15.09.2020

فانوس دریایی اسکندریه می درخشید. هفت عجایب جهان: فانوس دریایی فاروس ، مصر (دنیای سفر) انحطاط و نابودی فانوس دریایی اسکندریه


داریا نسل | 10 اکتبر 2017

فانوس دریایی اسکندریه، ساخته شده در Pharos ، یک آسمان خراش از دوران باستان است ، که برابر آنها فقط پس از 16 قرن می توانند ایجاد کنند. برای ارتفاع بی سابقه آن بیش از 100 متر یکی از.

فانوس دریایی اسکندریه - ایستگاه مشاهده

در سال 332 قبل از میلاد. اسکندر بزرگ در دهانه رود نیل ، روی تف \u200b\u200bکه به دریای مدیترانه می ریخت ، پایتخت امپراتوری خود را در مصر بنیان نهاد و نام آن را اسکندریه گذاشت. فاتح باهوش این مکان را به عنوان یک بندر مناسب در چهار راه آبراه ها انتخاب کرد ، از زمین آسیب پذیر نبود و در آب و هوای خشک آفریقا کمبود آب نداشت.

بیابانی که هزار مایل به سمت جنوب امتداد دارد ، دریاچه و یکی از شاخه های دلتای نیل برای همه شرایط آغاز ساخت و ساز شهر مناسب بود.


هفتمین عجایب جهان فانوس دریایی فاروس است.

مرگ اسکندر بزرگ 9 سال بعد مانع تحقق این پروژه در زمان حیات وی شد. دیادوخوس (رهبر نظامی) بطلمیوس اول ، در نتیجه تقسیم قدرت غول پیکر ، در مصر جا افتاد و نقشه های مقدونی را اجرا کرد.

بنیانگذار خانواده ، که حدود 300 سال در مصر حکومت کرد ، از نوادگان یک اشراف یونانی ، از وابستگان فرمانده معروف ، یک حاکم باهوش و دقیق ، توانست اسکندر را در محل خود به خاک بسپارد ، و بدین ترتیب پادشاهی خود را در یک کشور خاص قرار دهد موقعیت در مقایسه با سایر قسمتهای امپراتوری فروپاشیده.

آخرین نماینده این سلسله ، کلئوپاترا ، پس از خبر درگذشت مارک آنتونی و شکست نیروهای مصری توسط لژیونرهای روم ، در اسکندریه خودکشی کرد.

وی با سرمایه گذاری قابل توجه ، این شهرک را به یک مرکز فرهنگی تمدن تبدیل کرد ، جایی که فیلسوفان ، شاعران ، ریاضیدانان ، مجسمه های برجسته ای مانند اقلیدس ، حواصیل ، کنستانتینوس کفاویس در آن زندگی و کار می کردند.

کتابخانه اسکندریه و موزه در زمان بطلمیوس ظاهر شد (پسرش یکی از حاکمان بطلمیوس اول بود).

کشتی های تجاری از سه قاره در آبهای اسکندریه لنگر انداختند. ناوگان مصر در مدیترانه غالب بود. همانطور که قرار بود پایتخت باشد به یک بندر قابل اعتماد نیاز بود.

مسیرهای دریایی به اسکندریه نزدیک صخره های خطرناک بود ، بنابراین ساخت یک فانوس دریایی یک ضرورت بود. علاوه بر این ، یک پایگاه رصد برای محافظت در برابر حمله از دریا لازم بود ، زیرا طبیعت مسطح زمین اجازه نمی داد دشمن از دور دیده شود.

فانوس دریایی اسکندریه.

ساخت فانوس دریایی اسکندریه

فانوس دریایی اسکندریه در مدت زمان کوتاهی ، فقط در 5 سال (تقریباً 285 - 280 سال قبل از میلاد) برپا شد و تقریباً ده قرن پابرجا بود.

چنین برنامه کوتاهی به دلیل شرایط مساعدی است که در این دوره حاکم است: منابع مالی و کارگری کافی و پیمان های عدم تعدی که بطلمیوس با دشمنان خود منعقد کرد.

طبق شهادت پلینی بزرگ ، مورخ یونان باستان ، 800 استعداد صرف فانوس دریایی فاروس شد.

ساحلی که اسکندریه در آن تأسیس شد هیچ پناهگاه طبیعی نداشت ، بنابراین یک سد و یک اسکله برای ایجاد یک خلیج مصنوعی ساخته شد.

این سد سه عملکرد را انجام داد:

  • منطقه آب را به دریا و رود تقسیم کرد ،
  • جلوگیری از ذرات پایین ،
  • در آن نگهداری بیشتری از فانوس دریایی اسکندریه تأمین شد.

اسکله از مجموعه بندر در برابر طوفان و طوفان محافظت می کند.

در مشرق ساحل سنگی فاروس ، بر اساس یک برآورد سنگ گرانیت عظیم با اضلاع 180 در 130 متر ، بر اساس برآوردهای مختلف ، قلعه ای سه طبقه با ارتفاع کلی 110 تا 180 متر احداث شد که توسط دیوار قلعه احاطه شده بود.

مواد برای ساخت سنگ گرانیت و سنگ آهک با سنگ مرمر بود.

  • ردیف اول سازه ای به ارتفاع حدود 20 طبقه بود ، با یک پایه مربع با محیط 120 متر ، جهت گیری شده به نقاط اصلی.

بر روی سقف مسطح آن چهار برج و مجسمه از تریتون (برج نیمه مردهای افسانه ای ، نیمه ماهی ، امواج آرام کننده یا برافراشته با حرکت دم خود) برج قرار گرفته است.

در داخل طبقه اول ، یک پادگان مستقر بود که از فانوس دریایی اسکندریه و پرسنل خدماتی و همچنین تجهیزات و تجهیزات لازم آب و غذا در صورت محاصره محافظت می کرد.


  • ردیف دوم چهل متری منشوری هشت ضلعی بود که در جهت بادها قرار داشت. در داخل این طبقه ، طبق فرضیه ، یک رمپ وجود داشت که در طی آن سوخت به سطح بالایی منتقل می شد.

طبق افسانه ها ، در ردیف دوم مجسمه های خارق العاده ای وجود داشت: یکی همیشه دست خود را به سمت خورشید نشان می داد و هنگام غروب آن را پایین می آورد. جهت دیگر جهت باد است. سوم زمان روز است.

  • ردیف آخر 8 ستون ده متری ، پوشیده از گنبد ، یک فانوس را تشکیل داده است ، درون آن آتش شب ها می سوزد و روز دود می ریزد.

در پشت بام فانوس دریایی فاروس ، یک مجسمه برنز هفت متری پوزیدون ، خدای دریاها و اقیانوس های یونان باستان ، رو به دریا ایستاده بود.

شعله آتش عظیم الجثه شبانه روز توسط چوب های قیر شده پشتیبانی می شد ، هشدار به دریانوردان دریاها ، صخره ها و نشان دادن راه به بندر. در مه و باران ، با دید ضعیف ، صدای شیپور کشتی های نزدیک به یک اسکله قابل اطمینان را اعلام می کند.


فانوس دریایی فاروس.

در فانوس دریایی اسکندریه ، برای اولین بار از یک سیستم آینه (ساخته شده از صفحات فلزی صیقل داده شده) استفاده شد ، که باعث درخشش آتش و ایجاد پرتوی هدایت شده از فاصله صد کیلومتری شد. او چنان درخشان بود که در تاریکی مانند درخشش ستاره ای به نظر می رسید و گاه ملوانان را از مسیر بیرون می کشید و با هدایت آسمان پرستاره راه خود را باز می کرد. نبوغ مهندسان آنجا به نام دستگاه نوری مدرن باقی مانده است: چراغ جلو.

پس از اتمام کار ، این آفرینش عظیم الجثه بلافاصله به شگفتی های جهان نسبت داده شد.

فانوس دریایی اسکندریه توسط معمار و سازنده Sostratus از کنیدیا طراحی و بازسازی شد. غرور در ذهنیت او را مجبور کرد تا نام خودش را روی سنگهای بنیاد بکشد تا آن را برای نسلهای بعدی حفظ کند. در کتیبه گفته شده بود که او ، Sostratus از Cnidus ، فانوس دریایی را به خدایان - ناجیان برای شکوه ملوانان اختصاص داده است.

اما سلطان خواستار جاودان شدن وی شد. این معمار باهوش پیامی را که برایش درج کرده بود با یک راه حل پوشانده و در بالا "بطلمیوس I Soter" را نوشت. سالها گذشت ، گچ از بین رفت و خالق واقعی معجزه را برای همه آشکار کرد.

انحطاط فانوس دریایی اسکندریه

فانوس دریایی فاروس نماد اسکندریه بود. او را تحسین کردند ، با پول ضرب کردند ، با گلدان و کوزه تزئین کردند و به عنوان سوغاتی درست کردند.

تا قرن XII. ساختار خراب شد ، کشتی ها دیگر به دلیل سیلاب و جابجایی مسیرهای تجاری به اینجا نیامدند. جزئیات در اسکناس های کوچک ذوب شد.

در قرن XIV. لرزش های جدید سرانجام شاهکار فرهنگ و معماری را نابود کردند. سلطان قيت بيگ بر روي خرابه هاي خود سنگري بنا كرد كه تا به امروز نيز باقي مانده است.

این استحکامات اکنون پایگاه دریایی است.

غواصان بقایای سنگ تراشی را یافتند که پس از فعالیت لرزه ای تا حدی آب گرفتگی شد. این احساس کمی ایجاد شد که توسط مطبوعات جلب شد.

از سال 2015 ، دولت قاهره احتمال بازسازی فانوس دریایی اسکندریه را بررسی کرده است.

- یکی از بزرگترین دستاوردهای علمی و فنی قرن III پیش از میلاد ، که به یکی از هفت عجایب جهان باستان تبدیل شد. او از این لیست تنها کسی است که علاوه بر ظرافت و زیبایی معماری ، عملکرد عملی نیز داشته است.

در سفر به مصر در سال 332 قبل از میلاد. اسکندر بزرگ شهری بندری به نام اسکندریه تأسیس کرد. یک کاخ باشکوه در اینجا ساخته شده ، پارک ها و باغ های زیبایی بنا شده است. پس از مرگ اسکندر بزرگ ، مقبره وی در اینجا قرار داشت. این شهر یک مرکز مهم فرهنگی و علمی بود. در آن م housسسه ای در معبد Museson Muses ، محل زندگی شاعران و دانشمندان ، کتابخانه معروف اسکندریه در جهان واقع شده بود که در بودجه آن تعداد بسیار زیادی از با ارزش ترین طومارها (حدود 500 هزار) نگهداری می شد. دانشمندان ، ستاره شناسان ، پزشکان و ریاضیدانان مشهور (اقلیدس) در اسکندریه زندگی می کردند.

اسکندریه نیز یک شهر بندری پر رونق بود. پادشاه مصر بطلمیوس (جانشین اسکندر بزرگ) دستور ساخت یک فانوس دریایی را داد تا راه نزدیک شدن ایمن و راحت کشتی ها به بندر را به آنها نشان دهد. این مکان در ساحل شرقی جزیره کوچک Pharos که با یک پل به سرزمین اصلی متصل شده بود ، انتخاب شد. این فانوس دریایی به نام شهر اسکندریه نامگذاری شد.

این بنا توسط معمار Sostratus ساخته شده است ، که کتیبه ای را بر روی دیوار فانوس دریایی حک کرده است:

"Sostratus ، پسر Dexiphanes از Cnidus ، تقدیم به خدایان نجات دهنده به خاطر ملوانان."

در پرتو فانوس دریایی ، عمق دانش ، قدرت اندیشه و خرد دانشمندان بزرگ موزیون متمرکز شده بود.

این یک برج بزرگ سه طبقه با بیش از 120 متر ارتفاع بود. اولین طبقه مستطیل شکل از تخته سنگهای بزرگ آهکی ساخته شده است. به نقاط اصلی گرایش داشت. محل زندگی کارگران و سربازان وجود داشت.

طبقه دوم به شکل یک برج هشت ضلعی بود و با صفحات مرمر روبرو بود. طرفین برج در جهت هشت باده اصلی قرار داشت و خود آن با مجسمه های برنزی تزئین شده بود ، برخی از آنها به عنوان پره هوا عمل می کردند و جهت باد را نشان می دادند.

طبقه سوم مهمترین بود. از نظر شکل ، به یک استوانه شباهت داشت. این همان فانوس دریایی بود که آتش در آن می سوخت. تمام این ساختار عظیم با یک گنبد تکمیل شد ، که روی 8 ستون گرانیت قرار داشت و روی آن یک شکل برنز هشت متری Poseidon قرار داشت. نور این فانوس دریایی توسط آینه های مقعر فلزی پشت شعله های آتش تقویت می شد ، که نور را منعکس می کرد و آن را به سمت دریا هدایت می کرد. بنابراین نور فانوس دریایی اسکندریه برای دهها کیلومتر قابل مشاهده بود (طبق منابع مختلف از 60 کیلومتر تا 100 کیلومتر). برای حفظ آتش ، سوخت توسط الاغهایی که بارگیری شده بودند از یک پله مارپیچ بالا برده شد.

فانوس دریایی همچنین به عنوان یک پایگاه مشاهده و یک قلعه عمل می کرد ؛ در زیرزمین های آن ، در صورت محاصره ، منابع آب آشامیدنی ذخیره می شد.

این اولین فانوس دریایی در تاریخ جهان بود ، تقریباً هزار سال پابرجا بود تا اینکه یک زلزله شدید در سال 796 آن را نابود کرد. در پایان قرن پانزدهم ، در محل فانوس دریایی اسکندریه ، قلعه Kait-Bay ساخته شد که متعاقباً بارها بازسازی شد ، اما هنوز هم پابرجا است. طبق برخی شهادت ها ، لاشه فانوس دریایی اسکندریه برای ساخت آن استفاده شده است.

از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

فانوس دریایی

فانوس دریایی اسکندریه
Φάρος της Αλεξάνδρειας


فانوس دریایی اسکندریه ،
طراحی توسط باستان شناس G. Tirsch (1909)
کشور مصر
محل اسکندریه
ارتفاع چراغ 140 متر
مسافت 50 کیلومتر
بازیگری نه
K: ویکی پدیا: پیوند مستقیم به ویکیمدیا کامنز در مقاله مختصات: 31 درجه 12'51 ″ ثانیه ش 29 درجه 53'06 ″ شرقی و غیره. /  31.21417 درجه شمالی ش 29.88500 درجه شرقی و غیره./ 31.21417؛ 29.88500 (G) (I)

فانوس دریایی اسکندریه (فانوس دریایی فاروس) یک فانوس دریایی است که در قرن 3 قبل از میلاد ساخته شده است. ه در جزیره فاروس در نزدیکی شهر اسکندریه مصر ، یکی از 7 عجایب جهان.

تاریخچه ساخت و ساز

فانوس دریایی ساخته شده است تا کشتی ها بتوانند با خیال راحت از صخره ها در مسیر خلیج اسکندریه عبور کنند. در شب ، با انعکاس شعله های آتش ، و در طول روز - با یک ستون دود به آنها کمک می شود. این فانوس دریایی تقریباً هزار سال پابرجا بود ، اما در سال 796 میلادی. ه در اثر زلزله به شدت آسیب دید. متعاقباً اعرابی که به مصر آمدند سعی در بازسازی آن داشتند و تا قرن چهاردهم میلادی. ارتفاع فانوس دریایی حدود 30 متر بود. در پایان قرن پانزدهم ، سلطان كایت بیگ قلعه ای در محل فانوس دریایی بنا كرد كه امروزه نیز پابرجا است.

این فانوس دریایی در جزیره کوچک فاروس در دریای مدیترانه در سواحل اسکندریه ساخته شده است. این بندر شلوغ توسط اسکندر بزرگ در هنگام بازدید از مصر در سال 332 قبل از میلاد تأسیس شد. ه این سازه به نام جزیره نامگذاری شده است. ساخت آن قرار بود 20 سال به طول انجامد و در حدود 283 سال قبل از میلاد به پایان رسید. ه ، در زمان بطلمیوس دوم ، پادشاه مصر. ساخت این سازه عظیم فقط 5 سال به طول انجامید. معمار Sostratus of Cnidus است.

فانوس دریایی فاروس از سه برج مرمری تشکیل شده بود که بر پایه ای از بلوک های سنگی عظیم قرار داشت. قسمت اول برج مستطیل شکل بود ؛ این اتاق شامل اتاقهایی بود که کارگران و سربازان در آن زندگی می کردند. بالای این قسمت یک برج کوچکتر و هشت ضلعی با یک رمپ مارپیچی قرار داشت که به سمت بالا منتهی می شد. قسمت فوقانی برج مانند استوانه ای بود که در آن آتش می سوزد.

نور را راهنمایی کنید

مرگ فانوس دریایی

پژوهش

در سال 1968 ، تحت حمایت یونسکو ، ویرانه های این فانوس دریایی توسط آنر فراست باستان شناس مشهور در زیر آب مورد بررسی قرار گرفت: خیلی بعد ، در سال 1997 ، برای این اعزام مدال "برای باستان شناسی ابتکاری زیر آب در مصر" را از دولت فرانسه دریافت کرد.

درباره مقاله "فانوس دریایی اسکندریه" یک نظر بنویسید

ادبیات

  • شیشووا I.A. ، نیخارد A.A. هفت عجایب جهان باستان
  • ... پیتر آ. کلیتون

یادداشت ها (ویرایش)

بخشی از فانوس دریایی اسکندریه

نبرد بورودینو و به دنبال آن اشغال مسکو و فرار فرانسه ، بدون جنگهای جدید ، یکی از آموزنده ترین پدیده های تاریخ است.
همه مورخان اتفاق نظر دارند که فعالیت خارجی دولتها و مردم ، در درگیری آنها با یکدیگر ، با جنگ بیان می شود. که مستقیماً ، در نتیجه موفقیتهای نظامی بیشتر یا کمتر ، قدرت سیاسی دولتها و مردم افزایش یا کاهش می یابد.
مهم نیست که توصیفات تاریخی چقدر عجیب است که چگونه برخی از پادشاهان یا امپراتورها با یک امپراتور یا پادشاه دیگر درگیر شده ، ارتش را جمع کردند ، با ارتش دشمن جنگیدند ، یک پیروزی کسب کردند ، سه ، پنج ، ده هزار نفر را کشتند و در نتیجه ، در چندین میلیون کشور و کل مردم را فتح کرد. هر چقدر هم نامفهوم باشد که چرا شکست یک ارتش ، یک صدم نیروهای مردم ، مردم را مجبور به تسلیم کرد - همه حقایق تاریخ (تا آنجا که ما آن را می دانیم) این واقعیت را تأیید می کند که موفقیت های بزرگتر و یا بیشتر سربازان یک قوم در برابر سربازان قوم دیگر دلایل یا حداقل علائم قابل توجه افزایش یا کاهش قدرت مردمان است. ارتش پیروزی را بدست آورد و بلافاصله حقوق مردم پیروز به ضرر مغلوبان افزایش یافت. ارتش شکست خورد و بلافاصله با توجه به درجه شکست مردم از حقوق خود محروم شده و با شکست کامل ارتش خود کاملاً تسلیم می شوند.
بنابراین (از تاریخ باستان تا به امروز) (در تاریخ) چنین بود. تمام جنگ های ناپلئون به منزله تأیید این قانون است. با توجه به میزان شکست نیروهای اتریشی - اتریش از حقوق خود محروم شده و حقوق و اختیارات فرانسه افزایش می یابد. پیروزی فرانسه در جنا و اورستات وجود مستقل پروس را از بین می برد.
اما ناگهان ، در سال 1812 ، فرانسوی ها در نزدیکی مسکو به پیروزی دست یافتند ، مسکو به تصرف درآمد و پس از آن ، بدون جنگهای جدید ، روسیه متوقف شد ، اما ششصد هزارمین ارتش از وجود آن متوقف شد ، سپس فرانسه ناپلئونی. کشیدن حقایق بر روی قوانین تاریخ غیرممکن است ، بگوییم که میدان جنگ در بورودینو با روس ها باقی مانده است ، پس از مسکو نبردهایی که ارتش ناپلئون را نابود کرد غیرممکن است.
پس از پیروزی فرانسوی ها در بورودینو ، تنها یک جنگ عمومی وجود نداشت ، بلکه هیچ جنگ قابل توجهی وجود نداشت و ارتش فرانسه از حیات خود منصرف شد. چه مفهومی داره؟ اگر این نمونه ای از تاریخ چین بود ، می توانستیم بگوییم که این یک پدیده تاریخی نیست (روزنه مورخان وقتی چیزی متناسب با استاندارد آنها نیست) ؛ اگر این درگیری کوتاه مدت باشد و تعداد کمی از نیروها درگیر شوند ، ما می توانیم این پدیده را به عنوان یک استثنا در نظر بگیریم. اما این واقعه در حضور پدران ما اتفاق افتاد ، که در مورد آنها مسئله زندگی و مرگ سرزمین میهن تصمیم گیری شده بود و این جنگ بزرگترین جنگ شناخته شده بود ...
دوره مبارزات سال 1812 ، از نبرد بورودینو تا اخراج فرانسوی ها ، ثابت کرد که نبرد پیروز شده نه تنها دلیل فتح نیست ، بلکه حتی نشانه دائمی فتح نیز نیست. ثابت کرد که قدرتی که سرنوشت مردم را رقم می زند نه در فاتحان ، حتی در ارتش ها و نبردها ، بلکه در چیز دیگری است.
مورخان فرانسوی ، با توصیف موقعیت ارتش فرانسه قبل از عزیمت از مسکو ، استدلال می کنند که همه چیز در ارتش بزرگ نظم دارد ، به جز سواره نظام ، توپخانه و گاری و هیچ علوفه ای برای اسب و گاو وجود ندارد. هیچ چیز نمی توانست به این فاجعه کمک کند ، زیرا دهقانان اطراف یونجه خود را سوزاندند و آن را به فرانسوی ها ندادند.
نبرد پیروز شده نتایج معمول را به همراه نداشت ، زیرا دهقانان کارپ و ولاس ، که پس از اجرای فرانسه ، با گاری برای غارت شهر به مسکو آمدند و به طور کلی احساسات قهرمانی را شخصاً نشان نمی دادند ، و تعداد بی شماری از این دهقانان آنها به خاطر پول خوب که به آنها پیشنهاد دادند ، یونجه به مسکو نیاوردند ، اما او را سوزاندند.

بگذارید دو نفر را تصور کنیم که مطابق با تمام قوانین هنر شمشیربازی به دوئل با شمشیر رفته اند: شمشیربازی برای مدت طولانی ادامه داشت. ناگهان یکی از مخالفان ، که احساس زخمی شدن کرد - فهمید که این یک شوخی نیست ، بلکه مربوط به زندگی او است ، شمشیر را انداخت و با گرفتن اولین چماقی که به آن برخورد کرد ، شروع به چرخاندن آن کرد. اما بیایید تصور کنیم که دشمنی که از بهترین و ساده ترین وسیله برای رسیدن به هدف استفاده می کند ، در عین حال با الهام از افسانه های جوانمردی ، می خواهد اصل ماجرا را پنهان کند و اصرار کند که ، طبق همه قوانین هنر ، با شمشیر برنده شد. می توان تصور کرد که با توصیف چنین جنگی که رخ داده ، چه سردرگمی و ابهامی بوجود می آید.
شمشیرزنی که مطابق قوانین هنر خواستار جنگ شد ، فرانسوی ها بودند. حریف او که شمشیر خود را انداخت و چماقی را بلند کرد ، روس ها بودند. افرادی که سعی می کنند همه چیز را مطابق با قوانین شمشیربازی توضیح دهند ، مورخانی هستند که در مورد این رویداد نوشتند.
از زمان آتش سوزی Smolensk ، جنگی آغاز شد ، که به هیچ وجه افسانه های قبلی جنگها نمی گنجد. آتش زدن شهرها و روستاها ، عقب نشینی پس از جنگ ها ، ضربه بورودین و دوباره عقب نشینی ، رها شدن و آتش سوزی مسکو ، گرفتار شدن به سربازان متجاوز ، انتقال حمل و نقل ، جنگ چریکی - همه اینها انحراف از قوانین بود .

فانوس دریایی Pharos در جزیره باستانی Pharos واقع شده است (امروز یک شنل در شهر اسکندریه در مصر است). در سال 332 - 331. قبل از میلاد مسیح. اسکندر بزرگ ، پایتخت مصر یونانی ، اسکندریه را بنیان نهاد. در اینجا موزه معروف اسکندریه وجود دارد - یکی از اصلی ترین مراکز علمی و فرهنگی جهان باستان ، و با آن کتابخانه نه چندان مشهور اسکندریه ، که در آن تقریبا 700 هزار جلد کتاب یونانی و شرقی وجود داشت. اسکندریه ثروتمندترین شهر زمان خود بود. بسیاری از بناهای برجسته در اسکندریه احداث شده اند. از جمله می توان به فانوس دریایی اسکندریه در جزیره صخره ای فوروس در نزدیکی دلتای نیل اشاره کرد. استفاده از فانوس دریایی از دوران باستان آغاز شده و با توسعه ناوبری همراه است. در ابتدا ، اینها آتش هایی بودند که در حاشیه های مرتفع قرار داشتند و سپس سازه های مصنوعی بودند. یکی از هفت عجایب جهان باستان - فانوس دریایی اسکندریه یا فروس در 283 قبل از میلاد ساخته شده است. ساخت این سازه عظیم الجثه تنها 5 سال به طول انجامید که به خودی خود قابل توجه است. مصالح اصلی ساخت آن سنگ آهک ، سنگ مرمر ، گرانیت بود.

فانوس دریایی شامل سه برج به تدریج در حال کاهش بود که یکی بر روی دیگری قرار گرفته است. ارتفاع فانوس دریایی بسیار زیاد است: طبق برخی منابع 120 متر ، طبق توصیف ابن السیح (قرن XI) - 130-140 متر ، طبق برخی از نشریات مدرن ، حتی 180 متر.

پایه برج پایین مربع است - ابعاد جانبی آن 30.5 متر است. برج زیرین ، به ارتفاع 60 متر ، از تخته سنگ های تزئین شده با آثار مجسمه ای نفیس ساخته شده است. برج میانی ، هشت ضلعی و به ارتفاع 40 متر با صفحات مرمر سفید روبرو است. برج فوقانی - یک فانوس - مدور است ، با گنبدی که بر روی ستون های گرانیت نصب شده است ، در بالای آن یک مجسمه برنز بزرگ از حامیان دریاها ، پوزیدون ، 8 متر ارتفاع قرار دارد.

در بالای برج سوم ، ذغالی در کاسه برنزی بزرگ دود می زد ، درخشش آن از طریق سیستم پیچیده ای از آینه ها ، محل بندر را برای 100 مایل نشان می داد. یک شافت از کل فانوس دریایی عبور می کرد و دور آن رمپ و راه پله به صورت مارپیچ بالا می آمد. گاریهایی که توسط الاغها کشیده شده بودند از یک سطح شیب دار وسیع و شیب دار به بالای فانوس دریایی می رفتند. سوخت حریق فانوس دریایی از طریق معدن تحویل می شد.

فانوس دریایی بلند به عنوان یک پست رصد عالی عمل می کرد. از سیستم آینه های فلزی نیز برای بررسی فضای دریا استفاده می شد و اجازه می داد کشتی های دشمن مدتها قبل از ظهور آنها در ساحل شناسایی شوند. یک پره هوا ، ساعت و ابزار نجومی در اینجا نصب شده است.

این فانوس دریایی که در جزیره Foros برپا شده بود ، به دلیل اندازه بسیار زیاد و سیستم پیچیده بازتابنده نور ، ساختاری یک نوع بود. آشیل تاتیوس در رمان "Leucippus and Clitophon" اینگونه توصیف کرده است: "... ساختار عجیب و شگفت انگیزی است ، کوه ، در وسط دریا خوابیده ، به ابرها رسیده و آب از زیر این ساختار جاری شده است. ، و آن را بالا برد ، آویزان بیش از دریا. "

فانوس دریایی اسکندریه حدود 1500 سال ایستاده بود و به عنوان یک چراغ راهنما ، به پیمایش "cybernetos" مدیترانه کمک می کرد ، همانطور که یونانیان باستان خلبانان می نامیدند. این فانوس دریایی دو بار در اثر زلزله مورد اصابت قرار گرفت ، اما دوباره ساخته شد تا در نهایت به دلیل هوازدگی سنگ فروریخت. سپس قلعه ای قرون وسطایی بر روی خرابه های فانوس دریایی برپا شد.

به نظر می رسید از یکی از هفت "عجایب جهان باستان" چیزی به جز ویرانه های ساخته شده در خلیج کایت ، جایی که هنوز وجود دارند ، و نام آن باقی نمانده است. نام این جزیره به یک نماد تبدیل شد: فوروس به معنای "فانوس دریایی" بود. از این رو "چراغ جلو" مدرن است.

در سال 1961 ، غواصان هنگام کاوش در آبهای ساحلی ، مجسمه ها ، سارکوفاژی ها و جعبه های مرمر را در بستر دریا پیدا کردند. در سال 1980 ، یک گروه بین المللی از باستان شناسان بقایای فانوس دریایی Foros را در بستر دریا کشف کردند. همزمان ، در عمق 8 متری ویرانه های کاخ افسانه ای ملکه کلئوپاترا کشف شد. این یکی از بزرگترین اکتشافات در باستان شناسی است.

طبقه اول (پایین) فانوس دریایی با یک پایه مربع شبیه قلعه یا قلعه ای بود که برج های آن در گوشه گوشه نصب شده بود. این برج ها به سمت نقاط اصلی گرایش داشتند. ارتفاع ردیف به حدود شصت متر رسید. سقف تخت ردیف پایین تر پایه دوم است. در اینجا ، روی سقف ، مجسمه های نیوت نصب شده است. در داخل ردیف اول یک پادگان وجود داشت که از نگهبانان فانوس دریایی و پرسنل خدماتی و همچنین تجهیزات لازم و منابع آب و غذا در صورت محاصره محافظت می کرد.

ردیف دوم (میانی)

ردیف دوم (میانی) با پایه هشت ضلعی چهل متر دیگر بلند شد. در داخل ردیف دوم ، ظاهراً یک رمپ ساخته شده بود که در طول آن سوخت برای چراغ سیگنال به ردیف سوم (بالایی) می رسید.

ردیف III (بالا)

در طبقه سوم استوانه ای ، ستون هایی برای حمایت از گنبد فانوس دریایی نصب شده است. روی سکو ، در میان ستون ها ، آتش سیگنال روشن شد. نور فانوس توسط یک سیستم کامل از صفحات برنز صیقلی منعکس و تقویت می شود.

یک مجسمه عظیم طلایی از پوزیدون بر روی گنبد فانوس دریایی نصب شد. این تصور را داشت که پوزیدون محافظت شده فانوس دریایی فاروس، و مشتاقانه به وسعت دریا نگاه می کنند.


2021
polyester.ru - مجله ای برای دختران و زنان