15.01.2024

انقلاب یونان شورش یونانی جنگ استقلال یونان


ظهور نهضت آزادیبخش ملی.

در پایان قرن 18 - آغاز قرن 19. مبارزه طولانی و پیگیر مردم یونان برای آزادی ملی دامنه وسیع و محتوای کیفی جدیدی پیدا کرد. در این زمان، تغییرات قابل توجهی در اقتصاد یونان و زندگی اجتماعی آن در ارتباط با شکل گیری ساختار سرمایه داری در اروپای غربی و مرکزی رخ داده بود. مناطق وسیعی از یونان شروع به جذب کرد کرهروابط کالایی و پولی بخش قابل توجهی از غلات، تنباکو و پنبه تولید شده در این کشور به بازارهای اروپایی رفت. نقش اقتصادی شهر تسالونیکی افزایش یافته است و به بزرگترین بندر نه تنها در یونان، بلکه در کل منطقه بالکان تبدیل شده است. گسترش تجارت گرو مقدماتی برای توسعه سرمایه تجاری محلی ایجاد کرد: در سالهای اول قرن 19. 50 شرکت تجاری یونانی در پلوپونز وجود داشت. اما نظم اجتماعی در یونان مانع از پیشرفت چشمگیر بورژوازی شد. همانطور که اف. انگلس خاطرنشان کرد، «...ترکیه، مانند هر سلطه شرقی دیگر، با جامعه سرمایه داری ناسازگار است. ارزش اضافی اکتسابی به هیچ وجه از دستان درنده ساتراپ ها و پاشاها تضمین نمی شود. اولین شرط اساسی فعالیت کارآفرینی بورژوایی وجود ندارد - امنیت شخصیت تاجر و دارایی او.

در شرایط فاجعه بار حکومت عثمانی، تنها بورژوازی تجاری مجمع الجزایر دریای اژه توانست به یک نیروی جدی اقتصادی و سیاسی تبدیل شود. در سال 1813، ناوگان تجاری یونان از 615 کشتی بزرگ تشکیل شده بود. بیشتر آنها زیر پرچم روسیه حرکت کردند. بنابراین، با استفاده از سیاست «حمایت» که توسط دولت تزاری برای جمعیت ارتدوکس بالکان دنبال می‌شد، تجار یونانی تضمین‌های قابل توجهی برای حفظ اموال خود دریافت کردند.

در زندگی معنوی جامعه یونان نیز تغییراتی رخ داد. دهه های آخر قرن 1111 و دهه های اول قرن 19. به عنوان عصر روشنگری وارد تاریخ فرهنگ یونان شد. این دوره رشد سریع زندگی معنوی بود. مؤسسات آموزشی جدید در همه جا تأسیس شد و چاپ کتاب به زبان یونانی جدید به طور قابل توجهی گسترش یافت. دانشمندان بزرگ، متفکران اصیل و معلمان شگفت انگیز ظاهر شدند. فعالیت های آنها، به عنوان یک قاعده، در خارج از مرزهای یونان - در روسیه، اتریش، فرانسه، جایی که بسیاری از مهاجران یونانی ساکن شدند، انجام شد.

جوامع خارجی به پایگاه جنبش آزادیبخش ملی یونان تبدیل شدند که در پایان قرن یازدهم به وجود آمد. تحت تأثیر مستقیم انقلاب بورژوازی فرانسه. برای مبارزه برای آزادی یونان، ایده انقلاب برای اولین بار توسط انقلابی و شاعر آتشین ریگاس ولستینلیس استفاده شد. او یک برنامه سیاسی را تدوین کرد که با تلاش متحد مردمان بالکان سرنگونی یوغ عثمانی را فراهم کرد. اما طرح آزادی ولستینلیس برای پلیس اتریش شناخته شد. انقلابیون یونانی به همراه هفت تن از یارانش دستگیر و به پورت تحویل داده شد. در 24 ژوئن 1798، مبارزان شجاع آزادی در قلعه بلگراد اعدام شدند.

با وجود این ضربه سنگین، جنبش برای آزادی یونان همچنان به قوت خود ادامه داد. در سال 1814، مهاجران یونانی انجمن مخفی آزادی ملی "Filiki Eteria" ("انجمن دوستانه") را در اودسا تأسیس کردند. در عرض چند سال، این سازمان طرفداران زیادی در یونان و مستعمرات یونانی در خارج از کشور پیدا کرد. تاسیس "Filiki Eteria" در روسیه کمک زیادی به موفقیت فعالیت های آن کرد. اگرچه دولت تزاری برنامه‌های آزادی‌بخش اتریست‌ها را تشویق نمی‌کرد، اما وسیع‌ترین حلقه‌های جامعه روسیه با مبارزات یونانی‌ها برای آزادی آنها همدل بودند. در ذهن مردم یونان، از قرن‌های اول حکومت عثمانی، این امید وجود داشت که روسیه، کشوری با ایمان یونانی‌ها، است که به آنها کمک می‌کند خود را آزاد کنند. این انتظارات زمانی که در آوریل 1820 فیلیکی اتریا به ریاست میهن‌پرست برجسته یونانی الکساندر یپسیلانتی، که در ارتش روسیه با درجه ژنرال خدمت می‌کرد، به دست آمد. تحت رهبری او، اتریست ها شروع به تدارک یک قیام مسلحانه کردند.

اوایل انقلاب.

پرچم مبارزات آزادیبخش ملی در شاه نشین های دانوب، جایی که فیلیکی اتریا طرفداران زیادی داشت، برافراشته شد. آ. یپسیلانتی با ورود به ایاسی در 8 مارس 1821 فراخوانی را منتشر کرد و خواستار قیام شد و با این جمله آغاز شد: "ساعت فرا رسیده است، یونانیان شجاع!" مبارزات انتخاباتی کوتاه آ. یپسیلانتی در مولداوی و والاچیا ناموفق پایان یافت. اما توجه و نیروهای پورت را از قیامی که در خود یونان رخ داد منحرف کرد.

اولین گلوله ها در اواخر مارس 1821 در پلوپونز به صدا درآمد. به زودی قیام در سراسر کشور گسترش یافت (روز استقلال در یونان در 25 مارس جشن گرفته می شود). انقلاب آزادیبخش ملی یونان هشت سال و نیم به طول انجامید. مراحل اصلی زیر را می توان در تاریخچه آن متمایز کرد:

    1821 - 1822 آزادسازی بخش قابل توجهی از خاک کشور و تشکیل ساختار سیاسی یونان مستقل؛

    1823 - 1825 تشدید اوضاع سیاسی داخلی. جنگ های داخلی؛

    1825 - 1827 مبارزه با تهاجم ترکیه و مصر؛

    1827 - 1829 آغاز سلطنت I. Kapodistrias، جنگ روسیه و ترکیه

    1828 - 1829 و پایان موفقیت آمیز مبارزه برای استقلال.

نیروی محرکه اصلی انقلاب دهقانان بودند. در طول مبارزه، نه تنها به دنبال خلاصی از یوغ خارجی، بلکه به دنبال به دست آوردن زمین های مصادره شده از فئودال های ترک بود. زمین داران بزرگ و ثروتمندانی که رهبری قیام را به دست گرفتند مالکان کشتیبه دنبال حفظ و تقویت منافع مالکیت و امتیازات سیاسی خود بودند. موفقیت های جدی قیام در سال 1821 امکان تشکیل مجلس ملی را فراهم کرد که در 13 ژانویه 1822 استقلال یونان را اعلام کرد و قانون اساسی موقت - اساسنامه ارگانیک اپیداوروس را تصویب کرد. تحت تأثیر قوانین اساسی فرانسه بورژوایی در پایان قرن پانزدهم قرار گرفت. یک نظام جمهوری در یونان برقرار شد و تعدادی از آزادی های بورژوا-دمکراتیک اعلام شد. ساختار حکومت بر اساس اصل تفکیک قوا بود. قوه مجریه پنج نفره بیشترین حقوق را دریافت کرد. A. Mavrokordatos که از منافع نخبگان ثروتمند جامعه یونان دفاع می کرد به عنوان رئیس قوه مجریه انتخاب شد.

سلطان محمود دوم سقوط یونان را نپذیرفت. سرکوب های وحشیانه بر جمعیت شورشی وارد شد. کشتار خونین در بهار سال 1822 در جزیره خیوس رخ داد. 23 هزار غیرنظامی کشته شدند، 47 هزار نفر به بردگی فروخته شدند. جزیره پر گل که باغ مجمع الجزایر نامیده می شد به بیابان تبدیل شد.

اما پادشاهان مسیحی اروپا نیز با خصومت آشکار از انقلاب یونان استقبال کردند. رهبران اتحاد مقدس، که در کنگره خود در ورونا در سال 1822 گرد هم آمدند، از برخورد با نمایندگان دولت یونان به عنوان شورشیان علیه "حاکمیت مشروع" خودداری کردند. در شرایط سخت انزوای سیاست خارجی، شورشیان با موفقیت به مبارزه نابرابر خود ادامه دادند. ارتش منتخب 30000 نفری ترکیه که در تابستان 1822 به پلوپونز حمله کرد، توسط نیروهای یونانی به فرماندهی فرمانده با استعداد تئودوروس کولوکوترونیس شکست خورد. در همان زمان، حملات جسورانه کشتی های یونانی، ناوگان ترکیه را مجبور به ترک دریای اژه و پناه بردن به داردانل کرد.

تضعیف موقت تهدید خارجی به تشدید تضادهای اجتماعی و سیاسی در اردوگاه شورشی کمک کرد که در 1823 - 1825 رهبری شد. به دو جنگ داخلی که صحنه آن پلوپونز بود. در نتیجه این جنگ ها، موقعیت کشتی داران دریای اژه تقویت شد و اشراف زمینی پلوپونز را بیرون راند.

تهاجم ترکیه و مصر

در همین حال، خطری جدید و سهمگین در حال نزدیک شدن به یونان آزاد شده بود. محمود دوم با وعده امتیاز دادن به پلوپونز و کرت، موفق شد رعیت قدرتمند خود، حاکم مصر، محمد علی را به جنگ بکشاند. در فوریه 1825، ارتش مصر به فرماندهی پسر محمد علی، ابراهیم پاشا، در جنوب پلوپونز پیاده شد. این شامل واحدهای منظمی بود که توسط مربیان فرانسوی آموزش می دیدند. نیروهای یونانی علیرغم دلاوری هایی که در نبردها نشان دادند، نتوانستند جلوی پیشروی مصریان را بگیرند.

ابراهیم پاشا که دوباره بیشتر پلوپونز را تحت انقیاد خود درآورده بود، در دسامبر 1825، با ارتشی 17000 نفری، به مسولنگا، پایگاه مهم شورشیان در یونان غربی نزدیک شد. کل جمعیت بر روی برج‌ها و سنگرهای شهر که نام‌های ویلیام تل، اسکندربیگ، بنجامین فرانکلین، ریگاس ولستینلیس و دیگر مبارزان آزادی را داشتند می‌جنگیدند. ارتش 20000 نفری ترکیه که از آوریل 1825 زیر دیوارهای شهر ایستاده بود، نتوانست آن را تصرف کند. اما ورود ارتش و ناوگان مصر، برتری عظیمی از نیروها را به نفع محاصره کنندگان ایجاد کرد. ارتباط مسولنگی با خارج قطع شد. در نتیجه بمباران مداوم، بیشتر خانه ها ویران شدند. قحطی وحشتناکی در شهر بیداد می کرد. مدافعان مسولنگی با به پایان رساندن تمام امکانات مقاومت، در شب 22-23 آوریل 1826 تلاش کردند تا خطوط دشمن را بشکنند. تقریباً همه آنها در نبرد و در جریان قتل عام نیروهای ترک-مصری که به شهر حمله کردند، جان باختند.

پس از سقوط مسلونگی نبردهای شدید در تمام جبهه ها ادامه یافت. در ژوئن 1827، یونانی ها دچار شکست جدی جدیدی شدند - آکروپولیس آتن سقوط کرد. در نتیجه، تمام مناطق یونانی در شمال ایستموس کورینت دوباره توسط دشمن اشغال شد. اما حتی در این دوران سخت، عزم مردم یونان برای رسیدن به رهایی ضعیف نشد. در مارس 1827، مجلس ملی در Trizin قانون اساسی جدیدی را تصویب کرد. در آن، اصول بورژوا-دمکراتیک قانون اساسی اپیداوروس بیشتر توسعه یافت. در اینجا برای اولین بار اصول حاکمیت مردم، برابری شهروندان در برابر قانون، آزادی مطبوعات و بیان اعلام شد. اما در قانون اساسی جدید، مانند قانون اساسی قبلی، مسئله ارضی حل نشد. قانون اساسی Trizin موقعیت تنها رئیس دولت - رئیس جمهور را معرفی کرد. او یک دولتمرد و دیپلمات باتجربه، وزیر خارجه سابق روسیه، یوآنیس کاپودیستریاس را برای یک دوره هفت ساله انتخاب کرد. رئیس جمهور با ورود به یونان در ژانویه 1828، اقدامات پر انرژی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور، افزایش توانایی رزمی نیروهای مسلح و متمرکز کردن کنترل انجام داد. در این زمان، چرخش مطلوبی در اوضاع بین المللی برای یونانیان رخ داده بود.

مسئله یونان در عرصه بین المللی

مبارزه مردم یونان برای آزادی طنین بین المللی زیادی دریافت کرد. جنبش عمومی گسترده همبستگی با یونانیان شورشی بسیاری از کشورهای اروپا و ایالات متحده را فرا گرفت. کمیته‌های فیلهلنیک در پاریس، لندن و ژنو فعال بودند و کمک‌های مالی برای مبارزه با یونان جمع‌آوری می‌کردند. هزاران داوطلب از کشورهای مختلف به کمک یونانیان شتافتند. در میان آنها شاعر بزرگ انگلیسی بایرون بود که در راه آزادی یونان درگذشت. انقلاب یونان همدردی زیادی را در تمام لایه های جامعه روسیه برانگیخت. دمبریست ها و محافل نزدیک به آنها با اشتیاق خاصی از او استقبال کردند. این احساسات توسط A.S. Pushkin بیان شد که در سال 1821 در دفتر خاطرات خود نوشت: "من کاملاً متقاعد هستم که یونان پیروز خواهد شد و 25000000 ترک کشور شکوفا هلاس را به وارثان مشروع هومر و تمیستوکلس واگذار خواهند کرد."

در روسیه، اشتراک ها با موفقیت به نفع تعداد زیادی از پناهندگان امپراتوری عثمانی که در نووروسیا و بسارابیا پناه گرفته بودند، تکمیل شد. این وجوه همچنین برای باج دادن به ساکنان کیوس که به اسارت افتاده بودند استفاده شد. تغییرات برگشت ناپذیر در بالکان ناشی از انقلاب یونان، رقابت بین قدرت های بزرگ، در درجه اول بین انگلیس و روسیه را تشدید کرد و آنها را مجبور کرد در سیاست های خود در قبال یونان تجدید نظر کنند. در سال 1823، دولت بریتانیا یونان را به عنوان یک کشور متخاصم به رسمیت شناخت.

در 1824 - 1825 یونان وام های بریتانیا را دریافت کرد، که نشان دهنده آغاز مالی بود بردگی کشور توسط سرمایه خارجی در سال 1824، روسیه طرح خود را برای حل مسئله یونان بر اساس ایجاد سه حکومت خودمختار یونانی ارائه کرد. به زودی تمایل به توافق بین قدرت های رقیب ایجاد شد.

در 6 ژوئیه 1827، انگلستان و روسیه، به همراه فرانسه، قراردادی را در لندن منعقد کردند. همکاری این قدرت ها در پایان دادن به جنگ یونان و ترکیه بر اساس اعطای خودمختاری کامل داخلی به یونان را فراهم کرد. نادیده گرفتن این توافق توسط پورت منجر به نبرد ناوارینو (20 اکتبر 1827) شد که در آن اسکادران های روسیه، انگلیس و فرانسه که به سواحل یونان رسیدند، ناوگان ترکیه-مصر را شکست دادند. نبرد ناوارینو، که سلطان روسیه را مقصر آن دانست، روابط روسیه و ترکیه را متشنج کرد. در آوریل 1828 جنگ روسیه و ترکیه آغاز شد. روسیه پس از پیروزی در آن، محمود دوم را مجبور کرد که صلح آدریانوپل را به رسمیت بشناسد توافق 1829 خودمختاری یونان. در سال 1830، پورت مجبور شد با اعطای وضعیت استقلال دولت یونان موافقت کند.

نتایج و اهمیت انقلاب.

ایجاد یک کشور مستقل برای مردم یونان، برای پیشرفت ملی و اجتماعی آنها اهمیت زیادی داشت. انقلاب آزادیبخش ملی یونان 1821 - 1829 همچنین به نقطه عطف مهمی در مبارزه مردم اروپا برای آزادی ملی، علیه استبداد و استبداد تبدیل شد. این اولین اقدام انقلابی موفق در اروپا در دوره بازسازی و در عین حال اولین شکست بزرگ ارتجاع اروپا بود. انقلاب یونان به ویژه برای بالکان اهمیت داشت. برای اولین بار یک کشور بالکان به استقلال دست یافت. این یک نمونه الهام بخش برای مردم سایر کشورهای بالکان شد.

اما انقلاب یونان نتوانست تعدادی از مشکلات عمده اجتماعی و سیاسی را حل کند. دهقانان یونانی بدون زمین ماندند و تمام بار مبارزه را بر دوش خود حمل کردند. زمین های مصادره شده از فئودال های ترک که بیش از یک سوم سطح زیر کشت را تشکیل می داد، به مالکیت دولت درآمد. این "زمین های ملی" توسط دهقانان بی زمین در شرایط بردگی کشت می شد. مشکل رهایی ملی فقط تا حدی حل شد. دولت جدید شامل قلمرو قاره یونان بود که در شمال با خطی بین خلیج‌های آرتا و ولوس و جزایر سیکلادس محدود می‌شد. تسالی، راپیر، کرت و دیگر سرزمین‌های یونانی در زیر یوغ عثمانی باقی ماندند.

قدرت های شرکت کننده در معاهده لندن 1827 بدون تشریفات در امور داخلی یونان مداخله کردند و به اختلافات سیاسی دامن زدند. قربانی آنها I. Kapodistrias بود که در 9 اکتبر 1831 در پایتخت آن زمان ایالت یونان ناپلیا کشته شد. "قدرت های حامی" یک سیستم سلطنتی را بر یونان تحمیل کردند. در سال 1832، روسیه، انگلیس و فرانسه شاهزاده اتو از سلسله ویتلسباخ باواریا را پادشاه یونان اعلام کردند.

خط پایین پیروزی و استقلال یونان مخالفان یونان

امپراتوری روسیه

فرانسه

بریتانیای کبیر

امپراطوری عثمانی

مصر

فرماندهان تئودوروس کولوکوترونیس ابراهیم پاشا

جنگ استقلال یونان، گاهی اوقات نیز نامیده می شود انقلاب یونان(یونانی Ελληνική بازگشت به سال 1821) - مبارزه مسلحانه مردم یونان برای استقلال از امپراتوری عثمانی که از این شهر آغاز شد و با معاهده قسطنطنیه که یونان را به عنوان یک کشور مستقل تأسیس کرد در شهر پایان یافت. یونانیان اولین مردمان تابع امپراتوری عثمانی بودند که استقلال یافتند. با این اتفاقات است که تاریخ یونان مدرن آغاز می شود.

زمینه

امپراتوری عثمانی تقریباً بر تمام یونان، به استثنای جزایر ایونی، در طول قرون 14 و 15 حکومت می کرد. اما در قرن 18 و 19، موجی از انقلاب ها سراسر اروپا را فرا گرفت. قدرت ترکیه رو به کاهش بود، ناسیونالیسم یونانی شروع به تثبیت خود کرد و به طور فزاینده ای حمایت کشورهای اروپای غربی را به دست آورد.

در سال 1814، میهن پرستان یونانی N. Skoufas، E. Xanthos و A. Tsakalov یک سازمان مخفی "Φιλική Εταιρεία" ("انجمن دوستانه") در اودسا تشکیل دادند. در سال 1818 مرکز سازمان به قسطنطنیه منتقل شد. آنها با حمایت جوامع ثروتمند یونانی مستقر در بریتانیا و ایالات متحده، با کمک هواداران در اروپای غربی و کمک مخفیانه روسیه، قیام علیه ترکیه را طراحی کردند.

شورش علیه حکومت عثمانی توسط گروهی از توطئه گران به رهبری یپسیلانتی آغاز شد که عمدتاً از افسران روسی یونانی الاصل تشکیل می شد. به جان کاپودیستریاس پیشنهاد شد که نهضت آزادی را رهبری کند، اما او که پست های دیپلماتیک مهمی در دولت روسیه داشت، برای مدت طولانی شرکت در قیامی را که به طور رسمی توسط روسیه حمایت نمی شد، غیرممکن می دانست.

Ypsilanti Rising

الکساندر کنستانتینوویچ یپسیلانتی

قیام در 6 مارس 1821 آغاز شد، زمانی که الکساندر یپسیلانتی به همراه چند تن دیگر از مقامات یونانی ارتش روسیه از رودخانه پروت در رومانی عبور کرد و با گروه کوچک خود وارد قلمرو مولداوی امروزی شد. او به زودی توسط ارتش ترکیه شکست خورد.

قیام در پلوپونز جنوبی (Morea) در 25 مارس آغاز شد. به مقاله هرمان (متروپولیتن پاتراس قدیم) مراجعه کنید.). در عرض 3 ماه، قیام کل پلوپونز، بخشی از سرزمین اصلی یونان، جزیره کرت، قبرس و برخی جزایر دیگر دریای اژه را در بر گرفت. شورشیان قلمرو قابل توجهی را تصرف کردند. در 22 ژانویه 1822، اولین مجمع ملی در پیادو (نزدیک اپیداوروس) استقلال یونان را اعلام کرد و یک قانون اساسی دموکراتیک را تصویب کرد. عملیات نظامی علیه نیروهای ترکیه نسبتا موفقیت آمیز بود. واکنش ترکیه وحشتناک بود، هزاران یونانی توسط سربازان ترک سرکوب شدند، و گریگوری پنجم پدرسالار قسطنطنیه به دار آویخته شد. با این حال، یونانی ها بدهکار باقی نماندند. شورشیان یونان هزاران مسلمان را اعدام کردند که بسیاری از آنها هیچ ارتباطی با ترکیه یا انقلاب نداشتند. همه این رویدادها با استقبال ضعیف اروپای غربی مواجه شد. دولت های بریتانیا و فرانسه مشکوک بودند که این شورش توطئه روسیه برای تصرف یونان و حتی شاید قسطنطنیه است. با این حال، رهبران شورشیان با یکدیگر درگیر شدند و نتوانستند اداره منظم مناطق آزاد شده را ایجاد کنند. همه اینها به مبارزه داخلی منجر شد. جنگ داخلی در یونان آغاز شد (اواخر 1823 - مه 1824 و 1824-1825).

مداخله نیروهای بین المللی

در این شهر، سلطان ترکیه برای کمک به دست نشانده، اما که استقلال زیادی از خود نشان داد، خدیو مصر، محمدعلی، که تازه اصلاحات جدی ارتش مصر را طبق مدل های اروپایی انجام داده بود، متوسل شد. سلطان ترکیه قول داد در صورت کمک علی در مورد سوریه امتیازاتی بدهد. نیروهای مصری به فرماندهی ابراهیم پسر علی به سرعت دریای اژه را تصرف کردند. ابراهیم همچنین در پلوپونز موفقیت داشت و در آنجا موفق شد تریپولیس، مرکز اداری منطقه را بازگرداند.

با این حال، در کشورهای اروپایی، به ویژه در انگلستان و فرانسه (و البته در روسیه)، همدردی با میهن پرستان یونانی در میان نخبگان تحصیل کرده و تمایل به تضعیف بیشتر امپراتوری عثمانی در میان سیاستمداران افزایش یافت. در سال 1827، کنوانسیون حمایت از استقلال یونان در لندن تصویب شد. در 20 اکتبر 1827، اسکادران های بریتانیایی، فرانسوی و روسی، تحت فرماندهی کلی نایب دریاسالار انگلیسی E. Codrington، وارد آب های یونان شدند. در همان روز، متفقین با ناوگان ترکیه-مصر در خلیج ناوارینو در پلوپونز دیدار کردند. در جریان نبرد چهار ساعته ناوارینو، ناوگان ترکیه و مصر توسط متفقین شکست خورد. به دنبال آن، نیروی فرود فرانسوی در خشکی فرود آمد و به یونانیان کمک کرد تا شکست ترک ها را کامل کنند. با کسب این پیروزی، متفقین اقدامات مشترک بیشتری با هدف تضعیف قدرت نظامی ترکیه انجام ندادند. علاوه بر این، اختلافات در اردوگاه متحدان سابق بر سر تقسیم متصرفات سابق امپراتوری عثمانی آغاز شد. ترکیه با استفاده از این فرصت، در دسامبر 1827 به روسیه اعلام جنگ کرد. جنگ روسیه و ترکیه 1828-1829 آغاز شد. ، که در آن ترکیه شکست خورد. بر اساس معاهده آدریانوپل در سال 1829، ترکیه خودمختاری یونان را به رسمیت شناخت.

یونان مستقل

در 3 فوریه 1830، پروتکل لندن در لندن به تصویب رسید که به طور رسمی استقلال یونان را به رسمیت شناخت. در اواسط سال 1832، مرزهای دولت جدید اروپایی سرانجام ترسیم شد.

آمار انقلاب یونان

کشورهای متخاصم جمعیت (1821) سرباز بسیج شد سرباز کشته شد غیرنظامیان کشته شدند
انگلستان 14 100 000 8 000 10
فرانسه 31 150 000 10 000 100
روسیه 49 300 000 1 200 000 10 000
یونان 950 000 100 000 50 000
کل متحدین 95 500 000 1 318 00 60 110
امپراطوری عثمانی 26 500 000 400 000 15 000
مصر 4 400 000 12 000 5 000
جمع 30 900 000 412 000 20 000
جمع 126 400 000 1 730 000 80 110 105 000

ادبیات

  • مرنیکوف A. G.، Spektor A. A.تاریخ جهانی جنگ ها. - مینسک، 2005.

انقلابیون یونان (1821)

پشتیبانی شده توسط:

فرماندهان

سیاسی:

نظامی:

  • تئودوروس کولوکوترونیس
  • الکساندر یپسیلانتی †
  • دیمیتری یپسیلانتی
  • جورجیوس کارایسکاکیس †
  • ریچارد کلیسای
  • توماس کاکرین
  • میائولیس آندریاس ووکوس
  • کنستانتین کاناریس
  • مارکوس بوتساریس †
  • ادوارد کودرینگتون
  • ورود به سیستم Gayden
  • هانری دی رینی
  • محمود دوم
  • محمد علی پاشا
  • ابراهیم پاشا
  • عمر وریونی
  • محمود درامالی پاشا
  • خورشید احمد پاشا
  • محمد حسرف پاشا
  • رشید محمد پاشا
نقاط قوت احزاب مجموع ضرر و زیان صدا، عکس، ویدیو در ویکی‌مدیا کامانز

روز استقلال خود را در 25 مارس هر سال جشن می گیرد.

زمینه

یونان که در قرن پانزدهم به یک استان ترکیه تبدیل شد، پیوسته برای استقلال تلاش کرد. از آغاز قرن 14 و 15، تقریباً بر تمام یونان، به استثنای جزایر ایونی، کرت و مناطق خاصی از پلوپونز، حکومت می کرد. در قرن هفدهم، عثمانی‌ها کل پلوپونز و کرت را فتح کردند. اما در قرن 18 و 19، موجی از انقلاب ها سراسر اروپا را فرا گرفت. قدرت ترکیه در حال تضعیف بود و یک خیزش ملی در یونان آغاز شد که با حمایت کشورهای اروپای غربی روبرو شد. قبلاً در قرن هفدهم، یونانیان به روسیه، هم ایمان خود، به عنوان پشتوانه ای در مبارزه آینده خود با ترک ها نگاه می کردند. این امیدها با همدردی در حوزه های حاکم روسیه مواجه شد. هنگامی که اسکادران روسی در سال 1770 در دریای مدیترانه ظاهر شد، شورشی سراسر موریا را فرا گرفت، اما به راحتی توسط ترک ها سرکوب شد.

جنگ بین روسیه و امپراتوری عثمانی در پایان قرن هجدهم هیچ اهمیت عملی برای یونانی ها نداشت. انقلاب فرانسه انگیزه مهمی به جنبش آزادی بخش داد. شاعر یونانی اواخر قرن هجدهم ریگاس ترانه‌های آزادی‌خواهانه و جنگ‌جویانه سروده است. ریگاس توسط مقامات اتریشی به ترکها تحویل داده شد و به دستور پاشا بلگراد در سال 1798 اعدام شد. شهادت شاعر بر معنا و تأثیر ترانه های او افزود. در سرتاسر یونان و هر جایی که یونانی ها زندگی می کردند، انجمن های مخفی، هتریا (دوستی) با هدف رهایی یونان از سلطه ترک ها شروع به شکل گیری کردند.

در سال 1814، میهن پرستان یونانی نیکولاس اسکوفاس، امانوئل زانتوس و آتاناسیوس تساکالوف سازمان مخفی فیلیکی اتریا (یونانی. Φιλική Εταιρεία - جامعه دوستانه). در سال 1818 مرکز سازمان به قسطنطنیه منتقل شد. آنها با حمایت جوامع ثروتمند یونانی در بریتانیا و ایالات متحده، با کمک هواداران در اروپای غربی و کمک مخفیانه روسیه، قیامی را طراحی کردند.

شورش علیه حکومت عثمانی توسط گروهی از توطئه گران به رهبری الکساندر یپسیلانتی آغاز شد که عمدتاً از افسران روسی یونانی الاصل تشکیل می شد. به جان کاپودیستریاس پیشنهاد شد که نهضت آزادی را رهبری کند، اما او که پست های دیپلماتیک مهمی در دولت روسیه داشت، برای مدت طولانی شرکت در قیامی را که به طور رسمی توسط روسیه حمایت نمی شد، غیرممکن می دانست.

Ypsilanti Rising

هنگامی که در سال 1821 یک حاکم جدید در والاچیا منصوب شد، شورش در آنجا رخ داد. آرنات هایی که ترکیه برای آرام کردن فرستاده بود به شورشیان پیوستند. در همان زمان، علی پاشا یانینسکی از اطاعت از سلطان ترکیه امتناع کرد.

این لحظه برای شروع قیام مناسب در نظر گرفته شد. ژنرال روسی، یک یونانی قومی، شاهزاده الکساندر یپسیلانتی، بدون اجازه خدمت خود را ترک کرد، به مولداوی رسید و در ماه مارس از یونانیان خواست تا یوغ را سرنگون کنند. تا 6 هزار شورشی برای دیدن او جمع شدند.

جیاناکیس کولوکوترونیس با صد جنگجو راهی دانوب شد، از آن عبور کرد و از طریق بلغارستان و یونان شمالی تا شبه جزیره پلوپونز جنگید و به موقع برای کمک به خویشاوندش تئودوروس کولوکوترونیس که ترک ها را در تریپولیس (محاصره تریپولیتسا) محاصره کرده بود، رسید.

شکست‌هایی که ترک‌ها بر دگرگرایان در دراگومانی و صومعه سککو تحمیل کردند، اعلام رسمی روسیه مبنی بر اینکه ربطی به جنبش هتریوت‌های انقلابی ندارد، به جنبش یونانیان پایان داد. در قسطنطنیه، پاتریارک قسطنطنیه گریگوری پنجم، که مظنون به داشتن رابطه با هتریاس بود، با لباس اسقف کامل در دروازه های خانه اش به دار آویخته شد و سه متروپولیتن نیز با او اعدام شدند. با این حال، این امر شعله قیام را در سراسر یونان گسترش داد و روسیه را به شدت علیه ترکیه شعله ور ساخت و روابط دیپلماتیک با آن را قطع کرد.

همه این رویدادها با استقبال ضعیف اروپای غربی مواجه شد. دولت های بریتانیا و فرانسه مشکوک بودند که این شورش توطئه روسیه برای تصرف یونان و حتی شاید قسطنطنیه است. با این حال، رهبران شورشیان با یکدیگر درگیر شدند و نتوانستند اداره منظم مناطق آزاد شده را ایجاد کنند. همه اینها به مبارزه داخلی منجر شد. جنگ داخلی در یونان آغاز شد (اواخر 1823 - مه 1824 و 1824-1825).

شورش در خود یونان

وقایع سال 1821

این قیام در پلوپونز جنوبی (Morea) در شهر آرئوپولیس در 25 مارس (6 آوریل) 1821 آغاز شد. در عرض 3 ماه، قیام کل پلوپونز، بخشی از سرزمین اصلی یونان، جزیره کرت، قبرس و برخی جزایر دیگر دریای اژه را در بر گرفت. شورشیان قلمرو قابل توجهی را تصرف کردند. ترک ها در قلعه ها پنهان شدند و اندک پادگان های ترک آتیکا به آتن در آکروپلیس پناه بردند و در آنجا توسط یونانیان محاصره شدند.

جزایر Hydra، Insara و La Spezia نیز در این قیام شرکت کردند. یک ناوگان یونانی متشکل از 80 کشتی در مجمع الجزایر ظاهر شد. یک مبارزه سرسختانه آغاز شد که در آن زنان نیز شرکت کردند (به عنوان مثال، بابولینا که ثروت هنگفت خود را برای تجهیز کشتی ها و دسته ها اهدا کرد، در بسیاری از نبردها شرکت کرد و حتی فرماندهی کشتی در ناوپلیا را بر عهده گرفت).

مبارزه دسته های پراکنده یونانی با ارتش سازمان یافته ترکیه بسیار دشوار بود. یونانی ها مسلح به تفنگ های باستانی و بدون توپ، فقط در کوهستان قوی بودند، اما نمی توانستند در میدان باز بجنگند. اگرچه همه یونانیان با احساس نفرت مشترک از ترکان متحد شده بودند، اما این مانع از بروز حسادت و دشمنی بین قبایل، قبایل و رهبران آنها نشد. همچنین مضر بود که جوخه‌های آنها عمدتاً از کلفت‌های ظالم و بی‌انضباط تشکیل شده بودند. با این حال، در همان سال قرنتس توسط راهب گریگوراس اشغال شد. از آنجا شورش به تنگه کورینت، اتولی، آتیکا، آکارنانیا و لیوادیا گسترش یافت. در اپیروس و تسالی، اودیسه قیام را رهبری کرد.

سرانجام ترکیه دست به اقدام نظامی زد. خورشید پاشا که علی پاشا یانینسکی را آرام کرد، کهوی بیگ را علیه شورشیان یونانی فرستاد که به اردوگاه یونانی در والدتس حمله کردند، اما شکست خوردند. اولین موفقیت شورشیان را تشویق کرد و توافق موقت بین آنها برقرار شد. دیمیتری یپسیلانتی، برادر اسکندر، و شاهزاده کانتاکوزن از آنها بازدید کردند. پس از نبرد والدز، یونانیان توجه خود را به مکان های استحکاماتی که ترک ها در آن ساکن شده بودند معطوف کردند. و در اینجا موفقیت در سمت یونانیان بود: شاهزاده کانتاکوزن مونمبیزیا را در اختیار گرفت، دیمیتری یپسیلانتی - ناوارینو. تریپولیتسا توسط طوفان گرفته شد. رهبر آرماتول ها، مارکو بوتساریس، با موفقیت در غرب یونان با خورشید پاشا در نزدیکی مسلونگ جنگید. نگریس در سولون پیروز شد و ادیسه در سپتامبر در تسالی ترک ها را شکست داد.

اما در مقدونیه اقدامات یونانیان ناموفق بود. پاشا تسالونیکی شبه جزیره کاساندرا را تصرف و غارت کرد، عمرووریون قلعه و شهر آرتا را از یونانیان گرفت. ناوگان ترک شهر گالاکسیدی را ویران کرد، در حالی که ناوگان یونانی سواحل آسیای صغیر را غارت کردند و ترک ها را قتل عام کردند. این ظلم ها خشم اروپایی ها و خشم ترک ها را علیه آنها برانگیخت.

در 5 اکتبر 1821، شهر اصلی موریا، تریپولیتسا، توسط یونانیان تصرف شد. پیروزی یونان با قتل عام ترک ها و یهودیان به پایان رسید: حداقل 8000 تا 10000 مرد، زن و کودک کشته شدند.

بدین ترتیب سال 1821 به پایان رسید. یونانی ها احساس کردند که باید بر اساس یک نقشه مشترک متحد شوند و بجنگند.

در 20 می 1821، مجمع در کالتزون افتتاح شد. مجلس کالتزون) رئيس هیئت مدیره ( πρόεδρος της συνέλευσης ) که توسط آن پتروس ماورومیچالیس انتخاب شد. مجمع انتخاب کرد شورای پلوپونز (Πελοποννησιακή Γερουσία ، به ریاست رئیس شورا ( Πρόεδρος της Γερουσίας ) - اسقف تئودورت ورستنیا و معاون رئیس (αντιπρόεδρος) - اسماکیس فوتیلاس.

در 4 نوامبر 1821 در Missolongion افتتاح شد مجمع یونان غربی (Συνέλευση της Δυτικής Χέρσου Ελλάδος ) که شامل 30 معاون ( πληρεξούσιος ، رئیس مجمع ( πρόεδρος της συνέλευσης ) الکساندروس ماوروکورداتوس انتخاب شد. مجمع همچنین شورای یونان غربی را انتخاب کرد ( Γερουσία της Δυτικής Χέρσου Ελλάδος ).

در 18 نوامبر 1821، مجمع در آمفیسا افتتاح شد. مجمع سالونیا - Συνέλευση که آرئوپاگوس یونان شرقی را انتخاب کرد ( Άρειος Πάγος της Ανατολικής Χέρσου Ελλάδας ).

وقایع سال 1822

در 22 ژانویه 1822، اولین مجلس ملی (67 نماینده) در پیادا (نزدیک اپیداوروس) دولت یونان را مستقل از امپراتوری عثمانی اعلام کرد و قانون اساسی - دولت موقت یونان را تصویب کرد. Προσωρινό Πολίτευμα της Ελλάδος ) که نهاد قانونگذاری آن، قوه مقننه بود ( Βουλευτικον Σωμα ) به ریاست دیمیتری یپسیلانتی، نهاد اجرایی، سپاه اجرایی است ( Εκτελεστικον Σωμα ) به ریاست ماوروکورداتو. اما اختلافات ادامه یافت. یپسیلانتی از سمت خود استعفا داد. اودیسه، کولوکوترونی و ماورومیچالی تابعیت خود را به رسمیت نمی شناختند.

در همین حال، فیللین های جوان از سراسر اروپا به موریا هجوم آوردند. سربازان ترک، پس از آرام کردن علی پاشا یانینسکی، علیه یونانیان روی آوردند. خورشید پاشا علیه تسالی وارد عمل شد، ناوگان ناوارینو را تهدید کرد، اما توسط نورمن دفع شد. یپسیلانتی و نیکیتاس رهبری در شرق یونان و ماوروکورداتو در غرب یونان به عهده گرفتند.

عملیات نظامی همچنین در مقدونیه آغاز شد، جایی که پاشا تسالونیکی جمعیت مسیحیان مسلح را در Nioste پراکنده کرد و تا 5 هزار غیرنظامی را کشت.

امور یونانیان در غرب نیز ناموفق بود. در 4 ژوئیه، یونانی ها در نزدیکی پتا و سولیوتا کاملاً شکست خوردند و زادگاه خود را ترک کردند و در کوه ها و جزایر پنهان شدند. ماوروکورداتو و بوتساریس خود را در مسولونگی حبس کردند. درام علی با 30 هزار نفر ترموپیل را درنورد و یوسف پاشا رهسپار کورنت شد و آنجا و آکروپلیس را اشغال کرد.

در بهار، ناوگان ترکیه جزایر Candia، Samos و Chios را آرام کرد، اما در طول اقامت خود در نزدیکی Chios مورد حمله کشتی های آتش یونانی قرار گرفت که دو کشتی ترکیه را سوزاند.

ناکامی ها و ظلم هایی که ترک ها متحمل شدند، رهبران یونان را وادار کرد تا نزاع ها و اختلافات خود را فراموش کنند. آنها با هم علیه خورشید پاشا عمل کردند و دومی به لاریسا عقب نشینی کرد. در دسامبر یونانیان ناپلیا را تصرف کردند. سال 1822، به لطف هماهنگی اقدامات رهبران یونان، با موفقیت به پایان رسید.

وقایع سال 1823

در سال 1823، ماوروکورداتو دوباره تصمیم به ایجاد یک دولت قوی گرفت. او دومین مجمع ملی یونانی ها را تشکیل داد و در آوریل قانونی برای ایجاد یک دولت یونانی تصویب شد که مقر آن در تروپولیتسا انتخاب شد. کوندوریوتی به عنوان رئیس شورای قانونگذاری و ماورومیچالی به عنوان مجری انتخاب شدند. ماوروکورداتو فرماندهی نیروهای زمینی و اورلاندی بر نیروهای دریایی را دریافت کرد. اودیسه در شرق یونان و بوتساریس در غرب یونان نقش آفرینی کردند. دغدغه اصلی دولت یونان جمع آوری پول برای جنگ و سازماندهی داخلی بود. مالیات های جدید ایجاد شد. بسیاری از کمک‌های مالی از سوی نیکوکاران یونان از اروپا و آمریکا دریافت شد.

در این سال، کیساموس در جزیره Candia توسط یونانی ها اشغال شد. سراسکیر پاشا توسط اودیسه شکست خورد. مارکو بوتساریس پاشا اسکوتاری را شکست داد و شبانه به اردوگاه او در کارپینیسا حمله کرد. خود مارکو بوتساریس در این نبرد کشته شد، اما برادرش کنستانتین پاشا را تا اسکوتری تعقیب کرد و به سمت مسولونگی رفت. بسیاری از اروپاییان به صفوف مدافعان یونان پیوستند، از جمله شاعر مشهور انگلیسی لرد بایرون، که در اوایل سال 1824 در اینجا درگذشت. مبارزه یونان برای استقلال در سراسر اروپا رایج شد.

در همین حال، اختلافات دوباره در میان رهبران یونان به وجود آمد. کولوکوترونی علیه ماوروکورداتو شورش کرد، ادیسه به طور خودسرانه در شرق یونان حکومت کرد، اما پرزیدنت کوندوریوتی می‌دانست که چگونه دستورات خود را مجبور به اجرا کند. او موفق شد در انگلستان وام ببندد و واحد نظامی را نظم دهد.

وقایع سال 1824

در سال 1824، ترکیه با ایران صلح کرد و از خدیو مصر، محمد علی، که تازه اصلاحات اساسی در ارتش مصر در راستای خطوط اروپایی انجام داده بود، درخواست کمک کرد. سلطان ترکیه قول داد در صورتی که علی در سرکوب قیام یونانیان کمک کند، امتیازات بزرگی در سوریه خواهد داد. در نتیجه محمد علی ناوگانی از سپاه و پسر خوانده اش ابراهیم را فرستاد. درویش پاشا ویدین توسط سلطان به پلوپونز فرستاده شد، به پاشا نگروپونتوس دستور داده شد تا مناطق شرقی یونان را آرام کند، و به عمر وریونه - مناطق غربی، اما تمام نیروهای ترک توسط یونانی ها عقب رانده شدند.

ناوگان مصر در این زمان Candia و Klesos، ترکی - Insara را اشغال کرد، اما Miavilis دوباره این جزیره را از ترکها گرفت و ناوگان را به سمت میتیلین راند. ناوگان مصر با پیوستن به ترکیه، با یونانی ها در ناکسوس جنگید. کشتی‌های آتش‌نشانی یونانی خسارات زیادی به کشتی‌های ترکیه‌ای که به سمت قسطنطنیه در حرکت بودند، وارد کردند. ابراهیم پاشا به رودس پناه برد.

وقایع سال 1825

در کشورهای اروپایی، به ویژه در انگلستان و فرانسه، و البته در روسیه، همدردی فزاینده ای نسبت به میهن پرستان یونانی در میان نخبگان تحصیل کرده و تمایل به تضعیف بیشتر امپراتوری عثمانی در میان سیاستمداران وجود داشت.

در همین حال، اختلاف بین رهبران یونان ادامه یافت. ابراهیم پاشا با استفاده از آنها در فوریه 1825، 12 هزار نفر را در یونان، بین کورون و مودون فرود آورد و ناوارین را محاصره کرد. با وجود دفاع شجاعانه ماوروکورداتو و حملات موفقیت آمیز میاولیس به ناوگان مصر، ناوارین تسلیم شد و اندکی پس از آن توسط تروپولیتسا و کالاماتا دنبال شد.

کوندوریوتی و ماوروکورداتو همه اقدامات را برای ایجاد هماهنگی بین یونانیان انجام دادند. کولوکوترونی به فرماندهی کل منصوب شد. او از ناپلیا دفاع کرد، اما نتوانست ابراهیم پاشا را از اشغال کل پلوپونز باز دارد. ناوگان مصر و ترکیه در برابر مسلونگ ها ظاهر شدند. رشید پاشا در سولون پیروز شد و مسلونگی را از خشکی محاصره کرد. اما این قلعه به لطف کمک هایی که کنستانتین بوتساریس و میاولیس از دریا به آن ارائه کردند زنده ماند. در این زمان، گروه یونانی گوراس از لیوادیا به سولونا راه یافت و حواس رشید پاشا را از مسولونگ پرت کرد و نیکیتاس گروه ترک را در تنگه کورینت شکست داد.

وقایع سال 1826

در آوریل 1826 ابراهیم پاشا پس از تلاش فراوان، مسلونگی را تصرف کرد. در 22 آوریل، پادگان تلاش کرد تا نفوذ کند، اما تنها تعدادی موفق شدند، در حالی که بقیه، به رهبری نولوس بوتساریس، خود را منفجر کردند. جمعیت شهر (تا 4 هزار نفر) تا حدی کشته و تا حدی به بردگی درآمدند. ابراهیم پاشا به تروپولیتسا بازگشت و با ظلم فراوان به حکومت پلوپونز پرداخت. نیروهای ترکیه به شرق و غرب یونان نفوذ کردند.

رشید پاشا آتن را محاصره کرد و پس از مرگ گوراس که توسط یونانی ناراضی کشته شد، آتن را به تصرف خود درآورد. اما آکروپولیس به دفاع از خود ادامه داد و سرهنگ ووتیر توانست با نیروها و تدارکات خود را به آنجا برساند.

اقدامات ترکان در غرب یونان نیز موفقیت آمیز بود و کولوکوترونی با ابراهیم پاشا در آرکادیا نبرد ناموفقی انجام داد. فقط در موریا چندین شهر و جزیره دیگر وجود داشت. یونان به بیابان تبدیل شد. هزاران نفر از گرسنگی مردند. بدبختی های یونانیان، تلاش های قهرمانانه و رنج بی رحمانه آنها شروع به برانگیختن پر جنب و جوش ترین مشارکت در سراسر اروپا کرد، در حالی که تجارت همه کشورهای اروپایی متحمل خسارات عمده شد. داوطلبان و پول به وفور از انگلستان، فرانسه و آلمان به یونان سرازیر شد. دولت‌های قدرت‌های اروپایی نیز نمی‌توانستند بی‌تفاوت به تقویت ترک‌ها نگاه کنند و در ژوئیه ۱۸۲۶ در لندن قراردادی بین روسیه، فرانسه و انگلیس امضا شد تا به مبارزه یونان و ترکیه پایان دهد. سرهنگ باواریایی هایدکر، کلیسای عمومی انگلیسی و لرد کوکرین که به یونان رسیدند، بیهوده تلاش کردند تا طرف های متخاصم یونانی را آشتی دهند و برای تغییر نیروی دریایی و زمینی یونان تلاش کردند. یونانیان در این زمان سعی کردند آکروپولیس را که توسط ترک ها محاصره شده بود، آزاد کنند.

وقایع سال 1827

در سال 1827، سومین مجمع ملی یونانیان تشکیل شد و قانون اساسی مدنی هلاس را تصویب کرد که نهاد قانونگذاری آن شورا بود، قدرت اجرایی توسط حاکم اعمال می شد. جان کاپودیستریا با موافقت سه قدرت بزرگ به عنوان حاکم برگزیده شد. لرد کوکرین فرماندهی ناوگان و کلیسای عمومی نیروهای زمینی را بر عهده گرفت. اما تلاش مشترک آنها برای آزادسازی آکروپلیس ناموفق بود و این قلعه و همچنین بنادر پیرئوس و فالروس به ترکها تسلیم شدند.

وقایع سال 1828

در این میان، اقدامات نیروهای یونانی به دلیل نافرمانی نیروهای منظم یونانی تازه تأسیس، همچنان ناموفق بود. پس از نبرد ناوارینو، نیروی اعزامی فرانسوی ژنرال مایسون وارد یونان شد. ناوارین، کورون، مودون و پاتراس توسط نیروهای فرانسوی اشغال شد. نیروهای مصری یونان را ترک کردند و در اکتبر 1828 موریا و سیکلاد از دست ترکها آزاد شدند.

وقایع سال 1829

در سال 1829، انتخابات مستقیم مردمی برای چهارمین مجلس ملی یونان برگزار شد که مجلس سنا را به عنوان یک نهاد مشورتی تشکیل داد.

نیروهای متفقین از ترکیه برای شرکت در کنفرانس ها و مصالحه با یونان دعوت کردند، اما ترک ها نپذیرفتند و در مارس 1829 نیروهای متفقین مرزهایی بین یونان و ترکیه ایجاد کردند.

در همین حال، در شمال و شرق یونان جنگ هنوز ادامه داشت: دیمیتری یپسیلانتی محمود پاشا را در لامانتیکو شکست داد و سولونا، لپانت و تمام لیوادیا را به تصرف خود درآورد. کلیسای عمومی وونیتسا را ​​اشغال کرد، یونانی ها آناتولیکو و مسولونگی را محاصره کردند.

ترکیه در جنگ با روسیه شکست خورد. بر اساس معاهده آدریانوپل در سال 1829، ترکیه خودمختاری یونان را به رسمیت شناخت.

اقدامات در طول جنگ 1821-1829 در دریا

شرایط جغرافیایی یونان همواره ملوانان طبیعی را از جمعیت ساحلی آن به وجود آورده است. اما با سقوط امپراتوری بیزانس، کشتیرانی یونان به دلیل شرایط سیاسی به تجارت ساحلی و دزدی دریایی انحطاط یافت. تنها از زمان ظهور ناوگان روسیه در سواحل یونان (جنگ بین روسیه و ترکیه در 1769-1774) ناوگان یونانی سازمانی را دریافت کرد که به ارتش نزدیک می شد: کمک به روسیه با کشتی های خود، پیوستن آنها به اسکادران ها و گروه های روسی. یونانی ها خدمات شناسایی و حمل و نقل انجام می دادند، آنها خودشان به عنوان افسر و ملوان به کشتی های روسی ملحق شدند، به عنوان خلبان خدمت کردند، اختراعاتی را دریافت کردند تا کشتی های کورسی خود را تحت پرچم روسیه دریانوردی کنند و حتی فرماندهی گروه های فردی را بر عهده داشتند.

این مورد در جنگ‌های بعدی روسیه و ترکیه و به ویژه در سال‌های 1787-1791 بود، زمانی که به دلیل لغو، به دلیل شروع جنگ با سوئد، خروج ناوگان بالتیک به دریای مدیترانه پیشنهاد شده بود. عملیات تقریباً منحصراً توسط کورسهای یونانی تحت پرچم روسیه انجام شد. این مدرسه نظامی ملوانانی شجاع از یونانی ها تولید کرد و در عین حال روحیه جنگجویانه مردم ساحلی و به ویژه جزیره ها را در مبارزه خستگی ناپذیر برای رهایی تلطیف کرد. این امر توسط دزدی دریایی در حال توسعه یونان تسهیل شد که توجه قدرت های خارجی علاقه مند به تجارت با شام را به خود جلب کرد.

قیام یونان در سال 1821 تعدادی از ملوانان برجسته را معرفی کرد که با نیروهای ناچیز حملات ناامیدانه ای را به کشتی ها و اسکادران های ترکیه انجام دادند. دوره 1827 تا 1832 (سال تشکیل پادشاهی یونان) با اقدامات فردی نیروهای دریایی سازمان یافته یونان که قبلاً توسط قدرت ها به عنوان یک متخاصم شناخته شده بودند مشخص شد. در سال 1828، یک اسکادران به فرماندهی دریاسالار عقب (آنتیناوارهوس) ساختوری متشکل از 8 تیپ و گالوت و چندین قایق توپدار تشکیل شد. انتصاب آن با اقدامات قدرت های متفقین هماهنگ شد. این اسکادران قرار بود مواد غذایی و قاچاق ترکیه را به جزیره کرت رهگیری کند، قلعه های Coron، Modon و Navarin را محاصره کند و در محاصره خلیج های Patrasskago و Lepantskago کمک کند. اقدامات انفرادی گروه های یونانی در نقاط مختلف مجمع الجزایر به ویژه در نزدیکی جزیره خیوس و در جریان ملاقات با کشتی های ترکیه در دریاهای آزاد صورت گرفت. از دریانوردان یونانی این عصر، علاوه بر ساختوری، دریاسالار میائولیس، کوناریس، ناخدا ساخانی و دیگران به ویژه برجسته بودند. بعداً، در سال 1831، هنگامی که اختلافاتی که در یونان به وجود آمد آرام شد، ناوگان روسیه مجبور شد با اقدامات خصمانه میائولیس، که رئیس گروه شورشی (Idriot) شد، مقابله کند و موضوع با شکست شورشیان به پایان رسید. در خلیج جزیره پوروس. با این حال، عملیات نظامی ناوگان یونان، از نظر ترکیب بسیار کوچک و تحت کنترل قدرت های خارجی (روسیه، انگلستان، فرانسه)، عمدتاً ماهیت چریکی داشتند، نمی توانستند به عملیات مستقل تبدیل شوند و بنابراین فقط تأثیر غیرمستقیم بر روی نیروهای خارجی داشتند. جنگ با ترکیه

جنگ استقلال یونان، انقلاب مردم یونان که در نتیجه آن یوغ عثمانی سرنگون شد و استقلال یونان به دست آمد. در شرایط ستم ملی و اجتماعی در یونان و اوج گیری مبارزه ملی آزادیبخش مردم یونان آغاز شد. تهیه شده عمدتاً توسط اعضای انجمن مخفی انقلابی "Filiki Eteria" که از سال 1820 توسط ژنرال سرویس روسی A. Ypsilanti رهبری می شد. 24 فوریه (8 مارس) 1821، یپسیلانتی، پس از عبور از مرز روسیه و ترکیه، از ایاسی مردم یونان را با دعوت به قیام خطاب کرد. قیام در یونان در نیمه دوم مارس 1821 آغاز شد [روز استقلال یونان در 25 مارس (6 آوریل) جشن گرفته می شود]. در عرض 3 ماه، قیام کل مورا (پلوپونز)، بخشی از قاره یونان و بخشی از جزایر دریای اژه را در بر گرفت. انقلابی در یونان آغاز شد. نیروی محرکه انقلاب دهقانان بود، رهبر بورژوازی نوظهور بود. مجلس ملی که در ژانویه 1822 در پیادا (نزدیک اپیداوروس) تشکیل شد، استقلال یونان را اعلام کرد و یک قانون اساسی دموکراتیک را تصویب کرد (به اساسنامه ارگانیک اپیداوروس در 1822 مراجعه کنید). دولت سلطان دست به سرکوب های وحشیانه ای علیه یونانیان زد. در تابستان 1822، 30 هزار. ارتش ترکیه به موریا حمله کرد، اما پس از متحمل شدن خسارات قابل توجه عقب نشینی کرد. نقشه ). سربازان یونانی به رهبری فرماندهان با استعداد M. Botsaris، T. Kolokotronis، G. Karaiskakis، محکم ایستاد تضاد بین نیروهای ناهمگون متحد شده تحت پرچم انقلاب به دو جنگ داخلی منجر شد. در اول (اواخر 1823 - مه 1824)، رهبران نظامی که از نزدیک با دهقانان (به رهبری کولوکوترونیس) مرتبط بودند، علیه کوزاباها - زمینداران ثروتمند موریا که با کشتی داران جزیره هیدرا وارد اتحاد شدند، جنگیدند. در دوم (نوامبر 1824 - اوایل 1825) درگیری بین کوزاباها (که کولوکوترونیس نیز به آن ملحق شد) و مالکان کشتی رخ داد. در نتیجه جنگ های داخلی، اهمیت سیاسی بورژوازی ملی در حال ظهور افزایش یافت. در فوریه 1825، ارتش دست نشاندۀ مصری او به فرماندهی ابراهیم پاشا به کمک سلطان محمود دوم آمد که بخش اعظم موری را ویران کرد و همراه با ارتش ترکیه، در 10 آوریل، شهر Mesoloigion (Missolunghi) را تصرف کرد. 22)، 1826. داوطلبان خارجی برای کمک به سربازان یونانی وارد شدند و کمیته های فیللنیک در تعدادی از کشورها به وجود آمدند. فشار افکار عمومی و عمدتاً تناقضات در به اصطلاح. مسئله شرق، دولت های اروپایی را مجبور به مداخله در امور یونان کرد. انتخاب مجلس ملی در تروزن (آوریل 1827) از I. Kapodistrias (به Kapodistrias مراجعه کنید) (وزیر خارجه سابق روسیه) توسط رئیس جمهور یونان توسط دیپلماسی اروپای غربی به عنوان شاهدی بر رشد نفوذ روسیه تلقی شد. بریتانیا و فرانسه به منظور تضعیف نفوذ روسیه و تقویت مواضع خود، کنوانسیون 1827 لندن را با آن منعقد کردند که بر اساس آن سه قدرت متعهد شدند که مشترکاً از دولت ترکیه تقاضا کنند که به یونان خودمختاری بدهد، مشروط به آن. پرداخت خراج سالانه به سلطان. نتیجه بی توجهی ترکیه به کنوانسیون لندن، نبرد ناوارینو در 8 اکتبر 1827 بود که در آن اسکادران انگلیسی-فرانسوی-روسی ناوگان ترکیه-مصر را نابود کرد. بر اساس معاهده آدریانوپل در سال 1829، که پس از پیروزی روسیه در جنگ روسیه و ترکیه 29-1828 منعقد شد، ترکیه خودمختاری یونان را به شرط پرداخت خراج سالانه به سلطان به رسمیت شناخت و در سال 1830 یونان به طور رسمی تبدیل به یک کشور شد. کشور مستقل

روشن: Paleolog G., Sivinis M., طرحی تاریخی از جنگ مردم برای استقلال یونان..., سنت پترزبورگ, 1867; Whendatos G., Historia tes Neoteres Helladas, t. 2، آتنایی، 1957.

G. L. Arsh.

  • - انقلابی که برخاسته از آزادی ملی است. جنبش و با هدف از بین بردن خارجی. تسلط و تسخیر ملی استقلال، انحلال مستعمرات ملی...

    دایره المعارف فلسفی

  • - جنگ استقلال یونان - آزاد خواهد کرد. قیام یونان مردم علیه سلطه ترکیه در تهیه G. Scientific-o. V. 1821-29 انقلاب مخفی نقش بزرگی داشت...
  • - از شب اول نوامبر آغاز شد. قیام 1954 فقیرترین دهقانان در تعدادی از مناطق کوهستانی کشور. ضد کولون با تمام وجود آماده شد. مبارزه با آلژ میهن پرستان پس از جنگ جهانی دوم عوامل انقلاب کولون بود...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - انقلاب اسپانیا 1808-14 را ببینید...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - جنگ علیه آلمان نازی اشغالگران؛ از نزدیک با مدنی در هم تنیده است. جنگ علیه ایتالیا فاشیست ها و در محتوای آن ضد فاشیست بود. دموکراتیک انقلاب...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - فقط نهنگ جنگ مردم علیه ژاپنی ها متجاوزان، بخشی از جنگ جهانی دوم...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - هدف رهایی از دست بیگانگان است. سلطه، تسخیر ملی استقلال، انحلال مستعمرات ملی...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - انقلاب دموکراتیک ملی در الجزایر را ببینید...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - انقلاب آزادیبخش ملی را ببینید...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - بورژوا دموکراتیک. انقلابی که سلطه اسپانیایی ها را از بین برد. استعمارگران فیلیپین ...

    دایره المعارف تاریخی شوروی

  • - انقلابی که برخاسته از جنبش آزادیبخش ملی و با هدف از بین بردن سلطه بیگانگان و کسب استقلال ملی و از بین بردن ستم استعماری ملی است.
  • - در اول نوامبر 1954 با قیام چند صد میهن پرست الجزایری علیه استعمار فرانسه آغاز شد...

    دایره المعارف بزرگ شوروی

  • - هنر را ببینید انقلاب های اسپانیا در قرن 19، بخش اول انقلاب اسپانیا 1808-14...

    دایره المعارف بزرگ شوروی

  • - در 7 ژوئیه 1937 در پاسخ به تهاجم نیروهای امپریالیستی ژاپن به چین که با هدف تسخیر تمام چین و تبدیل آن به مستعمره ژاپن انجام شد آغاز شد.

    دایره المعارف بزرگ شوروی

  • - 98، انقلاب بورژوا-دمکراتیک که حکومت استعمارگران اسپانیایی را در فیلیپین نابود کرد. در سال 1892، یک اتحاد انقلابی مخفی کاتیپونان در فیلیپین به رهبری A. Bonifacio و E. Jacinto به وجود آمد.

    دایره المعارف بزرگ شوروی

  • - 1821-29 - محبوب، که در نتیجه یوغ عثمانی سرنگون شد و استقلال یونان به دست آمد. عمدتا توسط اعضای فیلیکی اتریا تهیه شده است. با قیام در مارس 1821 آغاز شد...

    فرهنگ لغت بزرگ دایره المعارفی

"انقلاب آزادیبخش ملی یونان 1821-1829" در کتاب

فصل 11 جنگ آزادیبخش ملی 1918

از کتاب Mannerheim نویسنده ولاسوف لئونید واسیلیویچ

فصل 11 جنگ آزادیبخش ملی 1918 گوستاو سال نوی 1918 را در خواهرش سوفیا جشن گرفت، جایی که گروه خلاق ویژه ای از هنرمندان گرد هم آمدند. چه خواهد شد برای او، یک غریبه از غرق در

مبارزه آزادیبخش ملی مردمان استعمارگر.

برگرفته از کتاب اقتصاد سیاسی نویسنده استروویتیانوف کنستانتین واسیلیویچ

مبارزه آزادیبخش ملی مردمان استعمارگر. قبل از دوران امپریالیسم، مبارزات مردم برای آزادی ملی چند کشور عمدتاً اروپایی (ایرلند، مجارستان، لهستان، فنلاند، صربستان و دیگران) را در بر می گرفت و از چارچوب فردی فراتر نمی رفت.

4.13.1. "عیاشی" آزادی ملی

از کتاب اوکراینکا علیه اوکراین نویسنده بوبروف گلب لئونیدوویچ

4.13.1. آزادی ملی "عیاشی" اقدام "مبارزه تحت هیاهو روم." این تمثیل به معنای اوکراین به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه است. خواهر اوکراینی ایزیدورا در صدای آمریکا توضیح داد: «عیاشی»، صرف نظر از طرح باستانی آن، مستقیماً مخالف است.

فصل شانزدهم. جنگ آزادیبخش ملی چین علیه مهاجمان ژاپنی (1937-1945)

از کتاب تاریخ چین نویسنده ملیکستوف A.V.

فصل شانزدهم. جنگ آزادیبخش ملی مردم چین علیه مهاجمان ژاپنی

فصل بیست و یکم. مبارزه آزادیبخش ملی مردم روسیه و ظهور مؤسسات زمستوو در زمان مشکلات *

از کتاب تاریخ روسیه از دوران باستان تا 1618. کتاب درسی برای دانشگاه ها. در دو کتاب کتاب دو. نویسنده کوزمین آپولون گریگوریویچ

فصل بیست و یکم. مبارزات آزادیبخش ملی مردم روسیه و ظهور مؤسسات zemstvo در زمان مشکلات * * فصل نوشته شده توسط V.A.

چهاردهم "انقلاب آزادیبخش"

برگرفته از کتاب تاریخ مختصر آرژانتینی ها توسط لونا فلیکس

چهاردهم «انقلاب آزادی‌بخش» اصطلاح «انقلاب آزادی‌بخش» که معمولاً توسط مورخان و دانشمندان علوم سیاسی استفاده می‌شود، بسته به همدردی یا ضدیت فرد با رژیم پرونیست، اغلب واکنش‌های متفاوتی را برمی‌انگیزد. با این حال، با وجود این، جداسازی لازم است

86. مبارزه آزادیبخش ملی کشورهای آمریکای لاتین

برگرفته از کتاب تاریخ معاصر. گهواره نویسنده آلکسیف ویکتور سرگیویچ

86. مبارزه آزادیبخش ملی کشورهای آمریکای لاتین مبارزه کریولها علیه استعمارگران اسپانیایی. تشکیل جمهوری های مستقل در آغاز قرن نوزدهم. در مستعمرات اسپانیایی آمریکای لاتین، یک جنبش میهن پرستانه از کریول ها به وجود آمد که برای جدایی تلاش می کردند.

فصل نهم. مبارزات آزادیبخش ملی مردم روسیه

از کتاب گذشته بزرگ مردم شوروی نویسنده پانکراتوا آنا میخایلوونا

فصل نهم. مبارزات آزادیبخش ملی مردم روسیه 1. روسیه یک امپراتوری چند ملیتی است از قرن شانزدهم، دولت روسیه در ترکیب خود بیش از پیش چند ملیتی شده است. فتح خانات کازان و آستاراخان منجر به ورود به آن شد

فصل هشتم انقلاب آزادیبخش ملی 1896-1898 و تأسیس جمهوری فیلیپین

برگرفته از کتاب تاریخ فیلیپین [مقاله مختصر] نویسنده لوتونوا یولیا اولگونا

فصل هشتم انقلاب آزادیبخش ملی 1896-1898 و ایجاد جمهوری فیلیپین کاتیپونان و مرحله اول انقلاب (آگوست 1896 - دسامبر 1897) در 23 اوت 1896، در شهر پوگادلاوین در مجاورت مانیلای آرمید، آندره صدا کرد.

انقلاب آزادیبخش ملی یونان 1821-1829

برگرفته از کتاب دایره المعارف بزرگ شوروی (GR) اثر نویسنده TSB

انقلاب آزادیبخش ملی فیلیپین 1896

برگرفته از کتاب دایره المعارف بزرگ شوروی (FI) نویسنده TSB

انقلاب آزادیبخش ملی

TSB

جنگ آزادیبخش ملی مردم اسپانیا 1808-14

برگرفته از کتاب دایره المعارف بزرگ شوروی (NA) اثر نویسنده TSB

جنگ آزادیبخش ملی مردم چین علیه مهاجمان ژاپنی 1937-45

برگرفته از کتاب دایره المعارف بزرگ شوروی (NA) اثر نویسنده TSB

کاناریس امانوئل، اقتصاددان، آتن (از نوادگان قهرمان قیام آزادیبخش ملی 1821 کاناریس کنستانتینوس)

از کتاب Elder Paisiy Svyatogorets: شهادتهای زائران نویسنده زورناتزوغلو نیکولاس

کاناریس امانوئل، اقتصاددان، آتن (از نوادگان قهرمان قیام آزادی‌بخش ملی 1821 کاناریس کنستانتینوس) در نوامبر 1986، برای ملاقات با پیر پیسیوس به کوه مقدس رفتم. در آنجا به یکی از راهبان، که یک غیور بود، گفتم که با او می ماندم

قیام یونان در سال 1821 مرحله اولیه در روند مبارزات آزادیبخش ملی یونانیان علیه حاکمیت امپراتوری عثمانی است. این توسط فعالیت های سازمان مخفی "Filiki Eteria" تهیه شده است.

در مارس 1821 تحت رهبری در قلمرو حکومت های دانوب آغاز شد الف یپسیلانتی، ژنرال سرویس روسی، شرکت کننده جنگ میهنی 1812. در ماه مه - ژوئن 1821، قیام به تمام قاره یونان و جزایر دریای اژه گسترش یافت. پادگان های ترکیه متحمل شکست شدند.

سلطان محمود دوم در پاسخ همه مسلمانان امپراتوری را به سلاح فراخواند. ضرب و شتم دسته جمعی یونانیان در استانبول، اسمیرنا، جزایر قبرس، کرت و رودس آغاز شد. گروه هایی از نیروهای تنبیهی جنیچر به بلغارستان و شاهزادگان دانوب اعزام شدند که توافقات روسیه و ترکیه را نقض کردند.

قیام یونانی مسئله شرق را تشدید کرد و قدرت های اروپایی را مجبور به مداخله در حوادث بالکان کرد. در ابتدا، روسیه و سایر اعضای اتحاد مقدس، مطابق با اصول محافظه کارانه خود، قیام را به عنوان شورش رعایا علیه یک حاکمیت مشروع تلقی کردند. الکساندر اول، در پاسخ به دعوت آ. یپسیلانتی برای کمک به هم ایمانانش، او را از خدمت روسیه برکنار کرد.

موضع هماهنگ قدرت ها، سلطان را به تشدید اقدامات تنبیهی تشویق کرد. مردم اروپا و روسیه از دولت هایشان خواستند که فورا به یونان در مبارزه برای استقلال کمک کنند. در سال 1823، انگلستان با صدور بیانیه ای یونانیان را به عنوان یک طرف متخاصم به رسمیت شناخت و به آنها وام نقدی داد. روسیه پیشنهاد تشکیل کنفرانسی در سن پترزبورگ برای حل مسئله یونان را داد، اما اتریش و انگلیس مذاکرات را به تاخیر انداختند. در سال 1824، سپاهیان ابراهیم پاشا (پسر حاکم مصر، محمد علی) که تجربه سرکوب اعتراضات ضدترک را داشت، وارد یونان شدند. یونانی ها به نابودی کامل تهدید می شدند.

در کنفرانس سن پترزبورگ (ژوئن 1824 - آوریل 1825)، روسیه تلاش کرد تا اقدامات مشترک قدرت ها را سازماندهی کند، اما همه پیشنهادات آن با خصومت اتریش و انگلیس و با خونسردی فرانسه و پروس مواجه شد. کنفرانس با درخواست رسمی از سلطان برای عفو بی گناهان و پذیرش میانجیگری قدرت های بزرگ در تصمیم گیری درباره سرنوشت یونان به پایان رسید. پورتا دوباره پیشنهاد میانجیگری را رد کرد.

در سال 1826، مرحله تعیین کننده ای در مبارزه یونان برای آزادی ملی آغاز شد. روسیه در این فرآیند نقش ویژه ای ایفا کرد که سیاست آن در قبال موضوع یونان توسط نیکلاس اول تشدید شد. در آوریل 1826 روسیه و انگلیس پروتکل سن پترزبورگ را امضا کردند که در آن برای یونان خودمختاری و همچنین امکان مسلحانه فراهم شد. اقدام قدرت ها برای حمایت از حقوق شهروندانش. در سال 1827، فرانسه به روسیه و انگلیس پیوست (به کنوانسیون لندن 1827 مراجعه کنید).

در ژوئن 1827، نیروهای ابراهیم پاشا اکثر مناطق موری را تصرف کردند. P. Kapodistrias، به عنوان رئیس جمهور یونان انتخاب شد (آوریل 1827)، برای کمک به قدرت ها متوسل شد. در پاسخ، یک اسکادران روسی-انگلیسی-فرانسوی به سواحل جنوب غربی شبه جزیره پلوپونز اعزام شد که ناوگان ترکیه-مصر را شکست داد. نبرد ناوارینو 8 اکتبر (20)، 1827

در پاسخ، سلطان تنگه های دریای سیاه را به روی کشتی های روسی بست. او با درخواستی خطاب به رعایای خود، روسیه را مسئول تمام مشکلات امپراتوری عثمانی دانست و به جهاد دعوت کرد. روسیه نیز به نوبه خود به ترکیه اعلان جنگ داد (نگاه کنید به جنگ روسیه و ترکیه 1828-1829).

در نتیجه شکست نظامی، ترکیه مجبور شد خودمختاری گسترده ای را برای یونان به رسمیت بشناسد (به پیمان آدریانوپل 1829 مراجعه کنید). در سال 1830 یونان رسما یک کشور مستقل شد.

Orlov A.S.، Georgieva N.G.، Georgiev V.A. فرهنگ لغت تاریخی. ویرایش دوم م.، 2012، ص. 142-143.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه