10.07.2020

پذیرایی و ترفند در دعوا. ترفندهای قابل قبول و غیر قابل قبول در دعوا. «استدلال های چوبی» را می توان به عنوان شکل خاصی از خشونت فکری تعریف کرد. شرکت کننده در دعوا چنین استدلالی می آورد که طرف مقابل به دلیل ترس از چیز ناخوشایند باید آن را بپذیرد.


مقدمه ________________________________________________________________2

اطلاعات کلی در مورد اختلاف _________________________________________________3

ترفندها در دعوا _________________________________________________6

فنون تاکتیکی ________________________________________________ 12

قواعد و اشتباهات در رابطه با شکل استدلال و انتقاد ____15

نتیجه گیری ________________________________________________ 16

فهرست مراجع _________________________________________________17

معرفی

اختلاف در زندگی، در علم، در امور دولتی و عمومی اهمیت زیادی دارد. جایی که در مورد مسائل مهم و جدی اختلافی وجود ندارد، رکود وجود دارد. - زمان ما در روسیه به ویژه در اختلافات داغ با ماهیت عمومی و سیاسی غنی است. نظریه اختلاف موضوعی است که در آن کاملاً توسعه نیافته است علم مدرن. طبیعتاً اولین تلاش ها برای توسعه و رواج آن نمی تواند ادعای کاملی داشته باشد.

در ابتدا، منطق در ارتباط با مطالبات فقه و خطابه توسعه یافت. ارتباط منطق با این حوزه های فعالیت انسانی را می توان در هند باستان دنبال کرد. یونان باستانو
رم بله در زندگی عمومیدر هند باستان، در دوره ای که علاقه به منطق وجود داشت، بحث ها یک پدیده ثابت بود. واسیلیف، شرق شناس مشهور روسی، آکادمیک در این باره می نویسد: «اگر کسی ظاهر شود و شروع به تبلیغ ایده های ناشناخته کند، بدون هیچ محاکمه ای از خود بیگانه و مورد آزار و اذیت قرار نخواهد گرفت: برعکس، اگر واعظی این روزها همه ایرادها را برآورده می کند و نظریه های قدیمی را رد می کند. میدانی برای رقابت برپا کردند، داوران را انتخاب کردند و در جریان اختلاف، پادشاهان، اشراف و مردم پیوسته حضور داشتند. از قبل تعیین شده است، صرف نظر از جایزه سلطنتی، نتیجه اختلاف چه باید باشد. اگر فقط دو نفر با هم دعوا می کردند، گاهی اوقات مغلوب مجبور بود جان خود را بگیرد - خود را به رودخانه یا از صخره بیندازد، یا برده برنده شود، به ایمان خود برود. مثلاً اگر شخص محترمی بود که به مرتبه معلمی مستقل رسیده بود و در نتیجه دارای ثروت هنگفتی بود، اغلب دارایی او به مردی فقیر ژنده پوش داده می شد که توانست او را به چالش بکشد. واضح است که این مزایا طعمه بزرگی برای هدایت جاه طلبی هندیان به این سمت بود. اما اغلب می بینیم که این اختلاف محدود به افراد نبود، صومعه های کامل در آن شرکت کردند، که به دلیل شکست، می تواند ناگهان پس از مدت ها وجود داشته باشد. همانطور که می بینید، حق فصاحت و برهان منطقی در هند به قدری غیرقابل انکار بود که هیچ کس جرأت نمی کرد از چالش مناقشه طفره رود.

بحث های قضایی و سیاسی در دوران باستان رایج بود
یونان. غالباً قضاوت به اثبات منطقی گفتار متهم یا متهم بستگی داشت. اگر ایده های مستدل و شواهد قانع کننده ای وجود نداشته باشد، هیچ ترفند مصنوعی، هیچ فصاحتی نمی تواند کمک کند.

اطلاعات کلی در مورد اختلاف

1. قبل از صحبت در مورد اختلاف و ویژگی های آن، لازم است حداقل به طور کلی با شواهد آشنا شوید. بالاخره بحث بر سر مدرک است. یکی ثابت می کند که فلان فکر درست است، دیگری اشتباه است. آن فکری که برای اثبات صدق یا نادرستی که برهانی از آن ساخته می شود، تز اثبات نامیده می شود. همه شواهد باید حول آن بچرخد. او هدف نهایی تلاش های ماست. به همین دلیل است که اولین الزام از فردی که وارد یک بحث یا مشاجره جدی می شود، روشن ساختن اندیشه بحث برانگیز، روشن کردن تز است.

2. سه نکته لازم و کافی در روشن شدن پایان نامه: الف) همه مفاهیمی که برای ما نامشخص است، در آن گنجانده شده است. ب) "کمیت" آن ج) "وجه".

الف) اگر معنای یک کلمه در پایان نامه کاملاً واضح و متمایز نیست، باید این کلمه یا مفهوم را «تعریف» کرد. دو راه عملی برای این کار وجود دارد:

1) مفهوم را به تنهایی تعریف کنید. 2) از تعاریف خارجی آماده استفاده کنید.

راه دوم ارجح تر است. به عنوان منبع تعریف، می توانید از دایره المعارف یا سایر ادبیات علمی استفاده کنید. شما نباید به آنچه که "یک بار در مورد آن خوانده می شود" اعتماد کنید، تعاریف باید به طور منطقی حفظ شوند. باید به خاطر داشت که یک مفهوم می تواند چندین تعاریف داشته باشد.

ب) برای وضوح و تمایز تفکر، لازم است بدانیم که آیا ما فقط در مورد یک شی صحبت می کنیم، یا در مورد همه اشیاء یک کلاس معین بدون استثنا، یا نه در مورد همه، بلکه در مورد برخی (بیشتر، بسیاری، تقریباً همه، چندین و غیره). گاهی لازم است مشخص شود که آیا صفتی که به آن نسبت داده می شود همیشه از ویژگی یک شی است یا نه. بدون این نیز، فکر اغلب نامشخص است. تبیین این نکته را تبیین حکم (و از این رو تز) از نظر «کمیت» می گویند. در جایی که "کمیت" یک پایان نامه نامشخص است، می گویند پایان نامه از نظر کمیت نامشخص است.

ج) سپس باید دریابیم که چه نوع قضاوتی را بدون شک درست، قابل اعتماد و بدون شک نادرست، یا کم و بیش محتمل، بسیار محتمل، به سادگی محتمل و غیره می دانیم. یا مثلاً رد شده به نظر ما این تز فقط ممکن است: هیچ استدلالی برای آن وجود ندارد، اما هیچ استدلالی علیه آن وجود ندارد. باز هم بسته به همه اینها باید استناد کرد راه های مختلفاثبات.

ممکن است به نظر برسد که چنین شفاف سازی زمان زیادی می برد و این اتلاف غیر ضروری است. در واقع، زمان صرف شده برای پی بردن به آن همیشه سود می دهد، اغلب صد برابر. گاهی اوقات اتفاق می افتد که فقط باید تز را روشن کرد، زیرا آشکار می شود که چیزی برای بحث وجود ندارد.

1. برای اثبات درستی یا نادرستی پایان نامه، افکار دیگری که اصطلاحاً برهان یا دلایل اثبات نامیده می شود، می آوریم. اینها باید چنین افکاری باشند: الف) که نه تنها توسط خودمان، بلکه توسط شخص یا افرادی که به آنها ثابت می کنیم نیز صادق تلقی می شوند، و ب) از آن نتیجه می شود که این تز درست یا نادرست است.

2. هر استدلال مهم در برهان را باید جداگانه در نظر گرفت و همچنین روشن کرد - فقط برای اینکه بفهمیم چگونه تز را روشن کردیم. این کار در برابر بسیاری از اشتباهات و اتلاف وقت قابل توجه محافظت می کند. - به «نگاه اول» اعتماد نکنید و فکر کنید که نیازی به کشف آن نیست.

3. اشتباه در براهین عمدتاً بر سه قسم است: الف) یا در پایان نامه، ب) یا در ادله، در مبانی، یا ج) در ارتباط بین ادله و پایان نامه، در «استدلال». اشتباهات در پایان نامه از این جهت است که ما متعهد به اثبات یک تز بوده ایم، اما در واقع تز دیگری را ثابت کرده ایم یا در حال اثبات هستیم. به این خطا انحراف از پایان نامه می گویند. پیش می‌آید که انسان می‌بیند نمی‌تواند از یک تز دفاع یا اثبات کند، عمداً آن را با دیگری جایگزین می‌کند تا دشمن متوجه نشود. به این عمل جایگزینی پایان نامه می گویند. همچنین اتفاق می افتد که فرد تز خود را فراموش کرده است. این از دست دادن پایان نامه و غیره خواهد بود.

4. خطاها در آرگومان ها اغلب دو هستند: الف) یک استدلال نادرست، ب) یک استدلال دلخواه. استدلال نادرست - وقتی کسی بر یک فکر آشکارا نادرست تکیه می کند. استدلال دلبخواه استدلالی است که اگرچه آشکارا نادرست نیست، اما خود مستلزم اثبات مناسب است.

5. در نهایت، اشتباهات موجود در «ارتباط» بین مبانی و تز («در استدلال») عبارت است از این که پایان نامه از مبانی ناشی نمی شود، یا مشخص نیست که چگونه از آن نتیجه می شود. آنها

6. چه خطاهایی در استدلال وجود دارد، منطق با جزئیات بیشتر آموزش می دهد.

همچنین لازم به ذکر است که انواع اصلی اختلاف عبارتند از:

  • سازنده
  • مخرب
  • دهانی
  • نوشتن
  • سازماندهی شده است
  • خود جوش

شرایط شروع اختلاف عبارتند از:

  • حضور حداقل دو طرف با نظر فردی در مورد موضوع اختلاف.
  • وجود اختلاف بین طرفین اختلاف و علاقه شخصی به حل این اختلافات.
  • تمایل طرفین دعوا به بحث و وجود ادله با درجات متقاعد کننده در هر طرف.

در رابطه با استدلال های مخالف، یک مناظره کننده خوب باید از دو افراط پرهیز کند:

زمانی که استدلال مخالف آشکار است یا آشکارا به درستی ثابت شده است، نباید اصرار کند.

اگر این استدلال به نظر او صحیح باشد، نباید به راحتی با استدلال مخالف موافقت کند.

بیایید مورد اول را در نظر بگیریم. اصرار در صورتی که استدلال مخالف فوراً «بدیهی» یا با شواهد غیرقابل تردید ثابت شود، برای طرف منازعه نامناسب و مضر است. معلوم است که انسان آنقدر شجاعت و صداقت و عشق به حقیقت را ندارد که به اشتباه خود اعتراف کند. در دعواهای خصوصی، لجبازی بیش از حد گاهی به حدی می رسد که به اصطلاح به «لجاج الاغی» تبدیل می شود. مدافع اشتباه خود شروع به انباشتن چنان استدلال های باورنکردنی به نفع او می کند که برای شنونده مضحک می شود. متأسفانه چنین لجاجتی حتی در دعواهای علمی هم دیده می شود. با این حال، اگر دعوا مهم و جدی باشد، پذیرش استدلال های طرف مقابل بدون هوشیاری ترین احتیاط اشتباه است. در اینجا، مانند بسیاری از موارد جدی، لازم است "هفت بار امتحان کنید و یکی را قطع کنید." اغلب اتفاق می افتد که استدلال طرف مقابل در ابتدا بسیار قانع کننده و غیرقابل انکار به نظر می رسد، اما پس از تفکر درست، متقاعد می شویم که خودسرانه یا حتی نادرست است. گاهی اوقات آگاهی از این امر حتی در یک اختلاف به وجود می آید. اما این استدلال قبلاً پذیرفته شده است و ما باید "رضایت خود را پس بگیریم" - که همیشه تأثیر نامطلوبی بر شنوندگان ایجاد می کند و می تواند به ضرر ما به ویژه برای یک مخالف ناصادق و گستاخ مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، هر چه اختلاف جدی‌تر باشد، احتیاط و دقت ما برای موافقت با استدلال‌های دشمن بیشتر است. معیار این دقت و احتیاط برای هر مورد، «عقل سلیم» و «تدبیر منطقی» خاص است. آنها به تصمیم گیری کمک می کنند که آیا یک استدلال مشخص به وضوح معتبر است و نیازی به تأیید بیشتر ندارد یا اینکه بهتر است با توافق با آن منتظر بمانیم. اگر استدلالی به نظر ما بسیار قانع کننده به نظر می رسد و نمی توانیم برای آن ایرادی پیدا کنیم، اما با این وجود احتیاط ایجاب می کند که توافق با آن را کنار بگذاریم و ابتدا بهتر در مورد آن فکر کنیم، معمولاً برای رهایی از دشواری به سه روش متوسل می شویم. او شروع به شخصی شدن کرد و فقط سعی کرد توهین کند، بحث را از دست داد.

1. مستقیم ترین و صادقانه ترین - پذیرش مشروط برهان. "من استدلال شما را به صورت مشروط می پذیرم. فعلاً فرض کنیم که درست است. چه استدلال دیگری می خواهید ارائه دهید؟" با چنین استدلال شرطی، تز را فقط می توان به صورت مشروط اثبات کرد: اگر این برهان صادق باشد، تز نیز صادق است.

ترفندهای مجاز بدترین ترفندهای غیر مجاز عارضه و اصلاح استدلال های عصا. ترفندهای روانی. سفسطه ها: عدول از تکلیف نزاع. انحرافات از پایان نامه. استدلال های نادرست استدلال های دلخواه شواهد خیالی سفسطه های ناسازگاری. اقدامات در برابر ترفندها

ترفند در بحثبه هر روشی گفته می شود که به وسیله آن بخواهند یک اختلاف را برای خود تسهیل کنند یا یک اختلاف را برای رقیب پیچیده کنند.

(ویکی پدیا) ترفندهای مجاز در دعواممکن است در نظر گرفته شود:

13) تعلیق اختلاف توسط یک یا هر دو طرف به دلایل موجه.

14) در صورت تشدید اختلاف و ورود اختلاف به مرحله غیرقابل قبول (تخلف)، می توان از طرف یک طرف (حتی اشتباه) به نفع خود جلوی اختلاف را گرفت.

15) مراجعه به شخص یا منبع مستقل با درخواست روشن شدن موارد نادرست و غیره.

بدترین ترفندهای غیر مجاز:

14. "مکانیکی" - اجازه ندهید دشمن صحبت کند.

15. خروج "کنار" از موضوع اختلاف مداوم با انتقال به "شخصیت ها" - نشانه هایی از: حرفه، ملیت، موقعیت شغلی، نقص های جسمی، اختلالات روانی.

16. فریاد و عبارات ناپسند، توهین متقابل، داد و فریاد و توهین اشخاص ثالث.

17. تهدید و هولیگان.

18. ضرب و شتم و دعوا: به عنوان یک معیار افراطی برای به اصطلاح «اثبات» حق یا باطل.

استدلال چوب- موقعیتی در یک اختلاف که در آن از هرگونه تلاش برای اعمال فشار و در نتیجه جلوگیری از بیان دیدگاه مخالف استفاده می شود.

(SI Povarnin) محبوب ترین اصلاحات و عوارض استدلال های چوب "خواندن در دل ها" است. این ترفند این است که حریف به اندازه آن انگیزه های پنهانی که شما را مجبور به بیان آنها کرده است، کلمات شما را تجزیه نمی کند. گاهی «در دلها خواندن» شکل دیگری به خود می گیرد: به دنبال انگیزه ای می گردد که انسان برای آن چیزی نمی گوید یا نمی نویسد. تلقین را نیز باید به همان دسته از ترفندهای دعوا نسبت داد. شخص به دنبال تضعیف اعتماد شنوندگان یا خوانندگان به طرف مقابل و در نتیجه استدلال های اوست و برای این منظور از اشارات موذیانه غیرمسئولانه استفاده می کند.

در میان تغییرات فاحش روش های چوب، شایان ذکر است: خود را به عنوان یک قربانی، برای برانگیختن ترحم، پس گرفتن کاذب استدلال.

ترفندهای روانی(بیرون آوردن حریف از تعادل):

· دشمن را عصبانی کنید و او را عصبانی کنید (انتقال به "شخصیت ها"، توهین، تمسخر، تمسخر، اتهامات آشکارا ناعادلانه و ظالمانه).



آنها خیلی سریع صحبت می کنند، اغلب افکار را به شکلی بیان می کنند که درک آن دشوار است، به سرعت جایگزین یکدیگر می شوند.

چاپلوسی حریف

"چیزکاری آرگومان ها"

تکبر، خواستار احترام به خود

روی شرم کاذب شرط بندی کنید

· حملات شخصی

بر هم زدن اختلاف

اتهام بی اساس لجاجت

عبارات نازک

مقایسه چیزی غیر قابل مقایسه

· هنگام مقایسه چیزی بگویید که قابل مقایسه نیست (البته یعنی زمانی که می توانید). در این مورد، بهتر است از طرف مقابل علت آن را جویا شوید. و حتماً وارد جزئیات شوید (در غیر این صورت پاسخ بسیار احمقانه ای دریافت خواهید کرد و همیشه یافتن استدلال های متقابل برای پاسخ های احمقانه به دلیل ارتباط ضعیف آنها با منطق دشوار است).

از جمله ترفندهای رایج و مورد علاقه در دعوا، سفسطه (اشتباه عمدی در اثبات) است.

سفسطه ها، مشتمل بر عدول از تکلیف اختلافو در «انحراف از پایان نامه» مجموعه ای بی نهایت. می توان با این سفسطه یا اشتباه، بلافاصله مثلاً تز نادرست را که لازم است، شروع کرد. شما می توانید آن را در وسط بحث انجام دهید. می توان تز قبلی را کاملاً رد کرد، فقط می توان آن را کم و بیش تغییر داد و غیره و غیره.



جایگزینی اختلاف بر سر پایان نامه با اختلاف بر سر شواهد. هدف اصلی اثبات ناهماهنگی استدلال مخالف است و بدین وسیله در نظر اکثریت به این نتیجه می رسد که تز وی رد شده است.

· ترجمه اختلاف به تناقض. هدف این است که به این نکته اشاره کنیم که طرف مقابل خود را در تضاد قرار می دهد و از این طریق به او و دیگران نادرستی تز خود را نشان می دهد که تا حد زیادی با قضاوت های او ارتباطی ندارد.

ترجمه دعوا به تضاد بین قول و عمل; بین دیدگاه دشمن و اعمال ناشایست او، زندگی و غیره.

· «ردیه ناقص» (ابطال طولانی و کامل 1-2 استدلال ساده و بی اهمیت، در حالی که موارد مهمتر را در پس زمینه قرار می دهد. تأثیر پیروزی در نظر مخاطب ایجاد می شود).

ابطال در ذات نیست (سوفیست ماهیت یک تفکر پیچیده بحث برانگیز را رد نمی کند. او برخی از جزئیات بی اهمیت آن را می گیرد و آنها را رد می کند، اما وانمود می کند که تز را رد می کند).

عقب نشینی از پایان نامه

"انحراف ایجاد کنید" (در طول اختلاف، وظیفه قبلی اختلاف، یک تز یا استدلال ناموفق را کاملا کنار بگذارید و به سراغ دیگران بروید)

مدافع پایان نامه از اثبات تز خود منصرف می شود و شروع به رد تز ما می کند یا از ما می خواهد که تز خود را ثابت کنیم.

تغییر پایان نامه، در حالی که تظاهر به اثبات پایان نامه قبلی ("مردم خودخواه هستند" به "همه مردم خودخواه هستند" تغییر می کند)

تقویت و نرم شدن پایان نامه («وزرا متوسط ​​هستند» با «وزرا احمق هستند؟» تقویت می شود).

فکری که با شرطی خاص ارائه می شود، با شرایط خاصی که تحت آن درست است، با همان فکر جایگزین می شود، اما قبلاً «به طور کلی» بیان شده است، بدون هیچ قید و شرطی.

ترجمه سوال به نقطه نظر منفعت یا ضرر

استدلال های غلط - "شواهد خیالی"

استدلال نادرست در یک اختلاف، هرگونه اطلاعات غیرقابل اعتمادی است که توسط یکی از طرفین (معارض، منازعه) به منظور اثبات دیدگاه خود در مورد یک موضوع یا موقعیت استفاده می شود. آوردن استدلال نادرست معمولاً نشان دهنده ضعف موضع در اختلاف طرفی است که به استدلال نادرست و اطلاعات نادرست متوسل می شود. محاسبات طرف دعوا هنگام اقامه استدلال نادرست مبتنی بر عدم صلاحیت کافی در دعوای طرف مقابل است و از آن خواسته می شود که در شرایط اختلافی جایگاه خود را تقویت کند. از بین بردن استدلال نادرست توسط خصم با آوردن دیدگاه مستقل، ارجاع به اسناد موضوع دعوا و غیره قابل انجام است.

استدلال های خودسرانه

اینها استدلال هایی است که شخص ثالث (غیر مستقیم) به طرفین دعوا ارائه می کند و رنگ معنایی روشنی برای یک دیدگاه خاص در مورد موضوع دعوا ندارد. ادله دلبخواهی قاعدتاً نه دلیل است و نه ابطال و تا حد زیادی حامل معنای قضاوت ظاهری است و طرفین دعوا را از حل و فصل اختلاف و حقیقت یابی منحرف می کند.

شواهد خیالی

هویت (فکری که قابل اعتماد یا محتمل‌تر باشد، پایان‌نامه می‌شود و فکر کم‌محتمل دلیلی برای اثبات این تز)

"استدلال ضعیف تر از تز است."

· اثبات معکوس.

· دایره در شواهد.

سفسطه‌های ناسازگاری (تز «از استدلال‌ها برنمی‌آید): تعمیم نادرست، غربال کردن حقایق، دستکاری حقایق، جایگزینی مفاهیم، ​​استدلال «زنانه» یا «خانم‌ها» (افراطی‌ترین و مضحک‌ترین نقطه مقابل سایر موارد قابل تصور). راه حل های مسئله انتخاب شده و مخالف نظر خود فرد است، پیشنهاد می شود انتخاب کرد: یا این پوچی را تشخیص دهد، یا فکرش را بپذیرد.)، نتیجه تحمیلی (تحمیل یک فکر، پیامد پوچ است که نمی کند). اصلاً از آن پیروی کنید)، چندین سؤال (سوالاتی از طرف مقابل پرسیده می شود که نمی توان به آنها پاسخ مثبت داد یا خیر، در حالی که لازم است این).

روش ها در مقابل ترفندهاالف) فقط در مورد آنچه خوب می دانید بحث کنید. ب) بی جهت با کلاهبردار یا با «بی ادب» در دعوا مجادله نکنید و اگر نیاز به مشاجره دارید، همیشه «هوشیار» باشید. ج) "پوشاندن" دعوا را بیاموزید و از بحث به بحث سرگردان نشوید. د) به هر طریق ممکن برای حفظ آرامش و خویشتن داری کامل در اختلاف. ه) تز و همه استدلال های اصلی - خود و مخالف را با دقت و به وضوح روشن کنید. ه) رد کلیه استدلال هایی که به پرونده مربوط نمی شود.

ترفندهایی در دعوا

ترفندهای مجاز

ترفند چیست. کشیدن ایراد. شوکه شدن. توسعه نقاط ضعف استدلال مخالف. ترفندهایی در پاسخ به «انکار بدخواهانه» ادله.

1. ترفند در یک استدلال، هر تکنیکی است که با آن بخواهند بحث را برای خود تسهیل کنند یا بحث را برای مخالف دشوارتر کنند. بسیاری از این تکنیک ها وجود دارد که متنوع ترین آنها در طبیعت است. برخی از آنها که برای تسهیل اختلاف برای خود استفاده می شود، جایز است. دیگران غیرقابل قبول و اغلب کاملاً ناصادق هستند. فهرست کردن همه ترفندها یا حداقل طبقه بندی دقیق آنها در حال حاضر غیرممکن است. با این حال لازم می دانیم که برخی از مهم ترین و پرتکرارترین موارد را برای کمک به شناخت آنها و انجام اقدامات حفاظتی شرح دهیم.

2. ابتدا به برخی از روش های بدیهی مجاز می پردازیم. چنین ترفندهایی شامل (اغلب در یک اختلاف شفاهی) به تاخیر انداختن اعتراض است. گاهی پیش می آید که طرف مقابل به ما استدلالی داده است که ما نمی توانیم فوراً اعتراضی به آن پیدا کنیم. فقط "به ذهن نمی آید" و بس. در چنین مواردی سعی می‌کنند «ایراد را تا حد امکان به‌طور نامحسوس برای طرف مقابل به تعویق بیندازند»، مثلاً در رابطه با استدلال ارائه‌شده سؤالاتی را مطرح می‌کنند، انگار که آن را روشن کنند یا به طور کلی اطلاع دهند، اگرچه نمی‌کنند. نیاز یا آنها پاسخ را از دور شروع می کنند، با چیزی که مربوط به سؤال داده شده است، اما مستقیماً با آن مرتبط نیست، و غیره، و غیره. در این زمان فکر در کار است و اغلب اعتراض مورد نظر ظاهر می شود که اکنون به آن می گذرند. شما باید بتوانید آن را هوشمندانه و نامحسوس انجام دهید. اگر دشمن متوجه شود که ماجرا از چه قرار است، به هر طریق ممکن در این ترفند دخالت خواهد کرد.

3. این ترفند در خالص ترین حالت آن کاملاً جایز و غالباً لازم است. مکانیسم ذهنی یک فرد مکانیزم بسیار دمدمی مزاجی است. گاهی اوقات، ناگهان، یک فکر در یک بحث برای یک لحظه در معمولی ترین یا حتی پوچ ترین اعتراض، از کار کردن خودداری می کند. فرد گم شده است. این امر به ویژه در مورد افرادی که تحت تأثیر غیرمنتظره ترین دلایل عصبی یا خجالتی هستند اتفاق می افتد - به عنوان مثال، گاهی اوقات حتی تحت تأثیر یک فکر ناگهانی: "اگر پاسخی پیدا نکنم چه می شود" (خود هیپنوتیزمی). ). این پدیده در به اصطلاح «شوک» به بالاترین درجه خود می رسد. مشاجره ناگهان تمام توشه افکار در مورد این موضوع را از دست می دهد. "سر خالی است." به نظر می رسد همه دانش، همه درآمد، همه مخالفت ها "از سرم بیرون زده اند". (49:) انسان کاملاً درمانده است. چنین "شوک" اغلب زمانی رخ می دهد که فرد بسیار نگران یا خسته است. در چنین مواقعی تنها «رستگاری» همان ترفندی است که در حال تحلیل آن هستیم. باید سعی کنید به وضعیت خود خیانت نکنید، گیج به نظر نرسید، صدای خود را پایین نیاورید یا ضعیف نکنید، محکم صحبت کنید و اعتراض را تا بهبودی ماهرانه به تاخیر بیندازید. در غیر این صورت، هم حریف و هم شنوندگان (عمدتاً جریان دعوا را «از روی ظاهر» قضاوت می‌کنند) فکر می‌کنند که ما «شکسته‌ایم»، مهم نیست که استدلالی که بر اساس آن این داستان ناخوشایند برای ما اتفاق افتاده چقدر پوچ است.

غالباً در مواردی به «به تأخیر انداختن اعتراض» متوسل می‌شود که اگرچه استدلال مخالف صحیح به نظر می‌رسد، اما باز هم ممکن است در چنین ارزیابی دچار توهم یا خطا شویم. احتیاط می گوید که خیلی راحت با او موافقت نکنید. در چنین مواردی، اغلب به ترفندهای دیگری متوسل می‌شوند که دیگر جایز نیست، مثلاً از اعتراضی که به آن می‌کنند طفره می‌روند و آن را خاموش می‌کنند، «دور می‌زنند». یا به سادگی اختلاف را به موضوع دیگری منتقل می کنند و غیره. و غیره.

4. آن تکنیک نیز کاملاً جایز است (حتی نامش «حقه» دشوار است) وقتی که می‌بینیم دشمن از بحثی خجالت می‌کشد یا هیجان‌زده می‌شود یا سعی می‌کند از پاسخ «فرار» کند، هزینه می‌کنیم. توجه ویژه به این استدلال و ما شروع به "فشار" روی آن می کنیم. نزاع هر چه که باشد، باید همواره با هوشیاری نقاط ضعف استدلال مخالف را زیر نظر گرفت و با یافتن چنین نقطه ای، بدون اینکه حریف را رها کرد، تا انتها آن را حل کرد تا زمانی که تمام نقاط ضعف این نقطه برطرف شود. روشن و تاکید شده است. «رهاسازی» دشمن در این گونه موارد تنها زمانی امکان پذیر است که دشمن، بدیهی است، شوک یا مانند آن داشته باشد. یا از روی سخاوت، از روی معروف «جوانمردی در دعوا»، اگر به یک «مشکل» مضحک خاص دچار شد. در ضمن قابلیت استفاده نقاط ضعیفدشمن بسیار نادر است. علاقه مندان به هنر مجادله اغلب با تأسف مشاهده می کنند که چگونه طرف دعوا به دلیل ناتوانی کامل خود در راهیابی به بحث یا دلایل دیگر، برتری خود را نسبت به حریف از دست می دهد.

5. برخی از ترفندها نیز کاملاً جایز است که با آنها به ترفندهای غیر صادقانه دشمن پاسخ می دهند. گاهی اوقات بدون آن نمی توانید از خود محافظت کنید. به عنوان مثال، در یک دعوا باید ایده مهمی را اثبات کنید. اما حریف احساس می کرد که اگر ثابت کنی تز را ثابت می کنی و بعد پرونده اش گم می شود. او برای اینکه شما را از اثبات این عقیده باز دارد، به ترفندی غیر صادقانه متوسل می شود: هر دلیلی که به نفع آن بیاورید، آن را اثبات نشده اعلام می کند. شما می گویید: "همه مردم فانی هستند" - او پاسخ می دهد: این هنوز ثابت نشده است. خواهی گفت: آیا خودت وجود داری یا نه؟ او پاسخ می دهد: شاید وجود داشته باشم، اما شاید این یک توهم است. با چنین فردی چه باید کرد؟ با چنین "انکار بدخواهانه" استدلال ها، یا باید استدلال را کنار بگذاریم یا اگر ناخوشایند است، به ترفندی متوسل شویم. دو «حیله دفاعی» از همه بارزتر است: الف) باید به نفع اندیشه اثبات شده «اجرا» کرد تا طرف مقابل متوجه نشود که برای این منظور در نظر گرفته شده است. سپس او "بدخواهانه اصرار نمی کند" و می تواند آنها را بپذیرد. وقتی همه آنها را به صورت پراکنده درآوردیم، فقط اتصال آنها به یکدیگر باقی می ماند - و این ایده ثابت می شود. دشمن گرفتار شده است. برای انجام موفقیت آمیز این ترفند، اغلب به مهارت بسیار بالایی نیاز است، توانایی "مالکیت اختلاف"، توانایی هدایت آن بر اساس یک برنامه خاص، که در زمان ما نادر است. این فقط یک ترفند دیگر است. ب) با توجه به اینکه مخالف (50:) هر یک از استدلال های ما را به نفع اثبات فکر انکار می کند و ما نیاز به استدلال داریم، تله می گذاریم. ما در مورد استدلال خود سکوت می کنیم، اما در عوض فکری می کنیم که با آن در تضاد است و وانمود می کنیم که می خواهیم از آن به عنوان استدلال استفاده کنیم. اگر حریف برای انکار همه استدلال‌های ما «راه‌اندازی» کرده باشد، آن‌وقت می‌تواند بدون فکر کردن به او هجوم آورد و او را رد کند. اینجاست که تله بر سر او بسته خواهد شد. او با رد فکری که با استدلال ما مخالف بود، استدلال ما را که می خواستیم اجرا کنیم، پذیرفت. به عنوان مثال، من باید استدلال "بعضی افراد ذاتا شرور هستند" را اجرا کنم، اما مخالف من به وضوح یک انکار بدخواهانه را انجام داده است و اجازه نمی دهد هیچ استدلالی بی نتیجه بماند. سپس وانمود می‌کنم که می‌خواهم به عنوان استدلال، یک فکر متناقض را مطرح کنم: «بالاخره منکر نمی‌شوی»، می‌گویم: «فطرتاً هر انسانی خوب و بی‌عیب است و رذیلت از تحصیل حاصل می‌شود. از محیط و غیره. اگر دشمن تله‌ها را پیدا نکند، تاکتیک‌های خود را در اینجا نیز به کار می‌گیرد و اعلام می‌کند که آشکارا این یک تصور غلط است. "بدون شک، طبیعتاً افرادی شرور وجود دارند" - گاهی اوقات حتی شواهدی ارائه می شود. این همان چیزی است که ما نیاز داریم. بحث انجام شد، تله به شدت بسته شد.

از کتاب ترفندهایی در منازعه نویسنده وینوکور ولادیمیر الکساندرویچ

بازتاب ترفندها در مناقشه رزمندگان ماهر ابتدا خود را آسیب ناپذیر می کنند و سپس منتظر لحظه ای می مانند که دشمن آسیب پذیر شود. نجات از شکست همیشه در دستان ماست. Sun Tzu اثر ترفندها را می توان به طور قابل توجهی کاهش داد زمانی که شرکت کننده در مناقشه علیه آنها

از کتاب 100 قانون اقناع و استدلال نویسنده نپریاخین نیکیتا

10 قانون نحوه دفع حقه ها و دستکاری ها در یک اختلاف 1 نکته اصلی حفظ آرامش و خونسردی است. به حریف خود نشان ندهید که ترفند او موفقیت آمیز بوده و شما از آن صدمه دیده اید. بنابراین سناریوی هر گونه دستکاری را می شکنیم و از هر موقعیتی خارج می شویم.

برگرفته از کتاب کمرویی و روش های مقابله با آن نویسنده Vem Alexander

ترفندهای ضمیر ناخودآگاه عمل مکانیسم حفاظتی عقلانی کردن، که مشخصه اسکیزوئیدها است، به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است.بوریس با انفعال و بلاتکلیفی استثنایی متمایز بود. او قبل از اینکه سؤال معمولی را از کسی بپرسد، نه دو بار، بلکه بیست بار فکر کرد. یک بار آن را

برگرفته از کتاب هنر استدلال نویسنده

اطلاعات کلیدر مورد اختلاف فصل 1. در مورد شواهد پایان نامه. شفاف سازی پایان نامه. تعریف مفاهیم. «کمیت» قضاوت. درجات «وجه». اهمیت شفاف سازی افکار 1. قبل از صحبت در مورد اختلاف و ویژگی های آن، لازم است حداقل به طور کلی با آن آشنا شوید.

برگرفته از کتاب هنر استدلال نویسنده پووارنین سرگئی اینوکنتیویچ

فصل 8. استدلال ما در اختلاف مطابقت با اهداف اختلاف. بیان استدلال. کلمات خارجی یافتن شواهد مناظره گران آموزش دیده. استدلال ها به نتیجه رسید. استدلال های ضعیف 30:1. انتخاب آرگومان ها، همانطور که قبلاً بیش از یک بار ذکر شد، با وظایفی که تعیین می کنیم تعیین می شود

برگرفته از کتاب هنر استدلال نویسنده پووارنین سرگئی اینوکنتیویچ

فصل 12. برخی از ملاحظات کلی در مورد پوشش اختلافات اختلاف ریشه های اختلاف اختلاف بر سر اصول پایان دعوا و پایان دعوا. راه های مختلف برای پایان دادن به اختلاف 42:1. برای اینکه آگاهانه یک استدلال متمرکز درست انجام دهید، باید یک مهارت نسبتاً نادر داشته باشید:

از کتاب «نه گفتن» بدون احساس گناه نویسنده شینوف ویکتور پاولوویچ

خریدار ترفند خریداران نیز روش های خاص خود را برای ایجاد احساس گناه در فروشندگان دارند.1. توجه می شود که اگر فروشنده قبلاً از خریدار پول گرفته باشد ، نمی خواهد از آنها جدا شود. بنابراین اگر خریدار مقدار کمی کمتر بدهد و بگوید که بیشتر دارد

برگرفته از کتاب چگونه بر NO غلبه کنیم: مذاکره در موقعیت های دشوار توسط اوری ویلیام

ترفندها را آشکار کنید سخت ترین قسمت تغییر چارچوب ترفند است. این تاکتیک از مفروضات ذاتی هر مذاکره صادقانه سوء استفاده می کند - اینکه طرف مقابل حقیقت را می گوید، به قول خود عمل می کند، اختیار لازم را دارد، و آنچه را که قبلاً به دست آورده است بازبینی نمی کند.

از کتاب، خدا هرگز پلک نمی‌زند. 50 درسی که زندگی شما را تغییر می دهد توسط برت رجینا

درس 6: لازم نیست در هیچ بحثی برنده شوید: نظر خود را داشته باشید تا زمانی که ازدواج کردم، وقتی در مورد زوجی خواندم که یک قرارداد پیش از ازدواج شانزده صفحه ای نوشتند و همه چیز را از "با کمتر از یک رانندگی نکنید" خندیدم. پیش بینی

برگرفته از کتاب اریستیکا یا هنر برنده شدن در اختلافات نویسنده شوپنهاور آرتور

برگرفته از کتاب بلاغت سیاه: قدرت و جادوی کلمه نویسنده Bredemeyer Karsten

سؤالات ترفندی این نوع شامل سؤالات مبدل در مورد نشانه ها، پیام ها، پیوندها یا شرایطی است که به احتمال زیاد با برخی حقایق سازش کننده طرف مقابل مرتبط است که در نتیجه مکالمه آشکار می شود. شما ممکن است فکر کنید

نویسنده Bredemeyer Karsten

برگرفته از کتاب هنر حمله کلامی نویسنده Bredemeyer Karsten

برگرفته از کتاب هنر حمله کلامی نویسنده Bredemeyer Karsten

برگرفته از کتاب چگونه دوستان به دست آوریم و بر مردم تأثیر بگذاریم نویسنده کارنگی دیل

فصل 10 شما نمی توانید در یک بحث برنده شوید یک روز درس ارزشمندی آموختم. وقایع در لندن رخ داد. اولین جنگ جهانیاخیرا به پایان رسید در آن زمان من مدیر سر راس اسمیت بودم. این خلبان آس در طول جنگ به عنوان بخشی از ارتش استرالیا در جنگ بود

برگرفته از کتاب گفتگو با دختر [راهنمای پدران دلسوز] نویسنده کاشکروف آندری پتروویچ

ترفند استدلال منطقی استدلال

در فرآیند استدلال و نقد، دو نوع خطا می توان مرتکب شد: عمدی و غیرعمدی. خطاهای عمدی را سفسطه و کسانی که مرتکب چنین خطاهایی می شوند سفسطه نامیده می شوند. به سفسطه ها خود استدلال نیز گفته می شود که حاوی خطاهای عمدی است. نام سوفیسم در ترجمه از یونانی یک ترفند حیله گر، تخیلی است. ترفند در استدلال به هر روشی گفته می شود که به وسیله آن شخص معمولاً می خواهد استدلال را برای خود تسهیل کند یا استدلال را برای مخالف دشوارتر کند.

وجود داشته باشد انواع مختلفترفندها:

ترفندهای مجاز

ترفندهای مجاز در دعوا را می توان در نظر گرفت:

تعلیق اختلاف توسط یک یا هر دو طرف به دلایل موجه.

در صورت تشدید اختلاف و ورود به مرحله غیرقابل قبول (نقض) اختلاف می تواند توسط یک طرف (حتی اشتباه) به نفع خود متوقف شود.

درخواست برای روشن شدن موارد نادرست و غیره به شخص یا منبع مستقلی مراجعه کنید.

ترفند در یک استدلال، هر تکنیکی است که به وسیله آن می‌خواهند بحث را برای خود تسهیل کنند یا بحث را برای مخالف دشوارتر کنند. بسیاری از این تکنیک ها وجود دارد که متنوع ترین آنها در طبیعت است. برخی از آنها که برای تسهیل اختلاف برای خود استفاده می شود، جایز است. دیگران غیرقابل قبول و اغلب کاملاً ناصادق هستند. فهرست کردن همه ترفندها یا حداقل طبقه بندی دقیق آنها در حال حاضر غیرممکن است. با این حال لازم می دانیم که برخی از مهم ترین و پرتکرارترین موارد را برای کمک به شناخت آنها و انجام اقدامات حفاظتی شرح دهیم.

ابتدا اجازه دهید به برخی از روش های بدیهی مجاز بپردازیم. چنین ترفندهایی شامل (اغلب در یک اختلاف شفاهی) به تاخیر انداختن اعتراض است. گاهی پیش می آید که طرف مقابل به ما استدلالی داده است که ما نمی توانیم فوراً اعتراضی به آن پیدا کنیم. فقط "به ذهن نمی آید" و بس. در چنین مواردی سعی می‌کنند «ایراد را تا حد امکان به‌طور نامحسوس برای طرف مقابل به تعویق بیاندازند»، مثلاً در رابطه با استدلال ارائه شده سؤالاتی را مطرح می‌کنند، انگار که آن را روشن کنند یا به طور کلی اطلاع دهند، اگرچه نه یکی و نه دیگری مورد نیاز است؛ آنها پاسخ را از دور شروع می کنند، با چیزی که مربوط به سؤال داده شده است، اما مستقیماً با آن مرتبط نیست، و غیره، و غیره. در این زمان فکر در کار است و اغلب اعتراض مورد نظر ظاهر می شود که اکنون به آن می گذرند. شما باید بتوانید آن را هوشمندانه و نامحسوس انجام دهید. اگر دشمن متوجه شود که ماجرا از چه قرار است، به هر طریق ممکن در این ترفند دخالت خواهد کرد.

این ترفند در خالص ترین شکل آن کاملاً جایز و اغلب ضروری است. مکانیسم ذهنی یک فرد مکانیزم بسیار دمدمی مزاجی است. گاهی اوقات، ناگهان، یک فکر در یک بحث برای یک لحظه در معمولی ترین یا حتی پوچ ترین اعتراض، از کار کردن خودداری می کند. فرد گم شده است. این امر به ویژه در مورد افرادی که عصبی یا خجالتی هستند، تحت تأثیر غیرمنتظره ترین دلایل، به عنوان مثال، گاهی اوقات حتی تحت تأثیر یک فکر ناگهانی ناگهانی اتفاق می افتد: "اگر پاسخی پیدا نکنم چه می شود" (خود هیپنوتیزمی). ). این پدیده در به اصطلاح «شوک» به بالاترین درجه خود می رسد. مشاجره ناگهان تمام توشه افکار در مورد این موضوع را از دست می دهد. "سر خالی است." همه دانش، همه درآمد، همه مخالفت ها به نظر می رسد "از سر من پرواز کرده است." مرد کاملاً درمانده است. چنین "شوک" اغلب زمانی رخ می دهد که فرد بسیار نگران یا خسته است. در چنین مواقعی تنها «رستگاری» ترفند مورد نظر ماست. باید سعی کنید به وضعیت خود خیانت نکنید، گیج به نظر نرسید، صدای خود را پایین نیاورید یا ضعیف نکنید، محکم صحبت کنید و اعتراض را تا بهبودی ماهرانه به تاخیر بیندازید. در غیر این صورت، هم حریف و هم شنوندگان (عمدتاً جریان دعوا را «از روی ظاهر» قضاوت می‌کنند) فکر می‌کنند که ما «شکسته‌ایم»، مهم نیست که استدلالی که بر اساس آن این داستان ناخوشایند برای ما اتفاق افتاده چقدر پوچ است.

غالباً در مواردی به «تعویق ایراد» متوسل می‌شود که اگرچه استدلال مخالف صحیح به نظر می‌رسد، اما باز هم احتمال اینکه در چنین ارزیابی دچار توهم یا اشتباهی شده باشیم منتفی نیست. احتیاط می گوید که خیلی راحت با او موافقت نکنید. در چنین مواردی، اغلب به ترفندهای دیگری متوسل می‌شوند که دیگر جایز نیست، مثلاً از اعتراضی که به آن می‌کنند طفره می‌روند و آن را خاموش می‌کنند، «دور می‌زنند». یا به سادگی اختلاف را به موضوع دیگری منتقل می کنند و غیره.

این روش نیز کاملاً مجاز است (حتی نامش را "حقه" دشوار است) زمانی که می بینیم دشمن از بحثی خجالت می کشد یا به شدت هیجان زده می شود یا سعی می کند از پاسخ "فرار" کند، توجه ویژه ای داشته باشیم. به این استدلال و ما شروع به "فشار" روی آن می کنیم. نزاع هر چه که باشد، باید همواره نقاط ضعف در بحث مخالف را با هوشیاری زیر نظر گرفت و با یافتن چنین نقطه‌ای، بدون اینکه حریف را از دستان «رها کرد»، تا انتها «برخورد» کرد، تا زمانی که تمام ضعف‌های این نکته روشن و تاکید شده است. «رهاسازی» دشمن در چنین مواقعی تنها زمانی امکان پذیر است که دشمن آشکارا در شوک یا مانند آن باشد. یا از روی سخاوت، از روی معروف «جوانمردی در دعوا»، اگر به یک «مشکل» مضحک خاص دچار شد. در این میان، توانایی بهره برداری از نقاط ضعف دشمن بسیار نادر است. علاقه مندان به هنر مجادله اغلب با تأسف مشاهده می کنند که چگونه طرف دعوا به دلیل ناتوانی کامل خود در راهیابی به بحث یا دلایل دیگر، برتری خود را نسبت به حریف از دست می دهد.

برخی از ترفندها نیز کاملاً جایز است که با آنها به ترفندهای غیر صادقانه دشمن پاسخ می دهند. گاهی اوقات بدون آن نمی توانید از خود محافظت کنید. به عنوان مثال، در یک دعوا باید ایده مهمی را اثبات کنید. اما حریف احساس می کرد که اگر ثابت کنی تز را ثابت می کنی و بعد پرونده اش گم می شود. او برای اینکه شما را از اثبات این عقیده باز دارد، به ترفندی غیر صادقانه متوسل می شود: هر دلیلی که به نفع آن بیاورید، آن را اثبات نشده اعلام می کند. شما می گویید: «همه انسان ها فانی هستند» پاسخ می دهد: این هنوز ثابت نشده است. خواهی گفت: خودت هستی یا نه؟ او پاسخ می دهد: شاید من وجود دارم، یا شاید این یک توهم است، "با چنین شخصی چه باید کرد؟ با چنین" انکار بدخواهانه" استدلال، یا باید از بحث دست کشید یا اگر ناخوشایند است، به حقه ای متوسل شد. بارزترین آنها دو «حیله دفاعی» است: الف) باید ادله به نفع اندیشه اثبات شود «اجرا» کرد تا دشمن متوجه نشود که برای این منظور است. پافشاری کنید" و می تواند آنها را بپذیرد. وقتی همه آنها را پراکنده می کنیم، تنها چیزی که باقی می ماند این است که آنها را کنار هم قرار دهیم - و این ایده ثابت می شود. دشمن در تله افتاده است. برای اجرای موفقیت آمیز این ترفند، بسیار عالی است. مهارت اغلب مورد نیاز است، توانایی "تسلط بر اختلاف"، توانایی رهبری آن بر اساس یک برنامه شناخته شده، که در زمان ما نادر است. ترفند دیگر ساده تر است. ب) توجه به این که حریف با سوء قصد هر یک از استدلال های ما را رد می کند. به نفع این است که فکر اثبات شود و ما نیاز به استدلال داشته باشیم، تله می گذاریم، در برابر استدلال خود سکوت می کنیم و در عوض فکری مخالف آن می کنیم و وانمود می کنیم که می خواهیم از آن به عنوان استدلال استفاده کنیم. اگر حریف برای انکار همه استدلال‌های ما «راه‌اندازی کند»، آن‌وقت می‌تواند بدون فکر کردن به او هجوم آورد و او را رد کند. اینجاست که تله بر سر او بسته خواهد شد. او با رد فکری که با استدلال ما مخالف بود، استدلال ما را که می خواستیم اجرا کنیم، پذیرفت. به عنوان مثال، من باید استدلال "بعضی افراد ذاتا شرور هستند" را اجرا کنم، اما مخالف من به وضوح یک انکار بدخواهانه را انجام داده است و هیچ استدلالی را برای چیزی از قلم نمی اندازد. سپس وانمود می‌کنم که می‌خواهم به عنوان استدلال، یک فکر متناقض را مطرح کنم: «بالاخره منکر نمی‌شوی»، می‌گویم: «فطرتاً هر انسانی خوب و بی‌عیب است و رذیلت از تحصیل حاصل می‌شود. از محیط و غیره. اگر دشمن تله‌ها را پیدا نکند، تاکتیک‌های خود را در اینجا نیز به کار می‌گیرد و اعلام می‌کند که آشکارا این یک تصور غلط است. "بدون شک، افراد شرور ذاتا وجود دارند" - حتی گاهی اوقات شواهدی ارائه می شود. این همان چیزی است که ما نیاز داریم. بحث انجام شد، تله به شدت بسته شد.

بدترین ترفندهای غیر مجاز بی ادبانه ترین ترفندها در اختلاف عبارتند از:

خروج "کنار" از موضوع اختلاف مداوم با انتقال به "شخصیت ها" - نشانه هایی از: حرفه، ملیت، موقعیت شغلی، نقص های جسمی، اختلالات روانی.

فریاد و عبارات ناپسند، توهین متقابل، داد و فریاد و توهین اشخاص ثالث.

تهدید و هولیگان

کتک زدن و دعوا به عنوان یک معیار افراطی برای به اصطلاح "اثبات" درست یا نادرست.

ترفندهای غیرقابل قبول بی شمار هستند. برخی بسیار خشن هستند، برخی دیگر بسیار نازک هستند. خام ترین ترفندهای ماهیت "مکانیکی". این شخصیت اغلب "راه برون رفت از اختلاف" اشتباه دارد. گاهی اوقات باید «بحث را کنار بگذارید» زیرا مثلاً حریف به شخصیت‌پردازی می‌پردازد، به خود اجازه عبارات رکیک می‌دهد و غیره. این البته به دلایل جدی، «راه برون رفت از اختلاف» صحیح خواهد بود. اما این نیز اتفاق می افتد که منازعه در یک دعوا به دلیل قویتر بودن حریف از او، چه در کل و چه در این موضوع، روزگار بدی داشته باشد. او احساس می کند که اختلاف بیش از توان او است و به هر طریق ممکن سعی می کند "از دعوا دور شود" ، "اختلاف را برطرف کند" ، "اختلاف را تمام کند". آنها در اینجا خجالت نمی کشند و اغلب به خشن ترین ترفندهای مکانیکی متوسل می شوند.

زمخت ترین و «مکانیکی ترین» آنها جلوگیری از سخن گفتن دشمن است. متعارض دائماً حرف حریف را قطع می کند، سعی می کند فریاد بزند، یا به سادگی با سرکشی نشان می دهد که نمی خواهد به او گوش دهد. گوش هایش را می پوشاند، زمزمه می کند، سوت می زند و غیره. و غیره. در نزاع با شنوندگان، گاهی شنوندگان چون می بینند که همفکرشان بد می گذرد، چنین نقشی ایفا می کنند: همخوانی از تأیید یا عدم تأیید، و غرش و غلغله و کوبیدن پاها و شکستن میزها. و صندلی، و خروجی نمایشی از اتاق - همه معیارهای اخلاق فرهنگی شنوندگان است. البته در چنین شرایطی نمی توان بحث کرد. این (در صورت موفقیت) "شکستن استدلال" نامیده می شود.

یکی دیگر از ترفندهای مکانیکی «جدی‌تر» برای پایان دادن به یک مشاجره نامطلوب، «تماس» یا «مشاهده با پلیس» است. اولاً شخصی با شرافت بحث می کند، بر سر درستی یا نادرستی این تز بحث می کند. اما این استدلال به نفع او نیست - و او به صاحبان قدرت روی می آورد و به خطر تز برای دولت یا جامعه و غیره اشاره می کند. و بعد یک «اقتدار» می آید و دهان حریف ما را می بندد که باید ثابت می شد. دعوا پایان یافت و "پیروزی" از آن آنهاست.

اما هدف "تماس با پلیس" فقط پایان دادن به اختلاف است. بسیاری به این راضی نیستند، اما از ابزارهای مشابه برای "اقناع" دشمن استفاده می کنند، یعنی. بلکه مجبورش کنیم، حداقل در کلام، با ما موافق باشد. سپس به چنین آرگومان هایی «استیک آرگومان» می گویند. البته در زمان ما «استدلال» به معنای واقعی کلمه نیز به کار می رود. خشونت در همه اشکال آن اغلب بسیاری را متقاعد می کند و اختلافات را حل و فصل می کند، حداقل در حال حاضر. اما این گونه ادله عصایی حتی در صورت تطبیق با منطق، مشمول رسیدگی منطقی نمی شود، می فرماید: «بهترین منطق برای براندازی این گونه سفسطه ها: 1) دین و قانون مدنی، اولیاء و مجریان آنها، مانند. : کشیش های کلیسا و مقامات ایالتی، 3) سران خانواده ها و همه بزرگان در رابطه با زیردستان ... 4) سفسطه های دولتی تنها توسط مقامات عالی، از طریق روابط دیپلماتیک و مذاکرات یا با نیروی مسلح قابل حل و رد است. راهنمای آشنایی اولیه با منطق سن پترزبورگ 1861 ص 192). باید گفت که این واژه ها نظام «سفسطه افشانی» را که در زمان ما بسیار رایج است، فرموله می کند.). در اینجا یک ترفند نسبتاً زشت استدلال چوب نامیده می شود که شامل این واقعیت است که آنها چنین استدلالی می آورند که به گفته سوفسطایی، حریف باید از ترس چیزی ناخوشایند، اغلب خطرناک، یا نمی تواند به درستی به آن پاسخ دهد، بپذیرد. به همین دلیل و باید یا سکوت کرد، یا "راه حل هایی" پیدا کرد. این در اصل دزدی در یک اختلاف است. حتی، شاید، از یک جهت، حتی بدتر. دزد آشکارا یک معضل ارائه می دهد: "فریب یا درمان". سوفسطایی به گونه ای پنهان و معصومانه معضل «پذیرفتن استدلال یا رنج کشیدن» را مطرح می کند. "ناراحتی نکن یا صدمه ببینی."

چنین استدلال‌هایی در همه زمان‌ها، در میان همه مردم، تحت همه رژیم‌ها فراوان است. در زندگی عمومی، عمومی و خصوصی. برای مثال، در زمان تفتیش عقاید، چنین اختلافاتی امکان پذیر بود: یک آزاداندیش اعلام می کند که "زمین به دور خورشید می چرخد". دشمن می گوید: "اینجا در مزامیر نوشته شده است: تو زمین را بر پایه های محکم نهادی، تا ابد نمی لرزد." او با کنجکاوی می پرسد: «چه فکری می کنی، شاید کتاب مقدس اشتباه باشد یا نه؟» آزاداندیش تفتیش عقاید را به خاطر می آورد و دیگر اعتراض نمی کند. برای ایمنی بیشتر، او معمولاً حتی "خود را متقاعد می کند"، حتی گاهی اوقات به طور قابل توجهی "برای آموزش" تشکر می کند. زیرا یک استدلال "قوی"، "چسب"، مانند تفتیش عقاید که پشت سر شما ایستاده است، طبیعتاً برای اکثر انسان های ضعیف غیرقابل مقاومت و "قانع کننده" است.

در زمان ما الحمدلله تفتیش عقاید وجود ندارد، اما بسیاری از اشکال دیگر استدلال با چوب وجود دارد. نمونه ای از زندگی اخیر، مصاحبه یک مبلغ با مؤمنان قدیمی است. پیر مؤمن با عصبانیت ثابت می کند که مبلغ و کلیسای او بدعت گذار هستند. "مسیونر" مدبر این سوال را مطرح می کند: "اینطور است! پس امپراتور مقتدر ما بدعت گذار است"؟ قبل از اینکه مؤمن قدیمی چشمک بزند - (در تخیل و شاید در واقعیت) چهره های آشنای الگواسیل ها و "مکان های نه چندان دور" به خاطر سپرده شد. مقامات گاهی اوقات در متقاعد کردن زیردستان خود بسیار موفق هستند. «افراد دیگر عقاید» به او «نمی‌آیند» و در خانه واسیا و وانیا متقاعد شده جیغ می‌کشند، غذا و نوشیدنی می‌خواهند. استدلال های مقامات اغلب به طور غیرقابل مقایسه ای قوی تر از فصاحت سیسرون است. ترفندهای روانی.

چاپلوسی حریف

"استدلال های نفتی"

تکبر، تقاضای احترام

روی شرم کاذب شرط بندی کنید

حملات شخصی

بر هم زدن اختلاف

اتهام بی اساس لجاجت

فرض کنید شرکت‌کننده اول گفت که کاری را نمی‌توان در عرض 60 ثانیه انجام داد، نفر دوم مثلاً می‌گوید: «یعنی در ثانیه 59. غیرممکن است، اما در 60 ام امکان پذیر است. و من تعجب می کنم که در 60 ثانیه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ البته منظور همه موارد نیست.

مقایسه کردن چیزی غیر قابل مقایسه در این مورد، همچنان توصیه می شود که بتوانیم تفاوت "بین آفریقا و کامپیوتر" را توضیح دهیم تا توضیح دهیم که چرا نمی توان آنها را با هم مقایسه کرد.

هنگام مقایسه چیزی بگویید که قابل مقایسه نیست (البته یعنی زمانی که می توانید). در این مورد، بهتر است از طرف مقابل علت آن را جویا شوید. و حتماً وارد جزئیات شوید (در غیر این صورت پاسخ بسیار احمقانه ای دریافت خواهید کرد و همیشه یافتن استدلال های متقابل برای پاسخ های احمقانه به دلیل ارتباط ضعیف آنها با منطق دشوار است).

استدلال های نادرست - "شواهد خیالی". استدلال نادرست در یک اختلاف، هرگونه اطلاعات غیرقابل اعتمادی است که توسط یکی از طرفین (معارض، منازعه) به منظور اثبات دیدگاه خود در مورد یک موضوع یا موقعیت استفاده می شود. آوردن استدلال نادرست معمولاً نشان دهنده ضعف موضع در اختلاف طرفی است که به استدلال نادرست و اطلاعات نادرست متوسل می شود. محاسبات طرف دعوا هنگام اقامه استدلال نادرست مبتنی بر عدم صلاحیت کافی در دعوای طرف مقابل است و از آن خواسته می شود که در شرایط اختلافی جایگاه خود را تقویت کند. از بین بردن استدلال نادرست توسط خصم با آوردن دیدگاه مستقل، ارجاع به اسناد موضوع دعوا و غیره قابل انجام است.

استدلال های دلخواه اینها استدلال هایی است که شخص ثالث (غیر مستقیم) به طرفین دعوا ارائه می کند و رنگ معنایی روشنی برای یک دیدگاه خاص در مورد موضوع دعوا ندارد. ادله دلبخواهی قاعدتاً نه دلیل است و نه ابطال و تا حد زیادی حامل معنای قضاوت ظاهری است و طرفین دعوا را از حل و فصل اختلاف و حقیقت یابی منحرف می کند. در یونان باستان، سوفسطائیان بودند که در ازای پرداخت هزینه، هنر برنده شدن در یک بحث را، صرف نظر از اینکه بحث در مورد آن بود، هنر قوی ساختن یک استدلال ضعیف، و قوی کردن استدلال را آموزش می دادند، اگر این استدلال مخالف، ضعیف بود آنها یاد دادند که در مورد چیزی که نمی فهمی بحث کنی. مثلاً پروتاگوراس فیلسوف چنین معلمی بود. رعایت قوانین خاص به جلوگیری از خطا در استدلال و انتقاد کمک می کند.

قاعده اول: لازم است به صراحت پایان نامه (در قالب یک قضاوت، سیستم قضاوت، مسائل، فرضیه ها، مفاهیم و غیره) تدوین شود. این قاعده شرط اصلی اثربخشی استدلال و نقد را بیان می کند. برای اجرای قاعده اول استدلال در رابطه با پایان نامه، لازم است: اولاً اندیشه های بحث برانگیز بررسی شود و نقاط توافق و مخالفت برجسته شود. ثانیاً توافق بر سر تزهای ادله طرفین.

قاعده دوم: پایان نامه باید به وضوح و روشن تدوین شود. چگونه این نیاز را برآورده کنیم؟ اول از همه. باید دریابید که آیا تمام اصطلاحات توصیفی (غیر منطقی) مندرج در فرمول بندی پایان نامه برای همه قابل درک است یا خیر. اگر کلمات نامفهوم یا مبهم وجود دارد، باید آنها را مثلاً با تعریف مشخص کرد. دوما شناسایی شکل منطقی پایان نامه ضروری است. اگر پایان نامه حکمی است که در آن چیزی در مورد اشیاء تأیید یا رد می شود، باید معلوم شود که آیا همه اشیاء در حکم مطرح شده است یا فقط برخی (در مورد بسیاری، در مورد اکثریت و اقلیت و غیره). به عنوان مثال، مخالف ادعا می کند: "مردم بد هستند." ممکن است برخی استدلال کنند که اینطور نیست. اگر بیان این گونه روشن شود: «بعضى از مردم بد هستند»، دیگر نیازى به استدلال نیست. باید مشخص شود که اتحادیه های «و»، «یا»، «اگر ...، پس ...» و غیره به چه معنا به کار می روند. به عنوان مثال، اتحادیه "یا" می تواند ارتباط غیر دقیق و دقیق را بیان کند، "اگر ... پس ..." - یک ارتباط ضمنی یا شرطی و غیره. ثالثا. گاه روشن كردن زمان مذكور در حكم مفيد است، مثلاً روشن شود كه فلان مال هميشه متعلق به شيء است يا گاهي به آن تعلق دارد; معنی کلماتی مانند "امروز"، "فردا"، "در چند ساعت" و غیره را روشن کنید. گاهی می گویند فلان اتفاق در آینده نزدیک، در دوره بعد رخ می دهد. رد چنین ادعاهایی دشوار است زیرا واضح نیستند. لازم است از طرف مقابل خواسته شود که چنین اظهاراتی را روشن کند. چهارم گاهی لازم است دریابیم که آیا ادعا می شود که این پایان نامه درست است یا اینکه کار مقدماتی که شامل ایجاد یک زمینه مشترک استدلال، بررسی اندیشه های بحث برانگیز و برجسته سازی و بیان واضح پایان نامه است، باعث صرفه جویی در وقت در مراحل بعدی می شود. برهان و اثربخشی آن را افزایش می دهد، که فقط قابل قبول است.

قاعده سوم: در جریان استدلال و نقد نباید بدون قید و شرط خاصی تز را تغییر داد. نقض این قانون با خطایی به نام «تعویض پایان نامه» همراه است. در صورتی اجرا می شود که گزاره خاصی به عنوان تز مطرح شود و دیگری مانند آن مورد استدلال یا نقد شود. در پایان نتیجه گیری می شود که بیان اصلی موجه یا قابل نقد است.

بلاغت مدت‌هاست که دیگر دانش مقدسی نیست، که فقط عده کمی آن را می‌آموزند و دارند. امروزه، متقاعدسازی و توانایی نه تنها رهبری، بلکه برنده شدن در بحث ها به طور پیش فرض مهارت های اجباری هستند. ترفندهای موجود در دعوا را - مجاز و نه چندان - تکنیک هایی که می توان برای تسهیل انجام یک دعوا برای خود و پیچیده تر کردن آن برای طرف مقابل و همچنین راه هایی برای محافظت از خود در برابر چنین ترفندهایی به کار برد، به اطلاع شما می رسانیم. به طوری که دفعه بعد، قبل از بحث با شما، مردم به این فکر کنند که این کار چه عواقبی دارد.

مجاز است، من را قضاوت نکنید

فیلسوف و منطق دان روسی S. Povarnin در اثر خود در سال 1918 "اختلاف: در نظریه و عمل اختلاف"ترفندهای مباح و غیر مجاز را تشخیص می دهد. متفکر غیرمجاز قرن بیستم بر اساس قوانین بحث سنتی، آنها را حرام و حرام توصیف می کند. در مقابل، استفاده از ترفندهای مجاز موجه و حتی ضروری است.

ترفندهای مجاز (که به دلایل نامعلومی به طرز عجیبی اندک هستند) عبارتند از:

  1. کشیدن ایراد.زمانی مفید است که یافتن فوراً یک استدلال متقابل یا اعتراض به استدلال ارائه شده توسط مخالف دشوار باشد. در این مورد، لازم است، تا حد امکان نامحسوس برای طرف مقابل، «ایراد را به تأخیر بیندازد»: برای مثال، سؤالات زیادی در مورد استدلال داده شده («پرسش کردن») مطرح شود.
  2. تمرکز بر سردرگمی حریف.به گفته S. Povarnin، کاملاً مجاز است، با توجه به اینکه حریف هنگام بیان یک استدلال خاص خجالت می کشید، هیجان زده می شد یا سعی می کرد از پاسخ فرار کند، توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشید، شروع به "فشار دادن" به طرف مقابل کنید، توجه داشته باشید که خود او به استدلال خود شک دارد یا اصلاً این موضوع را درک نمی کند.

فراموش کنید که ترفندهای غیر مجاز غیر مجاز هستند. وانمود کنید که فقط از حقه های قانونی در بحث استفاده می کنید.

احتمالاً ارزش مشخص کردن این نکته را ندارد که واقعیت های قرن بیست و یکم اصولاً همیشه به هیچ قانون سنتی و علاوه بر آن شرایط طولانی مدت برای انجام یک بحث احترام نمی گذارد. بنابراین، اگر حریف شما از انواع ترفندها برای برنده شدن در بحث استفاده می کند و شما فرصتی برای پشیمانی از استفاده از ترفندهای حرام ندارید. متقاعد کردن به هر قیمتی - آیا حریصانه و غیرانسانی به نظر می رسد؟ خیر، اگر نتیجه اختلاف به امضای یک قرارداد چند هزارم با حامیان مالی احتمالی یا به دست آوردن موقعیت معتبر - یعنی زندگی شما بستگی دارد.

Studway به هیچ وجه توسل به زرادخانه ترفندهای ممنوعه را تشویق نمی کند. اما به هر حال ما همیشه خودمان تصمیم می گیریم. بنابراین، در اینجا فهرستی به دور از جامعیت از آنچه که نمی توان استفاده کرد، اما آنچه که می توانید با آن آشنا شوید، وجود دارد. بنابراین، بدترین ترفندهای غیر مجاز:

  1. نگذارید دشمن حرف بزند.به اصطلاح تکنیک "مکانیکی"، زمانی که شرکت کننده در دعوا متوجه می شود که طرف مقابل مشکل اختلاف را بهتر درک می کند و به طور کلی، اختلاف تقریباً از بین می رود. بی ادبانه ترین ترفندهای غیر مجاز. و به هر حال، متداول ترین مورد استفاده قرار می گیرد.
  2. ممنوعیت یا خطر ایده هایی را که استدلال مخالف در آن وجود دارد را مشخص کنید.به عنوان مثال، هنگامی که در زمان تفتیش عقاید، یک آزاداندیش اعلام کرد که "زمین به دور خورشید می چرخد"، استدلال اصلی مخالف این بود: "پس شما فکر می کنید که کتاب مقدس اشتباه است؟" پس از چنین "استدلال چوبی"، حریف نه تنها تز را رها کرد، بلکه نظر طرف مقابل را نیز بدون قید و شرط پذیرفت.
  3. تا دشمن را از خود بیرون بیاورد و پیروزمندانه حجت را تمام کند.برای انجام این کار، از "شخصیت ها"، توهین، تمسخر، تمسخر استفاده کنید. اگر حریف "جوش بیاورد" - پرونده پیروز می شود، زیرا تا زمانی که حریف "به هوش نیاید"، می توانید هر نتیجه ای را که برای موقعیت شما مفید است، بگیرید.
  4. تا جایی که ممکن است از استعاره های رقت انگیز و واضح استفاده کنید.معنای استدلال، که حاوی یک پیام احساسی قوی، و همچنین افراط در ترانه‌ها و چهره‌های گفتاری موفق است، بدتر درک می‌شود و به خاطر سپرده می‌شود.
  5. از حقایق نادرستی استفاده کنید که طرف مقابل نمی تواند در زمان اختلاف صحت آنها را تأیید کند.پس از آن، می‌توانید با استفاده از «شرط‌بندی در مورد شرم کاذب» حریف خود را به پایان برسانید: «آیا این معروف / مدت‌هاست که توسط علم / واقعیت ثابت شده است را نمی‌دانید؟».
  6. تز خود را جایگزین کنید و زمانی که سودمند بود (استفاده از سفسطه) دوباره به آن بازگردید.همچنین می‌توان یک یا دو استدلال را رد کرد، ضعیف‌ترین یا مؤثرترین استدلال را رد کرد و اساسی‌ترین و مهم‌ترین آنها را بدون توجه گذاشت.

اقدامات متقابل ترفند

یابرای طرح دعوا و دفاع از عقاید، حداقل لازم است که از قبل با شرایط پرونده آشنا شوید.»

البته، تعداد زیادی ترفند وجود دارد و هیچ دستور العمل جهانی برای "آشکارسازی"، مقابله و محافظت در برابر ترفندهای دستکاری وجود ندارد. با این حال، قوانینی وجود دارد که می توانید از آنها پیروی کنید که متوسل شدن به انواع ترفندها را برای حریف دشوارتر می کند.

  1. فقط در مورد چیزهایی که خوب می دانید، چیزی که می فهمید بحث کنید.
  2. با فردی که در گفتمان «کلمات متقلب» یا «بی ادب» است، بی جهت بحث نکنید. در غیر این صورت، همیشه مراقب باشید.
  3. یاد بگیرید که استدلال را "در آغوش بگیرید" و از یک استدلال به استدلال دیگر ("سرگردان") حرکت نکنید.
  4. آرامش و خونسردی را حفظ کنید - قانون اساسی پیروزی در اختلاف. به هر طریقی بر اعتماد به آنچه می گویید تاکید کنید.
  5. هر تز و استدلال را با دقت و به وضوح روشن کنید - هم نظر خود و هم طرف مقابل.

حالا چرا بحث نکنیم؟

عفو در متن؟ دیدی її، فشار بده Shift+Enterیا کلیک کنید.


2022
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه