03.08.2021

روسیه در دهه 90 "دهه نود شگفت انگیز": شرح ، تاریخ و حقایق جالب. بیکاری شدید و شدید


در دهه 90 ، روسیه مسیر اصلاحات جهانی را در پیش گرفت ، که به فاجعه های بیشماری برای این کشور تبدیل شد - راهزنی گسترده ، کاهش جمعیت و کاهش شدید استانداردهای زندگی. برای اولین بار ، روس ها فهمیدند که آزادسازی قیمت ، طرح هرمی و پیش فرض چیست.

نیم لیتر به قیمت "ولگا"

در آگوست 1992 ، به شهروندان روسی این امکان داده شد که چک خصوصی (کوپن) خریداری کنند که می تواند با دارایی های شرکت های دولتی مبادله شود. نویسندگان اصلاحات قول دادند که برای کوپن ، ارزش اسمی آن 10 هزار روبل ، مردم می توانند دو ولگا بخرند ، اما تا پایان سال 1993 به سختی می توان آن را با دو بطری ودکا عوض کرد. با این حال ، مبتکرانه ترین بازیکنانی که به اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشتند ، توانستند در چک های خصوصی سازی ثروت زیادی جمع آوری کنند.

تغییر - من نمی خواهم

تا اول ژوئیه 1992 ، نرخ رسمی روبل برابر 56 کوپک به ازای هر دلار آمریکا بود ، اما برای یک فرد فانی محال بود که ارز را با چنین نرخی به دست آورد ، که با قیمت بازار مطابقت نداشت. متعاقباً ، دولت دلار را با نرخ ارز یکسان کرد و در مقطعی به 125 روبل رسید ، یعنی 222 بار. این کشور وارد دوران سفته بازی ارز شده است.

به خودم و به دیگری

هرکسی که در اوایل دهه 90 در تجارت ارز یافت شد زیر "سقف" افتاد. راهزنان یا پلیس از سفته بازان ارز محافظت می کردند. با توجه به حاشیه ثابت (تفاوت بین نرخ واقعی بازار و سفته بازی) ، هم معامله گران ارز و هم "سقف" آنها پول خوبی به دست آوردند. بنابراین ، از 1000 دلار آمریکا می توان 100 دلار را جوش داد. در موفق ترین روزها ، یک دلال ارز می تواند تا 3000 دلار درآمد کسب کند.

کمربندها را محکم کنید

در سال 1991 ، مغازه های خواربار فروشی معمولاً به دو قسمت تقسیم می شدند: در یک قسمت آنها کالا را بدون محدودیت می فروختند ، در قسمت دیگر با استفاده از کوپن کالا می فروختند. در اولین مورد نان سیاه ، ترشی ، جلبک دریایی ، جو مروارید یا جو و غذاهای کنسروی یافت شد. در مرحله دوم ، پس از ایستادن در صف بزرگ ، کوپن ها می توانند شیر ، ژامبون ، ماهی یخ زده ، برنج ، ارزن ، آرد ، تخم مرغ ، کره ، چای ، شیرینی ، ودکا و سیگار بخرند. در همان زمان ، حجم محصولات خریداری شده بسیار محدود بود - 1 کیلوگرم آرد ، 1 تخم مرغ ، 1 لیتر کره.

قیمت ها در حال افزایش است

تغییر در قیمت کالاهای اساسی ، شاخص اصلی بدتر شدن اوضاع اقتصادی در کشور بود. بنابراین ، اگر در پایان سال 1991 یک قرص نان 1.8 روبل هزینه داشت ، در پایان ژانویه ، پس از آزادسازی قیمت ، 3.6 روبل باید برای آن پرداخت می شد. بعلاوه - بیشتر: در ژوئن 1992 ، برچسب قیمت نان به 11 روبل ، در نوامبر - به 20 رسید. در ژانویه 1994 ، قیمت یک نان از قبل به 300 روبل رسیده بود. تنها در بیش از 2 سال قیمت نان 166 برابر افزایش یافته است!

کت بارانی مقرون به صرفه نیست

رکورد افزایش قیمت آپارتمان عمومی بود که در دوره 1992-1993 147 برابر افزایش یافت. در همان زمان ، حقوق فقط 15 برابر افزایش یافت. قدرت خرید روبل چقدر بود؟ به عنوان مثال ، در ژوئن 1993 متوسط ​​حقوق در کشور 22 هزار روبل بود. هزینه 1 کیلوگرم کره 1400-1600 روبل ، 1 کیلوگرم گوشت - 2000 روبل ، نیم لیتر ودکا - 1200 روبل ، یک لیتر بنزین (AI -78) - 1500 روبل ، بارانی زنان - 30.000 روبل.

همه به بازار

بسیاری از روس ها مجبور بودند زمینه فعالیت خود را تغییر دهند تا به نحوی زنده بمانند. محبوب ترین حرفه در آغاز دهه 90 "شاتل" بود. براساس برخی گزارش ها ، تا یک چهارم شهروندان توانمند فدراسیون روسیه تامین کننده کالاهای مصرفی بودند. تعیین درآمد دقیق "معامله گران شاتل" دشوار است ، زیرا تقریباً تمام پول به گردش درآمد. به طور متوسط ​​، یک سفر می تواند کالاهایی به ارزش 200 تا 300 دلار بفروشد.

محصول کشنده

مصرف الکل در اواسط دهه 90 به حداکثر میزان خود در کل تاریخ کشور ما رسید - 18 لیتر برای هر نفر در سال. آنها بیشتر جایگزین و یک محصول وارداتی ارزان می نوشیدند. این به دلیل مالیات غیر مستقیم گزاف 90، است ، که ودکای داخلی با کیفیت بالا را ترک کرد - Stolichnaya ، Pshenichnaya ، Russkaya ، گرد و غبار را در انبارها جمع آوری کرد. تعداد مرگ و میر ناشی از مسمومیت با الکل با کیفیت پایین ، که الکل سلطنتی هلند در آن پیشتاز بود ، سالانه به 700 هزار نفر می رسید.

افول ترسناک

دهه 90 به خاطر شاخص های فاجعه بار جمعیتی به یادگار ماند. طبق برآوردهای نمایندگان جناح حزب کمونیست ، در فاصله سالهای 1992 تا 1998 ، کاهش طبیعی جمعیت از 4.2 میلیون نفر فراتر رفت ، سالانه تعداد جمعیت توانمند کشور به طور متوسط ​​300 هزار نفر کاهش یافت. در این مدت حدود 20 هزار روستا خالی از سکنه شدند.

هیچ کس نیاز ندارد

در ماه مه 1992 ، دولت فدراسیون روسیه قانون بازنشستگی در اتحاد جماهیر شوروی را لغو کرد و استانداردهای جدیدی را معرفی کرد که ضرایب کاهش آنها اعمال می شد. در نتیجه این نوآوری رسوا ، اندازه واقعی حقوق بازنشستگان حدود 35 میلیون روس به نصف کاهش یافت. گروه فروشندگان خیابانی عمدتا از میان بازنشستگان افزایش می یابد.

زنده ماندن به هر قیمتی

در 30 سپتامبر 1991 ، کارگران سردخانه و کارشناسان پزشکی قانونی از تعدادی از شهرهای شرق دور در خاباروفسک ملاقات کردند تا مسائل مربوط به بقا در طول بحران را مورد بحث قرار دهند. به طور خاص ، آنها به مسائل ورود به بازار اعضای بدن که از اجساد کشف شده بود اشاره کردند. و چانه زنی به خاطر چه چیزی بود. بنابراین ، یک کره چشم هزار دلار ، یک کلیه - 14 هزار دلار ، یک کبد - 20 هزار دلار هزینه دارد.

پول پایین بیا

در 17 آگوست 1998 ، دولت روسیه پیش فرض اعلام کرد. طی چند ماه ، نرخ دلار 300 درصد افزایش یافت. کل زیان های اقتصاد روسیه در آن زمان 96 میلیارد دلار برآورد شد ، بانک های تجاری 45 میلیارد دلار ، بخش شرکت ها - 33 میلیارد دلار ، شهروندان عادی - 19 میلیارد دلار از دست دادند.

از خود محافظت کنید

در 8 ژوئیه 1991 ، در جریان حمله دیگر مافیای قفقاز به یکی از معادن منطقه مگادان ، یک کیلوگرم طلا به سرقت رفت. و باز هم ، پلیس کولیما هیچ کمکی نمی تواند بکند. سپس مأموران اجرای قانون به معدنچیان دولتی اجازه دادند که خود را مسلح کنند. به هر حال ، این سلاح بود که عامل اصلی جلوگیری از حملات راهزنان به معدنچیان آزاد بود.

سالهای خونین

اواسط دهه 90 در روسیه با یک راهزنی بی سابقه و بی سابقه همراه شد. به گفته ژنرال الکساندر گوروف ، FSB ، سالانه حدود 32 هزار قتل عمدی ثبت شد که از این تعداد 1.5 هزار مورد دستور داده شد. افراد مسن به ویژه رنج می بردند. در یکی از وحشتناک ترین سالها تنها در مسکو ، حدود 15 هزار سالمند تنها به دلیل آپارتمان کشته شدند.

فست فود هوس دار

اولین مک دونالد در روسیه ، که در ژانویه 1990 در میدان پوشکین ظاهر شد ، هیجان بی سابقه ای ایجاد کرد. بیش از 25 هزار درخواست برای 630 محل کار ارسال شده است. درآمد ماهیانه یک کارمند مک دونالد می تواند به 300 روبل برسد که بالاتر از متوسط ​​حقوق در کشور است. قیمت ها در مک داک بسیار گزنده بود. به عنوان مثال ، برای "Big Mac" شما باید 3 روبل بپردازید. 75 کوپک برای مقایسه ، ناهار در یک غذاخوری معمولی 1 روبل هزینه داشت.

هر دهه از قرن بیستم ، در نظر یک شهروند معمولی ، در برخی از رنگهای خاص خود رنگ آمیزی شده است ، در رنگهای مختلف. دهه های بیست و سی برای برخی زمان برنامه های پنج ساله ، اشتیاق و سفرهای هوایی بین قاره ای است ، برای برخی دیگر تحت سرکوب گسترده قرار می گیرد. اشعار معنی: چهل با "کشنده" قافیه ، آنها را با سفیدی موهای خاکستری و بانداژ ، دود سیاه و شعله نارنجی از شهرهای سوزان رنگ آمیزی شده است. دهه پنجاه - سرزمین های بکر و افراد. دهه شصت - یک زندگی آرام ، اما نه غنی. دهه هفتاد - شلوار جین فلزی ، هیپی و انقلاب جنسی. دهه هشتاد - کتانی ، شلوار موز و فلسیتا. و سپس یک زندگی کابوس در روسیه آغاز شد. زنده ماندن در دهه 90 کار آسانی نبود. در اینجا ما به آنها می پردازیم.

توهمات

معمولاً دهه از سال اول شمارش می شود. به عنوان مثال ، 1970 متعلق به دهه شصت است. بنابراین ، اولین بار در این عصر وحشتناک جالب ، سال فروپاشی (یا فروپاشی) اتحاد جماهیر شوروی است. پس از آنچه در آگوست 1991 اتفاق افتاد ، نقش اصلی CPSU دور از ذهن بود. لغزش هموار به بازار ، که برای بسیاری از اقتصادهای جهان پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی (مانند ، به عنوان مثال ، در چین) معمول است ، غیرممکن شد. اما تقریباً هیچ کس او را نمی خواست. مردم خواستار تغییر بودند - و فوری. زندگی در روسیه در دهه 90 با این توهم آغاز شد که ارزش یک قدم کوچک را دارد و این کشور به همان اندازه غرب مرفه که به الگویی برای اکثریت مردم تبدیل شده است ، هوشمندانه بهبود می یابد. تعداد کمی از مردم عمق پرتگاه پیش رو را تصور می کردند. به نظر می رسید که آمریکا از "گول زدن" ، کمک و مشاوره و پول دست خواهد کشید و روس ها به ردیف "کشورهای متمدن" خواهند پیوست که با اتومبیل های گران قیمت رانندگی می کنند ، در کلبه ها زندگی می کنند ، لباس های معتبر می پوشند و در سراسر جهان سفر می کنند. این اتفاق افتاد ، اما نه برای همه.

شوکه شدن

انتقال فوری به بازار باعث ایجاد شوک شد. این پدیده روانی "شوک درمانی" نامیده می شد ، اما هیچ ربطی به فرایندهای درمانی نداشت. قیمتهای آزاد شده در دهه 90 چندین برابر سریعتر از درآمد اکثر مردم شروع به رشد کرد. سپرده های Sberbank ارزش خود را از دست دادند ، اغلب گفته می شد که "ناپدید شده اند" ، اما قوانین حفظ ماده در اقتصاد نیز اعمال می شود. هیچ چیز از بین نمی رود ، از جمله پولی که به سادگی صاحبان آن را تغییر داد. اما موضوع فقط به کتابهای پس انداز محدود نمی شد: در تابستان 1992 ، خصوصی سازی تمام اموال ملی آغاز شد. از نظر قانونی ، این روند به صورت توزیع رایگان چک های ده هزارم رسمی شد ، که به طور رسمی خرید سهام شرکت ها امکان پذیر بود. در واقع ، این روش دارای نقص مهمی بود. به اصطلاح "کوپن" توسط کسانی که امکانات و توانایی انجام این کار را داشتند خریداری شد و به زودی کارخانه ها ، کارخانه ها ، مزارع جمعی و سایر موضوعات اقتصاد شوروی به دست خصوصی واگذار شد. کارگران و دهقانان باز هم چیزی دریافت نکردند. این موضوع هیچ کس را شگفت زده نکرد.

تغییرات سیاسی

در سال 1991 ، خبرنگاران آمریکایی در دفتر رئیس جمهور سابق اتحاد جماهیر شوروی (که در آن لحظه قبلاً بی پروا بازنشسته شده بودند) با فریادهای بلند "وای!" از پیروزی بر "امپراتوری شر" ابراز خوشحالی کردند. و تعجبهای مشابه آنها دلایلی داشتند که بر این باورند که تنها وزنه متعادل جهان در برابر سیطره سیاره ای ایالات متحده با موفقیت حذف شده است. آنها معتقد بودند که پس از آن روسیه به زودی از نقشه ناپدید می شود ، به قطعاتی تبدیل می شود که به راحتی از خارج کنترل می شوند و محل زندگی آنها خرخرهای بی روح است. اگرچه اکثر افراد RSFSR (به استثنای چچن و تاتارستان) تمایل به ماندن در بخشی از دولت مشترک را نشان دادند ، گرایش های مخرب کاملاً واضح مشاهده شد. سیاست داخلی روسیه در دهه 1990 توسط رئیس جمهور یلتسین تدوین شد و از خودمختارهای سابق خواست تا هر چقدر که می خواهند از حاکمیت برخوردار باشند.

واقعیتهای غم انگیز قادر بودند شدیدترین حامی وحدت را به جدایی طلب تبدیل کنند. تیراندازی از برج های تانک های ساختمان شورای عالی (اکتبر 1993) ، قربانیان متعدد ، دستگیری نمایندگان و سایر شرایطی که به شکوفایی دموکراسی کمک می کند ، هیچ اعتراضی از طرف شرکای خارجی نداشت. پس از آن ، قانون اساسی فدراسیون روسیه به طور کلی با یک متن کاملاً قابل قبول رسمی شد ، اما هنجارهای حقوق بین الملل را بر منافع ملی قرار داد.

بله ، پارلمان نیز اکنون از دو اتاق شورای فدراسیون و دومای دولتی تشکیل شده است. موضوع کاملاً دیگری است.

فرهنگ

هیچ چیز به اندازه زندگی معنوی روسیه ، فضای عصر را مشخص نمی کند. در دهه 90 ، بودجه دولتی برای برنامه های فرهنگی محدود شد ، در مقابل آن ، حمایت مالی گسترده شد. "ژاکت های زرشکی" بدنام در وقفه بین تیراندازی و انفجار نوع خود ، بودجه ای را برای پروژه های مناسب سلیقه خود اختصاص دادند ، که بدون شک کیفیت فیلم ، موسیقی ، ادبیات ، اجرای تئاتر و حتی نقاشی را تحت تأثیر قرار داد. خروج افراد مستعد در خارج از کشور در جستجوی زندگی بهتر آغاز شد. با این حال ، آزادی بیان جنبه های مثبتی نیز داشت. توده های وسیع مردم به نقش شفابخش دین به طور کلی و ارتدوکس به طور خاص پی بردند ، کلیساهای جدیدی ساخته شد. برخی از چهره های فرهنگی (N. Mikhalkov ، V. Todorovsky ، N. Tsiskaridze ، N. Safronov) در این زمان دشوار موفق به خلق شاهکارهای واقعی شدند.

چچن

توسعه روسیه در دهه 90 با یک درگیری مسلحانه داخلی گسترده پیچیده شد. در سال 1992 ، جمهوری تاتارستان نمی خواست خود را به عنوان بخش فدرال یک کشور مشترک به رسمیت بشناسد ، اما این درگیری در چارچوبی مسالمت آمیز حفظ شد. در مورد چچن وضعیت متفاوتی رقم خورد. تلاش برای حل مسئله با زور به یک تراژدی در مقیاس ملی تبدیل شد که با حملات تروریستی ، گروگانگیری و خصومت همراه بود. در حقیقت ، در اولین مرحله از جنگ ، روسیه شکست خورد و در سال 1996 با انعقاد قرارداد خساویورت ، آن را مستند کرد. این حرکت اجباری فقط یک تأخیر موقت داشت ، به طور کلی ، وضعیت تهدید می کرد که وارد مرحله غیرقابل کنترل می شود. تنها در دهه آینده ، در مرحله دوم عملیات نظامی و پس از ترکیب های حیله گر سیاسی ، خطر فروپاشی کشور برطرف شد.

زندگی مهمانی

پس از لغو انحصار CPSU ، زمان "پلورالیسم" فرا رسید. روسیه در دهه 90 قرن بیستم به یک کشور چند حزبی تبدیل شد. محبوب ترین سازمان های عمومی که در کشور ظاهر شدند عبارت بودند از حزب لیبرال دموکرات (لیبرال دموکرات) ، حزب کمونیست فدراسیون روسیه (کمونیست ها) ، یابلوکو (طرفدار مالکیت خصوصی ، اقتصاد بازار و انواع دموکراسی) ، خانه ما روسیه است (چرنومیردین با کف دستان جمع شده ، نمایانگر نخبگان واقعی مالی). همچنین انتخاب دموکراتیک گایدار ، علت راست (همانطور که از نامش مشخص است ، مخالف چپ) و ده ها حزب دیگر وجود داشت. آنها متحد شدند ، جدا شدند ، درگیر شدند ، بحث کردند ، اما به طور کلی ، ظاهراً تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند ، اگرچه در روسیه در دهه 90 تنوع یافتند. همه قول دادند که به زودی خوب می شود. مردم باور نمی کردند.

انتخابات -96

وظیفه یک سیاستمدار ایجاد توهم است ، از این نظر او با یک دولتمرد واقعی تفاوت دارد ، اما در عین حال شبیه یک کارگردان فیلم است. بهره برداری از تصاویر بصری یک تکنیک مورد علاقه کسانی است که به دنبال تسلط بر روح ، احساسات و صدای رای دهندگان هستند. حزب کمونیست به طرز ماهرانه ای از احساسات نوستالژیک استفاده کرد و زندگی شوروی را ایده آل کرد. در روسیه در دهه 90 ، اقشار نسبتاً وسیعی از مردم بهترین زمانهایی را که جنگ وجود نداشت به خاطر می آوردند ، موضوع تهیه نان روزانه آنها چندان حاد نبود ، هیچ فرد بیکاری و غیره وجود نداشت رئیس جمهور روسیه. به طرز عجیبی ، این اتفاق نیفتاد. بدیهی است که مردم هنوز می فهمیدند که بازگشتی به نظم سوسیالیستی وجود نخواهد داشت. گذشت اما انتخابات چشمگیر بود.

اواخر دهه نود

زنده ماندن در دهه نود در روسیه و دیگر کشورهای پس از شوروی کار آسانی نبود و همه موفق نشدند. اما دیر یا زود همه چیز تمام می شود. این به پایان رسید و خوب است که تغییر مسیر بدون خونریزی بود ، بدون اینکه با یکی از دشمنی های وحشتناکی که در تاریخ ما بسیار غنی است ، همراه باشد. پس از رکود طولانی ، اقتصاد ، فرهنگ و زندگی معنوی در حالی که ترسو و آهسته شروع به احیا کرد. در دهه 90 ، روسیه واکسن بسیار دردناک و خطرناکی را برای کل ارگانیسم دولتی دریافت کرد ، اما این کشور در برابر آن مقاومت کرد ، هرچند بدون عوارض. انشاء الله این درس برای استفاده های بعدی خواهد بود.

روسیه در دهه 90 قرن بیستم

دهه 90 در تاریخ روسیه به عنوان دوران تحولات دموکراتیک در بسیاری از زمینه های زندگی اجتماعی و سیاسی ثبت شد - اولین کنگره های نمایندگان مردم اتحاد جماهیر شوروی ، تشکیل فدراسیون روسیه ، در جهت ایجاد حکومت قانون ، و غیره. در این زمینه ، روسیه جدید با یکی از وظایف اصلی غلبه بر بحران اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی روبرو شد. برای ادامه اصلاحات دموکراتیک و اجتماعی که در نیمه دوم دهه 1980 آغاز شد ، دوره ای در نظر گرفته شد.

تغییرات در ساختار دولتی اتحاد جماهیر شوروی و روسیه. در 25 مه 1989 ، اولین کنگره نمایندگان مردم اتحاد جماهیر شوروی باز شد ، که یک رویداد سیاسی مهم در تاریخ دولت شوروی بود. برای اولین بار ، انتخابات نمایندگان به صورت جایگزین برگزار شد (فقط در سطح اتحادیه ، یک سوم کرسی های معاونان برای نامزدهای مستقیم خود حزب و سازمانهای عمومی تحت رهبری آن اختصاص داده شد). شوراهای عالی دائمی اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری های اتحادیه از تعداد نمایندگان مردم تشکیل شد. همه اینها پیروزی دموکراسی به نظر می رسید. نتایج عملی کمی از اولین کنگره به دست آمد. علاوه بر انتخاب شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی ، چندین فرمان عمومی تصویب شد ، به ویژه فرمان درباره جهتهای اصلی سیاست داخلی و خارجی اتحاد جماهیر شوروی.

رئیس جمهور بوریس یلتسین ، که با رای مردم انتخاب شد ، رئیس دستگاه اجرایی روسیه شد. بوریس ن. یلتسین در اولین مراحل ریاست جمهوری خود "بر اساس توانایی خود" حاکمیت "را به هر یک تقسیم کرد" ، اما قول داد وحدت روسیه را حفظ کند. اما وحدت روسیه واقعی و تاریخی ، که از سال 1922 در رأس اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت ، در 8 دسامبر 1991 در رهبران روسیه ، اوکراین و بلاروس BN Yeltsin ، L. Kravchuk ، LM Shushkevich ، در Belovezhskaya Pushcha از بین رفت. که انحلال اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد مشترک المنافع کشورهای مستقل (CIS) را اعلام کرد. در 21 دسامبر ، در نشستی در آلما آتا ، هشت جمهوری دیگر به CIS پیوستند. در 25 دسامبر ، میخائیل گورباچف ​​از پست رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی استعفا داد.

سیاست داخلی، قواعد محلی... از ابتدای سال 1992 ، وضعیت در کشور بسیار متشنج است. قیمتهای منتشر شده در ژانویه باعث افزایش سریع تورم ، تشدید مشکلات در حوزه اجتماعی ، تشدید فقر توده ها ، کاهش تولید و افزایش جنایت و فساد شد.

از پایان سال 1992 ، خصوصی سازی املاک دولتی آغاز شد ، که تا پاییز 1994 یک سوم بنگاه های صنعتی و دو سوم بنگاه های تجاری ، خانگی و خدماتی را تحت پوشش قرار داد. در نتیجه سیاست خصوصی سازی ، 110 هزار شرکت صنعتی به دست کارآفرینان خصوصی واگذار شد.

بحران اقتصادی تأثیر منفی بر بخش کشاورزی کشور گذاشت ، که منجر به کاهش سطح بهره وری ، کاهش تعداد گله های گاو و نشخوارکنندگان کوچک شد. مزارع تأسیس شده به دلیل فقدان ماشین آلات کشاورزی ، توجه ناکافی رهبران تعدادی از مناطق کشور به نیازهای آنها و مالیات های گزاف در حال فروپاشی بودند.

زندگی اجتماعی و سیاسیتاریخ مدرن روسیه ، که می توان آغاز آن را به 1985 باز کرد ، یکی از دوره های چشمگیر توسعه آن است. در مدت کوتاهی ، رژیم کمونیستی و CPSU فروپاشید ، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و دولتهای مستقل جدیدی از جمله فدراسیون روسیه به جای آن شکل گرفت.

از یک سو ، احزاب ، جنبش ها و بلوک های روسی به پیوندی تمام عیار در سیستم سیاسی نوظهور ، موضوعات "سیاست بزرگ" تبدیل می شوند و مطابق قانون اساسی فدراسیون روسیه و قانون فدرال "در مورد عموم" توسعه می یابند. انجمن ها. " نتایج انتخابات دومای دولتی روسیه در 17 دسامبر 1995 ، هنگامی که احزاب و جنبش های "چپ" ، "ملی-میهنی" و "اپوزیسیون دموکراتیک" ، به نمایندگی از حزب کمونیست فدراسیون روسیه ، حزب لیبرال دموکراتیک روسیه و یابلوکو ".

از سوی دیگر ، انتخابات ریاست جمهوری روسیه در 16 ژوئن 1996 نشان دهنده تقسیم آشکار جامعه احزاب سیاسی به دو اردوگاه مخالف بود - حامیان رئیس جمهور منتخب بوریس N. یلتسین و مخالفانش.

450 نماینده برای دومای دولتی مجمع دوم انتخاب شدند.

فعالیت فعلی احزاب در شرایط دوره انتقالی در حال انجام است که ماهیت متناقض و ناهموار آن را توضیح می دهد: برخی احزاب نه تنها المپ پارلمانی را فتح کردند ، بلکه خود را در این مرز محکم محکم کردند ، برخی دیگر در نزدیکی یا راههای دور به آن متوقف شدند ، و دیگران عموماً منتظر بودند و یا به سرعت در حاشیه قرار گرفتند.

فعالیت احزاب و جنبش های اجتماعی برای زندگی سیاسی جامعه روسیه پیچیده و مبهم بود. زندگی اجتماعی و سیاسی روسیه در بسیاری موارد غنی تر و متنوع تر شده است. در عین حال ، برخی احزاب ، بلوک ها و جنبش ها نبرد صادقانه اپوزیسیون برای قدرت بین خود و ساختارهای دولتی روسیه را نادیده گرفتند ، که از مبارزه عادلانه مخالفان برای قدرت میان خود و ساختارهای دولتی روسیه چشم پوشی کرد.

سیاست خارجی و روابط با کشورهای مستقل مشترک المنافعواقعیت های ژئوپلیتیکی جهان مدرن این امکان را فراهم می آورد که روسیه را به عنوان یکی از مراکز مهم سیاست جهان در نظر بگیریم که مانند سایر کشورها منافع خاص خود را در جهان دارد. توزیع اولویت های سیاست خارجی آن را می توان در درجه اول در طرح توزیع متمرکز مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق مشاهده کرد.

روسیه در تعریف چشم اندازهای سیاست خارجی خود ، در موقعیت بسیار دشواری قرار دارد: اولا ، پایگاه منابع برای حمایت از سیاست خارجی این کشور به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. علاوه بر این ، مرزهای روسیه بازتر و کمتر محافظت شده بود. ثانیاً ، ضعف اقتصادی روسیه و مشکلات مربوط به تشکیل دولت خود (در درجه اول مشکلات منطقه گرایی) اعتبار روسیه را در عرصه بین المللی بطور چشمگیری کاهش داده است. ثالثاً ، مبارزه نیروهای سیاسی داخلی بر سر موضوع منافع ملی-دولتی روسیه ادامه دارد. با وجود این ، مهمترین مشکلات جهان (بحران یوگسلاوی ، مشکلات خاورمیانه و غیره) بدون مشارکت روسیه حل نمی شود.

در اواخر سال 1991 - اوایل 1992 ، رئیس جمهور روسیه اولین ابتکارات سیاست خارجی را مطرح کرد. وی رسما اعلام کرد که از این پس موشک های هسته ای روسیه تاسیسات آمریکا را هدف قرار نمی دهند. در ژانویه 1993 ، در مسکو ، روسیه و ایالات متحده آمریکا توافقنامه START-2 را امضا کردند ، که موجب کاهش متقابل پتانسیل هسته ای طرفین تا دو سال 2003 نسبت به سطح تعیین شده توسط توافقنامه START-1 شده بود. .

به دنبال حل و فصل مسالمت آمیز روابط با کشورهای غربی ، روسیه نیروهای خود را از کشورهای اروپای مرکزی و شرقی ، از جمله کشورهای بالتیک خارج کرد. تا سال 1995 ، بیش از 500 هزار سرباز ، 12 هزار تانک و بسیاری از تجهیزات نظامی دیگر تنها از آلمان شرقی به روسیه بازگشتند. در ماه مه 1995 ، فدراسیون روسیه به همراه سایر ایالت های اتحاد جماهیر شوروی سابق و "جامعه سوسیالیستی" به برنامه مشارکت برای صلح که توسط رهبری بلوک ناتو پیشنهاد شده بود پیوستند. با این حال ، از آن زمان ، محتوای خاصی پر نشده است. مشارکت روسیه در برنامه مشارکت برای صلح نمادین بود و عمدتا به اعزام ناظران به تمرینات مشترک سایر کشورها انجامید.

در ماه مه 1997 ، قانون بنیانگذاری (OA) بین ناتو و روسیه امضا شد ، که در آن ، پس از شش ماه مذاکره ، امتیازی به روسیه داده شد و نه تنها "مدل دانمارکی-نروژی" را تصویب کرد ، که مقررات غیر استقرار سلاح های هسته ای در قلمرو اعضای جدید ناتو ، تعهد این بلوک برای محدود کردن حضور نیروهای مسلح متعارف در آنجا و تعهد متقابل طرفین در مورد عدم استفاده از زور یا تهدید به استفاده از آن نیز ثبت شده است - این اقدام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. دیدگاه حقوقی بین المللی ، اما از نظر اخلاقی و روانی کافی نیست.

روسیه به صندوق بین المللی پول پیوست که موقعیت اقتصادی آن را تقویت کرد. در همان زمان ، او در شورای اروپا پذیرفته شد ، که مسئول مسائل مربوط به فرهنگ ، حقوق بشر ، حفاظت از محیط زیست ، حل و فصل اختلافات بین قومی است. او این فرصت را پیدا کرد تا با اقتصاد جهانی ادغام شود. در نتیجه ، روابط تجاری و صنعتی-کشاورزی بین روسیه ، ایالات متحده ، ایالات خاورمیانه و آمریکای لاتین تشدید شده است.

توسعه روابط با کشورهای مشترک المنافع کشورهای مستقل جایگاه مهمی در فعالیتهای سیاست خارجی دولت روسیه داشت. در سال 1993 ، کشورهای مستقل مشترک المنافع ، علاوه بر روسیه ، یازده ایالت دیگر را شامل می شد.

به نوبه خود ، دولت روسیه به دنبال حفظ روابط یکپارچه سازی است. به ابتکار وی ، یک کمیته بین المللی کشورهای مشترک المنافع با مرکزی در مسکو ایجاد شد. یک معاهده امنیت جمعی بین روسیه ، بلاروس ، قزاقستان و سایر کشورها منعقد شد و منشور CIS تدوین و تصویب شد. در عین حال ، روابط بین دولتی بین روسیه و جمهوری های سابق کشورهای مستقل مشترک المنافع همیشه مطلوب نیست. هنوز در مورد ناوگان دریای سیاه ، شبه جزیره کریمه ، جمعیت روسی زبان ، مشکلات سرزمینی و غیره اجماعی وجود ندارد. با این حال ، دولت روسیه بی وقفه به حل مشکلات اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی در روسیه و کشورهای CIS توجه می کند. تلاشهای وی برای دستیابی به ثبات و رفاه برای همه مردم کشورهای مستقل مشترک المنافع است.

توسعه صنعتی روسیه در دهه 90. تغییرات کیفی جدی داشته است. رهبری جدید فدراسیون روسیه وظیفه بازسازی اقتصاد را از برنامه ریزی شده و دستورالعمل به بازار ، با ورود بعدی روسیه به بازار جهانی تعیین کرد. مرحله بعدی قرار بود پیشرفت کشور را در جهت ایجاد جامعه اطلاعاتی تسریع کند.

در دهه 90. در روسیه اموال عظیم دولتی خصوصی شد. بازار کالا توسعه یافته است ؛ روبل تا حدی تبدیل شد. شکل گیری بازار مالی ملی آغاز شد ؛ بازار کار سال به سال در حال رشد بود.

با این حال ، حل کامل وظایف تعیین شده در جریان اصلاحات اقتصادی امکان پذیر نبود. نتیجه آن افت شدیدی در دهه 90 بود. سطح تولیدات صنعتی و کشاورزی در مقایسه با زمان قبل. دلایل عینی و ذهنی این امر وجود داشت.

شرایط شروع اصلاحات بسیار نامطلوب بود. طبق برخی برآوردها ، بدهی خارجی اتحاد جماهیر شوروی ، که در سال 1992 به روسیه منتقل شد ، از 100 میلیارد دلار فراتر رفت. در سالهای بعد رشد چشمگیری داشت. عدم تناسب در توسعه اقتصادی نیز همچنان ادامه دارد. "باز بودن" اقتصاد روسیه به کالاها و خدمات خارجی در مدت کوتاهی به حذف کسری کالا - بیماری اصلی سیستم اقتصادی شوروی کمک کرد. با این حال ، رقابت در حال ظهور با کالاهای وارداتی ، که به دلیل شرایط اقتصادی مطلوب تر ، ارزان تر از کالاهای مشابه روسی است ، منجر به کاهش جدی تولید داخلی شد (فقط پس از بحران 1998 ، تولیدکنندگان روسی موفق شدند این روند را تا حدی معکوس کنند. لطف).

وجود مناطق بزرگ یارانه ای کشور به دور از مرکز (سیبری ، شمال ، شرق دور) در شرایط بازارهای نوظهور ضربه شدیدی به بودجه فدرال وارد کرد ، که نتوانست با هزینه های افزایش چشمگیر کنار بیاید. دارایی های ثابت تولید به حد فرسودگی رسیده است. قطع روابط اقتصادی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر به توقف تولید بسیاری از انواع محصولات با کیفیت بالا شد. همچنین ناتوانی در مدیریت در شرایط ناآشنا ، نقص در سیاست خصوصی سازی ، نمایه سازی مجدد بسیاری از شرکت ها در ارتباط با تبدیل تولیدات نظامی ، کاهش شدید بودجه دولت و کاهش خرید نقش مهمی ایفا کرد. قدرت جمعیت بحران مالی جهانی در سال 1998 و شرایط نامطلوب بازارهای خارجی تأثیر منفی قابل توجهی بر اقتصاد کشور داشت.

دلایل ذهنی نیز ظاهر شد. در جریان اصلاحات ، مبتکران آنها این ایده اشتباه را مطرح کردند که در شرایط گذار به بازار ، نقش دولت در اقتصاد در حال تضعیف است. با این حال ، تجربه تاریخی نشان می دهد که در شرایط تضعیف دولت ، بی ثباتی اجتماعی در حال رشد است و اقتصاد نابود می شود. تنها در یک دولت قوی تثبیت اقتصاد سریعتر اتفاق می افتد و اصلاحات منجر به بهبود اقتصادی می شود. کنار گذاشتن عناصر برنامه ریزی و مدیریت متمرکز در زمانی رخ داد که کشورهای پیشرو به دنبال راه هایی برای بهبود آن بودند. کپی برداری از مدلهای غربی اقتصاد ، عدم مطالعه جدی در مورد ویژگیهای توسعه تاریخی کشور خود ، نتایج منفی نیز به همراه داشت. نقص قوانین این فرصت را ایجاد کرد ، بدون توسعه تولید مادی ، با ایجاد اهرام مالی و غیره سودهای فوق العاده دریافت کرد.

تولید صنعتی و کشاورزی تا پایان دهه 90. تنها 20-25 of از سطح 1989 را تشکیل می داد ، نرخ بیکاری به 10-12 میلیون نفر افزایش یافت. جهت گیری صادراتی تولید منجر به شکل گیری ساختار جدیدی از صنعت داخلی شد - این بر اساس شرکت های صنایع استخراج و تولید بود. این کشور تنها در 10 سال بیش از 300 میلیارد دلار سرمایه صادر شده از دست داده است. کاهش تولید صنعتی خود منجر به آغاز فرایندهای صنعتی شدن کشور شد. اگر در قرن بیستم روسیه وارد ده کشور برتر کشورهای توسعه یافته صنعتی شد ، در سال 2000 از نظر سرانه تولید صنعتی در رتبه 104 جهان و از نظر شاخص ناخالص تولید در دهم قرار داشت. از نظر مجموع شاخص های اصلی اقتصادی ، روسیه در آن زمان مقام 94 را اشغال کرد. از نظر تعدادی از شاخص ها ، روسیه اکنون نه تنها از کشورهای توسعه یافته غرب ، بلکه از چین (سه برابر) ، هند (دو بار) و حتی کره جنوبی عقب افتاده است.

علیرغم اقدامات انجام شده در پایان دهه 90. اقدامات برای احیای اقتصاد و حتی رشد برجسته صنعت ، اساس اقتصاد روسیه ثابت ماند - وابستگی به فروش مواد اولیه و به ویژه نفت و گاز طبیعی. این وضعیت چقدر خطرناک است ، به وضوح با وضعیت مربوط به کاهش قیمت جهانی انرژی در اواخر دهه 80 - اوایل دهه 90 نشان داده شد. قرن بیستم

از پیام رئیس جمهور فدراسیون روسیه به مجمع فدراسیون (2000):

مهمترین موانع رشد اقتصادی مالیات زیاد ، خودسری مقامات و جنایات گسترده است. راه حل این مشکلات بستگی به دولت دارد. با این حال ، یک دولت پرهزینه و اسراف کننده نمی تواند مالیات را کاهش دهد. کشوری مستعد فساد ، با محدودیت های نامشخص صلاحیت ، کارآفرینان را از خودسری مقامات و تأثیر جنایت نجات نمی دهد. یک دولت ناکارآمد دلیل اصلی یک بحران طولانی و عمیق اقتصادی است ...

حوزه اجتماعی

در شرایط بحران اقتصادی طولانی ، توسعه حوزه اجتماعی نیز در وضعیت نسبتاً دردناکی قرار داشت. در شرایطی که درآمدهای بودجه به شدت کاهش یافته است ، هزینه های مربوط به علوم ، آموزش ، مراقبت های بهداشتی و بازنشستگی تقریباً 20 برابر کاهش یافته است! در سالهای اولیه اصلاح اقتصادی ، این امر حوزه اجتماعی را در موقعیت بسیار دشواری قرار داد. در پایان دهه 90 ، میانگین حقوق کارگران تحقیقاتی بود. 12-14 دلار در ماه با دستمزد معادل 50 دلار. به دلیل کمبود بودجه ، برنامه ریزی طولانی مدت کارهای علمی (که قبلاً 20 سال پیش انجام شده بود) متوقف شد.

با این وجود ، برخی از روندهای مثبت نیز ظاهر شده است. برای اولین بار در تاریخ کشور ، تعداد دانشجویان دانشگاه در هر 10 هزار نفر 246 نفر بود. با این حال ، این شاخص با افتتاح بسیاری از موسسات آموزشی خصوصی امکان پذیر شد ، سطح تحصیلات در بسیاری از آنها بسیار پایین باقی ماند.

مراقبت های بهداشتی خانگی تا پایان دهه 90 از ارائه خدمات رایگان کامل به بیماران محروم شد. از نظر شاخص های کلیدی در رتبه 131 جهان قرار دارد.

معلوم شد که حقوق بازنشستگی سالمندی و از کار افتادگی کمتر از سطح معیشت است.

به بهانه کمبود بودجه برای مقامات در اوایل دهه 90. حق شهروندان برای تکمیل تحصیلات متوسطه ، مسکن رایگان و مراقبت های پزشکی را از قانون اساسی حذف کرد.

به مدت 10 سال ، ساختار اجتماعی جامعه به طرز چشمگیری تغییر کرده است. سهم روس های ثروتمند 3-5، ، طبقه متوسط ​​- 12-15، ، 40 each هر یک - فقرا و فقرا بود.

همه اینها نیاز به تجدید نظر اساسی در بنیان های سیاست اجتماعی به منظور اطمینان از حفاظت از مردم در دوران گذار دارد. این تجدید نظر با انتخاب ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس دولت در سال 2000 آغاز شد.

جمعیت شناسی

وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور نمی تواند بر جمعیت شناسی تأثیر بگذارد.

اگر در آغاز قرن بیستم. 76 of از جمعیت کشور شهروندان زیر 50 سال بودند ، سپس در پایان قرن تقریباً همان تعداد افراد بازنشسته و قبل از بازنشستگی وجود داشت. میانگین سنی ساکنان روسیه حدود 56 سال است ، در حالی که طبق پیش بینی ها ، در ایالات متحده و اروپای غربی در عرض چند سال 35-40 سال ، و در چین و ژاپن-20-25 سال خواهد بود. 1997-2000 جمعیت کودکان روسیه 4 میلیون نفر کاهش یافت و به 39 میلیون نفر رسید. سطح پایین زندگی منجر به این شده است که درصد کودکان سالم به طور پیوسته در حال کاهش است ؛ در سال 2001 ، فقط 8 تا 10 درصد از این کودکان در بین دانش آموزان دبستانی ، 6 درصد در دوران راهنمایی و تنها 5 درصد در بین کودکان وجود داشت. دانش آموزان دبیرستانی

از سال 1993 ، میزان مرگ و میر در روسیه از میزان زاد و ولد فراتر رفته است و به زودی کاهش طبیعی جمعیت به 1 میلیون نفر در سال رسید. میانگین امید به زندگی برای زنان در حال حاضر نه 75 سال (مانند 1979) ، بلکه تنها 69 ، برای مردان - نه 69 ، بلکه 56. برای 10 سال جمعیت روسیه بیش از 10 میلیون نفر کاهش یافته است. در صورت تداوم این روند ، تهدیدی برای کاهش جمعیت این کشور تا سال 2015 تا 22 میلیون نفر دیگر (یک هفتم جمعیت روسیه) وجود دارد.

برای اصلاح این وضعیت ، دولت کشور طیف وسیعی از اقدامات را برای بهبود سطح زندگی مردم انجام داده است.

از پیام رئیس جمهور فدراسیون روسیه (2000):

اگر روند فعلی ادامه یابد ، بقای ملت در خطر خواهد بود. ما واقعاً در خطر تبدیل شدن به یک ملت مستضعف هستیم. امروزه وضعیت جمعیتی یکی از هشداردهنده ترین وضعیت ها است.

زندگی روزمره

تغییراتی که در زندگی روزمره همه گروه های اصلی اجتماعی مردم اتفاق می افتد سریع و رادیکال است.

در سال 1992 ، مصرف گوشت 80، ، شیر - 56، ، سبزیجات - 84، ، ماهی - 56 from از سطح ناچیز سال 1991 کاهش یافته بود. تا تابستان 1998 ، وضعیت تا حدودی تغییر کرده بود. مصرف بهتر محصولات غذایی اولیه از برخی شاخص های دوره قبل از اصلاحات فراتر رفت ، اما نسبتاً کم باقی ماند.

گسترش ساخت و ساز مسکن به کوتاه شدن صف دریافت مسکن شهرداری در مدت زمان کوتاهی کمک کرد ، اما کمبود بودجه از سوی مردم خرید آپارتمان را غیرممکن کرد.

فراوانی محصولات FMCG در فروشگاه ها و بازارها باعث کاهش قیمت ها شد.

با خرید نه تنها تلویزیون ، یخچال ، اجاق گاز SV ، بلکه اتومبیل ، ساخت خانه های کوچک روستایی برای اکثر شهروندان شاغل در دسترس قرار گرفت. تعداد خودروهای شخصی فقط در مسکو تا پایان دهه 90. مبلغ 2.5 میلیون نفر ، از رقم بیست سال قبل تقریباً 10 برابر بیشتر است.

توسعه بازار مسکن نه تنها به خرید و فروش رایگان آپارتمان منجر شده است ، بلکه منجر به ظهور تعداد زیادی (حداقل 1 میلیون نفر) از افراد بی خانمان شده است که مسکن فروخته اند و خود را در خیابان یافته اند.

پدیده جدیدی از زندگی شهری ظهور تعداد زیادی از کودکان خیابانی بود (آمار رسمی در پایان دهه 90 2.5 میلیون نفر نامیده شد).

مستی ، اعتیاد به مواد مخدر ، فحشا و فساد به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده است. پیچیدگی وضعیت جنایت ، به ویژه در شهرهای بزرگ ، تقویت نقش دولت و مهمترین نهادهای آن را در برقراری نظم ضروری می سازد.

بنابراین ، توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور در دهه 90. پر از تناقض بود این نشان دهنده ماهیت انتقالی عصری بود که کشور در آن می گذشت.

در دهه 90 عالی بود؟! نویسنده ، سنگ خوردی؟
1. احساس قریب به اتفاق آزادی.
قبلاً چه آزادی فاقد این بود که در خیابان ها گند بزنید؟
بسیار خوب در مورد "آزادی" در فیلم "کشتن اژدها" نشان داده شده است ، ویدئو ضمیمه شده است. در نیژنی نوگورود ، آنها شبها تیراندازی کردند ، برادران به یکدیگر شلیک کردند. در سمت راست ، یک کلاش خط خطی می کند ، در سمت چپ ، آنها از ماکاروف جمع می شوند. آزادی اپتا!
2. پول آسان.
آنها در خیابان کفش می پوشند ، ما بچه ها ، کمتر از 4-5 نفر به مسکو نرفتیم ، زیرا دسته های محلی اراذل و اوباش ، که اکنون "گوپنیک" نامیده می شوند ، در ایستگاه های قطار و نزدیک مترو می چرخیدند. فقط آنها گستاخانه تر و خارج از محدوده ، برای مصونیت از مجازات و ، در بالا خوانده شده ، آزادی عمل کردند! در بازارها و غرفه ها ، یک محصول چپ گرا ، بی کیفیت و منقضی شده با کیفیت پایین فروخته می شد. پول آسان عالی است؟!
3. کالاهای وارداتی.
آشغال های خارجی وارد بازار شد. همه برای خرید تلویزیون ، VCR و موارد دیگر عجله کردند. تعداد زیادی تقلبی ، تعداد زیادی چرت چینی. آیا خراب کردن کشور به دلیل گند وارداتی عالی بود؟
4. هرکسی سر جای خودش بود.
همه سعی کردند تا آنجا که می توانند درآمد کسب کنند ، زیرا تأخیر حقوق بسیار وحشتناک بود. من ، یک افسر ارتش روسیه ، چندین ماه حقوق نگرفتم و شب ها کابل مسی حفر کردم ، زیرا چیزی برای خوردن وجود نداشت. من جای خودم بودم؟ در طول روز ، فرماندهان به ما القا کردند که ما باید از سرزمین مادری محافظت کنیم ، و شب آنها خود با لیفتراک در کارخانه کار می کردند ، ودکا بار می کردند. چون خانواده مجبور بودند غذا بخورند. پلیس به طور کلی از این کلمه ناتوان بود ، در نتیجه ، آنها به سرعت متوجه شدند و "تجارت" خود را از راهزنان بیرون کشیدند ، و در عین حال رتبه های آنها را بسیار کم کردند. آیا آنها نیز سر جای خود بودند؟ معلمان به مزارع جمعی رفتند ، زیرا حتی حقوق گدایی آنها نیز پرداخت نمی شد ، آیا آنها در جای خود بودند؟
5. ما بامزه ترین رئیس جمهور جهان را داشتیم.
اگر این یک شوخی است ، پس بسیار مایه تاسف است. وقتی ما تماشا می کردیم که بورکای مست از روی صحنه می پرید یا ارکستر را "رهبری" می کرد ، نمی خندیدیم ، به طرز دیوانه واری شرم می کردیم. او ارتش را خراب کرد ، کشور را خراب کرد ، به "مشاوران" پیندوسیان اجازه داد تا وارد تاسیسات استراتژیک شوند ، شرکت ها به ازای یک پنی فروخته شدند ، مردم در فقر شدید زندگی می کردند. خنده دار؟ ما خنده دار نبودیم
6. مردم امید دارند.
چی؟؟! تمام خاطرات من از دهه 90 در سایه های خاکستری است. بیکاری وحشتناکی وجود داشت ، پول پرداخت نمی شد ، بنابراین بسیاری از "تاجران" هستند که سعی کردند به نحوی امرار معاش کنند. ناامیدی وحشتناکی وجود داشت ، هیچ شکافی قابل مشاهده نبود. اصلاحات همه چیز را در جوانه خراب کرد. یک روز ما فقیر شدیم ، برای هر خانواده 6 هزار کتاب وجود داشت و در یک روز دیگر امکان خرید هیچ چیزی با این پول وجود نداشت. من هنوز یک گرجی دیوانه را به خاطر دارم که با چمدان 500 روبلی دور ایستگاه راه آهن کورسک می دوید ، آنها را به اطراف پرت می کرد و فریاد می زد "آیا من به آنها نیاز دارم؟ !!" امید؟؟ در اتحاد جماهیر شوروی ، همه می دانستند که پس از فارغ التحصیلی از مuteسسه به کار تخصص خود می رود ، می دانست که یک آپارتمان دریافت می کند و غیره. ثبات وجود داشت. در دهه 90 ، هیچ کس نمی دانست فردا یا حتی امشب چه اتفاقی می افتد.
7. همه میلیونر بودند.
چه چیزی خنده آور است؟ پول در حال کاهش بود. بله ، ما شوخی کردیم که میلیونر شدیم ، اما این خنده بین اشک بود.
8. قابلیت سفر به خارج از کشور.
آره همه خودشان توانستند ببینند که بیش از 40 نوع سوسیس واقعاً در فروشگاه های خارجی فروخته می شود. بسیاری از مردم ، تصمیم گرفتند که همه در بالای تپه منتظر آنها هستند ، از کشور انباشته شدند. فقط تعداد کمی از آنها به مردم رسیده اند. از سال 2000 چند نفر برگشتند؟ این همه بی نظمی که در کشور اتفاق می افتد ارزش چنین لذتی را نداشت.
9. نوستالژی دوران کودکی و نوجوانی.
اینها فقط خاطرات دوران کودکی است. به عنوان مثال ، ما بطری ها را جمع آوری کردیم ، آنها را تحویل دادیم ، به VDNKh رفتیم و اگر توسط "پسران آزاد" محلی که "در جای خود بودند" کفش نپوشیدیم ، چند پوستر با بروس و شوارتز خریدیم ، یا جویدنی خریدیم. آدامس "دونالد" یا "توربو" ... دومی کمتر رایج هستند ، زیرا هزینه آنها 3 برابر بیشتر از "دونالد" است. و اگر در راه بازگشت به کفش مجهز نبودیم ، همه اینها را به خانه آوردند.
10. لباس "شیک".
آشغال های بی کیفیت از ترکیه و چین. هر چیزی که روشن و رنگارنگ بود مد بود. ما ، مانند بومیان که به آینه ها و مهره ها واکنش نشان می دادیم ، گندهای بی کیفیت را از Adadis و غیره خریداری کردیم.
من یک نفر را نمی شناسم که "دهه 90 شگفت انگیز" را پیدا کند و مایل به تکرار آنها باشد. هیچکس! تقلب های جوان ، که خود در این کار آشپزی نکرده اند ، اما در مورد آن "عاشقانه" خوانده اند ، حساب نمی شود.
نویسنده یا ترول می کند یا سرسخت. اگر این یک شوخی است ، من هرگز آن را نفهمیده ام.
حالا حداقل دست بردار ...


2021
polyester.ru - مجله برای دختران و زنان