می کنم. من در جستجو و پشتیبانی مسابقات پروژه های کودکان با هدف ایجاد دستگاه ها و برنامه های جدید در زمینه ایمنی اشعه ، پیش بینی اضطراری مشغول هستم.

در سال 2010 ، او در کمک به قربانیان آتش سوزی در مسکو و تهیه توصیه هایی برای هماهنگی پروژه های مدنی و خدمات اضطراری در صورت وقوع آتش سوزی در مشارکت کرد. شهرهای بزرگ... پس از کریمسک ، که هماهنگ کننده اردوگاه داوطلبان خوب بودم ، جنبش داوطلبانه سپاه مدنی را برای شرایط اضطراری سازماندهی کردم. در سال 2012 ، داوطلبان سپاه مدنی عواقب اضطراری در داغستان و آتش سوزی در سیبری را برطرف کردند. در سال 2013 ، ما در از بین بردن پیامدهای سیل در شرکت کردیم شرق دور.

در سال 2011 ، او نامزد دومای دولتی فدراسیون روسیه از منطقه نووسیبیرسک بود. از سال 2013 من عضو گروه کاری هستم دومای دولتی RF بر اساس قانون داوطلبان. از سال 2014 من کارشناس کمیته امنیت اتاق عمومی شهر مسکو هستم.

در سال 2012 ، هنگامی که سیل در کریمسک رخ داد ، من به عنوان یک کارآفرین و داوطلب به آنجا آمدم و به عنوان یک فعال مدنی و خالق جنبش داوطلبانه آنجا را ترک کردم. وظیفه اصلی امروز من این است که در افراد اطرافم میل به کمک به دیگران ، به ویژه زنان و کودکان را ایجاد کنم.

من غالباً به طور غیرقابل قبولی با داستانهای یک محیط ناامن شهری روبرو می شوم: دوستم اخیراً در آپارتمان خود در مسکو مورد ضرب و شتم قرار گرفت و هیچ همسایه ای به عنوان یک فرد زخمی در را برای او باز نکرد ، در حالی که دوربین های نظارتی در خانه کار نمی کردند. عموی من خانه خود را در نووسیبیرسک ترک کرد و ناپدید شد. چند روز بعد عمویم نه توسط وزارت امور داخله ، بلکه توسط تیم جستجو و نجات ، هنگامی که عملاً او را دفن کردیم ، پیدا شد. در حضور من آنها سعی کردند یک کودک 6 ساله را در خیابان بدزدند. بنابراین ، من تصمیم گرفتم که تجربه کارآفرینی خود را در زمینه فناوری برای توسعه برنامه های جنبش داوطلبانه و امنیتی در چارچوب NGO سازمان سپاه مدنی و ابتکار شهر ایمن به کار گیرم.

تأکید اصلی در این برنامه توسعه فناوری ها و داوطلب شدن در زمینه امنیت ، ترویج و اجرای برنامه های آموزشی در مورد رفتار صحیح در مواقع اضطراری در محیط شهری (از جمله برنامه های کودکان اختصاص داده شده به محیط شهری) ، کاهش آسیب پذیری جمعیت در مواقع اضطراری و غیره

همچنین ، در چارچوب شهرهای بدون خطر ، ما درگیر کمک های هدفمند به قربانیان خشونت خانگی هستیم ، و تمام مراکز توانبخشی موجود و خطوط تلفن تلفنی را در یک ابتکار واحد ترکیب کرده و لایحه ای را برای مقابله با خشونت خانگی ارائه می دهیم.

من معتقدم که هر کلمه من بسیار کمتر از تجربه من در مقوله ای که در انتخابات مجلس عمومی شرکت می کنم بیان می کند.

برنامه های کاربردی

    152.5 کیلوبایت ، فرمت doc (برای مشاهده آن ، باید برنامه MS Office را نصب کنید) (بارگیری)

پیوندها

    موسسه عمومی منطقه ای برای سازماندهی کمک های اجتماعی داوطلبانه به قربانیان شرایط اضطراری "سپاه مدنی"

    موسسه عمومی منطقه ای برای سازماندهی کمک های اجتماعی داوطلبانه به قربانیان شرایط اضطراری "سپاه مدنی" یک انجمن عمومی از داوطلبان است که هدف آن ارائه کمک های مادی ، روانی و سایر اقدامات ، و همچنین از بین بردن پیامدهای حوادث طبیعی و دست ساز ، کاهش است. آسیب پذیری مردم در شرایط اضطراری و حمایت از برنامه ها برای ایمنی کودکان و زنان در شهرها.

    آنچه داوطلبان سپاه مدنی انجام می دهند:

    • جمع آوری و انتقال کمک های بشردوستانه
    • کمک به قربانیان بلایای طبیعی ، حوادث و بلایا
    • آموزش رفتار شهروندان در مواقع اضطراری
    • پشتیبانی از پیشرفت ها و فناوری های جدید در زمینه هشدار ، اطلاعات و پاسخ
    • کمک به کودکان آسیب دیده از شرایط اضطراری

    سپاه غیرنظامی در پرسش و پاسخ.

    1. سپاه مدنی چه می کند؟

    سپاه غیرنظامی به شهروندان آسیب دیده از شرایط اضطراری ، محلی و جهانی کمک می کند. منظور ما از قربانیان افرادی هستند که خانه و دارایی خود را در اثر بلایای طبیعی یا آتش سوزی از دست داده اند.

    2. بنابراین شما وزارت فوریت های پزشکی را کپی می کنید؟

    نه ، سپاه مدنی یک واحد نجات نیست. فعالیتهای نجات به افراد آموزش دیده ، تجهیزات پیشرفته و مجوز نیاز دارد. ما در حال کمک اجتماعی برای افرادی هستیم که زندگی آنها نجات یافته است ، اما آنها ملزومات لازم برای ادامه زندگی را ندارند. هر فرد دلسوز می تواند در مدت کوتاهی در این نوع کار آموزش ببیند.

    3. چگونه به قربانیان کمک می کنید؟

    سه نوع کمک استاندارد وجود دارد که ما برای مثال به سیل زدگان در منطقه آمور ارائه کرده ایم. این به تهیه هفتگی غذا ، کیت بهداشتی و سرویس خواب کمک می کند. این ، به عنوان یک قاعده ، مورد نیاز همه قربانیان است. علاوه بر این ، ما نیازهای فردی زندگی قربانیان - برای داروها ، ویژه و غذای بچه، موارد مراقبت همچنین ، قربانی نیاز دارد کمک روانیو مشاوره در مورد اقدامات بعدی او - از کجا می توان برای ترمیم اسناد درخواست کرد ، از کجا گواهی آتش سوزی گرفت ، از چه کسانی برای کمک های اجتماعی استفاده کرد ، چه حق مساعدت دولتی را دارد که می تواند روی آن حساب کند.

    4. اما شرایط اضطراری نادر است!

    متأسفانه اینطور نیست. شرایط اضطراری در روسیه چندین بار در روز رخ می دهد. به هر حال ، یک آتش سوزی معمولی نیز یک موقعیت اضطراری است ، که در طی آن مردم کمتر از مثلاً در کریمسک رنج نمی برند. در سه هفته اول سال 2013 ، 2843 آتش سوزی در روسیه رخ داد (این شامل آتش های کوچکی نیست که آتش نشانان به آنجا رفته اند) ، 245 نفر جان باختند ، 1224 نفر دیگر توسط آتش نشانان از آتش نجات یافتند. سرنوشت نجات یافتگان چیست و آیا آنها کمک کافی دریافت خواهند کرد؟ این سال است.

    در مورد موارد اضطراری در مقیاس بزرگ ، آنها نادر نیستند. در روسیه ، یک ماه بدون شرایط اضطراری نمی گذرد ، که طی آن تعداد زیادی از مردم دارایی خود را از دست می دهند و بدون ضروری ترین چیزها باقی می مانند.

    5. اما آیا دولت باید به قربانیان کمک کند؟

    کمک های دولتی در موارد اضطراری محلی مانند آتش سوزی توسط قوانین منطقه ای تنظیم می شود. به عنوان مثال ، در منطقه سوردلوفسک ، قربانیانی که خانه خود را به طور کامل از دست داده اند فقط می توانند برای هر خانواده 1000 روبل به علاوه 500 روبل برای هر عضو خانواده حساب کنند ، اما نه بیش از 10 هزار روبل برای هر خانواده البته چنین کمکی کاملاً ناکافی است. در مناطق دیگر ، وضعیت کمی متفاوت است و نه همیشه برای بهتر شدن. در موارد اضطراری گسترده ، مانند سیل در شرق دور ، بار عظیمی از نجات مردم و بازسازی زیرساخت ها بر عهده دولت است. در چنین شرایطی ، در همه کشورهای متمدن ، ساختارهای عمومی در روند ارائه کمک قرار می گیرند.

    6. چگونه می توان فهمید که این شخص قربانی است و کلاهبردار نیست؟

    به منظور شناسایی قربانیان و قطع قربانیان دروغین ، ما بر اساس اصل فاش کننده کار می کنیم ، نه اصل اعلان. برای انجام این کار ، تیم ارزیابی و هماهنگی افرادی را که در ساختار آسیب دیده زندگی می کنند شناسایی می کند ، آنها را مورد بررسی قرار می دهد و یا بلافاصله کمک های لازم را صادر می کند یا بعداً آن را ارائه می دهد. در این مورد ، مهم نیست که آیا شخص در خانه سوخته ثبت شده است یا خیر. فقط کافی است که او در آنجا زندگی می کرد و در نتیجه اضطراری اموال خود را از دست می داد.

    7. چه کسانی در سپاه مدنی کار می کنند؟

    در ابتدا ، سپاه مدنی یک جنبش اجتماعی بود که افراد دلسوز را که می خواستند به همسایگان خود کمک کنند ، متحد می کرد. با این حال ، به منظور بهبود کارایی و کارآیی کار ، تصمیم گرفته شد که سپاه را به یک موسسه عمومی سازماندهی کند ، که دارای کارکنان دائمی متخصصان در زمینه مدیریت اضطراری و همچنین کارکنان داوطلب شهروندان آموزش دیده در طول سمینارها و تمرین

    یک ساعت مچی 24 ساعته امداد رسانی در هنگام وقوع حوادث برای آموزش داوطلبانه عملی بسیار ضروری است. به این ترتیب ، هنگامی که در یک منطقه اضطراری در مقیاس فاجعه دربند قرار گرفتید ، فرد از نظر روانی و عملی آماده انجام وظایف است. متأسفانه 99 درصد از مردم روسیه حتی نمی دانند کار اصلی در شرایط اضطراری در واقع چیست.

    8. سپاه غیرنظامی توسط چه کسی تامین مالی می شود؟

    ما از دولت کمک مالی نمی خواهیم. ما روی کمک بنیادها ، شرکت ها و افراد عادی حساب می کنیم.

    9. کجا تضمینی وجود دارد که سپاه مدنی پول را هدر ندهد؟

    کلیه دریافت ها و هزینه های Corpus ، از جمله کوچکترین آنها ، در وب سایت آن منتشر می شود. به عنوان بخشی از سیاست کاهش هزینه ، همه کالاها و خدمات توسط سپاه با کمترین قیمت ممکن خریداری می شود.

او لباس غلاف و کفش های پاشنه بلند پوشیده است. چیزهای جالب زیادی در قفسه کتاب وجود دارد ، به عنوان مثال ، بطری های تزریق پزشکی "اشک پوتین. معجزه آسا ". همانطور که برچسب می گوید ، این اشک ها برای سرماخوردگی ، یبوست ، بواسیر ، دستمزد پایین ، یائسگی در زنان و انواع فساد موثر است. همه چیز کار می کند - 146 guarantee تضمین "

همانطور که برچسب می گوید ، این اشک ها برای سرماخوردگی ، یبوست ، بواسیر ، دستمزد پایین ، یائسگی در زنان و انواع فساد موثر است. همه چیز کار می کند - 146 guarantee تضمین می شود "(این میزان مشارکت رای دهندگان در انتخابات دومای ایالتی است که در شب جمع بندی نتایج در صفحه تلویزیون های کشور ظاهر شد). این ظروف با "اشک" و سایر وسایل اعتراضی خلاقانه توسط یک فعال مدنی ، نامزد دومای دولتی فعلی ، داوطلب و تاجر آلنا پوپووا ، همراه با همکارانش ، به همه کسانی که به تجمع های مخالفان می آیند توزیع می شود.


- آلنا ، شما بنیانگذار A هستید
lenaPopovآ.ru"چه مفهومی داره؟

این والدین بودند که نام تجاری را تاسیس کردند. این یک مارک تجاری است که به تعداد زیادی پروژه تعلق دارد که من از آنها پشتیبانی یا توسعه می دهم. من لزوماً رهبر این پروژه ها نیستم. گفتم: من دروازه باز هستم ، وارد شوید! اگر پروژه جالبی دارید ، اگر در زمینه فعالیت من مناسب است: زنان ، کارآفرینی اجتماعی ، فعالیتهای سیاسی عمومی ، که من به آن پایبند هستم ، و با نظرات من در تضاد نیست ، من آماده صحبت در مورد شما هستم. اگر به نام من نیاز دارید ، من آماده ام تا نام خود را بگذارم.

اسم شما چی میده؟

نام من به افرادی که از فناوری های بالا به سراغ من آمده اند ، تقدیر خاصی می کند. من فوق العاده نمی گویم چون من مارک زاکربرگ نیستم ، اما در این طاقچه به آنها می دهد b Oاستناد بیشتر ، ذکر ، و من بلافاصله شروع به دادن مخاطبین به آنها می کنم.

- چند وقت است چنین اسمی دارید که می تواند برای دیگران مفید باشد؟

نه ، اخیراً ، فقط از سال 2009 ، من شروع به فعالیت فعال در این زمینه کردم. همین اتفاق در حال حاضر در سیاست من در حال رخ دادن است. به همین دلیل است که سوال کاشین (خبرنگار ویژه کومرسانت - بخور): "آلنا پوپووا کیست؟" او آن را در توییتر پرسید و من را در یک روز به بالای صفحه توییتر رساند. این روابط عمومی منفی بود ، زیرا طبیعتاً یک سری موارد منفی در مورد من وجود داشت.

- در رابطه با آنچه کاشین تصمیم گرفت این سوال را بپرسد؟

- به هر حال ، من به خاطر نمی آورم که دلیل آن چه بود. به یاد دارم که با اتومبیلی از مسکو به سن پترزبورگ به یک کنفرانس رانندگی می کردم و یادداشت ها با تلفن همراه به من آمد ، و مدام زمزمه می کرد. من فکر می کنم "چه خبر است؟"

آیا وقتی در جایی در اینترنت از شما نام برده می شود پیام هایی در تلفن همراه خود دریافت می کنید؟

بله ، اگر آنها در جایی از من نام ببرند ، به اصطلاح "هشدار" دریافت می کنم ، یعنی اعلان. آنها مستقیماً می نویسند: "از شما نام برده شد ..."

چرا شما به این نیاز دارید؟

من همیشه تأثیر کلمات یا اعمال خود را بر آنچه واقعاً برای من اتفاق می افتد تجزیه و تحلیل می کنم. و من به مدیولوژی نگاه می کنم ، یعنی به سطح مثبت-منفی نسبت به آنچه گفته شد نگاه می کنم.

آیا سایر رهبران اپوزیسیون نیز چنین فهرست پستی دارند؟

بسیاری آن را دارند.

من "سقف" هستم

وب سایت شما می گوید که شما یک "فرشته تجاری" هستید. تو برای کی فرشته ای؟

این زمانی است که شما می توانید چند روبل از پول خود را به فردی برای پروژه خاص خود ، برای ایده ، بدهید.

- آیا آنقدر پول دارید که بتوانید سرمایه گذاری کنید؟

پول زیادی نیست. برای تکمیل یک پروژه ، به عنوان مثال ، 100 هزار روبل نیاز دارید. بله ، من چنین پولی دارم و دوست دارم آن را اهدا کنم. اگر شما موفق هستید ، من چنین فلسفه ای دارم ، شما باید بدهید ، شما قطعا باید این موفقیت را به اشتراک بگذارید.

یعنی اکنون می توانید "سقف" باشید؟

می توانید بگویید ، فقط برای سطح خاصی. به عنوان مثال ، من پروژه چهره های جدید را در وبلاگ خود راه اندازی کردم ، زیرا این کل "شمایل" کسانی که در تجمعات صحبت می کنند برای من عجیب است. افراد جوان و فعال وجود دارند ، آنها کارهای زیادی انجام می دهند ، هیچ کس از آنها خبر ندارد. و من به بچه ها گفتم: "بیا ، من فقط در مورد تو به تو می گویم. من 100 هزار در شبکه های اجتماعی دارم ، در حساب های مختلف ، به آنها اطلاع دهید ، 100 هزار برای شما فوق العاده است! "

و چگونه شد که شناخته شدی ، آلنا؟

من به حوزه فناوری اطلاعات آمدم و اولین دختری بودم که چنین پدیده عجیبی مانند دولت الکترونیک را در پیش گرفت. همه جا هست ، اما ما نداریم. من انجام دادم. و این برای من آسان بود و به طور کلی ، همه چیز درست شد. من مدتها پیش ایده ای برای یک دومای باز داشتم. من از اینکه مجلس ما مانند یک دخمه است اذیت می شوم: هم از نظر بیرونی ، مانند یک دخمه بسته و هم از نظر داخلی ، مشخص نیست که آنجا چه می گذرد. و این قدرت نمایندگی ما است ، من مالیات خود را برای آنها پرداخت می کنم. در حال حاضر بسته به آنچه در حال رخ دادن است ، پخش دوره ای از 20 نفر تا 90 هزار تماشا می شود. اما "دومای باز" یک چیز شگفت انگیز است ، اما ما این کار را از طریق دفتر ایلیا پونومارف انجام می دهیم.

و "از طریق دفتر ایلیا پونومارف" به چه معناست؟

این بدان معناست که ما کانالی را که در دفتر او قرار دارد می گیریم. آنها این کانال داخلی دوما را به کل دوما گسترش داده اند و بر این اساس در دفتر هر یک از معاونین قرار دارند.

و بودجه چقدر هزینه کرد "باز کنفکر"؟

این مقدار بسیار خنده دار است. ارزش خود سایت احتمالاً 150 دلار بود.

و دوما به سرعت با این امر موافقت کرد "باز کندوما "؟

خیر آنها سعی می کنند اصلاً آن را نادیده بگیرند. آنها وانمود می کنند که پخش در حال انجام نیست ، علاوه بر این ، به نظر من آنها وانمود می کنند که پخش رسمی نیز انجام نمی شود.

من نخست وزیر می شوم

شما برای خود هدفی تعیین کرده اید که ظرف پنج سال اولین زن نخست وزیر روسیه شوید.

بله ، من فکر می کردم این کار می تواند ظرف پنج سال انجام شود. شهود من به من گفت ، و سیر تاریخ نشان داد که چه چیزی ممکن است باشد. اکنون فکر می کنم بر اساس تجزیه و تحلیل رویدادهای اخیر ، 100 is پنج نیست ، بلکه برعکس ، پنج تا ده است.

چرا محدوده زمانی را تغییر دادید؟

نخست وزیر یک "پوسته" نیست ، یک انتصاب نیست ، یک وظیفه مدیریت است. اکنون دولت علیرغم پیوستن به WTO درگیر حمایت گرایی است ، اقتصاد داخلی را حفظ می کند ، زیرا در حال حاضر تجارت محلی شروع به فروپاشی می کند. و برای حفظ آن ، شما به تصویر یک مدیر بسیار جدی نیاز دارید که مورد اعتماد است.

مدودف آن سطح نیست؟

من فکر می کنم مدودف تصویری اشتباه است. من فکر می کنم این شخصی خواهد بود که قبلاً در دستگاه دولتی حضور دارد ، بنابراین او ایده "من ثبات هستم" را در مرحله بحران پخش می کند. این همان چیزی است که ما در واقع با آن مبارزه می کنیم.

و 10 سال دیگر ، شرایطی که می توانید در آن نخست وزیر شوید چگونه خواهد بود؟

در فاصله 5 تا 10 سال ، اقتصاد باید به طرز چشمگیری تغییر کند ، زنان باید به دلایل اقتصادی و اجتماعی تعداد بیشتری از نقش های مدیریت اجتماعی را دریافت کنند. این دقیقاً همان چیزی است که در چنین دوره ای اتفاق خواهد افتاد.

و تحت نظر کدام رئیس جمهور خود را به عنوان نخست وزیر می بینید؟

من دوست دارم تحت جمهوری جمهوری پارلمانی باشم.

آیا می توانید در زمان رئیس جمهور پوتین نخست وزیر شوید؟

من سعی می کنم خودم بفهمم استراتژی او چیست. من هیچ رابطه ای با او برقرار نکرده ام ، به جز این که من تصور می کنم همه از ابتدا باهوش هستند ، من تصور نمی کنم که همه جا عجیب و غریب احمق هستند.

- آیا چنین عبارتی دارید: "من مطمئن هستم که ما باید به این س answerال پاسخ دهیم: اگر نه پوتین؟" میشه جوابشو بدی؟

- می توان. اول ، جمهوری فوق ریاست جمهوری باید برداشته شود. ایجاد جمهوری پارلمانی به نظر من ، ایجاد سناریوی قرقیزستان ضروری است: به شیوه ای دوستانه ، بدون خونریزی ، تعیین رئیس جمهور برای یک دوره انتقالی. هر از گاهی می گویند که کودرین خواهد بود ...

کجا به پوتین می روید؟

اگر فرصتی برای مذاکره وجود داشت ، آنها می توانند به گونه ای حرکت کنند که به او ، خانواده اش و غیره دست نزنند. همان کاری که به طور نسبی با یلتسین انجام داد.

چرا پوتین به این نیاز دارد؟ به نظر من او احساس فوق العاده ای دارد.

در حال حاضر ، چیزهای سوررئالیستی در اطراف این قدرت جمع شده اند و هیچ کس صدایش را نمی شنود. پرواز با جرثقیل های سیبری یا تماس با ماشا گسن در مورد "سراسر جهان" - اگر همه چیز را تجزیه و تحلیل کنید ، تصویر سوررئال است. یا او در دنیای سورئال خود زندگی می کند ، یا این جهان به دلیل خستگی از قدرت بوجود آمده است. آنها نیازی به انجام این تعهدات ندارند ، آنها فشار می آورند. اما واضح است که او می خواهد در تاریخ ثبت شود. علاوه بر این ، دقیقاً از این منظر به تاریخ بروید که تاریخ باید همه چیز را تجزیه و تحلیل کند و بگوید این مسیر درست بوده است.

- به شما گفته نشد که سبک سیاسی و جاه طلبی های نخست وزیر شما بسیار شبیه به یولیا تیموشنکو است؟

آنها صحبت کردند. خیلی ها می گویند. و بر اساس نوع ، آنها به من می گویند که من شبیه او هستم. من البته تیموشنکو را مطالعه کردم و بسیار علاقه مند هستم ، چرا او در این روند است ، چرا دقیقا تیموشنکو؟ علی رغم اینکه او در زندان است و این یک حرکت استراتژیک بد است ، این مقایسه برای من در حال حاضر بسیار خوشایند است. به این معنی که شما نمی توانید رویای این را داشته باشید که شبیه فردی باشید که در جایی اشتباه بزرگی مرتکب شده است.

آیا جاه طلبی های شما از نخست وزیر واقعی است؟

آنها برای من بسیار مفهومی هستند. آنها به دلیل این واقعیت که من فردی سخت کوش و کارآمد هستم ، قابل درک هستند.

خوب آیا می خواهید به عنوان مثال مهمانی خود را ایجاد کنید؟

من از نظر منطق فکر می کنم. من اکنون آن وزن سیاسی را ندارم که به من کمک کند حزب خودم را ایجاد کنم.

اما شما آنطور که من درک می کنم نخست وزیر خواهید شد؟

من شک ندارم. نخست وزیر کسی است که وظایف را مدیریت می کند. اگر من به همان شیوه ای عمل کنم که اکنون بازی می کنم ، هیچ شکی ندارم ، زیرا در چارچوب عمل نمی کنم: "من ستاره ای از آسمان می خواهم".

چرا می خواهید نخست وزیر شوید و نه رئیس جمهور؟

- زیرا رئیس جمهور شخصی است که شخص است و نخست وزیر فردی است که وظایف را انجام می دهد. اینجوری راحت ترم ...

چرا نمی خواهی چهره باشی؟

منطقی تر است که ابتدا وظایف خود را انجام دهید ، و سپس ، در صورت وجود چنین فرصتی ، با کسب تجربه ، انتظار داشته باشید که شما یک شخص باشید.

یعنی شما برای خود این موضوع را محروم نمی کنید که روزی برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید؟

تا اینجا ، من با توجه به این واقعیت که در هفته دوم به من گفته شده است که در حال توسعه عملیاتی هستم ، به هیچ وجه چیزی را رد نمی کنم. افراد مخالف و مقامات صحبت می کنند. از هر طرف. و آنها این را خیلی دلسوزانه می گویند و سر خود را پایین می اندازند.

من در حال توسعه عملیاتی هستم

و چگونه در حال توسعه است؟ دنبال می شوید؟ ..

- آنها این را به من می گویند: نظارت در فضای باز ، استراق سمع ، و کل ، و نظارت پشت ماشین ، نفوذ به اتاق ...

آیا می توانید آن را احساس کنید؟

احساس می کنم باتری گوشی من خیلی زود تمام می شود. برخی از رفقا می گویند این به این دلیل است که آنها واقعاً گوش می دهند.

- باتری من نیز به تازگی خیلی زود تمام شده است ، من فکر کردم به دلیل قدیمی بودن تلفن است ...

خب ، همه روزنامه نگاران رسماً مشغول خرابکاری هستند ، بنابراین ... نه ، من پارانوئید نیستم. همه چیز خوب است.

و چرا وقتی گوش می دهند باتری سریع تمام می شود؟ آیا آنها به باتری شما گوش می دهند یا چه؟

آنها می گویند ، البته مصرف انرژی ، زیرا کانال های اضافی را جذب می کند.

و در ارتباط با آنچه در حال توسعه هستید؟

به من گفته می شود که این به این دلیل است که گودکوف از وظیفه خود محروم شده است. اکنون آنها پونومارف را از وظیفه خود محروم خواهند کرد. و از آنجا که من در لیست بعدی در نووسیبیرسک برای دریافت مأموریت هستم ، همه اینها در حال رخ دادن است.

آیا این مسئله قبلاً حل شده است که پونومارف از حکم خود محروم می شود؟

- نمی دانم. شایعات زیادی وجود دارد. همه این بازی را انجام می دهند ، تنظیم می شوند و همه چیز را دوست دارند: شایعات زیادی در اینجا ، شایعات زیادی در اینجا ... و مردم به این شایعات اعتقاد پیدا می کنند. من شایعات را باور نمی کنم تجزیه و تحلیل ، یعنی داده های عینی ، موارد زیر را می گوید: محال است که نمایندگان بی آبرو را پشت سر هم لغو کنید ، زیرا در این صورت شما دوباره به شدت تمرکز می کنید و اعتراض خود را که اکنون کمی از بین رفته است ، جمع آوری می کنید.

من مثل دختری در یک جعبه ماسه دلیل می کنم

- آنها فرمان Gudkov را از وی سلب کردند ، Ponomarev را محروم خواهند کرد ، پس چه؟ بیشتر مردم اهمیتی نمی دهند.

با این حال ، مردم چیزی نمی دهند ، زیرا مردم می خواهند زندگی کنند. من مانند دختری در یک ماسه سنگ بحث می کنم - تمام تمرکز نیروها در مسکو است و همه ، همانطور که می دانید ، انقلاب ها در مرکز اتفاق می افتد. سپس شکاف نخبگان وجود دارد. و در زمینه محرومیت از اختیارات ، شکاف نخبگان در حال رخ دادن است ، زیرا این به هیچ وجه بر مردم تأثیر نمی گذارد ، اما بر نخبگان تأثیر می گذارد.

- چند نماینده باید از وظایف خود محروم شوند تا شکاف نخبگان رخ دهد؟ تا اینکه اتفاق افتاد. حتی اشاره ای هم نمی شود کرد.

نه ، نکته ای وجود دارد. من دقیقاً در لحظه بحث در مورد لغو حکم گودکوف در دوما بودم. بسیاری از نمایندگان روسیه متحد بیرون آمدند و گفتند که ما نمی خواهیم این گناه را بر روح خود بگذاریم ، مشخص بود که آنها در وضعیتی نزدیک به هیستری هستند: چه نوع بی قانونی در جریان است! همه آنها این را درک می کنند.

لازم نیست در این آشوب شرکت کنید. یک فرد همیشه حق انتخاب دارد.

این ترس است. برای مشارکت نکردن در قانون گریزی ، نباید از تسلیم شدن مأموریت بترسید ، نباید از بیرون رفتن و گفتن آنچه فکر می کنید بترسید. شما باید از سیستم خارج شوید. و این سیستم به مدت 12 سال ایجاد شد ، خارج شدن از آن بسیار دشوار است. خارج شدن از آن غیر ممکن است. بنابراین من فکر می کنم که من یک شخص کاملاً بی باک هستم.

اگر پونومارف از قائم مقام خود محروم شود ، آیا شما این اختیار را می گیرید؟

این برای من یک سوال بسیار بزرگ است ، اما تا زمانی که این اتفاق نیفتد ، نمی توانم تصمیمی بگیرم.

من و کریمسک

- اصلا چرا به این داوطلب شدن احتیاج دارید؟ پس از همه ، مطمئناً برای شما این یک نوع ضرر مالی است ، در این زمان شما نمی توانید با پروژه های خود که به شما پول می دهند برخورد کنید؟

بله ، اما برای من این ارگانیک است. خوشبختانه برای خودم ، پس از کریمسک ، متوجه شدم که این کار را دوست دارم. با انجام این کار احساس راحتی می کنم. به عنوان مثال ، یک بدن مرده هیچ شوکی برای من ایجاد نمی کند. احتمالاً این متأسفانه به این دلیل است که من هنوز یک زن هستم ...

بسیاری از مردم پس از کریمسک جمع شدند و تصمیم گرفتند که لازم است یک جنبش تشکیل شود. این شبکه که "سپاه مدنی" نامیده می شود ، یک شبکه داوطلب وظیفه است. این جنبش چهار وظیفه دارد: نظارت بر وضعیت اضطراری قبل از وقوع. این نقشه بحران روسیه است ، جایی که برخی از فعالان مدنی در آن قرار دارند. این تشکیل یک پایگاه مادی و فنی و تشکیل یک منبع اطلاعاتی و تحلیلی است که برنامه های داوطلبان احتمالی را جمع آوری می کند. علاوه بر این ، ما با Rossoyuzspas و تعدادی از سازمان های دیگر توافق کردیم که هرکسی که می خواهد دوره های کمک های اولیه را بگذراند. من درخواست کردم که در شورای عمومی وزارت امور اضطراری شرکت کنم. بعلاوه ، وزارت شرایط اضطراری به من گواهی داوطلب شدن در کریمسک داد و توسط وزیر پوچکوف امضا شد.

- و با این نامه با او چه خواهی کرد؟

من کاری نمی کنم ، حتی برای گرفتن آن هم نرفته ام. من گفتم که این نامه باید برای همه باشد ، نه فقط برای من. اما داستان به گونه ای است که اگر وزیر قبلاً نامه را برای شما امضا کرده است ، این س questionال مطرح می شود: چرا نمی توانید در شورای زیر مجموعه وزارتخانه مشارکت داشته باشید ، زیرا وزیر تشخیص داده است که شما متخصص هستید؟

او شما را روشن نکرد؟

نه هنوز.

من و اپوزیسیون

آلنا ، رهبران مخالف چه پاسخی به شما دادند وقتی ادعا کردید که آنها به کریمسک نرفته اند؟

بسیاری از مردم به طور علنی پاسخ دادند که من شخصاً آنها را از این جمله ناراحت کردم ، به طور کلی ، شما کی هستید ، که ما برای مدت طولانی دلتنگ شما نخواهیم بود. اما من نمی گویم که این اصلاً بود - برای اینکه خودم را آویزان کنم تا بروم. موارد زیر مرا کشت: وقتی شروع به نوشتن کردند که با پول کمک کردند. آنها می گویند ، حالا بیل بردارید و بروید تا حفره های قدرت را وصله کنید؟

آیا هیچ یک از رهبران اپوزیسیون پول زیادی داده اند؟

پونومارف یک کیف پول داشت و همچنین پول منتقل می کرد. آنها می گویند ناوالنی پول منتقل کرده است. سوبچاک در حراج پول جمع آوری کرد. یاشین ، همانطور که می گویند ، آورد ، او به اتاق مشاهده آمد ، محموله های بشردوستانه را بسته بندی کرد.

- تازه یادم آمد ، زیرا رهبران اپوزیسیون برای حمایت از شین به آستاراخان رفتند. و همه جا نشان داده شدند. چرا آنها به کریمسک نرفتند؟ چون فکر می کنم آنجا کثیف و ناراحت کننده است ...

- من پاسخی برای این سوال ندارم. من چندین دیدگاه دارم که مردم مداخله در این امر را غیرممکن می دانستند ، زیرا آنها متهم به "روابط عمومی خون" می شوند ، رتبه آنها کاهش می یابد. یا آنها فکر می کردند که نیازی به رفتن نیست ، زیرا چهره این روند در دنیای خارج راحت تر است. کلمه "مخالفت" برای من بعد از اینکه کریمسک ماهیت خود را از دست داد ، من گفتم افرادی هستند که آماده انجام هستند و افرادی که آماده صحبت هستند.

یعنی معلوم می شود که رهبران مخالف فعلی ما فقط آماده صحبت هستند.

به همین دلیل ، ما بسیار با همه آنها بحث می کنیم. اکنون کسانی که آماده صحبت هستند می فهمند که باید با مسائل خاصی برخورد کرد.

چه ایده های جدیدی ارائه کردند؟ ناوالنی چه چیزی ارائه داد ، اودالتسف چه چیزی را پیشنهاد داد ، گودکوف چه چیزی را پیشنهاد کرد؟ چی؟

- ناوالنی ... من نگرش خاصی نسبت به لشا دارم. به دلایل متعدد ، من ابتکار انتخاب شورای هماهنگی را فقط برای مشروعیت بخشیدن به لشا در نظر می گیرم ، بنابراین من در این روند شرکت نمی کنم ، نمی خواهم در عروسی قهرمان فیلم اضافی باشم ...

- چرا شما فکر می کنید؟ به نظر من 216 برنامه وجود دارد. مردم نمی فهمند که آنها اضافات ناوالنی هستند ، همانطور که کسانی که با پوتین به پای صندوق های رای رفتند افراد اضافی بودند ؟!

بله ، شباهت هایی در فرآیندها وجود دارد. تمایل زیادی برای بالاخره متحد شدن ، به دست آوردن نوعی مشروعیت وجود دارد ... این کلمه "مشروعیت" قبلاً مرا آزار داده است. مشروعیت ، برای انتخاب شدن ، برای نشان دادن این که من حق دارم اینجا باشم. من معتقدم که همه تلاشها باید برای حمایت از انتخابات شهرداری ها در 14 اکتبر انجام می شد. و پس از انتخابات ، شاید لازم باشد که یک نهاد متحد کننده ایجاد شود ، اما در حال حاضر از طریق شهرداری ها از اهرم قدرت برخوردار است. در حال حاضر تمام فعالیتها صرف بدست آوردن یک پوشش سیاسی خاص ، یک آستانه مشخص از رتبه بندی می شود ، به طوری که شما در نظرسنجی های خاص Levada ، نظرسنجی های VTsIOM ، مشاهده خواهید شد. این به بسیاری از مردم اطمینان می دهد که آنها در واقع رهبران یک مخاطب خاص هستند.

- خوب ، فرض کنید از گودکوف ، از ناوالنی رتبه بالایی دریافت شود. اما بیشتر باید نگه داشته شود ، مطرح شود. و به چه وسیله ای؟

به نظر من چنین افکاری در حال حاضر وجود دارد: افزایش - نه مطرح کردن ، نه. یک ایده وجود دارد: به دست آوردن جایگاه ویژه در نقش های خاص. شما رهبر چنین مخاطبی هستید ، چنین اعتراضی ، شما رهبر این گونه هستید ، همه شما دور هم نشسته اید ، رسانه ها درباره شما می نویسند.

- یک عبارت دیگر شما نیز وجود دارد: "شخصی موفق می شود روابط عمومی داشته باشد و در جستجوها و بازداشت ها امتیاز کسب کند ، اما هیچکس هنوز موفق نشده است به یک چهره اعتراضی سازنده تبدیل شود." بنابراین شما فکر می کنید که بازداشت ها و جستجوها روابط عمومی هستند؟

بله البته. بسیار قوی. به طور کلی ، در عمل ، همه ما "ستاره" جدید داریم ، چهره ها - اینها افرادی هستند که مورد آزار و اذیت یا ضرب و شتم قرار می گیرند یا زندانی می شوند.

در حال حاضر یک روند مشخص وجود دارد - این روند به شرح زیر است ، توسط اولگا رومانوا به صورت متمرکز بیان شد: "کسی که نشسته است نمی تواند یک فرد معمولی تلقی شود".

من یک تازه کار هستم

این تصور به وجود می آید که رهبران مخالف منحصراً به روابط عمومی خود فکر می کنند.

صادقانه بگویم ، من اصلاً نمی دانم رهبران مخالف در مورد چه چیزی فکر می کنند ، زیرا من آنها را نیز به همین دلیل سرزنش می کنم. اما من به درستی و مطلقاً متهم هستم که نباید اخلاق گر باشم ، زیرا من کیستم که همه آنها را قضاوت کنم. آنها مدت زیادی در این مبارزه بودند و من اینجا چنین "فیفا با کمان" است ظاهر شد و من به همه زندگی را آموزش می دهم بسیاری از مردم به من می گویند نوفیت. این یک تازه وارد است که به این اعتراض آمد ...

و در حقیقت ، قدیمی ها چه کسانی هستند؟

خوب ، همه مدتها ، ده سال است که درگیر فعالیتهای سیاسی هستند. پونومارف ، گودکوف بزرگ مدتهاست که در سیاست فعالیت می کند. کاسپاروف ، نمتسوف ، اودالتسف برای مدت طولانی. این که درباره آنها چیزهای کمی گفته شد به این معنا نیست که آنها سیاستمدار نیستند. یاشین از دوران کودکی در سیاست فعالیت می کرد.

می بینید ، می توانید برای مدت طولانی "عضو کومسومول" باشید ، اما این بدان معنا نیست که یک سیاستمدار بالغ باشید.

و من نمی گویم که آنها سیاستمداران بالغی هستند ، من می گویم که آنها مدتها در سیاست بوده اند.

پس آنها را اذیت می کنید؟

فکر می کنم خیلی ها را اذیت می کنم.

آیا آنها شما را از این جنبش اعتراضی بیرون می آورند؟

من فکر می کنم چنین داستانی وجود ندارد - برای زنده ماندن. برای بسیاری از آنها ، من یک چیز غیر قابل درک متمرکز هستم.

- در صفحه ویکی پدیا نوشته شده است: "مقاله" Popova Alena Vladimirovna "برای حذف پیشنهاد شده است." به این چی میگی؟

این مقاله ویکی پدیا توسط تعدادی از افرادی آغاز شد که من اصلاً آنها را هنگام شروع به این کار نمی شناختم. و سپس آنها به من گفتند که مقاله در حال حذف شدن است. من به گروه توسعه نوشتم که بچه ها قوانین حذف را به من می گویند. و به من گفته شد که "در حالی که شما برای کشور بی اهمیت هستید ، در حالی که هیچ کار خاصی انجام نداده اید. چرا باید در ویکی پدیا باشید؟ در هر حال تو کی هستی؟ " از این نظر ، آنها درست می گویند. از سوی دیگر ، من همه نظرات این مقاله را می دانم ، زیرا بچه ها به طور دوره ای برای من می نویسند: "آلنا ، این چطور است؟ در تجمع ، پلیس ضد شورش بازوی شما را شکست - این مبنایی برای افزودن آن به ویکی پدیا است. " من می گویم: "بچه ها ، احتمالاً پایه نیست. دلیل ورود دائرclالمعارف بزرگ- وقتی دو جمله ای نیوتن را کشف کردید. وقتی دومین سرعت کیهانی را اختراع کردید. یا چیز دیگری. این است - بله ، من حدس می زنم. " به نظر من خوب است که حتی این مقاله فعلا حذف شود. این چراغ به گونه ای است که واقعاً باید کارهای خاص تری انجام دهید!

- از نظر من ، ویکی پدیا به طور کلی مزخرف است ، این یک دانشنامه نیست ، اما هرکسی می تواند هر چیزی را که می خواهد بنویسد ، هرچه به سرش می آید ، یک سری شایعات است.

من فکر می کنم ویکی پدیا یک پروژه شگفت انگیز است.

من فضانورد خواهم شد

من رویایی دارم که به فضا پرواز می کنم. من مطمئن هستم که پرواز خواهم کرد ، زیرا در کودکی در حلقه فضانوردی بودم. و حتی در کودکی به "آرتک" رفتم و در آنجا توسط موزه فضانوردی شوکه شدم. و مربی فضانوردان به آنجا رسید. سانتریفیوژ را از آنجا رد کردیم ... من 10 ساله بودم. و به یاد دارم که از آن شخص پرسیدم: "فضانورد کیست؟ برای فضانورد شدن چه چیزی لازم است؟ " او می گوید: "بله ، هر شخصی." اما به دلایل سلامتی ، آنها من را به تیم فضانوردی نبردند.

آیا می خواهید به عنوان یک گردشگر به فضا پرواز کنید؟

آره.

گفته می شود که بسیار گران است.

آنها می گویند ارزان خواهد بود. من نمی خواهم فردا پرواز کنم. در واقع آنها همه چیز را تا 35 سالگی به من وعده دادند. زمان بسیار کمی باقی مانده است.

یعنی قبل از نخست وزیر شدن به فضا پرواز می کنید؟

من فکر می کنم اینها کارهای متقابل نیستند ، این فقط رویای من است.

چند روز می خواهید به آنجا پرواز کنید؟

من رویایی داشتم که پرواز کنم ، فقط برای دیدن. وقتی این هواپیمای Geofizik ، اختراع روسیه وجود داشت ، من فقط می خواستم به استراتوسفر بروم. می خواستم احساس کنم بی وزنی چیست. بر این اساس ، این یک پرواز سه ساعته است. سپس در رصدخانه بودم. در مورد چگونگی چیدمان ماه ، دلیل چیدمان آن و غیره به من گفته شد. می خواستم پرواز کنم تا ماه را ببینم.

آیا می خواهید به ماه پرواز کنید؟

- به طور عینی ، به ماه ، احتمالاً نه. من می خواهم به فضا بروم.

و چه کسی دیگر از مخالفان می خواهد به فضا برود؟

من فکر می کنم همه آنها برای پرواز من به فضا جمع می شوند!

و برنگشتند ...

و هر چه زودتر پرواز کرد.


2021
polyester.ru - مجله برای دختران و زنان