11.02.2024

علل، پیامدها. جنگ روسیه و سوئد. علل، پیامدهای جنگ روسیه و سوئد در سال 1741


طرح
معرفی
1 وضعیت سیاست خارجی در آستانه جنگ
2 اعلان جنگ
3 گل سوئد در جنگ
4 پیشرفت جنگ
5 مذاکره و صلح
6 منابع

کتابشناسی - فهرست کتب
جنگ روسیه و سوئد (1741-1743)

معرفی

جنگ روسیه و سوئد 1741-1743 (به سوئدی: hattarnas ryska krig) - یک جنگ رونشیستی که سوئد به امید بازپس گیری سرزمین های از دست رفته در طول جنگ شمالی آغاز کرد.

1. وضعیت سیاست خارجی در آستانه جنگ

در سوئد در Riksdag 1738-1739. حزب "کلاه" به قدرت رسید و مسیری را برای آماده سازی جنگ با روسیه تعیین کرد. او به طور فعال مورد حمایت فرانسه قرار گرفت، که در انتظار مرگ امپراتور اتریش چارلز ششم و مبارزه متعاقب آن برای تقسیم ارث اتریشی، سعی کرد روسیه را با جنگی در شمال پیوند دهد. سوئد و فرانسه از طریق سفیران خود در سن پترزبورگ، E.M. von Nolcken و Marquis de la Chetardie، سعی کردند با برقراری روابط با پرنسس الیزابت، زمینه را برای تکمیل موفقیت آمیز جنگ برنامه ریزی شده آماده کنند. سوئدی ها سعی کردند از او تأییدیه کتبی بگیرند که اگر به او کمک کنند تا به تخت سلطنت برسد، استان هایی را که پدرش فتح کرده بود به سوئد واگذار خواهد کرد. با این حال، با وجود تمام تلاش ها، نولکن هرگز نتوانست چنین مدرکی را از الیزابت بگیرد.

علاوه بر این، سوئد برای آماده شدن برای جنگ، در اکتبر 1738 با فرانسه معاهده دوستی منعقد کرد که بر اساس آن طرفین متعهد شدند که بدون رضایت متقابل وارد اتحاد نشوند یا آنها را تمدید نکنند. سوئد قرار بود به مدت سه سال به مبلغ 300 هزار ریکسدالر در سال از فرانسه یارانه دریافت کند.

در دسامبر 1739، اتحاد سوئد و ترکیه نیز منعقد شد، اما ترکیه قول داد که فقط در صورت حمله قدرت سوم به سوئد کمک کند.

2. اعلام جنگ

در 28 ژوئیه 1741، سفیر روسیه در استکهلم مطلع شد که سوئد در حال اعلان جنگ به روسیه است. علت جنگ در مانیفست مداخله روسیه در امور داخلی پادشاهی، ممنوعیت صادرات غلات به سوئد و قتل پیک دیپلماتیک سوئدی M. Sinclair اعلام شد.

3. اهداف سوئدی ها در جنگ

بر اساس دستورالعملی که برای مذاکرات صلح آتی تهیه شده بود، سوئدی ها قصد داشتند به عنوان شرط صلح، بازگرداندن تمام اراضی واگذار شده به روسیه تحت صلح نیستات و همچنین انتقال قلمرو بین لادوگا و لادوگا به سوئد را مطرح کنند. دریای سفید. اگر قدرت‌های سوم علیه سوئد وارد عمل می‌شدند، آن‌وقت این کشور آماده بود که با کارلیا و اینگرمنلند همراه با سن پترزبورگ راضی شود.

4. پیشرفت جنگ

1741

کنت Karl Emil Levenhaupt به عنوان فرمانده کل ارتش سوئد منصوب شد که به فنلاند رسید و تنها در 3 سپتامبر 1741 فرماندهی کرد. در آن لحظه حدود 18 هزار سرباز منظم در فنلاند وجود داشت. نزدیک مرز دو سپاه 3 و 5 هزار نفری بود. اولین آنها، به فرماندهی K. H. Wrangel، در نزدیکی Wilmanstrand قرار داشت، دیگری، تحت فرماندهی ژنرال H. M. von Buddenbrook، در شش مایلی این شهر قرار داشت، که پادگان آن از 1100 نفر تجاوز نمی کرد.

کارل امیل لونهاپت (1691-1743)

از طرف روسیه، فیلد مارشال پیتر پتروویچ لاسی به عنوان فرمانده کل منصوب شد. او که متوجه شد نیروهای سوئدی کوچک هستند و علاوه بر این، تقسیم شده است، به سمت ویلمانستراند حرکت کرد. با نزدیک شدن به آن ، روس ها در 22 اوت در روستای آرمیلا توقف کردند و در شب سپاه ورانگل به شهر نزدیک شد. بر اساس منابع مختلف، تعداد سوئدی ها، از جمله پادگان ویلمانستراند، از 3500 تا 5200 نفر بود. تعداد نیروهای روسیه به 9900 نفر رسید.

در 23 آگوست، لاسی علیه دشمن که موقعیت برتری را تحت پوشش اسلحه های شهری اشغال کرد، حرکت کرد. روس ها به مواضع سوئد حمله کردند، اما به دلیل مقاومت سرسختانه سوئدی ها مجبور به عقب نشینی شدند. سپس لاسی سواره نظام خود را به جناح دشمن انداخت و پس از آن سوئدی ها از ارتفاعات سرنگون شدند و توپ های خود را از دست دادند. پس از یک نبرد سه ساعته، سوئدی ها شکست خوردند.

پیتر پتروویچ لاسی (1678-1751)

پس از اینکه درامر فرستاده شده برای درخواست تسلیم شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، روس ها ویلمانسترند را با طوفانی تصرف کردند. 1250 سرباز سوئدی از جمله خود رانگل اسیر شدند. روسها سرلشکر اوکسکول، سه ستاد فرماندهی و یازده افسر ارشد و تقریباً 500 سرباز خصوصی را از دست دادند. شهر سوزانده شد، ساکنان آن به روسیه برده شدند. نیروهای روسیه دوباره به خاک روسیه عقب نشینی کردند.

در سپتامبر تا اکتبر، سوئدی ها ارتشی متشکل از 22800 نفر را در نزدیکی کوارنبی متمرکز کردند که از این تعداد به دلیل بیماری، به زودی فقط 15-16 هزار نفر در خدمت باقی ماندند. روس ها مستقر در نزدیکی ویبورگ تقریباً به همین تعداد نفر داشتند. در اواخر پاییز، هر دو ارتش به مناطق زمستانی رفتند. با این حال، در ماه نوامبر، Levengaupt با 6000 پیاده نظام و 450 اژدها به سمت Vyborg حرکت کرد و در Sekkijervi توقف کرد. در همان زمان، چندین سپاه کوچکتر از ویلمانستراند و نیشلوت به کارلیای روسیه حمله کردند.

دولت روسیه با اطلاع از حرکت سوئدی ها در 24 نوامبر به هنگ های نگهبان دستور داد تا برای راهپیمایی به فنلاند آماده شوند. این باعث کودتای کاخ شد که در نتیجه آن تزارونا الیزابت به قدرت رسید. او دستور توقف خصومت ها را داد و با Levengaupt آتش بس منعقد کرد.

1742

تئاتر عملیات نظامی در 1741-1743.

در فوریه 1742، طرف روسیه آتش بس را شکست و خصومت ها در مارس از سر گرفته شد. الیزاوتا پترونا در فنلاند مانیفستی منتشر کرد که در آن از ساکنان آن خواست تا در یک جنگ ناعادلانه شرکت نکنند و در صورت تمایل به جدا شدن از سوئد و تشکیل یک کشور مستقل به او قول کمک داد.

در 13 ژوئن، لاسی از مرز عبور کرد و در پایان ماه به فردریکشمن (فریدریششم) نزدیک شد. سوئدی ها با عجله این قلعه را ترک کردند، اما ابتدا آن را به آتش کشیدند. لونهاپت فراتر از کیومن عقب نشینی کرد و به سمت هلسینگفورس حرکت کرد. در ارتش او روحیه به شدت سقوط کرد و فرار از خدمت افزایش یافت. در 30 ژوئیه، نیروهای روسی بدون هیچ مانعی بورگو را اشغال کردند و شروع به تعقیب سوئدی ها در جهت هلسینگفورس کردند. در 7 آگوست، گروه شاهزاده مشچرسکی نیشلوت را بدون مقاومت اشغال کرد و در 26 اوت، آخرین نقطه استحکامات فنلاند، تاواستگوس، تسلیم شد.

در ماه اوت، لاسی از ارتش سوئد در هلسینگفورس پیشی گرفت و عقب نشینی بیشتر آن را به آبو قطع کرد. در همان زمان، ناوگان روسیه، سوئدی ها را از دریا قفل کرد. لونهاپت و بودنبروک با ترک ارتش، به استکهلم رفتند و احضار شدند تا در مورد اقدامات خود به Riksdag گزارش دهند. فرماندهی ارتش به سرلشکر J. L. Bousquet محول شد که در 24 اوت با روس ها کاپیتولاسیون منعقد کرد که طبق آن ارتش سوئد باید به سوئد می رفت و تمام توپخانه را به روس ها واگذار می کرد. در 26 اوت روس ها وارد هلسینگفورس شدند. به زودی نیروهای روسی تمام فنلاند و اوستربوتن را به طور کامل اشغال کردند.

ناوگان بالتیک به فرماندهی معاون دریاسالار Z.D. Mishukov در سال 1742 از اقدامات فعال به هر طریق ممکن اجتناب کرد، به همین دلیل میشوکوف از فرماندهی خارج شد و تحقیقات در مورد فعالیت های او آغاز شد.

1743

عملیات نظامی در سال 1743 عمدتاً به عملیات در دریا کاهش یافت. ناوگان قایقرانی (34 گالی، 70 کونچه باس) به فرماندهی N.F. گولوین کرونشتات را با یک مهمانی فرود در 8 مه ترک کرد. بعداً چندین گالی دیگر با نیروها به او پیوستند. در منطقه Suttong، کشتی ها یک ناوگان پارویی سوئدی را در افق مشاهده کردند که توسط کشتی های بادبانی تقویت شده بود. با این حال، سوئدی ها لنگر را وزن کردند و رفتند. در 14 ژوئن، ناوگان دشمن دوباره در نزدیکی جزیره دگربی در شرق جزایر آلاند ظاهر شد، اما دوباره تصمیم گرفت در نبرد شرکت نکند و عقب نشینی کرد.

در پایان جنگ، ناوگان دریایی سوئد بین جزایر داگو و گوتلند در حال حرکت بود. در 17 ژوئن، دریاسالار سوئدی E. Taube خبر امضای یک توافقنامه صلح اولیه را دریافت کرد و ناوگان را به Älvsnabben خارج کرد. در 18 ژوئن، اخبار صلح به ناوگان روسیه واقع در نزدیکی جزایر آلاند رسید.

5. مذاکره و صلح

در بهار سال 1742، سفیر سابق سوئد در سن پترزبورگ، E.M. von Nolcken، برای آغاز مذاکرات صلح وارد روسیه شد، اما دولت روسیه شرطی را که او برای میانجیگری در مذاکرات فرانسه مطرح کرد، رد کرد و نولکن به سوئد بازگشت. .

در ژانویه 1743، مذاکرات صلح در آبو بین سوئد و روسیه آغاز شد که در چارچوب خصومت های جاری انجام شد. نمایندگان طرف سوئدی بارون H. Cederkreutz و E. M. von Nolcken، از طرف روسی - رئیس ژنرال A. I. Rumyantsev و ژنرال I. L. Lyuberas بودند. در نتیجه مذاکرات طولانی، در 17 ژوئن 1743، به اصطلاح "قانون تضمین" امضا شد. توصیه کرد که ریکسداگ سوئد، نایب السلطنه هلشتاین، آدولف فردریش، را به عنوان وارث تاج و تخت انتخاب کند. سوئد فیوف کیمنیگورد با تمام دهانه رودخانه کیمن و همچنین قلعه نیشلوت را به روسیه واگذار کرد. روسیه فیوف های اوستربوتن، بیورنبورگ، آبو، تاواست، نایلند، بخشی از کارلیا و ساوولاک را که در طول جنگ اشغال کرده بودند، به سوئدی ها بازگرداند. سوئد مفاد پیمان صلح نیستات در سال 1721 را تأیید کرد و تملک روسیه در کشورهای بالتیک را به رسمیت شناخت.

در 23 ژوئن 1743، ریکسداگ آدولف فردریک را به عنوان وارث تاج و تخت انتخاب کرد. در همان زمان صلح با روسیه اعلام شد. امپراتور روسیه در 19 اوت معاهده صلح امضا کرد.

6. منابع

· سولوویف اس.ام.تاریخ روسیه از دوران باستان، T. 21

· دایره المعارف نظامی. - سن پترزبورگ، 1911-1915.

· استیونو ال. Sveriges historia till våra dagar: Frihetstiden، D. 9. - استکهلم، 1922.

ادبیات Shpilevskaya N.S. شرح جنگ بین روسیه و سوئد در فنلاند در سال های 1741، 1742 و 1743. - سن پترزبورگ، 1859. منابع:

1. V.V. Pokhlebkin. سیاست خارجی روسیه، روسیه و اتحاد جماهیر شوروی برای 1000 سال در نام ها، تاریخ ها، حقایق. م.: روابط بین الملل، 1374.، ص 238

2. آمار مرگ و میر قرن هجدهم

3. استیونو ال. Sveriges historia till våra dagar: Frihetstiden, D. 9. - استکهلم، 1922. - S. 182. بر اساس برآوردهای دیگر، تلفات سوئد بالغ بر 50000 نفر بود. Shpilevskaya N.شرح جنگ بین روسیه و سوئد در فنلاند در سال های 1741، 1742 و 1743. - سن پترزبورگ، 1859 - ص 267).

جنگ روسیه و سوئد 1741-1743(به سوئدی: hattarnas ryska krig) - یک جنگ رونشیستی که سوئد به امید بازپس گیری سرزمین های از دست رفته در طول جنگ شمالی آغاز کرد.

یوتیوب دایره المعارفی

  • 1 / 5

    در دسامبر 1739، اتحاد سوئد و ترکیه نیز منعقد شد، اما ترکیه قول داد که فقط در صورت حمله قدرت سوم به سوئد کمک کند.

    اعلام جنگ

    در 8 آگوست (28 ژوئیه) 1741، سفیر روسیه در استکهلم مطلع شد که سوئد در حال اعلان جنگ به روسیه است. علت جنگ در مانیفست مداخله روسیه در امور داخلی پادشاهی، ممنوعیت صادرات غلات به سوئد و قتل پیک دیپلماتیک سوئدی M. Sinclair اعلام شد.

    اهداف سوئد در جنگ

    بر اساس دستورالعملی که برای مذاکرات صلح آتی تهیه شده بود، سوئدی ها قصد داشتند به عنوان شرط صلح، بازگرداندن تمام اراضی واگذار شده به روسیه تحت صلح نیستات و همچنین انتقال قلمرو بین لادوگا و لادوگا به سوئد را مطرح کنند. دریای سفید. اگر قدرت‌های سوم علیه سوئد وارد عمل می‌شدند، آن‌وقت این کشور آماده بود که با کارلیا و اینگرمنلند همراه با سن پترزبورگ راضی شود.

    پیشرفت جنگ

    1741

    کنت کارل امیل لوونهاوپت به فرماندهی کل ارتش سوئد منصوب شد که به فنلاند رسید و تنها در 3 سپتامبر 1741 فرماندهی کرد. در آن لحظه حدود 18 هزار سرباز منظم در فنلاند وجود داشت. نزدیک مرز دو سپاه 3 و 5 هزار نفری بود. اولین آنها به فرماندهی کارل هاینریش ورانگل (انگلیسی)روسی، در نزدیکی ویلمانسترند، دیگری تحت فرماندهی ژنرال هنریک مگنوس فون بودنبروک قرار داشت. (انگلیسی)روسی، - شش فرسنگ از این شهر که پادگان آن بیش از 1100 نفر نبود.

    از طرف روسیه، فیلد مارشال پیتر پتروویچ لاسی به عنوان فرمانده کل منصوب شد. او که متوجه شد نیروهای سوئدی کوچک هستند و علاوه بر این، تقسیم شده است، به سمت ویلمانستراند حرکت کرد. با نزدیک شدن به آن ، روس ها در 22 اوت در روستای آرمیلا توقف کردند و در شب سپاه ورانگل به شهر نزدیک شد. تعداد سوئدی ها، از جمله پادگان ویلمانستراند، طبق منابع مختلف از 3500 تا 5200 نفر متغیر بود. تعداد نیروهای روسیه به 9900 نفر رسید.

    در 23 آگوست، لاسی علیه دشمن که موقعیت برتری را تحت پوشش اسلحه های شهری اشغال کرد، حرکت کرد. روس ها به مواضع سوئد حمله کردند، اما به دلیل مقاومت سرسختانه سوئدی ها مجبور به عقب نشینی شدند. سپس لاسی سواره نظام خود را به جناح دشمن انداخت و پس از آن سوئدی ها از ارتفاعات سرنگون شدند و توپ های خود را از دست دادند. پس از یک نبرد سه ساعته، سوئدی ها شکست خوردند.

    پس از اینکه درامر فرستاده شده برای درخواست تسلیم شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، روس ها ویلمانسترند را با طوفانی تصرف کردند. 1250 سرباز سوئدی از جمله خود رانگل اسیر شدند. روسها سرلشکر اوکسکول، سه ستاد فرماندهی و یازده افسر ارشد و تقریباً 500 سرباز خصوصی را از دست دادند. شهر سوزانده شد، ساکنان آن به روسیه برده شدند. نیروهای روسیه دوباره به خاک روسیه عقب نشینی کردند.

    در سپتامبر تا اکتبر، سوئدی ها ارتشی متشکل از 22800 نفر را در نزدیکی کوارنبی متمرکز کردند که از این تعداد به دلیل بیماری، به زودی فقط 15-16 هزار نفر در خدمت باقی ماندند. روس ها مستقر در نزدیکی ویبورگ تقریباً به همین تعداد نفر داشتند. در اواخر پاییز، هر دو ارتش به مناطق زمستانی رفتند. با این حال، در ماه نوامبر، Levenhaupt با 6000 پیاده نظام و 450 اژدها به سمت Vyborg حرکت کرد و در Sekkijervi توقف کرد. در همان زمان، چندین سپاه کوچکتر از ویلمانستراند و نیشلوت به کارلیای روسیه حمله کردند.

    دولت روسیه با اطلاع از حرکت سوئدی ها در 24 نوامبر به هنگ های نگهبان دستور داد تا برای راهپیمایی به فنلاند آماده شوند. این باعث کودتای کاخ شد که در نتیجه آن تزارونا الیزابت به قدرت رسید. او دستور توقف خصومت ها را داد و با لونهاپت آتش بس منعقد کرد.

    1742

    در فوریه 1742، طرف روسیه آتش بس را شکست و خصومت ها در مارس از سر گرفته شد. الیزاوتا پترونا در فنلاند مانیفستی منتشر کرد که در آن از ساکنان آن خواست تا در یک جنگ ناعادلانه شرکت نکنند و در صورت تمایل به جدا شدن از سوئد و تشکیل یک کشور مستقل به او قول کمک داد.

    در 13 ژوئن، لاسی از مرز عبور کرد و در پایان ماه به فردریکشمن (فریدریششم) نزدیک شد. سوئدی ها با عجله این قلعه را ترک کردند، اما ابتدا آن را به آتش کشیدند. لونهاپت فراتر از کیومن عقب نشینی کرد و به سمت هلسینگفورس حرکت کرد. در ارتش او روحیه به شدت سقوط کرد و فرار از خدمت افزایش یافت. در 30 ژوئیه، نیروهای روسی بدون هیچ مانعی بورگو را اشغال کردند و شروع به تعقیب سوئدی ها در جهت هلسینگفورس کردند.

    در 7 آگوست، گروه شاهزاده مشچرسکی نیشلوت را بدون مقاومت اشغال کرد و در 26 اوت، آخرین نقطه استحکامات فنلاند، تاواستگوس، تسلیم شد.

    در ماه اوت، لاسی از ارتش سوئد در هلسینگفورس پیشی گرفت و عقب نشینی بیشتر آن را به آبو قطع کرد. در همان زمان، ناوگان روسیه، سوئدی ها را از دریا قفل کرد. لونهاپت و بودنبروک با ترک ارتش، به استکهلم رفتند و احضار شدند تا در مورد اقدامات خود به Riksdag گزارش دهند. فرماندهی ارتش به سرلشکر J. L. Bousquet سپرده شد که در 24 اوت کاپیتولاسیونی را امضا کرد که طبق آن ارتش سوئد باید وارد سوئد می شد و تمام توپخانه را به روس ها واگذار می کرد.

    در 26 اوت روس ها وارد هلسینگفورس شدند. به زودی نیروهای روسی تمام فنلاند و اوستربوتن را به طور کامل اشغال کردند.

    مذاکره و صلح

    در بهار سال 1742، سفیر سابق سوئد در سن پترزبورگ، ای. ام. فون نولکن، برای آغاز مذاکرات صلح وارد روسیه شد، اما دولت روسیه شرطی را که او برای میانجیگری در مذاکرات فرانسه مطرح کرد، رد کرد و نولکن به سوئد بازگشت. .

    در ژانویه 1743، مذاکرات صلح در آبو بین سوئد و روسیه آغاز شد که در چارچوب خصومت های جاری انجام شد. نمایندگان طرف سوئدی بارون بودند

    فنلاند

    تمایل سوئد برای بازپس گیری مناطق از دست رفته در طول جنگ شمالی

    پیروزی روسیه، صلح آبو

    مخالفان

    فرماندهان

    Lassi P.P.

    Levengaupt K.E.

    نقاط قوت احزاب

    20000 سرباز (در آغاز جنگ)

    17000 سرباز (در آغاز جنگ)

    تلفات نظامی

    10500 کشته، زخمی و اسیر

    12000 تا 13000 کشته، بر اثر بیماری مردند و اسیر شدند

    جنگ روسیه و سوئد 1741-1743(سوئد. هاتارناس ریسکا کریگ) - یک جنگ تجاوزکارانه که سوئد به امید بازپس گیری مناطق از دست رفته در طول جنگ شمالی آغاز کرد.

    وضعیت سیاست خارجی در آستانه جنگ

    در سوئد در Riksdag 1738-1739. حزب "کلاه" به قدرت رسید و مسیری را برای آماده سازی جنگ با روسیه تعیین کرد. او به طور فعال مورد حمایت فرانسه قرار گرفت، که در انتظار مرگ امپراتور اتریش چارلز ششم و مبارزه متعاقب آن برای تقسیم ارث اتریشی، سعی کرد روسیه را با جنگی در شمال پیوند دهد. سوئد و فرانسه از طریق سفیران خود در سن پترزبورگ، E.M. von Nolcken و Marquis de la Chetardie، سعی کردند با برقراری روابط با پرنسس الیزابت، زمینه را برای تکمیل موفقیت آمیز جنگ برنامه ریزی شده آماده کنند. سوئدی ها سعی کردند از او تأییدیه کتبی بگیرند که اگر به او کمک کنند تا به تخت سلطنت برسد، استان هایی را که پدرش فتح کرده بود به سوئد واگذار خواهد کرد. با این حال، با وجود تمام تلاش ها، نولکن هرگز نتوانست چنین مدرکی را از الیزابت بگیرد.

    علاوه بر این، سوئد برای آماده شدن برای جنگ، در اکتبر 1738 با فرانسه معاهده دوستی منعقد کرد که بر اساس آن طرفین متعهد شدند که بدون رضایت متقابل وارد اتحاد نشوند یا آنها را تمدید نکنند. سوئد قرار بود به مدت سه سال به مبلغ 300 هزار ریکسدالر در سال از فرانسه یارانه دریافت کند.

    در دسامبر 1739، اتحاد سوئد و ترکیه نیز منعقد شد، اما ترکیه قول داد که فقط در صورت حمله قدرت سوم به سوئد کمک کند.

    اعلام جنگ

    در 28 ژوئیه 1741، سفیر روسیه در استکهلم مطلع شد که سوئد در حال اعلان جنگ به روسیه است. علت جنگ در مانیفست مداخله روسیه در امور داخلی پادشاهی، ممنوعیت صادرات غلات به سوئد و قتل پیک دیپلماتیک سوئدی M. Sinclair اعلام شد.

    اهداف سوئد در جنگ

    بر اساس دستورالعملی که برای مذاکرات صلح آتی تهیه شده بود، سوئدی ها قصد داشتند به عنوان شرط صلح، بازگرداندن تمام اراضی واگذار شده به روسیه تحت صلح نیستات و همچنین انتقال قلمرو بین لادوگا و لادوگا به سوئد را مطرح کنند. دریای سفید. اگر قدرت‌های سوم علیه سوئد وارد عمل می‌شدند، آن‌وقت این کشور آماده بود که با کارلیا و اینگرمنلند همراه با سن پترزبورگ راضی شود.

    پیشرفت جنگ

    1741

    کنت Karl Emil Levenhaupt به عنوان فرمانده کل ارتش سوئد منصوب شد که به فنلاند رسید و تنها در 3 سپتامبر 1741 فرماندهی کرد. در آن لحظه حدود 18 هزار سرباز منظم در فنلاند وجود داشت. نزدیک مرز دو سپاه 3 و 5 هزار نفری بود. اولین آنها، به فرماندهی K. H. Wrangel، در نزدیکی Wilmanstrand قرار داشت، دیگری، تحت فرماندهی ژنرال H. M. von Buddenbrook، در شش مایلی این شهر قرار داشت، که پادگان آن از 1100 نفر تجاوز نمی کرد.

    از طرف روسیه، فیلد مارشال پیتر پتروویچ لاسی به عنوان فرمانده کل منصوب شد. او که متوجه شد نیروهای سوئدی کوچک هستند و علاوه بر این، تقسیم شده است، به سمت ویلمانستراند حرکت کرد. با نزدیک شدن به آن ، روس ها در 22 اوت در روستای آرمیلا توقف کردند و در شب سپاه ورانگل به شهر نزدیک شد. بر اساس منابع مختلف، تعداد سوئدی ها، از جمله پادگان ویلمانستراند، از 3500 تا 5200 نفر بود. تعداد نیروهای روسیه به 9900 نفر رسید.

    در 23 آگوست، لاسی علیه دشمن که موقعیت برتری را تحت پوشش اسلحه های شهری اشغال کرد، حرکت کرد. روس ها به مواضع سوئد حمله کردند، اما به دلیل مقاومت سرسختانه سوئدی ها مجبور به عقب نشینی شدند. سپس لاسی سواره نظام خود را به جناح دشمن انداخت و پس از آن سوئدی ها از ارتفاعات سرنگون شدند و توپ های خود را از دست دادند. پس از یک نبرد سه ساعته، سوئدی ها شکست خوردند.

    پس از اینکه درامر فرستاده شده برای درخواست تسلیم شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، روس ها ویلمانسترند را با طوفانی تصرف کردند. 1250 سرباز سوئدی از جمله خود رانگل اسیر شدند. روسها سرلشکر اوکسکول، سه ستاد فرماندهی و یازده افسر ارشد و تقریباً 500 سرباز خصوصی را از دست دادند. شهر سوزانده شد، ساکنان آن به روسیه برده شدند. نیروهای روسیه دوباره به خاک روسیه عقب نشینی کردند.

    در سپتامبر تا اکتبر، سوئدی ها ارتشی متشکل از 22800 نفر را در نزدیکی کوارنبی متمرکز کردند که از این تعداد به دلیل بیماری، به زودی فقط 15-16 هزار نفر در خدمت باقی ماندند. روس ها مستقر در نزدیکی ویبورگ تقریباً به همین تعداد نفر داشتند. در اواخر پاییز، هر دو ارتش به مناطق زمستانی رفتند. با این حال، در ماه نوامبر، Levengaupt با 6000 پیاده نظام و 450 اژدها به سمت Vyborg حرکت کرد و در Sekkijervi توقف کرد. در همان زمان، چندین سپاه کوچکتر از ویلمانستراند و نیشلوت به کارلیای روسیه حمله کردند.

    دولت روسیه با اطلاع از حرکت سوئدی ها در 24 نوامبر به هنگ های نگهبان دستور داد تا برای راهپیمایی به فنلاند آماده شوند. این باعث کودتای کاخ شد که در نتیجه آن تزارونا الیزابت به قدرت رسید. او دستور توقف خصومت ها را داد و با Levengaupt آتش بس منعقد کرد.

    1742

    در فوریه 1742، طرف روسیه آتش بس را شکست و خصومت ها در مارس از سر گرفته شد. الیزاوتا پترونا در فنلاند مانیفستی منتشر کرد که در آن از ساکنان آن خواست تا در یک جنگ ناعادلانه شرکت نکنند و در صورت تمایل به جدا شدن از سوئد و تشکیل یک کشور مستقل به او قول کمک داد.

    در 13 ژوئن، لاسی از مرز عبور کرد و در پایان ماه به فردریکشمن (فریدریششم) نزدیک شد. سوئدی ها با عجله این قلعه را ترک کردند، اما ابتدا آن را به آتش کشیدند. لونهاپت فراتر از کیومن عقب نشینی کرد و به سمت هلسینگفورس حرکت کرد. در ارتش او روحیه به شدت سقوط کرد و فرار از خدمت افزایش یافت. در 30 ژوئیه، نیروهای روسی بدون هیچ مانعی بورگو را اشغال کردند و شروع به تعقیب سوئدی ها در جهت هلسینگفورس کردند. در 7 آگوست، گروه شاهزاده مشچرسکی نیشلوت را بدون مقاومت اشغال کرد و در 26 اوت، آخرین نقطه استحکامات فنلاند، تاواستگوس، تسلیم شد.

    در ماه اوت، لاسی از ارتش سوئد در هلسینگفورس پیشی گرفت و عقب نشینی بیشتر آن را به آبو قطع کرد. در همان زمان، ناوگان روسیه، سوئدی ها را از دریا قفل کرد. لونهاپت و بودنبروک با ترک ارتش، به استکهلم رفتند و احضار شدند تا در مورد اقدامات خود به Riksdag گزارش دهند. فرماندهی ارتش به سرلشکر J. L. Bousquet محول شد که در 24 اوت با روس ها کاپیتولاسیون منعقد کرد که طبق آن ارتش سوئد باید به سوئد می رفت و تمام توپخانه را به روس ها واگذار می کرد. در 26 اوت روس ها وارد هلسینگفورس شدند. به زودی نیروهای روسی تمام فنلاند و اوستربوتن را به طور کامل اشغال کردند.

    1743

    عملیات نظامی در سال 1743 عمدتاً به عملیات در دریا کاهش یافت. ناوگان قایقرانی (34 گالی، 70 کونچباس) کرونشتات را با یک مهمانی فرود در 8 مه ترک کردند. بعداً چندین گالی دیگر با نیروها به او پیوستند. در منطقه Suttong، کشتی ها یک ناوگان پارویی سوئدی را در افق مشاهده کردند که توسط کشتی های بادبانی تقویت شده بود. با این حال، سوئدی ها لنگر را وزن کردند و رفتند. در 14 ژوئن، ناوگان دشمن دوباره در نزدیکی جزیره دگربی در شرق جزایر آلاند ظاهر شد، اما دوباره تصمیم گرفت در نبرد شرکت نکند و عقب نشینی کرد.

    در پایان جنگ، ناوگان دریایی سوئد بین جزایر داگو و گوتلند در حال حرکت بود. در 17 ژوئن، دریاسالار سوئدی E. Taube خبر امضای یک توافقنامه صلح اولیه را دریافت کرد و ناوگان را به Elvsnabben برد. در 18 ژوئن، اخبار صلح به ناوگان روسیه واقع در نزدیکی جزایر آلاند رسید.

    مذاکره و صلح

    در بهار سال 1742، سفیر سابق سوئد در سن پترزبورگ، E.M. von Nolcken، برای آغاز مذاکرات صلح وارد روسیه شد، اما دولت روسیه شرطی را که او برای میانجیگری در مذاکرات فرانسه مطرح کرد، رد کرد و نولکن به سوئد بازگشت. .

    در ژانویه 1743، مذاکرات صلح در آبو بین سوئد و روسیه آغاز شد که در چارچوب خصومت های جاری انجام شد. نمایندگانی از طرف سوئدی بارون اچ. سدرکروتز و ای. ام. نولکن بودند، از طرف روسی - رئیس ژنرال A. I. Rumyantsev و ژنرال I. L. Lyuberas. در نتیجه مذاکرات طولانی، در 17 ژوئن 1743، به اصطلاح "قانون تضمین" امضا شد. توصیه کرد که ریکسداگ سوئد، نایب السلطنه هلشتاین، آدولف فردریش، را به عنوان وارث تاج و تخت انتخاب کند. سوئد فیوف کیمنیگورد با تمام دهانه رودخانه کیمن و همچنین قلعه نیشلوت را به روسیه واگذار کرد. روسیه فیوف های اوستربوتن، بیورنبورگ، آبو، تاواست، نایلند، بخشی از کارلیا و ساوولاک را که در طول جنگ اشغال کرده بودند، به سوئدی ها بازگرداند. سوئد مفاد پیمان صلح نیستات در سال 1721 را تأیید کرد و تملک روسیه در کشورهای بالتیک را به رسمیت شناخت.

    در 23 ژوئن 1743، ریکسداگ آدولف فردریک را به عنوان وارث تاج و تخت انتخاب کرد. در همان زمان صلح با روسیه اعلام شد. امپراتور روسیه در 19 اوت معاهده صلح امضا کرد.

    مقاله اصلی: جنگ روسیه و سوئد 1741-1743

    که در 1740 پادشاه پروس فردریک دوم تصمیم گرفت از مرگ چارلز ششم امپراتور اتریش برای تصرف سیلسیا استفاده کند. آغاز شده جنگ جانشینی اتریش. پروس و فرانسه که با اتریش دشمنی داشتند، سعی کردند روسیه را متقاعد کنند که از طرف خود در درگیری شرکت کند، اما به عدم مداخله در جنگ نیز راضی بودند. بنابراین، دیپلماسی فرانسه سعی کرد سوئد و روسیه را به درگیری بکشاند تا توجه روسیه را از امور اروپا منحرف کند. سوئد به روسیه اعلام جنگ کرد.

    نیروهای روسی تحت فرماندهی یک ژنرال لاسیسوئدی ها را در فنلاند شکست داد و قلمرو آن را اشغال کرد. پیمان صلح ابو(آبو صلح) 1743 به جنگ پایان داد. معاهده امضا شد 7 آگوست1743 در شهر آبو (اکنون تورکو,فنلاند) از روسیه A.I. رومیانتسفو I. Lyuberas، از سوئد G. Cederkreisو ای. ام. نولکن. در طول مذاکرات، روسیه موافقت کرد که ادعاهای ارضی خود را به شرط انتخاب شاهزاده هلشتاین به عنوان وارث تاج و تخت سوئد محدود کند. آدولف فردریک، پسر عموی وارث روسی پیتر سوم فدوروویچ. 23 ژوئن1743 آقای آدولف به عنوان وارث تاج و تخت سوئد انتخاب شد که راه را برای توافق نهایی باز کرد.

    ماده 21 معاهده صلح صلح ابدی را بین کشورها برقرار کرد و آنها را موظف کرد که وارد اتحادهای خصمانه نشوند. تایید شده معاهده نیستات1721. استان کیومنگورسک با شهرهای فردریش گام و ویلمانسترند، بخشی از استان ساولاکی با شهر نیشلوت، به روسیه رفت. مرز از کنار رودخانه می گذرد. کومنه.

    جنگ هفت ساله (1756-1763)

    در 1756-1763 جنگ انگلیس و فرانسه برای مستعمرات رخ داد. این جنگ شامل دو ائتلاف بود: پروس، انگلیس و پرتغال علیه فرانسه، اسپانیا، اتریش، سوئد و زاکسن با مشارکت روسیه.

    که در 1756فردریک دومبدون اعلان جنگ به زاکسن حمله کرد. در تابستان همان سال او را مجبور به تسلیم کرد. 1 سپتامبر1756روسیه به پروس اعلام جنگ کرد. که در 1757فردریک نیروهای اتریشی و فرانسوی را شکست داد و نیروهای اصلی را به سوی روسیه فرستاد. در تابستان 1757، ارتش روسیه تحت فرماندهی آپراکسیناوارد پروس شرقی شد. 19 آگوستارتش روسیه در نزدیکی روستا محاصره شد. گروس-یاگرسدورفو فقط با پشتیبانی یک تیپ ذخیره P. A. Rumyantsevaاز محاصره فرار کرد دشمن 8 هزار نفر را از دست داد. و عقب نشینی کرد. آپراکسین آزار و شکنجه را سازماندهی نکرد و خود به کورلند عقب نشینی کرد. الیزابت که در آن زمان نزدیک به مرگ بود، پس از بهبودی او را برداشت و تحت بازجویی قرار داد. همراه با او، صدراعظم بستوزف، که در فتنه های سیاست خارجی چاشنی داشت، به رسوایی افتاد.

    فرمانده جدید منصوب شد V. V. فرمور. در ابتدا 1758سربازان روسی کونیگزبرگ و سپس کل پروس شرقی را به تصرف خود درآوردند که جمعیت آن حتی با امپراتور بیعت کردند. در ماه آگوست 1758نزدیک روستای زورندورف یک نبرد خونین بود، که برای هیچ یک از طرفین پیروزی به ارمغان نیاورد. سپس فرمور مجبور شد فرماندهی را رها کند.

    ارتش را رهبری کرد P. S. Saltykov. 1 اوت 1759 60 هزار ارتش روسیه در نزدیکی روستای Kunersdorf در برابر 48 هزار ارتش پروس نبرد تن به تن داد. ارتش فردریک دوم نابود شد: فقط 3 هزار سرباز باقی مانده بودند. سالتیکوف برکنار شده و برای پیشروی آهسته نیروها به سمت برلین منصوب می شود A. B. Buturlina.

    28 سپتامبر1760برلین تسخیر شد. برای مدت کوتاهی توسط سپاه ژنرال تصرف شد توتلبنا، که انبارهای نظامی را تصرف کرد. با این حال، با نزدیک شدن فردریک، سپاه عقب نشینی کرد.

    دسامبر 1761الیزابت درگذشت خونریزی گلوبه دلیل بیماری مزمنی که در آن زمان برای پزشکی ناشناخته بود.

    بر تخت نشست پیتر سوم. امپراتور جدید تمام سرزمین های فتح شده را به فردریک و با او ائتلاف کرد. پادشاه پروس مرگ الیزابت را چنین درک کرد معجزه خانه براندنبورگ. فقط کودتای کاخ جدیدو به سلطنت رسیدن کاترین دوماز اقدامات نظامی روسیه علیه متحدان سابق - اتریش و سوئد جلوگیری کرد.

    مخالفان فرماندهان Lassi P.P. Levengaupt K.E. نقاط قوت احزاب 20000 سرباز (در آغاز جنگ) 17000 سرباز (در آغاز جنگ) تلفات نظامی 10500 کشته، زخمی و اسیر 12000 تا 13000 کشته، بر اثر بیماری مردند و اسیر شدند
    جنگ های روسیه و سوئد

    جنگ روسیه و سوئد 1741-1743(سوئد. هاتارناس ریسکا کریگ) - یک جنگ تجاوزکارانه که سوئد به امید بازپس گیری مناطق از دست رفته در طول جنگ شمالی آغاز کرد.

    وضعیت سیاست خارجی در آستانه جنگ

    در دسامبر 1739، اتحاد سوئد و ترکیه نیز منعقد شد، اما ترکیه قول داد که فقط در صورت حمله قدرت سوم به سوئد کمک کند.

    اعلام جنگ

    در 28 ژوئیه 1741، سفیر روسیه در استکهلم مطلع شد که سوئد در حال اعلان جنگ به روسیه است. علت جنگ در مانیفست مداخله روسیه در امور داخلی پادشاهی، ممنوعیت صادرات غلات به سوئد و قتل پیک دیپلماتیک سوئدی M. Sinclair اعلام شد.

    اهداف سوئد در جنگ

    بر اساس دستورالعملی که برای مذاکرات صلح آتی تهیه شده بود، سوئدی ها قصد داشتند به عنوان شرط صلح، بازگرداندن تمام اراضی واگذار شده به روسیه تحت صلح نیستات و همچنین انتقال قلمرو بین لادوگا و لادوگا به سوئد را مطرح کنند. دریای سفید. اگر قدرت‌های سوم علیه سوئد وارد عمل می‌شدند، آن‌وقت این کشور آماده بود که با کارلیا و اینگرمنلند همراه با سن پترزبورگ راضی شود.

    پیشرفت جنگ

    1741

    کنت Karl Emil Levenhaupt به عنوان فرمانده کل ارتش سوئد منصوب شد که به فنلاند رسید و فرماندهی را تنها در 3 سپتامبر 1741 بر عهده گرفت. در آن لحظه حدود 18 هزار سرباز منظم در فنلاند وجود داشت. نزدیک مرز دو سپاه 3 و 5 هزار نفری بود. اولین آنها، به فرماندهی K. H. Wrangel، در نزدیکی Wilmanstrand قرار داشت، دیگری، تحت فرماندهی ژنرال H. M. von Buddenbrook، در شش مایلی این شهر قرار داشت، که پادگان آن بیش از 1100 نفر نبود.

    کارل امیل لونهاپت (1691-1743)

    از طرف روسیه، فیلد مارشال پیتر پتروویچ لاسی به عنوان فرمانده کل منصوب شد. او که متوجه شد نیروهای سوئدی کوچک هستند و علاوه بر این، تقسیم شده است، به سمت ویلمانستراند حرکت کرد. با نزدیک شدن به آن ، روس ها در 22 اوت در روستای آرمیلا توقف کردند و در شب سپاه ورانگل به شهر نزدیک شد. بر اساس منابع مختلف، تعداد سوئدی ها، از جمله پادگان ویلمانستراند، از 3500 تا 5200 نفر بود. تعداد نیروهای روسیه به 9900 نفر رسید.

    در 23 آگوست، لاسی علیه دشمن که موقعیت برتری را تحت پوشش اسلحه های شهری اشغال کرد، حرکت کرد. روس ها به مواضع سوئد حمله کردند، اما به دلیل مقاومت سرسختانه سوئدی ها مجبور به عقب نشینی شدند. سپس لاسی سواره نظام خود را به جناح دشمن انداخت و پس از آن سوئدی ها از ارتفاعات سرنگون شدند و توپ های خود را از دست دادند. پس از یک نبرد سه ساعته، سوئدی ها شکست خوردند.

    پس از اینکه درامر فرستاده شده برای درخواست تسلیم شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، روس ها ویلمانسترند را با طوفانی تصرف کردند. 1250 سرباز سوئدی از جمله خود رانگل اسیر شدند. روسها سرلشکر اوکسکول، سه ستاد فرماندهی و یازده افسر ارشد و تقریباً 500 سرباز خصوصی را از دست دادند. شهر سوزانده شد، ساکنان آن به روسیه برده شدند. نیروهای روسیه دوباره به خاک روسیه عقب نشینی کردند.

    در سپتامبر تا اکتبر، سوئدی ها ارتشی متشکل از 22800 نفر را در نزدیکی کوارنبی متمرکز کردند که از این تعداد به دلیل بیماری، به زودی فقط 15-16 هزار نفر در خدمت باقی ماندند. روس ها مستقر در نزدیکی ویبورگ تقریباً به همین تعداد نفر داشتند. در اواخر پاییز، هر دو ارتش به مناطق زمستانی رفتند. با این حال، در ماه نوامبر، Levenhaupt با 6000 پیاده نظام و 450 اژدها به سمت Vyborg حرکت کرد و در Sekkijervi توقف کرد. در همان زمان، چندین سپاه کوچکتر از ویلمانستراند و نیشلوت به کارلیای روسیه حمله کردند.

    دولت روسیه با اطلاع از حرکت سوئدی ها در 24 نوامبر به هنگ های نگهبان دستور داد تا برای راهپیمایی به فنلاند آماده شوند. این باعث کودتای کاخ شد که در نتیجه آن تزارونا الیزابت به قدرت رسید. او دستور توقف خصومت ها را داد و با Levengaupt آتش بس منعقد کرد.

    1742

    تئاتر عملیات نظامی در 1741-1743.

    در فوریه 1742، طرف روسیه آتش بس را شکست و خصومت ها در مارس از سر گرفته شد. الیزاوتا پترونا در فنلاند مانیفستی منتشر کرد که در آن از ساکنان آن خواست تا در یک جنگ ناعادلانه شرکت نکنند و در صورت تمایل به جدا شدن از سوئد و تشکیل یک کشور مستقل به او قول کمک داد.

    در 13 ژوئن، لاسی از مرز عبور کرد و در پایان ماه به فردریکشمن (فریدریششم) نزدیک شد. سوئدی ها با عجله این قلعه را ترک کردند، اما ابتدا آن را به آتش کشیدند. لونهاپت فراتر از کیومن عقب نشینی کرد و به سمت هلسینگفورس حرکت کرد. در ارتش او روحیه به شدت سقوط کرد و فرار از خدمت افزایش یافت. در 30 ژوئیه، نیروهای روسی بدون هیچ مانعی بورگو را اشغال کردند و شروع به تعقیب سوئدی ها در جهت هلسینگفورس کردند. در 7 آگوست، گروه شاهزاده مشچرسکی نیشلوت را بدون مقاومت اشغال کرد و در 26 اوت، آخرین نقطه استحکامات فنلاند، تاواستگوس، تسلیم شد.

    در ماه اوت، لاسی از ارتش سوئد در هلسینگفورس پیشی گرفت و عقب نشینی بیشتر آن را به آبو قطع کرد. در همان زمان، ناوگان روسیه، سوئدی ها را از دریا قفل کرد. لونهاپت و بودنبروک با ترک ارتش، به استکهلم رفتند و احضار شدند تا در مورد اقدامات خود به Riksdag گزارش دهند. فرماندهی ارتش به سرلشکر J. L. Bousquet سپرده شد که در 24 آگوست با روس ها کاپیتولاسیون منعقد کرد که طبق آن ارتش سوئد باید وارد سوئد می شد و تمام توپخانه را به روس ها واگذار می کرد. در 26 اوت روس ها وارد هلسینگفورس شدند. به زودی نیروهای روسی تمام فنلاند و اوستربوتن را به طور کامل اشغال کردند.

    مذاکره و صلح

    در بهار 1742، سفیر سابق سوئد در سن پترزبورگ، E.M. von Nolken، برای آغاز مذاکرات صلح وارد روسیه شد، اما دولت روسیه شرطی را که او برای میانجیگری در مذاکرات فرانسه مطرح کرد، رد کرد و نولکن به سوئد بازگشت. .

    در ژانویه 1743، مذاکرات صلح در آبو بین سوئد و روسیه آغاز شد که در چارچوب خصومت های جاری انجام شد. نمایندگان طرف سوئدی بارون H. Cederkreutz و E. M. von Nolcken، از طرف روسی - رئیس ژنرال A. I. Rumyantsev و ژنرال I. L. Lyuberas بودند. در نتیجه مذاکرات طولانی، در 17 ژوئن 1743، به اصطلاح "قانون تضمین" امضا شد. توصیه کرد که ریکسداگ سوئد، نایب السلطنه هلشتاین، آدولف فردریش، را به عنوان وارث تاج و تخت انتخاب کند. سوئد فیوف کیمنیگورد با تمام دهانه رودخانه کیمن و همچنین قلعه نیشلوت را به روسیه واگذار کرد. روسیه فیوف های اوستربوتن، بیورنبورگ، آبو، تاواست، نایلند، بخشی از کارلیا و ساوولاک را که در طول جنگ اشغال کرده بودند، به سوئدی ها بازگرداند. سوئد مفاد پیمان صلح نیستات در سال 1721 را تأیید کرد و تملک روسیه را در سال 1721 به رسمیت شناخت.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه