04.09.2020

پایتخت روسیه را از کجا منتقل کنیم؟ "یکاترینبورگ برای پایتخت جدید مناسب ترین مرکز برای انتقال به کدام شهر است


"لامپ های آناتولیچ" ، تحریک روس ها برای تربیت بدنی و رقص های دور روسیه - آیا رئیس جمهور سرانجام به جای نوآوری های زیبایی در مورد اصلاحات جدی تری تصمیم خواهد گرفت؟ اعضای باشگاه استولیپین و دلوویا روسیا ، به ریاست سناتور شورای فدراسیون یوگنی تارلو ، یکی از راه های مدرن سازی واقعی کشور - انتقال پایتخت روسیه از مسکو - را به مدودف پیشنهاد کردند.

این واقعیت که مسکو از عمر مفید خود به عنوان یک مرکز حکومتی برای این کشور گذشته است ، هیچ یک از شرکت کنندگان در این میزگرد در این مورد شک نکردند. اوگنی تارلو یادآوری کرد که روسیه بارها مکان پایتخت خود را تغییر داد: استارایا لادوگا زیر نظر روریک ، سپس کی یف و ولادیمیر ، زیر نظر مغولان - تیور و مسکو ، سن پترزبورگ و دوباره مسکو ، مدت کوتاهی در طول جنگ جهانی دوم کویبیشف (سامارا )

انتخاب پایتخت جدید بحث جنجالی را برانگیخت. نیکلای اوستارکوف ، مدیر اجرایی دلوویا روسیا ، به تجربه آلمان اشاره کرد ، جایی که قدرت در محور برلین - بن پراکنده می شود. او پیشنهاد می کند که همان محور را در روسیه - مسکو - سن پترزبورگ احداث کند. یعنی بخشی از نهادهای قدرت باید در پایتخت فعلی رها شوند و برخی دیگر به بانکهای Neva منتقل شوند.

لازم به یادآوری است که تعدادی از م institutionsسسات دولتی قبلاً در سن پترزبورگ مستقر شده اند: دادگاه قانون اساسی ، مجمع بین پارلمانی CIS و EurAsEC.

مدیر موسسه جمعیت شناسی ، مهاجرت و توسعه منطقه ای یوری کروپنف اطمینان دارد که سرمایه جدید باید در منطقه آمور تاسیس شود. بهترین گزینه حدود 50 کیلومتر از مرز با چین است. به گفته وی ، منطقه آسیا و اقیانوسیه در حال تبدیل شدن به مرکز اقتصادی و سیاسی جهان است و پایتخت جدید روسیه می تواند در این روند ادغام شود. علاوه بر این ، پایتخت آمور به طور نمادین به چین نشان می دهد که روسیه قصد ندارد بی سر و صدا این مناطق را به یک همسایه قدرتمند واگذار کند.

یک امتیاز مثبت دیگر در چنین انتقال سرمایه به شرق دور کروپنف "غربالگری" نخبگان را که نمی خواهند خانه های خود را در مسکو ترک کنند ، اجتناب ناپذیر می داند: "با جایگزینی کادر پیر که به راحتی متصل شده اند ، به طایفه ها و گروه بندی ها متصل می شوند - با کادرهای متمرکز تغییر نخبگان رخ می دهد." در مورد کار و تحولات. "

گریگوری تومچین ، معاون سابق دومای دولتی از حزب گایدار ابراز اطمینان کرد که انتقال پایتخت به معنای تغییر در الگوی اداره کشور است. مطلق گرایی کنونی با روشهای دموکراتیک دولت جایگزین خواهد شد. تومچین همچنین معتقد است که آینده روسیه منطقه ترانزیتی بین چین و اروپا است. بنابراین ، پایتخت روسیه باید منطقه ای در جایی در مرکز اوراسیا شمالی باشد.

روسیه می تواند ده ها میلیارد دلار برای حمل و نقل و جابجایی کالا از چین به اروپا درآمد کسب کند. تومچین مثال زیر را به عنوان یک مثال ترسناک بیان کرد: میانگین سرعت حرکت کانتینر در راه آهن روسیه از شرق دور به مرز با اتحادیه اروپا ... 9.5 کیلومتر در ساعت است. با افزایش این سرعت متوسط \u200b\u200bفقط 22 کیلومتر در ساعت ، حمل بار از کشورهای جنوب شرقی آسیا به اتحادیه اروپا سودآورتر و سریعتر می شود. راه آهن از طریق روسیه از طریق دریا از طریق کانال سوئز.

پایتخت جدید روسیه ، جایی در سیبری غربی ، مناطق و مردم را با یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد. تومچین به تحقیقات جامعه شناسان اشاره کرد که نشان داد تنها 11٪ از مسکویت ها حداقل یک بار در زندگی خود ، 2٪ در کاراکیا و 20٪ در ولگا فراتر از اورال بوده اند. ملت "بی حرکت" می شود و این اولین نشانه سقوط احتمالی دولت است.

تومچین روی تز مخالفان انتقال پایتخت - هزینه ظاهراً گران چنین رویدادی - تأکید کرد. به گفته وی ، برای جلوگیری از ایجاد ترافیک ، مسکو نیاز به 22 خروجی عادی از شهر دارد ، در حالی که اکنون فقط 3 مورد وجود دارد (سن پترزبورگ حتی بدتر است - 1 خروجی عادی از شهر با 16 مورد لازم) . احداث جاده به ده ها میلیارد دلار نیاز دارد ، اما ساخت مسیرهای عزیمت جدید تضمین نمی کند که طی چند سال در ترافیک گیر کنند. بنابراین آیا بهتر نیست که مسکو را به طریقی دیگر - با عزیمت میلیون ها نفر ، به این ترتیب یا دیگری متصل به مقامات ، به یک منطقه دیگر - "تخلیه" کنیم؟

معاون دومای دولتی از "روسیه متحد" ، بومی کراسنویارسک ویکتور زوبارف نیز مطلوبیت ایجاد "محور جغرافیایی قدرت" را ذکر کرد - اما او محور نووسیبیرسک-کراسنویارسک را پیشنهاد داد. هر دو شهر مرکز جغرافیایی کشور هستند. علاوه بر این ، سیبری یک منطقه تاریخی دوستدار آزادی است. هیچ رعیتی وجود نداشت ، در سیبری بود که م mostثرترین کارگران روس - معتقدان قدیمی و آلمانی های قومی - مستقر شدند. بر خلاف مسکو ، که دچار این بیماری ها شده است ، هیچ شوونیسم و \u200b\u200bملی گرایی در منطقه وجود ندارد. زوبارف Omsk را گزینه دیگری برای پایتخت جدید می داند.

آناتولی لیریچ از نووسیبیرسک (آلمانی بسیار کارآمد) ، رئیس هیئت مدیره گروه Chimeks و سهامدار AvtoVAZ ، به حضار یادآوری کرد که دبیرکل نیکیتا خروشچف قصد دارد پایتخت RSFSR را در نووسیبیرسک ایجاد کند. لیریچ افزود: "اما او وقت نداشت و از آن زمان ما منتظر احیای عدالت تاریخی هستیم."

بوریس تیتوف ، رئیس دلوویا روسیا ، به حضار اطمینان خاطر داد: "ما اکنون در روسیه شیوه جدیدی از تفکر و دولت جدیدی داریم که تحت آن می توان چنین ایده هایی را مورد بحث قرار داد." تیتوف ، با شناختن دنیای تاجران داخلی ، مطمئن است که بدون نزدیک بودن به مقامات برای کار دشوار خواهد بود. وی افزود: "هر مشاغل متوسط \u200b\u200b، حتی یک تجارت بزرگ ، مجبور است افرادی را داشته باشد که مسائل را در ادارات دولتی حل و فصل می کنند. و اگر پایتخت را جابجا کنید ، تجارت باید از مقامات پیروی کند. و چنین انتقالاتی میلیاردها هزینه خواهد داشت. "

اما در همان زمان ، تیتوف با ایده انتقال سرمایه موافقت کرد. پیشنهاد او Tver است. این شهر در بین دو شهر اصلی پایتخت واقع شده است ، دارای اتصالات حمل و نقل مناسب.

سپس نویسنده این سطور سخنرانی کرد. من پیشنهاد کردم که با یک عمل نمادین شروع کنم - تا بالاخره حاکم عالی را از قلعه قرون وسطایی بیرون کنم. روسیه تنها کشور در جهان سفید است که رئیس جمهور هنوز از قلعه کرملین حکمرانی می کند.

ایده دوم من این است که دولت باید استراتژی توسعه خود را تعیین کند. اگر چنین باشد ، ولادیسلاو سورکوف مبلغ اصلی دولت به سرعت نیاز به حضور یک سرمایه جدید در یک مکان یا مکان دیگر را توجیه خواهد کرد و 90 درصد از جمعیت کشور در شش ماه پردازش با استدلال های او موافقت می کنند. اگر ما وظیفه خود را برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ آسیا-اقیانوسیه قرار داده ایم ، پس چرا پایتخت را به بلاگووشچنسک یا ولادیوستوک منتقل نمی کنیم. اگر تشخیص دهیم که روسیه "راه سوم" و وضعیت کشور اصلی اوراسیا را دارد - همانطور که الکساندر دوگین ، نزدیک به قدرت تبلیغ می کند ، ممکن است پایتخت در کراسنویارسک و نووسیبیرسک باشد.

اگر اندیشه سلطنت طلب با ادامه آرزوی دیوانه وار آخرین تزارهای روم به تنگه ها (استانبول) احیا شود ، می توان پایتخت را به روستوف دان منتقل کرد. در همان زمان ، نزدیک به ایزوترم ژانویه دمای صفر و دریای گرم است.

اگر سورکوف و مدودف اعلام کنند که روسیه در حال بازگشت به مسیر توسعه دموکراتیک اروپا است ، پس بهترین گزینه این نوگورود است. به عنوان یکی از اولین جمهوری های دموکراتیک در قرون وسطی ، همراه با جنوا و فلورانس. با گزینه بازگشت به دموکراسی خود - مجلس مentسسان ، هنگامی که توسط بلشویک ها پراکنده شد ، می توان پایتخت را به عنوان صندلی آخرین دولت منتخب KomUCH به سامارا منتقل کرد.

به طور کلی ، گزینه های زیادی وجود دارد - و همه آنها حق وجود دارند.

استاد دانشکده عالی اقتصاد ، رئیس شرکت FBK ایگور نیکولایف یادآور شد که انتقال پایتخت قزاقستان از آلما-آتا به آستانه فقط 2 میلیارد دلار هزینه داشته است. بنابراین انتقال پایتخت به روسیه نیز گران نخواهد بود. در عین حال ، نیکولایف احتمال اینکه رئیس جمهور مدودف چنین ایده ای را بخوبی استفاده کند ، منتفی نمی داند. نیکولایف افزود: "آنها دوست دارند کارهای نمادین را به جای کار سخت روزانه انجام دهند."

آخرین سخنان را مجری میزگرد ، سناتور اوژن تارلو بیان کرد. ایده او ایجاد "پایتخت توزیع شده" در روسیه است: بخشهای مختلف قدرت دولت باید همزمان به چندین شهر منتقل شود. تارلو پیشنهاد می کند وزارت خارجه و سفارتخانه های کشورهای خارجی ، شورای امنیت و رهبری نیروی دریایی در سن پترزبورگ مستقر شود. رئیس جمهور باید قلعه قرون وسطایی کرملین را به کاخ کنستانتینوفسکی تغییر دهد.

دولت باید در مسکو بماند. کمیته تحقیق و Gosnarkokontrol باید به Tver منتقل شوند و مراکز بازداشت موقت جدید باید در آنجا ساخته شوند. شاخه قانونگذاری - دومای دولتی و شورای فدراسیون - باید به اورال ، یکاترینبورگ یا نووسیبیرسک منتقل شود. برای برداشتن آژانس ماهیگیری به مورمانسک یا ولادیوستوک. آکادمی علوم کشاورزی - در میچورینسک یا استاوروپول.

سال 2018 صدمین سالگرد انتقال دولت از پتروگراد به مسکو است. شرکت کنندگان در این میزگرد توافق کردند که در پایان دوره دوم ریاست جمهوری خود ، دیمیتری مدودف می تواند به همه روس ها هدیه دهد و سرمایه جدیدی پیدا کند. به نوعی ، در آخر ، نسل سوم رئیس جمهور روسیه باید توسط فرزندان به یاد بیاید.

انتقال پایتخت روسیه از مسکو به شهر دیگر ، مسئله ای اقتصادی نیست ، همانطور که بسیاری به اشتباه فکر می کنند. اقتصاد در اینجا دهمین چیز است. اما دلایل سیاسی ، جمعیتی و فرهنگی وجود دارد که لازم است فوراً پایتخت را به جایی فراتر از اورال منتقل کنید.

به طور کلی ، سرمایه یک مفهوم چند وجهی است. اول و مهمترین ، پایتخت مرکز سیاسی کشور است. مقامات فدرال در آن معلق هستند ، تصمیماتی که برای کشور سرنوشت ساز باشد در آن اتخاذ می شود. اگر کشور در حال توسعه است ، به جلو حرکت می کند ، این امر باعث می شود که پایتخت به یک مرکز فرهنگی تبدیل شود. یک هنرمند می تواند طرفدار قدرت یا مخالف قدرت باشد - اما هر هنرمند واقعی نسبت به قدرت بی تفاوت نیست. و سیاست و فرهنگ جمعیت شناسی را تعیین می کند - افراد باهوش و بلند پرواز که نبض تاریخ را احساس می کنند و می خواهند در آن شرکت کنند ، به پایتخت می روند. در واقع نخبگان کشور در آن جمع می شوند. در عین حال ، سرمایه نباید یک مرکز اقتصادی باشد - بعلاوه ، نقش یک مرکز اقتصادی برای سرمایه مضر است. وقتی ثروت در کنار قدرت جمع می شود ، ناگزیر شروع به فساد قدرت می کند.

این ، البته ، نقاشی کامل روغن است. در واقع ، پایتخت روسیه مرکز اقتصادی آن است. قدرت و ثروت با هم بافته می شود. تاجران به مقامات غذا می دهند ، آنها چاق می شوند و تکثیر می شوند ، نزدیکان آنها خود تاجر می شوند و جریانات کالاهای بیشتری را به شهر جذب می کنند. این یک حلقه معیوب باطل است که مشخصاً مربوط به کشورهای جهان سوم است. در نتیجه ، پایتخت تبدیل به یک هشت پا می شود که از سایر نقاط کشور آب می نوشد. بهترین ها این کار را نمی کنند ، اما در اکثر موارد کسانی که می خواهند خوب قدم بزنند و سود ببرند (من نمی خواهم کسی را آزرده کنم ، اما فکر می کنم مسکوی های بومی با من موافق باشند). اگر چنین پایتختی یک مرکز فرهنگی است ، فقط به دلیل افول عمومی فرهنگ در کشور است. توسعه مناطق با مانع مواجه است ، زیرا پایتخت تمام آب میوه های مناطق را می نوشد. اما خود پایتخت به دلیل فساد گسترده و هجوم جمعیت مازاد قادر به توسعه نیست.

تنها راه نجات انتقال پایتخت به شهر دیگری است. در تاریخ روسیه ، بیش از یک بار اتفاق افتاده است که کشور ما دچار فروپاشی شود ، حتی از هم بپاشد ، و دوباره دوباره احیا شود و شروع به توسعه کند - اما با یک مرکز جدید. نوگورود ، کیف ، ولادیمیر ، مسکو ، پترزبورگ ، مسکو دوباره ، ...؟ هر سرمایه جدید بردار جدیدی از توسعه را تعریف می کند: جهت اصلی سیاست خارجی و جهت اصلی "استعمار داخلی" ، تمرکز نیروها و ابزارها ، اکتشاف منابع و صنایع جدید. مردم در پایتخت جمع می شوند ، ثروت به دنبال مردم می آید ، ثروت قدرت را خراب می کند ، قدرت تنزل می یابد و ... همه چیز از نو آغاز می شود.

پایتخت را از کجا منتقل کنیم؟ بستگی زیادی به عوامل زیادی دارد. از یک طرف ، ساخت پایتختی که زیرساخت ها از قبل توسعه یافته ارزان تر است. از طرف دیگر ، انتقال سرمایه خود باعث تحریک توسعه زیرساخت ها می شود. از یک سو ، قرار دادن پایتخت در داخل کشور ، به دور از موشک های ورودی ، ایمن تر است. از طرف دیگر ، برای دور نگه داشتن سرزمین ها از روسیه ، بهتر است پایتخت را به این مناطق نزدیک کنید. از یک طرف ، برای سهولت مدیریت بهتر است پایتخت را در جایی قرار دهید که آب و هوا معتدل باشد. از طرف دیگر ، آب و هوای سخت ، انسانهای بیهوده و لذت گرایان را می ترساند و کسانی را که وظیفه اصلی آنهاست ، به سمت پایتخت جذب می کند.

چند پیشنهاد برای جابجایی پایتخت. یوری کروپنف - خاور دور. ادوارد لیمونوف - سیبری جنوبی. میخائیل دلیاگین - قلمرو کراسنویارسک (شهر ینیسیسک). سرگئی پرسلگین چند سرمایه است.

در پایان - در مورد ارتباط بین انتقال پایتخت و ساخت و ساز از شهرهای آینده ، futuropolis. اگر جایی در حومه شهر آینده بسازیم و پایتخت خود به عنوان شهر گذشته باقی بماند ، کل کشور در گذشته خواهد ماند. اگر پایتخت روسیه یک فوتوروپلیس باشد ، تمام روسیه به یک کشور آینده تبدیل می شود. به همین دلیل است که ساخت یک سرمایه از ابتدا یا بر اساس یک شهرک کوچک مهم است.

اگر نه یک سنت ، حداقل یک گرایش پایدار وجود دارد: هر چند صد سال ، دولت ما سرمایه خود را تغییر می دهد. آیا ادامه خواهد یافت و کدام شهرها می توانند عنوان مرکز کشور را ادعا کنند؟

مسیرهای تجاری در حال تغییر پایتخت هستند

تغییر شهر اصلی ، به عنوان یک قاعده ، در برابر تغییرات جدی ژئوپلیتیکی رخ داده است. بنابراین ، اولین پایتخت دولت روسیه را می توان Veliky Novgorod دانست - در آنجا بود که قبایل اسلاوی ، طبق افسانه ، خواستار حکومت Rurik در 862 شدند. با این حال ، مرکز روس باستان شهر خیلی دوام نیاورد.

پیش از این در سال 882 ، شاهزاده اولگ ، جانشین روریک ، در کیف اقامت گزید. "مادر شهرهای روسیه" به بهترین شکل ممکن متناسب با نقش پایتخت بود: این شهر به بیزانس نزدیکتر بود - شریک اصلی روسیه ، که به دلیل موقعیت مناسب در کرانه های دنیپور محافظت می شود. علاوه بر این ، در آن سوی رودخانه "راه وارنگیان به یونانیان" قرار داشت - آنگاه راهرو اصلی تجارت از شمال به جنوب بود.

در اواسط قرن یازدهم ، پس از تبدیل شدن کیف به محل اقامت کلان شهر روسیه ، نهاد پایتخت به معنای مدرن آن در این شهر شکل گرفت. نقش مهمی در این میان دوره طولانی خودکامگی شاهزادگان کی یف بود. اما با شروع تکه تکه شدن فئودال در روسیه و به ویژه پس از قرار گرفتن در زیر یوغ تاتار-مغول ، تشکیل دولت متوقف شد.

در واقع تحت حاکمیت گروه ترکان و مغولان ، روسیه در واقع یک کشور یکپارچه نبود ، بلکه مجموعه ای از سلطنت های منزوی بود. در این زمان ، ولادیمیر پایتخت اسمی در نظر گرفته شد - این شاهزادگان محلی بودند که توسط مغولان تاتار به عنوان قدیمی ترین شناخته شدند. با این حال ، جدول محلی ، به عنوان یک قاعده ، به یکی از شاهزادگان تبهکار شمال شرقی منتقل شد و "Varangians" ، با دریافت عنوان " دوک بزرگ از همه روسیه "، نشستن شخصاً در شهر را ضروری ندانست. در نتیجه ، ولادیمیر به تدریج به یک شهر استانی تبدیل شد.

پس از آن ، مسکو به تدریج مورد توجه قرار گرفت. شاهزادگان محلی سرانجام موفق شدند روسیه را متحد کنند ، کشور را از دست تاتار-مغول آزاد کنند و زادگاه خود را پایتخت کشور تازه تاسیس کنند. اعتقاد بر این است که مسکو در سال 1389 ، هنگامی که واسیلی اول به سلطنت رسید ، وضعیت مرکز را بدست آورد.

اول از همه ، پایتخت جدید با موقعیت مناسب - نه تنها جغرافیایی و نظامی ، بلکه تجاری - متمایز شد. از طریق رودخانه مسکو می توان به رودخانه های بزرگ دیگر - ولگا ، اوکا و کلیازما و در امتداد آنها - در جنوب جنوبی دسترسی پیدا کرد. علاوه بر این ، این شهر در قرن چهاردهم به مرکز فرهنگی و معنوی روسیه تبدیل شده بود.

مسکو بیش از 300 سال مرکز این کشور بود - تا سال 1712 ، که به خواست پیتر اول ، سن پترزبورگ به شهر اصلی این ایالت تبدیل شد. پترزبورگ به خواست حاکمیت به ویژه برای ایجاد پایتخت ایجاد شد. و عوامل تعیین کننده در انتخاب مکان نزدیک بودن به اروپا و موقعیت در ساحل دریا بود: این امر به مهمانان کشورهای دیگر "اجازه می داد تا از طریق دریا به تزار بروند و از جاده خطرناک مسکو عبور نکنند." دلتای باتلاقی نوا موفق ترین مکان برای ساخت این شهر نبود ، اما تقریباً تنها مکانی بود که امکان اتصال روسیه و اروپا با کوتاهترین مسیر دریایی را فراهم کرد. این ارتباط از نظر شاهنشاه اول با مسیر توسعه ای که وی برای دولت روسیه می دید سازگارتر بود.

باد تغییر

با این حال ، همانطور که تاریخ نشان می دهد ، انتخاب پایتخت به طور مستقیم به ایده های رهبری در مورد آینده کشور بستگی دارد. پترزبورگ تنها دو قرن به عنوان شهر اصلی باقی ماند: در سال 1918 بلشویک هایی که به قدرت رسیدند ، ظاهراً دیگر به مهمانان "قایقرانی از طریق دریا" دیگر احتیاج ندارند ، وضعیت اصلی را به مسکو بازگردانند ، که هنوز هم حفظ کرده است.

با این حال ، امروز دوباره صداهایی شنیده می شود که پیشنهاد می کنند ، اگر نه به طور کامل ، حداقل حداقل تا حدی ، عملکردهای مدیریتی را به یک شهر دیگر منتقل کنید. البته بیشتر اوقات از سن پترزبورگ در میان جانشینان نام برده می شود - او از سال 1991 برای این نقش فریب خورده است. توضیح این کاملاً ساده است: در آستانه هزاره سوم ، احساسات شدید غرب گرایی در روسیه وجود داشت ، طرفداران آنها معتقد بودند که انتقال پایتخت به "شرکا" می تواند تأثیر مثبتی در توسعه دولت داشته باشد. . با گذشت زمان ، دیگران نیز بر این استدلال افزودند. به عنوان مثال ، در مورد میزان بالای کار در مسکو توسط انواع مقامات. اگر اشتیاق به غرب به تدریج کاهش یابد ، آخرین تضاد تا به امروز حل نشده باقی مانده است.

با این حال ، در آینده ، سنت پترزبورگ به هیچ وجه تنها شهری نیست که می تواند برای کسب حق عنوان پایتخت با مسکو رقابت کند. بنابراین ، یکی از شهرک های با رشد بسیار پویا در روسیه ، کراسنودار است. جمعیت آن به مدت ده سال - از سال 2006 تا 2016 - با 20 درصد افزایش - به 853 هزار نفر. البته تعداد کل ساکنان قابل مقایسه با 12 میلیون نفر در پایتخت نیست ، اما این افزایش قابل توجه تر از 13 درصد مسکو بود.

علاوه بر این ، کراسنودار همواره یکی از بزرگترین مراکز اقتصادی در روسیه است. در مجتمع صنعتی این شهر حدود 130 شرکت بزرگ و متوسط \u200b\u200bوجود دارد که حدود 30٪ از کل کارمندان را استخدام می کنند. علاوه بر این ، در این شهرک ثبت شد حداقل مقدار بیکار

اقتصاد محلی بسیار متنوع است: همچنین کارخانه هایی تولید کننده لوازم فلزکاری و همچنین کارخانه های خیاطی و مبلمان هستند. جو مناسب تجاری ایجاد شده در کراسنودار توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی را به خود جلب می کند. این مقامات احتمالاً مجذوب این فرصت می شوند که در شهری در حال توسعه با آب و هوای معتدل و فقط 100 کیلومتری دریای سیاه کار کنند. و در عین حال قابل اعتماد توسط ناوگان روسی.

تکرار کننده دیگر انواع رتبه بندی در شهرهای روسیه ، تیومن است. این شهرک ، مانند کراسنودار ، یکی از سریعترین رشدها است: بیش از ده سال جمعیت آن یک سوم افزایش یافته است - از 542 به 721 هزار نفر. علاوه بر این ، تیومن در رتبه بندی شهرها از نظر استاندارد زندگی در سال 2017 رهبر است که توسط گروه جامعه شناسی دانشگاه مالی تحت دولت تدوین شده است. طبق ارزیابی های شهروندان ، سطح تحصیلات ، خدمات شهری و راه سازی به عنوان بهترین در اینجا شناخته شده است. نتایج نشان می دهد که تیومن - پایتخت منطقه منابع - به طرز ماهرانه ای از پول دریافتی از نفت و گاز استفاده می کرده است. و البته ، این تجربه برای کل کشور مفید خواهد بود.

در زمان مناسب و در جای مناسب

با این حال ، وارد شدن به رتبه ها با عاملی که پایتخت ایالت ها انتخاب می شوند فاصله زیادی دارد. هم نقش تاریخی و هم موقعیت جغرافیایی... برای شهر اصلی کشور مهم است که مکان آن بر روی نقشه نه تنها برای ارتباط بین مناطق ، بلکه برای تعامل با شرکای اصلی خارجی نیز مناسب باشد. بیهوده نیست که کیف ، مسکو و سن پترزبورگ در زمان های مختلف جای خود را گرفتند.

اما زمان در حال تغییر است. روسیه ، روزی که آشکارا طرفدار اروپا بود ، اکنون امیدوار است که به یک کانال بین جهان قدیم و آسیا تبدیل شود و به مسیر دریای شمال شرط بندی کند. و تغییرات مداوم در آینده می تواند مقامات را وادار به تغییر پایتخت کند.

بهترین مورد در این مورد یکی از دو شهر خاور دور - ولادیوستوک یا خاباروفسک است. در حال حاضر ، هر دو شهرک با استفاده از موقعیت مرزی خود و ایجاد ارتباط با "ببرهای آسیایی". و ولادی وستوک به لطف اجلاس اخیر APEC که در اینجا برگزار شد ، دستیابی به موفقیت در زیرساخت ها را انجام داده است. به هر حال ، این رویداد نشان داد که این شهر کاملاً می تواند با عملکردهای نماینده کنار بیاید.

یکی دیگر از مدعیان عنوان این مرکز بدون شک کراسنویارسک است. این شهر در حال حاضر به پایتخت غیررسمی سیبری شرقی تبدیل شده است - بیشتر به دلیل پایگاه تولید قدرتمند ، قابلیت های حمل و نقل و تدارکات. این شهرک تقریباً در قلب کشور در یکی از بزرگترین رودخانه های آن واقع شده است - ینیسی ، که کراسنویارسک را با سرزمین های شمالی متصل می کند. این شهر خود بسیار نزدیک به مرز جنوبی روسیه واقع شده است.

اگر پیش بینی هایی که طبق آن مسیر دریای شمال به یکی از اصلی ترین شریان های تجارت جهانی تبدیل می شود ، آماده رقابت از نظر حجم بار حمل شده با کانال سوئز است ، به طور حتم مورمانسک ، یکی از بزرگترین بنادر روسیه عنوان سرمایه را ادعا کنید. و اینکه این شهر بزرگترین شهر جهان در آن سوی دایره قطب شمال است ، به هیچ وجه نباید مقامات را بترساند. آب و هوا در اینجا معتدل است و اگر گرمایش گسترده را در نظر بگیریم ، می توان شرایط آب و هوایی را کاملاً قابل قبول دانست. بنابراین سرما بعید است مانعی باشد ، که نمی توان در مورد شبهای قطبی گفت.

در بخشهایی تفویض اختیار کنید

روسیه ، دادگاه قانون اساسی را از مسکو به سن پترزبورگ منتقل کرده است ، گامی در جهت مشابه برداشت. برای کشور ما با قلمرو وسیع ، توزیع ارگان های دولتی حتی می تواند پاسخی برای بسیاری از چالش ها باشد. قابل درک است که چرا ، مثلاً اخیراً ، وزارتخانه های امور خاور دور یا قفقاز شمالی در مسکو مستقر بودند: نزدیک تر بودن به مرکز تصمیم گیری. با این حال ، در عصر فن آوری های جدید ، این نیاز به تدریج در حال از بین رفتن است.

بنابراین در آینده نزدیک ، این امکان وجود دارد که ساختارهای مدیریتی در سراسر ایالت پراکنده شوند: وزارت مسئول NSR در مورمانسک است. دپارتمان مسئول روابط با کشورهای آسیایی - در ولادی وستوک. و شاید مسئولان ، تولید نفت از تیومن را بر عهده بگیرند.

در روسیه ، آنها به طور جدی در مورد محروم کردن مسکو از وضعیت رسمی شهر اصلی فدراسیون بحث کردند

این خبر ناگهان به فضای اطلاعاتی مبنی بر انتقال پایتخت روسیه از مسکو به شهر دیگری سرایت کرد. بر اساس این ابتکار ، "دکترین مسکووی" ساخته شد که قبلاً برای ولادیمیر پوتین ارسال شده است. سرگئی سوبیانین ، شهردار مسکو ، با تمسخر ایده انتقال سرمایه را "نبوغ" خواند ، در حالی که دیگر مقامات دولتی خاطر نشان کردند که چنین تغییراتی نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی دارد. در مورد آنچه که می تواند به جایگزینی برای انتقال پایتخت تبدیل شود و چرا کازان نباید شهر اصلی روسیه باشد - در مواد Realnoe Vremya.

آیا این انتقال سلامت کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد؟

رئیس هیئت نظارت گزارش می دهد ، یوری کروپنف ، انستیتوی جمعیت شناسی ، مهاجرت و توسعه منطقه ای ، پیش نویس "دکترین مسکووی" را به رئیس جمهور روسیه فرستاد که در آن پیشنهاد انتقال پایتخت این کشور به آن سوی اورال را دارد. کروپنف استدلال در مورد انتقال را ضرورت دور شدن از اقتصاد متمرکز در مسکو و هدایت منابع بیشتر به توسعه کل کشور ، به ویژه خاور دور و سیبری عنوان کرد. علاوه بر این ، به گفته یوری کروپنف ، منطقه مسکو "تقریباً یک پنجم همه را جذب کرده است جمعیت روسیه"، و توسعه ملی فقط در 15-25 مگاپلاس بزرگ روسیه رخ می دهد ، جایی که بیش از نیمی از جمعیت این کشور زندگی می کنند.

کروپنف در آموزه خود ، از لزوم کنارگذاشتن شهر بزرگ مگلوپولیس به نفع املاک و منظره های کم ارتفاع صحبت می کند ، که به "روس ها اجازه می دهد تا فضای بی پایان خود ، زمین خود را دوباره بسازند و به دور شدن از چند فرزند اجباری و رشد جمعیتی را بازیابی کنید. "

کروپنف ، با بیان اینکه مردم روسیه مجبور به جمع شدن در مناطق باریک ، محدود و مشخص می شوند ، انگیزه خلاقیت زندگی خود را از دست می دهند و معتقد است که چنین وضعیتی می تواند منجر به از دست دادن امتیازات ژئوپلیتیک روسیه و همچنین حاکمیت بر سرزمین ها شود. دور از شهرهای بزرگ.

پروژه انتقال پایتخت از مسکو به اورال به وزارتخانه منتقل شد توسعه اقتصادی روسیه ، به گزارش Lenta.ru.

کروپنف استدلال می کند که انتقال باید به دلیل دور شدن از اقتصاد متمرکز در مسکو و هدایت منابع بیشتر به توسعه کل کشور ، به ویژه خاور دور و سیبری باشد. عکس gosrf.ru

"نبرد" نخواهد بود

واکنش سرگئی سوبیانین ، شهردار مسکو در انتظار صبر نبود. "انتقال پایتخت به شرق دور یک ایده" درخشان "است. یک تریلیون یا دو میلیارد دلار را برای 8000 کیلومتر دور از 110 میلیون روس ساکن قسمت اروپایی به مقامات تبعید اختصاص دهید. و مقامات قبلی به سیبری و شرق تبعید شدند ، اما با روش کم هزینه تر ، "رئیس شهر در صفحه خود به کروپنف پاسخ داد در "VC".

به نوبه خود ، آغازگر ایده انتقال پایتخت ، یوری كروپنف ، سوبیانین را به بحث احضار كرد و نظر مربوط به پست شهردار را گذاشت. Sobyanin به این پاسخ داد انتشار دیگری: "با احترام فراوان به یوری واسیلیویچ ، بحث درمورد ایده های جعلی اتلاف وقت است. به همین سادگی می توان در مورد این س debateال "زندگی در مریخ وجود دارد" بحث کرد.

پایتخت - به یکاترینبورگ

سایر سیاستمداران نیز کنار نماندند. به عنوان مثال ، ایرینا گوسوا ، معاون اول رئیس کمیته دومای دولتی در مورد ساختار فدرال و مسائل خودگردان محلی ، گفت که انتقال پایتخت از مسکو منطقی نیست. به گفته Lenta.ru ، به گفته معاون ، تجدید نظر در "روابط بین بودجه ای" و توسعه مزایای هر منطقه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

معاون دیگر ، معاون اول رئیس کمیته ساخت و ساز و قانونگذاری دولت دومای دولتی ، میخائیل یملیانوف ، خاطرنشان کرد که از نظر تئوریک ، ابتکار عمل جالب و قابل توجه است. RIA Novosti به نقل از این مقام رسمی گفت: "اما از نظر عملی ، جابجایی پایتخت در حال حاضر تقریباً غیرممكن است ، زیرا هزینه های خاصی لازم است."


سرگئی سوبیانین می گوید: "بحث درباره ایده های جعلی اتلاف وقت است." عکس na-zapade-mos.ru

یکی از کسانی که نه تنها از طرح انتقال حمایت کرد ، بلکه نسخه خود را از پایتخت نیز پیشنهاد کرد ، عضو شورای عالی حزب روسیه متحد دیمیتری اورلوف است.

اورلوف در مقاله خود نوشت: "مناسب ترین راه حل می تواند یكاترینبورگ باشد و برخی از كاركردهای پایتخت می تواند به چندین شهر واگذار شود."

همزمان چندین شهر ادعا می کنند که عنوان افتخاری پایتخت سوم روسیه را دارند. به صراحت مشخص نیست که چه چیزی در این زمینه افتخارآمیز یا سودآور است ، زیرا این شهر به طور خودکار تقدم مسکو و سن پترزبورگ را از همه جهات تشخیص می دهد. بله ، این دقیقاً واقعیت است ، اما شهرهای ما نمی توانستند به دو پایتخت برسند ، اما مثلاً بلافاصله تجربه اروپا را اتخاذ می کنند.

شاید برای گردشگران خارجی که به روسیه می آیند جذابیتی در این برچسب وجود دارد و همه چیز در مورد کیف پول آنها است؟ برای این عنوان از بودجه فدرال کسر خاصی نداریم ... به هر حال مدتی پیش برای وضعیت پایتخت سوم جدال جدی وجود داشت و اختلافات تا امروز فروکش نمی کند.

اکنون مارک "سومین سرمایه" متعلق به کازان است. این شهر برتری خود را از نیژنی نوگورود و دیگر رقبای کمتر موفق بدست آورد. اما زمان در حال تغییر است. که در سالهای گذشته غالباً پیشنهادهایی برای انتقال پایتخت روسیه به جایی به اورال یا سیبری وجود دارد ، تا به زودی مبارزه برای دستیابی به حق حمل پرچم سومین سرمایه دوباره مطرح شود.

چه فکری در این باره دارید؟ بیایید رأی بدهیم ، زیرا ما متقاضیان بسیار جالبی داریم!

کازان

همه چیز با کازان مشخص است. پایتخت تاتارستان ، شهری باستانی اما مدرن ، که پوتین خودش آن را پایتخت سوم خواند! درست است ، گاهی اوقات چنین چیزی وجود دارد ...



نووسیبیرسک

سومین شهر بزرگ روسیه ، پایتخت سیبری (اگرچه کراسنویارسک در اینجا بحث خواهد کرد) ، که در 100 سال گذشته از یک شهر استانی به یک کلان شهر تبدیل شده است. درست است که در سال 1993 روتسکوی و خاصبولاتوف می خواستند سرمایه موقت خود را در اینجا ترتیب دهند ، اما ساکنان نووسیبیرسک مقصر این امر نیستند!



اکاترینبورگ

پایتخت اورال با تاریخی غنی ، رقیبی ثابت برای لقب پایتخت سوم ، شهری که اولین رئیس جمهور روسیه در آن بالغ شد!



نیژنی نووگورود

پایتخت منطقه ولگا ... درست است ، این تنها شهر با میلیون ها دلار در روسیه است که جمعیت خود را از دست می دهد ، اما ساکنان نیژنی نووگورود هنوز هرگز برتری کازان را تشخیص نخواهند داد!



ولیکی نووگورود

یکی از قدیمی ترین شهرهای روسیه ، زمانی مرکز ثروتمند تجارت بین الملل بود که حتی در زمان اشغال گروه ترکان و مغولان نیز در استقلال باقی ماند ، اکنون به یک آب خاکی تبدیل شده است (اگرچه پایتخت منطقه است). نیکیتا میخالکوف خودش پیشنهاد داد که وضعیت پایتخت سوم را به ولیکی نوگورود اختصاص دهد.



سامارا

سامارا در سالهای آشفتگی بزرگ (در واقع) پایتخت موقت روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. شهر دیگری که ساکنانش نمی توانستند از این امر سبقت بگیرند که کازان از آنها سبقت گرفته است.



امسک

آه ، امسک! یک بار کلچاک اینجا نشست ، اما اکنون دوراوورکوفسکی را به سختی بیرون کردند ... اما شاید وضعیت پایتخت سوم به احیای این شهر زیبای سیبری کمک کند؟



سواستوپل

بند شهری ، که پس از الحاق کریمه به روسیه ، وضعیت منحصر به فردی دریافت کرد: از نظر قانونگذاری ، سواستوپول همراه با مسکو و سن پترزبورگ ، یک منطقه مستقل است - شهری با اهمیت فدرال.



گروزنی

شهر دیگری که مرکز حاضر است برای آن هزینه کند. شهری که پس از جنگهای چچن از خاکستر برخاست و اهمیت سیاسی مهمی پیدا کرد و هر بار نتیجه عالی انتخابات را به رئیس جمهور فعلی و حزب حاکم تضمین کرد.



عالی است ، اما ما برای طرفداران اتحاد جماهیر شوروی به گزینه دیگری نیاز داریم!

شاید روسایفکا در موردویا باشد؟

یا Naberezhnye Chelny در تاتارستان؟ اما سپس آن را در سراسر کازان بمباران خواهد کرد ...

بگذار بهتر شود ولگوگراد! علاوه بر این ، من هنوز آنجا نبوده ام و نمی توانم با نگاه مغرضانه قضاوت كنم. و به خصوص برای طرفداران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، نام آن را به استالینگراد نیز تغییر خواهیم داد ، حیف نیست!

بنابراین بیایید انتخاب را تمرین کنیم!

UPD: هنوز دور دوم برگزار خواهد شد. ساکنان کازان ، با حمایت فعال رسانه های تاتارستان ، بسیار سخت و اجباری تلاش کردند ، اما هنوز نتوانستند این کار را قبل از نیمه شب انجام دهند ، و نتایج رای گیری به یک کدو تنبل تبدیل شد!

در ساعت 0:05 به وقت مسکو اینگونه بود:

همانطور که حدس زده اید کازان و یکاترینبورگ به فینال می رسند! امیدوارم تا دور دوم ساکنان یکاترینبورگ نیز بیدار شوند و مبارزه هیجان انگیزی در انتظار ما باشد.

کدام شهر شایسته عنوان سومین پایتخت روسیه است؟

ولیکی نووگورود

83 (2.5 % )

ولگوگراد

79 (2.4 % )

70 (2.1 % )

اکاترینبورگ

688 (20.6 % )

1576 (47.3 % )


2021
polyester.ru - مجله ای برای دختران و زنان