08.02.2024

قانونی که به طور تصادفی در تاریخ کشف شد. اکتشافات بزرگ تصادفی! اختراعات تصادفی در مواد غذایی


همانطور که افلاطون گفت، علم بر محسوسات استوار است. 10 اکتشاف علمی تصادفی که در زیر آورده شده است تأیید دیگری بر این موضوع است. البته، هیچ کس مدارس علمی، کارهای علمی و به طور کلی تمام زندگی های اختصاص یافته به علم را لغو نکرده است، اما شانس و شانس گاهی اوقات می توانند کار خود را انجام دهند.

پنی سیلین

اختراع پنی سیلین - گروه کاملی از آنتی بیوتیک ها که درمان بسیاری از عفونت های باکتریولوژیک را ممکن می کند - یکی از افسانه های علمی دیرینه است، اما در واقعیت فقط داستانی در مورد ظروف کثیف است. الکساندر فلمینگ، زیست شناس اسکاتلندی تصمیم گرفت تحقیقات آزمایشگاهی خود را در مورد استافیلوکوک در آزمایشگاه قطع کند و یک ماه مرخصی گرفت. به محض ورود، او کپک عجیبی را روی ظروف رها شده با باکتری کشف کرد - کپک هایی که همه باکتری ها را از بین می برد.

مایکروویو

گاهی اوقات یک میان وعده سبک تمام چیزی است که برای یک کشف علمی لازم است. مهندس آمریکایی پرسی اسپنسر که برای شرکت ریتون کار می کرد، یک روز در حالی که از کنار یک مگنترون (لوله خلاء که امواج مایکروویو ساطع می کرد) رد می شد، متوجه شد که شکلات در جیبش ذوب شده است. در سال 1945، پس از یک سری آزمایشات (از جمله یک تخم مرغ در حال انفجار)، اسپنسر اولین اجاق مایکروویو را اختراع کرد. اولین اجاق های مایکروویو، مانند اولین کامپیوترها، حجیم و غیر واقعی به نظر می رسیدند، اما در سال 1967، اجاق های مایکروویو فشرده در خانه های آمریکایی ظاهر شدند.

نوار چسب

تنقلات نه تنها می تواند برای علم مفید باشد، بلکه پیاده روی در هوای تازه نیز می تواند مفید باشد. در سال 1941، مهندس سوئیسی، جورج مسترال، هنگام سفر از میان کوهستان متوجه بیدمشکی شد که به شلوار و پوست سگش چسبیده بود. با بررسی دقیق‌تر، دید که قلاب‌های بیدمشک به هر چیزی که به شکل حلقه بود چسبیده است. اینگونه بود که بست نوع Velcro ظاهر شد. در زبان انگلیسی مانند "Velcro" به نظر می رسد که ترکیبی از کلمات "velvet" (کمدل دار) و "crochet" (قلاب بافی) است. قابل توجه ترین کاربر Velcro در دهه 60 ناسا بود که از آن در لباس فضانوردان و برای ایمن کردن اجسام در گرانش صفر استفاده می کرد.

نظریه انفجار بزرگ

کشف نظریه غالب امروزی مبدأ کیهان با نویزهایی مشابه تداخل رادیویی آغاز شد. در سال 1964، رابرت ویلسون و آرنو پنزیاس، ستاره شناسان، هنگام کار با آنتن هولمدل (آنتن بزرگی به شکل شاخ که در دهه 1960 به عنوان تلسکوپ رادیویی استفاده می شد)، صدای پس زمینه ای شنیدند که آنها را به شدت متحیر کرد. آنها با رد بسیاری از علل موجود نویز، به نظریه رابرت دیک روی آوردند که بر اساس آن بقایای تشعشعات ناشی از انفجار بزرگ که کیهان را تشکیل داد به تشعشعات کیهانی پس‌زمینه تبدیل شدند. در 50 کیلومتری ویلسون و پنزیاس، در دانشگاه پرینستون، دیکه خودش در جستجوی این تشعشعات پس‌زمینه بود و وقتی از کشف آن‌ها مطلع شد، به همکارانش گفت: «بچه‌ها، این یک حس به نظر می‌رسد.» ویلسون و پنزیاس بعدها جایزه نوبل را دریافت کردند.

تفلون

در سال 1938، دانشمند روی پلانکت در حال کار بر روی راه‌هایی بود که با جایگزین کردن مبرد موجود در آن زمان، یخچال‌ها را برای خانه مناسب‌تر کند، که عمدتاً از آمونیاک، دی اکسید گوگرد و پروپان تشکیل شده بود. پلانکت پس از بازکردن ظرف حاوی یکی از نمونه‌هایی که روی آن کار می‌کرد، متوجه شد که گاز داخل آن تبخیر شده و ماده‌ای عجیب و لغزنده مانند کلوفون باقی می‌ماند که در برابر دمای بالا مقاوم است. در دهه 1940، این ماده در یک پروژه تسلیحات هسته ای و یک دهه بعد در صنعت خودرو استفاده شد. تنها در دهه 60 بود که استفاده از تفلون به روشی که برای ما آشناست - برای ظروف نچسب - شروع شد.


ولکانیزه کنید

در دهه 1830، از لاستیک گیاهی برای ساخت چکمه های ضد آب استفاده می شد، اما یک مشکل بزرگ داشت - ناپایداری در دماهای بالا و پایین. اعتقاد بر این بود که لاستیک آینده ای ندارد، اما چارلز گودیر با این موضوع مخالف بود. پس از سال ها تلاش برای دوام بیشتر لاستیک، دانشمند به طور تصادفی به بزرگترین کشف او رسید. در سال 1839، گودیر در حالی که یکی از آخرین آزمایش های خود را نشان می داد، به طور تصادفی لاستیک را روی یک اجاق گاز داغ انداخت. نتیجه یک ماده چرم مانند زغالی در یک لبه الاستیک بود. بنابراین، لاستیک در برابر دما مقاوم شد. گودیر هیچ سودی از اختراع خود نداشت و با بدهی های هنگفت مرد. در حال حاضر 40 سال پس از مرگ او، شرکت هنوز معروف "Goodyear" نام او را به خود اختصاص داد.

کوکاکولا

مخترع کوکاکولا یک تاجر، یک تاجر آب نبات یا هیچ کس دیگری نبود که آرزوی ثروتمند شدن را داشته باشد. جان پمبرتون فقط می خواست یک درمان معمولی برای سردرد اختراع کند. او که حرفه ای داروساز بود، از دو ماده استفاده می کرد: برگ کوکا و آجیل کولا. وقتی دستیار آزمایشگاه او به طور تصادفی آنها را با آب گازدار مخلوط کرد، جهان اولین کوکاکولا را دید. متأسفانه، پمبرتون قبل از اینکه مخلوط او به یکی از محبوب ترین نوشیدنی های روی زمین تبدیل شود، درگذشت.


رادیواکتیویته

آب و هوای بد نیز می تواند به یک کشف علمی منجر شود. در سال 1896 دانشمند فرانسوی Antoine Henri Becquerel آزمایشی بر روی یک کریستال غنی شده با اورانیوم انجام داد. او معتقد بود که نور خورشید دلیلی است که کریستال تصویر خود را روی صفحه عکاسی می سوزاند. وقتی خورشید ناپدید شد، بکرل تصمیم گرفت وسایلش را جمع کند تا آزمایش را در یک روز صاف دیگر ادامه دهد. چند روز بعد، کریستال را از کشوی میزش بیرون آورد، اما تصویر روی صفحه عکاسی که روی آن قرار داشت، همانطور که او توضیح داد، مبهم بود. کریستال پرتوهایی ساطع کرد که صفحه را مه آلود کرد. بکرل به نام این پدیده فکر نکرد و ادامه آزمایش را به دو همکار - پیر و ماری کوری - پیشنهاد داد.

ویاگرا

آنژین یک نام رایج برای درد قفسه سینه، به ویژه اسپاسم در عروق کرونر است. شرکت داروسازی Pfizer قرصی به نام UK92480 برای تنگ کردن این عروق و تسکین درد تولید کرده است. با این حال، این قرص که در هدف اولیه خود شکست خورد، یک عارضه جانبی بسیار قوی داشت (احتمالاً می توانید حدس بزنید که چه چیزی بود) و بعدها به ویاگرا تغییر نام داد. سال گذشته، فایزر 288 میلیون دلار از این قرص های آبی کوچک فروخت.

گرد و غبار هوشمند

کارهای خانه گاهی اوقات می تواند خسته کننده باشد، به خصوص زمانی که گرد و غبار تمام صورت شما را می پوشاند. جیمی لینک، شیمیدان دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو، روی یک تراشه سیلیکونی کار کرد. وقتی تصادفاً سقوط کرد، قطعات کوچک همچنان به ارسال سیگنال‌ها ادامه می‌دادند و مانند حسگرهای کوچک عمل می‌کردند. او این ذرات کوچک و خودآرایی شونده را «غبار هوشمند» نامید. امروزه «گرد و غبار هوشمند» پتانسیل بسیار زیادی به ویژه در مبارزه با تومورهای بدن دارد.

تاریخ نشان می دهد که برخی از اکتشافات علمی، از جمله آنهایی که جهان را وارونه کردند، کاملاً تصادفی انجام شده اند. کافی است ارشمیدس را به یاد بیاوریم که پس از غوطه ور شدن در حمام، قانون را کشف کرد که بعدها به نام او نامگذاری شد، در مورد اجسام غوطه ور در آب و نیروی شناور آنها، یا نیوتن، که سیب معروف بر روی او افتاد. و سرانجام مندلیف که جدول عناصر خود را در خواب دید. شاید برخی از این ها اغراق آمیز باشد، اما مثال های بسیار مشخصی وجود دارد که نشان می دهد در علم نیز خیلی به شانس بستگی دارد. مجله Wired تعدادی از آنها را جمع آوری کرد.

1. ویاگرا.


همانطور که می دانید، ویاگرا در ابتدا به عنوان یک درمان برای گلودرد ساخته شد. مردان در سراسر جهان باید قدردان ساکنان شهر ولز مرتیر تیدفیل باشند. در اینجا بود که یک عارضه جانبی قابل توجه دارو طی آزمایشات در سال 1992 کشف شد.


آلبرت هافمن دانشمند سوئیسی اولین کسی بود که در سال 1943 طعم اسید را چشید. او زمانی که در حال انجام تحقیقات پزشکی بر روی این ماده و تأثیر آن بر روند زایمان بود، متوجه تأثیر اسید لیسرژیک دی اتیل آمید بر روی خود شد.

3. اشعه ایکس.


در قرن نوزدهم، بسیاری از دانشمندان به پرتوهایی که در نتیجه برخورد الکترون ها به هدف فلزی ظاهر می شوند، علاقه مند بودند. با این حال، تابش اشعه ایکس توسط دانشمند آلمانی ویلهلم رونتگن در سال 1895 کشف شد. او اجسام مختلف را در معرض این تشعشع قرار داد و در حین تعویض آنها، به طور اتفاقی برآمدگی استخوان های دست خود را روی دیوار دید.

4. پنی سیلین


الکساندر فلمینگ دانشمند اسکاتلندی در سال 1928 در مورد آنفولانزا مطالعه کرد. یک روز متوجه شد که چگونه کپک سبز-آبی (پنی سیلین طبیعی توسط قارچ های کپک تولید می شود) که در یکی از ظروف پتری رشد می کند، همه استافیلوکوک های موجود در آنجا را از بین می برد.

5. شیرین کننده های مصنوعی
سه جایگزین رایج شکر تنها به این دلیل کشف شد که دانشمندان فراموش کردند دست های خود را بشویند. سیکلامات (1937) و آسپارتام (1965) محصولات جانبی تحقیقات پزشکی بودند و ساخارین (1879) به طور تصادفی در طی تحقیقات بر روی مشتقات قطران زغال سنگ کشف شد.

6. مایکروویو.
ساطع کننده های مایکروویو (مگنترون ها) رادار متفقین را در طول جنگ جهانی دوم تغذیه می کردند. کاربردهای جدیدی در سال 1946 کشف شد، زمانی که یک مگنترون یک شکلات را در جیب پرسی اسپنسر، یکی از مهندسان شرکت آمریکایی ریتون، ذوب کرد.

7. براندی.
در قرون وسطی، تاجران شراب اغلب آب نوشیدنی منتقل شده را تبخیر می کردند تا فاسد نشود و فضای کمتری اشغال کند. به زودی، یک فرد مدبر تصمیم گرفت که بدون مرحله بهبودی این کار را انجام دهد. بدین ترتیب براندی متولد شد.

8. لاستیک ولکانیزه.
لاستیک ولکان نشده در برابر تأثیرات خارجی بسیار ناپایدار است و بوی بدی دارد. چارلز گودیر، که شرکت گودیر به نام او نامگذاری شد، هنگامی که به طور تصادفی مخلوطی از لاستیک و گوگرد را روی یک صفحه داغ قرار داد، فرآیند ولکانیزاسیون را کشف کرد.

9. چیپس سیب زمینی.
سرآشپز جورج کرام در سال 1853 میان وعده محبوب را اختراع کرد. وقتی یکی از مشتریانش شکایت کرد که سیب زمینی‌هایش خیلی ضخیم است، سیب‌زمینی‌ها را برداشت و تقریباً به اندازه یک ورق کاغذ تکه کرد و سرخ کرد. چیپس ها اینگونه متولد شدند.

10. نان با کشمش.
همچنین در اینجا لازم به ذکر است که افسانه ای که توسط ولادیمیر گیلیاروفسکی، روزنامه نگار و نویسنده متخصص مسکو توصیف شده است، بیان می کند که نان کشمشی توسط نانوا معروف ایوان فیلیپوف اختراع شده است. فرماندار ژنرال آرسنی زاکروفسکی که زمانی یک ماهی کاد تازه خریده بود، ناگهان یک سوسک را در آن کشف کرد. فیلیپوف که به فرش فراخوانده شد، حشره را گرفت و خورد و اعلام کرد که ژنرال اشتباه کرده است - این نکته برجسته بود. فیلیپوف در بازگشت به نانوایی دستور داد تا پختن نان های کشمشی را فوری شروع کنند تا خود را برای فرماندار توجیه کند.

تاریخ نشان می دهد که برخی از اکتشافات علمی، از جمله آنهایی که جهان را وارونه کردند، کاملاً تصادفی انجام شده اند. کافی است ارشمیدس را به یاد بیاوریم که پس از غوطه ور شدن در حمام، قانون را کشف کرد که بعدها به نام او نامگذاری شد، در مورد اجسام غوطه ور در آب و نیروی شناور آنها، یا نیوتن، که سیب معروف بر روی او افتاد. و سرانجام مندلیف که جدول عناصر خود را در خواب دید. شاید برخی از این ها اغراق آمیز باشد، اما مثال های بسیار مشخصی وجود دارد که نشان می دهد در علم نیز خیلی به شانس بستگی دارد. مجله Wired تعدادی از آنها را جمع آوری کرد.

1. ویاگرا.


همانطور که می دانید، ویاگرا در ابتدا به عنوان یک درمان برای گلودرد ساخته شد. مردان در سراسر جهان باید قدردان ساکنان شهر ولز مرتیر تیدفیل باشند. در اینجا بود که یک عارضه جانبی قابل توجه دارو طی آزمایشات در سال 1992 کشف شد.


آلبرت هافمن دانشمند سوئیسی اولین کسی بود که در سال 1943 طعم اسید را چشید. او زمانی که در حال انجام تحقیقات پزشکی بر روی این ماده و تأثیر آن بر روند زایمان بود، متوجه تأثیر اسید لیسرژیک دی اتیل آمید بر روی خود شد.

3. اشعه ایکس.


در قرن نوزدهم، بسیاری از دانشمندان به پرتوهایی که در نتیجه برخورد الکترون ها به هدف فلزی ظاهر می شوند، علاقه مند بودند. با این حال، تابش اشعه ایکس توسط دانشمند آلمانی ویلهلم رونتگن در سال 1895 کشف شد. او اجسام مختلف را در معرض این تشعشع قرار داد و در حین تعویض آنها، به طور اتفاقی برآمدگی استخوان های دست خود را روی دیوار دید.

4. پنی سیلین


الکساندر فلمینگ دانشمند اسکاتلندی در سال 1928 در مورد آنفولانزا مطالعه کرد. یک روز متوجه شد که چگونه کپک سبز-آبی (پنی سیلین طبیعی توسط قارچ های کپک تولید می شود) که در یکی از ظروف پتری رشد می کند، همه استافیلوکوک های موجود در آنجا را از بین می برد.

5. شیرین کننده های مصنوعی
سه جایگزین رایج شکر تنها به این دلیل کشف شد که دانشمندان فراموش کردند دست های خود را بشویند. سیکلامات (1937) و آسپارتام (1965) محصولات جانبی تحقیقات پزشکی بودند و ساخارین (1879) به طور تصادفی در طی تحقیقات بر روی مشتقات قطران زغال سنگ کشف شد.

6. مایکروویو.
ساطع کننده های مایکروویو (مگنترون ها) رادار متفقین را در طول جنگ جهانی دوم تغذیه می کردند. کاربردهای جدیدی در سال 1946 کشف شد، زمانی که یک مگنترون یک شکلات را در جیب پرسی اسپنسر، یکی از مهندسان شرکت آمریکایی ریتون، ذوب کرد.

7. براندی.
در قرون وسطی، تاجران شراب اغلب آب نوشیدنی منتقل شده را تبخیر می کردند تا فاسد نشود و فضای کمتری اشغال کند. به زودی، یک فرد مدبر تصمیم گرفت که بدون مرحله بهبودی این کار را انجام دهد. بدین ترتیب براندی متولد شد.

8. لاستیک ولکانیزه.
لاستیک ولکان نشده در برابر تأثیرات خارجی بسیار ناپایدار است و بوی بدی دارد. چارلز گودیر، که شرکت گودیر به نام او نامگذاری شد، هنگامی که به طور تصادفی مخلوطی از لاستیک و گوگرد را روی یک صفحه داغ قرار داد، فرآیند ولکانیزاسیون را کشف کرد.

9. چیپس سیب زمینی.
سرآشپز جورج کرام در سال 1853 میان وعده محبوب را اختراع کرد. وقتی یکی از مشتریانش شکایت کرد که سیب زمینی‌هایش خیلی ضخیم است، سیب‌زمینی‌ها را برداشت و تقریباً به اندازه یک ورق کاغذ تکه کرد و سرخ کرد. چیپس ها اینگونه متولد شدند.

10. نان با کشمش.
همچنین در اینجا لازم به ذکر است که افسانه ای که توسط ولادیمیر گیلیاروفسکی، روزنامه نگار و نویسنده متخصص مسکو توصیف شده است، بیان می کند که نان کشمشی توسط نانوا معروف ایوان فیلیپوف اختراع شده است. فرماندار ژنرال آرسنی زاکروفسکی که زمانی یک ماهی کاد تازه خریده بود، ناگهان یک سوسک را در آن کشف کرد. فیلیپوف که به فرش فراخوانده شد، حشره را گرفت و خورد و اعلام کرد که ژنرال اشتباه کرده است - این نکته برجسته بود. فیلیپوف در بازگشت به نانوایی دستور داد تا پختن نان های کشمشی را فوری شروع کنند تا خود را برای فرماندار توجیه کند.


تاریخ نشان می دهد که برخی از اکتشافات علمی، از جمله آنهایی که جهان را وارونه کردند، کاملاً تصادفی انجام شده اند.
کافی است ارشمیدس را به یاد بیاوریم که پس از غوطه ور شدن در حمام، قانون را کشف کرد که بعدها به نام او نامگذاری شد، در مورد اجسام غوطه ور در آب و نیروی شناور آنها، یا نیوتن، که سیب معروف بر روی او افتاد. و سرانجام مندلیف که جدول عناصر خود را در خواب دید.
شاید برخی از این ها اغراق آمیز باشد، اما مثال های بسیار مشخصی وجود دارد که نشان می دهد در علم نیز خیلی به شانس بستگی دارد. مجله Wired تعدادی از آنها را جمع آوری کرده است:

1. ویاگرا
همانطور که می دانید، ویاگرا در ابتدا به عنوان یک درمان برای گلودرد ساخته شد. مردان در سراسر جهان باید قدردان ساکنان شهر ولز مرتیر تیدفیل باشند. در اینجا بود که یک عارضه جانبی قابل توجه دارو طی آزمایشات در سال 1992 کشف شد.

2. ال اس دی
آلبرت هافمن دانشمند سوئیسی اولین کسی بود که در سال 1943 طعم اسید را چشید. او زمانی که در حال انجام تحقیقات پزشکی بر روی این ماده و تأثیر آن بر روند زایمان بود، متوجه تأثیر اسید لیسرژیک دی اتیل آمید بر روی خود شد.

3. اشعه ایکس
در قرن نوزدهم، بسیاری از دانشمندان به پرتوهایی که در نتیجه برخورد الکترون ها به هدف فلزی ظاهر می شوند، علاقه مند بودند. با این حال، تابش اشعه ایکس توسط دانشمند آلمانی ویلهلم رونتگن در سال 1895 کشف شد. او اجسام مختلف را در معرض این تشعشع قرار داد و در حین تعویض آنها، به طور اتفاقی برآمدگی استخوان های دست خود را روی دیوار دید.

4. پنی سیلین
الکساندر فلمینگ دانشمند اسکاتلندی در سال 1928 در مورد آنفولانزا مطالعه کرد. یک روز متوجه شد که چگونه کپک سبز-آبی (پنی سیلین طبیعی توسط قارچ های کپک تولید می شود) که در یکی از ظروف پتری رشد می کند، همه استافیلوکوک های موجود در آنجا را از بین می برد.

5. شیرین کننده های مصنوعی
سه جایگزین رایج شکر تنها به این دلیل کشف شد که دانشمندان فراموش کردند دست های خود را بشویند. سیکلامات (1937) و آسپارتام (1965) محصولات جانبی تحقیقات پزشکی بودند و ساخارین (1879) به طور تصادفی در طی تحقیقات بر روی مشتقات قطران زغال سنگ کشف شد.

6. مایکروفر
ساطع کننده های مایکروویو (مگنترون ها) رادار متفقین را در طول جنگ جهانی دوم تغذیه می کردند. در سال 1946، زمانی که یک مگنترون یک شکلات را در جیب پرسی اسپنسر، یکی از مهندسان شرکت آمریکایی ریتون، ذوب کرد، امکانات کاربردی جدیدی کشف شد.

7. براندی
در قرون وسطی، تاجران شراب اغلب آب نوشیدنی منتقل شده را تبخیر می کردند تا فاسد نشود و فضای کمتری اشغال کند. به زودی، یک فرد مدبر تصمیم گرفت که بدون مرحله بهبودی این کار را انجام دهد. بدین ترتیب براندی متولد شد.

8. لاستیک ولکانیزه
لاستیک ولکان نشده در برابر تأثیرات خارجی بسیار ناپایدار است و بوی بدی دارد. چارلز گودیر، که شرکت گودیر به نام او نامگذاری شد، هنگامی که به طور تصادفی مخلوطی از لاستیک و گوگرد را روی یک صفحه داغ قرار داد، فرآیند ولکانیزاسیون را کشف کرد.

9. چیپس سیب زمینی
سرآشپز جورج کرام در سال 1853 میان وعده محبوب را اختراع کرد. وقتی یکی از مشتریانش شکایت کرد که سیب زمینی‌هایش خیلی ضخیم است، سیب‌زمینی‌ها را برداشت و تقریباً به اندازه یک ورق کاغذ تکه کرد و سرخ کرد. چیپس ها اینگونه متولد شدند.

10. نان کشمشی
همچنین در اینجا لازم به ذکر است که افسانه ای که توسط ولادیمیر گیلیاروفسکی، روزنامه نگار و نویسنده متخصص مسکو توصیف شده است، بیان می کند که نان کشمشی توسط نانوا معروف ایوان فیلیپوف اختراع شده است. فرماندار ژنرال آرسنی زاکروفسکی که زمانی یک ماهی کاد تازه خریده بود، ناگهان یک سوسک را در آن کشف کرد. فیلیپوف که به فرش فراخوانده شد، حشره را گرفت و خورد و اعلام کرد که ژنرال اشتباه کرده است - این نکته برجسته بود. فیلیپوف در بازگشت به نانوایی دستور داد تا پختن نان های کشمشی را فوری شروع کنند تا خود را برای فرماندار توجیه کند.

تصادفات تصادفی نه تنها می توانند سرگرم کننده و شگفت زده شوند. بسیاری از اکتشافات و اختراعات علمی که زندگی ما را تغییر داده است به طور تصادفی انجام شده است. این پست در مورد چنین اکتشافات و اختراعات تصادفی است.

یکی از اولین قوانینی که به طور تصادفی در فیزیک کشف شد، قانون ارشمیدس بود. یک روز، پادشاه هیرو به ارشمیدس دستور داد که بررسی کند که آیا تاج او از طلای خالص ساخته شده است یا اینکه آیا جواهرساز مقدار قابل توجهی نقره را در آن مخلوط کرده است. ارشمیدس چگالی طلا و نقره را می دانست، اما دشواری آن در تعیین دقیق حجم تاج بود: از این گذشته، شکلی نامنظم داشت. ارشمیدس همیشه به این مشکل فکر می کرد. یک روز او در حال حمام کردن بود و سپس یک ایده درخشان به ذهنش خطور کرد: با فرو بردن تاج در آب، می توانید حجم آن را با اندازه گیری حجم آب جابجا شده توسط آن تعیین کنید. طبق افسانه، ارشمیدس برهنه به خیابان پرید و فریاد زد "اورکا!"، یعنی "پیداش کرد!" و در واقع در آن لحظه قانون اساسی هیدرواستاتیک کشف شد. اما او چگونه کیفیت تاج را تعیین کرد؟ برای انجام این کار، ارشمیدس دو شمش ساخت: یکی از طلا، دیگری از نقره، هر کدام به وزن تاج. سپس آنها را یکی یکی در ظرفی با آب گذاشت و متوجه شد که سطح آن چقدر بالا رفته است. ارشمیدس پس از پایین آوردن تاج در ظرف، دریافت که حجم آن از حجم شمش بیشتر است. بدین ترتیب بی صداقتی استاد ثابت شد.

پدیده رادیواکتیویته کشف دیگری بود که به طور تصادفی انجام شد. در سال 1896، فیزیکدان فرانسوی A. Becquerel، هنگام کار بر روی مطالعه نمک های اورانیوم، مواد فلورسنت را در یک ماده مات به همراه صفحات عکاسی پیچیده کرد. او متوجه شد که صفحات عکاسی کاملاً در معرض دید قرار گرفته اند. این دانشمند به تحقیقات خود ادامه داد و متوجه شد که تمام ترکیبات اورانیوم تشعشعات ساطع می کنند.

کمی قبل از آن، در سال 1895، اشعه ایکس کشف شد. فیزیکدان آلمانی رونتگن (1845-1923) این نوع تابش را به طور تصادفی در حین مطالعه پرتوهای کاتدی کشف کرد. مشاهدات رونتگن به شرح زیر بود. او در یک اتاق تاریک کار می کرد و سعی می کرد بفهمد آیا پرتوهای کاتدی تازه کشف شده (یعنی پرتوهای الکترون) می توانند از یک لوله خلاء عبور کنند یا خیر. به طور تصادفی، او متوجه شد که یک ابر سبز مایل به تار روی صفحه نمایش شیمیایی تمیز شده در چند فوت دورتر ظاهر می شود. انگار یک فلاش ضعیف از یک تله کویل در آینه منعکس شده بود. او به مدت هفت هفته عملاً بدون خروج از آزمایشگاه تحقیق کرد. معلوم شد که علت درخشش پرتوهای مستقیمی است که از لوله پرتو کاتدی ساطع می‌شود، این که تابش سایه ایجاد می‌کند و نمی‌تواند توسط آهنربا منحرف شود، و خیلی چیزهای دیگر. همچنین مشخص شد که استخوان‌های انسان سایه متراکم‌تری نسبت به بافت نرم اطراف ایجاد می‌کنند که هنوز در فلوروسکوپی استفاده می‌شود. و اولین تصویر اشعه ایکس در سال 1895 ظاهر شد - این عکسی از دست مادام رونتگن با یک حلقه طلایی به وضوح قابل مشاهده بود.

«...هر چیزی که پنهان و ناشناخته است و هیچ تحقیق علمی نمی تواند آن را کشف کند، به احتمال زیاد تنها به طور تصادفی توسط شخصی کشف می شود که در جستجوی پیگیرترین باشد و به هر چیزی که حتی کوچکترین نسبتی دارد بیشترین توجه را داشته باشد. به موضوع جستجو.» این همان چیزی است که چارلز گودیر گفت و دلیلی هم برای آن داشت. پس از سفر به آمریکا، اروپایی ها از لاستیک آگاه شدند - ماده ای نرم و الاستیک که بومیان از آن اشیاء مختلفی می ساختند. در اروپا، از لاستیک برای تولید لباس و کفش ضد آب استفاده شد. اما لاستیک خالص بوی بدی می داد، وقتی گرم می شد نرم و چسبناک می شد و در دمای پایین مانند سنگ سخت می شد. گودیر یک بار یک محافظ لاستیکی از یک فروشگاه خرید. پس از آن، شیر این چرخ را بهبود بخشید و با این اختراع به یک شرکت تولید کننده چرخ رفت، اما نماینده شرکت گفت که اگر می‌خواهد ثروتمند شود، باید راهی برای بهبود لاستیک اختراع کند. گودیر دانش بسیار کمی از شیمی داشت، اما او به این ایده دست یافت و شروع به آزمایش کرد و سعی کرد لاستیک را با مواد مختلف مخلوط کند. او مواد مختلفی را با رزین لاستیک مخلوط کرد، از نمک گرفته تا جوهر، آن را در محلول آهک زنده و غیره می جوشاند. چهار سال تلاش بیهوده ای را سپری کرد و بدهی های هنگفتی گرفت. سرانجام یک روز او به طور تصادفی مخلوطی از لاستیک و گوگرد را روی اجاق گاز آشپزخانه گرم کرد. نتیجه لاستیک بود که الاستیک بود، اما در همان زمان در سرما یخ نمی زد و در گرما ذوب نمی شد. این به گودیر اجازه داد تا تمام بدهی های خود را بپردازد و کشف فرآیند ولکانیزاسیون لاستیک انگیزه ای برای توسعه صنعت شد.

در سال 1942، در اوج جنگ جهانی دوم، هری کوور (تصویر)، شیمیدان شرکت آمریکایی Eastman Kodak، یک تیم علمی را رهبری کرد که در تلاش بودند پلاستیکی شفاف برای استفاده در مناظر نوری ایجاد کنند. در یکی از آزمایش‌های ناموفق با سیانواکریلات‌ها، Coover به طور تصادفی نمونه را لمس کرد و ناگهان محکم چسبید - این تجربه اکنون برای هر کسی که تا به حال سوپرچسب را روی دست‌های خود ریخته یا سطوح پوشیده شده با آن را لمس کرده است، به خوبی شناخته شده است. کاور بعداً کشف کرد که سیانواکریلات ها دارای خاصیت غیرعادی پلیمریزاسیون سریع هستند - آنها در حضور کمترین مقدار رطوبت به یک توده چسبنده تبدیل می شوند. بنابراین، چسبی اختراع شد که هر چیزی را به خوبی می‌چسباند، بدون اینکه به گرما یا فشار برای فعال کردن آن نیاز داشته باشد.

تفلون اولین بار توسط شیمیدان روی پلانکت در آوریل 1938 تولید شد. او به دنبال یک مبرد جدید بود که می خواست آن را از اسید هیدروکلریک و گاز تترا فلوئورواتیلن (TFE) که تحت فشار پمپ می شود به سیلندرها سنتز کند. برای جلوگیری از انفجار این سیلندرها در آزمایشگاه، آنها را با "یخ خشک" - دی اکسید کربن جامد پوشاندند. اما به جای گاز، پلانکت در آنجا فقط تکه های سفیدی از یک ماده پارافین مانند، فوق العاده لغزنده، از نظر شیمیایی پایدار، مقاوم در برابر گرما، آب و اسیدها یافت. این ماده بعداً به لطف مهندس فرانسوی مارک گرگوار، که در سال 1945 روشی را برای اعمال پلی تترا فلوئورواتیلن بر روی سطوح آلومینیومی ابداع کرد، جای خود را در ماهیتابه ها باز کرد. برند تفال ترکیبی از تفلون و آلومینیوم است.

مردم مدت زیادی است که به دنبال راه هایی برای ایجاد آسان آتش بودند. در سال 1826، جان واکر، شیمی‌دان و داروساز انگلیسی، اولین روش واقعاً راحت را اختراع کرد - کبریت‌های گوگردی، و او این کار را کاملاً تصادفی انجام داد. یک روز او مواد شیمیایی را با چوب مخلوط می کرد و یک قطره خشک شده در انتهای چوب تشکیل شد. برای برداشتن آن، با چوب به زمین زد. آتش گرفت! واکر بلافاصله ارزش عملی کشف خود را درک کرد و شروع به آزمایش و سپس تولید کبریت کرد. یک جعبه حاوی 50 کبریت بود و 1 شیلینگ قیمت داشت. هر جعبه با یک تکه کاغذ سنباده از وسط تا شده بود.

در سال 1928، الکساندر فلمینگ در حین تحقیق در مورد آنفولانزا، پنی سیلین را کشف کرد. او خیلی مرتب نبود، ظروف شیشه ای آزمایشگاهی را بلافاصله بعد از آزمایش نشویید و کشت های آنفولانزا را برای 2-3 هفته متوالی دور نینداخت و هر بار 30-40 فنجان روی میز کار خود جمع کرد. بنابراین، یک روز او کپک را در یکی از ظروف پتری کشف کرد، که در کمال تعجب، کشت باکتری استافیلوکوک را سرکوب کرد. کپکی که محصول را آلوده کرد، گونه نادری بود. به احتمال زیاد، از آزمایشگاهی که در طبقه زیرین قرار داشت، آورده شد، جایی که نمونه‌های قالب گرفته شده از خانه‌های بیماران مبتلا به آسم برونشیال پرورش داده شد. فلمینگ فنجانی را که بعدها روی میز آزمایشگاه معروف شد رها کرد و به تعطیلات رفت. سرمایی که به لندن آمد شرایط مساعدی را برای رشد کپک ایجاد کرد و گرمایش متعاقب آن شرایط مساعدی را برای باکتری ها ایجاد کرد. همانطور که بعداً مشخص شد، دقیقاً همزمانی این شرایط باعث کشف معروف - و نه تنها در قرن بیستم - پنی سیلین شد که جان و سلامت تعداد باورنکردنی را نجات داد و هنوز هم حفظ می کند.

در سال 1987، کارشناسان اروپایی شروع به توسعه یک استاندارد فنی جدید برای تلفن های همراه کردند. تلفن های همراه دیجیتال - بسیار راحت تر و جمع و جورتر از مدل های قبلی خود و همچنین در سراسر اروپا کار می کنند - کاملاً مطابق با روح همکاری اروپایی و هماهنگی جهانی است. این استاندارد حاوی افزودنی کوچکی بود که به مهندسان آزمایش کننده تجهیزات مخابراتی اجازه می داد تا پیام های متنی کوتاهی را با یکدیگر مبادله کنند. با این حال، مشتریان به زودی این "سرویس پیام کوتاه" (SMS) را کشف کردند و در کمال تعجب اپراتورهای تلفن، عاشق آن شدند. و ما همچنان برای هم پیامک می فرستیم.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه