15.12.2023

هرج و مرج خونین زمان مشکلات: گاهشماری رویدادها جدول زمانی رویدادهای اصلی مشکلات 1604 1618


زمان مشکلات - گاهشمار وقایع

گاه‌شماری رویدادها به درک بهتر چگونگی وقوع رویدادها در یک دوره تاریخی کمک می‌کند. گاه‌شماری زمان‌های مشکل ارائه‌شده در مقاله به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا بهتر مقاله بنویسند یا برای گزارش آماده شوند، و معلمان رویدادهای کلیدی را که ارزش صحبت کردن در کلاس را دارند، انتخاب می‌کنند.

زمان مشکلات نامی برای دوره در تاریخ روسیه از 1598 تا 1613 است. این دوره با بلایای طبیعی، مداخله لهستان-سوئد و بحران شدید سیاسی، اقتصادی، دولتی و اجتماعی مشخص شد.

گاهشماری رویدادهای زمان مشکلات

آستانه روزگار پر دردسر

1565-1572 - oprichnina ایوان مخوف. آغاز یک بحران سیستماتیک سیاسی و اقتصادی در روسیه.

1569 - اتحاد لوبلین بین پادشاهی لهستان و دوک نشین بزرگ لیتوانی. تشکیل مشترک المنافع لهستان و لیتوانی.

1581 - قتل پسر ارشد ایوان ایوانوویچ در حالت خشم توسط ایوان مخوف.

1584 ، 18 مارس - مرگ ایوان وحشتناک هنگام بازی شطرنج ، رسیدن به تاج و تخت فئودور ایوانوویچ.

1596. اکتبر - شکاف در کلیسا. کلیسای جامع در برست که به دو کلیسای جامع تقسیم می‌شود: اتحادیه‌ها و ارتدکس. کلان شهر کیف به دو بخش تقسیم شد - آنهایی که به ارتدکس و اتحادیه ها وفادار بودند.

15 دسامبر 1596 - سلطنتی جهانی برای ارتدکس با حمایت از تصمیمات شورای اتحاد، با ممنوعیت اطاعت از روحانیون وفادار به ارتدکس، دستور پذیرش اتحادیه (در نقض قانون آزادی مذهب در لهستان) . آغاز آزار و اذیت آشکار ارتدکس در لیتوانی و لهستان.

آغاز روزگار پر دردسر

1598 - مرگ فئودور ایوانوویچ ، پایان سلسله روریک ، انتخاب بویار بوریس فدوروویچ گودونوف ، برادر شوهر تزار فقید ، به عنوان پادشاه در Zemsky Sobor.

01 ژانویه 1598. مرگ تزار تئودور یوآنویچ، پایان سلسله روریک. شایعه زنده بودن تزارویچ دیمیتری برای اولین بار در مسکو پخش می شود

22 فوریه 1598. موافقت بوریس گودونوف برای پذیرش تاج سلطنتی پس از متقاعد کردن زیاد و تهدید پدرسالار ایوب به تکفیر از کلیسا به دلیل نافرمانی از تصمیم زمسکی سوبور.

1600 اسقف ایگناتیوس یونانی نماینده پاتریارک جهانی در مسکو شد.

1601 قحطی بزرگ در روسیه.

دو شایعه متناقض در حال پخش است: اولی این است که تزارویچ دیمیتری به دستور گودونف کشته شد، دومی در مورد "رستگاری معجزه آسا" او است. هر دو شایعه جدی گرفته شد، علیرغم تناقض، آنها گسترش یافتند و نیروهای ضد گودونف را در میان "توده ها" حمایت کردند.

فریبکار

1602 فرار به لیتوانی توسط Hierodeacon صومعه Chudov Grigory Otrepiev. ظهور اولین شیاد در لیتوانی که خود را به عنوان تزارویچ دیمیتری فراری معجزه آسا نشان می دهد.

1603 - ایگناتیوس یونانی اسقف اعظم ریازان شد.

1604 - دمتریوس اول دروغین، در نامه ای به پاپ کلمنت هشتم، قول داد که مذهب کاتولیک را در روسیه گسترش دهد.

13 آوریل 1605 - مرگ تزار بوریس فئودوروویچ گودونوف. سوگند اهالی مسکو به تزارینا ماریا گریگوریونا، تزار فئودور بوریسوویچ و پرنسس کسنیا بوریسوونا.

03 ژوئن 1605 - قتل عمومی در پنجاهمین روز سلطنت تزار شانزده ساله فئودور بوریسوویچ گودونوف توسط شاهزادگان واسیلی واس. گلیتسین و واسیلی موسالسکی، میخائیل مولچانوف، شرفدینوف و سه کماندار.

20 ژوئن 1605 - دیمیتری اول دروغین در مسکو. چند روز بعد ایگناتیوس یونانی را به عنوان پدرسالار منصوب کرد.

کمپ توشینو

17 مه 1606 - توطئه به رهبری پرنس. واسیلی شویسکی، قیام در مسکو علیه دمیتری اول دروغین، برکناری و مرگ دیمیتری اول دروغین.

1606-1610 - سلطنت "تزار بویار" واسیلی ایوانوویچ شویسکی.

03 ژوئن 1606 - انتقال آثار و قدیس کردن سنت. تزارویچ عادل دیمیتری اوگلیچ.

1606-1607 - قیام تحت رهبری "واوود تزار دیمیتری" ایوان بولوتنیکوف.

14 فوریه 1607 - ورود به مسکو با فرمان سلطنتی و به درخواست پاتریارک هرموگنس، پاتریارک "سابق" ایوب.

16 فوریه 1607 - "اجازه نامه" - حکم آشتی در مورد بی گناهی بوریس گودونف در مرگ تزارویچ دیمیتری اوگلیچ ، در مورد حقوق قانونی خاندان گودونوف و در مورد گناه مردم مسکو در قتل تزار. فئودور و تزارینا ماریا گودونوف.

20 فوریه 1607 - خواندن عریضه مردم و "اجازه نامه" در کلیسای جامع کرملین در حضور St. پاتریارک ایوب و هرموگنس.

1608 - کمپین دروغین دیمیتری دوم علیه مسکو: فریبکار پایتخت را به مدت 21 ماه محاصره کرد.

آغاز جنگ روسیه و لهستان، هفت بویار

1609 - توافقنامه بین واسیلی شویسکی و سوئد در مورد کمک نظامی، مداخله آشکار پادشاه لهستان سیگیزموند سوم در امور روسیه، محاصره اسمولنسک.

1610 - قتل دمیتری دوم دروغین، مرگ مرموز فرمانده با استعداد میخائیل اسکوپین-شویسکی، شکست توسط سربازان لهستانی-لیتوانیایی در نزدیکی کلوشینو، سرنگونی واسیلی شویسکی از تاج و تخت و راهب شدن او.

1610، اوت - ورود نیروهای هتمن ژولکیفسکی به مسکو، فراخوانی شاهزاده ولادیسلاو به تاج و تخت روسیه.

شبه نظامی

1611 - ایجاد اولین شبه نظامی توسط نجیب زاده ریازان پروکوپی لیاپانوف، تلاش ناموفق برای آزادسازی مسکو، تصرف نووگورود توسط سوئدی ها و اسمولنسک توسط لهستانی ها.

1611، پاییز - ایجاد دومین شبه نظامی به رهبری نیژنی نووگورود پوساد، بزرگ کوزما مینین و شاهزاده دیمیتری پوژارسکی.

1612 ، بهار - دومین شبه نظامی به یاروسلاول نقل مکان کرد و "شورای کل سرزمین" را ایجاد کرد.

1612، تابستان - اتصال دوم و بقایای شبه نظامیان اول در نزدیکی مسکو.

1612، اوت - بازتاب تلاش هتمن خودکیویچ برای نفوذ به پادگان لهستانی-لیتوانیایی محاصره شده در کرملین.

1612، پایان اکتبر - آزادسازی مسکو از مهاجمان.

انتخاب تزار

1613 - زمسکی سوبور میخائیل رومانوف را به عنوان تزار انتخاب کرد (21 فوریه). ورود میخائیل از کوستروما به مسکو (2 مه) و تاجگذاری سلطنتی او (11 مه).

شکست زاروتسکی و مارینا منیشک در نزدیکی ورونژ.

نوع درس:سمینار در قالب یک بازی آموزشی.

فرم درس: نشست بخش های تحقیقاتی موسسه تاریخ روسیه.

اهداف درس:

  • علل مشکلات را که تا حد زیادی نتیجه اپریچینینا و بحران اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن در کشور بود، درک کنید.
  • درک این موضوع که مداخله فئودال های لهستانی و سوئدی دولت روسیه را با از دست دادن استقلال تهدید می کند، کشور را در آستانه فاجعه قرار داد.
  • شاهکار مردم روسیه (شبه نظامیان مردمی دهقانان و مردم شهر) را نشان دهید که میهن را از مهاجمان خارجی نجات دادند.

طرح درس:

  1. علل مشکلات
  2. هیئت بوریس گودونوف، فئودور گودونوف. (1598-1605)
  3. سلطنت دمیتری اول دروغین (1605-1606)
  4. دوران سلطنت واسیلی شویسکی. (1606-1610). دروغین دیمیتری دوم (1607-1610)
  5. "هفت بویار" (1610-1613)
  6. مبارزه با مداخله لهستان و سوئد. آغاز سلسله رومانوف (فوریه 1613). پایان مشکلات و نتایج آن.

مفاهیم اساسی: مشکلات، بحران سلسله، بین سلطنتی، فریبکار، هفت پسر، مداخله، شبه نظامی.

معلم:ما درس را در قالب جلسه ای از بخش های تحقیقاتی موسسه مسائل تاریخ روسیه برگزار خواهیم کرد.

مؤسسه ما توسط پنج بخش تحقیقاتی نمایندگی می شود که هر یک از آنها فعالیت های شرکت کنندگان در این رویدادهای تاریخی را تجزیه و تحلیل کردند.

دپارتمان های شما دقیقا چه کار کردند؟ ( خطاب به روسای بخش.)

بخش شماره 1. ما فعالیت های تزار بوریس گودونوف را مطالعه و تحلیل کردیم.

بخش شماره 2. فعالیت های دروغین دیمیتری اول را تجزیه و تحلیل کرد

دپارتمان شماره 3.ما فعالیت های شخصیت های تاریخی را مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار دادیم: واسیلی شویسکی و ایوان بولوتنیکوف و دروغین دیمیتری دوم

دپارتمان شماره 4. تجزیه و تحلیل فعالیت های "دولت بویار" - "هفت بویار" و پادشاه لهستان Sigismund III

دپارتمان شماره 5.بررسی و تحلیل مراحل مبارزه آزادیبخش ملی علیه مداخله خارجی. ما فعالیت های شخصیت های تاریخی را تجزیه و تحلیل کردیم: D. Pozharsky، K. Minin، M. Romanov، I. Susanin و دیگران.

معلم:تکلیف کلاس: با حضور بخش های تحقیقاتی، جدول "دوره های زمان مشکلات" را پر کنید.

معلم:در پایان قرن شانزدهم. قرن هفدهم دولت روسیه در سالهای طولانی دوران سخت و آزمایشات دشوار فرو رفت.

این رویدادها قبل از این اتفاق افتاد:

14 سال سلطنت فئودور ایوانوویچ (پسر ایوان مخوف). حداقل 13 نفر از آنها در واقع توسط بوریس فدوروویچ گودونوف، که خواهرش، ایرینا، تزار با او ازدواج کرده بود، اداره می شد.

از نظر ظاهری، وضعیت داخلی کشور آرام و باثبات بود - دولت روسیه به تدریج از جنگ لیوونی و اپریچینیای ایوان وحشتناک بهبود می یافت. مهمترین وقایع آن سالها عبارت بودند از:

مرگ مرموز تزارویچ دیمیتری 1591 (که گفته می شود برای بوریس گودونوف مفید است).

انتخاب به پادشاهی توسط زمسکی سوبور در سال 1598. بوریس گودونوف به دلیل مرگ فئودور ایوانوویچ بی فرزند. و سه سال از سلطنت آرام بوریس گودونوف.

با این حال، این آرامش بیرونی فقط ظاهر بود. نیروهای ویرانگر همیشه در اعماق جامعه روسیه خفته بودند.

چرا، چه دلایلی این نیروهای مخرب را به آزادی رها کرد.

مورخان داخلی 5 دلیل اصلی را برای مشکلات ذکر می کنند (آنها را در دفترچه یادداشت خود بنویسید):

  1. وخامت شدید وضعیت دهقانان به دلیل لغو روز سنت جورج و ایجاد یک دوره جستجوی 5 ساله برای فراریان.
  2. بحران سلسله - مرگ بدون فرزند تزار فئودور ایوانوویچ. با او ، سلسله روریک پایان یافت.
  3. مبارزه قبایل بویار برای قدرت. افروختن آتش جنگ داخلی.
  4. بلایای طبیعی - شکست محصول در سال 1601، قحطی شدید، اپیدمی. آنچه توسط مردم به عنوان مجازات خداوند برای جنایات بوریس گودونوف (که گفته می شود مقصر مرگ تزارویچ دیمیتری پسر کوچکتر ایوان چهارم وحشتناک) تلقی می شد.
  5. مداخله خارجی مداخله اجباری لهستانی ها و سوئدی ها در امور داخلی دولت روسیه.

که. با نام بردن از علل اصلی مشکلات، مورخان به شدت در مورد اهمیت هر یک از آنها اختلاف نظر دارند.

این بخش به بخش تحقیقاتی داده می شود که فعالیت های شرکت کنندگان در رویدادهای تاریخی تحت تزار بوریس گودونوف را تجزیه و تحلیل می کند.

گروه تحقیقاتی شماره 1

(نمایش دانش آموزی)

معلم:نتایج این دوره برای ادامه وقایع چه بود؟

(پاسخ مورد انتظار دانش آموزان: در آغاز قرن هفدهم، پیش شرط هایی به وجود آمد که منجر به وقوع زمان مشکلات (جنگ داخلی) شد).

(کار با میز).

معلم:اکنون بیایید به دوره سلطنت دمیتری کاذب اول نگاهی بیندازیم. این بخش به بخش تحقیقاتی شماره 2 داده می شود که دوره سلطنت دمیتری اول دروغین را تجزیه و تحلیل می کند.

(نمایش دانش آموزی)


رویدادهای اصلی

پس از مرگ تزار فئودور ایوانوویچ، سلسله روریک به پایان رسید. انتخاب بوریس گودونف به پادشاهی توسط زمسکی سوبور.

1601-1603 شکست محصول و قحطی

1603 قیام به رهبری کاتن.

در سال 1604، تزارویچ دیمیتری، "به طور معجزه آسایی نجات یافت" در لهستان ظاهر شد. آغاز کارزار شیاد علیه مسکو.

1605 مرگ ناگهانی بوریس گودونوف در آوریل. سلطنت کوتاه فئودور گودونوف (برکنار شده توسط پسران) 1605 آوریل ژوئن

مبارزه پسران رومانوف و بلسکی با گودونف برای قدرت.

اولین اقدامات ضد فئودالی رعیت ها و رعیت ها. آغاز مداخله پنهان از سوی مشترک المنافع لهستان-لیتوانی.

ب. گودونوف، اف. رومانوف (فیلارت)، پاتریارک ایوب، کاتن کوزولاپ، گریگوری اوترپیف (دیمیتری دروغین)، زیگیزموند سوم.

پیش شرط هایی به وجود آمد که منجر به آغاز مشکلات (جنگ داخلی) شد.

دوره بویار از زمان مشکلات. ابزار اصلی سیاست شایعات و نکوهش ها هستند.

گروه تحقیقاتی شماره 2

(نمایش دانش آموزی)

جدول "دوره های زمان مشکلات"

چارچوب زمانی دوره

رویدادهای اصلی

ویژگی های نیروهای مخالف

اسامی مهم ترین شرکت کنندگان

نتایج دوره، اهمیت آن برای سیر بعدی رویدادها

سلطنت 11 ماهه دیمیتری اول دروغین.

فیلارت (F. Romanov) به عنوان متروپولیتی روستوف منصوب شد.

شیاد لقب امپراطور را گرفت.

تلاش برای تضمین منافع همه اقشار اجتماعی روسیه.

عروسی دیمیتری دروغین با مارینا منیشک کاتولیک. جنایات لهستانی ها در مسکو. توطئه پسران به رهبری واسیلی شویسکی علیه شیاد. قتل دیمیتری دروغین

آغاز مداخله باز از سوی لهستان. توطئه پسران به رهبری V. Shuisky علیه دروغین Dmitry I.

دروغین دیمیتری اول (گریگوری اوترپیف)، مارینا منیشک، واسیلی شویسکی.

روسیه برای اولین بار با فریبکاری مواجه می شود. تناقضات داخلی در کشور تشدید می شود.

گروه تحقیقاتی شماره 3

معلم:بخش تحقیقاتی که دوره سلطنت واسیلی شویسکی را تجزیه و تحلیل کرده است، داده می شود.

معنای تاریخیقیام تحت رهبری I.I. بولوتنیکوف ناشی از افزایش استثمار دهقانان، عواقب سالهای کم وزن، قحطی و تضعیف عمومی دولت مرکزی بود. این اولین قیام بزرگ دهقانی، جنگ داخلی، جنبش ضد فئودالی بود.

معلم:نتایج این دوره برای ادامه وقایع چه بود؟

(پاسخ دانش آموزان)

(کار با میز)

معلم:بخش تحقیقاتی شماره 4 که دوره حکومت «هفت بویار» را تجزیه و تحلیل می کند، داده می شود.

جدول "دوره های زمان مشکلات"

چارچوب زمانی دوره

رویدادهای اصلی

ویژگی های نیروهای مخالف

اسامی مهم ترین شرکت کنندگان

نتایج دوره، اهمیت آن برای سیر بعدی رویدادها

انتخاب تزار "بویار" واسیلی شویسکی توسط زمسکی سوبور.

هرموژنس پدرسالار می شود.

تزارویچ دیمیتری در مسکو دوباره دفن شد و به عنوان مقدس شناخته شد. "رکورد بوسیدن".

1606-1607 قیام به رهبری ایوان بولوتنیکوف.

1607 - فرمان جستجوی 15 ساله دهقانان فراری.

1607-1610 - تلاش دیمیتری دوم دروغین برای به دست گرفتن قدرت در روسیه.

مداخله لهستان و سوئد در روسیه.

حذف V. Shuisky از قدرت توسط پسران.

اقشار پایین و متوسط ​​جامعه (مردم پوساد و اشراف) با طبقات بالا مخالفند.

واسیلی شویسکی، ام. مولچانوف، ایوان بولوتنیکوف، کاذب دیمیتری دوم، مارینا منیشک.

آغاز یک دهقان تمام عیار (جنگ داخلی). تشدید مبارزه طبقاتی.

معلم:بخش تحقیقاتی شماره 4 که دوره مبارزه مردم روسیه علیه مداخله را تجزیه و تحلیل می کند، داده می شود.

گروه تحقیقاتی شماره 5

معلم: بخش به بخش تحقیقاتی شماره 5 داده می شود که تصمیم زمسکی سوبور - انتخاب میخائیل رومانوف به پادشاهی را تجزیه و تحلیل می کند.

(عملکرد دانش آموز)

معلم:برای پایان دادن به زمان مشکلات در سریع ترین زمان ممکن، کشور به یک پادشاه قانونی نیاز داشت که توسط همه لایه های جامعه به رسمیت شناخته شود. برای این منظور، رهبران شبه نظامی دوم قبلاً در پایان سال 1612 نامه هایی به شهرها ارسال کردند و خواستار ارسال نمایندگان املاک به Zemsky Sobor شدند.

در ژانویه 1612، نمایندگان منتخب همه طبقات روسیه - پسران، اشراف، رهبران کلیسا، مردم شهر، قزاق ها، دهقانان سیاهپوست و کاخ به زمسکی سوبور در مسکو آمدند. منافع رعیت ها و رعیت ها در شورا توسط صاحبان زمین نمایندگی می شد. هیچ گاه نماینده ای با این ترکیب گسترده در کشور وجود نداشته است.

شورا یک وظیفه داشت - انتخاب یک پادشاه.

نامزدهای متعددی برای تاج و تخت وجود داشت، از خارجی ها (شاهزاده های سوئدی و لهستانی)، پسر مارینا منیشک و دمیتری دوم دروغین، و به مدعیان روسی ختم می شد: F.I. مستیسلاوسکی، وی. گلیتسین، دی.ام. Trubetskoy، D. Pozharsky، M. Romanov، D.M. چرکاسکی، پ.ن. پرونسکی و همکاران

در ابتدا اعضای شورا تصمیم گرفتند که نماینده خارجی را برای تاج و تخت روسیه انتخاب نکنند و نامزدی پسر مارینا منیشک و دیمیتری دوم دروغین ایوان را رد کردند.

در نتیجه بحث های داغ، نامزدی میخائیل فدوروویچ رومانوف 16 ساله قابل قبول ترین بود. چرا انتخاب بر عهده مرد جوانی افتاد که هیچ تجربه ای از زندگی نداشت؟ علاوه بر این، در زمان انتخاب او حتی در مسکو نبود. (او در ملک خود در منطقه کوستروما ماند). او یک مدعی واقعی شد نه به این دلیل که بهتر بود، بلکه به این دلیل که در نهایت همه را راضی کرد.

پسر فیلارت پاتریارک توشینو، پشت سر او هاله پدرش ایستاده بود - شهیدی که در اسارت لهستان بود. شاید نزدیکی میخائیل رومانوف به سلسله روریک نیز نقش داشته باشد، زیرا او نوه همسر اول ایوان مخوف، آناستازیا رومانووا (درخت تبارشناسی M. Romanov) بود.

یکی از انتخاب کنندگان تأثیرگذار بویار نظر خود را اینگونه بیان کرد: میشا رومانوف جوان است، هنوز ذهن او به او نرسیده است و او برای ما آشنا خواهد بود.

بنابراین، انتخاب رومانوف ها به پادشاهی نوید رضایت و صلح جهانی را می داد؛ این اتفاق در 21 فوریه 1613 رخ داد.

مجمع زمسکی سفیران خود را به صومعه ایپاتیف (نزدیک کوستروما) فرستاد، جایی که میخائیل رومانوف و مادرش در آنجا بودند. راهبه مارتا که از سرنوشت پسرش می ترسید، تنها پس از متقاعد کردن بسیار با الحاق او موافقت کرد. روسیه یک پادشاه منتخب قانونی به دست آورده است.

گروه های لهستانی که در خاک روسیه باقی مانده بودند، با اطلاع از انتخاب میخائیل رومانوف به پادشاهی، سعی کردند او را در دارایی های اجدادی کوستروما تصرف کنند تا تاج و تخت روسیه را برای پادشاه خود آزاد کنند. لهستانی ها در مسیر کوستروما از دهقان روستای دومینینو، ایوان سوزانین، خواستند تا راه را نشان دهد. طبق روایت رسمی، او نپذیرفت و مورد شکنجه آنها قرار گرفت و طبق افسانه های رایج، سوزانین موافقت کرد، اما هشداری را در مورد خطر قریب الوقوع به پادشاه فرستاد. و خودش لهستانی ها را به باتلاقی هدایت کرد که نتوانستند از آن خارج شوند. آنها با درک فریب، سوسنین را کشتند، اما خودشان در بیشه از گرسنگی و سرما مردند. افسانه شاهکار سوزانین به عنوان طرح اپرای ام. گلینکا "یک زندگی برای تزار" عمل کرد.

به نظر می‌رسید که شاهکار سوزانین انگیزه عمومی میهن‌پرستانه مردم را به پایان رساند. عمل انتخاب یک تزار و سپس تاجگذاری او به پادشاهی، ابتدا در کوستروما و سپس در کلیسای جامع عروج کرملین مسکو، به معنای پایان زمان مشکلات بود.

معلم: نتایج این دوره برای ادامه ماجرا چه بود؟ (پر کردن جدول).

نتایج مشکلات:

  1. نابودی نیروهای مولد (فقط پس از 50 سال بهبود یافت).
  2. از دست دادن سرزمین ها (ساحل خلیج فنلاند، منطقه کارلیا و دسترسی به بالتیک، از دست دادن اسمولنسک، چرنیگوف).
  3. تضعیف تمام ساختارهای دولتی
  4. ماهیت قدرت سلطنتی تغییر کرده است (شاه انتخاب شد).
  5. وضعیت کلیسا افزایش یافته است.

بدین ترتیب زمان مشکلات پایان یافت - یک شوک شدید در آغاز قرن هفدهم، که در ماهیت خود، شدت تقابل سیاسی-اجتماعی و روش های حل تضادها، بسیاری از محققان آن را معادل یک جنگ داخلی می دانند.

بنابراین، اساساً وحدت ارضی روسیه احیا شد، اگرچه بخشی از سرزمین های روسیه در اختیار مشترک المنافع لهستان-لیتوانی و سوئد باقی ماند.

پس از زمان مشکلات، انتخاب به نفع حفظ بزرگترین قدرت در اروپای شرقی انجام شد.

جدول "دوره های زمان مشکلات"

چارچوب زمانی دوره

رویدادهای اصلی

ویژگی های نیروهای مخالف

اسامی مهم ترین شرکت کنندگان

نتایج دوره، اهمیت آن برای سیر بعدی رویدادها

استقرار "دولت بویار" در روسیه - "هفت بویار".

دعوت به تاج و تخت روسیه از ولادیسلاو، پسر پادشاه لهستان.

مرگ دیمیتری دوم دروغین.

اشغال مسکو توسط لهستانی ها.

فراخوان پاتریارک هرموگنس به مردم روسیه برای قیام در مبارزه آزادیبخش علیه مهاجمان خارجی.

1611، ژانویه - ژوئن - فعالیت های شبه نظامی اول (ریازان).

1611، سپتامبر - اکتبر - تشکیل دومین شبه نظامی در نیژنی نووگورود به رهبری K. Minin و D. Pozharsky.

مداخله تمام عیار لهستانی ها و سوئدی ها.

خیزش مردم برای مبارزه با بیگانگان.

اعضای "هفت بویار": F. Mstislavsky، I. Vorotynsky، A. Trubetskoy، A. Golitsyn، B. Lykov، I. Romanov، F. Sheremetev.

ولادیسلاو سیگیسموندویچ واسا، زیگیسموند سوم، پدرسالار هرموژن، پی لیاپانوف، ای. زاروتسکی، د. تروبتسکوی، ک. مینین، د. پوژارسکی، میخائیل رومانوف، ایوان سوزانین.

خیزش ملی در روسیه جنگ داخلی به یک جنگ آزادیبخش ملی تبدیل می شود. آزادسازی مسکو از اشغالگران لهستانی. بازگرداندن استقلال کشور

زمسکی سوبور 1613 و احیای استبداد. اولین رومانوف ها.

پایان مشکلات.

معلم(تجمیع مطالب پوشش داده شده): من می خواهم این درس را با سخنان ارسطو فیلسوف یونان باستان به پایان برسانم: "اگر دلایلی را که منجر به مرگ ساختارهای دولتی می شود بدانیم، پس از این طریق دلایلی را می دانیم که حفظ آنها را تعیین می کند."

زمان مشکلات یک جنگ داخلی در روسیه است که با مبارزه با کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی و سوئد پیچیده شده است.

سلطنت فئودور ایوانوویچ (1583 - 1598).

پس از مرگ ایوان وحشتناک، قدرت به پسر 27 ساله او فدور رسید. تزار دوم روسیه تمایل چندانی به حکومت نداشت و رهبری کشور را به یاران خود و قبل از هر چیز به بوریس گودونف سپرد. او برادر ایرینا همسر تزار بود.

1589 گرم. - متروپولیتن ایوب (پادشاه گودونوف) پدرسالار شد که باعث افزایش اعتبار کلیسا شد.

1591 گرم. - برادر کوچکتر تزار، تزارویچ دیمیتری، در اوگلیچ می میرد. کمیسیونی به ریاست واسیلی شویسکی حکم داد که این یک تصادف است، اما مردم به گودونف فکر کردند. این کمیسیون شامل پسرانی با دیدگاه های سیاسی بسیار متفاوت بود؛ واسیلی شویسکی، که اخیراً از تبعید بازگشته بود، شاید مخالف اصلی گودونف بود. این و همچنین اینکه بسیاری از اظهارات شاهدی که به دست ما رسیده امضا شده است و در صحت آنها تردیدی وجود ندارد، به احتمال زیاد می توان در مورد تصادف صحبت کرد.

جالب است. آخرین پسر تزار ایوان به نام اولین نامگذاری شد - که در یک تصادف بدون حتی یک سال زندگی درگذشت.

1597 - قانون بردگان که طبق آن بردگان داوطلبانه که بیش از شش ماه خدمت می کردند مادام العمر برده باقی می ماندند.

بوریس گودونوف (1598 - 1605).

پس از مرگ فئودور ایوانوویچ، زمسکی سوبور بوریس گودونوف را به عنوان تزار انتخاب کرد. بوریس گودونوف با احساس شکنندگی موقعیت خود اشتباه کرد - او تصمیم گرفت به مردم تکیه کند: معوقات مالیاتی حذف شد، مالیات های مستقیم با مالیات های غیر مستقیم جایگزین شد و حق دهقانان برای راهپیمایی در روز سنت جورج (1601) بود. تا حدی بازسازی شده است. او برای حمایت از فقرای شهری، پروژه های ساختمانی جهانی را آغاز کرد. اوضاع کشور در حال بازگشت به حالت عادی بود، اما این امر حمایت حاکمیتی را از مردم به همراه نداشت.

بوریس گودونوف همچنین با کشورهای اروپایی روابط برقرار کرد، سعی کرد متخصصان خارجی را به روسیه دعوت کند - که با این حال، کشورهای مرزی (عمدتاً مشترک المنافع لهستان و لیتوانی) مانع از آن شدند و حتی پزشکان مجبور شدند تحت پوشش بازرگانان راهی مسکو شوند. او همچنین به بازرگانان انگلیسی و هلندی مزایایی داد و امیدوار بود تجارت بین‌المللی را احیا کند. در سال 1600، اولین دانش آموزان روسی که از خانواده های منشی بودند، به انگلستان رفتند. به لطف حمایت تزار، دانشجویان روسی این فرصت را داشتند که در آکسفورد و کمبریج تحصیل کنند. در سال 1603، پادشاه هزینه تحصیل پنج جوان را در لوبک (آلمان) پرداخت.

روس ها تحت تأثیر خارجی ها شروع به تراشیدن ریش خود می کنند.

1600- پادشاه به شدت بیمار شد. پسران رومانوف گروه بزرگی را در حیاط مسکو جمع کردند، به این امید که پس از مرگ بوریس گودونوف قدرت را به دست گیرند. حاکم بیمار چند صد تیرانداز را به دنبال آنها فرستاد؛ رومانوف ها مقاومت شدیدی کردند، اما دستگیر شدند. نزدیکترین خدمتکاران رومانوف اعدام شدند - یکی از این خدمتکاران قرار بود گریگوری اوترپیف باشد، اما او موفق شد راهب شود که او را از چوبه دار نجات داد.

کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی و روسیه در سال 1600 یک صلح 20 ساله منعقد کردند که برای هر دو طرف مفید بود.

1601-1603- به دلیل بدتر شدن آب و هوا (شدیدترین سرمایش در اروپا طی هزار سال گذشته)، این کشور برای سه سال متوالی با شکست محصول مواجه شد. قحطی شدیدی رخ داد (منابع حاوی اطلاعاتی در مورد 120 هزار کشته تنها در مسکو هستند) که در نتیجه آن تعداد زیادی فراری ظاهر شدند که به نوبه خود به گروه های سارقین تبدیل شدند. در سال 1603 شروع شد شورش پنبه. پس از چندین نبرد، شورشیان شکست خوردند، خود کاتن اعدام شد، اما بیشتر ارتش او فرار کردند و پنهان شدند.

آنها نه تنها در جاده ها، بلکه در شهرها نیز دست به سرقت زدند. بوریس گودونوف مجبور می شود برای برقراری نظم در پایتخت اقدامات ویژه ای انجام دهد.

قزاق ها در این زمان، قزاق ها، که عمدتاً دهقانان فراری بودند، به یک نیروی تأثیرگذار تبدیل شدند. در کشورهای مشترک المنافع لهستان و لیتوانی، قزاق ها در Zaporozhye، در روسیه در Don (همچنین در Volga و Yaik) متمرکز بودند. هر دوی آنها نارضایتی و ترس مقامات را برانگیخت، اما آنها نتوانستند کاری در مورد آنها انجام دهند.

سیاست خارجی فئودور ایوانوویچ و بوریس گودونوف.

شکست در جنگ لیوون برای همیشه موقعیت روسیه را در عرصه بین المللی تضعیف کرد. آتش بس امنیت را تضمین نمی کرد. در سال 1591 کریمه ها یورش ویرانگری را انجام دادند، اما چون... قرار بود خانات کریمه در جنگ با مجارستان از ترکیه حمایت کند؛ آنها اغلب نمی توانستند حملاتی انجام دهند و علاوه بر این، خود از حملات قزاق های دون رنج می بردند.

تلاش هایی برای بازگشت به بالتیک انجام شد. رویارویی با سوئد تشدید شده است. در نتیجه مبارزات انتخاباتی سال 1590، شهرهای یام، کوپریه و ایوانگورود تصرف شدند. در سال 1592، یک کمپین ناموفق علیه Vyborg. در همان سال، صلح با لهستان به مدت 12 سال منعقد شد. 1595 - صلح با سوئد که بر اساس آن شهرهای اشغال شده توسط سوئد در سال 1580 به مسکو رفتند در واقع در این زمان در دریای بالتیک، سه ایالت برای شهرهای لیوونی رقابت می کنند - مشترک المنافع لهستانی-لیتوانی، سوئد و روسیه. گهگاه امکان بلوک بین آنها وجود داشت، اما عمر کوتاهی داشتند.

دیمیتری دروغینمن.

1603- یک شیاد در کشورهای مشترک المنافع لهستان-لیتوانی ظاهر می شود که سفیر پریکاز بلافاصله به او علاقه مند شد. روسیه رسماً خواستار استرداد او شد، اما سرمایه دار ثروتمند آدام ویشنوتسکی که از دیمیتری دروغین حمایت می کرد، نپذیرفت. در این زمان، از طرف تزار، تحقیقاتی در مورد هویت شیاد در جریان بود و در پایان سال در مسکو اعلام شد که این یک راهب فراری صومعه کرملین چودوف، گریگوری اوترپیف است.

بزرگان - اربابان فئودال بزرگ در مشترک المنافع لهستان و لیتوانی. نجیب - اشراف در همان مکان.

در ابتدا، اوترپیف از حمایت سرمایه دار بانفوذ ارتدوکس ویشنوتسکی برخوردار بود، اما بعداً به یوری منیشک کاتولیک با نفوذ پناهنده شد. او را به پادشاه معرفی کرد و حتی او را به ازدواج دخترش مارینا درآورد. در همان زمان، دیمیتری کاذب به کاتولیک گروید که نماینده پاپ را به سمت خود جلب کرد.

تحت حمایت منیشک، اوترپیف از پادشاه زیگیزموند سوم حمایت کرد. در ازای این کار، او قول داد بخشی از سرزمین های روسیه (سرزمین چرنیگوف-سورسک و سرزمین اسمولنسک) را واگذار کند و به پادشاه در تصاحب تاج و تخت سوئد کمک کند. مارین منیژکبه عنوان ملکه آینده، به اسکوف و نووگورود قول داده شد که او را اداره کنند و به پدرش قول یک میلیون زلوتی لهستان داده شد. او همچنین متعهد شد که طی یک سال تمام روسیه را به مذهب کاتولیک بیاورد.

1604- دیمیتری دروغین با یک گروه کوچک به روسیه حمله می کند ، جایی که نمایندگان تقریباً همه طبقات از او با خوشحالی استقبال می کنند: اشراف ، دهقانان ، رعیت ها ، قزاق ها.

جالب است. در سال 1604 بوریس گودونوف و دیمیتری دروغینمنبا پاتریارک سوفرونیوس اورشلیم مکاتبه کنید. پدرسالار اورشلیم در نامه های خود برای هر یک از خبرنگاران خود آرزوی پیروزی بر دشمنان را دارد و همچنین از آنها می خواهد که از نظر مالی به او کمک کنند - در پرداخت بدهی به اعراب. او همچنین از شیاد خواست تا دو اسب عربی را که توسط آدام ویشنوتسکی، اولین حامی اوترپیف اسیر شده بودند، بازگرداند.

1605- نیروهای دولتی شورشیان را سرکوب می کنند، دیمیتری دروغین می خواهد به لهستان فرار کند، اما همکارانش مانع او می شوند و او به عملیات نظامی ادامه می دهد.

می 1605- خبر مرگ تزار بوریس می رسد و نیروهای دولتی به طرف شیاد می روند. در آغاز ماه ژوئن، قیام در مسکو آغاز می شود که در آن تزار جوان کشته می شود - فئودور بوریسوویچ گودونوف. به زودی دیمیتری دروغین وارد مسکو می شود و تاج گذاری می کند.

17 مه 1606قیامی در مسکو رخ می دهد که در نتیجه آن دیمیتری دروغین می میرد. علت قیام اقدامات نسنجیده شیاد بود:

1). او به تدریج حمایت لهستان و کلیسای کاتولیک را از دست داد و تحقق وعده هایی را که قبل از مبارزات علیه روسیه داده بود به تأخیر انداخت.

این امر با این واقعیت تشدید شد که محافل بویار (شویسکی و گلیتسین) مسکو در آن زمان به سمت لهستان گرایش داشتند و در پایان سال 1605 آنها سفارتی را به لهستان فرستادند و در آنجا پادشاه سیگیزموند را به دلیل کمک به شیاد مورد سرزنش قرار دادند و به آنها اشاره کردند. امکان واگذاری تاج و تخت به پسرش ولادیسلاو.

2). ازدواج در اوایل ماه مه 1606 به مارین یوریونا منیشک. ازدواج با یک زن کاتولیک هم برای مردم و هم برای پسران بسیار ناامید کننده بود.

3). دهقانان و قزاق ها نیز به تدریج از تزار جدید ناامید شدند. بنابراین در دوره وی دوره «سالهای درسی» از 5 سال به 6 سال افزایش یافت. ارتش قزاق منحل شد.

4). لهستانی ها، با همدستی دیمیتری دروغین، در مسکو خشمگین شدند، که آنها آن را سرزمینی فتح شده می دانستند.

5). شایعات در مورد گرویدن پادشاه به کاتولیک شروع شد. این، همراه با رفتارهای خارجی او - او خود را با لهستانی ها محاصره کرد، ریش نداشت - مردم را از او بیگانه کرد.

پس از سرنگونی دیمیتری دروغین، پادشاهان فریاد زدند واسیلی شویسکی (1606 - 1610). با این حال ، تقریباً بلافاصله پس از ظهور حاکم جدید ، شایعاتی مبنی بر اینکه دیمیتری دروغین به طور معجزه آسایی فرار کرد و به کشورهای مشترک المنافع لهستان و لیتوانی گریخت. مخالفان Shuisky بلافاصله ظاهر شدند، به رهبری ایوان ایسایویچ بولوتنیکوف. او ارتشی را رهبری کرد که در آن تمام طبقات روسیه نماینده داشتند و به سمت مسکو حرکت کردند و مرتباً بر نیروهای دولتی پیروز شدند. از اکتبر تا دسامبر 1606، نیروهای بولوتنیکوف مسکو را محاصره کردند، اما در آن زمان اختلافات بین شورشیان آغاز شد و بسیاری به سمت شویسکی رفتند. به تدریج، مزیت به حامیان دولت قانونی رسید، نیروهای بولوتنیکوف شکست خوردند و سربازان او به کالوگا و تولا گریختند، جایی که برای مدت طولانی با موفقیت نیروهای اعزامی به دنبال آنها را شکست دادند. با این حال، بخت و اقبال به تدریج از آنها دور شد و در اکتبر 1607، بولوتنیکوف و سایر رهبران قیام موافقت کردند که با حفظ جان خود تسلیم شوند. شویسکی موافقت کرد، اما متعاقبا همه را اعدام کرد.

تابستان 1607یک شیاد جدید ظاهر شده است - دیمیتری دروغینII. پس از شکست نیروهای Bolotnikov، بسیاری از بازماندگان به مدعی جدید برای تاج و تخت پیوستند. او همچنین توسط همسر دروغین دیمیتری اول، مارینا منیشک "به رسمیت شناخته شد". فریبکار پایتخت خود را در توشینو سازماندهی کرد (مسکو با شویسکی باقی ماند) ، از محل مقر او نام مستعار خود را - دزد توشینو - دریافت کرد.

جنگ بین شویسکی و دمیتری دوم دروغین با درجات مختلفی از موفقیت پیش رفت، اگرچه موقعیت فریبکار مطمئن تر به نظر می رسید. در سال 1609 ، تزار واسیلی گامی ناامیدانه برداشت - در ازای انصراف از ادعای سرزمین های لیوونی و شهر کورلا با منطقه ، از سوئدی ها کمک خواست. نیروهای متحد روسیه و سوئد توسط یکی از بهترین رهبران نظامی این زمان، برادرزاده تزار رهبری می شد - میخائیل اسکوپین-شویسکی. در مدت کوتاهی، او نیروهای اصلی دزد توشینو را شکست داد و توشینو را آزاد کرد و در نتیجه مسکو را آزاد کرد. در مارس 1610، اسکوپین-شویسکی، در راس نیروهای خود، به طور رسمی وارد مسکو شد، جایی که در جشنی در شاهزاده وروتینسکی مسموم شد. معاصران تزار و برادرش دیمیتری شویسکی را مقصر این جنایت دانستند.

مبارزه با تهدیدات خارجی

در پاییز 1609- ارتش پادشاه لهستان سیگیزموند سوم محاصره اسمولنسک را آغاز می کند. این شهر 20 ماه مقاومت کرد و تنها در 3 ژوئن سقوط کرد 1611 گرم.

در تابستان 1610، دیمیتری دوم دروغین دوباره به مسکو نزدیک شد (اما به زودی، نیروهای او دوباره شکست خوردند و خود او کشته شد). در این شرایط، پسران مسکو تزار واسیلی را سرنگون می کنند و به زور او را راهب می کنند. قدرت به یک بدن الیگارشی موقت - "هفت بویار" منتقل می شود. به نوبه خود ، هفت بویار تصمیم می گیرند شاهزاده لیتوانی-لهستانی ولادیسلاو را به تاج و تخت دعوت کنند (مذاکرات اولیه در این مورد در سال 1605 انجام شد).

تصمیم به فراخوانی وارث لهستانی تاج و تخت روسیه در میان مردم محبوبیت نداشت. و در بهار 1611، قیام علیه لهستانی ها در مسکو آغاز شد. به سرعت سرکوب شد؛ یکی از رهبران قیام، شاهزاده D.M. پوژارسکی، زخمی، مجبور به فرار از پایتخت می شود.

در تابستان 1611، نیروهای اولین شبه نظامی به زیر دیوارهای مسکو رسیدند. برخلاف مسکو، اکثر شهرهای روسیه نمی خواستند با ولادیسلاو وفاداری کنند و برای مبارزه با تهدید لهستان، یک شبه نظامی در ریازان به ریاست پی لیاپانوف تشکیل شد. نیروهای محرک اصلی شبه نظامیان قزاق ها و اشراف بودند. در ابتدا، اوضاع برای شبه نظامیان به خوبی پیش رفت؛ لهستانی ها در مسکو محبوس بودند و تهدیدی ایجاد نمی کردند. با این حال ، درگیری بین قزاق ها و اشراف رخ داد ، در نتیجه لیاپانوف کشته شد و پس از آن اشراف در نزدیکی مسکو ترک کردند.

1610-1611. - سفارت پسران مسکو، که فیلارت (رومانوف) در آن شرکت می کند، به لهستان. هدف از این سفر دفاع از توافق اولیه در مورد سربازگیری تزارویچ ولادیسلاو به تاج و تخت بود، مشروط به اینکه وی به ارتدکس تبدیل شود.

تابستان 1611. با دو شکست مردم روسیه مشخص شد - سقوط کرد اسمولنسکزیگیزموند سوم اعلام کرد که خودش در مسکو حکومت خواهد کرد و سوئدی ها اسیر شدند نوگورود.

در برابر این پس زمینه، یک شبه نظامی جدید در نیژنی نووگورود به رهبری "پوساد بزرگ" کوزما مینین و شاهزاده دیمیتری پوژارسکی شروع به جمع آوری می کند. به زودی، دسته هایی از شهرهای دیگر شروع به پیوستن به شبه نظامیان کردند. ارتش مینین و پوژارسکی به مسکو رفتند و آن را محاصره کردند. که در اکتبر (با توجه به سبک جدید 4 نوامبر) 1612. لهستانی ها که قادر به تحمل گرسنگی نبودند، تسلیم شدند.

1 مبارزات اصلی کریمه ها: 1552- تلاش برای سوء استفاده از مبارزات روسیه علیه کازان. یک شکست کامل، Devlet-Girey، ترس از شرکت در نبرد با ارتش اصلی روسیه به فرماندهی ایوان وحشتناک، ناموفق تلاش کرد تا تولا را تصرف کند و با نزدیک شدن نیروهای کمکی روسی مجبور به فرار شد. 1555- یورش جدید تاتارها با یک حادثه آغاز شد. کریمی ها طبق رسم خود با گذاشتن کاروان و اسب های یدک در مقابل مرز به سوی روسیه حرکت کردند. آنها نمی دانستند که با ارتش فرماندار شرمتیف دور زده شده اند که بدون هیچ مشکلی این کاروان و اسب ها (60K) را به اسارت گرفتند و با حدود نیمی از ارتش به روسیه فرستادند. او را ناامید کرد. Devlet-Girey با اطلاع از اینکه ایوان وحشتناک به سمت او می آید، برگشت و شروع به عقب نشینی کرد و در آنجا با گروه شرمتیف روبرو شد که از نظر تعداد (5-8 بار) کمتر بود که او با سختی شکست داد. 1562- تاتارها شهرک های Mtsensk را غارت کردند ، شهر را نگرفتند و با عجله عقب نشینی کردند. 1564 چ - مذاکرات صلح انجام شد، اما دیولت-گیر به طور غیر منتظره و با موفقیت به روسیه رفت. او ریازان مستحکم ضعیف را محاصره کرد، نتوانست آن را تصرف کند و مجبور به عقب نشینی شد بدون اینکه منتظر تمام دسته های "منحل شده برای جنگ" باشد و بسیاری از آنها توسط روس ها شکست خوردند. 1565 گرم. - پیاده روی یک روزه سربازان روسی منتظر ساکنان استپ بودند و کریمه ها عجولانه آزاد شدند و جویندگان خود را رها کردند. آنها برای اولین بار در مبارزات علیه تاتارها شرکت کردند نگهبانان. 1571- موفق ترین کارزار کریمه ها که در نتیجه آن مسکو سوزانده شد . 1572- شکست تاتارها در نبرد مولودی که مدت طولانی نتوانستند از آن خلاص شوند.

نامه دولت روسیه به پادشاه فرانسه (گزیده): «...در گذشته در سال 109 (1601) ژیگیمونت، پادشاه لهستان و دوک بزرگ لیتوانی، سفیران خود، صدراعظم دوک اعظم را فرستاد. لیتوانی، لو سوپگا با رفقایش، و آن سفیران و پسران ما حکم آتش بس بین تزار و بوریس فدوروویچ کل روسیه و بین ژیگیمونت پادشاه لهستان و بین ایالت های بزرگ آنها را به مدت بیست و دو سال، از تابستان 7109 تا تابستان سال 7131، و آن آتش بس تزار بوریس و ژیگیمونت پدرخوانده شاه بود با بوسه ای بر روح خود، آنها آنچه را که در آن سال های صلح بود برای آنها، حاکم و دولت با دولت در صلح و دوستی مهر و موم کردند. عاشقانه، جنگ و بی دوستی را شروع نکنید و مردم را به سرزمین ایالت مسکو نفرستید و از طریق سرزمین آنها نه اجازه ندهید مردم از ارتش عبور کنند و با هیچ قوم یا مردمی به دشمن کمک نکنید. و پس از آن استحکامات، به زودی، دزدی، بدعتگذار سیاهپوست به نام گریشکا بوگدانوف، پسر اوترپیف از ایالت مسکو، به دلیل برخی اعمال شیطانی خود به لیتوانی گریخت و لباس سیاه خود را از تن بیرون کرد و به او داد. دستخط خود را به عنوان یک دشمن، اگر او تاج و تخت سلطنتی را می پذیرفت، از خدا تکفیر می شد و خود را تزارویچ دمتریوس از اوگلیتسکی، پدربزرگ حاکم بزرگ ما، تزار، و V نامید. K. ایوان واسیلیویچ از تمام روسیه، پسر. و تزارویچ دیمیتری اوگلتسکی سیزده سال قبل از آن زمان مرده بود. و در لهستان، به توصیه و نیت رادنی پان، فرماندار سندومیرسکی یوری منیشکا، شاهزاده آدام و شاهزاده کوستیانتین ویشنوتسکی، و رئیس اوستریانسکایا، میخائیلو راتومسکی و بسیاری دیگر از مردم لهستان و لیتوانی، آن دزد را دستگیر کردند و آن دزد را گریشکا روستریگا به آنجا آوردند. پادشاه ژیگیمونت، ناموئیچ او پسر سلطنتی است، گویی آنها واقعاً در مورد او می دانند که او پسر پدربزرگ ما است ... تزارویچ دیمیتری اوگلتسکایا. و آن دزد پیشانی خود را برای کمک به پادشاه زد تا بتواند در ایالت مسکو حاکم شود. و برای آن، او خود به پادشاه و با دولت بزرگ روسیه ما در شهروندی متعهد خواهد بود، و شاه ژیگیمونت، فرمان صلح را زیر پا گذاشت و بوسه صلیب خود را که مورد تایید تزار بوریس بود، نقض کرد... او آن دزد را داد. بسیاری از خزانه خود را برای کمک، و مردم علیه تزار بوریس و ایالت مسکو، و Radnaya Koruna فرماندار لهستانی Sendomierz یوری منیشک، به فرمان سلطنتی، دخترش مارینا را برای آن دزد صحبت کرد، و خزانه زیادی به او داد تا کمک کند. او، و خود او با مردان نظامی به اوکراین در ایالت مسکو رفت. و آن دزد گریشکا اوترپیف و فرماندار سندومیرسکایا با بسیاری از مردم لهستانی و لیتوانیایی به اوکراین در ایالت مسکو در شهرهای ناشناخته سورسکی آمدند. و تزار بوریس با علم به فرمان صلح و بین خود و پادشاه ژیگیمونت در مورد آن استحکامات، در شهرهای سورسکی از اوکراینی های لیتوانیایی افراد نظامی سودمندی را نگه نداشتند و آن دزد به اشتباه برخی از شهرهای سورسکی را تصرف کرد و شهرهای دیگر مسکو را آموزش داد. ایالت برای دسترسی، و نامه های پادشاه را که من از طرف خودم یاد دادم که در مورد مشکلات در همه شهرهای ایالت مسکو به انواع مردم بنویسم، نام آن دزد، پدربزرگ حاکم بزرگ ما. .. ایوان واسیلیویچ از تمام روسیه توسط پسرش تزارویچ دیمیتری اوگلتسکی، به طوری که آنها در برابر او بایستند، اما او می خواهد به همه در ایالت مسکو با مردم و خزانه کمک کند. و چگونه برای تزار بوریس و پسران ایالتی مسکو ما می دانستند که چنین عمل شیطانی از پادشاه ژیگیمونت و از کورونا لهستانی در سالهای آتش بس آغاز شد |... فرستاده شده به لهستان و لیتوانی نزد اربابان رادا به عنوان پیام آور اسمیرنوف. اوترپیف و او اسمیرنوی آن دزد عموی خودش است و به او دستور دادند که با آقای رادا صحبت کند تا آقای رادا و برادرزاده اش و دزد که تزارویچ دیمیتری نامیده می شود رو در رو تصمیم بگیرند و او تصمیم بگیرد. دزدی او را افشا کند و اعلیحضرت ایو اسقف مسکو و تمام روسیه و کلانشهرها و اسقف اعظم و اسقف ها و کل کلیسای جامع مقدس عمداً نامه های خود را برای اربابان رادنی در کیف به شاهزاده واسیلی اوستروژسکی، یک پیام آور آفوناسی ارسال کردند. پالچیکوف، و در مورد آن دزد، در مورد گریشکا اوترپیف با شهادت در مورد اینکه چگونه او در ایالت مسکو به عنوان یک شماس بود، و برای چه دزدهای شیطانی خود از ایالت مسکو به لیتوانی فرار کرد، و آنها هر آنچه در نامه نوشته شده بود را باور کردند. ، اما به آن دزد و طلسمات دشمن او در هیچ چیز اعتقاد نداشتند و دستور دادند که او را بگیرند و به ایالت مسکو بفرستند و بر او به عنوان دشمن در حکومت اولیا پدر. و طبق قانون شورا، برای اعمال شرورانه او مجازات می شود، تا به خاطر آن تصمیم مسالمت آمیز نقض نشود، و در میان حاکمان بزرگ، من بیش از همه مورد بی مهری قرار گرفتم و بین دولت ها از این قبیل دزد است، از جذابیت های شیطانی او. سردرگمی و خونریزی به وجود نیامد. و پادشاه ژیگیمونت و اربابان رادا همه را باور نکردند، اسمیرنوا اوترپیف با آن دزد با برادرزاده اش اوو با روستریگ، او را در معرض دید قرار ندادند، و شاهزاده واسیلی اوستروژسکایا لردهای رادا شاهزاده پدرسالار آفوناسی پالچیکوف را قرار دادند. در قلعه خود و او اجازه بازگشت. و چگونه فرماندار سندومیر یوری منیشک و پسرش و میخائیل راتومسکایا بزرگ اوستریانسک و سایر اربابان با آن دزد و بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی به ایالت روسیه در شمال آمدند و به اغوا کردن و ارعاب سوریوکهای محلی با نام سلطنتی آموزش دادند. گویی ژیگیمونت پادشاه بود و اربابان رادا واقعاً در مورد او فهمیدند که او یک شاهزاده مستقیم است و آنها می خواهند با تمام لهستان و لیتوانی از او حمایت کنند و با آنها از طریق سلطنت به ایالت مسکو می روند. فرمان و پانوف رادا. و تزار بوریس، با دیدن دروغگویی ملکه ژیگیمونت از طریق بوسه صلیب، آن دزد را فرستاد تا فرستاده خود پوسنیک اوگارف را به عمد نزد ژیگیمونت، پادشاه لهستان و دوک بزرگ لیتوانی محکوم کند. و در این مورد، تزار بوریس به پادشاه با فرستاده خود به ژیگیمونت دستور داد که آیا باید به آتش بسی که سفیران صدراعظم بزرگش بسته بودند ادامه دهد... لو سوپگا با رفقایش و اسقف اعظم و اسقف ها در همان زمان دوباره فرستادند. کرون های لهستان به رادا و دوک نشین بزرگ لیتوانی به آرکیبیسکوپ و اسقف و به کل روحانیون با نامه هایی ... فرستاده آنها آندری بوناکوف در مورد همان دزد، و در مورد او به طور معتبر با گواهی نامه نوشتند تا اربابان رادا باور نمی کرد که دزد و دهقان از طریق بوسه صلیب خون نریزند و فرمان صلح را زیر پا نگذارند. و شاه ژیگیمونت و اربابان رادا در مقابل فرستاده تزار بوریس همه چیز را انکار کردند، اما گفتند که در هیچ کاری به آن دزد کمک نمی کنند و مقررات صلح را نقض نمی کنند و می خواهند آن را ادامه دهند. و پس از فرستادن فرستاده خود به تزار بوریس، پادشاه سابق و اربابان ژیگیمونت آموخت که از کمک به آن دزد به هر طریق ممکن خوشحال است و از شهرهای لهستان و لیتوانی و از تمام نقاط مرزی تا ایالت مسکو، بزرگان و حاکمان دائماً برگه هایی می فرستادند و آن دزد را به تزارویچ دمیتری ایوانوویچ هدایت می کردند تا در مقابل آن دزد بایستند و تسلیم او نشوند، و حاکم لهستانی آنها، شاه ژیگیمونت، و آقایان رادنیه با تمام لهستانی ها و لهستانی ها و لهستانی ها در مقابل آن تسلیم نشوند. سرزمین لیتوانیایی با آن دزد در جنگ به ایالت مسکو می رود...; و در همان زمان، به قضاوت عادلانه خداوند در مورد تزار و دوک بزرگ بوریس فدوروویچ، تمام روسیه دیگر در شکم نبود و در پادشاهی مسکو اختلاف و نزاع داخلی و خونریزی شروع شد که با اعتقاد به چنین آشفتگی و از ترس جنگ و ویرانی مردم لهستان و لیتوانی، دزد را گرفتند و پسران ما و فرماندار که در هنگ بودند در مقابل آن دزد ایستادند... پس از بستن او، او را نزد آن دزد آوردند. و با اقدام دشمن و به قصد و کمک شاه ژیگیمونت... آن دزد به شهر مسکو حاکم رسید... و به تخت سلطنت رسید و فرمانروای مسکو نام گرفت. و بسیاری از مردم لهستانی و لیتوانیایی و آتامان های دون و ولسکی و قزاق ها که به دلیل گناهشان از مجازات اعدام از ایالت مسکو ما گریختند، همراه با او به شهر حاکم مسکو آمدند. و با تبدیل شدن به حاکمیت ایالت مسکو، آن دزد بسیاری از پسران و فرمانداران و انواع مردم را در سراسر شهرها به اسارت فرستاد و دیگران را با مجازات اعدام اعدام کرد. و سپس فرماندار سندومیرسکی یوریا منیشک از لیتوانی نزد آن دزد آمد با بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی و با خود آورد... طبق توافقی که با آن دزد داشت، دخترش مارینا را به او داد و به همراه فرماندار سندومیرسکی از سوی پادشاه به نزد همان دزد آمدند، سفیران میکالای آلتنیتسکایا، کاستلان مولوگوفسکایا، و الکساندر گا(ن)سوسکی، نجیب زاده سلطنتی، با افراد زیادی که هنگ ها و شرکت ها را سازماندهی می کردند، گویی در امور نظامی، و نه مانند قبل، سفیران و فرستادگان لهستان و لیتوانی راه می رفتند و به آن دزد در ایالت تبریک می گفتند و پادشاه دوستی خود را با او اعلام می کرد، که او خود را علیه دولت مسکو متعهد کرده است و خودش در تمام ایالت مسکو ما تحت تابعیت او است. ، که در مورد آن با او توافق شده بود. و با حضور در مسکو، آن مردم لهستانی و لیتوانیایی... شروع به هتک حرمت زیادی به ایمان دهقانی ما کردند و... خشونت زیادی به مردم انجام دادند و آن دزد گریشکا با لهستانی ها پدرسالار مسکو برنامه ریزی کرد. و کلانشهرها و اسقف اعظم و اسقف ها و پسران و فرمانداران و همه نوع مردم از بهترین درجات را کتک زدند و ایالت مسکو را تحت تاج و تخت لهستان قرار دادند و ایمان واقعی مسیحی ارتدکس ما را به قوانین یونان فاسد کردند. و پسران ایالتی مسکو و فرمانداران ما و همه جور مردم، با دیدن چنین شرارتی از آن دزد روستریگ و از مردم لهستان و لیتوانی، نتوانستند چنین شرارتی را تحمل کنند، همه با یک فکر متحد شدند و آن دزد شیطانی را به قتل رساندند. و آن مردم لهستانی و لیتوانیایی برای او ایستادند و به او یاد دادند که مردم روسیه را کتک بزند، و آن معدود سیاهپوستان زمستوو به خاطر بی ادبی شان کتک زدند. و پسران ما فرماندار سندومیرسکی را با دخترش و دوستانش ویشنوتسکی و دیگر مردم لهستان و لیتوانی از مرگ نجات دادند... و خود پادشاه ژیگیمونت و اربابان رادا قصد ویران کردن ایالت مسکو را بیشتر از دولت قبلی داشتند. ، برای ایجاد ناآرامی در ایالت مسکو شتافتند و خون دهقانان را بیهوده ریختند ، آنها دستور دادند که شکوه به تمام نقاط مرزی ایالت مسکو و دان به قزاق ها گسترش یابد ، گویی دزدی که در مسکو حاکم بود مسکو را ترک کرد. و در میان آنها در لهستان زنده است و به جای او لیتوین کشته شد. بله، آنها عمداً یک دزد یهودی الاصل دیگر را به اوکراین در ایالت مسکو در سرزمین سورسک فرستادند و او را تزار دیمیتری به همان نامی که دزد سابق روستریگ با آن نامیده می شد صدا می کردند، گویی آن دزد از قتل از مسکو فرار کرده است. و با آن دزد دیگر، به فرمان سلطنتی، بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی، شاهزاده رومون روژنسکی، و الکساندر سامویلوف، پسر ژباروفسکایا، و شاهزاده آدام ویشنوتسکی، و یان پیتر ساپیها، و سامویلو و یان تیسکیویچ، هتمان ها و سرهنگ های معروف آمدند. و سرهنگ ها و ناخداهای دیگر با بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی، و شروع به ارسال نامه های مبهم در سرتاسر سورسکایا و در شهرها و مکان ها کردند و از آن دزد به عنوان دزد سابق دیمیتری نام بردند. و مردم ایالت های مسکو شهرهای سورسکی اوکراین با دیدن ویرانی و جنگ از مردم لهستان و لیتوانی نتوانستند در برابر آنها بایستند و آن دزد را آزار دادند و اختلاف بین مردم و خونریزی بیشتر از قبل شروع شد. و آن دزد دیگر با لهستانی و لیتوانیایی با مردم بسیار و از قزاقها و از چرکاسی به شهر مسکو حاکم آمد و چون به مسکو نزدیک شد تبار را آغاز کردند و در شهرها... جنگ را منحل کردند. در نواحی و شروع به ویران کردن روستاها و روستاها سوزاندن و کشتار مردم و ضرب و شتم و غارت دیگران و ریختن خون بیهوده بدون رحم و نزدیک شدن به شهر مسکو حاکم. .. و به فضل خدا آن دزد به آرزویش از مسکو نرسید، بسیاری از مردم لهستانی و لیتوانیایی او را از مسکو کتک زدند و از اردوگاه بیرون کردند. و آن دزد با مردم لهستان و لیتوانی که از نزدیک مسکو از اردوگاه بیرون می دوید، به آنها یاد داد که در شهر کالوگا بایستند ... و تبعید را با ژیگیمونت پادشاه لهستان آموخت. و پادشاه لهستان ژیگیمونت... خود با لشکری ​​و با لباس... به شهر اسمولنسک با بسیاری از لهستانی ها و لیتوانیایی ها و سرزمین های دیگر با افراد اجیر آمد. و پس از محاصره شهر اسمولنسک، دستور داد که شهر را با گلوله ها و حمله ها بزنند و شهر اسمولنسک را با گل رز تضعیف کنند... و تزار واسیلی با دیدن ژیگیمونت پادشاه لهستان در حال ارتکاب جنایت صلیب، و از او و از دزد مشکلی پیش آمد، سفیر شاهزاده بویارش میخائیل واسیلیویچ شویسکی در ولیکی نووگورود، و به او از نوا گورود به همراه شاه سابق کارلوس سویسکی، پدر آدولف پادشاه فعلی سوئیسکی، دستور داد تا به افراد اجیر شده مراجعه کنند…. از سوییسکاای سابق، شاه کارلوس، از طریق تبعید با بویار به همراه شاهزاده میخائیل واسیلیویچ شویسکی، نظامیان ایالت شما فرانسه و سویان و سایر سرزمین ها را با فرماندار خود به همراه یاکوف پونتوسوف به ولیکی نووگورود فرستاد... و با بوسه ای صلیب و نامه با یاکوف پونتوسوف، آنها بر آنچه که برای یاکوف پونتوسوف، با تمام سربازانش که همراه او آمده بودند، تقویت کردند تا در برابر مردم لهستان و لیتوانی بایستند و با آنها بجنگند ... برای کل ایالت مسکو، تا حد مرگ قوی. و هیچ خیانتی به مردم لهستان مرتکب نشوید... شاه سوئیسکی کارلوس، فرماندار یاکوف پونتوسوف و ایورن گورن با فراموش کردن سوگند خود... با و هفت نفر از مردم خود... خیانت کردند، راندند. به هتمن لهستانی به استانیسلاو ژلکوفسکی، و با او در برابر بویار شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ شویسکی، و مردم روسیه و که با بویار با شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ شویسکی به خزانه برای مردم آلمان فرستاده شد، و پس از او پول و طلا شد. و سمورها و انواع زیور آلات گرانقیمت خزانه سلطنتی برای او فرستاده شد، سپس یاکوف پونتوس و قومش همه چیز را غارت کردند و بین خود تقسیم کردند ... (و) در حال سوختن و جنگ و پری به شهر جدید بزرگ رفتند. از مردم. و سایر نظامیان آلمانی که با فریب به حومه نوگرودتسکی لادوگا آمده بودند، آن را گرفتند و خون زیادی ریختند. و با هتمن لهستانی استانیسلاو ژلکوفسکی، یاکوف و ایورن گورن بسیاری از نظامیان خود را ترک کردند... و به قصد ژیگیمونت لهستانی، پادشاه مسکو که مردم مسکو را به آشوب بکشاند، با هتمن استانیسلاو دستور داد. ژلکوفسکی به مسکو به پسران و فرمانداران و همه درجات به خدمتگزاران و ژیلتسکی، گویی که از دهقانان پشیمان است، و اگرچه قرار بود ایالت مسکو آرام شود و خونریزی ها آرام شود، اما خود به سرزمین مسکو آمد. در نزدیکی اسمولنسک، و هتمن ژلکوفسکی را به مسکو فرستاد، انگار نه برای جنگ، برای توافق بر سر یک کار خوب، به طوری که همه نوع مردم مسکو. .. تزار واسیلی برکنار شد و ملکه، پسر شاهزاده ولادیسلاو، ایالت را به دست گرفت. و بسیاری از مردم ایالت مسکو که در آن زمان در مسکو بودند، چنین نامه سلطنتی را شنیدند، به امید حقیقت در آن، و مشاهده چنین ظلمی از سوی مردم لهستان و لیتوانی، و در محاصره بودن، تحت انواع نیازها قرار گرفتند. و قادر به تحمل گرسنگی نبود، شروع به نوسان کرد. و پسران و فرمانداران و مردم از هر درجه که در مسکو بودند حاکم ... واسیلی ایوانوویچ از تمام روسیه را زدند تا برای صلح دهقانان ایالت خود را ترک کند. و تزار واسیلی ایالت خود را ترک کرد ... و بسیاری از بویارها و فرمانداران و چاشنیکی ها و مهمانداران و بزرگان و بزرگان از شهرها و فرزندان بویار و تیراندازان و قزاق ها و انواع خدمتگزاران در آن زمان در جاهای دور علیه مردم آلمان بودند، چه در سیبری و چه در سایر کشورهای دور. . و چه کسی از ایالت مسکو، پسران و فرمانداران و اشراف و مردم از هر درجه، که در مسکو جمعیت زیادی نداشت، به دلیل شلوغی شرایط و از محاصره مردم لهستان و لیتوانی، پسر ژیگیمونت ولادیسلاو را به ایالت مسکو برگزید، و با هتمن لهستانی استانیسلاو ژلکوفسکی در مورد همه مقالات ... توافق انجام شد و با یادداشت ها و بوسه ای بر صلیب تقویت شد. و صلیب را برای ژیگیموپت پادشاه لهستان و برای پسرش ولادیسلاو بوسیدند... هتمان های کورونا استانیسلاو ژلکوفسکی و سرهنگ ها و ناخداها به این دلیل که هتمان استانیسلاو ژلکوفسکی با تمام مردم لهستان و لیتوانی باید از مسکو عقب نشینی کنند و بیاورند. همه نظامیان از ایالت مسکو خارج شدند و پادشاه مجبور شد از اسمولنسک به لیتوانی برود و اسمولنسک هیچ اشتباهی انجام ندهد. بله، طبق آن قرارداد و استحکامات، پدر ما، متروپولیتن فیلارت روستوف و یاروسلاول، نزد شاه ژیگیمونت در نزدیکی اسمولنسک رفت و بعداً شاهزاده بویار واسیلی واسیلیویچ گولیسین با رفقایش ... و در مسکو تصمیم گرفتند در دولت باشند. و حکومت در همه چیز، او از پادشاه آمد.. ... خائنی که بویار میخائیل گلبوف، پسر سالتیکوف، با مشاورانش که با او در نزد شاه بودند، بود. و هتمن... استانیسلاو ژلکوفسکی با شکستن بوسه خود بر روی صلیب، مسکو را با افراد نظامی ترک نکرد و به دستور ملکه، با فریب، مردم لهستانی، لیتوانیایی و آلمانی به مسکو اجازه ورود به شهرهای سنگی را دادند. و مردم لهستان و لیتوانی در ایالت مسکو شروع کردند، مصیبت های بزرگی را برای همه مردم به ارمغان می آورد و سختی ها و ویرانی ها را به ارمغان می آورد. و با دیدن چنین اعمال شیطانی ... اعلیحضرت پاتریارک هرماگنس ... آنها را به خاطر اعمال شیطانی آنها محکوم کرد و در تمام شهرهای ایالت مسکو نامه هایی از خود نوشتند که دولت مسکو در حال ویران شدن است و ایمان دهقانان در حال نابودی است. توسط مردم لهستان و لیتوانی و پادشاه آن معاهده. .. چیزی دریغ نکرد و بوسه صلیب هتمن و سرهنگ ها و ناخداها را از بین برد و سفرای بزرگ ایالت مسکو را بازداشت کرد ... اما پسرش را طبق آن قرارداد به پادشاهی مسکو نداد و انجام داد. اسمولنسک را ترک نکن و مردم لهستان و لیتوانی که در مسکو وارد شهر شدند، افسران خود را در مسکو و در شهرها طبق دستور قرار دادند و در مسکو و در شهرها مالیاتهای پولی و خوراک زیادی جمع آوری شد و ... عالی. مالیات و خشونت به همه مردم آموزش داده شد که تعمیر کنند، و به ایمان ارتدوکس واقعی ما... هتک حرمت، و به کلیساهای اعتقادی ما در مسکو، و به دروازه های شهر، به شهر، و به خزانه داری، آموزش داده شد. معجون و سرب و گلوله های توپ و انواع ذخایر توپ را به خودمان بردند و مردم لهستانی، لیتوانیایی و آلمانی را در کنار دروازه های شهر و در امتداد خیابان های نزدیک میله ها قرار دادند. و آنها یاد دادند که در مسکو و در شهرهایی به نام سلطنتی ژیگیمونت، پسر شاهزاده خود ولادیسلاو، به بوسه صلیب منتهی شوند، و پادشاه ژیگیمونت می خواست کشور بزرگ مسکو ما را به لهستان و لیتوانی تصرف کند. ... و کدام یک از افراد او در مسکو بودند و آنها به فرمان او شهر حاکم ما مسکو را به آتش کشیدند و کلیساهای خدا و صومعه ها را هتک حرمت کردند و نمادهای شریف و آثار معجزه آسای چندشفا را نفرین کردند. آنها با خواری بسیار پاتریارک هرموگنس را از تخت سلطنت خلع کردند و آنها را زندانی کردند و به قتل رساندند. و پسران شاهزاده آندری واسیلیویچ گولیتسین و دیگر پسران و اشراف و فرزندان پسران و انواع خدمتگزاران و مهمانان و انواع تاجران و مستأجران، تعداد بی شماری، زن و مرد و حتی نوزادان، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. خون‌های بی‌گناه زیادی ریخته شد، و خزانه‌ی سلطنتی ما، بسیاری از پادشاهان پیشین نیاکان ما، ظروف سلطنتی ما و همه اموال سلطنتی ما، و پسران، و اشراف، و مهمانان، و انواع شکم بازرگانان، مقادیر بی شماری از ثروت های بی شمار غارت شد، و آنها را نزد شاه فرستادند و بین خود تقسیم کردند... و با دیدن چنین گرفتاری ها و خرابی های بزرگ ایالت مسکو... پسران و فرمانداران و چاشنیکی ها و مباشران ما. و وکلا و اشراف و فرزندان بویار و انواع و اقسام خدمتگزاران و مستأجران به یکدیگر مراجعه کردند، شورایی برگزار کردند و صلیب را بوسیدند که همه بر علیه پادشاه ژیگیمونت و پسرش ولادیسلاو برای ایمان واقعی دهقانی ارتدوکس ما بودند. و برای ایالت مسکو در برابر مردم لهستان و لیتوانی، در برابر دروغ های فراوان آنها، طرفدار یکی شوند... و پس از جمع شدن، به شهر مسکو حاکم آمدند... و از خداوند برای لهستانی ها و لهستانی ها طلب رحمت کردند. مردم لیتوانی، آنها شکار کردند. آنها به شهر سنگی بزرگ، چین و کرملین نزدیک شدند و در نبردها و در شهرها، بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. و به لطف خدا، پسران و فرمانداران ما و انواع افراد نظامی... مسکو... هر سه شهر سنگی در جنگ های بسیاری تصرف شدند و بسیاری از مردم لهستان و لیتوانی، بیش از بیست هزار نفر، و بقیه... نه هزار نفر را زنده گرفتند...»

دوره اول زمان مشکلات - جدول زمانی

مبارزه برای تاج و تخت مسکو (از روی کار آمدن بوریس گودونف تا ترور دیمیتری اول دروغین)

1598 - مرگ تزار فئودور یوآنوویچ، پایان سلسله روریک. زمسکی سوبور بوریس گودونوف (1598-1605) را به پادشاهی انتخاب می کند.

1600 - اولین شایعات در مورد نجات تزارویچ دیمیتری. زندانی شدن بوگدان بلسکی، معلم سابق دیمیتری توسط گودونوف. سفارت لهستان Lev Sapieha در مسکو (اواخر 1600 - اوایل 1601) و دسیسه های او در میان پسران ناراضی از گودونوف.

1601 - سال های قحطی در روسیه (1601-1603). زندانی شدن برادران رومانوف، رقبای گودونف. قانون ممنوعیت صادرات دهقانان از مالکان کوچک به بزرگ.

1603 - درگیری در نزدیکی مسکو با باند کاتن کروکشنک. در لهستان، خانواده ویشنوتسکی شیاد دروغین دیمیتری اول را معرفی می کنند.

1604 - ملاقات دیمیتری اول دروغین با پادشاه لهستان زیگیسموند سوم در کراکوف (مارس). گرویدن شیاد به کاتولیک و ملاقات دوم او با پادشاه (آوریل). ورود نیروهای دیمیتری اول دروغین به ایالت مسکو (پاییز). آنها چرنیگوف، پوتیول، کورسک، بلگورود، لیون را اشغال کردند. محاصره باسمانوف توسط پرتندر در نووگورود-سورسکی و شکست (21 دسامبر) ارتش F. Mstislavsky که برای کمک به باسمانوف منتقل شد.

1605 - شکست Pretender در Dobrynichi (20 ژانویه) و پرواز او به Putivl. محاصره ناموفق ریلسک و کروم توسط فرمانداران گودونوف. مرگ تزار بوریس گودونوف (13 آوریل). انتقال ارتش باسمانوف به سمت تظاهرکننده (7 مه). لشکرکشی دیمیتری دروغین به مسکو از طریق اورل و تولا. خواندن نامه مدعی توسط پلشچف و پوشکین در مسکو و دستگیری تزار فئودور بوریسوویچ توسط مسکووی ها (اول ژوئن). قتل تزار فئودور و مادرش (10 ژوئن). ورود دیمیتری اول دروغین به مسکو (20 ژوئن). تاج گذاری سلطنتی او (21 ژوئیه)

1606 – پذیرایی دیمیتری دروغین از سفارت پاپ رانگونی در مسکو (فوریه). عروسی دیمیتری دروغین و مارینا منیشک (8 مه). شورش بویار در مسکو و قتل تظاهر کننده (17 مه).

دوره دوم زمان مشکلات - جدول زمانی

تخریب نظم دولتی (حکومت واسیلی شویسکی)

1606 - الحاق واسیلی شویسکی. بوسه صلیب تزار جدید بیان می کند که او همه مهم ترین امور را فقط به توصیه پسران انجام خواهد داد. سخنرانی علیه شویسکی بولوتنیکوف و شبه نظامیان لیاپانوف. بولوتنیکوف با تصرف روستای کولومنسکویه (اکتبر)، سعی می کند مسکو را محاصره کند. نزاع بین ارتش نجیب و دهقان در نزدیکی مسکو، لیاپانوف ها به سمت شویسکی می روند (15 نوامبر). شکست بولوتنیکوف در نبرد نزدیک روستای کوتلی (2 دسامبر) و پرواز او از مسکو به کالوگا.

نبرد بین ارتش بولوتنیکوف و ارتش تزاری. نقاشی از E. Lissner

1607 - پیشرفت بولوتنیکوف از کالوگا به تولا، برنامه های او برای راهپیمایی مجدد به مسکو (بهار). محاصره بولوتنیکوف در تولا (30 ژوئن - 1 اکتبر) و سرکوب شورش او. ظاهر دروغین دیمیتری دوم در Starodub. اشغال بریانسک، کوزلسک و اورل.

1608 - کمپین دروغین دیمیتری دوم علیه مسکو و اشغال توشینو (اوایل ژوئیه). آغاز محاصره Trinity-Sergius Lavra توسط Sapieha (23 سپتامبر).

1609 – اولین تلاش برای سرنگونی شویسکی در مسکو (G. Sumbulov و V. Golitsyn، 17 فوریه). اتحاد تزار واسیلی با سوئدی ها در مورد شرایط امتیاز به کرهلا (پایان فوریه). حمله توشینو به مسکو (ژوئن). مبارزات میخائیل اسکوپین-شویسکی و دلاگاردی از نووگورود به مسکو برای رهایی آن از محاصره دیمیتری دوم دروغین. تصرف آنها در Tver (13 ژوئیه) و Pereyaslavl. پادشاه لهستان، زیگیزموند سوم، به روسیه اعلام جنگ کرد و اسمولنسک را محاصره کرد (از 16 سپتامبر).

میخائیل واسیلیویچ اسکوپین-شویسکی. پارسونا (پرتره) قرن هفدهم

1610 - عقب نشینی Sapieha از Trinity-Sergius Lavra (12 ژانویه). فروپاشی اردوگاه توشینو. توافق بین توشین‌های سابق و سیگیزموند در مورد به رسمیت شناختن شاهزاده ولادیسلاو به عنوان تزار روسیه تحت شرایطی که قدرت او را محدود می‌کند (4 فوریه). پرواز دروغین دیمیتری دوم به کالوگا (فوریه). مرگ اسکوپین-شویسکی (23 آوریل). پیروزی هتمن ژولکیفسکی لهستانی بر سربازان روسی در کلوشین (24 ژوئن). بازگشت دیمیتری دوم دروغین به مسکو (11 ژوئیه). رسوب شویسکی (17 ژوئیه).

دوره سوم زمان مشکلات - جدول زمانی

تلاش برای بازگرداندن نظم (از سرنگونی واسیلی شویسکی تا انتخاب میخائیل رومانوف)

1610 - نزدیک شدن به مسکو ارتش ژولکیفسکی لهستان (24 ژوئیه). هفت بویار در مسکو، سوگند به شاهزاده ولادیسلاو (17 اوت). خروج از پایتخت سفارت روسیه برای مذاکره با زیگیزموند سوم. اشغال مسکو توسط لهستانی ها (شب 20-21 سپتامبر، ظاهراً برای دفاع از پایتخت از دروغ دیمیتری دوم). قصد زیگیزموند این است که شخصاً تاج و تخت مسکو را به دست گیرد و آن را به پسرش ندهد. قتل دروغین دیمیتری دوم (11 دسامبر).

1611 - نبرد لهستانی ها با مسکووی ها و سوزاندن مسکو توسط سربازان لهستانی (19 مارس). نزدیک شدن شبه نظامیان لیاپانوف به مسکو (اواخر مارس) و ارتباط آن با قزاق ها. دستگیری سفارت روسیه توسط زیگیسموند سوم (آوریل). تصرف اسمولنسک توسط زیگیزموند (3 ژوئن) و نووگورود توسط سوئدی ها (8 ژوئیه). سوئدی ها شاهزاده فیلیپ را تزار روسیه معرفی می کنند. "حکم 30 ژوئن 1611" توسط اولین شبه نظامی برای محافظت از منافع افراد خدماتی اجرا شد. قتل لیاپانوف (25 ژوئیه)، شبه نظامیان zemstvo با قزاق ها شکسته شده و مسکو را ترک می کنند. خبرنامه در سراسر روسیه


2023
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه