11.09.2023

7 نوع و مدل فعالیت آموزشی. فعالیت آموزشی حرفه ای معلم پیش دبستانی، انواع و ساختار آن. فهرست اسناد گزارش


ارسال کار خوب خود در پایگاه دانش ساده است. از فرم زیر استفاده کنید

دانشجویان، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دانشمندان جوانی که از دانش پایه در تحصیل و کار خود استفاده می کنند از شما بسیار سپاسگزار خواهند بود.

ارسال شده در http://www.allbest.ru/

معرفی

1. مفهوم فعالیت آموزشی

2. مدل های اساسی فعالیت آموزشی، ویژگی های آنها

3. الگوسازی به عنوان یک روش آموزشی

4. مدل های روانشناختی فعالیت آموزشی مبتنی بر رویکرد سیستمی

نتیجه

کتابشناسی - فهرست کتب

معرفی

ماهیت و ساختار فعالیت آموزشی و همچنین بهره وری مرتبط با آنها، یکی از مبرم ترین مسائل علم و عمل آموزشی است. معمولاً بحث های کلی در مورد هنر تدریس جایگزین تحلیل علمی این پدیده های مهم می شود.

البته، تجزیه و تحلیل علمی فعالیت آموزشی به منحصر به فرد بودن روش خلاقانه هر معلم ادای احترام می کند، اما خود نه بر اساس توصیف، بلکه بر اساس اصول تحقیق تطبیقی ​​و تجزیه و تحلیل کیفی و کمی ساخته شده است. جهت مرتبط با استفاده از اصول یک رویکرد سیستماتیک برای تجزیه و تحلیل و ساخت مدل های فعالیت آموزشی به ویژه امیدوار کننده در نظر گرفته می شود.

به عنوان یک سیستم آموزشی مصنوعی و سازمان یافته به دلیل قوانین عینی توسعه جامعه، تحت "کنترل" دائمی جامعه است، یعنی. نظام اجتماعی که بخشی از آن است. تغییرات در سیستم آموزشی، بازسازی و انطباق آن بستگی به این دارد که جامعه در حال حاضر چه عناصر یا عناصری را هدف قرار داده است: تقویت پایه مادی، بهبود محتوای آموزش، مراقبت از وضعیت مالی معلم و غیره. دلایل بسیاری از تلاش‌های ناموفق برای بهبود سیستم‌های آموزشی در رویکرد غیرسیستمی و محلی برای تغییر عناصر آن نهفته است. جامعه، با تشکیل یک نظم اجتماعی، یک سیستم آموزشی مطابق با آن را به عنوان عمومی ترین سیستم آموزشی ایجاد می کند. این سازمان به نوبه خود دارای زیرسیستم های تمام نهادهای اجتماعی است که کارکردهای آموزشی را انجام می دهند و در سیستم آموزشی متحد می شوند.

برای عملکرد مؤثر سیستم های آموزشی با هدف آموزش نسل جوان، جامعه سیستمی را برای آموزش معلمان، موسسات آموزشی تخصصی متوسطه و آموزش عالی به عنوان سیستم های آموزشی ایجاد می کند. جامعه با نشان دادن نگرانی برای سطح صلاحیت های حرفه ای، سطوح مختلفی از سیستم های آموزشی را برای آموزش حرفه ای و آموزش پیشرفته ایجاد می کند.

بنابراین، ما شاهد یک ارتباط ناگسستنی بین سیستم های آموزشی زمان ما و جامعه هستیم که ارتباط توسعه بیشتر مدل های فعالیت آموزشی را در سیستم آموزشی مدرن تعیین می کند.

1. مفهومفعالیت آموزشی

فعالیت آموزشی نوعی مستقل از فعالیت انسانی است که در آن انتقال تجربیات اجتماعی، فرهنگ مادی و معنوی از نسلی به نسل دیگر تحقق می یابد.

بر اساس این تعریف، انواع فعالیت ها متمایز می شوند. بنابراین، فعالیت هایی که با هدف ایجاد و به دست آوردن یک محصول مادی انجام می شود، معمولاً عملی نامیده می شوند. و فعالیت هایی که با هدف تغییر حوزه آگاهی انجام می شود معمولاً معنوی نامیده می شوند. اینها اشکال فعالیت نسبتاً مستقل، اگرچه به هم مرتبط هستند.

اجازه دهید اکنون به تفسیر مفهوم "فعالیت آموزشی" بپردازیم. تجزیه و تحلیل محتوای هر نوع فعالیت نشان دهنده وجود پایه روانی آن است، زیرا ویژگی های اصلی فعالیت عبارتند از عینیت - آنچه که مستقیماً با آن سروکار دارد (برخی شیء مادی یا ایده آل) و ذهنیت، زیرا توسط یک شخص خاص انجام می شود. (A.N. Leontiev، S.L. Rubinstein، و غیره)

مفهوم فعالیت یکی از مفاهیم کلیدی در روانشناسی و آموزش مدرن است. روانشناسی جنبه ذهنی فعالیت را مطالعه می کند.

بدیهی است که فعالیت تدریس یکی از انواع فعالیت است.

فعالیت های آموزشی به حرفه ای و غیر حرفه ای تقسیم می شوند (N.V. Kuzmina، E.M. Ivanova و غیره). نمونه ای از فعالیت آموزشی غیرحرفه ای می تواند فعالیت تربیت فرزندان در خانواده یا فعالیتی باشد که توسط مدیران شرکت انجام می شود. فعالیت تدریس غیرحرفه ای به عنوان آموزش کاردستی تلقی می شود. بنابراین، فعالیت تدریس غیرحرفه‌ای یکی از مواردی است که بیشتر افراد در زندگی روزمره خود به آن مشغول می‌شوند، نه اینکه لزوماً دارای تحصیلات ویژه آموزشی و صلاحیت تدریس باشند. فعالیت های آموزشی حرفه ای در موسسات آموزشی دولتی یا خصوصی انجام می شود و به صلاحیت حرفه ای افرادی که آن را انجام می دهند و سطح خاصی از آموزش ویژه آنها نیاز دارد.

اجازه دهید چندین رویکرد را برای تفسیر مفهوم فعالیت آموزشی در نظر بگیریم.

A.I. شچرباکوف کار معلم را به عنوان "هنری که از او نیاز به دانش عمیق ، فرهنگ بالا ، توانایی های آموزشی و مهمتر از همه درک ساختار روانشناختی و محتوای فعالیت آموزشی ، کارکردهای اصلی آن دارد ، که اجرای آن را تضمین می کند" توصیف می کند. تأثیر آموزش و پرورش دانش آموزان». A.I. شچرباکوف 8 کارکرد فعالیت آموزشی را شناسایی می کند و آنها را به ترتیب اهمیت به شرح زیر تنظیم می کند: اطلاعات، بسیج، توسعه، جهت گیری، سازنده، ارتباطی، سازمانی، تحقیق. علاوه بر این، چهار مورد آخر، به گفته نویسنده، "به طور خاص آموزشی نیستند، زیرا آنها در همه انواع کار ماهر مدرن انجام می شوند."

V.A. اسلاستنین معتقد است که "فعالیت یک معلم-آموزگار، بنا به ماهیت خود، چیزی نیست جز فرآیند حل یک سری وظایف آموزشی معمولی و اصلی در طبقات و سطوح مختلف. با این حال، با همه غنا و تنوع، آموزشی وظایف، وظایف مدیریت اجتماعی است.» به گفته V.A. اسلاستنین، "آمادگی برای حل مشکلات آموزشی در سطح بالایی از مهارت توسط تعدادی از مهارت های آموزشی حرفه ای تعیین می شود." وی نظام مهارت های مربوطه را مبنای شکل گیری مهارت های حرفه ای معلم- مربی می داند.

یو.ن. Kulyutkin حرفه معلمی را به عنوان گروهی از مشاغل از نوع "شخص به فرد" طبقه بندی می کند که با تعامل بین فردی مشخص می شود. یک ویژگی جدایی ناپذیر دومی فرآیندهای بازتابی است. در عین حال، «معلم تلاش می‌کند تا آن «بنیان‌های درونی» (دانش، باورها، روش‌ها، اعمال) را در دانش‌آموز شکل دهد که به دانش‌آموز این امکان را می‌دهد تا به طور مستقل فعالیت‌های آینده‌اش را در آینده مدیریت کند. ... یک هدف بزرگتر - رشد شخصیت دانش آموز با در نظر گرفتن زمینه های شخصیتی او و انواع مختلف تأثیرات پیشرفت او. فعالیت آموزشی در این نظریه به عنوان مدیریت بازتابی معلم بر فعالیت های دانش آموز با هدف رشد شخصیت دانش آموز ظاهر می شود.

در ویژگی های توصیف شده، دو رویکرد برای تعریف مفهوم فعالیت آموزشی قابل تشخیص است

اولین مورد با به رسمیت شناختن نقش رهبری معلم است که مجری یک برنامه آموزشی خاص و عمومی است که مسئولیت های عملکردی خود را انجام می دهد و باید الزامات حرفه را برآورده کند. با این رویکرد، دانش آموز مورد نفوذ و تأثیر فعال معلم قرار می گیرد.

در رویکرد دوم، معلم واسطه بین دانش‌آموزان و دنیای بیرون است، او شریکی برابر در تعامل گفت‌وگو با دانش‌آموز است.

اساس این طبقه بندی، نوع ارتباط - مونولوگ یا گفتگو است. لازم به ذکر است که در تمام ویژگی های فعالیت آموزشی تک گویی، شکل جهت گیری نسبت به نوع ارتباط پنهان است: در کلمات، دانش آموز به عنوان موضوع فعال فعالیت اعلام می شود، اما اشکال تعاملی که ارائه می شود عبارتند از. در واقع تاثیر یک طرفه معلم. این رویکرد به وضوح بر فرآیند تدریس "تاکید" دارد. در نوع دوم، PD پر از معنای واقعی انسانی است که در همکاری و هم آفرینی بیان می شود.

2. مدل های پایه تربیتیفعالیت ها

یک سیستم مجموعه ای از عناصر به هم پیوسته بسیاری است که یکپارچگی خاصی را تشکیل می دهند. لزوماً متضمن تعامل عناصر است.

با این حال، از دیدگاه پ.ک. آنوخین، کنش متقابل نمی تواند سیستمی از عناصر متعدد را تشکیل دهد. توسعه تئوری سیستم های عملکردی، P.K. Anokhin تأکید می کند که یک سیستم را فقط می توان چنین مجموعه ای از درگیری انتخابی اجزا نامید که در آن تعامل و رابطه ویژگی تعامل مؤلفه ها را با هدف به دست آوردن یک نتیجه مفید متمرکز به دست می آورد.

وظیفه علمی اصلی آموزش و روانشناسی تربیتی به عنوان یک علم، توصیف دقیق چگونگی وابستگی اجزای سیستم به یکدیگر است.

در آموزش، گزینه های متعددی برای به کارگیری نظریه سیستم های عمومی برای تجزیه و تحلیل فعالیت های آموزشی وجود دارد. بنابراین، N.V. کوزمینا با معرفی مفهوم یک سیستم آموزشی، نه تنها مؤلفه های ساختاری آن، بلکه مؤلفه های عملکردی فعالیت آموزشی را نیز برجسته می کند. در این مدل، پنج جزء ساختاری وجود دارد:

1) موضوع تأثیر آموزشی؛

2) موضوع تأثیر آموزشی؛

3) موضوع فعالیت مشترک آنها؛

4) اهداف یادگیری

5) وسایل ارتباط آموزشی.

در واقع این اجزا سیستم را تشکیل می دهند. اگر بخواهیم یکی از آنها را حذف کنیم، خود سیستم آموزشی بلافاصله از هم می پاشد و منحل می شود. از سوی دیگر، نمی توان یک جزء واحد را با دیگری یا ترکیبی از اجزای دیگر جایگزین کرد. جداسازی یک جزء ساختاری به معنای توصیف کامل سیستم نیست. برای تعریف یک سیستم، نه تنها باید عناصر آن را شناسایی کرد، بلکه مجموعه ای از ارتباطات بین آنها را نیز تعیین کرد. در این حالت تمام اجزای ساختاری نظام آموزشی هم در وابستگی مستقیم و هم وابستگی معکوس قرار دارند. وظیفه علمی اصلی آموزش و روانشناسی تربیتی به عنوان یک علم، توصیف دقیق چگونگی وابستگی اجزای سیستم به یکدیگر است.

با توسعه مشکل فعالیت آموزشی ، N.V. Kuzmina ساختار فعالیت معلم را تعیین کرد. در این مدل، پنج مولفه عملکردی شناسایی شد:

1. جزء گنوسی (از یونانی gnosis - دانش) به حوزه دانش معلم اشاره دارد. ما نه تنها در مورد دانش موضوع خود صحبت می کنیم، بلکه در مورد دانش روش های ارتباط آموزشی، ویژگی های روانشناختی دانش آموزان و همچنین خودشناسی (شخصیت و فعالیت های خود) صحبت می کنیم.

2. جزء طراحی شامل ایده هایی در مورد اهداف بلند مدت آموزش و آموزش و همچنین راهبردها و روش های دستیابی به آنها است.

3. مؤلفه سازنده ویژگی های طراحی معلم از فعالیت های خود و فعالیت دانش آموزان با در نظر گرفتن اهداف فوری تدریس و آموزش (درس، درس، چرخه کلاس ها) است.

4. مؤلفه ارتباطی ویژگی های فعالیت های ارتباطی معلم، ویژگی های تعامل او با دانش آموزان است. تاکید بر ارتباط بین ارتباطات و اثربخشی فعالیت های آموزشی با هدف دستیابی به اهداف آموزشی (آموزشی و آموزشی) است.

5. جزء سازمانی سیستمی از مهارت های معلم برای سازماندهی فعالیت های خود و همچنین فعالیت های دانش آموزان است.

باید تاکید کرد که تمام اجزای این مدل اغلب از طریق سیستم مهارت های معلم مربوطه توصیف می شود. اجزای ارائه شده نه تنها به هم مرتبط هستند، بلکه تا حد زیادی همپوشانی دارند. بنابراین، برای مثال، معلم هنگام فکر کردن به ساختار و روند یک درس، باید در نظر داشته باشد که دانش‌آموزانش از کدام درس به این درس می‌آیند (مثلاً بعد از تربیت بدنی، معمولاً آرام شدن برای دانش‌آموزان دشوار است. و تمرکز کنید). باید شخصیت و مشکلات شخصی هر یک از آنها را در نظر گرفت (بالاخره نباید کودکی را که در خانه ناراحت است به تخته سیاه خطاب کرد و داستانی که در نیمه راه با خنده توسط خنده دارترین فرد کلاس خوانده می شود می تواند اختلال ایجاد کند. درس). این گونه است که مؤلفه های عرفانی و سازمانی به هم متصل می شوند. به گفته V.I. ژینتسینسکی، که مدلی از ماهیت سیستمی را نیز پیشنهاد می کند، چهار عملکرد را می توان در فعالیت آموزشی متمایز کرد:

1. عملکرد ارائه شامل ارائه محتوای مطالب به دانش آموز است. شناسایی این تابع بر اساس انتزاع از اشکال خاص یادگیری است. بر روی واقعیت ارائه مطالب آموزشی متمرکز است.

2. کارکرد تشویقی برانگیختن علاقه دانش آموزان به یادگیری اطلاعات است. اجرای آن با طرح سوال و ارزیابی پاسخ همراه است.

3. عملکرد اصلاحی با تصحیح و مقایسه نتایج فعالیت های دانش آموزان همراه است.

4. عملکرد تشخیصی بازخورد را فراهم می کند.

غلبه یک یا آن عملکرد در فعالیت معلم نشان می دهد که فعالیت دانش آموزان نوع خاصی دارد ، زیرا روش تدریس خاصی در حال اجرا است. برای مثال، موقعیت پیشرو تابع مشوق معمولاً با استفاده از روش مسئله همراه است. مفهوم اصلی فعالیت معلم در آثار A.K. مارکوا. در ساختار کار معلم، او مؤلفه های زیر را شناسایی می کند:

1) دانش حرفه ای، روانشناختی و آموزشی؛

2) مهارت های تدریس حرفه ای؛

3) موقعیت ها و نگرش های روانشناختی حرفه ای معلم.

4) ویژگی های شخصی که تسلط بر دانش و مهارت های حرفه ای را تضمین می کند.

مدل سازی عملکردی روانشناختی آموزشی

3. شبیه سازی به عنوان یک روش آموزشی

در ادبیات آموزشی مدرن، ایده مدل‌سازی به عنوان یکی از روش‌های آموزشی رایج است. لازم به ذکر است که مدلسازی از دیرباز به عنوان یک روش علمی شناخته شده است.

تعریف مدل بر اساس V.A. Shtoff شامل چهار ویژگی است:

1) مدل - یک سیستم بازنمایی ذهنی یا مادی تحقق یافته.

2) موضوع تحقیق را منعکس می کند.

3) می تواند یک شی را جایگزین کند.

4) مطالعه آن اطلاعات جدیدی در مورد شی ارائه می دهد.

مدل سازی به فرآیند ساخت و تحقیق مدل ها اشاره دارد. هنگام تعریف مفهوم «الگوی آموزشی»، تأکید بر این واقعیت است که ویژگی‌های مدل باید از نظر آموزشی آسان‌تر از ویژگی‌های مشابه یا یکسان در خود شی باشد. ساختار مدل آموزشی شامل عناصر کمتری نسبت به خود شی است. تحقیقات تایید می کند که استفاده از شبیه سازی به عنوان یک روش آموزشی منجر به افزایش قابل توجهی در کارایی یادگیری می شود. بنابراین، S.I. مشچریاکووا آزمایشی انجام داد که طی آن یک گروه از دانش آموزان (68 نفر) در حین مطالعه یک درس فیزیک عمومی با مدل سازی ریاضی آشنا شدند، در حالی که به گروه دیگر (83 نفر) این روش به طور هدفمند آموزش داده نشد.

در نتیجه عملکرد کلی در دوره های ویژه در گروه اول بیشتر از گروه دوم بود. این نتیجه گیری توسط مطالعات انجام شده نه تنها در مدارس عالی بلکه در مدارس متوسطه نیز تأیید شده است. در نتیجه مطالعات تجربی نشان داده شد که در فرآیند آموزش سنتی، فعالیت های الگوسازی به صورت خودجوش شکل نمی گیرد. بنابراین الگوسازی باید به عنوان یک روش آموزشی مورد توجه قرار گیرد و به صورت هدفمند مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این روش ویژگی های خاص خود را دارد که بی توجهی به آن عواقب منفی به دنبال دارد. بنابراین، A.A. Matyushkin-Gerke نشان داد که عدم تمایز واضح بین اشیاء واقعی و مدل های ریاضی مورد استفاده برای مطالعه دومی منجر به شکل گیری جهان بینی علمی تحریف شده در دانش آموزان می شود.

انتخاب روش تدریس توسط معلم یکی از مهمترین جنبه های مشکل فعالیت آموزشی سازنده است. پیچیدگی این موضوع در این واقعیت نهفته است که انتخاب روش تدریس توسط تعداد بسیار زیادی از عوامل تعیین می شود. پس از تجزیه و تحلیل ادبیات آموزشی، Yu.K. بابانسکی نشان داد که راه حل مسئله به 23 شاخص مختلف بستگی دارد. در واقع، انتخاب روش ها و در نتیجه توسعه کل ساختار فرآیند یادگیری با توجه به 23 عامل غیرممکن است. یو.ک. هنگام انتخاب روش تدریس، بابانسکی پیشنهاد می کند که شش پارامتر اصلی را در نظر بگیرید که شامل عوامل مختلفی می شود: الگوها و اصول تدریس. اهداف و اهداف آموزش؛ محتوای موضوعی؛ فرصت های آموزشی برای دانش آموزان؛ ویژگی های شرایط خارجی؛ توانایی های خود معلمان

روش به عنوان یک مقوله آموزشی به طور ارگانیک با تمام اجزای ساختاری سیستم آموزشی مرتبط است. می توان فرض کرد که انتخاب روش تدریس با کلیت رابطه روش با هر یک از اجزای ساختاری سیستم های آموزشی تعیین می شود. از منظر رویکرد سیستمی، مشکل انتخاب بهینه در روشن کردن رابطه بین روش تدریس و اجزای ساختاری است: موضوع و موضوع تأثیر آموزشی، موضوع فعالیت مشترک آنها و هدف یادگیری. از آنجایی که خود روش تدریس در محتوای مؤلفه وسایل ارتباط آموزشی گنجانده شده است ، در اینجا صحبتی در مورد رابطه مؤلفه های فوق وجود ندارد.

در عین حال، می توان این سؤال را در مورد ارتباط بین روش ها و اشکال تدریس مطرح کرد، زیرا این مؤلفه شامل مفهوم اشکال تدریس است. در واقع، برای مشکل انتخاب روش تدریس، مهم است که دقیقاً توسط چهار مؤلفه ساختاری مشخص شده تعیین شود. این جبر به دلیل خود فرآیند فعالیت آموزشی است، که در آن انتخاب روش در یک درس به شکل خاصی (سخنرانی، سمینار، درس عملی، درس) انجام می شود. شکل سازمانی درس بدون تغییر باقی می ماند ، اما اهداف خاص یادگیری ، محتوای موضوع ، وضعیت موضوع و موضوع تأثیر آموزشی در معرض تغییر است. در عین حال، فکر N.D همچنان مرتبط است. نیکاندرووا که هر شکل سازمانی آموزش با روش های پیشرو خود مشخص می شود. به طور کلی، در تعلیمات مدرن، مسئله انتخاب بهینه روش های تدریس در چارچوب وابستگی انتخاب به تعدادی از عوامل در یک شکل خاص آموزش درک می شود.

ویژگی خاص آموزش عالی، فعالیت مستقل دانشجویان است. در واقع، معلمان اغلب این وضعیت را با ارزشیابی بین امتحانی مرتبط می دانند که به حداقل رسیده است. با این حال، چنین درکی از استقلال دانشجویی مخصوص آموزش عالی بعید است که مبنایی داشته باشد. به هر حال، اثربخشی خودآموزی دانش آموزان چندان بالا نیست. بی نظمی تأثیر آموزشی و روش شناختی (مشاوره، آزمون، کنترل) منجر به کاهش عملکرد تحصیلی می شود. مطالعات ویژه نیز نشان می دهد که اندیشه B.G. آنانیف که «... فقدان ارزیابی بدترین نوع ارزیابی است، زیرا این تأثیر جهت‌دهنده نیست، بلکه گمراه‌کننده است»، برای هر سیستم آموزشی و نه فقط برای مدارس متوسطه صادق است. برای آموزش عالی، در کنار آموزش های سنتی، سازماندهی روش های کنترلی جدید که تا حد امکان از نظر زمانی کارآمد باشد، ضروری است.

یکی از جهت‌گیری‌های امیدوارکننده در این زمینه، توسعه و استفاده از آزمون‌های آموزشی در فرآیند یادگیری است. طبیعتاً ارزیابی مکرر به ویژه در سنین جوانی اهمیت دارد. چرا؟ همانطور که تمرین نشان می دهد، این دانش آموزان خردسال هستند که بیشترین مشکلات را در طول خودآموزی تجربه می کنند. برای این دوره از تحصیل، افزایش تعداد آزمون ها و روش های سنجش ضروری است. دلیل این مشکلات سازگاری چیست؟ در مدرسه، حتی در دبیرستان، دانش آموز دائماً توسط چندین معلم تحت نظر است، هر هفته یا حتی چندین بار در هفته، تست، تست و ... انجام می شود، چه از آزمون های شفاهی، انشا و .... زمانی که دانشجوی دیروز در دانشگاه است با این واقعیت روبرو می شود که عملاً هیچ کس بر تحصیل او نظارت نمی کند. هفته و جلسه آزمون - کنترل هر شش ماه یکبار انجام می شود. حضور رایگان در کلاس را که در بسیاری از دانشگاه ها وجود دارد را به این اضافه کنیم. کاملاً طبیعی است که جوانان به حال خود رها شده و در موقعیتی قرار می گیرند که می توان آن را با نقل قولی از ولادیمیر ویسوتسکی توصیف کرد: "دیروز به من آزادی داده شد - با آن چه کار خواهم کرد؟" کنترل جامع و سیستماتیک در مدرسه بدون هیچ دوره انتقالی با استقلال تقریباً کامل در دانشگاه جایگزین می شود.

کنترل بین جلسات تنها جزئی از ارزیابی است و نادرست است که همه ارزیابی ها را صرفاً به آن تقلیل دهیم. تحقیقات انجام شده در چارچوب آموزش عالی آموزش عالی نشان می دهد که وجود تنها یک سیستم حسابداری و کنترل از ویژگی های دقیق بودن غیرمولد (رسمی) است. دقت مولد، علاوه بر حسابداری و کنترل، با سیستمی از پاداش ها و مجازات ها نشان داده می شود.

بنابراین ارزیابی میان ترم (میان ترم) عنصر ضروری فعالیت معلم آموزش عالی به ویژه در دوره های راهنمایی به نظر می رسد. جهت امیدوارکننده دیگر برای حل مشکل انطباق، بهبود روش های آموزش دانش آموزان از طریق آموزش تکنیک های کار مستقل است.

در خاتمه لازم به ذکر است که در هنگام تحلیل فعالیت های آموزشی می توان از مدل های مختلفی استفاده کرد. انتخاب و کاربرد مدل ها بر اساس مفهوم نظری یا عملی پایه و همچنین وظایف خاص تعیین شده توسط محقق یا پزشک تعیین می شود. مهم است که موارد زیر را به خاطر بسپارید: فعالیت های آموزشی مشارکتی هستند، نه فردی. قبلاً ترکیب شده است زیرا در فرآیند آموزشی لزوماً دو طرف فعال وجود دارد: معلم ، معلم - دانش آموز ، دانش آموز. در این رابطه اغلب گفته می شود که فعالیت آموزشی مبتنی بر قوانین ارتباطات است. با این حال، فعالیت تدریس به معنای دیگر مشارکتی است. تقریباً همیشه یک "گروه" است. یک دانش آموز در فرآیند یادگیری به طور همزمان نه با یک معلم، بلکه با یک گروه کامل از معلمان تعامل دارد. هنگامی که فعالیت های معلمان مشترک، هماهنگ، "گروهی" به نظر می رسد، فعالیت آموزشی آنها موثر است و شخصیت دانش آموز را توسعه می دهد. به نظر می رسد بالاترین معیار چنین سازگاری فقط تعامل معلمان با یکدیگر نیست، بلکه کمک متقابل آنها برای دستیابی به هدف نهایی است. این وظیفه نهایی دستیابی به یک فرآیند روش شناختی کامل نیست، بلکه شخصیت دانش آموز است - رشد، آموزش و آموزش او.

4. مدل های روانشناختی فعالیت آموزشی مبتنی بر رویکرد سیستمی

توسعه آموزش نوین و اثربخشی حل مشکلات آموزش و تربیت نسل جوان را نمی توان بدون ادغام آن با سایر علوم تصور کرد. تمرکز چنین ادغامی، رشد، رشد فرد، شخصیت انسانی است. لازمه اصلی یک رویکرد سیستماتیک در آموزش این است که کودک را به عنوان موجودی جدایی ناپذیر در متنوع ترین روابط او با دنیای اطرافش در نظر بگیریم - با خانواده، دوستان، سایر نهادهای اجتماعی، به عنوان مثال، مدرسه، کلیسا و غیره.

رویکرد سیستمی به ما این امکان را می دهد که یک شی آموزشی را در سطح خاصی از تجزیه و تحلیل بشناسیم، مطالعه کنیم، کاوش کنیم، مجموعه ای از عناصر شناسایی شده را بر اساس یک مبنای مشترک (تشکیل دهنده سیستم) برای آنها (یعنی مکمل یکدیگر) تعیین کنیم.

یک رویکرد سیستماتیک به ما اجازه می دهد تا برخی از زیرسیستم ها را شناسایی کنیم که برای عملکرد مؤثر سیستم آموزشی اهمیت ویژه ای دارند. کاملاً بدیهی است که در اینجا زیرسیستم ابتدا می آید: «معلم-دانشجو»، سپس: «دانشجو-محتوا»، «دانش آموز-ابزار»، «معلم-محتوا»، «معلم-ابزار»، «دانشجو-دانشجو».

بر اساس زیرسیستم های ذکر شده، می توانیم یک مدل روانشناختی فعالیت آموزشی را بر اساس رویکرد سیستمی - به عنوان مدل حمایت روانشناختی - شناسایی کنیم. مدل های حمایت روانشناختی سیستمی از فعالیت آموزشی، فرآیند تعامل بین معلم و دانش آموزان، کمک به دانش آموزان، فعالیت فشرده روانشناختی است که مبتنی بر درک جدیدی از آموزش است (تعامل موضوع-موضوع، رویکرد چند منطقی).

حمایت روانشناختی با هدف ارتقای شکل گیری و خودسازی فرد، آشکارسازی پتانسیل شخصی، شناسایی فرصت ها و راه های حل مشکلات زندگی، دستیابی به اهداف آموزشی و تربیت اخلاقی است. اگر حمایت روانشناختی در شرایط چند ذهنیتی و جهت گیری شخصی اجرا شود مؤثرتر است. سیستماتیک، جامع و متمرکز؛ پذیرش عاطفی شخصیت؛ بر ایجاد یک نگرش مثبت به خود، تأمل و سطح کافی از آرزوها تمرکز کنید.

محیط آموزشی مهم است. در این راستا لازم است: ایجاد محیط توسعه اجتماعی-فرهنگی در فضای آموزشی. ایجاد و توسعه بدن دانش آموزی به عنوان محیطی برای زندگی و خودشکوفایی کودکان؛ ترویج جنبش کودکان در داخل و خارج از مدرسه، کمک به ایجاد و عملکرد انجمن های کودکان و نوجوانان. تأثیر تربیتی بر خانواده به عنوان عاملی در آموزش

اثربخشی حمایت روانی به ویژگی های شخصیتی و فعالیت های معلم بستگی دارد که در موارد زیر آشکار می شود:

نگرش ارزشی نسبت به دنیای کودکی؛

در کودک محوری به عنوان یک ارزش؛ در اولویت ارزش های انسان شناختی (زندگی، سلامت جسمی و روانی کودک)؛

با تمرکز بر آموزش به عنوان مهمترین مؤلفه فرآیند آموزشی؛

در آمادگی معلم برای تعامل موضوع و موضوع بر اساس جهت گیری های ارزشی اخلاقی؛ در اعتقاد معلم به موفقیت حمایت روانی؛ در حساسیت عاطفی معلم، توانایی همدردی، توانایی ارزیابی وضعیت عاطفی دانش آموزان و غیره.

بنابراین، در شرایط فرآیند آموزشی مدرن، اثربخشی حمایت روانی با تأثیر شخصیت و فعالیت معلم تعیین می شود که نگرش ارزشی نسبت به دنیای کودکی نشان می دهد و اولویت فعالیت دانش آموز را تشخیص می دهد. .

مبانی پارادایمی و روش‌شناختی مدل حمایت روان‌شناختی، ایده‌های رویکرد سیستمی، رویکرد توسعه شخصی و ماهیت موضوع-موضوع تعامل آموزشی است. جوهره اخلاقی تربیت

یکی دیگر از مدل های روانشناختی فعالیت آموزشی، تلاش برای تحلیل و گونه شناسی تعامل بین معلم و کودک است که ماهیت آن حمایت روانی و تربیتی کودک در حل مشکلات شخصی او است. چنین تعاملی با هدف ایجاد شرایط لازم برای رشد توانایی کودک برای حل مستقل مشکلات و مشکلات و توسعه توانایی او برای تعیین سرنوشت است. وظیفه اصلی معلم در این مورد ایجاد شرایط برای رشد توانایی های کودک، بلوغ و اجتماعی شدن او است. این مدل شامل هشت مرحله است:

مرحله 1 - نشان دهنده. وظیفه معلم در این مرحله تجزیه و تحلیل وضعیت به منظور تعیین اینکه آیا کودک مشکل دارد (بر اساس شاخص های مستقیم یا غیر مستقیم) و تصمیم گیری برای شروع تعامل است.

مرحله 2 - وارد شدن در تماس عاطفی با کودک. عواملی که به ایجاد این فضا کمک می کند، منجر به ارتباط عمیق شخصی می شود و به معلم و کودک فرصت می دهد تا گفتگوی سازنده انجام دهند:

احترام به کودک و خود، به رسمیت شناختن حق هر شخص برای احساس آنچه که احساس می کند، آن چیزی که هست باشد.

اصالت (اصالت) - صداقت در بیان احساسات، سازگاری سیگنال ها در سطوح کلامی و غیرکلامی.

وضعیت ثبات عاطفی، غیبت معلم (در لحظه برقراری تماس) از واکنش های عاطفی، توانایی تمرکز توجه بر کودک.

تسلط بر ابزارهای کلامی و غیرکلامی برای ابراز تأیید، حمایت و همدردی؛

آگاهی در مورد کلیشه های درک مثبت و منفی یک کودک معین از یک بزرگسال، توانایی ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود.

مرحله 3 - پی بردن به ماهیت مشکل. تبیین و تفصیل وضعیت مشکل، تجلی معانی و تضادهای شخصی کودک در حوزه ارزشی- معنایی او. تکنیک ها و مهارت های اساسی مورد نیاز: تکنیک های گوش دادن فعال و بازتابی، تفسیر مجدد پیام ها، توانایی قابل درک بودن، توانایی ایجاد روابط قراردادی، توانایی ارائه بازخورد. در این مرحله، ایجاد یک فضای بازتابی که در آن تمام زمینه های ممکن موقعیت تا حد امکان به طور کامل بازآفرینی شود، مهم است.

مرحله 4 - تعیین سرنوشت در یک موقعیت مشکل. در این مرحله، مشکل مسئولیت پذیری برای خود، انتخاب و پیامدهای آن حادتر می شود. مهم است که کودک بتواند در یک موقعیت مشکل (در سطح تجربه، دانش یا مفروضات) وجود گزینه هایی برای عمل را فرض کند.

مرحله 5 - چشم انداز جدید. اکنون در حالت همکاری خلاقانه بین یک بزرگسال و یک کودک، جستجو و بحث در مورد گزینه های مختلف برای خروج از یک موقعیت مشکل ساز وجود دارد. حالت "طوفان فکری" برای این کار بسیار مناسب است، زمانی که تمام ایده های ممکن که به ذهن می رسد ابتدا بدون انتقاد ضبط می شوند. هنگامی که تعداد کافی ایده جمع آوری شد، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و با یکدیگر مقایسه می شود.

مرحله 6 - انتخاب یک استراتژی جدید. پس از تجزیه و تحلیل ایده ها، یک راه حل خاص انتخاب می شود، برنامه ای برای اجرای آن تعیین می شود و رفتار جدید مدل می شود. در این مرحله امکان برگزاری جلسات آموزشی برای پرورش مهارت و یا انجام بازی های شبیه سازی نقش آفرینی وجود دارد. همه اینها به کودک کمک می کند تا در یک موقعیت واقعی زندگی اعتماد به نفس و طبیعی بیشتری داشته باشد.

مرحله 7 - اجرای طرح ها. در این مرحله گام های مشخص برداشته شده تحلیل و در صورت لزوم برنامه ها تعدیل می شود.

مرحله 8 - بازتاب. در برخی موارد، منطقی است که در مورد مراحل مشاوره با کودک صحبت کنیم، ردیابی زمان و چگونگی رفع مشکل.

آمادگی معلم برای انجام این فعالیت مبتنی بر انعکاس خودتعیینی خود در جنبه های شخصی، معنایی و رویه ای است. مزایای اصلی یک رویکرد سیستماتیک در زمینه پدیده های آموزشی این است که به لطف آن مشکلات جدید بوجود می آیند، وظایف جدید بوجود می آیند و جهت های جدید جستجو آغاز می شود.

نتیجه

در خاتمه لازم به ذکر است که در هنگام تحلیل فعالیت های آموزشی می توان از مدل های مختلفی استفاده کرد. انتخاب و کاربرد مدل ها بر اساس مفهوم نظری یا عملی پایه و همچنین وظایف خاص تعیین شده توسط محقق یا پزشک تعیین می شود.

مهم است که موارد زیر را به خاطر بسپارید: فعالیت های آموزشی مشارکتی هستند، نه فردی. قبلاً ترکیب شده است زیرا در فرآیند آموزشی لزوماً دو طرف فعال وجود دارد: معلم ، معلم - دانش آموز ، دانش آموز.

در این رابطه اغلب گفته می شود که فعالیت آموزشی مبتنی بر قوانین ارتباطات است. با این حال، فعالیت تدریس به معنای دیگر مشارکتی است. تقریباً همیشه یک "گروه" است. یک دانش آموز در فرآیند یادگیری به طور همزمان نه با یک معلم، بلکه با یک گروه کامل از معلمان تعامل دارد.

هنگامی که فعالیت های معلمان مشترک، هماهنگ، "گروهی" به نظر می رسد، فعالیت آموزشی آنها موثر است و شخصیت دانش آموز را توسعه می دهد. به نظر می رسد بالاترین معیار چنین سازگاری فقط تعامل معلمان با یکدیگر نیست، بلکه کمک متقابل آنها برای دستیابی به هدف نهایی است. این وظیفه نهایی دستیابی به یک فرآیند کامل روشمند نیست، بلکه شخصیت دانش آموز است - رشد، آموزش و آموزش او.

فهرست منابع استفاده شده

1. آبراموا، G.S. برخی از ویژگی های ارتباط آموزشی با نوجوانان. - [متن] / G.S. آبراموا

2. بادمایف، بی.تس. روانشناسی در کار معلم. - [متن] / B.Ts. بادمایف - م.، 2000.

3. Batrakova، S.N. مبانی ارتباطات حرفه ای و آموزشی.- [متن] / S.N. باتراکووا. -یاروسلاول، 1989

4. Bordovskaya، N.، Rean، A. Pedagogy.- [متن] / N. Bordovskaya، A. Rean

5. Zimnyaya, I. A. روانشناسی آموزشی. - [متن] / I.A. زمستان - روستوف-آن-دون، 1997.

6. اسماگیلووا، A.G. سبک ارتباط آموزشی معلم مهدکودک - [متن] / A.G. اسماگیلووا //سوالات روانشناسی.-2000.-شماره 5

7. کان کالیک، وی. به معلم در مورد ارتباطات آموزشی. - [متن] / V.A. کان کالیک.- م.، 1366

8. کلیموف، ای.ا. سبک فعالیت فردی بسته به ویژگی های نوع شناختی سیستم عصبی. - [متن] / E.A. کلیموف.-لن.: دانشگاه دولتی لنینگراد، 1969.

9. کورکینا، ای.وی. تئوری و عمل ارتباطات آموزشی - [متن]

10. کورگانوف، اس.یو. کودک و بزرگسال در گفتگوی آموزشی: کتاب. برای معلم - [متن] / S.Yu. کورگانوف - م.، 1989. - 249 ص.

11. Libin، A.V. عناصر نظریه سبک انسانی. // روانشناسی امروز در مواد اولین کنفرانس همه روسیه. - [متن] / A.V. Libin.-M.، 1996.

12. لوبانوا، ای.ا. آموزش پیش دبستانی: راهنمای آموزشی و روش شناختی - [متن] / E.A. لوبانووا. - بالاشوف: نیکولایف، 2005. - 76 ص.

13. لوموف، بی.ف. مسائل روش شناختی و نظری روانشناسی. - [متن] / B.F. Lomov. - M.، - 1984.

14. Mulkova، S.A. رویکردهای مدرن به سبک های ارتباط آموزشی - [متن] / S.A. مولکووا

15. رادوگینا، ع.ا. روانشناسی و تربیت. - [متن] / A.A. رادوجینا - M.، 2000.

16. Rean, A.A., Kolominsky, Ya.L. روانشناسی اجتماعی. - [متن] / A.A. ریان، یا.ال. کولومینسکی - سن پترزبورگ، 1999.

17. اسلاستنین، وی. آموزش و پرورش: Proc. کمک به دانش آموزان بالاتر Ped کتاب درسی موسسات - [متن] / V.A. اسلاستنین، I.F. ایسایف، E.N. شیانوف اد. V.A. اسلاستینا - م.: فرهنگستان، 2002. - 576 ص.

18. Stolyarenko، L.D. ارتباطات آموزشی. - [متن] // L.D. Stolyarenko روانشناسی آموزشی برای دانشجویان. - Rostov n/d: Phoenix, 2004. 19. Tolochek, V.A. سبک های فعالیت حرفه ای - [متن] V.A. فشار دادن. - M.: Smysl، 2000.-199

ارسال شده در Allbest.ru

...

اسناد مشابه

    مفهوم فعالیت آموزشی. تجزیه و تحلیل تحقیقات روانشناختی و آموزشی در مورد ویژگی های حرفه ای مهم شخصیت معلم. توانایی های آموزشی، محتوای آنها. انواع فعالیت های آموزشی و اقدامات آموزشی مربوطه.

    کار دوره، اضافه شده در 2012/07/28

    ویژگی های روانشناختی فردی زیربنای شکل گیری تحمل آموزشی. تأثیر تحمل ارتباطی و آموزشی بر اثربخشی فعالیت های آموزشی و آموزشی معلم، توصیه هایی برای توسعه آن.

    پایان نامه، اضافه شده 08/15/2009

    ویژگی های کلی فعالیت های آموزشی. مشکل فعالیت آموزشی در ادبیات روانشناسی و تربیتی. ساختار فعالیت آموزشی، تضادهای اصلی آن. مشکلات خودآگاهی حرفه ای از شخصیت معلم.

    تست، اضافه شده در 2010/07/16

    روش های تدریس، خودآموزی، آموزش. محتوای موضوع، انگیزه، عملکردهای اصلی، موضوع، وظایف، ساختار فعالیت آموزشی. فعالیت، جهت گیری، شخصیت و شکل گیری آن. شرایط روانی برای تشکیل خواص

    چکیده، اضافه شده در 2004/11/28

    کار دوره، اضافه شده در 2013/09/27

    آشنایی با رشته اصلی در نظام تربیت روانشناس. الگوهای روانشناختی جنبه های مرتبط فعالیت آموزشی - آموزش و آموزش. شناسایی ویژگی های روانی رشد فردی انسان.

    تست، اضافه شده در 2011/07/12

    مشکل عواطف در زندگی انسان. ماهیت و ساختار فعالیت آموزشی. انواع تعامل معلم و کودک: موضوع - مفعول; ذهنی-ذهنی. سبک های فعالیت معلم مشکل فرسودگی هیجانی در معلمان، پیش نیازها.

    کار دوره، اضافه شده در 2010/03/17

    جوهر فعالیت تدریس و مروری بر عوامل مؤثر بر سازمان آن. پیش نیازهای روانی فیزیولوژیکی برای فعالیت معلم که دارای ساختار زیر است: انگیزه، اهداف و مقاصد، موضوع، وسایل و روش های حل وظایف محول شده.

    کار دوره، اضافه شده در 04/07/2011

    مفهوم روانشناسی تربیتی، هدف آن، وظایف جاری و مشکلات اصلی. رویکردهای مختلف محققین در تعیین جایگاه و موضوع علم. آموزش و پرورش به عنوان جنبه های مختلف مرتبط با یک فعالیت آموزشی واحد.

    تست، اضافه شده در 2011/07/12

    ویژگی های روانشناختی سندرم "فرسودگی عاطفی" در فعالیت های حرفه ای معلم، ویژگی ها و علائم کلی آن. شرایط فعالیت آموزشی معلم که به ایجاد سندرم "فرسودگی شغلی" عاطفی کمک می کند.

ویژگی ها و توانایی های حرفه ای و شخصی معلم

آموزش مدرن مطالبی را جمع آوری کرده است که الزامات یک معلم مدرن را تعریف می کند که می تواند در قالب دو جزء ارائه شود: ویژگی ها و توانایی های حرفه ای و شخصی معلم. مطالعه این مؤلفه‌های ساختاری فرصتی برای شکل‌گیری یک ایده کل‌نگر از این حرفه و همچنین فرصتی برای ایجاد برنامه‌های آموزشی و برنامه‌های درسی برای مؤسسات آموزشی با جهت‌گیری آموزشی مطابق با الزامات برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی فراهم می‌کند.

تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی فعالیت تدریس به ما امکان می دهد به این نتیجه برسیم که هر فردی نمی تواند معلم باشد. برای تسلط بر حرفه معلمی، علاوه بر استعداد روانی خاصی برای تدریس، مجموعه ای از ویژگی ها و توانایی های شخصی ضروری است.

ویژگی های ویژگی ها و توانایی های حرفه ای و شخصی معلم

قبلاً در پایان قرن 19. فهرستی از ویژگی های اصلی شخصی معلم ارائه شد که به موفقیت فعالیت های تدریس کمک می کند. به نظر می رسد مهم ترین ویژگی های فردی معلم وجود: قاطعیت، پشتکار، سخت کوشی، حیا، مشاهده، توانایی های سخنوری، هنرمندی و آمادگی برای همدلی است. در مجموع، ادبیات مدرن بیش از پنجاه ویژگی شخصی یک معلم را شناسایی کرده است که چهره یک معلم مدرن را تشکیل می دهد.

علاوه بر ویژگی های شخصی، ادبیات مدرن ویژگی های حرفه ای یک معلم را ارائه می دهد.

تعریف

ویژگی های حرفه ای معلم به عنوان ویژگی هایی است که در فرآیند آموزش حرفه ای به دست می آید و با کسب دانش خاص، مهارت ها، روش های تفکر و روش های فعالیت مرتبط است.

از جمله ویژگی های حرفه ای، اشتیاق علمی، عشق به کار حرفه ای، فرهیختگی، تسلط بر موضوع تدریس، روش های تدریس موضوع، آمادگی روانی، دانش عمومی، دیدگاه فرهنگی گسترده، مهارت آموزشی، تسلط بر فناوری های تدریس، مهارت های سازمانی، درایت آموزشی، تکنیک آموزشی، تسلط بر فناوری های ارتباطی، سخنوری و سایر ویژگی ها.

ویژگی‌های حرفه‌ای نشان‌دهنده پایه‌ای است که تعالی آموزشی بر آن بنا شده است.

تمام ویژگی های حرفه ای معلم را می توان به سه گروه بزرگ تقسیم کرد: ویژگی های حرفه ای که جهت گیری شخصیت معلم را مشخص می کند. ویژگی های حرفه ای که توانایی های آموزشی معلم را آشکار می کند. ویژگی های حرفه ای که منعکس کننده صلاحیت حرفه ای معلم است.

بنابراین، شخصیت یک معلم شامل مجموعه ای پیچیده از دانش در مورد موضوع خود و همچنین ویژگی ها و مهارت های مهم جهانی است.

الگوی یک معلم مدرن

در آموزش مدرن، فرآیندهای نوسازی و انسان‌سازی در حال وقوع است؛ اجرای رویکرد مبتنی بر شایستگی برای ساخت آموزش توسعه و مستندسازی شده است. در پرتو رویکرد مبتنی بر شایستگی، الگویی از یک معلم مدرن ساخته می شود.

تعریف

شایستگی به توانایی معلم برای عمل در موقعیت های نامطمئن اشاره دارد.

شایستگی حرفه ای را می توان به عنوان یک ویژگی جدایی ناپذیر از شخصیت و حرفه ای بودن معلم ارائه کرد که به فرد امکان می دهد توانایی خود را برای حل مؤثر مشکلات حرفه ای که در فعالیت های آموزشی در موقعیت های واقعی خاص ایجاد می شود تعیین کند.

مدل شایستگی یک معلم مدرن را می توان در قالب عناصر زیر ارائه کرد:

  • ارزش ها، اصول و اهداف.
  • کیفیت های حرفه ای
  • شایستگی های کلیدی
  • روش ها، روش ها و فن آوری های آموزشی.
  • موقعیت های حرفه ای

مدل شایستگی یک معلم مدرن در شکل 1 ارائه شده است. 1.

برنج. 1. مدل شایستگی معلم مدرن

تعریف

در این مدل، ارزش ها به عنوان قضاوت ها و ایده هایی درک می شوند که توسط معلم تشخیص داده می شوند و در آگاهی او حداکثر مرزهای ارزشی فعالیت های او را تعیین می کنند.

ویژگی‌های حرفه‌ای ممکن است شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌ها باشد، به‌عنوان مثال، دوستی و علاقه به رفتار با دانش‌آموزان، تمایل به پذیرش انتقاد سازنده از سوی همکاران، داشتن دیدگاه شخصی نسبت به وضعیت اجتماعی و جهان اطراف، درک افرادی که ارزش‌ها، علایق متفاوتی دارند. توانایی ها و غیره د.

شایستگی های کلیدی یک معلم آینده توسط استاندارد آموزشی ایالتی فدرال تعیین می شود و می تواند به صورت زیر ارائه شود (شکل 2.).

برنج. 2. شایستگی های کلیدی معلم آینده

بنابراین، شکل شایستگی های کلیدی یک معلم آینده را نشان می دهد. مجموعه شایستگی های کلیدی توسط شایستگی های آموزشی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی های اجتماعی و شایستگی های شخصی نشان داده می شود.

نتیجه

با جمع بندی موارد فوق ، می توانیم ویژگی های حرفه ای و شخصی معلم را مشخص کنیم: وجود تمرکز ، فعالیت ، خود تنظیمی. خودآگاهی آموزشی به عنوان تصویری از جهان خاص برای فعالیت ذهنی؛ وجود ویژگی های روانی فردی، اخلاق بالا و سایر ویژگی ها و کیفیت ها. یکی از مؤلفه‌های مهم حرفه‌ای بودن معلم، شایستگی حرفه‌ای است که از تعدادی شایستگی (آموزشی، ارتباطی، اجتماعی، شخصی) تشکیل شده است.

یک مربی مدرن چگونه باید باشد؟ معلم مدرن؟ برای بچه ها، برای والدینشان، برای همکارانشان چگونه باید باشد؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ و برای چه چیزی باید تلاش کند؟ این سوالات را بیش از یک بار در فرآیند کار آموزشی از خود می پرسیم.

دانلود:

پیش نمایش:

برای استفاده از پیش نمایش ارائه، یک حساب Google ایجاد کنید و وارد آن شوید: https://accounts.google.com


شرح اسلاید:

الگوی یک معلم مدرن تهیه شده توسط: Solovey I.I.

"توانایی آموزش هنوز یک هنر است، همان هنری که خوب نواختن ویولن یا پیانو یا خوب نقاشی کردن است." A. S. Makarenko.

معلوم است که فقط یک معلم "بالدار" می تواند یک کودک "بالدار" تربیت کند، فقط یک شاد می تواند یک کودک شاد و فقط یک معلم مدرن می تواند یک کودک مدرن تربیت کند.

برای معلم شدن چه چیزی لازم است؟ مهربانی، صبر، بردباری، وسعت دیدگاه، توسعه حس همدلی...

و نکته اصلی در حرفه ما این است که بچه ها را دوست داشته باشیم، همینطور عشق بورزیم، بیهوده، هر لحظه تکه ای از قلب خود را به آنها هدیه کنیم، و آنها را طوری دوست داشته باشیم که انگار مال خودت هستند، بدون سازش و شرط.

بنابراین، فرزندان، والدین و جامعه منتظر چه مربی هستند؟

معلم ویژگی های آموزش پیش دبستانی و ویژگی های سازماندهی کار آموزشی با کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی را می داند. الگوهای کلی رشد کودک را در دوران کودکی اولیه و پیش دبستانی می داند. ویژگی های شکل گیری و توسعه فعالیت های کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی. مسلط به تئوری و روش های تربیتی رشد جسمی، شناختی و فردی کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی. قادر به برنامه ریزی، اجرا و تجزیه و تحلیل کار آموزشی با کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی مطابق با استاندارد آموزشی ایالتی فدرال برای آموزش پیش دبستانی است. توصیه های تربیتی متخصصان (روانشناس، گفتار درمانگر و ...) را در کار با کودکانی که در تسلط بر برنامه مشکل دارند یا کودکان با نیازهای آموزشی ویژه اجرا می کند. در ایجاد یک محیط آموزشی راحت و ایمن از نظر روانشناختی، تضمین ایمنی زندگی، سلامت و رفاه عاطفی کودکان شرکت می کند.

مربی در روش ها و ابزارهای آموزش روانشناختی و تربیتی والدین (نمایندگان قانونی) کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی مسلط باشد و بتواند برای حل مشکلات آموزشی با آنها مشارکت ایجاد کند. دارای شایستگی های ICT لازم و کافی برای برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی کار آموزشی با کودکان در سنین اولیه و پیش دبستانی. جامعه مدرن به رهبرانی نیاز دارد، افرادی که قادر به تصمیم گیری و مسئولیت پذیری در قبال آنها باشند. بنابراین، یک معلم مدرن باید ویژگی های رهبری قوی داشته باشد، بتواند نه تنها کودکان را رهبری کند، بلکه نمونه ای برای همکاران و والدین دانش آموزان باشد. مهارت در روش ها و ابزارهای تجزیه و تحلیل نظارت روانشناختی و آموزشی، که امکان ارزیابی نتایج تسلط کودکان بر برنامه های آموزشی را فراهم می کند.

مجموعه ای از ویژگی هایی که یک معلم مدرن باید داشته باشد: ویژگی های اخلاقی و اخلاقی: تمایل به کمک. تمایل به درگیر شدن بی خودی. صداقت. نجابت مسئوليت. اخلاق بالا. انتقاد از خود.

مجموعه ای از ویژگی هایی که یک معلم مدرن باید داشته باشد: استقامت عصب روانی: انرژی. کارایی. ابتکار عمل. پشتکار در رسیدن به اهداف. تمایل به تجربه ناراحتی روانی. توانایی مقاومت در برابر استرس عصبی

الگوی یک معلم مدرن: نگرش به کار: وظیفه شناسی. انضباط؛ علاقه به موفقیت فعالیت های خود؛ مسئولیت نتایج؛ ابتکار خلاق؛ تمایل به خودسازی نگرش نسبت به کودکان: عشق. توجه؛ حسن نیت؛ عدالت؛ صبر؛ مطالبه گری؛ یکدلی

الگوی یک معلم مدرن: نگرش به والدین: ظرافت. توانایی همکاری؛ تمایل به درک متقابل نگرش نسبت به همکاران: احترام. تدبیر؛ حسن نیت؛ پاسخگویی.

با تشکر از توجه شما!



وزارت آموزش و پرورش و علوم RF
آکادمی حقوق ایالت اورال
دانشکده آموزش کارشناسی ارشد

چکیده در مورد موضوع:
مدل های اساسی فعالیت آموزشی (سیستم های آموزشی).

                  تکمیل شده توسط دانش آموز سال اول: Gilmanova A.F.
                  حوزه آموزش: مدنی، خانوادگی،
                  حقوق بین الملل خصوصی
                  بررسی شده: ________________
اکاترینبورگ 2011

معرفی.
ماهیت و ساختار فعالیت آموزشی و همچنین بهره وری مرتبط با آنها، یکی از مبرم ترین مسائل علم و عمل آموزشی است. معمولاً بحث های کلی در مورد هنر تدریس جایگزین تحلیل علمی این پدیده های مهم می شود.
البته، تجزیه و تحلیل علمی فعالیت آموزشی به منحصر به فرد بودن روش خلاقانه هر معلم ادای احترام می کند، اما خود نه بر اساس توصیف، بلکه بر اساس اصول تحقیق تطبیقی ​​و تجزیه و تحلیل کیفی و کمی ساخته شده است. جهت مرتبط با استفاده از اصول یک رویکرد سیستماتیک برای تجزیه و تحلیل و ساخت مدل های فعالیت آموزشی به ویژه امیدوار کننده در نظر گرفته می شود.
به عنوان مصنوعی، به ویژه با توجه به قوانین عینی توسعه جامعه سازماندهی شده است،آموزشی سیستم تحت "کنترل" دائمی جامعه است، یعنی. نظام اجتماعی که بخشی از آن است. تغییرات در سیستم آموزشی، بازسازی و انطباق آن بستگی به این دارد که جامعه در حال حاضر چه عناصر یا عناصری را هدف قرار داده است: تقویت پایه مادی، بهبود محتوای آموزش، مراقبت از وضعیت مالی معلم و غیره. دلایل بسیاری از تلاش‌های ناموفق برای بهبود سیستم‌های آموزشی در رویکرد غیرسیستمی و محلی برای تغییر عناصر آن نهفته است. جامعه، با تشکیل یک نظم اجتماعی، یک سیستم آموزشی مطابق با آن را به عنوان عمومی ترین سیستم آموزشی ایجاد می کند. این سازمان به نوبه خود دارای زیرسیستم های تمام نهادهای اجتماعی است که کارکردهای آموزشی را انجام می دهند و در سیستم آموزشی متحد می شوند. برای عملکرد مؤثر سیستم های آموزشی با هدف آموزش نسل جوان، جامعه سیستمی را برای آموزش معلمان، موسسات آموزشی تخصصی متوسطه و آموزش عالی به عنوان سیستم های آموزشی ایجاد می کند. جامعه با نشان دادن نگرانی برای سطح صلاحیت های حرفه ای، سطوح مختلفی از سیستم های آموزشی را برای آموزش حرفه ای و آموزش پیشرفته ایجاد می کند.

بنابراین، ما شاهد یک ارتباط ناگسستنی بین سیستم های آموزشی زمان ما و جامعه هستیم که ارتباط توسعه بیشتر مدل های فعالیت آموزشی را در سیستم آموزشی مدرن تعیین می کند.

2. مفهوم فعالیت آموزشی.
فعالیت آموزشی نوعی مستقل از فعالیت انسانی است که در آن انتقال تجربیات اجتماعی، فرهنگ مادی و معنوی از نسلی به نسل دیگر تحقق می یابد.
بر اساس این تعریف، انواع فعالیت ها متمایز می شوند. بنابراین، فعالیت هایی که با هدف ایجاد و به دست آوردن یک محصول مادی انجام می شود، معمولاً عملی نامیده می شوند. و فعالیت هایی که با هدف تغییر حوزه آگاهی انجام می شود معمولاً معنوی نامیده می شوند. اینها اشکال فعالیت نسبتاً مستقل، اگرچه به هم مرتبط هستند.
اجازه دهید اکنون به تفسیر مفهوم "فعالیت آموزشی" بپردازیم. تجزیه و تحلیل محتوای هر نوع فعالیت نشان دهنده وجود بنیان روانشناختی آن است، زیرا ویژگی های اصلی فعالیت عبارتند از عینیت - آنچه مستقیماً با آن سروکار دارد (برخی شیء مادی یا ایده آل) و ذهنیت، زیرا توسط آن انجام می شود. یک فرد خاص (A.N. Leontiev، S.L. Rubinstein، و غیره)
مفهوم فعالیت یکی از مفاهیم کلیدی در روانشناسی و آموزش مدرن است. روانشناسی جنبه ذهنی فعالیت را مطالعه می کند.
بدیهی است که فعالیت تدریس یکی از انواع فعالیت است.
فعالیت های آموزشی به حرفه ای و غیر حرفه ای تقسیم می شوند (N.V. Kuzmina، E.M. Ivanova و غیره). نمونه ای از فعالیت آموزشی غیرحرفه ای می تواند فعالیت تربیت فرزندان در خانواده یا فعالیتی باشد که توسط مدیران شرکت انجام می شود. فعالیت تدریس غیرحرفه ای به عنوان آموزش کاردستی تلقی می شود. بنابراین، فعالیت تدریس غیرحرفه‌ای یکی از مواردی است که بیشتر افراد در زندگی روزمره خود به آن مشغول می‌شوند، نه اینکه لزوماً دارای تحصیلات ویژه آموزشی و صلاحیت تدریس باشند. فعالیت های آموزشی حرفه ای در موسسات آموزشی دولتی یا خصوصی انجام می شود و به صلاحیت حرفه ای افرادی که آن را انجام می دهند و سطح خاصی از آموزش ویژه آنها نیاز دارد.
اجازه دهید چندین رویکرد را برای تفسیر مفهوم فعالیت آموزشی در نظر بگیریم.
A.I. شچرباکوف کار معلم را به عنوان "هنری که از او نیاز به دانش عمیق ، فرهنگ بالا ، توانایی های آموزشی و مهمتر از همه درک ساختار روانشناختی و محتوای فعالیت آموزشی ، کارکردهای اصلی آن دارد ، که اجرای آن را تضمین می کند" توصیف می کند. تأثیر آموزش و پرورش دانش آموزان». A.I. شچرباکوف 8 کارکرد فعالیت آموزشی را شناسایی می کند و آنها را به ترتیب اهمیت به شرح زیر تنظیم می کند: اطلاعات، بسیج، توسعه، جهت گیری، سازنده، ارتباطی، سازمانی، تحقیق. علاوه بر این، چهار مورد آخر، به گفته نویسنده، "به طور خاص آموزشی نیستند، زیرا آنها در همه انواع کار ماهر مدرن انجام می شوند."
V.A. اسلاستنین معتقد است که "فعالیت یک معلم-آموزگار، بنا به ماهیت خود، چیزی نیست جز فرآیند حل یک سری وظایف آموزشی معمولی و اصلی در طبقات و سطوح مختلف. با این حال، با همه غنا و تنوع، آموزشی وظایف، وظایف مدیریت اجتماعی است.» به گفته V.A. اسلاستنین، "آمادگی برای حل مشکلات آموزشی در سطح بالایی از مهارت توسط تعدادی از مهارت های آموزشی حرفه ای تعیین می شود." وی نظام مهارت های مربوطه را مبنای شکل گیری مهارت های حرفه ای معلم- مربی می داند.
یو.ن. Kulyutkin حرفه معلمی را به عنوان گروهی از مشاغل از نوع "شخص به فرد" طبقه بندی می کند که با تعامل بین فردی مشخص می شود. یک ویژگی جدایی ناپذیر دومی فرآیندهای بازتابی است. در عین حال، «معلم تلاش می‌کند تا آن «بنیان‌های درونی» (دانش، باورها، روش‌ها، اعمال) را در دانش‌آموز شکل دهد که به دانش‌آموز این امکان را می‌دهد تا به طور مستقل فعالیت‌های آینده‌اش را در آینده مدیریت کند. ... یک هدف بزرگتر - رشد شخصیت دانش آموز با در نظر گرفتن زمینه های شخصیتی او و انواع مختلف تأثیرات پیشرفت او. فعالیت آموزشی در این نظریه به عنوان مدیریت بازتابی معلم بر فعالیت های دانش آموز با هدف رشد شخصیت دانش آموز ظاهر می شود.
در ویژگی های توصیف شده، دو رویکرد برای تعریف مفهوم فعالیت آموزشی قابل تشخیص است.
اولین مورد با به رسمیت شناختن نقش رهبری معلم است که مجری یک برنامه آموزشی خاص و عمومی است که مسئولیت های عملکردی خود را انجام می دهد و باید الزامات حرفه را برآورده کند. با این رویکرد، دانش آموز مورد نفوذ و تأثیر فعال معلم قرار می گیرد.
در رویکرد دوم، معلم واسطه بین دانش‌آموزان و دنیای بیرون است، او شریکی برابر در تعامل گفت‌وگو با دانش‌آموز است.
اساس این طبقه بندی، نوع ارتباط - مونولوگ یا گفتگو است. لازم به ذکر است که در تمام ویژگی های فعالیت آموزشی تک گویی، شکل جهت گیری نسبت به نوع ارتباط پنهان است: در کلمات، دانش آموز به عنوان موضوع فعال فعالیت اعلام می شود، اما اشکال تعاملی که ارائه می شود عبارتند از. در واقع تاثیر یک طرفه معلم. این رویکرد به وضوح بر فرآیند تدریس "تاکید" دارد. در نوع دوم، PD پر از معنای واقعی انسانی است که در همکاری و هم آفرینی بیان می شود.

3. الگوهای اساسی فعالیت آموزشی.
یک سیستم مجموعه ای از عناصر به هم پیوسته بسیاری است که یکپارچگی خاصی را تشکیل می دهند. لزوماً متضمن تعامل عناصر است.
با این حال، از دیدگاه P.K. Anokhin، تعامل به عنوان چنین نمی تواند یک سیستم از عناصر بسیاری را تشکیل دهد. P.K. Anokhin با توسعه تئوری سیستم های عملکردی تأکید می کند که تنها چنین مجموعه ای از درگیری انتخابی اجزا را می توان یک سیستم نامید که در آن تعامل و رابطه ویژگی تعامل اجزا را با هدف به دست آوردن یک نتیجه مفید متمرکز به دست می آورد.
وظیفه علمی اصلی آموزش و روانشناسی تربیتی به عنوان یک علم، توصیف دقیق چگونگی وابستگی اجزای سیستم به یکدیگر است.
در آموزش، گزینه های متعددی برای به کارگیری نظریه سیستم های عمومی برای تجزیه و تحلیل فعالیت های آموزشی وجود دارد. بنابراین، N.V. Kuzmina، با معرفی مفهوم یک سیستم آموزشی، نه تنها اجزای ساختاری آن، بلکه اجزای عملکردی فعالیت آموزشی را نیز برجسته می کند. در این مدل، پنج جزء ساختاری وجود دارد:
1) موضوع تأثیر آموزشی؛
2) موضوع تأثیر آموزشی؛
3) موضوع فعالیت مشترک آنها؛
4) اهداف یادگیری
5) وسایل ارتباط آموزشی.
در واقع این اجزا سیستم را تشکیل می دهند. اگر بخواهیم یکی از آنها را حذف کنیم، خود سیستم آموزشی بلافاصله از هم می پاشد و منحل می شود. از سوی دیگر، نمی توان یک جزء واحد را با دیگری یا ترکیبی از اجزای دیگر جایگزین کرد. جداسازی یک جزء ساختاری به معنای توصیف کامل سیستم نیست. برای تعریف یک سیستم، نه تنها باید عناصر آن را شناسایی کرد، بلکه مجموعه ای از ارتباطات بین آنها را نیز تعیین کرد. در این حالت تمام اجزای ساختاری نظام آموزشی هم در وابستگی مستقیم و هم وابستگی معکوس قرار دارند. وظیفه علمی اصلی آموزش و روانشناسی تربیتی به عنوان یک علم، توصیف دقیق چگونگی وابستگی اجزای سیستم به یکدیگر است.
با توسعه مشکل فعالیت آموزشی ، N.V. Kuzmina ساختار فعالیت معلم را تعیین کرد. در این مدل، پنج مولفه عملکردی شناسایی شد:
1. جزء گنوسی (از یونانی gnosis-cognition) به حوزه دانش معلم اشاره دارد. ما نه تنها در مورد دانش موضوع خود صحبت می کنیم، بلکه در مورد دانش روش های ارتباط آموزشی، ویژگی های روانشناختی دانش آموزان و همچنین خودشناسی (شخصیت و فعالیت های خود) صحبت می کنیم.
2. جزء طراحی شامل ایده هایی در مورد اهداف بلند مدت آموزش و آموزش و همچنین راهبردها و روش های دستیابی به آنها است.
3. مؤلفه سازنده ویژگی های طراحی معلم از فعالیت خود و فعالیت دانش آموزان با در نظر گرفتن اهداف فوری تدریس و آموزش (درس، درس، چرخه کلاس ها) است.
4. مؤلفه ارتباطی ویژگی های فعالیت های ارتباطی معلم، ویژگی های تعامل او با دانش آموزان است. تاکید بر ارتباط بین ارتباطات و اثربخشی فعالیت های آموزشی با هدف دستیابی به اهداف آموزشی (آموزشی و آموزشی) است.
5. جزء سازمانی سیستمی از مهارت های معلم برای سازماندهی فعالیت های خود و همچنین فعالیت های دانش آموزان است.
باید تاکید کرد که تمام اجزای این مدل اغلب از طریق سیستم مهارت های معلم مربوطه توصیف می شود. اجزای ارائه شده نه تنها به هم مرتبط هستند، بلکه تا حد زیادی همپوشانی دارند. بنابراین، برای مثال، معلم هنگام فکر کردن به ساختار و روند یک درس، باید در نظر داشته باشد که دانش‌آموزانش از کدام درس به این درس می‌آیند (مثلاً بعد از تربیت بدنی، معمولاً آرام شدن برای دانش‌آموزان دشوار است. و تمرکز کنید). باید شخصیت و مشکلات شخصی هر یک از آنها را در نظر گرفت (بالاخره نباید کودکی را که در خانه ناراحت است به تخته سیاه خطاب کرد و داستانی که در نیمه راه با خنده توسط خنده دارترین فرد کلاس خوانده می شود می تواند اختلال ایجاد کند. درس). این گونه است که مؤلفه های عرفانی و سازمانی به هم متصل می شوند. با توجه به V.I. Ginetsinsky، که همچنین مدلی از ماهیت سیستمی را پیشنهاد می کند، چهار عملکرد را می توان در فعالیت آموزشی متمایز کرد:
1. عملکرد ارائه شامل ارائه محتوای مطالب به دانش آموز است. شناسایی این تابع بر اساس انتزاع از اشکال خاص یادگیری است. بر روی واقعیت ارائه مطالب آموزشی متمرکز است.
2. کارکرد تشویقی برانگیختن علاقه دانش آموزان به یادگیری اطلاعات است. اجرای آن با طرح سوال و ارزیابی پاسخ همراه است.
3. عملکرد اصلاحی با تصحیح و مقایسه نتایج فعالیت های دانش آموزان همراه است.
4. عملکرد تشخیصی بازخورد را فراهم می کند.
غلبه یک یا آن عملکرد در فعالیت معلم نشان می دهد که فعالیت دانش آموزان نوع خاصی دارد ، زیرا روش تدریس خاصی در حال اجرا است. برای مثال، موقعیت پیشرو تابع مشوق معمولاً با استفاده از روش مسئله همراه است. مفهوم اصلی فعالیت معلم در آثار A.K. Markova توسعه یافته است. در ساختار کار معلم، او مؤلفه های زیر را شناسایی می کند:
1) دانش حرفه ای، روانشناختی و آموزشی؛
2) مهارت های تدریس حرفه ای؛

    3) موقعیت ها و نگرش های روانشناختی حرفه ای معلم. 4) ویژگی های شخصی که تسلط بر دانش و مهارت های حرفه ای را تضمین می کند.
در چارچوب این مفهوم، A.K. Markova (1993) ده گروه از مهارت های آموزشی را شناسایی و توصیف می کند. اجازه دهید به طور خلاصه محتویات این مدل را بررسی کنیم.
گروه اولشامل مجموعه ای از مهارت های آموزشی زیر است. معلم باید بتواند:
مشکل را در یک موقعیت آموزشی ببینید و آن را در قالب وظایف آموزشی تدوین کنید، هنگام تعیین یک وظیفه آموزشی، بر دانش آموز به عنوان یک شرکت کننده فعال در فرآیند آموزشی تمرکز کنید. مطالعه و تغییر وضعیت آموزشی؛
وظایف آموزشی را مشخص کنید، در هر شرایطی تصمیم بهینه بگیرید، نتایج فوری و بلندمدت حل چنین مشکلاتی را پیش بینی کنید.
گروه دوممهارت های آموزشی عبارتند از:
کار با محتوای مواد آموزشی؛
توانایی تفسیر آموزشی اطلاعات؛
شکل گیری مهارت های آموزشی و اجتماعی در دانش آموزان، اجرای ارتباطات بین رشته ای.
مطالعه وضعیت عملکردهای ذهنی دانش آموزان، با در نظر گرفتن توانایی های آموزشی دانش آموزان، پیش بینی مشکلات معمول دانش آموزان.
توانایی پیشروی از انگیزه دانش آموزان هنگام برنامه ریزی و سازماندهی فرآیند آموزشی.
توانایی استفاده از ترکیبی از اشکال آموزش و پرورش با در نظر گرفتن صرف تلاش و زمان دانش آموزان و معلمان.
گروه سوممهارت های آموزشی متعلق به حوزه دانش روانشناختی و تربیتی و کاربرد عملی آنهاست. معلم باید:
مشکلات دانش آموزان را با کاستی های کارشان مرتبط کنید.
بتوانند برای توسعه فعالیت های آموزشی خود برنامه ریزی کنند.
گروه چهارممهارت ها تکنیک هایی هستند که به شما امکان می دهند انواع مختلفی از وظایف ارتباطی را تعیین کنید که مهمترین آنها ایجاد شرایط برای ایمنی روانی در ارتباطات و تحقق ذخایر داخلی یک شریک ارتباطی است.
گروه پنجممهارت ها شامل تکنیک هایی است که به دستیابی به سطح بالایی از ارتباط کمک می کند. این شامل:
توانایی درک موقعیت دیگری در ارتباطات، نشان دادن علاقه به شخصیت او، تمرکز بر رشد شخصیت دانش آموز.
توانایی تفسیر و خواندن حالت درونی خود بر اساس تفاوت های ظریف رفتار، تسلط بر ارتباطات غیر کلامی (حالات چهره، حرکات).
توانایی در نظر گرفتن دیدگاه دانش آموز و ایجاد فضای اعتماد در ارتباط با شخص دیگر (دانشجو باید احساس کند که یک فرد منحصر به فرد و تمام عیار است).
تسلط بر فنون بلاغت؛
استفاده از تأثیرات سازماندهی در مقایسه با تأثیرات ارزشی و به ویژه انضباطی.
غلبه سبک دموکراتیک در فرآیند تدریس، توانایی برخورد با جنبه های خاصی از وضعیت تدریس با شوخ طبعی.
گروه ششممهارت ها. این توانایی حفظ موقعیت حرفه ای پایدار به عنوان معلمی است که اهمیت حرفه خود را درک می کند، یعنی اجرا و توسعه توانایی های تدریس. توانایی مدیریت حالت عاطفی خود، به آن ماهیتی سازنده و نه مخرب می بخشد. آگاهی از توانایی های مثبت خود و دانش آموزان، به تقویت خودپنداره مثبت فرد کمک می کند.
گروه هفتممهارت به عنوان آگاهی از چشم انداز توسعه حرفه ای خود، تعیین سبک فردی و حداکثر استفاده از داده های فکری طبیعی درک می شود.
گروه هشتممهارت ها تعریفی از ویژگی های دانشی است که دانش آموزان در طول سال تحصیلی کسب می کنند. توانایی تعیین وضعیت فعالیت، توانایی ها و مهارت ها، انواع خودکنترلی و عزت نفس در فعالیت های آموزشی در آغاز و پایان سال. توانایی شناسایی شاخص های فردی یادگیری؛ توانایی برانگیختن آمادگی برای خودآموزی و آموزش مستمر.
مهارت های گروه نهم- این ارزیابی معلم از اخلاق و آموزش خوب دانش آموزان است. توانایی تشخیص سازگاری معیارهای اخلاقی و اعتقادات دانش آموزان از رفتار دانش آموزان. توانایی معلم برای دیدن شخصیت دانش آموز به عنوان یک کل، رابطه بین افکار و اعمال او، توانایی ایجاد شرایط برای تحریک ویژگی های شخصیتی توسعه نیافته.
گروه دهممهارت ها با توانایی جدایی ناپذیر معلم برای ارزیابی کار خود به عنوان یک کل مرتبط است. ما در مورد توانایی دیدن روابط علت و معلولی بین وظایف، اهداف، روش ها، ابزارها، شرایط، نتایج صحبت می کنیم. معلم باید از ارزیابی مهارت‌های تدریس فردی به ارزیابی حرفه‌ای بودن، اثربخشی فعالیت‌هایش، از خاص به کل حرکت کند.
لازم به ذکر است که مهارت های گروه چهارم و پنجم در حیطه ارتباط آموزشی قرار می گیرند. گروه ششم و هفتم با مشکلات روانشناسی اجتماعی تربیتی فرد (معلم و دانش آموز) همراه است. مهارت های گروه دوم، نهم و دهم با حوزه تربیتی، گروه نهم و دهم با حوزه ادراک اجتماعی، ادراک اجتماعی-آموزشی یا به طور دقیق تر، با شناختی-اجتماعی (اجتماعی-شناختی) مرتبط هستند. ) روانشناسی تربیتی (A. A. Rean). گروه دهم مهارت ها عمدتاً با مسائل خودشناسی، خود انعکاس در شخصیت و فعالیت های معلم مرتبط است که همانطور که در زیر نشان داده خواهد شد مستقیماً با مسائل شناخت معلم از شخصیت دانش آموز مرتبط است.
در ادبیات آموزشی مدرن، ایده مدل‌سازی به عنوان یکی از روش‌های آموزشی رایج است. لازم به ذکر است که مدلسازی از دیرباز به عنوان یک روش علمی شناخته شده است.
تعریف مدل بر اساس V. A. Shtoff شامل چهار ویژگی است:
1) مدل - یک سیستم بازنمایی ذهنی یا مادی تحقق یافته.
2) موضوع تحقیق را منعکس می کند.
3) می تواند یک شی را جایگزین کند.
4) مطالعه آن اطلاعات جدیدی در مورد شی ارائه می دهد.
مدل سازی به فرآیند ساخت و تحقیق مدل ها اشاره دارد. هنگام تعریف مفهوم «الگوی آموزشی»، تأکید بر این واقعیت است که ویژگی‌های مدل باید از نظر آموزشی آسان‌تر از ویژگی‌های مشابه یا یکسان در خود شی باشد. ساختار مدل آموزشی شامل عناصر کمتری نسبت به خود شی است. تحقیقات تایید می کند که استفاده از شبیه سازی به عنوان یک روش آموزشی منجر به افزایش قابل توجهی در کارایی یادگیری می شود. بنابراین، S.I. Meshcheryakova آزمایشی را انجام داد که طی آن یک گروه از دانش آموزان (68 نفر) در حین مطالعه یک درس فیزیک عمومی با مدل سازی ریاضی آشنا شدند، در حالی که بقیه (83 نفر) به طور هدفمند در این روش آموزش ندیدند. در نتیجه عملکرد کلی در دوره های ویژه در گروه اول بیشتر از گروه دوم بود. این نتیجه گیری توسط مطالعات انجام شده نه تنها در مدارس عالی بلکه در مدارس متوسطه نیز تأیید شده است. در نتیجه مطالعات تجربی نشان داده شد که در فرآیند آموزش سنتی، فعالیت های الگوسازی به صورت خودجوش شکل نمی گیرد. بنابراین الگوسازی باید به عنوان یک روش آموزشی مورد توجه قرار گیرد و به صورت هدفمند مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این روش ویژگی های خاص خود را دارد که بی توجهی به آن عواقب منفی به دنبال دارد. بنابراین، A. A. Matyushkin-Gerke نشان داد که عدم تمایز واضح بین اشیاء واقعی و مدل های ریاضی مورد استفاده برای مطالعه دومی منجر به شکل گیری جهان بینی علمی تحریف شده در دانش آموزان می شود.
انتخاب روش تدریس توسط معلم یکی از مهمترین جنبه های مشکل فعالیت آموزشی سازنده است. پیچیدگی این موضوع در این واقعیت نهفته است که انتخاب روش تدریس توسط تعداد بسیار زیادی از عوامل تعیین می شود. پس از تجزیه و تحلیل ادبیات آموزشی، Yu. K. Babansky نشان داد که راه حل مسئله به 23 شاخص مختلف بستگی دارد. در واقع، انتخاب روش ها و در نتیجه توسعه کل ساختار فرآیند یادگیری با توجه به 23 عامل غیرممکن است. Yu. K. Babansky پیشنهاد می کند که هنگام انتخاب یک روش تدریس، شش پارامتر اصلی را در نظر بگیرید که شامل عوامل مختلفی است: الگوها و اصول تدریس. اهداف و اهداف آموزش؛ محتوای موضوعی؛ فرصت های آموزشی برای دانش آموزان؛ ویژگی های شرایط خارجی؛ توانایی های خود معلمان
روش به عنوان یک مقوله آموزشی به طور ارگانیک با تمام اجزای ساختاری سیستم آموزشی مرتبط است. می توان فرض کرد که انتخاب روش تدریس با کلیت رابطه روش با هر یک از اجزای ساختاری سیستم های آموزشی تعیین می شود. از منظر رویکرد سیستمی، مشکل انتخاب بهینه در روشن کردن رابطه بین روش تدریس و اجزای ساختاری است: موضوع و موضوع تأثیر آموزشی، موضوع فعالیت مشترک آنها و هدف یادگیری. از آنجایی که خود روش تدریس در محتوای مؤلفه وسایل ارتباط آموزشی گنجانده شده است ، در اینجا صحبتی در مورد رابطه مؤلفه های فوق وجود ندارد. در عین حال، می توان این سؤال را در مورد ارتباط بین روش ها و اشکال تدریس مطرح کرد، زیرا این مؤلفه شامل مفهوم اشکال تدریس است. در واقع، برای مشکل انتخاب روش تدریس، مهم است که دقیقاً توسط چهار مؤلفه ساختاری مشخص شده تعیین شود. این جبر به دلیل خود فرآیند فعالیت آموزشی است، که در آن انتخاب روش در یک درس به شکل خاصی (سخنرانی، سمینار، درس عملی، درس) انجام می شود. شکل سازمانی درس بدون تغییر باقی می ماند ، اما اهداف خاص یادگیری ، محتوای موضوع ، وضعیت موضوع و موضوع تأثیر آموزشی در معرض تغییر است. در عین حال، ایده N.D. Nikandrov مبنی بر اینکه هر شکل سازمانی آموزش با روش های پیشرو خود مشخص می شود همچنان مرتبط است. به طور کلی، در تعلیمات مدرن، مسئله انتخاب بهینه روش های تدریس در چارچوب وابستگی انتخاب به تعدادی از عوامل در یک شکل خاص آموزش درک می شود.
در خاتمه لازم به ذکر است که در هنگام تحلیل فعالیت های آموزشی می توان از مدل های مختلفی استفاده کرد. انتخاب و کاربرد مدل ها بر اساس مفهوم نظری یا عملی پایه و همچنین وظایف خاص تعیین شده توسط محقق یا پزشک تعیین می شود. مهم است که موارد زیر را به خاطر بسپارید: فعالیت های آموزشی مشارکتی هستند، نه فردی. این مشترک است زیرا در فرآیند آموزشی لزوماً دو طرف فعال وجود دارد: معلم، معلم - دانش آموز، دانش آموز. در این رابطه اغلب گفته می شود که فعالیت آموزشی مبتنی بر قوانین ارتباطات است. با این حال، فعالیت تدریس به معنای دیگر مشارکتی است. تقریباً همیشه یک "گروه" است. یک دانش آموز در فرآیند یادگیری به طور همزمان نه با یک معلم، بلکه با یک گروه کامل از معلمان تعامل دارد. هنگامی که فعالیت های معلمان مشترک، هماهنگ، "گروهی" به نظر می رسد، فعالیت آموزشی آنها موثر است و شخصیت دانش آموز را توسعه می دهد. به نظر می رسد بالاترین معیار چنین سازگاری فقط تعامل معلمان با یکدیگر نیست، بلکه کمک متقابل آنها برای دستیابی به هدف نهایی است. این وظیفه نهایی دستیابی به یک فرآیند روش شناختی کامل نیست، بلکه شخصیت دانش آموز است - رشد، آموزش و آموزش او.

نتیجه
بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سیستم آموزشی استاین وحدت یکپارچه همه عواملی است که به دستیابی به اهداف تعیین شده توسعه انسانی کمک می کند.
یکی از ویژگی های علم آموزشی مدرن، توجه همه جانبه به فعالیت های آموزشی، با در نظر گرفتن طیف گسترده ای از روابط داخلی و سیستم های مرتبط خارجی است.
در بررسی سیستمی، یک شی (پدیده، فرآیند، رابطه) نه به عنوان مجموعه ای از اجزا، بلکه به عنوان یک کل درک می شود.
سیستم های آموزشی به عنوان سیستم های پویا در نظر گرفته می شوند، روابط بین اجزای آنها دائما در حال تغییر است.
عملکرد سیستم آموزشی شامل تعامل عناصر آن بر اساس اجرای ارتباطات داخلی و خارجی است که به فرد امکان می دهد در فعالیت آموزشی به نتایج خاصی دست یابد.
سیستم های آموزشی نسبتاً مستقل و کل نگر هستند و مستقیماً فرآیند توسعه انسانی را ایجاد می کنند.
سیستم‌های آموزشی که مستلزم تماس مستقیم با دانش‌آموزان است، سیستم‌های آموزشی در خانواده، مدرسه، موسسات بیرونی در محل زندگی و غیره هستند. سیستم اساسی فرآیند آموزشی است.
یک نوآوری عمومی پایدار مرتبط با سیستم آموزشی به عنوان یک کل، بهینه سازی فرآیند تدریس و آموزشی است. توسعه این ایده در اوایل دهه 70 انجام شد. آکادمیک یو.ک. بابانسکی. نتایج خاصی به دست آمد که هنوز برای آموزش و پرورش داخلی و مدارس قابل توجه است.
و غیره.................


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه