17.01.2021

مقایسه تصاویر شاهزاده و جادوگر در "آواز اولگ نبوی" الف. با. پوشکین. "تأملاتی در مورد کار" آهنگ در مورد اولگ نبوی آثار در ادبیات روسیه


یکی از بنیانگذاران ادبیات روسی به حق شاعر رسوا الکساندر پوشکین در نظر گرفته می شود که در آثار باشکوه خود سعی می کند احساسات یک فرد را بیدار کند و تنها بیشترین را بیدار کند. بهترین کیفیت ها. این به فرد کمک می کند تا گذشته و آینده را درک و درک کند. شاعر به راحتی و بدون مزاحمت در آفرینش های ادبی خود باعث می شود که همه چیزهای کوچک زندگی و نگرانی هایی که در شادی آنها اختلال ایجاد می کند فراموش کنند. خواننده در آثار او با تلقی خاصی مواجه است دنیای مدرنبنابراین، گاهی اوقات درک کامل این حسی و احساسی غیرممکن است.

پوشکین در آثار خود بسیار واضح تمام ویژگی های اصلی شخصیت روسی را توصیف می کند و بهترین جنبه های خود را نشان می دهد. موضوع اصلی کار او تاریخ، گذشته وطنش است. این موضوع به کار پوشکین "آواز اولگ نبوی". در این آفرینش شاعرانه، شاعر رسوا شده به راحتی و آزادانه به توصیف واقعه تاریخی می پردازد که واقعاً در دوره ای خاص رخ داده است.

معروف است که اثر شعر تاریخی پوشکین در قرن نوزدهم نوشته شده است. تاریخ دقیق نگارش 1822 است. اعتقاد بر این است که این شعر منعکس کننده مرگ دوک بزرگ است روسیه باستان، که به خاطر لشکرکشی هایش که معمولاً خیلی خوب به پایان می رسید مشهور و مشهور بود. در مورد پیروزی های او افسانه های واقعی وجود داشت. الکساندر پوشکین این واقعه تاریخی را در اثر شعری خود منعکس کرد. با توجه به محتوای متن پوشکین، اولگ نبوی با رفتن به لشکرکشی، تصمیم می گیرد با خزرها بجنگد تا از آنها انتقام بگیرد. اولگ با ارتشش سرسختانه می رود تا انتقام آخرین حمله آنها به میهنش را بگیرد و حالا او نیز همه چیز سر راهش را می سوزاند.

و اکنون شاهزاده اولگ، همراه با همراهانش، سوار بر میدانی که قرار است نبرد در آن رخ دهد، است. این طرح کار پوشکین است، اما در تواریخ تاریخی اولگ سفر خود را به امپراتوری یونان انجام می دهد، جایی که در آن زمان شهر تزارگراد پایتخت بود. سپس به دستور شاهزاده کشتی ها به ساحل کشیده شدند که بلافاصله آنها را روی چرخ ها قرار دادند و تصمیم گرفته شد که بادبان ها را روی آنها بلند کنند. چنین بینشی یونانی ها را می ترساند و با دیدن سازه های عجیب و غریب که ناگهان شهر آنها را فرا می خواند، از قبل با هر شرطی موافقت می کنند، حتی برای ادای خراج.

علیرغم توافق آنها، آنها تلاش می کنند تا حداقل کمی مسیر کل جنگ را تغییر دهند تا در آن پیروز شوند. و اولگ برای اینکه او را برای همیشه نابود کند، غذا و نوشیدنی هایی که قبلا مسموم شده اند ارائه می شود. اما شاهزاده که متوجه می شود دشمن در مقابل او قرار دارد، رفتار آنها را نمی پذیرد و بر همین اساس نقشه موذیانه دشمنان خنثی می شود. پس از آن شهرت اولگ حکیم برای او شهرت آورد و به زودی او را اولگ نبوی نامیدند. او نه تنها می‌توانست مسمومیت را پیش‌بینی کند، بلکه می‌توانست وقایعی را که رخ می‌داد پیش‌بینی کند، او می‌توانست از آنها به نحوی استفاده کند که برای او راحت باشد. این امر به او کمک کرد تا در این نبرد دشوار به پیروزی مورد نظر دست یابد.

اما نویسنده همچنین می گوید که سرنوشت قهرمان او را تعقیب می کند، او تعیین می کند که آینده او چگونه خواهد بود. و این موضوع جایگاه ویژه ای در آثار پوشکین دارد. پوشکین می گوید که اسب زیر دست شاهزاده شجاع است که از جنگ نمی ترسد، استاد خود را به خوبی درک می کند. در صورت لزوم، او ثابت خواهد ماند، حتی اگر تیرهای دشمن از کنار آن عبور کنند. اما به محض اینکه ارباب او را تحریک می کند، اسب به سرعت در سراسر میدان خواهد شتافت. این اسب نه از هوای سرد و نه از بارانی نمی ترسد. و ناگهان اولگ پیش بینی می شود که او مرگ خود را از یک اسب وفادار خواهد پذیرفت.

نویسنده نشان می دهد که چگونه قهرمانش شروع به شک می کند و سعی می کند واقعیت خشن را درک کند. سرنوشت انسان در شعر پوشکین جایگاهی مرکزی دارد. از این گذشته ، یک فرد وجود ندارد ، فقط با استفاده از ذهن خود ، او زندگی می کند ، و بنابراین هیجان ، عواطف و احساساتی را که زندگی او را پر می کند ، تجربه می کند و آن را غنی تر و روشن تر می کند. شاعر به خواننده خود می گوید که انسان نمی تواند سرنوشت خود را تغییر دهد و او قربانیان خود را انتخاب نمی کند.

فالگیرها از افراد قدرتمند و ثروتمند دنیای خاکی نمی ترسند، زیرا از قدرت الهی اطاعت می کنند. و مجوس به هیچ وجه نیازی به هدیه ای از شاهزادگان ندارند، زیرا حقیقت آنها آزاد و راست است. آنها نمی توانند آنچه را که می خواهند بشنوند بگویند. معمولاً انسان از سرنوشت خود چیزی نمی داند، این راز از همه پنهان است. اما مجوس استعداد پیشگویی دارند. و یکی از این پیش بینی ها تصمیم می گیرد سرنوشت شاهزاده اولگ را بگوید.

پوشکین تاریخ وجود شاهزاده اولگ را مبنایی قرار می دهد ، سوء استفاده های او توسط تواریخ باستانی نیز تأیید شده است. بنابراین معلوم می شود که نویسنده حقیقت تاریخی را نشان می دهد. شاعر با احترام، سوء استفاده های اولگ را توصیف می کند، او همچنین نشان می دهد که چه شخصیت قوی در روسیه باستان بود، چه شخصیت جسور و شجاعی شاهزاده داشت. اما شعر پوشکین درباره این مرد یک اثر ادبی است. بر این اساس نویسنده معرفی می کند عبارات مجازیوقتی سعی می شود نشان دهد که طبیعت قوانین خاص خود را دارد. و شاعر این کار را با کمک تصاویر اساطیری انجام می دهد.

افراد بدوی هنوز به این فکر می کردند که سرنوشت یک فرد چیست و به چه چیزی بستگی دارد. در این زمان، فرد به تدریج متوجه شد که خودش قادر به تغییر زندگی خود نیست، اما تا حد زیادی به افرادی که او را احاطه کرده اند و به دنیای طبیعی وابسته است. یک افسانه جالب در مورد چگونگی مرگ شاهزاده با شکوه اولگ، که خود را با سوء استفاده های نظامی تجلیل کرد، شاعر رسوا از اوایل کودکی می دانست و این داستان غم انگیز در آن زمان او را بسیار تحت تأثیر قرار داد. پوشکین کوچک این داستان را در تخیل خود ترسیم کرد.

و شاعر صرفاً با استفاده از این افسانه، آن را مبنا قرار داده و آن را به گونه ای بازسازی می کند که انگیزه علاقه شهریار به رفیقش را در آن مشخص کند. پوشکین به طرح شاعرانه خود و جادوگری اضافه می کند که فقط سرنوشت اولگ را پیش بینی می کند. او این دیدار را اینگونه توصیف می کند: از جنگلی تاریک و انبوه، جادوگری به طور غیرمنتظره مستقیماً به سمت شاهزاده بیرون می آید که تابع مردم نیست. او فقط از پرون اطاعت می کند که به او در پیش بینی آینده کمک می کند. پرون تمام عمر خود را به فال و دعا گذراند.

اکنون فالگیر و خدمتکار خود پرون به سمت اولگ می رود. او مرگ خود را از یک رفیق وفادار پیش بینی می کند که شاهزاده او را در نبردها آزمایش کرد. این پیش بینی به حقیقت می پیوندد، زیرا اولگ که به جمجمه اسب وفادار خود نزدیک می شود، می میرد. اما مرگ از ماری می آید که در جمجمه اسب نهفته است. اما معلوم است که مار و نیشش همیشه نشانه مرگ، هرج و مرج محسوب می شده است، نوعی نماد گناه و شر است. سرنوشت انسان فقط به خدایان بستگی دارد. هیچ چیز را نمی توان در سرنوشت انسان تغییر داد، جایی برای رفتن نیست، همه چیز از قبل تعیین شده است.

نوشتن

درام آیه A. S. Pushkin "آواز اولگ نبوی" آن دوران سختی را به یاد می آورد که اجداد باستانی ما زندگی می کردند. جزئیات زندگی و
نستور وقایع نگار در مورد فعالیت های شاهزاده نووگورود اولگ در داستان سال های گذشته می گوید. پس از مرگ شاهزاده نووگورود روریک، شاهزاده شد
اولگ، خویشاوند او، که روریک تربیت پسرش ایگور را به او سپرد. اولگ شخصیتی قوی، قاطع و خیانتکار داشت. او سعی کرد
نفوذ خود را به تمام سرزمین های مجاور دارایی هایش گسترش دهد. زندگی اولگ کمپین های تهاجمی مداوم با هدف غنی سازی، تقویت است
قدرت شخصی بر قبایل و مردم اولگ با پیروزی در نبردها قدرت و قدرت خود را به هر قیمتی افزایش داد. به ویژه قابل توجه موذی گری او است
کیف را تصرف کرد.

دوران سخت و بی رحمانه ای بود - زمان درگیری های داخلی و خیانت. در سال 881 ، شاهزاده اولگ نوگورود در امتداد آبراه بزرگ "از وارنگیان تا
یونانیان» به خاطر پیوستن به شهرها و سرزمین های خود. نستور می‌گوید: «آن‌ها به کوه‌های کیف آمدند و اولگ را دیدند که در اینجا آسکولد و دیر سلطنت می‌کند.
وقایع نگار سپس شاهزاده اولگ با همسر مبارزش، تظاهر به تجار صلح طلب کرد و فرمانروایان کیف آسکولد و دیرا را خائنانه به چادر خود دعوت کرد.
آنها را کشت. تواریخ شهادت می دهد: "و آسکولد و دیرا را کشتند، آنها را به کوه بردند و در کوه دفن کردند." گفت: "و برای همه شهرهای روسیه خواهد بود."
اولگ، تسخیر کیف.

A. S. پوشکین به طور واضح، زیبا و عمیق در یک اثر کوچک اما بسیار آموزنده "آواز اولگ نبوی" پر از
ماجراها و آزمایشات زندگی شاهزاده کیف. در سال 907، اولگ به تزارگراد، پایتخت بیزانس، قدرتمند، شکست ناپذیر، لشکرکشی کرد.
زمان امپراتوری مسیحی اولگ بت پرست، از قبل تشکیل شده، شناخته شده در جهان، قوی، با اعتقاد به خدای واحد، دولت و خود را به چالش کشید.
اقدامات وحشیانه وحشیانه وحشیانه ساکنان آن را "به زانو درآورد". اولگ با زیردستان خود قرارداد بسیار مناسبی برای روس منعقد کرد و به نشانه پیروزی
سپر خود را بر دروازه های تزارگراد آویزان کرد. A. S. Pushkin آن را اینگونه توصیف می کند:

* نام تو با پیروزی تجلیل می شود.
* سپر شما بر دروازه های تزارگراد:
* هم امواج و هم زمین تسلیم تو هستند;
* دشمن به چنین سرنوشت شگفت انگیزی غبطه می خورد.

اولگ نبوی، به عنوان یک فاتح بت پرست، بسیار خرافاتی و تأثیرپذیر بود، او به نشانه ها و پیشگویی مجوس اعتقاد داشت. و مانند همه حاکمان مقتدر و
فاتحان می خواستند آینده خود را بدانند. جادوگران ادعا کردند که با وجود شکوه ، قدرت ، شکست ناپذیری ، او در برابر سرنوشت ناتوان است - "اما شما قبول خواهید کرد
مرگ توسط اسبش اولگ با شنیدن چنین حکمی از مجوس دستور داد اسب را آزاد کنند و از او مراقبت کند و برای خودش تصمیم گرفت که دیگر نخواهند داشت.
به حیوان خانگی خود نزدیک شوید زمان گذشت و به نحوی در طی یک ضیافت اولگ از رفیق خود نام برد و خواست او را ببیند ، اما خدمتکاران گفتند
شاهزاده که اسب مرده اولگ که از پیشگویی های مجوس ناامید شده بود، از اینکه به آنها گوش داده بود پشیمان شد.

* و فکر می کند: «فال چیست؟
* شعبده باز، ای پیرمرد فریبکار، دیوانه!
* پیش بینی خود را تحقیر کنید!
* اسب من همچنان مرا حمل می کرد.

اولگ گذشته خشمگین مرتبط با اسب را به یاد آورد و تصمیم گرفت بقایای دوست رزمنده خود را ببیند. اما سرنوشت اجتناب ناپذیر است - وقتی شاهزاده به استخوان های اسب نزدیک شد
و پایش را روی جمجمه اش گذاشت، -

* از جانب سر مردهمار تابوت
* در همین حین هیسینگ بیرون خزید.
* مثل یک روبان سیاه که دور پاها پیچیده شده است،
* و ناگهان شاهزاده نیش خورده فریاد زد.

چرا پوشکین به طرح افسانه ای روی آورد که از اعماق قرن ها به ما رسیده است؟ الکساندر سرگیویچ یک خبره شایسته تاریخ بود - او عاشقانه و
اهمیت این افسانه اولگ نبوی، گراند دوککیف، یک قهرمان در زمان خود، بیهوده مرد. با وجود عظمت و شایستگی های شاهزاده به عنوان یک دولتمرد
و فاتح شکست ناپذیر، سرنوشت او را شکست داد. احتمالاً این پرداخت برای فریب در قتل Askold and the Hole است. فریب مجازات می شود - در داستان اولگ نبوی
مانند شاهزاده ای وارد شد که با مرگی غیرعادی و با شکوه مرد.

نوشته های دیگر در مورد این اثر

آهنگ در مورد اولگ نبوی تحلیل تطبیقی ​​"آواز اولگ نبوی" اثر A. S. Pushkin و قسمت "مرگ اولگ" در "داستان سالهای گذشته". آهنگسازی بر اساس کار A.S. Pushkin "Psn درباره اولگ نبوی" اساس وقایع نگاری پوشکین "ترانه هایی درباره اولگ نبوی" تصویر شاهزاده اولگ در «آواز اولگ نبوی» اثر A.S. پوشکین حقیقت و داستان تاریخی در "آواز اولگ نبوی" اثر A.S. Pushkin

"آواز اولگ نبوی" در سال 1822 نوشته شد، ژانر آن تصنیف است.

یکی از موضوعات مقطعی خلاقیت پوشکین در "آواز اولگ نبوی" منعکس شده است - موضوع رابطه بین قدرت زمینی و قدرت قدرت های بالاتر، برخورد "شاعر" و "تزار".

A. S. Pushkin طرح را بر اساس داستان مرگ مرموز یکی از شاهزادگان باستانی روسیه استوار کرد.

  • اولگ از "جادوگر" خردمند می خواهد که آینده را پیش بینی کند: "چه چیزی در زندگی من محقق خواهد شد؟". بزرگ مانند یک شاعر و پیامبر از شاهزاده نمی ترسد. او زندگی باشکوهی را برای برنده "قدرتمند" "خزر" اولگ پیش بینی می کند: "نام تو با پیروزی جلال می یابد" ، "هم امواج و هم زمین تسلیم تو هستند" ، مرگ از اسب است ، یک دوست واقعی.
  • اولگ سعی می کند با جدایی از اسب محبوبش از سرنوشت خود فرار کند. اما پیشگویی جادوگر به حقیقت می پیوندد: شاهزاده اولگ در لحظه ای که شاهزاده برای خداحافظی با اسب مرده خود به تپه می آید، بر اثر نیش مار می میرد که پیش بینی خود را به "پیرمرد دروغین" می دهد. شاهزاده را از دوست مبارزش محروم کرد. شاهزاده اولگ نتوانست سرنوشت را فریب دهد.

پوشکین برخورد دو نگرش متفاوت به زندگی را نشان می دهد: جادوگر و شاهزاده.

جادوگر- مردی با "دانش مخفی". او تسلیم اراده خدایان است، ارزش های "زمینی" را نادیده می گیرد. این یک "هنرمند" است که در خدمت بالاترین حقیقت، طبیعت است.

زیستگاه جادوگر- یک جنگل تاریک، یا بهتر است بگوییم، یک ابدیت که در آن زندگی می کند و به خدایان خدمت می کند.

شاهزاده اولگ- مرد عمل، جنگجو و فاتح. او سعی می کند از اراده خدایان سبقت بگیرد و اراده انسانی خود را تسلیم کند.

محل زندگی و اعمال شاهزاده- میدان، فضای باز، تپه، میدان های جنگ.

"حقیقت" جادوگر برنده است - از اراده شاهزاده قوی تر است. اما اولگ در شعر به عنوان یک مخالف شایسته سرنوشت به تصویر کشیده شده است: او یک جنگجوی شجاع و قوی است.

استفاده از کلمات باستانی به شما امکان می دهد تصویری از "دنیای باستان" ایجاد کنید. جادوگر، جادوگر، تبر، استراحت در خواب عمیق، برش، زنجیر، دروازه

علاوه بر "آواز اولگ نبوی"، مضامین تاریخی توسط A. S. Pushkin در آثاری مانند "سالگرد بورودینو"، "بوریس گودونوف"، "پولتاوا" توسعه یافته است.

«اگر این مسابقه بین جادوگر و شاهزاده را از زبان تواریخ باستان به زبان تاریخ ترجمه کنیم، تصنیف پوشکین به عنوان تصویری شاعرانه از تضاد بین «حاکم افکار» و حاکم دولت ظاهر خواهد شد. بین شاعر و شاه، هر شاعر و هر پادشاه، یا به ویژه، بین پوشکین و رومانوف.

  • < Назад
  • بعدی >
  • تجزیه و تحلیل آثار ادبیات روسیه درجه 11

    • .C. تحلیل ویسوتسکی "من دوست ندارم" از اثر (325)

      از نظر روحی خوش بینانه و از نظر محتوا بسیار قاطع، شعر از B.C. ویسوتسکی "دوست ندارم" برنامه ای در کار اوست. شش بند از هشت بیت آغاز می شود...

    • قبل از میلاد مسیح. ویسوتسکی "قرنها در حافظه ما دفن شده است ..." تجزیه و تحلیل اثر (276)

      آهنگ "Buried in Our Memory for Ages..." توسط B.C. ویسوتسکی در سال 1971. شاعر در آن دوباره به وقایع بزرگ اشاره می کند جنگ میهنی، که قبلاً به تاریخ تبدیل شده است ، اما هنوز ...

  • ادبیات

    • ترکیب "سیب آنتونوف" بونین (306)

      میراث خلاق بونین بسیار جالب، چشمگیر است، اما درک و درک آن دشوار است، همانطور که جهان بینی شاعر و نویسنده پیچیده و متناقض بود. بونین...

    • "Aeneid" اثر ویرجیل ترکیب-تحلیل (293)

      منظومه ویرژیل «آینید» اثری حماسی بر اساس اساطیر رومی است. این شعر در مورد آئنیاس افسانه ای، تروا، پسر پریام پادشاه تروا می گوید. انیاس پس از ...

  • مقالاتی در مورد ادبیات روسیه

    • "قهرمان زمان ما" - شخصیت های اصلی (229)

      شخصیت اصلیرمان - گریگوری پچورین، شخصیتی خارق‌العاده، نویسنده "یک مرد مدرن را همانطور که او را درک می کند و اغلب اوقات با او ملاقات می کند" نقاشی کرد. پچورین پر از ظاهری است ...

    • "یودوشکا گولولفف یک نوع بی نظیر است (239)

      Judas Golovlev یک کشف هنری درخشان توسط M.E. Saltykov-Shchedrin است. هیچ کس دیگری نتوانست تصویر یک سخنور بیکار را با چنین قدرت اتهامی فاش کند. پرتره یهودا...

    • "مرد کوچولو" در داستان "پالتو" گوگول (256)

      داستان نیکلای واسیلیویچ گوگول "پالتو" نقش بزرگی در توسعه ادبیات روسیه ایفا کرد. F. M. Dostoevsky با ارزیابی آن گفت: "ما همه از کت گوگول بیرون آمدیم."

طبق افسانه های مختلف، او در نزدیکی Staraya Ladoga به خاک سپرده شد. به قول اهالی محل یکی از تپه های باستانی قبر شاهزاده معروف است. چرا "پیامبرانه"؟ بنابراین از او خواسته شد که کیفیت مبتکرانه ای برای پیش بینی وضعیت داشته باشد. این امر به ویژه هنگامی آشکار شد که با بازکردن بادبان ها و قرار دادن کشتی ها روی چرخ ها، به سرعت به هدف مورد نظر خود رسید. بی جهت نیست که تصنیف پوشکین "آواز اولگ نبوی" طبق برنامه درسی مدرسه پس از مطالعه "داستان سالهای گذشته" آمده است - این امکان مقایسه دو رویداد یکسان توصیف شده توسط منابع مختلف را فراهم می کند.

تاریخچه خلقت

اصلاً چرا پوشکین به چنین رویدادهای دوردست اشاره می کند؟ تحلیل "آواز اولگ نبوی" را نمی توان بدون کاوش در اهداف شاعر انجام داد.

اشعار آزادی خواهانه پوشکین بهانه ای شد برای فرستادن شاعر به جنوب به فرمان اسکندر اول. او از بسیاری از شهرهای باستانی از جمله کیف بازدید می کند. در اینجا شاعر به یکی از گورهای باستانی علاقه مند شد. ساکنان محلی ادعا کردند که این قبر متوفی با مرگ بسیار مرموز است.

پوشکین آثار کارامزین را مطالعه می کند، جایی که او طرح داستان سال های گذشته را در مورد مرگ یک حاکم باشکوه بازگو می کند.

و بنابراین "آواز اولگ نبوی" او متولد می شود. سال نگارش آن 1822 است.

فراموش نکنید که پوشکین یک خبره واقعی تاریخ بود. نوشته های او درباره «موارد روزهای گذشته» بسیار زیاد است. او در اولگ، اول از همه، قهرمانی را دید که می تواند روسیه را متحد کند و احساسات میهن پرستانه را افزایش دهد.

افسانه و طرح

هر اثر ادبی با ماهیت تاریخی اساساً بر واقعیت های تاریخی متکی است. با این حال، دیدگاه یک نویسنده یا شاعر ممکن است با منبع اصلی متفاوت باشد: او می تواند ارزیابی خود را بیاورد، به رویدادها جان بخشد، حتی آنها را در جایی آراسته کند.

طرح تصنیف پوشکین شبیه چیزی است که نشان می دهد.در سفر بعدی به دوک بزرگ، اولگ نبوی، جادوگر، جادوگر، روی می آورد. او پیش‌بینی می‌کند که ارباب از اسب محبوبش که با او جنگ‌های زیادی انجام داده است، با مرگ روبرو خواهد شد.

بلافاصله اولگ دستور می دهد که دوست وفادارش را ببرد، اما دستور می دهد که از او به خوبی مراقبت شود.

در مرحله بعد، اولگ را می بینیم که با موهای خاکستری سفید شده است. در طول جشن، او دوست وفادار خود - اسب را به یاد می آورد. به او خبر می دهند که حیوان مرده است. اولگ تصمیم می گیرد به محل استراحت یک دوست واقعی برود و از او طلب بخشش کند. شاهزاده به استخوان اسب می آید، غمگین است، ناله می کند. در این هنگام مار از جمجمه بیرون می‌خزد و نیش مرگباری را ایجاد می‌کند.

کار با تشییع جنازه اولگ به پایان می رسد.

ویژگی های ژانر

اگر به تحلیل ژانر «آواز اولگ نبوی» بپردازیم، مشخص خواهد شد که بنا به تعریف، این اثری شاعرانه است که بر اساس برخی رویدادهای تاریخی یا رویدادهای دیگر ساخته شده است. اغلب طرح داستان فوق العاده است.

یکی دیگر از ویژگی های تصنیف، دراماتیک بودن وقایع به تصویر کشیده شده و پایان غیرمنتظره است. همه اینها توسط پوشکین در کار او تجسم یافت. "آواز اولگ نبوی" شامل بسیاری از خارق العاده است، از جادوگر پیر، پیشگویی او و پایان دادن به مرگ شاهزاده.

خود شاعر بلافاصله پس از خواندن این رویداد، طرحی برای کار آینده خود در آن دید. او در این باره به الکساندر بستوزف نوشت و در داستان مرگ شاهزاده برجسته به "شعر فراوان" اشاره کرد.

موضوع

بیایید در نظر بگیریم که "آواز اولگ نبوی" در سطح معنایی چیست. موضوع کار در هیچ مفهومی نمی گنجد. پوشکین موضوعات مختلفی را مطرح می کند:


اندیشه

تحلیل "آواز اولگ نبوی" بدون طرح کلی ایدئولوژیک غیرممکن است. پوشکین با کارش چه می خواهد بگوید؟ اول از همه، در مورد از پیش تعیین شدن آنچه برای یک شخص اتفاق می افتد. مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم تا سرنوشت شیطانی را از خود دور کنیم، باز هم از ما پیشی خواهد گرفت.

بله، اولگ با دور کردن اسب از او و عدم تماس با او توانست لحظه مرگ را به تاخیر بیندازد. با این حال، مرگ همچنان بر شاهزاده چیره می شود. بنابراین، پوشکین در تلاش است تا یک مسئله فلسفی بسیار مهم را که ذهن های بزرگ به آن فکر می کردند، آشکار کند. سرنوشت و آزادی: این مفاهیم چگونه به هم مرتبط هستند؟ آیا شخص واقعاً سرنوشت خود را انتخاب می کند (اولگ اسب خود را می فرستد) یا فریب سرنوشت (مرگ یک شاهزاده) غیرممکن است ، همانطور که پوشکین معتقد است؟ "آواز اولگ نبوی" به صراحت پاسخ می دهد: هر چیزی که برای مردم اتفاق می افتد و از بالا برای آنها مقدر شده است قابل تغییر نیست. شاعر به این قانع شد.

وسایل هنری و بیانی

ما "آواز اولگ نبوی" را بر اساس ابزار بیان مورد استفاده تجزیه و تحلیل خواهیم کرد. پوشکین چشم انداز خود را به افسانه داستان سال های گذشته داد، آن را احیا کرد، آن را با تمام جنبه هایش درخشان کرد. در همان زمان، او همچنین طعم کلامی روس را در قرن دهم منتقل کرد.

حتی خود اسم هم شاعرانه است. «آواز» روشی برای تجلیل است که قدمت آن به دوران باستان بازمی گردد. آثار فولکلور که در طول قرن ها به ما رسیده اند، بلافاصله به ذهن متبادر می شوند.

برای انتقال طعم آن عصر، از ساخت های نحوی خاصی در گفتار استفاده شده است، گفتار شاعر مملو از باستان گرایی («تریزنا») و عبارات باستانی («علف پر را لکه دار می کنی» است).

بسیاری از القاب خوش هدف در متن به سبک پوشکین وجود دارد که او با دقت روی آنها کار کرده است (پیش نویس های شاعر باقی مانده است). بنابراین، عنوان اصلی "غرور" که در مورد جادوگر قدیمی اطلاق می شد با "عاقل" جایگزین شد. این درست است، زیرا اولگ مغرور و مغرور است و جادوگر آرام و باشکوه است. ما همچنین به برجسته ترین القاب اشاره خواهیم کرد: "سر با شکوه تپه" ، "جادوگر الهام گرفته شده" ، "اولگ نبوی". استعاره ها نیز در تصنیف فراوان هستند: "سال ها در مه کمین می کنند" ، تجسم ها: " ملاقه ها پر سر و صدا هستند".

شعر در آمفیبرخ صاف و آرام و از ویژگی های آثار غنایی- حماسی سروده شده است. این به آرامی از سرنوشت غم انگیز شاهزاده اولگ می گوید.

پوشکین عاشق مطالعه تاریخ بود. "آواز اولگ نبوی" را پس از خواندن وقایع نگاری تاریخی در مورد شاهزاده کیف اولگ ایجاد کرد. نویسنده به طور شاعرانه ملاقات اولگ با شعبده باز را به تصویر کشید که سرنوشت او را پیش بینی کرد. پوشکین در ابتدای ترانه خواننده را از آمادگی های شاهزاده برای نبرد بعدی با "خزرهای بی منطق" آگاه می کند. در میدان، اولگ و تیمش با جادوگری ملاقات می کنند که از "جنگل تاریک" بیرون آمده است.

از خط اول می دانیم که خود شاهزاده خیلی چیزها را پیش بینی می کند. از این گذشته ، بی جهت نبود که او را "نبی" خطاب کردند. اما اولگ به پیش بینی جادوگر علاقه مند است. او به سمت «پیرمرد خردمند» می‌رود. پوشکین تصویر یک جادوگر را خلق می کند، به عنوان مردی که فقط تسلیم یک خداست و هیچ شاهزاده ای از او نمی ترسد. جادوگر با دعا و فال خود در طول زندگی خود حق نصیحت و پیش بینی سرنوشت انسان را به دست آورد.

هر دو شخصیت به عنوان هم صحبتی برابر معرفی می شوند. شاهزاده با بزرگتر با احترام رفتار می کند و از او می خواهد که تمام حقیقت را در مورد سرنوشت او بگوید. اولگ به پیرمرد می گوید نترس و او جایزه می گیرد. اما جادوگر نیازی به "هدایای شاهزاده" ندارد و "جادوگران از اربابان توانا نمی ترسند" زیرا آنها فقط حقیقت را حمل می کنند.

از پیش بینی های جادوگر، ما در مورد شایستگی های شاهزاده کیف می آموزیم که باعث شکوه، اطاعت از مردم، طبیعت، حتی حسادت دشمنان می شود. همه اینها بدون هیچ شکستی به اولگ داده می شود. اسب یک دستیار وفادار خواهد بود. اما در پیش بینی بزرگتر همه چیز آنچنان گلگون نیست. از یک اسب وفادار، شاهزاده مرگ او را می پذیرد. در این پیش بینی شعبده باز، شرح مفصلی از اولگ می بینیم. قدرت و قدرت شاهزاده در قدرت عادلانه و قدرت نظامی او نهفته است. این یک حاکم قدرتمند و خردمند است.

فقط اولگ نبوی می خواهد سرنوشت را فریب دهد و اسب را رها می کند. شاهزاده سعی می کند پیش بینی ها را تغییر دهد و نشان دهد که شعبده باز اشتباه می کند. فقط سرنوشت از آن دور می کند که از بالا نوشته شده است. از این گذشته ، جادوگر فقط حقیقت را حمل می کند و مرگ اولگ اجتناب ناپذیر است.

آهنگسازی "آواز اولگ نبوی - پوشکین" کنار هم قرار گرفتن متضاد تصاویر شاهزاده و جادوگر در "آواز اولگ نبوی" اثر A.S. Pushkin

تصویر شاهزاده اولگ در "آواز اولگ نبوی" اثر A. S. Pushkin

الکساندر شاعر بزرگ روسیسرگیویچ پوشکین بنیانگذار ادبیات رئالیستی روسیه بود. او با شعرش بهترین‌هایی را که دارند در آدم‌ها آشکار می‌کند و باعث می‌شود چیزهای کوچک و دغدغه‌های زندگی را فراموش کنند. اما درک معنای کامل افکار و احساسات او غیرممکن است. شاعر در اشعار خود بهترین ویژگی های شخصیت روسی را برجسته می کند. A.S. پوشکین همیشه به گذشته تاریخی سرزمین مادری علاقه مند بود. "آواز اولگ نبوی" یک رویداد تاریخی، یک دوره خاص را توصیف می کند. این شعر در سال 1822 سروده شده است که در آن نویسنده مرگ شاهزاده بزرگ روسی را توصیف می کند که به خاطر لشکرکشی ها و پیروزی های خود بر دشمنان مشهور شد:

  • الگ نبوی اکنون چگونه پیش می رود
  • از خزرهای بی منطق انتقام بگیرید،
  • روستاها و مزارع آنها برای یک حمله خشونت آمیز
  • او شمشیرها و آتش ها را محکوم کرد.
  • با همراهانش، در زره قسطنطنیه،
  • شاهزاده سوار بر اسبی وفادار در سراسر میدان می‌رود.

اولگ سفر می کنددر پایتخت امپراتوری یونان تزارگراد. به دستور او، کشتی ها به خشکی کشیده شدند، بر چرخ ها سوار شدند و بادبان ها برافراشتند. وقتی یونانی ها دیدند که کشتی ها از طریق خشکی بر روی آنها حرکت می کنند، حاضر به پرداخت هر گونه خراج شدند. آنها که می خواهند به نحوی روند جنگ را تغییر دهند، غذا و شراب مسموم را به اولگ می برند. از آن زمان به بعد، اولگ را نبوی (حکیم) می نامیدند، زیرا او رفتار را نمی پذیرفت. همه اینها به این دلیل اتفاق افتاد که او نه تنها تلاش برای مسمومیت را حدس زد، بلکه می‌توانست روند وقایع را پیش‌بینی کند و به یک نتیجه موفقیت‌آمیز نزدیک شود. این شعر همچنین از سرنوشت، سرنوشت آینده صحبت می کند. می بینیم که نویسنده شروع به شک می کند، او با واقعیت موافق است. اما لحظاتی خواهد بود که شاعر به آینده روشن تری باور دارد. مهم ترین جایگاه این اثر را مفهوم «سرنوشت» به خود اختصاص داده است. پوشکین می گوید که زندگی نه تنها یک منطقه از ذهن است، بلکه جایی برای احساسات، هیجانات، احساسات است:

  • مغ ها از اربابان توانا نمی ترسند،
  • و آنها نیازی به هدیه شاهزاده ندارند.
  • راستگو و آزاده زبان نبوی آنان است
  • و با اراده بهشت ​​دوست است.
  • سال های آینده در مه کمین می کنند.
  • اما من سهم تو را بر پیشانی روشن می بینم.

شاعر اساس خود را در نظر گرفتآثار شاهزاده روسی اولگ، او در مورد سوء استفاده های خود، در مورد شخصیت جسورانه خود به ما گفت. اما ایده هایی در مورد از پیش تعیین سرنوشت خیلی قبل از آن بوجود آمد، زمانی که فرد تازه شروع به فکر کردن در مورد ارتباط بین زندگی خود و دنیای اطراف خود کرد. الکساندر سرگیویچ از کودکی تحت تأثیر درام مرگ شاهزاده اولگ قرار گرفت. شاعر این افسانه را به کار برد، اما در عین حال علاقه شاهزاده به اسب را به آن اضافه کرد و تصویر بسیار مهمی از یک جادوگر را اضافه کرد. مار را نماد گناه و شر، نشانه مرگ و هرج و مرج می دانند. خدایان می توانند سرنوشت را کنترل کنند، اما اغلب برعکس است. یک شخص نمی تواند از چیزی که سرنوشت از پیش تعیین شده است اجتناب کند. هر شاعری در سال های بلوغ و در طول زندگی اش به گذشته وطنش، مردمانش علاقه مند است. پوشکین همیشه شعر را هنر می دانست، تجلی روح خلاق. او مهمترین چیز در کارش آزادی اندیشه، استقلال شاعر به عنوان یک شخص بود. نویسنده در «ترانه‌هایی درباره اولگ نبوی» می‌گوید که فضای خاصی بین قهرمان و سرنوشت وجود دارد که حق انتخاب رویدادهای آینده را می‌دهد. در واقع ، شاهزاده اولگ بر تمام مشکلاتی که در راه او بود غلبه کرد ، اما از اسب خود مرد. پوشکین قدرت و شجاعت شخصیت خود را تحسین می کند.

در "ترانه ها. » اولگ یک قهرمان حمله نترس است که هرگز شکست نمی خورد. شاعر که نمی تواند مرگ واقعی اولگ را به خاطر بیاورد ، سرنوشت شاهزاده را با یک موتیف فولکلور تکمیل می کند. «قصه اولگ نبوی» داستانی در قالب شعر است که به صورت غزلی پیوند زمان، لحظات سرنوشت ساز و شادی را بیان می کند. در واقع، سرنوشت گذشته را با آینده پیوند می دهد. در مقابل ما مردی ظاهر می شود که آینده را پیش بینی می کند، او از هیچ چیز نمی ترسد و به کسی وابسته نیست. علت مرگ اولگ جمجمه اسب خودش است. نمادها در اینجا نقش ویژه ای دارند: جمجمه به معنای مرگ است، مار نیز یک شخصیت منفی در نظر گرفته می شود که نماد فریب، وسوسه، رویاها، شر است. اولگ پیش بینی را باور نمی کند. با این حال، او اسب خود را جایگزین کرد و اسب قدیمی را رها کرد.او این تصور را دارد که پیشگویی ها اشتباه هستند: بالاخره او زنده است، اما اسب دیگر نیست. اما شما نمی توانید از آنچه قرار است فرار کنید:

  • "پس اینجاست که مرگ من کمین کرده است!
  • استخوان مرا به مرگ تهدید کرد!»
  • از سر مرده مار تابوت
  • در همین حین هیسینگ بیرون خزید.
  • مانند یک نوار سیاه که دور پاها پیچیده شده است:
  • و ناگهان شاهزاده نیش خورده فریاد زد.

با خواندن یک شعر نتیجه می گیریمکه با همه احتیاط ها نمی توانی از سرنوشت فرار کنی. افکار درباره سرنوشت مدتهاست که شخص را مورد توجه قرار داده است. آنها سال ها او را عذاب داده اند، از زمانی که او شروع به فکر کردن به زندگی و جایگاه خود در آن کرده است. سرنوشت همیشه موضوع تأمل فلسفی بوده است زیرا در زندگی یک فرد تعداد زیادی از احساسات، نگرانی ها، احساسات وجود دارد. سرنوشت حق آزادی را نمی دهد. یک نفر انتخاب نمی کند، بلکه انتخاب می شود. در خاتمه، می خواهم بگویم که در "آواز اولگ نبوی" A.S. پوشکین می خواهد به ما نشان دهد که هر فرد برای خودش مقدر شده است و او قادر به تغییر این نیست. او همچنین به ما می گوید که افراد عزیز شما باید در طول زندگی مورد محبت و قدردانی قرار گیرند تا بعداً به طرز دیوانه کننده ای دردناک نباشد.

توجه، فقط امروز!

2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه