25.08.2020

معلم چه خاطره ای در دل دانش آموزان می گذارد؟ یک معلم واقعی، موضوعی را که دوستش ندارید به مقاله ای مورد علاقه در مورد اینکه یک معلم واقعی باید باشد تبدیل می کند


آوریانوا ایرینا الکساندرونا

موسسه، نهاد: MAOU Gymnasium No. 17 Beloretsk city

یک معلم مدرن چگونه باید باشد؟





"استاد، خورشیدی باش که گرمای انسان را ساطع می کند،

خاکی باشد سرشار از تخمیر احساسات انسانی،

و این دانش تنها در حافظه و آگاهی دانش آموزان شما نیست،

بلکه در روح و قلب آنها.

ش.آموناشویلی

معلم، مربی، مربی - این یک حرفه نیست، بلکه یک حرفه است! یک فرد ظالم، سلطه گر و خودخواه نمی تواند معلم باشد.

معلمان اغلب با یک مجسمه ساز مقایسه می شوند. اما فرزند انسان گلی نیست که بتوان از آن چیزی ساخت. تلمورد یک معلم را با یک قطره باران مقایسه می کند. چرا؟ - تو پرسیدی. همانطور که باران پتانسیل هر دانه را آشکار می کند، معلم نیز پتانسیل منحصر به فرد هر دانش آموز را آشکار می کند.

حرفه معلمی آسان نیست، اما هرگز از انتخاب این حرفه پشیمان نشدم. مشکلات زیادی در این کار وجود دارد، اما اینکه بتوانم بر آنها غلبه کنم و سپس نتایج کارم را ببینم - این به من شادی می دهد.

معلم بودن به این معناست که من فردی خلاق، با دنیای درونی غنی، مهربان و با انرژی تمام نشدنی باشم، روی خودم سخت کار کنم و مدام خودم را بهبود ببخشم.

امروز من معلم کلاس هستم، یعنی 25 جوانه در دستانم است. و وظیفه من این است که مطمئن شوم این جوانه ها رشد می کنند ، قوی تر می شوند ، رشد می کنند ... من همیشه سعی می کنم به بچه ها این احساس را بدهم که چقدر جالب و خوشحال کننده است ارتباط با معلم ، چگونه در مواقع سخت او به نجات می رسد ، خوشحال می شود. در موفقیت ها، در صورت شکست روحیه دهید. مهم است که کودکان بدانند که معلم می داند چگونه همدردی کند، ببخشد، کمک کند و همچنین مطالبه کند.

برای معلم مهم است که همه کودکان را به یک اندازه دوست داشته باشد: شیطون و مطیع، زودباور و کند عقل، تنبل و نمونه. به اشتراک گذاشتن مهربانی روح به طور مساوی بین بچه های من، کلید کار من است.

افرادی که واقعاً کودکان را دوست دارند و صمیمانه به کار آنها علاقه دارند به اهداف خود می رسند و مادام العمر در قلب دانش آموزان باقی می مانند. من می خواهم همتراز با چنین افرادی باشم.

معلم ... این کلمه حاوی سالها تلاش و کوشش است. این کلمه حاوی لبخند و اشک، شادی و غم، فراز و نشیب است. در این کلمه - فرزندان، والدین، جلسات و دفترچه ها. و با این حال امروز من یک معلم هستم. چه مفهومی داره؟ تنها یک پاسخ وجود دارد - بودن

درزیاد

اچمحلی

ومخلص - بی ریا - صمیمانه

تیخلاق

Eدر اعمال خود کوشا باشد

Lکنجاو

ب- نرم، مانند این علامت.

من شک ندارم: حرفه من اصلی ترین حرفه روی زمین است! آموزش انسان بودن به یک فرد کار بزرگی است، نمی توان آن را به تنهایی انجام داد. همه ما قرار است این را در تمام زندگی خود یاد بگیریم. نکته اصلی این است که درک کنیم که هر یک از ما می توانیم بخشی از گرما و عشق خود را به دیگری هدیه کنیم. پس چرا از امروز شروع به انجام آن نمی کنید؟

همانطور که می دانید سیستم آموزشی روسیه پربازده ترین نیست. با این حال، با وجود این، سنت آموزش معلمان ما نمونه ای عالی از آن چیزی است که یک معلم باید باشد. امروز با شما خواننده عزیز در مورد کی صحبت خواهیم کرد معلم واقعیو او چیست بنابراین:

معلم چگونه باید باشد؟

در تلاش برای تصور مخاطبانی که این مقاله به آنها علاقه مند خواهد شد، به این نتیجه رسیدیم که در هسته آن، معلمان یا مربیان تازه کار جوان و همچنین افرادی هستند که نسبت به کیفیت آموزش بی تفاوت نیستند. در این راستا، ما سعی خواهیم کرد آن دسته از ویژگی های شخصیتی یک فرد را برجسته کنیم که به او کمک می کند تا یک معلم واقعی شود.

معلم واقعی فردی است که قبل از هر چیز مسئولیت پذیر باشد و مسئولیت خود را درک کند. واقعیت این است که معلم یا هر شخصی که به نحوی اطلاعات را به کسانی که با آن آشنا نیستند منتقل می کند، افق دید افراد را گسترش می دهد. به همین دلیل است که او مسئول کیفیت اطلاعات و صحت آن است.

بر کسی پوشیده نیست که پس از آموختن چیزی، مقابله با تغییر ساختار معمول فعالیت خود دشوار خواهد بود. به همین دلیل است که بسیار مهم است که به فرد رفتار صحیح را آموزش دهیم. اساس هر فعالیتی موفقیت آن را تعیین می کند. این کاملاً برای همه چیز در زندگی ما صدق می کند. با این تز است که کیفیتی مانند وظیفه شناسی یک معلم پیوند می خورد. در این واقعیت نهفته است که معلم با داشتن اطلاعات صحیح، رفتار صحیح را به فرد آموزش می دهد. بسیاری از معلمان با تجربه سعی می کنند از دانش آموزان خود بازخورد بگیرند. آنها وظیفه نوشتن یک انشا را می دهند که معلم چه باید باشد.

یکی دیگر از ویژگی های مهم معلم این است که بتواند رویکرد منحصر به فرد خود را برای تدریس برای هر یک از دانش آموزان خود بیابد. تسلط بر این مهارت بسیار دشوار است، زیرا برای یافتن این رویکرد به صبر و تلاش بسیار نیاز دارد. همانطور که می دانید، هر فردی منحصر به فرد است، بنابراین فقط اصول کلی در آموزش کار می کند. از جزئیات و ترفندهای مختلف در فرآیند آموزشی بسته به فرد خاص و موقعیت خاص باید به صورت ماهرانه استفاده شود. با این حال، نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که معلم نیز فردی است که قدرت هایش نامحدود نیست. در صورت وجود سی نفر در کلاس معلم، یافتن رویکردی برای هر دانش آموز بسیار دشوار و گاهی تقریباً غیرممکن است. سی نفر با ویژگی ها و قابلیت های خاص خود. این نقص اصلی در سیستم آموزشی روسیه است. جهانی سازی بیش از حد امکان رشد کامل شخصیت، دانش و مهارت های یک دانش آموز خاص را از بین می برد. ما معتقدیم که توسعه بیشتر سیستم آموزشی باید از طریق فردی سازی انجام شود. اشتراک اصول باید حفظ شود، اما روش ها و رویکردهای مختلف باید عمیق تر توسعه یابد. تنها در این صورت است که ما آموزش‌هایی دریافت خواهیم کرد که به جامعه ما افراد بالغ، ماهر و باهوش می‌دهد که در نهایت به پیشرفت و شکوفایی جهانی منجر می‌شود.

ویژگی مهم یک معلم این است که او برای تجربه جدید باز است. به زبان ساده، معلم باید مدرن باشد. یک معلم مدرن موظف است چیز جدیدی را در سیستم آموزشی شخصی خود ایجاد کند و ویژگی های موفق را از سایر اعضای کادر آموزشی بگیرد. مدرنیته نیز توانایی در جریان ماندن از آخرین تحولات در زمینه آموزشی است. مدرنیته میل و تمایل معلم به استفاده از فناوری های جدید و معرفی فعال آن ها به سیستم آموزشی خود است. مدرنیته نیز دیدگاه های مترقی است مشکلات جهانیجامعه و زندگی اجتماعی، از آنجایی که معلم نه تنها روی توسعه مهارت ها و توانایی های خاص دانش آموز کار می کند، بلکه روی انطباق آنها در دنیای پیچیده و مبهم ما نیز کار می کند.

معلم چه ویژگی های دیگری باید داشته باشد؟ یک معلم خوب نمی تواند از کیفیتی مانند میل به خلاقیت برخوردار نباشد. واقعیت شناخته شده، هرگونه استفاده از تخیل و رویکرد غیر استاندارد در هر فعالیتی نه تنها واقعاً مردم را مورد علاقه قرار می دهد، بلکه به دستیابی به موارد بیشتری نیز کمک می کند. نتایج بالا. معلم باید بتواند روحیه خلاق دانش آموزان خود را حمایت و پرورش دهد. معلم موظف است شرایطی را ایجاد کند تا دانش آموزان او بتوانند نه تنها طرح هایی را برای انجام فعالیت های ثابت شده در سنت ها اعمال کنند، بلکه تخیل خود را نیز به هم متصل کنند. دیدن آن دسته از دانش آموزانی که به آن نیاز فوری دارند بسیار مهم است. در مهد کودک است و بلوغ، کودک در زندگی تنها شانس رشد تخیل و افزایش سطح هوش را می یابد.

تکمیل شده توسط: Fayzullina Natalya Aleksandrovna

مدرس زبان و ادبیات روسی

جی. گوته نوشت: "کسانی که از آنها یاد می گیریم به درستی معلمان ما نامیده می شوند، اما هرکسی که به ما آموزش می دهد شایسته این نام نیست." و در واقع همینطور است. و بیایید فکر کنیم که معلم کیست؟ کسی خواهد گفت، شاید این یک متصدی، مربی، معلم، مادر دوم است. و تمام مترادف های بالا درست است. زیرا معلم نه تنها آموزش می دهد، بلکه روح ها را نیز شفا می دهد. با اشاره به سخنان آی گوته می توان گفت که هر فردی نمی تواند معلم شود. از آنجایی که معلم چند منظوره است. او نه تنها کارکردی را دارد که می تواند آموزش دهد، بلکه می داند چگونه یک دانش آموز را تربیت و پرورش دهد. ما از کودکی در معرض یادگیری هستیم. با سال های اولوالدینمان مهارت های خاصی به ما می آموزند، از دوستان، اقوام، خویشاوندان چیزی یاد می گیریم. اما فقط یک معلم می تواند ما را در مسیر درست راهنمایی کند. به لطف معلمان، درک جهان گسترش می یابد. ما فرهنگ ها، سنت ها، تاریخ ها، قوانین مختلف را یاد می گیریم. ما با دانشمندان، فیلسوفان، نویسندگان، منتقدان بزرگ آشنا می شویم. وقتی در مورد معلم صحبت می کنیم، یک سوال پیش می آید.

یک معلم مدرن چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ اول باید موضوع خود را دوست داشته باشد و خوب بداند. خیلی باشه شخص جالبو همکار ثانیاً او فردی بسیار مسئولیت پذیر است. او بچه ها را دوست دارد و به آنها احترام می گذارد. در مقابل، او همان احترام را دریافت می کند. فردی که مرجع و الگوی دیگران است، صاحب فناوری های روز است، همه جزئیات را درک می کند. دانشی در زمینه روانشناسی کودک دارد. معلم فردی هدفمند، باهوش، شایسته، صادق، منصف، مهربان است. معلوم می شود که این یک حرفه بسیار دشوار و مسئولیت پذیر است. اگر وظیفه یک حسابدار استمالیات های دولتی را به موقع و به درستی بپردازید، به سازمان های دولتی و صاحبان شرکت گزارش دهید، کار با مشتریان و شرکای سازمان را سازماندهی کنید، وضعیت مالی شرکت را نظارت کنید. وظیفه او فقط شمارش و کنترل است و کارکرد معلم چند وجهی است.با تشکر از معلم، مردم به اهداف خود در آینده دست می یابند، زیرا او نه تنها دانش، بلکه بخشی از روح او را نیز در او می گذارد. همه چیز با معلم شروع می شود، زیرا آینده ما در دستان او کودکان است. که امید و پشتیبان ما هستند، زیرا همه غرور معلم در شاگردان، در رشد بذرهایی که کاشته است.

تعلیم یعنی چه؟ V. A. Sukhomlinsky نوشت: "تدریس فقط یکی از گلبرگ های آن گل به نام آموزش است." نمی توان با او موافق نبود، زیرا تدریس بخشی از آموزش است. شما می توانید هر چیزی را آموزش دهید، اما اینکه دانش آموز آن را در زندگی به کار می برد یا خیر، فقط به معلم بستگی دارد، چگونه او این یا آن اطلاعات را آموزش می دهد. هدف اصلی آن نه تنها آموزش دانش آموز، بلکه آموزش خود نیز است. در طول زندگی خود مطالعه کند. با تغییر زمان، تقاضاها افزایش می یابد. و از معلمان انتظار بیشتری می رود. نسل در حال تغییر است. درک این یا آن اطلاعات تغییر می کند. باید به گونه ای ارائه شود که مرتبط باشد و دانش آموز بداند کجا می تواند این دانش را به کار گیرد. یک معلم می تواند آینده یک مهندس، یک سازنده، یک فضانورد و غیره را به تصویر بکشد. بستگی به این دارد که چه نشانی از خود به جای بگذارد. برداشت کودک از معلم به عنوان یک شخص چگونه خواهد بود. اگر معلم خوبی باشد که خود را بشناسدموضوع، نحوه تدریس آن و در کجا، سپس به نتیجه دلخواه خواهد رسید.

معلم، مانند هیچ کس دیگری، باید احساسات، خلق و خوی خود را کنترل کند، الگوی کودکان باشد، مالک احساسات خود باشد. به هر حال معلم به کودک مثالی از نحوه برقراری ارتباط با مردم می دهد. نگرش توهین آمیز نسبت به کودکان آسیب روحی عمیقی وارد می کند، به کل کار آموزش و پرورش آسیب می رساند. در کلاس درس، شما نه تنها باید لبخند بزنید، بلکه باید خواستار، سخت گیر باشید، هر دانش آموز را به فکر فرو ببرید. آموزش انتقادی، ارتباط با افکار خود و دیگران. سعی کنید با استفاده از روش ها و تکنیک های فن آوری های مختلف آموزشی، تنوع را وارد فرآیند آموزشی کنید.

به عنوان مثال، مایلم از معلم برجسته شوروی در همه زمان ها و مردمان، ماکارنکو آنتون سمنوویچ، که توسط یونسکو به عنوان یکی از چهار معلمی که روش تفکر آموزشی قرن بیست و یکم را تعیین کردند، به رسمیت شناخت.هنگام کار با خردسالان، او به نتایج باورنکردنی دست یافت. اساس موفقیت او نیروی آموزشی اعمال شده در تیم بود. او یادگیری و کار گروهی را با هم ترکیب کرد و خواسته ها را با روح بازی ترکیب کرد. او رئیس مستعمره کودکان اوکراینی بود که به شاگردانش معروف بود - دزدان اصلاح ناپذیر و کودکان بی خانمان. و ماکارنکو موفق شد در تحصیلات خود به موفقیت خارق العاده ای دست یابد. او نه تنها نوجوانان دشوار را دوباره آموزش داد، بلکه نتایج مولد عالی نیز به دست آورد. مستعمره شروع به پرداخت هزینه های خود کرد و حتی برای دولت سود می آورد. در همان زمان، او پروژه ای را برای مدیریت کلنی های کودکان در استان خارکف توسعه داد. با این حال روش های بعدیتربیت ماکارنکو "غیر شوروی" اعلام شد و او کار خود را ترک کرد. با این حال، اکنون روش تدریس او به عنوان نمونه مطرح شده است.

مثال دیگری می خواهم از کار جی راسپوتین "درس های فرانسوی" بیاورم. در این اثر درباره پسری صحبت می کنیم که در شرکت بدی افتاده و زبان فرانسه را به خوبی یاد نگرفته است. این مقاله چند موضوع را مطرح می کند:این انطباق یک پسر روستایی با شرایط زندگی در شهر، شدت زندگی پس از جنگ، روابط در یک تیم پسرانه به عنوان الگوی جامعه و البته مشکل ظرافت مرز بین اخلاقیات است. و غیر اخلاقی اینها مشکلاتی است که ما اغلب در مدرسه با آن روبرو هستیم. به منظور حل این مشکلاتلیدیا میخایلوونا برای پول پیشنهاد داد با پسر بازی کند. او بازی دوران کودکی اش، دیوار را به او یاد داد. فقط برای اینکه پسرک بیرون بازی نکند. و در همان زمان، او به او پیشنهاد داد که زبان فرانسه را نیز بخواند. از یک سو، چنین رفتار معلم را می توان محکوم کرد، زیرامی توان آن را به جرم تربیتی نسبت داد، اما نویسنده تأکید می کند که این عمل برای چه هدفی انجام شده است.من معتقدم که این نمونه بارز رفتار اخلاقی معلمی است که می خواست یک کودک را نجات دهد.از این گذشته، میل صادقانه و ناشیانه برای کمک به پسر تنها با دادن حس عدالت و صداقت پول دریافتی به او تحقق می یافت. در این مورد، با بازی جوانمردانه در "دیوار".تا کودک در موقعیت بدی قرار نگیرد، احساس نیاز کند.و تعداد بی نهایت از این نمونه ها وجود دارد.

برای من پاداش من - کار من - چشمان سوزان و فهمیده دانش آموزان در درس است! بچه ها تمام شادی ها و غم هایشان را با من تقسیم می کنند. شما باید زمانی را برای گوش دادن و درک همه پیدا کنید. و من فکر می کنم کهبا هم موفق خواهیم شد پس بیایید روی خودمان کار کنیم. و به آینده خود فکر کنیم، زیرا همه چیز در دستان ماست! آینده کشور، آینده کره زمین! پس خود و کارتان را دوست داشته باشید!

معلم چه نوع خاطره ای در قلب دانش آموزان می گذارد - این سؤالی است که V. Astafiev به آن فکر می کند.

نویسنده، در مورد اولین معلم خود، اوگنی نیکولاویچ، صحبت می کند، و با شور و شوق توصیف می کند که چقدر برای او و بقیه بچه ها انجام داده است، به نقش مربی مدرسه در زندگی ما فکر می کند، به این فکر می کند که چه نوع خاطره ای در قلب ها به جا می گذارد. شاگردانش

محبت، احترام و احساس قدردانی را در بین شاگردانش برمی انگیزد، برای همیشه در یاد آنها باقی می ماند.

من دیدگاه V.P. Astafiev را به اشتراک می گذارم. در واقع، دانش آموزان همیشه معلمی را به یاد می آورند که بچه ها را دوست دارد، با آنها خوب رفتار می کند و دانش محکمی می دهد.

ماریا پترونا سیدورنکو برای من چنین معلمی شد. او برای مدت طولانی در مدرسه کار نکرد، اما همه ما چیزهای زیادی برای یادگیری از او داشتیم. ماریا پترونا به هیچ کس توهین نکرد، کسی را ناامید نکرد. او با رعایت انضباط و وظیفه درونی خود زود به مدرسه می آمد و دیر می رفت. ماریا پترونا به ما، دست و پا چلفتی ها، بدون شکست در دانش کامپیوتر کمک کرد. او تدریس کرد

و به تنهایی مطالعه کرد، نه از سرنوشت خود، نه از فرزندان و نه از همکارانش شکایت نکرد. ماریا پترونا همه ما را همانطور که هستیم پذیرفت. با او می توانید برای هر کاری آرام باشید. معلم مدرسه را ترک کرد، اما برای چندین دهه در حافظه دانش آموزان باقی ماند.

در اینترنت با اشعار ایرینا اولگونا ویخودتسوا در مورد معلمش آشنا شدم که برای همیشه در حافظه من ماند:

اما ما آن را گرم می کنیم

برای همیشه در روح ما بماند

پس از همه، عشق و تماس

هرگز نخواهد مرد

کار یک معلم

یعنی جاودانگی.

زمین جاودانه خواهد بود

اگر خاطره از سالها بگذرد!

بنابراین، می توانم نتیجه بگیرم که معلمی که دانش آموزان خود را دوست دارد و به آنها کمک می کند، برای همیشه خاطره ای از خود در قلب آنها باقی می گذارد.

P. S. طبق مجموعه تست های N. A. Senina 2013، تست 22


(هنوز رتبه بندی نشده است)

آثار دیگر در این زمینه:

  1. یک معلم واقعی چه نوع خاطره ای را در قلب یک دانش آموز به جا می گذارد - این مشکلی است که D. Orlov در مورد آن تأمل می کند. نویسنده با یادآوری دوران تحصیلش با گرمی خاصی می گوید...
  2. متنی که خواندم توسط نینا ویکتورونا گارلانووا نوشته شده بود. مشکلات مطرح شده در متن را می توان در قالب این سوال طرح کرد: «چه نوع معلمی را می توان معلم خوب نامید؟ چرا دانش آموزان عاشق ...
  3. اکنون مد نیست که از رئیس اتحاد جماهیر شوروی I. V. استالین نقل قول کنیم. اما حرف او ارزشش را دارد: جنگ جدیدزمانی آغاز خواهد شد که قدیمی فراموش شود» و تنها با حفظ خاطره...
  4. کینه نباید در دل و حافظه ما جمع شود - این مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است. این سوال اخلاقی متعلق به مقوله ابدی، ...
  5. نقش معلم در زندگی یک فرد مشکلی است که وی. آستافیف در مورد آن تأمل می کند. نویسنده، در مورد مدرسه روستایی که خود زمانی در آن تحصیل کرده است، با ...
  6. کانون توجه ما متن ولادیمیر گالاکتیوویچ کورولنکو، نویسنده روسی و شخصیت عمومی، مشکل تأثیر معلم بر شاگردانش شرح داده شده است. نویسنده با تأمل در این مشکل ...
  7. مشکل مرتبط با حافظه ذاتی چیزهای قدیمی توسط روزنامه‌نگار روسی لئونید آرونوویچ ژوخوویتسکی در تأملات خود به آن اشاره می‌شود. در حال حاضر نمی توان منکر ظهور یک روند صعودی ...

معلم در همه حال شخص محترمی بود، زیرا او نه تنها علوم، بلکه زندگی را نیز آموزش می داد. متأسفانه معلمان امروزی احترام قبلی را به دست نمی آورند. بچه ها گاهی اطاعت نمی کنند، شوخی می کنند، درس نمی آموزند. اجازه دهید انشا-استدلال "معلم چه باید باشد" در مدرسه اجباری باشد. به احتمال زیاد، کودکان با صراحت مشکل را در متن شرح می دهند. از طرف دیگر، چنین موضوعی ممکن است هدف دیگری داشته باشد، یعنی: تأمل من برای دانش آموزان متقاعدم: هر معلمی که دارید، به آنها احترام بگذارید!

او چه جور معلمی است؟

البته، بزرگسالی که با یک اشاره گر پشت تخته سیاه ایستاده است، از یک موسسه آموزشی ویژه با حرفه "معلم" فارغ التحصیل شده است. به طور خلاصه گفته می شود. در واقع معلمان هر کدام تخصص خود را دارند. بیایید به این فکر کنیم که انشا «یک معلم خوب» باید چه ساختاری داشته باشد. نیازی به نوشتن نیست که او نباید تکالیف را بارگیری کند و دس بگذارد. این اشتباه خواهد بود، زیرا باید به نوعی یاد بگیرید، بر موضوع مسلط شوید.

بریم سر داستان یک معلم خوب موضوع خود را به روشی قابل دسترس و جالب توضیح می دهد، موضوع را بیان می کند، مثال می آورد. یک معلم شایسته به هر دانش آموز گوش می دهد، به همه سؤالات پاسخ می دهد. اگر چیزی روشن نیست، او سعی می کند دوباره آن را توضیح دهد. شما نمی توانید از مهربانی، صبر معلم استفاده کنید. دانش آموز همچنین باید بتواند نگرش مسئولانه ای نسبت به موضوعات مدرسه داشته باشد.

من می خواهم معلم شوم!

اگر دانش آموزی رویای معلم شدن را در سر می پروراند، پس باید بفهمد که خیلی به نگرش آنها نسبت به بچه ها، موضوع آنها بستگی دارد. نوشتن یک مقاله استدلالی "معلم چه باید باشد" و سپس آن را به معلمی که به نظر او بهترین است نشان دهید مفید خواهد بود. گوش دادن به توصیه ها، نظرات، خواسته ها مهم خواهد بود. بالاخره این یک نمونه زنده است معلم عزیز.

متنش باید چی باشه؟ به ما بگویید چرا می خواهید معلم شوید، چه موضوعی را تدریس کنیم. یا شاید آرزوی شما تدریس کلاس های ابتدایی است؟ لطفا این تاپیک را باز کنید خودتان را چگونه می بینید، نحوه تربیت نسل جوان را چگونه توضیح می دهید. اگر یک دانش آموز شیطون در درس شما شیطون شود، چه واکنشی نشان می دهید؟

چگونه یک مقاله خوب بنویسیم؟

برای سهولت در نوشتن انشا-استدلال با موضوع "معلم" خود را به جای هر معلمی قرار دهید. یا از معلم کلاس بخواهید که یک ساعت فوق برنامه را به بازی معلم اختصاص دهد: با یک اشاره گر روی تخته سیاه بایستید. هر دانش آموزی می تواند بیرون بیاید و هر موضوع مورد علاقه خود را در عرض 5-10 دقیقه توضیح دهد. از طرفی می توانید این روش را در زمان استراحت تمرین کنید.

چه احساساتی بود؟ اما به خاطر داشته باشید که معلم بودن بسیار سخت تر از آن چیزی است که تصور می کنید. معلم هم باید وقت داشته باشد که دفترچه های شما را چک کند و نه فقط مال شما.

چیزی که دانش آموز نمی بیند

بعید است که دانش آموزان در استدلال انشا "معلم چگونه باشد" موردی مانند فعالیت معلم در خارج از درس را شامل شود. استثنا می تواند فقط برای کسانی باشد که والدینشان معلم هستند و هر روز مامان یا پدر خسته را با انبوهی از دفترچه در خانه، با مواد آموزشی، کتاب های درسی، یادداشت ها می بینند. اگر معلم امروز فقط 4 درس داشت، این بدان معنا نیست که روز کاری او کاملاً تمام شده است. این اصلا درست نیست.

برای دانش آموزان مفید خواهد بود که از معلم و معلم کلاس مورد علاقه خود بپرسند که معلم بودن چگونه است. به احتمال زیاد، او برداشت های خود را به اشتراک می گذارد، در مورد کار صحبت می کند.

به یاد داشته باشید که معلمان خوب به دنیا نمی آیند بلکه ساخته می شوند. اگر معلم بچه ها، زندگی، موضوع خود را دوست دارد، چیزهای جالب زیادی می داند، پس خوشحال است و انتخاب درستی کرده است. استدلال انشائی «معلم چگونه باید باشد» دلیل خوبی برای فکر کردن به آموزش زندگی و انتخاب حرفه پیشنهادی است. نباید تسلیم خواسته های لحظه ای شد، چنین انتخابی باید آگاهانه باشد. این مهم است که در کاری خوب باشید.


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه