21.01.2024

خواهر براتاش میلیونر فقید: اگر انیسینا به پلیس اعتراف کند و مدارک دزدیده شده را پس بدهد، او را می بخشم! "راز اراده" نوشته لیودمیلا براتاش زندگی شخصی لیودمیلا بارتاش


دیمیتری کورونوف: "لوسیا تمام اطلاعات جمع آوری شده - صورت حساب های بانکی، فیلم های ویدئویی - را روی یک فلش درایو کپی کرد و به من داد."

رسوایی پیرامون میلیون ها و املاک زن تاجر لیودمیلا براتاش همچنان ادامه دارد. نیکیتا جیگوردا قصد دارد حقوق خود را در مورد ارث خود در دادگاه تأیید کند. شومن راننده اش را مقصر مرگ براتاش می داند. ما با راننده متوفی، دیمیتری کورونوف، و همسرش صحبت کردیم تا نسخه آنها را از وقایع مرموز بدانیم.

نیکیتا جیگوردا.

مرگ لیودمیلا براتاش تاجر 56 ساله می تواند به راحتی در گزارش های خبری گم شود. این زن در 14 فوریه 2016 درگذشت. کارشناسان پزشکی قانونی به این نتیجه رسیدند - آسیب مغزی تروماتیک. و توضیح دادند: سقوط از ارتفاع. هیچ چیز ماورایی نیست در سال های اخیر براتاش به شدت مشروب می خورد. به دلیل نداشتن اتهام کیفری، پرونده ای تشکیل ندادند.

اگر نیکیتا ژیگوردا در داستان ظاهر نمی شد، داستان پیش پا افتاده به سختی ادامه پیدا می کرد. پس از مرگ بانوی زمانی موفق، این بازیگر اعتراف کرد. او اظهار داشت که براتاش مادرخوانده پسرش و نزدیکترین دوست خانوادگی او بود و کل ثروت چند میلیون دلاری خود را به او واگذار کرد. علاوه بر این.

ژیگوردا معتقد است که این زن نبود که لیودمیلا براتاش را کشته است. این بازیگر همچنین دوست دختر و خواهرش را مقصر این مرگ می داند. شومن نسخه های مختلفی را مطرح کرد: "راننده قرار بود با او ازدواج کند" ، "او می خواست ثروت براتاش را تصاحب کند" ، "همه با ارزش ترین چیزهای گاوصندوق او گم شده بود" ، "وصیت نامه به سرقت رفت." اگر ژیگوردا با وصیت نامه ای که ظاهراً توسط متوفی تنظیم شده بود، به سختی به سخنان او توجه می شد. می گوید که کل میراث براتاش به نیکیتا جیگوردا می رسد. حالا این بازیگر قصد دارد از طریق دادگاه به دنبال اموال منقول و غیرمنقول لیودمیلا براتاش باشد.


لیودمیلا براتاش.

ما با همان راننده، مرحوم دیمیتری و همسرش لیانا ملاقات کردیم. این افراد روایت خود را از وقایع غم انگیز ارائه کردند.

برای درک اینکه لیودمیلا براتاش کیست، باید فیلم زمان را به عقب برگردانید. حدود 20 سال پیش. در آن زمان بود که لیودمیلا براتاش حرفه ای سرگیجه آور انجام داد. زنی با تأسیس یک شرکت خصوصی مسافرت هوایی مجلل به این مناسبت دست یافت. هر چیزی که از طریق کار کمرشکن به دست می آید فقط مربوط به گذشته است. مشتریان براتاش شامل بوریس برزوفسکی، رومن آبراموویچ، بانکداران مشهور، بازرگانان، کارگران نفت، هنرمندان مشهور و روسای جمهور کشورهای مختلف بودند. لیودمیلا طی چندین سال کار، سرمایه مناسبی را جمع آوری کرده است.

دهه 2000 تنظیمات خود را انجام داد. الیگارشی ها شروع به خرید قایق های تفریحی و هواپیماهای خود کردند. و دیگر نیازی به خدمات براتاش نداشتند.

تاجری که زمانی موفق بود خود را بیکار دید. لیودمیلا از یک زندگی مجلل به بیرون پرتاب شد. اما براتاش شمردن پول را بلد بود. بنابراین، من هر چیزی را که جمع کرده بودم در زهکشی نینداختم. این زن در املاک سرمایه گذاری کرد - او سه آپارتمان لوکس در مسکو و یک آپارتمان در پاریس خرید، جواهرات خرید و بخشی از وجوه را با بهره در بانک ها واریز کرد. برای یک روز بارانی یک بالشتک مالی برای خودم فراهم کردم. به نظر می رسید که او همه چیز را مشخص کرده بود. او نمی توانست یک چیز را محاسبه کند، اینکه یک روز سیاه خیلی زودتر از آنچه تصورش را می کرد برای او فرا می رسید.


"بسیاری از حلقه مارینا آنیسینا انتخاب او را درک نکردند. شاید نیکیتا تأثیری روی او داشته است.

"لوسی برای آنیسینا متاسف شد، به همین دلیل او به خانواده اش کمک کرد"

ما با دیمیتری کورونوف و همسرش لیانا در آپارتمان آنها ملاقات کردیم. یک ساختمان پنج طبقه معمولی، به دور از قرار گرفتن در منطقه بسیار مرکزی مسکو. دکور اسپارتانه است. خوراکی ها شامل قهوه فوری، گل ختمی، شیرینی زنجبیلی، سیگار است.

نگاه کنید چگونه مردمی زندگی می کنند که، همانطور که جیگوردا ادعا می کند، میلیون ها فرد متوفی را دزدیده اند،" دیمیتری می خندد. - الان بیکارم. چه کسی فکر می کرد که لوسی به این سرعت از دنیا می رود و من به نوبه خود به این زودی کارم را از دست خواهم داد. من واقعا وقت نداشتم چیزی پس انداز کنم. من در 8 ماه گذشته شغلی پیدا نکرده ام.

- پرونده بسته شد، درسته؟

پس از هیاهویی که جیگوردا به راه انداخت، بررسی ها از سر گرفته شد. به نظر شما پرونده به سرعت بسته شد؟ مهم نیست که چگونه باشد. تحقیقات مدت زیادی طول کشید. در ابتدا آنها فکر کردند که لیودمیلا واقعاً می تواند توسط دزدان برای سود کشته شود. اما این فرضیات سطحی هستند. براتاش در یک منطقه نخبه زندگی می کرد، حیاط محافظت می شد، سیستم مجوز وجود داشت. غریبه ها داخل نشدند.

- تا جایی که من متوجه شدم شما اولین نفری هستید که برتاش را در آپارتمان مرده پیدا کردید؟ شما بودید که به پلیس زنگ زدید؟

بله، در 15 فوریه به لیودمیلا آمدم. اولین روز کاری هفته من بود. وقتی من رسیدم معمولاً در را باز می کرد. این بار در قفل بود. تماس گرفتم. کسی جواب نداد. رفتم پیش نگهبان و پرسیدم براتاش از خانه بیرون رفته؟ سپس با سرپرست شیفت تماس گرفتیم و با سرپرست HOA تماس گرفتیم. من کلیدهای یدکی آپارتمان او را در ماشینم داشتم. اما من به سختی از آنها استفاده کردم. این بار کلیدها را گرفتم، در را باز کردیم و جسد را دیدیم. آنها با آمبولانس، یک افسر پلیس محلی و پلیس تماس گرفتند. تیم تحقیق از راه رسید و شروع کرد...

نیکیتا ژیگوردا خود را به سینه می زند و ادعا می کند که او نزدیک ترین فرد به آن مرحوم بوده است. چقدر به هم نزدیک بودند؟

دیمیتری:"شاید او خود را یکی می دانست ، فقط در دو سال گذشته در زندگی او ظاهر نشد." اعتراف می کنم که لیوسیا مارینا آنیسینا را صدا زد، اما نه جیگوردا. من همیشه با لیوسیا بودم، او همه چیز را با من در میان گذاشت. من یک داستان را برای شما تعریف می کنم. در سال 2014، مشکلی برای لیوسیا اتفاق افتاد. پایش شکست. او را عمل کردند. همسرم هر روز غذای خانگی به کلینیک لیوس می آورد. من او را به مدت شش ماه روی ویلچر حمل کردم زیرا او از رشد پای خود امتناع کرد. سپس در خانه از او پرستاری کردیم. بردمش بانداژ و ماساژ دادم. در تمام مدتی که لیوسیا تحت درمان بود، ژیگوردا هرگز او را ملاقات نکرد، تماس نگرفت یا از سلامتی او جویا نشد. انیسینا یک بار به مدت 5 دقیقه به بیمارستان رفت. نیکیتا چند ماه قبل از مرگ لیودمیلا در خانه ظاهر شد.


لیودمیلا براتاش از تنهایی شروع به نوشیدن کرد.

- لیودمیلا براتاش چگونه حتی با ژیگوردا ملاقات کرد؟

همسر دیمیتری، لیانا، به گفتگو می پیوندد: - لیودمیلا زمانی در فرانسه زندگی می کرد، جایی که او یک تجارت حمل و نقل هوایی را اداره می کرد. برای خودم یک آپارتمان در پاریس خریدم. در برخی رویدادها او با مارینا آنیسینا ملاقات کرد. دخترها با هم دوست شدند. در آن زمان هیچ اثری از جیگوردا وجود نداشت. سپس آنیسینا بیشتر و بیشتر به روسیه آمد و در یک پروژه تلویزیونی با ژیگوردا ملاقات کرد. عشق هویج چرخید. تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم. اما پول زیادی نبود و آنها هنوز مسکن خود را به دست نیاورده اند. سپس لیوسیا خانه روستایی خود در نواخوف، روستایی بین روبلیوکا و ریگا جدید را برای جشن عروسی به آنها پیشنهاد داد. بعدها، آنیسینا و ژیگوردا اغلب از این خانه استفاده می کردند. به عنوان مثال، تمام فیلمبرداری که مارینا در آن زمان در مسکو انجام داد در خانه لوسی انجام شد. این گونه بود که ژیگوردا شروع به ورود به خانه براتاش کرد.

- آیا براتاش اغلب به زوج جیگوردا-آنیسین کمک می کرد؟

غالبا. وقتی انیسینا خانه خود را در فرانسه فروخت، لیوسیا به آنها کمک کرد تا به دنبال آپارتمانی در مسکو بگردند. آنها در یک زمان از نزدیک ارتباط برقرار کردند. لوسی حتی برای تعطیلات با آنها به ترکیه رفت. در ژانویه 2014 ، ژیگوردا با لیوسیا در میان گذاشت که قرار است به میدان برود ، اما برای این کار به پول نیاز داشت. از برتاش پرسیدم. او نپذیرفت: "من چنین بازی هایی را انجام نمی دهم." به گفته براتاش، نیکیتا اغلب برای پروژه هایش از او پول می خواست. چند سال پیش، مارینا و نیکیتا دوباره به لیوسا روی آوردند. مارینا برای خرید ملک در یونان از لوسی 250 هزار یورو درخواست کرد. او همچنین التماس کرد که ضامن او در بانکی در فرانسه باشد. براتاش از وام می ترسید، بنابراین او در نیمه راه آنها را ملاقات نکرد. به نظر می رسد آنها ملک را خریده اند. لوسینا، یک دوست خوب در یونان، صاحب یک شرکت املاک و مستغلات، به آنها کمک کرد. فکر نمی‌کنم بگویم، اما به نظر می‌رسد که آنها هرگز هزینه آپارتمان را به طور کامل پرداخت نکرده‌اند.

- اگر برتاش به این افراد اطمینان نداشت چرا به آنها کمک کرد؟

لیوسیا برای انیسین متاسف شد. از این گذشته ، حلقه آشنایان او هرگز جیگوردا را نپذیرفتند. بسیاری از حلقه مارینا انتخاب او را درک نکردند. علاوه بر این، رقبای زیادی برای دست و قلب او وجود داشت. شاید نیکیتا تأثیری بر او داشته است. فقط شنیدم که می آمد و مدام به او فریاد می زد: «کوما. کوما..."

- آیا لیودمیلا سخاوتمند بود؟

نمی توان گفت که لوسی بسیار سخاوتمند بود، اما او از افراد نزدیک خود حمایت می کرد. چند بار به من گفت: «به فرانسه برو، آنجا استراحت کن. تو در خانه من زندگی می‌کنی، من همه چیز را برایت فراهم می‌کنم.» اما همیشه فاصله ام را حفظ کردم. درک کنید، ما مردم عادی هستیم، استفاده از مزایای دیگران برای ما ناخوشایند است. اگرچه من و او با هم دوست شدیم.

دیمیتری:- ما دو دختر داریم، بنابراین لوسی مدام تکرار می کرد: "بگذارید دخترها هر مکانی را در نقشه جهان انتخاب کنند و بروند، من برای همه چیز پرداخت خواهم کرد." من بیش از 20 سال است که با براتاش در ارتباط هستم. در این مدت عملاً توانستیم به هم نزدیک شویم. اما با این وجود، من همیشه به زنجیره فرماندهی احترام می گذاشتم. در ملاء عام او را با نام کوچک و نام خانوادگی صدا زد. لوسی واقعا به مردم کمک زیادی کرد. به عنوان مثال، او هزینه زایمان کارمند خود را در یک کلینیک گران قیمت پرداخت کرد و به کارمند دیگری برای خرید یک آپارتمان کمک کرد. اگر دوستانش به چیزی نیاز داشتند، امتناع نمی کرد. و این خیلی طول می کشد، او برای من هزینه جراحی تعویض مفصل ران را پرداخت کرد.

- آیا واقعا برتاش آنقدر که می گویند پولدار بود؟ یا اینها قبلاً افسانه هستند؟

دیمیتری:- لوسی خط هوایی خود را برای حمل و نقل خصوصی داشت. او هواپیماهایی را از شرکت کاسموس که فضانوردان را جابجا می کرد اجاره کرد. این هواپیماها در آن زمان دیگر زیاد پرواز نمی کردند و در محوطه فرودگاه پارک شده بودند. لوسی پیشنهاد کرد که عمر آسترها افزایش یابد. با هزینه شخصی، فضای داخلی سه شنبه های معمولی را به VIP تبدیل کردم. و هواپیماهای آن شروع به تقاضای زیادی کردند.

لیانا:- لیوسیا به من گفت که برزوفسکی از هواپیماهای خود برای بیرون بردن زندانیان از چچن استفاده کرد. شرکت هواپیمایی خصوصی برتاش حتی یک روز هم بیکار ننشست. لوسی شبانه روز کار می کرد. خوب، او سرمایه بسیار مناسبی به دست آورد.


لیودمیلا براتاش (راست) زمانی صاحب یک شرکت خصوصی حمل و نقل هوایی بود.

"مردان از او استفاده کردند و به او خیانت کردند"

- مشخص است که لیودمیلا براتاش نوشید. کی شروع به نوشیدن کرد؟

دیمیتری:- لوسی در ده سال گذشته به شدت مشروب الکلی مصرف کرده است. در ابتدا تجارت او شروع به محو شدن کرد. اما با پول و مغز او می شد تا پیری راحت زندگی کرد. و یک کسب و کار جدید باز کنید. اما او گفت: "من دیگر نمی توانم خط هوایی خود را اداره کنم و نمی خواهم کار کوچکی انجام دهم." به نظرم از تنهایی شروع به نوشیدن کرده است. او زن جالبی بود، مردهای زیادی دور او آویزان بودند، اما همه می خواستند چیزی از او بگیرند، او هیچ عشقی به خودش احساس نمی کرد.

- کسی نسبت به او احساسی نداشت؟

او مردی داشت، یک فرانسوی، فیلیپ. من او را خوب می شناسم، ما هنوز با هم ارتباط داریم. او را دوست داشت. و او مال اوست. آنها می توانستند خانواده داشته باشند، اما فیلیپ او را ترک کرد. او از ضیافت های بی پایان او خسته شده بود. من شخصا او را به رستوران ها و بوفه ها بردم. لیوسیا همیشه آخرین مشتری بود که بعد از او رستوران تعطیل شد. او پرخوری داشت. یک روز او از فرانسه پرواز کرد و من او را در فرودگاه ملاقات کردم. بنابراین او نمی توانست با پای خودش به سمت ماشین برود. کارکنان فرودگاه او را سوار بر چرخ دستی می‌بردند. و از این دست داستان ها زیاد است. بالاخره همه دوستانش دقیقاً به همین دلیل از او دور شدند. لوسی نمی دانست چگونه زیاد بنوشد. و برتاش مست دوست داشتنی ترین همکار نبود.

لیانا:"شما به اندازه ای که لوسی در مقابل دشمن خود تحمل کرد، آرزوی خیانت نمی کنید." او در حال جدایی از فیلیپ بود. گریه کرد که به او خیانت کرد و او را رها کرد. همه به او خیانت کردند. اما او کسانی را که به او خیانت کردند را از زندگی اش حذف کرد. حدود 20 سال پیش از او سرقت شد - پول و جواهرات از گاوصندوق او به سرقت رفت. او سپس یک آپارتمان در Kutuzovskaya داشت. لوسی دختری را می شناخت که او را تمیز کرد. اما او برای پلیس بیانیه ای ننوشت. دلم برای بچه هاش سوخت. اما او بلافاصله ارتباط خود را با آن خانم قطع کرد.

- چرا براتاش زایمان نکرد؟

لیانا:- لوسی بچه می خواست، اما ظاهراً نتیجه نداد. یک روز او عکس دو دختر را به من نشان داد. آنها 7-8 ساله بودند. او در مدرسه شبانه روزی از آنها مراقبت می کرد. به فرزندخواندگی فکر کردم به چه دلیل نظرم را تغییر دادم، نمی دانم. نبود بچه ها یکی دیگر از مصیبت های شخصی برتاش است. اما او در مورد این موضوع صحبت نکرد. شاید به همین دلیل بود که او فرزندان دیگران را بسیار دوست داشت. از این گذشته ، او 5 فرزندخوانده داشت که آنها را خراب کرد و با هدایا پر کرد.

- فهمید که خودش مشروب می خورد؟

دیمیتری:- البته فهمیدم. به او گفتم: "لیودمیلا، با پول خود می توان از هر بیماری شفا پیدا کرد." ما به او پیشنهاد درمان دادیم، اما او آن را رد کرد: "همه این یک کلاهبرداری است." او حتی اجازه نداد که پزشکان به او نزدیک شوند، زمانی که می خواستند به او IV بگذارند.

- ژیگوردا می گوید که در سال های اخیر شروع به نوشیدن کرده است. شاید او از وضعیت واقعی ماجرا خبر نداشت؟

او همه چیز را می دانست. در سال 2012 ، لیوسیا به همراه ژیگوردا و آنیسینا به یونان رفت. مارینا از آنجا به من زنگ زد: "دیما، چه کار کنم؟ لیوسیا در اتاق برهنه است، روی زمین دراز کشیده و کبود شده و مست است.

- آیا می توان لیودمیلا مست را به انجام کاری متقاعد کرد؟

لیانا:- لوسی بسیار خواستار و سرسخت بود. او همیشه فقط آنچه را که می خواست انجام می داد، او هرگز در زندگی خود به حرف کسی گوش نداد. او خیلی اصولی بود. و او همیشه همه چیز را در هر شرایطی کنترل می کرد.

- آیا او به مواد مخدر افراط نکرد؟

او همیشه به من می گفت، هر چقدر که بخواهم می نوشم، اما هرگز در زندگی ام سیگار نکشیده ام و مواد مصرف نکرده ام. او به این افتخار می کرد. و در این راستا سنگ چخماق وجود داشت.


براتاش با پاول بوره (سمت چپ).

250 هزار یورو و جواهرات از گاوصندوق گم شده بود. اسناد مربوط به املاک مسکو نیز به سرقت رفت.

بیایید زمان بندی وقایع را بازیابی کنیم. بنابراین، نیکیتا جیگوردا برای دو سال از زندگی براتاش ناپدید می شود و در آستانه آخرین سال نو دوباره ظاهر می شود.

لیانا:- ژیگوردا و آنیسینا در دسامبر سال گذشته ظاهر شدند. واقعیت این است که لوسی همیشه برای پنج فرزندخوانده خود هدایایی تهیه می کرد. برای فرزندان جیگوردا، اگرچه او فقط برای یکی از آنها مادرخوانده بود، در دو سال انبوهی از هدایا جمع آوری کرده بود. آنها در جعبه های اتاق بودند. در پایان دسامبر ، مارینا به خانه لیوسیا آمد. به گزارش برتاش، انیسینا از او شکایت کرد که اصلاً پولی وجود ندارد و چیزی برای انتقال کودکان به مدرسه در فرانسه وجود ندارد. سپس مارینا از لیوسیا خواست که ماشینش را در پاریس به او بدهد تا چیزی برای حمل بچه ها داشته باشد.

دیمیتری:- 31 آذر اومدم براتاش. لیوسیا از در به من گفت که ماشین را به مارینا داده است. خوب ، او آن را داد و داد ، من فقط توصیه کردم ماشین را دوباره به نام آنیسینا ثبت نام کنم تا لیوسیا مجبور به پرداخت مالیات نباشد.


- آیا با انیسینا و ژیگوردا به خوبی آشنا بودید؟

ما همدیگر را خوب می شناختیم. ما به طور معمول با آنها در ارتباط بودیم. هیچ درگیری قبلی وجود نداشت. نیکیتا همیشه برای من عجیب به نظر می رسید، اما نه بیشتر. همه چیز بعد از سال نو تغییر کرد. در 27 دسامبر، جیگوردا با من تماس گرفت: "ما لوسی را برای سال نو به محل خود می بریم تا بتوانید برای تعطیلات استراحت کنید." شگفت زده شدم. لیودمیلا به هر حال اجازه داد تا 10 ژانویه بروم. برای تعطیلات، من و همسرم قصد داشتیم پیش مادرشوهرم در بریانسک برویم. در 1 ژانویه، قبل از رفتن به تعطیلات، در براتاش توقف کردم، زیرا یک دوش در گاراژ او گذاشتم - هدیه ای برای مادر شوهرم. یک نگهبان با من ملاقات کرد: "جیگوردا از دیروز عصر با لیودمیلا بوده است." به آپارتمان رفتم. من با جیگوردای متعجب روبرو شدم. لوسی با لباس ورزشی روی تخت دراز کشیده بود. نیکیتا بازوهای برتاش را گرفت و شروع کرد به گفتن نوعی بدعت مانند "لوسی دیروز فرشته ما بود." با دقت بیشتری به نیکیتا نگاه کردم، او هوشیار به نظر می رسید. بنابراین، من هیچ فکر بدی نداشتم. آنها را ترک کردم و به خانه رفتم. عصر همان روز، نگهبان خانه دوباره با من تماس گرفت و به من خبر داد که لوسی را به جایی می برند. با عجله به سمت براتاش رفتم. در رو باز کرد. در خانه فقط سگ است. این برای من عجیب به نظر می رسید. پیش از این، لوسی هرگز سگ ها را تنها نمی گذاشت. اگر او برای مدت طولانی دور بود، حیوانات را به من می داد. در هر صورت تصمیم گرفتم گاوصندوق را چک کنم. یک کلید یدکی در آوردم. لوسی کاملاً به من اعتماد داشت، بنابراین می دانستم کلیدها کجا هستند. گاوصندوق را باز کردم، خالی بود.


- چه چیزی در گاوصندوق نگهداری می شد؟

حدود 250 هزار یورو پول نقد و جواهرات بود. لوسی خود محتویات گاوصندوق را 600 هزار یورو تخمین زد. شروع کردم به زنگ زدن به آنیسینا، لیوسیا، نیکیتا. تلفن ها در دسترس نبودند. بعداً مارینا که در آن لحظه در فرانسه بود با من تماس گرفت. او قول داد که وضعیت را بررسی کند. کمی آرام شدم. من سگ های لیوسیا را گرفتم و من و همسرم عازم بریانسک شدیم.

لیانا:"وقتی فهمیدم گاوصندوق خالی است، بلافاصله فکر کردم که اینجا چیزی شبیه ماهی است." با شناخت لوسی، می توان حدس زد که او می تواند به همان ژیگوردا پول بدهد، اما دادن کل محتویات گاوصندوق به هرکسی و باقی ماندن چیزی مربوط به او نیست.

دیمیتری:- لوسی هرگز پول را دور نمی انداخت، حتی وقتی مست بود. در هر شرایطی، او پول می شمرد.

لیانا:- در حالت مسمومیت الکلی، او می تواند فراموش کند که حلقه و گوشواره را کجا گذاشته است. شوهرش گاهی با این جمله از او برمی گشت: «امروز تمام روز دنبال دستبند بودیم. پیدا شد، "گوشواره گم شده. پیدا شد." تنها چیزی که براتاش پیدا نکرد یک حلقه گران قیمت بود. در ترکیه و در طول تعطیلات او با زوج جیگوردا ناپدید شد. لیوسیا سپس فکر کرد که جواهرات را در جیب لباس ورزشی خود گذاشته است و بیرون افتاد.


- آخرین پس انداز براتاش در آن گاوصندوق نگهداری می شد؟

نه، هنوز حساب های بانکی وجود داشت. اما لوسی هنوز ساعت گران قیمت یا حلقه الماس 5 قیراطی خود را رها نمی کند.

- در نهایت، لیودمیلا را پیدا کردی؟

در 2 ژانویه ، آنیسینا تماس گرفت و گفت که ژیگوردا لیوسیا را به یک کلینیک بسته منصوب کرده است که در آنجا به دلیل اعتیاد به الکل تحت درمان قرار می گیرد. بعداً فهمیدیم که برتاش فقط عصر روز 3 ژانویه در کلینیک بستری شده است. جایی که او دو روز بود مشخص نیست.

دیمیتری:- ماجرای عجیبی هم با کلینیک وجود داشت. وقتی از جیگوردا آدرس بیمارستان را پرسیدم، قاطعانه از دادن آن امتناع کرد. آن موقع بود که شک کردم چیزی اشتباه است. من با خواهر لیودمیلا، سوتلانا، که در بلاروس زندگی می کند، تماس گرفتم. او به او اطلاع داد که پول از آپارتمان براتاش ناپدید شده است و ژیگوردا خودش لوسی را به سمتی نامعلوم برد. سوتا وارد مسکو شد و در 5 ژانویه با پلیس تماس گرفتیم. در همان روز، ما ضرر دیگری را کشف کردیم - اسناد مربوط به املاک براتاش مسکو ناپدید شد.


جواهراتی که از گاوصندوق لیودمیلا براتاش ناپدید شدند.

-جیگوردا برای بازجویی فراخوانده شد؟

لیانا:- او را چک کردند و آزاد کردند. لیوسیا فقط در 8 ژانویه خود را شناخته است. به خواهرش زنگ زد و گفت تا یکی دو روز دیگر برمی گردم. اما ما او را در زمان مقرر ندیدیم. سپس سوتلانا دوباره با پلیس تماس گرفت. او از من خواست که لوسی را پیدا کنم. به او گفته شد که براتاش در کلینیک یادداشتی نوشت و گفت که نمی‌خواهد خواهرش را ببیند. به نوبه خود، جیگوردا به نگهبان امنیتی خانه ای که براتاش در آن زندگی می کرد دستور داد که شوهرم را به قلمرو نگذارد، همچنین بر اساس نوعی یادداشت ظاهراً از لوسی. سپس آنها شروع به متهم کردن دیمیتری به سرقت کردند.

- برتاش کی از درمانگاه برگشت؟

در مجموع، لوسی بیش از یک هفته را در کلینیک گذراند. سپس او برگشت و برای من پیامک فرستاد و از من خواست که سگ ها را بیاورم. به خانه اش رسیدم و لوسی را در حالت سجده دیدم. او به سختی می‌توانست زبانش را تکان دهد و به نظر می‌رسید مهار شده بود. شروع کردم به پرسیدن از او: «چی شده؟ آیا می دانید که پول و جواهرات شما گم شده است؟ دیمیتری برای همه چیز مقصر است. سرش را تکان داد: می دانم. فقط دو نفر وارد خانه من می شوند - دیمیتری و ژیگوردا. شاید خودم آن را پنهان کردم.» صحبت بیشتر فایده ای نداشت. فهمیدم که لوسی هنوز کاملاً به خود نیامده است. تنها چیزی که به او یادآوری کردم این بود: "جیگوردا گفت که تو دیمکا را اخراج کردی." او تعجب کرد: "من کسی را اخراج نکردم." با این حرف خداحافظی کردیم.

- پس از بازگشت براتاش از درمانگاه، ژیگوردا کجا بود؟

ژیگوردا و آنیسینا حتی یک قدم هم لوسی را ترک نکردند. آنها تمام مدت در آپارتمان کنار او بودند. کسی اجازه نزدیک شدن به او را نداشت. و در اولین روز پس از بازگشت لوسی از کلینیک، نیکیتا سیب سیب خود را خرید: "کمی اشکالی ندارد." سوتلانا، خواهر براتاش، که هنوز نتوانسته بود به بلاروس برگردد، همه اینها را به ما گفت. و در 17 ژانویه، ژیگوردا عملاً سوتا را از خانه بیرون کرد.

- آیا ژیگوردا در مورد پول گم شده با پلیس تماس گرفت؟

با پلیس تماس گرفت. من از لیودمیلا خواستم بیانیه ای بنویسد که شوهرم او را دزدیده است. لوسی نپذیرفت. سپس براتاش ارتباط خود را با ما قطع کرد. او به ندرت با من تماس می گرفت و فقط زمانی که نیکیتا در اطراف نبود. نگذاشت یک قدم از او دور شود. فقط در 28 ژانویه پیامکی از لوسی دریافت کردم: "با دیما بیا. نیکیتا به فرانسه رفت. و در 30 ژانویه به شوهرش نوشت: "دیما، 100 درصد این تو نیستی. جیگوردا خود را احمق کرد.» ما این پیام را ذخیره کرده ایم. آخر هفته پیش رو برای دیدن لوسی آمدیم. براتاش بالاخره به خود آمد. و او با حالتی تجاری پرسید: "به من بگو اینجا چه اتفاقی افتاده است."


بر اساس چنین وصیتی، نیکیتا جیگوردا قصد دارد برای ارث براتاش فقید مبارزه کند.

نیکیتا علاقه ای نداشت که لوسی کجا و کی دفن شود. در این زمان او مصاحبه می کرد"

لیانا:- از همون اول همه چیز رو بهش گفتیم. لیوسیا نیز به نوبه خود گفت که نه تنها پول از گاوصندوق ناپدید شد، بلکه تقریباً 500 هزار روبل از حساب های او حذف شد. او سپس از بانک ها درخواست کرد که از کجا و چه زمانی پول از کارت ها برداشت شده است. من متوجه شدم که در 2 ژانویه 156 هزار از یک کارت، 200 هزار از کارت دیگر و 120 هزار از کارت سوم برداشت شده است. او همچنین درخواست کرد تا دوربین‌های مداربسته نصب شده بالای دستگاه‌های خودپردازی را که از آنجا پول برداشت می‌شد، مشاهده کند. ما این عکس ها را حفظ کرده ایم. تصاویر ژیگوردا و راننده اش را نشان می دهد. نیکیتا بعداً گفت که برای پرداخت هزینه درمان لیودمیلا در کلینیک پول برداشت کرده است.

- کد کارت رو از کجا آورده؟

کدها در گاوصندوق نگهداری می شدند. لوسی همچنین سعی کرد برای درمان خود صورت حسابی از کلینیک دریافت کند. من درخواست ها را آنجا فرستادم. اما هیچ وقت جوابی دریافت نکردم. به هر حال، وقتی از لوسی پرسیدیم که آیا واقعاً برای اعتیاد به الکل در آنجا تحت درمان قرار گرفته است، او چشمانش را گرد کرد: "آنها به من ماسک، ماساژ دادند و این همه." بعداً معلوم شد که کلینیکی که لوسی در آن بستری بود در برنامه های کاهش وزن تخصص داشت.

دیمیتری:"وقتی به لوسی گفتم که علاوه بر پول و جواهرات، اسناد آپارتمان ها نیز از دفتر او ناپدید شده است، او شوکه شد. در عرض چند روز، ما شروع به بازیابی اسناد و انجام معاملات کردیم تا کسی نتواند با املاک معامله کند. در غیاب جیگوردا، لوسی با آشنایان بانفوذ ملاقات کرد و در مورد همه این مسائل مشورت کرد. او اموال گمشده را فهرست کرد و قرار بود برای ارائه اظهارنامه به پلیس مراجعه کند. او تمام اطلاعات جمع آوری شده - بیانیه های Sberbank، فیلم های ویدئویی - را روی یک فلش درایو کپی کرد و به من داد: "اجازه دهید شما هم داشته باشید."

- آیا مارینا انیسینا از اتفاقی که افتاده آگاه بود؟ بالاخره او در فرانسه بود.

به گفته لوسی، او با آنیسینا تماس گرفت و در مورد سوء ظن خود به او گفت. مارینکا با آرامش پاسخ داد و گفت که اگر نیکیتا پول را بگیرد، او را طلاق خواهد داد. همین. ما فرض می کنیم که انیسینا می تواند همه چیز را بداند. برای مثال، زمانی که خواهر براتاش به دنبال کلینیکی بود که لوسی در آن بستری شده بود، با جیگوردا تماس گرفت. او در تلفن فریاد زد: "دیر آمدی، همه چیز قبلاً به ما منتقل شده است. تو اصلا چیزی نیستی." سپس سوتا با آنیسینا تماس گرفت. و او همان کلمات نیکیتا را تکرار کرد. پس از آن بود که متوجه شدیم مارینا از امور نیکیتا آگاه است.

- پس از سفر به فرانسه، ژیگوردا با براتاش تماس گرفت؟

نیکیتا دیگر با لیودمیلا تماسی نداشت. نیامد و زنگ نزد. و آیا می دانید شکار کل این داستان چیست؟ لوسی هیچ وقت وقت نکرد که برای پلیس بیانیه بنویسد. پس هر کس جواهرات و پول را به دست آورد بسیار خوش شانس بود. من هیچکس براتاش نیستم و حق ندارم بیانیه بنویسم. خواهر لیودمیلا هرگز محتویات گاوصندوق را ندید. بنابراین موضوع سرقت به خودی خود بسته شد.

- یادت هست لیودمیلا براتاش روز قبل از مرگش چه کرد؟ شاید شما متوجه چیز عجیبی در رفتار او شده اید؟

لیانا:- روز 14 فوریه صبح با ما تماس گرفت و از ما خواست که بیاییم ملاقات کنیم. او از سردرد شکایت کرد. سپس متوجه شدیم که او دوباره شروع به نوشیدن کرده است. لوسی از شوهرش خواست که یک بطری شراب سفید بیاورد. آوردیم، وگرنه مثل همیشه از طریق اینترنت یک جعبه ودکا سفارش می داد. آن روز او عجیب بود، متوجه شدند که او خماری دارد. او شکایت کرد که حالش خوب نیست. قبل از رفتن، لوسی به شوهرش گفت: "دیما، فردا می بینمت." و ما رفتیم. روز بعد، دیما، طبق معمول، ساعت 10 صبح به لیوسیا رسید. هیچ کس در را برای او باز نکرد. لودا مرده بود و به زودی ژیگوردا شروع به مصاحبه کرد که در آن شوهر من را مسئول مرگ براتاش می دانست. او گفت که دیمکا او را دزدی، مواد مخدر، تجاوز به او، تمام اسناد ملکی را به خودش انتقال داده و غیره.

- آیا ژیگوردا بعد از مرگش شخصاً با شما تماس گرفت؟

دیمیتری:- او هرگز با ما تماس نگرفت. او به خواهر لوسی هم تسلیت نگفت.

- درست است که او اجازه شرکت در تشییع جنازه برتاش را نداشت؟

ژیگوردا علاقه ای نداشت که مراسم تشییع جنازه کجا و چه ساعتی برگزار شود. من و خواهرم لوسی کارهای تشییع جنازه را انجام دادیم. ما برتاش را در قبر خانوادگی خود دفن کردیم. تشییع جنازه ساکت بود. تعدادی از کارمندان، اقوام و خانواده ما حضور داشتند. لیودمیلا در پایان عمرش هیچ دوستی نداشت. شرکای تجاری سابق او می دانستند مراسم خاکسپاری کجا برگزار می شود، اما هیچ کس نیامد. در حالی که ما در حال دفن لوسی بودیم، جیگوردا همچنان از طریق رسانه ها ما را به خاطر مرگ او مقصر می دانست. یادم می‌آید که او از این که ما می‌خواستیم لوسی را سوزاندیم عصبانی بود. چه بیمعنی؟ بازپرس بلافاصله به ما توضیح دادند که نمی توان جسد را از کشور خارج کرد، چه برسد به سوزاندن، زیرا نبش قبر امکان پذیر است، ارث بیش از حد در خطر است، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. از این گذشته ، آنها در ابتدا قصد داشتند لوسی را در مینسک ، در قبر خانوادگی دفن کنند. به نتیجه نرسید. بازپرس حتی گذرنامه لیودمیلا را به خواهرش نداد و گفت که ممکن است برای سند در سردخانه اتفاق بیفتد. پاسپورت در تجارت باقی ماند. ما بر اساس گواهی پلیس گواهی فوت صادر کردیم.

امروز Dzhigurda اعلام می کند که او وارث کل ثروت متوفی است. آیا ممکن است لیودمیلا واقعاً برای او وصیت کند؟

لیانا:- لوسی وصیت نامه ای برای خواهرش ننوشت. او همیشه می گفت: «چرا؟ به هر حال همه چیز به خواهرم خواهد رسید. کمی قبل از مرگش، لیوسیا به من گفت که می‌دانست نیکیتا ادعای مالکیت آپارتمانش در فرانسه را دارد. لوسی حتی به این فکر کرد که یک سند هدیه برای پسرش تهیه کند. او فهمید که خواهرش سوتلانا به این ملک نیازی ندارد ، او نمی تواند آن را سرویس کند. اما به نظر می رسد که او هرگز وصیت نامه ای ننوشته است. در همین حال، به نظر می رسد انیسینا از ماه آوریل در آپارتمان خود در فرانسه زندگی می کند.

دیمیتری:- من شک ندارم که دادگاه متوجه خواهد شد که اراده در دستان جیگوردا چقدر واقعی است. نیکیتا ادعا می کند که براتاش آن را شش سال پیش، زمانی که در آمریکا بود، نوشت. اما او در آن زمان به آمریکا نرفت.

- ژیگوردا مدعی چه نوع ثروتی است؟

برای همه. این سه آپارتمان در مسکو هستند. قیمت هر کدام حدود 2 میلیون دلار است. لوسی حدود 800 هزار یورو در حساب هایش باقی مانده است. خواهر متوفی سوتلانا قرار بود در 14 اوت ارث را به ارث ببرد. و در 12 اوت ، جیگوردا وصیت نامه خود را به دادگاه آورد. چرا اینقدر سکوت کرد؟ همچنین عجیب است.

- چرا ژیگوردا شما را به همه گناهان فانی متهم می کند؟ تو مدعی ارث نیستی؟

من فقط می توانم حدس بزنم. اتفاقاً در مقطعی نقشه های او را خراب کردم. اگر من برای تعطیلات به مسکو باز نمی گشتم، شاید قبل از 10 ژانویه، لوسی مورد رسیدگی قرار می گرفت و او ملک را به شخص مناسب منتقل می کرد. اما من رسیدم، با خواهرم از بلاروس تماس گرفتم، به پلیس رفتم، سر و صدا ایجاد کردم و موضوع شروع به اوج گیری کرد. شاید ژیگوردا من را به خاطر این موضوع نبخشید.

دستیار سابق تاجر فقید لیودمیلا براتاش به Komsomolskaya Pravda در مورد رابطه بین مالک تنها یک شرکت حمل و نقل هوایی VIP و شومن متاهل گفت.

عکس: میخائیل فرولوف

تغییر اندازه متن: A A

"KP" همچنان به داستان کارآگاهی در مورد ارث نیکیتا جیگوردا می پردازد. یادآوری می کنیم: این هنرمند وصیت نامه ای ارائه کرد که طبق آن تاجر تنها و ثروتمند ، مالک سابق شرکت حمل و نقل هوایی VIP ال ایر ، لیودمیلا براتاش ، تمام دارایی خود را به او و همسرش ، اسکیت باز مارینا آنیسینا واگذار می کند.

به گفته وکیل آنیسینا، مقدار وراثت یک میلیارد روبل است. اما آشنایان براتاش به ما اطمینان می دهند: ما در مورد مقداری 3-4 برابر کمتر صحبت می کنیم. به هر حال، وصیت نامه توسط خواهر متوفی سوتلانا در دادگاه به چالش کشیده شده است.

واقعاً سؤالات زیادی در مورد سند وجود دارد.

"حتی ویزا هم وجود نداشت"

ایرینا اگورووا، کارمند سابق ال ایر به Komsomolskaya Pravda گفت: «من از سال 1996 تا 2010 در شرکت لیودمیلا کار کردم. - وصیت نامه ای که جیگوردا نشان می دهد در سال 2010 در ایالات متحده تنظیم شد. اما می توانم با مسئولیت کامل اعلام کنم: لیودمیلا براتاش در سال 2010 به آمریکا پرواز نکرد. در آن زمان او ویزا نداشت.

- چرا اینقدر از این موضوع مطمئنی؟

چون من تمام پروازهای او را سازماندهی می کردم - رزرو هتل، خرید بلیط و غیره. لیودمیلا این کار را خودش انجام نداد - دفتر این کار را انجام داد. و برای دو سال آخر وجود شرکت (تا سال 2010 - ویرایش)، فقط من و حسابدار در دفتر ماندیم.

او تا سال 2003 تنها برای سفرهای دولتی به همراه حیدر علی اف رئیس جمهور آذربایجان به آمریکا پرواز می کرد. در ابتدا او با بوئینگ پروازهایی را برای او ترتیب داد که از سوییس گرفته بود. سپس علی اف چندین بار در سال برای درمان بیماری قلبی خود در کلینیک در کلیولند پرواز کرد. لیودمیلا پروازهایی را برای او ترتیب داد و اغلب او را همراهی می کرد - با او دوست بود. اما من هرگز به تنهایی به آمریکا پرواز نکردم. پس از مرگ علی اف در سال 2003، سفر او به ایالات متحده متوقف شد. بنابراین، من هم نمی توانستم با جیگوردا آنجا باشم.

سوتلانا خواهر لیودمیلا براتاش از من خواست تا در دادگاه در مورد وصیت نامه صحبت کنم - من موافقت کردم.

"من فرم های خالی را امضا کردم"

ایرینا اگورووا همچنین یادداشت های لیودمیلا را زیر سوال برد که در آن او خواهرش را دزد می خواند و از او می خواهد که از راننده محافظت کند.

ایرینا اگورووا اطمینان می دهد که این دست خط او نیست. - چون سال ها با او کار کردم، می دانم چطور می نوشت. امضای روی وصیت نامه ای که ژیگوردا نشان می دهد شبیه لیودینا است. اما جعل کردن آن کار سختی نیست. و ما آن را در دفتر جعل کردیم - در برخی از اوراق جزئی. او به ما اجازه داد که این کار را انجام دهیم، زیرا او اغلب مشروب خواری می کرد، اما فهمید: شرکت باید بدون وقفه کار کند.

گاهی اوقات او فرم های خالی را امضا می کرد - روی برگه با سربرگ شرکتش. ما در دفتر خود و خانه او چنین ملحفه هایی داشتیم. به هر حال، Dzhigurda وصیت نامه را روی سربرگ شرکت ارائه کرد. من معتقدم وصیت نامه جعلی است.


کارت ویزیت در جعبه کفش

ایرینا اگورووا ادامه می دهد: "من دوست ندارم که اکنون نام لیودمیلا براتاش با نام ژیگوردا همتراز شود." - او واقعاً بنیانگذار حمل و نقل هوایی VIP در روسیه بود. مشتریان شرکت او شامل علیشیر عثمانوف، رومن آبراموویچ، بوریس برزوفسکی، بانک های بزرگ و کارگران نفت بودند. لیودمیلا شخصا با آنها ارتباط برقرار کرد. کل بیست میلیاردر برتر روسی در فوربس مشتریان سابق او هستند.

- ژیگوردا را نزدیک براتاش دیدی؟

لیودمیلا در دفتر در مورد ژیگوردا به عنوان یک شرکت کننده منظم در مهمانی های خود صحبت کرد. اما او گفت که او یک دلقک، یک احمق است. لیودمیلا زنی تنها، بی حوصله، ثروتمند بود. او اغلب میزبان مهمانی ها بود. ژیگوردا برای سرگرم کردن حضار در آنها شرکت کرد. به خاطر انیسینا او را تحمل کرد. می دانم که آنها از لیودمیلا پول خواستند و او به آنها داد. اما گاهی امتناع می کرد. به یاد می آورم که لیودا می گفت: "جیگوردا کاملاً مات و مبهوت است - او از من برای میدان پول می خواهد."

- براتاش چگونه با آنیسینا آشنا شد؟

آنها در برخی از مهمانی ها ملاقات کردند. و النا کوندولاینن بازیگر، لودا را به ژیگوردا معرفی کرد. لیودمیلا ارتباطات بسیار جدی در سطوح مختلف داشت. او اغلب از من می‌پرسید: کارت‌های ویزیت را مرتب کن. او آنقدر کارت ویزیت از مردم داشت که من فقط آنها را در جعبه های کفش گذاشتم! مردم کاری با هوانوردی دارند، این چیزی است... شما نمی توانید تصور کنید که او چند نفر را می شناخت - صاحبان قدرت، نیروهای امنیتی و ستاره ها. برخی فکر می کنند که او ارتباط شخصی با راننده یا با جیگوردا داشته است. این نمی تواند اتفاق بیفتد. این مردان به سادگی در سطح او نیستند.

راستی

قتلی در کار نبود

دادستانی تحقیقات پیش از تحقیقات در مورد مرگ لیودمیلا براتاش را تکمیل کرد و به این نتیجه رسید که مرگ به طور طبیعی اتفاق افتاده است (جراحت ناشی از سقوط). شروع یک پرونده جنایی بر اساس درخواست ژیگوردا رد شد. با این حال، این هنرمند با این نتیجه که این یک مرگ طبیعی است موافقت نکرد و اظهاراتی را به دادستانی کل و کمیته تحقیق نوشت. بازرسی مجدد برنامه ریزی شده است.

یک نظر دیگر

ارث - حداقل یک میلیارد روبل

پس از گوش دادن به داستان کارمند سابق شرکت براتاش، ایرینا اگورووا، تصمیم گرفتیم که صحبت را به طرف مقابل بدهیم.

مارینا آنیسینا می گوید لیودمیلا در سال 2010 به آمریکا پرواز کرد و در آنجا وصیت کرد. - و وصیت نامه اصیل است و توسط دفتر اسناد رسمی آمریکا تأیید شده است. من شک ندارم که ما در محاکمه پیروز خواهیم شد.

برای اظهار نظر دقیق، آنیسینا ما را به وکیل خود آندری کنیازف فرستاد.

یکی از کارمندان شرکت براتاش ادعا می کند که لیودمیلا در سال 2010 به آمریکا پرواز نکرد. و معتقد است که وصیت نامه جعلی است.

ما با این گفته موافق نیستیم. شواهدی وجود دارد - هم شهادت شاهدان و هم اسناد - مبنی بر اینکه لیودمیلا براتاش به ایالات متحده سفر کرده و در آنجا وصیت نامه ای تنظیم کرده است. ما تمام مدارک را به دادگاه ارائه می کنیم.

به هر حال ، شرکت لیودمیلا براتاش "ال ایر" در نیویورک به ثبت رسیده است. تا جایی که من می دانم، آن مرحوم هنوز یک آپارتمان در نیویورک دارد. خواهر لیودمیلا براتاش به دلایل واضح سعی می کند وصیت نامه را به چالش بکشد - زیرا او می خواهد ارثی دریافت کند. اما من تاکنون مدرکی از طرف مقابل مبنی بر باطل بودن وصیت نامه ندیده ام.

- ارزش ملک موروثی چقدر است؟

حداقل یک میلیارد روبل. اما موضوع، به طور کلی، پول نیست. لیودمیلا براتاش، زمانی که وصیت خود را کرد، همه چیز را به فرزندان نیکیتا و مارینا (یکی از آنها پسرخوانده او است) واگذار کرد. و نیکیتا قبلاً اعلام کرده است که می خواهد از این پول برای امور خیریه - برای کمک به کودکان - استفاده کند. یعنی اهداف خوب هستند.

و در این زمان

شومن مظنون به سرقت بود

همانطور که دیمیتری کورونوف راننده سابق براتاش به Komsomolskaya Pravda گفت، او اطلاعاتی را در اختیار پلیس قرار داد که نشان می دهد ژیگوردا از طریق یک دستگاه خودپرداز از کارت های بانکی لیودمیلا پول برداشت کرده است.

دیمیتری کورونوف می گوید: در تعطیلات سال نو، گاوصندوق آپارتمان براتاش مورد سرقت قرار گرفت: 250 هزار یورو و جواهرات به ارزش 600 هزار یورو مفقود شده بودند. - در 1 ژانویه، ژیگوردا لیودمیلا را با خود از خانه اش برد. بعداً او را در یک کلینیک در نزدیکی مسکو پیدا کردیم: لیودمیلا به دلیل سوء مصرف الکل تحت درمان بود.

وقتی پس از پرخوری به هوش آمد، شروع به انجام تحقیقات خود کرد. او درخواست صورت‌های بانکی کرد و متوجه شد که در 2 ژانویه تقریباً 500 هزار روبل از سه کارت او برداشت شده است. دوربین های نظارت تصویری در نزدیکی دستگاه های خودپرداز ثبت کردند که جیگوردا و راننده اش در حال برداشت پول هستند.


لیودمیلا با ژیگوردا تماس گرفت و پرسید که چرا بدون اطلاع او پول برداشت کرده است. او پاسخ داد که هزینه درمان او را در کلینیک پرداخت کرده است. اما دیمیتری کورونوف ادامه می دهد که درمان در کلینیک 500 هزار هزینه نداشت. - کدهای پین کارت های بانکی در گاوصندوق نگهداری می شد. بنابراین، جیگوردا وقتی کدها را یاد گرفت گاوصندوق را باز کرد؟ اما علاوه بر رمزها، پول و جواهرات هم گم شده بود! لیودمیلا کمی قبل از مرگش داده های تحقیقاتش را به من داد. و به پلیس اطلاعات دادم. تحقیقات در حال حاضر در حال انجام است.

پلیس در گفتگویی غیررسمی به ما تایید کرد که این چک واقعا در حال انجام است.

یک منبع پلیس به KP گفت: در آینده نزدیک یک پرونده جنایی در رابطه با این سرقت باز خواهد شد. - اولین مظنون در این پرونده نیکیتا ژیگوردا خواهد بود. در بررسی های پیش از تحقیقات با او تماس گرفتیم تا توضیحاتی بدهد اما نیامد.

- جیگوردا به آمریکا رفت.

در صورتی که با اراده خود برای شهادت حاضر نشود، تصمیم به بازداشت غیابی می شود. و در صورت وجود دلیل، مشمول مسئولیت کیفری خواهد بود. و اگر دزدی مجرم شناخته شود ارث نمی بیند. علاوه بر این، این فرض پیش می‌آید: آیا بعد از واقع اراده برای پنهان کردن سرقت صورت گرفته است؟ مثلاً اگر وارث باشد از خودش دزدی نمی کند؟ احتمالاً این سؤالی است که تحقیقات از شما خواهد پرسید.

با خواهرت تماس گرفتی

نمونه دست خط در اختیار پلیس قرار گرفت

به سوتلانا خواهر تاجر رسیدیم.

او گفت: "من می خواهم علیه ژیگوردا در رابطه با وصیت نامه شکایت کنم." - محاکمه ای در جریان است، من اراده را نمی شناسم.

- عقیده ای وجود دارد که یادداشت های براتاش توسط او نوشته نشده است ...

1. وصیت نامه روی سربرگ شرکت هواپیمایی که متعلق به زن تاجر بود اجرا می شود. به گفته همکاران، لیودمیلا اغلب فرم های خالی را امضا می کرد تا در صورت نبودن او کار به تعویق نیفتد.

2. چاپ کلیشه ای یک روش معمول برای دفاتر اسناد رسمی در ایالات متحده است.

3. امضای لیودمیلا براتاش مخالفان ژیگوردا را متقاعد نمی کند. می گویند به راحتی می توان خودکار را جعل کرد.

دیدگاه کارشناس مستقل

روی فرم هم امکان پذیر است

ما سوالات خود را در مورد اراده از یک متخصص مستقل، وکیل کانون وکلای مسکو ایگور پوتیلوف پرسیدیم.

ایگور آناتولیویچ، آیا یک سردفتر آمریکایی حق داشت وصیت نامه اجرا شده روی سربرگ یک شرکت خصوصی را تأیید کند؟ در این مورد شرکت های هواپیمایی.

آره. از نظر تئوری، شما می توانید در مورد هر چیزی اراده کنید. مهم است که وصیت کننده شخصاً نزد دفتر اسناد رسمی بیاید. در آمریکا دفاتر اسناد رسمی افراد واجد شرایطی هستند. اگر فرم مشکوک به نظر می رسید، سردفتر آن را رد می کرد.

- تاریخ روی مهر مستطیلی قرمز 2012 است. و خود وصیت نامه می گوید 2010 ...

در این صورت مهر نشان دهنده مدت اعتبار پروانه دفاتر اسناد رسمی است. به طور خاص - تا سال 2012.

- روی سند در بالا سمت چپ نوعی مهر و موم شفاف وجود دارد که به سختی قابل مشاهده است - چیست؟

این به احتمال زیاد یک کلیشه دفتر اسناد رسمی است. فرم‌های اسناد رسمی ایالات متحده محافظت بیشتری دارند: وقتی یک کلیشه فلزی را روی کاغذ می‌گذارید، به آن ضربه می‌زنید و علامتی روی کاغذ فشار داده می‌شود.

به طور کلی، سند قانع کننده به نظر می رسد، اما مشکل آن ساده ترین نیست. این احتمال وجود دارد که وصیت نامه مطابق با استانداردهای ایالات متحده تنظیم شده باشد و در رابطه با اموال واقع در آمریکا معتبر شناخته شود. همین امر در مورد اموال در سایر کشورها نیز صدق می کند (ما روسیه را نمی گیریم)، ​​در صورتی که این کشورها با ایالات متحده موافقت نامه هایی را در مورد کمک حقوقی امضا کرده باشند و شکل این اراده با الزامات قانون آنها در تضاد نباشد.

در مورد اعمال این اراده در روسیه، موضوع بحث برانگیز است. به طور کلی، این پرونده بسیار جالب است و من کنجکاو هستم که دادگاه چه تصمیمی خواهد گرفت.

راستی

همسر ژیگوردا او را ترک می کند زیرا او از درمان توسط روانپزشکان خودداری می کند

شبیه دژاوو به نظر می رسد، اما واقعاً درست است. نیکیتا ژیگوردا در حال طلاق گرفتن است. همسرش مارینا آنیسینا دوباره اسناد طلاق خود را در دادگاه مسکو ارائه کرد. در زمستان 2015 ، شومن 55 ساله و اسکیت باز 41 ساله این موضوع را کامل نکردند - پس از اینکه این هنرمند قول داد با یک روانپزشک تحت درمان قرار گیرد ، همسر دلسوز درخواست را از دادگاه پس گرفت. و حالا بعد از گذشت یک سال و نیم، وضعیت دوباره تکرار شد

لیودمیلا براتاش یک تاجر سابق موفق، دوست دختر سابق نیکیتا جیگوردا است. او در شرایط عجیبی درگذشت. پرونده ارث او هنوز بسته نشده است.

لیودمیلا براتاش استعداد بی نظیری در زمینه تجارت داشت که به لطف آن توانست ثروت زیادی به دست آورد. اما در زندگی شخصی خود این زن عمیقاً ناراضی بود. او در شرایط نامعلومی فوت کرد و وصیت نامه ای از خود به جای گذاشت که شایعات زیادی را به همراه داشت.

دوران کودکی

لیودمیلا جاناتانونا براتاش در سال 1960 در پایتخت بلاروس به دنیا آمد. پدر او یک خلبان نظامی بود، بنابراین در کودکی خانواده براتاش در نزدیکی فرودگاه ماچولیشچی زندگی می کردند.

لیودمیلا در کودکی به هوانوردی علاقه زیادی داشت ، اما پس از فارغ التحصیلی از مدرسه تصمیم گرفت زندگی خود را با روزنامه نگاری پیوند دهد. در دهه 1980، خانواده او برای زندگی در مسکو نقل مکان کردند.

راه اندازی یک کسب و کار

لیودمیلا براتاش با یافتن خود در پایتخت ، روزنامه نگاری را آغاز کرد. او مقالاتی در مورد موسیقی برای Moskovsky Komsomolets نوشت - عمدتاً در مورد گروه گورکی پارک که در آن زمان محبوب بود. بعداً در مرکز مطبوعاتی پایتخت وزارت امور خارجه مشغول به کار شد. در پایتخت ، لیودمیلا موفق شد رویای هوانوردی خود را تحقق بخشد. او خلبان نشد، اما شرکت خود را ایجاد کرد که مستقیماً با هوانوردی مرتبط بود. این شرکت به نام ال ایر خدمات واسطه ای در سازماندهی سفرهای هوایی برای مشتریان VIP ارائه می کرد.

براتاش استعداد هماهنگی بسیاری از مسائل مربوط به سازماندهی چنین پروازهایی را داشت. او هواپیما اجاره می کرد، خدمات انحصاری را برای مسافران سازماندهی می کرد، می دانست که چگونه بدون پیش پرداخت در پروازها مذاکره کند، تامین سوخت هواپیما را هماهنگ می کرد و با ثروتمندترین افراد آن زمان به خوبی آشنا بود. او از هر پرواز سازماندهی شده حداقل ده هزار دلار برای خدمات واسطه دریافت می کرد.

به موازات این فعالیت، برتاش در اواخر دهه 1990 شروع به فروش مجدد املاک و مستغلات کرد. او این تجارت را با خرید یک کلبه روستایی ناتمام شروع کرد. او پس از فروش آن برای سود زیادی، آپارتمان های لوکس در مسکو خرید.

لیودمیلا در زندگی شخصی خود بسیار کمتر خوش شانس بود. او هرگز به طور رسمی ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. البته این زن جذاب و موفق طرفداران زیادی داشت اما همه آنها فقط به پول او علاقه داشتند. در اواخر دهه 1990، او با بازیگر مشهور نیکیتا ژیگوردا ملاقات کرد که ادعا می کند آنها بلافاصله به هم نزدیک شدند.

دوستی با جیگوردا، افت مالی

موفقیت های براتاش در بخش مالی در این زمان شروع به کاهش کرد. افراد ثروتمندی که مشتریان او بودند شروع به خرید هواپیما به عنوان هواپیمای خود کردند، بنابراین خدمات واسطه ای او در ارتباط با ترتیب دادن پروازها سود کمتری داشت. با این حال، مهارت های کارآفرینی براتاش به او اجازه داد که سرپا بماند. لیودمیلا همچنان با نیکیتا ژیگوردا دوست بود. در سال 2008، او خانه روستایی خود را برای عروسی این هنرمند با مارینا آنیسینا فراهم کرد و یک سال بعد او مادرخوانده پسرش شد.

وضعیت مالی براتاش بیشتر بدتر شد و او را مجبور به انحلال خطوط هوایی خود کرد. لیودمیلا شروع به نوشیدن کرد. نیکیتا ژیگوردا راننده خود، نیکیتا کورونوف را برای این کار مقصر می داند و خواهر لیودمیلا، سوتلانا، خود ژیگودا و همچنین همسرش آنیسینا را مقصر می داند.

در سال 2010 ، در حالی که در تعطیلات در خارج از کشور در شرکت Dzhigurda و Anisina بود ، براتاش وصیت نامه ای تنظیم و ثبت کرد. بر اساس آن، پس از مرگ یک تاجر، ثروت او این بود که به Dzhigurda و همسرش برود.

پایان غم انگیز، مبارزه برای ارث

در جشن فرا رسیدن سال 2016 برتاش در حالت مستی در بیمارستان بستری شد. وی پس از بازگشت به خانه اظهار داشت که از گاوصندوق وی اوراق بهادار و پول به سرقت رفته و وجوه نیز از حساب های بانکی وی برداشت شده است. در 15 فوریه همان سال، راننده و نگهبان برتاش او را جسد پیدا کردند. جسد زن در بین بطری های خالی افتاده بود. سر شکسته بود. تشییع جنازه لیودمیلا توسط نیکیتا جیگوردا سازماندهی شد. شایعات زیادی پیرامون مرگ این زن تاجر وجود دارد. بسیاری، از جمله جیگوردا، مطمئن هستند که مرگ او تصادفی نبوده است، کسی از اطرافیان نزدیک او در آن دست داشته است.

پس از مرگ براتاش، موضوع وصیت او در دادگاه مورد بررسی قرار گرفت، زیرا بسیاری معتقدند وصیت نامه جعلی بوده است. جیگوردا اظهار داشت که مقدار ارث او بالغ بر هشتصد میلیون روبل است. برآوردهای اولیه نشان داد که مبلغ واقعی ارث 3 برابر کمتر از مبلغ اعلام شده توسط بازیگر است.

ارتباط و قابلیت اطمینان اطلاعات برای ما مهم است. در صورت مشاهده خطا یا عدم دقت، لطفاً به ما اطلاع دهید. خطا را برجسته کنیدو میانبر صفحه کلید را فشار دهید Ctrl+Enter .

شش ماه پیش، یک رویداد غم انگیز در خانواده نیکیتا ژیگوردا و مارینا آنیسینا رخ داد. جسد مادرخوانده پسرشان در آپارتمانش در مسکو پیدا شد. لیودمیلا براتاش یکی از ثروتمندترین زنان تاجر روسیه بود. پس از مرگ او، نیکیتا و همسرش توسط افراد ناشناس تحت تعقیب قرار گرفتند، زیرا مشخص شد که این زن تمام ارث خود را به خانواده ستاره اختصاص داده است. ژیگوردا مطمئن است که مرگ براتاش و تهدید علیه او کار خواهر تاجر و راننده او است.

در استودیو برنامه "پخش زنده" ، این هنرمند ظالمانه در مورد چگونگی دریافت ارث افسانه ای صحبت کرد. او توضیح داد که چرا لیودمیلا براتاش ثروت خود را نه به خواهر خود، بلکه به او و همسرش داد.

لوسی از عزیزش سقط جنین کرد. دوقلوها - یک پسر و یک دختر. پس از آن او نتوانست بچه دار شود. درد او بود، تراژدی او. وقتی همدیگر را دیدیم این درد را به من گفت. ما با او نزد جادوگر رفتیم که گفت: "تو باید مادرخوانده شوی. پسری که از دوستانت به دنیا می آید به شما سیگنال می دهد. همزاد تو ابتدا پسر و سپس دختر تجسم می یابد. و هنگامی که فرشته به دنیا آمد، هیچ سوالی وجود نداشت که چه کسی مادرخوانده می شود. و سال بعد ایوا متولد شد، سفیدپوست، که بیشتر شبیه لوسی بود تا آنیسینا.

نیکیتا گفت که خانواده او و لیودمیلا براتاش دوستی طولانی مدت دارند. در واقع آنها نزدیکترین افراد به او بودند. به گفته ژیگوردا، این زن تاجر وصیت نامه خود را در سال 2010 پس از سوء قصد به جان او نوشت. قبل از این، در اکتبر 2009، او یک آپارتمان در یک مجتمع نخبگان در مسکو خرید و در نوامبر این ملک دوباره به خواهرش ثبت شد.

این بازیگر نتیجه می گیرد که دوست دخترش عمداً در حالت بی اراده قرار گرفته است تا تمام اسناد را امضا کند و مسکن خود را تصاحب کند. او متقاعد شده است که خواهر لیودمیلا و راننده اش عمداً سلامت او را تضعیف کرده اند تا در نهایت او را بکشند و ارثی افسانه ای به دست آورند.

ژیگوردا در استودیو برنامه "پخش زنده" اسنادی را با مخاطبان به اشتراک گذاشت که تأیید می کند او وارث براتاش است. علاوه بر این، در سند رسمی لیودمیلا خطوط زیر را امضا کرد: "من از من می خواهم که وصیت نامه من در وصیت نامه قطعی تلقی شود، با توجه به اینکه جعل، باج گیری و استفاده از خشونت از طرف افراد دیگر از جمله خواهرم سوتلانا رومانوا و خواهرم امکان پذیر است. راننده من دیمیتری کورونوف."

نیکیتا از اینکه هیچ پرونده جنایی در رابطه با مرگ یک تاجر معروف باز نشده است خشمگین است. او قول می دهد که در دادگاه شواهد و مدرکی دال بر گناهکار بودن رومانووا و کورونوف در مرگ دوست دخترش ارائه کند.

"KP" همچنان به داستان کارآگاهی مربوط می شود. یادآوری می کنیم: این هنرمند وصیت نامه ای ارائه کرد که طبق آن تاجر تنها و ثروتمند ، مالک سابق شرکت حمل و نقل هوایی VIP ال ایر ، لیودمیلا براتاش ، تمام دارایی خود را به او و همسرش ، اسکیت باز مارینا آنیسینا واگذار می کند.

به گفته وکیل آنیسینا، مقدار وراثت یک میلیارد روبل است. اما آشنایان براتاش به ما اطمینان می دهند: ما در مورد مقداری 3-4 برابر کمتر صحبت می کنیم. همانطور که ممکن است، وصیت نامه سوتلانا درگذشته باشد.

واقعاً سؤالات زیادی در مورد سند وجود دارد.

"حتی ویزا هم وجود نداشت"

ایرینا اگورووا، کارمند سابق ال ایر به Komsomolskaya Pravda گفت: «من از سال 1996 تا 2010 در شرکت لیودمیلا کار کردم. - وصیت نامه ای که جیگوردا نشان می دهد در سال 2010 در ایالات متحده تنظیم شد. اما می توانم با مسئولیت کامل اعلام کنم: لیودمیلا براتاش در سال 2010 به آمریکا پرواز نکرد. در آن زمان او ویزا نداشت.

- چرا اینقدر از این موضوع مطمئنی؟

چون من تمام پروازهای او را سازماندهی می کردم - رزرو هتل، خرید بلیط و غیره. لیودمیلا این کار را خودش انجام نداد - دفتر این کار را انجام داد. و برای دو سال آخر وجود شرکت (تا سال 2010 - ویرایش)، فقط من و حسابدار در دفتر ماندیم.

او تا سال 2003 تنها برای سفرهای دولتی به همراه حیدر علی اف رئیس جمهور آذربایجان به آمریکا پرواز می کرد. در ابتدا او با بوئینگ پروازهایی را برای او ترتیب داد که از سوییس گرفته بود. سپس علی اف چندین بار در سال برای درمان بیماری قلبی خود در کلینیک در کلیولند پرواز کرد. لیودمیلا پروازهایی را برای او ترتیب داد و اغلب او را همراهی می کرد - با او دوست بود. اما من هرگز به تنهایی به آمریکا پرواز نکردم. پس از مرگ علی اف در سال 2003، سفر او به ایالات متحده متوقف شد. بنابراین، من هم نمی توانستم با جیگوردا آنجا باشم.

سوتلانا خواهر لیودمیلا براتاش از من خواست تا در دادگاه در مورد وصیت نامه صحبت کنم - من موافقت کردم.

"من فرم های خالی را امضا کردم"

ایرینا اگورووا همچنین یادداشت های لیودمیلا را زیر سوال برد که در آن او خواهرش را دزد می خواند و از او می خواهد که از راننده محافظت کند.

ایرینا اگورووا اطمینان می دهد که این دست خط او نیست. - چون سال ها با او کار کردم، می دانم چطور می نوشت. امضای روی وصیت نامه ای که ژیگوردا نشان می دهد شبیه لیودینا است. اما جعل کردن آن کار سختی نیست. و ما آن را در دفتر جعل کردیم - در برخی از اوراق جزئی. او به ما اجازه داد که این کار را انجام دهیم، زیرا او اغلب مشروب خواری می کرد، اما فهمید: شرکت باید بدون وقفه کار کند.

گاهی اوقات او فرم های خالی را امضا می کرد - روی برگه با سربرگ شرکتش. ما در دفتر خود و خانه او چنین ملحفه هایی داشتیم. به هر حال، Dzhigurda وصیت نامه را روی سربرگ شرکت ارائه کرد. من معتقدم وصیت نامه جعلی است.

کارت ویزیت در جعبه کفش

ایرینا اگورووا ادامه می دهد: "من دوست ندارم که اکنون نام لیودمیلا براتاش با نام ژیگوردا همتراز شود." - او واقعاً بنیانگذار حمل و نقل هوایی VIP در روسیه بود. مشتریان شرکت او شامل علیشیر عثمانوف، رومن آبراموویچ، بوریس برزوفسکی، بانک های بزرگ و کارگران نفت بودند. لیودمیلا شخصا با آنها ارتباط برقرار کرد. کل بیست میلیاردر برتر روسی در فوربس مشتریان سابق او هستند.

- ژیگوردا را نزدیک براتاش دیدی؟

لیودمیلا در دفتر در مورد ژیگوردا به عنوان یک شرکت کننده منظم در مهمانی های خود صحبت کرد. اما او گفت که او یک دلقک، یک احمق است. لیودمیلا زنی تنها، بی حوصله، ثروتمند بود. او اغلب میزبان مهمانی ها بود. ژیگوردا برای سرگرم کردن حضار در آنها شرکت کرد. به خاطر انیسینا او را تحمل کرد. می دانم که آنها از لیودمیلا پول خواستند و او به آنها داد. اما گاهی امتناع می کرد. به یاد می آورم که لیودا می گفت: "جیگوردا کاملاً مات و مبهوت است - او از من برای میدان پول می خواهد."

- براتاش چگونه با آنیسینا آشنا شد؟

آنها در برخی از مهمانی ها ملاقات کردند. و النا کوندولاینن بازیگر، لودا را به ژیگوردا معرفی کرد. لیودمیلا ارتباطات بسیار جدی در سطوح مختلف داشت. او اغلب از من می‌پرسید: کارت‌های ویزیت را مرتب کن. او آنقدر کارت ویزیت از مردم داشت که من فقط آنها را در جعبه های کفش گذاشتم! مردم کاری با هوانوردی دارند، این چیزی است... شما نمی توانید تصور کنید که او چند نفر را می شناخت - صاحبان قدرت، نیروهای امنیتی و ستاره ها. برخی فکر می کنند که او ارتباط شخصی با راننده یا با جیگوردا داشته است. این نمی تواند اتفاق بیفتد. این مردان به سادگی در سطح او نیستند.

راستی

قتلی در کار نبود

دادستانی تحقیقات پیش از تحقیقات در مورد مرگ لیودمیلا براتاش را تکمیل کرد و به این نتیجه رسید که مرگ به طور طبیعی اتفاق افتاده است (جراحت ناشی از سقوط). شروع یک پرونده جنایی بر اساس درخواست ژیگوردا رد شد. با این حال، این هنرمند با این نتیجه که این یک مرگ طبیعی است موافقت نکرد و اظهاراتی را به دادستانی کل و کمیته تحقیق نوشت. بازرسی مجدد برنامه ریزی شده است.

یک نظر دیگر

ارث - حداقل یک میلیارد روبل

پس از گوش دادن به داستان کارمند سابق شرکت براتاش، ایرینا اگورووا، تصمیم گرفتیم که صحبت را به طرف مقابل بدهیم.

مارینا آنیسینا می گوید لیودمیلا در سال 2010 به آمریکا پرواز کرد و در آنجا وصیت کرد. - و وصیت نامه اصیل است و توسط دفتر اسناد رسمی آمریکا تأیید شده است. من شک ندارم که ما در محاکمه پیروز خواهیم شد.

برای نظر دقیق، آنیسینا ما را به وکیل خود آندری کنیازف فرستاد.

یکی از کارمندان شرکت براتاش ادعا می کند که لیودمیلا در سال 2010 به آمریکا پرواز نکرد. و معتقد است که وصیت نامه جعلی است.

ما با این گفته موافق نیستیم. شواهدی وجود دارد - هم شهادت شاهدان و هم اسناد - مبنی بر اینکه لیودمیلا براتاش به ایالات متحده سفر کرده و در آنجا وصیت نامه ای تنظیم کرده است. ما تمام مدارک را به دادگاه ارائه می کنیم.

به هر حال ، شرکت لیودمیلا براتاش "ال ایر" در نیویورک به ثبت رسیده است. تا جایی که من می دانم، آن مرحوم هنوز یک آپارتمان در نیویورک دارد. خواهر لیودمیلا براتاش به دلایل واضح سعی می کند وصیت نامه را به چالش بکشد - زیرا او می خواهد ارثی دریافت کند. اما من تاکنون مدرکی از طرف مقابل مبنی بر باطل بودن وصیت نامه ندیده ام.

- ارزش ملک موروثی چقدر است؟

حداقل یک میلیارد روبل. اما موضوع، به طور کلی، پول نیست. لیودمیلا براتاش، زمانی که وصیت خود را کرد، همه چیز را به فرزندان نیکیتا و مارینا (یکی از آنها پسرخوانده او است) واگذار کرد. و نیکیتا قبلاً اعلام کرده است که می خواهد از این پول برای امور خیریه - برای کمک به کودکان - استفاده کند. یعنی اهداف خوب هستند.

و در این زمان

شومن مظنون به سرقت بود

همانطور که دیمیتری کورونوف راننده سابق براتاش به Komsomolskaya Pravda گفت، او اطلاعاتی را در اختیار پلیس قرار داد که نشان می دهد ژیگوردا از طریق یک دستگاه خودپرداز از کارت های بانکی لیودمیلا پول برداشت کرده است.

دیمیتری کورونوف می گوید: در تعطیلات سال نو، گاوصندوق آپارتمان براتاش مورد سرقت قرار گرفت: 250 هزار یورو و جواهرات به ارزش 600 هزار یورو مفقود شده بودند. - در 1 ژانویه، ژیگوردا لیودمیلا را با خود از خانه اش برد. بعداً او را در یک کلینیک در نزدیکی مسکو پیدا کردیم: لیودمیلا به دلیل سوء مصرف الکل تحت درمان بود.

وقتی پس از پرخوری به هوش آمد، شروع به انجام تحقیقات خود کرد. او درخواست صورت‌های بانکی کرد و متوجه شد که در 2 ژانویه تقریباً 500 هزار روبل از سه کارت او برداشت شده است. دوربین های نظارت تصویری در نزدیکی دستگاه های خودپرداز ثبت کردند که جیگوردا و راننده اش در حال برداشت پول هستند.


لیودمیلا با ژیگوردا تماس گرفت و پرسید که چرا بدون اطلاع او پول برداشت کرده است. او پاسخ داد که هزینه درمان او را در کلینیک پرداخت کرده است. اما دیمیتری کورونوف ادامه می دهد که درمان در کلینیک 500 هزار هزینه نداشت. - کدهای پین کارت های بانکی در گاوصندوق نگهداری می شد. بنابراین، جیگوردا وقتی کدها را یاد گرفت گاوصندوق را باز کرد؟ اما علاوه بر رمزها، پول و جواهرات هم گم شده بود! لیودمیلا کمی قبل از مرگش داده های تحقیقاتش را به من داد. و به پلیس اطلاعات دادم. تحقیقات در حال حاضر در حال انجام است.

پلیس در گفتگویی غیررسمی به ما تایید کرد که این چک واقعا در حال انجام است.

یک منبع پلیس به KP گفت: در آینده نزدیک یک پرونده جنایی در رابطه با این سرقت باز خواهد شد. - اولین مظنون در این پرونده نیکیتا ژیگوردا خواهد بود. در بررسی های پیش از تحقیقات با او تماس گرفتیم تا توضیحاتی بدهد اما نیامد.

- جیگوردا به آمریکا رفت.

در صورتی که با اراده خود برای شهادت حاضر نشود، تصمیم به بازداشت غیابی می شود. و در صورت وجود دلیل، مشمول مسئولیت کیفری خواهد بود. و اگر دزدی مجرم شناخته شود ارث نمی بیند. علاوه بر این، این فرض پیش می‌آید: آیا بعد از واقع اراده برای پنهان کردن سرقت صورت گرفته است؟ مثلاً اگر وارث باشد از خودش دزدی نمی کند؟ احتمالاً این سؤالی است که تحقیقات از شما خواهد پرسید.

با خواهرت تماس گرفتی

نمونه دست خط در اختیار پلیس قرار گرفت

به سوتلانا خواهر تاجر رسیدیم.

او گفت: "من می خواهم علیه ژیگوردا در رابطه با وصیت نامه شکایت کنم." - محاکمه ای در جریان است، من اراده را نمی شناسم.

- عقیده ای وجود دارد که یادداشت های براتاش توسط او نوشته نشده است ...

من نمی توانم در این مورد نظر بدهم، اجازه دهید مقامات تحقیق این کار را انجام دهند. اکنون همه چیز در دست پلیس است. نمونه های دست خط به آنها دادیم.


1. وصیت نامه روی سربرگ شرکت هواپیمایی که متعلق به زن تاجر بود اجرا می شود. به گفته همکاران، لیودمیلا اغلب فرم های خالی را امضا می کرد تا در صورت نبودن او کار به تعویق نیفتد.

2. چاپ کلیشه ای یک روش معمول برای دفاتر اسناد رسمی در ایالات متحده است.

3. امضای لیودمیلا براتاش مخالفان ژیگوردا را متقاعد نمی کند. می گویند به راحتی می توان خودکار را جعل کرد.

دیدگاه کارشناس مستقل

روی فرم هم امکان پذیر است

ما سوالات خود را در مورد اراده از یک متخصص مستقل، وکیل کانون وکلای مسکو ایگور پوتیلوف پرسیدیم.

ایگور آناتولیویچ، آیا یک سردفتر آمریکایی حق داشت وصیت نامه اجرا شده روی سربرگ یک شرکت خصوصی را تأیید کند؟ در این مورد شرکت های هواپیمایی.

آره. از نظر تئوری، شما می توانید در مورد هر چیزی اراده کنید. مهم است که وصیت کننده شخصاً نزد دفتر اسناد رسمی بیاید. در آمریکا دفاتر اسناد رسمی افراد واجد شرایطی هستند. اگر فرم مشکوک به نظر می رسید، سردفتر آن را رد می کرد.

- تاریخ روی مهر مستطیلی قرمز 2012 است. و خود وصیت نامه می گوید 2010 ...

در این صورت مهر نشان دهنده مدت اعتبار پروانه دفاتر اسناد رسمی است. به طور خاص - تا سال 2012.

- روی سند در بالا سمت چپ نوعی مهر و موم شفاف وجود دارد که به سختی قابل مشاهده است - چیست؟

این به احتمال زیاد یک کلیشه دفتر اسناد رسمی است. فرم‌های اسناد رسمی ایالات متحده محافظت بیشتری دارند: وقتی یک کلیشه فلزی را روی کاغذ می‌گذارید، به آن ضربه می‌زنید و علامتی روی کاغذ فشار داده می‌شود.

به طور کلی، سند قانع کننده به نظر می رسد، اما مشکل آن ساده ترین نیست. این احتمال وجود دارد که وصیت نامه مطابق با استانداردهای ایالات متحده تنظیم شده باشد و در رابطه با اموال واقع در آمریکا معتبر شناخته شود. همین امر در مورد اموال در سایر کشورها نیز صدق می کند (ما روسیه را نمی گیریم)، ​​در صورتی که این کشورها با ایالات متحده موافقت نامه هایی را در مورد کمک حقوقی امضا کرده باشند و شکل این اراده با الزامات قانون آنها در تضاد نباشد.

در مورد اعمال این اراده در روسیه، موضوع بحث برانگیز است. به طور کلی، این پرونده بسیار جالب است و من کنجکاو هستم که دادگاه چه تصمیمی خواهد گرفت.

راستی

همسر ژیگوردا او را ترک می کند زیرا او از درمان توسط روانپزشکان خودداری می کند

شبیه دژاوو به نظر می رسد، اما واقعاً درست است. نیکیتا ژیگوردا در حال طلاق گرفتن است. همسرش مارینا آنیسینا دوباره اسناد طلاق خود را در دادگاه مسکو ارائه کرد. در زمستان 2015 ، شومن 55 ساله و اسکیت باز 41 ساله این موضوع را کامل نکردند - پس از اینکه این هنرمند قول داد با یک روانپزشک تحت درمان قرار گیرد ، همسر دلسوز درخواست را از دادگاه پس گرفت. و حالا بعد از گذشت یک سال و نیم، وضعیت دوباره تکرار شد


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه