16.05.2022

میدان شهاب سنگ در آرژانتین. تاریخچه شهاب سنگ کامپو دل سیلو شهاب سنگ کامپو دل سیلو


در همه زمان ها، مردم معتقد بودند که زمین یک ماهواره دارد - ماه، و اخیراً شواهدی وجود دارد که ماه تنها ماهواره طبیعی سیاره ما نیست در اسطوره های دوران باستان می توان اطلاعاتی در مورد سقوط یک سیاره پیدا کرد. جسم کیهانی خاصی به زمین، برخی از محققان این رویداد را راه حلی برای اسرارآمیز آتلانتیس افسانه ای می دانند.

در شمال آرژانتین، منطقه کامپو دل سیلو واقع شده است - "زمین بهشتی" این نام یک افسانه باستانی هند را به یاد می آورد که می گوید چگونه یک گلوله آتش مرموز از آسمان در همین مکان سقوط کرد. تواریخ قدیمی ادعا می کند که فاتحان اسپانیایی در کمپو پیدا شده اند. - del - cielo قطعه ای عظیم از آهن است که از آن برای ساختن شمشیر و نیزه استفاده می شد.

در سال 1576، ارمان مکزیکو د میراوال اسپانیایی، در میان دشت های باتلاقی گرن چاکو، پانصد مایلی شمال سانتافه، به یک بلوک آهنی بزرگ برخورد کرد، پس از آن، اسپانیایی مبتکر چهار بار دیگر از بلوک برای آهن دیدن کرد و آن را شکست داد. قطعات کوچکی از آن برای نیازهای مختلف. پنجمین و آخرین سفر به بلوک آهنی توسط دان روبین د سلیس در سال 1783 سازماندهی شد. او جرم جسم را حدود پانزده تن تخمین زد. شرح مفصلی از این بلوک عجیب حفظ نشده است. و هیچ کس دیگری آن را ندیده است، اگرچه تلاش های مکرر برای یافتن آن انجام شده است، و هنوز هم رویای یافتن یک شی مرموز تخیل ماجراجویان را تحریک می کند.

در سال 1803، در مجاورت کامپو دل سیلو، شهاب سنگی به وزن حدود یک تن به طور تصادفی کشف شد؛ بزرگترین قطعه آن به وزن حدود 635 کیلوگرم در سال 1813 به بوئنوس آیرس تحویل داده شد و بعداً توسط سر وودبین داریش انگلیسی به دست آمد و آن را اهدا کرد. بلوک آهن فضایی به موزه بریتانیا هنوز روی یک پایه در جلوی در ورودی موزه قرار دارد، بخشی از سطح آن به طور ویژه صیقل داده شده است به طوری که می توانید ساختار فلز را با به اصطلاح "شکل های Widmanstetten" مشاهده کنید. منشا فرازمینی جسم، بقیه قطعات شهاب سنگ گم می شوند.

در همین حال، در مجاورت کامپو دل سیلو، شهاب‌سنگ‌ها و تکه‌های آهن عجیب و غریب به وزن چند کیلوگرم تا چندین تن همچنان یافت می‌شود؛ بزرگ‌ترین آنها 33.4 تن وزن داشت؛ قطعه‌ای برای بردن آن به آمریکا، اما مقامات آرژانتینی با این کار مخالفت کردند؛ امروز این شهاب سنگ پس از به اصطلاح "شهاب سنگ هوبا" با وزن حدود 60 تن، دومین شهاب سنگ بزرگ در بین تمام شهاب سنگ های موجود بر روی زمین محسوب می شود.

تعداد غیرعادی زیاد شهاب‌سنگ‌های یافت شده در یک منطقه نسبتاً کوچک نشان می‌دهد که چندین هزار سال پیش یک "شاهاب باران" کامل بر روی زمین ریخته است؛ شواهدی از این موضوع، علاوه بر یافته‌های خود اجسام آهنی، تعداد زیادی دهانه است. در منطقه Campo del cielo "میدان شهاب سنگ" به شکل یک بیضی است که به طول 17 کیلومتر دراز و 6 کیلومتر عرض دارد، بزرگترین دهانه یک مرداب است - سیاهپوست، قطر آن 115 متر و عمق آن بیش از دو متر

در سال 1961، یک دانشمند آمریکایی از دانشگاه کلمبیا به افسانه ها و یافته های کامپو دل سیلو علاقه مند شد، در نتیجه تحقیقات او تعداد زیادی شهاب سنگ فلزی کوچک، به اصطلاح هگزادریت ها، متشکل از آهن تقریباً خالص شیمیایی، به دست آمد. کشف شد، در حالی که دانشمند توجه را به یک واقعیت عجیب جلب کرد معمولاً هنگامی که یک شهاب سنگ بزرگ در جو منفجر می شود، قطعات آن به زمین می افتند و به صورت بیضی با حداکثر قطر حدود 1600 متر پراکنده می شوند و در کامپو دل سیلو، طول قطر آن 17 کیلومتر است.

نتایج اولیه منتشر شده از تحقیقات کسیدی باعث ایجاد حس شد، صدها داوطلب بلافاصله در نتیجه جستجوهای خود به سراغ او آمدند، قطعات جدیدی از آهن شهاب سنگی حتی در فاصله 75 کیلومتری از "میدان آسمان" کشف شد.

نتیجه نهایی که اکسپدیشن کسیدی به آن رسید این بود: یک شهاب سنگ عظیم از مدار نزدیک به خورشید به زمین سقوط نکرد. قبل از سقوط، این جرم آسمانی در مداری بیضی شکل نزدیک به زمین می چرخید و به تدریج به زمین نزدیک می شد. یعنی تا مدت ها این جسم دومین ماهواره طبیعی زمین بود!

بر اساس این فرضیه، "لونا-2" به تدریج تحت نیروی گرانش زمین به زمین نزدیک شد، تا اینکه از به اصطلاح "مرز روچر" عبور کرد و از هم پاشید. این قطعات مدتی در مدار نزدیک زمین چرخیدند و سپس وارد جو شدند و یکی یکی به سطح زمین شروع به سقوط کردند. با تلاش Cassidy، هگزادریت ها حتی در فاصله حدود هزار کیلومتری غرب کامپو دل سیلو، در شیلی یافت شدند.

این فاجعه کیهانی چه زمانی رخ داد؟ یک کنده درخت زغالی که در محل خود پیدا شد - نتیجه آتش سوزی عظیم ناشی از بمباران شهاب سنگ - حدود 5800 سال قدمت دارد.

... حتی حدود شش تا هفت هزار سال پیش، دو ماه در آسمان شب بالای زمین دیده می شد. و سپس…. سپس، احتمالاً همان فاجعه رخ داد، که افسانه ها و اسطوره های بسیاری از مردم جهان در مورد آن می گویند: "ستارگان از آسمان سقوط کردند، با یک ستون آتشین از آسمان عبور کردند، زمین غرش کرد، لرزید و ترک خورد، با تکان می لرزید. دنیا فرو ریخت." پیامدهای این فاجعه جابجایی محور زمین به میزان 30 درجه، جابجایی های زمین ساختی و احتمالاً آبگرفتگی مناطق وسیعی از زمین بود. و شاید در دشت کامپو - دل - سیلو است که راه حل معمای آتلانتیس در کمین است؟

رمز و راز یا واقعیت ماه دوم - CAMPO DEL CIELLO

همه می دانند که زمین یک ماهواره دارد. همه می دانند که به آن "ماه" می گویند. اما آیا همیشه اینگونه بوده است؟ آیا همیشه فقط یک ماهواره به دور زمین می چرخد؟ تاریخچه شهاب سنگ آهنی کامپو دل سیلو (Samro del Cielo) یک افسانه است، یا بهتر است بگوییم افسانه ها و سنت های مشابه بسیاری از تمدن های باستانی در همان دوره زمانی به جا مانده است. کامپو دل سیلو معمایی از اسرار است که هنوز پاسخی ندارد. تصور کنید که حتی حدود 6-7 هزار سال پیش، دو قمر در آسمان شب بالای زمین دیده می شدند. و سپس ... سپس، احتمالا، همان فاجعه اتفاق افتاد، که افسانه ها و اسطوره های بسیاری از مردم جهان در مورد آن صحبت می کنند. پیامدهای این فاجعه - چیزی کمتر از - جابجایی محور زمین به میزان 30 درجه، جابجایی های زمین ساختی و ... سیل، جاری شدن سیل مناطق وسیعی از زمین بود. پس شاید در دشت کامپو دل سیلو است که راه حل معمای آتلانتیس در کمین است؟ Camro del Cielo در لغت به معنای "میدان آسمانی" است. این یک منطقه مسطح در شمال غربی آرژانتین، یا بهتر است بگوییم یک میدان دهانه بزرگ با مساحت 60 متر مربع است. کیلومتر

در اینجا بود که به لطف سرخپوستان بومی که در مورد "سنگ هایی که از آسمان افتادند" گفتند، در سال 1576 فاتحان اسپانیایی قطعه ای از یک شهاب سنگ آهنی را کشف کردند. متعاقباً ، چندین سفر به آن سازماندهی شد که آخرین آنها در سال 1783 انجام شد - سپس وزن قطعه به طور آزمایشی 16 تن برآورد شد. اسپانیایی ها تصمیم گرفتند شهاب سنگ را در جای خود رها کنند، اما از آن زمان تاکنون هیچ کس آن را ندیده است. با این حال، قطعات کامپو دل سیلو بارها و بارها در طول قرن ها پیدا شده است و تا به امروز یافت می شود. معلوم شد چیزی که اسپانیایی ها دیدند فقط تکه ای از چیزی بزرگتر بود. با توجه به جرم کل قطعات جمع آوری شده تا سال 2013، شهاب سنگ کامپو دل سیلو را می توان بزرگترین شهاب سنگ روی زمین نامید - بیش از 100 تن از ماده آن در تاریخ یافت شده است و این محدودیت نیست، زیرا قلمرو این یافته‌ها مدت‌هاست که فراتر از "میدان آسمان" رفته و در حال حاضر از آمریکای جنوبی تا استرالیا گسترش یافته است. و چه کسی می تواند بگوید چند تن آهن با اجزای جزئی نیکل، کبالت و فسفر در کف اقیانوس آرام قرار دارد که این قاره ها را از هم جدا می کند؟ میدان های دهانه، کل "منطقه قابل توجه"، شکل آن و ماهیت آثار سقوط کامپو دل سیلو به ما این امکان را می دهد که بگوییم این فقط یک شهاب سنگ بزرگ نبود، بلکه یک بارش شهابی گسترده بود.

در سال 1961، پروفسور دانشگاه کلمبیا (ایالات متحده آمریکا)، بزرگترین متخصص جهان در زمینه شهاب سنگ ها، W. Cassidy، به این یافته ها علاقه مند شد. اکسپدیشنی که توسط او سازماندهی شد در کامپو دل سیلو تعداد زیادی شهاب سنگ فلزی کوچک - هگزادریت ها را کشف کرد که از بیش از 90 درصد آهن خالص شیمیایی تشکیل شده است. بررسی سایر شهاب‌سنگ‌هایی که در زمان‌های مختلف در این منطقه یافت شده‌اند، همین ترکیب را به دست می‌دهد. به گفته این دانشمند، این ثابت می کند که همه آنها قطعاتی از یک جرم آسمانی واحد هستند. یافته های اولیه تحقیقات کسیدی باعث جلب توجه جهانی شده است. صدها داوطلب به دانشمند پیوستند و در نتیجه قطعات جدیدی از آهن شهاب سنگی حتی در فاصله قابل توجهی از کامپو دل سیلو کشف شد. نتیجه نهایی که کسیدی به آن رسید این بود: یک شهاب سنگ عظیم به زمین سقوط کرد، اما نه ناگهانی. مدتی قبل از سقوط، این جرم آسمانی در مداری بیضوی به دور زمین می چرخید و به تدریج به سیاره نزدیک می شد. این چرخش در مدار می تواند مدت زیادی طول بکشد - هزار سال یا بیشتر. با این حال، تحت تأثیر نیروی گرانش، این قمر دوم در نهایت به قدری به زمین نزدیک شد که از مرز به اصطلاح روچر عبور کرد و پس از آن وارد جو شد و به قطعاتی در اندازه های مختلف تجزیه شد که به سطح زمین افتادند. از سیاره تاریخ تقریبی فاجعه با تجزیه و تحلیل رادیو کربن مشخص شد - حدود 5 هزار و 800 سال پیش معلوم شد. بنابراین، این فاجعه قبلاً در حافظه بشر رخ داده است، در هزاره چهارم قبل از میلاد، زمانی که تمدن های باستانی شروع به ظهور کردند و آثار مکتوب را پشت سر گذاشتند. در آنها ما اشارات اساطیری به دومین ماهواره طبیعی سیاره و فاجعه ناشی از سقوط آن را می یابیم. برای مثال، لوح‌های گلی سومری، الهه Innana را توصیف می‌کند که از آسمان عبور می‌کند و درخششی ترسناک از خود ساطع می‌کند. پژواک همین رویدادها ظاهراً اسطوره یونان باستان Phaethon است. جسم آسمانی درخشان توسط منابع بابلی، مصری، نورس باستان، اسطوره های مردم اقیانوسیه ذکر شده است. قوم شناس انگلیسی جی. فریزر خاطرنشان می کند که از میان 130 قبیله سرخپوست آمریکای مرکزی و جنوبی، هیچ قبیله ای وجود ندارد که اسطوره هایش این موضوع را منعکس نکند.

M. Papper، ستاره شناس آمریکایی، می نویسد: «هیچ چیز شگفت انگیزی در همه اینها وجود ندارد، «به هر حال، شهاب سنگ های فلزی به وضوح در هنگام پرواز قابل مشاهده هستند. با انعکاس نور خورشید، آنها بسیار درخشان تر از شهاب سنگ های سنگی می درخشند. درخشندگی آن در آسمان شب باید از درخشندگی ماه در روشنایی آن بیشتر باشد. مدار بیضوی، که در امتداد آن گلوله آتشین حرکت می کرد، فرض می کرد که در دوره های خاصی گذر این جسم نزدیک به زمین است. در همان زمان، گلوله آتشین با لایه های بالایی جو تماس پیدا کرد و چنان داغ شد که درخشندگی آن حتی در نور روز نیز قابل مشاهده بود.

با نزدیک شدن این شیء به سیاره ما، درخشندگی آن افزایش یافت و باعث ایجاد وحشت در بین جمعیت شد. به گفته M. Papper، مداری که باعث شد گلوله آتشین در تماس با جو زمین یا گرم شود، سپس از آن دور شود، دوباره در سرمای یخی فضا یخ بزند، در نهایت علت تخریب آن قطعه قطعه شد. . با قضاوت بر اساس ناحیه نسبتاً بزرگی که قطعات در آن پراکنده شدند، گلوله آتش در حالی که هنوز در مدار بود شکست و به شکل رشته ای از قطعات جداگانه وارد جو زمین شد. به گفته کارشناسان، بزرگترین قطعات به اقیانوس آرام سقوط کردند و باعث ایجاد امواجی با اندازه بی سابقه ای شدند که می توانند کل زمین را دور بزنند. در افسانه های سرخپوستان حوضه آمازون آمده است که ستارگان از بهشت ​​سقوط کردند، غرش و غرش وحشتناکی شنیده شد و همه چیز در تاریکی فرو رفت و پس از آن بارانی بر زمین نازل شد که تمام جهان را غرق در آب کرد. یکی از افسانه‌های برزیلی می‌گوید: «آب به ارتفاع زیادی رسید و تمام زمین در آب غوطه‌ور شد. تاریکی و باران قطع نمی شد. مردم فرار کردند، نمی دانستند کجا، کجا پنهان شوند. از بلندترین درختان و کوه ها بالا رفت.»

افسانه برزیلی در کتاب پنجم کد مایاها "Chilam Balam" تکرار می شود: "ستاره ها از بهشت ​​افتادند، با پره ای آتشین از فلک گذشتند، زمین پوشیده از خاکستر شد، غرش کرد، لرزید و ترک خورد، از لرزش می لرزید. دنیا داشت از هم می پاشید." در تمام این افسانه ها، ما از یک فاجعه همراه با زلزله، فوران آتشفشان و سیل صحبت می کنیم. مرکز آن به وضوح در نیمکره جنوبی بود، زیرا ماهیت اسطوره ها با حرکت به سمت شمال تغییر می کند. سنت ها فقط در مورد یک سیل قوی صحبت می کنند. ظاهراً این رویداد در حافظه سومری ها و بابلی ها حفظ شد و واضح ترین تجسم خود را در اسطوره معروف کتاب مقدس سیل یافت.

پس نوشته:
هیچ کس نمی تواند دقیقاً توضیح دهد که واقعاً چگونه اتفاق افتاده است ، هیچ کس زنده نماند :) ما فقط می توانیم بر اساس حقایقی که در دست داریم حدس بزنیم ...

یک افسانه (از افسانه لاتین میانه "خواندن"، "خواندنی"، "مجموعه ای از قطعات مذهبی برای خدمات روزانه") یکی از انواع فولکلور نثر افسانه است. سنت مکتوب درباره برخی رویدادها یا شخصیت های تاریخی. در معنای مجازی، به رویدادهای با شکوه و تحسین برانگیز گذشته اشاره دارد که در افسانه ها، داستان ها و غیره منعکس شده است.
به عنوان یک قاعده، حاوی آسیب های مذهبی یا اجتماعی اضافی است. افسانه مترادف تقریبی برای مفهوم اسطوره است. داستان حماسی در مورد آنچه در زمان های بسیار قدیم اتفاق افتاده است. شخصیت های اصلی داستان معمولاً قهرمانان به معنای کامل کلمه هستند، اغلب خدایان و سایر نیروهای ماوراء طبیعی مستقیماً در رویدادها دخالت دارند. وقایع در افسانه اغلب اغراق آمیز هستند، داستان های زیادی به آن اضافه می شود.
بنابراین، دانشمندان افسانه ها را شواهد تاریخی کاملاً قابل اعتماد نمی دانند، بدون اینکه منکر این باشند که بیشتر افسانه ها بر اساس رویدادهای واقعی است. افسانه ها به دو دسته مذهبی و اجتماعی تقسیم می شوند.

افسانه‌ها عموماً داستان‌های شفاهی بودند که اغلب برای موسیقی تنظیم می‌شدند. افسانه ها معمولاً توسط داستان نویسان سرگردان از دهان به دهان منتقل می شد. بعدها افسانه های زیادی نوشته شد. از آنجایی که وقتی افسانه هایی در مورد کسی ساخته شد، این به معنای شناخت عمومی اعمال او بود، این کلمه معنای اضافی پیدا کرد: این نام رویدادها و چهره هایی است (به عنوان مثال، "افسانه راک") که به رسمیت شناخته شده و افتخار دریافت کردند.
اسطوره (یونان باستان) در ادبیات افسانه ای است که عقاید مردم را در مورد جهان، جایگاه انسان در آن، در مورد منشأ همه چیز، در مورد خدایان و قهرمانان می رساند. ویژگی اسطوره ها به وضوح در فرهنگ بدوی ظاهر می شود، جایی که اسطوره ها معادل علم هستند، سیستمی یکپارچه که بر اساس آن کل جهان درک و توصیف می شود. در اسطوره ها وقایع در توالی زمانی در نظر گرفته می شوند، اما در اسطوره ها زمان خاص رویداد مهم نیست، فقط نقطه شروع برای شروع داستان مهم است.
اسطوره ها برای مدت بسیار طولانی به عنوان مهم ترین منبع اطلاعات تاریخی خدمت می کردند و بخش عمده ای از برخی از آثار تاریخی دوران باستان را تشکیل می دادند (مثلاً هرودوت و تیتوس لیویوس). بعداً، هنگامی که اشکالی از آگاهی اجتماعی مانند هنر، ادبیات، علم، مذهب، ایدئولوژی سیاسی و مانند آن از اسطوره‌شناسی جدا می‌شوند، تعدادی مدل اسطوره‌شناختی را حفظ می‌کنند که وقتی در ساختارهای جدید گنجانده می‌شوند به طور منحصربه‌فردی بازاندیشی می‌شوند. اسطوره زندگی دوم خود را تجربه می کند. تحول آنها در آثار ادبی جالب توجه است.
از آنجایی که اسطوره‌شناسی بر واقعیت در قالب‌های روایت مجازی تسلط دارد، معنایش به داستان نزدیک است. از نظر تاریخی، احتمالات بسیاری از ادبیات را پیش‌بینی می‌کرد و تأثیری همه جانبه بر توسعه اولیه آن داشت. طبیعتاً ادبیات حتی بعداً از مبانی اسطوره‌شناختی جدا نمی‌شود، که نه تنها در مورد آثاری با مبانی اساطیری طرح، بلکه در مورد زندگی نگارش واقع‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه قرن 19 و 20 نیز صدق می‌کند (کافی است که نام چارلز دیکنز "ماجراهای الیور توئیست، «نانا» امیل زولا، کوه جادو اثر توماس مان).

در همه زمان ها، مردم معتقد بودند که زمین یک ماهواره دارد - ماه. و فقط اخیرا شواهدی وجود دارد که ماه تنها ماهواره طبیعی سیاره ما نیست. در اسطوره های دوران باستان، می توان اطلاعاتی در مورد سقوط یک جسم کیهانی خاص به زمین یافت. برخی از محققان در این رویداد راه حل راز آتلانتیس افسانه ای را می بینند.

در شمال آرژانتین منطقه Campo del Cielo - "Field of Heave" واقع شده است. این نام یادآور یک افسانه هند باستان است که می گوید چگونه یک گلوله آتشین مرموز از آسمان در همین مکان سقوط کرد. تواریخ قدیمی ادعا می کند که فاتحان اسپانیایی یک قطعه آهن عظیم در کامپو دل سیلو پیدا کردند که از آن برای ساختن شمشیر و نیزه استفاده می شد.

در سال 1576، هرمان مکزیکو د میراوال اسپانیایی، در میان دشت های باتلاقی گرن چاکو، پانصد مایلی شمال سانتافه، با یک بلوک آهنی بزرگ برخورد کرد. پس از آن، اسپانیایی متعهد چهار بار دیگر برای آهن از بلوک بازدید کرد و قطعات کوچک آن را برای نیازهای مختلف شکست. پنجمین و آخرین سفر به بلوک آهنی توسط دون روبین د سلیس در سال 1783 سازماندهی شد. او جرم جسم را حدود پانزده تن تخمین زد. شرح مفصلی از این بلوک عجیب و غریب حفظ نشده است و هیچ کس دیگری آن را ندیده است، اگرچه بارها تلاش برای یافتن آن انجام شده است و تا به حال رویای یافتن یک شی مرموز تخیل ماجراجویان را برانگیخته است.

در سال 1803، یک شهاب سنگ به وزن حدود یک تن به طور تصادفی در مجاورت کامپو دل سیلو کشف شد. بزرگترین قطعه آن به وزن حدود 635 کیلوگرم در سال 1813 به بوئنوس آیرس تحویل داده شد و بعداً توسط سر وودبین داریش انگلیسی به دست آمد و به موزه بریتانیا اهدا شد. این بلوک از آهن فضایی هنوز بر روی پایه ای در مقابل در ورودی موزه قرار دارد. بخشی از سطح آن به طور ویژه صیقل داده شده است به طوری که می توانید ساختار فلز را با به اصطلاح "شکل های Widmanstetten" مشاهده کنید که نشان دهنده منشاء فرازمینی این شی است. تکه های باقی مانده از شهاب سنگ گم می شود.

در همین حال، در مجاورت کامپو دل سیلو، شهاب‌سنگ‌ها و تکه‌های آهن عجیب با وزنی از چندین کیلوگرم تا چندین تن همچنان یافت می‌شوند. بزرگترین آن 33.4 تن وزن داشت و ال چاکو نام داشت. در سال 1980 در نزدیکی شهر Gancedo پیدا شد. محقق آمریکایی شهاب سنگ رابرت هاگ قصد داشت این قطعه را به دست آورد تا آن را به ایالات متحده برساند، اما مقامات آرژانتینی با این کار مخالفت کردند. تا به امروز، این شهاب سنگ پس از به اصطلاح "شهاب سنگ هوبا" با وزن حدود 60 تن، دومین شهاب سنگ بزرگ در بین تمام شهاب سنگ های موجود در زمین محسوب می شود.
تعداد غیرمعمول زیادی از شهاب‌سنگ‌هایی که در یک منطقه نسبتاً کوچک پیدا شده‌اند نشان می‌دهد که چندین هزار سال پیش یک "بارش شهاب‌سنگ" کامل بر روی زمین سقوط کرد. گواه این امر، علاوه بر یافته های خود اجسام آهنی، تعداد زیادی دهانه در منطقه کامپو دل سیلو است. "میدان شهاب سنگ" به شکل یک بیضی به طول 17 کیلومتر و عرض 6 کیلومتر است. بزرگترین دهانه دهانه لاگونا نگرا است: قطر آن 115 متر و عمق آن بیش از دو متر است.

در سال 1961، یک دانشمند آمریکایی از دانشگاه کلمبیا، W. Cassidy، به افسانه ها و یافته های Campo del Cielo علاقه مند شد. در نتیجه تحقیقات وی، تعداد زیادی شهاب سنگ فلزی کوچک به نام هگزادریت ها که از آهن تقریباً خالص شیمیایی تشکیل شده بودند، کشف شد. در همان زمان، دانشمند توجه را به واقعیت عجیبی جلب کرد: معمولاً در هنگام انفجار یک شهاب سنگ بزرگ در جو، قطعات آن به زمین می افتند و به صورت بیضی با حداکثر قطر حدود 1600 متر پراکنده می شوند. و در کامپو دل سیلو، طول قطر 17 کیلومتر است!

یافته های اولیه منتشر شده از تحقیقات کسیدی باعث ایجاد شور و هیجان شد. صدها داوطلب بلافاصله نزد او آمدند. در نتیجه جست و جوی آنها، قطعات جدیدی از آهن شهاب سنگ حتی در فاصله 75 کیلومتری از «میدان آسمانی» کشف شد!

نتیجه نهایی اکتشاف کسیدی این بود: یک شهاب سنگ عظیم از مدار نزدیک به خورشید به زمین سقوط نکرد. قبل از سقوط، این جرم آسمانی در مداری نزدیک به زمین بیضی شکل می چرخید و به تدریج به زمین نزدیک می شد. یعنی برای مدت طولانی این جسم دومین ماهواره طبیعی زمین بود!

بر اساس این فرضیه، «لونا-2» به تدریج تحت تأثیر نیروی گرانش به زمین نزدیک شد تا اینکه از مرز موسوم به «روچر» عبور کرد و از هم جدا شد. این قطعات برای مدتی در مدار نزدیک به زمین گردش کردند و سپس وارد جو شدند و به نوبه خود شروع به سقوط به سطح زمین کردند. با تلاش کسیدی، هگزادریت ها حتی در فاصله حدود هزار کیلومتری غرب کامپو دل سیلو، در شیلی یافت شدند.

این فاجعه کیهانی چه زمانی رخ داد؟ یک کنده درخت زغالی که در محل خود پیدا شد - نتیجه آتش سوزی عظیم ناشی از بمباران شهاب سنگ - حدود 5800 سال قدمت دارد.

حتی حدود شش یا هفت هزار سال پیش، دو قمر در آسمان شب بالای زمین دیده می شدند. و سپس ... پس احتمالاً همان فاجعه رخ داد که افسانه ها و اسطوره های بسیاری از مردم جهان در مورد آن می گویند: "ستارگان از آسمان فرود آمدند، با عبور از آسمان با یک ستون آتشین، زمین غرش کرد، لرزید و ترک خورد. ، از تکان می لرزد. جهان فرو ریخت." پیامدهای این فاجعه جابجایی محور زمین به میزان 30 درجه، جابجایی های زمین ساختی و احتمالاً آبگرفتگی مناطق وسیعی از زمین بود. و شاید در دشت کامپو دل سیلو است که راه حل معمای آتلانتیس پنهان شده است؟

در قسمت شمالی آرژانتین، منطقه ای وجود دارد که سرخپوستان باستان آن را کامپو دل سیلو، یعنی «زمین بهشتی» می نامیدند. طبق افسانه ها، بلوک های فلزی مرموز اغلب از آسمان در این منطقه سقوط می کنند که متعاقباً نام این منطقه را به خود اختصاص داده است.

اطلاعات مربوط به کامپو دل سیلو در تواریخ قدیمی اسپانیایی حفظ شده است. در قرن شانزدهم، فاتحان بلوک‌های بزرگ آهنی را در آنجا پیدا کردند و از آنها برای ساختن شمشیرها و سر نیزه‌های فلزی استفاده کردند. هرمان د میراویل به ویژه در این امر موفق بود، که در سال 1576 در میان دشت های باتلاقی به طور تصادفی یک بلوک عظیم از آهن خالص را کشف کرد. در آینده چندین بار به این مکان آمد و قطعات آهن را از یک بلوک جدا کرد و از آن برای نیازهای خود استفاده کرد.

سن شهاب‌سنگ‌ها عمدتاً با عمق وقوع آنها در لایه‌های پوسته زمین یا بهتر است بگوییم آثار این لایه‌ها بر روی دیواره‌های دهانه‌ای که از سقوط یک جرم آسمانی به وجود آمده است، تعیین می‌شود. اعتقاد بر این است که سن شهاب سنگ کامپو دل سیلو تقریباً 4-6 هزار سال است. این دومین شهاب سنگ بزرگی است که تاکنون در جهان پیدا شده است (پس از شهاب سنگ هوبا).

در سال 1783، رئیس یکی از استان های آرژانتین، دون روبین د سلیس، با تکیه بر اسناد اسپانیایی ها، سفری به بلوک آهنی ترتیب داد. پس از جستجوی طولانی، این بلوک پیدا شد. طبق گفته روبین دی سلیس، وزن او حدود پانزده تن بود. علیرغم اینکه بعداً چنین اکتشافاتی بارها و بارها انجام شد، به دلیل نبود اسناد و مدارک برای یافتن این مکان، تلاش برای یافتن دوباره بلوک آهنی ناموفق بود.

بیست سال پس از سفر فرماندار دون روبین د سلیس، یک شهاب سنگ در منطقه کامپو دل سیلو کشف شد که وزن آن تقریباً یک تن بود. در سال 181 بزرگترین قطعه این شهاب سنگ به وزن 635 کیلوگرم به بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین تحویل داده شد.

به زودی قطعه ای از این شهاب سنگ توسط وودبین داریش انگلیسی خریداری و به موزه بریتانیا اهدا شد. در حال حاضر این قطعه آهن فضایی بر روی پایه ای در مقابل در ورودی موزه نصب شده است. پیش از این، بخشی از سطح شهاب سنگ کامپو دل سیلو صیقل داده شده بود تا بازدیدکنندگان موزه بتوانند ساختار فلز را با «شکل های ویدمانشتتن» ببینند که نشان دهنده منشأ فرازمینی این شهاب سنگ است.

در مجاورت کامپو دل سیلو، قطعاتی از شهاب سنگ های ساخته شده از آهن خالص هنوز هم امروزه یافت می شود. وزن آنها از چند کیلوگرم تا ده ها تن متغیر است. در سال 1980 در این منطقه در نزدیکی شهر کوچک Gancedo قطعه ای از یک شهاب سنگ به وزن 33 تن و 400 کیلوگرم کشف شد. به خصوص برای مطالعه شهاب سنگ، دانشمند آمریکایی رابرت هوگ به گانسدو آمد که می خواست آن را بخرد و به ایالات متحده ببرد، اما مقامات آرژانتینی اجازه این کار را ندادند.

در حال حاضر، شهاب سنگی که در Gancedo کشف شده است، دومین شهاب سنگ بزرگ در میان تمام شهاب‌سنگ‌هایی است که تاکنون روی زمین کشف شده‌اند. بزرگترین شهاب سنگی که روی سیاره ما سقوط کرده است، شهاب سنگ هوبا است که حدود 60 تن وزن دارد. این واقعیت که تعداد زیادی شهاب سنگ در زمان های مختلف در منطقه کامپو دل سیلو پیدا شده است، نشان می دهد که به اصطلاح «بارش شهابی» قبلاً در این منطقه مشاهده شده است. اثبات بیست و شش دهانه در منطقه ای به طول بیش از 18 کیلومتر و به طور متوسط ​​حدود سه کیلومتر عرض است. بزرگترین دهانه به نام لاگونا نگرا بیش از 5 متر عمق و 115 متر قطر دارد.

به گفته کارشناسان، این سنگ ها با سرعت 14400 کیلومتر بر ساعت به زمین برخورد کردند. برخی از شهاب سنگ ها سوراخ های عمیقی در سطح ایجاد کرده اند. به عنوان مثال، یک بلوک 14 تنی تونلی به طول 25 متر و عمق حدود 8 متر ایجاد کرد. این سیارک قبل از تکه تکه شدن در زمان ورود به جو، حدود 600 تن وزن داشت.

در سال 1961، پروفسور کسیدی از دانشگاه کلمبیا، که در آن زمان بزرگترین متخصص شهاب سنگ جهان بود، وارد کامپو دل سیلو شد. این دانشمند سفری را ترتیب داد که تعداد زیادی هگزادریت، یعنی شهاب سنگ های کوچک متشکل از فلز را کشف کرد. این شهاب سنگ ها از آهن خالص شیمیایی تشکیل شده بود که نسبت آن به 96 درصد می رسید. علاوه بر این، آنها حاوی مقادیر ناچیزی نیکل، کبالت و فسفر بودند. شهاب سنگ هایی که قبل از این زمان در کامپو دل سیلو پیدا شده بودند نیز ترکیب شیمیایی مشابهی داشتند. به همین دلیل است که دانشمندی از دانشگاه کلمبیا به این نتیجه رسید که همه این شهاب سنگ ها قطعاتی از یک جرم آسمانی هستند.

اما پروفسور کسیدی بیشتر تحت تأثیر این واقعیت قرار گرفت که شهاب‌سنگ‌هایی در کامپو دل سیلو در فاصله هفده کیلومتری پیدا شدند، در حالی که وقتی یک شهاب‌سنگ بزرگ در جو زمین منفجر می‌شود، قطعات آن به شکل بیضی حداکثر تا 1600 متر پراکنده می‌شوند. .

اکتشافات جدید، سازماندهی شده برای مطالعه دقیق تر کامپو دل سیلو، قطعات جدیدی از شهاب سنگ ها را حتی در سواحل اقیانوس آرام کشف کردند، و همچنین هزاران کیلومتر از آرژانتین - در استرالیا پیدا شدند. در سال 1937، شهاب‌سنگ‌هایی در نزدیکی شهر هانبری یافت شدند که در دهانه‌ای باستانی به عمق 8 متر و قطر 175 متر قرار داشتند. بزرگترین شهاب سنگی که تا به حال پیدا شده 82 کیلوگرم وزن دارد.

در سال 1969، تجزیه و تحلیلی برای تعیین ترکیب شیمیایی یک شهاب سنگ در نزدیکی هانبری انجام شد که نشان داد شهاب‌سنگ‌های یافت شده در استرالیا تقریباً کاملاً مشابه شهاب‌سنگ‌های موجود در آرژانتین هستند. منطقه اطراف شهر هانبری به داشتن تعداد زیادی دهانه باستانی معروف است که قطر بزرگترین آنها به 200 متر می رسد. به طور معمول، چنین دهانه‌هایی دارای قطر نسبتاً کوچکی هستند که به ندرت بیش از 18 متر است.

از اواسط دهه 30 قرن بیستم ، کاوش ها در اینجا شروع شد که در نتیجه آن بیش از 800 قطعه شهاب سنگ که از آهن خالص تشکیل شده بود کشف شد. همچنین در نزدیکی هانبری چهار قطعه از یک شهاب سنگ بزرگ یافت شد که وزن آن 200 کیلوگرم بود. پس از تجزیه و تحلیل شهاب سنگ های یافت شده در آرژانتین و استرالیا، پروفسور کسیدی به این نتیجه رسید که چندین هزار سال پیش یک شهاب سنگ عظیم در مداری بیضی شکل به دور زمین می چرخید و به تدریج تحت نیروی گرانش به سیاره نزدیک می شد. این شهاب سنگ همچنین می تواند دومین ماهواره سیاره ما باشد.

این فرآیند می تواند بیش از هزار سال طول بکشد، اما در نهایت این جرم آسمانی آنقدر به سیاره ما نزدیک شد که از مرز روچر عبور کرد، وارد جو زمین شد و به قطعاتی با جرم و اندازه های مختلف تقسیم شد. بخش هایی از این شهاب سنگ غول پیکر در Campo del Cielo و Hanbury کشف شد. با کمک تجزیه و تحلیل رادیوکربن، امکان تعیین تاریخ تقریبی فاجعه - 5800 سال پیش وجود داشت.

بر اساس این داده ها، می توان نتیجه گرفت که سقوط یک شهاب سنگ غول پیکر به زمین قبلاً در طول وجود تمدن های باستانی رخ داده است که آثار مکتوب حاوی شرح فاجعه را پشت سر گذاشته است. در این توصیفات بود که اشاره ای به دومین ماهواره طبیعی زمین و فاجعه ای که در اثر سقوط آن به وجود آمد، یافت شد. در میان سومریان که بر روی لوح های گلی می نوشتند، این الهه اینانا بود که از آسمان گذشت و در همان زمان درخششی ترسناک از خود ساطع کرد.

در میان یونانیان باستان، تایید سقوط یک شهاب سنگ غول پیکر، افسانه فایتون است. این جرم اسرارآمیز آسمانی که حتی در زیر نور خورشید نیز در آسمان قابل مشاهده بود، در افسانه ها و افسانه های بابل، مصر باستان و اسکاندیناوی و همچنین در میان مردمان و قبایل اقیانوسیه ذکر شده است. موضوع سقوط یک شهاب سنگ غول پیکر به زمین در افسانه های تمام صد و سی قبیله سرخپوست آمریکای مرکزی و جنوبی منعکس شد.

همانطور که اخترشناس آمریکایی پاپر خاطرنشان کرد، هیچ چیز شگفت انگیزی در این واقعیت وجود ندارد که توصیف دومین ماهواره طبیعی زمین و سقوط آن در میان قبایل و ملیت هایی که در چنین فاصله زیادی از یکدیگر زندگی می کنند، ذکر شده است. واقعیت این است که شهاب‌سنگ‌های فلزی نور خورشید را از خود منعکس می‌کنند، بنابراین بسیار درخشان می‌درخشند و حتی در طول روز به وضوح در آسمان دیده می‌شوند. در عین حال، درخشندگی یک شهاب سنگ فلزی که به آن توپ آتشین می گویند، از درخشندگی ماه بیشتر است.

با توجه به اینکه شهاب سنگ فلزی در مداری بیضی شکل حرکت می کرد، در دوره های خاصی از جو زمین بسیار نزدیک می شد. در این زمان گلوله آتشین با لایه های بالایی جو در تماس بود و بسیار داغ شد. درخشش درخشش آن حتی در نور روز نیز قابل مشاهده بود. با دور شدن شهاب سنگ از سیاره ما و ورود به سرمای یخی فضا، سرد شد. به گفته Paper، تغییر مداوم دمای گلوله آتشین بود که منجر به نابودی شهاب سنگ شد.

قطعات و بخش هایی از این شهاب سنگ در منطقه وسیعی از آمریکای جنوبی تا استرالیا پیدا شده است. این واقعیت به دانشمندان اجازه می دهد تا این فرضیه را مطرح کنند که گوی آتشین در مدار خود شکسته و سپس به شکل "بارش شهاب سنگی" وارد جو زمین شده است. بزرگترین تکه های شهاب سنگ در آب های اقیانوس آرام سقوط کرد و در نتیجه امواجی با اندازه های بی سابقه ای را ایجاد کرد که دور زمین چرخید.

در افسانه های سرخپوستانی که در دره آمازون زندگی می کردند، توصیف شده است که ستارگان از بهشت ​​سقوط کردند، زمین در تاریکی محصور شد و باران شروع به باریدن کرد که همه چیز را زیر آب گرفت. در یکی از افسانه های برزیل آمده است که آب به قدری بالا آمد که زمین دیده نمی شد و تاریکی و باران قطع نمی شد. وقایع مشابه در کتاب پنجم قانون مایاها نیز شرح داده شده است، که می گوید جهان در حال فروپاشی بود، ستارگان از بهشت ​​در حال سقوط بودند و با پره ای آتشین از فلک عبور می کردند، در حالی که زمین از خاکستر پوشیده شده بود و از لرزش می لرزید.

همه این افسانه ها و افسانه ها وقایعی را توصیف می کنند که با این فاجعه همراه بود - سیل، زلزله و فوران های آتشفشانی. دانشمندان بر این باورند که مرکز رویدادهای مرتبط با سقوط شهاب سنگ در نیمکره جنوبی زمین بوده است. بسیاری از محققان پیشنهاد می کنند که وقایعی که پس از سقوط شهاب سنگ به زمین رخ داد، به وضوح در اسطوره کتاب مقدس سیل توصیف شده است.

مطالب وب سایت مورد استفاده:

در هشتصد کیلومتری پایتخت آرژانتین، بوئنوس آیرس، مکانی شگفت‌انگیز وجود دارد - منطقه کامپو دل سیلو، که در زبان اسپانیایی هندی به معنای "میدان بهشتی" است. در زمان های قدیم، سنگ های فلزی غول پیکر از آسمان اینجا سقوط می کردند. این را افسانه ها، سوابق فاتحان و خود شهاب سنگ های عظیم که تا به امروز باقی مانده اند، نشان می دهد.

ابعاد میدان شهاب سنگ کامپو دل سیلو 17 در 6 کیلومتر است. تعداد زیادی دهانه شهاب سنگ در اینجا قرار دارد و از زمان های قدیم سنگ های فلزی با اندازه های مختلف پیدا شده است.

در سال 1576، در زمین های باتلاقی گرن چاکو، ارمان د میراوال اسپانیایی سنگفرش بزرگی را کشف کرد که بیش از یک بار برای آهن به آن بازگشت. یک سنگ آهن عجیب در سال 1783 توسط Don Rubin de Celis توصیف شد که تقریباً جرم آن را 15 تن تخمین زد.

در سال 1803 یک شهاب سنگ به وزن حدود یک تن در مجاورت کامپو دل سیلو پیدا شد. بخش آن به وزن 635 کیلوگرم به بوئنوس آیرس تحویل داده شد، جایی که بلوک توسط انگلیسی وودبین داریش خریداری شد و بعداً آن را به موزه بریتانیا اهدا کرد.

شهاب سنگ هایی با وزن های مختلف هنوز در منطقه کامپو دل سیلو یافت می شوند. بزرگترین آنها شهاب سنگ ال چاکو بود که در سال 1980 با وزن 37 تن یافت شد. این دومین شهاب سنگ در جهان پس از شهاب سنگ هوبا است که جرم آن در حال حاضر 60 تن است.

در سال 1961، گروهی از دانشمندان دانشگاه کلمبیا به رهبری کسیدی تحقیقاتی را در منطقه کامپو دل سیلو انجام دادند. آنها به یک نتیجه باورنکردنی رسیدند - یک شهاب سنگ عظیم که حدود 5800 سال پیش سقوط کرد و به قطعات جداگانه فرو ریخت، یک ماهواره زمین بود، یعنی. ماه دوم! قطعاتی از این شهاب سنگ حتی در فاصله 75 کیلومتری کامپو دل سیلو پیدا شده است.


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه