28.03.2024

کیف کیتائوو صحرای کیتایوسکایا هرمیتاژ کیتاوا - صومعه تثلیث مقدس Dzherelo در نزدیکی صومعه هرمیتاژ چین


یکی از جذاب ترین مکان های کیف، صومعه کیتایوسکی است که در حومه جنوبی بین جنگل ها و روستاهای جذب شده توسط شهر گم شده است. این غارهای خاص خود را دارد، شبیه به غارهای لاورای کیف پچرسک - اما هیاهو و فریسییسم وجود ندارد. کلیسای جامعی به سبک باروک اوکراینی وجود دارد. داستان شگفت انگیزی در مورد سنت دوزیته وجود داشت که در جهان داریا نام داشت. و در اینجا من یک ملاقات کوچک با خداوند خداوند داشتم.

کیتائوو عملا یک حومه شهر است. مترو به اینجا نمی‌رود، اما مینی‌بوس‌های مرکز به طور منظم حرکت می‌کنند - مینی‌بوس شماره 470 که کیتائوو و لاورا را به هم متصل می‌کند و از کنار چندین ایستگاه مترو عبور می‌کند، به ویژه جالب است. نزدیک‌ترین بزرگراه خیابان ناوکی است، اما راحت‌تر می‌توانید به گوشه‌ای نزدیک مدرسه شماره 122 بروید. این صومعه در پشت ساختمانی مرتفع پنهان شده است که سایه آن نیمی از قاب را اشغال می کند.

جاده صومعه، نگاهی به گذشته. بخش خصوصی یک روستای قدیمی با نام شگفت انگیز میشلووکا است که از سال 1618 به نام مشالوفکا شناخته می شود و در سال 1923 در کیف گنجانده شده است. جو کاملاً منطقه مسکو است - احتمالاً حومه پایتخت ها به طور کلی مشابه هستند:

قبرستان صومعه سابق. در پس زمینه تپه ای با غارها دیده می شود:

اینجا خود صومعه است. اگر این جاده را بیشتر دنبال کنید، بعد از چند کیلومتر مستقیم به پیروگوو می‌آیید.

من نمی دانم آنها چه نوع جوانی هستند، اما مشخص است که آنها زائر نیستند.

بخش اقتصادی صومعه در طرف دیگر از سال 1930 توسط موسسه تحقیقات علمی باغبانی اوکراین اشغال شده است، اما برخی از ساختمان ها به وضوح مسکونی هستند. شاید اینجا چند خوابگاه باشد؟ و ساختمان سمت چپ به نظر می رسد که یک بیمارستان صومعه سابق باشد:

چند سال پیش، کلیسای سرافیم ساروف در اینجا ساخته شد، و چنین تقدیمی - اوه، تصادفی نیست!

اینکه کیتایو از کجا می آید در کیف تقریباً همان راز است که کیتای گورود از مسکو آمده است. برخی می گویند چین در روسیه باستان نام ابریشم یا برعکس یکی از انواع پارچه های ارزان قیمت بوده است، برخی دیگر می گویند چین نامی اسلاوی بت پرستانه است، برخی دیگر آن را به مزارع عشایر خیتان می گویند تقریباً همزمان با کیوان روس وجود داشت - در سالهای 907-1125)، به لطف آن، امپراتوری هان در غرب به عنوان چین شناخته شد ... هر چند که ممکن است، نام بسیار باستانی است، اما تنها در سال 1718 صومعه کیف پچرسک لاورا در اینجا به وجود آمد. به عبارت دقیق‌تر، «صحرا» جایی است که «بزرگ‌های» لاورا در آن مستقر شده‌اند (خب، مانند آن راهب «برادران کارامازوف» است). و از آنجایی که مردم همیشه به سمت بزرگان کشیده می شدند و لاورا در سراسر جهان ارتدکس شناخته شده بود، صومعه رشد کرد و در قرن 18 بازسازی شد.

و مجموعه آن به سختی تغییر کرده است - به جز برج ناقوس 45 متری از دهه 1830 که در زمان شوروی برچیده شد:

کلیسای زمستانی دوازده حواری (میلادی 1830) - این صومعه حاوی ذرات بقایای همه آنها است، به جز جان خداشناس، که همانطور که می دانیم بدون اینکه جسدی بر روی زمین بگذارد درگذشت. همچنین در اینجا تئوفیلوس کیف، یکی از بزرگان، دیوژن محلی، نهفته است.

ساختمان مسکونی (1898). چقدر در نوامبر زیباست اگر خورشید...

کلیسای جامع تثلیث (1763-1767) یکی از آخرین نمونه های "باروک اوکراین" است، ایجاد استپان کوونیر، ساختمان دیگری که قبلاً نشان داده ام. و در حین قدم زدن در اطراف کلیسای جامع، داستانی را برای شما تعریف می کنم که در آن زمان کیتائوو را در سراسر کشور تجلیل کرد - در مورد سنت دوزیته.

در سال 1721 ، در خانه اشراف ریازان تیاپکینز ، دختری به نام داریا متولد شد که والدین دلسوز تقریباً بلافاصله او را به مادربزرگش دادند - اوه ، چقدر آشنا! مادربزرگ ساده نبود - در سنین پیری راهبه شد، نه فقط در هر کجا، بلکه در صومعه معراج کرملین مسکو (بعداً در زمان شوروی ویران شد). در سن 9 سالگی، دختر را به خانه بازگرداندند اما آنها به سرعت متوجه شدند که او چیز عجیبی است: او هر چیزی لباس می پوشد، روی تخت نمی خوابد، روی تخته می خوابد، نان و آب می خورد، به توپ نمی رود، اوه، شاهزاده ماریا آلکسیونا چه خواهد گفت... در سن 16 سالگی، آنها تصمیم گرفتند با داریا ازدواج کنند و او به سادگی از هاوس فرار کرد.

با این حال، آن زمان زمان متفاوت بود و اکنون دختران هیچیک هیچ کس را شگفت زده نمی کنند. برای پنهان کاری، داریا لباس مردانه را در دست گرفت، موهای خود را کوتاه کرد و شروع به تظاهر به پسر دهقانی فراری دوسیفی کرد. در ابتدا، او درخواست کرد که در صومعه ترینیتی سرگیوس مبتدی باشد (در آن زمان حتی یک صومعه هم نبود!)، اما به زودی والدینش به آنجا رفتند، مشکوک بودند که باید در اینجا به دنبال فراری بگردند - و بدون اینکه دو بار فکر کنند. دوسیفی به کیف گریخت.

داریا با اختراع افسانه ای برای خود ، قوانین روسیه را نمی دانست که طبق آن یک دهقان فراری می توانست فقط با اجازه سینود یا امپراتور راهب شود ، بنابراین دوسیفی محکوم به تازه کار ماندن بود. لاورای کیف-پچرسک او را نپذیرفت و سپس در کیتایوو ساکن شد، با برکت راهب، سلولی بر روی تپه ای برای خود حفر کرد و در آنجا شروع به دعا کرد و نان و آب نخورد و هرگز، حتی در سردترین سرما. ، خانه خود را با آتش گرم می کند.

به طور کلی، زاهد دوسیفی به زودی از همه بزرگان کیتایف مشهورتر و مورد احترامتر شد. به طوری که در سال 1744، در حین گشت و گذار در اموال کوچک روسیه، ملکه الیزاوتا پترونا از او دیدن کرد و به او اجازه راهب شدن داد. اگرچه هیچ چیز اساساً در زندگی دوسیفی تغییر نکرد - او قبلاً یک پیرمرد بود. در سال 1776، نوجوان پروخور مشنین، سرافیم آینده ساروف، نزد آنها آمد، که دوسیفی به او برکت داد تا به آرامگاه ساروف برود. چند ماه بعد پیرمرد مرد

طبق افسانه، او وصیت کرد که جسدش را بدون دست زدن به آن دفن کنند و داریا تیاپکینا توسط خواهرش از پرتره روی سنگ قبر شناسایی شد. صادقانه بگویم، من واقعاً این را باور نمی کنم - بالاخره آنها 40 سال است که یکدیگر را ندیده اند. من فکر می کنم که این راز به روشی عامیانه تر و به احتمال زیاد حتی قبل از مرگ او فاش شده است. و Dosithea از کیف تنها در سال 1993 مقدس شد.

من در اطراف صومعه پرسه زدم و از هوای صاف پاییزی لذت بردم. کیف هنوز بزرگ، پر سر و صدا و آلوده است، اما اینجا ساکت و آرام است. من با عمه ام سر قبرها صحبت کردم - ابتدا فکر کردم در مورد سیاست است، سپس متوجه شدم که این فقط یک هیستری آرام است.

و بعد این علامت را دیدم. کار دوسیفی پس از مرگش ادامه یافت - سلول او به غارهایی شبیه غارهای لاورا تبدیل شد:

این صومعه روی آبشاری از حوضچه ها قرار دارد که از پشت آن جنگل گلوسیفسکی آغاز می شود - این شبیه جزیره لوسینی مسکو است که یک پارک ملی در داخل شهر است. در اعماق آن صومعه بزرگ دیگری وجود دارد، گلوسیفسکایا هرمیتاژ (معتبر است، اما تمام ساختمان ها جدید هستند)، موسسات تحقیقاتی و بیمارستان های مختلف ... اما این موضوع برای یک پست جداگانه است که هنوز مطالبی برای آن جمع آوری نشده است. و مردم آن خانه ها روی حوض راه می روند:

نردبانی به غارها منتهی می شود:

ورودی غارها ساده و نامحسوس است. با این وجود، مردم به اینجا می آیند؛ حدود نیم ساعت بعد گروهی به رهبری یک راهب جوان تشکیل می شود. در غارها روشنایی وجود ندارد، بنابراین همه یک شمع روشن می کنند. کمی بعد آمدم غلاف دوربینم را در آوردم و پسر عکس بالا بلافاصله گفت که عکس گرفتن از آنجا ممنوع است! راهب آشکارا با اکراه از او حمایت کرد و ما شروع به فرود کردیم.

دالان‌های تاریک، دیوارهای آهکی، نمادها و شمع‌ها، صلیب‌های دوده‌ای که توسط زائران روی سقف نقاشی شده‌اند... غارها کاملاً منشعب و گیج‌کننده هستند. گهگاه راهب و سایر بازدیدکنندگان در حجره ای دیگر توقف می کردند، او داستان بزرگ دیگری را تعریف می کرد و همه دعا می کردند. پنهانی و شهوترانه به گناه عکاسی حرام پرداختم. طولانی ترین نماز در دورترین سلول دوسیته بود. سپس آنها رفتند، و من فکر کردم - اجازه دهید چند فریم را با فلاش بگیرم و به عقب برگردم. برهنه شد. دنبالش رفتم و بعد شمعم خاموش شد!

راستش را بخواهید، ترسیده بودم و خودم را در تاریکی سیاه چال تنها می دیدم. البته با ذهنم فهمیدم که جای نگرانی نیست و راهب حداکثر تا نیم ساعت دیگر افراد دیگر را می آورد - اما ترس از تاریکی نفوذ ناپذیر و طاق های ظالمانه غیرمنطقی است. برای یک دقیقه با عجله در امتداد راهروها به دنبال نوعی گذر بودم، اما به نظر می رسید که معابر بسته شده بود. سعی کردم راهم را با فلاش های دوربین روشن کنم - اما فایده ای نداشت، اما همچنان فیلم را از این فلاش ها ذخیره کردم. در اینجا نمونه ای از یک سلول زیرزمینی است که یک پیرمرد می تواند سال ها در آن زندگی کند:

بالاخره خودم را جمع و جور کردم و موبایلم را از جیبم درآوردم. صفحه نمایشش کمی ضعیف تر از شمع می درخشید و بعد از چند دقیقه پیاده شدم. در آن زمان راهب به گروه بعدی دستور می داد - و سپس من از پایین پریدم و شروع کردم به گفتن آنچه اتفاق افتاده است. راهب سر تکان داد و به سادگی گفت: "خدا می بخشد!"، اما 15 دقیقه دیگر طول کشید تا به خودم بیایم. این آخرین روز بود، روز قبل به دلیل یک شلیک زمان ضعیف تقریباً به فاجعه ختم شد و برای برخی دلیل اینکه این قسمت واقعاً ذهن من را روشن کرد. این خدا بود که شمع مرا فوت کرد و گفت: با چشمانت به دنیا نگاه کن، نه با لنزت، احمق، وگرنه کاملاً گم می‌شوی!

البته الان فهمیدم که به طور کلی اتفاق خاصی نیفتاده است. اما این قسمت خیلی مهم بود شخصا برای من، تبدیل شدن به پاسخ سوالات و شبهات دیرینه.

مکانی در کیف وجود دارد که در آن آرامش و آرامش را تجربه می کنید. این Kitaevskaya Pustyn است- یکی از زیباترین مکان های پایتخت. با کمال تعجب، شلوغی کلان شهر در اینجا به هیچ وجه احساس نمی شود، اگرچه Kitaevo در داخل شهر قرار دارد. در اینجا صومعه و غارهایی با حجره های راهبان وجود دارد. و در اطراف جنگل ها، دریاچه ها و سکوت وجود دارد.

کیتائوو برای کسانی که به تاریخ، مذهب و کسانی که دوست دارند در طبیعت استراحت کنند و ماهیگیری کنند، ارزش دیدن دارد. این یک مکان عالی برای پیاده روی با کودکان است.

داستانصحرای کیتایوسکایا

این منطقه یکی از مناطقی است که مردم در دوران بدوی در آن ساکن شده اند. در زمان کیوان روس، راهبان به این تپه‌ها آمدند و در اینجا مقرهایی را تأسیس کردند. بنابراین، Kitaevo اغلب با کوه آتوس در یونان مقایسه می شود.

در قلمرو Kitaevo زیارتگاه های زیادی وجود دارد: نمادهای معجزه آسا، کشتی هایی با آثار مقدسین، و همچنین مکان های دفن راهبان. علاوه بر این، در اینجا می توانید از صومعه تثلیث مقدس کیتایفسکی، کلیسای 12 حواری مقدس، کلیسای سرافیم ساروف و معبد غار کلیسای جامع مریم مقدس بازدید کنید.

Kitaevo محل استراحت راهبان مقدس زاهد است. عاشقان، تازه ازدواج کرده ها و افراد ساده اغلب به یکی از این قبرها، یعنی قبر راهب دوزیتئوس می آیند و به دنبال کمک برای ترتیب دادن امور عشقی هستند. با این حال، همانطور که افسانه می گوید، زنی در اینجا دفن شده است که وانمود می کند یک راهب مرد است.

مردم برای شفا به یادگارهای تئوفیلوس کیف می آیند. تواریخ کلیسا هدیه معجزات، پیشگویی ها و شاهکارهای بسیاری را به سنت تئوفیلوس نسبت می دهند. اعتقاد بر این است که او شخصاً چندین بار با امپراتور نیکلاس اول ملاقات کرد.

غارهای کیتائوو

در حال حاضر یک کلیسای غار فعال در قلمرو Kitaevo وجود دارد. پیش از این، غارهای کیتافسکی تا سال 1857 متروکه بودند، زمانی که به طور تصادفی کشف شدند. اکنون غارها به روی عموم باز است.

غارهای کیتایف حفظ شده اند و به اندازه کافی باز هستند تا هر کجا که می خواهید سرگردان شوید و به اندازه کافی متمدن هستند که احساس امنیت کنید. گالری زیرزمینی باریک صد متری به کلیساهای کوچک و سلول‌های تنگ گوشه‌نشین منشعب می‌شود.

ورودی غارها در روزهای هفته از ساعت 10:00 تا 15:00، در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات کلیسا - از ساعت 12:00 تا 15:00 باز است. از بازدیدکنندگان توسط کشیش-راهب استقبال می شود. ورود به غارها رایگان است، اما ارزش خرید یک شمع را دارد. در سیاه چال، تنها روشنایی خواهد بود و حال و هوای مناسبی را ایجاد می کند.

طبیعت "چینی".

قلمرو Kitaevo شامل سه حوضچه کوچک است که Kitaevskie نامیده می شود. در اینجا چشمه های مقدس و حمام وجود دارد، پس اگر می خواهید آب بیاورید ظرفی با خود ببرید. هنگام پیاده روی، کفش راحت بپوشید. Kitaevo بر روی تپه های جنگلی Dnieper واقع شده است و مسیرهای بتنی کمی در اینجا وجود دارد.

جنگل در Kitaevo زیبا است، اگرچه متراکم نیست، اما بلند است. با این حال، اگر برای نیم روز به آنجا می روید، حتما آب و غذا همراه خود ببرید، زیرا نمی توانید در قلمرو تراکت چیزی بخرید.

قدیمی ترین درخت شاه بلوط در کیف در کیتائوو رشد می کند. این درخت نام متروپولیتن پیتر موگیلا را دارد که بیش از 300 سال پیش این درخت را کاشت. ارتفاع درخت شاه بلوط بیش از 10 متر، تنه آن 3.4 متر است.

ساعات کار و چگونه به Kitaevo برسیم؟

نشانی: خیابان کیتایوسکایا، 32.

سایت اینترنتی: kitaevo.kiev.ua

ساعات کاری: شما می توانید در هر زمان از ارمیتاژ کیتایوسکایا دیدن کنید. خدمات الهی در معبد هر روز برگزار می شود.

  • از هنر. ایستگاه مترو "Lybidskaya" با اتوبوس شماره 20 به ایستگاه "Kitaevskaya" یا با اتوبوس شماره 52 به ایستگاه "Shkola".
  • از هنر. ایستگاه مترو "Vydubychi" با اتوبوس شماره 43 یا شماره 65 به ایستگاه "Korchevatoye-1" یا "Prospekt Nauki".
  • از هنر. ایستگاه مترو "دوستی مردم" یا "پچرسکایا"، "آرسنالنایا" با اتوبوس شماره 470 به ایستگاه "کیتایوسکایا".

Kitaevo در لبه شرقی جنگل Goloseevsky واقع شده است و یکی از جالب ترین و در عین حال کمتر شناخته شده ترین جاذبه های کیف است. در این قلمرو آرامگاه کیتایفسکایا با قبر سنت دوزیته، ذره ای از یادگارهای نیکلاس شگفت انگیز و کشتی با یادگارهای 12 حواری مسیح، والدین مادر خدا و والدین یوحنا وجود دارد. باپتیست و همچنین یک سکونتگاه باستانی که از قرن هشتم تا سیزدهم پس از میلاد مسکونی بوده است. و پاسگاه جنوب شرقی کیف بود. این تراکت با زنجیره ای از حوضچه های زیبا واقع در یک جنگل تقریبا وحشی تزئین شده است و همه اینها توسط کیف مدرن احاطه شده است. و در شرق حیاط اصلی صومعه کیتایوسکی یک مجموعه غار وجود دارد که امروز آن را خواهیم دید.


02 . برای رسیدن به غار Kitaevskie باید از سد Kitaevskie Ponds عبور کنید و از پله های سیمانی به سمت کلیسای کوچک، جایی که ورودی غارها قرار دارد، بالا بروید. اولین کلیسای کوچک اینجا در سال 1909 توسط خانه دار ارمیتاژ Kitaevskaya، ارشماندریت تئودوسیوس ساخته شد. او در سالهای شوروی درگذشت. کلیسای کوچک فعلی در سال 2000 ساخته شده است. به هر حال، تاریخ ساخت کلیسای مدرن از منبعی به منبع دیگر بسیار متفاوت است. سال 2000 در وب سایت صومعه، 2005 - در راهنمای زائر خریداری شده در فروشگاه نمادها نشان داده شده است. تاریخ های دیگری به صورت آنلاین موجود است. تا سال 1995. اما موضوع این نیست. غارها همه روزه به جز دوشنبه ها از ساعت 10:30 تا 17:00 برای بازدید عموم باز هستند. شمع ها را می توان در ورودی خریداری کرد. برای گرفتن عکس از داخل، باید از برکت راهب صومعه برخوردار شوید.

03 . در سالهای خروشچف، تراکتوری که در حال تخریب کلیسای کوچک بالای غارها بود، به زمین افتاد. بر اثر ریزش نزدیک ترین قسمت هزارتوی غار به ورودی آسیب دید. بنابراین در دهه 1990 در حین مرمت غارها، دیوارهای آنها با آجرکاری و 16 متر اول با بلوک های بتنی تقویت شد.

04 . این آثار تحت نظارت موزه تاریخ کیف بود.
احتمالاً نمی‌توانست طور دیگری انجام شود، اما بخش‌های خاصی از غارها از آن زمان کاملاً غیرغار مانند به نظر می‌رسند.

05 . کارکنان این موزه، ت.ا. بوبروفسکی و ام.ام. Strikharem، در سال 1991-1993، تحقیقات باستان شناسی بر روی بخش های باقی مانده از غارهای Kitaev انجام شد. مشخص شده است که طول کل گالری اصلی حدود 100 متر است. ارتفاع راهروهای آن، با طاق های دایره ای (گرد)، 1.7-1.9 متر، عرض - 0.8-1.2 متر است. ابعاد سلول های زیرزمینی از 2 تا 5 متر طول و حدود 2 متر عرض است. امروزه طول کل دالان های غار در دسترس برای بازرسی حدود 150 متر است.

06 . در سلول ها، در امتداد دیوارها، برآمدگی های مشخصه وجود دارد. در بیشتر موارد، اینها تخت هایی هستند که راهبان غار می توانند روی آنها بخوابند.
همچنین در سلول ها طاقچه های کم عمق مختلفی برای نمادها، شمع ها و لامپ ها وجود دارد.

07 . غارهای کیتایوسکی، مانند سایر سیاه چال های کیف، در لس حفر شده اند. این یک سنگ زرد روشن، ماسه سنگ رس مانند است.
اینجا و آنجا در غارها که هیچ آجرکاری و سفیدکاری (رنگ سفید) وجود ندارد، بافت اصلی نمایان است.

08. گالری اصلی در ابتدای خود دارای یک کلیسا است که در سال 2000 به افتخار کلیسای جامع مریم مقدس تقدیس شد. پیشینه این معبد زیرزمینی به شرح زیر است: راهب تیتوس در اواخر قرن نهم شروع به حفر آن کرد. اما یک روز، هنگامی که اتاق نسبتاً وسیعی از قبل حفاری شده بود، در میانه کار، راهبی ناشناس در لباس به او نزدیک شد و از او پرسید که چه کار می کند؟ او پس از شنیدن پاسخ گفت: این ایده خوبی است، مورد رضایت خداست، و کلیسا واقعا وجود خواهد داشت، اما به این زودی ساخته نخواهد شد. و همینطور هم شد. هنگامی که تیتوس برای برکت برای نصب شمایل آمد، متروپولیتن آن زمان آرسنی، پس از پرس و جو در مورد نظر رئیس هرمیتاژ و با شنیدن اینکه او بیمار است، دستور داد که نصب نمادین را تا بهبودی به تعویق بیندازند. موضوع به درازا کشید. با این حال، تیتوس امید خود را از دست نداد و همچنان در کوه کیتای زندگی می کند (در ورودی غارها یک سلول ساخته بود). در نتیجه، راهب بدون دیدن تحقق ایده خود برای ساختن یک کلیسا در غارها درگذشت. و تنها در زمان ما، در اوایل دهه 1990، زمانی که اولین خدمات الهی، پس از سالها فراموشی در بیابان، در کیتائوو برگزار شد، کلیسا پاکسازی شد و محراب به نام بزرگوار دوسیته، که زحمت کشید، مقدس شد. اینجا در قرن 18 و در روزهای جشن 2000 سالگرد میلاد مسیح ، تاج و تخت کلیسای غار قرن 19 به برکت متروپولیتن ولادیمیر به افتخار کلیسای جامع مقدس Theotokos تغییر نام داد. معبد به روی بازدیدکنندگان غار بسته است - فقط برای عبادت در روز عید حامی در 8 ژانویه باز می شود.

09 . محققان در مورد قدمت غارهای کیتایفسکی که از نظر ساختار بسیار شبیه به غارهای لاورای کیف پچرسک هستند، بحث می کنند. در آغاز قرن بیستم ق. ارتل، با به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیقات خود، در مورد قدمت شدید غارهای کیتایف بحث کرد. او به ویژه به گرافیتی های باستانی روسی که در اینجا کشف شده بود اشاره کرد که تا به امروز باقی نمانده است. متأسفانه، دفترهای خاطرات و نقشه های تهیه شده توسط ارتل گم شده اند، اما اطلاعات خاصی در گزارش او به انجمن حفاظت از آثار باستانی و هنر کیف، و همچنین در مقالات روزنامه های منتشر شده در آن سال ها وجود دارد. ارتل استدلال کرد که دوره اقامت راهبان در غارهای کیتایف، زمان قابل توجهی از قرن یازدهم تا هفدهم را شامل می شود، یعنی حتی پس از حمله مغول-تاتارها، آنها متروک نبودند، بلکه برعکس، به عنوان خدمت می کردند. پناهگاه نسبتا قابل اعتمادی برای راهبان لاورا.

10 . قدمت یافته های باستان شناسی مدرن در غارها به قرن هفدهم می رسد، یعنی زمانی که صومعه جدید لاورا در دامنه کوه، در منطقه سکونتگاه ساخته شد. سلول های چوبی و یک کلیسا در آنجا ظاهر شد. در همان زمان، به احتمال زیاد، غارهای باستانی گسترش یافته و محوطه سازی شده اند. همانطور که مشخص است، در قرن های 17-18 پیکربندی و ظاهر کلی غارهای معروف لاورا تغییر کرد و کارهای مشابهی می توانست در بیابان انجام شود که از نظر اداری تابع لاورا است. در طی این بازسازی و بازسازی های بعدی، آثاری از مراحل اولیه تاریخ صومعه غار ناپدید شد.

11 . در سال 1771، هرمیتاژ با فرمان دولتی در امپراتوری روسیه ممنوع شد. راهبان فقط باید در صومعه ها زندگی می کردند.
این موضوع فراموشی تقریباً یک قرنی غارهای کیتایف را توضیح می دهد که منجر به تخریب های زیادی برای آنها شد.

12 . و تنها در سال 1857، ایوان تارانوف، یک تازه کار در هرمیتاژ کیتایوسکایا، به طور تصادفی غاری را در کوه کشف کرد: چوبی که او به زمین زده بود در آن افتاده بود.
سیاه چال های باز بسیار یادآور غارهای لاورا بود و در داخل آن آثاری از حضور راهبان دیده می شد.

13 . پس از بررسی سطحی، غارها برای تقریبا 60 سال پر شده و فراموش شدند. فقط در 1910-1912. با تلاش جامعه کیف برای حفاظت از آثار باستانی و هنر، مطالعه سیاه چال ها آغاز شد. این کار توسط تیمی از سنگ شکنان به فرماندهی سرهنگ پاولوف و کاپیتان مارکویچ انجام شد. اکسپدیشن توسط A. Ertel فوق الذکر رهبری می شد.

14 . یک سوراخ تهویه در طاق غار و صلیب های دودی با شمع. ریشه گیاهان قابل مشاهده است.
حدود 4 متر سنگ لس به سطح وجود دارد.

15 . در طول سال های 1989-1992، علاوه بر بخش اصلی غارهای کیتایف، در نتیجه کاوش های باستان شناسی، بخش های کوچک جداگانه ای از گالری های زیرزمینی در همان تپه کشف شد: اولین - حدود 7 متر طول، در فاصله 15 متری. شمال ورودی اصلی غارها؛ دومی حدود 15 متر طول دارد و در فاصله 50 متری جنوب غربی مجموعه غار اصلی قرار دارد. به گفته محققان، اینها شعبه هایی از همان گالری بودند که به عنوان "اصلی" تعیین شده بودند که در نتیجه ریزش ها ارتباط مستقیم خود را با آن از دست دادند.

16 . تمام مدتی که در غار بودم، زنی که نمی‌شناختم در یکی از حجره‌ها مشغول نماز بود. بنابراین امکان عکاسی از این اتاق وجود نداشت. در همین حال، با توجه به برخی از آثار یافت شده در اینجا در سال 1994 توسط باستان شناسان و همچنین پیکربندی غار، می توان حدس زد که این مکان محل بهره برداری از St. دوسیته. در این پست تمام جزئیات را نمی گویم، اما این داستان بسیار جالب و غیر معمول است. واقعیت این است که از 26 سال زندگی او در صومعه، حداقل 10 سال را در غار و بخشی از این مدت را در انزوا گذرانده است. و تنها پس از مرگ بزرگتر معلوم شد که راهب ریاسوفور دوسیفی یک زن است (!)

17 . واقعیت این است که خانواده دختر نجیب داریا تیاپکینا مخالف تمایل او برای راهبه شدن بودند. بنابراین دختر از خانه فرار کرد. داریا که می دانست در صومعه های زنانه به دنبال او می گردند، مانند یک مرد جوان لباس پوشید و به صومعه های مردانه پناه برد. در همین حال، با گذشت سالها، آوازه پیشگویی دوسیفی بسیار فراتر از صومعه گسترش یافت. بورژواها و دهقانان، کشیشان و اشراف برای مشاوره و راهنمایی نزد دوسیفی می آمدند. خود ملکه الیزابت برای دریافت توصیه های معنوی از دوسیفی از کیتایو بازدید کرد. اما پس از وفات زاهد معلوم شد که دوسیفی از کیست. این گناه زن بود که برادران و ابی را فریب داد که برای مدت طولانی مانعی برای قدیس شدن او بود. اما در روزگار ما گناه اجباری شناخته شد و دوسیته کیو در سال 1993 مقدس اعلام شد.

18 . توجه می کنم که چنین بیوگرافی فوق العاده ای از St. دوزیته پس از انتشار زندگینامه ای که در قرن نوزدهم توسط کشیش ولادیمیر زنوسکو گردآوری شده بود، گسترش یافت. در واقع، به جز این نویسنده، هیچ کس دیگری سعی نکرد زندگی نامه داریا تیاپکینا را با جزئیات ردیابی کند. داستان او اساس تمام اطلاعات موجود در مورد زاهد کیتایف را تشکیل داد. با این حال، باید توجه داشت که نویسنده یادداشت ها در St. دوزیتئوس هیچ ارجاعی به اسناد مربوط به خود زاهد ارائه نکرد و معمولاً در کار خود از روایات شفاهی استفاده می کرد. در نتیجه، مطالب بسیار جالبی در مورد دوسیفی و برخی دیگر از زاهدان کیف جمع آوری شد، اما بسیاری از حقایق ذکر شده توسط نویسنده امروز نیاز به توضیح دارد. خوب، ما بیرون می رویم.

19 . از سکوی روبروی نمازخانه با ورودی غارها نمای خوبی به صحن صومعه وجود دارد.

20 . قبل از حرکت از مسیرهای جنگلی تا بالای کوه چین بالا رفتم. اولین سکونتگاه ها در این مکان ها در هزاره III-II قبل از میلاد ظاهر شد. ه. در قرون V-VI. سکونتگاهی از پولیان ها بوجود آمد که پایه و اساس کیف را گذاشت. به زودی کیف به مرکز حکومت پولیانسکی تبدیل شد که قبایل اسلاو را در یک ایالت واحد کیوان روس متحد کرد. بر روی این تپه (40 متر بالاتر از سطح دنیپر)، بت پرستان سکونتگاهی به مساحت 2.22 هکتار بنا کردند. این مکان به قدری مناسب بود که این شهرک در زمان مسیحیت همچنان وجود داشت. جهنم. ارتل نقش سکونتگاه در کیتائوو را به نقطه ای اختصاص داد که در وقایع نگاری "کویاوا" نامگذاری شده است و معمولاً با کیف مرتبط است. به گفته ارتل، کیف دیرتر از کیتائوو بوجود آمد. متأسفانه من به تنهایی در اینجا قدم می زدم و نتوانستم عکسی بگیرم که مقیاس درختان بلوط غول پیکر چند صد ساله را که اکنون در محل سکونتگاه باستانی رشد می کنند، نشان دهد.

21 . پلکان ذکر شده در بالا که به غارها منتهی می شود. صعود بسیار شیب دار است (150 پله).
در نیمه راه یک نیمکت استراحت وجود دارد.

22 . حوضچه های کیتایوسکی یکی از آنها حتی یک فواره کوچک دارد. تا جایی که من متوجه شدم، آنها توسط راهبان در قرن 19 برای پرورش ماهی ساخته شده اند (راهبان 200 روز در سال روزه می گیرند). در آن روزها، اقتصاد غنی صومعه (زنبورستان، باغ‌ها، تاکستان‌ها، ماهیگیری، باغ‌های سبزیجات) این امکان را فراهم می‌کرد که نه تنها همه چیز مورد نیاز ساکنان صومعه را فراهم کند و غذای لاورای کیف-پچرسک را نیز تامین کند، بلکه حتی به تجارت بپردازند

23 . من کمی در مورد کلیسای ترینیتی که از کوه کیتای دیدیم به شما می گویم. در 21 اوت 1763، در محل کلیسای مخروبه سرجیوس، نگهبان غارهای دور، هیرومونک تیموفی، کلیسای سنگی جدیدی را تأسیس کرد. نظارت بر ساخت و ساز توسط استاد معروف لاورا "استپان کوونیر" انجام شد. در 28 مه 1767 به نام تثلیث مقدس مقدس شد. کلیسای تثلیث گنبدی متقاطع در سیستم سازنده خود به مدل های بیزانسی بازمی گردد و تنها از این جهت که نه یک گنبد، بلکه دو گنبد (دومین بالای محراب) دارد، از طرح رایج منحرف می شود. در 6 آگوست 1853، ارمیتاژ کیتایوسکایا به عنوان ارمیتاژ تثلیث مقدس شناخته شد. سپس کلیسای اصلی ترینیتی به طور کامل تعمیر شد و سه گنبد دیگر به آن اضافه شد و آن را به یک گنبد پنج گنبدی تبدیل کرد. قبور زاهدان مقدس در نزدیکی دیوارهای معبد قرار دارد.

24 . در قرن بیستم، هرمیتاژ کیتایوسکایا حتی سیستم تامین آب خود را داشت که با موتور بخار کار می کرد. اما پس از رسیدن قدرت شوروی همه چیز به طرز چشمگیری تغییر کرد. در دهه 1920، معابد به کار خود ادامه دادند، اما خود آرامگاه دیگر متعلق به راهبان نبود: یک مستعمره کودکان در سلول ها قرار داشت و برخی از ساختمان ها توسط مؤسسات کشاورزی استفاده می شد. در سال 1930، بیابان سرانجام از بین رفت، قلمرو و ساختمان ها به مؤسسه تحقیقاتی همه اتحادیه های پرورش میوه و توت منتقل شد. برج ناقوس در سال 1932 برچیده شد، ساختمان های دیگر در طول جنگ جهانی دوم به شدت آسیب دیدند. پس از جنگ، کارخانه آموزشی و تولیدی جمهوری خواه برای زنبورداری و موسسه تحقیقاتی حفاظت از گیاهان اوکراین در بیابان مستقر شدند. احیای صومعه تنها در سال 1990 آغاز شد. از سال 1996 وضعیت یک صومعه مستقل را دارد.


هنوز در کیف
:

کیتائووحامل یک ذات مقدس خاص است. با حضور در آنجا، احساسی از بعد دیگری به موازات واقعیت وجود دارد. به نظر می رسد زمان از حرکت باز می ایستد. آرامش و سکوت صومعه حتی با بزرگراه نزدیک بیرون کیتای گورود به هم نمی خورد؛ این مکان از هیاهوی دنیا جدا شده است. فقط طبیعت اطراف صدایی به شکل صدای برگ ها، آواز پرندگان، حرکت شاخه های قدیمی روی درختان ایجاد می کند.

کوه ها و تپه های کوچک برای صحرای چین، نوعی حصار از شهر تشکیل می دهند. آینه های پنج دریاچه منعکس کننده گنبدهای کلیسای قدیمی ترینیتی مقدس است که توسط درختان کاج بلند احاطه شده است. بیدهای گریان در اطراف آب می رویند که آسمان آبی در آنها نمایان است.

از نظر جغرافیایی، قلمرو Kitaevo است این یک شبه جزیره است، که در تپه های Dnieper، منطقه Goloseevsky کیف واقع شده است.

تاریخچه صحرای Kitaevskaya

قبل از پذیرش مسیحیت در اوکراین، این قلمرو محل سکونت گلدها بود؛ بعدها یک شهر قلعه در اینجا رشد کرد. در سال 1159 این زمین به صومعه کیف پچرسک تعلق گرفت. دوره بین قرن یازدهم تا هفدهم با سکونت بسیاری از زاهدان مشهور که به بصیرت و نیایش معروف بودند، مشخص می شود. بر روی تپه پشت سرسبزی متراکم یک کلیسای چوبی پنهان شده در آن غارهای راهبان وجود دارد که به روی بازدیدکنندگان باز است. کیتائوو مانند سایر مکان‌های مشابه مملو از گردشگران نیست، این باعث می‌شود تا شلوغی شهر را فراموش کنید و انرژی و قدرت این مکان را احساس کنید.

احتمالاً نام منطقه به معنای " دیوار(ترجمه از کلمه ترکی "چین"). همچنین می توان آن را به عنوان استحکامات، برج محاصره، قلعه تعیین کرد. افسانه ای وجود دارد که می گوید در قرن دوازدهم آندری بوگولیوبسکی قلعه-کاخی در اینجا داشت به نام "چین".

کوه چین

این قلعه که روزگاری در کوه کیتای قرار داشت، از شمال غربی با خندق و بارو و از سوی دیگر با آب محافظت می شد. بقایای استحکامات و دژهای قرن 9 تا 11 هنوز هم در مجاورت محلی دیده می شود، اگرچه چیز زیادی حفظ نشده است؛ برخی مکان ها به سادگی متروک شده اند. مردم در شهرک واقع در اینجا زندگی می کردند. این در نتیجه این واقعیت به وجود آمد که در قرن یازدهم، در حین ساخت و ساز در کوه، شفت و خندق فرو ریخت. این روستا حتی پس از حمله مغول در قرن پانزدهم واقع شده است.

صومعه بالای زمین لاورا و صومعه غار در کوه کیتای در قرن پانزدهم توسط راهبان لاورای کیف پچرسک تاسیس شد. این صومعه در سال 1930 ویران شد و سپس در اوایل دهه 1990 بازسازی شد.

غارهای کیتافسکی

در بالای کوه چین ورودی غارها وجود دارد. همچنین، یک کلیسای کوچک چوبی در نزدیکی آن وجود دارد، جایی که راهب راهب به عابران خوش آمد می گوید. دانشمندان معتقدند که این غارها در دوران پیش از مسیحیت به وجود آمده اند. آنها برای حفظ حریم خصوصی طراحی شده بودند و از 4 سطح تشکیل شده بودند. آنها از خود در برابر دشمنان محافظت می کردند، آذوقه ذخیره می کردند و حتی با صومعه های دیگر ارتباط برقرار می کردند. امروزه تنها بخشی از غارها باقی مانده است که هنوز هم بسیار بزرگ و جالب است.

برخلاف غارهای لاورا، غارهای کیتافسکی چندان محبوب نیستند، بنابراین هیچ جریان دائمی از مردم در اینجا وجود ندارد. در اینجا فقط می توانید با گروه های 3-5 نفره یا خانواده هایی که به سادگی در این هزارتوهای باستانی قدم می زنند ملاقات کنید. این مکان روشن نیست و هیچ توری در اینجا وجود ندارد. برای حرکت به یک منبع نور نیاز دارید که به صورت شمع یا چراغ قوه باشد. دیوارهای غارهای سفالی دارای نقشه ها و کتیبه های مختلفی است که می توانید در حین قدم زدن در اینجا به آنها نگاه کنید. همچنین، نشستن در یکی از سلول ها روی یک مبل سفالی جالب است.

بدون توجه به آب و هوا، دمای ثابت و میکرو اقلیم خشک خود در غارها حفظ می شود. اینجا کلیسای غاری وجود دارد که به روی بازدیدکنندگان بسته است. و همه می توانند تا ساعت 16 از سلول ها بازدید کنند.

کیتایوسکایا پوستین

حتی بسیاری از ساکنان بومی کیف از صومعه صومعه کیتایف پوستین، واقع در حومه کیف اطلاعی ندارند. اغلب به آن آتوس دوم می گویند. منحصربه‌فرد بودن صحرای چین در وجود یادگارهای همه 12 حواری در اینجا نهفته است (به جز سنت یوحنای الهیات که بدنش با روحش به بهشت ​​رفت و یهودا ایسکاریون، خائنی که از دایره رسولان دور شد). همچنین، در اینجا می توانید یادگارهای مقدسین عادل یواخیم و آنا (والدین خدای مقدس) و زکریا و الیزابت صالح (والدین پیشرو مقدس و باپتیست جان) و بسیاری دیگر از مقدسین بزرگ را بیابید.

Kitaevo همچنین حاوی یک قلم مقدس است. از دیرباز به دلیل خواص درمانی و آب اکسیژنه اش شناخته شده است. این فونت را می توان در جنگلی در کنار صحرای چین، در پنج متری جاده پیدا کرد. در حفاری در سال 2004، بقایای یک مخزن آب باستانی کشف شد که برای ایجاد فونت مفید بود. کار مرمت نشان داد که به لطف ساختار تیرهای بلوط، قسمت زیر آب به خوبی حفظ شده است.

چگونه به آنجا برسیم

کجا باید نگاه کرد: خیابان Kitaevskaya، 15 (آدرس دقیق کلیسای تثلیث مقدس). دسترسی با حمل و نقل عمومی: هنر. ایستگاه مترو Lybidskaya، اتوبوس 52 به ایستگاه Shkola، اتوبوس 20 به ایستگاه Kitaevskaya، یا از ایستگاه مترو Vydubichi با اتوبوس های 43، 65 به ایستگاه Prospekt Nauki.

کیتاوا پوستین (اوکراین) - توضیحات، تاریخچه، مکان. آدرس و سایت دقیق نظرات گردشگران، عکس ها و فیلم ها.

  • تورهای سال نودر سراسر جهان
  • تورهای لحظه آخریدر سراسر جهان

به دلیل شباهت خارجی، صومعه تثلیث مقدس، واقع در تپه های بالای دنیپر در میان جنگل ها، آتوس اوکراین نامیده می شود. یکی از تپه‌ها کوه کیتای نام دارد که طبق یکی از روایت‌ها، این نام نام صومعه را گذاشته است. اولین مهاجران در قرن 16 و 17 از لاورای کیف پچرسک به کوه چین آمدند. معبد مرکزی صومعه کلیسای تثلیث مقدس است.

طبق افسانه، این صومعه نام خود را از بنیانگذار آن، شاهزاده آندری بوگولیوبسکی، با نام مستعار "چین" دریافت کرد. تفسیر دیگری از نام مربوط به سکونتگاه مستحکم باستانی روسیه واقع در اینجا - پاسگاه جنوبی کیف است. کلمه ترکی چین به معنای استحکامات، دژ است.

تاریخچه صومعه

به طور کلی پذیرفته شده است که صومعه در نزدیکی غارهای باستانی Kitaevsky در قرن هفدهم بوجود آمد. اما تاریخچه مستند این صومعه در سال 1716 آغاز می شود، زمانی که یک کلیسای چوبی به افتخار سنت سرگیوس رادونژ، یک سفره خانه و سلول ها در اینجا با هزینه دیمیتری گولیتسین ساخته شد. یک سفره خانه جدید، همچنین چوبی، با کلیسایی به افتخار سه قدیس روسی - پیتر، الکسی و یونا - با کمک های ملکه الیزابت پترونا ساخته شد.

هرمیتاژ به عنوان یک "اقتصاد" کشاورزی و همچنین به عنوان قبرستان لاورا خدمت می کرد. در نیمه دوم قرن نوزدهم، مزرعه اقتصادی جداگانه ای تأسیس شد که در آن ساختمان های قدیمی و جدید خانه صدقه ساخته شد.

از لحاظ تاریخی، هرمیتاژ کیتایف محل دفن هزاران زاهد لاورای کیف پچرسک است، و اکنون هرکسی که از صومعه بازدید می کند، در واقع در مکان های دفن تاریخی قدم می زند. به دلیل فاصله کافی از شهر، غارهای کوه کیتایوسکایا تقریباً بدون تغییر ظاهر باستانی خود را حفظ کرده اند.

زیارتگاه های صومعه

خدمات صومعه در تثلیث مقدس و در کلیسای 12 رسول مقدس برگزار می شود. در همان معبد زیارتگاه های اصلی صومعه وجود دارد: ذرات بقایای حواریون مقدس و سایر مقدسین، آثار مقدس تئوفیلوس، و همچنین زیارتگاه صومعه - لیستی از نماد معجزه آسای مادر خدای «واتوپدی» نام دیگر آن «ذبح شده» است. در دیوار شمالی کلیسای تثلیث مقدس، بقایای سنت دوزیته قرار دارد.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه