06.02.2024

صحبت کردن بهتر از سکوت است. موزیکال "توپ خون آشام" یا زیبایی شناسی شر و گناه توپ خون آشام که نقش پسر کنت را بازی می کند


خوب، یک هفته گذشت و اگرچه هیچ چیز در ذهنم جا نیفتاده است، اما فکر می کنم که می توانم افکارم را به طور منسجم بیان کنم. از روز دوشنبه قصد دارم نقدی بنویسم که ادعا می‌کند کافی است، نه مجموعه‌ای بی‌معنی از صداها. یه چیزی رو امتحان میکنم

شاید یک پیش‌زمینه کوتاه برای کسانی که کاملاً از من دور هستند:
در 4 اکتبر 1997، موزیکال Tanz der Vampire بر اساس فیلم The Fearless Vampire Hunters ساخته رومن پولانسکی در وین به روی صحنه رفت. موسیقی این موزیکال توسط جیم استیتمن نوشته شده است، و لیبرتو توسط خواننده مشهور آلمانی، Michael Kunze، که اکنون مسئول اکثر موزیکال های کالت آلمان است، نوشته شده است. فیلم اصلی پولانسکی تقلیدی از تمام فیلم های ترسناک شناخته شده در آن زمان بود، کمدی های کنایه آمیز و اصلاً یک فیلم ترسناک نبود. اما آلمانی ها به شیوه خود و با حس گوتیک واقعی آلمان غربی به داستان نزدیک شدند و کمدی را به یک داستان خون آشام گوتیک کلاسیک تبدیل کردند. اما با طنز اصلی، که سبک منحصر به فرد او را ایجاد کرد.

داستان کوتاه- پروفسور آبرونتیوس به همراه دستیار جوانش آلفرد به روستای ترانسیلوانیا می آید تا نظریه های خون آشام شناسی خود را تأیید کند و به اصطلاح آنها را در عمل آزمایش کند. ساکنان محلی چنان پرشور پروفسور را متقاعد می کنند که هیچ قلعه ای در منطقه وجود ندارد که او را دقیقاً برعکس متقاعد می کنند و مهمانان باقی می مانند. آلفرد بلافاصله عاشق سارا دختر مهمانخانه‌دار می‌شود و او حتی بدش نمی‌آید که احساسات او را متقابل کند. آنها حتی موفق می شوند یک آریا درباره یکدیگر بخوانند، اما سپس روی صحنه ظاهر می شوند او. کنت فون کرولوک، استاد قلعه "غایب". و همچنین یک خون آشام کاریزماتیک و چند صد ساله. او با دعوت دختر به مراسم جشن سالانه اش، به او نکاتی می دهد. که او حتی بیشتر از آنچه می خواهد به دست خواهد آورد. سارا از این موضوع بسیار خوشحال است، بنابراین خطر نامزدی آلفرد به شدت کاهش می یابد. علی‌رغم تمام تلاش‌ها برای متوقف کردن او، "ملکه پروم" آینده از میان برف‌ها به داخل قلعه راه می‌یابد. آلفرد و پروفسور به دنبال او می روند: اولی - به امید یافتن و پنهان شدن و نجات، و دومی در تعقیب "خون آشام های خود". پایان عمل اول.
کل قسمت دوم به تلاش های آلفرد برای یافتن و متقاعد کردن سارا برای فرار و تلاش های پروفسور برای مقابله با چند خون آشام اختصاص دارد. خوب، و همچنین به شمارش، البته، اما من در مورد شمارش جداگانه به شما خواهم گفت. همه چیز در نهایت به یک توپ می رسد، اما پایان به هیچ وجه با کلیشه مورد انتظار مطابقت ندارد. این یک موزیکال آلمانی است، نه آمریکایی! اگر آلمانی ها در یک موزیکال که به الیزابت باواریا تقدیم شده بود، موفق شدند مرگ را به شخصیت اصلی تبدیل کنند، پس از یک داستان کلاسیک خون آشام چه انتظاری می توان داشت؟ درست. تاریکی زیبایی شناختی اروپای غربی.
شخصیت اصلی موزیکال، هر چه که بتوان گفت، کنت فون کرولوک مرموز، جذاب و کاریزماتیک است. با این حال، این یک تبعیت دقیق از تصویر "خون آشام گوتیک کلاسیک" است. این دقیقاً همان چیزی است که یک خون آشام واقعی با V بزرگ باید باشد: کمتر از یک شمارش نباشد و به چشمان شما نگاه کند و با همه چیز موافقت کند. اما علاوه بر این، فون کرولوک نیز طبیعت بسیار حساسی دارد و "نفرین او" را تجربه می کند. به نظر می رسد زندگی ابدی نیز بار بسیار سنگینی است. از همه بهتر، البته، این را منتقل کرداولین و بهترین اجرا - استیو بارتون . صداهای ضبط شده با آن همگی کیفیت سیانوتیک نفرت انگیزی دارند، که مانع از این نمی شود که همه طرفداران به جام مقدس اعتقاد داشته باشند که در جاهایی کپی های خوبی وجود دارد که پروشات به طرز فجیعی از آنها کپی شده است، و روزی آنها از Stage Entertainment به سرقت خواهند رفت. از نو.
این موزیکال آنقدر تماشاگران را مجذوب خود کرد که سال آینده 15 ساله می شود و در بسیاری از شهرهای آلمان و همچنین در اتریش، مجارستان، لهستان، اسلواکی، استونی، هلند، ژاپن به روی صحنه رفت (و هنوز هم روی صحنه می رود). و اکنون در فنلاند و روسیه.

این در واقع چیزی است که من در مورد تولید سنت پترزبورگ صحبت می کنم. من در ابتدا کاملاً در مورد او شک داشتم، زیرا چیزی غیر از نسخه های آلمانی را تشخیص نمی دادم. اما کنجکاوی یک رذیله نیست، و از دست دادن این یک گام نابخشودنی بود، بنابراین من آماده شدم، بلیط های 19 نوامبر را خریدم و به سمت سنت پترزبورگ حرکت کردم.
بعد از اولین تماشا، شروع به شکستن کردم و دیوانه وار شروع کردم به فکر کردن به اینکه چه زمانی می توانم دوباره بروم. روز بعد، 15 دقیقه قبل از نمایش شبانه روزی، «کاملاً تصادفی» از آنجا رد شدم، و «کاملاً تصادفی» وارد شدم «فقط برای اینکه نگاه کنم» و با بلیطی که با خودم خریده بودم در سالن از خواب بیدار شدم. دست ها. دفعه دوم خیلی خوب پیش رفت، بنابراین دوباره به شما هشدار می دهم که نقد به روح لیمار فراموش نشدنی خواهد بود - "فیلم عالی است."

با تشکر فراوان از کارگردان تئاتر که یک نسخه دقیق از تولید را برای تولید انتخاب کرد. زیرا لباس‌ها، دکورها و گریم‌ها از زیباترین لباس‌هایی هستند که تا به حال در یک موزیکال دیده‌ام.

روستای دورافتاده آرام:

فوراً مشخص است: چه کسی کیست

و اینکه هیچ چیز دیگری برای گرفتن در روستا وجود ندارد.

قلعه خنک تر خواهد شد.

علاوه بر این، چنین نموداری وجود دارد.

Chip'n Dale Rescue Rangers

این اوج نبوغ است که یک شبه در این قلعه بمانید

وقتی چنین ساکنانی در آنجا پرسه می زنند

تلاش های ناموفق برای کشتن صاحب قلعه

سارا بالاخره آمد تا ملکه رقص مجلس شود

با این حال، او همچنین دوست دارد روی زمین دراز بکشد (در پای کنت). کنت خوشحال است.

و همه می رقصند... هنوز.


یعنی با محیط اطراف، صحنه نگاری، رقص و غیره - همه چیز با تولید روسی عالی است! جای تعجب نیست که کل تیم آلمان به آنجا آمدند تا همه چیز را در بالاترین سطح انجام دهند.

درباره ترجمه روسی - خوب، این دردناک ترین موضوع است. در توجیه، من می گویم که ترجمه ها به زبان های دیگر نیز کلمه به کلمه نیستند، و بخشی از معنی به ناچار هنگام اقتباس به زبان دیگر از بین می رود. مترجمان "شب، تاریکی، تاریکی" و سایر محیط های اطراف را اضافه کردند. اما برای کسانی که متن اصلی را نمی دانند، این تصور را خراب نمی کند. و آنهایی که می دانند - خوب، بیایید یک اصلاحیه در ذهن خود ایجاد کنیم، چه چیزی برای ما سخت است؟ اگرچه در روسی نیز خوب به نظر می رسد. "خدا مرد" را در نسخه روسی خیلی دوست داشتم.

خوب، در مورد بازیگران:
من قبلاً در جایی داشتم بی ربط فریاد می زدم که اوژوگین واقعاً با تصویر شمارش مطابقت دارد. تمام عکس های بالا را ببینید.او صدای فوق العاده، قوی، حالات چهره رسا (و می داند چگونه بازی کند) و ویژگی های بیرونی عالی - ورزشی دارد. سارا با قد دو متری به سختی به شانه اش می رسد. قطعا نقش اوست. گوش می کنم و دوباره گوش می کنم. به طور کلی، من شخصا صدا را دوست داشتم، که در مورد من یک امتیاز وحشی است.
من سوخانوف را زنده نشنیده ام، اما هنوز آن را درک نکرده ام. صدای او برای Krolock، IMHO خیلی بلند است، خیلی ملایم است. با چنین صدایی او فاقد نرمی بارتون و امان است. اگر زنده به آنجا برسم، دوباره پست می‌کنم، زیرا ضبط‌شده از مخاطبان هنوز صدا را بسیار مخدوش می‌کند.
النا گازاواوا - سارا، من هم خیلی دوستش داشتم. این سارا دقیقا می داند که به چه چیزی نیاز دارد و از کجا باید آن را تهیه کند. شمارش گفت که احساساتی نیست - به توپ، یعنی - به توپ. برای آلفرد حیف است که او را به او نزدیک کند، حتی اگر او هنوز یک عوضی نیست، اما او قبلاً تمایل خوبی دارد. این تصویر بیشتر با متن روسی مطابقت دارد.
ورا سوشنیکوا معلوم شد که سارا را به عنوان دختری نرمتر و مهربانتر دارد. اما اشعار مقوله ای تر است و بنابراین کمی در آن جا نمی شود. اگرچه او البته به سارا اصلی نزدیکتر است. روح پرتاب دیگری
از بین آلفردها، من نوویتسکی را بیشتر دوست داشتم. دنیسوف هم خوب است، اما گوردیف بهتر می خواند و می نوازد. دنیسوف در حال حاضر یک پسر هری پاتر است.
بقیه بازیگران هم همینطور بودند (به جز ربکا، اما چه کسی به او نیاز دارد؟) هربرت عالی است، اما من موهایش را دوست ندارم. شاگال هم فوق العاده است.
به طور عینی، تنها چیزی که دوست نداشتم ماگدا (N. Bogdanis) بود. اولاً از نظر بصری - او بلوند شده است و ثانیاً من صدای او و نحوه آواز خواندن او را دوست ندارم. اصلا با چنان رنجی که می خواهی به گربه شلیک کنی. اما به دلایلی او در "Nightmare" نیز می خواند. آره کابوس...

اما در کل - عالی است! از دست دادن آن به سادگی غیرممکن است!

در کاخ جوانان مسکو، موزیکال "توپ خون آشام" جایگزین "شبح اپرا" شد. او از سن پترزبورگ به مسکو مهاجرت کرد، جایی که چندین سال در آنجا اجرا داشت و سه ماسک طلایی دریافت کرد. و عموم مردم مسکو، علی‌رغم اولین بارش برف، در امتداد فرش قرمز غبارآلود از برف به سوی نمایش هجوم آوردند تا ببینند که حرفه‌ای‌های تئاتر به چه امتیاز بالایی می‌دهند.

همه موزیکال را ترک کردند و گردنشان را خاراندند. بعضی ها پشت سرشان هستند. زیرا دندانه های بزرگی که روی پرده به تصویر کشیده شده بودند در ابتدا کلیک می کردند و در کل اجرا رها نمی شدند. بینندگان جوان فکر می کردند که قوی تر از The Phantom of the Opera است. فیلیپ کرکوروف ناراحت به نظر می رسید - نقش کنت فون کرولوک (برخی او را دراکولا نیز می نامند)، همانطور که برای او نوشته شده بود. ظاهراً پشیمان بود که او نبود که آن را اجرا کرد. دانایان با تجربه سعی کردند آنچه را که دیدند درک کنند: این معنی کمی آنها را شوکه کرد. یک خون آشام یهودی، یک خون آشام آسیایی، یک خون آشام ترانسویستی، یک خون آشام همجنسگرا... همچنین یک وعده و پیشگویی بی چون و چرا به "همه زنده ها" مبنی بر اینکه یک خون آشام خونین به زودی بر تخت پادشاهی خواهد نشست (آیا منظور از انتخابات آمریکا بود)؟

ساخته رومن پولانسکی از نظر سیاسی بسیار درست است. و بردبار. خون آشام موجود در آن می تواند به عنوان مثال "فرشته من ، غیر زمینی" را بخواند و دائماً به خدا فریاد بزند و با اولین آریا شروع شود "خدا فراموش شد ، نام او فراموش شد ...". این غیرانسان ها که از زندگی جاودانه خسته شده اند، تقریباً تمام اجرا را در گفتگو با خداوند متعال می گذرانند. اما نباید فراموش کرد که این موزیکال که تاکنون توسط بیش از 7.5 میلیون تماشاگر در 12 کشور جهان (روسیه در رتبه سیزدهم قرار دارد)، به عنوان یک کمدی، کنایه و تمسخر تصور می شود. هیچ چیز جدی.

با این حال، در روسیه همه چیز جدی است. و مشکل اصلی تولید جدید - سرمایه - این است که ژانر هنوز به طور کامل تصمیم گیری نشده است. اجرا بین درام و کمدی «پرتاب» می شود. و بیننده به طور کامل نمی فهمد گریه کند یا بخندد. به محض اینکه او شروع به همدلی با خون آشام اصلی کرد که مثلاً آریا "پچورین" را در گورستان اجرا می کند (چقدر سرنوشت را خراب کردم ، اما نمی توانم توبه کنم - معنایش این است. نقل قول: "افسوس دختر یک چوپان کاتولیک خطر را نمی دانست...»)، چگونه بلافاصله یک خون آشام یهودی به نام شاگال چنان فریلاکس «دنداندار» را روی صحنه می آورد که حداقل می توانید زیر صندلی قرمز بخزید.

عدم قطعیت عمدتاً در عملکرد هنرمندان خود را نشان می دهد. به هر حال، اگر این تولید داخلی را ستایش کنیم، اول از همه به خاطر ترجمه عالی روسی (سوزانا سیریوک) و رقص (دنیس کالاهان) است. اشعار و لیبرتو توسط میخائیل کونز، تولید تاریخی رومن پولانسکی و تجسم مدرن آن توسط کورنلیوس بالتوس در بهترین حالت خود قرار دارند، در غیر این صورت مخاطبان به سمت نمایش موزیکال هجوم نمی‌آورند. در مورد موسیقی جیم استینمن، شما همیشه منتظر حضور بانی تایلر روی صحنه هستید. حداقل به عنوان مهمان افتخاری در اولین نمایش. یادآوری می کنیم که موضوع اصلی و زیباترین دوئت موزیکال آهنگسازی Total Eclipse است که توسط ستاره اجرا شد و برای آن جایزه گرمی دریافت کرد.

سر و شانه بالاتر از همه نوازندگان دیگر (به تمام معنا) کنت فون کرولوک است. او همچنین ایوان اوژوگین است. برای ایفای نقش یک خون آشام به او جایزه "ماسک طلایی" اعطا شد و همانطور که دید نشان می دهد بیهوده نبود. او اغوا می کند، وسوسه می کند، رهبری می کند. نمی توان در برابر چنین خون آشامی مقاومت کرد. صحنه ای در نمایشنامه وجود دارد که در فیلم معروف رومن پولانسکی «توپ خون آشام» نیست، زمانی که کرولوک سعی می کند نه تنها سارا جوان، بلکه دستیار جوان پروفسور، آلفرد را وسوسه کند. و اگر این خط را توسعه دهیم، پیچش بسیار جالبی دریافت می کنیم: مبارزه برای ذهن جوان - در کدام جهت آن را هدایت کنیم. خدمت به خیر یا شر؟ با این حال، بسیاری از فیلم های کمیک به این موضوع اختصاص داده شده است. و در مورد ایوان اوژوگین باید گفت که او تنها "خون آشام" است که برای خواندن این نقش در تولید برلین دعوت شده است. او آن را در دو کشور و به دو زبان اجرا می کند. و او آنقدر در آن احساس راحتی می کند، حمام می کند، بداهه می پردازد، تراژدی را در صورت لزوم «اجازه می دهد»، کمدی را در صورت لزوم، که می خواهم بگویم: او قبلاً هم از خون آشام و هم از شبح پیشی گرفته است (بازیگر همچنین «شبح را» بازی کرد. اپرا»). اجازه دهید او با مفیستوفل اپرایی در فاوست اثر چارلز گونود بزرگ شود. رسیده!

اما همراهانش نقش خون آشام را بازی می کنند. و در تولید مسکو، تیم های سنت پترزبورگ و پایتخت "مخلوط" هستند. و حالا آنها هنوز باید بازی کنند. اول از همه، آلفرد و سارا فوق العاده و با استعداد (الکساندر کازمین و ایرینا ورشکووا) باید نقش های خود را "تقویت" کنند. اما این سه هنرمند با تفسیر دقیق خود از کنایه و طنزی که پولانسکی در موزیکال گنجانده بود بسیار خشنود هستند (مصاحبه ای با او قبلاً در RG منتشر شد ، قطعاتی در کتابچه برنامه موزیکال گنجانده شده بود). اول از همه، این پسر کنت فون کرولوک - هربرت است. شخصیت در موزیکال حتی جالب تر از فیلم بود. Kirill Gordeev همچنین در تولید سنت پترزبورگ بازی کرد. با اولین حضور او روی صحنه، حال و هوای کمدی بسیار ضروری ایجاد می شود. الکساندر سوخانوف در نقش خون آشام یهودی شاگال لحن مناسبی را می زند. و البته، پروفسور آبرونسیوس شخصیت اصلی موزیکال است، چیزی کمتر از پادشاه خون آشام. آندری بیرین، که با استعداد این نقش را بازی می کند، همیشه در جستجوی "یادداشت" لازم است - و این نشان می دهد. در عین حال استاد ایشان بسیار اصیل است. و زمانی که هنرمند در نهایت تصمیم بگیرد (بالاخره، نمایش برتر یک موقعیت خاص است)، بی نظیر خواهد بود. اگر چه استاد، او نیز همیشه به دنبال چیزی است.

علیرغم تمام انتقادات، هنرمندان باید به حق خود ادا شوند - سعی کنید با دندان های مصنوعی بزرگ در دهان خود رقصید و به خصوص آواز بخوانید. چه کسی گفته خون آشام بودن آسان است؟ اما آنچه که همه کسانی که در خلق نمایشنامه شرکت داشتند نشان دادند: چگونه خون آشام ها هر شب و شب جدید عذاب می شوند، غول ها برای تنوع بخشیدن به بار سنگین و زمانی که در آن "تنها مرگ می تواند ضامن شود" چقدر طول می کشد. زندگی ابدی ". آنها حتی شبیه زامبی ها هستند، این خون آشام ها. این جستجو و انتخاب یک قربانی جدید، سردرگمی اغوا کردن او و بالاترین خلاقیت این است که دقیقاً بفهمیم اولین نیش چگونه اتفاق می افتد. با این حال، این امر در مورد رابطه بین کارگردان و مخاطب نیز صدق می کند.

وقتی به ورودی MDM نزدیک می‌شوید، بلافاصله متوجه می‌شوید که تئاتر به قلعه عرفانی خون‌آشام کنت فون کرولوک با دروازه‌های گوتیک سیاه تبدیل شده است. سپس بلافاصله متوجه می شوید که چیزی مرموز، تاریک و معمایی در انتظار شماست...

توپ خون آشام (به انگلیسی: The Vampire's Ball) یک موزیکال کالت بر اساس فیلم رومن پولانسکی The Fearless Vampire Killers محصول ۱۹۶۷ است. در سال 1997، نسخه مرحله ای از VBV در وین ایجاد شد که محبوبیت زیادی به دست آورد و قلب میلیون ها بیننده را به دست آورد. این موزیکال در سال 2011 به روسیه آمد، سپس در تئاتر کمدی موزیکال در سن پترزبورگ روی صحنه رفت. و اکنون، پنج سال بعد، "توپ خون آشام ها" به صحنه مسکو رسید. این تولید توسط بخش روسی استیج انترتینمنت توزیع می‌شود، که موزیکال رومن پولانسکی یازدهمین تولید روسیه شد. خود کارگردان این فیلم را بهترین ساخته خود می داند، هرچند که البته از دیگر آثار پولانسکی متمایز است. عشق به "خون آشام های بی باک" با این واقعیت توضیح داده می شود که همسرش شارون تیت، که به طرز غم انگیزی درگذشت، در آنجا بازی کرد.

طرح موزیکال تقریباً به طور کامل محتوای کمدی سیاه The Fearless Vampire Killers در سال 1967 را تکرار می کند. آبرونسیوس، استاد دانشگاه کونیگزبرگ، به همراه دستیار دانشجویش آلفرد به روستایی غیرقابل توصیف در جایی در ترانسیلوانیا می‌رسند تا وجود خون‌آشام‌ها را ثابت کنند. مسافران در مسافرخانه ای توقف می کنند که متعلق به مردی میانسال به نام یونی شاگال است که با همسرش ربکا و دخترش سارا در آنجا زندگی می کند. در حالی که آمبرونسیوس تلاش ناموفقی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد خون آشام ها در یک میخانه پر از سیر دارد، آلفرد در نگاه اول عاشق دختر زیبای شاگال می شود. با این حال، او به زودی توسط خون‌آشام خائن، کنت فون کرولوک، ربوده می‌شود و پروفسور و دستیارش را مجبور می‌کند تا به سرعت به قلعه مرموز برسند.

در مورد خون آشام ها در سینما از نوسفراتو گرفته تا کنت دراکولا چیزهای زیادی گفته شده است. در واقع فون کرولوک شباهتی به شخصیت رمان برام استوکر دارد. فقط پولانسکی نمی‌خواست داستان ترسناک دیگری بسازد، «قاتلان خون‌آشام» تقلیدی از تمام فیلم‌هایی است که در مورد ارواح شیطانی خون‌خواری در اواسط دهه 60 منتشر شده بودند. فیلم به اندازه کافی طنز سیاه دارد که نکته برجسته آن است. پروفسور آمبرونسیوس که شبیه نوعی انیشتین عجیب و غریب به نظر می رسد، صرفاً شیفته موضوع خون آشام است. دستیار او آلفرد به وضوح علاقه زیادی به این ایده ندارد، اما برای کمک به مربی خود، با اکراه به دنبال خون آشام ها می گردد. سارا زیبا به نوبه خود نمی تواند به چیزی ببالد جز ظاهر خیره کننده و نیاز به حمام مداوم. در واقع، رومن پولانسکی می‌خواست که موزیکال نیز طعنه‌آمیز باشد، بدون تعصب نسبت به مشکل جدی رابطه خیر و شر.

با این حال، سازندگان "توپ" فقط به طنز سیاه و تمسخر تم خون آشام اکتفا نکردند. برعکس، همه چیز مرتبط با ارواح شیطانی خونین اکنون به سطح جدی رسیده است. خون آشام های اینجا اشرافی زیبا و فریبنده هستند که می توانند سر هر دختر بدشانسی را برگردانند. به همین ترتیب، قلعه خون آشام ها مرموز و غم انگیز شده است، دیگر هیچ چیز خنده دار در آن وجود ندارد. خود فون کرولوک به عنوان یک اصل شیطانی ظاهر می شود که قادر به تصمیم گیری در مورد سرنوشت مردم است. البته طنز در تولید وجود دارد، اما مسئولیت آن بر عهده پروفسور آمبرونسیوس، آلفرد، صاحبان مسافرخانه و تنها یک خون آشام - پسر فون کرولوک، هربرت است. موقعیت‌های کمدی که شخصیت‌ها در آن قرار می‌گیرند، کاملاً از نسخه سینمایی داستان گرفته شده‌اند.

بنابراین، دنیای "توپ خون آشام ها" به دو بخش تقسیم شد - یک انسان کمیک و یک خون آشام مرموز. البته وقتی قاتلان خون آشام نترس و نجیب به قلعه ختم می شوند، اتفاقات خنده داری در آنجا برای آنها رخ می دهد و این دنیاها را در هم می آمیزد.

در وسط دو جهان، سارا زیبا قرار دارد که بر خلاف نمونه اولیه اش در فیلم ها، خودش با طلسم یا گاز گرفته فون کرولوک به قلعه می آید. احتمالاً با این کار سازندگان می خواستند دوگانگی طبیعت انسان را نشان دهند که از خیر به شر می رسد.

خط عاشقانه بین دستیار جوان و سارا در تولید واضح تر شد و حضور ترکیبات غنایی در موزیکال را توضیح داد. دختر جوان اینجا بین آلفرد دست و پا چلفتی و ترسو و کنت باشکوه و مرموز یکی را انتخاب می کند. شما را به یاد چیزی نمی اندازد؟ شخصاً این داستان من را به یاد طرح "شبح اپرا" انداخت که انتشار آن اخیراً در صحنه MDM به پایان رسید. در واقع، می توان کریستین دائی را به یاد آورد که بین دوست دوران کودکی خود رائول و فانتوم درخشان اپرا یکی را انتخاب کرد. این شباهت با این واقعیت تقویت می شود که در توپ خون آشام ها کنت فون کرولوک توسط بازیگر با استعداد ایوان اوژوگین ایفا می شود که او همچنین نقش فانتوم را بازی می کرد. به هر حال ، اوژوگین با موفقیت در نسخه آلمانی "توپ" بازی کرد و به بازیگر استاندارد نقش فون کرولوک تبدیل شد.

سارا به قلعه فون کرولوک می رسد. عکس: یوری بوگوماز

اما تولید بیشتر از شباهت آن به The Phantom of the Opera سود می برد. ولع ناشناخته و مرموز همیشه بین بینندگان محبوب است. با تبدیل شدن به داستانی شبیه به خلقت افسانه ای اندرو لوید وبر، "قاتلان خون آشام بی باک" به یک "توپ خون آشام" جذاب، مرموز و پیچیده تبدیل شد.

تمام قسمت های موزیکال پویا و به یاد ماندنی هستند، که جای تعجب نیست - آهنگساز تولید جیم استینمن، ترانه سرای سلین دیون و بانی تایلر بود. یکی از مضامین اصلی "توپ" آهنگ تایلر Total Eclipse of the Heart است ("Total Eclipse of the Heart." - یادداشت "365"). بازیگران تولید، نه حتی 100، بلکه 200 درصد بهترین عملکرد خود را ارائه می دهند. گفتن در مورد توانایی های آوازی شگفت انگیز هنرمندان کافی نیست، زیرا موزیکال یک اپرا نیست، بنابراین تأکید در اینجا بیشتر بر روی توانایی های نمایشی اجراکنندگان است. شما واقعاً در اجرا غرق می شوید و شروع به همدلی با شخصیت ها می کنید. این نیز کاملاً منطقی است، زیرا بازیگران شخصاً توسط رومن پولانسکی تأیید شده بودند. بدین ترتیب، ایرینا ورشکووا و الکساندر کازمین، ایرینا ورشکووا و الکساندر کازمین، ایرینا ورشکووا، ایرینا و آلفرد، با این کارگردان در پاریس ملاقات کردند، جایی که او به آنها توصیه های ارزشمندی کرد و مصرانه تأکید کرد که همه چیز در موزیکال باید با کنایه آغشته شود.

این موزیکال برای اولین بار در مسکو نمایش داده می شود، اما در سن پترزبورگ پنج سال تمام با موفقیت اجرا شد. طراحی صحنه برای این تولیدات شبیه به نسخه اصلی وینی موزیکال است. همچنین ترجمه جدیدی از آهنگ ها انجام ندادند. حتی نیمی از گروه از سن پترزبورگ به مسکو نقل مکان کردند. نمی دانم آیا این تولیدات با یکدیگر تفاوت دارند؟ تصمیم گرفتم این سوال را از یکی از طرفداران این نمایش موزیکال، آنجلا گوردیوک، که چندین بار ساخته‌ی افسانه‌ای رومن پولانسکی را دیده است، بپرسم.

"هنوز تفاوت هایی وجود دارد، آنها تا حد زیادی در سطح احساسات هستند. اول از همه، برای تولید مسکو، متن کمی تغییر کرد - به طور قابل توجهی صاف شد و آن را از تحریک آمیز محروم کرد. این در شرایط فرهنگی پایتخت کاملاً قابل انتظار است. بنابراین، آریا افتتاحیه فون کرولوک دستخوش دگرگونی قابل توجهی شد - در ابتدا این بود "خدا مرده است / خدای شما مرده است، نام او فراموش شده است"، اما تبدیل به "خدا فراموش شده است / نام او فراموش شده است". اما این ترجمه مستقیم از موزیکال اصلی بود که نیچه نقل می کند. تغییرات دیگری نیز قابل توجه است - "چقدر الاغ تو دوست داشتنی است" و تبدیل شد "چه قدر زیباست" (دوئت پسر آلفرد و فون کرولوک هربرت که با اشتیاق برای دستیار جوان ملتهب بود. - توجه داشته باشید "365" ). به طور کلی، "پیکاپ" هربرت تا حدودی صاف شد و به تصویر اشراف بیشتر خون آشام داد. در مورد تجربه کلی، تولید مسکو به هیچ وجه کمتر از سنت پترزبورگ نیست، اما برداشت ها متفاوت است. "توپ" صمیمیت تئاتر کمدی موزیکال را از دست داد (850 صندلی در مقابل 2000 در MDM. - یادداشت "365")، بنابراین تعاملی بودن اکشن از بین رفت، زیرا راهروی مرکزی نمی توانست توسط بازیگران سرگردان استفاده شود. و با این حال، وقتی یک خون‌آشام دیگر به حاشیه جعبه بنوآر می‌پرد، این تصور غیرقابل توصیف است.»آنجلا با "365" به اشتراک گذاشت.

اما جلوه های ویژه در MDM نیز وجود دارد و تعاملی بودن تولید نیز از بین نرفته است. مشارکت تماشاگران در این روند کمتر شده است، اما خون آشام ها هنوز هنگام عبور از کنار تماشاچیانی که در نزدیکی خروجی های کناری نشسته اند می ترسند. ظاهر خون آشام ها روی صحنه و سالن جالب است. این اتفاق به قدری نامحسوس و از نظر فنی بی نقص است که هر بار کاملاً غافلگیر می شود و به عنوان جادوی واقعی تلقی می شود. این نیز با حرکت مناظر، که در آن از صفحه نمایش های سه بعدی استفاده شده است، تسهیل می شود. این یک اثر کامل تر از غوطه ور شدن در عمل در حال انجام را ایجاد می کند. به عنوان مثال، قبل از صحنه ای که آمبرونسیوس و آلفرد به قلعه خون آشام ها می روند، تصاویری از یک ساختار غم انگیز گوتیک که به وضوح یادآور کلیسای جامع کلن است، روی پرده نمایش داده می شود. و وقتی خود را با سارا در اتاق نشیمن قلعه می یابیم، او با پرتره های متحرک اجداد فون کرولوک احاطه شده است. این تولید در مجموع 75 مجموعه دارد که شما را در فضایی عرفانی غرق می کند.

موزیکال واقعاً هیجان انگیز و جالب بود. علیرغم این واقعیت که موزیکال یک تقلید است، اما عمق زیادی دارد - هم از نظر فلسفه، هم از نظر روانشناسی و هم به لطف دقت سینمایی شخصیت ها. این باعث می شود بیننده بارها و بارها بیاید. ایوان اوژوگین، بازیگر نقش کنت فون کرولوک، درباره «توپ» می‌گوید: «این موزیکال شما را رها نمی‌کند - من افرادی را می‌شناسم که نمایشنامه را بیش از صد بار دیده‌اند». در واقع، به محض خروج از سالن پس از پایان اجرا، بلافاصله متوجه می شوید که می خواهید دوباره به "توپ خون آشام" بازگردید.

متن: ناتالیا شولگینا

در 3 سپتامبر 2011، در تئاتر کمدی موزیکال سنت پترزبورگ، برای اولین بار در روسیه، نمایش معروف "توپ خون آشام ها" را آغاز کردند، یک موزیکال بر اساس فیلمی به همین نام رومن پولانسکی در سال 1997. و نه یک نسخه تور، بلکه یک اجرای تمام عیار به زبان روسی، انتقالی از نسخه وینی 2009، که مطابق با آخرین قابلیت های فن آوری تئاتر بهبود یافته است. طبق شرایط مجوز، سن پترزبورگ دارای حقوق انحصاری برای اجرای توپ خون آشام ها در روسیه برای دو سال آینده است.

بنابراین، کمی در مورد تاریخ خلقت و خود اجرا.

در سال 1967، کارگردان مشهور رومن پولانسکی فیلمی با موضوع بسیار محبوب در سینما ساخت - در مورد خون آشام ها. عنوان اصلی فیلم بود "توپ خون آشام" ، در باکس آفیس آمریکا با نام اکران شد "قاتلان خون آشام بی باک یا ببخشید، اما دندان های شما در گردن من است" .
این فیلم در اروپا موفقیت‌آمیز بود، اما در آمریکا به دلیل اینکه بیست دقیقه کوتاه شد، کاملاً شکست خورد و روند داستان را کاملاً مخدوش کرد.

اندرو براونزبرگ، همکار و تهیه کننده رومن پولانسکی، به او پیشنهاد کرد که توپ خون آشام ها را به یک موزیکال تبدیل کند. آنها در وین با مدیر انجمن تئاتر وین ملاقات کردند تا در مورد این امکان گفتگو کنند، و در نهایت تصمیم گرفتند که بهترین نامزدها برای تحقق بخشیدن به دیدگاه خود، آهنگساز جیم استاینمن و لیبرتیست مایکل کونز هستند.

جیم استینمن، ترانه سرای میت لوف و بانی تایلر، نویسنده مشترک اندرو لوید وبر، شاهزاده تاریکی و خون آشام شناخته شده جهانی، موسیقیدان و شاعر با استعداد، از طرفداران پر و پا قرص آثار رومن پولانسکی به طور کلی و فیلم خون آشام او به طور خاص. ، با کمال میل با شرکت در پروژه موافقت کرد.

حدود چهار سال طول کشید تا فیلم به یک نمایشنامه تبدیل شود. در 21 ژوئیه 1997، سه دهه پس از اکران فیلم، تمرینات آغاز شد و در 4 اکتبر همان سال، اولین نمایش موزیکال در تئاتر Raimund در وین برگزار شد که همان نام فیلم - "رقص" بود. از خون آشام ها." این نمایش موفقیت بزرگی داشت و 677 شب اجرا شد.

موزیکال در پایان قرن 19 اتفاق می افتد.

پروفسور آبرونسیوس و دستیارش آلفرد در جستجوی خون آشام ها به ترانسیلوانیا می آیند که پروفسور در مطالعه آنها تخصص دارد. پروفسور با توقف در میخانه ای که متعلق به شاگال خاصی است، متوجه می شود که به هدف خود نزدیک شده است - روستاییان در حال خواندن آوازی برای ستایش سیر هستند، وسیله ای معروف برای مبارزه با خون آشام ها. با این حال، شاگال و خانواده‌اش این واقعیت را انکار می‌کنند که خون‌آشام‌ها در جایی نزدیک هستند. در همین حال، آلفرد به چیز دیگری مشغول است - او و دختر مسافرخانه دار شاگال، دختر زیبای سارا، می فهمند که آنها واقعاً یکدیگر را دوست دارند.

اما نه تنها آلفرد سارا را دوست دارد - کنت فون کرولوک دختر را برای یک توپ به قلعه خود دعوت می کند. او کفش‌های جادویی را به او می‌دهد، آن‌ها را می‌پوشد و به سمت او فرار می‌کند (بر خلاف فیلم که در آن کنت سارا را درست از حمام می‌دزدد). شاگال به دنبال دخترش می رود. صبح روز بعد او را مرده پیدا کردند.

شاگال تبدیل به یک خون آشام می شود. پروفسور و آلفرد توسط همسر شاگال از خنجر زدن به او با چوب صخره ای منع می شوند و در عوض تصمیم می گیرند به دنبال او به قلعه فون کرولوک بروند، جایی که آنها معتقدند سارا است. شاگال، ماگدا، خدمتکار و در عین حال معشوقه‌اش را می‌کشد و در نتیجه او را به یک خون‌آشام تبدیل می‌کند. کنت از آنها به قلعه خود استقبال می کند و آلفرد را به پسرش هربرت معرفی می کند.

سارا در حال حاضر جذب تعداد مرموز شده است، اما او در حال حاضر او را اغوا نمی کند - تا توپ. آلفرد توسط کابوس ها تسخیر شده است - او در خواب می بیند که برای همیشه دختر مورد علاقه خود را از دست می دهد. در طول روز، پروفسور و دستیارش سعی می کنند وارد دخمه خانواده کرولوک شوند - در نهایت آلفرد موفق به انجام این کار می شود، اما وقتی می بیند کنت و پسرش در تابوت خوابیده اند، قدرت کشتن آنها را پیدا نمی کند. کمی بعد، سارا را در حمام پیدا می کند و او را متقاعد می کند که با او فرار کند، اما تمام افکار او درگیر توپ آینده است. افکار آلفرد در مورد عشقش به سارا با ظاهر شدن هربرت قطع می شود - معلوم است که او نیز عاشق سارا است، اما آنطور که شما فکر می کنید اصلاً عاشق سارا نیست، اما ... با آلفرد. پروفسور که به موقع می رسد، دستیار خود را از "اعتیاد" خون آشام جوان نجات می دهد.

خون‌آشام‌ها از سراسر منطقه از تابوت خود بیرون می‌آیند و برای توپ جمع می‌شوند. فون کرولوک در این زمان در تأملات غم انگیز درباره سرنوشت خود غرق می شود - یکی از آهنگ های اوج موزیکال "عطش بی پایان" نوعی "ضد سرود" جامعه مصرف کننده قرن بیستم است. توپ شروع می شود. کنت با سارا می رقصد - او خون زیادی از دست داده است، اما هنوز زنده است. آلفرد و پروفسور مخفیانه به داخل توپ می‌روند، اما خون‌آشام‌ها متوجه می‌شوند که آنها در آینه منعکس می‌شوند و قهرمانان، سارا را با خود می‌برند، فرار می‌کنند، اما کسی که آخر می‌خندد بهتر می‌خندد.

پروفسور بیش از حد از فرار موفقیت آمیز الهام گرفته و توسط تحقیقات علمی خود برده می شود، بنابراین متوجه نمی شود که پشت سر او چه اتفاقی می افتد - سارا که تبدیل به یک خون آشام شده است، معشوق خود را گاز می گیرد. خون آشام ها در قلعه فون کرولوک شادی می کنند - هنگ آنها از راه رسید ... این شب خون آشام ها می رقصند ...


در پایان ما به دوران مدرن منتقل می‌شویم، جایی که جهان توسط قاتلان و تفاله‌ها اداره می‌شود - شروعی فوق‌العاده برای Blade یا Underworld.

لازم به ذکر است که یکی از تم های اصلی این موزیکال ملودی آهنگ موفق بانی تایلر "Total eclipse of a heart" است که در سال 1983 جایزه گرمی دریافت کرد. آهنگساز جیم استینمن این آهنگ را به عنوان خاطره ای از فیلم Nosferatu (اولین اقتباس سینمایی از دراکولا) نوشت و نتوانست در برابر لذت معرفی آن در یک تولید تئاتری درباره خون آشام ها مقاومت کند.

به مدت 14 سال، "توپ خون آشام" توسط میلیون ها بیننده در اتریش، آلمان، ایالات متحده آمریکا، ژاپن، مجارستان، لهستان، بلژیک و استونی دیده شد. در سال 2009، نویسندگان نسخه جدید وینی از موزیکال را با طراحی صحنه پر جنب و جوش تر ایجاد کردند. کنتاوئر، طراح تولید مجارستانی، تولید را با حساسیت گوتیکی آغشته کرد و مایکل رید، سرپرست موسیقی، همه مواد ارکستر را دوباره تنظیم کرد. به لطف مهارت کورنلیوس بالتوس، کارگردان مشترک رومن پولانسکی، تولید حتی زیباتر، عمیق‌تر شده و ظرافت‌های شوخ‌آمیزی را به دست می‌آورد.

مقیاس پروژه را می توان تنها با حقایق قضاوت کرد: در طول اجرا، منظره 75 بار تغییر می کند، بیش از 220 لباس اصلی، کلاه گیس و تنوع گریم ایجاد می شود و دستیاران کارگردان باید 600 بار تغییرات مختلف صحنه را سفارش دهند!

من به خصوص می خواهم روی لباس های کنت کرولاک تمرکز کنم. غیر قابل مقایسه هستند. ابریشم و مخمل با طعم خوب ترکیب شده است. نتیجه یک تصویر کلاسیک از یک اشراف-خون آشام است.

شاید سخت ترین کار برای ایوان اوژوگین ایوان یکی از نقش های اصلی باشد: بازیگر مسکو کنت فون کرولوک را بازی می کند. هر بار، کارگردانان با وحشت عذاب گریم را پیش بینی می کنند: برای تبدیل ایوان روسی به فون کرولوک ترانسیلوانیایی، حداقل یک ساعت و نیم طول می کشد و به همین ترتیب هر روز.

اما سخت ترین چیز دندان است. به خصوص برای ایوان و دیگر "خون آشام ها"، دندانپزشکان سن پترزبورگ فک های مشخصی را با دندان های نیش ساخته بودند. در طول تمرینات، ایوان موفق شد بیش از یک بار خود را با "دندان های خون آشام" گاز بگیرد: دندان نیش هنوز مانند یک جسم خارجی احساس می شود، در آواز خواندن دخالت می کند و حتی به دهان آسیب می رساند.

این موزیکال رویای یک طراح رقص است، تمام صحنه ها یک رقص مداوم است، مانند فینال قسمت دوم.

در حال حاضر، بیشتر در مورد هنرمندان درگیر در اولین نمایش روسیه.

برای اولین نمایش توپ خون آشام ها در روسیه، تست ها در سه مرحله انجام شد، حتی برای رقصندگان کر و باله.

هنرمند مسکو، ایوان اوژوگین، که در نقش مرکزی اشراف خون آشام کنت فون کرولوک انتخاب شده بود، موفق شد به اروپا سفر کند، با کرولوک ها از اتریش و آلمان ملاقات کند و توصیه های ارزشمندی از آنها دریافت کند.

"- من از ورشو، برلین، اشتوتگارت، وین، سالزبورگ دیدن کردم و تکه ای از ایتالیا و جمهوری چک را گرفتم. یعنی با ماشین دور اروپا سفر کردم، اما هدف اصلی از سفر تماشای نسخه آلمانی و اتریشی بود. از "توپ خون آشام ها" و با وسترن کرولوک های معروف: کوین تارت و درو ساریچ آشنا شوید.

- موزیکال "توپ خون آشام" در بسیاری از کشورهای اروپایی نمایش داده می شود. اما این یک مورد استثنایی برای مجری برجسته توپ خون‌آشام‌ها از کشوری است که اولین نمایش آن به تازگی آماده می‌شود تا باتوم را از مجریان فعلی تحویل بگیرد.»

پرونده ایوان اوژوگین، بازیگر تئاتر و سینما، تنور.

متولد 1978. در سال 2002 از آکادمی هنرهای تئاتر روسیه (GITIS) با مدرک هنرمند تئاتر موزیکال (دوره A.B. Titel و I.N. Yasulovich) فارغ التحصیل شد. او در تئاتر موزیکال به نام بازی کرد. ک.س. استانیسلاوسکی و Vl.I. نمیروویچ-دانچنکو ("نامزدی در یک صومعه"، 2001)، در تئاتر هلیکن-اپرا (کنت یوسوپوف، "راسپوتین"، 2008).
شرکت در موزیکال های روسی: "شیکاگو" (مری سان شاین، 2002)، "عروسی جی ها" (2003)، "نورد اوست"، نسخه تور (روماشوف، 2003)، "گربه ها" (مونکوستراپ، 2005)، "سیاه" Bridle of the White Mares" (پیامبر یهودی Agits-in-Parovoz، 2006)، "Beauty and the Beast" (Monsieur Darkness، 2009-2010)، نمایش "ستارگان برادوی" (2010-2011).
سولیست گروه کر صومعه استاوروپژیک نیکولو-اگرشسکی از سال 2005. سولیست گروه کر "Bolshoy Donkozaken" (وین، اتریش). کنسرت در روسیه و خارج از کشور.

ایوان قبل از تبدیل شدن به یک خون آشام، نقش های شخصیتی را در موزیکال های مسکو خواند و همچنین به عنوان تکنواز در گروه کر صومعه نیکولو-اگرشسکی استاوروپژیک خواند. وقتی از او پرسیده شد که آیا نقشی در بیوگرافی خلاقانه او در مقیاس با نقش کرولوک وجود دارد یا خیر، او از روماشوف در نسخه تور Nord-Ost (2003) نام می برد.

آلفرد (بازیگر گئورگی نوویتسکی) - قهرمانی که توسط خود کارگردان در فیلم "قاتلان خون آشام بی باک" اثر رومن پولانسکی بازی شد.

النا گازاوا - مجری نقش سارا.

پروفسور آبرونسیوس، خون آشام شناس (بازیگر آندری ماتویف) . رومن پولانسکی که همانطور که می دانیم زندگی را در تمام جلوه های نامفهومش بسیار بیشتر از علم با میل اتوپیایی اش به افشای همه اسرار زندگی ارج می نهاد، آبرونسیوس را از نظر ظاهری شبیه انیشتین کرد. در موزیکال، رویکرد پرتره به تصویر، و همچنین تقلید از خود تصویر، حفظ شده است.

من واقعاً می خواهم به این آرایش اشاره کنم. به عنوان مثال، کوکول واقعاً بسیار بسیار مؤثر است، مانند بسیاری از خون‌آشام‌های دیگر.

داستان های اضافی شاگال زن سالخورده و ماگدا خدمتکار خنده دار به نظر می رسید.


شخصیت به همان اندازه جالب هربرت است - پسر کنت کرولوک.

خوب، اگر هنوز سعی می کنید به اصل نقش کنت فون کرولوک برسید، مرگ در این مورد به عنوان جلوه ای از ویژگی های انسانی ارائه می شود. و کرولوک هم برای قهرمانان موزیکال و هم برای تماشاگران سالن و برای جامعه امروزی چنین آینه ای است: "پس شما مرا متهم می کنید که یک خون آشام هستم؟ اما این تقصیر من نیست - من به این شکل متولد شدم و 400 سال با آن زندگی کردم. آیا از عشق به پول، از عشق به قدرت، خون همسایگان خود را نمی نوشید؟ و ببینید چند دختر جوان با پیرمردهای ثروتمند ازدواج می کنند - این یک هنجار است. در من انعکاس خود را می بینی..."

درام شخصی در جاودانگی او نهفته است. واقعیت این است که او نمی تواند بمیرد. او تا حد مرگ حوصله اش سر رفته است، و علاوه بر این، او می بیند که دنیا به کجا می رود.

ده ها کلوپ هواداران برای این موزیکال وجود دارد و فداکارترین طرفداران سعی می کنند تمام نسخه های اصلی Ball of the Vampires را در کشورهای مختلف تماشا کنند. بازیگران نقش کنت فون کرولوک عشق واقعاً محبوب را به دست می آورند. به دعوت گروه روسی "توپ خون آشام ها"، ستاره تئاتر موزیکال اروپا، کوین تارت (آلمانی فون کرولوک) به منظور خوشامدگویی به همکاران روسی خود به اولین نمایش موزیکال آمد. بنابراین، شروع اولین نمایش "توپ خون آشام" داده شد!

چند مناظر و بازیگر دیگر از نمایشنامه.















قسمت 1 - موزیکال "توپ خون آشام"

"توپ خون آشام": درباره موزیکال بر اساس فیلم رومن پولانسکی چه می دانیم

در سال 2016 ، اولین نمایش موزیکال "توپ خون آشام" در مسکو برگزار شد - یکی از مورد انتظارترین و موفق ترین اجراهای موسیقی که هنوز هم فروخته شده است. در آستانه فصل بهار، اسرار بیشتری از این اثر را در قالب «10 واقعیت کمتر شناخته شده درباره نمایشنامه» فاش می کنیم.

سال 2017 سالگرد توپ خون آشام است.این موزیکال بر اساس فیلم کالت رومن پولانسکی "قاتلان خون آشام بی باک، یا ببخشید، اما دندان های شما در گردن من هستند" ساخته شده است. امسال پنجاهمین سالگرد این فیلم و بیستمین سالگرد نمایش موزیکال است. رومن پولانسکی کارگردان، دوره فیلمبرداری را بهترین دوران زندگی خود می‌نامد و دوست دارد تکرار کند که در کمدی سیاه او هیچ معنای یا تعالی پنهانی وجود ندارد.

یکی از شخصیت های اصلی نمایشنامه شبیه رومن پولانسکی در فیلم است. پولانسکی در فیلمش نقش شاگرد جوان پروفسور آبرونسیوس، آلفرد را بازی کرد که عاشق سارا زیبا می شود و برای نجات او به لانه کنت فون کرولوک می رود. کارگردان اصرار داشت که در نسخه صحنه ای آلفرد دقیقاً مانند فیلم به نظر برسد - یک ژاکت مخملی شرابی، یک پاپیون نامناسب به دور گردن و موهای ژولیده. شخصیت های اصلی نمایش سارا و آلفرد هستند

صحنه های نمایشنامه 75 بار تغییر می کند - بیشتر از شبح اپرا.موزیکال "توپ خون آشام" با سرگرمی و مقیاس خود شگفت زده می شود. این پروژه از ده ها وینچ برای ایجاد تغییرات فوری مناظر استفاده می کند. به هر حال، قلعه کنت فون کرولوک تقریباً به طور کامل بازسازی شده است - از حمام تا اتاق خواب.

در میان خون آشام هایی که به توپ رسیدند، می توانید چهره های آشنا را پیدا کنید.در تصاویر خون آشام هایی که به سراغ کنت فون کرولوک می آیند، می توانید بزرگترین شرورهای تاریخ را ببینید. Vlad Tepes Dracula، Elisabetta Bathory، که عاشق حمام کردن در خون دختران جوان بود، و همچنین دلفین لالاری، که از برده ها سوء استفاده می کرد، و قاتل زنجیره ای ژیل دره، که نمونه اولیه ریش آبی بود، در برابر بیننده ظاهر می شوند. لودویگ باواریا در چنین شرکتی مانند یک کودک بی گناه به نظر می رسد - او فقط به عنوان یک گوشه نشین زندگی می کرد، روزها می خوابید و شب ها در نور ماه در اطراف دریاچه در املاک خود قدم می زد. در مجموع، بیش از 230 لباس در موزیکال استفاده شد که در میان آنها گنجینه های واقعی وجود دارد - به عنوان مثال، پیراهن های دهقانان ترانسیلوانیا، که بیش از 100 سال قدمت دارند.

در بدلیجات موجود بر روی لباس قهرمانان می توانید علائم خاصی را مشاهده کنید.لباس مجلسی بورگوندی سارا، هدیه ای از طرف کنت، نه تنها به شکلی عالی، بلکه به صورت نمادین نیز تزئین شده است. با سنگ های قرمز رنگ دوزی شده است که نمادی از خون جاری است. و اگر به الگوی بدلیجات دقت کنید، متوجه خواهید شد که آنها به شکل جمجمه قرار گرفته اند. جزئیات ویژگی اصلی موزیکال است. به عنوان مثال، نماد زندگی ابدی آنخ - نشان خانوادگی کنت فون کرولوک - نه تنها در تزئینات قلعه یافت می شود، بلکه با بدلیجات روی شنل او نیز پوشیده شده است. شنل و نماد فون کرولوک روی آن

در طول 10 سال گذشته، خون آشام ها جذاب تر شده اند.در طول وجود موزیکال، ظاهر خون آشام ها به طور قابل توجهی تغییر کرده است. 10 سال پیش آنها هیولاهای ترسناک و ترسناکی بودند. اما پس از اکران فیلم های «گرگ و میش» و «خاطرات خون آشام»، برداشت مردم از خون آشام ها تغییر کرد. تیم خلاق آرایش و مدل موی جدیدی را برای زیباتر و جذاب تر کردن خون آشام ها ایجاد کردند.

ایوان اوژوگین، بازیگر نقش کنت فون کرولوک، یک بار یک بازرس پلیس راهنمایی و رانندگی را ترساند.ویژگی اصلی یک خون آشام دندان است. نیش برای هر هنرمند به طور جداگانه ایجاد شد. ابتدا قالبی از دندان ها ساخته شد سپس مدل دندان نیش با دست از موم ساخته شد. یک قالب سیلیکونی از آن ساخته شد که با پلاستیک پر شد و پس از آن محافظ های دهان به صورت جداگانه برای بازیگران تنظیم شدند، بنابراین پوشیدن چنین دندان هایی نسبتا راحت است. داستان معروفی وجود دارد که چگونه یک بار بازیگران اصلی یک فیلم موزیکال، ایوان اوژوگین و النا گاززاوا، بدون داشتن زمان برای پاک کردن آرایش، از یک فیلمبرداری به صحنه دیگر رانندگی کردند.

ایوان با خنده به یاد می آورد. - فرصتی برای آرایش مجدد وجود نداشت، بنابراین مجبور شدم در تصاویرم از نمایشنامه حرکت کنم. ما می‌رویم، کسی را اذیت نمی‌کنیم، دوئت "تاریکی زمین" را تمرین می‌کنیم. ناگهان یک افسر راهنمایی و رانندگی جلوی ماشین ظاهر می شود. به لنا می گویم وانمود کند که خواب است و پنجره را باز می کنم و به کارمند لبخند می زنم. به داخل ماشین نگاه می کند، وضعیت را ارزیابی می کند و بدون اینکه به مدارک نگاه کند، می گوید: "راننده، اما مراقب باش!" و خودش هم خیلی حواسش جمع است.

بیشتر وقت صرف گریم شخصیت های فون کرولاک و کوکول می شود.قبل از هر اجرا، 4 شخصیت حدود یک ساعت و نیم را صرف گریم می کنند: کنت فون کرولوک، پسرش هربرت، پروفسور آبرونسیوس و کوکول. آرایش Count بیش از 2 ساعت طول می کشد. آرایش فون کرولاک و هربرت نه تنها روی صورت، بلکه روی دست ها نیز تأثیر می گذارد، زیرا آنها باید ناخن های دروغین بلندی داشته باشند. آنها با دست با لاک های مخصوص چندین سایه رنگ می شوند. دزد زشت کنت کوکول پیچیده ترین آرایش مصنوعی را دارد. پدهای سیلیکونی ساخته شده با توجه به فرم صورت هنرمند به صورت او چسبانده شده است. آنها شامل گونه ها، بینی، چانه، ابروها، لب ها و گوش هستند، سپس آرایش روی آن اعمال می شود و جای زخم ها نقاشی می شود. اثر آنقدر چشمگیر است که وقتی این شخصیت ظاهر می شود، بینندگان اغلب می لرزند.

خونی که بیننده در نمایش می بیند طعم گیلاس یا توت فرنگی دارد.برای اینکه لقمه چشمگیر به نظر برسد و خون واقعاً پاشیده شود، کپسول های مخصوصی با خون برای هنرمندان تهیه می شود که در لحظه مناسب آن را گاز می گیرند. خون در 2 طعم وجود دارد - گیلاس و توت فرنگی. از شربت ذرت با افزودن رنگ خوراکی تهیه می شود.

یک سی دی با موسیقی از "داستان خون آشام ها" وجود دارد.به مناسبت این سالگرد، کمپانی Stage Entertainment با ضبط و انتشار اولین آلبوم مجاز موزیکال "Ball of the Vampires" به زبان روسی، هدیه ای را برای همه طرفداران این نمایش تدارک دیده است. این آلبوم شامل 11 آهنگ از نمایش است که توسط آهنگساز جیم استاینمن نوشته شده است که توسط ستارگان موزیکال و همراهی یک ارکستر اجرا شده است. تمام آهنگ ها در قالب زنده ضبط می شوند که به شنوندگان کمک می کند تا کاملاً خود را در فضای نمایش غرق کنند و احساسات "زنده" هنرمندان را در طول اجرا احساس کنند. دیسک را می توان در تئاتر و در وب سایت رسمی اجرا خریداری کرد.




2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه