23.02.2021

ارائه - افسانه چیست؟ ارائه افسانه روسی برای درس ادبیات (کلاس 6) با موضوع ارائه با موضوع افسانه های روسی


این ارائه اطلاعاتی در مورد افسانه ها به عنوان یک ژانر خاص از ادبیات ارائه می دهد. ساختار افسانه ها، ویژگی های آنها و الگوریتم کار بر روی یک افسانه را می دهد دبستانافسانه های I.A. Krylov مورد مطالعه قرار می گیرد، بنابراین، اطلاعات اقتباس شده با مثال آنها نشان داده شده است.

دانلود:

پیش نمایش:

برای استفاده از پیش نمایش ارائه ها، یک حساب Google (حساب) ایجاد کنید و وارد شوید: https://accounts.google.com


شرح اسلایدها:

افسانه اثر کوچکی است که به شیوه ای اخلاقی در نظم یا نثر نوشته شده است. شخصیت های افسانه ها حیوانات و اشیای بی جان هستند. گاهی اوقات شخصیت های اصلی افسانه افراد هستند. در افسانه ها، رذایل (کاستی) مختلف افراد مورد تمسخر قرار می گیرد - حیله گری، طمع، حماقت، تنبلی و غیره.

توصیه، قاعده یا جهت خاص «ضمیمه» به روایت. چنین نتیجه گیری معمولاً در انتهای کار قرار می گیرد، اما می تواند در ابتدای کار نیز ارائه شود. برخی از نویسندگان نیز آن را به عنوان سخن پایانی یکی از شخصیت های داستان ارائه می کنند. داستان در دو بخش است. اخلاق روایی (نتیجه گیری)

اخلاق (اخلاق) در یک افسانه اساس آن است، این هدف اصلی آن است. یک رویداد از زندگی قهرمان، مدت کوتاهی از عمل، فقط دو یا سه شخصیت

اگرچه او در آثارش در مورد حیوانات نوشت، اما در افسانه ها همه تصویر دوستان را تشخیص دادند. ایوان آندریویچ کریلوف - داستان نویس بزرگ روسی. او دقیقاً 200 افسانه نوشت و خودش آنها را در 9 کتاب جمع آوری کرد. قهرمانان افسانه های او اغلب حیوانات و اشیاء بی جان بودند. آنها مانند مردم رفتار می کنند، اما با رفتار خود رذیلت های طبیعت انسان را به سخره می گیرند. بسیاری از حیوانات نشان دهنده نوعی ویژگی شخصیتی هستند. به عنوان مثال، روباه نماد حیله گری، شیر - شجاعت، غاز - حماقت، جغد - خرد، خرگوش - بزدلی و غیره است.

ایوان آندریویچ در 37 سالگی شروع به نوشتن افسانه کرد و "NAVI VOLYRK" را امضا کرد.

وظیفه خواندن را تعریف کنید. لحن خواندن را انتخاب کنید: - صحبت های شخصیت ها - اخلاقیات - توضیحات نویسنده. با لحن بر نگرش کنایه آمیز نسبت به قهرمانان افسانه تأکید کنید. الگوریتم فابل خوانی:

ارائه تهیه شده توسط معلم دبستانچرچس النا نیکولاونا. / مدرسه GBOU شماره 1959 "کودکان جهان" SEAD مسکو /


با موضوع: تحولات روش شناختی، ارائه ها و یادداشت ها

ژانرهای داستانی کودکان. افسانه. I.A. Krylov "کلاغ و روباه"

هدف: تعمیم دانش در مورد کار I.A. کریلوا، بهبود مهارت های خواندن بیانی؛ توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان، توانایی نتیجه گیری؛ توسعه تخیل خلاق ...

شرح ارائه در اسلایدهای جداگانه:

1 اسلاید

توضیحات اسلاید:

مؤسسه آموزشی عمومی خودمختار شهرداری "دبیرستان شماره 40، استاری اوسکول، منطقه بلگورود" معلم: اوکسانا ولادیمیروفنا ماناکوا 2015 درس ادبیات داستان های روسی. داستان نویسان روسی قرن 18.

2 اسلاید

توضیحات اسلاید:

افسانه یک داستان کوتاه منظوم یا منثور با ماهیت اخلاقی است که معنای تمثیلی دارد.

3 اسلاید

توضیحات اسلاید:

4 اسلاید

توضیحات اسلاید:

قهرمانان داستان، مانند افسانه های حیوانات، حیوانات، پرندگان هستند. رویدادها به سرعت آشکار می شوند، محتوای افسانه را می توان به راحتی بازگو کرد، صحنه سازی کرد یا توسط نقش ها خواند.

5 اسلاید

توضیحات اسلاید:

AT یونان باستانازوپ محبوبیت کمتری از هومر نداشت. افسانه های او دهان به دهان منتقل می شد، در مدارس مطالعه می شد، به صحنه می رفت. ازوپ اولین کسی بود که انواعی از مردم را تحت پوشش حیوانات بیرون آورد و موقعیت های کمیک ایجاد کرد و رذیلت های مختلفی را که در ذات غنی و فقیر وجود داشت را به سخره گرفت: طمع، حماقت، از خود راضی، فریب، تنبلی، منفعت شخصی، فریب. افسانه های تمسخرآمیز و تند او اشک شنوندگان را در می آورد. و حتی پادشاهان بزرگ برای خنداندن میهمانان خواستند که به آنها بگوید.

6 اسلاید

توضیحات اسلاید:

تمثیل اجباری، گفتار هنرمندانه، پر از حذف و کنایه. این با نام ازوپ، خالق نیمه افسانه ای افسانه یونانی، که در قرن ششم قبل از میلاد می زیسته، مرتبط است.

7 اسلاید

توضیحات اسلاید:

تمثیل (ترجمه شده از یونانی - تمثیل، یعنی داستان متفاوت، معنای پنهان) - تصویری از یک شخص یا شیء دیگر از طریق شخص یا شیء دیگر (روباه یک فرد حیله گر است؛ خرگوش، بره یک فرد بی دفاع است. ؛ گرگ یک آدم بد و بی عاطفه است)

8 اسلاید

توضیحات اسلاید:

یک افسانه از یک داستان و یک نتیجه اخلاقی تشکیل شده است. اخلاق می تواند قبل از داستان باشد، بعد از آن و حتی غایب (در این مورد، ضمنی است)

9 اسلاید

توضیحات اسلاید:

به تصویر کشیدن یک جسم بی جان به عنوان جاندار (حیوانات در یک افسانه صحبت می کنند، فکر می کنند، احساس می کنند)

10 اسلاید

توضیحات اسلاید:

روباه گرسنه درخت انگور با دسته های آویزان را دید و خواست به آنها برسد، اما نتوانست. و در حالی که دور شد با خود گفت: "آنها هنوز سبز هستند!" بنابراین در مورد مردم، دیگران نمی توانند موفق شوند، زیرا نیروها وجود ندارند، اما آنها شرایط را مقصر این امر می دانند.

11 اسلاید

توضیحات اسلاید:

کلاغ تکه ای از گوشت را برداشت و روی درختی نشست. روباه دید و می خواست این گوشت را بیاورد. او در مقابل زاغ ایستاد و شروع به تعریف و تمجید از او کرد: او قبلاً بزرگ و خوش تیپ است و می توانست بهتر از دیگران پادشاه پرندگان شود و البته اگر صدا هم داشت. کلاغ می خواست به او نشان دهد که صدایی دارد. گوشت را رها کرد و با صدای بلند قار کرد. و روباه دوید و گوشت را گرفت و گفت: ای زاغ، اگر تو هم عقل در سر داشتی، دیگر برای سلطنت نیاز نداشتی. افسانه در برابر شخص نادان مناسب است.

12 اسلاید

توضیحات اسلاید:

لافونتن داستان های آشنا را بازگو کرد روش نوین، اما با این وجود معلوم شد که خالق افسانه های اصلی است.

13 اسلاید

توضیحات اسلاید:

یک روباه گاسکونی، یا شاید یک روباه نورمن (آنها چیزهای مختلفی می گویند)، که از گرسنگی می میرد، ناگهان انگورهایی را در بالای درختکاری دید، بسیار رسیده، با پوست گلگون! دوست ما از خوردن آنها خوشحال می شود، بله، او به او نمی رسد و می گوید: "او سبز است - بگذار هر خروار از او تغذیه کند!" خوب، این بهتر از بیهوده شکایت کردن نیست؟

14 اسلاید

توضیحات اسلاید:

15 اسلاید

18 اسلاید

توضیحات اسلاید:

کلاغ و روباه و پرندگان به هنر انسان پایبند هستند. کلاغ یکبار پنیر کوس را برد و روی درخت بلوط نشست. او نشست، اما هنوز یک خرده نخورده است. روباه تکه ای در دهانش دید و فکر کرد: «به کلاغ آب می دهم! اگرچه من به آنجا نمی پرم، این قطعه را می گیرم، مهم نیست بلوط چقدر بلند باشد. روباه می‌گوید: «عالی، دروژوک، ورونوشکا، به نام خواهر! تو پرنده زیبایی هستی! چه پاهایی، چه جورابی، و بی ریا به تو بگویم، که تو بیش از همه هستی، نور کوچک من، خوب! و طوطی در مقابل تو چیزی نیست، جان، زیباتر از صد برابر پرهای طاووس تو! (تحمل حمد و ستايش ناپسند براي ما خوشايند است). "اوه، اگر هنوز می توانستی آواز بخوانی، پس هیچ پرنده ای مانند تو در جهان وجود نداشت!" کلاغ گردنش را باز کرد تا بلبل باشد، فکر می‌کند «و پنیر» و بعد می‌خوانم. این دقیقه من در مورد جشن اینجا صحبت نمی کنم! دهانش را باز کرد و منتظر پست ماند. او به سختی فقط انتهای دم لیسیسین را می بیند. می خواستم بخوانم، نخواندم، می خواستم بخورم، نخوردم. دلیلش این است که دیگر پنیر وجود ندارد. پنیر از شرکت افتاد، - روباه برای ناهار.

برای استفاده از پیش نمایش ارائه ها، یک حساب Google (حساب) ایجاد کنید و وارد شوید: https://accounts.google.com


شرح اسلایدها:

افسانه روسی افسانه روسی هر افسانه داستان خاص خود را دارد

افسانه داستان کوتاه منظوم یا منثور با ماهیت اخلاقی است که معنای تمثیلی و تمثیلی دارد.

در افسانه، رذیلت های مردم مورد تمسخر قرار می گیرد. افسانه یکی از قدیمی ترین گونه های ادبی است. در یونان باستان، ازوپ (قرن VI-V قبل از میلاد) به خاطر نوشتن افسانه به نثر مشهور بود. در روم - فیدروس (قرن اول پس از میلاد). در هند، مجموعه افسانه های پانچاتانترا متعلق به قرن سوم است. برجسته ترین داستان نویس دوران مدرن، شاعر فرانسوی ژان لافونتن (قرن هفدهم) بود.

در افسانه ها، ما اغلب با شخصیت (حیوانات و اشیای بی جان صحبت می کنند، فکر می کنند، احساس می کنند)، تمثیل (تصویر یک شیء که در پشت آن مفهوم دیگری یا شی دیگری پنهان شده است: پشت یک روباه - یک فرد حیله گر، پشت یک بره - یک بی دفاع شخص، پشت یک گرگ - یک انسان شرور و بی عاطفه).

کریلوف ایوان آندریویچ کریلوف یک داستان نویس برجسته روسی بود. روزنامه نگار روسی، شاعر، داستان نویس، ناشر مجلات طنز و آموزشی. او بیشتر به عنوان نویسنده 236 افسانه که در 9 مجموعه مادام العمر (منتشر شده از 1809 تا 1843) گردآوری شده است، شناخته می شود. طرح تعدادی از افسانه های کریلوف به افسانه های لافونتین (که به نوبه خود آنها را از ازوپ، فیدروس و بابریوس به عاریت گرفته است) برمی گردد، اگرچه طرح های اصلی بسیاری نیز وجود دارد. بسیاری از عبارات افسانه های کریلوف بالدار شده اند.

در زمان شوروی، افسانه های دمیان بدنی، سرگئی میخالکوف و دیگران محبوبیت پیدا کردند.

داستان و هدف - این جوهر افسانه است. طنز و کنایه - اینها ویژگی های اصلی آن است (V. G. Belinsky)


با موضوع: تحولات روش شناختی، ارائه ها و یادداشت ها

مسابقه تعاملی در صفحات یک افسانه روسی.

موضوع: "افسانه روسی" درس عمومی با استفاده از ICT Epigraph "جهانی که در افسانه ها می یابیم آینه ای ناب است که دنیای انسان در آن منعکس می شود" V.A. ژوکوفسکی هدف از درس: ...

زبان روسی زنده ما (طبق افسانه های I.A. Krylov). درس تلفیقی زبان و ادبیات روسی در کلاس پنجم.

اهداف: نشان دادن به عنوان مثال از افسانه های I.A. کریلوا آن روسی زبان ادبی- یک پدیده زنده؛ به ساختن مهارت ها ادامه دهید کار تحقیقاتیدانش آموزان؛ توسعه مهارت های واژگانی؛ دوباره...

برای استفاده از پیش نمایش ارائه ها، یک حساب Google (حساب) ایجاد کنید و وارد شوید: https://accounts.google.com


شرح اسلایدها:

افسانه ها و انواع آنها درجه 3

اهداف: فاش کردن مفهوم - افسانه، اخلاق. برای تشکیل تجربه فعالیت خلاق؛ توسعه تخیل خلاق و تفکر منطقی؛ مطرح کردن ویژگی های اخلاقیشخصیت

افسانه به عنوان نوع خاصی از اثر ادبی مدتها پیش ظاهر شد. پدر این افسانه را ازوپ، برده یونانی می‌دانند که حدود دو و نیم هزار سال قبل از میلاد می‌زیست. او داستان های کوتاهی با ماهیت اخلاقی نوشت که در آنها بازیگرانحیوانات بودند با نام ازوپ، مجموعه ای از افسانه های 426 اثر کوتاه حفظ شده است.

افسانه یک داستان کوتاه روایی با ماهیت اخلاقی در نظم یا نثر با یک نتیجه اخلاقی مستقیماً فرموله شده است.

عناصر اصلی در افسانه: اخلاقی - خطوط اولیه یا پایانی افسانه با یک نتیجه اخلاقی. تمثیل - تصویری از یک شی که در پشت آن مفهوم یا شی دیگری پنهان است. شخصیت پردازی - حیوانات صحبت می کنند، فکر می کنند، احساس می کنند.

ادبیات روسی در قرن 18 به افسانه روی آورد. این ژانر در شعر روسی توسط الکساندر پتروویچ سوماروکوف تأیید شد. او جسورانه عبارات عامیانه، ضرب المثل ها، گفته ها را وارد آثار خود کرد. او نوشت: «انبار یک افسانه باید بازیگوش باشد.

افسانه ها توسط ایوان ایوانوویچ خمنیتسر و ایوان ایوانوویچ دیمیتریف نوشته شده است. این افسانه در کار ایوان آندریویچ کریلوف به اوج خود رسید. آثار کریلوف فقط یک افسانه نیست - آنها یک داستان، یک کمدی، یک مقاله طنز، یک طنز شیطانی هستند. او در افسانه های خود نشان داد که سخت کوشی، حیا، کوشش، صداقت از مهمترین چیزهای زندگی است که هوش و شجاعت بر جهل و نامردی غلبه خواهد کرد.

انواع افسانه ها حیوانات هستند; خانواده؛ اخلاقی و فلسفی؛ تاریخی؛ اجتماعی - سیاسی

افسانه های حیوانات افسانه هایی هستند که در آنها حیوانات (گرگ، جغد، روباه) مانند یک شخص عمل می کنند. روباه حیله گر است، جغد خرد است. غاز احمق است، شیر شجاع است، مار موذی است. کیفیت حیوانات پری قابل تعویض است. حیوانات پری معرف معین هستند ویژگی های شخصیتیاز مردم.

چند بار به دنیا گفته‌اند که چاپلوسی زشت و مضر است. اما همه چیز برای آینده نیست، و در قلب یک چاپلوس همیشه گوشه ای پیدا می کند. در جایی خدایی یک تکه پنیر برای کلاغی فرستاد. کلاغ روی صنوبر نشسته بود، من کاملا آماده بودم که صبحانه بخورم، بله، در مورد آن فکر کردم و پنیر را در دهانم نگه داشتم. برای آن بدبختی، روباه از نزدیک فرار کرد. ناگهان روح پنیر روباه را متوقف کرد: روباه پنیر را می بیند، - پنیر روباه را اسیر خود کرده است، فریبکار روی نوک پا به درخت نزدیک می شود. دمش را تکان می‌دهد، چشم از کلاغ بر نمی‌دارد و آرام آرام می‌گوید: «عزیزم، چقدر زیبا! خوب، چه گردن، چه چشم! برای گفتن، پس، درست است، افسانه ها! چه پرهایی! چه جورابی و البته باید صدای فرشته ای باشد! بخون کوچولو خجالت نکش! چه می شود، خواهر، با این زیبایی، تو استاد آواز هستی، بالاخره پرنده شاه ما بودی! سر وشونین از ستایش سرگیجه داشت، از شادی در گواتر نفسش فرو رفت، - و با سخنان دوستانه لیسیتسی، کلاغ بالای گلوی کلاغش قار کرد: پنیر بیرون افتاد - تقلب با او چنین بود. یک کلاغ و یک روباه

افسانه های خانگی در چرخه این افسانه ها، «میمون و لیوان»، «خروس و دانه مروارید»، «خوک زیر بلوط»، «گولیک»، «گرگ و جرثقیل»، «دروغگو» و... از همه مهمتر هستند. تمسخر جهل، حماقت و هوش، عقل سلیم، درک روشن از زندگی بسیار ارزشمند است.

خوک زیر بلوط کهنسال پر از بلوط خورد تا سیر شود. پس از خوردن غذا، زیر آن خوابید. سپس در حالی که چشمانش را سوراخ کرد، برخاست و با پوزه خود شروع به تضعیف ریشه های بلوط کرد. کلاغ از بلوط به او می‌گوید: «به هر حال، به درخت آسیب می‌رساند.» «اگر ریشه‌ها را در معرض دید قرار دهید، می‌تواند خشک شود.» - خوک می‌گوید: «بگذار خشک شود. اصلا من استفاده کمی از آن می بینم. حتی اگر برای یک قرن نبود ، من اصلاً پشیمان نمی شوم ، اگر فقط بلوط وجود داشته باشد: بالاخره من از آنها چاق می شوم. "- "ناشکری!" بلوط در اینجا به او گفت: "اگر می توانستی پوزه خود را بالا بیاوری، می دیدی که این بلوط ها روی من رشد می کنند." ______ جاهل هم در کوری است، علم و علم و تمام کارهای علمی را سرزنش می کند، نه اینکه احساس کند آنها را می خورد.

اخلاقی و فلسفی در این افسانه ها، دموکراسی دهقانی، همدردی با زحمتکشان به وضوح نمایان است. "میمون"؛ "ابر"؛ "دو بشکه"؛ "سنجاب"؛ "سنجاقک و مورچه"؛ "باغبان و فیلسوف"؛ "برگ و ریشه"

چگونه می خواهید کار کنید؛ اما برای به دست آوردن شکر و شکوه، تملق مباش، اگر در کار شما نه سودی است و نه لذتی. دهقانی در سپیده دم با گاوآهن روی نوار خود کار می کرد. دهقان من آنقدر کار کرد که عرق مثل تگرگ عرق از او سرازیر شد: کارگر دهقان راست بود. اما هر که رد شد از همه به او: ممنون، استفاده کن! این باعث حسادت میمون می شود. ستایش ها وسوسه انگیز هستند - چگونه آنها را آرزو نکنیم! میمون آن را به سرش برد تا کار کند: او یک تکه چوب پیدا کرد و خوب، آن را به هم ریخت! دهان میمون پر از دردسر است. رودخانه ای از عرق از بینوایان می ریزد. و سرانجام او با پف کردن، به زور نفس می کشد: اما هنوز از کسی تعریف و تمجید نمی شنود. و نه یک کنجکاوی، نور من! شما سخت کار می کنید، اما هیچ سودی در این کار نیست. میمون

افسانه های تاریخی این افسانه ها رذیلت های انسانی را از طریق تصاویر تمثیلی حیوانات به سخره می گیرند. اما در بسیاری از افسانه های تاریخی، یک شخصیت کامل از قبل در شخصیت های حیوانات حدس زده می شود، اشاره ای به شخص خاصی داده می شود. "پرورش یک شیر"؛ "غواصان"؛ "بشکه"؛ «اسب و سوار»، «گرگ و گوسفند».

گرگها و گوسفندها گوسفندهای گرگها اصلاً زندگی نکردند و تا آنجا که سرانجام دولت حیوانات اقدامات خوبی را برای مداخله در نجات گوسفندان انجام داد - و شورایی برای این منظور تأسیس شد. درست است که بیشتر آنها گرگ بودند. اما همه گرگ ها سخنان شیطانی نیستند. ما چنین گرگ هایی را دیدیم، و بارها - این نمونه ها فراموش نمی شوند - چه کسی نزدیک گله ها Smirnehonko راه می رفت - وقتی آنها پر شدند. پس چرا گرگ ها نباید در شورا حضور داشته باشند؟ اگرچه دفاع از گوسفند لازم است، اما به گرگ ها اصلا نباید ظلم کرد. در اینجا جلسه ای در جنگل عمیق باز شده است. قضاوت كردند، فكر كردند، لباس پوشيدند و در نهايت، به قانوني رسيدند. در اینجا کلمه به کلمه برای شما آمده است: «به محض اینکه گرگ شروع به شورش در گله کرد و شروع به آزار گوسفندان کرد، سپس گوسفند در اینجا قدرت می گیرد، بدون اینکه صورتش را مشخص کند، او را با دست و پا بگیرید. گردن و فوراً او را در جنگل همسایه یا در جنگل به دادگاه معرفی کنید. چیزی برای اضافه یا کم کردن قانون وجود ندارد. بله، فقط من دیدم: تا حالا، - اگرچه می گویند، گرگ ها را ناامید نمی کنند، - که گوسفند متهم باشد یا شاکی، اما فقط گرگ ها هنوز گوسفند را به جنگل ها می کشانند.

افسانه های سیاسی-اجتماعی این نوع افسانه ها اکثریت را تشکیل می دهند. در میان آنها، افسانه هایی با مضمون "حکام و مردم" جایگاه برجسته ای دارند: "شیر در تله"; "فیل در استان"; "رقص ماهی". از نظر اجتماعی-سیاسی، افسانه ها با یک جهت کاملاً طنز متمایز می شوند. آنها ریاکاری صاحبان قدرت، «حق قوی» بدبینانه را به سخره می گیرند.

صید شیر سگ و شیر و گرگ با روباه به نحوی در همسایگی زندگی می کردند و این عهد و پیمانی است که همه بین خود بستند: تا با هم حیوانات را صید کنند و هر چه می گیرند همه چیز را به یک اندازه تقسیم کنند. نمی‌دانم چگونه و با چه چیزی، اما می‌دانم که ابتدا روباه یک آهو را گرفت و سفیری را نزد رفقای خود می‌فرستد تا آنها بروند تا صید شاد را تقسیم کنند: طعمه، واقعاً بد نیست! آمدند، شیر هم آمد. پنجه هایش را خمیر می کند و به اطراف رفقا نگاه می کند، در اختیارش تقسیم می شود و می گوید: «برادران چهار نفریم.» و آهو را چهار تا می کند - حالا بیا تقسیم کنیم! برای من است زیرا من از همه قویترم و برای این یکی از شما فقط پنجه ای دراز می شود که زنده از جای خود بلند نمی شود.

نتیجه گیری: افسانه یکی از قدیمی ترین ژانرهای ادبی است، اما حتی امروز در ادبیات چندملیتی ما، افسانه به عنوان یک ژانر طنز به حیات خود ادامه می دهد، جایی که کلمات تنگ است، اما افکار گسترده است.

تهیه شده توسط: افانووا کریستینا کوزمینا ورا پولیاکوا ورا سمیانیکوا النا تامبوفسکایا ایرینا



2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه