28.10.2023

طرح سلیمان، فراماسون ها و عصر دلو. نقشه سلیمان برای کسب خرد


طرح سلیمان

(پست میانی)

نمی‌توانم این موضوع مهم را نادیده بگیرم، زیرا پیش‌گوی خوبی برای پست بعدی مجموعه «پیروزی عقل» است. آندری دواتوف یک چهره بسیار غیر تصادفی است که در افق ما ظاهر شده است. من با دقت چند ویدیوی دیگر او را بعد از ویدیویی که اخیراً پست کردم تماشا کردم و می توانم بگویم: آنچه او ارائه می دهد فقط تجزیه و تحلیل جدی مبتنی بر اطلاعات دریافتی نیست - تجزیه و تحلیل ترکیبی عمیق است (من آن را به این شکل می نامم) که کاملاً است. غایب همه کارشناسان سیاسی و نظامی مدرن. نکته اینجاست که دویتوف در ساخت‌های خود از لایه‌هایی از انگیزه‌های معنوی باستانی استفاده می‌کند که تاریخ مقدس را بدون استثنا به یک شرکت‌کننده زنده و بستری برای همه رویدادهای سیاسی مدرن تبدیل می‌کند.

من پیوندهایی به ویدیوهای او ارسال نمی کنم، اگر بخواهید، آنها را می توان به راحتی در اینترنت پیدا کرد. او، گویی به شوخی، خود را یک یهودی رمزنگاری می‌نامد؛ علاوه بر این، او یک افسر سینولوژیست نظامی و افسر اطلاعاتی است - ترکیبی بسیار انفجاری، که تعیین‌کننده‌ترین عنصر در آن اولین مورد فوق است.
بنابراین، باید به شما هشدار بدهم که ویدیو با صحبت‌های این شخص، که طرح درک و ارزیابی فرآیندهای جهان را به اشتراک می‌گذارد، امری بسیار دشوار و برای برخی حتی خطرناک است. این واقعیت که این مرد ما نیست و علاوه بر این، دشمن ما نیست، برای من واضح است. از این رو هنگام شنیدن سخنان ایشان از شما می خواهم که وارد جریان او نشوید، بلکه همیشه به عنوان یک شخص از او فاصله بگیرید. این یک فرد بسیار باهوش و روشنفکر و در نتیجه بسیار خطرناک است. سلاح اصلی در زرادخانه او چیست؟ پاسخ متناقض خواهد بود - حقیقت. مسئله این است که زمان آن فرا رسیده است که دروغ ها شروع به استفاده از حقیقت به عنوان مهمترین برگ برنده خود کردند و این مرد تأییدی آشکار بر این موضوع است. او چیزهای مقدس را تعیین می کند ... پنهان شده در پشت صحنه سیاست های بزرگ جهان را همیشه برای مردم عادی توضیح می دهد ... چه! و این البته می تواند به راحتی به شنونده ساده ای که توسط این متخصص با ابهت و چنین توانمند به قدس اعتراف شده است، رشوه بدهد. این به خودی خود بی سابقه است! این شخص یک کشیش با سطح بالایی از آغاز کار است که اجازه یافته است برای امروز باز شود. یعنی ما در حال حاضر در خط پایان هستیم و دشمن ما آخرین توان خود را خواهد فشرد.

چگونه تکنیک ارائه حقیقت را توضیح دهیم. راحت ترین چیزی که می توان وارد هشیاری یک فرد کرد چیست؟ آیا حقیقت دارد. از این گذشته ، به عنوان یک قاعده ، بدیهی است و به راحتی قابل اثبات است. خیلی باحال است وقتی نقاب ها و شنل های خود را پاره می کنند و کل سناریو را برای شما فاش می کنند! و شما با نگاهی دقیق تر می بینید که همه چیز همینطور است... و شخصی که این حقیقت را ارائه می دهد تقریباً دوست و مجری شما می شود. نباید گرفتارش بشی بنابراین، من از شما می خواهم که از ثمرات این سنتز تاریخی استفاده کنید، اما بدون اینکه آنها را به هیچ وجه با خود تامین کننده مرتبط کنید، که در یک لحظه خوب مکعب های این طرح راستین را عوض می کند و راهرو روشن به مسیری منتهی می شود. به سوی نابودی، و افرادی که به این راهنما اعتماد کردند، خود را در هزارتوی ساخت‌های منطقی صادقانه او محبوس می‌بینند، اما قبلاً در جهت مخالف چرخیده‌اند.

و در آخر، در متن زیر چیزی را که من در مورد آن صحبت کردم پیدا نمی کنید، برای این باید به ویدیوهای او گوش دهید، و این متن یک دانه است.


پیشگویی آسمانی دانیال

برنامه ریزی استراتژیک برای یک چشم انداز 3000 ساله به بخشی از فعالیت های اطلاعاتی اشاره دارد که نه با منابع داده های اولیه وضعیت و نه با استنباط در مورد روند توسعه رویدادها هدایت می شود، بلکه تنها با حمایت وحی امکان پذیر است (eureka) !) محاسبه امواج مرجع و سیگنال - پایه های کیهانی - نیروهای محرکه فرآیندهای اساسی تاریخ. و مهمتر از همه، دانش مقدس روابط علت و معلولی جهان در حجم.
توسعه معکوس ترتیب و مدت رویدادهای استراتژیک فرآیند تاریخی که پیامد مستقیم تصمیمات کسی نیست، مستلزم ایجاد مدلی از تغییرات در پویایی افزودن انرژی های امواج تاریخی دوره های مختلف و شناسایی منبع اولیه است. پیش‌بینی تاریخی نویسندگان برنامه استراتژیک در مقیاس جهانی‌گرایی، اما نه به هیچ وجه تحلیل پیچیده‌ای از زباله‌های اطلاعاتی.
ارزیابی نشانه‌های اطلاعاتی که در طول اجرای طرح سلیمان پدیدار شد به ما این امکان را می‌دهد که باور کنیم کتاب دانیال نبی به عنوان پشتوانه اصلی در منابع اولیه برنامه‌ریزی استراتژیک حکیمان کلدانی نهفته است. متن کتاب توسط خود پیامبر نوشته شده است که دو و نیم هزار سال پیش (در قرن ششم قبل از میلاد) در دوران «اسارت بابلی» یهودیان در دربار نبوکدنصر زندگی می کرد.

این نتیجه گیری نیز توسط دستورالعمل های مستقیم اجرا کنندگان، از جمله انجیل متی در عهد جدید، پیشنهاد می شود. به قول عیسی ناصری: «فکر نکنید که آمده‌ام تا شریعت یا انبیا را از بین ببرم، نیامده‌ام تا نابود کنم، بلکه برای تحقق بخشیدن به آن آمده‌ام.» (متی 5:17). علاوه بر این، عیسی مسیح به طور دقیق به پیشگویی «مکروه ویرانی» قدس توسط دانیال نبی اشاره می کند (متی 24: 15-16). و در قرن هفدهم. «یادداشت‌هایی درباره کتاب دانیال نبی و آخرالزمان سنت. جان" در نسخه ریاضی خود از تفسیر گاهشماری کتاب مقدس توسط سر اسحاق نیوتن ساخته شده است.
تداوم جزمی غیرقابل انکار طرح 3000 ساله سلیمان، که حاملان آن نهاد کمیسرهای ایدئولوژیک است - کابالیست ها، که دانش مخفی را از طریق زنجیره مستقیم شروع فقط برگزیدگان دریافت می کنند، به موارد زیر خلاصه می شود: در انتظار ورود انرژی های کیهانی صورت فلکی دلو به زمین (زمانی که زمان کشف اسرار هستی در سراسر جهان فرا می رسد) کشورها و مردمان تمدن کتاب مقدس باید 125 پله را در مسیر صعود انسان طی کنند. روح به آگاهی از طرف دیگر - نامرئی - وجود. در مسیر این صعود، سطح آرزوهای مردم تغییر می کند: سطح اول غذا و رابطه جنسی است. دوم - ثروت و پول. سوم - افتخار و جلال؛ چهارم - دانش؛ پنجم - معنای وجود. همه مردم تمایلی برای رسیدن به سطح پنجم آرزو نخواهند داشت، اما یک توده بحرانی ایجاد می‌شود که احتمالاً با عدد متعالی «بخش طلایی» فی مرتبط است: این عدد بزرگ‌تر یا برابر با 1618033 نفر است.

در مرتبه پنجم معراج، مرز بین زندگی و مرگ ناپدید می شود، روح شروع به شناسایی خود با ابدیت می کند، دانش علم زمینه های ظریفی را می گشاید و جهان نامرئی نمایان می شود. در اینجا معنای زندگی انسان در تشبیه خود نه به مخلوق، بلکه به خالق آشکار خواهد شد. و وضعیت خالق دریافت منافع نیست، بلکه دادن بی غرض انرژی است که قادر به انجام کار برای خیر عمومی است.
با احساس دنیای بالاتر نامرئی، ایده زمان و مکان تغییر می کند و سپس روح مردم عادی حس ششم خواب را باز می کند - مدار اتصال به حوزه های بالاتر. فلسفه مدرن این جهش در توسعه تمدن زمینی را یک "چرخش انسان شناختی" می نامد که به گفته دانشمندان باید در اواسط قرن بیست و یکم اتفاق بیفتد. طبق محاسبات نیوتن، این چرخش (پایان «این قرن») حداکثر تا سال 2060 رخ خواهد داد. طبق تفسیر کتاب دانیال نبی - در سال 2040. و طبق تقویم چرخه ای سنتی چینی، "سالی" دقیقاً در سال 2044 است.
ایده پیمودن مسیر اصلاح خواسته های مردم با کسب مسالمت آمیز حکومت معنوی جهان قدرت بر «قلب» تصمیم گیرندگان و رفتار توده های وسیع مرتبط است. راه کسب قدرت بر «قلب‌ها» که «حکیمان کلدانی» از سنت پنهانی آن را می‌شناسند، ترکیبی هوشمندانه از «طلای جهان» با ایده‌ای جذاب است. این «کیمیای قدرت» در دست ساختارهای نظم معنوی است که به تحریک «حکیمان کلدانی» در میان مردمان غیریهودی برای تحقق طرح سلیمان ایجاد شده است. کنترل طلای جهان توسط برنامه ریز به دست بین المللی مالی یهودیان (خانه های بانکی باروخ ها، روچیلدها، واربورگ ها و غیره) تصمیم گرفته شد. کنترل کامل ایده ها غیرممکن است.
از آنجایی که نیروی محرکه دارای یک نقطه کاربرد و یک بردار است، معبد سلیمان در اورشلیم به نمادی از پیوند حکومت معنوی جهان به خط مرزی حوزه های بالاتر و بر این اساس، قدرت مفهومی جهانی بر امیال تبدیل شد. از مردم (نقطه پناهگاه معبد است، بردار به بهشت ​​است). تجارت ساخت و ساز با اندازه گیری ها - هندسه - و کار سنگ تراشی ها مرتبط است، بنابراین سازه های کمکی برای اجرای طرح سلیمان در قرن 18 فراماسون ها (فراماسون های فرانسوی) نامیده شدند.
اولین لژها (مکان های ملاقات) در انگلستان به شکل سازمان های مخفی با آیین های عرفانی به رهبری استادان بزرگ - استادان بزرگ به وجود آمدند. نمادهای سنگ تراشی ویژگی های سازندگان است: پیش بند، ماله، چکش، خط کش و شاقول برای سنگ تراشی، به علاوه ابزارهای اندازه گیری برای دایره آسمان و مربع زمین - قطب نما و مربع "معمار بزرگ جهان" یا "هندسه سنج" (G). امروزه، لژهای فراماسونری که در سرتاسر جهان ایجاد شده اند، کار مخفی خود را برپایی معبدی نمادین از فضیلت می دانند: عدن زمینی (باغ عدن کتاب مقدس) در پادشاهی آسترایا (الهه عدالت). شعار آنها این است: آزادی - برابری - برادری. نشان فراماسونری در سرتاسر جهان، مثلثی است با چشم همه‌بین «پادشاه جهان‌ها» به جای صلیب مصلوب مسیحی و ستاره پنج پر سلیمان (جایی که هیچ زاویه عقلی مستقل از حکیمان کلدانی وجود ندارد) .

فراماسون ها منکر انحصار نژادی، ملی و مذهبی، موعظه برادری آرمانی مردمی متحد شده توسط خداپرستی (جهان بینی)، دیدگاه های اخلاقی مشترک (در خوردن میوه های درخت علم خیر و شر همه چیز جایز است) و وظیفه کمک متقابل هستند. در میان مبتکران (همبستگی). از شاخه‌های فراماسونری آنگلوساکسون (با حفظ مبنای عرفانی) و رومسک (بورژوای آزاداندیش)، بر اساس آلمانی دئیسم (جهان‌بینی برابری در قانون)، ایلومیناتی (روشن‌افشان) ظهور کردند و در ایالات متحده مستقر شدند. در سال 1776 منشور آزادی ایلومیناتی: "اعلامیه حقوق بشر". دستور آنها: تفکیک قوا به مقننه، مجریه و قضائیه. شعار آنها: "از بین چیزهای مختلف، یک چیز." با این حال، اکنون ایده دموکراسی قبلاً مرحله را پشت سر گذاشته است، تغییرات سریعتر و سریعتر اتفاق می افتد و برای تکمیل برنامه سلیمان به موقع، همه چیز به سمت یک دیکتاتوری روشنگرانه (با نام دجال) پیش می رود.
وظیفه فوری انترناسیونال ماسونی این بود که نفوذ سیاسی را در قالب لیبرال دموکراسی به دست آورد و جامعه را بر اساس دانش علمی و فارغ از هر گونه تعصب مذهبی آموزش دهد. ابزار نفوذ، رواج علم، هنر انبوه و اطلاعات انبوه بود.
آرمان نهایی فراماسونری، پیروزی طرح سلیمان در مقیاس جهانی با حذف اختلافات مذهبی، ملی و دولتی و ایجاد ایالات متحده جهان تحت کنترل یک دولت جهانی است: E PLURIBUS UNUM.

کارگروه اجرای طرح پند در مقاطع مختلف نیروهای اجتماعی مختلف از صلیبیون تا تروریست بودند، در حالی که برای اصلاح یهودیان، "شاخه های خشک درخت اسرائیل" بی رحمانه قطع شد.
با ظهور عصر دلو در آغاز قرن بیست و یکم، دولت لیبرال انتخاب دموکراتیک نیز به مانعی در برابر اصلاح نهایی بی قانونی تبدیل شد (برای ایلومیناتی، اصلاح به شکل «فرار انسانیت» فوق بشری به خود می گیرد).
روسیه باید به مکانی برای ایجاد الگویی برای رهایی مردم از بی عدالتی مطابق با قانون جهان تبدیل شود. بنابراین در کنگره جهانی کابالا در تل آویو (فوریه 2008) مستقیماً گفته شد که «روسیه از پیش تعیین شده است که نقش محوری را ایفا کند. غرب یخ زده است، اما در روسیه معنویت همیشه نقش ویژه ای داشته است. شهوانی بودن شخص روسی او را به درک کابالا متمایل می کند. آینده به گونه ای خواهد بود که روسیه جامعه بالایی را جذب خواهد کرد و فراوانی در اینجا پدید خواهد آمد، روابط عالی بین مردم و دولت ایجاد خواهد شد.

از نظر اقوام آریایی که یهودیان به آنها گویم می گویند، یهودیان قومی مانند دیگران نیستند. آریایی ها از ویژگی های خاص یهودیان شگفت زده می شوند: فقدان وجدان (برای یک یهودی، کلماتی مانند پشیمانی به سادگی بی معنی هستند). فقدان شرم، عدالت، انسانیت، مهربانی، شفقت؛ تمایل به دروغگویی؛ طمع غیر طبیعی؛ دورویی؛ ولع تقلب؛ تمایل به جرم و جنایت؛ انگلی؛ تشنه به خون، میل بی حد و حصر به قدرت؛ میل نامحدود به ثروت، که واقعاً نمی تواند توسط آنها استفاده شود. تحقیر و نفرت نسبت به مردم دیگر؛ فقدان حس وطن در هر کشور محل سکونت؛ میل به انحراف جنسی؛ اشتیاق به اشکال انحرافی از هنر

همه اینها را می توان در یک کلمه بیان کرد - غیر انسانی. چه چیزی باعث این ویژگی ها می شود؟

یک نفر وارد صحرای سینا شد و دیگری بیرون آمد. و این مردم نبودند که بیرون آمدند، همه مردم در بیابان مردند. افراد اصلاح شده از صحرا بیرون آمدند، اصطلاحاً "بیوروبات" با الگوریتم رفتار برنامه ریزی شده. موسی در این 40 سال با یهودیان چه کرد؟ در این مورد چند فرضیه می توان مطرح کرد. با این حال، صرف نظر از هر فرضیه، کتاب مقدس حقایق زیر را ارائه می دهد:

تمامی یهودیانی که وارد صحرای سینا شدند، از آن بیرون نیامدند و در آن مردند و یا به دست لاویان (طبیعت لاوی) کشته شدند.

مردم جدیدی از بیابان با الگوریتم جدیدی از تفکر و رفتار ظهور کردند.

یهودیان احساس می کردند که موسی برای آنها سودی ندارد و دائماً علیه او شورش می کردند؛ طبقه بالا، لاویان، دائماً نافرمانان را قتل عام می کردند.

خداوند چهره خود را به موسی نشان نداد؛ اولین الواح عهد توسط موسی شکسته شد و سپس خداوند زحمت کشید و دوباره آنها را حک کرد. وقتی موسی به خدا روی آورد تا چهره خود را به او نشان دهد، نپذیرفت. مورد دیگری بود که موسی از خداوند خواست که صورتش را نشان دهد: «موسی به خدا گفت: جلال خود را به من بنما». و خداوند (به موسی) گفت: من تمام جلال خود را در حضور تو اعلام خواهم کرد و نام خداوند را در حضور تو اعلام خواهم کرد. و هر که را بیامرزم او را بیامرزم و هر که را بیامرزم او را بیامرزم. و سپس فرمود: نمی توانی صورت مرا ببینی، زیرا انسان نمی تواند مرا ببیند و زندگی کند. و خداوند گفت: این مکان من است: روی این صخره بایست. هنگامی که جلال من بگذرد، تو را در شکافی از صخره قرار خواهم داد و با دست خود تو را می پوشانم تا از آنجا بگذرم. و چون دستم را بردارم، مرا از پشت خواهی دید، اما صورتم (برای تو) آشکار نخواهد شد» (خروج، باب 33، آیات 18-23). (این قطعه از "کتاب مقدس" را باید به ویژه توسط هرکسی که فروتنانه به سخنان واعظان مذهبی در مورد خدای کتاب مقدس گوش می دهد با تأمل بخواند). به یاد داشته باشیم که چهره شیطان وحشتناک است و انسان نمی تواند آن را تحمل کند. به همین دلیل شیطان چهره خود را به موسی نشان نداد و به همین دلیل موسی به عهد خود عمل کرد; («هیچ کس هرگز خدا را ندیده است»، انجیل یوحنا، فصل 1، بیت 18). در اینجا مناسب است اضافه کنیم که خدای یهودی عموماً کنجکاوی در مورد شخص خود را دوست ندارد و بارها اعلام کرده است که هر که چهره او را ببیند خواهد مرد. و ساکنان بیت‌شمش را کشت، زیرا به تابوت خداوند نگاه کردند و پنجاه هزار و هفتاد نفر از مردم را کشتند. و مردم گریه کردند، زیرا خداوند مردم را با شکست بزرگی زده بود (اول پادشاهان فصل 6، آیه 19).

موسی در صحرا ساختاری برای اداره یهودیان به شکل یک خاخام چهار ردیفه ایجاد کرد که خود در بالای آنها قرار داشت. علاوه بر این، تنها یک لاوی، نماینده خانواده لاوی، می تواند خاخام (شبان یهودیان) شود.

بیایید توجه کنیم که حتی قبل از خروج یهودیان از مصر، یوسف افسانه ای آنها نه تنها با یک زن مصری، بلکه با آسنات، دختر کشیش ایلیوپلیس ازدواج کرد و از او دو پسر به دنیا آورد (پیدایش 41:50). . یعنی نوادگان یوسف نیمه یهودی، نیمه مصری و از همه مهمتر نوادگان کاهنان غیبی - خدمتکاران فرقه خدای آمون - هستند. پادشاه سلیمان (هبر از نظر ملیت) نیز با فرعون خویشاوند شد (اول پادشاهان 3: 1) و فرزندان او از دختر فرعون را نمی توان یهودی دانست و به طوایف کاهنان مصری تعلق داشت.

این نوادگان کاهنان غیبی که با موسی به صحرا رفتند، طبیعتاً از خدمتگزاری فرقه خود دست نکشیدند و بازی خود را در این "کمپین" سینا انجام دادند. آنها بالاتر از لاویان و موسی ایستادند، اما فعالیت های آنها مانند همه غیبت گرایان پنهان و پنهان بود. و حتی قبل از آن، در طول 7 سال قحطی، یوسف به طور کامل مصریان را به بردگی گرفت، تمام دارایی های آنها را گرفت و اولین دولت کاملاً تمامیت خواه جهان (کمونیسم ناب) را ایجاد کرد، جایی که تمام دارایی ها توسط یک طبقه محدود از کشیشان کنترل می شد (پیدایش 47: 20-21). موسی بدون هیچ اثری در جایی ناپدید شد و قبر او در هیچ کجا یافت نشد. و اطلاعات در مورد سرنوشت آینده او بسته شده است.

مهم نیست که چگونه به تاریخ سینا نگاه کنیم، بیایید به این فکر کنیم که واقعاً چه کسی می تواند ارباب دین تازه ایجاد شده - یهودیت باشد؟ تنها مدعیان، نوادگان کاهنان غیبی خدای آمون هستند. آنها با تلاش برای تسلط بر جهان، نه تنها دین جدیدی ایجاد کردند، بلکه برای اولین بار در تاریخ، روشی برای به دست گرفتن قدرت با استفاده از جنگ اطلاعاتی سرد توسعه دادند و در این دین وارد کردند. چنین جنگ هایی برای مردم عادی غیرقابل درک و نامرئی شده است. به همین دلیل است که این گروه باریک غیبی هنوز بر جهان مسیحیت مسلط هستند و قبلاً به سلطه جهانی نزدیک شده اند.

توجه داشته باشید که موسی را دختر فرعون مصر در کودکی برد. در کتاب مقدس، این انتخاب به صورت تصادفی ارائه شده است - ظاهراً دختر فرعون به طور تصادفی موسی را پیدا کرده است. این تعبیر برای ساده لوحان است. اساساً غیرممکن است که به طور تصادفی وارد خانواده فرعون شوید. موسی در خانواده فرعون بزرگ شد. او تحصیلات کشیشی و تربیت کشیشی را دریافت کرد. او به عنوان یک آغازگر ساخته شد. برای یک فرد تصادفی این کاملا غیرممکن است. موسی به طور هدفمند انتخاب شد و به طور هدفمند برای یک مأموریت خاص آموزش دید.

زیگموند فروید در اثر خود "موسی انسان و دین توحیدی" به ریشه مصری نام موسی اشاره می کند. تحقیقات فروید به او این امکان را می دهد که به این نتیجه برسد که موسی یک مصری بلندپایه است، کشیشی که در تمام خرد کشیش های مصری آغاز شده است. فروید، لاویان را یا مصری می‌داند یا از نژاد دورگه و قطعاً «قوم موسی»، دستگاه خود.

به احتمال زیاد، لاویان نوادگان کاهنان غیبی از یوسف هستند (اگرچه این را فقط می توان حدس زد).

پس از لشکرکشی سینا و ورود یهودیان جدید به فلسطین، اورشلیم نماینده خارجی سلسله مراتب خادمان آمون شد. علاوه بر این، اهمیت اورشلیم بسیار بالاتر از اهمیت مرکز تاریخی - شهر مصر باستان تبس (هلیوپلیس) بود، زیرا تبس در حومه جهان قرار داشت و اورشلیم در آن زمان یکی از مراکز اصلی ترانزیت بود. مسیرهای تجاری و اطلاعاتی تمدن مدیترانه

برنامه ریزی درازمدت ایدئولوژیک و سیاسی برای هزاران سال به سلیمان پادشاه اسرائیل نسبت داده می شود. نقشه سلیمان برای 3000 سال ترسیم شد. هدف نهایی این طرح تسخیر لاویان و اربابان غیبی آنها بر تسلط بر جهان تا سال 2000، طبق گاهشماری مدرن، قبل از آغاز عصر جدید دلو، نامطلوب برای این شیطان پرستان است.

این الگوریتم رفتار یهودی (شیطانی) که در نتیجه آزمایش سینا در یهودیان تعبیه شده است چیست؟ ما قبلاً به تلمود و کتاب مقدس نگاه کرده ایم. در آنجا یک ذهنیت کلی تنظیم می شود و یک برنامه کلی رفتاری برای یهودیان - فرزندان شیطان - تعیین می شود. این الگوریتم کلی رفتار یهودیان در رابطه با زمان دقیق و توسعه یافته است. با گذشت زمان، گزینه های دقیق تر و مشخص تر برای اقدامات یهودیان ظاهر می شود. یکی از پر شورترین انواع این رفتار، "پروتکل های بزرگان صهیون" معروف در جهان است. بیایید به یک سند متأخر و کمتر شناخته شده نگاه کنیم، که توسعه بیشتر همان الگوریتم کلی برای رفتار فرزندان موسی است.

این الگوریتم توسط یهودیان اختراع نشده است، یهودیان قادر به اختراع چیز جدیدی نیستند. مغز آنها توسط تلمود، تورات و فرآیند ختنه منحرف شده است. یهودیان فقط معلولان فکری هستند. این الگوریتم (یا برنامه عمل) از طریق "چوپان" - خاخام ها - که یهودیان برای آنها فقط گله ای از ربات های زیستی هستند - به آگاهی آنها وارد می شود. گذراً توجه کنیم که خاخام های لاوی فقط نخبگان یهودی نیستند. اینها شبان آنها هستند، مردم از نظر ژنتیکی متفاوت هستند. افراد از یک ژنوتیپ متفاوت. لاویان از نوادگان کاهنان غیبی مصر باستان هستند. و توسل به وجدانشان بی فایده است. آنها می دانند که چه کسانی هستند و به چه کسانی خدمت می کنند. و آنها به لوسیفر، شیطان، شیطان خدمت می کنند.

پس یهودی چیست؟ اصولاً یهودی و یهودی یکی نیستند. یک یهودی یهودی پر از یهودیت است. البته ممکن است یهودیانی بدون یهودیت وجود داشته باشند، اما اولاً، این امر بسیار نادر است، و ثانیاً، ما هرگز نمی دانیم که یک یهودی واقعاً با چه دینی پر شده است. بنابراین، ما بین مفاهیم "یهودی" و "یهودی" تفاوتی قائل نمی شویم.

یک یهودی گفت: یهودی بودن یک حالت روحی است. این بسیار دقیق است. این چه حالتی است؟ این یک سیستم خاص از کلیشه های تفکر و رفتار است. یا به عبارت دیگر، برخی از الگوریتم های رفتار کلی. این الگوریتم کلی رفتار از کجا آمده است؟ بدیهی است که یهودی موجودی است که الگوریتم کلی رفتارش توسط شخصی از بیرون تنظیم شده است. یا به عبارت دیگر، یهودی یک بیوروبات برنامه ریزی شده است که رفتار جهانی و مستقلی ندارد. یا به عبارت دیگر، یهودی فردی است که رفتار مستقل او فراتر از الگوریتم کلی رفتار تعیین شده توسط شخصی از بیرون نیست. اکثر یهودیان از برنامه های خود آگاه نیستند.

برنامه ریزی استراتژیک برای یک چشم انداز 3000 ساله به بخشی از فعالیت های اطلاعاتی اشاره دارد که نه با منابع داده های اولیه وضعیت و نه با استنباط در مورد روند توسعه رویدادها هدایت می شود، بلکه تنها با حمایت وحی امکان پذیر است (eureka) !) محاسبه امواج مرجع و سیگنال - پایه های کیهانی - نیروهای محرکه فرآیندهای اساسی تاریخ. و مهمتر از همه، دانش مقدس روابط علت و معلولی جهان در حجم.

توسعه معکوس ترتیب و مدت رویدادهای استراتژیک فرآیند تاریخی که پیامد مستقیم تصمیمات کسی نیست، مستلزم ایجاد مدلی از تغییرات در پویایی افزودن انرژی های امواج تاریخی دوره های مختلف و شناسایی منبع اولیه است. پیش‌بینی تاریخی نویسندگان برنامه استراتژیک در مقیاس جهانی‌گرایی، اما نه به هیچ وجه تحلیل پیچیده‌ای از زباله‌های اطلاعاتی.

ارزیابی نشانه‌های اطلاعاتی که در طول اجرای طرح سلیمان پدیدار شد به ما این امکان را می‌دهد که باور کنیم کتاب دانیال نبی به عنوان پشتوانه اصلی در منابع اولیه برنامه‌ریزی استراتژیک حکیمان کلدانی نهفته است. متن کتاب توسط خود پیامبر نوشته شده است که دو و نیم هزار سال پیش (در قرن ششم قبل از میلاد) در دوران «اسارت بابلی» یهودیان در دربار نبوکدنصر زندگی می کرد.

این نتیجه گیری نیز توسط دستورالعمل های مستقیم اجرا کنندگان، از جمله انجیل متی در عهد جدید، پیشنهاد می شود. به قول عیسی ناصری: «فکر نکنید که آمده‌ام تا شریعت یا انبیا را از بین ببرم، نیامده‌ام تا نابود کنم، بلکه برای تحقق بخشیدن به آن آمده‌ام.» (متی 5:17). علاوه بر این، عیسی با دقت بیشتری به پیش‌بینی دانیال نبی درباره «مکروه ویرانی» معبد اشاره می‌کند (متی 24: 15-16). و در قرن هفدهم. «یادداشت‌هایی درباره کتاب دانیال نبی و آخرالزمان سنت. جان" در نسخه ریاضی خود از تفسیر گاهشماری کتاب مقدس توسط سر اسحاق نیوتن ساخته شده است.

تداوم جزمی غیرقابل انکار طرح 3000 ساله سلیمان، که حاملان آن نهاد کمیسرهای ایدئولوژیک است - کابالیستها، که دانش مخفی را از طریق زنجیره مستقیم شروع فقط برگزیدگان دریافت می کنند، به موارد زیر ختم می شود: در انتظار ورود انرژی های کیهانی صورت فلکی دلو به زمین (زمانی که زمان کشف اسرار هستی در سراسر جهان فرا می رسد) کشورها و مردمان تمدن کتاب مقدس باید 125 پله را در عروج روح انسان طی کنند. به آگاهی از سوی دیگر - نامرئی - وجود. در طول مسیر این صعود، سطح آرزوهای مردم تغییر می کند: سطح اول غذا و رابطه جنسی است. دوم - ثروت و پول. سوم - افتخار و جلال چهارم - دانش؛ پنجم - معنای وجود. همه مردم تمایلی برای رسیدن به سطح پنجم آرزو نخواهند داشت، اما یک توده بحرانی ایجاد می‌شود که احتمالاً با عدد متعالی «بخش طلایی» فی مرتبط است: این عدد بزرگ‌تر یا برابر با 1618033 نفر است.

در مرتبه پنجم معراج، مرز بین زندگی و مرگ ناپدید می شود، روح شروع به شناسایی خود با ابدیت می کند، دانش علم زمینه های ظریفی را می گشاید و جهان نامرئی نمایان می شود. در اینجا معنای زندگی انسان در تشبیه خود نه به مخلوق، بلکه به خالق آشکار خواهد شد. و وضعیت خالق دریافت منافع نیست، بلکه دادن بی غرض انرژی است که قادر به انجام کار برای خیر عمومی است.

با احساس دنیای بالاتر نامرئی، ایده زمان و مکان تغییر می کند و سپس روح مردم عادی حس ششم خواب را باز می کند - مدار اتصال به حوزه های بالاتر. فلسفه مدرن این جهش در توسعه تمدن زمینی را یک "چرخش انسان شناختی" می نامد که به گفته دانشمندان باید در اواسط قرن بیست و یکم اتفاق بیفتد. طبق محاسبات نیوتن، این چرخش (پایان «این قرن») حداکثر تا سال 2060 رخ خواهد داد. طبق تفسیر کتاب دانیال نبی - در سال 2040. و طبق تقویم چرخه ای سنتی چینی، "سالی" دقیقاً در سال 2044 است.

ایده پیمودن مسیر اصلاح خواسته های مردم با کسب مسالمت آمیز حکومت معنوی جهان قدرت بر «قلب» تصمیم گیرندگان و رفتار توده های وسیع مرتبط است. راه کسب قدرت بر «قلب‌ها» که «حکیمان کلدانی» از سنت پنهانی آن را می‌شناسند، ترکیبی هوشمندانه از «طلای جهان» با ایده‌ای جذاب است. این «کیمیای قدرت» در دست ساختارهای نظم معنوی است که به تحریک «حکیمان کلدانی» در میان مردمان غیریهودی برای تحقق طرح سلیمان ایجاد شده است. کنترل طلای جهان توسط برنامه ریز به دست بین المللی مالی یهودیان (خانه های بانکی باروخ ها، روچیلدها، واربورگ ها و غیره) تصمیم گرفته شد. کنترل کامل ایده ها غیرممکن است.

از آنجایی که نیروی محرکه دارای یک نقطه کاربرد و یک بردار است، معبد سلیمان در اورشلیم نماد پیوند حکومت معنوی جهان به مدار حوزه های بالاتر و بر این اساس، قدرت مفهومی جهانی بر امیال شد. از مردم (نقطه پناهگاه معبد است، بردار به بهشت ​​است). تجارت ساخت و ساز با اندازه گیری ها - هندسه - و کار سنگ تراشی ها مرتبط است، بنابراین سازه های کمکی برای اجرای طرح سلیمان در قرن 18 فراماسون ها (فراماسون های فرانسوی) نامیده شدند.

اولین لژها (مکان های ملاقات) در انگلستان به شکل سازمان های مخفی با آیین های عرفانی به رهبری استادان بزرگ - استادان بزرگ به وجود آمدند. نمادهای سنگ تراشی ویژگی های سازندگان است: پیش بند، ماله، چکش، خط کش و شاقول برای سنگ تراشی، به علاوه ابزارهای اندازه گیری برای دایره آسمان و مربع زمین - قطب نما و مربع "معمار بزرگ جهان" یا "هندسه سنج" (G). امروزه، لژهای فراماسونری که در سرتاسر جهان ایجاد شده اند، کار مخفی خود را برپایی معبدی نمادین از فضیلت می دانند: عدن زمینی (باغ عدن کتاب مقدس) در پادشاهی آسترایا (الهه عدالت). شعار آنها این است: آزادی - برابری - برادری. نشان فراماسونری در سرتاسر جهان، مثلثی است با چشم همه‌بین «پادشاه جهان‌ها» به جای صلیب مصلوب مسیحی و ستاره پنج پر سلیمان (جایی که هیچ زاویه عقلی مستقل از حکیمان کلدانی وجود ندارد) .

فراماسون ها منکر انحصار نژادی، ملی و مذهبی، موعظه برادری آرمانی مردمی متحد شده توسط خداپرستی (جهان بینی)، دیدگاه های اخلاقی مشترک (در خوردن میوه های درخت علم خیر و شر همه چیز جایز است) و وظیفه کمک متقابل هستند. در میان مبتکران (همبستگی). از شاخه‌های فراماسونری آنگلوساکسون (با حفظ مبنای عرفانی) و رومسک (بورژوای آزاداندیش)، بر اساس آلمانی دئیسم (جهان‌بینی برابری در قانون)، ایلومیناتی (روشن‌افشان) ظهور کردند و در ایالات متحده مستقر شدند. در سال 1776 منشور آزادی ایلومیناتی: "اعلامیه حقوق بشر". دستور آنها: تفکیک قوا به مقننه، مجریه و قضائیه. شعار آنها: "از بین چیزهای مختلف، یک چیز." با این حال، اکنون ایده دموکراسی قبلاً مرحله را پشت سر گذاشته است، تغییرات سریعتر و سریعتر اتفاق می افتد و برای تکمیل برنامه به موقع، همه چیز به سمت یک دیکتاتوری روشنگرانه (با نام دجال) پیش می رود.

وظیفه فوری انترناسیونال ماسونی این بود که نفوذ سیاسی را در قالب لیبرال دموکراسی به دست آورد و جامعه را بر اساس دانش علمی و فارغ از هر گونه تعصب مذهبی آموزش دهد. ابزار نفوذ، رواج علم، هنر انبوه و اطلاعات انبوه بود.

آرمان نهایی فراماسونری، پیروزی طرح سلیمان در مقیاس جهانی با حذف اختلافات مذهبی، ملی و دولتی و ایجاد ایالات متحده جهان تحت کنترل یک دولت جهانی است: E PLURIBUS UNUM.

کارگروه اجرای طرح پند در مقاطع مختلف نیروهای اجتماعی مختلف از صلیبیون تا تروریست بودند، در حالی که برای اصلاح یهودیان، "شاخه های خشک درخت اسرائیل" بی رحمانه قطع شد.

با ظهور عصر دلو در آغاز قرن بیست و یکم، دولت لیبرال انتخاب دموکراتیک نیز به مانعی در برابر اصلاح نهایی بی قانونی تبدیل شد (برای ایلومیناتی، اصلاح به شکل «فرار انسانیت» فوق بشری به خود می گیرد).

روسیه باید به مکانی برای ایجاد الگویی برای رهایی مردم از بی عدالتی مطابق با قانون جهان تبدیل شود. بنابراین در کنگره جهانی کابالا در تل‌آویو (فوریه 2008) مستقیماً بیان شد که «روسیه برای یک نقش مرکزی مقدر است. غرب یخ زده است، اما در روسیه معنویت همیشه نقش ویژه ای داشته است. شهوانی بودن شخص روسی او را به درک کابالا متمایل می کند. آینده به گونه ای خواهد بود که روسیه جامعه بالایی را جذب خواهد کرد و فراوانی در اینجا پدید خواهد آمد، روابط عالی بین مردم و دولت ایجاد خواهد شد.

نقشه سلیمان

اکنون آشکار شده است که آنچه زمانی برنامه ریزی دوربرد نامیده می شد حداقل در مصر باستان سرچشمه گرفت، جایی که ساخت یک هرم واحد اغلب تمام زندگی یک فرعون را می گرفت.

با این حال، این یک برنامه ریزی صرفا اقتصادی بود. یکی از نمونه‌های بی‌نظیر برنامه‌ریزی ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی، طرح بلندمدت است که تهیه آن به سلیمان پادشاه اسرائیل، پسر ملک داوود نسبت داده می‌شود. محتمل ترین تاریخ برای سلطنت سلیمان 1015-975 قبل از میلاد است. ایکس.

نقشه سلیمان برای یک دوره 3000 ساله ترسیم شد. هدف نهایی این طرح تسخیر یهودیان است صلح آمیزاز طریق سلطه بر جهان سلیمان یهودی نبود. یهودیان نمی توانند چیزی جهانی اختراع کنند؛ آنها هیچ خلاقیتی ندارند. برای بالاترین سلسله مراتب ماسونی، یهودیان همان زیست توده مردمان دیگر هستند.

احتمالاً به همین دلیل است که این پادشاه اسرائیلی نام خود را سلیمان یا شلومو در زبان عبری گرفته است که به معنی "صلح" ، "صلح دوست" است. البته، سلیمان هنگام توسعه طرح خود از تجربیات هزاران ساله بهترین کاهنان مصر باستان، بین النهرین و فنیقیه استفاده کرد.

سلیمان (از ملیت هبر) با دختر فرعون ازدواج کرد (اول پادشاهان 3:1)دقیقاً برای این اهداف، یعنی برای دسترسی به تجربه کشیشان. اولاد او از دختر فرعون را نمی توان یهودی دانست و از طایفه های کاهنان مصری بود. او قبلاً در سال چهارم سلطنت خود، ساختن معبدی برای خدای یهوه در اورشلیم در کوه موریا آغاز کرد. واژه موریا نیز در زبان های سامی ریشه شناسی ندارد. اما برای همه آریایی ها، "مور" به معنای "مرگ" است.

در این کوه اووس یک محراب مذهبی برای ذبح خروس‌ها و بره‌های سفید مقدس داشت که مخصوصاً برای این منظور پرورش می‌دادند. مکان مقدس هرگز خالی نیست. در سراسر جهان، معابد ایمان جدید، به عنوان یک قاعده، بر پایه معابد ایمان قبلی ساخته شده است. گاه حتی برخی از صفات قدیمی بیرونی دست نخورده باقی می ماند، اما محتوای ایدئولوژیک جدیدی معرفی می شد.

مردم همچنان به مکان مقدس آشنا می آمدند، نمادهای قدیمی بسیاری را می دیدند، شنیدند که فاتحان در ابتدا (قبل از ممنوعیت) به نظر می رسید که به همان افشاگری که آنها انجام می دادند متوسل می شدند. اما آنچه بیگانگان در این هیپوستاز قطع شده قرار دادند، اصلاً همان کاری نبود که یووس پرستان انجام دادند.

در کتاب یوشع 24:8، 11، 13سخنان بدبینانه زیر در مورد آمدن او از جانب خداوند نقل شده است: "و من شما را به سرزمین آمور که در آن سوی اردن زندگی می کردند، آوردم، آنها با شما جنگیدند، اما من آنها را به دست شما تسلیم کردم و شما زمین آنها را به عنوان میراث دریافت کردید. و من آنها را قبل از تو ویران کردم ... تو از اردن گذشتی و به اریحا آمدی و ساکنان اریحا با تو جنگیدند: آمورها، فریسیها، کنعانیان، هیتیها، گرگشها، حویان، یبوسها. اما من آنها را به دست تو تسلیم کردم... و به تو زمینی دادم که برای آن زحمت نکشیدی و شهرهایی را که نساختی و در آنها زندگی کنی؛ از تاکستانها و باغهای روغنی که نگاشتی. تو میوه می خوری."

با وجود اینکه Ebuses توسط Joshua شکست خورده بود، خود شهر Ebus و قلعه در کوه سیان برای مدت طولانی تسلیم نشدند. فقط داوود توانست شهر ابوس را که نام آن را اورشلیم تغییر داد، تصرف کند. و قلعه در کوه سیان در یک محاصره بی سابقه 40 ساله مقاومت کرد و تنها توسط سلیمان تصرف شد. از آنجایی که شهر اصلی اووس پس از تصرف فلسطین به شهر اصلی یهودیان تبدیل شد، طبیعی است که ایدئولوژی جمعیت مدفون که در سطح فرهنگی غیرقابل مقایسه بالاتری نسبت به یهودیان قرار داشتند، تأثیر زیادی بر یهودیان داشت. . بیگانگان به معنای واقعی کلمه با ترجیح عمل گرایانه برای هیپوستاز این جهان - افشاگر هیپنوتیزم شدند. واقعیتبه عنوان نماد بهشت ​​روی زمین و بهشت ​​منحصراً به معنای حداکثر رفاه مادی که ملاک اصلی آن طلاست. سامی های باستان، کنعانی ها نیز واقعیت آریایی را درک می کردند (Yave، I - به زبان آنها)، اما به معنای روشن، 12 قرن پیش از یهودیان. خود تبدیل مفهوم یاو به یهوه یهودی نیز جالب است: اووس هنگام خطاب به یاو از حالت ندا استفاده می کرد - ای، یهوه! (مقایسه کنید: خدا! پسر! پدر!).

توجه داشته باشید که خدای یهودیان ابتدا نام خود را بر موسی آشکار کرد. (خروج 3:14). او خود را یهوه نامید. در واقع، نام خدای یهودی یهوه بود، که دگرگونی فریبنده ای از هیپوستاز این جهان بود - آشکار. یهودیان از تلفظ این نام با صدای بلند منع شدند زیرا شبانان یهودی می ترسیدند که اگر یهودیان نام یهوه را به زبان بیاورند، گویم ها به سرعت متوجه می شوند که "خدای واحد جهانی یهوه" آنها تنها یکی از اشکال خدای سه گانه بومیان است. جمعیت فلسطین - آریایی ها. سپس «برگزیدگی خدا» و دیگر ویژگی‌های خودستایی یهودیان از بین می‌رود. سپس ما باید برتری آریایی ها و به ویژه وندها را تشخیص دهیم. به همین دلیل است که شاهزاده ولادیمیر، یهودی ترسناک از خانه دار ملکا، و پیروان روحانی او تلاش زیادی کردند تا بت پرستی، نوشته پیش از مسیحیت روسیه را بی اعتبار کنند و آن را جعلی اعلام کنند. "داستان مبارزات ایگور"، "کتاب ولز". با این حال، اگر HFو جعلی، صد برابر بهتر از هر 4 انجیل است. و اگر این اصل باشد، پس صدها برابر ارزشمندتر از آن است "داستان مبارزات انتخاباتی ایگور".


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه