07.08.2023

بکارگیری و اجرای برنامه های توانبخشی و پیشگیری از رفتار اعتیاد آور به عنوان یک وظیفه فوری روانشناسی بالینی روسیه. بررسی راهبردهای رفتار مقابله با استرس در بیماری‌های مزمن غیراختصاصی ریه نتیجه


سیروتا ناتالیا الکساندرونا استاد، دکترای علوم پزشکی در تخصص "روانشناسی پزشکی" (علوم پزشکی)، رئیس دانشکده روانشناسی بالینی و رئیس بخش روانشناسی بالینی در دانشگاه دولتی پزشکی و دندانپزشکی مسکو است.

رئیس کمیسیون مشکل در جنبه های پیشگیرانه نارکولوژی شورای علمی نارکولوژی آکادمی علوم پزشکی روسیه. عضو مسئول آکادمی علوم طبیعی روسیه. متخصص در زمینه اعتیاد، روانپزشکی و روان درمانی.

پایان نامه داوطلب "ویژگی های بالینی و روانی اعتیاد به حشیش در نوجوانی" در سال 90 دفاع شد. پایان نامه دکتری "رفتار مقابله ای در نوجوانی" در سال 1995 در موسسه روانشناسی سن پترزبورگ دفاع شد. V.M. Bekhtereva.

نویسنده بیش از 200 مقاله علمی. عضو شورای پایان نامه دانشگاه پزشکی دولتی مسکو در روانپزشکی و روانشناسی پزشکی. عضو هیئت تحریریه و هیئت مدیره مجلات "روانشناسی پزشکی در روسیه" و "مشکلات نارکولوژی".

او به همراه وی. مفهوم نویسنده اصلی از مقابله اولیه، ثانویه و ثالث - پیشگیری از رفتار وابسته به مواد و HIV/AIDS توسط جامعه علمی بسیار قدردانی شده است و به طور گسترده در عمل پزشکان، روانشناسان و معلمان در روسیه و کشورهای مستقل مشترک المنافع استفاده می شود.

کتاب (5)

پیشگیری از سوء مصرف مواد

رهنمودهایی برای توسعه و اجرای برنامه های مهارت های زندگی برای نوجوانان در معرض خطر.

توسعه مواد در چارچوب پروژه 2007/124-155 "استفاده از رویکرد مشارکتی در محدود کردن گسترش مصرف مواد مخدر در بین جوانان" با حمایت مالی از هیئت کمیسیون اروپا به فدراسیون روسیه در داخل فدراسیون روسیه انجام شد. چارچوب برنامه مشارکت توسعه نهادی (1IDP).

پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به الکل

کتاب درسی مبانی نظری پیدایش و توسعه اعتیاد به الکل و مواد مخدر و همچنین پیشگیری از این بیماری ها را تشریح می کند. توجه ویژه به کار عملی، برنامه های پیشگیری ویژه، روش های کاهش آسیب ناشی از استفاده از مواد روانگردان، اصول بازپروری روانی افراد معتاد به الکل، مواد مخدر و غیره ارائه شده است.

پیشگیری از مصرف مواد مخدر

پیشگیری از مصرف مواد مخدر و سایر مواد روانگردان در بین کودکان و نوجوانان.

ثابت شده است که موثرترین راه برای مبارزه با اپیدمی مواد مخدر، پیشگیری است.

این همان چیزی است که به جلوگیری از اعتیاد جوانان به مواد مخدر کمک می کند. همچنین مهم است که پیشگیری بسیار ارزانتر از درمان باشد و به همه اقشار مردم دسترسی پیدا کند. این است که مانع ضروری است که همه گیر اعتیاد به مواد مخدر و سوء مصرف سایر مواد روانگردان را در اکثر کشورهای توسعه یافته جهان مهار می کند.

برنامه های موثر پیشگیری از اعتیاد

برنامه های موثر برای پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و سایر اشکال رفتار اعتیاد آور.

این کتاب برای کسانی که علاقه مند به برنامه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و سایر اشکال رفتار اعتیاد آور هستند و به عنوان مربی متخصص خود را برای اجرای این برنامه ها آماده می کنند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ایده های مدرن در مورد پیشگیری را ترسیم می کند، برنامه های خاصی را برای نوجوانان و یک برنامه آموزشی برای متخصصان ارائه می دهد. تکنیک های روانشناختی ویژه و فن آوری های پیشگیری پوشش داده شده است.

Sirota N.A., Yaltonsky V.M. (مسکو)

حاشیه نویسی.این مقاله نتایج تحقیقات علمی نظری و عملی نویسندگان در زمینه رفتارهای مقابله‌ای نوجوانان و بزرگسالان را ارائه می‌کند که مبنایی برای توسعه راهبردهایی برای پیشگیری از اعتیاد به مواد روان‌گردان و بازپروری افراد معتاد به مواد مخدر شد. و الکل این مقاله همچنین مبانی نظری روش‌های ارائه شده توسط نویسندگان را برای مشاوره و درمان انگیزشی، پیشگیری از عود، شکل‌گیری انگیزه برای درمان و جهت‌گیری‌های ارزشی اخلاقی و معنوی فرد در فرآیند پیشگیری و غلبه بر اعتیاد ارائه می‌کند.

کلید واژه ها:رفتار مقابله‌ای، نوجوانان، رفتار بسیار کارکردی مؤثر فعال، رفتار شبه انطباقی، رفتار ناسازگار، جهانی، انتخابی، پیشگیری نشان‌دهنده، انگیزش، مشاوره انگیزشی، انگیزش‌درمانی، پیشگیری از عود، شکل‌گیری جهت‌گیری‌های ارزشی معنوی و اخلاقی فرد.

«در مورد سؤالات شما... سعی کنید بفهمید
که هیچ آینده ای برای همه وجود ندارد.
تعداد زیادی از آنها وجود دارد و هر اقدامی که انجام می دهید یکی از آنها را ایجاد می کند ...
این را خواهید فهمید... حتماً این را خواهید فهمید...»
(آرکادی و بوریس استروگاتسکی).

مشکل افزایش اثربخشی پیشگیری و توانبخشی رفتار اعتیاد آور در فدراسیون روسیه، اول از همه، مشکل درک این جهت از فعالیت است که برای دولت ما و کل جهان بسیار ضروری است، به عنوان یک مبتنی بر علمی و بسیار بالا. استراتژی حرفه ای بالینی و روانی تمایل به حل این مشکل از طریق افزایش فعالیت، اما ناکافی سازنده و ناکافی فعالیت حرفه ای منجر به موفقیت نشد. مبارزه خاصی برای برتری در زمینه پیشگیری و توانبخشی، که برای چندین دهه نه تنها و نه چندان نمایندگان رشته های مختلف علمی و رشته های عملی، بلکه سازمان دهندگان کم و بیش فعال، تمایل به شنیدن صدای خود در درجه اول و در نهایت، دانش کم حرفه ای افرادی که پروژه های پیشگیرانه و توانبخشی را اجرا می کنند، منجر به کاهش قابل توجه این تلاش ها در قلمرو فدراسیون روسیه شده است. در این میان مشکل ایجاد و اجرای برنامه های بازپروری و پیشگیری از رفتار اعتیاد آور از مشکلات روانشناسی بالینی است.

این مقاله به نوعی خلاصه‌ای از کار نویسندگان در این راستا در پانزده سال گذشته است.

نتایج مطالعه نظری مفاهیم و مدل‌های اساسی علمی داخلی و جهانی که امکانات و راهکارهای شکل‌گیری و اصلاح رفتار انسان را تشریح می‌کند و همچنین سال‌ها مطالعات تجربی بالینی و روان‌شناختی نویسنده، امکان تدوین مفاد مهمی را فراهم کرد. برای پیشگیری روانی و توانبخشی رفتار اعتیاد آور.

نتایج مطالعات گسترده گروه‌های مختلف نوجوانان، ایجاد سه مدل نظری رفتار مقابله‌ای و تعیین موقعیت‌های افراطی مشروط در فرآیند پیشگیرانه و توانبخشی رفتار اعتیاد آور را امکان‌پذیر ساخت. نوجوانان جوان (11-9 ساله)، میانسال (13-12 سال) و نوجوانان بزرگتر (14-15 سال) در این مطالعات شرکت کردند. راهبردهای پیشرو آنها برای رفتار مقابله ای و شدت منابع مقابله ای فردی-محیطی هم از نقطه نظر ویژگی های کمی و هم از نظر کیفی تعیین شد. در نتیجه، سه مدل مختلف رفتار مقابله ای ایجاد شد که بر اساس آنها برنامه های پیشگیری جهانی ایجاد شد. این برنامه ها در مدارس، مدارس شبانه روزی و موسسات اصلاح و تربیت مسکو و سایر شهرهای روسیه اجرا می شود. اجرای آنها نشان داده است که به شرط کار با متخصصان آموزش دیده که تحت آموزش و نظارت ویژه قرار گرفته اند، ساختار رفتار مقابله ای نوجوانان به طرز محسوسی تغییر می کند که رشد مؤثر و سازگارانه آنها را تضمین می کند.

رفتار تطبیقی ​​فعال بسیار کاربردی شامل:

استفاده متعادل از راهبردهای مقابله ای متناسب با سن با غلبه راهبردهای حل مسئله فعال و با هدف جستجوی حمایت اجتماعی؛

تعادل مولفه های شناختی، رفتاری و عاطفی رفتار مقابله ای و توسعه مکانیسم های شناختی-ارزیابی آن؛

غلبه انگیزه دستیابی به موفقیت در فرآیند غلبه بر استرس و مشکلات روانی اجتماعی بر انگیزه اجتناب از شکست.

تمایل به مقابله فعال و در صورت لزوم مقابله با محیط و تمرکز آگاهانه رفتار مقابله ای بر منبع استرس به منظور از بین بردن آن؛

منابع مقابله فردی-محیطی متناسب با سن ایجاد شده، زمینه روانشناختی مطلوبی را برای غلبه بر استرس و ارتقای توسعه راهبردهای مقابله ای موثر (خودپنداره مثبت، درک توسعه یافته از حمایت اجتماعی، منبع کنترل درونی بر محیط، همدلی، وابستگی فراهم می کند. حساسیت نسبتاً کم به طرد شدن، وجود حمایت اجتماعی مؤثر از محیط و سایر منابع مقابله ای).

خودپنداره مثبت که یکی از مهم ترین منابع مقابله ای شخصی است، با شکل گیری مطابق با سن، ثبات نسبی و در عین حال ویژگی های پویای برجسته (تحرک) یعنی توانایی توسعه متمایز می شود. با سطح بالایی از انگیزه، لحن عاطفی مثبت، تصویر بدنی مثبت شکل گرفته، روابط مثبت کافی خانوادگی، اجتماعی، جنسی، سطح پایداری از خودآگاهی اخلاقی، آرزوهای حرفه ای و آموزشی شکل گرفته، احساس کنترل ذهنی مشخص می شود. بیش از محیط، توانایی بالا در سازگاری با محیط، شکل گیری مؤلفه های واقعی و ایده آل عزت نفس و اختلاف متوسط ​​بین آنها. این ویژگی‌های خودپنداره به رشد خودآگاهی و شکل‌گیری استراتژی‌های مؤثر برای تعامل شخصی-محیطی کمک می‌کند.

بر اساس ویژگی‌های روان‌شناختی شناسایی‌شده نوجوانان و بزرگسالان جوان، که مشخصه مقوله انطباق موفقیت‌آمیز و رشد مؤثر آن‌ها است و به طور کلی پیش‌بینی‌کننده شکل‌گیری رفتار مقابله‌ای مؤثر است، ما امکان تدوین اهداف و مقاصد جهانی را فراهم کردیم. پیشگیری روانی از رفتار اعتیاد آور

آنها به شرح زیر است:

شکل گیری راهبردهای مقابله ای متعادل و متناسب با سن با غلبه راهبردهای حل مسئله فعال و با هدف جستجوی حمایت اجتماعی.

شکل گیری رفتار مقابله ای متعادل از نظر مؤلفه های شناختی، رفتاری و عاطفی و توسعه مکانیسم های شناختی-ارزیابی آن.

ایجاد انگیزه برای دستیابی به موفقیت در فرآیند غلبه بر استرس و مشکلات روانی اجتماعی بر انگیزه اجتناب از شکست.

ایجاد آمادگی برای مقابله فعال و در صورت لزوم مقابله با محیط.

توسعه تشکل‌های پویا و متحرک شخصی-محیطی مبتنی بر شکل‌گیری‌های متناسب با سن، مانند خودپنداره، منبع کنترل غالب درونی و نه بیرونی بر محیط، همدلی و وابستگی و غیره).

مدل رفتار مقابله ای انطباقی نیز با حضور یک فرآیند حمایتی اجتماعی مؤثر مشخص می شود که توسعه یک استراتژی مقابله ای اساسی برای جستجوی حمایت اجتماعی، یک منبع مقابله ای شخصی برای درک حمایت اجتماعی، توانایی انتخاب فعالانه و مستقل منبعی از حمایت اجتماعی را تضمین می کند. پشتیبانی کنید، نوع و حجم دوز آن را تعیین کنید و قابلیت های آن را با موفقیت پیش بینی کنید.

رفتار مقابله ای ناکارآمد شبه انطباقی، مشخصه یک نوجوان با رفتار اعتیاد آور، دو نوع پیامد افراطی، منفی و مثبت را پیش‌فرض می‌گیرد که با اثربخشی متفاوت عملکرد بلوک‌های مرتبط راهبردهای مقابله و منابع مقابله تعیین می‌شود، که به ما امکان می‌دهد فرموله کنیم. موقعیت های آغازین برای پیشگیری انتخابی، که باید بر اساس آن فرآیند پیشگیرانه باشد، "هدف" آن را تعیین می کند.

این مدل با موارد زیر مشخص می شود:

عدم تعادل در عملکرد مولفه های شناختی، رفتاری و عاطفی رفتار مقابله ای؛

افزایش سهم در ساختار رفتار مقابله ای راهبردهای مقابله ای نوزادان نامناسب با سن.

فقدان مهارت در استفاده فعالانه از یک استراتژی مقابله ای برای حل مشکلات و جایگزینی آن با استراتژی مقابله ای اجتنابی با استفاده از مکانیسم دارویی برای اجرای این استراتژی (مواد روانگردان).

بی ثباتی، نوسان انگیزه برای دستیابی به موفقیت یا اجتناب از شکست، تمرکز اصلی رفتار مقابله ای نه بر عامل استرس زا، بلکه بر کاهش استرس روانی-عاطفی در حال ظهور.

تبعیت از محیط و ماهیت شبه جبرانی فعالیت رفتاری؛

کارایی پایین بلوک منابع مقابله شخصی-محیطی، هم به عنوان یک کل و هم اجزای فردی ساختار آن (خودپنداره ناپایدار، منفی، تحریف شده؛ توزیع نابرابر در مناطق و درک ذهنی سطح پایین از حمایت اجتماعی؛ مبهم در اثربخشی و جهت). از شبکه های اجتماعی کافی و ناکافی) حمایت اجتماعی؛ منبع کنترل درونی ذهنی ناپایدار و سطح پایین بر محیط؛ سطح نسبتاً بالایی از توسعه همدلی و وابستگی؛ عدم تضاد بین مؤلفه های واقعی و ایده آل عزت نفس).

این نوع رفتار مقابله ای ماهیت شبه انطباقی دارد. حل مشکلات زندگی توسط نوجوانان اغلب با حل مشکلات مرتبط با رفتار اعتیاد آور همراه است و خود ماده روانگردان به عنوان وسیله ای برای غلبه بر مشکلات تنهایی، اختلال در ارتباط، مشکلات رابطه با والدین، جنس مخالف و غیره تلقی می شود. که در واقع توهم حل مشکلات را در نتیجه استفاده از یک ماده روانگردان ایجاد می کند. علاوه بر این، مکانیسم دارویی اجرای راهبرد اجتناب به نوجوانان اجازه می دهد تا با استفاده از مواد روانگردان، با تغییر وضعیت روانی خود، حداقل به طور موقت، احساس کنترل محیطی بر خود را از بین ببرند و در نتیجه استرس روانی-عاطفی را از بین ببرند.

فرآیند حمایت اجتماعی در این مدل نیز ماهیت شبه انطباقی دارد. نوجوانان با رفتارهای شبه انطباقی سعی می کنند بر استرس غلبه کنند، به حمایت محیطی امیدوار باشند و در مقابل از گروه مصرف کننده یا مصرف کننده الکل الگوهای منفی حمایت دریافت کنند. هنگام توسعه یک استراتژی مقابله ای اساسی برای جستجوی حمایت اجتماعی، ادراک ذهنی آن در درجه اول به شبکه اجتماعی معتاد به مواد مخدر و تا حدی کمتر به محیط حمایتی اجتماعی (خانواده، دوستان، معلمان، پزشکان و غیره) معطوف می شود.

پیامد منفی رفتار مقابله‌ای اعتیادآور، شکل‌گیری وابستگی زیست‌روانی-اجتماعی به مواد مخدر، الکل یا سایر وابستگی‌ها است که فرد را به سرعت به سمت فروپاشی اجتماعی، انزوا و ناسازگاری سوق می‌دهد. استراتژی مقابله اجتنابی که توسط نوجوانان دارای رفتار اعتیاد آور و تعدادی از منابع مقابله ای ضعیف استفاده می شود، حساسیت فردی آنها را نسبت به استرس افزایش می دهد و از عوامل خطر روانی برای رفتار مقابله ای ناسازگار است.

عوامل خطر روانشناختی رفتارهای مقابله ای اعتیاد آور ناسازگار به شرح زیر است:

استفاده منظم از راهبردهای مقابله ای اجتنابی منفعل،

اثربخشی پایین استراتژی مقابله ای برای جستجوی حمایت اجتماعی،

عدم توسعه مهارت های حل مسئله فعال،

وجود یک خودپنداره منفی، تحریف شده، تغییر شکل یافته،

سطح پایین درک حمایت اجتماعی و جهت گیری آن به سمت شبکه ضد اجتماعی معتادان،

دریافت حمایت اجتماعی از شرکای ترک اعتیاد،

سطح ناپایدار و عمدتا خارجی کنترل ذهنی بر محیط،

حساسیت بالا به رد

عدم تعادل و سفتی مؤلفه های خودپنداره بر اساس فرآیندهای شناختی نامناسب با سن.

در عین حال، ساختار رفتار مقابله‌ای نوجوانان با رفتار اعتیادآور حاوی عوامل روان‌شناختی مقاومت در برابر استرس است که توانایی حفظ سلامتی، شکل‌گیری الگوهای رفتاری انطباقی و جلوگیری از انتقال رفتار اعتیادآور به وابستگی به مواد روان‌گردان را تعیین می‌کند.

عوامل مقاومت در برابر استرس در نوجوانان دارای رفتار اعتیادآور عبارتند از:

توسعه استراتژی مقابله ای اساسی برای جستجوی حمایت اجتماعی؛

جهت درک حمایت اجتماعی نه تنها به سمت گروه مصرف کننده مواد، بلکه به سمت شبکه های حمایت اجتماعی.

در دسترس بودن حمایت اجتماعی از طرف خانواده، دوستان، افراد مهم؛

همدلی، وابستگی و سایر منابع ارتباطی را توسعه داده است.

یک نوع منفی از رفتار اعتیاد آور در صورت غلبه آشکار در رفتار مقابله ای نوجوانان از عوامل خطر روانی رفتار ناسازگار بر عوامل روانی مقاومت در برابر استرس و رشد ضعیف آنها ایجاد می شود.

نتیجه مثبت رفتار غلبه بر استرس منجر به ادغام اجتماعی در یک شبکه اجتماعی و سازگاری فرد با محیط می شود. در مورد غلبه عوامل روانشناختی مقاومت در برابر استرس بر عوامل خطر روانی برای رفتار مقابله ای ناسازگار ایجاد می شود.

بر اساس این مدل‌ها، یک سیستم پیشگیری روانی برای رفتار اعتیادآور ایجاد شده است.

پیشگیری از مقابله یا پیشگیری همگانی از رفتار اعتیاد آور، بر اساس مفهوم مقابله یکپارچه، غیر اختصاصی و گسترده ترین است. مشروط آن، جمعیت عمومی کودکان و نوجوانان است و هدف، شکل‌گیری رفتارهای سازگارانه عملکردی فعال با هدف ارتقای سلامت، کاهش تعداد افراد دارای عوامل خطر روانی اختلالات سازگاری روانی-اجتماعی و ایجاد مصونیت در برابر الگوهای رفتاری ناکارآمد است. . پیشگیری مقابله ای مؤثرترین است زیرا به دنبال اجتناب کامل از پیامدهای پاتولوژیک است. تلاش‌های پیشگیری همگانی، یک فرآیند در حال توسعه را به فرآیند دیگر تغییر می‌دهد و نه چندان با هدف جلوگیری از توسعه بیماری، بلکه در جهت ارتقای سلامت است.

راه اصلی اجرای وظایف مقابله-پیشگیری، آموزش راهبردهای رفتاری مؤثر، مهارت‌ها و مهارت‌های اجتماعی برای غلبه بر استرس و مدیریت آن و نیز ارائه حمایت اجتماعی به نوجوانان از طریق شبکه‌های حمایت اجتماعی کافی است.

مداخله پیشگیرانه شامل ایجاد و اجرای برنامه های پیشگیرانه مختلف و بهبود شبکه حمایت اجتماعی، اصلاح آن و در صورت لزوم ایجاد شبکه حمایت اجتماعی جدید است. در فدراسیون روسیه، برنامه های اصلی مقابله-پیشگیری برای اعتیاد، رفتار وابسته و اعتیادآور برای کودکان و نوجوانان در سنین مختلف "کشتی"، "حمایت"، "اضطراب برای حمایت" به طور گسترده اجرا می شود.

پیشگیری از مقابله انتخابی (که در حال حاضر یک اصلاح کاملاً روانشناختی است) شامل اقدامات اجتماعی و پزشکی با ماهیت غیر اختصاصی و خاص است. جامعه آن را نوجوانان دارای رفتار پرخطر، دارای الگوهای رفتاری شبه انطباقی و ناسازگار تشکیل می دهند. در تمرکز بر گروه های خطر، پیشگیری از مقابله ثانویه انبوه است، در حالی که در رابطه با اصلاح رفتار نوجوانان فردی باقی می ماند. فعالیت هایی که در چارچوب پیشگیری از مقابله انتخابی انجام می شود منجر به کاهش تعداد اختلالات و شرایط رایج در جمعیت از طریق مداخله در مراحل اولیه رشد آنها می شود.

هدف پیشگیری از مقابله انتخابی تغییر رفتار شبه یا ناسازگارانه به شکل انطباقی، وقفه در تکامل فرآیند بیماری زایی و در نتیجه جلوگیری از تظاهرات بالینی اختلالات رفتاری است.

دستیابی به هدف پیشگیری انتخابی مستلزم انجام وظایف زیر است:

1. تسلط بر مهارتهای کاربرد عملی راهبردهای مقابله فعال برای حل مشکلات، بهبود استفاده از راهبردهای مقابله ای جستجوی حمایت اجتماعی، تصحیح روانشناختی گزینه ها برای استفاده از راهبردهای مقابله منفعل اجتناب.

2. افزایش پتانسیل بلوک منابع مقابله فردی-محیطی (اصلاح خودپنداره منفی، مخدوش و ادراک ذهنی از حمایت اجتماعی، افزایش سطح کنترل درونی، توسعه همدلی و وابستگی، اصلاح شبکه های حمایت اجتماعی طبیعی، تغییر جهت دریافت حمایت اجتماعی از شبکه های اجتماعی ناکافی به شبکه های کافی).

اجرای وظایف پیشگیری از مقابله انتخابی را می توان با ارائه انواع حمایت های اجتماعی با شبکه های مناسب طبیعی و مصنوعی و با آموزش مهارت ها و مهارت های اجتماعی موثر برای غلبه بر استرس و مدیریت آن (آموزش راهبردهای مقابله ای فعال) انجام داد.

کمک واقعی در انجام پیشگیری از مقابله انتخابی می تواند توسط شبکه های اجتماعی "خانواده"، "همسالان"، "دیگران مهم" ارائه شود. در یک شبکه اجتماعی، متخصصان «دیگر مهم» (روانشناسان، پزشکان، معلمان، مربیان) که تحت آموزش های ویژه قرار گرفته اند، هسته پشتیبان را تشکیل می دهند.

تأثیر پیشگیرانه شبکه‌های حمایت اجتماعی شامل ایجاد و اجرای برنامه‌های اصلاحی روانی مختلف با هدف بهبود شبکه‌های اجتماعی طبیعی، اصلاح آنها و ایجاد شبکه‌های حمایت اجتماعی مصنوعی است. برنامه‌های پیشگیرانه مورد استفاده می‌تواند بر خانواده، مدرسه متمرکز باشد، ماهیت عمومی داشته باشد، از طریق رسانه‌ها تأثیرگذار باشد، یا در قالب سازماندهی اوقات فراغت برای نوجوانان. اینها می توانند برنامه های یادگیری عاطفی و بین فردی مبتنی بر آموزش مهارت های رفتاری و غیره باشند. آنها باید توسط متخصصان آموزش دیده ویژه و آموزش دیده در زمینه پیشگیری از مقابله - روان درمانگران، روانشناسان، معلمان و مربیان انجام شوند.

پیشگیری از مقابله نشانگر (توانبخشی).

اثر اقدامات پیشگیرانه تا حد زیادی با امکان جایگزینی پیوندهای بالقوه پاتولوژیک با پیوندهای غیر پاتولوژیک تعیین می شود. این رویکرد نظر تعدادی از نویسندگان را تأیید می کند که معتقدند اقدامات پیشگیرانه انجام شده در چارچوب پیشگیری نشانگر در واقع پیشگیرانه نیستند، زیرا آنها پس از اثبات نقض عمیق فرآیندهای سازگاری شروع می شوند. بر این اساس، پیشگیری مقابله ای شاخص از اختلالات سازگاری روانی-اجتماعی در نوجوانان، عمدتاً یک وظیفه بالینی، روانی و پزشکی، فردی یا گروهی است و از نظر محتوا، با هدف جلوگیری از انتقال زنجیره آسیب شناختی تشکیل شده به مرحله شدیدتر، پیشگیری از تشدیدها و هدایت روند معکوس توسعه الگوهای رفتاری ناسازگار به سمت الگوهای سازگارتر. این کار با آموزش راهبردهای موثر فعال برای مقابله با استرس، ارائه حمایت اجتماعی و انجام درمان توسط روان درمانگران و روانشناسان بالینی آموزش دیده به نوجوانان مبتلا به ناسازگاری شدید اجتماعی انجام می شود. شرط لازم برای پیشگیری از مقابله نشانگر، آگاهی از این است که فرد باید فعالانه بر آسیب شناسی شکل گرفته به عنوان پریشانی شدید و مزمن غلبه کند. گسترش رپرتوار راهبردهای مقابله ای، جهت دهی مجدد یک فرد معتاد از استفاده غالب از راهبردهای مقابله غیرفعال (از جمله در نسخه دارویی) به راهبردهای فعال، افزایش دوره بهبودی، کاهش دفعات عود و اجتناب از اجتماعی واضح را ممکن می سازد. ناسازگاری

توجه ویژه ای باید به آگاهی، اصلاح و توسعه منابع مقابله ای (خودپنداره تحریف شده، شکل گیری منبع کنترل درونی کافی، درک حمایت اجتماعی، همدلی، وابستگی) و همچنین فرآیندهای عاطفی، شناختی و رفتاری معطوف شود.

علیرغم ارتباط و دوام بسیار زیاد مدل یکپارچه پیشگیری از مقابله، یک جنبه به همان اندازه مهم، اما نه متناقض، اما مکمل، تشکیل یک سیستم جهت گیری های ارزشی اخلاقی است. به عنوان یک تنظیم کننده رفتار در موقعیت های مختلف زندگی، از بروز هر گونه رفتار وابسته جلوگیری می کند. به همین دلیل است که در شرایط مدرن مشکل توسعه و اجرای برنامه های متمرکز بر شکل گیری جهت گیری های ارزشی معنوی و اخلاقی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

آگاهی و درک سیستم ارزش های معنوی و اخلاقی که بر اساس آن کنترل درونی رفتار شکل می گیرد، به لطف فعالیت فعال فرد در حوزه های فکری، حرکتی، عاطفی و ارادی ایجاد می شود. تمایل به تابع کردن انگیزه های خود به ایده ها و دانش در مورد فرهنگ و ارزش های اساسی که زیربنای وجود انسان است، عزت نفس فرد را افزایش می دهد و عزت نفس را توسعه می دهد. مهارت های کنترل داخلی به رشد بیشتر ویژگی های اخلاقی یک فرد در فرآیند آموزش و آموزش کمک می کند.

معنای روان‌شناختی کاری که با هدف رشد معنوی و اخلاقی فرد انجام می‌شود، کمک به حرکت از مهارت‌های رفتاری اولیه به سطح بالاتر است، جایی که استقلال در تصمیم‌گیری و انتخاب اخلاقی لازم است. انتخاب اخلاقی درک شده، پذیرفته شده توسط شخص و انجام شده توسط او در فرآیند یک برنامه پیشگیرانه، در سیستم ارزشی قابل توجهی گنجانده شده است و می تواند به عنوان مهم ترین عامل محافظتی در نظر گرفته شود که از رفتار اعتیاد آور جلوگیری می کند.

برنامه های تالیف شده برای تشکیل یک نظام ارزش معنوی و اخلاقی برای کودکان جوانتر و بزرگتر و همچنین برای جوانانی که قصد تشکیل خانواده و انجام وظایف والدینی در آینده را دارند ("Rook"، "Living Water"، "The Road Home») در حال توسعه و اجرای گسترده هستند.

دستیابی به هدف پیشگیری جهانی مستلزم کار در زمینه های مرتبط زیر است:

ایجاد انگیزه، اطمینان از شکل گیری انگیزه و نیاز به خودسازی پتانسیل اخلاقی؛

توسعه، حصول اطمینان از توسعه منابع شخصی که به تنظیم رفتار مبتنی بر انتخاب اخلاقی آگاهانه در طیف گسترده ای از موقعیت های زندگی به عنوان عاملی برای محافظت در برابر شکل گیری عناصر رفتار وابسته کمک می کند.

آموزشی، افزایش شایستگی اجتماعی و شخصی در نتیجه تسلط بر اطلاعات در مورد خود و دنیای اطراف ما، ارزش های اخلاقی و اهمیت آنها برای رفاه روانی فرد.

شکل گیری تفاهم، ارائه فرآیند آگاهی، پذیرش و درونی سازی ارزش های معنوی و اخلاقی در فرآیند انجام فعالیت های خاص، استراتژی و تاکتیک های الگوسازی که در برنامه های پیشگیرانه به عنوان یک مؤلفه ابتکاری ارائه می شود.

اهداف برنامه های ارزش آفرین عبارتند از:

ایجاد شرایط برای به دست آوردن مقدار معینی از دانش اخلاقی، که متعاقباً می تواند مبنایی برای قضاوت های اخلاقی مستقل و پایدار و انتخاب های شخصی باشد.

ایجاد شرایط برای شکل گیری یک نگرش مثبت پایدار نسبت به ارزش های اخلاقی اولویت دار.

ایجاد شرایط برای توسعه توانایی انتخاب اخلاقی و عمل مطابق با آن، توانایی پیش بینی عواقب احتمالی رفتار خود و ارزیابی آنها در مقیاس ارزش اخلاقی.

ایجاد شرایط برای توسعه چنین راهبردهای رفتاری در موقعیت انتخاب اخلاقی که سازگاری روانی اجتماعی و بهزیستی شخصی فرد را ارتقا دهد و همچنین از شکل گیری رفتار وابسته جلوگیری کند.

بدیهی است که هر یک از این برنامه ها ویژگی های خاص خود را دارند، اما اهمیت جهانی معنای شخصی فعالیت با هدف یافتن راه حل های اخلاقی، درک اهمیت و ضرورت انتخاب اخلاقی است.

توانبخشی افراد وابسته به مواد روانگردان یک حلقه مشکل ساز در جامعه مدرن است. نیاز فوری به توسعه برنامه های توانبخشی مبتنی بر علمی آشکار است. برنامه های توانبخشی برای افراد وابسته به مواد روانگردان باید بر اساس دو استراتژی موثر از دیدگاه پزشکی مبتنی بر شواهد باشد - یک استراتژی پیشگیری از عود و یک استراتژی درمانی انگیزشی. هر دوی این راهبردها در راستای روانشناسی بالینی توسعه یافته اند و نیازمند توسعه رویکردهای نظری و عملی هستند. با این حال، امروزه می توان موقعیت های اصلی را تعیین کرد و همچنین استراتژی ها و تکنیک های خاصی را پیشنهاد کرد که برای برنامه های توانبخشی ساختمان از اهمیت بالایی برخوردار است. اولین راهبرد مهم، استراتژی مداخله انگیزشی مستمر و متناسب با موقعیت است. ماهیت این استراتژی این است که اگر فرد معتاد نیاز به تغییر تفکر و سبک زندگی خود را درک نکند، درمان و بازپروری او بی اثر خواهد بود. توانبخشی که ماهیت آن غلبه بر اعتیاد است، فرآیندی طولانی است که برای هر بیمار از نظر زمانی فردی است، اما معنای آن در این واقعیت نهفته است که مراحل خاص خود را دارد که هر یک با اهداف خاص خود مشخص می شود. اهداف و همچنین رویکردهای حل.

درمان انگیزشی، که بر اساس کار D. Prochazka و K. Diclimente، S. Rolnik و V. Miller است، بر اساس ایده مراحل تغییر رفتار در فرد معتاد به مواد مخدر است: مرحله مقدماتی، بازتاب. آمادگی برای عمل، اقدام فعال، حفظ نتیجه و ادامه حفظ نتیجه یا عود. کارهای قبلی حاوی توضیحات نسبتاً مفصلی از انگیزش درمانی است. نسخه‌های پیشرفته‌تر درمان انگیزشی به طور فعال از اصول روان‌شناسی شناختی، مشتری‌محور، شناختی-رفتاری و روان‌درمانی یکپارچه استفاده می‌کنند. با این وجود، انگیزش درمانی اساساً با تعادل منحصر به فرد خود از جهت دهی و غیر جهت دار متمایز می شود، که بدون شک به آن اجازه می دهد تا به عنوان یک جهت مستقل طبقه بندی شود که به شدت در حال توسعه در جهان است. محبوبیت آن در روسیه در حال افزایش است، با این حال، آموزش حرفه ای اجباری متخصصان مورد نیاز است تا درمان انگیزشی به درستی در روند توانبخشی اعتیاد به مواد روانگردان انجام شود.

دومین استراتژی توانبخشی پیشرو، استراتژی پیشگیری از عود است. پیش از این 8 اصل روانشناختی را برای غلبه بر اعتیاد به مواد روانگردان تشریح کردیم که نقض آنها منجر به عود بیماری اعتیاد می شود. اصل اول «خود تنظیمی» نام دارد. این بیان می کند که خطر عود به موازات افزایش توانایی بیمار در تنظیم افکار، احساسات، خاطرات، تصمیمات زندگی و رشد شخصیت و رفتار او کاهش می یابد. اصل دوم «ادغام» نام دارد. این نشان می دهد که خطر عود با افزایش سطح آگاهی، درک و ارزیابی موقعیت ها و رویدادهای زندگی و همچنین استفاده از استراتژی هایی برای جلوگیری از خطر بازگشت به مصرف مواد کاهش می یابد. اصل سوم که "درک" نامیده می شود، بیان می کند که با فرآیند درک عوامل زمینه ای که باعث عود می شوند، خطر عود کاهش می یابد. اصل چهارم، "توسعه" نشان می دهد که خطر عود با توسعه مداوم منابع شخصی و رفتار غلبه بر استرس کاهش می یابد. اصل پنجم - "حمایت اجتماعی" نشان می دهد که با فعالیت مداوم با هدف ایجاد یک شبکه حمایت اجتماعی و توسعه مهارت ها در درک و استفاده از حمایت اجتماعی، خطر عود کاهش می یابد. اصل ششم - "صلاحیت اجتماعی" بیان می کند که خطر شکست با افزایش مداوم دانش در مورد محیط، توسعه مهارت های همدلی و وابستگی کاهش می یابد. اصل هفتم، «خودکارآمدی» می گوید که با توسعه مداوم راهبردهایی برای رفتار مؤثر و درک خود به عنوان یک فرد مؤثر، خطر عود کاهش می یابد. اصل هشتم - "مسئولیت" نشان می دهد که خطر عود کاهش می یابد زیرا بیمار مسئولیت فعالیت های خود را با هدف غلبه بر اعتیاد به عهده می گیرد.

بنابراین، هشت جهت از روند توانبخشی با هدف جلوگیری از عود و عود تعیین می شود. اینها جهت های زیر هستند:

1. فعالیت های روان درمانی و مشاوره ای کادر درمانی و روانشناختی مرکز توانبخشی با هدف آموزش به بیمار برای شناسایی و تنظیم مستقل افکار، عواطف، خاطرات و فرآیند تصمیم گیری لحظه ای و حیاتی و نیز تنظیم وضعیت او. فعالیت رفتاری این حوزه مستلزم استفاده ماهرانه از درمان شناختی رفتاری در فرآیند توانبخشی است که اهداف آن در بالا تعریف شده است و روش ها بارها شرح داده شده و همچنان در حال توسعه و بهبود هستند.

2. فعالیت های روان درمانی و مشاوره ای مبتنی بر اصول و رویکردها، عمدتاً روان درمانی شناختی رفتاری، با هدف آگاهی، درک و ارزیابی بیمار از موقعیت ها و رویدادهای زندگی که می تواند او را به فروپاشی و عود بیماری سوق دهد. به او کمک می کند تا از این امر اجتناب کند.

3. فعالیت هایی با هدف کاوش، همراه با بیمار، عوامل شخصی و محیطی اصلی که به عود و عود کمک می کنند و باعث تحریک آن می شوند.

4. فعالیت های روان درمانی با هدف آگاهی بیمار از نیاز به رشد و تغییر مداوم و همچنین با هدف توسعه منابع شخصی، آموزش روانشناختی، گسترش دانش، افق ها و قابلیت ها و همچنین کسب مهارت های ارتباطی، رفتار غلبه بر استرس، مقاومت در برابر فشار محیط دارو

5. فعالیت های روانی و اجتماعی که به طور مشترک با بیمار انجام می شود، ساخت و توسعه هدفمند یک شبکه حمایت اجتماعی (خانواده، دوستان، گروه معتادان ناشناس مواد مخدر و الکل، سایر گروه های حمایتی). با این حال، افراد معتاد به مواد مخدر، علاوه بر این که شبکه‌های اجتماعی از بین رفته‌اند، معمولاً مهارت‌های کافی در درک و پذیرش حمایت اجتماعی، توانایی کمک گرفتن و درخواست شایسته آن را ندارند. این افراد برای ایجاد رفتار حمایتی اجتماعی به طور کلی به کمک نیاز دارند.

6. فعالیت هایی با هدف افزایش شایستگی شخصی و به طور کلی صلاحیت اجتماعی در بین بیماران در فرآیند توانبخشی، یعنی شناخت خود و ویژگی ها، مظاهر، نقاط قوت و ضعف آنها و همچنین افزایش دانش در مورد سایر افراد و الگوها و ویژگی های رفتار انسان

7. علاوه بر این، فعالیت حرفه ای با هدف توسعه رفتار موثر بیمار، توانایی برنده شدن، "برنده شدن" در موقعیت های اجتماعی مختلف که نیاز به فعالیت رقابتی دارد، برای کنار آمدن با مشکلات، خوشحالی برای خود و دیگران در مواردی ضروری است. موفقیت

8. یک وظیفه به خصوص مهم کمک به بیمار برای ایجاد یک مرکز کنترل درونی، توانایی پذیرش مسئولیت تصمیمات، افکار، اعمال و رفتار خود به طور کلی در فرآیند غلبه بر اعتیاد است.

پیشگیری از عود باید در طول فرآیند توانبخشی هر بیمار برنامه ریزی شود. به گفته تی گورسکی (21)، برنامه ریزی موفقیت آمیز پیشگیری از عود منجر به این واقعیت می شود که فرد دیگر از مواد مخدر و الکل استفاده نمی کند، در هوشیاری احساس راحتی می کند، علائم هشدار دهنده عود را می داند، برنامه عملی برای وقفه دارد. این علائم و لیستی از مشکلات خود را برای مشاوره و به طور منظم با یک روان درمانگر برای رسیدگی به مسائل عمیق تر مربوط به شخصیت، تفکر ناکارآمد، تنظیم هیجانی و رفتار کار می کند. برنامه ریزی برای پیشگیری از عود شامل مراحل زیر است: تثبیت وضعیت بیمار، ارزیابی وضعیت او در حداکثر تعداد جنبه های تعامل شخصیت او با محیط، آموزش بیمار، شناسایی پیش سازهای عود، بازنگری در برنامه غلبه بر اعتیاد، آموزش ارزیابی شرایط و تصمیم گیری در مورد تغییر رفتار، قطع شکست پویایی، مشارکت کافی افراد قابل توجه، اجرای مداوم اقدامات برای بازگرداندن حالت و رفتار روانی و تقویت موفقیت آنها.

پس از تثبیت وضعیت جسمانی و توقف مصرف یک ماده روانگردان، بیمار باید به درک ماهیت بحران انگیزشی که در حال تجربه است، برسد، که در نتیجه عود قبلی ایجاد شده است. به ویژه مهم است که همراه با بیمار، توالی وقایعی را که قبل از فروپاشی رخ داده اند، با جزئیات بررسی کنیم. این یک فرآیند دشوار است، و در این دوره است که علائم ظاهر می شوند که باید به عنوان منادی شکست شناسایی شوند. فعال شدن علائم هشدار دهنده یک فرآیند ناخودآگاه است. با کمک مصاحبه ویژه و سوالات باز، لازم است به بیمار کمک کرد تا رویدادهای قبل از شکست را بازسازی کند.

به عنوان یک قاعده، بیماران وابسته به مواد روانگردان دارای سابقه طولانی شکستگی ها و عودهای مکرر هستند. مهم است که آن را همراه با بیمار مطالعه کنید. تعیین کنید که آیا بیمار در حال پیشرفت در غلبه بر اعتیاد به طور کلی است یا خیر. به هر حال، خرابی همیشه نشانه شکست یا درمان ناموفق نیست. اگر سابقه بیمار شامل طولانی شدن دوره‌های هوشیاری و به دنبال آن عودهایی با مدت کوتاه‌تر و با پیامدهای منفی کمتر باشد، این بدان معناست که بیمار در واقع در حال غلبه بر اعتیاد است.

هنگام قطع پویایی خرابی، باید به بیمار کمک کرد تا وجود پیش سازهای خرابی را تشخیص دهد و اقداماتی برای از بین بردن آنها انجام دهد. برای این منظور باید از اصول فرآیند حل مسئله استفاده کرد که شامل اجرای مراحل زیر است. همراه با بیمار، باید الف) مشکل را شناسایی کنید - آن را تا حد امکان دقیق تعریف کنید. ب) روشن کردن، بررسی مشکل از همه طرف، دور انداختن اطلاعات نادرست، تایید نشده، نادرست، تفسیرهای احساسی، شناسایی و روشن کردن باورهای نادرست. ج) با استفاده از «قانون انتقال کمیت به کیفیت» راه‌حل‌های جایگزین برای مشکل را شناسایی کنید، که بیان می‌کند هر چه گزینه‌های راه‌حل بیشتری ارائه شود، گزینه‌های بیشتری برای انتخاب وجود خواهد داشت و احتمال اینکه مناسب‌ترین راه‌حل باشد بیشتر است. راه حل پیدا خواهد شد. دومین «قانونی» که باید در این فرآیند مورد استفاده قرار گیرد «قانون تصمیم معوق» است. این در این واقعیت نهفته است که نباید از ایجاد راه حل های جایگزین برای مشکل ترسید، زیرا نه در حال حاضر، بلکه در فواصل زمانی تاخیری باید حل شود. ج) پیامدهای احتمالی را برای هر یک از گزینه های پیشنهادی به منظور انتخاب صحیح ترین راه حل تعیین کنید. د) پس از دریافت حمایت های حرفه ای و اجتماعی تصمیم گیری کند. ه) آن را با استفاده از انواع پشتیبانی تا حد امکان، هم از طرف متخصصان و هم از اعضای تیم غلبه بر اعتیاد، بستگان و افراد نزدیک تکمیل کنید. و) عمل را کامل کنید و نتایج آن را ارزیابی کنید. در ارزیابی نتایج، حمایت روانشناختی حرفه ای بسیار مهم است.

مهمترین مؤلفه پیشگیری از عود، هم درمان حمایتی و هم کمک فعال در ایجاد یک گروه، تیمی است که فعالیت آن یک عامل قدرتمند درمانی و توانبخشی خواهد بود.

پیشگیری روانی از رفتار اعتیاد آور رشته ای است که در استاندارد آموزشی دولتی برای تربیت روانشناسان بالینی نسل سوم گنجانده شده است. اهمیت آن به دلیل نیاز فوری به آموزش متخصصانی که قادر به توسعه و اجرای فعال و بسیار حرفه ای برنامه های پیشگیرانه و توانبخشی در زمینه غلبه بر رفتار اعتیاد آور چه در فدراسیون روسیه و چه در سراسر جهان هستند، به طور فزاینده ای در حال افزایش است. در این راستا، تحقیقات و همکاری های بین المللی در زمینه تلاش های پیشگیرانه عملی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در پایان، ادغام متخصصان و تلاش های حرفه ای در زمینه پیشگیری و بازپروری رفتار اعتیاد آور ضروری است و باید بر اساس حمایت و توسعه حرفه ای انجام شود.

    ادبیات

  1. ویگوتسکی L.S. مجموعه آثار: در 6 جلد.م.، 1363ش.
  2. Sirota N.A., Yaltonsky V.M. رفتار مقابله ای و پیشگیری روانی از اختلالات روانی اجتماعی در نوجوانان // بررسی روانپزشکی و روانشناسی پزشکی - 1994. - شماره 1. - ص 63-74.
  3. Sirota N.A.، Yaltonsky V.M.، Lykova N.M. بررسی راهبردهای مقابله ای پایه در نوجوانان 12-11 ساله از محیط های محروم و مرفه. - م.، 2002.
  4. سیروتا N.A. و همکاران پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در نوجوانان از تئوری تا عمل. - م.، "پیدایش"، 2001، - 215 ص.
  5. سیروتا N.A. ویژگی‌های بالینی و روان‌شناختی اعتیاد به حشیش در نوجوانی. - چکیده نویسنده. دیس دکتری - M. 1990.
  6. سیروتا N.A. رفتار مقابله ای در نوجوانی - دیس …. دکترای علوم پزشکی - سن پترزبورگ، 1994.
  7. Sirota N.A., Simonova E.M. برخی از نتایج آزمایش یک برنامه مفهومی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و سایر مواد روانگردان در بین نوجوانان. - م.، 2001.
  8. Sirota N.A., Yaltonsky V.M. مبانی نظری مقابله-پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر به عنوان مبنایی برای توسعه برنامه های پیشگیرانه عملی // سوالات نارکولوژی، - سوالات نارکولوژی. - 1996. - شماره 4. - صص 59-67.
  9. Sirota N.A., Yaltonsky V.M. کار با انگیزه // راهنمای توانبخشی بیماران مبتلا به اعتیاد به مواد روانگردان / ویرایش. Yu.V. والنتیکا، N.A. یتیمان - م، 2002. - ص 93-120.
  10. Sirota N.A., Yaltonsky V.M. پیشگیری از عود // راهنمای توانبخشی بیماران مبتلا به اعتیاد به مواد روانگردان / ویرایش. Yu.V. والنتیکا، N.A. یتیمان - م، 2002. - ص 171-192.
  11. Sirota N.A.، Yaltonsky V.M.، Volkova T.V. مشاوره انگیزشی برای کودکان و نوجوانان در معرض خطر در مورد استفاده از مواد روانگردان // آموزشی و روش شناختی. کمک هزینه م.، 2004.
  12. Sirota N.A.، Yaltonsky V.M.، Petuns O.V. شکل گیری استراتژی های رفتاری انطباقی اساسی در کودکان دبستانی در فرآیند اجرای برنامه پیشگیرانه // سوالات نارکولوژی. - م.، 2004. - شماره 1.
  13. Sirota N.A., Yaltonsky V.M. پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به الکل. - M. انتشارات مرکز "آکادمی"، M. 2007. - 176 ص.
  14. یالتونسکی V.M. رفتارهای مقابله ای افراد سالم و معتادان به مواد مخدر. دیس. برای درخواست کار ... MD - سن پترزبورگ، 1995.
  15. یالتونسکی V.M. مدل نظری انگیزه برای درمان وابستگی به مواد سوالات نارکولوژی، 1388. شماره 6. ص 60-69.
  16. یالتونسکی V.M.، Sirota N.A.، Vorobyova T.V. در مورد لزوم آموزش پیشگیرانه برای جوانان و پیشگیری از سوء مصرف مواد در زمینه پیشگیری از HIV. پیشگیری از عفونت HIV در بین IDUها و سایر گروه های آسیب پذیر در فدراسیون روسیه: مروری بر تجربه منطقه ای Inf. بولتن 6 (1) ژوئیه 2009، 5-7. ائتلاف تجاری جهانی علیه HIV/AIDS، سل و مالاریا (GBC/TGBC) http://www.harm-reduction.org/ru/ images/stories/documents/links hiv_prevention_ru.pdf
  17. Bandura A. نظریه خودکارآمدی. تمرین کنترل. - N.-Y. - 2000.
  18. Bandura A. نظریه یادگیری اجتماعی. - Englewood Cliffs، N.J. پرنتیس - هال. - 1977. - ص 1-66.
  19. Botvin G. Adolescent Prevention سوء مصرف مواد مخدر: یافته های کنونی و مسیرهای آینده // Hartel C.R., Glantz M.D. (ویرایش) سوء مصرف مواد مخدر: ریشه ها و مداخلات. - واشنگتن، 1999.
  20. Cobb S. حمایت اجتماعی به عنوان تعدیل کننده استرس زندگی. // روان تنی. دارو. - 1976. - v. 38. - ص 300-314.
  21. گورسکی تی. مدل CENAPS از درمان پیشگیری از عود. - NIDA، 2000. ص 23-38.
  22. جسور آر. رفتار پرخطر در نوجوانی: چارچوب روانی اجتماعی برای درک و عمل. // J. سلامت نوجوانان. - 1991. - v. 12. - ص 597-605.
  23. Kalliopuska M. مطالعه بر روی همدلی و رفتار اجتماعی کودکان در سه مهدکودک. // Psycho.Reports. - 1991. - v. 68. - ص 375-378.
  24. لازاروس R.S. پارادایم استرس و مقابله // Bond L.A., Rosen J.C. (ویرایش). شایستگی و مقابله در بزرگسالی. - هانوفر، 1980.
  25. میلر دبلیو آر. درمان تقویت انگیزه: توصیف رویکرد مشاوره. - NIDA، 2000. - 99-106.
  26. Moos R.H., Billings A.G. مفهوم سازی و اندازه گیری منابع و فرآیندهای مقابله ای // L. Goldenberg, S. Breznits (eds) Handbook of Stress. - N.Y., 1982. - P. 212-230.
  27. ویلز T.A. کمک گرفتن به عنوان مکانیزم مقابله.//Shyder C.R., Ford C. (eds) Coping with Negative Life Events. - N.Y.: Plenum, - 1987. - P. 19-50.
  28. ویلز T.A. استرس و عوامل مقابله ای در اپیدمیولوژی مصرف مواد. // I. Kozlowski et al. (ویرایش) پیشرفت‌های پژوهشی در مشکلات الکل و مواد مخدر. - N.Y.: پلنوم. - 1990. - ص 215-250.

Sirota N.A., Yaltonsky V.M. بکارگیری و اجرای برنامه های توانبخشی و پیشگیری از رفتار اعتیاد آور به عنوان یک وظیفه فوری روانشناسی بالینی روسیه. [منبع الکترونیکی] // روانشناسی پزشکی در روسیه: الکترونیکی. علمی مجله 2012. N 2..mm.yyyy).

تمام عناصر توضیحات ضروری هستند و مطابق با GOST R 7.0.5-2008 "مرجع کتابشناختی" هستند (در تاریخ 01/01/2009 لازم الاجرا شد). تاریخ دسترسی [به فرمت روز-ماه-سال = hh.mm.yyyy] - تاریخی که به سند دسترسی داشتید و در دسترس بود.

دکترای علوم پزشکی، تخصص 19.00.04-روانشناسی پزشکی، استاد.

سمت: رئیس دانشکده روانشناسی بالینی; رئیس گروه روانشناسی بالینی؛ از سال 2003 در MGMSU کار می کند.

او به عنوان دکتر با تخصص پزشکی عمومی، روانپزشک و روان درمانگر تحصیل کرده است. تحصیلات تکمیلی در زمینه روان درمانی، روانشناسی پزشکی و بالینی، مسائل پیشگیری و توانبخشی از اختلالات مهم اجتماعی، روابط روان تنی در قلب، مسائل پزشکی روان تنی و غیره. دریافت در مسکو، سنت پترزبورگ، آلمان، سوئیس، لوکزامبورگ، ایالات متحده آمریکا. دارای تجربه کار در خارج از کشور به عنوان مشاور موقت دفتر اروپایی پیشگیری از اعتیاد WHO (1994). مشارکت و ارائه مداوم در کنگره ها و کنفرانس های روسی، اروپایی و جهانی در زمینه روانپزشکی، روان درمانی و روانشناسی بالینی.

موضوع و تعداد آثار علمی: نویسنده و نویسنده مشترک 500 اثر علمی منتشر شده. طی 5 سال گذشته - 85 اثر علمی منتشر شده. شاخص هیرش - 20.

موضوع پایان نامه داوطلب «ویژگی های بالینی و روانی اعتیاد به حشیش در نوجوانی» (1369) می باشد. دیپلم دکتری علوم پزشکی (گرایش: روانشناسی پزشکی). موضوع پایان نامه دکتری وی «رفتار مقابله ای در نوجوانی» (1373) است.

ده مونوگراف و کتاب درسی با موضوعات «پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در نوجوانان از تئوری تا عملی»، «راهنمای پیشگیری از سوء مصرف مواد در دانش‌آموزان»، «مبانی نظری، روش‌شناختی و عملی فعالیت مصرف جایگزین مواد مخدر برای خردسالان و جوانان» نوشته شد. "برنامه شکل گیری سبک زندگی سالم"، "برنامه های موثر برای پیشگیری از اعتیاد و رفتار اعتیادآور"، "پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به الکل"، "راهنمای توانبخشی بیماران مبتلا به اعتیاد به مواد روانگردان"، "مشکلات سازگاری نوجوانان". از منظر پیشگیری و روان درمانی اختلالات شخصیتی و رفتاری و مواد روانگردان اعتیاد به مواد مخدر.

9 پایان نامه داوطلبی و 1 پایان نامه دکتری تحت نظارت علمی دفاع شد.

افزایش صلاحیت گواهی روان درمانگر طی 5 سال گذشته؛ آموزش پیشرفته روانپزشک-نارکولوژیست؛ دیپلم آموزش عالی اضافی در تخصص "معلم دبیرستان".

اعطا گواهینامه شایستگی برای خدمات در زمینه بهداشت و درمان و چندین سال کار وظیفه شناسانه از وزارت بهداشت در سال 1390. دیپلم برنده جایزه شهر مسکو 2006 در زمینه پزشکی، دیپلم افتخار از دانشگاه دولتی پزشکی مسکو.

تجربه چندین ساله در سخنرانی عمومی در کنگره های بین المللی و همه روسی، سمپوزیوم ها، جلسات، سخنرانی در رسانه ها، جلسات بین بخشی. فعالیت علمی و آموزشی - بیش از 30 سال به عنوان مجری مستقیم، سازمان دهنده و رهبر تحقیقات علمی در زمینه روانشناسی اعتیاد، اختلالات سازگاری، پیشگیری و توانبخشی از اختلالات مهم اجتماعی، روانشناسی بالینی، استاد راهنما پایان نامه.

عضو مسئول آکادمی علوم طبیعی روسیه فدراسیون روسیه، عضو شورای علمی پایان نامه روانپزشکی و روانشناسی پزشکی موسسه آموزشی بودجه دولتی آموزش عالی حرفه ای دانشگاه پزشکی دولتی مسکو فدراسیون روسیه.

    • ترس از مراجعه به دندانپزشک هم در کودکان و هم در بزرگسالان رایج است. اغلب، خود والدین بدون اینکه بدانند، ایجاد اضطراب و ترس در فرزند خود می کنند و به ریشه یابی آن کمک می کنند. والدین در تلاش برای کمک به فرزندشان در ایجاد رابطه با دندانپزشک، با دخالت در مکالمه اشتباه می کنند و ساختار گفتگوی "پزشک-بیمار کوچک" را مختل می کنند. این مطالعه روشی برای آماده سازی روانی کودک (بازی-عروسک درمانی) ایجاد کرد. روش های حفظ سطح موثر همکاری کودک در یک قرار ملاقات دندانپزشکی، انواع رفتار والدین و آمادگی روانی آنها برای همراهی کودک در طول درمان دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. کلمات کلیدی: آمادگی روانی کودک، آزمون روانشناختی "لوکوموتیو"، انواع رفتار والدین، روش های حفظ سطح مؤثر همکاری بین فرزندان و والدین. احساس ترس در افراد در هر سنی ذاتی است. احساس ترس، به این ترتیب، در پاسخ به یک محرک تهدید کننده به وجود می آید. درک خطر، آگاهی از آن در فرآیند تجربه زندگی و روابط بین فردی شکل می گیرد، زمانی که برخی از محرک های غیر شخصی برای کودک به تدریج شخصیت تأثیرات تهدیدآمیز را به دست می آورند. رفتن به یک پزشک، به ویژه به پزشک خاص مانند دندانپزشک، استرس بزرگی برای کودک است. برخی از دستکاری ها در حفره دهان ممکن است با احساسات ناخوشایند و اغلب دردناک همراه باشد. معاینه و درمان توسط دندانپزشک باعث ایجاد تنش و ترس در اکثر کودکان پیش دبستانی می شود. بنابراین، وظیفه اولیه یک دندانپزشک اطفال، ارائه آمادگی روانی و حمایت از کودک در طول یک قرار ملاقات دندانپزشکی است. با این حال، تا به امروز هیچ توصیه ای در مورد چگونگی کمک به کودک پیش دبستانی برای مقابله با فوبیای دندان وجود ندارد. ارتباط با والدین و فرزند راه مهمی برای جمع آوری حقایق از طریق ارتباط چهره به چهره است. با درگیر کردن کودک در مکالمه، دندانپزشک نه تنها بیمار را می شناسد، بلکه می تواند به ایجاد آرامش کمک کند. علاوه بر این، این یک فرصت اضافی برای مشاهده رابطه بین والدین و فرزند است. اغلب، یک پزشک با موقعیتی مواجه می شود که والدین، در تلاش برای کمک به ایجاد رابطه بین یک کودک و یک پزشک، گزارش به سختی تشکیل شده بین پزشک و کودک را نقض می کنند، محافظت بیش از حد از خود نشان می دهند یا تجربیات منفی قبلی با دندانپزشک را ذکر می کنند. در نتیجه ارتباط پزشک با کودک را پیچیده می کند. طبق نظر Jainott X، ارتباط بین والدین و فرزندان باید بر اساس سه اصل اساسی باشد: اول، در همه شرایط، والدین باید تلاش کنند تا تصویر مثبتی از "من" در کودک حفظ کنند. دوم، شما باید در مورد موقعیت، عمل کودک، اجتناب از قضاوت های ارزشی منفی شخصی صحبت کنید. اظهارات یک بزرگسال نباید حاوی تشخیص یا پیش آگهی برای سرنوشت آینده کودک باشد. سوم - یک بزرگسال در ارتباط باید همیشه پیشنهاد همکاری را ارائه دهد. این پیشنهاد نباید به نشانه مستقیم روش عمل مناسب محدود شود، بلکه باید امکان حل مستقل یک موقعیت مشکل را برای کودک آشکار کند. اخیراً کودکان بیشتر توسط مادران به دندانپزشکی آورده می شوند تا پدران، به همین دلیل تأثیر ترس های مادر بر رفتار کودک توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. ارتباط نزدیکی بین رفتار کودکان 3 تا 7 ساله در اولین مراجعه به دندانپزشک و اضطراب مادر پیدا شده است. با این حال، تا به امروز هیچ توصیه ای در مورد نحوه تأثیرگذاری بر رفتار والدین، به ویژه مادران، در طول یک قرار ملاقات دندانپزشکی وجود ندارد.

          • این راهنما به تشریح تفکر فعلی در مورد فعالیت های جایگزین در زمینه پیشگیری از سوء مصرف مواد برای خردسالان و جوانان می پردازد. این نظریه و روش شناسی فعالیت های مصرف مواد مخدر جایگزین، مفاهیم نظری اساسی پیشگیری، انواع اصلی فعالیت های جایگزین، تجزیه و تحلیل برنامه های داخلی مدرن برای پیشگیری از سوء مصرف مواد، برنامه های فعالیت های پیشگیرانه جایگزین را ارائه می دهد. هدف از این راهنما این است که اطمینان حاصل شود که با اعمال اصول، اصول و روش‌های شرح داده شده در اینجا، فعالیت‌های مربوط به استفاده از مواد مخدر جایگزین به صورت علمی و توسط متخصصان آگاه و آموزش دیده انجام می‌شود. این راهنما برای طیف وسیعی از متخصصان فعال در زمینه آموزش نسل جوان، پیشگیری از اختلالات سازگاری مختلف و سوء مصرف مواد مخدر، الکل و سایر مواد روانگردان در بین کودکان، نوجوانان و جوانان در نظر گرفته شده است.

              • پاین برنامه یک سیستم آموزش سبک زندگی سالم است که با هدف توسعه حوزه عاطفی، توسعه انعکاس احساسات و ایجاد میل در کودکان برای غلبه بر مشکلات زندگی، مقابله با استرس بدون استفاده از اشکال انحرافی رفتار و در آینده، بدون استفاده از مواد روانگردان

                • پیشرفت قابل توجهی در زمینه پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر با توسعه رویکردهای متمرکز بر درک پیشگیری به عنوان پیشگیری، با در نظر گرفتن، اول از همه، عوامل روانی اجتماعی و شخصی که از شروع اعتیاد به مواد مخدر جلوگیری می کند، تضمین می شود. مدل مدرن پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر بر این درک استوار است که نسل جوان با شرایط مدرن یک واقعیت اجتماعی دائماً در حال تغییر و استرس زا سازگار نیست، که بزرگسالان، فاقد دانش و مهارت های خاص، قادر به آموزش مدل های رفتاری به کودکان نیستند. در زندگی مورد نیاز خواهد بود بنابراین، مردم اغلب راه های خود تخریبی را برای مقابله با استرس انتخاب می کنند - استفاده از الکل، مواد مخدر، و سایر مواد روانگردان. در این راستا، موثرترین راه فعالیت پیشگیرانه، شکل گیری سبک زندگی مقاوم در برابر استرس است.

Sirota N. A.، Yaroslavskaya M. A. (مسکو)

سیروتا ناتالیا الکساندرونا

- عضو هیئت علمی و تحریریه مجله "روانشناسی پزشکی در روسیه"؛

دکترای علوم پزشکی، پروفسور، رئیس دانشکده روانشناسی بالینی، رئیس گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه دولتی پزشکی و دندانپزشکی مسکو.

پست الکترونیک: [ایمیل محافظت شده]

یاروسلاوسکایا ماریا الکساندرونا

کاندیدای علوم روانشناسی، روانشناس بالینی در بیمارستان بالینی روانپزشکی شماره 12 وزارت بهداشت مسکو.

پست الکترونیک: [ایمیل محافظت شده]

حاشیه نویسی.این مطالعه به بررسی راهبردهای رفتار مقابله با استرس در بیماری‌های مزمن غیراختصاصی ریه اختصاص دارد. نقش و اهمیت استفاده از اشکال خاصی از رفتار مقابله‌ای در بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن غیراختصاصی ریوی در فرآیند سازگاری و ناسازگاری با بیماری مشخص می‌شود. این به ما امکان می دهد تا ایده های علمی مدرن در مورد نقش عوامل روانی در بروز، سیر و درمان بیماری های مزمن جسمی را گسترش دهیم.

کلید واژه ها:روش های سازگاری، رفتار مقابله ای، آسم برونش، بیماری انسدادی مزمن ریه.

معرفی.

بررسی ویژگی‌های سازگاری سوژه در موقعیت‌های استرس‌زا در روان‌شناسی و پزشکی خارجی و داخلی رواج دارد. مفهوم «انطباق» یک مفهوم کلی علمی است. در علوم انسانی، فلسفه و علوم طبیعی استفاده می شود. ماهیت میان رشته ای پدیده ارائه شده وجود تعاریفی از مفهوم "انطباق" را تعیین می کند که بسته به جنبه هایی از آن - بیولوژیکی، شخصی یا اجتماعی - در محتوا متفاوت است. تعریف واحدی از مفهوم سازگاری وجود ندارد. سازگاری یک جنبه پویا از عملکرد یک سوژه در شرایط متغیر است. Mechan D. فرآیند سازگاری را به عنوان روشی برای محافظت فعال در برابر تأثیرات نامطلوب با تغییر رفتار (مقابله) و محافظت (nerence) تعریف می کند. سازگاری با درجه مقابله روانی، اجتماعی و فیزیولوژیکی بیمار مبتلا به بیماری های مزمن تعیین می شود. این پدیده باید در سطوح مختلف کلی مورد بررسی قرار گیرد.

یکی از اهداف اصلی سازگاری، سازگاری با موقعیت های استرس زا است. Lazarus R. S. بین انواع فیزیولوژیکی و روانی استرس تمایز قائل می شود. استرس ذهنی (عاطفی) ارزیابی موقعیت پیش رو به عنوان پیچیده و تهدید کننده بر اساس دانش و تجربه فردی است. فیزیولوژیکی - مرتبط با یک محرک واقعی. یک نیاز محیطی که توسط آزمودنی تهدیدکننده ارزیابی می‌شود، که سازگاری و کنترل او را مختل می‌کند، در خودشکوفایی اختلال ایجاد می‌کند و باعث استرس می‌شود. رویدادهایی که به عنوان استرس زا تلقی می شوند معمولاً شامل عناصر تأثیرگذاری و نامطلوب هستند. علاوه بر این، رویدادهایی که به عنوان نامشخص تلقی می شوند معمولاً کاملاً استرس زا در نظر گرفته می شوند.

مدل‌های سازگاری با استرس چارچوبی برای مطالعه مداخلات برای ارتقای سازگاری با بیماری مزمن فراهم می‌کنند و اعتقاد بر این است که سازگاری را می‌توان به عنوان یک فرآیند فعال که از طریق آن فرد با محیط و چالش بیماری مزمن سازگار می‌شود، نگریست. یکی از ویژگی های شخصیتی برجسته استفاده از مکانیسم هایی برای غلبه بر موقعیت های استرس زا است.

مطالعه رفتار با هدف غلبه بر مشکلات و موقعیت های استرس زا در روانشناسی خارجی و داخلی در چارچوب مطالعاتی ارائه شده است که به تجزیه و تحلیل مکانیسم های "مقابله" یا "رفتار مقابله ای" اختصاص دارد. رفتار مقابله ای به عنوان یک نوع خاص از رفتار اجتماعی درک می شود که به آزمودنی اجازه می دهد با کمک اقدامات آگاهانه ای که برای ویژگی های شخصی و موقعیت مناسب است، با استرس یا شرایط دشوار زندگی کنار بیاید. انتخاب یک راهبرد مقابله ای مناسب تا حد زیادی به توانایی آزمودنی در ارزیابی شناختی موقعیت بستگی دارد. نتیجه ارزیابی شناختی، ادراک آزمودنی از موقعیت به عنوان قابل حل، قابل کنترل، یا غیرقابل حل، غیرقابل کنترل است. استفاده از اشکال مختلف رفتار مقابله ای توسط آزمودنی توسط منابع مقابله ای فرد فراهم می شود که عبارتند از: منابع حسی و شناختی، ساختارهای شخصی، مولفه های ارتباطی و روانی- عاطفی. شکل گیری و انتخاب راهبردهای مقابله ای با مراحل سنی رشد آزمودنی مرتبط است. پس از شکل گیری، سبک مقابله ای فردی آزمودنی کاملاً پایدار است. در عین حال باید تاکید کرد که یادگیری رفتار مقابله ای با تسلط بر توالی خاصی از اعمال قابل توصیف و درک توسط آزمودنی امکان پذیر است. اثربخشی رفتار مقابله‌ای به ویژگی‌ها، ارزش‌ها و اهداف فرد، نوع و مرحله رویدادهای استرس‌زا و پیامدهای خاص انتخاب شده برای ارزیابی بستگی دارد. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که کودکان و نوجوانان مبتلا به بیماری‌های مزمن از طیف گسترده‌ای از راهبردهای مقابله‌ای استفاده می‌کنند، درست مانند بزرگسالان، کودکان نیز در مواجهه با یک "وضعیت بیماری" از انواع مختلفی از مقابله استفاده می‌کنند. سلامتی و بهبودی آن در شرایط بیماری با درجه مقابله با بیماری و موضع گیری فعال در رابطه با آن تعیین می شود. عامل تعیین کننده فعالیت، پتانسیل منابع مقابله ای فرد است. مقابله نقش نزدیکی بین سازگاری و رویدادهای استرس زا دارد که می تواند منجر به اختلالات افسردگی و اضطراب شود. بنابراین، مقابله با استرس فرآیندی است که می تواند سازگاری را ترویج یا مانع شود. مدل‌های مقابله با استرس و بیماری، چارچوب مفیدی را برای درک چگونگی ارتباط تهدید سلامت، حل مسئله و رفتار فراهم می‌کنند.

هدفاین مطالعه به منظور بررسی راهبردهای مقابله با استرس بیماری به عنوان ابزار روانشناختی سازگاری در بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن غیراختصاصی ریوی بود.

مواد و روش ها.

این مطالعه شامل 180 فرد 30 تا 60 ساله بود. گروه اصلی شامل 120 بیمار مبتلا به بیماری مزمن غیراختصاصی ریوی بود. اکثر بیماران در بخش های بیمارستان بالینی شهر شماره 70 در مسکو بستری شدند.

نمونه ای متشکل از 120 بیمار به 2 گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 60 بیمار با تشخیص آسم برونش (BA) (کد ICD-10 J45.0 - J45.9) بود که میانگین سنی آنها 10.2 ± 47.2 بود.

گروه دوم شامل 60 نفر با تشخیص بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) (کد ICD-10 J44.1)، میانگین سنی - 6.1±52.7 سال بود.

گروه مقایسه شامل 60 فرد به ظاهر سالم بدون بیماری های تنفسی با میانگین سنی 8.7±42.8 سال بود.

برای بررسی فراوانی استفاده و سنجش میزان اثربخشی راهبردهای مقابله ای، از پرسشنامه راه های مقابله (WCQ) استفاده شد. R. S. Lazarus, S. Folkman، اقتباس شده در آزمایشگاه موسسه روانشناسی. V. M. Bekhterev تحت هدایت L. I. Wasserman، تکنیک "رفتار مقابله فعال" (L. G. Aspinwall, R. Schwarzer, S. Taubert, 1999, اقتباس توسط E. S. Starchenkova در اصلاح V. M. Yaltonsky, 2009).

در طول پردازش آماری نتایج، میانگین های حسابی، انحراف معیار و پایایی تفاوت بین گروه ها محاسبه شد. شاخص دوم با استفاده از آزمون U Mann-Whitney محاسبه شد. هنگام پردازش نتایج، از برنامه آماری رایانه ای "Statistica 6.0" استفاده شد. همچنین از برنامه MICROSOFT EXCEL 2003 استفاده شد که این محاسبات با پایایی 0.05 ≤ p انجام شد.

نتایج تحقیق و بحث.

در طول مطالعه مشخص شد که بیماران مبتلا به آسم به طور قابل توجهی بیشتر با موقعیت های استرس زا و مشکل ساز به ویژه بیماری کنار می آیند (P<0,05), в сравнении со здоровыми испытуемыми и больными ХОБЛ, обращаются к эмоционально-ориентированным копинг-стратегиям, таким как: «конфронтация», «дистанцирование», «поиск социальной поддержки», «бегство-избегание» (диаграмма № 1).


بیماران مبتلا به آسم از یک سو تمایل به انکار وجود مشکلات و اجتناب از حل آنها دارند، نقش شخصی خود را در بروز مشکلات و بدتر شدن وضعیت خود تشخیص نمی دهند. از سوی دیگر، آنها بر احساسات جسمی و تجربیات عاطفی خود متمرکز هستند، که آنها را مستعد تشکیل یک رادیکال هیپوکندری می کند. در تلاش برای کاهش استرس عاطفی ایجاد شده، بیماران ممکن است به نوشیدن الکل، سیگار کشیدن، پرخوری، به عنوان مثال متوسل شوند. یک پاسخ از نوع فرار در موقعیت های استرس زا، از یک سو، به شما امکان می دهد درجه درگیری عاطفی را کاهش دهید، از سوی دیگر، نشان دهنده مشکلات بیماران برای تنظیم انعطاف پذیر روابط بین فردی، توسعه ناکافی منابع شخصی، تضعیف روانی و فیزیولوژیکی است. بدن به دلیل بیماری

در طول دوره وخامت وضعیت جسمانی، واکنش های ابراز عاطفی، واکنش های خصمانه عاطفی غیر شخصی و هدفمندی ناکافی اعمال نیز مشاهده می شود. بیماران مستعد رفتار مستبدانه و درگیری هستند و اغلب مسئولیت اعمال و شرایط سلامتی خود را به افراد دیگر منتقل می کنند. پاسخ مخرب عاطفی به مشکلات و مشکلات نوظهور به توسعه خستگی عاطفی، اتلاف منابع فردی کمک می‌کند و از راه‌حل‌های سازنده برای مشکلات نوظهور دور می‌شود و در نتیجه منجر به فراتر رفتن از قابلیت‌های سازگاری فرد می‌شود.

علیرغم نشان دادن تمایلات تهاجمی در رفتار در بیماران مبتلا به آسم، فعالیت جستجوی بالایی برای حمایت اجتماعی شناسایی می شود: تمایل به دریافت حمایت اطلاعاتی، عاطفی و موثر از محیط نزدیک، توصیه های درمانی، که نشان می دهد بیماران از نیاز آگاه هستند. به دنبال کمک پزشکی، محدود کردن فعالیت ها در طول تشدید بیماری، و همچنین نیاز به حمایت اجتماعی است. توسل بیش از حد به حمایت اجتماعی از یک سو می تواند منجر به شکل گیری موقعیت وابسته به جامعه شود و از سوی دیگر به توسعه تلقی بدبینانه و غیرانسانی مصرف کننده از محیط اجتماعی کمک کند.

همانطور که از نمودار شماره 2 مشاهده می شود، مقادیر به طور قابل توجهی کمتر است (P<0,05) получены у пациентов, страдающих БА по шкалам: «проактивное преодоление», «рефлексивное преодоление», «стратегическое планирование». У больных БА недостаточно развиты навыки самостоятельного разрешения трудностей, целеполагания, рассмотрения вариантов разрешения конфликтных или затруднительных ситуаций.


ما می بینیم که در ساختار شخصیت بیماران مبتلا به AD مکانیسم های محافظتی نسبتاً محافظی وجود دارد که درک واقعیت را انکار می کند، تحریف می کند، به شکل گیری انواع ناسازگارانه راهبردهای مقابله ای کمک می کند، از جمله انفعال رفتاری در تصمیم گیری، تنظیم عاطفی ضعیف، که مشخص می شود. عمدتاً با طغیان های عاطفی، میل به جابجایی مسئولیت و سرزنش برای وضعیت سلامتی خود، اعمال آنها، محیط نزدیک آنها، به عنوان مثال. یک پاسخ ناسازگار ناکارآمد در یک موقعیت استرس زا به میزان بیشتری آشکار می شود.

برخلاف بیماران مبتلا به آسم، بیماران مبتلا به COPD برای رویارویی با موقعیت‌های استرس‌زا و مشکل‌ساز، به‌ویژه بیماری، تا حد زیادی از راهبردهای مقابله با تمرکز بر خودکنترلی، رویکرد منطقی متعادل به تصمیم‌گیری‌ها، خویشتن‌داری و سرکوب احساسات استفاده می‌کنند (نمودارها). شماره 1، شماره 2). بیماران مبتلا به COPD به طور قابل توجهی احتمال بیشتری دارند (P<0,05), в сравнении с больными БА и здоровыми испытуемыми, привержены проблемно-ориентированным стратегиям совладающего поведения, таким как: «стратегическое планирование», «самоконтроль», «принятие ответственности», «планирование решения проблемы».

بیماران مبتلا به COPD در تلاش برای ارزیابی اهداف خود و ایجاد شرایط برای موفقیت بیشتر خود هستند؛ آنها آگاهانه و مسئولانه به اهمیت پیروی از نسخه های پزشکی در حفظ و حفظ سلامت و رفاه خود می پردازند.

همراه با موارد فوق، بیماران مبتلا به COPD به طور قابل توجهی کمتر احتمال دارد (P<0,05) больных БА и здоровых испытуемых, обращаются к копингу «положительная переоценка» и эмоционально-ориентированным стратегиям: «поиск инструментальной поддержки», поиск эмоциональной поддержки», «конфронтация», «дистанцирование», «бегство-избегание».

به این معنا که بیماران مبتلا به COPD در بازاندیشی مثبت در موقعیت‌های مشکل‌زا با مشکل مواجه هستند. آنها اغلب گذشته، حال و چشم اندازهای آینده را بیش از حد ارزیابی می کنند و از دستاوردهای خود احساس نارضایتی می کنند. آنها به اندازه کافی از مکانیسم های جدایی و حواس پرتی استفاده نمی کنند، مستعد سرکوب و مهار بیش از حد احساسات هستند، در بیان تجربیات، نیازها، خواسته های خود مشکل دارند و در نتیجه باعث افزایش انباشت تجربیات منفی، تنش درونی، تمرکز بیش از حد بر روی شرایط استرس زا که منجر به خستگی عاطفی، اتلاف منابع فردی، کاهش انرژی و ذخایر عملکردی بدن می شود. ناتوانی در انتقال کافی حالت عاطفی خود به دیگران، تمایل بیش از حد به کنترل رفتار و تمایل به پنهان کردن شرایط و تجربیات خود، انزوا منجر به تغییر شکل روابط با محیط اجتماعی، انزوای اجتماعی و عدم تعامل بین فردی می شود. بیماران به ندرت به دنبال توصیه و توصیه می‌شوند، که می‌تواند به ابزارهای محدودی برای حل موقعیت‌های سخت و استرس‌زا منجر شود، در نتیجه خطر ایجاد پاسخ ناسازگارانه بیمار در یک موقعیت مشکل‌ساز را افزایش می‌دهد.

بنابراین، توسل بیش از حد به راهبردهای مقابله ای متمرکز بر خودکنترلی، رویکرد منطقی متعادل برای حل موقعیت های مشکل، مهار، پنهان کردن و سرکوب احساسات و همچنین استفاده ناکافی از مکانیسم های جداشدگی و حواس پرتی، باعث ظهور عوامل روانی و فیزیکی می شود. استرس، انرژی و ذخایر عملکردی بدن را کاهش می دهد، منجر به تغییر شکل روابط با محیط اجتماعی، انزوای اجتماعی، عدم تعامل بین فردی می شود که باعث بدتر شدن وضعیت روانی و جسمی، اختلال در عملکرد بدن می شود.

نتیجه گیری

1. راهبردهای روانشناختی سازگاری با بیماری در بیماران مبتلا به آسم برونش و بیماران مبتلا به بیماری انسدادی مزمن ریه متفاوت است. بیماران مبتلا به آسم برونش از راهبردهای عاطفی گرا برای مقابله با شرایط سخت زندگی و بیماری استفاده می کنند. برای بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه در شرایط استرس و بیماری، ترجیحاً راهبردهای مقابله ای مشکل محور هستند.

2. بیماران مبتلا به آسم برونشیال، هنگام مواجهه با موقعیت‌های دشوار زندگی و بیماری، انفعال رفتاری، تنظیم عاطفی ضعیف را نشان می‌دهند که عمدتاً با فوران‌های عاطفی مشخص می‌شود، میل به انتقال مسئولیت و سرزنش وضعیت سلامتی و اعمال خود به محیط نزدیک.

3. در بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه، استفاده بیش از حد از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر خودکنترلی، رویکرد منطقی متعادل برای حل موقعیت های مشکل، مهار، پنهان کردن و سرکوب احساسات و همچنین استفاده ناکافی از مکانیسم های جدایی، حواس پرتی و توسل نادر به حمایت اجتماعی.

    ادبیات

  1. الکساندروفسکی یو. ا. اختلالات روانی مرزی / یو. ا. الکساندروفسکی. - م.: پزشکی، 2000. - 496 ص.
  2. Apchel V. Ya. استرس و مقاومت در برابر استرس انسان / V. Ya. Apchel, V. N. Tsygan. - سنت پترزبورگ: VMA، 1999. - 86 ص.
  3. Bodrov V. A. مکانیسم های روانی سازگاری انسانی / V. A. Bodrov // روانشناسی سازگاری و محیط اجتماعی: رویکردهای مدرن، مشکلات و چشم اندازها / پاسخ. ویرایش L. G. Dikaya، A. L. Zhuravlev. - م.: موسسه روانشناسی RAS، 2007. - ص 42-61.
  4. واسیلیوک F. E. روانشناسی تجربه. تجزیه و تحلیل غلبه بر شرایط بحرانی / F. E. Vasilyuk. - M.: انتشارات دانشگاه دولتی مسکو، 1984. - 200 ص.
  5. Dikaya L. G. سازگاری: مشکلات روش شناختی و جهت گیری های اصلی تحقیق / L. G. Dikaya // روانشناسی سازگاری و محیط اجتماعی: رویکردهای مدرن، مشکلات و چشم اندازها / پاسخ. ویرایش L. G. Dikaya، A. L. Zhuravlev. - م.: موسسه روانشناسی RAS، 2007. - ص 17-41.
  6. Isaev D. N. استرس عاطفی، اختلالات جسمی روانی روان تنی در کودکان / D. N. Isaev. - سن پترزبورگ: رچ، 2005. - 400 ص.
  7. Kryukova T. L. Man به عنوان موضوع رفتار مقابله ای / T. L. Kryukova // رفتار مقابله ای: وضعیت فعلی و چشم انداز / ویرایش. A. L. Zhuravleva، T. L. Kryukova، E. A. Sergienko. - م.: موسسه روانشناسی RAS، 2008. - ص 55-66.
  8. Nikolskaya I. M. حفاظت روانی در کودکان / I. M. Nikolskaya, R. M. Granovskaya. - سن پترزبورگ: رچ، 2006. - 342 ص.
  9. روسینا N. A. منابع مقابله ای فرد به عنوان پایه سلامت او / N. A. Rusina // رفتار مقابله ای: وضعیت فعلی و چشم انداز / ویرایش. A. L. Zhuravleva، T. L. Kryukova، E. A. Sergienko. - م.: موسسه روانشناسی RAS، 2008. - ص 197-216.
  10. Boekaerts M. استرس، مقابله و سازگاری در کودکان مبتلا به یک بیماری مزمن: مروری بر ادبیات / M. Boekaerts، I. Roder // ناتوانی و توانبخشی. - 1999. - جلد. 21. - ن 7. - ص 311-370.
  11. Bolger N. مقابله به عنوان یک فرآیند شخصیت: یک مطالعه آینده نگر / N. Bolger // مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی. - 1990. - جلد. 59. - ن 3. - ص 525-537.
  12. Canam C. اشکال تطبیقی ​​رایجی که والدین کودکان مبتلا به شرایط مزمن با آن روبرو هستند / C. Canam // Journal Advanced Nursing. - 1993. - جلد. 12. - ص 671-676.
  13. دیویس ال. ال. عدم اطمینان بیماری، حمایت اجتماعی و استرس در افراد در حال بهبودی و مراقبان خانواده / L. L. Davis // تحقیقات کاربردی پرستاری. - 1990. - N 3. - ص 69-71.
  14. دلونگیس A. چارچوب بین فردی برای استرس و مقابله: کاربرد برای خانواده های بیماران آلزایمر / A. DeLongis, T. O`Brien // در: M. P. Stephens & J. H. Crowther, eds. استرس و مقابله در خانواده های بعدی - واشنگتن، 1990. - ص 221-239.
  15. Ebata A. T. همبستگی های شخصی، موقعیتی و زمینه ای مقابله در نوجوانی / A. T. Ebata، R. H. Moos، H. Rudolf // J Res Adolescence. - 1994. - جلد. 4. - ن 1. - ص 99-125.
  16. اثرات آموزش مهارت های مقابله ای در کودکان سن مدرسه مبتلا به دیابت نوع 1 / M. Gray, R. Whittemore, S. Jaser // Res Nurs Health. - 2009، اوت. - جلد 32 (4). - ص 405-418.
  17. فولکمن اس. مقابله: دام ها و وعده ها / S. Folkman، J. T. Moskowitz. // بررسی سالانه روانشناسی. - 2004. - جلد. 55. - ص 745-774.
  18. Ham M. تعدیل شناختی استرس روزانه در اوایل نوجوانی / M. Ham, R. Larson // مجله آمریکایی روانشناسی جامعه. - 1990. - جلد. 18. - ص 567-585.
  19. استرس و آسیب شناسی روانی رشد: حرکت از نشانگرها به مکانیسم های خطر / K. E. Grant، B. E. Compas // شیکاگو: دانشگاه دی پل. نسخه خطی منتشر نشده، 2000.
  20. فهرست عملکرد شخصی: معیاری قابل اعتماد و معتبر برای سازگاری در مقابله / P. M. Kohn، O`Brien // Canadian Journal of Behavioral Science. - آوریل 2003 - جلد 35. - ن 2. - ص 111-123.

Sirota N.A.، Yaroslavskaya M.A. بررسی راهبردهای رفتار مقابله با استرس در بیماری های مزمن غیراختصاصی ریه. [منبع الکترونیکی] // روانشناسی پزشکی در روسیه: الکترونیکی. علمی مجله 2011. N 6. URL: http:// medpsy.ru (تاریخ دسترسی: hh.mm.yyyy).

تمام عناصر توضیحات ضروری هستند و مطابق با GOST R 7.0.5-2008 "مرجع کتابشناختی" هستند (در تاریخ 01/01/2009 لازم الاجرا شد). تاریخ دسترسی [به فرمت روز-ماه-سال = hh.mm.yyyy] - تاریخی که به سند دسترسی داشتید و در دسترس بود.


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه