07.01.2024

نه، من بایرون نیستم، منتخب هنوز ناشناخته. تحلیل شعر "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم" اثر لرمانتوف. "نه، من بایرون نیستم، من متفاوتم..." میخائیل لرمانتوف


لرمانتوف نماینده رمانتیسیسم است. او به آثار رمانتیک انگلیسی جی. بایرون علاقه داشت. این در شعر شرح داده شده در مقاله منعکس شده است. آنها آن را در کلاس دهم مطالعه می کنند. شما را دعوت می کنیم تا تحلیلی کوتاه از «نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم» را طبق برنامه بخوانید.

تحلیل مختصر

تاریخچه خلقت- این شاعر در آستانه 18 سالگی خود در سال 1832 برای اولین بار در مجله "کتابخانه برای خواندن" در سال 1845 منتشر شد.

مضمون شعر- سرنوشت روح سرگردان.

ترکیب بندی– شعر در قالب مونولوگ قهرمان غنایی سروده شده است که می توان آن را به بخش هایی تقسیم کرد: مقایسه با بایرون، داستان قهرمان غنایی درباره روح او. کار به بند تقسیم نمی شود.

ژانر. دسته- مرثیه ای با عناصر یک پیام.

اندازه شاعرانه– در شعر از قافیه ضربدری ABAB استفاده شده است.

استعاره ها«سرگردانی که دنیا رانده می‌شود»، «ذهن من کار کمی خواهد کرد»، «در روح من... بار امیدهای شکسته نهفته است»، «اقیانوسی تاریک».

القاب"برگزیده ناشناخته"، "روح روسی".

مقایسه ها- "در روح من مانند در اقیانوس."

تاریخچه خلقت

لرمانتوف شعر تحلیل شده را در سال 1832، کمی قبل از اینکه 18 ساله شود، نوشت. حتی در آن زمان، مرد جوان می دانست که زندگی خود را وقف ادبیات خواهد کرد. میخائیل یوریویچ شعرهای اولیه خود را با روح رمانتیسم خلق کرد و تا پایان دوران خلاقیت خود این مسیر را تغییر نداد. جای تعجب نیست که شاعر جوان خود را با بایرون مقایسه کرد.

لرمانتوف از کودکی به کار شاعر رمانتیک انگلیسی علاقه مند بود. او نه تنها آثار بایرون، بلکه زندگی نامه او را نیز بازخوانی کرد. میخائیل یوریویچ در سنین جوانی متوجه شد که او و بتش هم در سرنوشت و هم در شخصیت مشترکات زیادی دارند. بایرون فردی عبوس و حساس به حساب می آمد که یافتن زبان مشترک با او بسیار دشوار بود. لرمانتوف همچنین احساس می کرد که اطرافیانش او را درک نمی کنند، بنابراین اغلب در خود بسته می شد.

شاعر روسی قبل از نوشتن شعر موفق شد از مرگ مادر و جدایی از پدر جان سالم به در ببرد. رویای فیلولوژیست شدن او نیز نقش بر آب شد. ما در آثار او به این وقایع اشاره می کنیم.

شعر "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم" نبوی تلقی می شود، زیرا در آن شاعر پیش بینی کرد که زندگی او کوتاه خواهد بود. این اثر برای اولین بار در مجله "کتابخانه برای خواندن" در سال 1845 منتشر شد.

موضوع

شعر تحلیل شده را می توان برنامه ای دانست، زیرا ویژگی های رمانتیسم را منعکس می کند. شاعر در سطرهای خود از سرنوشت روح سرگردان می گوید. در مرکز اثر یک قهرمان غنایی قرار دارد که سعی دارد خود را بشناسد و آینده را پیش بینی کند. غزلیات "من" کاملاً با نویسنده ادغام می شود.

در اولین سطرها، قهرمان با اطمینان اعلام می کند که بایرون نیست. با این حال، او این واقعیت را پنهان نمی کند که خود را برگزیده می داند. این مرد جوان برخی شباهت ها را با شاعر انگلیسی انکار نمی کند و معتقد است که هر دوی آنها سرگردانی هستند که "آزار و اذیت جهان" دارند. این استعاره نه تنها به بیگانگی از جمعیت، ناتوانی در درک روح سرکش، بلکه به سرگردانی لرمانتوف در ارتباط با خدمات او اشاره می کند. قهرمان غنایی خود را سرگردان می نامد. این ادراک از روح سرکش تنها، مشخصه رمانتیسم است.

قهرمان می گوید که قبل از بایرون به خلاقیت روی آورده است، بنابراین طبیعی است که "زخم را تمام کند". او به خود اجازه می دهد که پرده روحش را بردارد. خواننده می تواند ببیند که در آن "محموله امیدهای شکسته نهفته است." قهرمان غنایی با دقت افکار خود را از جمعیت پنهان می کند و متوجه می شود که فقط سوء تفاهم و محکومیت را در آنها خواهد یافت. افکار او تا کنون فقط برای خودش و خدا شناخته شده است.

ترکیب بندی

این شعر در قالب مونولوگ قهرمان غنایی سروده شده است که می توان آن را به بخش هایی تقسیم کرد: مقایسه با بایرون، داستان قهرمان غنایی درباره روح او. با این حال، افکار به آرامی از یکی به دیگری جریان می یابد، بنابراین کار به طور رسمی به بند تقسیم نمی شود.

ژانر. دسته

ژانر مرثیه است، زیرا نقوش فلسفی در شعر غالب است. قهرمان غنایی با صحبت از سرنوشت خود، اندوه خود را پنهان نمی کند. اشعار در چهار متر ایامبیک سروده شده است. نویسنده از قافیه متقاطع ABAB استفاده کرده است. متن شامل قافیه های مردانه و زنانه است.

وسایل بیان

M. Lermontov افکار خود را در مورد سرنوشت خود و سرنوشت بایرون با استفاده از ابزار هنری بازتولید کرد. مسیرها به نویسنده این امکان را می‌دهد که موضوع را به طور واضح و اصیل بررسی کند.

متن تحت سلطه است استعاره ها: «سرگردانی که دنیا رانده می‌شود»، «ذهن من اندکی کار خواهد کرد»، «در روح من... بار امیدهای شکسته نهفته است»، «اقیانوسی تاریک». مونولوگ تکمیل می شود القاب- "برگزیده ناشناخته"، "روح روسی" و مقایسه- "در روح من، مانند در اقیانوس."

لحن در کار نقش مهمی دارد. شاعر با کمک جملات پرسشی و تعجبی لهجه های معنایی را قرار می دهد

روح سرکش قهرمان غنایی از طریق منتقل می شود واج آرایی"r": "مثل او، یک سرگردان که توسط جهان مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، اما فقط با روح روسی."

تست شعر

تجزیه و تحلیل رتبه بندی

میانگین امتیاز: 4.2. مجموع امتیازهای دریافتی: 25.

میخائیل یورویچ لرمانتوف

نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم
انتخابی هنوز ناشناخته،
مثل او، سرگردانی که دنیا رانده می شود،
اما فقط با روح روسی.
زودتر شروع کردم زودتر تمام می کنم
ذهن من کمی کار خواهد کرد.
در روح من، مانند در اقیانوس،
امید محموله شکسته نهفته است.
چه کسی می تواند، اقیانوس تاریک،
آیا اسرار شما را کشف کنم؟ سازمان بهداشت جهانی
آیا او افکار من را به جمعیت خواهد گفت؟
من یا خدا هستم یا هیچکس!

میخائیل لرمانتوف خیلی زود متوجه شد که زندگی او با ادبیات مرتبط خواهد بود ، اگرچه او هرگز خود را شاعر برجسته ای نمی دانست. با این حال، در سال 1832، کمی قبل از تولد 18 سالگی خود، شعر "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم..." را نوشت که در آن زندگی و مسیر خلاقیت خود را از قبل تعیین کرد.

میخائیل لرمانتوف از اوایل کودکی به آثار شاعر انگلیسی جورج گوردون بایرون علاقه مند بود. او به خوبی از سرنوشت این مرد عبوس و بسیار حساس که هرگز برای معاصرانش درک نمی شد آگاه بود. لرمانتف احساس می کند که همان سرنوشت در انتظار او است و او همچنین باید به یک سرگردان تبدیل شود که "از سوی جهان تحت تعقیب قرار می گیرد" و از شناخت عمومی محروم می شود. نویسنده این شعر انکار می کند که در اثر خود از مرد معروف انگلیسی تقلید کند، زیرا روح او هنوز مسموم با طعنه نشده است. با این حال، لرمانتوف هنوز هم اعتراف می کند که اشتراکات زیادی با بایرون دارد. و اول از همه، این یک توانایی منحصر به فرد برای پیشی گرفتن از زمان و رویدادها و همچنین موهبت آینده نگری است که لرمانتوف در حالی که هنوز یک نوجوان بود در خود کشف کرد.

او در این اثر مستقیماً نشان می دهد که سفر زندگی اش کوتاه خواهد بود. شاعر خاطرنشان می کند: "من زودتر شروع کردم، زودتر تمام خواهم کرد" و بدین ترتیب سرنوشت خود را از پیش تعیین می کند. لرمانتوف با اشاره به موضوع میراث خلاق تأکید می کند: "ذهن من کمی موفق خواهد شد." در عین حال، نویسنده خاطرنشان می کند که حتی اکنون، با چنین سن جوانی، روح او بار امیدهای برآورده نشده را به دوش می کشد، که او باید تا پایان عمر با آن تحمل کند. لرمانتوف با داشتن موهبت پیامبر به خوبی می‌داند که در زمان اشتباهی به دنیا آمده است. بنابراین برای رسیدن به دل حتی نزدیکان هم باید تلاش زیادی کرد. شاعر می فهمد که اگر این کار را نکند، جز خدا، هیچ کس دیگری نمی تواند احساسات و افکار را به اطرافیانش منتقل کند و تعریف درستی از آنها ارائه دهد. و دقیقاً نیاز به تبدیل روح خود به درون است که شاعر جوان را می ترساند که ترجیح می دهد راه بایرون را دنبال کند تا رنج و تحقیر را تجربه نکند.

لرمانتوف با قیاس با زندگی بت انگلیسی خود، می فهمد که او نیز محکوم به تنهایی خواهد بود. با این حال، این به هیچ وجه نویسنده را ناراحت نمی کند، زیرا برای او بسیار غم انگیزتر است که متوجه این واقعیت شود که تمام تلاش های او برای تغییر جهان به سمت بهتر شدن به دیوار خالی سوء تفاهم کشیده می شود. و شاید دهه‌ها بعد نسل‌های دیگر از آنها قدردانی کنند، اما شاعر دیگر نمی‌تواند از پیروزی خود لذت ببرد.

خواندن شعر "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم ..." اثر میخائیل یوریویچ لرمانتوف در یک درس ادبیات در دبیرستان به دانش آموزان ارائه می شود. ابتدا معلمان به همراه بچه ها آن را تجزیه و تحلیل می کنند و سپس به آنها محول می کنند تا در خانه مطالعه کنند. در وب سایت ما، کل آیه را می توان به صورت آنلاین خواند. علاوه بر این، در صورت تمایل می توانید آن را به صورت رایگان در تبلت، کامپیوتر یا گوشی خود دانلود کنید.

متن شعر لرمانتوف "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم ..." توسط میخائیل یوریویچ در 17 سالگی نوشته شده است. موضوع اثر: شاعر و جامعه. نویسنده در شعر خود را با شاعر انگلیسی بایرون مقایسه می کند. در ابتدا لرمانتوف شباهت خود را با او رد می کند و می نویسد که او متفاوت است. با این حال، تنها پس از دو خط، می بینیم که هنوز چیزی مشترک بین آنها وجود دارد. لرمانتوف می گوید که هیچ کس او را نمی فهمد، درست مانند جورج گوردون، و بعید است که بتواند درک کند. سپس میخائیل یوریویچ لرمنتوف می نویسد که او زود شروع به خلق کرد و زود به پایان خواهد رسید. او می گوید که ذهنش کار کمی انجام می دهد. همچنین در اثر، او می نویسد که در روح او باری از امیدهای پوچ نهفته است. نویسنده در این شعر به عنوان پیامبر عمل می کند. او واقعاً عمر زیادی نداشت (فقط 26 سال) و اغلب توسط اطرافیانش سوء تفاهم می شد.

"نه، من بایرون نیستم، من متفاوتم..." "نه، من بایرون نیستم، من متفاوتم..."، شعر اوایل L. (1832). مقایسه معمول سرنوشت L. با سرنوشت انگلیسی ها. شاعر [ر.ک. "K***" ("فکر نکنید که من شایسته ترحم هستم")، زندگی نامه ای. یادداشت 1830: "یک شباهت دیگر در زندگی من با لرد بایرون"، VI، 387 - نگاه کنید به یادداشت های زندگینامه] در این بیت. به طور قابل توجهی روشن شد، که نشانگر شاعرانه او است. و خودتعیین معنوی ل داخلی را رد نمی کند خویشاوندی با ب - هر دو شاعر در بیت ظاهر می شوند. چقدر رمانتیک سرگردانی که با جمعیت و کل جهان درگیری را تجربه می کنند، که با آن بیگانه هستند و با آن "آزار و اذیت" می شوند. L. همچنین با موقعیت انتخاب با J. Byron متحد شده است - با این تفاوت که برای L. مهم است که او برخلاف انگلیسی ها. شاعر، هنوز برای جهان "ناشناخته": "برگزیده ناشناخته". بنابراین، این در مورد رد بایرونیسم نیست، که ظاهراً در سطر اول بیان شده است، بلکه در مورد سرنوشت شخصی خاص و غم انگیز تر شاعر "با روح روسی" است ("من زودتر شروع کردم، زودتر تمام خواهم کرد" ذهن کار زیادی انجام نخواهد داد.» بنابراین مقایسه بر اساس دو فصل است. خطوط - داخلی همبستگی با شخصیت بایرون و تقابل شعر او. "سرنوشت"، و توسعه، نتیجه هر دو هیپوستاز به نظر می رسد L. شادی ندارد. تعریف "با روح روسی" نشان دهنده بیداری ملی است. خودآگاهی و بر جوامع مختلف. شرایطی که هر دو شاعر در آن کار می کردند. سطرها: "در روح من، مانند اقیانوس، / محموله امیدهای شکسته نهفته است..." را می توان هم به عنوان بیان تراژدی شخصی و هم از لحاظ تاریخی مشروط (گویی "ارثی") خواند که زیر بار آگاهی ناگفته بودن افکار بلند و پنهانی خود مقايسه روح او با اقيانوس، مقياس اين انديشه‌هاي ناشناخته شاعر را آشكار مي‌كند، اما در عين حال شك در امكان بيان آن‌ها، زيرا پيچيدگي كار مستلزم تلاشي برابر با قدرت «خدا» است. ترحم ناگزیر بودن انسانیت و شعر. فراخوانی در سطرهای آخر با برجستگی کلمه «کی» در قافیه و آخرین بیت: «... کیست / افکارم را به جمعیت خواهد گفت؟ / من یا خدا هستم یا هیچکس!» کامپوزیت ساختار آیه به انگیزه انتخاب برمی گردد. خودکار نامعلوم کپی - IRLI، دفترچه یادداشت. XX برای اولین بار - "BdCh"، 1845، ج 68، شماره 1، دپ. 1، ص. 12. تاریخ گذاری بر اساس موقعیت در دفتر.

روشن: مسدود کردنیک مجموعه. soch., t 11, L., 1934, p. 406; گینزبورگ(1)، ص. 67; دوریلین(5)، ص. 171-72; نولمن، با. 473-74; فدوروف(2)، ص. 314-15; فابیانای.، فون پوشکین بیس گورکی. Neun russische Dichter, Schwerin, , S. 52-53; جوستی W., Il demone e l\"angelo. Lermontove la Russia del suo tempo, Messina - Firenze, , pp. 157-58.

V. I. Korovin دایره المعارف لرمانتوف / آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی. موسسه زبان روسی روشن شد (پوشکین. خانه); علمی-ed. شورای انتشارات "Sov. Encycl."؛ چ. ویرایش Manuilov V. A.، هیئت تحریریه: Andronikov I. L.، Bazanov V. G.، Bushmin A. S.، Vatsuro V. E.، Zhdanov V. V.، Khrapchenko M. B. - M.: Sov. دایره, 1981

ببینید چه «نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم...» در فرهنگ‌های دیگر:

    از یک شعر بدون عنوان (1832، منتشر شده در 1845) توسط M. Yu (1814 1841): نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم، منتخب ناشناخته دیگری مانند او، سرگردانی که جهان آزار می دهد، اما فقط. با روح روسی مورد استفاده: به عنوان یک کنایه بازیگوش... ... فرهنگ لغات و اصطلاحات رایج

    ترجمه ها و مطالعه لرمونتوف در ادبیات مردمان اتحاد جماهیر شوروی. ارتباطات بین خلاقیت L. و ادبیات مردمان اتحاد جماهیر شوروی متعدد و متنوع است، آنها به روش های مختلف اجرا شدند و در ادبیات فردی تحقق یافتند و در زمان های مختلف بسته به ... ... دایره المعارف لرمانتوف

    BYRON جورج گوردون نوئل (1788 1824)، انگلیسی. شاعر عاشقانه شرکت کننده انقلابی آزاد خواهد کرد. جنبش های ایتالیا و یونان او حال و هوای دوران فروپاشی آرمان های روشنگری را بیان کرد. ترکیب غم، کنایه و اراده مبارزه در شعر او... دایره المعارف لرمانتوف

    نام شاعر انگلیسی با حال و هوای عمومی ادبی معروف به بایرونیسم پیوند خورده است که نتیجه تأثیری است که بر کل اروپای تحصیل کرده هم آثار درخشان بایرون و هم آثار عجیب و غریب ... ... فرهنگ لغت دایره المعارف F.A. بروکهاوس و I.A. افرون

    درخواست "لرمونتوف" به اینجا هدایت می شود. معانی دیگر را نیز ببینید. میخائیل یوریویچ لرمانتوف ... ویکی پدیا

    این اصطلاح معانی دیگری دارد، رجوع کنید به برادر. Brother 2 Genre Fighting ... ویکی پدیا

    این اصطلاح معانی دیگری دارد، به کشتی هوایی (معانی) مراجعه کنید. کشتی هوایی "ناپلئون از گور برمی خیزد" (نقاشی هوراس ورنت، 1860) ژانر: تصنیف ... ویکی پدیا

    ادبیات انگلیسی در قرن هجدهم در روسیه محبوبیت پیدا کرد، اما به میزان کمتری از ادبیات فرانسه و آلمان. انگلیسی زبان همچنین در جهان تحصیل کرده روسیه کمتر رایج بود. روسیه خوانندگان و مترجمان اغلب با آثار آشنا می شدند ... دایره المعارف لرمانتوف

    الف، م 1. شخصی که توسط کسی انتخاب شده، توسط دیگری ترجیح داده می شود. یگور پاولوویچ به او گفت که چهره ای را در میان مردم انتخاب کند که دوست دارد و سپس برای آن چهره بازی کند: من همیشه برای کسی بازی می کردم و فکر می کردم که منتخب من... ... فرهنگ لغت کوچک دانشگاهی

    سبک این مقاله غیر دایره المعارفی یا ناقض هنجارهای زبان روسی است. مقاله باید بر اساس قوانین سبک ویکی پدیا... ویکی پدیا تصحیح شود

کتاب ها

  • کلاسیک روسی. بهترین. قسمت 7 (5CDmp3)، . پوشکین A. S. "Boris Godunov" "رادیو نمایش" توسط B. Dobronravov، M. Yanshin "الان ششمین سال است که با آرامش سلطنت می کنم، اما هیچ شادی برای روح من وجود ندارد؟" …

نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم
منتخب ناشناس
مثل او، سرگردانی که دنیا رانده می شود،
اما فقط با روح روسی.
زودتر شروع کردم زودتر تمام می کنم
ذهن من کمی کار خواهد کرد.
در روح من، مانند در اقیانوس،
امید محموله شکسته نهفته است.
چه کسی می تواند، اقیانوس تاریک،
آیا اسرار شما را کشف کنم؟ سازمان بهداشت جهانی
آیا او افکار من را به جمعیت خواهد گفت؟
من یا خدا هستم یا هیچکس!

تحلیل شعر "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم" اثر لرمانتوف

لرمانتوف برای مشهورترین رمانتیک - بایرون - احترام زیادی قائل بود. در بسیاری از آثار ناخواسته و گاه آگاهانه از او تقلید می کرد. سرنوشت دشوار بایرون نمونه ای ایده آل برای رمانتیسم شد. در سال 1832، شاعر شعر معروف "نه، من بایرون نیستم، من متفاوت هستم ..." را نوشت که در آن او سرنوشت خود را با زندگی یک انگلیسی برجسته مقایسه کرد.

لرمانتوف تنها 18 سال داشت، اما او قبلاً رویدادهای بسیاری را در زندگی خود پیش بینی کرده بود. شعر را نبوی می دانند. شاعر بلافاصله اعلام می کند که با بایرون متفاوت است. به احتمال زیاد، منظور او این است که سرنوشت او حتی غم انگیزتر خواهد بود. لرمانتف حتی نمی توانست تصور کند که دو تبعید قفقازی و طرد شدن از کل جامعه عالی در انتظار او باشد. اما او قبلاً اعلام کرده است که تبدیل به یک "سرگردان تحت آزار و اذیت جهان" خواهد شد. نکته "فقط با روح روسی" مهم است. برای رمانتیسم به طور کلی، موضوع میهن پرستانه غیرعادی بود. رمانتیک ها واقعیت اطراف را نپذیرفتند، آنها برای تغییرات مداوم و سفر تلاش کردند. تصویر وطن فقط در ارتباط با تبعید اجباری به عنوان تضاد با سرزمین بیگانه ظاهر شد. لرمانتوف تأکید می کند که ملیت او تفاوت چشمگیری دارد.

شاعر می گوید: زودتر شروع کردم زودتر تمام می کنم. اولین مجموعه در 18 سالگی منتشر شد. لرمانتوف در سن 14 سالگی شروع به نوشتن شعر کرد، اما اولین انتشار آن تنها در سال 1835 منتشر شد. بایرون در سن 36 سالگی کاملاً جوان درگذشت. بنابراین، اظهارات لرمانتوف بسیار بدبینانه به نظر می رسد. اما سرنوشت واقعاً برای او بی رحمانه تر بود: شاعر در سن 26 سالگی در دوئل درگذشت.

لرمانتوف هنوز در آغاز سفر ادبی خود بود، اما قبلاً اعلام کرده بود: "ذهن من کمی کار خواهد کرد." سخنان او فقط برای معاصرانش نبوی بود. کار شاعر بزرگ روسی در زمان حیاتش مورد قدردانی قرار نگرفت. تنها پس از مرگ غم انگیزش، او سرانجام به رسمیت شناخته شد.

لرمانتوف دنیای درونی خود را با "اقیانوسی تاریک" مقایسه می کند که راز آن هنوز کشف نشده است. او احساس می کند که تا پایان عمر با سوء تفاهم از سوی جمعیت مواجه خواهد شد. اگر نتواند احساسات شخصی خود را به دیگران منتقل کند، تنها امیدش به خداست. شاعر احتمالاً مطالعه پس از مرگش را در ذهن دارد. لرمانتوف این احتمال را رد نمی کند که راز خود را برای همیشه به گور ببرد ("یا هیچ کس!").

این شعر واقعاً از بسیاری جهات نبوی است. اما لرمانتوف در مورد مهمترین چیز اشتباه می کرد. فرزندان از زندگی و خلاقیت جاودانه او قدردانی کردند. آثار این شاعر در صندوق طلایی ادبیات روسیه گنجانده شد.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه