29.12.2023

L.D. Stolyarenko، S.I. Samygin. دیدگاه روانشناختی (PsyVision) - آزمون ها، مطالب آموزشی، کاتالوگ روانشناسان خودآگاهی به عنوان بالاترین مرحله رشد آگاهی


مبحث 1.1. مقدمه ای بر روانشناسی.

مفاهیم اساسی: انعکاس، روان، بازتاب ذهنی، آگاهی، ناخودآگاه.

سوالات مطالعه:

1. ویژگی های آگاهی انسان.

دانشمندان مکتب ماتریالیستی ظهور روان را با رشد طولانی مدت ماده توضیح می دهند. همه مواد، از بی جان، غیر ارگانیک شروع می شوند و به بالاترین و پیچیده ترین ماده - مغز انسان ختم می شوند، کیفیت جهانی جهان مادی را دارند - کیفیت. بازتاب ها, آن ها توانایی پاسخگویی به تأثیراتاشکال انعکاس به اشکال وجود ماده بستگی دارد: بازتاب در توانایی پاسخگویی به تأثیرات خارجی مطابق با ماهیت آنها و شکل وجود ماده ظاهر می شود.

1. ویژگی های آگاهی انسان.

تفاوت اصلی بین روان انسان و روان حیوانات، هدفمندی آگاهانه و خودسری فرآیندهای ذهنی ناشی از فعالیت شدید، تعامل اجتماعی و تأثیر سازنده عوامل فرهنگی است.

در سطح وجود خاص انسان، روان ساختار کیفی جدیدی به دست می آورد که توسط الگوهای اجتماعی-تاریخی تعیین می شود. ویژگی اساسی آن می شود آگاهی- سطح پیشرو تنظیم فعالیت و شکل بالاترین تظاهرات فعالیت ذهنی است شخصیت

آگاهی در روانشناسی روسی به عنوان بالاترین سطح بازتاب ذهنی یک فرد از واقعیت در قالب تصاویر و مفاهیم تعمیم یافته، با واسطه فعالیت های اجتماعی-تاریخی افراد تفسیر می شود. اشکال وجود آگاهی، تفکر و گفتار است. درک آگاهی به عنوان ماهیت اجتماعی ("همدانی" به عنوان "دانش مشترک") به طور محکم تثبیت شده است. همراه با شرطی شدن اجتماعی، آگاهی با فعالیت (جهت به یک شی خاص)، درجات مختلف وضوح، شخصیت انگیزشی-ارزشی و توانایی انعکاس - درون نگری و انعکاس مطالب خود مشخص می شود. تسلط بر زبان، نظامی از نشانه ها، نمادها و معانی برای شکل گیری آگاهی انسان از اهمیت بالایی برخوردار است.



پیش نیازهای بیولوژیکی (راه رفتن راست، رشد تشریحی، سبک زندگی گله ای) و تاریخی (ساخت و حفظ ابزار، روابط در طول فعالیت های جمعی) برای ظهور و توسعه آگاهی انسان:

روان انسان توسط کل سیر تکامل ماده آماده شد، اما صحبت از پیش نیازهای بیولوژیکی برای ظهور آگاهینباید فراموش کرد که انسان محصول روابط اجتماعی است. پیش نیاز بیولوژیکیروابط اجتماعی گله ای وجود داشت که به همه افراد اجازه می داد به بهترین وجه از خود در برابر دشمنان محافظت کنند و به یکدیگر کمک کنند. عامل مؤثر بر تبدیل میمون به شخص، گله به جامعه، فعالیت کارگری بود، یعنی. چنین فعالیتی که توسط افراد در هنگام تولید و استفاده مشترک از ابزار انجام می شود.

ارتباط غریزیاجداد انسان در گله به تدریج جایگزین شدند ارتباطات مبتنی بر فعالیت های «تولیدی».. تغییر روابط بین اعضای جامعه - فعالیت های مشترک، تبادل متقابل محصولات فعالیت - به تبدیل گله به یک جامعه کمک کرد. بدین ترتیب، عامل انسان سازیاجداد انسان مانند حیوانات پیدایش نیروی کار و تشکیل جامعه انسانی بود.

از آنجایی که فعالیت یک فرد در فعالیت کل جامعه گنجانده می شود، هدف آن ارضای نه تنها نیازهای شخصی، بلکه اجتماعی است. بنابراین نیاز است که فرد نسبت به فعالیت های خود نگرش انتقادی داشته باشد. فعالیت انسان آگاهانه می شود.در سطح بالایی از تولید ابزار، فعالیت یکپارچه ابزارسازی به تعدادی واحد تقسیم می شود که هر یک می تواند توسط اعضای مختلف جامعه انجام شود. عملیات جداسازی، هدف نهایی - بدست آوردن غذا - را حتی فراتر می‌برد. فقط فردی با تفکر انتزاعی می تواند این الگو را درک کند. این بدان معناست که تولید ابزارهای سطح بالا که تحت سازمان اجتماعی کار در حال توسعه است مهمترین شرط در شکل گیری فعالیت آگاهانه است.

تحت تأثیر کار، کارکردهای جدید دست تثبیت شد: نه تنها به عنوان یک ابزار درک، بلکه به عنوان اندام شناخت واقعیت عینی، یک اندام تخصصی لمس فعال نیز توسعه می یابد. تخصص دست به عنوان اندام کار به توسعه راه رفتن عمودی کمک کرد.

عملکرد دست تأثیر زیادی بر رشد مغز داشت. دست، به عنوان یک اندام تخصصی در حال رشد، باید در مغز نیز بازنمایی می‌کرد. این نه تنها باعث افزایش توده مغز، بلکه باعث ایجاد عارضه در ساختار آن شد.

بنابراین، کار به عنوان دلیلی برای توسعه جامعه بشری، شکل گیری نیازهای انسانی، توسعه آگاهی انسان عمل کرد که نه تنها منعکس کننده، بلکه جهان را متحول می کند. همه این پدیده ها در تکامل انسان منجر به تغییر اساسی در شکل ارتباط بین مردم شد. نیاز به انتقال تجربیات نسل های قبلی، آموزش اقدامات کارگری به هم قبیله ها و توزیع کنش های فردی بین آنها نیاز به ارتباط را ایجاد کرد. زبان غرایز نتوانست این نیاز را برآورده کند. بنابراین، نیاز به توسعه شکل بالاتری از ارتباطات - زبان انسانی ایجاد شد.

برای مرحله هوشیاری مشخصه:

انعکاس به عنوان راهی برای درک شخص از خود، فعالیت ها و رفتارش.

انعکاس به عنوان خودکنترلی و خودآموزی.

انعکاس به عنوان راهی برای شناخت دیگران؛

بازتاب به عنوان راهی برای درک زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی.

ساختار آگاهییک شخص از موارد زیر تشکیل شده است مشخصات:

اولین ویژگی اوقبلاً به نام خود ارائه شده است: همدانی، یعنی. مجموعه ای از دانش در مورد جهان اطراف ما.بنابراین ساختار آگاهی شامل مهمترین فرآیندهای شناختی است که با کمک آنها فرد دائماً دانش خود را غنی می کند.

دومین ویژگی هوشیاری- به وضوح در آن گنجانده شده است تمایز بین سوژه و ابژه،آن ها از آنچه به «من» و «نه من» شخص تعلق دارد. انسان که برای اولین بار در تاریخ جهان ارگانیک از آن جدا شد و با آن مخالفت کرد، این مخالفت و تفاوت را در آگاهی خود حفظ می کند. جدایی "من" از "نه-من" - راهی که هر فرد در کودکی طی می کند، در فرآیند شکل گیری خودآگاهی فرد انجام می شود.

سومین ویژگی هوشیاری، اطمینان از هدف گذاری فعالیت های انسانی است.هنگام شروع هر فعالیتی، فرد اهداف خاصی را برای خود تعیین می کند. در عین حال انگیزه های او شکل می گیرد و سنجیده می شود، تصمیمات با اراده قوی گرفته می شود، پیشرفت اقدامات در نظر گرفته می شود و تنظیمات لازم برای آن انجام می شود و غیره.

سرانجام، چهارمین ویژگی هوشیاری وجود ارزیابی های عاطفی در روابط بین فردی است.و در اینجا، مانند بسیاری از موارد دیگر، آسیب شناسی به درک بهتر ماهیت هوشیاری طبیعی کمک می کند. در برخی از بیماری های روانی، نقض هوشیاری با اختلالی به ویژه در حوزه احساسات و روابط مشخص می شود: بیمار از مادر خود که قبلاً عاشقانه دوستش داشت متنفر است، با عصبانیت در مورد عزیزان صحبت می کند و غیره.

پایین ترین سطح روان ناخودآگاه را تشکیل می دهد. ناخودآگاه مجموعه ای از فرآیندها، اعمال و حالات ذهنی ناشی از تأثیرات است که شخص از تأثیر آنها آگاه نیست.ذهنی بودن (از آنجایی که مفهوم روان گسترده تر از مفهوم "آگاهی"، "آگاه" است)، ناخودآگاه شکلی از انعکاس واقعیت است که در آن تمامیت جهت گیری در زمان و مکان عمل از بین می رود و گفتار تنظیم رفتار مختل می شود. در ناخودآگاه، برخلاف هوشیاری، کنترل هدفمند بر اعمال انجام شده غیرممکن است و ارزیابی نتایج آنها نیز غیرممکن است. ناحیه ناخودآگاه شامل پدیده های ذهنی است که در هنگام خواب (رویاها) رخ می دهد. پاسخ‌هایی که توسط محرک‌های نامحسوس، اما در واقع فعال ایجاد می‌شوند (واکنش‌های «فوق حسی» یا «فکری»). حرکاتی که در گذشته آگاهانه بودند، اما از طریق تکرار، خودکار شده و در نتیجه ناخودآگاه می شوند. برخی از انگیزه‌های فعالیتی که در آن آگاهی از هدف وجود ندارد، و غیره. پدیده‌های ناخودآگاه شامل برخی از پدیده‌های بیمارگونه نیز می‌شوند که در روان فرد بیمار به وجود می‌آیند: هذیان، توهم و غیره.

مفهوم "ذهنیت"برای برجسته کردن پدیده های خاص در حوزه آگاهی استفاده می شود که در یک محیط اجتماعی خاص تفاوت های آن را با سایر جوامع مشخص می کند. اگر آنچه را که اصل جهان شمول را تشکیل می دهد از آگاهی عمومی «کم کنیم»، در «باقی» ذهنیت این جامعه را خواهیم یافت. بنابراین، ذهنیت مجموعه‌ای از دیدگاه‌ها، نظرات، کلیشه‌ها، اشکال و روش‌های رفتاری مورد قبول و مورد تأیید جامعه است که آن را از سایر جوامع انسانی متمایز می‌کند.ذهنیت جامعه در آگاهی تک تک اعضای آن به درجه ای بازنمایی می شود که به موقعیت فعال یا منفعل او در زندگی عمومی بستگی دارد. ذهنیت که در کنار علم، هنر، اساطیر و دین یکی از اشکال آگاهی اجتماعی است، در محصولات مادی شده ثابت نیست، بلکه به اصطلاح در فضای جامعه حلول می کند و خصلتی فراخودآگاه دارد.

سوالات کنترل:

  1. از پیش نیازها و شرایط پیدایش و رشد آگاهی انسان برایمان بگویید. یک توصیف روانشناختی از آگاهی انسان ارائه دهید.
  2. ماهیت مفاهیم "ناخودآگاه" و "ذهنیت" را آشکار کنید.

ادبیات:

1. مقدمه ای بر روانشناسی / تحت کلی. ویرایش پروفسور A.V. پتروفسکی - مسکو: مرکز انتشارات "آکادمی"، 1996.

2. Krysko V.G. روانشناسی و تربیت در نمودارها و جداول. - Mn: برداشت، 1999.

3. فیلاتوف اف.آر. روانشناسی عمومی. سریال "بالاترین امتیاز". روستوف روی دان: فینیکس، 2003.

آگاهی بالاترین شکل خاص انسان از انعکاس تعمیم یافته ویژگی ها و الگوهای پایدار عینی دنیای اطراف است، شکل گیری مدل درونی یک فرد از دنیای بیرون، که در نتیجه آن دانش و دگرگونی واقعیت اطراف حاصل می شود. . عملکرد آگاهی تنظیم اهداف فعالیت، ساخت ذهنی اولیه اقدامات و پیش بینی نتایج آنها است که تنظیم معقول رفتار و فعالیت انسان را تضمین می کند. آگاهی فرد شامل نگرش خاصی نسبت به محیط و سایر افراد است. ویژگی های زیر از آگاهی متمایز می شود: ایجاد روابط، شناخت و تجربه. این به طور مستقیم به دنبال گنجاندن تفکر و احساسات در فرآیندهای آگاهی است. در واقع، کارکرد اصلی تفکر، شناسایی روابط عینی بین پدیده های دنیای بیرون است و کارکرد اصلی عاطفه، شکل دادن نگرش ذهنی فرد نسبت به اشیا، پدیده ها و افراد است. این اشکال و انواع روابط در ساختارهای آگاهی سنتز می شوند و هم سازماندهی رفتار و هم فرآیندهای عمیق عزت نفس و خودآگاهی را تعیین می کنند. واقعاً موجود در جریان واحدی از آگاهی، یک تصویر و یک فکر می تواند با رنگ آمیزی احساسات، به یک تجربه تبدیل شود. آگاهی در انسان تنها از طریق تماس های اجتماعی ایجاد می شود. در فیلوژنز، آگاهی انسان تنها در شرایط تأثیر فعال بر طبیعت، در شرایط فعالیت کار، توسعه یافته و ممکن می شود. آگاهی تنها در شرایط وجود زبان، گفتار، که همزمان با آگاهی در فرآیند کار به وجود می آید، امکان پذیر است. و عمل اولیه آگاهی، عمل همذات پنداری با نمادهای فرهنگ است که آگاهی انسان را ساماندهی می کند و انسان را انسان می سازد. جداسازی معنا، نماد و همذات پنداری با آن با اجرا، فعالیت فعال کودک در بازتولید الگوهای رفتار انسانی، گفتار، تفکر، هوشیاری، فعالیت فعال کودک در انعکاس دنیای اطراف و تنظیم رفتار او به دنبال دارد. دو لایه آگاهی وجود دارد (V.P. Zinchenko). I. آگاهی وجودی (آگاهی برای بودن)، که شامل: 1) ویژگی های بیودینامیک حرکات، تجربه اعمال. 2) تصاویر حسی II. شعور انعکاسی (آگاهی برای آگاهی)، شامل: 1) معنی; 2) معنی. معنا محتوای آگاهی اجتماعی است که توسط شخص جذب شده است. اینها می توانند معانی عملیاتی، عینی، معانی کلامی، معانی روزمره و علمی - مفاهیم باشند. معنا درک و نگرش ذهنی نسبت به یک موقعیت و اطلاعات است. سوء تفاهم با مشکلاتی در درک معانی همراه است. فرآیندهای تبدیل متقابل معانی و حواس (درک معانی و معنای معانی) به عنوان ابزار گفتگو و درک متقابل عمل می کند. در لایه وجودی آگاهی، مشکلات بسیار پیچیده ای حل می شود، زیرا برای رفتار موثر در یک موقعیت معین، لازم است تصویر و برنامه حرکتی لازم در لحظه به روز شود، یعنی. روش عمل باید با تصویر جهان مطابقت داشته باشد. دنیای ایده ها، مفاهیم، ​​دانش روزمره و علمی با معنای (آگاهی بازتابی) همبستگی دارد. دنیای فعالیت صنعتی و عینی-عملی با بافت بیودینامیک حرکت و کنش (لایه وجودی آگاهی) همبستگی دارد. دنیای ایده ها، تصورات، نمادهای فرهنگی و نشانه ها با بافت حسی (آگاهی وجودی) همبستگی دارد. آگاهی در همه این دنیاها متولد شده و وجود دارد. کانون آگاهی، آگاهی «من» خود فرد است. آگاهی: 1) در هستی متولد می شود، 2) هستی را منعکس می کند، 3) هستی را ایجاد می کند. کارکردهای آگاهی: 1. بازتابی، 2. مولد (خلاق-خلاق)، 3. تنظیمی-ارزیابی، 4. عملکرد بازتابی - عملکرد اصلی که جوهر آگاهی را مشخص می کند. موضوع انعکاس می تواند: 1. انعکاس جهان، 2. تفکر درباره آن، 3. روش هایی که فرد رفتار خود را تنظیم می کند، 4. خود فرآیندهای بازتاب، 5. آگاهی شخصی او. لایه وجودی شامل خاستگاه و آغاز لایه بازتابی است، زیرا معانی و معانی در لایه وجودی متولد می شوند. معنای بیان شده در یک کلمه شامل: 1) یک تصویر، 2) یک معنای عملیاتی و عینی، 3) یک عمل معنادار و عینی است. کلمات و زبان فقط به عنوان زبان وجود ندارند؛ آنها اشکال تفکری را که ما از طریق استفاده از زبان بر آنها مسلط هستیم، عینیت می بخشند.

آگاهی- بالاترین شکل خاص انسان از انعکاس تعمیم یافته خصوصیات و الگوهای پایدار عینی جهان اطراف و همچنین ایجاد یک مدل درونی از دنیای بیرونی که در نتیجه دانش و دگرگونی واقعیت اطراف ایجاد می شود. ممکن است.

عملکرد آگاهی- تشکیل اهداف فعالیت، ساخت ذهنی اولیه اقدامات و پیش بینی نتایج آنها، که تنظیم معقول رفتار و فعالیت انسان را تضمین می کند. آگاهی فرد شامل نگرش خاصی نسبت به محیط و سایر افراد است. مارکس خاطرنشان کرد: "رابطه من با محیطم آگاهی من است."

ویژگی های زیر آگاهی متمایز می شود: ایجاد رابطه, شناختو تجربه. بنابراین، تفکر و عواطف نیز در اینجا گنجانده شده است. در واقع، کارکرد اصلی تفکر شناسایی روابط عینی بین پدیده های دنیای بیرون است و احساسات ایجاد نگرش ذهنی فرد نسبت به اشیا، پدیده ها و افراد است. در ساختارهای آگاهی، این اشکال و انواع روابط سنتز می شوند و سپس سازماندهی رفتار و فرآیندهای عمیق عزت نفس و خودآگاهی را تعیین می کنند.

واقعاً موجود در جریان واحدی از آگاهی، یک تصویر و یک فکر می تواند با رنگ آمیزی احساسات، به یک تجربه تبدیل شود. "آگاهی از یک تجربه همیشه برقراری رابطه عینی آن با دلایلی است که باعث آن می شود، با اشیایی که به آنها معطوف می شود، با اعمالی که می توان به وسیله آنها تحقق بخشید" (S. L. Rubinstein).

برنج. 4.1.

آگاهی فقط در تماس های اجتماعی در فرد ایجاد می شود. در فیلوژنز، فقط در شرایط تأثیر فعال بر طبیعت - در طول فعالیت کار، توسعه یافت. هشیاری تنها زمانی ممکن است که زبان وجود داشته باشد، گفتاری که همزمان با آن در فرآیند کار به وجود می آید.

در طی آنتوژنز، آگاهی کودک از مسیر پیچیده و غیرمستقیم عبور می کند. به طور کلی نمی توان روان نوزاد را منزوی و مستقل در نظر گرفت. از همان ابتدا یک ارتباط پایدار با روان مادر وجود دارد. در دوران قبل از تولد و پس از تولد می توان این ارتباط را ذهنی (حسی) نامید. با این حال، کودک در ابتدا فقط یک عنصر منفعل، یک جوهر درک کننده است، و مادر، که دارای روانی است که توسط آگاهی شکل گرفته است، نه فقط روانی، بلکه اطلاعاتی را که به لطف آگاهی شکل گرفته است، منتقل می کند.

نکته دیگر خود فعالیت مادر است. نیازهای ارگانیک اولیه کودک به گرما، آسایش روانی و غیره از بیرون با نگرش محبت آمیز او نسبت به فرزندش سازماندهی و ارضا می شود. مادر با نگاهی محبت آمیز، از دیدگاه خود، در واکنش آشفته اولیه بدن کودک، هر چیزی ارزشمند را می گیرد و ارزیابی می کند و به تدریج، عاشقانه، هر چیزی را که از هنجار اجتماعی منحرف می شود، قطع می کند. همچنین در اینجا مهم است که هنجارهای رشد، مانند مادری، از قبل در جامعه بشری وجود داشته باشد. بنابراین، مادر، با عشق به کودک، او را از واکنش‌پذیری ارگانیک، ناخودآگاه بیرون می‌کشد و او را به فرهنگ انسانی، به حوزه آگاهی مردم می‌کشاند. 3. فروید خاطرنشان کرد که "مادر دوست داشتن کودک را می آموزد". او عشق (نگرش) خود را در روان او "قرار می دهد" ، زیرا تصویر مادر برای احساسات و ادراک کودکان مرکز واقعی همه اعمال ، مزایا و مشکلات است.

مرحله بعدی توسعه را می توان نامید عمل اولیه آگاهی، همذات پنداری کودک با مادر استوقتی سعی می کند خود را به جای او بگذارد، تقلید کند و شبیه او شود. این ظاهراً نمایانگر یک رابطه انسانی اولیه است، دریچه ای به فرهنگ که از عشق مادرانه به کودک، یک اقدام اولیه آگاهی، بریده شده است.

نگرش اولیه آگاهی(و نه عینی) همذات پنداری با یک نماد فرهنگی است، زیرا مادر به عنوان الگوی فرهنگی رفتار اجتماعی عمل می کند و کودک فقط آن را انجام می دهد. این نقطه شروع مسیر زندگی یک فرد، رشد آگاهی است. و این همذات پنداری با نمادهای فرهنگ است که شعور انسان را سامان می دهد و انسان را انسان می سازد. جداسازی معنا، نماد و همذات پنداری با آن، با اجرای کودک، فعالیت فعال در بازتولید الگوهای رفتار انسانی، گفتار، تفکر، آگاهی، انعکاس دنیای اطراف و تنظیم رفتار او به دنبال دارد.

اما تحقق معنای یک نماد فرهنگی، مستلزم فعال شدن لایه آگاهی عقلانی شده توسط آن است که می تواند به طور نسبی مستقل از طریق تأمل و تحلیل (فعالیت ذهنی) توسعه یابد. به یک معنا، آگاهی نقطه مقابل تأمل است. اگر یکپارچگی موقعیت را درک کند و تصویری از کل ارائه دهد، برعکس، انعکاس کل را تقسیم می کند - به عنوان مثال، به دنبال علت مشکلات می گردد و موقعیت را بر اساس هدف فعالیت تجزیه و تحلیل می کند. بنابراین، آگاهی شرط تأمل است، اما دومی به نوبه خود برای درک بالاتر، عمیق تر و دقیق تر از وضعیت به عنوان یک کل ضروری است.

آگاهی ما در رشد خود با بسیاری از شناسایی ها همراه است، اما همه آنها تحقق نمی یابند. این پتانسیل های تحقق نیافته همان چیزی را تشکیل می دهند که ما معمولاً با این کلمه نشان می دهیم روح، که عمدتاً بخشی ناخودآگاه از آگاهی ما است. اگر چه، به طور دقیق، باید گفت که نماد به عنوان محتوای نامتناهی آگاهی نمی تواند به طور کامل تحقق یابد و بنابراین آگاهی به طور دوره ای به خود باز می گردد.

از اینجا سومین عمل اساسی آگاهی دنبال می شود - آگاهی از یک آرزوی برآورده نشده. بدین ترتیب دایره توسعه بسته می شود و همه چیز به ابتدای خود باز می گردد.

برنج. 4.2.

دو لایه آگاهی وجود دارد (V.P. Zinchenko):

  1. آگاهی بودن(آگاهی نسبت به هستی) عبارت است از:
    • خواص بیودینامیک حرکات، تجربه اعمال؛
    • تصاویر حسی
  2. آگاهی انعکاسی(آگاهی مربوط به آگاهی)، از جمله:
    • معنی؛
    • معنی

معنی- محتوای آگاهی اجتماعی که توسط شخص جذب شده است. اینها می توانند معانی عملیاتی، موضوعی، لفظی، روزمره و علمی باشند.

معنی- درک ذهنی از موقعیت، اطلاعات و نگرش نسبت به آن. سوء تفاهم با مشکلاتی در درک معانی همراه است. فرآیندهای تبدیل متقابل معانی و حواس (درک معانی و معنای معانی) به عنوان ابزار گفتگو و درک متقابل عمل می کند.

در لایه وجودی آگاهی، مشکلات بسیار پیچیده حل می شود، زیرا برای رفتار موثر در یک موقعیت معین، لازم است تصویر مورد نیاز در لحظه و برنامه حرکتی مورد نیاز به روز شود. روش عمل باید با تصویر جهان تناسب داشته باشد.

دنیای ایده ها، مفاهیم، ​​دانش روزمره و علمی با معنای (آگاهی بازتابی) همبستگی دارد. دنیای ارزش های انسانی، تجربیات، احساسات - با معنا (آگاهی بازتابی). دنیای فعالیت صنعتی، عینی-عملی - با بافت بیودینامیک حرکت و عمل (لایه وجودی آگاهی). دنیای ایده ها، تخیل، نمادها و نشانه های فرهنگی - با بافتی حسی (آگاهی وجودی). آگاهی به همه این دنیاها مربوط می شود و در همه آنها وجود دارد.

مرکز آگاهی، آگاهی از خود است. آگاهی:

  • به وجود می آید؛
  • بودن را منعکس می کند؛
  • هستی را ایجاد می کند. کارکردهای آگاهی:
  • بازتابی؛
  • مولد (خلاق)؛
  • نظارتی و ارزیابی؛
  • انعکاسی (اساسی، جوهر آگاهی را مشخص می کند). موضوع انعکاس می تواند باشد:
    1. بازتاب جهان؛
    2. درباره اش فکر کن؛
    3. راه هایی که فرد رفتار خود را تنظیم می کند.
    4. خود فرآیندهای بازتاب؛
    5. آگاهی شخصی شما

لایه وجودی شامل خاستگاه و آغاز بازتاب است، زیرا معانی و معانی در آن متولد می شوند. معنای بیان شده در یک کلمه شامل:

  1. تصویر;
  2. معنای عملیاتی و ماهوی؛
  3. اقدام معنادار و عینی

کلمات فقط به عنوان زبان وجود ندارند، آنها اشکال تفکر را عینیت می بخشند که از طریق خود زبان بیان می شوند.

منطقه هوشیاری شفاف بخش کوچکی از سیگنال ها را به طور همزمان از محیط بیرونی و داخلی بدن منعکس می کند. آنهایی که در این منطقه قرار می گیرند توسط فرد برای کنترل آگاهانه رفتار خود استفاده می شوند. بقیه نیز توسط بدن برای تنظیم فرآیندهای خاص در نظر گرفته می شود، اما در سطح ناخودآگاه.

تحقیقات روانشناسان نشان داده است که آن دسته از اشیایی که مانعی برای ادامه رژیم نظارتی قبلی ایجاد می کنند بلافاصله در منطقه آگاهی روشن قرار می گیرند. مشکلاتی که به وجود می آیند توجه را به خود جلب می کنند و به این ترتیب شناخته می شوند. آگاهی از شرایطی که تنظیم یا حل یک مشکل را دشوار می کند، به یافتن شیوه جدیدی از تنظیم یا روش جدیدی برای راه حل کمک می کند، اما به محض یافتن آنها، کنترل دوباره به ناخودآگاه منتقل می شود و آگاهی آزاد می شود. حل مشکلات جدید

این انتقال مستمر کنترل، که به فرد فرصت حل مشکلات جدید را می دهد، مبتنی بر تعامل هماهنگ آگاهی و ناخودآگاه است. اولین مورد فقط برای مدت کوتاهی جذب شیء می شود و توسعه فرضیه ها را در لحظات بحرانی که کمبود اطلاعات وجود دارد تضمین می کند. بی دلیل نیست که روانپزشک معروف C. Claparède با زیرکی اشاره کرد که ما به اندازه ناتوانی خود در سازگاری از افکار خود آگاه هستیم.

یک فرد مشکلات معمولی را که اغلب در موقعیت های معمولی با آنها مواجه می شود به طور ناخودآگاه حل می کند. به لطف این اتوماسیون، آگاهی از عملیات معمول (پیاده روی، دویدن، مهارت های حرفه ای و غیره) برای کارهای جدیدی که در حال حاضر فقط در سطح آگاهانه قابل حل هستند، رها می شود. بسیاری از دانش، روابط و تجربیاتی که دنیای درونی هر فرد را تشکیل می‌دهند توسط او درک نمی‌شوند و انگیزه‌هایی که آنها برمی‌انگیزند رفتاری را تعیین می‌کنند که هم برای خود شخص و هم برای اطرافیانش غیرقابل درک باقی می‌ماند. فروید نشان داد که تکانه های ناخودآگاه زیربنای بسیاری از تنش های پنهان است که می تواند منجر به مشکلات روانی در سازگاری و حتی بیماری شود.

بیشتر فرآیندهایی که در دنیای درونی فرد اتفاق می افتد برای او آگاه نیستند، اما در اصل، هر یک از آنها می توانند آگاه شوند. برای انجام این کار، شما باید آن را با کلمات بیان کنید - آن را به صورت کلامی بیان کنید.

برجسته:

  1. ناخودآگاه: آن ایده ها، خواسته ها، اعمال، آرزوهایی که اکنون از آگاهی خارج شده اند، اما بعداً می توانند به آن بازگردند.
  2. خود ناخودآگاه: آن نوع روانی که تحت هیچ شرایطی هوشیار نمی شود.

فروید معتقد بود که ناخودآگاه آنقدر فرآیندهایی نیست که توجه به آنها معطوف نمی شود، بلکه تجربیاتی هستند که توسط آگاهی سرکوب می شوند - آنهایی که آگاهی در برابر آنها موانع قدرتمندی ایجاد می کند.

صفحه 35 از 100

35. آگاهی به عنوان بالاترین مرحله رشد ذهنی

آگاهی بالاترین شکل خاص انسان از انعکاس تعمیم یافته ویژگی ها و الگوهای پایدار عینی دنیای اطراف است، شکل گیری مدل درونی یک فرد از دنیای بیرون، که در نتیجه آن دانش و دگرگونی واقعیت اطراف حاصل می شود. .

عملکرد آگاهی تنظیم اهداف فعالیت، ساخت ذهنی اولیه اقدامات و پیش بینی نتایج آنها است که تنظیم معقول رفتار و فعالیت انسان را تضمین می کند. آگاهی فرد شامل نگرش خاصی نسبت به محیط و سایر افراد است.

ویژگی های زیر آگاهی متمایز می شود: ایجاد روابط، دانستن و تجربه کردن. این به طور مستقیم به دنبال گنجاندن تفکر و احساسات در فرآیندهای آگاهی است. در واقع، کارکرد اصلی تفکر، شناسایی روابط عینی بین پدیده های دنیای بیرون است و کارکرد اصلی عاطفه، شکل دادن نگرش ذهنی فرد نسبت به اشیا، پدیده ها و افراد است. این اشکال و انواع روابط در ساختارهای آگاهی سنتز می شوند و هم سازماندهی رفتار و هم فرآیندهای عمیق عزت نفس و خودآگاهی را تعیین می کنند. واقعاً موجود در جریان واحدی از آگاهی، یک تصویر و یک فکر می تواند با رنگ آمیزی احساسات، به یک تجربه تبدیل شود.

آگاهی در انسان تنها از طریق تماس های اجتماعی ایجاد می شود. در فیلوژنز، آگاهی انسان تنها در شرایط تأثیر فعال بر طبیعت، در شرایط فعالیت کار، توسعه یافته و ممکن می شود. آگاهی تنها در شرایط وجود زبان، گفتار، که همزمان با آگاهی در فرآیند کار به وجود می آید، امکان پذیر است.

و عمل اولیه آگاهی، عمل همذات پنداری با نمادهای فرهنگ است که آگاهی انسان را ساماندهی می کند و انسان را انسان می سازد. جداسازی معنا، نماد و همذات پنداری با آن با اجرا، فعالیت فعال کودک در بازتولید الگوهای رفتار انسانی، گفتار، تفکر، هوشیاری، فعالیت فعال کودک در انعکاس دنیای اطراف و تنظیم رفتار او به دنبال دارد.

دو لایه آگاهی وجود دارد (V.P. Zinchenko).

I. آگاهی وجودی(آگاهی برای بودن)، از جمله: 1) خواص بیودینامیک حرکات، تجربه اعمال. 2) تصاویر حسی

II. آگاهی انعکاسی(آگاهی برای آگاهی)، از جمله: 1) معنی; 2) معنی.

معنی- محتوای آگاهی اجتماعی که توسط شخص جذب شده است. اینها می توانند معانی عملیاتی، عینی، معانی کلامی، معانی روزمره و علمی - مفاهیم باشند.

معنی- درک ذهنی و نگرش به موقعیت و اطلاعات. سوء تفاهم با مشکلاتی در درک معانی همراه است. فرآیندهای تبدیل متقابل معانی و حواس (درک معانی و معنای معانی) به عنوان ابزار گفتگو و درک متقابل عمل می کند.

در لایه وجودی آگاهی، مشکلات بسیار پیچیده ای حل می شود، زیرا برای رفتار موثر در یک موقعیت معین، لازم است تصویر و برنامه حرکتی لازم در لحظه به روز شود، یعنی. روش عمل باید با تصویر جهان مطابقت داشته باشد. دنیای ایده ها، مفاهیم، ​​دانش روزمره و علمی با معنای (آگاهی بازتابی) همبستگی دارد.

دنیای فعالیت صنعتی و عینی-عملی با بافت بیودینامیک حرکت و کنش (لایه وجودی آگاهی) همبستگی دارد. دنیای ایده ها، تصورات، نمادهای فرهنگی و نشانه ها با بافت حسی (آگاهی وجودی) همبستگی دارد. آگاهی در همه این دنیاها متولد شده و وجود دارد. کانون آگاهی، آگاهی از "من" خود است..

آگاهی: 1) در هستی متولد می شود، 2) هستی را منعکس می کند، 3) هستی را ایجاد می کند.

کارکردهای آگاهی:

1. بازتابی،

2. مولد (خلاق-خلاق)،

3. نظارتی-ارزیابی،

4. عملکرد بازتابی - عملکرد اصلی که جوهر آگاهی را مشخص می کند.
اشیاء بازتاب می توانند عبارتند از:

1. بازتاب جهان،

2. فکر کردن به آن،

3. راه هایی که فرد رفتار خود را تنظیم می کند،

4. خود فرآیندهای بازتاب،

5. آگاهی شخصی شما

لایه وجودی شامل خاستگاه و آغاز لایه بازتابی است، زیرا معانی و معانی در لایه وجودی متولد می شوند. معنای بیان شده در یک کلمه شامل: 1) یک تصویر، 2) یک معنای عملیاتی و عینی، 3) یک عمل معنادار و عینی است. کلمات و زبان فقط به عنوان زبان وجود ندارند؛ آنها اشکال تفکری را که ما از طریق استفاده از زبان بر آنها مسلط هستیم، عینیت می بخشند.

آگاهی -این بالاترین سطح بازتاب ذهنی واقعیت عینی و همچنین بالاترین سطح خودتنظیمی است که فقط ذاتی انسان به عنوان یک موجود اجتماعی است. (Maklakov A.G.)

آگاهی بالاترین شکل خاص انسان از انعکاس تعمیم یافته ویژگی ها و الگوهای پایدار عینی دنیای اطراف است، شکل گیری مدل درونی یک فرد از دنیای بیرون، که در نتیجه آن دانش و دگرگونی واقعیت اطراف حاصل می شود. . (Stolyarenko L.D. S. 220)

آگاهی بازتابی از واقعیت است که در آن ویژگی های عینی آن، مستقل از حالت ذهنی، برجسته می شود و تصویری پایدار از جهان شکل می گیرد. (مطالعه توسط Nurkova V.V., Berezanskaya N.B. S. 91)

کارکردهای آگاهی(Stolyarenko L.D. Fundamentals of Psychology. – Rostov n/D, 2003. – 672 pp. – P. 221.)

عملکرد اصلیآگاهی شامل شکل گیری اهداف فعالیت، ساخت ذهنی اولیه اقدامات و پیش بینی نتایج است که تنظیم معقول رفتار و فعالیت انسان را تضمین می کند.

موارد زیر متمایز می شوند: ویژگی های آگاهی ( S. L. Rubinstein ویژگی های زیر را برای آگاهی شناسایی می کند:

ایجاد رابطه،

شناخت و

تجربه.

هر عمل آگاهی به ندرت می تواند فقط شناخت، یا فقط تجربه، یا فقط نگرش باشد. اغلب شامل این سه جزء است. با این حال، میزان بیان هر یک از این اجزا بسیار متفاوت است. بنابراین، هر عمل آگاهی را می توان نقطه ای در دستگاه مختصات این سه مقوله مهم روان شناختی دانست. ر.ک: Rubinstein S. L. وجود و آگاهی. - م.، 1957.

این به طور مستقیم به دنبال گنجاندن تفکر و احساسات در فرآیندهای آگاهی است. در واقع، کارکرد اصلی تفکر، شناسایی روابط عینی بین پدیده های دنیای بیرون است و کارکرد اصلی عاطفه، شکل دادن نگرش ذهنی فرد نسبت به اشیا، پدیده ها و افراد است. این اشکال و انواع روابط در ساختارهای آگاهی سنتز می شوند و هم سازماندهی رفتار و هم فرآیندهای عمیق عزت نفس و خودآگاهی را تعیین می کنند. واقعاً موجود در جریان واحدی از آگاهی، یک تصویر و یک فکر می تواند با رنگ آمیزی احساسات، به یک تجربه تبدیل شود. "آگاهی از یک تجربه همیشه برقراری رابطه عینی آن با دلایلی است که باعث آن می شود، با اشیایی که به آنها معطوف می شود، با اعمالی که می توان به وسیله آنها تحقق بخشید" (S.L. Rubinstein).

کانون آگاهی، آگاهی از «من» خود فرد است. آگاهی در هستی متولد می شود، هستی را منعکس می کند، هستی را می آفریند. عملکردهای آگاهی: 1) بازتابی، 2) مولد (خلاق-خلاق)، 3) نظارتی-ارزیابی، 4) بازتابی - عملکرد اصلی که جوهر آگاهی را مشخص می کند. هدف انعکاس می تواند: 1) بازتاب جهان، 2) تفکر در مورد آن، 3) روش های تنظیم رفتار شخص، 4) خود فرآیندهای بازتاب و 5) آگاهی شخصی او.

ویژگی های آگاهی:

انعکاس قابل توجه،مهم ترین در این شرایط روابط؛

- آگاهی از اهداففعالیت ها، پیش بینی آنها در سیستم مفاهیم و ایده های جهانی بشر.

- تهویهآگاهی فردی اشکال اجتماعی آگاهی;

- آگاهی - یک مدل مفهومیخود شخصیت هاو بر این اساس تعامل با واقعیت ایجاد می کند

- ساختار روانی آگاهی شامل مهمترین ویژگی های زیر است.

- اولینویژگی های آن موجود در مفهوم "آگاهی" که شامل با کلیت دانش در مورد دنیای اطراف ما ساختار آگاهی شامل تعیین کننده است فرایندهای شناختی،با کمک آن شخص دائماً دانش خود را غنی می کند - احساسات و ادراک، حافظه، تخیل، تفکر.با کمک محسوسات و ادراکات، تصویر حسی از جهان در ذهن شکل می گیرد. حافظه اجازه می دهد تا تصاویر تجربیات گذشته را در ذهن به یاد آورید. تفکر حل مسئله را از طریق استفاده از دانش تعمیم یافته و میانجی تضمین می کند. تخیل به شما امکان می دهد مدل بسازید و آینده را پیش بینی کنید.

- دومینمشخصه آگاهی - تمایز بین موضوع و شیء مندرج در آن، یعنی. از آنچه به «من» و «نه من» شخص تعلق دارد. انسان به تنهایی در میان موجودات زنده قادر به انجام آن است خود شناسی، یعنی فعالیت ذهنی را به خود تبدیل کنیداو یک ارزیابی آگاهانه از اعمال خود و خود به عنوان یک کل انجام می دهد. جدایی «من» از «نه من» راهی است که هر فردی طی می کند و در فرآیند شکل گیری خودآگاهی او انجام می شود.

- سوممشخصه آگاهی - تدارک هدف گذاری فعالیت های انسانیکارکردهای آگاهی هم شامل شکل گیری اهداف فعالیت و هم تشکیل تصمیمات ارادی، انجام تنظیمات لازم و غیره است. هرگونه تخطی به هر دلیلی از توانایی انجام فعالیت هدفمند، هماهنگی و جهت دهی آن، نقض آگاهی محسوب می شود.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه