12.05.2021

حقایق جالب در مورد ضخامت. حقایق ناشناخته از زندگی Lev Nikolayevich Tolstoy جالب ترین حقایق در مورد لو نیکولایویچ تولستوی


همه کارهای مهم ("جنگ و صلح"، "آنا کارنینا"، "قیامت") شیر تولستوی پس از ازدواج نوشت. یعنی کمتر از 34 ساله، او با فعالیت های نوشتن جدی برخورد نکرد.

میراث خلاق Leo Nikolayevich 165 هزار ورق نسخه های خطی و ده هزار حرف است. مجموعه کامل نوشته شده در 90 جلد منتشر شده است.

واقعیت جالب این است که در زندگی تولستوی من نمی توانستم تحمل کنم زمانی که سگ ها برهنه هستند و همچنین گیلاس را دوست نداشتند.

از دوران کودکی، او یک شخص فوق العاده قمار و یک قمار بود. با این حال، مانند یکی دیگر از نویسندگان عالی - F.M. داستوفسکی

یک روز، گراف Tolstoy به کارت های یکی از ساختمان های Manor Polyana خود را از دست داد. شرکای خود را از بین برد، اموال را به او تبدیل کرد و همه چیز را بیرون آورد. نویسنده خودش رویای خرید این افزونه را به دست آورد، اما آن را حمل نکرد.

Tolstoy کاملا متعلق به انگلیسی، فرانسوی و آلمانی است. من در ایتالیایی، لهستانی، صربستان و چک خواندم. او یونانی و کلیسای اسلاوی، لاتین، اوکراینی و تاتار، عبری و ترکی، هلندی و زبان بلغاری را مطالعه کرد.

Anna Akhmatova در دوران کودکی نامه ها را در Bookbank آموزش داد، که L.N. تولستوی برای بچه های دهقانی نوشت.

رمان "جنگ و جهان" به مدت 6 سال نوشته شده بود، و سپس 8 بار بازنویسی شد. قطعات جداگانه Tolstoy تا 25 بار بازنویسی شده است.

کار "جنگ و صلح" مهمترین کار در کار نویسنده بزرگ است، اما او خود را در نامه A بیان کرد. Fetu به شرح زیر است: "من خوشحالم که من هرگز نمی خواهم بسیاری از مالش شلوغ مانند یک "جنگ". "

شمارش، تا پایان عمر خود، چندین اصل جدی جهان خود را توسعه داد. اصلی ترین آنها به عدم وجود خشونت توسط خشونت، انکار مالکیت خصوصی و نادیده گرفتن هر مقامات، که کلیسا، ایالت یا چه چیز دیگری را نادیده می گیرد، کاهش می یابد.

بسیاری معتقدند که تولستوی از کلیسای ارتدوکس فروخته شد. در حقیقت، تعریف سینوود مقدس به معنای واقعی کلمه بود: "بنابراین، شهادت به ناپدید شدن او (Tolstoy - Avt.) از کلیسا، با هم و دعا، اجازه دهید او را به او توبه در ذهن حقیقت." یعنی، این، سینمید به سادگی شاهد آن بود که تولستوی "خود منتشر شده" از کلیسا. در حقیقت، این مورد بود، اگر تجزیه و تحلیل اظهارات متعدد نویسنده در آدرس کلیسا.

بدتر شدن جدی روابط با همسرش، با مفاهیم چربی در مورد آنچه که در فقر زندگی می کرد، ارتقا یافت. او قصد داشت از کپی رایت رها کند، که منبع اصلی درآمد خانواده بود. علیرغم هماهنگی و املاک بزرگ، همسر به طور قطعی علیه چنین تصمیمی بود، همانطور که در تلاش برای ترتیب همه کودکان بود. همسر در مورد شوهر هوشمندانه خود صحبت کرد: "او عشق را به همه بشر می گوید، اما از فرزندان خود متنفر است،" با توجه به توجه به اینکه او در مورد رفاه فرزندان فکر نمی کند.

Tolstoy در سن حدود 50 سال به عنوان یک گیاهخواری تبدیل شد و امیدوار بود که همه مردم یک بار انکار شوند، همانطور که او گفت، "از این کانوبیه".

در پایان عمر، نویسنده که از شکوه و شناخت جهانی برخوردار بود، گریه کرد: "بله، اگر می خواهم، من می توانم یک دین جدید تحت قدرت ایجاد کنم".

متفکر درباره شکسپیر گفت: "شما می دانید که نمی توانم شکسپیر را تحمل کنم."

لو نیکولایویچ همیشه اعلام کرد که بالاترین ارزش در جامعه یک خانواده است.

در سال 2010، حدود 350 نسل از نویسنده در جهان وجود داشت.

در عصر پیر، لو نیکولایویچ اغلب پابرهنه پابرهنه را تأکید کرد، تاکید بر نزدیکی مردم به مردم.

در خاک محکومیت، نزاع بین تورگنف و تولستوی بود که تقریبا آنها را به دوئل آورد.

در اوایل صبح روز 31 اکتبر 1910، تولستوی مخفیانه از خانه فرار کرد تا بقیه عمر خود را به تنهایی زنده کند. این اتفاق بعد از یک شکاف دیگر با همسرش اتفاق افتاد. با این حال، در جاده، او با التهاب ریه ها بیمار شد و در خانه اصلی ایستگاه فوت کرد.

نویسنده خواسته بود که اسب محبوب خود را از دلیارا در نزدیکی قبر خود دفن کند. دقیقا برآورده شد

عکس از اینترنت

او اولین کسی بود که از کپی رایت رد کرد، حریف سیستم دولتی بود و برای انحراف مقامات مذهبی از کلیسا حذف می شد. او جایزه نوبل را رد کرد، پول را نفرین کرد و در کنار دهقانان صحبت کرد. بنابراین هیچ کس او را نمی شناخت. نام او شیر تولستوی است.

لو نیکولایویچ 165،000 ورق نسخه های خطی را ترک کرد، نوشتن کامل آثار در 90 جلد، 10 هزار حرف نوشت. در طول زندگی او، او به دنبال معنای زندگی و خوشبختی جهانی بود که در یک کلمه ساده یافت شد.

هر کس می خواهد بشریت را تغییر دهد، اما هیچ کس فکر نمی کند که چگونه خود را تغییر دهد.

همه چیز به کسی می آید که می تواند صبر کند.

همه خانواده های شاد شبیه به یکدیگر هستند، هر خانواده ناراضی به شیوه خود ناراضی است.

مردم قوی همیشه ساده هستند.

قدرت دولت بر جهل مردم نگهداری می شود و این را می داند و بنابراین همیشه با روشنگری مبارزه خواهد کرد. وقت آن است که ما آن را درک کنیم.

ما برای شما جالب ترین حقایق از زندگی و نقل قول Leo Nikolayevich Tolstoy به 185 سالگرد تولد او جمع شده ایم.

قمار باز

تولستوی بازی های مردمی روسیه را بازی می کند

از جوانان، نبوغ آینده ادبیات روسی بسیار آذرتن بود. یک بار در یک بازی کارت با همسایه خود، صاحبخانه Gorokhov، شیر Tolstoy ساختمان اصلی املاک و مستغلات را از دست داد - مانور Polyana روشن. خانه همسایه جدا شد و به مدت 35 مایل به عنوان یک جایزه به او رسید. شایان ذکر است که این فقط یک ساختمان نبود - این در اینجا بود که نویسنده متولد شد و دوران کودکی را صرف کرد، آن را در مورد این خانه بود که او تمام زندگی خود را به یاد می آورد و حتی می خواست خرید، اما به یک دلیل یا دیگری انجام داد نه این کار را انجام نده

عشق بزرگ

لو نیکولایویچ با همسرش سوفیا Andreevna

Tolstoy با خانواده پشت میز چای در پارک

شیر تولستوی همسر آینده خود را ملاقات کرد، صوفیه، زمانی که او هفده بود، و او سی و چهار ساله بود. با هم آنها 48 سال داشتند، 13 کودک به دنیا آمدند. سوفیا Andreevna نه تنها همسرش بلکه یک دوست وفادار متعهد بود، دستیار در همه مسائل، از جمله ادبیات. بیست سال اول آنها خوشحال بودند. با این حال، آنها اغلب اغلب به دلیل محکومیت و شیوه زندگی، که تولستوی برای خودش تعیین می کنند، اغلب نزاع می کنند. در سال 2010، مجموعا بیش از 350 نسل L. N. Tolstoy وجود داشت (از جمله زندگی و کسانی که قبلا درگذشت) که در 25 کشور جهان زندگی می کردند.

مربی گاندی

شیر تولستوی و مهاتما گاندی

نویسندگان بزرگ لو نیکولایویچ تولستوی علاقه زیادی به هند و فلسفه ودی داشت، بسیار عمیق تر از معاصران بود. ایده های غیرقابل مقاومت در برابر خشونت های خشونت آمیز، آثار نویسنده، مانند "پادشاهی خدا در داخل شما"، تأثیر زیادی بر مهاتما گاندی جوان داشت، که پس از آن جنبش ملی گرای هند را به دست آورد و به دست آورد شعبه صلح آمیز او از انگلستان در سال 1947.

جنگ و صلح

لو نیکولاویچ در محل کار، پاک کردن پلیانا

رمان Tolstoy "جنگ و جهان" در ابتدا "1805" نامیده شد، سپس "همه چیز خوب است که به خوبی به پایان می رسد" و "سه منافذ". به گفته محققان، این رمان 8 بار، و قسمت های فردی آن را بیش از 25 بار مطابقت داد. در همان زمان، نویسنده خود را به کار شکاکانه اشاره کرد. در مکاتبات با شاعر افاناسیوس فتوم، نویسنده در مورد کتاب خود پاسخ داد: "همانطور که من خوشحال هستم ... چه چیزی برای نوشتن یک نوع شلوغ از" جنگ "من هرگز تبدیل نخواهم شد."

روشنگر بزرگ

با نوه های سونیا و ایلیا در ترک ها

تولستوی از مرز دو بار، در سال های 1857 و 1860-1861 بازدید کرد، بخشی از کنجکاوی، بلکه همچنین برای مطالعه روش های اروپای غربی آموزش و پرورش. او به این نتیجه رسید که آموزش روسیه در ریشه، به ویژه شکل گیری دهقانان نادرست بود. Tolstoy کار ادبی را ترک کرد و مدرسه ای را برای کودکان دهقانی در یک گلدان روشن تاسیس کرد. او همچنین شروع به انتشار یک مجله آموزشی، جایی که او نظریه های آموزشی خود را موعظه کرد و به چندین کتاب درسی برای یادگیری اولیه رسید. لو نیکولایویچ همچنین به عنوان نویسنده "ABC"، "الفبای جدید" و "خواندن کتاب" شناخته شده است، که بر طبق آن اشاره شد که یک نسل از کودکان را بخواند.

Tolstoy و دیگر نویسندگان

شیر تولستوی، ماکسیم گورکی و آنتون چخوف

تولستوی با چک و تلخ ارتباط برقرار کرد. او همچنین با تورگنف آشنا بود، اما نویسندگان قادر به تبدیل شدن به دوستان نبودند - پس از یک نزاع در خاک اعتقادات، آنها برای سالهای زیادی صحبت نکردند، پرونده تقریبا به دوئل رسید.

گیاه خواری

لو نیکولایویچ با همسرش در جدول

در اکتبر 1885 L.N. تولستوی از ویلیام فرای - نویسنده، گیاهخواری، پیروان استفاده از تماس آگوست بازدید کرد. هنگام برقراری ارتباط با V. Freme Tolstoy ابتدا موعظه گیاهخواری را یاد گرفت - بیانیه ای که ساختار یک فرد، دندان ها و روده هایش ثابت می کند که یک فرد شکارچی نیست. لو نیکولایویچ بلافاصله این تدریس را پذیرفت و پس از تحقق دانش به دست آورد Tolstoy بلافاصله گوشت و ماهی را رد کرد. به زودی دخترش به دنبال دخترش بود - تاتیانا و ماریا توولز.

معاهده

شیر نیکولاویچ در کریمه

شیر تولستوی، تا پایان روزهای خود، خود را یک مسیحی نامید، هرچند او از تصمیم اتحادیه از کلیسای ارتدوکس اخراج شد. این امر او را از 70 سالگی به طور جدی علاقه مند به فرار از آن جلوگیری نکرد. با اختلاف نظر با کلیسا، تولستوی دکترین مسیحی خود را ایجاد کرد که "پیمان" نامیده شد. این دکترین همکاران بسیاری داشت، یکی از آنها M. Bulgakov بود. نویسنده رمان "استاد و مارگاریتا".

تولستوی شطرنج را با M. S. Sukhotyn پخش می کند

نقل قول Leo Nikolayevich:

احترام به منظور پنهان کردن یک مکان خالی که در آن عشق باید باشد، اختراع شد.

شرم و احمق! یکی می ترسد - این است که با روس ها در خارج از کشور ملاقات کنیم.

حفاری در روح من، ما اغلب حفاری می کنیم به طوری که وجود خواهد داشت غیر قابل تشخیص است.

اگر خوب علت داشته باشد، دیگر خوب نیست؛ اگر آن را یک نتیجه - پاداش، آن را نیز خوب نیست. این در خارج از زنجیره ای از علل و پیامدهای خوب بود.

چنین شرایطی وجود ندارد که فرد بتواند از آن استفاده کند، به ویژه اگر او می بیند که هر کس او را به همان شیوه زندگی می کند.

افرادی که می توانند کاری انجام دهند نمی توانند مردم را انجام دهند، و بقیه - برای ترویج روشنگری و شادی خود.

من فقط دو بدبختی واقعی را در زندگی ام می شناسم: یک سخنرانی از وجدان و بیماری. و شادی تنها فقدان این دو عصبانی است.

ما فکر می کنیم که ما از مسیر معمول بیرون می رویم، همه چیز رفته است؛ و در اینجا تنها شروع به جدید، خوب است. در حالی که زندگی وجود دارد، شادی وجود دارد.

یک چیز شگفت انگیز، چه توهم کامل این است که زیبایی خوب است. زن زیبا می گوید مزخرف، شما گوش می دهید و شما بی معنی را نمی بینید، و شما را هوشمند می بینید. او می گوید، تند و زننده می شود، و شما چیزی زیبا را می بینید. هنگامی که او بی معنی نمی گوید، بدون انزجار، بلکه زیبا، در حال حاضر ما مطمئن هستیم که او معجزه به عنوان هوشمند و اخلاقی است

دیگر در عشق وجود ندارد

گرفتن یک دقیقه از شادی، مجبور کردن خود را به عشق، سقوط در عشق خود را! تنها این یکی در جهان، بقیه همه بی معنی است.

زندگی ساده در یک گلدان روشن

شیر تولستوی با نوه تاتیانا Sukhotina

در سال های گذشته زندگی خود، L.N. Tolstoy مهمترین اندیشه های بزرگ را جمع آوری کرد و به صورت پیمانهایی برای هر روز به صورت یکپارچه سازی شد. نقل قول از کتاب "فکر هر روز" - گنج فعلی حقایق ابدی و افکار هوشمندانه.

درست در مرگ

مرگ شیر تولستوی

تولستوی در طول سفر فوت کرد، که پس از شکستن همسرش در یک سال بسیار پیر شد. در طول این حرکت، لو نیکولایویچ با التهاب ریه ها بیمار شد، او در نزدیکترین ایستگاه اصلی (Astapovo) فرود آمد، جایی که ایستگاه در خانه در 7 نوامبر 1910 فوت کرد.

در روسیه، این اولین مراسم عمومی عمومی مرد معروف بود که بیش از ترویج ارتدوکس (بدون کشیش ها و نماز، بدون شمع و آیکون ها)

چند روز پیش، "وب سایت رسمی" نویسنده افتتاح شد - این اطلاعات علمی تایید شده در مورد زندگی و کار خود را ارائه می دهد، و مواد ثروتمند سهام برای اولین بار منتشر می شوند. در حال حاضر یک دیجیتالی سازی 90 جلد آثار آن وجود دارد، برخی از آنها قبلا می توانند دانلود شوند.

شیر نیکولایویچ تولستوی - پرویز بزرگ روسی، یکی از مشهورترین نویسندگان روسی در جهان است. آشنایی با آثار او برای اکثر مردم در کلاس های چهارم در درس ادبیات روسیه رخ می دهد. در عین حال، اولین سفر در بیوگرافی نویسنده بزرگ، که بسیار درست است، اتفاق می افتد، همانطور که ممکن است درک افکار نوشته شده در آثار او، تنها زمانی که شما می دانید مسیر زندگی این شخص، ممکن است اصول و اقدامات زندگی او. مطالعه بیوگرافی این شخصیت فوق العاده بسیار جالب و جذاب است، زیرا او یک فرد غیر معمول با جهان بینی اصلی و دیدگاه های شگفت انگیز در زندگی بود. این را می توان بسیاری از حقایق جالب را پیدا کرد که امکان آن را ممکن می سازد، از سوی دیگر به کار لئو نیکولایویچ نگاه کنید و گاهی اوقات لبخند بزنید.

دوران کودکی

لو نیکولایویچ از منشاء یک نوع بسیار نجیب بود. در میان خویشاوندان او، وزرای و مردم مهم در دولت، مقامات عالی و شیرهای سکولار بود. لوا چهارمین فرزند خانواده بود. هنگامی که او هنوز دو ساله نبود، مادرش پس از زایمان دیگری فوت کرد و پس از آن، نسل دور خانواده به سرعت در حال تحصیل کودکان بود. هنگامی که پسر نه ساله بود، تمام خانواده به مسکو نقل مکان کردند، جایی که پدر لوووی در سن نوجوانی فوت کرد و بچه ها یتیمان کامل شدند.

پس از آن، بقیه خانواده به خواهر پدر منتقل شدند، که آموزش Loez را سازماندهی کرد. معلمان خارجی به او در خانه آموختند، همانطور که در آن زمان مد روز بود. در ابتدا، او درس هایی را در مورد تمام رشته های اولیه معلم آلمانی، و سپس معلم فرانسوی صرف کرد. آنها اشاره کردند که پسر بسیار آسان است برای مطالعه و همه چیز هضم شده در پرواز. کمی شناخته شده این واقعیت جالب است که لو نیکولایویچ می دانست روسی، بسیاری از زبان های رومانو-آلمان، لاتین و یونانی، لهستانی، چک، ایتالیایی، اسپانیایی، بلغاری. در کتابخانه خانه نویسنده بزرگ، بیش از 23 هزار کتاب در 39 زبان وجود داشت. این یک شایستگی عالی از اولین معلمان است که یک پسر دوست داشتنی را به مطالعه زبان ها جذب کرده و تکنیک ها را نشان می دهد، چگونه این کار را به سرعت و کارآمد انجام دهند.

طبیعت حساس

خاطرات از همه مردم نزدیک به پسر به عنوان یک کودک نشان می دهد که او بسیار قابل تنظیم و حساس بود. به طور کامل کودک چنین واقعیت جالب را مشخص می کند که در سنین اولیه رخ داده است. یک روز، برادر بزرگتر به للند گفت که یک "سبز سبز" وجود دارد که مدتهاست که در یک گلدان روشن - املاک و مستغلات، جایی که پسران متولد شده اند، از دست رفته است. آن شخص که قادر به پیدا کردن او خواهد بود انتخاب خواهد شد و می تواند کل جهان را از شر، مرگ و غم و اندوه نجات دهد.

برادران بسیاری از زمان های زیادی به جستجو برای این جادوگر جادویی اختصاص داده شده اند، اما به عظیم بزرگی از لو، تمام تلاش ها نتایج مطلوب را ارائه نمی داد. این پسر خیلی ناراحت شد، زیرا واقعا می خواست به نجات دهنده تبدیل شود. Misroslev، Lev Nikolayevich تلاش برای پیدا کردن پاسخ به این سوال را ترک نکرده است، آیا انسان می تواند در هماهنگی کامل بدون مجازات، غم و اندوه و نفرت زندگی کند. اعتقاد به رویای کودکان در طول سال ها نمی میرد، بنابراین، مدت کوتاهی قبل از مرگ او، یک درخواست غیر معمول را ابراز کرد: او می خواست در جایی که ساعت پیروزی او در انتظار "گرگ سبز" بود، دفن شود. شاید سحر و جادو واقعی اتفاق نیفتد، اما این واقعیت است که پس از خواندن آثار تولستوی، آنها دقیق تر، انسانی و مهربان، غیر قابل انکار می شوند.

جوانان

نویسنده آینده یک مرد جوان بسیار قطعی و اصولی بود. او خواسته های بالا را نه تنها به دیگران، بلکه همچنین به خودش داشت. به عنوان مثال، زیر 18 سال، او یک لیست خاص را ایجاد کرد که "Life Manifest" نامیده می شود. قوانین جالب زیادی برای خودشان ایجاد شده است. آنها به چندین دسته تقسیم شدند. اصول اصلی تقویت اراده بدن، ذهن، حوزه عاطفی و غیره بود. در میان چنین قوانینی، خواستار بیان احساسات خارجی بود، تا آنجا که ممکن است از خواب بیدار شود، از استفاده از خدمات اجتناب ناپذیر است، نه به خودشان با زنان و عشق شادی ، و غیره.

Lev Nikolayevich برای سال ها تلاش کرد تا فرضیه خود را دنبال کند، اما منصفانه بود، او گفت که او همیشه قادر به پیروی از قوانین او نیست. او این قوس را در طول زندگی خود تکمیل کرد.

پس از دریافت دانشگاه به تخصص زبان های عربی و ترکیه و تلاش برای یادگیری نحوه ی جوانان عادی، او برای سال دوم، به رغم این واقعیت که تمام معلمان توانایی های روانی بالا این دانش آموز را جشن گرفتند، ترک کردند. پس از آن، تولستوی به امید تبدیل شدن به یک وکیل به تخصص دیگری تبدیل شده است، اما در اینجا نویسنده آینده همان سرنوشت را درک می کند: پس از دو سال، دانش آموز اخراج می شود. به چنین نتیجه ای به این واقعیت اشاره شد که من مجبور بودم در یک اشاره گر و اجبار تحصیل کنم، و این به نویسنده آینده هیچ لذتی نداشت. این بسیار سریعتر و آسان تر است، او مواد را در طول آموزش مستقل آموخت.

پس از سه ساله ناتاریس، نویسنده آینده در نهایت تلاش می کند تا آموزش عالی را دریافت کند. در این دوره دشوار، او شروع به انجام یک دفتر خاطرات شخصی می کند، که همه چیز جالب و مهم را توصیف می کند که در زندگی اتفاق می افتد. از این لحظه، نوشتن، مرد جوان را جذاب می کند که فعالیت های مورد علاقه ای را برای زندگی باقی می گذارد و از سرگرمی به حرفه توسعه می یابد.

زن مناسب

اگر چه نوشتن و تبدیل شدن به اشغال اصلی تولستوی شد، اما موفقیت در این زمینه تنها پس از ازدواج بود. عروسی در سن 34 سالگی رخ داد، عروس در زمان عروسی تنها 18 سال داشت. آنها از دوران کودکی آشنا بودند، هنوز هم یک نویسنده جوان است که اغلب با همسر آینده اش بازی می کرد، که کاملا کودک بود.

در مقابل همسرش، نویسنده نه تنها یک زن مورد علاقه، بلکه یک دوست وفادار، و همچنین دستیار قابل اعتماد در فعالیت های ادبی به دست آورد. یک دختر جالب در داخل خارجی و عمیق عمیق باعث خوشبختی عصبی یک مرد شد. در اولین دوره زندگی خانوادگی، او مهمترین و موفق ترین آثار را ایجاد می کند، نام خود را به کل جهان تحمیل می کند. معلوم نیست که آیا جهان چنین آثاری را به عنوان "جنگ و صلح"، "آنا کارنینا" و دیگران دیده می شود، اگر نه حضور در زندگی نابغه همسر صوفیه. او نه تنها یک موز بود، بلکه به معنای خاصی توسط مترجم بین نویسنده و سردبیران ناشران بود.

واقعیت این است که تولستوی به شدت دست خط ناخواسته ای بود که به بسیاری از آنها شناخته شده بود، اما تعداد کمی از مردم می دانند که این امر با کمک همسرش بود، طراحان می توانند اکثر نسخه های خطی را از بین ببرند.

پس از یک دوره شادی خشونت آمیز، خنک شدن در زندگی خانوادگی همسران می آید، به تدریج رابطه بدتر و بدتر می شود. اما ازدواج نیز ناموفق است، زیرا صوفیه و لئو تولستوی 13 فرزند داشتند. پنج نفر از آنها در دوران کودکی جان خود را از دست دادند و بقیه افراد با استعداد و جالب بود. دو پسر به نویسندگان تبدیل شدند، به ارث بردن عشق به کلمه خود را از پدرش، و یکی از دختران به دستیار شیر نیکولایویچ در فعالیت های نوشتار تبدیل شد.

بهترین کتاب ها

معروف ترین رمان تولستوی از اولین بار نوشته شده بود. محققان دریافتند که بخش اصلی رمان حداقل هشت بار بازنویسی شده است. این اتفاق با تغییر مفهوم طرح و جایگزینی سرنوشت شخصیت های اصلی اتفاق افتاد. برخی از قسمت های بزرگ 25 بار مربوط به 25 بار بود، که بار دیگر تاکید می کند که کدام کار تایتانیک در راه موفقیت هر گونه ایجاد نویسندگان با استعداد انجام می شود.

در نسخه اول، رمان نام "1805" نامیده شد، اما در طول زمان نویسنده آن را تغییر داد "همه چیز خوب است که به خوبی به پایان می رسد." بعدها، نام در "سه منافذ" تغییر کرده است، و تنها نسخه نهایی - "جنگ و صلح" در اتمام کار ظاهر شد. بسیاری از شخصیت ها بر اساس افرادی واقعی که با آنها در زندگی خود مواجه شده اند، شرح داده شده است. برخی از تصاویر ویژگی های واضح از دوستان، بستگان و همکاران را به ارث برده اند. تصویر ناتاشا روتووا توسط ترکیبی از دو زن واقعی در یک بار ایجاد شد - همسران Sophia ضخیم و خواهر بومی خود تاتیانا Bers.

بازیکن Azart

مطالعه بیوگرافی پروسس بزرگ، در درجه چهارم، کودکان یاد می گیرند که او به عظمت می رفت، او بسیار کم بود و از مادران بیش از حد استقبال نکرد. با این حال، چنین دیدگاه هایی در نویسنده در حال حاضر در سن بالغ پس از مرگ و میر طولانی مدت، و در جوانانش شکل گرفت، او در این زمینه چنین نیست.

بیوگرافی ها این واقعیت را می دانند که Tolstoy برای مدت زمان طولانی یک بازیکن مشتاق در کارت بود. Azart می تواند به راحتی یک مرد جوان را کور کند و منجر به مشکلات شود. هنگامی که در گرما بازی، او در ساختار اصلی در املاک خانوادگی از گاه به گاه Polyana قرار گرفت، که در آن نویسنده متولد شد. موفق باشید از یک بازیکن قمار دور شد، و ساختار به یک حریف کوتاه تر رفت. این ضربه سنگین برای لئو نیکولایویچ بود، اما افتخار و افتخار اجازه نمی داد که از دست دادن به چالش بکشد.

اموال بر روی آجر جدا شد و به یک استان دیگر صادر شد. با از دست دادن، نویسنده نمی تواند سال های زیادی را بپذیرد، بنابراین من از خرید یک بازگشت از دست رفته، اما این رویاها به تصویب رسیدند.

اصلی اصلی

برای زمان خود، تولستوی یک رقم در فوق العاده ای بود، پیش از معاصران در دیدگاه های خود، اغلب غیر قابل درک بود. او تمامی امتیازات را که به او مبدا و عنوان را به او داد، رد کرد، تلاش کرد تا جذابیت زندگی یک فرد کار عادی را بداند، بچه ها را بسیار دوست داشت و در حال تربیت آنها بود.

بسیاری از مردم استخدام، عاقل را حتی بزرگترین روشنایی های آموزشی به رسمیت می شناسند. لو نیکولایویچ نویسنده "الفبای جدید" و "خواندن کتاب" شد، که طبق آن دیپلم چندین نسل را در یک ردیف به دست آورد.

او پابرهنه راه می رفت، معتقد بود که این است که چگونه فرد سالم تر می شود. در آن زمان، چنین نقطه ای به نظر می رسید شگفت انگیز و مسخره بود، اما بعدا، بسیاری از پزشکان متقاعد شدند که پیاده روی پابرهنه به طور کامل نقاط بازتابی را تحریک می کند، در تعداد زیادی که بر روی پا قرار دارد، که به طور قابل توجهی کار کل ارگانیسم را بهبود می بخشد.

واقعیت دیگری که برای آن زمان غیر معمول بود، مسیحیت را رد کرد. نویسنده با بسیاری از ادیان آشنا شد، اما "او" را در هر یک پیدا نکرد. در قرن نوزدهم، واقعیت مطالعه نسخه های غیر از مسیحیت در هزیس معادل بود، بنابراین تولستوی منتظر Anathema - حذف کلیسا بود. با این حال، رد متقابل بود. شناخته شده است که نویسنده به عنوان منبع نظام خود از نظم جهانی خود تبدیل شده است، که در آن فلسفه با مسائل ایمان و وجود شخص در هم آمیخته است.

حق بیمه را رد کرد

در سن 78 سالگی، نامزدی نویسنده برای جایزه نوبل نامزد شد. هیئت منصفه معتقد بود که او دارای مدرک اصلی و عملا هیچ رقبا بود - این سوال در واقع حل شد. پس از آموختن در مورد این، تولستوی نامه ای به یک دوست از فنلاند نوشت، که در آن او خواسته بود که به نام خانوادگی خود از لیست متقاضیان حذف شود، زیرا او قصد ندارد یک جایزه را دریافت کند و نمی خواهد رسما را رد کند.

یک دوست به کمیته منتقل شد، پس از آن هیئت منصفه اشتباه گرفت، زیرا او دیگر نامزدهای ارزشمند را ندیده بود. در نهایت تصمیم گرفت تا این شخص غیر معمول را برای دیدار با این شخص غیر معمول، و پاداش به دست Carduchci ایتالیایی، که اکنون تنها به دایره باریک شاعران شناخته شده است، به دست آورد.

قبر غیر معمول

قبر نیکولایویچ تولستوی، لو نیکولایویچ تولستوی، آن را بدون صلیب قرار داد، که حتی بیشتر کشیشان بود. اراده نویسنده اعدام شد و صلیب نصب نشد. برای سالهای زیادی تعداد زیادی از تحسین کنندگان استعداد غیر معمول و فلسفه نویسنده بزرگ نویسنده بزرگ، برای سال های زیادی به محل دفن لئو نیکولایویچ آمده اند.

شناخته شده است که هنگامی که پدر با یک پسر کوچک به قبر تولستوی رسید تا یک دسته گل را در حافظه نابغه قرار دهد. در حال حاضر زمانی که پسر برای قرار دادن گل، یک مار سمی بر روی دستش عصبانی شد و توانست کودک را گاز بگیرد. پس از آن، شایعات در مورد جوهر شیطانی نویسنده که چندین سال پیش ذهن هموطنان را هیجان زده کرد، به طور فعال از بین رفت.

در حال حاضر لو نیکولایویچ تولستوی یکی از ده نویسنده برجسته جهان است. میراث خلاقانه پروسه 165 هزار ورق و 10 هزار حرف است. مجموعه کامل آثار نویسنده در 90 عدد کامل فرمت منتشر شد.

نویسنده برجسته روسی، یک فیلسوف و متفکر شناخته شده در سراسر جهان شناخته شده است. حتی در دورترین دوران جهان، به محض روسیه، پیتر اولین، تولستوی، دوستوفسکی و چند مورد از تاریخ روسیه، مطمئنا به یاد خواهند آورد.

ما تصمیم گرفتیم بیشتر جمع آوری کنیم حقایق جالب از زندگی تولستویبرای یادآوری آنها به شما، و حتی ممکن است برخی از چیزها را تعجب.

بنابراین، بیایید شروع کنیم!

  1. تولد تولستوی در سال 1828 متولد شد، اما در سال 1910 درگذشت (82 سال زندگی کرد). او در 34 سال در سوفیا Andreevna 18 ساله ازدواج کرد. آنها 13 فرزند داشتند، پنج نفر از آنها در دوران کودکی جان خود را از دست دادند.

    شیر تولستوی با همسر و فرزندانش

  2. قبل از عروسی، شمار به همسر آینده داد تا خاطرات خود را دوباره بخواند، که در آن روابط متعدد خود را توصیف کرد. او آن را صادقانه و منصفانه در نظر گرفت. به گفته همسر نویسنده، او محتوای خود را برای تمام عمر خود به یاد می آورد.
  3. در ابتدای زندگی خانوادگی، زن و شوهر جوان هماهنگی کامل و درک متقابل داشتند، اما در طول زمان، رابطه شروع به بدتر شدن بیشتر و بیشتر شد، به زودی به مدت کوتاهی قبل از مرگ متفکر رسید.
  4. همسر تولستوی یک معشوقه واقعی بود و منجر به کسب و کار نمونه شد.
  5. جالب این واقعیت است که سوفیا Andreevna (همسر تولستوی)، تقریبا تمام آثار شوهرش را به منظور ارسال نسخه های خطی به خانه انتشارات بازنویسی می کند. لازم بود، زیرا هیچ سردبیر دست خط نویسنده بزرگ را از بین نمی برد.

    دفتر خاطرات Tolstoy L.N.

  6. تقریبا تمام زندگی همسر متفکر بازنویسی مجدد و خاطرات شوهرش. با این حال، مدت کوتاهی قبل از مرگ تولستوی شروع به هدایت دو خاطره کرد: یکی که او همسر و دیگر شخصی را بخواند. سالمندان سوفیا Andreevna به خشم رسیدند که چه چیزی نمی تواند او را پیدا کند، هر چند من تمام خانه را شکست.
  7. همه کارهای مهم ("جنگ و صلح"، "آنا کارنینا"، "قیامت") شیر تولستوی پس از ازدواج نوشت. یعنی کمتر از 34 ساله، او با فعالیت های نوشتن جدی برخورد نکرد.

    تولستوی در جوانان

  8. میراث خلاق Leo Nikolayevich 165 هزار ورق نسخه های خطی و ده هزار حرف است. مجموعه کامل نوشته شده در 90 جلد منتشر شده است.
  9. واقعیت جالب این است که در زندگی تولستوی من نمی توانستم تحمل کنم وقتی که سگ ها روشن می شوند و همچنین دوست ندارند.
  10. با وجود این واقعیت که او از گراف تولد بود، او همیشه روح را به مردم داشت. اغلب دهقانان او را در زمینه سرسبز خود دیدند. در این مناسبت یک شوخی خنده دار وجود دارد: "لئو تولستوی در یک بوته بوم نشسته و یک رمان را می نویسد. شامل در دستکش های Livree و سفید است. - براق، شخم زدن، S! "
  11. از دوران کودکی او مرد فوق العاده قمار و یک قمار بود. با این حال، مانند یکی دیگر از نویسنده عالی.
  12. جالب توجه است، یک نمودار از تولستوی یکی از ساختمان های املاک خود را یکی از ساختمان های املاک خود را از دست داد. شرکای خود را از بین برد، اموال را به او تبدیل کرد و همه چیز را بیرون آورد. نویسنده خودش رویای خرید این افزونه را به دست آورد، اما آن را حمل نکرد.
  13. با شکوه متعلق به انگلیسی، فرانسوی و آلمانی. من در ایتالیایی، لهستانی، صربستان و چک خواندم. او یونانی و کلیسای اسلاوی، لاتین، اوکراینی و تاتار، عبری و ترکی، هلندی و زبان بلغاری را مطالعه کرد.

    پرتره از یک نویسنده چرب

  14. به عنوان یک کودک، او نامه ها را در Bookbank تدریس کرد، که L.N. تولستوی برای بچه های دهقانی نوشت.
  15. پس از تلاش برای کمک به دهقانان در همه چیز که او قدرت خود را داشت.

    تولستوی با دستیاران لیستی از دهقانان نیاز به کمک دارد

  16. رمان "جنگ و جهان" به مدت 6 سال نوشته شده بود، و سپس 8 بار بازنویسی شد. قطعات جداگانه Tolstoy تا 25 بار بازنویسی شده است.
  17. کار "جنگ و صلح" مهمترین کار در کار نویسنده بزرگ است، اما او خود را در نامه ذکر کرد: "من خوشحالم که من هرگز نمی خواهم بسیاری از مالش شلوغ مانند" جنگ " "."
  18. یک واقعیت جالب در مورد تولستوی نیز در این واقعیت است که شمارش، تا پایان عمر، چندین اصل جدی جهان خود را توسعه داد. اصلی ترین آنها به عدم وجود خشونت توسط خشونت، انکار مالکیت خصوصی و نادیده گرفتن هر مقامات، که کلیسا، ایالت یا چه چیز دیگری را نادیده می گیرد، کاهش می یابد.

    تولستوی در یک دایره خانوادگی در پارک

  19. بسیاری معتقدند که تولستوی از کلیسای ارتدوکس فروخته شد. در واقع، تعریف سینوود مقدس به معنای واقعی کلمه بود:
  20. "بنابراین، شهادت به ناپدید شدن آن (Tolstoy-Avt.) از کلیسا، با هم و دعا، اجازه دهید خداوند او را در ذهن حقیقت توبه کند."

    یعنی، این، سینمید به سادگی شاهد آن بود که تولستوی "خود منتشر شده" از کلیسا. در حقیقت، این مورد بود، اگر تجزیه و تحلیل اظهارات متعدد نویسنده در آدرس کلیسا.

    1. در واقع، تا پایان عمر خود، لو نیکولایویچ واقعا اعتقادات بسیار دور از مسیحیت را بیان کرد. نقل قول:

    "من نمی خواهم یک مسیحی باشم، همانطور که من توصیه نمی کنم و نمی خواهم بودایی ها، کنفوسیوس، طلسم، محمد و دیگران باشم".

    "پوکر مانند قرقیزستان بود. Pushkin همه هنوز تحسین شده اند. و فکر می کنم در مورد عبور از "یوجین OneGin"، قرار داده شده در تمام متون برای کودکان: "زمستان. دهقان، پیروزی ... ". این نه طوفان، و سپس بی معنی است!

    و در عین حال، شاعر به وضوح خیلی کار کرد و برای مدت طولانی کار کرد. "زمستان. دهقان، پیروزی ... ". چرا "پیروزی"؟ - شاید آن را به شهر می رود برای خرید نمک و یا mahors.

    "در جنگل به روز می شود مسیر. اسب او، من انتظار دارم برف ... " چگونه می توان این برف را "جسارت" کرد؟! پس از همه، او از طریق برف فرار می کند - بنابراین با فلاور چیست؟ علاوه بر این: "من سعی کردم تا به نوعی ...". این "به نحوی" - به لحاظ تاریخی احمقانه است. و به شعر فقط برای قافیه وارد شد.

    این کمپین بزرگ را نوشت، بدون شک یک مرد باهوش، نوشت، زیرا او جوان بود و مانند قرقیزستان، به جای صحبت کردن، آواز خواند.

    این سوال برای این تولستوی خواسته شد: اما چه، لو نیکولایویچ، انجام دهید؟ آیا واقعا پیزان را ترک می کند؟

    سخت است: البته، پرتاب! من به همه از مبتدی ها می گویم این مشاوره معمول من است. نه این زمان برای نوشتن است. لازم است که آن را انجام دهید، تقریبا زندگی کنید و در مثال خود را برای زندگی دیگران یاد بگیرید. اگر بخواهید از پیرمرد اطاعت کنید، ادبیات را پرتاب کنید. من هستم! من به زودی میمیرم ... "


    "در طول سالها، تولستوی، بیشتر و بیشتر، نظرات خود را درباره زنان بیان می کند. نظرات وحشتناک هستند. "

    - فقط اگر یک مقایسه مورد نیاز باشد، ازدواج باید با مراسم تشییع جنازه مقایسه شود، و نه با روزهای نام، شیر Tolstoy گفت.

    "مرد راه می رفت - پنج پوند به شانه هایش گره خورده بود و او شادی کرد. چه چیزی وجود دارد و می گویند که اگر من به تنهایی بروم، پس من آزاد هستم، و اگر پای من با بابا گره خورده است، او پشت من را بکشد و با من دخالت کند.

    - چرا ازدواج کردی؟ - از کنجکاوی پرسید

    - و پس از آن نمی دانستید. "

    شیر تولستوی با همسرش

    علیرغم حقایق جالبی که در مورد شیر Nikolayevich Tolstoy توضیح داده شده است، او همیشه اعلام کرد که بالاترین ارزش در جامعه یک خانواده است.


    "در واقع، پاریس به هیچ وجه به ساختمان معنوی خود نمی افتد؛ او یک مرد عجیب و غریب است، من هیچ کس را دیدم و من آن را کاملا درک نمی کنم. مخلوطی از شاعر، کالوینیست، Fanatik، Barich - چیزی شبیه روسو، اما روسو صادق تر - بسیار اخلاقی و در عین حال یک موجود غیر عادلانه است. "


    اگر می خواهید با اطلاعات دقیق تر از بیوگرافی تولستوی آشنا شوید، توصیه می کنیم که کار خود را "اعتراف" بخوانید. ما مطمئن هستیم که برخی از چیزها از زندگی شخصی یک متفکر برجسته شما فقط شوک شما!

    خوب، دوستان، ما شما را کامل ترین لیستی از حقایق جالب از L.N. طلسم و ما امیدواریم که این ورودی را در هر یک از شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید.

    مشترک شدن در راحت ترین راه - همیشه برای ما جالب است.

    آیا اون پست را دوست داشتی؟ روی هر دکمه کلیک کنید:

شیر نیکولایویچ تولستوی

107 سال پیش، 10 نوامبر (سبک جدید) 1910، جمع آوری تنها چیزهایی از اساسا، از خانه خود، یک نویسنده درخشان روسی Leo Tolstoy ترک کرد. من رفتم و نمی توانستم بازگردم ... با این حال، تمام عمر این شخص برجسته با اقدامات عجیب و غریب و غیر قابل پیش بینی پر شده بود.

بازی قمار

در جوانان خود، شیر تولستوی دوست داشت که کارت را بازی کند. شرط بندی بسیار بالا بود، اما همیشه به نویسنده خوش شانس نبود. هنگامی که بدهی کارت خیلی عالی بود، من مجبور شدم بخشی از لانه عمومی من را بپردازم - املاک در یک گلدان روشن. قربانی آذر بخشی از خانه بود، جایی که لو نیکولایویچ متولد شد و دوران کودکی خود را برگزار کرد.

نمی خواست جایزه نوبل را دریافت کند

به محض این که تولستوی متوجه شد که او برای جایزه نوبل نامزد شده است، او بلافاصله پیام را به نویسنده فنلاند Yarnefelt نوشت، که در آن او خواسته بود که سوئدی ها را به جایزه نگویند. هنگامی که جایزه به او نرفت، تولستوی بسیار خوشحال بود. او مطمئن بود که پول تجسم شرارت بود، آنها کاملا مورد نیاز نبودند، زیرا او این امر دشوار است که آنها را دفع کند. علاوه بر این، نویسنده دوست داشت که از بسیاری از افرادی که پشیمان شوند، همدردی را از دست می دهند که جایزه به او نرسیده است.

نویسنده در یک دایره خانوادگی

پاداش خود را با یک سرباز ساده از دست داد

در طول خدمت نظامی در قفقاز، شیر تولستوی به یک سرباز ساده خود جای داد - سنت جورج صلیب. اعمال او با این واقعیت توضیح داده شد که سرباز بیثلل و فقیر بود و حضور چنین جایزه حق بازنشستگی عمر را در میزان حقوق و دستمزد استاندارد سربازان به دست آورد.

می خواست همه جنگل های روسیه را بسازد

با همسر

لو نیکولایویچ، فرد نزدیک به طبیعت و به شدت دوست داشتنی کشور خود را داشت، مراقبت از آینده را نشان داد. در سال 1857، او طرح خود را برای محوطه سازی روسیه توسعه داد و آماده مشارکت مستقیم بود. در سند به وزارت حفاظت عمومی، او برای 9 سال ارائه داد تا زمین را در منطقه تولا قرار دهد و آماده بود تا خودشان را بسازد. تولستوی این را پنهان نکرده است، به نظر او، دولت توسط ثروت طبیعی غیر اخلاقی گرفته شده است. با این حال، مقامات این پروژه را بدون هیچ چشم انداز و ضرر و زیان نامیده اند.

چکمه های دوخته شده "برای هدایا"

لو نیکولایویچ همه نوع کار دستی را دوست داشت. او لذت بردن از فرآیند ایجاد چیزها را با دستان خود دریافت کرد، به ویژه اگر آن را به نفع و شادی به دوستان و عزیزان به ارمغان آورد. یکی از سرگرمی های او چکمه های دوخت بود. جفت های ساخته شده از نویسنده کفش با لذت زیادی به خویشاوندان، دوستان و آشنایان ساخته شده است. پسرش حتی در مورد چنین موجود در خاطرات خود، هدیه ای را در اهمیت زیادی نوشت. او اشاره کرد که آن را چکمه های خود را در یک قفسه با انتشار "جنگ و صلح" نگه می دارد.

شیر تولستوی در محل کار

کار فیزیکی را ارتقا داد و به گرسنگی کمک کرد

به عنوان یک مرد ثروتمند و داشتن ریشه های نجیب، تولستوی هنوز یک روکش کار فیزیکی سنگین بود. او معتقد بود که زندگی بیکار یک مرد را نقاشی نمی کند، منجر به تخریب شخصیت، فیزیکی و اخلاقی می شود. در زمان های دشوار، زمانی که افکار در مورد آینده به نویسنده مردم داده نشود (او قبلا شروع به تفکر اموال خود را آغاز کرد)، لو نیکولایویچ هیزم را با مردان ساده راه می داد. کمی بعد شروع به استفاده عمومی از کفش های Berestov کرد، کاملا این صنایع دشوار را تسلط داد. او سالانه به خانواده های دهقانی کمک کرد که در آن هیچ کس برای یک یا چند شرایط برای شخم زدن، کاشت یا جمع آوری برداشت نبود. و علیرغم عدم تایید جهانی در میان محیط نجیب خود، به طور مداوم در تعظیم شرکت کرد.

نویسنده برای کار فیزیکی شدید

نویسنده همیشه به گرسنگی کمک کرد. در سال 1898 در مناطق نزدیک، شرافتی وجود داشت، و هیچ غذایی در روستاها وجود نداشت. تولستوی شخصا در خانه سفر کرد و متوجه شد که در آن تنظیم سخت ترین است. پس از آن، لیست محصولات به خانواده ها گرد آمد و به خانواده ها توزیع شد. در جلد واضح ترین، غذاهای گرم آماده شد و دو بار در روز توسط توزیع ناهار سازماندهی شد. این همه واقعا مقامات را دوست نداشتند که حتی نظارت بر اقدامات تولستوی را سازماندهی کنند.

توسط Kum درمان شد و در فاصله های طولانی راه می رفت

پیاده روی در Polyana گاه به گاه

در یکی از دوره های انعکاس در مورد زندگی او، نویسنده وضعیت او را کاملا سالم نیافت و تشخیص "اشتیاق و بی تفاوتی" را تعیین کرد. به دنبال مد از آن زمان، او شروع به درمان با کوم کرد. این روش به او در روح آمد، و حتی خود را در کنار KiddyChee به دست آورد. این مکان پس از آن محل اقامت سالیانه تمام خانواده بود.

سوفیا ضخیم

سه بار افزایش ضخیم را برای فاصله های طولانی انجام گرفت. جاده به زمان ستون در بازتاب داده شد، مجاز به تمرکز بر اهمیت و کشف دنیای درونی خود شد. او از مسکو به پاکسازی روشن رفت. فاصله بین آنها 200 کیلومتر بود. برای اولین بار در چنین سفر، تولستوی در سال 1886 رفت و در آن زمان 58 سال بود.

همسرش را به اختلال روانی آورد

زندگی صلح آمیز در خانواده لئو نیکولایویچ و صوفیه آندریونا در حال حاضر تحت تاثیر قرار گرفتند، زمانی که شمارش این ایده را برای رها کردن حقوق کپی رایت به تمام آثار خود و فروش تمام اموال را آلوده کرد. همسران در دیدگاه های خود در مورد اصول زندگی و پایه ها همگام نیستند. تولستوی در تلاش بود تا تمام مزایا را به ارمغان بیاورد و زندگی بدی را بسازد، و همسرش در مورد این واقعیت که فرزندانشان در خارج باقی خواهند ماند و منجر به وجود نیمکت می شد، بسیار نگران بود.

به دلیل تجربیات، او خودش خود را نداشت، به طور مداوم مکالمات گراف را به طور مداوم از بین برد و از اقدامات خود استفاده کرد. پس از تولستوی، تمام نیت های خود را به مردم ساده نزدیک تر کرد، اموال را توزیع کرد و حق را به آثار خود رها کرد، سوفیا Andreevna منتظر بود که تولستوی این افکار را در اراده تعیین کند، و آنها را آخرین اراده خود را انجام داد. علاوه بر نظارت برای خود نویسنده، در هر لحظه مناسب، او دفتر خود را چک کرد، در اسناد و مدارک، تلاش کرد تا تایید این اراده را پیدا کند. بر این اساس، آزار و اذیت و ایده های وسواسی توسعه یافته است. در تابستان 1910، همسر گراف هیستری و تشنج را آغاز کرد، او عملا خود را مدیون نکرد. پزشکان ناشی از یک استخر روشن تشخیص داده شده توسط "قانون اساسی دوگانه دوگانه: فلج و هیستریک، با غلبه اول".

همسران ضخیم

فرار از خانه

چنین تنظیم پیچیده به طور منفی بر تمام خانواده تاثیر گذاشته است. زندگی شیر نیکولایویچ تحت آزار و اذیت ثابت همسرش غیرقابل تحمل شد. آخرین قطره لحظه ای بود که او یک همسر را در مقالات شخصی خود پیدا کرد. در شب، انتظار می رود تا هر کس به خواب برود، تولستوی چیزهای لازم را جمع آوری کرد و املاک عمومی را ترک کرد.

آخرین سفر، طولانی در 10 روز

از 27 تا 28 اکتبر (سبک قدیمی) در شب، همراه با دکتر خود Tolstoy یک سفر عجیب و غریب آغاز کرد. در ابتدا آنها راه را به بیابان Optio نگه داشتند، گراف می خواست با بزرگان صحبت کند. به Kozelsk بروید، آنها با افراد ساده در ماشین پیوسته، احمق سوار شدند، Tolstoy اغلب به یک باد قوی سرد رفت تا از SMRADE آموزش داده شود. در این نقاط و یک نویسنده یک سرماخوردگی را برداشت. پس از آنکه در صحرای نوری بود، اما توسط هر کسی از بزرگان ملاقات نکرد، شمارش 29 به صومردین رفت. او تلاش های روحانی را امتحان کرد، او به طور مداوم برنامه ها و نقاط سفر خود را تغییر داد. یکی از دومی، Novocherkassk بود، که خواهرزاده او زندگی می کرد. از آنجا او می خواست به بلغارستان یا قفقاز برود. اما پس از آن او خود را احساس کرد که در قطار به Kozelsk Costud دریافت کرد. وضعیت گراف بدتر شده است و آنها مجبور بودند از قطار در منطقه Lipetsk در ایستگاه Astapovo بروند.

Tolstoy در اسب

شیر تولستوی پس از 3 روز در خانه سر ایستگاه راه آهن، سرماخوردگی به التهاب ریه منتقل شده است.

از آن به بعد، در منطقه Lipetsk، شهر شیر تولستوی در منطقه Lipetsk ظاهر شد، و زمان در ایستگاه قدیمی ساعت متوقف شد، آنها تمام وقت 6 ساعت و 5 دقیقه بود - در آن زمان یک نویسنده در 7 ( 20) در سال 1910.

Sofya Andreevna نمی تواند او را دوست ندارد به خداحافظی به شوهرش بگوید، او تنها زمانی که شمارش ناخودآگاه بود، به او اجازه داد.

Lion Tolstoy با داشتن خانه با چمدان کوچک، به یک پاکسازی روشن در یک تابوت چوبی بازگردانده شد. آخرین سفر خود را 10 روز گذشته ...

تولستوی در سن 82 سالگی فوت کرد


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان