02.06.2021

فیزیکدان ویلیام تامسون به نام. صفر مطلق صفر کلوین


Thomson Lord Kelvin، William

ویلیام تامسون در خانواده یک معلم ریاضیات در بلفاست متولد شد. هنگامی که ویلیام هشت ساله بود، خانواده به گلاسکو نقل مکان کرد، که پس از آن زندگی و کار فیزیک معروف بود. پسر باتجربه دانش آموز دانشگاه گلاسکو در سن ده ساله تبدیل شده است. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه گلاسکو، تامسون وارد دانشگاه کمبریج شد، پس از آن، پس از آن، پس از آن، پس از آن، پس از آن، در شورای پدرش، به پاریس به کارآموزی در آزمایشگاه فیزیکدان معروف فرانسوی-آزمایشی A. Reno رفت. به زودی دانش آموز جوان اولین کار خود را در تئوری هدایت حرارتی منتشر کرد. تامسون به عنوان استاد گلاسکو تبدیل می شود و تا سال 1899، به مدت 1899 سال، اداره می شود.

W. Thomson دارای استعداد آموزشی بزرگ و آموزش نظری کاملا ترکیب شده با عملی است. سخنرانی های او در مورد فیزیک با تظاهرات همراه بود، که تامسون به طور گسترده توسط دانش آموزان جذب شد، که علاقه دانشجویان را تحریک کرد.

در دانشگاه گلاسکو، W. Thomson یک آزمایشگاه فیزیکی ایجاد کرد که در آن بسیاری از تحقیقات علمی اصلی انجام شد و نقش مهمی در توسعه علوم فیزیکی ایفا کرد. در ابتدا، آزمایشگاه در اتاق های سخنرانی سابق، زیرزمین شراب قدیمی رها شده و بخشی از استاد قدیمی استفاده می شود. در سال 1870، دانشگاه به یک ساختمان با شکوه جدید نقل مکان کرد، که در آن امکانات آزمایشگاهی بزرگ ارائه شد. بخش تامسون و خانه تامسون ابتدا در بریتانیا با برق پوشانده شدند. بین دانشگاه و استاد سفید، که در آن ابزارهای فیزیکی تولید شد، اولین خط تلفن در کشور کار می کرد. این کارگاه ها در چندین طبقه به کارخانه رفتند، اساسا شاخه ای از آزمایشگاه.

منافع علمی تامسون دایره شامل ترمودینامیک، هیدرودینامیک، الکترومغناطیسی، نظریه کشش، گرما، ریاضیات، تکنیک بود. دانش آموز تامسون چندین مقاله را در مورد استفاده از سری فوریه به بخش های مختلف فیزیک منتشر کرد. در پاریس افزایش یافته است، یک روش برای حل وظایف الکترواستاتیک، به نام "تصویر آینه" (1846) توسعه داد. با تئوری کارنو آشنا شد، ایده یک مقیاس ترمودینامیکی مطلق را بیان کرد (1848).

در سال 1851، W. Thomson فرموله شده بود (بدون در نظر گرفتن R. Clausius) 2 آغاز ترمودینامیک. در کار خود، "در نظریه پویای گرما" یک دیدگاه جدید در مورد گرما را تعیین می کند، که طبق آن "گرما ماده ای نیست، بلکه یک شکل پویا از یک اثر مکانیکی است". بنابراین، "بین کار مکانیکی و گرما باید تعادل داشته باشد." تامسون نشان می دهد که این اصل، "ظاهرا، برای اولین بار ... به طور آشکارا در کار یو اعلام شد. مایر" نظرات به نیروهای طبیعت بی جان ". علاوه بر این، او به کار J. Joule اشاره می کند که نسبت عددی، "گرما و نیروی مکانیکی اتصال" را مورد بررسی قرار داد.

تامسون استدلال می کند که کل نظریه نیروی محرکه گرما بر اساس دو موقعیت است که اولین بار به جویل می رسد و به شرح زیر است: "در همه موارد، زمانی که مقادیر مساوی کار مکانیکی به هیچ وجه به دست می آید، این امکان به طور انحصاری در هزینه گرما وجود دارد یا به طور انحصاری صرف می شود. در دریافت اقدامات حرارتی، مقادیر برابر گرما همیشه از دست رفته یا به دست می آید. "

موقعیت دوم تامسون این روش را فرمول می کند: "اگر هر دستگاه به گونه ای تنظیم شده باشد، زمانی که آن را در جهت مخالف کار می کند، تمام فرایندهای مکانیکی و فیزیکی به طور مخالف در هر بخشی از جنبش آن به طور مخالف تبدیل می شوند، سپس دقیقا تولید می شود کار مکانیکی همانطور که می تواند نمره مقدار مشخصی از گرما را تولید کند، هر دستگاه ترمودینامیکی با منابع درجه حرارت حرارتی گرما و یخچال ها است. "

این موقعیت Thomson به S. Karno و R. Clausius منجر می شود و Axiom زیر را توجیه می کند: "کمک به یک ماده ماده بی جان غیر ممکن است برای به دست آوردن از هر توده ای از مواد مکانیکی مواد با خنک کردن آن زیر دمای سردترین موارد اطراف آن. " تامسون به این اصطلاح، که به نام فرمول تامسون از شروع دوم نامیده می شود، توجه داشته باشید: "اگر ما توسط این اصل معتبر در تمام درجه حرارت به رسمیت شناخته نشدیم، باید فرض کنیم که شما می توانید دستگاه اتوماتیک را اجرا کنید و گرفتن خنک کننده مکانیکی در هر مقدار، درست تا خستگی کل حرارت سوشی و دریا و یا در پایان کل جهان مادی. " "دستگاه اتوماتیک" در این یادداشت شرح داده شده به نام Pervetuum Mobile 2 نامیده می شود.

تامسون علاوه بر کار بر روی ترمودینامیک، پایه های تئوری نوسانات الکترومغناطیسی را تأسیس کرد و در سال 1853 فرمول را برای وابستگی دوره نوسانات مدار مربوط به ظرفیت و القاء آن (فرمول تامسون) به ارمغان آورد. در سال 1856، او سوم اثر ترموالکتریک را باز کرد - اثر تامسون (دو اول - وقوع ترمو-EMF و انتشار گرما از گرما)، که شامل برجسته سازی به اصطلاح بود. "گرمای تامسون" هنگامی که جریان جریان را از طریق یک هادی در حضور گرادیان درجه حرارت جریان می دهد. اهمیت زیادی در شکل گیری نمایندگی های اتمی توسط محاسبه تامسون از ابعاد مولکول ها بر اساس اندازه گیری انرژی سطح فیلم مایع تولید شد. در سال 1870، او وابستگی انعطاف پذیری یک بخار اشباع را به شکل سطح مایع ایجاد کرد.

تامسون سهم بزرگی در توسعه کاربرد عملی بخش های مختلف علم انجام داد. او در هنگام قرار دادن اولین کابل های آتلانتیک، او مشاور اصلی علمی بود. تعدادی از دستگاه های الکترومغناطیسی دقیق را ساخت: "کابل" گالوانومتر، چهارگانه و الکترومکرهای مطلق، یک علامت سیفون برای دریافت سیگنال های تلگراف. پیشنهاد شده با استفاده از سیم های رشته ای از سیم مسی.

کار بر روی تخمگذار کابل آتلانتیک بیدار شده در علاقه تامسون به ناوبری. دانشمند یک قطب دریایی بهبود یافته را با جبران خسارت مغناطیسی سپاه جوانان کشتی ایجاد کرد، اختراع Echo Sounder از اقدام مداوم، ماوراگرافی (دستگاه برای ثبت میزان آب در دریا یا رودخانه) را اختراع کرد. مطالعات تامسون برای هدایت حرارتی شناخته شده است، بر اساس نظریه حرکت گرداب، بر تئوری جزر و مد، انتشار امواج بر روی سطح کار می کند.

در سال 1892، W. Thomson برای شایستگی علمی بزرگ خود، عنوان Baron Kelvin (به نام رودخانه کلوین در نزدیکی دانشگاه در گلاسکو) اهدا شد. تامسون تعداد زیادی از کار را بر روی فیزیک تجربی و نظری نوشت. سالگرد پنجاه ساله فعالیت علمی او در سال 1896 فیزیک کل دنیا را ذکر کرد. در افتخارات تامسون، نمایندگان کشورهای مختلف شرکت کردند، از جمله فیزیکدان روسی N.. Melov؛ در سال 1896، تامسون یک عضو افتخاری از آکادمی علوم سنت پترزبورگ انتخاب شد. به افتخار ویلیام تامسون، واحد اندازه گیری دمای مطلق نامیده می شود - کلوین.

منابع:

1. Kudryavtsev P.S. دوره تاریخ فیزیک. متر: روشنگری، 1982. - 448 پ.
2. دایره المعارف بزرگ شوروی. در 30 TT.


تاریخچه وقایع و اکتشافات در شیمی:

"اگر شما می توانید آنچه را که در مورد آن صحبت می کنید اندازه گیری کنید و آن را در اعداد بیان کنید - به این معنی است که شما چیزی در مورد این می دانید. اما اگر شما نمیتوانید کمی آن را بیان کنید، دانش شما بسیار محدود و ناراضی است. شاید این مرحله اولیه است، اما این یک سطح از دانش علمی واقعی نیست ..."

W. Thomson (Lord Kelvin)



دانشمند، که نامش یک مقیاس ترمودینامیکی مطلق از درجه حرارت می پوشد، لرد کوین، یک مرد همه کاره بود، در دایره منافع علمی که ترمودینامیک شناخته شده است (به ویژه، آن را متعلق به دو فرمول از اصل دوم ترمودینامیک)، هیدرودینامیک، زمین شناسی پویا، الکترومغناطیس، نظریه کشش، مکانیک و ریاضیات. مطالعات دانشمند بر هدایت حرارتی، کار بر روی تئوری جزر و مد، انتشار امواج بر روی سطح، بر اساس نظریه حرکت گرداب. اما او نه تنها یک دانشمند نظری بود. "مرد علم از کار تولیدی کل صعود جدا شده است و علم به جای خدمت به دست نیروی کار برای افزایش نیروی مولد خود، تقریبا در همه جا با او مخالفت می کند." - دانشمند گفت. کمک او به توسعه کاربرد عملی بخش های مختلف علم دشوار است دشوار است. در دهه 1850، یک دانشمند که علاقه مند به مسائل تلگراف بود، مشاور اصلی علمی در هنگام قرار دادن اولین کابل های اتصال تلگراف در سراسر اقیانوس اطلس بود. یک عدد طراحی شده است از ابزارهای دقیق الکترومتری: "کابل" گالوانومتر آینه، الکترومغناطیسی ربع و مطلق، علامت یکبارگیری برای دریافت سیگنال های جوهر تلگراف، مقیاس های آمپر مورد استفاده برای سازگاری لوازم الکتریکی و غیره، و همچنین با استفاده از سیم های رشته ای از سیم مسی استفاده می شود. دانشمند یک قطب نمای دریایی بهبود یافته را با جبران خسارت مغناطیسی سپاه آهن کشتی ایجاد کرده است، اختراع شده است اقدامات، مرموز (دستگاه برای ثبت میزان آب در دریا یا رودخانه). بین مجموعه ای از اختراعات گرفته شده توسط این طراح هوشمندانه، آنها و دستگاه های صرفا عملی وجود دارد (مانند شیپور خاموشی آب). واقعا با استعداد مرد با استعداد در همه چیز.



ویلیام تامسون (درست مانند نام واقعی این دانشمند معروف)، دقیقا 190 سال پیش در تاریخ 26 ژوئن 1824، در بلفاست (ایرلند شمالی) در خانواده معلم ریاضیات در موسسه علمی سلطنتی بلفاست، نویسنده بود از تعدادی از کتاب های درسی، از ده ها تن از نشریات، Geems Thomson، که اجداد آن کشاورزان ایرلندی بودند، از بین می برد. در سال 1817، از مارگارت گاردنر ازدواج کرد. ازدواج آنها بیشتر آشنا بود (چهار پسر و دو دختر). پسر ارشد، جیمز و ویلیام در خانه پدر به ارمغان آوردند و پسران جوانتر به تربیت قدیمی ترین خواهران داده شدند. تعجب آور نیست که تامسون ارشد مراقبت از تحصیلات ارزشمند فرزندانش را در بر گرفت. در ابتدا، او توجه بیشتری به جیمز داشت، اما به زودی روشن شد که سلامت ضعیف پسر بزرگتر به او اجازه نمی دهد که آموزش خوبی داشته باشد و پدرش بر تربیت ویلیام. برو /\u003e تمرکز کند
هنگامی که ویلیام 7 ساله بود، خانواده به گلاسکو (اسکاتلند) نقل مکان کرد، جایی که پدرش بخش ریاضیات و موضع استاد را دریافت کرد. گلاسکو پس از آن محل زندگی و کار فیزیک معروف بود. در حال حاضر در سن هشت سالگی، ویلیام شروع به حضور در سخنرانی های پدرش کرد و در 10 سالگی یک دانشجوی کالج در گلاسکو بود، جایی که او با برادر بزرگترش جیمز تحصیل کرد. نقش بزرگی در شکل گیری جوانان منافع علمی توسط جان نیکول، یک ستاره شناس شناخته شده اسکاتلند و محبوبیت علمی که از سال 1839 در دانشگاه کار می کرد، بازی کرد. او بهترین دستاوردهای علم را تماشا کرد و سعی کرد دانش آموزانش را با آنها آشنا کند. در سن شانزده سالگی، ویلیام کتاب "نظریه تحلیلی گرما" را خواند، که اساسا برنامه تحقیقاتی خود را برای زندگی تعریف کرد.

پس از فارغ التحصیلی از کالج، تامسون به مطالعات در سنت رفت پیتر کالج در کمبریج، که چندین مقاله را در مورد استفاده از سری فوریه به بخش های مختلف فیزیک منتشر کرد و در یک مطالعه فوق العاده "حرکت یکنواخت گرما در جامد همگن و ارتباط آن با تئوری ریاضی برق" ("ریاضی کمبریج. مجددا "، 1842) آنالوگ های مهم بین پدیده های توزیع گرما و الکتریکی را انجام داد و نشان داد که چگونه مسائل مربوط به یکی از این مناطق را برای اعمال سوالات در منطقه دیگری اعمال می کند. در یک مطالعه دیگر، "حرکت خطی گرما" (1842، همانجا) تامسون اصول را توسعه داد، که پس از آن به شدت به بسیاری از مسائل مربوط به زمین شناسی پویا، به عنوان مثال، به مسئله خنک کردن زمین متصل شد. در یکی از نامه های اولیه به تامسون، او می نویسد که چگونه او زمان خود را برنامه ریزی می کند: در ساعت 5 صبح و از شومینه پشیمان شوید؛ خواندن تا 8 ساعت 15 دقیقه؛ از سخنرانی روزانه بازدید کنید خواندن تا 1 ساعت روز؛ تمرینات را تا 4 ساعت در شب انجام دهید؛ از کلیسا به 7 ساعت در شب مراجعه کنید خواندن تا 8 ساعت 30 دقیقه؛ به رختخواب در 9 ساعت بروید. چنین برنامه ای، تمایل به حفظ زمان را نشان می دهد تا زمان صرفا را به حداقل برساند. لازم به ذکر است که ویلیام تامسون یک مرد جوان توسعه یافته بود، او در ورزش مشغول به کار بود، حتی وارد فرماندهی کمبریج در مورد قایقرانی دانشگاهی شد و همراه با رفقای خود، دانشجویان آکسفورد را در مسابقه معروف که از سال 1829 برگزار شد، برنده شد. تامسون همچنین در موسیقی و ادبیات تخریب شد. اما همه این سرگرمی ها را ترجیح دادند کلاس های علمی را ترجیح دادند، و در اینجا منافع او نیز با انواع مختلف متمایز بود.

در سال 1845، پس از فارغ التحصیل از کمبریج، پس از دریافت دیپلم دوم رتبه دوم و جایزه اسمیت، ویلیام در مورد توصیه پدرش به پاریس رفت تا کارآموزی در آزمایشگاه فیزیکدان معروف فیزیکدان فرانسوی، هنری ویکتور رنو (1810- 1878). در همان زمان، در جوزف لیوویل، تامسون تعدادی از مقالات در مورد الکترواستاتیک را منتشر می کند، که روش خود را از تصاویر الکتریکی تعیین می کند، پس از آن "روش تصاویر آینه" نامیده می شود، که فرصتی برای به سادگی بسیاری از وظایف سخت را حل کرده است از الکترواستاتیک.

در حالی که تامسون در کمبریج تحصیل کرد، رویدادهایی که حرفه های آینده خود را در گلاسکو تعیین کردند. هنگامی که تامسون اولین دوره کمبریج را در سال 1841 به پایان رساند، استاد فلسفه اصلی دانشگاه گلاسکو ویلیام مایکام به طور جدی بیمار شد. واضح بود که او نمی تواند به کار بازگردد. 1842 گذشت، اما هیچ کاندیدای واضح برای فضای آزاد در گلاسکو وجود نداشت، و سپس تامسون ارشد متوجه شد که پسرش ویلیام، که تا 18 ساله بوده است، می تواند در رقابت برای این مکان به خوبی شرکت کند. در 11 سپتامبر 1846، رأی مخفی 22 ساله تامسون، به عنوان استاد فلسفه طبیعی در دانشگاه گلاسکو انتخاب شد. او تا سال 1899 پست خود را حفظ کرد، و حتی توسط حتی پست رئیس اداره کاوانندیشهای در کمبریج، که سه بار در دهه 1870 و 1880 به او پیشنهاد شد، گمراه نکرد. اولین سخنرانی به عنوان استاد دانشگاه در گلاسکو تامسون، او در 4 نوامبر 1846 خواند. در آن، او یک بررسی مقدماتی از همه بخش های فیزیک را برای دانش آموزانی که دوره ای از فلسفه واقعی را ثبت کرده بودند، ارائه داد. در نامه ای به استوکسوس تامسون اعتراف کرد که اولین سخنرانی یک شکست بود. او به طور کامل او را ضبط کرد و تمام وقت او را نگران کرد، او خیلی سریع خواند. اما از شما از استفاده از همان پست در سال آینده و هر سال برای پنجاه سال، با قرار دادن، اصلاحات و پیشرفت های مختلف جلوگیری کرد. دانش آموزان پروفسور معروف خود را محاصره کردند، هرچند توانایی او فورا فکر می کرد، روابط و تحلیلی را ببینید، بسیاری را در یک مرده قرار دهید، به ویژه هنگامی که توروزون چنین استدلال را در سخنرانی بیان کرد.

در سال 1847، در نشست انجمن بریتانیا طبیعت گرایان در آکسفورد تامسون با جیمز جول ملاقات کرد. در طی چهار سال گذشته، جول این جلسات سالانه را اعلام کرد که گرما نه، همانطور که حتی معتقد بودند، برخی از مواد (گرما) از یک بدن به دیگری پخش می شوند. جول اعتقاد داشت که گرما در واقع نتیجه نوسانات اجزای اتم ها است. پس از مطالعه چگونگی خنک شدن گاز هنگام خنک شدن، جول پیشنهاد کرد که هیچ ماده ای را نمی توان در دمای 284 درجه سانتیگراد خنک کرد (بعدا، همانطور که می دانیم، این رقم توسط تامسون روشن شد). علاوه بر این، جول نشان دهنده همبستگی کار و گرما، انجام آزمایشات برای تعیین مقدار معادل کار مکانیکی مورد نیاز برای گرم کردن یک پوند آب 1 درجه فارنهایت بود. او حتی استدلال کرد که دمای آب در پایه آبشار بالاتر از بالای صفحه است. سخنرانی های جول در جلسات انجمن بریتانیا با خستگی و بی اعتمادی درک شد. اما همه چیز در سال 1847 در جلسه ای در آکسفورد تغییر کرده است. پس از همه، تامسون در سالن نشسته بود. او با آنچه که جول گفت، خوشحال شد، شروع به پرسش های زیادی کرد و بحث های داغ را تحریک کرد. درست است، تامسون پیشنهاد کرد که جول می تواند اشتباه باشد. در نامه ای به برادر پس از جلسه تامسون، من نوشتم: "من کار جول را ارسال می کنم، که شما باید داشته باشید. من زمان کمی داشتم تا جزئیات آنها را بفهمم. به نظر می رسد که من در حال حاضر بسیاری از نقص های بیشتری وجود دارد آنها. اما جول اشتباه نکرد، و تامسون پس از مدت طولانی به سرعت با او موافقت کرد. علاوه بر این، او توانست ایده های جول را با کار سادی کارنو در ماشین های حرارتی متصل کند. در عین حال، او موفق به پیدا کردن یک روش کلی تر برای تعیین درجه حرارت مطلق صفر، مستقل از یک ماده خاص است. به همین دلیل واحد پایه پایه پایه نامزدی نام کوین را بعدا دریافت کرد. علاوه بر این، تامسون متوجه شد که قانون حفاظت از انرژی یک اصل عالی متحد شدن علم است و مفهوم انرژی "استاتیک" و "پویا" را معرفی می کند که اکنون به ترتیب، انرژی جنبشی و بالقوه را فراخوانی می کند.

در سال 1848، تامسون معرفی کرد " مقیاس ترمومتریک مطلق"او نام او را به شرح زیر توضیح داد:" برای این مقیاس با استقلال کامل از خواص فیزیکی یک ماده خاص مشخص می شود"او یادآور می شود که" سرد بی پایان باید به تعداد نهایی درجه حرارت دماسنج هوا زیر صفر باشد"، یعنی: نقطه،" حجم مناسب هوا به صفر کاهش می یابد، که در مقیاس به عنوان -273 درجه سانتی گراد مشخص می شود".

از سال 1849، تامسون بر روی ترمودینامیک چاپ شده در نشریات انجمن سلطنتی در ادینبورگ کار می کند. در اولین این آثار، تامسون، با تکیه بر تحقیق جول، نشان می دهد که چگونه اصل کارنو را تغییر می دهد، در مقاله ای از آخرین "Réflexions Sur La ماشین های تعدیل کننده Petroes à Développer Cetts Puissance" (1824)، به منظور اصل با داده های مدرن موافقت کرد؛ این کار معروف شامل یکی از اولین فرمول های قانون دوم ترمودینامیک است.

از سال 1851، تامسون چرخه مقالات علمی را تحت نام عمومی "در نظریه پویای گرما" منتشر می کند، که در آن او (بدون توجه به R. Clausius) قوانین اول و دوم ترمودینامیک را در نظر می گیرد. در عین حال، او یک بار دیگر به مشکل دمای مطلق بازگردانده می شود و اشاره می کند " درجه حرارت دو بدن نسبت به مقدار گرما متناسب است و به سیستم مادی در دو مکان داده می شود که این درجه حرارت را هنگامی که سیستم یک چرخه کامل از فرایندهای برگشت پذیر ایده آل را انجام می دهد، داده می شود و از از دست دادن یا کاهش گرما در هر دمای دیگر محافظت می شود"در کار خود" در نظریه پویای گرما "یک دیدگاه جدید در مورد گرما، با توجه به آن" گرما ماده ای نیست، بلکه یک شکل پویا از اثر مکانیکی است. " بنابراین، "بین کار مکانیکی و گرما باید تعادل داشته باشد" تامسون نشان می دهد که این اصل " ظاهرا، برای اولین بار ... به طور آشکارا در کار یو اعلام شد. مایر "نظرات به نیروهای طبیعت بی جان" بعد، او به کار J. Joule اشاره می کند که نسبت عددی را مطالعه می کند " گرما و نیروی مکانیکی" تامسون استدلال می کند که کل نظریه نیروی محرکه گرما بر اساس دو موقعیت است که اولین بار به جول بازگشته است و به شرح زیر است: " در همه موارد، زمانی که مقادیر مساوی کار مکانیکی به هیچ وجه به طور انحصاری به دست می آید، می تواند به طور انحصاری به هزینه گرما یا صرفا صرفا به دست آوردن اقدامات حرارتی شود، مقادیر برابر گرما همیشه از دست رفته یا به دست می آید." موقعیت دوم تامسون این را فرمول می کند: "اگر هر دستگاه به گونه ای تنظیم شده باشد، زمانی که آن را در جهت مخالف کار می کند، تمام فرایندهای مکانیکی و فیزیکی در هر بخشی از جنبش آن به طور مخالف تبدیل می شوند، سپس دقیقا کار بسیار مکانیکی را تولید می کند، چقدر می تواند تولید کند گرمای ترمودینامیکی به دلیل مقدار مشخص شده از دستگاه گرما با منابع درجه حرارت حرارتی گرما و یخچال و فریزر" این موقعیت تامسون به S. Carno و R. Clausius منجر می شود و اصل زیر را توجیه می کند: " با کمک یک ماده ماده بی جان، غیر ممکن است برای به دست آوردن از هر توده ای از مواد مکانیکی مواد با خنک کردن آن زیر دمای سردترین اقلام اطراف" Thomson به این اصطلاح، که فرمول Tomson از شروع دوم نامیده می شود، توجه داشته باشید: " اگر ما این اصل معتبر را در تمام دمای به رسمیت نیافتیم، باید فرض کنیم که شما می توانید یک دستگاه اتوماتیک را اجرا کنید و کار مکانیکی را در هر مقدار با خنک کردن دریا، درست تا خستگی تمام گرما و دریا به دست آورید گرما و یا در پایان جهان مواد" "دستگاه اتوماتیک" در این یادداشت شرح داده شده به نام Pervetuum Mobile 2 نامیده می شود. بر اساس قانون باز ترمودینامیک و استفاده از آن به جهان به طور کلی (1852) به نتیجه نادرست در مورد اجتناب ناپذیر بودن "مرگ حرارتی جهان" (فرضیه مرگ حرارتی جهان) آمد. غیرقانونی بودن چنین رویکردی و اشتباه فرضیه، L. Bolzman را ثابت کرد.

در همان سال، در سن 27 سالگی، تامسون عضو انجمن سلطنتی لندن شد - آکادمی علوم بریتانیا. در سال 1852، تامسون، همراه با فیزیکدان انگلیسی جیمز جول، یک مطالعه شناخته شده در مورد خنک کننده گازها را در هنگام گسترش بدون کار، که به عنوان یک گام انتقالی در تئوری گازهای ایده آل به تئوری گازهای واقعی هدایت می شود، انجام می دهد. آنها دریافتند که با Adiabatic (بدون ورود انرژی از خارج) عبور گاز از طریق پارتیشن متخلخل، دمای آن کاهش می یابد. این پدیده "اثر ژول-تامسون" نامیده شد. در حدود همان زمان، تامسون یک نظریه ترمودینامیکی پدیده ترموالکتریک را توسعه داد.

در سال 1852، دانشمند ازدواج مارگارت Kralim، که در آن او عاشق دوران کودکی بود. او خوشحال بود، اما شادی، متأسفانه، طولانی نبود. در حال حاضر در ماه عسل، سلامت مارگارت به شدت کاهش یافت. 17 سال بعد زندگی تامسون توسط هشدار دائمی برای سلامتی همسران، و تقریبا تمام وقت آزاد خود دانشمند برای مراقبت از او، تحت تأثیر قرار گرفت.

تامسون علاوه بر کار ترمودینامیک، در مطالعه پدیده های الکترومغناطیسی مشغول به کار بود. بنابراین، در سال 1853 یک مقاله "در جریان های الکتریکی گذرا" منتشر کرد، پایه های تئوری نوسانات الکترومغناطیسی را تعیین کرد. با توجه به تغییر در زمان اتهام الکتریکی یک بدن کروی زمانی که آن را با یک هادی نازک (سیم) با زمین متصل می شود، تامسون متوجه شد که در عین حال نوسانات پوسیدگی با ویژگی های خاصی وجود دارد، بسته به ظرفیت الکتریکی بدن ، مقاومت هادی و ظروف الکترودینامیکی. پس از آن، فرمول منعکس کننده وابستگی دوره نوسان های آزاد در مدار بدون مقاومت از مقادیر مشخص شده به نام "فرمول تامسون" نامیده می شود (هرچند که او این فرمول را برداشت نمی کند).

در نهایت، در سال 1855، دانشمند دو حوزه منافع علمی خود را ترک کرد و شروع به بررسی فرآیندهای ترموالکتریک کرد. او تئوری ترمودینامیکی پدیده ترموالکتریک را توسعه داد. بسیاری از این پدیده ها قبلا شناخته شده اند، برخی از خود تامسون خود را باز کردند. در سال 1856، او سوم اثر ترموالکتریک را باز کرد - اثر تامسون (دو اول - وقوع ترمو-EMF و انتشار گرما از گرما)، که شامل برجسته سازی به اصطلاح بود. "گرمای تامسون" هنگامی که جریان جریان را از طریق یک هادی در حضور گرادیان درجه حرارت جریان می دهد. شگفت انگیز ترین چیزی که تامسون به طور تجربی این کشف را انجام نمی داد، و بر اساس نظریه او پیش بینی کرد. و این در زمانی است که دانشمندان حتی ایده های بیشتری نسبت به ماهیت جریان الکتریکی نداشته اند! اهمیت زیادی در شکل گیری نمایندگی های اتمی توسط محاسبه تامسون از ابعاد مولکول ها بر اساس اندازه گیری انرژی سطح فیلم مایع تولید شد. در سال 1870، او وابستگی انعطاف پذیری یک بخار اشباع را به شکل سطح مایع ایجاد کرد.

تامسون نزدیک به فیزیکدان دیگری از جورج گابریل استوکس بود. آنها در کمبریج ملاقات کردند و به پایان دادن به زندگی خود نزدیک شدند و بیش از 650 حرف را مبادله کردند. بخش مهمی از مکاتبات آنها مربوط به تحقیقات ریاضیات و فیزیک است. ذهن آنها یکدیگر را تکمیل کردند و در بعضی موارد، افکار خیلی متحد بودند که هیچکدام نمی توانستند بگویند (و به آن اهمیتی نداد)، که اولین کسی بود که ایده ای را بیان کرد. شاید معروف ترین مثال، قضیه استوکس از تجزیه و تحلیل بردار است که به شما اجازه می دهد تا انتگرال ها را در امتداد یک کانتور بسته به انتگرال ها در امتداد سطح کشش به این کانتور تبدیل کنید، و بالعکس. این قضیه در واقع در نامه ای از تامسون به استوکوسا فرموله شده بود، بنابراین باید "Thomson Theorem" نامیده شود.

در پنجاه سال، تامسون علاقه مند به موضوع Transatlantic Telegraph شد؛ اولین پیشگامان که توسط نخستین پیشگامان تشویق شد، تامسون به لحاظ تئوری، موضوع گسترش پالس های الکتریکی را در امتداد کابل ها بررسی می کند و به نتیجه های بزرگترین اهمیت عملی منجر می شود که این فرصت را برای انجام تلگراف از طریق اقیانوس فراهم می کند. در طول راه، تامسون شرایط را برای وجود تخلیه الکتریکی نوسانی (1853) حذف می کند، که به تازگی بعدها توسط Kirchhof (1864) یافت می شود و در پایه گذاری تمام تعالیم در مورد نوسانات الکتریکی روشن می شود. اکسپدیشن برای آشنایان کابل قرار دادن تامسون با نیازهای دریا و منجر به بهبود تعداد و قطب نما (1872-1872). او یک قطب نما جدید را ایجاد و ثبت کرد، پایدار تر از کسانی بود که در آن زمان وجود داشت و از بین بردن انحراف مربوط به سپاه فولاد کشتی ها بود. اولا، Admiralty اختراع را از بین برد. در نتیجه یکی از کمیسیون ها، "قطب نما خیلی ملایم و قطعا بسیار شکننده است." در پاسخ، تامسون قطب نما را به اتاق که کمیسیون ملاقات کرد و قطب نما آسیب ندیده بود انداخت. مقامات ناوگان در نهایت از قدرت قطب نما جدید متقاعد شدند و در سال 1888 او توسط کل ناوگان تصویب شد. تامسون همچنین پیش بینی مکانیکی زمان جزر و مد را اختراع کرد و یک صدای جدید اکو را ایجاد کرد که ممکن بود به سرعت عمق زیر کشتی را تعیین کند و مهمتر از همه، برای انجام این کار بر روی کشتی بروید.

دیدگاه ویلیام تامسون در تاریخ حرارتی زمین به همان اندازه شناخته شده است. علاقه او به این سوال در سال 1844 بیدار شد، زمانی که او هنوز دانشجوی دوره ای در کمبریج بود. بعدها او بارها و بارها به او بازگردانده شد که در نهایت او را با دیگر دانشمندان شناخته شده، از جمله جان Tyndalle، توماس هاکسلی و چارلز داروین منجر شد. این را می توان از بازبینی داروین در مورد تامسون، به عنوان "Ghost Gnus"، و گرد و غبار موعظه هاکسلی، که تئوری تکاملی را به عنوان یک جایگزین برای اعتقادات مذهبی مطرح کرد، دیده می شود. تامسون مسیحی بود، اما او به حمایت از تفسیر ادبی از جزئیات خلقت توجه نکرد، او، به عنوان مثال، با خوشحالی بر موضوعی که زندگی در زمین توسط یک شهاب سنگ ساخته شده بود، مورد توجه قرار گرفت. با این حال، تامسون همیشه تمام عمر خود را از علم خوب دفاع کرد و ترویج کرد. او معتقد بود که زیست شناسی زمین شناسی و تکاملی ضعیف در مقایسه با فیزیک بر اساس ریاضیات سختگیرانه توسعه یافته است. در واقع، بسیاری از فیزیکدانان آن زمان اعتقاد نداشتند که زمین شناسی و زیست شناسی علوم هستند. ویلیام تامسون برای ارزیابی سن زمین، از روش های فوریه مورد علاقه خود استفاده کرد. این محاسبه شده است که چقدر زمان آن را برای خنک کردن گلوب مذاب به حالت با دمای فعلی، محاسبه کرد. در سال 1862، ویلیام تامسون در 100 میلیون سال سن زمین را رتبه بندی کرد، اما در سال 1899 محاسبات را اصلاح کرد و این رقم را به 20-40 میلیون سال کاهش داد. زیست شناسان و زمین شناسان به صد برابر تعداد بزرگ نیاز داشتند. اختلاف بین نظریه ها تنها در ابتدای قرن بیستم مجاز بود، زمانی که ارنست راترفورد متوجه شد که رادیواکتیویته سنگ ها مکانیسم داخلی گرمایش زمین را تضمین می کند و خنک سازی را کاهش می دهد. این روند منجر به افزایش سن زمین نسبت به پیش بینی شده تامسون می شود. برآوردهای مدرن ارزش حداقل 4600 میلیون سال است. کشف در سال 1903 قانون ارتباط با انتشار پوسیدگی رادیواکتیو از انرژی گرما، از این نبود که تخمین های خود را از سن خورشید تغییر دهد. اما از آنجا که رادیواکتیویته زمانی باز بود که تامسون یک مرز 70 ساله را بیش از حد باز کرد، می تواند او را به خاطر اینکه نقش او را در مطالعاتی که در سن 20 سالگی آغاز شد، به عهده نگرفت.

W. Thorson دارای یک استعداد آموزشی بزرگ و آموزش نظری کاملا ترکیبی با عملی بود. سخنرانی های او در مورد فیزیک با تظاهرات همراه بود، که تامسون به طور گسترده توسط دانش آموزان جذب شد، که علاقه دانشجویان را تحریک کرد. در دانشگاه گلاسکو، W. Thomson اولین آزمایشگاه فیزیکی را در انگلستان ایجاد کرد که در آن بسیاری از تحقیقات علمی اصلی انجام شد و نقش مهمی در توسعه علوم فیزیکی ایفا کرد. در ابتدا، آزمایشگاه در اتاق های سخنرانی سابق، زیرزمین شراب قدیمی رها شده و بخشی از استاد قدیمی استفاده می شود. در سال 1870، دانشگاه به یک ساختمان با شکوه جدید نقل مکان کرد، که در آن امکانات آزمایشگاهی بزرگ ارائه شد. بخش تامسون و خانه تامسون ابتدا در بریتانیا با برق پوشانده شدند. بین دانشگاه و استاد سفید، که در آن ابزارهای فیزیکی تولید شد، اولین خط تلفن در کشور کار می کرد. این کارگاه ها در چندین طبقه به کارخانه رفتند، اساسا شاخه ای از آزمایشگاه.

گفته شده است که یک روز لرد کلوین مجبور شد سخنرانی خود را لغو کند و در تخته سیاه نوشت "پروفسور تامسون امروز کلاس های خود را برآورده نخواهد کرد" ("پروفسور تامسون نمی تواند امروز با دانش آموزان خود ملاقات کند"). دانش آموزان تصمیم گرفتند بیش از پروفسور بلعیدن کنند و نامه "C" را در کلمه "کلاس" پاک کنند. روز بعد، دیدار کتیبه، تامسون اشتباه نبود، نامه دیگری را در همان کلمه پاک کرد، به طور سکوت ترک کرد. (کلمات بازی: کلاس ها - کلاس ها، دانش آموزان؛ Lasses - معشوقه ها، الاغ - الاغ.)

مارگارت در روز 17 ژوئن 1870. پس از آن، دانشمند تصمیم گرفت که زندگی خود را تغییر دهد، زمان بیشتری را برای اختصاص دادن به استراحت، حتی Schoon خریداری کرد، که با دوستان و همکارانش راه می رفت. در تابستان سال 1873، تامسون یک سفر دیگر را بر روی کابل گذاشت. به دلیل آسیب به کابل، خدمه مجبور شد یک توقف 16 روزه را در Madeira متوقف کند، جایی که دانشمند با خانواده چارلز Blandy، به ویژه با فانی - یکی از دخترانش، که در سال آینده ازدواج کرده بود، دوست داشت.

ویلیام تامسون علاوه بر فعالیت های علمی، تدریس و مهندسی، وظایف زیادی را انجام داد. سه بار (1873-1878، 1886-1890، 1895-1907) او توسط رئیس جمهور انجمن سلطنتی ادینبورگ انتخاب شد، از سال 1890 تا 1895، او به انجمن سلطنتی لندن رفت. در سال 1884 او به ایالات متحده سفر کرد، جایی که او یک سری سخنرانی ها را خواند. شایستگی فوق العاده تامسون در علم تمیز و کاربردی، توسط معاصران او بسیار ارزیابی شد. در سال 1866، ویلیام یک عنوان نجیب دریافت کرد، و در سال 1892 ملکه ویکتوریا برای شایستگی علمی خود، او را با عنوان "بارون کلوین" (به نام رودخانه کلوین در گلاسکو) پیشنهاد کرد. متأسفانه، ویلیام نه تنها اولین بار، بلکه آخرین بارون کلوین بود - ازدواج دوم او، و همچنین اولین بار، تبدیل به فرزند شد. سالگرد پنجاه ساله فعالیت علمی او در سال 1896 فیزیک کل دنیا را ذکر کرد. در افتخارات تامسون، نمایندگان کشورهای مختلف شرکت کردند، از جمله فیزیکدان روسی N.. Melov؛ در سال 1896، تامسون یک عضو افتخاری از آکادمی علوم سنت پترزبورگ انتخاب شد. در سال 1899، کلوین بخش را در گلاسکو ترک کرد، هرچند او را متوقف نکرد.

در پایان قرن بیستم، 27 آوریل 1900، لرد کلوین سخنرانی معروف را در موسسه سلطنتی در مورد بحران تئوری دینامیک نور و گرما تحت عنوان "Tuchi از قرن نوزدهم بالاتر از نظریه پویا گرما و نور" خواند . " در آن، او گفت: "زیبایی و وضوح نظریه پویا، بر اساس آن گرما و نور، اشکال جنبش هستند، در حال حاضر توسط دو ابر تاریک می شوند. اول از آنها ... این یک سوال است: چگونه می توانم زمین از طریق یک محیط الاستیک حرکت می کند که اساسا یک پایه نور پایه است؟ دوم، دکترین ماکسول بولتزمن در مورد توزیع انرژی است. " بحث درباره اولین سوال لرد کلوین کلمات را تکمیل کرد: "من می ترسم که ما باید اولین ابر را در نظر بگیریم تا بسیار تاریک باشد." بیشتر سخنرانی به مشکلات مرتبط با فرض توزیع یکنواخت انرژی در درجه آزادی اختصاص داده شد. این موضوع به طور گسترده ای در آن سال ها به دلیل تناقضات غیرقابل تحمل در مورد توزیع طیفی از بدن کاملا سیاه و سفید مورد بحث قرار گرفت. Lord Kelvin خلاصه ای از جستجوی بی ثباتی برای مسیر غلبه بر تناقضات، کاملا بدبینانه است که ساده ترین مسیر به سادگی توجه به وجود این ابر نیست. بینش فیزیک مشتاق شگفت انگیز بود: او دقیقا دو امتیاز دردناک را در علوم مدرن فروخت. چند ماه بعد، در روزهای اخیر قرن نوزدهم، M. Plunk راه حل خود را برای مشکل تابش بدن کاملا سیاه و سفید، معرفی مفهوم شخصیت کوانتومی تابش و جذب نور، و در پنج سال در سال 1905 منتشر کرد . اینشتین یک کار "الکترودینامیک از بدن های متحرک" را منتشر کرد، که در آن تئوری خصوصی نسبیتی فرموله شده بود و پاسخ منفی به سوال وجود اتر را داد. بنابراین، تئوری نسبیت و مکانیک کوانتومی در آسمان فیزیک پنهان بود - اصول اساسی فیزیک امروز پنهان بود.

آخرین سال های زندگی لرد کلوین زمان ظهور در فیزیک بسیار اساسا جدید بود. عصر فیزیک کلاسیک، یکی از درخشان ترین شخصیت های او با تکمیل صعود کرد. در حال حاضر یک دوره کوانتومی و نسبیتی وجود داشت و او مراحل را به سمت او انجام داد: او به شدت علاقه مند به اشعه ایکس و رادیواکتیویته بود، او محاسبات را برای تعیین اندازه مولکول ها انجام داد، فرضیه ای را در مورد ساختار اتم ها و به طور فعال پشتیبانی کرد تحقیق تامسون در این جهت. با این حال، آن را بدون حادثه نبود. در سال 1896، او به طرز شگفت انگیزی از باز کردن ویلهلم توسط اشعه ایکس توسط اشعه ایکس به شک و تردید کرد و اجازه می داد تا ساختار درونی بدن انسان را ببیند، آن را فراخوانده است و نیاز به یک چک کامل. و یک سال قبل از آن، او اظهار داشت: "وسایل نقلیه هواپیما غیرممکن غیر ممکن است." در سال 1897، کلوین اشاره کرد که رادیو هیچ چشم انداز ندارد.

لرد ویلیام کلوین در تاریخ 17 دسامبر 1907 در سن 83 سالگی (اسکاتلند)، نه چندان دور از گلاسکو، درگذشت. شایستگی ها در مقابل علم این پادشاه فیزیکدانان دوره ویکتوریا، بی تردید بزرگ هستند و گرد و غبار او به طور قانونی در estminster abbey در کنار خاکستر اسحاق نیوتن استراحت می کند. پس از آن، 25 کتاب باقی مانده، 660 مقاله علمی و 70 اختراع. در "Biogr.-Litter. Handwöterbuch Poggendorffa "(1896) فهرست حدود 250 مقاله (به جز کتاب ها) متعلق به تامسون ارائه شده است.

زندگینامه.

کسی که بعدا پروردگار کلوین شد، ویلیام تامسون نامیده شد. او در 26 ژوئن 1824 در بلفاست (ایرلند شمالی) در خانواده استاد مهندسی متولد شد. هنگامی که پسر هفت ساله بود، خانواده به گلاسکو (اسکاتلند) نقل مکان کرد، جایی که پدرش بخش ریاضیات را در دانشگاه دریافت کرد. ویلیام بدون مادرش به زودی باقی ماند و پدرش در تربیت برادر بزرگترش و برادر بزرگترش مشغول به کار بود، که از آنها با احترام زیادی استفاده کرد.

سخنرانی های پدر در دانشگاه ویلیام در هشت سال دیدار کردند و در ده سالگی او یک دانش آموز کامل بود. ویلیام تامسون، در کتاب سوابق گینس، به عنوان جوانترین دانش آموز در تاریخ اشاره کرد - او در سال 1834 در سال 1834 در سال 1834 در سال 1834 در دانشگاه گلاسکو اشغال کرد و در روز 14 نوامبر همان سال او ثبت نام کرد توسط یک دانش آموز

پس داشتن یادگیری به گلاسکو، مرد جوان هفده ساله وارد دانشگاه کمبریج شد با تخصص در ریاضیات. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در سال 1845، در شورای پدر، ویلیام در پاریس برای کارآموزی در زمینه فیزیک پدیده های حرارتی سوار می شود. توجه یک دانشمند جوان نیز یک تقابل بین توصیف پدیده الکترواستاتیک و حرارتی را جذب می کند. این علاقه به برق و ترمودینامیک دانشمند برای زندگی حفظ شده است.

پس از بازگشت از فرانسه، تامسون وزارت فلسفه طبیعی (فیزیک نظری) دانشگاه گلاسکو را اشغال می کند، جایی که تا سال 1899 در عرض پنجاه و سه سال کار می کند. از سال 1904، تامسون - رئیس دانشگاه.

در سال های 1890 - 1895، او به انجمن سلطنتی لندن رفت و برای شایستگی علمی برجسته، عنوان لرد کوین را در سال 1892 به دست آورد. تامسون از یک مقام بزرگ در میان دانشمندان سراسر جهان برخوردار بود، او عضو بسیاری از آکادمی های علمی و جوامع بود، از جمله اعضای افتخاری آکادمی علوم سنت پترزبورگ، جوایز زیادی داشتند.

فعالیت علمی

منافع علمی تامسون بسیار متنوع بود. با این حال در پاریس، او یک روش مهم برای حل وظایف الکترواستاتیک را توسعه داد که نام روش "تصویر آینه" (1846) را دریافت کرد و فرصتی برای حل تعدادی از مسائل در مهندسی برق، تئوری حرارتی داد هدایت و غیره در پاریس، تامسون تئوری کارنو را دید، که منجر به ایده دمای مطلق و مفهوم مقیاس مطلق درجه حرارت شد، به نام مقیاس Celvin نامیده می شود.

صرف نظر از Clausius Thomson قانون دوم ترمودینامیک را تشکیل داد. همراه با J. Joem Thomson متوجه شد که با گسترش آدیاباتیک، گاز خنک می شود (اثر جول - تامسون). این اثر با زمان به طور گسترده ای برای تولید دمای پایین استفاده شده است. تامسون متعلق به ساخت اولین تئوری متوالی پدیده ترموالکتریک است.

تامسون همچنین پایه های تئوری نوسانات الکتریکی را توسعه داد و فرمول را با وزن خود نشان داد که وابستگی بین دوره نوسان کانتور و ظرفیت و القاء آن را تعیین می کند. او همچنین تحولات مهمی را در زمینه اجرای عملی ارتباطات تلگراف انجام داد، مشاور اصلی علمی در هنگام قرار دادن اولین کابل های آتلانتیک بود که ارتباطات تلگراف پایدار بین دو قاره را فراهم کرد. برای مشارکت در تخمگذار کابل Tomson به شرافت نجیب احداث شد.

جالب توجه است، کار بر روی تخمگذار کابل در یک دانشمند علاقه مند به مشکلات ناوبری دریایی، نتیجه ایجاد یک بنیانگذار اکو پیوسته، مزدور، بهبود بنیادی قطب نمای دریایی، بیدار شد. اقتدار تامسون و احترام به آن، توسط کلمات زیر یک افسر دریایی نشان داده شده است: "هر ملوان باید کمی برای او دعا کند!"

داستان درباره دانشمندان فیزیک. 2014

100 دانشمند معروف Skyarenko والنتینا مارکونا

Thomson William، Baron Kelvin (1824 - 1907)

تامسون ویلیام، بارون کلوین

(1824 - 1907)

در 26 ژوئن سال 1824، ویلیام تامسون در شهر ایرلندی در بلفاست متولد شد - یکی از بزرگترین فیزیکدانان تاریخ علم، مردی که برای دستاوردهای علمی او به عنوان عنوان خداوند اهدا شد (که من باید بگویم، نبود اغلب اتفاق می افتد) اجداد او کشاورزان عادی ایرلندی بودند. درست است، جیمز تامسون، پدر ویلیام، از دانشگاه گلاسکو فارغ التحصیل شد و ریاضیدان نسبتا معروف بود که در موسسه علمی سلطنتی بلفاست تدریس شد. در سال 1817، از مارگارت گاردنر ازدواج کرد. ازدواج آنها بیشتر آشنا بود (چهار پسر و دو دختر). پسر ارشد، جیمز و ویلیام در خانه پدر به ارمغان آوردند و پسران جوانتر به تربیت قدیمی ترین خواهران داده شدند. تعجب آور نیست که تامسون ارشد مراقبت از تحصیلات ارزشمند فرزندانش را در بر گرفت. در ابتدا، او توجه بیشتری به جیمز کرد، اما به زودی روشن شد که سلامت ضعیف پسر بزرگتر به او اجازه نمی دهد که آموزش خوبی داشته باشد و پدرش بر تربیت ویلیام تمرکز کند.

در سال 1832، تامسون SR استاد ریاضیات را در گلاسکو دریافت کرد و خانواده بلفاست را ترک کرد. در سال 1834، ویلیام وارد دانشگاه گلاسکو شد، که در آن رشته های مدارس متوسطه برای کودکان توانا آموختند. نقش بزرگی در شکل گیری جوانان منافع علمی توسط جان نیکول، یک ستاره شناس شناخته شده اسکاتلند و محبوبیت علمی که از سال 1839 در دانشگاه کار می کرد، بازی کرد. او بهترین دستاوردهای علم را تماشا کرد و سعی کرد دانش آموزانش را با آنها آشنا کند. یکی از این نوآوری ها، روش سری فوریه بود، استفاده از آن در مطالعات فیزیکی تامسون، که هنوز دانشجویان است، چندین کار را اختصاص داده است. به طور خاص، او روش سری فوریه را برای مطالعه الگوهای انتشار گرما در محیط های مختلف مورد استفاده قرار داد و اختلاف بین انتشار گرما و جریان الکتریکی را نشان داد.

در سال 1841، پدرش ویلیام را به کمبریج تنظیم کرد. مرد جوان با موفقیت تحصیل کرد، در سال 1845، دیپلم دوم راجر دوم دریافت کرد و جایزه اسمیت را به دست آورد. لازم به ذکر است که ویلیام تامسون یک مرد جوان توسعه یافته بود، او در ورزش مشغول به کار بود، حتی وارد فرماندهی کمبریج در مورد قایقرانی دانشگاهی شد و همراه با رفقای خود، دانشجویان آکسفورد را در مسابقه معروف که از سال 1829 برگزار شد، برنده شد. تامسون همچنین در موسیقی و ادبیات تخریب شد. اما همه این سرگرمی ها را ترجیح دادند کلاس های علمی را ترجیح دادند، و در اینجا منافع او نیز با انواع مختلف متمایز بود.

ویلیام تامسون در سال 1845 یکی از اولین تلاش ها را برای ریاضیات، ایده های فارادی را تفسیر کرد. امسال، او بورس تحصیلی ویژه ای را دریافت کرد، به لطف که او توانست به پاریس برود، جایی که او در آزمایشگاه فیزیک معروف هنری ویکتور راانو کار می کرد. در فرانسه، ویلیام عمدتا در الکترواستاتیک مشغول به کار بود و تعدادی از آثار را منتشر کرد که به طور خاص، روش الکتریکی به دست آوردن یک تصویر توسعه یافته توسط آن را مشخص کرد. این روش پس از آن یک ابزار بسیار مفید در بسیاری از مطالعات الکترواستاتیک بود.

در سال 1846، تامسون دعوت نامه ای برای رهبری گروه فیزیک نظری در گلاسکو دریافت کرد. در حال حاضر، یک دانشمند 23 ساله یک مقام خاص و شهرت را در محافل علمی به دست آورد. این حداقل مشارکت خود را در نشست سالانه انجمن بریتانیا برای توسعه علم در سال 1847 نشان می دهد، که در طی آن ویلیام گزارش جول را در مورد نظریه های انتقال حرارت شنید. این موضوع بسیار علاقه مند به او است و او به طور جدی در ترمودینامیک مشغول به کار است. در حال حاضر در سال 1848، تامسون مقیاس دما معروف ترمودینامیکی خود را پیشنهاد کرد (مقیاس Celvin). این از سایر مقیاس های دما متفاوت است، زیرا دمای صفر مطلق به عنوان نقطه مرجع گرفته می شود. بنابراین، این مقیاس به خواص ماده ترمومتریک بستگی ندارد (ماده ای که در دمای اندازه گیری دما استفاده می شود) بستگی دارد.

در سال 1851، ویلیام، تقریبا به طور همزمان با رودولف کلاوسوس و صرف نظر از آن، شروع دوم از ترمودینامیک را تشکیل داد. در فرمول تامسون، این قانون مانند این بود: "در طبیعت، این روند غیرممکن است، تنها نتیجه آن یک کار مکانیکی به دلیل خنک کننده مخزن گرما انجام می شود." از اینجا، دانشمند انگلیسی، نتیجه های دور را به دست آورد: از آنجا که انرژی مکانیکی می تواند به طور کامل به گرما حرکت کند، و تبدیل کامل متضاد امکان پذیر نیست - در نهایت، تمام انرژی به حرارتی می رود و بنابراین حرکات مکانیکی متوقف خواهد شد . این نتیجه به عنوان "ایده مرگ حرارتی جهان" شناخته شد. لازم به ذکر است که اکنون فرضیه در مورد مرگ حرارتی جهان اشتباه است، اما در هر صورت، او تا حد زیادی به توسعه ترمودینامیک کمک کرده است.

وی ویلیام تامسون را برای کشف و پدیده های الکتریکی ادامه داد. در همان سال 1851، او کشف دیگری را انجام داد: کشف کرد که با مگنت سازی فرومغناطیس، مقاومت الکتریکی آنها تغییر می کند. این پدیده نام اثر تامسون را در فرومغناطیس دریافت کرد (در مورد اثر ترموالکتریک تامسون، ما کمی پایین تر خواهیم گفت). ویلیام با آثار آن توجه طیف گسترده ای از همکاران را جلب کرد. 1851 یکی دیگر از رویدادهای مهم دیگر را مشخص کرد - تامسون عضو انجمن سلطنتی لندن را انتخاب کرد.

در سال 1852، دانشمند ازدواج مارگارت Kralim، که در آن او عاشق دوران کودکی بود. او خوشحال بود، اما شادی، متأسفانه، طولانی نبود. در حال حاضر در ماه عسل، سلامت مارگارت به شدت کاهش یافت. 17 سال بعد زندگی تامسون توسط هشدار دائمی برای سلامتی همسران، و تقریبا تمام وقت آزاد خود دانشمند برای مراقبت از او، تحت تأثیر قرار گرفت.

در سال های 1852-1856، تامسون به طور فعال با جول همکاری کرد، هرچند دانشمندان به طور عمده توسط مکاتبات ارتباط برقرار کردند. در سال های 1853-1854، آنها به طور مشترک مجموعه ای از آزمایشات را انجام دادند و تأثیر تغییرات در دمای گاز را در طی گسترش آدیاباتیک خود کشف کردند. اثر جول - تامسون می تواند مثبت باشد (گاز خنک می شود) و منفی (گاز گرما). علاوه بر علاقه علمی، این پدیده دارای یک کاربرد عملی است: آن را در به دست آوردن درجه حرارت بسیار پایین استفاده می شود.

در نهایت، در سال 1855، دانشمند دو حوزه منافع علمی خود را ترک کرد و شروع به بررسی فرآیندهای ترموالکتریک کرد. او تئوری ترمودینامیکی پدیده ترموالکتریک را توسعه داد. بسیاری از این پدیده ها قبلا شناخته شده اند، برخی از خود تامسون خود را باز کردند. یکی از آنها نام اثر ترموالکتریک تامسون را دریافت کرد. به شرح زیر است: اگر جریان الکتریکی در امتداد هادی جریان دارد، پس از آن، تفاوت دما، علاوه بر فرآیند گرما، توضیح داده شده توسط قانون Joule-Lenza، یک جذب اضافی یا انتشار گرما وجود دارد (بسته به جهت جاری). شگفت انگیز ترین چیزی که تامسون به طور تجربی این کشف را انجام نمی داد، و بر اساس نظریه او پیش بینی کرد. و این در زمانی است که دانشمندان حتی ایده های بیشتری نسبت به ماهیت جریان الکتریکی نداشته اند! مطالعات پدیده ترموالکتریک تامسون دانش آموزان را جذب کرده است. با تشکر از این، اولین بار در آزمایشگاه آموزشی و علمی دانشگاه گلاسکو ایجاد شد.

دانشمند انگلیسی بسیار علاقه مند به کاربرد عملی دستاوردهای علوم مدرن بود. در سال 1854، او یک پیشنهاد برای شرکت در طراحی کابل کشی تلگراف Transatlantic دریافت کرد. تامسون تلاش زیادی را برای این کار اختصاص داد، از سال 1856 به هیئت مدیره Telegraph آتلانتیک وارد شد، عمدتا در طول تعطیلات شرکت کرد، در عملیات بر روی کابل قرار گرفت. اما بزرگترین ترویج اجرای پروژه تامسون تحقیقات علمی خود را داشت. او الگوهای انتشار پالس های الکتریکی را بر روی سیم ها، جریان الکتریکی در مدار نوسان مطالعه کرد، تئوری نوسانات الکترومغناطیسی را توسعه داد و به ویژه، یکی از فرمول های اصلی مهندسی برق و رادیویی را به ارمغان آورد، به نام آن به نام نام (فرمول تامسون " وابستگی دوره نوسان مدار را از خازن خازن آن و القاء کویل) تعیین می کند.

البته، در طول سفرها، چنین مرد چند منظوره و پرشور، مانند تامسون، نمی توانست به مسائل مربوط به نگرانی علاقمند باشد. او در این زمینه استفاده از استعدادهای نوآورانه و علمی خود را در این زمینه پیدا کرد: طراحی قطب نما و بسیاری، تحقیق را در مورد تئوری امواج و تئوری جزر و مد و غیره انجام داد. به طور کلی، فعالیت های اختراع ویلیام تامسون سزاوار توجه جداگانه ای است. این تعدادی از ابزارهای فیزیکی طراحی و بهبود یافته است: گالوانومتر آینه، میدان الکترومغناطیسی مربع و مطلق، نویسنده و چندین اختراع اعمال شده بود. به عنوان مثال، او یک قاچاق را با یک جوهر سیفون، یکی از انواع کلیدی تلگراف و حتی یک شیر آب از طراحی خود ثبت کرد.

برای مشارکت در تخمگذار یک کابل تلگراف Transatlantic در تاریخ 10 نوامبر 1866، ویلیام تامسون و سایر مدیران پروژه به عناوین لرد اختصاص داده شدند. این فعالیت قدرت و زمان زیادی را طی کرد، و مدت زمان طولانی تا کنون به مطالعاتی که می توان بدون آن انجام داد، محدود شده بود. اما این کار توسط تامسون بسیار جذاب بود، علاوه بر این، او به صعود می کرد. از سال 1869، ویلیام تامسون در تخمگذار کابل آتلانتیک فرانسه شرکت کرد.

مارگارت در روز 17 ژوئن 1870. پس از آن، دانشمند تصمیم گرفت که زندگی خود را تغییر دهد، زمان بیشتری را برای اختصاص دادن به استراحت، حتی Schoon خریداری کرد، که با دوستان و همکارانش راه می رفت. در تابستان سال 1873، تامسون یک سفر دیگر را بر روی کابل گذاشت. به دلیل آسیب به کابل، خدمه مجبور شد یک توقف 16 روزه را در Madeira متوقف کند، جایی که دانشمند با خانواده چارلز Blandy، به ویژه با فانی - یکی از دخترانش، که در سال آینده ازدواج کرده بود، دوست داشت.

ویلیام تامسون علاوه بر فعالیت های علمی، تدریس و مهندسی، وظایف زیادی را انجام داد. سه بار (1873-1878، 1886-1890، 1895-1907) او توسط رئیس جمهور انجمن سلطنتی ادینبورگ انتخاب شد، از سال 1890 تا 1895، او به انجمن سلطنتی لندن رفت. در سال 1884 او به ایالات متحده سفر کرد، جایی که او یک سری سخنرانی ها را خواند. در سال 1892، دانشمند عنوان اولین بارون کلوین را دریافت کرد (این نام از نام رودخانه جریان از طریق دانشگاه گلاسکو گرفته شد). متأسفانه، ویلیام نه تنها اولین بار، بلکه آخرین بارون کلوین بود - ازدواج دوم او، و همچنین اولین بار، تبدیل به فرزند شد. در سال 1899، کلوین بخش را در گلاسکو ترک کرد، هرچند او را متوقف نکرد. سال آینده، او سخنرانی در مورد بحران نظریه پویا نور و گرما را برگزار کرد. بعدها، دانشمند علاقه مند به اکتشافات جدید بود: اشعه ایکس، رادیو اکتیو، و غیره لرد ویلیام کلوین در تاریخ 17 دسامبر 1907 فوت کرد. یک دانشمند در Westminster Abbey، در کنار قبر اسحاق نیوتن دفن شده است.

این متن یک قطعه آشنایی است. از کتاب امپراتوری روسیه نویسنده Anisimov Evgeny Viktorovich

سیل سال 1824، سلطنت اسکندر من برای سنت پترزبورگ و کشور با خیال راحت پایان نیافت. دو بلایای وحشتناک، یکی طبیعی، اجتماعی دیگر، سقوط به شهر. و در مرکز آنها یک سوار مس بود، که تحت آن نبوغ شهر به نظر می رسید. 7 نوامبر 1824

از کتاب 100 بزرگ ژنیف نویسنده Balandin Rudolf Konstantinovich

Byron (1788-1824) جورج نوئل گوردون بایرون از یک نجیب، هر چند فقیر، مهربان بود. دوران کودکی در شهر Aberdeen (اسکاتلند) صرف شده است. در ده ساله، او از جانب پسر عموی پروردگار و املاک به ارث برده است. پس از مدرسه اشرافی بسته، جایی که او شروع کرد

از تاریخ کتاب جهان. جلد 4. جدیدترین تاریخ توسط Yeger Oscar

1. اسپانیا و پرتغال از سال 1824 G. اسپانیا از سال 1824. هر دو سیستم در اسپانیا پس از تهاجم تاسیس شد، به زودی مجبور شد تا حدودی تغییر کند. پادشاه خود را تغییر داد نه به این دلیل که حیاتی و بی رحمانه او راضی بود یا او متوجه شد که بیش از حد

از کتاب، گرگ فرانسوی - ملکه انگلستان. isabel توسط UIR ELIASON

1824 Murimuth؛ فدره؛ CCR؛ بیکر؛ S.C. تنها دولت حق دارد که وجود داشته باشد

از کتاب پنهان تبت است. استقلال و تاریخ شغل نویسنده Kuzmin سرگئی Lvovich

1824 "Jingji Siboo": توسعه طوفانی ...

نویسنده Shishkova Maria Pavlovna

لینک جنوبی (1820-1824) قفقاز، کریمه، Chisinau، Kamenka، Odessa در ماه مه 1820 Pushkin از سنت پترزبورگ اخراج شد. پس از یک اقامت کوتاه در Ekaterinoslavl (Dnepropetrovsk)، او و خانواده Raevsky به رهبری آب معدنی قفقازی. سپس پوشکین به کریمه منتقل شد

از کتاب Pushkin-Music-Epoch نویسنده Shishkova Maria Pavlovna

Mikhailovskoye (1824-1826) در 31 ژوئیه 1824، پورهکین برگ اودسا. "از اپرا، از دروغ های تاریک. و خدا را شکر، از نجیب. من به سایه جنگل های Trigorsky رفتم. در شمال شهرستان دور "(گزینه" OneGin Travel "). در ماه های اول اقامت در لینک جدید Pushkin می نویسد Vyazemsky: "من

از کتاب جهان در سراسر جهان در سخنان و نقل قول نویسنده Doshenko کنستانتین Vasilyevich

تامسون ویلیام لرد کلوین - یک فیزیکدان شناخته شده بریتانیایی و مکانیک، معروف به کار نظری و عملی خود در زمینه ترمودینامیک، الکترودینامیک و مکانیک، متولد شد 26 ژوئن 1824 در شهر بلفاست، ایرلند. با تشکر از پدرش، ریاضیات معروف جیمز تامسون، که کتاب های درسی آن چندین دهه مجددا مجددا مجددا مجددا مجددا مجددا دریافت می کردند، دانشمند آینده یک آموزش عالی دریافت کرد، که در واقع مسیر زندگی آینده خود را از پیش تعیین کرد.

ویلیام همراه با برادرش جیمز تامسون، تحصیلات ابتدایی خوب در کالج گلاسکو، و سپس در کالج سنت پیتر در کمبریج، در پایان آن، تامسون بیست و یک ساله، بخش فیزیک نظری را در اختیار دارد دانشگاه گلاسکو.

در حالی که هنوز هم دانشجویی ویلیام علاقه مند به تحقیق در زمینه توزیع برق شد، و همچنین شروع به مشارکت در مسائل مربوط به الکترواستاتیک. ولی در سال 1842. تعدادی از آثار علمی مرتبط با نتایج این مطالعات نیز منتشر می شود.

در سال 1855. تامسون همراه با دانش آموزان خود از دانشگاه گلاسکو، مطالعات عملی متعددی را در مورد ترموالکتریک انجام می دهد. به هر حال، بخشی به لطف دانشمند، دانش آموزان در سراسر انگلستان شروع به جذب کار علمی عملی کردند.

در حدود همان زمان، تامسون مطالعات نظری توزیع سیگنال های الکتریکی را بر روی سیم انجام می دهد. تا حدی به لطف او و نتایج کار او، امکان ایجاد آتلانتیک (از طریق کل اقیانوس) از خطوط برق تلگراف ایجاد شد. دانشمند خود را به طور مستقیم مشارکت مستقیم در ارائه برخی از آنها را. تامسون همچنین مطالعات اتهامات الکتریکی نوسان را انجام می دهد، بعدا با پیروان پیروش، رابرت کیرچوف و بیشتر به عنوان پایه ای برای نوسانات الکتریکی ادامه می یابد.

در سال 1853. ویلیام تامسون وابستگی نوسانات الکتریکی کنتور را از مخزن و القایی فرموله می کند که بعدها به نام افتخار او (فرمول تامسون) نامیده می شود. و سه سال بعد در سال 1856. دانشمند اثر چشم انداز گرما را در هادی باز می کند، زمانی که جریان الکتریکی بر روی آن جریان دارد - اثر ترموالکتریک سوم یا اثر تامسون.

ویلیام تامسون شخصا تعدادی از ابزارهای اندازه گیری دقیق الکتریکی را طراحی کرد: گالوانومتر کابل، یک الکترومغناطیسی و یک علامت سیفون (دستگاه برای دریافت سیگنال های تلگراف). به هر حال، تامسون یکی از اولین کسانی است که به جای یک کابل جامد فلزی حل شده است.

دانشمند بزرگ و مخترع بزرگ درگذشت دسامبر 17، 1907 در اسکاتلند. برای شایستگی های خود در مقابل علم، او عنوان بارون را اهدا کرد و عضو افتخاری آکادمی علوم سنت پترزبورگ انتخاب شد. به افتخار او، یک واحد اندازه گیری دما - Celvin نامگذاری شد (تامسون به نام رودخانه، به نام رودخانه، که در نزدیکی دانشگاه بومی خود در گلاسکو بود، دریافت کرد.


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان