23.08.2021

حقایقی در مورد جاذبه حقایق جذاب در مورد نیروی گرانش کجا گرانش بیشتر است


علیرغم این واقعیت که گرانش ضعیف ترین برهمکنش بین اجرام در جهان است، اهمیت آن در فیزیک و نجوم بسیار زیاد است، زیرا می تواند بر اجسام فیزیکی در هر فاصله در فضا تأثیر بگذارد.

اگر به نجوم علاقه دارید، احتمالاً به این سؤال فکر کرده اید که مفهومی مانند گرانش یا قانون گرانش جهانی چیست. گرانش یک تعامل اساسی جهانی بین تمام اجسام در جهان است.

کشف قانون گرانش را به فیزیکدان معروف انگلیسی اسحاق نیوتن نسبت می دهند. احتمالاً بسیاری از شما ماجرای افتادن سیبی بر سر دانشمند معروف را می دانید. با این وجود، اگر عمیقاً به تاریخ نگاه کنید، می بینید که وجود گرانش مدت ها قبل از دوران او توسط فیلسوفان و دانشمندان دوران باستان، به عنوان مثال، اپیکور، مورد توجه قرار گرفته است. با این وجود، نیوتن بود که برای اولین بار تعامل گرانشی بین اجسام فیزیکی را در چارچوب مکانیک کلاسیک توصیف کرد. نظریه او توسط دانشمند مشهور دیگری - آلبرت انیشتین - توسعه یافت که در نظریه نسبیت عام خود تأثیر گرانش در فضا و همچنین نقش آن را در پیوستار فضا-زمان توصیف کرد.

قانون گرانش جهانی نیوتن می گوید که نیروی جاذبه گرانشی بین دو نقطه جرمی که با فاصله از هم جدا شده اند با مجذور فاصله نسبت معکوس و با هر دو جرم نسبت مستقیم دارد. نیروی گرانش دوربرد است. یعنی صرف نظر از اینکه جسمی با جرم چگونه حرکت می کند، در مکانیک کلاسیک پتانسیل گرانشی آن صرفاً به موقعیت این جسم در یک لحظه معین از زمان بستگی دارد. هر چه جرم یک جسم بیشتر باشد، میدان گرانشی آن بیشتر است - نیروی گرانشی آن قوی تر است. اجرام کیهانی مانند کهکشان ها، ستاره ها و سیارات دارای بیشترین نیروی جاذبه و بر این اساس، میدان های گرانشی نسبتاً قوی هستند.

میدان های گرانشی

میدان گرانشی زمین

میدان گرانشی فاصله ای است که در آن برهمکنش گرانشی بین اجسام در کیهان انجام می شود. هر چه جرم یک جسم بیشتر باشد، میدان گرانشی آن قوی‌تر می‌شود - تأثیر آن بر سایر اجسام فیزیکی در یک فضای خاص بیشتر می‌شود. میدان گرانشی یک جسم بالقوه است. ماهیت بیانیه قبلی این است که اگر انرژی پتانسیل جذب بین دو جسم را معرفی کنیم، پس از حرکت دومی در امتداد یک کانتور بسته تغییر نخواهد کرد. از اینجا قانون معروف دیگری در مورد بقای مجموع انرژی جنبشی و پتانسیل در یک مدار بسته ظاهر می شود.

در دنیای مادی، میدان گرانشی از اهمیت بالایی برخوردار است. تمام اجسام مادی در کیهان که جرم دارند در اختیار آن است. میدان گرانشی می تواند نه تنها بر ماده، بلکه بر انرژی نیز تأثیر بگذارد. به دلیل تأثیر میدان‌های گرانشی اجرام فضایی بزرگ مانند سیاه‌چاله‌ها، اختروش‌ها و ستارگان پرجرم است که منظومه‌های خورشیدی، کهکشان‌ها و دیگر خوشه‌های نجومی تشکیل می‌شوند که با ساختاری منطقی مشخص می‌شوند.

آخرین داده های علمی نشان می دهد که اثر معروف انبساط کیهان نیز بر اساس قوانین برهمکنش گرانشی است. به ویژه، انبساط کیهان توسط میدان های گرانشی قدرتمند، هم کوچک و هم بزرگترین اجرام آن تسهیل می شود.

تابش گرانشی در یک سیستم دوتایی

تابش گرانشی یا موج گرانشی اصطلاحی است که برای اولین بار توسط دانشمند معروف آلبرت انیشتین وارد فیزیک و کیهان شناسی شد. تابش گرانشی در تئوری گرانش از حرکت اجسام مادی با شتاب متغیر ایجاد می شود. در طول شتاب جسم، موج گرانشی، همانطور که بود، از آن جدا می شود، که منجر به نوسانات میدان گرانشی در فضای اطراف می شود. این اثر موج گرانشی نامیده می شود.

اگرچه امواج گرانشی توسط نظریه نسبیت عام اینشتین و همچنین سایر نظریه‌های گرانش پیش‌بینی می‌شوند، اما هرگز مستقیماً شناسایی نشده‌اند. این در درجه اول به دلیل کوچکی شدید آنها است. با این حال، شواهدی در نجوم وجود دارد که می تواند این تأثیر را تأیید کند. بنابراین، تأثیر یک موج گرانشی را می توان در مثال نزدیک شدن ستارگان دوتایی مشاهده کرد. مشاهدات تأیید می کند که سرعت نزدیک شدن ستارگان دوتایی تا حدی به اتلاف انرژی این اجرام فضایی بستگی دارد که احتمالاً صرف تابش گرانشی می شود. دانشمندان در آینده نزدیک با کمک نسل جدید تلسکوپ های پیشرفته LIGO و VIRGO می توانند به طور قابل اعتماد این فرضیه را تایید کنند.

در فیزیک مدرن، دو مفهوم مکانیک وجود دارد: کلاسیک و کوانتوم. مکانیک کوانتومی نسبتاً اخیراً مشتق شده است و اساساً با مکانیک کلاسیک متفاوت است. در مکانیک کوانتومی، اجسام (کوانتوم) موقعیت و سرعت مشخصی ندارند، همه چیز در اینجا بر اساس احتمال است. یعنی یک جسم می تواند در یک نقطه از زمان مکان خاصی را در فضا اشغال کند. غیرممکن است که به طور قابل اعتماد تعیین کنید که او کجا حرکت می کند، اما فقط با احتمال زیاد.

یک اثر جالب گرانش این است که می تواند پیوستار فضا-زمان را خم کند. نظریه انیشتین می گوید که در فضای اطراف یک دسته از انرژی یا هر ماده مادی، فضا-زمان منحنی است. بر این اساس، مسیر ذراتی که تحت تأثیر میدان گرانشی این ماده قرار می‌گیرند تغییر می‌کند که این امر امکان پیش‌بینی مسیر حرکت آنها را با احتمال بالایی ممکن می‌سازد.

نظریه های گرانش

امروزه دانشمندان بیش از دوازده نظریه مختلف در مورد گرانش می دانند. آنها به نظریه های کلاسیک و جایگزین تقسیم می شوند. مشهورترین نماینده اولی نظریه کلاسیک گرانش اسحاق نیوتن است که توسط فیزیکدان مشهور انگلیسی در سال 1666 اختراع شد. ماهیت آن در این واقعیت نهفته است که یک جسم عظیم در مکانیک یک میدان گرانشی در اطراف خود ایجاد می کند که اجسام کوچکتر را به سمت خود جذب می کند. به نوبه خود، دومی نیز مانند هر اجرام مادی دیگری در جهان دارای یک میدان گرانشی است.

نظریه محبوب بعدی گرانش توسط دانشمند مشهور آلمانی آلبرت انیشتین در آغاز قرن بیستم ابداع شد. انیشتین موفق شد گرانش را با دقت بیشتری به عنوان یک پدیده توصیف کند و همچنین عملکرد آن را نه تنها در مکانیک کلاسیک، بلکه در دنیای کوانتومی نیز توضیح دهد. خود نظریه عمومینسبیت توانایی نیرویی مانند گرانش را برای تأثیرگذاری بر پیوستار فضا-زمان و همچنین مسیر ذرات بنیادی در فضا توصیف می کند.

در میان نظریه های جایگزین گرانش، شاید بیشترین توجه شایسته نظریه نسبیتی باشد که توسط هموطن ما، فیزیکدان معروف A.A. لوگونوف. برخلاف انیشتین، لوگونوف استدلال کرد که گرانش یک میدان نیروی فیزیکی هندسی نیست، بلکه یک میدان نیروی فیزیکی واقعی و نسبتاً قوی است. در میان نظریه های جایگزین گرانش، اسکالر، دو متریک، شبه خطی و غیره نیز شناخته شده است.

  1. برای افرادی که در فضا بوده اند و به زمین بازگشته اند، در ابتدا عادت کردن به نیروی گرانش سیاره ما بسیار دشوار است. گاهی اوقات چندین هفته طول می کشد.
  2. ثابت شده است که بدن انسان در حالت بی وزنی می تواند تا 1 درصد از توده مغز استخوان را در ماه از دست بدهد.
  3. کوچکترین نیروی جاذبه در منظومه شمسیدر میان سیارات، مریخ بزرگترین و مشتری بزرگترین را دارند.
  4. باکتری سالمونلا که عامل بیماری های روده ای است، در حالت بی وزنی فعال تر عمل می کند و می تواند آسیب های بسیار بیشتری به بدن انسان وارد کند.
  5. در میان تمام اجرام نجومی شناخته شده در جهان، سیاهچاله ها دارای بیشترین نیروی گرانشی هستند. یک سیاهچاله به اندازه یک توپ گلف می تواند همان نیروی گرانشی کل سیاره ما را داشته باشد.
  6. نیروی گرانش روی زمین در تمام نقاط سیاره ما یکسان نیست. به عنوان مثال، در منطقه خلیج هادسون در کانادا، نسبت به سایر مناطق کره زمین کمتر است.

همه ما در مدرسه قانون گرانش جهانی را گذراندیم. اما به غیر از اطلاعاتی که معلمان مدرسه در ذهن ما می گذارند، واقعاً در مورد جاذبه چه می دانیم؟ بیایید دانش خود را تازه کنیم ...

حقیقت اول: نیوتن قانون گرانش جهانی را کشف نکرد

تمثیل معروف سیبی که بر سر نیوتن افتاد را همه می دانند. اما واقعیت این است که نیوتن قانون گرانش جهانی را کشف نکرد، زیرا این قانون به سادگی در کتاب او "اصول ریاضی فلسفه طبیعی" وجود ندارد. در این اثر نه فرمولی وجود دارد و نه فرمولی که هر کسی بتواند خودش آن را ببیند. علاوه بر این، اولین ذکر ثابت گرانشی فقط در قرن 19 ظاهر شد و بر این اساس، فرمول نمی توانست زودتر ظاهر شود. ضمناً ضریب G که نتیجه محاسبات را 600 میلیارد بار کاهش می دهد، معنای فیزیکی ندارد و برای پنهان کردن تضادها معرفی شده است.

واقعیت دوم: جعل کردن آزمایش جاذبه گرانشی

اعتقاد بر این است که کاوندیش اولین کسی بود که با استفاده از تعادل پیچشی - یک راکر افقی با وزنه هایی که در انتهای آن بر روی یک رشته نازک آویزان شده بود، جاذبه گرانشی را در فضاهای خالی آزمایشگاهی نشان داد. راکر می تواند یک سیم نازک را روشن کند. طبق نسخه رسمی، کاوندیش یک جفت بلنک 158 کیلوگرمی را به وزنه های راکر آورده است. طرف مقابلو راکر با زاویه کمی چرخید. با این حال، روش آزمایش نادرست بود و نتایج جعل شد، که به طور قانع کننده ای توسط فیزیکدان آندری آلبرتوویچ گریشایف ثابت شد. کاوندیش زمان زیادی را صرف کار مجدد و تنظیم نصب کرد تا نتایج با میانگین چگالی زمین نیوتن مطابقت داشته باشد. روش آزمایش خود چندین بار حرکت بلنک ها را پیش بینی می کرد و دلیل چرخش راکر ریز ارتعاشات ناشی از حرکت بلنک ها بود که به سیستم تعلیق منتقل می شد.

این با این واقعیت تأیید می شود که چنین است نصب سادهقرن هجدهم برای اهداف آموزشی، اگر نه در هر مدرسه، حداقل در دپارتمان‌های فیزیک دانشگاه‌ها باید وجود داشته باشد تا در عمل به دانش‌آموزان نتیجه قانون گرانش جهانی را نشان دهد. با این حال، تنظیمات کاوندیش در برنامه درسی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و دانش‌آموزان و دانش‌آموزان حرف خود را می‌زنند که دو دیسک یکدیگر را جذب می‌کنند.

واقعیت سوم: قانون گرانش جهانی در زمان خورشید گرفتگی عمل نمی کند

اگر داده های مرجع زمین، ماه و خورشید را در فرمول قانون گرانش جهانی جایگزین کنیم، در لحظه ای که ماه بین زمین و خورشید پرواز می کند، مثلاً در زمان خورشید گرفتگی، نیرو جاذبه بین خورشید و ماه بیش از 2 برابر بیشتر از بین زمین و ماه است!

طبق این فرمول، ماه باید مدار زمین را ترک کند و شروع به چرخش به دور خورشید کند.

ثابت گرانشی - 6.6725×10-11 m³/(kg s²).
جرم ماه 7.3477 × 1022 کیلوگرم است.
جرم خورشید 1.9891 × 1030 کیلوگرم است.
جرم زمین 5.9737 × 1024 کیلوگرم است.
فاصله بین زمین و ماه = 380,000,000 متر.
فاصله ماه و خورشید = 149,000,000,000 متر.

زمین و ماه:
6.6725×10-11×7.3477×1022×5.9737×1024 / 3800000002 = 2.028×1020 H
ماه و خورشید:
6.6725 x 10-11 x 7.3477 x 1022 x 1.9891 x 1030 / 149000000002 = 4.39 x 1020 H

2.028×1020H<< 4,39×1020 H
نیروی جاذبه بین زمین و ماه<< Сила притяжения между Луной и Солнцем

این محاسبات را می توان به دلیل این واقعیت مورد انتقاد قرار داد که ماه یک جسم توخالی مصنوعی است و به احتمال زیاد چگالی مرجع این جرم آسمانی به درستی تعیین نشده است.

در واقع، شواهد تجربی نشان می دهد که ماه یک جسم جامد نیست، بلکه یک پوسته با دیواره نازک است. مجله معتبر ساینس نتایج حسگرهای لرزه نگاری را پس از اصابت مرحله سوم موشک آپولو 13 به سطح ماه اینگونه شرح می دهد: «تماس لرزه ای بیش از چهار ساعت شناسایی شد. در زمین، اگر یک موشک در فاصله ای معادل اصابت کند، سیگنال تنها چند دقیقه طول می کشد.

ارتعاشات لرزه ای که به آرامی فروپاشی می کنند، نمونه ای از تشدید کننده های توخالی هستند، نه یک جسم جامد.
اما ماه، در میان چیزهای دیگر، ویژگی های جذاب خود را نسبت به زمین نشان نمی دهد - جفت زمین-ماه در اطراف مرکز جرم مشترک حرکت نمی کند، همانطور که طبق قانون گرانش جهانی و زمین است. مدار بیضی شکل بر خلاف این قانون زیگزاگ نمی شود.

علاوه بر این، پارامترهای مدار خود ماه ثابت نمی ماند، مدار در اصطلاح علمی "تکامل" می کند و این کار را برخلاف قانون گرانش جهانی انجام می دهد.

واقعیت چهارم: پوچ بودن نظریه جزر و مد

چگونه است، برخی مخالفت خواهند کرد، زیرا حتی دانش آموزان مدرسه در مورد جزر و مد اقیانوس روی زمین، که به دلیل جذب آب به خورشید و ماه رخ می دهد، می دانند.

بر اساس این تئوری، گرانش ماه یک بیضی جزر و مدی در اقیانوس با دو قوز جزر و مدی تشکیل می دهد که به دلیل چرخش روزانه، در امتداد سطح زمین حرکت می کنند.

با این حال، عمل پوچ بودن این نظریه ها را نشان می دهد. از این گذشته، به گفته آنها، یک قوز جزر و مدی به ارتفاع 1 متر در 6 ساعت باید از طریق تنگه دریک از اقیانوس آرام به اقیانوس اطلس حرکت کند. از آنجایی که آب تراکم ناپذیر است، توده آب سطح را تا ارتفاع حدود 10 متر افزایش می دهد، که در عمل اتفاق نمی افتد. در عمل، پدیده جزر و مد به طور مستقل در مناطق 1000-2000 کیلومتری رخ می دهد.

لاپلاس همچنین از این پارادوکس شگفت زده شد: چرا در بنادر دریایی فرانسه آب زیاد به طور متوالی غوطه ور می شود، اگرچه، طبق مفهوم بیضی جزر و مدی، باید به طور همزمان به آنجا بیاید.

واقعیت پنجم: نظریه گرانش جرم کار نمی کند

اصل اندازه گیری گرانش ساده است - گرانش سنج ها اجزای عمودی را اندازه می گیرند و انحراف خط شاقول اجزای افقی را نشان می دهد.

اولین تلاش برای آزمایش نظریه گرانش جرمی توسط بریتانیایی ها در اواسط قرن هجدهم در سواحل اقیانوس هند، جایی که از یک سو، بلندترین خط الراس سنگی هیمالیا در جهان وجود دارد، انجام شد. دیگری، یک کاسه اقیانوس پر از آب بسیار کم حجم. اما افسوس که شاقول به سمت هیمالیا منحرف نمی شود! علاوه بر این، ابزارهای فوق حساس - گرانش سنج ها - تفاوتی را در گرانش جسم آزمایشی در همان ارتفاع هم روی کوه های عظیم و هم در دریاهای کم تراکم با عمق یک کیلومتر تشخیص نمی دهند.

دانشمندان برای نجات این نظریه عادت کرده، پشتوانه ای برای آن ارائه کردند: آنها می گویند دلیل این امر "ایزوستاز" است - سنگ های متراکم تر در زیر دریاها و سنگ های سست در زیر کوه ها قرار دارند و چگالی آنها دقیقاً مشابه است. همه چیز را به مقدار دلخواه برسانید.

همچنین به طور تجربی ثابت شده است که گرانش سنج در معادن عمیق نشان می دهد که گرانش با عمق کاهش نمی یابد. به رشد خود ادامه می دهد و تنها به مجذور فاصله تا مرکز زمین وابسته است.

واقعیت ششم: گرانش توسط ماده یا جرم ایجاد نمی شود

طبق فرمول قانون گرانش جهانی، دو جرم m1 و m2 که در مقایسه با فواصل بین آنها می توان از ابعاد آنها صرف نظر کرد، ظاهراً با نیرویی که مستقیماً متناسب با حاصلضرب این جرم ها و معکوس است به یکدیگر جذب می شوند. متناسب با مجذور فاصله بین آنها. با این حال، در واقع، شواهد واحدی وجود ندارد که این ماده دارای اثر جاذبه گرانشی باشد. تمرین نشان می دهد که گرانش توسط ماده یا جرم ایجاد نمی شود، بلکه مستقل از آنهاست و اجسام پرجرم فقط از گرانش اطاعت می کنند.

استقلال گرانش از ماده با این واقعیت تأیید می شود که به استثنای نادرترین موارد، اجرام کوچک منظومه شمسی اصلاً جاذبه گرانشی ندارند. به استثنای ماه، بیش از شش دوجین ماهواره سیارات هیچ نشانه ای از گرانش خود را نشان نمی دهند. این امر با اندازه گیری های غیرمستقیم و مستقیم ثابت شده است، به عنوان مثال، از سال 2004، کاوشگر کاسینی در مجاورت زحل هر از گاهی نزدیک به ماهواره های خود پرواز می کند، اما هیچ تغییری در سرعت کاوشگر ثبت نشده است. با کمک همین کاسینی، یک آبفشان در انسلادوس، ششمین قمر بزرگ زحل، کشف شد.

چه فرآیندهای فیزیکی باید روی یک تکه یخ کیهانی انجام شود تا جت های بخار به فضا پرواز کنند؟
به همین دلیل، تیتان، بزرگترین قمر زحل، در نتیجه غرق شدن اتمسفر دارای دمی گازی است.

ماهواره های پیش بینی شده توسط تئوری سیارک ها با وجود تعداد زیادشان پیدا نشده اند. و در تمام گزارش‌های مربوط به سیارک‌های دوتایی یا جفتی، که گفته می‌شود حول یک مرکز جرم مشترک می‌چرخند، هیچ مدرکی دال بر گردش این جفت‌ها وجود نداشت. اتفاقاً همراهان در این نزدیکی بودند و در مدارهای شبه همزمان به دور خورشید حرکت می کردند.

تلاش برای قرار دادن ماهواره های مصنوعی در مدار سیارک ها با شکست مواجه شد. به عنوان مثال می توان به کاوشگر NEAR اشاره کرد که توسط آمریکایی ها به سمت سیارک اروس هدایت شد، یا کاوشگر هایابوسا که ژاپنی ها آن را به سیارک ایتوکاوا فرستادند.

واقعیت هفتم: سیارک های زحل از قانون گرانش جهانی پیروی نمی کنند

در یک زمان، لاگرانژ، در تلاش برای حل مشکل سه بدنه، یک راه حل پایدار برای یک مورد خاص به دست آورد. او نشان داد که جسم سوم می تواند در مدار دوم حرکت کند، تمام مدت در یکی از دو نقطه قرار دارد که یکی از آنها 60 درجه جلوتر از جسم دوم است و دومی به همان میزان عقب است.

با این حال، دو گروه از همراهان سیارک که در پشت و جلو در مدار زحل یافت شدند و ستاره شناسان با خوشحالی آنها را تروجان نامیدند، از مناطق پیش بینی شده خارج شدند و تأیید قانون گرانش جهانی به سوراخ تبدیل شد.

واقعیت هشتم: تناقض با نظریه نسبیت عام

بر اساس مفاهیم مدرن، سرعت نور محدود است، در نتیجه، اجسام دور را نه در جایی که در حال حاضر قرار دارند، بلکه در نقطه ای می بینیم که پرتو نوری که دیدیم از آنجا شروع شده است. اما گرانش چقدر سریع حرکت می کند؟

پس از تجزیه و تحلیل داده های انباشته شده در آن زمان، لاپلاس دریافت که "گرانش" با حداقل هفت مرتبه قدر سریعتر از نور منتشر می شود! اندازه‌گیری‌های مدرن با دریافت پالس‌ها از تپ‌اخترها، سرعت انتشار گرانش را حتی بیشتر کرده است - حداقل 10 مرتبه قدر سریع‌تر از سرعت نور. به این ترتیب، مطالعات تجربی با نظریه نسبیت عام که علم رسمی با وجود شکست کامل هنوز بر آن تکیه دارد در تضاد است..

واقعیت نهم: ناهنجاری های جاذبه

ناهنجاری های گرانشی طبیعی وجود دارد که هیچ توضیح قابل فهمی نیز از علم رسمی پیدا نمی کند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:

حقیقت دهم: مطالعات ماهیت ارتعاشی ضد جاذبه

تعداد زیادی مطالعات جایگزین با نتایج چشمگیر در زمینه ضد جاذبه وجود دارد که اساساً محاسبات نظری علم رسمی را رد می کند.

برخی از محققان ماهیت ارتعاشی ضد جاذبه را تجزیه و تحلیل می کنند. این اثر به وضوح در تجربه مدرن ارائه شده است، جایی که قطرات به دلیل شناور صوتی در هوا آویزان می شوند. در اینجا می بینیم که چگونه با کمک صدایی با فرکانس مشخص می توان قطرات مایع را با اطمینان در هوا نگه داشت ...

اما این اثر در نگاه اول با اصل ژیروسکوپ توضیح داده می شود، اما حتی چنین آزمایش ساده ای در بیشتر موارد با گرانش به معنای مدرن آن در تضاد است.

تعداد کمی از مردم می دانند که ویکتور استپانوویچ گربنیکوف، حشره شناس سیبری که تأثیر ساختارهای حفره در حشرات را مطالعه کرده است، پدیده های ضد جاذبه را در حشرات در کتاب خود "دنیای من" توصیف کرده است. دانشمندان مدت‌هاست که می‌دانستند حشرات عظیمی مانند خروس‌ها، به جای اینکه به خاطر قوانین گرانش باشند، بر خلاف قوانین جاذبه پرواز می‌کنند.

علاوه بر این، گربنیکوف بر اساس تحقیقات خود یک سکوی ضد جاذبه ایجاد کرد.

ویکتور استپانوویچ در شرایط نسبتاً عجیبی درگذشت و دستاوردهای او تا حدی از بین رفت، با این حال، بخشی از نمونه اولیه سکوی ضد جاذبه حفظ شده است و در موزه گربنیکوف در نووسیبیرسک قابل مشاهده است..

یکی دیگر از کاربردهای عملی ضد گرانش را می توان در شهر هومستد در فلوریدا مشاهده کرد، جایی که ساختار عجیبی از بلوک های یکپارچه مرجانی وجود دارد که به آن قلعه مرجانی می گویند. این توسط یک بومی لتونی - ادوارد لیدسکالنین در نیمه اول قرن بیستم ساخته شد. این مرد لاغر اندام نه ابزاری داشت، نه حتی ماشین داشت و نه تجهیزاتی داشت.

همچنین به دلیل عدم وجود آن، به هیچ وجه از برق استفاده نمی شد، و با این وجود به نوعی به اقیانوس فرود آمد، جایی که بلوک های سنگی چند تنی را تراشید و به نحوی آنها را به محل خود رساند و آنها را با دقت کامل چید.

پس از مرگ اد، دانشمندان شروع به مطالعه دقیق خلقت او کردند. برای انجام آزمایش، یک بولدوزر قدرتمند وارد شد و تلاش شد تا یکی از بلوک های 30 تنی قلعه مرجانی جابجا شود. بولدوزر غرش کرد، سر خورد، اما سنگ بزرگی را تکان نداد.

دستگاه عجیبی در داخل قلعه پیدا شد که دانشمندان آن را مولد جریان مستقیم نامیدند. این یک سازه عظیم با قطعات فلزی فراوان بود. 240 آهنربا میله ای دائمی در قسمت بیرونی دستگاه تعبیه شده است. اما اینکه ادوارد لیدسکالنین چگونه بلوک‌های چند تنی را به حرکت درآورده است هنوز یک راز است.

مطالعات جان سرل شناخته شده است که در دستان او ژنراتورهای غیرعادی زنده شدند، چرخیدند و انرژی تولید کردند. دیسک هایی با قطر نیم متر تا 10 متر به هوا برخاستند و پروازهای کنترل شده ای را از لندن به کورنوال و برگشت انجام دادند.

آزمایشات این استاد در روسیه، ایالات متحده آمریکا و تایوان تکرار شد. به عنوان مثال، در روسیه، در سال 1999، تحت شماره 99122275/09، درخواست ثبت اختراع "دستگاه تولید انرژی مکانیکی" ثبت شد. ولادیمیر ویتالیویچ روشچین و سرگئی میخائیلوویچ گودین در واقع SEG (Searl Effect Generator) را بازتولید کردند و یک سری مطالعات را با آن انجام دادند. نتیجه یک بیانیه بود: می توانید 7 کیلو وات برق بدون هزینه دریافت کنید. ژنراتور دوار تا 40 درصد وزن خود را از دست داد.

اولین تجهیزات آزمایشگاهی سرل زمانی که خودش در زندان بود به مقصدی نامعلوم برده شد. نصب گودین و روشچین به سادگی ناپدید شد. تمام انتشارات مربوط به او، به استثنای درخواست اختراع، ناپدید شدند.

اثر Hutchison نیز شناخته شده است که به نام مهندس-مخترع کانادایی نامگذاری شده است. این اثر در معلق شدن اجسام سنگین، آلیاژ مواد غیر مشابه (به عنوان مثال، فلز + چوب)، گرم شدن غیرعادی فلزات در غیاب مواد سوزاننده در نزدیکی آنها ظاهر می شود. در اینجا ویدئویی از این افکت ها مشاهده می شود:

گرانش واقعاً هر چه باشد، باید اذعان داشت که علم رسمی کاملاً قادر به توضیح واضح ماهیت این پدیده نیست..

یاروسلاو یارگین

ما ایده اولیه گرانش را در مدرسه دریافت می کنیم. در آنجا معمولاً به ما می گویند که چنین نیروی شگفت انگیزی وجود دارد که همه را روی زمین نگه می دارد و فقط به لطف آن ما به فضای بیرون پرواز نمی کنیم و وارونه راه نمی رویم. اینجاست که سرگرمی عملا به پایان می رسد، زیرا در مدرسه فقط ابتدایی ترین و ساده ترین چیزها را به ما می گویند. در واقعیت، بحث‌های زیادی در مورد گرانش وجود دارد، دانشمندان نظریه‌ها و ایده‌های جدیدی را ارائه می‌کنند، و تفاوت‌های ظریف بسیار بیشتری از آنچه تصور می‌کنید وجود دارد. در این مجموعه با حقایق و تئوری های بسیار جالبی در مورد اثر گرانشی آشنا می شوید که یا در برنامه درسی مدرسه گنجانده نشده اند و یا در گذشته ای نه چندان دور شناخته شده اند.

10 گرانش یک نظریه است، نه یک قانون اثبات شده
افسانه ای وجود دارد که گرانش یک قانون است. اگر سعی کنید در مورد این موضوع به صورت آنلاین تحقیق کنید، هر موتور جستجویی لینک های زیادی در مورد قانون گرانش نیوتن به شما می دهد. با این حال، در جامعه علمی، قوانین و نظریه ها مفاهیم کاملا متفاوتی هستند. یک قانون علمی یک واقعیت غیرقابل انکار است، مبتنی بر داده های تایید شده، که به وضوح ماهیت پدیده هایی را که رخ می دهند توضیح می دهد. نظریه نیز به نوبه خود نوعی ایده است که محققان با آن می کوشند پدیده های خاصی را توضیح دهند.

اگر تعامل گرانشی را با استفاده از اصطلاحات علمی توصیف کنیم، بلافاصله برای یک فرد نسبتاً باسواد کاملاً روشن می شود که چرا گرانش جهانی در یک صفحه نظری در نظر گرفته می شود و نه به عنوان یک قانون. از آنجایی که دانشمندان هنوز توانایی مطالعه نیروهای گرانشی هر سیاره، ماهواره، ستاره، سیارک و اتم در جهان را ندارند، ما حق نداریم گرانش جهانی را به عنوان یک قانون به رسمیت بشناسیم.

کاوشگر رباتیک وویجر 1 سفری 21 میلیارد کیلومتری را انجام داد، اما حتی تا این اندازه دور از زمین، به سختی از منظومه سیاره ای ما خارج شد. این پرواز 40 سال و 4 ماه به طول انجامید و در تمام این مدت محققان داده های چندانی برای انتقال افکار در مورد گرانش از حوزه نظری به مقوله قوانین دریافت نکردند. جهان ما خیلی بزرگ است و ما هنوز خیلی کم می دانیم...

9. شکاف های زیادی در نظریه گرانش وجود دارد


ما قبلاً دریافته ایم که گرانش جهانی فقط یک مفهوم نظری است. علاوه بر این، به نظر می رسد که در این نظریه هنوز شکاف های زیادی وجود دارد که به وضوح نشان دهنده حقارت نسبی آن است. بسیاری از تناقضات نه تنها در منظومه شمسی ما، بلکه حتی در اینجا روی زمین نیز مشاهده شده است.

به عنوان مثال، طبق نظریه گرانش جهانی در ماه، نیروی گرانشی خورشید باید بسیار قوی تر از جاذبه زمین احساس شود. به نظر می رسد که ماه باید به دور خورشید بچرخد، نه به دور سیاره ما. اما ما می دانیم که ماه دقیقاً ماهواره ماست و گاهی اوقات کافی است فقط چشمانمان را به آسمان شب ببریم.

در مدرسه به ما در مورد اسحاق نیوتن گفتند که سیبی سرنوشت‌ساز روی سرش افتاد که به او ایده نظریه گرانش جهانی را القا کرد. حتی خود نیوتن اعتراف کرد که نظریه او دارای اشکالات خاصی است. در یک زمان، این نیوتن بود که نویسنده یک مفهوم ریاضی جدید - شار (مشتقات) شد که به او در شکل گیری نظریه گرانش کمک کرد. ممکن است Fluxions برای شما ناآشنا به نظر برسد، اما در نهایت آنها محکم وارد دنیای علوم دقیق شده اند.

امروزه در تحلیل ریاضی اغلب از روش حساب دیفرانسیل استفاده می شود که دقیقاً بر اساس ایده های نیوتن و همکارش لایب نیتس است. با این حال، این شاخه از ریاضیات نیز نسبتاً ناقص است و بدون نقص نیست.

8. امواج گرانشی


نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین در سال 1915 ارائه شد. تقریباً در همان زمان، فرضیه امواج گرانشی ظاهر شد. تا سال 1974 وجود این امواج کاملاً نظری باقی ماند.

امواج گرانشی را می‌توان با موج‌های روی بوم پیوستار فضا-زمان مقایسه کرد که در نتیجه رویدادهای بزرگ مقیاس در کیهان ظاهر می‌شود. چنین رویدادهایی می تواند برخورد سیاهچاله ها، تغییر در سرعت چرخش یک ستاره نوترونی یا یک انفجار ابرنواختری باشد. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، امواج گرانشی در امتداد پیوستار فضا-زمان منتشر می‌شوند، مانند موج‌هایی در آب از سنگی که در آن افتاده است. این امواج با سرعت نور در کیهان حرکت می کنند. ما رویدادهای فاجعه بار را اغلب مشاهده نمی کنیم، بنابراین سال ها طول می کشد تا امواج گرانشی را تشخیص دهیم. به همین دلیل است که دانشمندان بیش از 60 سال طول کشید تا وجود آنها را ثابت کنند.

تقریباً 40 سال است که دانشمندان در حال مطالعه اولین شواهد وجود امواج گرانشی بوده اند. همانطور که مشخص شد، این امواج در فرآیند ادغام یک سیستم دوتایی از ستارگان بسیار متراکم و سنگین گرانشی به وجود می آیند که به دور یک مرکز جرم مشترک می چرخند. با گذشت زمان، اجزای یک ستاره دوتایی به یکدیگر نزدیک می شوند و سرعت آنها به تدریج کاهش می یابد، همانطور که انیشتین در تئوری خود پیش بینی کرده بود. بزرگی امواج گرانشی آنقدر کم است که در سال 2017 حتی جایزه نوبل فیزیک را برای تشخیص آزمایشی خود دریافت کردند.

7. سیاهچاله ها و جاذبه

سیاهچاله ها یکی از بزرگترین رازهای جهان هستند. آنها در طول فروپاشی گرانشی یک ستاره به اندازه کافی بزرگ که تبدیل به ابرنواختر می شود ظاهر می شوند. هنگامی که یک ابرنواختر رخ می دهد، توده قابل توجهی از ماده ستاره ای به فضای بیرونی پرتاب می شود. اتفاقی که در حال رخ دادن است می تواند تشکیل یک منطقه فضا-زمان در فضا را تحریک کند که در آن میدان گرانشی آنقدر قوی می شود که حتی کوانتوم های نوری نیز قادر به ترک این مکان (این سیاهچاله) نیستند. سیاهچاله ها فی نفسه توسط گرانش تشکیل نمی شوند، اما همچنان نقش کلیدی در مشاهده و مطالعه این مناطق ایفا می کنند.

گرانش سیاهچاله هاست که به دانشمندان کمک می کند تا آنها را در کیهان شناسایی کنند. از آنجایی که کشش گرانشی می تواند فوق العاده قدرتمند باشد، محققان گاهی اوقات می توانند تأثیر آن را بر سایر ستارگان یا گازهای اطراف این مناطق ببینند. هنگامی که یک سیاهچاله گازها را می مکد، یک دیسک به اصطلاح برافزایش تشکیل می شود که در آن ماده به سرعت بالایی شتاب می گیرد که وقتی گرم می شود، شروع به تولید قوی ترین تابش می کند. این درخشش در محدوده اشعه ایکس نیز قابل تشخیص است. به لطف پدیده برافزایش است که توانستیم وجود سیاهچاله ها را (با کمک تلسکوپ های ویژه) اثبات کنیم. معلوم شد که اگر گرانش نبود، ما حتی از وجود سیاهچاله‌ها هم نمی‌دانستیم.

6. نظریه ماده سیاه و انرژی سیاه

تقریباً 68٪ از کیهان از انرژی تاریک تشکیل شده است و 27٪ آن برای ماده تاریک است. در تئوری. علیرغم این واقعیت که فضای زیادی در دنیای ماده تاریک و انرژی تاریک ما اختصاص داده شده است، ما اطلاعات کمی در مورد آنها داریم.

احتمالاً می دانیم که انرژی تاریک دارای طیف وسیعی از خواص است. به عنوان مثال، دانشمندان با هدایت همان نظریه گرانش انیشتین پیشنهاد کرده اند که انرژی تاریک به طور مداوم در حال گسترش است. به هر حال، در ابتدا دانشمندان معتقد بودند که نظریه انیشتین به آنها کمک می کند تا ثابت کنند که با گذشت زمان، تأثیر گرانش انبساط کیهان را کند می کند. با این حال، در سال 1998، داده‌های به‌دست‌آمده توسط تلسکوپ فضایی هابل (هابل)، دلیلی بر این باور بود که جهان تنها با سرعت فزاینده‌ای در حال انبساط است. در همان زمان، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که نظریه گرانش قادر به توضیح پدیده‌های اساسی در جهان ما نیست. اینگونه بود که فرضیه وجود انرژی تاریک و ماده تاریک ظاهر شد که برای توجیه شتاب انبساط کیهان طراحی شده بود.

5. گراویتون ها

در مدرسه به ما یاد می دهند که گرانش یک نیرو است. اما می تواند چیز دیگری باشد... این امکان وجود دارد که گرانش در آینده به عنوان مظهر ذره ای به نام گراویتون در نظر گرفته شود.

به طور فرضی، گراویتون ها ذرات بنیادی بدون جرم هستند که یک میدان گرانشی ساطع می کنند. تا به امروز، فیزیکدانان هنوز وجود این ذرات را ثابت نکرده‌اند، اما در حال حاضر نظریه‌های زیادی در مورد اینکه چرا این گراویتون‌ها باید وجود داشته باشند، دارند. یکی از این نظریه ها می گوید که گرانش تنها نیرویی است (از 4 نیروی اساسی طبیعت یا برهمکنش ها) که هنوز با هیچ ذره بنیادی یا هیچ واحد ساختاری مرتبط نشده است.

شاید گراویتون ها وجود داشته باشند، اما شناخت آنها فوق العاده دشوار است. فیزیکدانان پیشنهاد می کنند که امواج گرانشی فقط از این ذرات گریزان تشکیل شده اند. برای شناسایی امواج گرانشی، محققان آزمایش های زیادی انجام دادند که در یکی از آنها از آینه و لیزر استفاده کردند. آشکارساز تداخل سنجی به تشخیص جابجایی آینه ها حتی در میکروسکوپی ترین فواصل کمک می کند، اما، متأسفانه، این اجازه نمی دهد تا تغییرات مرتبط با ذرات ریز مانند گراویتون ها را تشخیص دهیم. در تئوری، برای انجام چنین آزمایشی، دانشمندان به آینه هایی به قدری سنگین نیاز دارند که در هنگام فروپاشی، سیاهچاله ها ظاهر شوند.

به طور کلی نمی توان در آینده نزدیک وجود گراویتون ها را کشف یا اثبات کرد. تاکنون، فیزیکدانان جهان را رصد می کنند و امیدوارند که در آنجا پاسخ سوالات خود را بیابند و بتوانند مظاهر گراویتون ها را در جایی خارج از آزمایشگاه های زمینی تشخیص دهند.

4. نظریه کرم چاله ها

کرم چاله ها، کرم چاله ها یا کرمچاله ها یکی دیگر از رازهای بزرگ جهان هستند. خیلی خوب است که وارد نوعی تونل فضایی شوید و با سرعت نور سفر کنید تا در کمترین زمان ممکن به کهکشانی دیگر برسید. این فانتزی ها بیش از یک بار در فیلم های علمی تخیلی هیجان انگیز استفاده شده اند. اگر واقعاً کرمچاله‌هایی در جهان وجود داشته باشد، چنین پرش‌هایی ممکن است کاملاً امکان پذیر باشد. در حال حاضر، دانشمندان هیچ مدرکی دال بر وجود کرم چاله ها ندارند، اما برخی فیزیکدانان معتقدند که این تونل های فرضی را می توان با استفاده از دستکاری گرانش ایجاد کرد.

تئوری نسبیت عام انیشتین امکان ایجاد تپه‌های مولتی گیج‌کننده را می‌دهد. با در نظر گرفتن آثار دانشمند افسانه ای، فیزیکدان دیگری به نام لودویگ فلام تلاش کرد تا توصیف کند که چگونه نیروی گرانش می تواند فضای زمان را به گونه ای منحرف کند که یک تونل جدید در آن تشکیل شود، پلی بین یک منطقه از بافت واقعیت فیزیکی و دیگری. البته نظریه های دیگری نیز وجود دارد.

3. سیارات نیز بر خورشید تأثیر گرانشی دارند


ما قبلاً می دانیم که میدان گرانشی خورشید بر تمام اجرام منظومه سیاره ای ما تأثیر می گذارد و به همین دلیل است که همه آنها به دور تنها ستاره ما می چرخند. با همین اصل، زمین به ماه متصل است و به همین دلیل است که ماه به دور سیاره ما می چرخد.

با این حال، هر سیاره و هر جرم آسمانی دیگر با جرم کافی در منظومه شمسی ما نیز میدان های گرانشی خاص خود را دارد که بر خورشید، سیارات دیگر و همه اجرام فضایی دیگر تأثیر می گذارد. مقدار نیروی جاذبه اعمال شده به جرم جسم و فاصله بین اجرام سماوی بستگی دارد.

در منظومه شمسی ما، به دلیل تعامل گرانشی است که همه اجرام در مدارهای داده شده خود می چرخند. البته قوی ترین جاذبه گرانشی مربوط به خورشید است. به طور کلی، تمام اجرام آسمانی با جرم کافی میدان گرانشی خاص خود را دارند و بر اجرام دیگر با جرم قابل توجه تأثیر می‌گذارند، حتی اگر در فاصله چند سال نوری باشند.

2. ریزگرانش

همه ما بیش از یک بار عکس‌هایی از فضانوردانی دیده‌ایم که در اطراف ایستگاه‌های مداری شناور بودند یا حتی با لباس‌های محافظ ویژه از کشتی‌ها عبور می‌کردند. احتمالاً عادت دارید فکر کنید که این دانشمندان معمولاً در فضا در حال چرخیدن هستند و هیچ جاذبه ای احساس نمی کنند، زیرا آنجا نیست. و اگر اینطور باشد بسیار در اشتباه خواهید بود. گرانش در فضا نیز وجود دارد. مرسوم است که آن را ریزگرانش می نامند، زیرا تقریبا نامحسوس است. به لطف ریزگرانش است که فضانوردان نور را مانند یک پر احساس می کنند و آزادانه در فضا به پرواز در می آیند. اگر گرانش اصلا وجود نداشت، سیارات به سادگی به دور خورشید نمی چرخیدند و ماه مدت ها پیش از مدار زمین خارج می شد.

هر چه جسم از مرکز ثقل دورتر باشد، نیروی گرانش ضعیف تر است. این ریزگرانش است که روی ایستگاه فضایی بین‌المللی عمل می‌کند، زیرا همه اجرام در آنجا بسیار دورتر از میدان گرانشی زمین هستند تا حداقل شما در حال حاضر اینجا هستید. گرانش در سطوح دیگر نیز ضعیف می شود. برای مثال، یک اتم را در نظر بگیرید. این یک ذره کوچک از ماده است که یک نیروی گرانشی نسبتاً متوسط ​​نیز در مورد آن عمل می کند. با ترکیب شدن اتم ها به گروه ها، این نیرو البته رشد می کند.

1. سفر در زمان

ایده سفر در زمان مدت زیادی است که بشر را مجذوب خود کرده است. بسیاری از نظریه ها، از جمله نظریه گرانش، این امید را ایجاد می کند که چنین سفری واقعاً روزی امکان پذیر شود. بر اساس یکی از مفاهیم، ​​گرانش نوعی خمیدگی در پیوستار فضا-زمان را تشکیل می دهد که همه اجرام جهان را مجبور می کند در امتداد یک مسیر منحنی حرکت کنند. در نتیجه، اشیاء در فضا کمی سریعتر از اجرام روی زمین حرکت می کنند. برای دقیق تر، در اینجا یک مثال برای شما آورده شده است - ساعت های ماهواره های فضایی هر روز 38 میکروثانیه (0.000038 ثانیه) از ساعت های زنگ دار خانه شما جلوتر هستند.

از آنجایی که اشیاء در فضا به دلیل گرانش سریعتر از زمین حرکت می کنند، فضانوردان را می توان در همان زمان مسافران زمان در نظر گرفت. با این حال، این سفر به قدری ناچیز است که پس از بازگشت به خانه، نه فضانوردان و نه بستگان آنها متوجه تفاوت اساسی نمی شوند. اما این یک سوال بسیار جالب را نفی نمی کند - آیا همانطور که در فیلم های علمی تخیلی نشان داده شده است می توان از تأثیر گرانشی برای سفر در زمان استفاده کرد؟


ساکنان سیاره زمین گرانش را بدیهی می دانند. مشخص است که اسحاق نیوتن نظریه گرانش جهانی را به دلیل افتادن یک سیب از درخت روی سرش ایجاد کرد. اما در واقع، جاذبه زمین بسیار بیشتر از میوه ای است که از درخت افتاده است. در بررسی ما، حقایق جالبی در مورد این نیرو وجود دارد.

1. فیزیک توالت


بر روی زمین، مردم می خواهند به محض اینکه مثانه آنها به 1/3 حجم حداکثر خود پر شود، یک نیاز کوچک را برطرف کنند. این به دلیل تأثیر جاذبه روی هر یک از ما اتفاق می افتد. به همین دلیل است که فضانوردان در ایستگاه فضایی بین‌المللی تا زمانی که مثانه‌شان پر نشود، نیازی به ادرار کردن ندارند.

2. استعمار ساده

گرانش موضوع بسیار مهمی در هنگام استعمار دنیاهای دیگر است. در تئوری، مردم می توانند در سیاراتی زندگی کنند که گرانش آنها بیش از سه برابر با زمین متفاوت است. در غیر این صورت خون رسانی به مغز مختل می شود.

3. ارتفاع کوه ها


در تئوری، گرانش حداکثر ارتفاع تپه هایی را که روی این سیاره تشکیل می شوند تعیین می کند. بنابراین برای زمین (دوباره در تئوری) ارتفاع کوه ها از 15 کیلومتر بیشتر نمی شود.

4. فیزیک قمری


در طول ماموریت تاریخی آپولو، فضانوردانی که بر سطح ماه فرود آمدند، اعتبار نظریه گالیله در مورد شتاب سقوط آزاد را در آنجا آزمایش کردند. معلوم شد که اجرام روی ماه، صرف نظر از جرمشان، سریعتر از زمین سقوط می کنند. دلیل این امر کمبود هوا و در نتیجه مقاومت است.

5. ستاره بازنده


بسیاری از دانشمندان مشتری را یک ستاره شکست خورده می دانند. این سیاره میدان گرانشی به اندازه کافی قوی دارد که بتواند جرم مورد نیاز ستاره را به دست آورد، اما میدان آنقدر قوی برای شروع تبدیل شدن به ستاره دیگر ندارد.

6. تله پورت


اگر خورشید را در یک لحظه در جایی بردارید و بردارید، منظومه شمسی برای مدتی اثر میدان گرانشی خود را تجربه خواهد کرد. برای زمین، در تئوری، این "خوشبختی" حدود 8 دقیقه طول می کشد، پس از آن اجرام آسمانی شروع به از دست دادن مدار خود می کنند.

7. کوه روی ستاره ها


اگر خورشید ما روزی به یک ستاره نوترونی تبدیل شود، طبق محاسبات دانشمندان، گرانش روی آن چنان قدرتمند خواهد بود که ارتفاع بزرگترین کوه روی سطح آن نمی تواند از 5 میلی متر تجاوز کند.

8. آواز سوگ ستارگان


عمل میدان گرانشی اجرام آسمانی پس از ناپدید شدن آنها اصلاً یک نظریه خشک نیست. منظومه شمسی و سیاره اصلی ما دائماً تحت تأثیر میدان گرانشی ستارگان دیگر هستند. با توجه به سرعت انتشار میدان در فضا، بسیاری از این ستارگان برای مدت بسیار بسیار طولانی دیگر وجود ندارند.

9. شمع در فضا


اگر شمعی را در غیاب میدان گرانشی روشن کنید، آتش آن گرد خواهد بود. علاوه بر این، رنگ شعله آبی خواهد بود.

10. سودا می کشد


نوشیدن نوشابه های گازدار در غیاب جاذبه قطعا ارزشش را ندارد. چرا؟ این به این دلیل است که عدم وجود جاذبه، اصل توزیع گازها را در بدن انسان کاملاً تغییر می دهد. در بهترین حالت، این می تواند حمله استفراغ شدید را تحریک کند. به همین دلیل است که فضانوردان در ایستگاه فضایی بین المللی نوشابه نمی نوشند.

همه کسانی که به علم علاقه دارند علاقه مند به دانستن در مورد آن خواهند بود.

علم

اینجا روی زمین، ما گرانش را بدیهی می دانیم. با این حال، نیروی گرانش، که توسط آن اجسام به نسبت جرم خود به یکدیگر جذب می شوند، بسیار بیشتر از سقوط سیب روی سر نیوتن است. در زیر عجیب ترین حقایق در مورد این قدرت جهانی وجود دارد.

همه اینها در سر ماست

نیروی جاذبه یک پدیده ثابت و ثابت است، اما تصور ما از این نیرو اینطور نیست. بر اساس مطالعه ای که در آوریل 2011 در مجله PLoS ONE منتشر شد، فرد قادر است در حالت نشسته قضاوت دقیق تری در مورد اجسام در حال سقوط داشته باشد.

محققان به این نتیجه رسیدند که درک ما از گرانش کمتر بر اساس جهت بصری واقعی نیرو و بیشتر بر اساس "جهت" بدن است.

این یافته ها می تواند منجر به یک استراتژی جدید برای کمک به فضانوردان برای مقابله با گرانش میکرو در فضا شود.


فرود سخت به زمین

تجربه فضانوردان نشان داده است که گذار از حالت بی وزنی و بازگشت می تواند برای بدن انسان بسیار دشوار باشد. در غیاب گرانش، ماهیچه ها شروع به آتروفی می کنند، در حالی که استخوان ها نیز شروع به از دست دادن توده استخوانی می کنند. به گفته ناسا، فضانوردان می توانند تا 1 درصد از توده استخوانی خود را در ماه از دست بدهند.

پس از بازگشت به زمین، بدن و ذهن فضانوردان به مدت زمان مشخصی برای بهبودی نیاز دارد. فشار خون، که در فضا در سراسر بدن یکسان می شود، باید به عملکرد طبیعی خود بازگردد، که در آن قلب به خوبی کار می کند و مغز غذای کافی دریافت می کند.

گاهی اوقات تغییر ساختار بدن چه از نظر فیزیکی (غش مکرر و غیره) و چه از نظر عاطفی تأثیر بسیار سختی بر فضانوردان می گذارد. به عنوان مثال، یکی از فضانوردان گفت که چگونه هنگام بازگشت از فضا، یک بطری لوسیون پس از اصلاح را در خانه شکست، زیرا فراموش کرده بود که اگر آن را در هوا رها کند، می افتد و می شکند و در آن شناور نمی شود.


برای کاهش وزن، "پلوتو را امتحان کنید"

در این سیاره کوتوله، وزن فردی با وزن 68 کیلوگرم بیشتر از 4.5 کیلوگرم نخواهد بود.

با این حال، از سوی دیگر، در سیاره ای با بالاترین سطح گرانش، مشتری، وزن همان فرد حدود 160.5 کیلوگرم خواهد بود.

یک فرد در مریخ احتمالاً احساس یک پر نیز خواهد داشت، زیرا نیروی گرانش در این سیاره تنها 38 درصد نیروی گرانش روی زمین است، یعنی یک فرد 68 کیلوگرمی احساس می کند که راه رفتن او چقدر سبک است، زیرا او فقط وزن خواهد داشت. 26 کیلوگرم


جاذبه متفاوت

حتی روی زمین، جاذبه در همه جا یکسان نیست. از آنجایی که شکل کره یک کره کامل نیست، جرم آن به طور ناهموار توزیع شده است. بنابراین جرم ناهموار به معنای گرانش ناهموار است.

یک ناهنجاری گرانشی مرموز در خلیج هادسون در کانادا مشاهده شده است. در این منطقه، نیروی گرانش کمتر از مناطق دیگر است، و یک مطالعه در سال 2007 علت را شناسایی کرد - ذوب یخچال‌ها.

یخی که زمانی این منطقه را در آخرین عصر یخبندان پوشانده بود مدت هاست که ذوب شده است، اما زمین به طور کامل از این بار خلاص نشده است. از آنجایی که نیروی گرانش یک ناحیه با جرم این ناحیه متناسب است و «ردپای یخبندان» مقداری از جرم زمین را به عقب رانده است، گرانش در اینجا ضعیف‌تر شده است. تغییر شکل جزئی پوسته 25 تا 45 درصد نیروی گرانشی غیرمعمول کم را توضیح می دهد، در میان چیزهای دیگر، این نیز به دلیل حرکت ماگما در گوشته زمین است.


بدون گرانش، برخی از ویروس ها قوی تر خواهند بود

خبر بد برای دانشجویان فضایی: برخی از باکتری ها در فضا غیرقابل تحمل می شوند.

در غیاب جاذبه، باکتری ها فعالیت حداقل 167 ژن و 73 پروتئین را تغییر می دهند.

موش هایی که غذای حاوی سالمونلا می خوردند خیلی سریعتر بیمار شدند.

به عبارت دیگر، خطر عفونت لزوماً از فضای بیرونی ناشی نمی‌شود، این احتمال وجود دارد که باکتری‌های خودمان در حال افزایش قدرت برای حمله هستند.


سیاهچاله ها در مرکز کهکشان

به این دلیل که هیچ چیز، حتی نور، نمی تواند از جاذبه آنها فرار کند، نامگذاری شده است، سیاهچاله ها از مخرب ترین اجرام در جهان هستند. در مرکز کهکشان ما سیاهچاله ای عظیم با جرم 3 میلیون خورشید قرار دارد. ترسناک به نظر می رسد، اینطور نیست؟ با این حال، به گفته کارشناسان دانشگاه کیوتو، این سیاهچاله در حال حاضر "فقط در حال استراحت است".

در واقع، سیاهچاله برای ما زمینیان خطرناک نیست، زیرا بسیار دور است و بسیار آرام رفتار می کند. با این حال، در سال 2008 گزارش شد که حدود 300 سال پیش این سوراخ در حال ارسال انفجارهای انرژی بود. مطالعه دیگری که در سال 2007 منتشر شد، نشان داد که چند هزار سال پیش، «سکسکه‌های کهکشانی» مقدار کمی ماده به اندازه عطارد را به درون همین حفره فرستاد و در نتیجه یک انفجار عظیم رخ داد.

این سیاهچاله که Sagittarius A* نام دارد در مقایسه با سایر سیاهچاله ها دارای اشکال نسبتا مبهم است. فردریک باگانوف، محقق موسسه فناوری ماساچوست، می گوید: «این ضعف به این معناست که ستارگان و گاز به ندرت به یک سیاهچاله در فاصله ای ناامن نزدیک می شوند. اشتهای زیادی وجود دارد، اما سیر نمی شود.»



2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه