13.09.2021

ایده های اصلی فیثاغورث. دیدگاه های فلسفی فیثاغورث عقاید فلسفی فیثاغورث


عددشناسی فیثاغورثی

فیثاغورثی عددشناسی- تنها موردی که تقریباً به طور کامل تا زمان ما باقی مانده است و هنوز برای پیش بینی آینده ، تعیین مسیر زندگی و موارد دیگر استفاده می شود. محاسبات آن بر خلاف اعداد چینی یا کابالیستی که در آن محاسبات باید بر اساس حروف الفبا و تقویم های باستانی انجام شود، در دسترس ترین و سازگارترین با زبان روسی است.

عدد شناسی باستان بر اساس آموزه های فیثاغورث و پیروانش است که معتقد بودند عدد جوهر همه چیز است و نه فقط تجلی آن. از طریق اعداد، ارتعاشات موسیقی کیهان بر روی زمین آشکار می شود، که با فرکانس خاصی می آیند و هم بر کل سیاره ما به عنوان یک کل و هم بر هر شخص به طور خاص تأثیر می گذارد. این دانشمند بزرگ استدلال کرد که اعداد بر جهان حکومت می کنند و تنها با کمک آنها یک فرد می تواند زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهد.

منشا اعداد شناسی

پایه های اعداد شناسی در زمان های قدیم گذاشته شد ، گفتن تاریخ دقیق بسیار دشوار است ، زیرا در ایالات باستان اعداد در دو علم متضاد مورد مطالعه قرار می گرفتند: فلسفه و ریاضیات. بیشتر این آموزه ها در بابل، هند، مصر و یونان توسعه یافتند.

در هلاس باستان بود که اصول اولیه اعداد شناسی توسعه یافت. در قرن ششم قبل از میلاد. یونان باستانفیثاغورث، ریاضیدان و فیلسوف، مطالعه جدی در مورد تأثیر اعداد بر سیاره ما انجام داد. او سیستم های ریاضی اعراب، درویدها، فنیقی ها و مصریان را مورد بازنگری قرار داد و آنها را با طبیعت انسان مرتبط کرد و بدین وسیله پایه های اعداد مدرن غربی را پی ریزی کرد.

فیثاغورث و شاگردانش مجبور بودند سرکوب و آزار و اذیت زیادی را تحمل کنند، زیرا فعالیت های مکتب فیثاغورث سوء ظن بزرگی را در بین مقامات رسمی برانگیخت و انزوای جامعه و سخت ترین حجاب پنهان کاری تنها سوء ظن آنها را تأیید می کرد. معنای عرفانی آموزه های مربوط به اعداد برای مدت زمان زیادی فاش نشد و فقط از معلم به دانش آموز منتقل شد. قوانین عدد شناسی تا به امروز به طور کامل پایین نیامده اند، اما با این وجود معنای آنها کاملا قابل اعتماد است.

زندگی نامه فیثاغورث

فیثاغورث به عنوان یک دانشمند بزرگ - فیلسوف، ریاضیدان، سخنور برجسته و روانشناس ظریف شناخته می شود. بسیاری از نظریه های او تا به امروز باقی مانده است و در بسیاری از زمینه های فعالیت کاربرد پیدا کرده است. با این حال، اطلاعات بسیار کمی موثق در مورد زندگی او باقی مانده است.

مشخص است که فیثاغورث در حدود سال 580 قبل از میلاد به دنیا آمد. در جزیره ساموس در بخش آسیای صغیر اوراسیا. ریاضیدان و فیلسوف بزرگ آینده، در دوران کودکی، استعداد زیادی برای علم نشان داد. فیثاغورث از اولین معلم خود هرموداماس اصول اولیه موسیقی و نقاشی را دریافت کرد.

در جوانی سفرهای زیادی کرد، برای کسب دانش جدید به چند کشور از جمله هند، بابل و مصر سفر کرد. فیثاغورث در سن 50 سالگی در شهر کروتون در جنوب ایتالیا که مستعمره یونان بود ساکن شد.

او در آنجا یک جامعه فلسفی به نام مکتب فیثاغورث را سازمان داد. شرکت کنندگان در آن به مطالعه علوم مختلف، اما بیشتر حساب، هندسه و نجوم مشغول بودند. نماد متمایز این مکتب پنج ضلعی است - یک شکل پنج ضلعی که به خواص عرفانی نسبت داده می شود.

فیثاغورث در بین شاگردان خود ایده آل های قدرت بدن و روح، فعالیت های ورزشی و همچنین موسیقی را ترویج کرد که می تواند تأثیر مفیدی بر هماهنگی درونی داشته باشد.

علیرغم تعداد زیادی شواهد غیرمستقیم در مورد فعالیت های این دانشمند برجسته، محققان مدرن نتوانسته اند شواهد مکتوب قطعی از فعالیت ها و اکتشافات او بیابند. به احتمال زیاد، این به این دلیل است که فیثاغورس تمام عقاید و استدلال های خود را بر روی کاغذ بیان نکرده است، بلکه برای حفظ راز آن را به صورت شفاهی به شاگردان خود منتقل کرده است.

اطلاعات در مورد مرگ فیثاغورث نیز تا به امروز باقی نمانده است، اما پیشنهاداتی وجود دارد که در نتیجه دیگری ضد فیثاغورثپس از شورش، او به متاپونت گریخت، جایی که احتمالاً در سال 490 قبل از میلاد درگذشت.

حتی مردم باستان متقاعد شده بودند که اعداد بر زندگی آنها تأثیر می گذارد. فیثاغورث یکی از اولین کسانی بود که نظریه اعداد را مطالعه کرد و این دکترین را توسعه داد. فیثاغورث بر اساس دانش جادوگران و کاهنان باستان و بر اساس نظریات خود استدلال کرد که این اعداد هستند که بر جهان حکومت می کنند. او معتقد بود که هر چیزی که وجود دارد دارای قدر انتزاعی است، بنابراین همه چیزها (مفاهیم مادی و معنوی) را می توان با اعداد مقایسه کرد. عدد، طبق نظر فیثاغورثی ها، اصل اساسی اشیا است. در طول 2500 سالی که از مرگ فیثاغورث می گذرد، فیلسوفان در تلاش برای کشف رمز و راز ریاضیات فیثاغورث بوده اند. امروزه کلیدی برای ساده ترین اجزای فلسفه فیثاغورث وجود دارد.

فیثاغورث معتقد بود که حساب مادر علوم ریاضی است، زیرا موسیقی، هندسه و نجوم بر اساس ریاضیات پدید آمدند. ریاضیات طبق آموزه های فیثاغورث از دو بخش اصلی تشکیل شده است. جزء اول ریاضیات کثرت و اجزای اشیا است، دوم بزرگی و چگالی اشیا. کثرت نیز به دو بخش تقسیم می شود - مربوط به خود و مربوط به دیگران. در مورد کمیت نیز همینطور است که می تواند ثابت و متغیر (غیرثابت) باشد. علم حساب، به گفته فیثاغورث، مبتنی بر کثرت است که به خود اشاره دارد و موسیقی - بر کثرت که به چیزهای دیگر اشاره دارد. نجوم علم یک متغیر است و هندسه ثابت است. نتیجه عدد، نظریه اتمی بود.

مفهوم اساسی نظریه عددی فیثاغورث، علاوه بر عدد، این است موناد موناد(از یونانی. e dinitsa، یک) چند وجهی است - هم وحدت همه چیز است و هم به عنوان یک کل، مجموع ترکیبات اعداد در نظر گرفته می شود. موناد را به دانه درختی با شاخه های زیاد تشبیه کرده اند. شاخه ها مانند اعداد هستند - به دانه درخت به همان شکلی که اعداد به موناد اشاره می کنند. جهان به عنوان موناد در نظر گرفته می شود.

بنابراین اساس سیستم اعداد فیثاغورث چیست؟ اعداد می توانند فرد یا زوج باشند. اگر یک عدد فرد به دو قسمت تقسیم شود، یکی زوج و دیگری فرد خواهد بود (7 = 4 + 3). هنگام تقسیم یک عدد زوج، هر دو قسمت به دست آمده زوج یا فرد خواهند بود (8 = 4 + 4، 8 = 5 + 3). یک روش خاص ریاضی تقسیم نمی کند اعداد زوجبه سه دسته کامپوزیت، غیر مرکب، غیر مرکب.

به کامپوزیتاعداد شامل اعدادی است که بر خود، بر یک و بر برخی اعداد دیگر بخش پذیر هستند. اینها 9، 15، 21، 27، 33 و غیره هستند.

غیر قابل ترکیباعداد اعدادی هستند که فقط بر خودشان یا بر یک بخش پذیرند. اینها 3، 5، 7، 11، 13، 17، 19، 23 و غیره هستند. اعداد بخش پذیری که مقسوم علیه مشترک ندارند مربوط به غیر مرکب ... ساعت 9، 25 است.

اعداد زوج نیز به سه دسته تقسیم می شوند: زوج- فرد، زوج- زوج و فرد- زوج. یک تقسیم دیگر از اعداد زوج وجود دارد - به اعداد کامل، فوق العاده عالیو ناقص برای اینکه مشخص شود عدد متعلق به کدام یک از این طبقات است، باید آن را به قسمت های ده اول و به خود کل تقسیم کرد. نتیجه نباید اعداد کسری، بلکه اعداد کامل باشد. اگر مجموع اجزای یک عدد برابر با یک کل باشد، می توان گفت که عدد کامل است.

به عنوان مثال، یک شش. نیمی از آن سه است، یک سوم آن دو است. تقسیم شش بر خودش یک می دهد. با جمع کردن این قسمت ها به یک عدد صحیح شش می رسیم. بنابراین، شش - کاملعدد.

فوق العاده عالی اعداد آنهایی هستند که مجموع اجزای آنها از کل بیشتر است. مثلاً عدد 18. نصف آن 9، یک سوم 6، یک ششم 3، یک نهم 2، یک هجدهم 1 است. مجموع آن 21 است، یعنی. بیشتر از کل بنابراین عدد 18 است فوق العاده عالی.

ناقصاعدادی هستند که مجموع اجزای آنها کمتر از کل است. این مثلاً عدد 8 است.

این علم اعداد بود که اساس فلسفه فیثاغورثی ها بود. اعداد کامل نمادی از فضیلت بودند که تلاقی بین کمبود و زیاده روی است. فضیلت ها کمیاب هستند و اعداد کامل هم همینطور. اعداد ناقص الگویی از رذایل هستند.

هر یک از ده عدد (از 1 تا 10) که زیربنای فلسفه فیثاغورثی ها هستند، ماهیت متافیزیکی خاص خود را دارند. فیثاغورث سیستمی برای تبدیل کلمات به اعداد ایجاد کرد. او استدلال کرد که این اعداد هستند که بر جهان حکومت می کنند. به گفته فیثاغورث، اعداد بازتاب مادی معنوی هستند و بنابراین می توانند سرنوشت را از پیش تعیین کنند. فیثاغورث بر اساس اعداد، سیستمی را برای پیش بینی یک رویداد یا فرآیند آینده ایجاد کرد. با وجود این واقعیت که رمزگشایی دقیق "راز فیثاغورث" ناشناخته است، بسیاری از پیروان او سعی کردند آن را به روش خود تفسیر کنند. این امر باعث ظهور چندین مورد شد عدد شناسیسیستم ها، اما همه آنها بر نظریه اعداد فیثاغورثی تکیه دارند.

نظریه اعداد فیثاغورث

"اگر در جهان قوانینی وجود دارد که همه چیز در جهان از آنها پیروی می کند، چه مردم و چه خدایان، پس اینها قبل از هر چیز، قوانین ریاضی هستند. کسی که ریاضیات می‌داند، می‌داند که چه چیزی در بالا است هخدایان ".

فیثاغورث

فیثاغورث ایده ریاضی و فلسفی خود را توسعه داد و در بین شاگردانش منتشر کرد، که با کمک اعداد، درک میزان مطابقت وجود واقعی هر شخص با او را ممکن ساخت.هدف در زندگی. این ایده اساس را تشکیل داد عدد شناسیتئوری. متعاقباً خود فیثاغورث اعتراف کرد که این سیستم مهمترین کشف او در تمام زندگی او است.

ماهیت این ایده این است که مهم ترین اعداد از 1 تا 4 هستند که به 10 می رسند، و این عدد مقدسی است که نمادی از وحدت جهان در تجسم مادی و متافیزیکی آن است.

استدلال فیثاغورث در مورد اعداد تلاشی است برای تقلیل همه پدیده ها به نسبت های عددی و در نظر گرفتن اعداد به عنوان جوهر پایدار چیزها. همانطور که همه اعداد از زوج و فرد تشکیل شده اند، همه چیزها اضداد را در خود ترکیب می کنند، همانطور که هر چیز به عنوان آشتی اضداد تلقی می شد. فیثاغورسیان اعداد زوج را مؤنث و اعداد فرد را مذکر می دانستند. عدد فرد بارور کننده است و اگر با عدد زوج ترکیب شود غالب خواهد شد. نماد ازدواج در میان فیثاغورثی ها از مجموع نر، عدد فرد سه و زن، عدد دو تشکیل شده است. ازدواج پنج است، برابر با سه به علاوه دو.

طبق نظریه فیثاغورث، همه اعداد بزرگتر از 10 را می توان به اعداد از 1 تا 9 مخفف کرد، زیرا آنها اعداد اصلی هستند که همه اعداد دیگر را می توان از آنها استخراج کرد.

چهار عددی که تتراد را تشکیل می دهند - یک، دو، سه، چهار - مستقیماً با موسیقی مرتبط هستند: آنها تمام فواصل همخوان شناخته شده - اکتاو (1: 2)، پنجم (2: 3) و چهارم (3: 4) را تنظیم می کنند. .

فیثاغورث برای تبدیل یک عدد بزرگ به ابتدایی از روش جمع کردن تمام ارقام تشکیل دهنده عدد استفاده کرد، اگر 10 یا بیشتر تشکیل شود، این اعداد جمع می شوند. این روند تا زمانی ادامه می یابد که نتیجه یک عدد ابتدایی از 1 تا 9 باشد که هر کدام معنا و قدرت خاص خود را دارند.

معنی اعداد

در نظریه فیثاغورث درباره اعداد، مهمترین آنها اعداد یک تا چهار هستند. اینها نمادهای عجیب و غریبی هستند که نشان دهنده ارتباط با جهان هستند و معنای خاصی دارند.

شماره 1- معرف حق تعالی، خداست. نقطه خاصی است که هیچ پارامتری ندارد.

شماره 2- بیانگر ماده است که به معنای واقعی کلمه توسط یک خط مستقیم مشخص به طول معین که دو نقطه را به هم وصل می کند ، اما مفهومی از عرض ندارد مجسم می شود.

شماره 3- سه گانه تجسم مادی آن با سه خط مستقیم با طول مشخص نشان داده می شود که نقاط با فاصله مساوی را به هم متصل می کنند. مثلث تشکیل شده بلند و پهن است.

شماره 4- یک چهار وجهی تشکیل می دهد - یک شکل ابتدایی که از اتصال چهار نقطه با خطوط مستقیم با طول محدود و داشتن حجم تشکیل می شود.

طبق سیستم فیثاغورثی، اعداد 1، 2، 3، 4 ترسیم ریاضی کیهان را از طریق شکل Tetraktis نشان می دهد -

میدان فیثاغورث

این روش برای محاسبه ویژگی های یک شخص بیش از 2000 سال پیش توسط خود فیثاغورث اختراع شد، قرن ها گذشته است و تا به امروز عملاً بدون تغییر باقی مانده است. ماهیت مربع جادویی با یک مثال ساده تر توضیح داده می شود.

فرض کنید شما در 88/08/13 متولد شده اید. بیایید اعداد روز، ماه و سال تولد را جمع کنیم: 1 + 3 + 8 + 8 + 8 = 28. این اولین روز کاری است.

اعداد تشکیل دهنده آن را جمع کنید:

2 + 8 = 10. این دومین عدد کاری است.

پس از آن، دو رقم اول تولد را از اولین عدد کاری کم کنید:

28 - (1 * 2) = 26. این سومین عدد کاری است.

چهارمین عدد کاری مجموع ارقام سوم است:

2+6 = 8

اکنون، با ردیف کردن همه اعداد در یک ردیف، مربع جادویی را می سازیم و همه اعداد را در ستون اول جدول، همه دوها را در دوم و غیره وارد می کنیم.

ما دریافت می کنیم: 08.13.88 و 4 شماره دیگر: 28، 10، 26، 8.

مربع به شکل زیر است:

حالا بیایید رمزگشایی مربع را شروع کنیم:

مربع 1. شخصیت.

کمبود واحد نشانه سخاوت و میل به کمک به مردم است.

1 - خودخواه تصفیه شده;

11 - خودخواهی کمتر به چشم می خورد.

111 - شخصیت سازگار است، تعادل در استفاده بیرونی و درونی انرژی وجود دارد.

11111 - دیکتاتور، ظالم.

11111 - شخصیت هدفمند و بی رحمانه.

111111 - (خیلی بسیار کم اتفاق می افتد) یک فرد سرسخت، اما در عین حال، اگر بخواهد، می تواند غیرممکن را انجام دهد. با همچین آدمی خیلی سخته

مربع 2. انرژی زیستی.

عدم وجود دو نفر - کانال بیوانرژی برای جمع آوری شدید انرژی از خارج باز است. این افراد چیزهای قدیمی را دوست دارند، با دیگران خوب رفتار می کنند و از این طریق سعی می کنند از دیگران سود ببرند.

۲- انرژی زیستی برای زندگی کافی است، اما اکنون در این مرحله کافی نیست، بنابراین ورزش مورد نیاز است. بسیار حساس به تغییرات آب و هوایی.

22 - یک فرد قادر است انرژی را با دیگران تقسیم کند، می تواند شفا دهنده شود.

222 - نشان دهنده توانایی های روانی خوب است.

2222 - 22222 - برای روانی های قوی که گاهی اوقات به استبداد تمایل دارند.

راه دیگری برای تعیین وضعیت بیوانرژی شما وجود دارد. رجوع به روز کاری دوم شود. اگر کوچک است - از 1 تا 4، پس شما یک "خون آشام انرژی" هستید که با شارژ مجدد از دیگران زندگی می کند. اگر از 5 تا 9، پس شما به اصطلاح "بخشنده انرژی" هستید، 10 - "جادوگر سفید"، 11 - "سیاه"، اگر عدد بیش از 11 است، اعداد تشکیل دهنده آن را جمع کنید و با نتیجه کار کنید. عدد.

مربع 3 نجابت.

عدم حضور سه قلوها فردی بسیار منظم یا وقت شناس است. در میان دیگران به دلیل دیدگاه خاص خود متمایز است.

3 - شعار این افراد در زندگی این است که "من می خواهم - می خواهم، می خواهم - نه"، همه چیز به روحیه بستگی دارد.

33 - توانایی علوم دقیق.

333 - پدانتری، دقت.

مربع 4. سلامتی.

نداشتن چهار نفر سلامتی بسیار ضعیفی دارد.

4- عمدتاً در سنین بالا درد می کند.

44 - فرد سالمیا دارای مزاج افزایش یافته است.

444 - همان چیز، فقط با قدرت تجدید.

مربع 5. شهود.

عدم وجود پنج نفر - این افراد همیشه در تلاش هستند تا کاری انجام دهند، تجربه زندگی نشان می دهد که این شخص اشتباهات زیادی خواهد کرد. زندگی برای این افراد سخت است. هر چیزی که داده می شود با سر سوراخ می شود.

5- کانال باز است، این افراد کمتر اشتباه می کنند.

55 - یک فرد توسط نیروهای بالاتر "رهبری" می شود.

555 - هدیه روشن بینی باز می شود.

5555 - روشن بینان. مواقعی وجود دارد که آنها در آن سوی زمان و مکان هستند.

مربع 6. زمین.

شش نفر وجود ندارد - فراخوانی این شخص کار بدنی است. او برای خودشناسی به آن نیاز دارد.

6- یک فرد زمین گیر، نباید به فکر مطالعه باشد.

66 - بسیار زمینگیر است، دوست دارد در باغ و با گیاهان کار کند.

666 یک علامت هشدار دهنده است. فرد بسیار جذاب، با خلق و خوی است. بر اساس کتاب مقدس، نشانه شیطان دلیلی بر ماهیت ویرانگر است.

6666 - این شخص همیشه در حال کار است. اگر نه به این اضافه شود، این شخص به وضوح دستاوردهای زیادی در پیش دارد.

مربع 7. استعداد.

هیچ هفتی وجود ندارد - این شخص به دنیا آمد تا در دگرگونی های بعدی خود هفت هفت به دست آورد. یه زندگی خیلی سخت توسعه آن آسان نیست.

7- استعدادها را باید شکوفا کرد، روی خودتان زیاد کار کنید.

77 - شخص موزیکال است، ذوق هنری دارد، می تواند نقاشی کند. برای او وجود خواهد داشت درهای بستهاگر او خودخواه نباشد که فقط به فکر خودش باشد.

777 یک علامت خاص است. سه هفت نشانه فرشته است و به این معناست که شخص برای مدت کوتاهی به زمین آمده است. این افراد با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.

7777 علامت هشدار است. فرشتگان دارای چهار هفت نفر هستند که به زمین فرود آمده و در کودکی می میرند. افراد دارای این علامت باید بسیار مراقب باشند.

کادر 8. مسئولیت.

به کسی که هشت ندارد نباید تکیه کرد، اگر چیزی را برد، عجله ای برای پس دادنش ندارد.

8 - وقت شناسی.

88 - تمایل به ایثار.

888 نشانه خدمت به مردم است.

8888 - فقط در افراد با توانایی های فراروانی بسیار نادر است. گرایش به تحصیل علوم دقیق.

مربع 9. سطح توانایی های ذهنی.

عدم وجود 9 نشانگر این است که فرد باید تلاش زیادی برای تسلط بر مطالب انجام دهد.

9- توانایی های ذهنی کاملا طبیعی است.

99 - براق.

999 - کودکان سه نه ساله بدون علاقه مطالعه می کنند.

9999 - آنها ذهن برجسته ای دارند، اما نسبت به دیگران نیز کاملاً خواستار هستند.

99999 - حقیقت در ارتباط با یک ذهن نادر برای شخص آشکار می شود ، اما آنها با بی ادبی متمایز می شوند.

شماره نهاد

بسیاری از کدهای عددی یک فرد در طول زندگی تغییر می کند، به عنوان مثال، آدرس محل سکونت یا نام خانوادگی، اما تاریخ تولد برای همه ثابت می ماند. تعداد، ماه و سال تولد اعداد اصلی در زندگی هر فرد هستند. شماره نهاد با استفاده از این داده ها محاسبه می شود. به عنوان مثال، شما در تاریخ 13/08/1988 متولد شده اید، بنابراین شماره نهاد را به صورت زیر می نویسیم:

1 + 3 + 8 + 1 + 9 + 8 + 8 = 38 = 3 + 8 = 11 = 1 + 1 = 2

بیشترین تاثیر این عدد را میانگین سنی 30 تا 56 سال تجربه می کند. عدد ذاتی جنبه فیزیکی زندگی را تعیین می کند، تا حدی وضعیت روحی و مالی را تعیین می کند. اعتقاد بر این است که عدد ذات توسط کارماهای زندگی های گذشته تعیین می شود. این عدد فرد را به مسیر خاصی هدایت می کند، مسئول توانایی ها و استعدادهای پنهان است.

شماره 1.

شماره ذات - 1 به صاحب خود ویژگی هایی مانند فعالیت ، تلاش برای رهبری ، صبر می بخشد. این فرد تا زمانی که مزایا و معایب را سنجیده و برنامه عملی مشخصی تهیه نکند دست به کار نمی شود. او به وضوح درک می کند که همه چیز در زندگی فقط به او بستگی دارد و هیچ چیز نمی تواند به سادگی از آسمان سقوط کند، بنابراین سخت کوشی و پشتکار همیشه در شخصیت این افراد وجود دارد. یک مرد تعداد باید مراقب خودخواهی و غرور بیش از حد باشد، این ویژگی ها بر تحقق او در زندگی تأثیر منفی می گذارد.

شماره 2.

فردی با شماره اسانس 2 با نرمی، درایت و رفتاری بدون درگیری مشخص می شود.

زندگی او به شیوه ای سنجیده و چرخه ای جریان دارد، همه موقعیت ها دیر یا زود و در فواصل زمانی منظم تکرار می شوند. چنین فردی می داند که چگونه تقریباً با همه اطرافیان خود زبان مشترک پیدا کند و از اختلافات و گوشه های تیز اجتناب کند. افراد این تعداد زندگی را همانگونه که هست می پذیرند و سعی می کنند در همه چیز به دنبال جنبه های خوب باشند. مهمترین چیز در زندگی برای آنها خانواده است که مراقبت از آن اغلب خود را فراموش می کنند. آنها باید یاد بگیرند که خودشان را دوست داشته باشند، و نه تنها اطرافیانشان، افراد نزدیک را.

شماره 3.

این افراد موفق می شوند خیلی سریعتر از دیگران به موفقیت برسند. افراد دارای ذات شماره 3 پتانسیل بسیار بالایی دارند. آنها هرگز دلتنگ خودشان نخواهند شد، برای امروز زندگی می کنند، فقط چیزهایی را که مزایای بزرگی به همراه خواهد داشت، انجام می دهند، بدون اینکه قدرت خود را در چیزهای کوچک هدر دهند. چنین افرادی به راحتی دانش جدید را یاد می گیرند و در کار خود توانمند هستند.

مشکل فرد شماره 3 این است که او برای طعمه آسان تلاش می کند، در آینده ممکن است این امر مانع از حرکت او به سطح بالاتر شود.

شماره 4.

اسانس شماره 4 به صاحبان خود یک زندگی منظم و منظم را نوید می دهد که ماموریت اصلی آن را ایجاد حس عدالت و انباشت تجربه می دانند. این افراد بسیار صادق و قابل اعتماد هستند، برخورد با آنها لذت بخش است، زیرا آنها هرگز شما را ناامید نخواهند کرد. فردی با شماره ذات 4 به سادگی از نظر جسمی قادر به تقلب یا پست نیست ، بنابراین سعی می کند فقط با کار وجدانی به هدف خود برسد.

شماره 5.

از ویژگی های بارز چنین افرادی می توان به خلاقیت، اصالت، اشتیاق و تحرک اشاره کرد. فردی با شماره ذات 5 به راحتی با هر شرایط و شرایطی سازگار می شود، به طور خود به خود با ایده ها یا فعالیت های جدید روشن می شود. آنها با نشاط، تدبیر و تخیل به هر کسب و کاری نزدیک می شوند. آنها با لبخند بر لب زندگی می کنند و سعی می کنند به مشکلات جزئی توجه نکنند. چنین افرادی برای آینده زندگی می کنند که گاهی اوقات آنها را از قدردانی از زمان حال باز می دارد.

شماره 6.

افرادی که با شماره 6 متولد شده اند بسیار جاه طلب هستند، آنها تلاش می کنند خود را بسازند و اهمیت خود را به دیگران ثابت کنند. زندگی افراد این تعداد پربار، پر از سرگرمی ها و افراد مختلف است که به سادگی موظف به مفید بودن هستند، در غیر این صورت فردی با شماره اسانس 6 به سادگی علاقه خود را به آنها از دست می دهد. اینها افراد بسیار سرسختی هستند، تنها با انتقاد غیر سازنده می توان آنها را شکست، اما بهتر است این کار را نکنید، زیرا بلافاصله انتقام به دنبال خواهد داشت.

شماره 7.

ذات شماره 7 به فرد خلاقیت، نگرش آسان به زندگی و شهود قوی می بخشد، که به آنها این فرصت را می دهد که به چیزهای زیادی فکر نکنند، بلکه به سادگی از ندای قلب خود پیروی کنند. سخنرانان، هنرمندان و طراحان زیادی در میان آنها حضور دارند. فقدان کامل انضباط و جدیت به آنها اجازه نمی دهد که به امور مالی، بازرگانی و اقتصادی بپردازند. اینها افراد بسیار فهمیده ای هستند که نمی توانند از کمک به فرد نیازمند خودداری کنند. آنها نه تنها تمام تلاش خود را انجام می دهند، بلکه به شما توصیه های ارزشمند و خوش بینی می دهند.

شماره 8.

زندگی این افراد مملو از اضطراب و خودانگیختگی است. آنها دارای شخصیت قوی و اراده شدید هستند، برای آنها کلمه "غیرممکن" وجود ندارد. به لطف این، آنها می توانند تمام برنامه های خود را محقق کنند. موانع و مقاومت های مختلف تنها میل آنها را برای اجرای نقشه هایشان افزایش می دهد. چنین افرادی می توانند خود را در چیزی بزرگ بشناسند، در صورت لزوم، حتی می توانند رئیس کشور شوند.

شماره 9.

ماموریت اصلی در زندگی افراد دارای ذات شماره 9 نجات و کمک به افراد دیگر است. تنها از این طریق می توان آنها را در زندگی تحقق بخشید و با خود هماهنگی پیدا کرد. فردی با شماره 9 دارای هوش خوبی است، اما به حرفه ای مرتبط با ارزش های معنوی نیاز دارد، اقتصاد یا امور مالی برای این افراد منع مصرف دارد. چنین افرادی با وجود تمام ناکامی هایی که بر سرشان آمده است، همیشه این قدرت را پیدا می کنند که کار آغاز شده را تا انتها به پایان برسانند.

شماره تولد چه چیزی را حمل می کند؟

شماره تولد مطابق قوانین اعداد یک ویژگی اضافی است. این کد عددی مسئول شخصیت و تمایلات یک فرد است و همچنین آنها را به راه های خاصی برای دستیابی به اهداف زندگی هدایت می کند. این عدد ماهیت خود را بیشتر در زندگی روزمره نشان می دهد و هنگام حل هر مشکل روزمره به معنای جهانی تر تأثیر تعیین کننده ای دارد. شماره ذات.

شماره 1. (تولد 1، 10، 19، 28)

این افراد بسیار خودخواه هستند، فردگرایی در آنها برجسته است. آنها با شخصیت سرسخت و قاطع و ویژگی های رهبری مشخص می شوند که از اوایل کودکی خود را نشان می دهند. این بیشتر در افرادی که در اول متولد شده اند آشکار است. علاوه بر این، آنها با رویکرد غیر استاندارد نسبت به هر تجارت، اصالت و استقلال از نظرات دیگران متمایز می شوند.

افرادی که روز تولدشان در دهمین روز ماه است، با خلاقیت، عشق به برنامه ریزی و پیش بینی متمایز می شوند، آنها تمایل دارند به هر وسیله ای برای ایده آل خود تلاش کنند، که اغلب غیر قابل توجیه است.

متولدین 19 و 28 دارای شخصیت آرامتر و نرم تری هستند، اما، با این وجود، می توان به اراده آنها رشک برد. آنها اغلب رویاپرداز یا ایده آلیست خوانده می شوند، اما، با این وجود، این ویژگی ها آنها را از دستیابی به اهدافشان باز نمی دارد.

شماره 2. (تولد 2، 11، 20، 29)

فردی که تاریخ تولدش با یکی از این اعداد منطبق است، یک رمانتیک عالی با تخیل غنی است، این مانع از تجسم ایده ها و خواسته های او در واقعیت می شود. آنها به توانایی های خود اطمینان ندارند، بنابراین اغلب در نیمه راه تسلیم می شوند. این افراد برای کار در یک تیم ایجاد شده اند، اتحاد و حمایت برای آنها مهم است.

متولدین دوم ذاتی هستند حساسیت بیش از حدو حتی هیستری، بسیار آسیب پذیر هستند و تحمل انتقاد را ندارند. این افراد به رهبری نیاز دارند که بتواند آنها را راهنمایی و محافظت کند.

یازدهم ماه به متولدین این روز الهام بخش و تخیل غنی می بخشد. در عدد شناسی، عدد 11 به طور کلی خاص در نظر گرفته می شود، ارتباط آن با جهان بسیار قوی تر از سایر اعداد است، بنابراین این افراد دارای شهود بسیار توسعه یافته و گاهی اوقات توانایی های روانی هستند.

متولدین بیستم بسیار دیپلماتیک و در احساسات خویشتن داری هستند، خشمگین کردن یا عدم تعادل آنها بسیار دشوار است. آرامش و تحمل به آنها این امکان را می دهد که تقریباً همیشه از درگیری اجتناب کنند و با قدم های سنجیده به سمت هدف حرکت کنند.

متولدین بیست و نهم احساس عدالت قوی دارند، دوست دارند دیدگاه خود را تحمیل کنند، زیرا همیشه خود را درست می دانند. خیال پردازی آنها همیشه به آنها اجازه نمی دهد که با هوشیاری موقعیت را ارزیابی کنند و اشتباهات خود را ببینند.

شماره 3. (تولد 3، 12، 21، 30)

افرادی که تولد آنها در 3 یا 30 ماه است، دارای حس شوخ طبعی و هنرمندی هستند، آنها با جاه طلبی بیش از حد مشخص می شوند که به آنها اجازه نمی دهد در موقعیتی فرعی قرار گیرند. اما، به لطف توانایی برای استراحت، آنها به سرعت به موقعیت های بالا و موقعیت های پیشرو دست می یابند.

متولدین دوازدهم از نظم و انضباط و عملی نادری برخوردارند. در عین حال، آنها بسیار احساساتی و دوستانه هستند، بنابراین مردم از برقراری ارتباط با آنها خوشحال می شوند. این به آنها کمک می کند تا آشنایی های لازم را ایجاد کنند، که می دانند چگونه از مزایای خوبی برای خود استفاده کنند.

متولدین بیست و یکم به ارتباط مستمر با مردم، فعالیت ها و رویدادهای روزانه نیاز دارند. آنها بسیار پویا هستند، گاهی اوقات عصبی هستند. اینها شخصیت های بسیار متنوعی هستند که در صورت تمایل می توانند خود را در هر زمینه ای محقق کنند.

شماره 4. (تولد 4، 13، 22.31)

این افراد بسیار وابسته به نظرات دیگران هستند که اغلب حتی نظر آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. در بین این افراد افراد بدبین و مالیخولیایی زیادی وجود دارد. عدم دستیابی به حداقل برخی نتایج در زمان کوتاه، دلشان را از دست می دهند، به خود ایمان ندارند و از همه تعهدات دست می کشند.

متولدین چهارم بسیار دقیق و وقت شناس، بیش از حد سرسخت هستند، اما در کمال تعجب، مستعد تأثیر دیگران هستند. برای آنها چیزهای کوچک بسیار مهم است که آنها بیش از حد به آنها توجه می کنند و نتیجه نهایی را فراموش می کنند.

افرادی که تولدشان در سیزدهم است بیش از حد جاه طلب هستند، بسیار آسیب پذیر و حساس هستند، اگرچه سرسختانه آن را پنهان می کنند. آنها انتقاد را در هیچ یک از مظاهر آن تحمل نمی کنند. عدم اعتماد به نفس به آنها اجازه نمی دهد تا قدرت لازم برای انجام یک کار دشوار را در خود پیدا کنند. در بین این افراد افراد بدبین زیادی وجود دارد.

عدد 22 مانند عدد 11 در طالع بینی جایگاه ویژه ای دارد و عملاً به متولدین این روز می دهد. قدرت های ماوراء طبیعی... برخی از آنها چنان توانایی های روانی توسعه یافته ای دارند که می توانند افکار دیگران را بخوانند و آینده را پیش بینی کنند، البته به شرطی که خود شخص این ویژگی ها را در خود پرورش دهد.

متولدین 31 به سادگی برای تجارت ساخته شده اند. آنها مهارت های سازمانی عالی دارند که به آنها اجازه می دهد یک تیم بزرگ را مدیریت کنند. آراستگی و شکیبایی نیز در رسیدن به اهداف آنها مؤثر است.

شماره 5. (تولد 5، 14، 23)

این افراد برای طعمه آسان تلاش می کنند، سریع تصمیم می گیرند، کندی را تحمل نمی کنند. آنها بسیار تکانشی هستند، بنابراین به حرکت مداوم نیاز دارند. افزایش احساسات و سرعت بالای تفکر به آنها امکان می دهد در مدت زمان کوتاهی به نتایج خوبی دست یابند.

وجه تمایز اصلی متولدین پنجم ماهیت انعطاف پذیری آنهاست که به همین دلیل می توانند تحت تأثیر افراد دیگر قرار گیرند. بنابراین، هنگام شروع ارتباط با یک فرد جدید، باید بسیار مراقب باشند.

افرادی که در 14 به دنیا می آیند با تطبیق پذیری طبیعت و تطبیق پذیری علایق مشخص می شوند. توانایی های فکری بالا و ذهنیت تحلیلی به آنها ارزش زیادی در زمینه های فعالیت علمی می دهد.

افرادی که تولد آنها در 23 سالگی است بسیار سوداگر هستند، اما در بسیاری از مسائل کاملاً صالح هستند، بنابراین اطرافیان به ندرت متوجه این ویژگی می شوند.

شماره 6. (تولد 6، 15، 24)

افرادی که در این اعداد متولد می شوند بسیار متعادل هستند و کاملاً در همه چیز هستند. هم در محل کار و هم در روابط با دوستان و خانواده. آنها خانه خود را بسیار دوست دارند، وقف کار خود هستند، دوست دارند از دیگران مراقبت کنند. همه این ویژگی ها، بدون شک، نمی توانند دیگران را بی تفاوت بگذارند، بنابراین آنها دوستان، حامیان و خیرخواهان زیادی دارند.

به خصوص، در اینجا می توانید متولدین 15 را بیان کنید. آنها رهبرانی سرسخت و جاه طلب هستند که همیشه به خود اطمینان دارند. با این حال، به دلیل زودباوری، اغلب تحت تأثیر دیگران یا فریب قرار می گیرند.

شماره 6 و 24 به متولدین این روز توانایی های موسیقایی و مهارت های بازیگری خوبی می بخشد. اما قدرت اراده ضعیف اغلب مانع از تحقق شما در این زمینه و در کل حرفه شما می شود. بنابراین، آنها خود را وقف خانواده و خانه می کنند.

شماره 7. (تولد 7، 16، 25)

اینها افراد خوش شانس واقعی هستند که همیشه در زندگی خوش شانس هستند. جذابیت اسرارآمیز این افراد بر دیگران تأثیر زیادی می گذارد.

متولدین هفتم با خودخواهی آشکار، سرسختی بیش از حد و عشق به مشاجره مشخص می شوند، که اغلب از آنها برنده می شود. فردی که در 16 متولد شده است بسیار اجتماعی و دیپلماتیک است. او به راحتی با افراد حلقه های مختلف ارتباط برقرار می کند و همه را با جذابیت خود مجذوب خود می کند.

متولدین 25 ام مستعد تغییرات دائمی هستند، آنها به سرعت از همه چیز خسته می شوند، بنابراین اغلب شریک، محل کار و حتی اصول خود را تغییر می دهند.

شماره 8. (تولد 8، 17، 26)

متولدین هشتم می توانند به معنای واقعی کلمه از هیچ چیز پول در بیاورند، آنها به سرعت هر موقعیتی را ارزیابی می کنند و نتیجه گیری می کنند. آنها با دوگانگی طبیعت و توانایی سازگاری با دیگران به نفع خود مشخص می شوند.

شماره 17 به افرادی که در این روز متولد شده اند یک "رگه کارآفرینی" واقعی، استعدادی برای احساس سود بخشید. آنها تاجران خوب و رهبران مشاغل خصوصی می شوند. این افراد تمایل دارند تا حدودی شلخته باشند، اما این به ندرت مانع از دستیابی آنها به اهدافشان می شود.

متولدین بیست و ششم از مهارت های سازمانی خوبی برخوردارند. اما نیازی به قدرت ندارند، مقام معاونت برایشان کافی است. به دلیل احساسات بیش از حد، چنین افرادی به سمت هنر و خلاقیت کشیده می شوند.

عدد 8 به مردم قدرت، فردیت، طبیعت پرشور و قلبی گرم می بخشد. اما آنها نیاز به حمایت و درک دائمی دارند، در غیر این صورت، چنین فردی در خود عقب نشینی می کند و دائماً احساس تنهایی می کند.

شماره 9. (تولد 9، 18، 27)

شغل این افراد دلسوزی نسبت به دیگران است. آنها مطلقاً هیچ خودخواهی ندارند، که به آنها اجازه می دهد با همه افراد اطراف خود ارتباط برقرار کنند. آنها با سخاوت و سخاوت، تمایل به حمایت از ضعیفان و نیازمندان مشخص می شوند. احساسات بیش از حد و مقداری عدم تحمل باعث می شود که تعادل آنها به راحتی برقرار نشود. با افزایش سن، نشاط زیادی به دست می آورند که سعی می کنند از آن به نفع دیگران استفاده کنند.

رمزگشایی
1 - یک خودخواه تصفیه شده (فقط من باید زندگی کنم، من، من، من،).
11 - نزدیک به خودخواهی (همیشه از خود تعریف می کند، انگار برای فروش، می ترسد زیاده روی کند).
111 - شخصیت خوب (انعطاف پذیر).
1111 - بسیار با اراده، قوی.
11111 - دیکتاتور، ظالم.
111111 - (بسیار به ندرت) یک فرد سرسخت، در عین حال، برای یک عزیز، او می تواند غیرممکن ها را انجام دهد، با او بسیار دشوار است.
مربع 2 (بیوانرژی).
- انرژی زیستی وجود ندارد، کانال بیوانرژی برای استخدام فشرده باز است، این افراد چیزهای قدیمی را دوست دارند، با دیگران خوب رفتار می کنند، سعی می کنند خود را از دیگران تغذیه کنند، که توسط طبیعت پرورش یافته اند.
۲- انرژی زیستی برای زندگی کافی است اما اکنون در این مرحله کافی نیست. ورزش اجباری است، حساس به تغییرات جو است.
22 - انرژی زیستی کافی وجود دارد (از قبل می تواند دیگران را شفا دهد).
222 روانی خوبی است.
222 - این افراد مورد علاقه جنس مخالف هستند و به نشانه بسیار علاقه دارند.
666 - شیطان - آنها تغذیه می شوند.
مربع 3 (نجابت).
- بدون سه قلو - بسیار تمیز یا وقت شناس، چیزی آنها را با زبانشان از محیط متمایز می کند (همیشه آنها را تمیز می کنند).
3- این افراد نگران نظم نیستند، اما به طور نسبی (من می خواهم آن را انجام دهم، نمی خواهم)، همه چیز به روحیه بستگی دارد.
33 - تمایل به علم (ریاضیدانان خوب، فیزیکدانان، شیمیدانان، دانشمندان).
333 - میل به علم (با افزایش قدرت، پدانتزی غیرممکن، در علم محقق نمی شود).
مربع 4 (سلامت).
- این شخص بسیار بیمار می شود (مخصوصاً اگر در محاسبه تعداد دو نفر زیاد باشد).
4- در سنین پیری مثل بقیه درد می کند، اما نه زیاد.
44 - فرد بسیار قوی یا افزایش خلق و خو (تمایلات جنسی).
444 - همان چیز، اما با قدرت تازه.
مربع 5 (شهود).
- در مورد یک کانال باز در هنگام تولد، بنابراین این شخص همیشه در تلاش است کاری انجام دهد، چیزی را ثابت کند، همیشه سر در فکر است، او خودش در آزمایش است، در محاسبه است. تجربه زندگی نشان می دهد که زندگی با این فرد دشوار است. همه چیز با سر او (مشت) می شود.
5- کانال باز است، این افراد کمتر در زندگی و به طور کلی اشتباه می کنند.
55 - شهود بسیار توسعه یافته - محقق و وکیل.
555 - تقریباً روشن بینان، آنها اشتباه نمی کنند، آنها دقیقاً می دانند که چه می کنند.
5555 - روشن بینان، هر آنچه در اطراف آنها اتفاق می افتد روشن است. زمان هایی وجود دارد که آنها خارج از فضا و خارج از فضا زمان هستند.
مربع 6 (زمین).
- شخصی برای به دست آوردن یک صنعت آمده است، کار بدنی لازم است، اما او آن را دوست ندارد.
6- کار زمینی و بدنی لازم است، می توانید به فکر مطالعه باشید.
66 - بسیار زمینگیرانه، هیچ کار بدنی لازم نیست، اما آنها آن را دوست دارند.
666 - علامت شیطان، بسیار واجب، مزاج زیاد شده، شریکی که با او ازدواج کرده باید دو نفر باشد، زیرا او از شریک زندگی خود تغذیه می کند و اغلب با پمپاژ انرژی، به شریک دیگری می رود.
6666 - این شخص در تجسم های قبلی خود زمینه زیادی به دست آورد ، او بسیار سخت کار می کند. برای او، شدت زایمان (فیزیکی) وجود ندارد، او همیشه کار می کند. اگر 9 در محاسبه وجود داشته باشد قطعاً مؤسسه لازم است.
مربع 7 (جرقه الهی، استعداد).
- این فرد برای به دست آوردن 7 به دنیا آمده است و شما فقط با تلاش می توانید آنها را به دست آورید. یه زندگی خیلی سخت تقریباً همیشه به دین منجر می شود.
7 - جرقه الهی. زندگی انسان بسیار ساده تر از بدون 3-ki است، استعداد وجود دارد، اما به وضوح بیان نمی شود.
77 نشانه بسیار قوی شباهت فرشته است که به طور کامل رشد کند. فرد موزیکال است، ذوق هنری دارد، می تواند نقاشی کند. اگر 1 یا 2 مورد در محاسبه وجود داشته باشد، خودخواهی او می تواند او و استعدادش را راهنمایی کند. هیچکس به او نیاز ندارد مرد روی لبه تیغ راه می رود، در همه چیز موفق می شود، چه خوب و چه بد. هیچ درهای بسته ای برای او وجود ندارد. اگر او شکایت کند، قطعاً به او کمک می کنند تا در این روند پیروز شود یا او را از سوراخ خارج کنند. از کودکی باید نوع دوستی را یاد بگیرید.
777 یک علامت خاص است. این افراد قاعدتاً برای مدت کوتاهی به زمین آمدند و اگر با کمبودهای زندگیفلج در دوران پیری در انتظار آنهاست.
7777 علامت فرشته است. افراد دارای این علامت در دوران نوزادی می میرند، اگر زنده بمانند، زندگی آنها در خطر مرگ است.
مربع 8 (احساس وظیفه).
- شخص چیزی را می گیرد، اما عجله ای برای پس دادن آن ندارد.
8 - فردی با احساس وظیفه.
88 - احساس وظیفه بسیار توسعه یافته. همیشه مایل به کمک است.
888 - به عنوان خدمت به مردم، یک علامت بزرگ.
8888 - علامت فقط در 88 خواهد بود. کودکان با توانایی های فراروان شناختی و با آگاهی از علوم دقیق متولد می شوند.
مربع 9 (ذهن)
9 - یک فرد لزوما باید یک 9-ku دوم ایجاد کند.
99 - شخص از بدو تولد سر باهوشی دارد. یادگیری لازم است.
999 - شخص ذاتاً باهوش است ، ضعیف یاد می گیرد (همه چیز داده شده است).
9999 - حقیقت پنهان است، با حالت ذهن تیز (بی ادب، بی رحم).

1. اصل اساسی جهان است عدد.آی تی حوزه های مادی و معنوی، اخلاق را مدیریت می کند... فیلسوف گفت: خدا عدد اعداد است. او خالق است عددشناسیاو به عنوان یک ریاضیدان برجسته شناخته می شود. هر رقم حمل می کند معنای مقدس ... واحد نماد وحدت وجود و جهان است. این دو نشان دهنده قطبیت (نور و تاریکی، زندگی و مرگ و غیره) هستند. سه - کامل ترین عدد - کامل بودن، هماهنگی را نشان می دهد. هفت نماد الهی است، قدرت انجام، سرنوشتی که بر جهان حکومت می کند.

2. فیثاغورث در مورد انتقال ارواح (متمپسیکوزیس). من به نزدیکترین شاگردانم در مورد تجسم خود گفتم.

3. تدریس کرد صدمه نزن... گیاهخوار بود

4. زمین مرکز کیهان در نظر گرفته می شد. ژئوسنتریزم).

5. سعادت در ارتباط با خداست، یعنی. در اعداد

6. او موسیقی را راه شناخت الهی می دانست. او اصطلاح «موسیقی حوزه‌ها» را معرفی کرد.

هراکلیتوس افسوسی(535 -475 قبل از میلاد) - بومی آسیای صغیر، از فرزندان خانواده سلطنتی. به دلیل پیچیدگی ارائه افکار خود، او را "تاریک" نامیدند. گاهی او را فیلسوف گریان می نامیدند، زیرا معتقد بود همه اعمال مردم ارزش اشک را دارد. او از بدوی بودن و عدم تمایل مردم به زندگی فقط با نیازهای فعلی عصبانی بود. اما افسسیان همچنان او را حکیم می دانستند. یک بار آنها با درخواست برای تهیه قوانینی برای آنها به سراغ او آمدند که با آن موافقت کنند زندگی کنند. هراکلیتوس آنها را رذل خطاب کرد و به بازی تاس ادامه داد و گفت که این بهتر از اداره دولت آنهاست. او با از دست دادن ایمان به مردم، به کوهستان بازنشسته شد و در آنجا به عنوان یک گوشه نشین زندگی کرد.

ایده های اصلی هراکلیتوس در اثر "درباره طبیعت" بیان شده است.

1. آتش آغازی است که توسط لوگوس اداره می شود (لوگوها - ذهن برتر، قانون). در «اوستا» که تأثیر آن در آموزه‌های فیلسوف محسوس است، آتش - پسر اهورا - مزدا 4 شکل دارد:

شکل اول آتش ناشی از سنگ ها و دیگر منابع طبیعی است. شکل دوم آتش در بدن انسان ها، حیوانات است. صورت سوم آتش در زمین، گیاهان است (دلیل رشد است). شکل چهارم آتش در ابرها است، آتشی که ما در زندگی روزمره از آن استفاده می کنیم. هراکلیتوس اولین کسی بود که از اصطلاح "فضا" - "نظم" استفاده کرد. در ابتدا در امور عمومی استفاده می شد و همچنین به تزئینات یک زن (لوازم آرایشی) اشاره می کرد. هراکلیتوس این اصطلاح را فلسفی به کار می برد.

2. فیلسوف مطرح می کند ایده دیالکتیکی فرآیندهای جهان به عنوان مبارزه اضداد... مبارزه، به نظر او، است راهی برای دستیابی به هماهنگی، راهی برای بودن برای همه چیز: "جنگ پدر همه چیز است." حرکت، تغییر، مبارزه برای یک لحظه متوقف نمی شود: "شما نمی توانید دو بار وارد یک رودخانه شوید"، "همه چیز جریان دارد، همه چیز تغییر می کند". حامیان دیالکتیک هراکلیتی این نام را دریافت کردند "مایع" و مخالفان شروع به "بی حرکت" نامیدند.


3. صحبت كردن در مورد شناختهراکلیتوس 2 نوع را شناسایی کرد: حسی و منطقی

4. گفتار فیلسوف قابل توجه است. او اغلب از جناس، جناس استفاده می کند: "حضور، غایب" (در مورد کسانی که گوش می دهند اما نمی فهمند). "افکار انسان بازی کودکان است". "یکی برای من 1000 اگر بهترین باشد."

V قرن 6 - 5قبل از میلاد مسیح e در آسیای صغیر معروف شد آناکساگوراس... او مدرسه ای را تشکیل داد که در آن آموزش های خود را تدریس می کرد.

1. ایده گرفتم تبدیل یک چیز به چیز دیگر.

2. کوچکترین ذرات هومیمریسمتوسط Nus (ذهن) به حرکت در می آیند. Nus از هرج و مرج فضا می آفریند، دانش را به وجود می آورد.

متفکر برجسته دوران باستان است دموکریتوس(قرن پنجم قبل از میلاد) - فیلسوف خندان.

1. هستی از ریزترین ذرات تشکیل شده است اتم ها ("تقسیم ناپذیر")و از پوچی... اتم ها هستند در حرکت ثابت، به همین دلیل است که همه فرآیندها و پدیده ها به وجود می آیند... درک حسی اتم ها غیرممکن است، اما آنها توسط ذهن درک می شوند.

2. روح مردم و خدایان از اتم تشکیل شده است. خدایان و انسانها فانی هستند.

3. وجود دارد بسیاری از جهان های مختلف.

4. شناخت بر دو نوع است: حسی(تاریک) و گویا(درست است، واقعی).

5. هدف زندگی رسیدن به خوشبختی است، اما امکان پذیر است با ارضای معقول نیازها

معلوم است که فیلسوف عمداً بینش خود را کسل کرده است، زیرا معتقد است که با بینش واقعی تداخل دارد.

آموزه های فیثاغورث یکی از جالب ترین پدیده های فلسفه یونان است. معنای مستقلی دارد و در صورتی که نتوان آن را عنصر اصلی آن دانست، به عنوان یکی از عناصر در فلسفه افلاطون مهم است. مسیر فیثاغورث در کل تاریخ فلسفه یونان می گذرد: همزمان با مکتب میلزی سرچشمه می گیرد و در آخرین دوره آن به نئوفیثاغورسیسم.

فیثاغورث مجسمه مجسمه در موزه کاپیتولین، رم

قابل توجه است که هر چه از فیثاغورثیت دورتر می شویم، یا هر چه مفسر دیرتر زندگی می کرد، اطلاعات او بیشتر می شد، بیشتر از آموزه های فیثاغورث و درباره خود می دانست، روایت او شیوایی تر می شود - و اینها از شیوایی کمتری برخوردار نیستند. چه کسی می توانست صحبت کند، زیرا قرن ها از هم جدا نشده اند. داستان های شاعرانه چهره حکیم کروتون را با ویژگی های نیمه افسانه ای آراسته است - فیثاغورث الهی زندگی های قبلی خود را به یاد می آورد، او توسط ستایش جهانی احاطه شده است، پادشاه روم نوما پومپیلیوس کسی نیست جز شاگرد او. همین داستان تخیلی شکلی تاریخی به خود گرفت و در خاکش آن اطلاعات نادرست رشد کرد که مدت ها تکرار شد و ریشه عمیقی گرفت، یعنی فیثاغورث اولین کسی بود که خود را فیلسوف خواند. آخرین تحقیقات نشان داده است که این اصطلاح فقط در مورد شاگردان سقراط به کار رفته است: فقط در قرن چهارم. bc کلمات حکمت (صوفیه)و سفسطه با یک عبارت جدید "فلسفه"، یعنی "عشق به خرد" جایگزین می شود. .

مورخان فلسفه هستند که هر گونه اهمیت علمی آموزه های فیثاغورث را انکار می کنند و تمام معنای آن را در باورهای دینی، نجات روح می دانند. اما آیا فیثاغورثیت را فقط می توان یک فرقه دانست؟ معنای واقعی آن چیست؟

باورهای مذهبی فیثاغورثی ها رشته هایی بیش نیست که این آموزه را با شرق پیوند می دهد. این رشته‌ها به گره‌ها شروع و به پایان می‌رسند و باز کردن این گره‌ها اگر غیرممکن نباشد، دشوار است. آیا فیثاغورث واقعاً در اسرار کاهنان مصری نفوذ کرده و از آنجا اعتقاد خود را مبنی بر قبر روح و همچنین اعتقاد به جاودانگی ارواح و قضاوت و مهاجرت آنها بیرون آورده است؟ آیا مؤسس تعالیم بزرگ یونانی در بابل بود و آیا تحت تأثیر زند اوستا نبود که اجرای قربانی های بی خون را به یونان منتقل کرد؟ آیا او به هند نفوذ کرد و آیا نظریه بینایی را از برهماناها وام گرفت؟ سفرهای فیثاغورث یکی از سرگرمی های کاشفان شرق و مورد حمله همه کسانی است که منکر اصالت فلسفه یونان هستند. این محققان که می خواهند وام گرفتن را انکار کنند، معمولا خود سفر را انکار می کنند.

غیرممکن نیست که امور بازرگانی پدرش بتواند فیثاغورث را مجبور به سفر به مصر، بابل و حتی هند کرده باشد، اما او می توانست اعتقادات مذهبی خود را از منبع دیگری دریافت کند. یعنی: آموزه جاودانگی روح، منسوب به فیثاغورث، قبلاً در هزیود یافت می‌شود، و تئوگونی‌های اورفیک در ویژگی‌های دیگری که اعتقادات او را مشخص می‌کند، تسخیر شده است. هرودوت منشأ مصری اسرار اورفیک و فیثاغورث را ذکر می کند (II، 49، 81، 123). اما اینکه آیا این عناصر مستقیماً وارد فیثاغورث شده اند یا از طریق اورفیک، تصمیم گیری دشوار و ناچیز است. به همان اندازه دشوار و ناچیز این سؤال است که آیا فیثاغورث شاگرد ترکیدس، نویسنده یکی از تئوگونی ها بوده است یا خیر، و آیا او آموزه انتقال ارواح به شیاطین را از آنجا وام گرفته است. باور نکردنی است که او شاگرد آناکسیماندر فیلسوف میلسی بوده است، اگرچه ارتباط خاصی بین این آموزه ها وجود دارد.

اما اهمیت تعالیم فیثاغورث در باورهای دینی نیست. معنای آن جهان بینی عمیق فلسفی است.

فیثاغورث، در میان دیگر (تقریبا 20) نوشته، به اشعار طلایی نیز نسبت داده شده است، جایی که بسیاری از افکار ضرب المثل و دیگر عمیق تر، اما کمتر شناخته شده هستند، مانند "به کسی که بار خود را به دوش می کشد کمک کن، نه به کسی که بار خود را به دوش می کشد". قرار است آن را دور بیاندازد "، ارزش مجسمه در شکل آن است، وقار یک شخص در اعمالش." آرمان فیثاغورث تشبیه خدا بود و طبق تعالیم او برای خدا شدن باید ابتدا انسان شد. آموزه های فیثاغورث تمام ویژگی های یک نظریه اخلاقی زنده را داشت.

شخصیت حکیم کروتون جذاب است. در داستان های مربوط به او، فیثاغورث با هاله ای از زیبایی، فصاحت و ژرفا احاطه شده است. به گفته منابع، "او هرگز نخندید." زندگی نامه او در هاله ای مبهم پوشیده شده است: متولد بین سال های 580 و 570. قبل از میلاد، اسکان مجدد از جزیره ساموس (در سواحل آسیای صغیر) به مستعمره ایتالیایی جنوبی کروتون بین سالهای 540 تا 530، سپس پرواز به متاپونت همسایه و مرگ در پیری. این تمام چیزی است که در مورد فیثاغورث مثبت می دانیم.

وقتی نظم و هماهنگی به عنوان ایده آل عمل می کند، هیچ چیز نمی تواند بالاتر باشد. تعداد ... بر اساس آموزه های فیثاغورث، نظم و هماهنگی به تعداد تحقق می یابد. بنابراین عدد جوهر جهان، راز اشیا، روح جهان هستی است. عدد یک نماد نیست زیرا بسیار بزرگتر از یک نماد است. و بدون عدد، همه چیز در بی تفاوتی بی حد و حصر با هم ادغام می شد. چون یک چیز عدد است، خوب است: دروغ هرگز در عدد نفوذ نمی کند، زیرا دروغ در ذاتش ناپسند و منفور است و حقیقت در عدد ذاتی است. فیثاغورث فضیلت را به اعداد تقلیل می دهد و چنین اخلاقی بخش مهمی از کل آموزه فلسفی او است.

ارسال کار خوب خود را در پایگاه دانش ساده است. از فرم زیر استفاده کنید

دانشجویان، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دانشمندان جوانی که از دانش پایه در تحصیل و کار خود استفاده می کنند از شما بسیار سپاسگزار خواهند بود.

نوشته شده در http://www.allbest.ru/

وزارت آموزش و پرورش و علوم فدراسیون روسیه

موسسه آموزشی بودجه ایالتی فدرال آموزش عالی حرفه ای "ایالت ایژفسک دانشگاه فنیبه نام م.ت. کلاشینکف"

دانشکده اقتصاد، حقوق و علوم انسانی

گروه اقتصاد سازمانی

دیدگاه های فلسفی فیثاغورث

من کار را انجام دادم:

دانشجوی سال اول تمام وقت

خازیمولین آنتون سالاوتوویچ

مشاور علمی:

ولوویک ایرینا ولادیمیروا

ایژفسک 2016

جهان بینی شناخت فیثاغورث فلسفی

معرفی

1. زندگی نامه فیثاغورث

نتیجه

معرفی

لازم به ذکر است که فیثاغورث آثار مکتوب دکترین فلسفی خود را پشت سر نگذاشته است. از اطلاعات موجود، تنها سوابق مریدان و شاگردان او، خاطرات معاصران وی، در دست داریم که از آن چنین برمی‌آید که جدا کردن تاریخ واقعی زندگی و دیدگاه‌های فلسفی او از داستان‌ها و افسانه‌ها دشوار است. یکی از شاگردان فیثاغورث هراکلیتوس بود. به گفته وی، فیثاغورث از همه معاصران خود دانشمندتر بود، اگرچه هراکلیتوس در حکمت خود نوعی "هنر بد" - نوعی حقه بازی را می بیند. معلوم نیست فیثاغورث چه مدت در کروتون ماند، اما شکی نیست که او در متاپونت درگذشت، جایی که به دلیل نگرش خصمانه کروتون ها نسبت به اتحادیه خود نقل مکان کرد. پس از مرگ او، دشمنی با اتحادیه فیثاغورث در تمام دموکراسی های Magna Graecia و در اواسط قرن پنجم شدت گرفت. در یک فاجعه رخ داد: در کروتون، بسیاری از فیثاغورثی ها کشته شدند و در خانه ای که در آن جمع شده بودند سوزانده شدند. این شکست در جاهای دیگر نیز تکرار شد. بازماندگان - به عنوان مثال، فیلولاس، لیسیس - به یونان گریختند، جایی که آنها آموزه ها و اسرار اتحاد خود را با خود آوردند. این اسرار که گاه با اسرار اورفیک آمیخته می شد، به اتحادیه این فرصت را داد که حتی زمانی که اهمیت سیاسی و فلسفی سابق خود را از دست داد، وجود داشته باشد. قبلاً در زمان پیسیستراتیدها، فیثاغورثی ها در توسعه ادبیات اورفیک مشارکت فعال داشتند. تا پایان قرن پنجم. ما شاهد احیای نفوذ سیاسی فیثاغورثی ها در Magna Graecia هستیم: برای مثال، Archyt به عنوان یک استراتژیست و دولتمرد در Tarentum به اهمیت سیاسی زیادی می رسد. از قرن چهارم. فیثاغورسیسم رو به زوال است. آموزه های او جذب افلاطونی شده است و تنها فرقه ای عرفانی از او باقی مانده است، درست تا زمان ظهور نوفیثاغورث.

1. زندگی نامه فیثاغورث

فیثاغورث ساموسی ریاضیدان، فیلسوف، عارف یونان باستان است. هرودوت او را «بزرگترین حکیم هلنی» نامید. فیثاغورث در سال 570 قبل از میلاد به دنیا آمد. ه. در جزیره ساموس پدر، منسارچ، بر اساس نسخه های مختلف، یا یک سنگ تراش یا یک تاجر ثروتمند بود. نام فیثاغورس به معنای "کسی که پیتیا او را پیش بینی کرد" است: طبق افسانه، تولد یک کودک توسط پیتیا در دلفی پیش بینی شده بود. اولین معلم فیثاغورث هرموداماس بود. او عشق به موسیقی و نقاشی را در دانش آموزش القا می کند و او را وادار می کند گزیده هایی از ایلیاد و ادیسه را بیاموزد. فیثاغورث در جوانی به مصر رفت تا نزد کاهنان مطالعه کند و حکمت باستانی را درک کند. به گفته دیوژن و پورفیری، فیثاغورث توصیه نامه ای به فرعون آماسیس داشت که توسط ظالم ساموس، پلیکراتس نوشته شده بود. این نامه به فیثاغورث اجازه داد تا به دانشی دست یابد که برای سایر خارجی ها غیرقابل دسترس بود. به گفته ایامبلیخوس، فیثاغورث در 18 سالگی جزیره مادری خود را ترک کرد، سپس سفرهای زیادی کرد و پس از چند سال به مصر رسید. در آنجا 22 سال زندگی کرد و پس از آن مجبور شد به عنوان اسیر به بابل عزیمت کند. در سال 525 ق.م. حاکم ایرانی کمبوجیه مصر را تصرف کرد و فیثاغورث مجبور شد با نقش یک برده کنار بیاید. در بابل، او به طور فعال به مطالعه علم می پردازد، ارتباط زیادی با کشیشان برقرار می کند و تنها در سن 56 سالگی به زادگاهش ساموس باز می گردد. هموطنان با او به عنوان فردی بسیار خردمند با احترام رفتار می کنند. یکی از افسانه های باستانی می گوید که فیثاغورث در بابل با جادوگران ایرانی دوست شد و عقاید عرفان و اساطیر شرقی را جذب کرد. فیثاغورث قبلاً در جزیره زادگاهش فعالیت سیاسی، پزشکی، اخلاق و سایر علوم را مطالعه می کند. به گفته پورفیری، فیثاغورث تا سن 40 سالگی در ساموس زندگی کرد و سپس به دلیل درگیری با پلیکراتس ظالم جزیره را ترک کرد. در عین حال، دقیقاً مشخص نیست که فیثاغورث در مصر، فنیقیه، بابل بوده است یا خیر. آریستوکسنوس ادعا می کند که فیثاغورث بیشتر دانش خود را از Themistoclea دلفی دریافت کرده است که در مکان هایی زندگی می کرد که برای یونانیان دور نبود. محققان مدرن تمایل دارند بر این باورند که خروج فیثاغورث از جزیره به سختی ناشی از اختلاف نظر با پلیکراتس است. به احتمال زیاد، دلیل این بود که فیثاغورث در سرزمین اصلی هلاس و در ایونیا با مشکلات جدی در تبلیغ عقاید خود مواجه شد. فیثاغورث سعی کرد مکتب فلسفی خود را سازمان دهد. با این حال، به دلایل نامعلوم، او به زودی ساموس را ترک می کند و در کروتون (یک مستعمره یونانی در شمال ایتالیا) ساکن می شود.

فیثاغورث در اینجا موفق به سازماندهی مدرسه خود شد که تقریباً سی سال کار کرد. مکتب فیثاغورث یا همان طور که به آن اتحادیه فیثاغورث نیز گفته می شود، در عین حال یک مکتب فلسفی و یک حزب سیاسی و یک برادر دینی بود. اساسنامه اتحادیه فیثاغورث بسیار سخت بود. هر کس وارد آن شد، به نفع اتحاد، از اموال شخصی چشم پوشی کرد، متعهد شد که خون نریزد، گوشت نخورد، تا از راز تعالیم معلم خود محافظت کند. اعضای مدرسه با پرداخت هزینه از تدریس دیگران منع شدند. فیثاغورث در دیدگاه های فلسفی خود یک ایده آلیست و مدافع منافع اشراف برده دار بود. شاید این دلیل خروج او از ساموس بود، زیرا طرفداران دیدگاه های دموکراتیک نفوذ بسیار زیادی در ایونیا داشتند. در مسائل اجتماعی، فیثاغورثی ها «نظم» را به عنوان حکومت اشراف می دانستند. آنها دموکراسی یونان باستان را محکوم کردند. فلسفه فیثاغورث تلاشی بدوی برای اثبات حکومت اشراف برده دار بود. در پایان قرن پنجم. قبل از میلاد مسیح ه. موجی از جنبش دموکراتیک یونان و مستعمرات آن را فرا گرفت. دموکراسی در کروتون به پیروزی رسید. فیثاغورث به همراه شاگردانش کروتون را ترک می کند و به تارنتوم و سپس متاپونت می رود. ورود فیثاغورثی ها به متاپونت مصادف بود با وقوع یک قیام مردمی در آنجا. در یکی از زد و خوردهای شبانه، فیثاغورث تقریباً نود ساله درگذشت. مدرسه او وجود نداشت. شاگردان فیثاغورث که از آزار و شکنجه گریخته بودند، در سراسر یونان و مستعمرات آن ساکن شدند. آنها برای تأمین معاش خود مدارسی را تشکیل دادند که در آن عمدتاً حساب و هندسه تدریس می کردند. اطلاعات مربوط به دستاوردهای آنها در نوشته های دانشمندان بعدی - افلاطون، ارسطو و غیره موجود است. در قرن اول قبل از میلاد، در زمان سیسرو، دخمه فیثاغورث به عنوان یکی از جاذبه های محلی نشان داده شد. فیثاغورث همسری به نام Feano داشت که با او یک دختر و یک پسر بزرگ کرد.

2. آموزه فلسفی فیثاغورث

این مفهوم وجود دارد که فلسفه علم مجهولات است. تاریکی ناروشن ها را برای ما روشن می کند، محتوای ممکن ها را آشکار می کند و راه ها و مرزهای دست نیافتنی ها را نشان می دهد.

سنت اختراع این اصطلاح را به فیثاغورث ساموسی نسبت می دهد. فیثاغورث خود را نه به عنوان صاحب حقیقت، بلکه تنها به عنوان فردی که برای آن به عنوان یک ایده آل دست نیافتنی تلاش می کند، می دید. بنابراین، فیثاغورث استدلال کرد که او تجسم خرد نیست - یک حکیم (سوفوس)، بلکه فقط عاشق خرد - نادان (فیلسوف) است. اما فلسفه برای فیثاغورث فقط یک حکمت ذهنی نبود، بلکه یک سیستم خاص از قوانین زندگی بود. قرار بود عشق به خرد نه تنها ذهن، بلکه تمام وجود فیلسوف را نیز در بر گیرد و او را مطیع خود کند و از او اشراف روح و فضیلت بسازد.

او اولین کسی بود که خود را فیلسوف خواند. قبل از او، افراد باهوش خود را با غرور و تا حدودی متکبرانه می نامیدند - حکیمان، که به معنای - فردی که می داند. فیثاغورث خود را فیلسوف می نامید - کسی که سعی می کند پیدا کند، پیدا کند.

به گفته فیثاغورس، خونریزی کمتر از گناه اصلی نیست، زیرا همانطور که می دانید روح فناناپذیر به دنیای فانی رانده می شود، جایی که مقدر است سرگردان شود و از بدنی به بدن دیگر پرواز کند. روح از چنین تناسخ های بی پایانی خوشش نمی آید، برای آزادی در کرات بهشتی تلاش می کند، اما از روی نادانی، همواره یک عمل گناه آلود را تکرار می کند.

به گفته فیثاغورث، تطهیر می تواند روح را از تناسخ بی پایان رها کند. ساده ترین پاکسازی، پرهیز از افراط، نوشیدن یا خوردن حبوبات است. قوانین رفتاری نیز باید به شدت رعایت شود: احترام به بزرگان، اطاعت از قانون. در روابط، فیثاغورثی ها دوستی را سرلوحه خود قرار می دهند، تمام دارایی دوستان باید مشترک باشد. چند برگزیده، همانطور که امروز می گویند، پیشرفته ترین آنها، به عالی ترین شکل تطهیر - فلسفه دسترسی پیدا کردند. حکیم، اما عاشق خرد. ریاضیات یکی از اجزای تشکیل دهنده دین فیثاغورثی ها است که تعلیم می دادند که خداوند عدد را اساس نظم جهانی قرار داده است.

محبوبیت فیثاغورث در کروتون با ویژگی های شخصی برجسته فیلسوف، توانایی او در جذب مردم توضیح داده می شود. اما نه تنها قوت شخصیت و خرد فیثاغورث، بلکه اخلاق والای عقاید و اصول زندگی که او تبلیغ می کرد، همفکران را به سوی او جذب کرد. این استعداد یک سخنران سیاسی و یک واعظ مذهبی بود که موفقیت فیثاغورث را به ارمغان آورد. جای تعجب نیست که کلمه "فیثاغورث" به معنای "قانع کننده با گفتار" است.

آپولئیوس شهادت می دهد: «اولین تمرین حکیم این بود که فیثاغورث زبان و کلمات خود را تا انتها تسلیم کند، همان کلماتی که شاعران آن را پرواز می نامند، تا با کندن پرهای پشت دیوار سفید دندان به پایان برسد. به عبارت دیگر، این همان چیزی است که آغاز خرد به آن خلاصه شد: یاد گرفتن فکر کردن، فراموش کردن نحوه چت کردن.

آموزه فیثاغورث را باید به دو بخش تقسیم کرد: رویکرد علمی به شناخت جهان و شیوه زندگی دینی و عرفانی که فیثاغورث موعظه می کرد. شایستگی فیثاغورث در بخش اول به طور قطع مشخص نیست، زیرا بعداً همه چیزهایی که پیروانش در چارچوب مکتب فیثاغورث خلق کرده بودند به او نسبت داده شد. بخش دوم در آموزه های فیثاغورث غالب است و این او بود که در ذهن اکثر نویسندگان باستانی باقی ماند. این بخش شامل نشانه هایی از معنای چیزها، ترجیح برخی چیزها و اعمال بود. معمولاً به صورت پرسش و پاسخ آموزش داده می شد که جزایر مبارکه چیست؟ - خورشید و ماه. عادلانه ترین چیز چیست؟ - قربانی آوردن زیباترین چیز چیست؟ - هارمونی و غیره

اطلاعات کامل کافی در مورد ایده های انتقال ارواح که توسط فیثاغورث و ممنوعیت های غذایی بر اساس آنها ایجاد شده است توسط شعر "تصفیه" امپدوکلس ارائه شده است.

ارسطو در آثار باقی مانده هرگز مستقیماً به فیثاغورث اشاره نمی کند، بلکه فقط به «به اصطلاح فیثاغورثی ها» اشاره می کند. ارسطو در نوشته‌های گمشده (که از گزیده‌ها مشخص است)، فیثاغورث را بنیان‌گذار فرقه‌ای نیمه‌دینی می‌داند که خوردن لوبیا را ممنوع می‌کرد و ران طلایی داشت، اما به دنباله متفکران پیش از ارسطو تعلق نداشت.

افلاطون با فیثاغورس با عمیق ترین احترام و احترام رفتار می کرد. هنگامی که فیلولوس فیثاغورثی برای اولین بار 3 کتاب را منتشر کرد که اصول اساسی فیثاغورث را تشریح می کرد، افلاطون به توصیه دوستانش بلافاصله آنها را با پول زیادی خرید.

آکوسماتا (گفته های) فیثاغورث حاوی دستورالعمل های آیینی است: در مورد چرخه زندگی انسان، رفتار، قربانی ها، دفن ها، غذا. آکوسماتا برای هر شخصی به صورت لاکونی و قابل فهم فرموله شده است، آنها همچنین حاوی اصول اخلاق جهانی انسانی هستند. فلسفه پیچیده تری که در چارچوب آن ریاضیات و سایر علوم توسعه یافت، برای "مغدیرگان"، یعنی افراد برگزیده ای که شایستگی داشتن دانش مخفی را داشتند، در نظر گرفته شد. مؤلفه علمی آموزه های فیثاغورث در قرن پنجم توسعه یافت. قبل از میلاد مسیح ه. با تلاش پیروانش (Archytas از Tarentum، Philolaus از Croton، Hippasus از Metapont)، اما در قرن چهارم ناپدید شد. قبل از میلاد مسیح ه.، در حالی که مؤلفه عرفانی - مذهبی در دوران امپراتوری روم رشد و تولد دوباره خود را در قالب نئوفیثاغورثیت دریافت کرد.

شایستگی فیثاغورثی ها پیشرفت ایده ها در مورد قوانین کمی توسعه جهان بود که به توسعه دانش ریاضی، فیزیکی، نجومی و جغرافیایی کمک کرد. فیثاغورث تعلیم داد که در قلب چیزها عدد وجود دارد، شناخت جهان به معنای شناخت اعداد حاکم بر آن است. فیثاغورثی ها با مطالعه اعداد، روابط عددی ایجاد کردند و آنها را در تمام زمینه های فعالیت انسانی یافتند. اعداد و نسبت ها به منظور شناخت و توصیف روح انسان و با شناخت، کنترل روند انتقال ارواح با هدف نهایی فرستادن روح به یک وضعیت عالی الهی مورد مطالعه قرار گرفت.

همانطور که ID Rozhansky خاطرنشان کرد: "علیرغم بقایای تفکر جادویی، ایده اصلی فیثاغورث مبنی بر اینکه اعداد یا نسبت اعداد در اساس همه چیز قرار دارند بسیار پربار بود." همانطور که استوبی خاطرنشان کرد: "ظاهراً، فیثاغورث بیش از همه (علوم) علم اعداد را ارج می‌نهاد، او آن را به جلو سوق داده است و آن را فراتر از محدودیت‌های استفاده در تجارت و بیان، مدل‌سازی همه چیز با اعداد است (1، "Proemium" 6، ص 20).

علیرغم این عقیده رایج که ظاهراً فیثاغورث گیاهخوار بوده است، دیوژن لائرتیوس می نویسد که فیثاغورث گهگاه ماهی می خورد، فقط از گاوهای نر و قوچ های قابل کشت خودداری می کرد و به حیوانات دیگر اجازه می داد غذا بخورند.

هراکلیتوس معاصر او به عنوان منتقد فیثاغورث عمل می کرد: "فیثاغورث، پسر منسارخوس، بیش از هر شخص دیگری در جهان به جمع آوری اطلاعات مشغول بود و با کشیدن این نوشته ها برای خود، بسیاری از دانش ها و تقلب ها را حکمت خود معرفی کرد. " به گفته دیوژن لائرتیوس، در ادامه قول معروف هراکلیتوس «دانش عقل را نمی‌آموزد»، از فیثاغورس نیز یاد می‌شود: «وگرنه هزیود و فیثاغورث و گزنوفانس و هکاتئوس را می‌آموزید».

در مورد دانش خود، فیثاغورث دارای اکتشافات هندسی است، مانند قضیه معروف فیثاغورث در مورد نسبت هیپوتونوس و پاهای یک مثلث قائم الزاویه، آموزه پنج جسم منظم، در حساب - دکترین اعداد زوج و فرد، آغاز تفسیر هندسی اعداد و غیره ...

فیثاغورث اولین کسی بود که کلمه کیهان را به معنای امروزی آن برای تعریف کل جهان و مهمترین جنبه آن - نظم، تقارن و در نتیجه زیبایی - به کار برد. فیثاغورثی ها از تز اصلی خود که «نظم و تقارن زیبا و مفید است و بی نظمی و عدم تقارن زشت و مضر است» نتیجه گرفتند. اما فیثاغورثی ها معتقد بودند که زیبایی جهان کلان - کیهان فقط برای کسانی آشکار می شود که راه درست و کاملاً منظم زندگی را هدایت می کنند ، یعنی. که نظم و زیبایی را در عالم صغیر خود حفظ می کنند. در نتیجه، شیوه زندگی فیثاغورثی یک "هدف کیهانی عالی" داشت - انتقال هماهنگی جهان به زندگی خود انسان.

کیهان‌شناسی فیثاغورثی‌ها را می‌توان این‌گونه توصیف کرد: جهان که از حد و نامتناهی تشکیل شده است، کره‌ای است که در خلأ بی‌نهایتی پدید می‌آید و آن را در خود «دمیده» می‌کند و در نتیجه گسترش می‌یابد و از هم می‌پاشد. این گونه است که فضای جهان، اجرام آسمانی، حرکت و زمان پدید می آیند. در وسط جهان آتش است، خانه زئوس، پیوند و میزان طبیعت. پس از آن، ضد زمین، زمین، ماه، خورشید، پنج سیاره و جهان ستاره های ثابت قرار دارند. ضد زمین برای یک محاسبه دور معرفی شد، زیرا دهمین جرم آسمانی با کمک آن، ماه گرفتگی توضیح داده شد. اجسام کیهانی از آتش مرکزی سرچشمه می گیرند و به دور آن می چرخند و به کره های کریستالی متصل هستند. سیارات، از جمله زمین، از غرب به شرق می چرخند و همیشه از یک طرف رو به آتش مرکزی هستند، بنابراین ما آن را نمی بینیم. نیمکره ما توسط پرتوهای آتش مرکزی منعکس شده توسط خورشید گرم می شود.

کیهان شناسی فیثاغورثی ها نشان دهنده یک گام مهم به جلو است. رد ژئوسنتریسم، تشخیص شکل کروی زمین، گردش روزانه آن در اطراف آتش مرکزی، توضیح خورشید گرفتگی با عبور ماه از بین خورشید و زمین، و فصول با تمایل زمین. مدار در ارتباط با خورشید، نشان دهنده تقریب قابل توجهی به حقیقت است.

اما موضوع به این تصویر فیزیکی محدود نمی شود. فیثاغوریسم طرح منطقی خاصی از جهان را ایجاد می کند که با ارزیابی اخلاقی مرتبط است. این طرف امر در آموزه اضداد ارائه شده است که به شرح زیر ارائه می شود: حد و نامحدود، فرد و زوج، یک و چند، نر و ماده، آرام و متحرک، روشن و تاریک، خوب و بد، چهار گوش و همه کاره. .

موضوع فقط مخالفت نیست - مخالفان متحد می شوند. ایامبلیخوس در مورد فیثاغورث به عنوان بنیانگذار آموزش مدنی، این ایده را به او نسبت داد که هیچ یک از چیزهای موجود خالص نیست، همه چیز مخلوط است، و آتش با خاک، و آتش با آب، و هوا با آنها، و آنها با هوا، و حتی زیبا با زشت، و فقط با ناعادل.

ایده بعدی فیثاغورثی ها ایده هارمونی است. منشأ آن را، اگر نه از خود فیثاغورث، می توان از آلکمئون کروتون، نماینده پزشکی فیثاغورث جستجو کرد. این پزشک همه چیز را محصول اتحاد، اختلاط و آمیختگی هماهنگ اضداد می دانست. او معتقد بود که تعادل قوای تر، خشک، سرد، گرم، تلخ، شیرین و غیره سلامت را حفظ می کند و غلبه یکی از آنها عامل بیماری است. سلامتی ترکیبی متناسب از این نیروهاست. این اختلاط متناسب در میان فیثاغورثی ها "هماهنگی" نامیده شد و به یکی از مفاهیم اساسی آموزش آنها تبدیل شد: همه چیز در جهان لزوماً هماهنگ است. خدایان هماهنگ هستند، کیهان هماهنگ است، tk. تمام لحظات تشکیل دهنده آن به طور مطلق در یک کل واحد و تقسیم ناپذیر هماهنگ شده است. دولت و تزار هماهنگ هستند، زیرا قدرت بستن همه مردم در یک کل واحد به آن بستگی دارد.

حدس‌ها و اکتشافات فیزیولوژیکی آلکمئون شگفت‌انگیز است: او ثابت کرد که اندام فرآیندهای ذهنی و ذهنی قلب نیست، همانطور که قبلاً تصور می‌شد، بلکه مغز است، او تفاوت بین توانایی درک و توانایی تفکر را ایجاد کرد. فقط متعلق به انسان است و همچنین ثابت کرد که احساسات از طریق مسیرهای خاصی که حواس را به مغز متصل می کند به مغز منتقل می شود.

در آموزه های فیثاغورث و بسیاری از عرفان، مبهم و به سادگی مضحک، نه تنها برای معاصران ما، بلکه برای کسانی که فیثاغورث وجود داشت. از جمله این آموزه ها، آموزه جاودانگی روح، انتقال پس از مرگ روح انسان به حیوانات بود، که "هر چیزی که دوباره متولد می شود در فواصل زمانی متولد می شود، هیچ چیز جدیدی در جهان وجود ندارد و همه موجودات زنده باید مرتبط با یکدیگر در نظر گرفته شوند.»

تمرکز اصلی فلسفی فیثاغورث، فلسفه اعداد بود. در ابتدا، تعداد فیثاغورثی ها با خود چیزها تفاوتی نداشت و بنابراین، به سادگی عددی بودند. در عین حال، نه تنها چیزهای جسمانی به صورت عددی فهمیده می شد، بلکه همه چیزهایی که به طور کلی وجود دارد، مانند خیر یا فضیلت نیز درک می شدند. سپس آنها را به ذات، اصول و اسباب اشیاء تفسیر کردند.

فیثاغورثی ها که به دنبال ریاضیات می رفتند، اعداد را سرآغاز همه چیز می دانستند، زیرا در اعداد شباهت زیادی به آنچه وجود دارد و در حال وقوع است، و در اعداد عناصر اولیه همه اصول ریاضی را می یافتند.

در ابتدا، فیثاغورثی ها یک درک فیزیکی کاملاً عینی از اعداد را تشکیل می دهند: اعداد چیزهای بسط یافته خاصی هستند که اشیاء جهان محسوس را می سازند. آنها آغاز و عنصر هر آنچه هست هستند. چارچوب منطقیاین نمایش یک درک هندسی از اعداد است: یک نقطه است، دو نقطه یک خط مستقیم را مشخص می کنند، سه نقطه یک صفحه هستند. از این رو ایده مثلث، مربع، مستطیل به وجود آمد. مثلث منبع اولیه تولد و ایجاد انواع مختلف چیزها است. مربع تصویر طبیعت الهی را حمل می کند ، این شکل نمادی از وقار بالا است ، زیرا زوایای راست به یکپارچگی خیانت می کند و تعداد اضلاع قادر به مقاومت در برابر نیرو است. در اینجا لازم است به نماد اصلی فیثاغورث - ستاره فیثاغورثی که توسط مورب های یک پنج ضلعی منظم تشکیل شده است اشاره کنیم.

یک مورد دیگر نیز قابل توجه است. این پنج ضلعی ستاره ای شکل است که در حیات وحش بیشترین شیوع را دارد (گل های فراموشکار، میخک، زنگوله، گیلاس، درختان سیب و غیره را به یاد بیاورید) و اساساً در شبکه های کریستالی طبیعت بی جان غیرممکن است. تقارن مرتبه پنجم را تقارن زندگی می نامند. این یک نوع مکانیسم حفاظتی طبیعت زنده در برابر تبلور، در برابر تحجر، برای حفظ فردیت زنده است. و این شکل هندسی است که فیثاغورثی ها آن را به عنوان نماد سلامتی و زندگی انتخاب می کنند.

ستاره فیثاغورثی (پنتاگرام) علامت مخفی بود که فیثاغورثی ها با آن یکدیگر را می شناختند.

از مجموعه اعداد، عدد مقدس "36": 1 + 2 + 3.

از یک تشکیل شده است و بدون یک عدد واحدی وجود ندارد و نماد "یک" است. - وحدت وجود و جهان.

این از دو تشکیل شده است که نمادی از قطبیت اساسی در جهان است: نور-تاریکی، خیر-شر و غیره.

از یک سه گانه تشکیل شده است که کامل ترین اعداد است، زیرا یک شروع، یک وسط و یک پایان دارد.

علاوه بر این، تحولات شگفت انگیز در عدد "36" امکان پذیر است، به عنوان مثال: 36 = 1 + 2 + 3 + 4 + 5 + 6 + 7 + 8.

می توان نتیجه گرفت که اعداد در میان فیثاغورثی ها اشیاء جهانی اساسی هستند که قرار بود نه تنها ساختارهای ریاضی، بلکه کل تنوع واقعیت را نیز به آنها کاهش دهد. مفاهیم فیزیکی، اخلاقی، اجتماعی و مذهبی مفهومی ریاضی یافته است. علم اعداد در نظام جهان بینی جایگاه عظیمی دارد، یعنی. در واقع، ریاضیات به عنوان فلسفه شناخته می شود.

فیثاغورثی ها اهمیت ویژه ای به اعداد در امر دانش می دادند. به گفته فیلولاس، «عدد مبنای شکل‌گیری و شناخت هر آنچه هست است. هر چیزی که معلوم است یک عدد دارد. زیرا بدون آن نمی توان چیزی را فهمید یا شناخت.»

فضای زیادی در فلسفه او وجود دارد. او استدلال کرد که برای درک خدا، انسان و طبیعت، باید جبر را با هندسه، موسیقی و نجوم مطالعه کرد. به هر حال، این سیستم دانش فیثاغورثی است که در یونانی "ریاضیات" نامیده می شود. در مورد مثلث بدنام با هیپوتونوس و پاهایش، به گفته یونانی بزرگ، این بیش از شکل هندسی... این "کلید" همه پدیده های رمزگذاری شده در زندگی ما است. فیثاغورث گفت همه چیز در طبیعت به سه قسمت تقسیم می شود. بنابراین قبل از حل هر مسئله ای باید آن را در قالب یک نمودار مثلثی نشان داد. "به مثلث نگاه کنید - و مشکل دو سوم کامل است."

3. اصول و احکام اخلاقی فیثاغورث

اصول اخلاقی موعظه شده توسط فیثاغورث حتی امروز نیز قابل تقلید است. هر کس باید از این قانون پیروی کند: فرار از هر حیله گری، قطع بیماری از بدن، جهل از روح، تجمل از رحم، سردرگمی از شهر، نزاع از خانواده. سه چیز است که باید برای آن تلاش کرد و برای آن تلاش کرد: اول زیبا و باشکوه، دوم مفید برای زندگی و سوم لذت دادن. اما منظور از لذت، مبتذل بودن و فریبکاری نیست، نه این که پرخوری و هوسبازی ما را با تجملات ارضا کند، بلکه چیز دیگری است که هدفش زیبایی، صالح و ضروری زندگی است.

سیستم قواعد اخلاقی و اخلاقی که فیثاغورث به شاگردانش وصیت کرده بود، در آیین نامه اخلاقی فیثاغورثی ها - "آیات طلایی" جمع آوری شد. آنها در طول تاریخ هزار ساله بازنویسی و تکمیل شدند. در سال 1808 قوانین در سن پترزبورگ منتشر شد که با این کلمات شروع می شد:

زرتشت قانونگذار ایرانیان بود.

لیکورگوس قانونگذار اسپارتی ها بود.

سولون قانونگذار آتنیان بود.

نوما قانونگذار رومیان بود.

فیثاغورث قانونگذار کل نژاد بشر است.

در اینجا چند گزیده از کتابی حاوی 325 فرمان فیثاغورث آمده است:

برای خود یک دوست واقعی پیدا کنید، با داشتن او، می توانید بدون خدایان کار کنید.

مرد جوان! اگر برای خود آرزوی زندگی طولانی مدت دارید، از سیری و افراط بپرهیزید.

دختران جوان! به یاد داشته باشید که یک چهره تنها زمانی زیباست که روحی برازنده را به تصویر بکشد.

دنبال خوشبختی نرو: همیشه در توست.

نگران به دست آوردن دانش بزرگ نباشید: در بین همه دانش ها، شاید علوم اخلاقی بیش از همه مورد نیاز باشد، اما آموزش داده نمی شود.

دل خود را نخورید (یعنی روح خود را با احساسات یا غم نخورید)

با چاقو آتش را برافروخته نکنید (یعنی به افراد عصبانی آسیب نرسانید)

هنگام خروج، به عقب نگاه نکنید (یعنی قبل از مرگ، به زندگی نچسبید)

روی پیمانه نان ننشینید (یعنی بیکار زندگی نکنید)

در میدان زندگی، مانند بذر افشان، با گامی یکنواخت و ثابت قدم بردارید.

وطن واقعی جایی است که اخلاق نیک وجود داشته باشد.

عضو یک جامعه دانش‌آموز نباشید: عاقل‌ترین‌ها که جامعه را تشکیل می‌دهند، عوام می‌شوند.

اعداد، وزن و اندازه ها را به اندازه فرزندان برابری برازنده مقدس بدانید.

خواسته های خود را بسنجید، افکار خود را بسنجید، کلمات خود را بشمارید.

از هیچ چیز تعجب نکنید: شگفتی خدایان را به وجود آورد.

اگر پرسیدند: چیست؟ قدیمی تر از خدایان? - پاسخ: ترس و امید.

مواظب اشک های فرزندانتان باشید تا بر قبر شما بریزند.

یک همسر عاقل! اگه شوهرت رو میخوای وقت آزاددر کنار تو سپری شود، پس سعی کن در جای دیگری این همه خوشی و لذت و حیا و لطافت پیدا نکند.

تا سر حد شهادت دوست حق باش، اما تا سرحد نابردباری مدافع آن نباش.

در روابط عمومی، از دشمن سازی با دوستان خودداری کنید. برعکس، سعی کنید دشمنان خود را به دوستان تبدیل کنید.

علم بزرگ شاد زیستن این است که فقط در زمان حال زندگی کنیم.

در زمان عصبانیت نه باید حرف زد و نه عمل کرد.

دو چیز انسان را خدایی می کند: زندگی برای صلاح جامعه و راستگو بودن.

کارهای بزرگ را بدون قول دادن به چیزهای بزرگ انجام دهید.

برای آگاهی از آداب و رسوم هر قومی، ابتدا سعی کنید زبان آن را بیاموزید.

برای اینکه طولانی زندگی کنید، یک شراب قدیمی و یک دوست قدیمی برای خود تهیه کنید.

دوستی برابری است.

روح دایره ای از اجتناب ناپذیری ایجاد می کند و به طور متناوب یک زندگی را به وجود می آورد.

اگر می توانی عقاب باشی، تلاش نکن که در میان جکداها اولین باشی.

با مردم زندگی کن تا دوستانت با هم دشمن نشوند و دشمنان دوست شوند.

زندگی مثل یک منظره است؛ در آن افراد بسیار بد اغلب بهترین مکان ها را اشغال می کنند.

زندگی مانند بازی است: برخی برای رقابت می آیند، برخی دیگر برای تجارت و شادترین ها برای تماشا می آیند.

از بین دو نفر با قدرت یکسان، کسی که راست می گوید قوی تر است.

بهترین را انتخاب کنید و عادت آن را خوشایند و آسان خواهد کرد.

دوست خود را انتخاب کنید؛ شما نمی توانید به تنهایی شاد باشید: خوشبختی دو چیز است.

کلمات "بله" و "نه" هر چقدر هم کوتاه باشند، باز هم جدی ترین فکر را می طلبند.

همانطور که شراب کهنه برای نوشیدن زیاد نامناسب است، استفاده خشن نیز برای مصاحبه مناسب نیست.

فنجان زندگی اگر اشک تلخ در آن نمی‌ریخت تا جایی شیرین می‌شد...

چاپلوسی مانند سلاحی است که در یک تصویر کشیده شده است: خوشایند است، اما مفید نیست.

ساکت باش یا چیزی بهتر از سکوت بگو.

عاقل! اگر می خواهید حقیقت مهمی را به مردم اعلام کنید، آن را در لباس افکار عمومی بپوشید.

آغاز نیمی از کل است.

اجازه ندهید تخیل شما از بین برود. هیولا تولید خواهد کرد.

کار شرم آور را چه در حضور دیگران و چه در خفا انجام ندهید. اولین قانون شما باید احترام به خود باشد.

وقتی می خواهید بخوابید بدون اینکه تمام کارهای روز گذشته خود را درک کنید، چشمان خود را نبندید.

فرزندانتان را وادار نکنید که اغلب اشک بریزند، وگرنه چیزی برای انداختن بر قبر شما نخواهند داشت.

در مسیر زندگی غبار بلند نکنید.

با کودکان، زنان و مردم بحث نکنید.

عظمت خود را با سایه خود در غروب خورشید قضاوت نکنید.

به اندازه سایه خود در غروب آفتاب خود را انسان بزرگی ندانید.

افراد نامعقول هنگام نوشیدن شراب تا حد مسمومیت می روند و در مصیبت - به از دست دادن کامل ذهن.

هیچ کس نباید در غذا و نوشیدنی از حد مجاز تجاوز کند.

به همان اندازه خطرناک و جنون آمیز است که شمشیر را با قدرت به دست افراد نادرست بسپاریم.

یک و آن اینکه از افسنتین تلخی را ببرد و آن را از کلمه بریدن وقاحت.

عقل به تنهایی به عنوان یک امانتدار عاقل باید تمام عمر را به امانت گذاشت.

خشم دریافت شده را نه در خون، بلکه در لته، رودخانه فراموشی، بشویید.

سعی کنید اشتباهات خود را با کلمات بپوشانید، بلکه سعی کنید با نکوهش ها را درمان کنید.

در زمستان تسلیم شهوات شوید، در تابستان تسلیم نشوید. در بهار و پاییز خطر کمتری دارد، اما همیشه خطرناک است و برای سلامتی مفید نیست.

ابتدا سعی کنید چیزهایی را که در نزدیکی شما هستند بررسی کنید، سپس چیزهایی را که از دید شما دور هستند.

عادت با برده داری آشتی می کند.

وقتی صبح از خواب بیدار می شوید، از خود بپرسید "چه کار کنم؟" غروب، قبل از اینکه بخوابم: "من چه کار کردم؟"

مستی تمرینی برای جنون است.

برای ضیافت زندگی بنشین، اما به آن تکیه نکن.

از یک مست بپرسید چگونه می تواند الکل را ترک کند؟ من به جای او پاسخ می دهم: کارهایی را که در حال مستی انجام می دهد، اغلب به یاد آورد.

سعی کنید ابتدا عاقل باشید و زمانی که وقت آزاد دارید دانشمند باشید.

یک مجسمه با دید نقاشی می شود و یک شخص - با اعمال خود.

فقط ناسپاس است که در چشم مدح و پشت سر غیبت کند.

فقط یک خدا می تواند حکمت همه جانبه را داشته باشد و انسان فقط برای آن تلاش می کند.

دشوار است که در طول زندگی از چند جهت به طور همزمان قدم برداریم.

کسانی که حیوانات را می کشند تا گوشت آنها را بخورند می توانند بدون تردید نوع خود را نابود کنند.

دوستان همه چیز مشترک دارند و دوستی برابری است.

در فاخرها، مانند سلاح های طلاکاری شده، درونی با بیرون مطابقت ندارد.

هنگام عزیمت به سرزمین بیگانه، دور نشوید.

کسی که اسیر علایقش می شود نمی تواند آزاد باشد.

مردی مست از شراب می میرد. او در سرمستی عشق خشمگین است.

هر آنچه مردم در مورد شما فکر می کنند، آنچه را که فکر می کنید منصفانه است انجام دهید. در مورد سرزنش و ستایش به همان اندازه بی تفاوت باشید.

اعتقاد بر این است که در ابتدا اکوسمای فیثاغورثی به معنای تحت اللفظی درک می شد و تفاسیر آنها بعداً ابداع شد. به عنوان مثال، akusma ششم منعکس کننده ممنوعیت عمومی فیثاغورث در مورد غذای حیوانات، به ویژه قلب - نمادی از همه موجودات زنده است. اما در شکل اولیه‌اش، این جادوی خالص است: دفاع در برابر جادوگری، مانند صاف کردن و بالا بردن تخت، لازم است تا هیچ اثری از بدن بر روی آن باقی نماند که می‌تواند تحت تأثیر جادوگر قرار گیرد و در نتیجه به شخص آسیب برساند. . یا مثلاً دست زدن به حبوبات مثل گوشت انسان ممنوع بود. طبق یک افسانه، لوبیا از قطرات خون دیونیزوس-زاگرئوس پاره شده سرچشمه می گیرد، بنابراین خوردن آنها ممنوع بود. به طور کلی، همه این داستان ها فقط یک بار دیگر به ما یادآوری می کنند که فیثاغورثی ها مدت ها پیش زندگی می کردند - دو هزار و نیم پیش، که ذهن روشن و اخلاق عالی در ذهن یک فرد باستانی در یک حجاب زیبا و افسانه ای پوشانده شده بود. .

امروزه مطلقاً غیرممکن است که بگوییم کدام یک از صدها چنین فرمانی به خود فیثاغورث باز می گردد. اما کاملاً بدیهی است که همه آنها ارزشهای جهانی ابدی انسانی را بیان می کنند که تا زمانی که انسان زنده است همیشه مرتبط باقی می ماند.

پس از ورود به نظم فیثاغورثی ها (نوعی مدرسه)، آنها باید تقریباً روش زندگی زیر را رهبری می کردند: فیثاغورثی ها باید روز را با آیات شروع می کردند:

قبل از برخاستن از رویاهای شیرین شب

فکر کنید، آنچه را که روز برای شما آماده کرده است، مشخص کنید.

هنگامی که از خواب بیدار شدند، برای کمک به حفظ اطلاعات لازم، تمرینات حافظه را انجام دادند و سپس برای دیدار با طلوع خورشید به ساحل دریا رفتند، در امور روز آینده فکر کردند و پس از آن ژیمناستیک انجام دادند و صبحانه خوردند. غروب، غسل مشترک، پیاده روی، شام و پس از آن نماز خوانی به خدایان و خواندن بود. قبل از رفتن به رختخواب، هرکسی از روز گذشته برای خود تعریف می کرد و با ابیاتی به پایان می رسید:

اجازه ندهید تنبل با چشمان خسته بخوابد

قبل از اینکه نتوانید به سه سوال در مورد پرونده روز پاسخ دهید:

من چه کرده ام؟ چیکار نکردی چه کاری برای من باقی می ماند؟

فیثاغورثی ها به پزشکی و روان درمانی توجه زیادی داشتند. آنها تکنیک هایی را برای بهبود توانایی های ذهنی، مهارت های گوش دادن و مشاهده توسعه دادند. آنها حافظه مکانیکی و معنایی را توسعه دادند. دومی تنها در صورتی امکان پذیر است که در سیستم دانش آغاز شود.

همانطور که می بینید، فیثاغورثی ها با غیرت یکسان از رشد جسمانی و معنوی مراقبت می کردند. آنها بودند که اصطلاح "kalokagatiya" را به وجود آوردند ، که نشان دهنده ایده آل یونانی فردی است که اصول زیبایی شناسی (زیبا) و اخلاقی (خوب) ، هماهنگی خصوصیات جسمی و معنوی را با هم ترکیب می کند.

در طول تاریخ هلاس باستان (یونان)، کالوکاگاتیا نوعی آیین برای یونانیان باستان باقی ماند و از آنها به رومیان باستان رسید.

شیوه زندگی فیثاغورثی با این واقعیت تعیین شد که هیچ شری بزرگتر از هرج و مرج (آنارشی) وجود ندارد، که یک شخص به دلیل ذات خود نمی تواند موفق بماند اگر کسی مسئول نباشد. برترین مقام از آن خداست. این اصل آنهاست و کل زندگی به گونه ای تنظیم شده است که از خدا پیروی کنند. و اساس این فلسفه این است که مضحک است مانند افرادی رفتار کنیم که به دنبال منفعت در جای دیگری هستند، نه از جانب خدایان. پس از خدایان، حاکمان، والدین و بزرگان و نیز قانون باید مورد تکریم قرار گیرند.

شیوه زندگی فیثاغورثی ها شامل آموزه روش های مختلف برخورد با مردم بسته به موقعیت آنها در جامعه بود. منظور از این شیوه زندگی، تبعیت فرد از قدرت است. در آرمان فیثاغورثی، دیدن یک مفهوم سیاسی-اجتماعی انعطاف‌پذیر که با اجرای گروه‌های حاکم جامعه تطبیق داده شده است دشوار نیست. بنا بر اقتدار جامعه و قانون، مستلزم رعایت آداب و قوانین پدرانه است، حتی اگر بدتر از دیگران باشد.

فیثاغورث آثار جمع آوری شده ای از خود به جای نگذاشت، او آموزه های خود را مخفی نگه داشت و به صورت شفاهی به شاگردانش منتقل کرد. در نتیجه، رمز و راز با آنها مرد. برخی از اطلاعات در قرن ها به بیرون درز کرده است، اما اکنون نمی توان گفت که چقدر درست و چقدر نادرست است. حتی با قضیه فیثاغورث، همه چیز انکارناپذیر نیست. برخی از مورخان به تألیف فیثاغورث شک دارند و ادعا می کنند که این فیثاغورث به طور کامل در اقتصاد توسط بسیاری از مردمان باستانی استفاده شده است.

در مورد حقایق فردی زندگی نامه ریاضیدان بزرگ چه می توانیم بگوییم! مثلاً گفته شد که او می تواند باعث شود که پرندگان جهت پرواز خود را تغییر دهند. او با خرس صحبت کرد و او از حمله به مردم دست کشید، او با گاو نر صحبت کرد و تحت تأثیر این گفتگو دست از دست زدن به حبوبات برداشت و در معبد مستقر شد. یک بار فیثاغورث هنگام عبور از رودخانه فورد، برای روح رودخانه دعا کرد و صدایی از آب شنیده شد: "درود، فیثاغورث!" همچنین گفتند که او به ارواح دستور داد: آنها را به آب فرستاد و با نگاه کردن به امواج، پیش بینی کرد.

تأثیر او بر مردم به حدی بود که ستایش از زبان فیثاغورث، شاگردانش را غرق در شادی کرد. یک روز اتفاقاً با دانش آموزی قهر کرد و خودکشی کرد. فیلسوف شوکه شده دیگر هرگز با هیچ کس با عصبانیت صحبت نکرد.

به نظر می رسید که او با خواندن ابیاتی از ایلیاد هومر و اودیسه برای آنها توانسته بود مردم را شفا دهد. او خواص دارویی تعداد زیادی از گیاهان را می دانست.

در قرن‌های بعد، شخصیت فیثاغورث توسط افسانه‌های بسیاری احاطه شد: او را آپولو خدای تناسخ می‌دانستند، اعتقاد بر این بود که او ران طلایی دارد و می‌توانست دوشاخه شود و به راحتی در دو مکان مختلف به طور همزمان تدریس کند. زمان. پدران کلیسای اولیه مسیحی فیثاغورث را بین موسی و افلاطون قرار دادند. اگرچه خیلی روشن نیست چرا: فیثاغورث به دلیل آموزه هماهنگی کیهانی و انتقال ارواح مشهور شد، که واقعاً در تعصبات مسیحی نمی گنجد. علاوه بر این، شوهر دانشمند حتی در قرن شانزدهم از جادوگری ابایی نداشت. ارجاعات مکرری به اقتدار فیثاغورث در موضوعات نه تنها علم، بلکه در مورد جادو نیز وجود داشت. همانطور که در روسیه، تمام سرایداران فیلسوف هستند، در یونان باستان نیز همه فیلسوفان ریاضیدان بودند. فیثاغورث از این نظر مستثنی نبود.

نتیجه

معنای آموزه های دینی، علمی و فلسفی فیثاغورثیان.

تاریخچه طولانی و پیچیده فیثاغورثیت سوالات زیادی را برای محققان ایجاد می کند. با این حال، می توان ارزیابی های نسبتاً مستدل زیر را از معنا و محتوای نظری آموزه های فیثاغورث صورت بندی کرد.

ایدئولوژی فیثاغورثیت شامل سه مؤلفه اصلی است: دینی-اساطیری-جادویی. علمی، مرتبط با توسعه ریاضیات؛ و فلسفی آخرین جنبه نشان دهنده تمایل به یافتن "آغاز" هر آنچه هست و به کمک آن، جهان، انسان و مکان او در فضا را توضیح می دهد. با این حال، روند مادی پیشرو در حال جایگزینی با یک روند ایده آلیستی است که بر اساس مهمترین کشف مرتبط با توسعه دانش ریاضی - کشف امکان شناسایی منظم و قابل بیان عددی است. روابط کمیاز همه چیز

نظم عددی چیزهایی که توسط فیثاغورثی ها آشکار شد - این جهان گسترده اجسام است، قوانین ریاضی حرکت اجسام آسمانی، قوانین هماهنگی موسیقی، قانون ساختار زیبای بدن انسان، و اکتشافات دیگر - ظاهر شد. به عنوان یک پیروزی ذهن انسان، که یک شخص مدیون خدایی است.

متأسفانه، بیش از هزار سال از سنت های باستانی، واقعی و عمیقاً احترام به شخصیت فیثاغورث، اطلاعات با افسانه ها، افسانه ها و افسانه های بسیاری آمیخته شده است. معجزات زیادی در مورد فیثاغورس می توان گفت. اما معجزه اصلی که او را تجلیل کرد این بود که بشر را از هزارتوهای اسطوره سازی و خداجویی به سواحل اقیانوس معرفت دقیق هدایت کرد. غسل صبحگاهی فیثاغورثی ها در امواج دریای یونی نیز مقدمه ای روزانه برای دریانوردی در اقیانوس دانش بود. تنها هدف از سفر جستجوی گنج نبود، بلکه جستجوی حقیقت بود.

ظاهراً فیثاغورث اولین کسی بود که قدرت دانش انتزاعی را برای بشر آشکار کرد. او نشان داد که این ذهن است و نه حواس، که معرفت واقعی را برای شخص به ارمغان می آورد. به همین دلیل بود که او به دانش آموزانش توصیه کرد که از مطالعه اشیاء فیزیکی به مطالعه اشیاء ریاضی انتزاعی بروند. بنابراین ریاضیات برای فیثاغورث ابزاری برای شناخت جهان می شود. و پس از فلسفه، ریاضیات می آید، زیرا فلسفه چیزی نیست جز بسط دانش انباشته شده خاص (در این مورد ریاضی) به حوزه جهان بینی. اینگونه بود که تز معروف فیثاغورث متولد شد: "همه چیز عدد است". این گونه است که ریاضیات و فلسفه در اعماق اتحاد فیثاغورث متولد می شوند.

آنها دستیابی به طهارت و اتحاد با معبود را با کمک ریاضیات ممکن می دانستند. ریاضیات یکی از اجزای تشکیل دهنده دین آنها بود. «خدا وحدت است و جهان کثیر و متضاد است.

آن چیزی که اضداد را به وحدت می رساند و همه چیز را به فضا متصل می کند هماهنگی است. هارمونی الهی است و در روابط عددی نهفته است. هر کس این هماهنگی عددی الهی را تا آخر مطالعه کند، خود الهی و جاودانه خواهد شد.»

چنین بود اتحادیه فیثاغورث - زاده فکر مورد علاقه حکیم بزرگ هلنی. به راستی که اتحاد حقیقت، خوبی و زیبایی بود.

ارسال شده در Allbest.ru

اسناد مشابه

    تاریخچه ایجاد اتحادیه فیثاغورث. شرح مختصری از آموزه های علمی فیثاغورث و فیثاغورثیان، دیدگاه های دینی و فلسفی آنها. ویژگی های جهان بینی علمی تأثیر تدریس در رشد فلسفه، ریاضیات، نجوم، اخلاق، زیبایی شناسی.

    چکیده اضافه شده در 1393/11/12

    فیثاغورث به عنوان فیلسوف، ریاضیدان و عارف یونان باستان، خالق مکتب دینی و فلسفی فیثاغورثی ها. خاستگاه جهان بینی دانشمند، محتوای آموزه ها و جهت گیری های فعالیت او، میراث خلاق، ارزیابی نقش و اهمیت در تاریخ فلسفه.

    ارائه اضافه شده در 06/11/2013

    مسیر زندگیو مبانی آموزه های فلسفی فیثاغورث. مدرسه فیثاغورث "اتحادیه فیثاغورث". قوانین اخلاقی فیثاغورثی ها. آیین تشرف به اعضای برادری فیثاغورث. اصول اخلاقی که فیثاغورث موعظه کرد. آموزه های فیثاغورث اولیه.

    تست، اضافه شده در 06/09/2011

    پیوند انسان و طبیعت در آثار فیلسوفان باستان. نقش ایده های لوکرتیوس در توسعه آموزه های فلسفی ماتریالیستی رنسانس و دوران مدرن. جغرافیای استرابون، آثار ارسطو، آموزه باطنی فیثاغورث. ایده های وارو و کاتو

    چکیده، اضافه شده در 2010/11/29

    مبانی اخلاقی مسیحیت دیدگاه های فلسفی جی.جی روسو. دیدگاه های مذهبی و فلسفی S.N. Bulgakov تفسیر دینی عموم به ما این امکان را می دهد که هدف و حدود عملی علوم اجتماعی و سیاست اجتماعی را درک کنیم.

    چکیده، اضافه شده در 2004/06/25

    جایگاه فیثاغورث در زندگی سیاسی یونان. وضعیت سیاسی-اجتماعی یونان در سده های 6-5 قبل از میلاد فلسفه دولت فیثاغورث، امکان وجود آن. بازتابی از فلسفه فیثاغورث در دیدگاه های سیاسی-اجتماعی او.

    مقاله ترم اضافه شده در 08/04/2014

    مفهوم تئودیسه به عنوان مجموعه ای از آموزه های دینی و فلسفی. دیدگاه های فلسفی آموزه های غایت شناختی مکاتب مختلف فکری، از ماتریالیست ها و رواقیون باستان تا آموزه های معاد شناختی مسیحیت، یهودیت و اسلام.

    تست، اضافه شده در 2008/11/24

    فیثاغورث فیلسوف یونان باستان، شخصیت مذهبی و سیاسی، بنیانگذار فیثاغورث، ریاضیدان: زندگی نامه، آموزه، قصار و سخنان است. مدرسه فیثاغورث، سیستمی از روش های آموزشی. نظریه اعداد فیثاغورثی کلید زندگی و جوهر هستی است.

    چکیده اضافه شده در 28/11/2010

    جهان بینی و ماهیت آن. اشکال پیش فلسفی جهان بینی. درک فلسفی جهان، انواع و روش های اصلی آن. موضوع و ساختار دانش فلسفی. جایگاه فلسفه در نظام کلی معرفت و زندگی یک فرد و جامعه.

    مقاله ترم اضافه شد 05/31/2007

    ویژگی دانش فلسفی، کارکردهای فلسفه. انواع اساسی، اشکال هستی و قوانین، اصول دیالکتیک، آگاهی و هستی. توانایی شناختی انسان، حقیقت و توهم. منشأ، جوهر انسان. ارزش ها، معنای زندگی انسان.

فیلسوف یونان باستان فیثاغورث در اصل اهل جزیره ساموس بود.

فیثاغورث یک نام نیست، بلکه لقبی است که به او داده شده است تا حقیقت را به طور مداوم به عنوان اوراکل دلفی بیان کند. این نام مستعار به معنای "متقاعد کردن با گفتار" است.

فیثاغورث شاگرد آناکسیماندر بود. او ظاهری زیبا داشت، ریش بلندی داشت و بر سرش سنگ طلایی بود. او خودش چیزی ننوشت، سخنان و آموزه های فیثاغورث توسط شاگردانش نوشته شده است. در نتیجه اولین سخنرانی، فیثاغورث 2 هزار دانش آموز را به دست آورد که به خانه بازنگشتند و به همراه همسران و فرزندان خود مدرسه بزرگی تشکیل دادند و دولتی به نام "یونان بزرگ" را ایجاد کردند که بر اساس قوانین و قوانین و مقررات و قوانین و مقررات و قوانین و مقررات و قوانین و مقررات و قوانین و مقررات مربوط به آن، به همراه همسران و فرزندان خود، مدرسه بزرگی را تشکیل دادند. قوانین فیثاغورث که به عنوان احکام الهی مورد احترام قرار می گیرد.

فیثاغورث اولین کسی بود که از کلمه "فیلسوف" استفاده کرد و استدلال خود را در مورد معنای زندگی خرد نامید. او مستعد فریبکاری و «رفتار نمایشی» بود. آنها می گویند که یک بار فیثاغورس در زیر زمین پنهان شد و از مادرش در مورد همه چیزهایی که اتفاق می افتاد مطلع شد. سپس، مانند اسکلت پژمرده، در مجلس مردمی اعلام کرد که در هادس است (هادس پادشاهی مردگان در اساطیر یونان است) و آگاهی شگفت انگیزی از رویدادهای زمینی نشان داد. ساکنان جابجا شده او را به عنوان یک خدا شناختند. فیثاغورث هرگز گریه نمی کرد و به طور کلی برای احساسات و هیجانات غیرقابل دسترس بود.

از آثار فیثاغورث می دانیم "درباره طبیعت"، "درباره دولت"، "درباره آموزش"، "درباره روح"، "درباره جهان"، "کلمه مقدس"، او به آموزه متمپسیکوزیس(درباره انتقال ارواح از یک موجود زنده به موجود زنده دیگر). ظاهراً او ادعا کرد که یک بار روح او، با حضور در برخی گیاهان، در بدن قهرمان جنگ تروا و سپس در بدن دو نفر دیگر قرار گرفت.

افسانه های مختلفی در مورد فیثاغورث، در مورد شخصیت مرموز او باقی مانده است. به گفته یکی از آنها، هنگامی که به رودخانه نزدیک شد، رودخانه بلافاصله از کناره های آن طغیان کرد و فریاد زد: "زنده باد فیثاغورث!"

دامنه تبلیغ تعالیم فیثاغورث قدرت ها را به شدت آشفته کرد، آنها توطئه ای به راه انداختند و هنگامی که او به دیدار معلم بیمار خود رفت، خانه ای که شاگردانش در آن جمع شده بودند، از هر طرف آتش زدند. دو نفر از جمله فیثاغورث فرار کردند. فیثاغورث با فرار از تعقیب کنندگان خود در متاپونت ساکن شد. اما در اینجا دست قاتلان به او رسید. او کشته شد.

فیثاغورث کارهای زیادی برای توسعه ریاضیات انجام داد. او به شدت به مسائل نجوم پرداخت. او سعی کرد با ریاضیات، مسئله اصلی فلسفه را حل کند. او معتقد بود که چیزی مجرد (واقعیتی که تصور آن دشوار است، اما با استفاده از ریاضیات به راحتی قابل اثبات است) یک کل قابل تصور است. آغاز هستی است. در این مورد، فیثاغورث به این واقعیت اشاره می کند که هر عدد مجموعه ای از واحدها است (مثلاً 5 - پنج واحد و غیره).

فلسفه اعداد جهت اصلی در آفرینش های فیثاغورث و فیثاغورثی ها است، بر خلاف یونی ها که به دنبال تقلیل هر چیزی که وجود دارد به عناصر مادی خاص بودند، فیثاغورثی ها توجه خود را نه بر چیزها، نه بر اشیاء، بلکه بر طرح آنها متمرکز کردند. ، در ساختار حسابی آنها.

تعداد آنها در مرحله اولیه توسعه اصول فلسفه آنها به هیچ وجه با چیزها، اشیاء تفاوت نداشت. بعدها، اشیا، اشیاء توسط آنها به عنوان ذات معین، به عنوان علل آنها، یعنی جدا از آنها وجود دارند، تفسیر شدند. به عنوان مثال، عبری، یکی از نمایندگان مکتب فیثاغورث، این عدد را به صورت ساختاری درک می کرد (تعداد شخصی که از تعداد معینی سنگریزه تشکیل شده است و یک طرح کلی را تشکیل می دهد).

علاوه بر این، اعداد به عنوان ایده های افلاطونی، به عنوان موجودات الهی شناخته شدند. مطالعه فیثاغورثی ها در مورد ماهیت اعداد و رابطه آنها بین آنها به مطلق شدن اعداد رسید. عرفان اعداد

اعداد به عنوان جوهر واقعی همه چیز تلقی می شدند.

فیثاغورث اعلام کرد که "عاقلانه ترین عدد است" و از میان اعداد کامل ترین واحد، "او آغاز همه چیز است. یک واحد (به عنوان علت) تابع یک مضاعف نامعین (به عنوان جوهر) است. اعداد از آنها می آید. از اعداد - امتیاز؛ از نقاط - خطوط؛ از آنها چهره های تخت; ارقام سه بعدی بیشتر، اجسام حسی ادراک شده، که در آنها چهار پایه وجود دارد - آتش، آب، خاک و هوا. آنها با مخلوط شدن و تبدیل شدن به یک کل، جهانی را پدید می آورند - متحرک، هوشمند، کروی، که در وسط آن زمین قرار دارد و از هر طرف ساکن شده است.

بحث های فیثاغورثی ها در مورد اضداد ماهیتی دیالکتیکی داشت. ارسطو در میان فیثاغورثی ها 10 متضاد یافت: نور - تاریکی، زوج - فرد، مؤنث - مذکر، زندگی - مرگ، خیر - شر، راست - چپ، حد - بی قانونی، مستقیم - منحنی، استراحت - متحرک، متحد - بسیاری.

فیثاغورث و پیروانش زهد را به معنای باستانی آن موعظه می کردند ، یعنی روح سالم بدنی مشابه را می طلبید ، علاوه بر این ، از طریق تأثیر دائمی موسیقی ، به عروج به حوزه های بالاتر زندگی می رسید. به همین دلیل فیثاغورثی ها موسیقی، فلسفه و پزشکی را شناسایی کردند.

در عرصه سیاست، فیثاغورثی ها دموکرات های معتدل مترقی بودند، و نه مدافع اشرافیت، چنان که گاه در مورد آنها گفته می شود.

فیثاغورثی ها به دلیل شیوه اصلی زندگی خود که بر سلسله مراتبی از ایده ها متکی بود، معروف بودند. آنها در وهله اول زیبا و شایسته را قرار دادند (علم در اینجا گنجانده شد)، در وهله دوم - سودآور و مفید، در مرحله سوم - خوشایند.

پذیرش در اتحادیه طبق اساسنامه صورت گرفت. آنها افرادی را می پذیرفتند که سال ها آزمون ویژگی های روحی و اخلاقی خود را پس داده بودند. اموال مشترک بود؛ با عضویت در اتحادیه، همه اموال خود را به اقتصاددانان خاص سپردند.

در اتحاد فیثاغورثی ها دو مرحله وجود داشت: تازه کارها (آکوماتیک) که دانش را به طور جزمی به دست می آوردند و دانشمندانی که به مسائل پیچیده تر می پرداختند و آموزه های خود را آموزش می دادند. اتحادیه فیثاغورث یک سازمان بسته بود و آموزه های آن مخفی بود.

اخلاق فیثاغورثی مبتنی بر آموزه «مناسب» بود. «مناسب» پیروزی بر شهوات است، این اطاعت کوچکترها از بزرگترها است، این آیین دوستی و رفاقت است، این است بزرگداشت فیثاغورث.

فیثاغورثی ها توجه زیادی به رشد حافظه و توانایی های ذهنی خود داشتند ، بدن را با ژیمناستیک و داروها و روح را با موسیقی شفا دادند ، از احساسات منفی اجتناب کردند: خشم ، ناامیدی ، اضطراب.

و در نهایت چند کلمه در مورد دوره بندی فیثاغورثیت.

تاریخ اتحاد فیثاغورث و فیثاغورث را می توان به شش بخش تقسیم کرد. ما آنها را فهرست نمی کنیم و به تفصیل توضیح می دهیم، توجه می کنیم که سه دوره در فیثاغورث وجود داشته است: فیثاغورث اولیه، میانی و متأخر.

مکتب فیثاغورث شامل فیولائوس، آرکیتاس تارنتوم، پارمنیک، پترون، آلکمئون، هیپاس و دیگران است.


2021
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه