29.12.2023

هرمس. اساطیر یونان باستان تا پرتو الهام در روح خاموش نشود


هرمس (هرمیوس، ارمیوس)،یونانی، لات عطارد پسر زئوس و کهکشان مایا است. فرستاده خدایان و راهنمای ارواح مردگان به هادس، خدای بازرگانان، سخنرانان، مخترعان، زائران و مسافران، ورزشکاران، کلاهبرداران و دزدان.

هرمس زبردست ترین، مبتکر ترین و حیله گرترین خدایان بود که در همان روز اول زندگی اش ثابت کرد. صبح او (در غاری در زیر کوه کیلینا در آرکادیا) به دنیا آمد، به زودی از گهواره خود فرار کرد، بعد از ظهر نوازندگی را اختراع کرد و نواختن آن را آموخت، سپس پنجاه گاو را از آپولو دزدید (و آنها را به داخل غار کشاند. دمشان طوری بود که مسیرها برعکس می رفتند) و عصر در حالی که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود برمی گشت، خودش را در پوشک پیچید و با معصومانه ترین نگاه به خواب رفت. هنگامی که آپولو برای مجازات او ظاهر شد، هرمس آنقدر زیرکانه بهانه آورد و چنان بی شرمانه دروغ گفت (سخن گفتن و دروغ گفتن را نیز در یک روز آموخت) که آپولو طاقت نیاورد و او را مستقیم به سمت زئوس کشاند. نیرنگ‌های پسر کوچک‌ترین خدای متعال را خوشحال کرد، اما برای نظم، دستور داد گاوهای دزدیده شده را برگردانند. هرمس به جای پاسخ دادن، یک لیر بیرون آورد و چنان ماهرانه و زیبا شروع به نواختن کرد که آپولون خوشحال به او پیشنهاد داد در ازای لیر، گاوهای دزدیده شده را به او واگذار کند. هرمس موافقت کرد و آپولو برای جشن گرفتن، میله ای طلایی و نصیحت خوبی به او داد: به پارناسوس، نزد کاهنان آنجا برو تا هنر فال را به او بیاموزند. به دنبال این توصیه، هرمس برای وظایف آینده خود در المپوس آموزش کامل دید.

با این حال، هرمس بلافاصله و بدون مشکل به المپوس نرسید. مادرش که الهه ای با درجه پایین بود، جامعه خدایان المپیا را بیش از حد تصفیه شده می دانست و ترجیح می داد پسرش را با او در زمین بگذارد. هرمس از گله های چوپانان آرکادی محافظت می کرد و برای اینکه خسته نشود، انواع و اقسام چیزها را اختراع کرد. هرمس به جای لیری که در اختیار داشت، پیپ چوپانی آورد. او که نمی خواست خود را با آتش زدن به روش قدیمی آزار دهد، سنگ چخماق را اختراع کرد. بعداً اعداد، اندازه ها و الفبا را نیز اختراع کرد. در پایان، هرمس از زندگی زمینی خسته شد و از مادرش برای رفتن به المپوس مرخصی خواست. هنگامی که مادرش شک کرد که آیا خدایان او را در شرکت خود خواهند پذیرفت یا خیر، هرمس اعلام کرد که در این صورت گروهی از دزدان را جمع خواهد کرد و رهبر آنها خواهد شد. این استدلال برای مایا بسیار قانع کننده به نظر می رسید و او پسرش را رها کرد.

برخلاف انتظار، خدایان از او استقبال گرمی کردند، زیرا قبلاً در مورد بسیاری از ترفندهای او شنیده بودند. زئوس بلافاصله یک پست مسئول به هرمس سپرد: او او را به عنوان پیام آور شخصی خود منصوب کرد. درست است، الهه رنگین کمان آیریس همان عملکردها را انجام داد، اما هرمس به سرعت از او پیشی گرفت: اگر آیریس فقط دستورات زئوس را منتقل می کرد، هرمس آنها را اجرا می کرد. او به زودی مشتریان خود را گسترش داد و نه تنها پیام آور، بلکه مشاور سایر خدایان نیز شد. با این حال، او بیش از همه برای زئوس کار می کرد، زیرا او امور ظریف و پیچیده را به او سپرد. هرمس تمام دستورالعمل ها را با موفقیت و به موقع انجام داد (برای مثال به مقالات "" و "Io" مراجعه کنید). هرمس آرس را از بشکه مسی که آلودها او را در آن پنهان کرده بودند، نجات داد. بسیاری از قهرمانان از هرمس به خاطر کمک او سپاسگزار بودند، از جمله پرسئوس، هرکول، اورفئوس و اودیسه. او به دستور زئوس پلوپس جوان را زنده کرد که توسط پدرش تانتالوس کشته شد.

درست مانند خدایان و قهرمانان، هرمس نیز به انسان های فانی که به او روی می آوردند کمک می کرد. او از گله های چوپانان ساده محافظت می کرد ، مسافران را همراهی می کرد ، به ورزشکاران قدرت و چابکی می بخشید ، سرعت پاها را به دوندگان می بخشید ، به بازرگانان کمک می کرد تا سود ببرند - به طور کلی ، هر زحمتکش می توانست از او حمایت کند. هرمس حتی به کلاهبرداران و دزدان کمک نکرد، بلکه فقط به شرطی که عاقلانه عمل کنند. احمق ها و افراد تنبل هیچ انتظاری از هرمس نداشتند، بنابراین آنها تنها کسانی بودند که از او شکایت کردند.

هرمس به دلیل بسیاری از امور و وظایف، فرصت کافی برای ازدواج نداشت. با این حال، این بدان معنا نیست که او فرزندانی را پشت سر نگذاشته است. پلیملای زیبا به او پسری به نام ائودور داد که یکی از رهبران جنگ تروا بود. پوره تمیس (یا کارمنتا) پسرش ایواندر را به دنیا آورد که ثمره عشق هرمس و الهه آفرودیت هرمافرودیت بود. برخی از نویسندگان ادعا می کنند که پسران او سیلنوس، ساتر و پان هستند. از دیگر پسران او، دافنیس نیز شناخته شده است. اودیسه و سیزیف هرمس را جد خود می دانستند.

یونانیان از زمان های قدیم هرمس را می پرستیدند. حداقل بناهای یادبود خط B که قدمت آنها به قرن 13 تا 14 باز می گردد، گواه این امر است. قبل از میلاد مسیح ه. و در Knossos پیدا شد. در حدود قرن 3. قبل از میلاد مسیح ه. فرقه او توسط رومیان پذیرفته شد و با خدای تجارت و سود آنها، عطارد، شناسایی شد. در ابتدا، او خدای حامی گله ها و بر این اساس، بخشنده ثروت بود که از پرورش دام سرچشمه می گرفت. با توسعه اقتصاد بازار، هرمس به خدای تجارت تبدیل شد و از آنجایی که تجارت با سفر و گاهی اوقات با کلاهبرداری همراه است، خدای مسافران و کلاهبرداران نیز شد. دزدها به خاطر استعداد دزدی اش که در روز اول پس از تولد نشان داده شد به او احترام گذاشتند (هرمس آن را در آینده نشان داد - به عنوان مثال، او به شوخی یک عصا از زئوس، یک سه گانه از پوزئیدون و یک شمشیر از آرس دزدید). پیام آوران، منادیان و سفیران حامی و محافظ خود را در هرمس می دیدند، و همچنین به طرز عجیبی، پزشکان را می دیدند، زیرا او می دانست که چگونه شفا دهد و چیزهای زیادی در مورد گیاهان دارویی می دانست، و ورزشکارانی که این "خدای تیزپا" برای آنها یک خدای تیزپا بود. مدل مهارت و چابکی

کارکردها و ماجراهای هرمس از بسیاری از بناهای ادبی، از ایلیاد و ادیسه، برای ما شناخته شده است. طولانی ترین سرودهای هومر نیز به او تقدیم شده است. او شخصیت اصلی نمایشنامه کمیک سوفوکل به نام The Bloodhounds بود (حدود نیمی از متن باقی مانده است). یونانیان هرمس را به دو صورت تصور می کردند: او به عنوان خدای باستانی شبانان، مانند پیرمردی ریشو به نظر می رسید و به عنوان پیام آور خدایان، مانند جوانی لاغر اندام با عصای کادوسئوس و بال هایی بر روی پاها و کلاه خود به نظر می رسید. مجسمه های هرمس به ویژه در چهارراه ها قرار می گرفتند (هرمس - ستون های چهار وجهی با تصویر سر او و با کتیبه هایی که می گوید جاده به کجا می رسد) ، آنها اغلب با موسسات پزشکی و تقریباً همیشه با امکانات ورزشی تزئین شده بودند.

از میان تصاویر باستانی هرمس امروزی، بدون شک، اصل مرمر مجسمه پراکسیتلس "هرمس با دیونوسوس کودک" (حدود 340 قبل از میلاد) که در سال 1877 توسط باستان شناسان آلمانی در المپیا کشف شد، رتبه اول را به خود اختصاص داده است. بسیاری از نسخه های رومی از نسخه های اصلی یونانی توسط شاگردان لیسیپوس و پراکسیتلس باقی مانده است. در گلدان های متعدد، هرمس عمدتا به عنوان راهنمای روح مردگان به زندگی پس از مرگ به تصویر کشیده شده است.

از زمان رنسانس، هرمس یکی از پربارترین خدایان باستانی بوده است، بنابراین فهرست کردن بهترین مجسمه‌های او تقریباً غیرممکن است. بگذارید فقط چند نویسنده را نام ببریم: Sansovino، Giambologna، De Vries، J.B. Pigalle. از جمله هنرمندان اروپایی که هرمس را به تصویر می‌کشند می‌توان به Correggio، Tintoretto، Rubens و دیگران اشاره کرد.

در قرن گذشته، هرمس با ویژگی های خود (به ویژه کلاه بالدار) تقریباً هر بانک، اداره بیمه، اتاق بازرگانی و غیره را زینت می داد - اینجا نیازی به صحبت در مورد شاهکارهای هنری نیست. او با شاعران و آهنگسازان شانس بیشتری داشت. ورچلیکی اشعار خود را با عنوان "عطارد پرواز" (1899) و "هرمس" (1891) به او تقدیم کرد، هایدن - یکی از سمفونی های او، ورانیتسکی - یک اپرا. از زمان های قدیم، نام هرمس توسط نزدیک ترین سیاره به خورشید (شکل لاتین: عطارد استفاده می شود) وجود داشته است.

در عکس: کیف شیک هرمس بیرکین

خدایان اصلی در هلاس باستان به عنوان خدایان متعلق به نسل جوان تر آسمان ها شناخته می شدند. روزی روزگاری قدرت را بر جهان از نسل قدیم سلب کرد که نیروهای و عناصر اصلی جهانی را به نمایش گذاشت (در این مورد در مقاله منشاء خدایان یونان باستان ببینید). معمولاً خدایان نسل قدیم نامیده می شوند تایتان ها. پس از شکست دادن تیتان ها، خدایان جوان به رهبری زئوس در کوه المپ مستقر شدند. یونانیان باستان به 12 خدای المپیا احترام می گذاشتند. فهرست آنها معمولاً شامل زئوس، هرا، آتنا، هفائستوس، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آرس، آفرودیت، دمتر، هرمس، هستیا بود. هادس نیز به خدایان المپیا نزدیک است، اما او نه در المپ، بلکه در پادشاهی زیرزمینی خود زندگی می کند.

خدایان یونان باستان ویدئو

خدای پوزئیدون (نپتون). مجسمه عتیقه قرن دوم. به گفته ر.ح.

الهه المپیک آرتمیس. مجسمه در موزه لوور

مجسمه آتنا باکره در پارتنون. فیدیاس مجسمه ساز یونان باستان

زهره (آفرودیت) د میلو. مجسمه تقریبا 130-100 قبل از میلاد

اروس زمینی و آسمانی. هنرمند G. Baglione، 1602

پرده بكارت- همراه آفرودیت، خدای ازدواج. پس از نام او، سرودهای عروسی را در یونان باستان پرده بکارت نیز می نامیدند.

- دختر دمتر، ربوده شده توسط خدای هادس. مادر تسلی ناپذیر پس از جستجوی طولانی، پرسفون را در عالم اموات یافت. هادس که او را همسر خود کرد، پذیرفت که بخشی از سال را با مادرش روی زمین بگذراند و بخشی دیگر را با او در اعماق زمین. پرسفون مظهر غله بود که با "مرده شدن" در زمین کاشته می شود، سپس "زنده می شود" و از آن به نور خارج می شود.

ربودن پرسفون. کوزه عتیقه، حدود 330-320 قبل از میلاد.

آمفیتریت- همسر پوزئیدون، یکی از نرییدها

پروتئوس- یکی از خدایان دریایی یونانیان. پسر پوزئیدون که استعداد پیش بینی آینده و تغییر ظاهر خود را داشت

تریتون- پسر پوزئیدون و آمفیتریت، پیام آور اعماق دریا، در حال دمیدن صدف. در ظاهر مخلوطی از یک مرد، یک اسب و یک ماهی است. نزدیک به خدای شرقی داگون.

آیرین- الهه صلح، ایستاده بر تاج و تخت زئوس در المپ. در روم باستان - الهه Pax.

نیکا- الهه پیروزی همراه همیشگی زئوس. در اساطیر رومی - ویکتوریا

دایک- در یونان باستان - تجسم حقیقت الهی، الهه دشمن فریب

تیوخه- الهه بخت و اقبال. برای رومی ها - فورتونا

مورفئوس- خدای رویاهای یونان باستان، پسر خدای خواب هیپنوس

پلوتوس- خدای ثروت

فوبوس("ترس") - پسر و همراه آرس

دیموس("وحشت") - پسر و همراه آرس

انیو- در میان یونانیان باستان - الهه جنگ دیوانه وار، که خشم را در مبارزان برمی انگیزد و سردرگمی را به نبرد می آورد. در روم باستان - بلونا

تیتان ها

تیتان ها نسل دوم خدایان یونان باستان هستند که توسط عناصر طبیعی ایجاد شده اند. اولین تیتان ها شش پسر و شش دختر بودند که از اتصال گایا-زمین با اورانوس-آسمان به وجود آمدند. شش پسر: کرونوس (زمان در میان رومیان - زحل)، اقیانوس (پدر همه رودخانه ها)، هایپریون, کی, کری, یاپتوس. شش دختر: تتیس(اب)، تیا(درخشش) رئا(کوه مادر؟)، تمیس (عدالت)، Mnemosyne(حافظه) فیبی.

اورانوس و گایا موزاییک روم باستان 200-250 بعد از میلاد.

گایا علاوه بر تیتان ها، سیکلوپ و هکاتونشایر را از ازدواجش با اورانوس به دنیا آورد.

سیکلوپ- سه غول با چشمی بزرگ، گرد و آتشین در وسط پیشانی خود. در زمان های قدیم - تجسم ابرهایی که از آن رعد و برق چشمک می زند

Hecatoncheires- غول های "صد دست" که هیچ چیز نمی تواند در برابر قدرت وحشتناک آنها مقاومت کند. تجسم زلزله های وحشتناک و سیل.

Cyclopes و Hecatoncheires آنقدر قوی بودند که خود اورانوس از قدرت آنها وحشت زده شد. او آنها را بست و به اعماق زمین پرتاب کرد، جایی که هنوز در حال وحشی هستند و باعث فوران های آتشفشانی و زلزله می شوند. حضور این غول ها در شکم زمین شروع به ایجاد رنج وحشتناکی کرد. گایا کوچکترین پسرش کرونوس را متقاعد کرد تا با اخته کردن او از پدرش اورانوس انتقام بگیرد.

کرون این کار را با داس انجام داد. از قطرات خون اورانوس که ریخته شد، گایا حامله شد و سه ارینی را به دنیا آورد - الهه های انتقام با مارهایی که به جای مو روی سرشان قرار داشتند. اسامی ارینی تیسیفون (انتقام‌جوی قاتل)، الکتو (تعقیب‌کننده خستگی‌ناپذیر) و مگارا (هولناک) است. از آن قسمت از دانه و خون اورانوس اخته شده که نه بر زمین، بلکه در دریا افتاد، الهه عشق آفرودیت متولد شد.

شب نیوکتا، در خشم از بی قانونی کرونا، موجودات و خدایان وحشتناک تاناتا (مرگ) را به دنیا آورد. اریدو(اختلاف) آپاتا(فریب)، الهه های مرگ خشونت آمیز کر, هیپنوها(کابوس رویا) نمسیس(انتقام)، گراسا(کهنسال)، شارونا(حامل مردگان به عالم اموات).

اکنون قدرت بر جهان از اورانوس به تیتان ها منتقل شده است. جهان هستی را بین خود تقسیم کردند. کرونوس به جای پدرش خدای برتر شد. اقیانوس بر رودخانه عظیمی قدرت یافت که طبق عقاید یونانیان باستان در سراسر زمین جریان دارد. چهار برادر دیگر کرونوس در چهار جهت اصلی سلطنت کردند: هایپریون - در شرق، کریوس - در جنوب، ایاپتوس - در غرب، کی - در شمال.

چهار تایتان از شش تایتان بزرگ با خواهران خود ازدواج کردند. از آنها نسل جوان تایتان ها و خدایان عنصری آمدند. از ازدواج اوشنوس با خواهرش تتیس (آب) تمام رودخانه های زمین و پوره های آب اقیانوسی متولد شدند. تیتان هایپریون - ("بالا رفتن") خواهرش تیا (درخشش) را به عنوان همسر خود گرفت. از آنها هلیوس (خورشید) متولد شد. سلنا(ماه) و Eos(سپیده دم). از ایوس ستارگان و چهار خدای بادها متولد شدند: Boreas(باد شمالی)، توجه داشته باشید(باد جنوبی) مارشمالو(باد غرب) و یورو(باد شرقی). تیتان ها کی (محور بهشتی؟) و فیبی لتو (سکوت شبانه، مادر آپولو و آرتمیس) و آستریا (نور ستاره) را به دنیا آوردند. کرونوس خود با رئا (کوه مادر، مظهر قدرت تولیدی کوه ها و جنگل ها) ازدواج کرد. فرزندان آنها خدایان المپیک هستیا، دمتر، هرا، هادس، پوزیدون، زئوس هستند.

تیتان کریوس با دختر پونتوس اوریبیا ازدواج کرد و تیتان یاپتوس با کلیمینه اقیانوسی ازدواج کرد که اطلس تایتان ها (آسمان را روی شانه هایش نگه می دارد)، منوتیوس متکبر، پرومتئوس حیله گر ("ابتدا فکر کردن، پیش بینی" را به دنیا آورد. ) و اپیمتهوس ضعیف النفس ("فکر کردن بعد").

از میان این تایتان‌ها، دیگران به وجود آمدند:

هسپروس- خدای شام و ستاره عصر. دختران او از شب نیوکتا پوره‌های هسپرید هستند که در لبه غربی زمین از باغی با سیب‌های طلایی محافظت می‌کنند که زمانی توسط گایا-زمین به الهه هرا در ازدواجش با زئوس تقدیم شد.

اوری- الهه بخش هایی از روز، فصول و دوره های زندگی انسان.

خیریه ها- الهه فیض، سرگرمی و شادی زندگی. سه مورد از آنها وجود دارد - آگلایا ("شادی")، Euphrosyne ("شادی") و Thalia ("فراوانی"). تعدادی از نویسندگان یونانی نام های مختلفی برای خیریه ها دارند. در روم باستان آنها مطابقت داشتند رحمت

دین یونان باستان دو ویژگی اصلی دارد:

شرک (شرک).با تمام خدایان یونانی فراوان، 12 خدای اصلی را می توان تشخیص داد. پانتئون خدایان پان یونانی در دوران کلاسیک ظهور کرد.

هر خدایی در پانتئون یونان وظایف کاملاً مشخصی را انجام می داد:

  • · زئوس - خدای اصلی، فرمانروای آسمان، رعد و برق، قدرت و قدرت شخصیت
  • · هرا - همسر زئوس، الهه ازدواج، حامی خانواده. تصویر هرا از تصویر الهه گاو، حامی Mycenae رشد کرد
  • · پوزئیدون برادر زئوس است. پوزئیدون خدای دریایی باستانی Pelaponesse بود. فرقه پوزئیدون، با جذب تعدادی از فرقه های محلی، به خدای دریا و قدیس حامی اسب ها تبدیل شد.
  • · آتنا الهه خرد و جنگ عادلانه است. آتنا یک خدای باستانی است - حامی شهرها و استحکامات شهرها. نام دیگر او پالاس است، همچنین لقبی به معنای "لرزان نیزه" است. طبق اساطیر کلاسیک، آتنا به عنوان یک الهه جنگجو عمل می کند، او در زره کامل به تصویر کشیده شده است.
  • · آفرودیت - تجسم ایده آل زنانگی، الهه عشق و زیبایی، زاده شده از کف دریا
  • · آرس - خدای جنگ
  • · آرتمیس یکی از خدایان مورد احترام یونانیان است. معمولاً اعتقاد بر این است که آیین آرتمیس در آسیای صغیر سرچشمه گرفته است ، جایی که او حامی باروری در نظر گرفته می شد. در اساطیر کلاسیک، آرتمیس به عنوان یک الهه-شکارچی باکره ظاهر می شود، معمولاً همراه با همدمش - یک گوزن.
  • · آپولون در Pelaponesse یک خدای چوپان محسوب می شد. در نزدیکی تبس، Apollo Ismenias مورد احترام بود: این لقب نام یک رودخانه محلی است که زمانی توسط ساکنان خدایی شده بود. آپولو بعدها به یکی از محبوب ترین خدایان یونان تبدیل شد. او را مظهر روح ملی می دانند. کارکردهای اصلی آپولو: پیشگویی آینده، حمایت از علوم و هنرها، شفا، پاکسازی از هر پلیدی، خدای نور، نظم جهانی صحیح و منظم.
  • · هرمس - خدای فصاحت، تجارت و دزدی، پیام آور خدایان، راهنمای ارواح مردگان به پادشاهی هادس - خدای عالم اموات.
  • · هفائستوس - خدای آتش، حامی صنعتگران و به ویژه آهنگران
  • Demeter - الهه باروری، حامی کشاورزی
  • · هستیا - الهه آتشگاه

خدایان یونان باستان در کوه المپوس پوشیده از برف زندگی می کردند. علاوه بر خدایان، فرقه ای از قهرمانان وجود داشت - نیمه خدایان که از ازدواج خدایان و فانی ها به وجود آمده بودند. هرمس، تسئوس، یاسون، اورفئوس قهرمانان بسیاری از اشعار و اسطوره های یونان باستان هستند.

دومین ویژگی دین یونان باستان انسان گرایی است - شبیه انسان بودن خدایان.

یونانیان باستان الوهیت را مطلق می دانستند. کیهان یک خدای مطلق است و خدایان باستان آن ایده هایی هستند که در فضا تجسم می یابند، اینها قوانین طبیعت هستند که بر آن حاکم است. بنابراین تمام مزایا و تمام کاستی های طبیعت و زندگی انسان در خدایان منعکس می شود. خدایان یونان باستان ظاهر یک شخص دارند، آنها نه تنها از نظر ظاهری، بلکه از نظر رفتار شبیه به او هستند: آنها زن و شوهر دارند، وارد روابط مشابه انسان می شوند، بچه دار می شوند، عاشق می شوند، حسادت می کنند، انتقام می گیرند. یعنی همان مزایا و معایب انسان های فانی را دارند، می توان گفت که خدایان انسان های مطلق هستند. این ویژگی بر کل شخصیت تمدن یونان باستان تأثیر گذاشت و ویژگی اصلی آن - اومانیسم - را تعیین کرد.

ماهیت انسان‌سازی خدایان به طور طبیعی نشان می‌دهد که می‌توان از طریق ابزارهای مادی - هدایایی (از جمله قربانی‌های انسانی و سایر قربانی‌ها)، متقاعد کردن (یعنی با دعا به آنها روی آورد، که در میان چیزهای دیگر، ممکن است ماهیت خود را داشته باشد، به نفع آنها دست یافت. ستایش یا حتی فریب ) یا اعمال خاص.

فرهنگ باستانی بر اساس پانتئیسم دین یونان باستان رشد می کند، که در نتیجه درک نفسانی از کیهان بوجود می آید: خدایان ایده آل فقط تعمیم مناطق مربوط به طبیعت هستند، اعم از عقلانی و غیرعقلانی. این سرنوشت است که به عنوان یک ضرورت شناخته شده است و فراتر از آن غیرممکن است. از اینجا می توان نتیجه گرفت که فرهنگ باستانی تحت نشانه تقدیرگرایی توسعه می یابد که انسان باستانی به راحتی بر آن غلبه می کند و مانند یک قهرمان با سرنوشت مبارزه می کند. این معنای زندگی است.

بنابراین، آیین قهرمان به ویژه در فرهنگ یونان باستان مشخص است. در دوران باستان ترکیب شگفت انگیزی از تقدیرگرایی و قهرمانی وجود دارد که از درک خاصی از آزادی ناشی می شود. آزادی عمل باعث قهرمانی می شود. پانتئیسم و ​​کیش قهرمانان به وضوح در اساطیر یونان باستان بیان شده است.

مضامین کیهانی جایگاه برجسته ای در باورهای عامیانه نداشتند. ایده خدای خالق در این دین وجود نداشت. به گفته هسیود، از آشوب زمین، تاریکی، شب و سپس نور، اتر، روز، آسمان، دریا و دیگر نیروهای بزرگ طبیعت متولد شدند. از بهشت ​​و زمین نسل قدیمی خدایان و از آنها زئوس و دیگر خدایان المپیایی متولد شد.

رئا که توسط کرونوس اسیر شده بود، برای او فرزندانی باهوش به دنیا آورد - باکره - هستیا، دمتر و هرای کفش طلایی، قدرت باشکوه هادس، که در زیر زمین زندگی می کند، و تامین کننده - زئوس، پدر جاودانه ها و فانی ها، که رعد و برق اوست. زمین پهناور را می لرزاند هزیود "تئوگونی"

ادبیات یونانی برخاسته از اساطیر است. اسطوره- این تصور یک مرد باستانی از دنیای اطرافش است. اسطوره ها در مراحل اولیه توسعه جامعه در مناطق مختلف یونان ایجاد شدند. بعدها، همه این اسطوره ها در یک سیستم واحد ادغام شدند.

یونانیان باستان با کمک اسطوره ها سعی در توضیح همه پدیده های طبیعی داشتند و آنها را در قالب موجودات زنده ارائه می کردند. در ابتدا، مردم با تجربه ترس شدید از عناصر طبیعی، خدایان را به شکل حیوانی وحشتناکی (Chimera، Gorgon Medusa، Sphinx، Lernaean Hydra) به تصویر کشیدند.

با این حال، بعداً خدایان می شوند انسان شکل، یعنی ظاهری انسانی دارند و ویژگی های انسانی متنوعی دارند (حسادت، سخاوت، حسادت، سخاوت). تفاوت اصلی خدایان و مردم در جاودانگی آنها بود، اما با همه عظمتشان، خدایان با انسان های فانی صرف ارتباط برقرار می کردند و حتی اغلب با آنها رابطه عاشقانه برقرار می کردند تا یک قبیله کامل از قهرمانان روی زمین به دنیا بیایند.

2 نوع اساطیر یونان باستان وجود دارد:

  1. کیهانی (کیهان شناسی - مبدأ جهان) - با تولد کرون به پایان می رسد
  2. تئوگونیک (تئوگونی - منشأ خدایان و خدایان)


اساطیر یونان باستان در توسعه خود سه مرحله اصلی را طی کرد:

  1. پیش از المپیک- این عمدتاً اسطوره کیهانی است. این مرحله با تصور یونانیان باستان مبنی بر اینکه همه چیز از آشوب به وجود آمده است آغاز می شود و با قتل کرونوس و تقسیم جهان بین خدایان به پایان می رسد.
  2. المپیک(کلاسیک اولیه) - زئوس به خدای برتر تبدیل می شود و با همراهی از 12 خدا در المپ مستقر می شود.
  3. قهرمانی دیرهنگام- قهرمانان از خدایان و فانیانی متولد می شوند که به خدایان در برقراری نظم و نابودی هیولاها کمک می کنند.

اشعار بر اساس اساطیر ساخته شد، تراژدی ها سروده شد و غزلسرایان قصیده ها و سرودهای خود را به خدایان تقدیم کردند.

در یونان باستان دو گروه اصلی از خدایان وجود داشت:

  1. تایتان ها - خدایان نسل دوم (شش برادر - اقیانوس، کی، کریوس، هیپریون، یاپتوس، کرونوس و شش خواهر - تتیس، فیبه، منموسین، تیا، تمیس، رئا)
  2. خدایان المپیک - المپیک - خدایان نسل سوم. المپیکی ها شامل فرزندان کرونوس و رئا - هستیا، دمتر، هرا، هادس، پوزیدون و زئوس، و همچنین فرزندان آنها - هفائستوس، هرمس، پرسفون، آفرودیت، دیونیسوس، آتنا، آپولون و آرتمیس بودند. خدای برتر زئوس بود که قدرت را از پدرش کرونوس (خدای زمان) سلب کرد.

پانتئون یونانی خدایان المپیا به طور سنتی شامل 12 خدا بود، اما ترکیب پانتئون چندان پایدار نبود و گاهی اوقات 14 تا 15 خدا را شامل می شد. معمولاً اینها عبارت بودند از: زئوس، هرا، آتنا، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آفرودیت، دمتر، هستیا، آرس، هرمس، هفائستوس، دیونیسوس، هادس. خدایان المپیا در کوه مقدس المپ زندگی می کردند. المپوس) در المپیا، در سواحل دریای اژه.

این کلمه از یونانی باستان ترجمه شده است پانتئون به معنای "همه خدایان" است. یونانی ها

خدایان به سه گروه تقسیم شدند:

  • پانتئون (خدایان بزرگ المپیک)
  • خدایان کوچکتر
  • هیولاها

قهرمانان در اساطیر یونان جایگاه ویژه ای داشتند. معروف ترین آنها:

v اودیسه

خدایان برتر المپوس

خدایان یونانی

کارکرد

خدایان رومی

خدای رعد و برق، آسمان و آب و هوا، قانون و سرنوشت، صفات - رعد و برق (چنگال سه شاخه با لبه های دندانه دار)، عصا، عقاب یا ارابه ای که توسط عقاب ها کشیده می شود.

الهه ازدواج و خانواده، الهه آسمان و آسمان پرستاره، صفات - دیادم (تاج)، نیلوفر آبی، شیر، فاخته یا شاهین، طاووس (دو طاووس گاری او را کشیدند)

آفرودیت

"فوم زاده"، الهه عشق و زیبایی، آتنا، آرتمیس و هستیا تابع او نبودند، صفات - گل رز، سیب، صدف، آینه، زنبق، بنفشه، کمربند و جام طلایی، اهدای جوانی ابدی، همراهی - گنجشک، کبوترها، دلفین ها، ماهواره ها - اروس، هاریت ها، پوره ها، اوراها.

خدای عالم مردگان، "سخاوتمند" و "مهمان نواز"، ویژگی - کلاه نامرئی جادویی و سگ سه سر سربروس

خدای جنگ خائنانه، ویرانی نظامی و قتل، او با الهه اختلاف اریس و الهه جنگ دیوانه وار انیو همراه بود، ویژگی ها - سگ ها، مشعل و نیزه، ارابه دارای 4 اسب بود - سر و صدا، وحشت، درخشش و شعله

خدای آتش و آهنگر، زشت و لنگ در هر دو پا، صفت - چکش آهنگر

الهه خرد، صنایع دستی و هنر، الهه جنگ عادلانه و استراتژی نظامی، حامی قهرمانان، "چشم جغد"، از ویژگی های مردانه استفاده می کرد (کلاه ایمنی، سپر - اجس ساخته شده از پوست بز Amalthea، تزئین شده با سر Gorgon Medusa، نیزه، زیتون، جغد و مار)، همراه با نیکی ظاهر شد

خدای اختراع، دزدی، نیرنگ، تجارت و فصاحت، حامی منادیان، سفیران، شبانان و مسافران، اختراع اقدامات، اعداد، آموزش مردم، صفات - عصای بالدار و صندل های بالدار

سیاره تیر

پوزیدون

خدای دریاها و همه آب ها، سیل ها، خشکسالی ها و زلزله ها، حامی ملوانان، ویژگی - سه گانه، که باعث طوفان می شود، سنگ ها را می شکند، چشمه ها را از بین می برد، حیوانات مقدس - گاو نر، دلفین، اسب، درخت مقدس - کاج

آرتمیس

الهه شکار، باروری و عفت زن، بعدها - الهه ماه، حامی جنگل ها و حیوانات وحشی، برای همیشه جوان، او با پوره ها، صفات - یک تیر و کمان شکار، حیوانات مقدس - یک گوزن و یک خرس همراه است.

آپولو (فبوس)، سیفرد

"موی طلایی"، "موی نقره ای"، خدای نور، هماهنگی و زیبایی، حامی هنرها و علوم، رهبر موزه ها، پیش بینی کننده آینده، ویژگی ها - کمان نقره ای و تیرهای طلایی، سیتارا یا لیر طلایی، نمادها - زیتون، آهن، لورل، درخت نخل، دلفین، قو، گرگ

الهه آتش سوزی و قربانی، الهه باکره. همراه با 6 کشیش - وستال که 30 سال به الهه خدمت کردند

«زمین مادر»، الهه باروری و کشاورزی، شخم زدن و برداشت محصول، صفات - یک برگ گندم و یک مشعل

خدای نیروهای ثمربخش، پوشش گیاهی، انگورسازی، شراب سازی، الهام و سرگرمی

باکوس، باکوس

خدایان کوچک یونانی

خدایان یونانی

کارکرد

خدایان رومی

آسکلپیوس

"باز کننده"، خدای شفا و دارو، صفت - عصایی در هم تنیده با مارها

اروس، کوپید

خدای عشق، "پسر بالدار" را محصول یک شب تاریک و یک روز روشن، بهشت ​​و زمین، صفات - یک گل و یک غنچه، بعدها - تیرهای عشق و یک مشعل شعله ور می دانستند.

"چشم درخشان شب"، الهه ماه، ملکه آسمان پرستاره، بال و تاج طلایی دارد.

پرسفون

الهه پادشاهی مردگان و باروری

پروسرپینا

الهه پیروزی، به تصویر کشیده شده بالدار یا در حالت حرکت سریع، ویژگی ها - باند، تاج گل، بعد - درخت نخل، سپس - سلاح و جایزه

ویکتوریا

الهه جوانی ابدی که به صورت دختری پاکدامن در حال ریختن شهد به تصویر کشیده شده است

الهه سپیده دم «گل سرخ»، «موی زیبا»، «تخت طلایی»

الهه خوشبختی، شانس و شانس

خدای خورشید، صاحب هفت گله گاو و هفت گله گوسفند

کرون (کرونوس)

خدای زمان، صفت - داس

الهه جنگ خشمگین

هیپنو (مورفئوس)

الهه گل ها و باغ ها

خدای باد غرب، رسول خدایان

دایک (Themis)

الهه عدالت، عدالت، صفات - ترازو در دست راست، چشم بند، قرنیه در دست چپ؛ رومی ها به جای شاخ، شمشیر را در دست الهه قرار دادند

خدای ازدواج، روابط زناشویی

تالاسیوس

نمسیس

الهه بالدار انتقام و تلافی، مجازات نقض هنجارهای اجتماعی و اخلاقی، صفات - ترازو و افسار، شمشیر یا شلاق، ارابه کشیده شده توسط گریفین

آدراستیا

"بال طلایی"، الهه رنگین کمان

الهه زمین

علاوه بر المپ در یونان، کوه مقدس پارناسوس نیز در آنجا زندگی می کردند موزه ها - 9 خواهر، خدایان یونانی که الهام بخش شعر و موسیقی، حامی هنر و علوم بودند.


موزهای یونانی

از چه چیزی حمایت می کند؟

ویژگی های

Calliope ("زیبا صحبت شده")

موزه شعر حماسی یا قهرمانانه

قرص مومی و قلم

(میله تحریر برنزی)

("تجلیل")

موزه تاریخ

طومار پاپیروس یا محفظه طومار

("دلپذیر")

موزه عشق یا اشعار وابسته به عشق شهوانی، اشعار و آهنگ های ازدواج

کیفارا (آلات موسیقی زهی، نوعی غنچه)

("زیبا دلنشین")

موزه موسیقی و غزل

aulos (یک آلات موسیقی بادی شبیه به لوله با نی دوتایی، سلف ابوا) و syringa (یک آلات موسیقی، نوعی فلوت طولی)

("بهشتی")

موزه نجوم

محدوده لکه بینی و ورق با نشانه های آسمانی

ملپومن

("آواز خواندن")

موزه تراژدی

تاج گل برگ انگور یا

پیچک، ردای تئاتر، ماسک تراژیک، شمشیر یا چماق.

ترپسیکور

("رقص لذت بخش")

موزه رقص

تاج گل بر سر، لیر و مضراب

(واسطه)

چندهمخوانی

("خواندن زیاد")

الهام بخش آواز مقدس، فصاحت، غزل، سرود و بلاغت

("شکوفه دادن")

موزه شعر کمدی و بوکولیک

ماسک طنز در دست و تاج گل

پیچک روی سر

خدایان کوچکتردر اساطیر یونانی آنها ساتیر، پوره و اورا هستند.

طنزها - (به یونانی satyroi) خدایان جنگلی هستند (همانطور که در روسیه وجود دارد). جن)، شیاطینباروری، همراهی دیونیزوس. آنها به صورت پاهای بزی، مودار، با دم اسب و شاخ های کوچک به تصویر کشیده شدند. ساترها نسبت به مردم بی تفاوت، شیطون و شاد هستند، آنها به شکار، شراب علاقه داشتند و به دنبال پوره های جنگلی بودند. سرگرمی دیگر آنها موسیقی بود، اما آنها فقط سازهای بادی می نواختند که صداهای تیز و نافذی تولید می کرد - فلوت و پیپ. در اساطیر، آنها طبیعت بی ادب و پست را در طبیعت و انسان تجسم می دادند، بنابراین با چهره های زشت - با بینی های صاف و پهن، سوراخ های بینی متورم، موهای ژولیده نشان داده می شدند.

پوره ها - (نام به معنای "منبع"، در میان رومی ها - "عروس") تجسم نیروهای عنصری زنده است که در زمزمه یک جریان، در رشد درختان، در زیبایی وحشی کوه ها و جنگل ها، ارواح مشاهده می شود. سطح زمین، تجلی نیروهای طبیعی در کنار انسان در خلوت غارها، دره ها، جنگل ها، دور از مراکز فرهنگی. آنها به عنوان دختران جوان زیبا با موهای شگفت انگیز، با تاج گل و گل، گاهی در حالت رقص، با پاها و بازوهای برهنه و موهای گشاد به تصویر کشیده شدند. آنها به نخ و بافندگی می پردازند، آواز می خوانند، در چمنزارها با فلوت پان می رقصند، با آرتمیس شکار می کنند، در عیاشی های پر سر و صدای دیونوسوس شرکت می کنند، و دائماً با ساترهای مزاحم می جنگند. در ذهن یونانیان باستان، دنیای پوره ها بسیار وسیع بود.

حوض لاجوردی پر از پوره های در حال پرواز بود،
باغ توسط دریادها متحرک شده بود،
و چشمه آب روشن از کوزه می درخشید
نایادهای خندان.

اف.شیلر

پوره های کوهستان - اورادها,

پوره های جنگل ها و درختان - خشکی ها,

پوره های چشمه – نایادها,

پوره های اقیانوس ها - اقیانوس ها,

پوره های دریا - عصبی ها,

پوره های دره - نوشیدنی,

پوره های علفزار - لیمادها

اوری - الهه های فصول، مسئول نظم در طبیعت بودند. Guardians of Olympus، اکنون دروازه های ابری خود را باز و سپس بسته می کند. به آنها دروازه بان آسمان می گویند. مهار اسب های هلیوس.

در بسیاری از اساطیر هیولاهای متعددی وجود دارد. در اساطیر یونان باستان نیز تعداد زیادی از آنها وجود داشت: Chimera، Sphinx، Lernaean Hydra، Echidna و بسیاری دیگر.

در همان دهلیز، انبوهی از سایه های هیولا جمع می شوند:

اسکلای دو شکل و گله های سنتور در اینجا زندگی می کنند.

در اینجا بریاروس صد بازو زندگی می کند و اژدهای لرنائی

باتلاق خش خش می کند و کیمرا دشمنان را با آتش می ترساند،

هارپی ها به صورت دسته ای در اطراف غول های سه پیکر پرواز می کنند...

ویرژیل، "Aeneid"

هارپی ها - اینها آدم رباهای شیطانی کودکان و ارواح انسانی هستند که به طور ناگهانی مانند باد به داخل می روند و ناپدید می شوند و مردم را به وحشت می اندازند. تعداد آنها از دو تا پنج متغیر است. به صورت نیمه زنان وحشی، نیمه پرندگانی با ظاهری نفرت انگیز با بال ها و پنجه های کرکس، با چنگال های تیز بلند، اما با سر و سینه زن به تصویر کشیده شده اند.


گورگون مدوزا - هیولایی با صورت زن و مارها به جای مو که نگاهش انسان را به سنگ تبدیل کرد. طبق افسانه، او دختری زیبا با موهای زیبا بود. پوزئیدون با دیدن مدوسا و عاشق شدن او را در معبد آتنا اغوا کرد و به همین دلیل الهه خرد با عصبانیت موهای گورگون مدوسا را ​​به مار تبدیل کرد. گورگون مدوسا توسط پرسئوس شکست خورد و سر او بر سر آتنا قرار گرفت.

مینوتور - هیولایی با بدن یک مرد و سر یک گاو نر. او از عشق غیرطبیعی پاسیفا (همسر شاه مینوس) و یک گاو نر متولد شد. مینوس هیولا را در هزارتوی کنوسوس پنهان کرد. هر هشت سال، 7 پسر و 7 دختر به دخمه پرپیچ و خم فرود می آمدند که مقصد مینوتور به عنوان قربانی بود. تسئوس مینوتور را شکست داد و با کمک آریادنه که یک گلوله نخ به او داد، از هزارتو خارج شد.

سربروس (کربروس) - این یک سگ سه سر با دم مار و سرهای مار بر پشت است که از خروجی پادشاهی هادس محافظت می کند و اجازه نمی دهد مردگان به پادشاهی زنده ها بازگردند. او در یکی از کارهای خود توسط هرکول شکست خورد.

اسکیلا و کریبدیس - اینها هیولاهای دریایی هستند که در فاصله پرواز یک فلش از یکدیگر قرار دارند. Charybdis گرداب دریایی است که سه بار در روز آب را جذب می کند و به همان تعداد دفعات آن را به بیرون پرتاب می کند. Scylla ("پارس") هیولایی به شکل زنی است که پایین بدنش به 6 سر سگ تبدیل شده است. وقتی کشتی از کنار صخره ای که اسکیلا در آن زندگی می کرد عبور کرد، هیولا با تمام آرواره هایش باز، 6 نفر را به یکباره از کشتی ربود. تنگه باریک بین اسکیلا و کریبدیس برای همه کسانی که از طریق آن عبور می کردند، خطری مرگبار را به همراه داشت.

در یونان باستان شخصیت های اساطیری دیگری نیز وجود داشت.

پگاسوس - اسب بالدار، مورد علاقه موسی ها. با سرعت باد پرواز کرد. سوار بر پگاسوس به معنای دریافت الهامات شاعرانه بود. او در سرچشمه اقیانوس به دنیا آمد، بنابراین او را پگاسوس (از یونانی "جریان طوفانی") نامیدند. طبق یک روایت، او پس از بریدن سر پرسئوس از بدن گورگون مدوسا بیرون پرید. پگاسوس رعد و برق و رعد و برق را از هفائستوس که آنها را ساخته بود به زئوس در المپ فرستاد.

از کف دریا، از موج لاجوردی،

سریعتر از تیر و زیباتر از ریسمان

یک اسب پری شگفت انگیز در حال پرواز است

و به راحتی آتش بهشتی را می گیرد!

او عاشق پاشیدن در ابرهای رنگی است

و اغلب در آیات جادویی قدم می زند.

تا پرتو الهام در روح خاموش نشود،

زینت می کنم، پگاسوس سفید برفی!

اسب تک شاخ - موجودی افسانه ای نماد عفت. معمولاً به صورت اسبی به تصویر کشیده می شود که یک شاخ از پیشانی اش بیرون می آید. یونانیان معتقد بودند که اسب شاخدار متعلق به آرتمیس، الهه شکار است. متعاقباً در افسانه های قرون وسطی نسخه ای وجود داشت که فقط یک باکره می تواند او را اهلی کند. هنگامی که یک تک شاخ را گرفتید، فقط می توانید آن را با یک افسار طلایی نگه دارید.

قنطورس - موجودات فانی وحشی با سر و تنه مردی بر بدن اسب، ساکنان کوه ها و بیشه های جنگلی، با دیونوسوس همراهی می کنند و با خلق و خوی خشن و بی اعتنایی خود متمایز می شوند. احتمالاً سنتورها در ابتدا مظهر رودخانه های کوهستانی و جویبارهای طوفانی بودند. در اسطوره های قهرمانانه، سنتورها مربیان قهرمانان هستند. به عنوان مثال، آشیل و جیسون توسط سنتور Chiron بزرگ شدند.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه