04.09.2020

معقول. تمام حقیقت در مورد افراد حساس و منطقی استدلال. این چیست


متشخص ، محتاط ، محاسبه گر. این کار را عاقلانه انجام دهید. .. محتاط ، هوشمندانه را مشاهده کنید ... فرهنگ لغت مترادف روسی و عبارات معنی مشابه. زیر. ویرایش شده N. Abramova، M.: فرهنگ لغت روسی ، 1999 ... فرهنگ لغت مترادف

منطقی ، خردمندانه ، خردمندانه ؛ منطقی ، معقول ، خردمندانه. در عمل خود با اقتضائات عقل ، عقل سلیم هدایت می شود؛ عمدی ، محتاطانه محتاطانه. کودک معقول ... ... فرهنگ توضیحی اوشاکوف

دارای قوه قضاوت سلیم - بسیار منطقی ، فوق العاده منطقی ، غیرمعمول منطقی ... فرهنگ اصطلاحات روسی

دارای قوه قضاوت سلیم - منطقی ، منطقی ، سالم ، هوشیار ، محتاط Стр. 0935 ص 0936 ص 0937 ص 0938 ... فرهنگ نامه جدید توضیحی مترادف زبان روسی

اضافه کردن در عمل خود با اقتضائات عقل ، عقل سلیم هدایت می شود؛ محتاطانه محتاطانه فرهنگ نامه توضیحی افرمووا ت. اف افرماوا 2000 ... فرهنگ توضیحی مدرن زبان روسی توسط Efremova

منطقی ، خردمندانه ، خردمندانه ، معقول ، خردمندانه ، خردمندانه ، خردمندانه ، منطقی ، منطقی ، منطقی ، منطقی ، منطقی ، خردمندانه ، منطقی ، منطقی ، ... ... فرم های کلمه

بی پروا ... فرهنگ لغات متضاد

دارای قوه قضاوت سلیم - معقول؛ کوتاه کتان ، کتان ... فرهنگ لغت املایی روسی

دارای قوه قضاوت سلیم - cr.f. دلیل / تلن ، معقول / تلنا ، کتان ، کتان ؛ فکر کن / بهتر ... فرهنگ املایی زبان روسی

دارای قوه قضاوت سلیم - Syn: منطقی ، محتاط ، عاقل ، عاقل ، هوشیار ... اصطلاحات واژگان تجاری روسیه

کتابها

  • ایستاده ، یا قوانین فرم خوب ، همانطور که توسط رئیس بازرس پلیس Alexandre-Benoit Berur ، سان آنتونیو ارائه شده است. کتاب نویسنده مشهور فرانسوی سان آنتونیو (نام اصلی فردریک دار است) ، نویسنده رمان های پلیسی متعدد ، درباره تحقیق در مورد دو مورد خودکشی در مدرسه می گوید ...
  • تسکین دهنده بازی پتانک ، آنا گاوالدا. چارلز بالاندا چهل و شش سال یک معمار موفق است. در پاریس با زن محبوب خود - لوران زیبا - و دخترش ماتیلدا زندگی می کند. او بسیار کار می کند ، بندرت در خانه است ، به همه چیز دست یافت ...

کار در مورد همسان سازی فال ها بسیار آهسته پیش می رود ، شاید بتوان گفت دردناک است. وجود افراد هماهنگ نشان داده شده است ، چارچوب تولد طبیعت هنری ، احساساتی تعیین می شود ، احتمال تولد کمدین های بزرگ مشخص می شود ... نوعی فشار قطره قطره ، فقط سه مرحله در هفت سال. اما موضوع بسیار جالب و بسیار ضروری است.

نکته اصلی که باید هنگام ترکیب فال ها به خاطر بسپارید ، محدوده کاربرد علائم جدید است. معنای اصلی علائم هم ترازی ایجاد یک اثر خارجی است. بنابراین ، در عصر فیلم و تلویزیون است که ترکیب علائم از اهمیت زیادی برخوردار می شود. پس از همه ، اکنون مهم است که مهمتر از واقع بودن باشد. بزرگترین سیاستمدار در صورت عدم نگاه صحیح به آرا required مورد نیاز دست نخواهد یافت.

با این حال ، سیاست چیز متنوعی است ، نه تنها برای علاقه مندی های مردمی ، نوابغ تله ژنیک ، بلکه همچنین برای شوخی کنندگان ، نزاع و جدال ، و همچنین افراد منطقی و معقول ، جایی در آن وجود دارد. در مورد معقول ، در واقع ، بحث خواهد شد. تدبیر از ترکیب مثلثات به وجود می آید.

مکانیک هم ترازی علائم بسیار ساده است. علائم هوا (دلو ، جوزا ، ترازو) باید با علائم با اراده سگ ، ببر و اسب ترکیب شود. علائم آب (ماهی ، سرطان ، عقرب) باید با واقع گرایان سال گراز ، گربه و بز سازگار باشد. نشانه های آتش (برج حمل ، لئو ، قوس) با عرفای متولد سال های موش ، میمون و اژدها وارد اتحاد می شوند. و سرانجام ، نشانه های زمین (برج ثور ، بکر ، برج جدی) با نشانه های منطق تلاقی می کنند - گاو نر ، مار ، خروس (این فقط در مورد مردان وجود دارد). با محاسبات محاسباتی ساده ، 36 ترکیب بدست خواهیم آورد ، 12 مورد هماهنگی کامل را از آنها کم می کنیم ، همچنین ترکیبات برج حمل - میمون و قوس - موش صحرایی را کشنده می دانیم. فقط 22 جفت باقی مانده است. این مقدار کمی کمتر از 16٪ است.

با مطالعه یک لیست طولانی از معاصران مشهور روسی ، بلافاصله متوجه تعداد اندک افراد معقول می شوید. تقریباً هیچ یک از آنها در میان هنرمندان و فیلمسازان ، نویسندگان وجود ندارد. اما به طور شگفت انگیزی بسیاری از کارگردانان تئاتر Pg ، ورزشکاران (از جمله بازیکنان تنیس اوگنی کافلنیکوف (ببر ، دلو) ، الکساندر ولکوف (بز ، ماهی) ، آندری چسنوکوف (اسب ، دلو) ، بازیکن فوتبال آندری تیخونوف (سگ ، ترازو) ، شناگر الکساندر پوپوف (گراز) وجود دارد ، عقرب) ؛ در هر صورت ، لازم به یادآوری است که تدبیر و خردگرایی با ورزش تداخل ندارد) و ، به هیچ وجه تعجب آور نیست ، ریاضیدانان ، فیزیکدانان و دانشمندان به طور کلی.

دشوارتر است كه بفهمیم احتیاط كجا ضروری است. به عنوان مثال انگلیسی ها می گویند که اختیار ، حتی تا حدی ملال آور ، برای رهبری پارلمان بسیار ضروری است. اگرچه نمایندگی مجلس ما هنوز بسیار جوان است ، ما هنوز سخنرانان ایده آل خود را پیدا کردیم. ایوان رایبکین (سگ ، ترازو) سخنگوی بسیار مضطرب ، گنادی سلزنف (گراز ، عقرب) بسیار کسل کننده بود. ما میخائیل گورباچف \u200b\u200b(بز ، ماهی) را دست کم گرفتیم ، او سخنران خوبی می ساخت. با این حال ، خودش مقصر است ، او می خواست به محبوب مورد علاقه خود تبدیل شود ، اما برای این چیز کاملاً دیگری لازم است (یک میدان بزرگ).

خوب است که علم را با افراد منطقی پر کنیم. در علم ، چنین افرادی تلاش می کنند تعمیم های قدرتمندی را ایجاد کنند. معروف ترین معروف: دیمیتری مندلیف (اسب ، دلو) ، آلبرت انیشتین (گربه ، ماهی) ، میخائیل لومونوسف (گربه ، عقرب). در کمال تعجب ، عقلانیت دانشمند معلوم است که دقیقاً دقیق و موشکافانه شاعر است که در چارچوب سخت ترین هنجارها و قوانین به بالاترین موفقیت دست می یابد. بزرگترین بزرگان بوریس پاسترناک (ببر ، دلو) ، میخائیل لرمونتوف (سگ ، ترازو) ، الکساندر بلوک (اژدها ، قوس) به اندازه کافی از هنر ناب برخوردار نبودند ، و موسیقی خود را تحت قوانین سخت قرار می دادند.

و با این حال ، اصلی ترین چیز برای خردگرایان این نیست که ظاهر باشند. و در اینجا ما به ناچار به سراغ هنرمندان سینما می رویم. کسی باید نه تنها با چشمان خود (حرکات ، راه رفتن ، شکل و غیره) بازی کند ، کسی باید سخنرانی کند ، تعقل کند ، اخلاق را بخواند ، غر بزند ، و مهمتر از همه ، شرارت عقل گرایی را نشان دهد.

بیایید با ویسوتسکی (ببر ، دلو) شروع کنیم. ساختار عقلانی مانعی برای آواز و شعر نیست ، اما در صفحه نمایش ، خردگرایی لزوماً به اصلاح و اخلاقی شدن تبدیل می شود. به طور متناقضی ، محبوب محبوب در سینما نوعی اخلاق گرایانه به سبک آلمانی بود. در منطق ملاقات مبتکرانه ، خردگرایی ژگلوف بسیار دقیق توسط شاراپوف احساسی (کونکین) و گروزدف فوق عاطفی (یورسکی) به راه می افتد. و با این حال ، همدردی ما با ژگلوف است ، زیرا محقق در سینما نیاز به استدلال و خواندن اخلاقی برای همه دارد.

فون كورن ("مرد خوب بد") همدردی كمتری را برمی انگیزد. در اینجا اخلاق گرایی و خردگرایی با عدم معنویت و بی رحمی مرز است. به عنوان یک آنتی پد - Laevsky فوق العاده حساس (دال).

یک خردگرای کلاسیک دیگر میخائیل کوزاکوف (سگ ، ترازو) است. گریگ ("ستاره بی نام") او تا حد بدبینی منطقی است. فیزیکدان از نه روز یک سال با خوشبختی منطقی است ، به خصوص در پس زمینه عاشقانه ترین گوسف (باتالوف). سرهنگ فرانسیس در عملکرد سود Kalyagin "سلام ، من عمه تو هستم" کاملاً بدوی و خشک است. البته نقش سیلویو در «شات» تصادفی نیست. خوب ، و سرانجام ، مشهورترین نقش کوزاکوف - زوریت در "مرد دوزیست" ، جایی که در برابر پس زمینه رمانتیک آسمانی ایختیاندر و گوترا ، تدبیر و خردگرایی به سادگی منزجر کننده است.

خردگرای مهرورز و عاشق حدس و گمان در مقابل دوربین ، کریل لاوروف (گاو نر ، باکره) است. در برادران کارامازوف ، ایوان دقیقاً مورد اعتماد و باهوش ترین فرد و در نتیجه بی روح ترین (طبق برداشت های روسی) است. به هر حال ، کارآگاه لاوروف نیز باید بازی می کرد ("گردنبند شارلوت").

در ادامه جستجوی منطق گرایان اصلی سینما ، به ناچار اولگ باسیلاشویلی (سگ ، ترازو) را پیدا خواهیم کرد. اولگ والریانوویچ به طور ایده آل داده های منطقی خود را در نقش Samokhvalov ("عاشقانه های دفتر") نشان داد ، جایی که طبق سنت ما ، خردگرایی به نرمی به پست تبدیل می شود. عقلانیت Merzlyaev ("یک کلمه در مورد هوسار بیچاره بگو") حتی بیشتر نفرت انگیز است ، گرچه هیچ کس نمی گوید که ما با یک شرور ، بلعیده شده از شورهای شیطانی ، یک فرد رسمی و باسواد روبرو هستیم. و دوباره (مانند ژوراسیک و دال) با شخصیت هایی روبرو می شود که توسط هنرمندان میدان بزرگ بازی می شوند (گفت ، لئونوف). خوب ، البته ، باسیلاشویلی همچنین کارآگاه ("رویارویی") را بازی کرد.

سرنوشت ویاچسلاو شالویچ (سگ ، جوزا) نیز مشابه است. شروع با نقش شوابرین (" دختر کاپیتان") ، یک بدبین و عملگرا به سبک پوشکین ، شالویچ با همان روحیه ادامه داد ، و با بازی گریگوری حریص و خردمند (" سه صنوبر بر روی پلیوشچیخا ") در برابر پس زمینه دو عاشق میدان بزرگ - افرموف و دورونینا.

منطقی بودن برای کسانی که در سه نشانه احساسی (گربه ، بز ، گراز) هستند دشوارتر است. بین علامت سال (تفکر) و علامت ترکیبی (تصویر) تناقض خاصی وجود دارد. با این وجود ، استدلال و شهود ، احساسات منعی ندارد. علاوه بر این ، در این حالت ، ما از یک سو چهره یک فیلمساز ایده آل را می گیریم ، از طرف دیگر ، مشاهده و آرام ، که می داند چگونه طنین انداز شود و دوست دارد.

بنابراین ، ما به شخصیت بهترین فیلمساز - واسیلی لیوانوف (گراز ، سرطان) می رسیم ، بازیگر نقش شرلوک هولمز به حدی خوب که حتی انگلیسی ها نیز نفس نفس می زدند. البته در کنار او ، برای سایه زدن ، نماینده میدان بزرگ ، ویتالی سولومین است.

یک کارآگاه دیگر ، به سبک کشور ما ، توسط میخائیل ژاروف (گراز ، عقرب) بازی شد. او همچنین دارای یک گالری کامل از نقش های مختلف ، خردورز ، باهوش ، خردگرا از شخم است. اینجا و منشیکوف ("پیتر اول") و سمی بابا ("اقتصاد ناآرام") و ... قهرمانان او هنرمندان آزاده ای نیستند ، عاشقانه نیستند ، خوش تیپ و خوش شانس نیستند. کار ذهن همیشه بر پیشانی قهرمانان ژاروف نوشته می شود.

حیله دیگری از صفحه نمایش ما ، دیگری میخائیل ایوانوویچ ، این بار پوگووکین (گراز ، سرطان). او در نقش های خود بیشتر اوقات نبوغ یک سرباز را بازی می کرد ("کوتوزوف" ، "ماکسیمکا" ، "دریاسالار اوشاکوف" ، "کشتی ها به سنگرها حمله می کنند" ، "عروسی در مالینوکا" و غیره). در جهت مخالف - نقش های مردم در ذهن خود ("عملیات" Y "،" دختران). میلر از "بازدید از مینوتور" به طور نمایشی منطقی و معقول است. کارآگاه کیست!

نیکولای گریتسنکو (رت. لئو) در فیلم خانواده بزرگ یکی از اولین نقشهای نمایشی یک منطق بدبین که از قوانین اخلاقی تخطی می کند. چه کسی فراموش کرده است ، ما در مورد رئیس باشگاه Veniamin Semenovich صحبت می کنیم ، که مغز یک دختر جوان را پودر کرد ، و سپس به طور منطقی بی عیب و نقص ، اما کاملاً غیر حساس ، همه چیزهای بد را به او ارائه داد. البته الکسی ژوربین (الکسی باتالوف) دختر را از همان میدان بزرگ نجات می دهد. به گریتسنکو سپرده شد که نبوغ دیگری از خردگرایی را که از روح روسیه منزجر کننده است بازی کند - کارنین (و در واقع بین ما ، با تمام صداقت ، که کارنین برای آن بسیار مقصر است ، به جز اینکه روح قابل مشاهده نیست). و حرامزاده اسپرانسکی در "Adjutant" چقدر منطقی است ... اگرچه احساسات کافی وجود دارد. با این حال ، هیچ روحی در پشت این احساسات وجود ندارد.

از همان گروه لئونید برونوی (اژدها ، قوس) و واسیلی مرکوریف (اژدها ، برج حمل). اولی با درایت او ، با بازی مولر ("هفده لحظه بهار") ، در مرحله دوم اغلب در نقش افرادی پف کرده ، با اعتماد به نفس ، خشک و بی روح بازی می کرد. همان آکادمیست Nestratov ("دوستان واقعی").

البته می توان لیست را ادامه داد. با این حال ، به نظر می رسد تصویر واضح است. خردگرایی و تدبیر در صفحه جای دارد. همیشه مخالفت با فیزیک و شعر ، عمل گرایان و رمانتیسم ها ، عقل گرایان و هنرمندان آزاد ، قوانین منطق و قوانین روح بسیار سودمند است.

برای تفکر دقیق و منطقی پیش از تصمیمات مهم ، به دنبال نتیجه گیری و مواضع متعادل و مستدل باشید.

یک فرد منطقی عجله ندارد ، چیزهای متعادل می گوید و راه حل هایی پیدا می کند که مناسب همه طرفها باشد.

تدبیر در مقابل هر دو برخورد با موضوعات مبتنی بر شهود است. اختیار بخشی است ، یکی از مظاهر عقلانیت. یک انسان منطقی می تواند هر دو زودهنگام منطقی و قاطع باشد ، به دلیل فوریت های لازم آماده خطر پذیری است.

تدبیر و احساسات

احساسات (حالت هوشیاری را به خود حمل می کند)

به عنوان یک قاعده ، تدبیر و احساسات (حالت هوشیاری منتقل شده) با یکدیگر در تضاد هستند ، با این حال ، در یک شخصیت رشد یافته ، همزیستی مساعد و مکمل آنها کاملاً امکان پذیر است. یک فرد منطقی ، متفکر ، و در عین حال روشن و احساساتی خیلی نادر نیست. و شادی و زیبایی بزرگ!

در صورت اعتیاد چگونه قضاوت خود را بازیابی کنیم؟

یک فرد عادی بیشتر روز را در هوشیاری مجذوب خود می گذراند. در این حالت ، هر مسئله ای به دور از مهمترین و نه فوری ترین مسئله ممکن است بسیار مهم به نظر برسد: موضوعی که باید اینجا و اکنون انجام شود. در حقیقت ، شما به راحتی گم می شوید. چگونه قضاوت را بدست آوریم؟ آسان: هنگامی که شروع به برنامه ریزی می کنید - به صورت کتبی.

در واقع: آنها یک مورد نوشتند ، در کنار آن دو مورد دیگر: همه چیز ، زندگی روزمره از بین رفته است. سوابق مکتوب ، وضعیت هوشیاری شما را از سوق دادن به جدا شدن تغییر می دهد.

یک حالت هوشیاری جدا - نگاهی به آنچه اتفاق می افتد گویی از بیرون ، یک نگاه عینی. بستن موقعیت سوم درک است.

نگاه عینی می شود ، یک تجزیه و تحلیل نسبتاً منطقی آغاز می شود: "این یک مسئله مهم است ، اما در مقایسه با این - خوب ، بله ، مورد دوم هنوز مهم تر است ...".

عبارت "احمق هوشمند" مشخصه کسی است که دانش زیادی در مورد همه چیز در جهان دارد ، اما هنگام تصمیم گیری های خاص اشتباه می کند. تعاریف علمی ، عقاید فلسفی و روزمره از این نظر منطبق هستند که احتیاط ، اول از همه ، نشانه ای از حضور ذهن نیست ، بلکه توانایی استفاده از آن است. چگونه این امر در عمل دیده می شود؟

اندیشه های بزرگان درباره تدبیر

هدف فرد از طریق تدبیر و فضیلت اخلاقی محقق می شود. زیرا فضیلت عاقبت را درست می کند و تدبیر وسایل رسیدن به آن را درست می کند. (ارسطو)

انسان موجودی پذیرا ، احساس ، باهوش و خردمند است که برای حفظ خود و سعادت تلاش می کند. (هولباخ پل هانری)

یک شوهر کاملاً کامل ، خردمند در گفتار ، باهوش در تجارت ، همیشه خوشایند افراد منطقی ، آنها خواهان برقراری ارتباط با او هستند. (بالتازار گراسیان-مورالس)

با استدلال ، از نظر معنوی رشد می کنیم. (ایگور ساب بوتین)

عقل یک قطره ذهن است ، گاهی اوقات همه به اندازه کافی کارهای خوب را انجام نمی دهند! (آندری تاباکوف)

ذهن خود را حفظ کنید ، مهم نیست چه اتفاقی می افتد

بگذارید آنچه انتظار داشتم خیلی خوب نتیجه نگیرد. (الكساندر شوچنكو)

تدبیر چیست؟

فرد در صورت لزوم شروع به استدلال می کند تا راه حل صحیحی برای مسئله پیش آمده خود پیدا کند.

این یک روند روانشناختی کاملاً پیچیده است که شامل مهارتهایی از جمله:

  • استفاده از دانش موجود ؛
  • از تجربه موجود (خود و شخص دیگر) استفاده کنید.
  • تجزیه و تحلیل دانش و تجربه (مثبت و منفی) ؛
  • نتیجه گیری درست
  • تصمیم گرفتن.

تدبیر ، درک صحیح و هوشیارانه ای از ماهیت آنچه در اطراف اتفاق می افتد ، سلامت عقل و ثبات در اعمال است.

استدلال کردن چیه؟

نیاز به استدلال وقتی ایجاد می شود که فردی بخواهد چیزی را یاد بگیرد ، روی آن فکر کند ، واقعیت ها را با هم مقایسه کند ، نتیجه بگیرد و تصمیم بگیرد. بنابراین ، این یک فرآیند فکری است که به صورت داوری ، استنباط انجام می شود. نیاز به استدلال زمانی ایجاد می شود که لازم باشد چیزی را اثبات یا رد کنیم ، یعنی وقتی تردیدهایی در مورد چیزی بوجود می آید.

استدلال صحیح منجر به نتیجه گیری و اقدامات صحیح می شود. این موارد در فردی با رشد طبیعی روانی و سلامت روانی امکان پذیر است و به پرورش و نگرش های اجتماعی نیز بستگی دارد.

کیفیت

اختیار - این چیست؟ برای فهمیدن پاسخ این سوال ، لازم است مشخص شود که چه چیزی خصوصیات شخصی صاحب چنین شخصی است.

بسیاری تعاریف "خردمندانه" و "خشک" را برابر می دانند. به نظر می رسد چنین شخصی فردی بی عاطفه و بی احساس است که دائماً چیزی را محاسبه و تصمیم می گیرد. این نوع افراد فقط زمانی اتفاق می افتد که تدبیر (به عنوان یک فضیلت) و خودخواهی (به عنوان یک ضرر) در یک شخصیت ترکیب شوند. مسلماً چنین افرادی وجود دارند. اما اگر شخص بداند چگونه احساسات را منطبق بر تعقل کند ، احساسات و تفکر در کارها از یکدیگر جدا نیستند.

قاطعیت و تدبیر نیز منافاتی با یکدیگر ندارند. در شرایط بحرانی ، یک فرد منطقی می داند که چگونه به سرعت همه برخوردهای موقعیتی را مقایسه کند ، گزینه هایی را برای توسعه حوادث و پیامدهای آنها پیش بینی کند.

یک فرد باهوش نه تنها از تجربه خودش بلکه از تجربه دیگری نیز می آموزد. او دارای مهارتهای مشاهده ، مهارتهای تجزیه و تحلیل و تلفیق واقعیتهای زندگی است و می داند چگونه آنها را از نظر علمی یا روزمره توضیح دهد. خردگرایی در انتخاب گزینه ها برای وسایل و راه های دستیابی به اهداف (یا اهداف) در شخص منطقی ذاتی است. این امر دریافت سریع آنچه را که می خواهید با کمترین ضررهای روحی و روانی تضمین می کند. یعنی در چنین شخصی خرد و تدبیر به خوبی با هم همزیستی دارند. شعار او این است: "من اول فکر می کنم ، و سپس آن را انجام خواهم داد."

چگونه شدن؟

تدبیر و فضیلت از فضایل اصلی یک شخص محسوب می شود. اگر شخصی می خواهد در خود احتیاط کند ، پس باید با انجام شش قانون اساسی شروع کند:

  1. ذهن خود را با دانش و تجربه غنی کنید ، بدون این اختیار فقط یک خواسته خوب است.
  2. بیاموزید همه مشکلات آنچنان که گاهی به نظر می رسند حاد نیستند. توانایی قضاوت درباره اینکه کدام یک از آنها به یک راه حل فوری نیاز دارند ، به یک رویکرد متعادل نیاز دارد و ظهور آشفته روشهای جدید را حذف می کند. خرد عامیانه در اینجا بسیار مناسب است - "هفت بار اندازه بگیرید ، یک بار ببرید".
  3. اجازه ندهید که احساسات بر ذهن غلبه کنند ، روشهای قابل قبولی برای سرکوب آنها در موقعیت های حساس پیدا کنید. طغیان عصبانیت ، سرخوشی ، تجارب بی نتیجه ، وحشت در مورد آنچه که قبلاً اتفاق افتاده است یا آنچه در شرف وقوع است ، استدلال هوشیار را در مورد آنچه اکنون یا بعداً باید انجام شود برای تصمیم گیری صحیح سرکوب کنید.
  4. به این فکر کنید که چه اتفاقی خواهد افتاد ، اگر واقعیت مطلوب محقق نشود یا گزینه نامطلوبی اتفاق بیفتد ، وقایع چگونه توسعه خواهند یافت. داشتن یک دوره بازگشت متفکر ، آرامش و احساس اعتماد به نفس را القا می کند.
  5. اهمیت خود را به اندازه کافی در این دنیا و زندگی دیگران ارزیابی کنید. این به شما این امکان را می دهد که به طور منطقی ، واقع بینانه با تعیین اهداف خود ارتباط برقرار کنید ، حلقه ای از همکاران و کارمندان را که برای کمک متقابل ، برای انتقاد سازنده آماده هستند ، تشکیل دهید.
  6. تشویق کنید ، خودتان را برای خوش شانسی ستایش کنید. اگر هیچ مشکلی پیش آمد ، رخ نداد به ذلت و خواری بی پایان خود بپردازید. افسردگی بدترین دشمن عقلانیت است.

یک فرد معقول به کاستی های خود پی می برد و تمایل به خودآموزی متمایز می شود ، زیرا می داند که ویژگی های شخصیت مانند وقت شناس بودن ، کوشش ، صداقت و نجابت در جامعه بسیار ارزشمند است.

چگونه می توان این کیفیت را در کودک آموزش داد؟

نمی توان انکار کرد که تدبیر با ارزشترین دستیار یک شخص در دریای احساسات و مشکلات زندگی است. برای اینکه او اینگونه بزرگ شود ، والدین باید تلاش زیادی کنند ، سبک خاصی از آموزش خانواده را انتخاب کنند.

روانشناسان حتی به کودکان خردسال توصیه می کنند که در استدلال در مورد کارهایی که باید در یک موقعیت خاص انجام شود ، چرا ، بهترین راه رسیدن به هدف ، ورزش کنند. بحث مشترک مشترک درمورد نتایج فعالیتها ، چه موفقیت آمیز و چه ناموفق با کودک ، او را به تجزیه و تحلیل خود و تعمق درباره اقدامات بعدی می آموزد.

تمایل متعصبانه والدین برای محافظت از کودک در برابر مشکلات ، محرومیت از فرصت انتخاب راه حل ، جایگزینی خواسته های خود به جای خواسته های خود ، بی احتیاطی خود والدین است. کسب تجربه زندگی به اشتباهاتی نیاز دارد ، که احتیاط و تدبر بیشتر اقدامات را تشویق می کند. بگذارید بچه ها وقتی سلامتی آنها و دیگران را تهدید نمی کند اشتباه کنند.

تدبیر ، توانایی یافتن گزینه هایی برای ترکیب علایق و نیازهای خود با علایق عمومی است. تبیین دلایل برخی تصمیمات و اقدامات بزرگسالان ، تجزیه و تحلیل اشتباهات آنها روشی اجباری در مکتب والدین است. این نمونه ها را که در دسترس سن کودک است ، می توان از رسانه ها ، از ادبیات ، از زندگی شخصی تهیه کرد.

در عصر فیلم و تلویزیون ، ترکیبی از علائم اهمیت زیادی پیدا می کند ، زیرا از بسیاری جهات به ایجاد اثر خارجی کمک می کند ، اما اکنون نگاه کردن بسیار مهمتر از آن است که باشد. بزرگترین سیاستمدار در صورت عدم نگاه صحیح به آرا required مورد نیاز دست نخواهد یافت.

با این حال ، سیاست چیز متنوعی است ، نه تنها برای علاقه مندی های مردمی ، نوابغ تله ژنیک ، بلکه همچنین برای شوخی کنندگان ، نزاع و جدال ، و همچنین افراد منطقی و معقول ، جایی در آن وجود دارد. در حقیقت ، معقولات در زیر بحث خواهند شد.

تدبیر از ترکیب مثلثات به وجود می آید. مکانیک هم ترازی علائم بسیار ساده است. علائم هوا (دلو ، جوزا ، ترازو) باید با علائم با اراده سگ ، ببر و اسب ترکیب شود. علائم آب (ماهی ، سرطان ، عقرب) باید با واقع گرایان سال گراز ، گربه و بز سازگار باشد. علائم آتش (برج حمل ، لئو ، قوس) با عرفای متولد سال های موش ، میمون و اژدها وارد اتحاد می شوند. و سرانجام ، نشانه های زمین (برج گاو ، بکر ، برج جدی) با نشانه های منطق تلاقی می کنند - گاو نر ، مار ، خروس (این فقط در مورد مردان وجود دارد). با محاسبات محاسباتی ساده ، 36 ترکیب بدست خواهیم آورد ، 12 مورد هماهنگی کامل را از آنها کم می کنیم ، همچنین ترکیبات برج حمل - میمون و قوس - موش صحرایی به عنوان کشنده است. فقط 22 جفت باقی مانده است. این مقدار کمی کمتر از 16 درصد است.

با مطالعه یک لیست طولانی از معاصران مشهور روسی ، بلافاصله متوجه تعداد اندک افراد معقول می شوید. تقریباً هیچ یک از آنها در میان هنرمندان و فیلمسازان ، نویسندگان وجود ندارد. اما به طور شگفت انگیزی بسیاری از کارگردانان و ورزشکاران تئاتر (از جمله بازیکنان تنیس اوگنی کافلنیکوف (ببر ، دلو) ، الکساندر ولکوف (بز ، ماهی) ، آندری چسنوکوف (اسب ، دلو) ، بازیکن فوتبال آندری تیخونوف (سگ ، ترازو) ، شناگر الکساندر پوپوف (کابان ، عقرب) ؛ در هر صورت ، لازم به یادآوری است که تدبیر و خردگرایی در ورزش تداخل نمی کند) و ، به هیچ وجه تعجب آور نیست ، ریاضیدانان ، فیزیکدانان و دانشمندان به طور کلی.

دشوارتر است كه بفهمیم احتیاط كجا ضروری است. به عنوان مثال انگلیسی ها می گویند که اختیار ، حتی تا حدی ملال آور ، برای رهبری پارلمان بسیار ضروری است. اگرچه نمایندگی مجلس ما هنوز بسیار جوان است ، ما هنوز سخنرانان ایده آل خود را پیدا کردیم. ایوان رایبکین (سگ ، ترازو) سخنگوی بسیار مضطرب ، گنادی سلزنف (گراز ، عقرب) بسیار کسل کننده بود. ما میخائیل گورباچف \u200b\u200b(بز ، ماهی) را دست کم گرفتیم ، او سخنران خوبی می ساخت. با این حال ، خودش مقصر است ، او می خواست به محبوب مورد علاقه خود تبدیل شود ، اما برای این چیز کاملاً دیگری لازم است (یک میدان بزرگ).

خوب است که علم را با افراد منطقی پر کنیم. در علم ، چنین افرادی تلاش می کنند تعمیم های قدرتمندی را ایجاد کنند. معروف ترین معروف: دیمیتری مندلیف (اسب ، دلو) ، آلبرت انیشتین (گربه ، ماهی) ، میخائیل لومونوسف (گربه ، عقرب). در کمال تعجب ، عقلانیت دانشمند معلوم است که دقیقاً دقیق و موشکافانه شاعر است که در چارچوب سخت ترین هنجارها و قوانین به بالاترین موفقیت دست می یابد. بزرگترین بزرگان بوریس پاسترناک (ببر ، دلو) ، میخائیل لرمونتوف (سگ ، ترازو) ، الکساندر بلوک (اژدها ، قوس) به اندازه کافی از هنر ناب برخوردار نبودند ، و موسیقی خود را تحت قوانین سخت قرار می دادند.

و با این حال ، اصلی ترین چیز برای خردگرایان این نیست که ظاهر باشند. و در اینجا ما به ناچار به سراغ هنرمندان سینما می رویم. کسی باید نه تنها با چشمان خود (حرکات ، راه رفتن ، شکل و غیره) بازی کند ، کسی باید سخنرانی کند ، تعقل کند ، اخلاق را بخواند ، غر بزند ، و مهمتر از همه ، شرارت عقل گرایی را نشان دهد.

بیایید با ویسوتسکی (ببر ، دلو) شروع کنیم. ساختار عقلانی مانعی برای آواز و شعر نیست ، اما در صفحه نمایش ، خردگرایی لزوماً به اصلاح و اخلاقی شدن تبدیل می شود. به طور متناقضی ، محبوب محبوب در سینما نوعی اخلاق گرایانه به سبک آلمانی بود. در منطق ملاقات مبتکرانه ، خردگرایی ژگلوف بسیار دقیق توسط شاراپوف احساسی (کونکین) و گروزدف فوق عاطفی (یورسکی) به راه می افتد. و با این حال ، همدردی ما با ژگلوف است ، زیرا محقق در سینما نیاز به استدلال و خواندن اخلاقی برای همه دارد.

فون كورن ("مرد خوب بد") همدردی كمتری را برمی انگیزد. در اینجا اخلاق گرایی و خردگرایی با عدم معنویت و بی رحمی مرز است. به عنوان یک آنتی پد - Laevsky فوق العاده حساس (دال).

یک خردگرای کلاسیک دیگر میخائیل کوزاکوف (سگ ، ترازو) است. گریگ ("ستاره بی نام") او تا حد بدبینی منطقی است. فیزیکدان از نه روز یک سال با خوشبختی منطقی است ، به خصوص در پس زمینه عاشقانه ترین گوسف (باتالوف). سرهنگ فرانسیس در عملکرد سود Kalyagin "سلام ، من عمه تو هستم" کاملاً بدوی و خشک است. البته نقش سیلویو در «شات» تصادفی نیست. و سرانجام ، مشهورترین نقش کوزاکوف - زوریت در "مرد دوزیست" ، جایی که در برابر پس زمینه رمانتیک آسمانی ایختیاندر و گوترا ، تدبیر و خردگرایی به سادگی منزجر کننده است.

خردگرای مهرورز و عاشق حدس و گمان در مقابل دوربین ، کریل لاوروف (گاو نر ، باکره) است. در "برادران کارامازوف" او دقیقاً مورد اعتماد ایوان ، باهوش ترین و در نتیجه بی روح ترین (طبق عقاید روسی) است. به هر حال ، کارآگاه لاوروف نیز باید بازی می کرد ("گردنبند شارلوت").

در ادامه جستجوی منطق گرایان اصلی سینما ، به ناچار اولگ باسیلاشویلی (سگ ، ترازو) را پیدا خواهیم کرد. اولگ والریانوویچ به طور ایده آل داده های منطقی خود را در نقش Samokhvalov ("عاشقانه های دفتر") نشان داد ، جایی که طبق سنت ما ، خردگرایی به نرمی به پست تبدیل می شود. عقلانیت Merzlyaev ("یک کلمه در مورد هوسار بیچاره بگو") حتی بیشتر نفرت انگیز است ، گرچه هیچ کس نمی گوید که ما با یک شرور ، بلعیده شده از شورهای شیطانی ، یک فرد رسمی و باسواد روبرو هستیم. و دوباره (مانند ژوراسیک و دال) با شخصیت هایی روبرو می شود که توسط هنرمندان میدان بزرگ بازی می شوند (گفت ، لئونوف). خوب ، البته ، باسیلاشویلی همچنین کارآگاه ("رویارویی") را بازی کرد.

سرنوشت ویاچسلاو شالویچ (سگ ، جوزا) نیز مشابه است. شالویچ با شروع نقش شوابرین ("دختر کاپیتان") ، یک زن بدبین و عملگرا به سبک پوشکین ، با همان روحیه ادامه داد و با بازی گرگوری حریص و معقول ("سه صنوبر بر روی پلیوشچیخا") در برابر پس زمینه دو دوستدار میدان بزرگ - افرموف و دورونینا.

منطقی بودن برای کسانی که در سه نشانه احساسی (گربه ، بز ، گراز) هستند دشوارتر است. بین علامت سال (تفکر) و علامت ترکیبی (تصویر) تناقض خاصی وجود دارد. با این وجود ، استدلال و شهود از نظر عاطفی ممنوع نیست ، علاوه بر این ، در این حالت ، ما از یک سو چهره یک فیلمساز ایده آل را می گیریم ، از طرف دیگر ، مشاهده و آرام ، از طرف دیگر - قادر و دوست داشتنی طنین انداز.

بنابراین ، ما به شخصیت بهترین فیلمساز - واسیلی لیوانوف (گراز ، سرطان) می رسیم ، بازیگر نقش شرلوک هولمز به حدی خوب که حتی انگلیسی ها نیز نفس نفس می زدند. البته در کنار او ، برای سایه زدن ، نماینده میدان بزرگ ، ویتالی سولومین است.

یک کارآگاه دیگر ، به سبک کشور ما ، توسط میخائیل ژاروف (گراز ، عقرب) بازی شد. او همچنین دارای یک گالری کامل از نقش های مختلف ، خردورز ، باهوش ، خردگرا از شخم است. اینجا و منشیکوف ("پیتر اول") و سمی بابا ("اقتصاد ناآرام") و ... قهرمانان او هنرمندان آزاده ای نیستند ، عاشقانه نیستند ، خوش تیپ و خوش شانس نیستند. کار ذهن همیشه بر پیشانی قهرمانان ژاروف نوشته می شود.

حیله دیگری از صفحه نمایش ما ، دیگری میخائیل ایوانوویچ ، این بار پوگووکین (گراز ، سرطان). او در نقش های خود بیشتر اوقات نبوغ یک سرباز را بازی می کرد ("کوتوزوف" ، "ماکسیمکا" ، "دریاسالار اوشاکوف" ، "کشتی ها به سنگرها حمله می کنند" ، "عروسی در مالینووکا" و غیره). در جهت مخالف - نقش های مردم در ذهن خود ("عملیات" Y "،" دختران). میلر از "بازدید از مینوتور" به طور نمایشی منطقی و معقول است. کارآگاه کیست!

نیکولای گریتسنکو (موش ، لئو) یکی از اولین نقشهای نمایشی یک منطق بدبین است که قوانین اخلاق را در فیلم خانواده بزرگ نقض می کند. چه کسی فراموش کرده است ، ما در مورد رئیس باشگاه Veniamin Semenovich صحبت می کنیم ، که مغز یک دختر جوان را پودر کرد ، و سپس به طور منطقی بی عیب و نقص ، اما کاملاً غیر حساس ، همه چیزهای بد را به او ارائه داد. البته الکسی ژوربین (الکسی باتالوف) دختر را از همان میدان بزرگ نجات می دهد. به گریتسنکو سپرده شد که نبوغ دیگری از خردگرایی را بازی کند ، که از روح روسیه نفرت انگیز است - کارنین (و در واقع بین ما ، با تمام صداقت ، که کارنین برای آن بسیار مقصر است ، مگر اینکه روح قابل مشاهده باشد). و حرامزاده اسپرانسکی در "Adjutant" چقدر منطقی است ... اگرچه احساسات کافی وجود دارد. با این حال ، هیچ روحی در پشت این احساسات وجود ندارد.

از همان گروه لئونید برونوی (اژدها ، قوس) و واسیلی مرکوریف (اژدها ، برج حمل). اولی با درایت او ، با بازی مولر ("هفده لحظه بهار") ، در مرحله دوم اغلب در نقش افرادی پف کرده ، با اعتماد به نفس ، خشک و بی روح بازی می کرد. همان آکادمیست Nestratov ("دوستان واقعی").

البته می توان لیست را ادامه داد. با این حال ، به نظر می رسد تصویر واضح است. خردگرایی و تدبیر در صفحه جای دارد. همیشه مخالفت با فیزیک و شعر ، عمل گرایان و رمانتیسم ها ، عقل گرایان و هنرمندان آزاد ، قوانین منطق و قوانین روح بسیار سودمند است.

دستگاه حرکت دائمی

ما برای صلح تلاش می کنیم ، هوس هماهنگی می کنیم ، در همه جا به دنبال تقارن هستیم ، سعی می کنیم همه چیز را مرتب کنیم ، همه چیز را صاف و صاف کنیم. اگر می توانستیم در آرزوهای خود به موفقیت بزرگی دست یابیم ، جهان مانند بلوری می شود که در آن هر اتم جایگاه خود را می داند و نظم دور بر هرج و مرج و سردرگمی پیروز می شود. با این حال ، دنیای انسان کریستال نیست ، نظم نهایی برای آن منع شده است ، 16 درصد از هرج و مرج آن همیشه تضمین شده است.

البته ، ما دوباره در مورد حلقه برداری صحبت می کنیم. این است که شادی و فروپاشی را در اندازه گیری ترین زندگی به ارمغان می آورد. حلقه بردار در روابط بین فردی ، همچنین در زندگی شخصی هر علامت است (سالهای کارما). اما اگر در طالع بینی نشانه های جفت بردار ترکیب شود ، می توان همان حلقه بردار را در تمام طول زندگی او پنهان کرد. چنین افرادی به جای قلب دارای یک موتور آتشین ، یک خارش ابدی در بسیاری از نقاط ، یک اشتیاق دائمی برای ماجراجویی هستند.

شناسایی حلقه وکتور (اسب - موش صحرایی - میمون - مار - بز - ببر - گاو نر - سگ - خروس - گربه - اژدها - گراز - اسب و غیره) شناسایی چنین مشکلی نیست و همچنین متناسب بودن علائم را به خاطر بسپاریم زودیاک و یکساله (برج خروس ، سگ دلو ، ماهی-خوک ، موش صحرایی-موش صحرایی ، گاو برج گاو ، ببر جوزا ، گربه سرطان ، اژدها-لئو ، مار-بکر ، اسب-ترازو ، بز عقرب ، قوس) یک میمون). همچنین به راحتی می توان محاسبه کرد که 24 ترکیب از 144 مورد ممکن ، همان 16.66 درصد وجود دارد.

اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند ، فراوانی ذائقه ناقلین در محافل سیاسی است. به راستی ، چرا اگر یک فرد عادی آرزوی آرامش و تقارن را دارد ، اگر هر ژول در حساب خود دارد ، وارد سیاست می شود. موتورهای فوق الذکر ، که همیشه چند کلمه در انبار دارند و عطش درگیری و درگیری به معنای واقعی کلمه در خون است.

اولین آنها هنوز ژیرینوفسکی (سگ ، تاج) است. والریا نوودورسکایا (ببر ، ثور) همیشه با نشاط ، سوزاننده و خستگی ناپذیر است. بعدی مورد علاقه های پارلمان چپ چوبایس (بز ، جوزا) ، نمتسوف (گراز ، ترازو) ، اورینسون (میمون ، باکره) است. آنها غرق می شوند ، غرق می شوند و همه آنها اینجا و آنجا بالا می آیند. نوعی فیگارو ...

به این لیست می توانید تاجر کمونیست سماگو (سگ ، برج جدی) ، مجسمه ساز تسرتلی (سگ ، برج جدی) ، نازدراتنکو (گاو نر ، دلو) ، صلح ساز ابدی سرگئی کووالف (اسب ، ماهی) و جوانان ابدی سرگئی استنکویچ (اسب) را اضافه کنید. ، ماهی ها).

ساده ترین راه این است که همه این افراد را ماجراجو بنامید. اما ما این کار را نخواهیم کرد آنها خوب ، بی قرار هستند ، مانند خرگوش های ساعت دار با باتری Durasel ، همه در جایی پاره شده اند ، به جایی می روند ، و درام زدن خود را ادامه می دهند. چنین پیک هایی اجازه نمی دهد کپور چلیپایی چاق شود. ما هرگز از آنها دلزده نخواهیم شد.

اگر کسی فکر کند که چنین سوژه های شخصی خود را تنها در سیاست های ما وجود دارد ، در اشتباه است. به عنوان مثال ، هلموت کوهل (اسب ، برج حمل) سالها به عنوان صدراعظم در آلمان خدمت کرد. از نظر ظاهری ، او بسیار آرام بود. با این حال ، یک فرد واقعاً آرام هرگز نمی توانست این همه سال در قدرت بماند. سیاست آنها نیز آسایشگاه نیست.

اغلب افراد از این نوع فعال ترین "دویدن" موقعیت ها را برای خود انتخاب می کنند. به عنوان مثال ، نخست وزیران. جای تعجب نیست که به یادماندنی ترین Witte (خروس ، سرطان) و Kosygin (اژدها ، سرطان) از این قبیله بی قرار بودند. به نظر می رسد نخست وزیر فعلی ما از نظر ظاهری فردی آرام و متعادل است. با این وجود ، برای گذر از تقریباً همه پست های دولت قدیم و جدید و رسیدن به نخست وزیر ، چه نوع مزاجی لازم است. البته پریماکوف (مار ، عقرب) نیز از تیره ماشین های حرکت دائمی است.

به راحتی می توان تصور کرد که بی قراری ناشی از فال برداری می تواند در ورزش مفید باشد. من تجزیه و تحلیل دقیق انجام ندادم ، اما برای اولین بازی هاکی ، این بازی معروف وین گرتزکی (گاو نر ، دلو) و ایگور لاریونوف جدید (موش صحرایی ، قوس) ، الکساندر موگیلی (خروس ، دلو) ، والری کامنسکی (اسب ، برج حمل) است ، الکسی کساتونوف (گراز ، ترازو).

در تنیس ، بیقرار ، هرگز از پیروزی ها خسته نمی شوند ، پیت سامپرا (گراز ، لئو) ، آندره آگاسی غرق نشدنی (سگ ، تاج). برای زنان - خانم فرانسوی سوزاننده مری پیرس (گربه ، برج جدی) و البته آنا کورنیکووا (خروس ، سرطان) ما.

اما در فوتبال این ترکیب تقریباً هیچ چیزی نمی دهد. مهاجمان ، هافبک ها و مدافعان خوب بدون سر و صدای اضافی عالی عمل می کنند. اما درون دروازه بان دروازه بان ها بسیار مفید بود. شاید برای اینکه درجا به خواب نروید و مواد منفجره را حفظ نکنید. یاشین (مار ، عقرب) بزرگ ما ، هارالد شوماخر (اسب ، ماهی) ، دینو زوف (اسب ، ماهی) ، ویکتور باننیکوف (ببر ، تاج) ، ویکتور چانوف (گراز ، لئو).

با این حال ، فراموش نکنیم که تعداد زیادی از مردم کاملاً به سیاست یا ورزش علاقه ندارند. آنها همچنین می خواهند بدانند که این عناصر کوچک ، این جوانان ابدی چگونه به نظر می رسند ... شما می توانید برخی از نام ها ، برخی از چهره های برجسته را به یاد بیاورید به عنوان مثال ، ماجراجوی درخشان نمایشگر دیوید كاپرفیلد (میمون ، باكره) ، ستاره رادیو راك سوا نوگورودسف (اژدها ، سرطان) ، الكساندر واسیلیویچ ماسلیاكف جوان (مار ، عقرب). هر یک از آنها (به ویژه مورد آخر) می توانند ادعا کنند که دوریان گری زمان ما هستند.

و اکنون وقت آن است که به یاد داشته باشیم که معنی اصلی ترکیب فال ، نه در تفکر و نه حتی در رفتار خارجی ، بلکه در ایجاد یک تصویر خاص ، یک تصویر خاص آشکار می شود. در اینجا ما باید به هنرمندان و نقش هایی که آنها انتخاب می کنند ، یا بهتر بگوییم ، کسانی که به آنها اعتماد دارند ، روی بیاوریم. برای مطالعه دقیق تر موضوع ، 24 علامت تراز را به دو گروه 12 حرفی تقسیم می کنیم. یک گروه شامل کسانی خواهد بود که علامت زودیاک آنها سالانه غالب است. بیرونی بر درون غلبه دارد ، اینها از نوع اول افراد کشنده هستند ، که تصویر آنها نسبتاً گستاخانه است. شما می توانید آنها را استاد زندگی ، ابرمردها ، شخصیت های اهریمنی بنامید. در دومی ، علامت سالانه بر زودیاک غالب است ، تصویر آنها بسیار متوسط \u200b\u200bتر است ، آنها به عنوان گرگ ظاهر نمی شوند ، بلکه خرگوش های متوسط \u200b\u200bهستند. با این حال ، در داخل آنها دقیقاً همان ماشین حرکت همیشگی را دارند. شما می توانید آنها را متوسط \u200b\u200b، فرشته ، گرگ در لباس گوسفند بنامید. در یک کلام ، ما در مورد استخر بسیار ساکت و آرام صحبت می کنیم که شیاطین در آن یافت می شوند.

شخصیت های اهریمنی در نقش اغواگران از هر راه راه بسیار مفید هستند. یک نمونه معمول نیکولای ارمنکو (گاو نر ، دلو) است. به نظر می رسد شخصیت های او همه زنان جهان را اغوا کرده است. شروع با جولین سورل در قرمز و سیاه و پایان دادن به انواع راهزنان در فیلم های چرنوخا پس از پرسترویکا.

واسیلی لانوی (سگ ، برج جدی) در سینمای ما جذابیت کمتری نداشت. با این حال جذابیت او ساده نبود. کارگردانان در زیبایی او چیزی مهلک گرفتند. این لانوی بود که به وی سپرده شد تا در جنگ و صلح نقش آناتول کوراگین را بازی کند و در آنا کارنینا الکسی ورونسکی را بازی کند. در فیلم جدید تند و زننده ، Lanovoy به راحتی با نقش یک عضو کمیته حرامزاده کنار می آید.

یکی دیگر از بازیگران بی نظیر با همان فال ، آندری بولتنوف (سگ ، برج جدی) است. افسون ، جذابیت او ، به نظر می رسد ، حد و مرز نمی شناسد. به نظر می رسد که او فقط افراد خوب ، کارآگاه ، خلبان و غیره را بازی خواهد کرد. با این حال ، او بیشتر به عنوان یک قاتل هیپنوتیزم مسحور در مخالفت یاد می شود.

فراتر از سوicion ظن لئونید فیلاتوف (سگ ، برج جدی). اما او بازی می کند ، و درخشان ، قاتلان ، اغواگران و مردم ، به اصطلاح ملایم ، از شهرت مشکوکی برخوردار هستند.

الكساندر فیلیپنكو (میمون ، باكره) برای نقشهای شرور شفاف تر از دیگران بود. شاید بیشتر از همه به خاطر داشته باشند نقش شرورانه او در فیلم Visit to the Minotaur.

والری گارکالین (اسب ، برج حمل) جوان ، اما در حال حاضر شناخته شده - همان خرگوش-شنیپرسون-آلمازوف از شرلی-میرلی.

در حال حاضر در مورد آنها متوسط \u200b\u200b، فرشتگان با چاشنی شیطانی. در اینجا استاندارد الکساندر دمیاننکو (گاو نر ، جوزا) است. نوعی لیوان ، یک ساده لوح ، یک مبهم ... با این حال ، در عمل ، او به نظر می رسد که اصلاً ساده نیست و نسبتاً با سرعت زیاد با دشمنان سروکار دارد. حداقل نقش شوریک را در فیلم های گایدای بازی کنید.

اولگ تاباکوف (گراز ، لئو) در تجسم تصویری از جوانان جاویدان کمتر از روشنایی برخوردار نیست. در چنین حالتی معلوم می شود که فاشیست ها یک فرشته خالص هستند. و با این حال او همچنین فرصتی برای بازی آنچه که توسط فال تعیین شده بود را داشت. به عنوان مثال ، فیلم "مرد خوش تیپ".

ایگور کواشا (خروس ، دلو) نیز داستان مشابهی دارد. او همیشه جوانانه متواضعانه جذاب بازی می کرد ، و ناگهان افتخار بازی در نقش خود استالین ("زیر نشان عقرب") و شاید در شوم ترین نسخه در کل فیلم ما استالینیست را پیدا کرد.

البته می توان لیست را بسیار طولانی تر کرد. با این حال ، باید حداقل کمی فضای برای تصاویر زن باقی بماند. برخلاف سایر ساختارهای ترازبازی ، همین ترکیبات در ساختار ناقل در زنان کار می کنند. زنان کشنده از نوع اول در سینمای ما با افتخار سر بلند ، چشمان عقاب ، فشار ... لاریسا گولوبکینا (اژدها ، ماهی) - "The Hussar Ballad" ، ناتالیا Belokhvostikova (گربه ، لئو) ، ناتالیا Fateeva (سگ ، برج جدی) ، Ninel Myshkova (ببر ، ثور) - "افعی" ، ایرینا موراویوا (گاو نر ، دلو).

نوع دوم متواضع است. لیودمیلا تسلیکوفسکایا (بز ، باکره) - شورا در "قلب چهار نفر" ، تونیا در "اقتصاد بی قرار". تامارا سمینا (ببر ، عقرب) - کاتیوشا ماسلووا در "رستاخیز". و البته تاتیانا ساموئیلوا (سگ ، تاروس) ، که در پشت ظاهر فرشته ای خود چنان احساساتی دارد که آه و اوه: "جرثقیل ها پرواز می کنند" ، "آنا کارنینا".

یک بار دیگر به شما یادآوری می کنم که همه اینها فقط تصاویر هستند و شما نباید تصویر را با خود شخص تشخیص دهید. به عنوان مثال ، پوشکین (بز ، جوزا) نیز یک شخصیت فرشته ای نبود ، اما در واقع "همه ما" بود. اینجا داستایوفسکی فیودور میخائیلوویچ است (مار ، عقرب) ... خوب ، اصلاً فرشته نیست ...

فال خنده دار

ماهیت این خنده دار هنوز مشخص نشده است. در غیر این صورت ، ما فقط در دریای کمدی غرق می شویم. تاکنون یک کمدی موفق بیشتر از یک پرونده از پیش حساب شده تصادفی است. کارگردانانی که به ژانر کمدی اختصاص دارند را می توان در انگشتان یک دست در سینمای ما حساب کرد (تعداد آنها در سینمای جهان نیز زیاد نیست). اما حتی این تعداد معدودی نیز هیچ تضمینی برای خنده و تکرار ما نخواهند داشت. خنده یک خط ساحلی نازک بین سرزمین اصلی جدیت و دریای ابتذال است. علاوه بر این ، خطوط کلی قاره در حال تغییر هستند.

بنابراین ، ما دوباره در مورد چیدمان فال ها صحبت می کنیم. یک میدان 12x12 را که از 144 سلول تشکیل شده است تصور کنید. هر سلول با یکی از ترکیبات فال سالانه و زودیاک مطابقت دارد. بیایید پر کردن کادرهای نام بازیگران مورد علاقه خود را شروع کنیم. بازیگران زیادی وجود دارند ، به اندازه کافی برای همه سلول ها. با این حال ، جهان به طور ناموزونی مرتب شده است ، برخی سلول ها مانند سینه های سرریز شده ، برخی دیگر خالی هستند ، مانند یک خلا prime اولیه. دو سلول شلوغ به خصوص چشمگیر بودند ، زیرا آنها تقریباً همه خنده های سینمای جهان را جمع کرده بودند.

اولین خروس قوس است. در اینجا یوری نیکولین (18/12/1921) از نزدیک با گنادی خازانوف (12/01/1945). هر دو آنها را می توان پادشاه خنده لقب داد بدون اینكه خطر خطایی در كار باشد. در موضوع بسیار سرگرم کننده سرگرمی ، تنها این دو نام قابل بحث نیستند. نزدیک به نام جهانی - ژولیت مازینا (22/11/1921). این او بود که "چارلی چاپلین با دامن" خوانده می شد. مال ما بدتر نیست - ما در مورد نینا روسلانوا (45/12/1945) صحبت می کنیم ، که ثابت کرد خنده یک کار صرفاً مردانه نیست و یک زن نه تنها می تواند بخندد ، بلکه می خندد. در کنار او گالینا ولچک قرار دارد که اکنون به عنوان کارگردان تئاتر شناخته می شود (19/12/1933). زنی بسیار جدی اما به عنوان بازیگر بسیار کمدی بازی می کرد. بیایید "ماراتن پاییزی" را به یاد بیاوریم. موقعیت یک بازیگر دیگر - زویا فدورووا (12.01.1909) غیرقابل بحث است. زندگی او به اندازه کافی تراژیک بود ، اما او مجبور بود نقش زنان بامزه ، همان Gapusya در "عروسی در Malinovka" ، یک آشپز ، یک نگهبان و غیره را بازی کند. از بین مردان ، Evgeny Steblov (08.12.1945) ، که همیشه ناجور بازی می کرد ، می توانست از کار خنده پشتیبانی کند. و جوانان گردن بلند. یکی دیگر از هنرمندان طالع بینی ایگور اسکلیار (18/12/1957) است. با داده های خارجی ، موسیقیایی بودن ، به هیچ وجه نمی توانست وارد سرزمین های کمدی شود. با این وجود ، فال قویتر از ظاهر ظاهر شد ، بازیهای شیطانی و دلقکگی در "زندانی قلعه اگر" و البته "تقلید" معروف آغاز شد. و بخاطر کامل بودن ، یک داستان با یک فال غیر واقعی. دینا دوربین (12/4/1921) می توانست به ستاره سینمای کمدی تبدیل شود ، اما در نتیجه هیچ کارگردان زیرکی برای او وجود نداشت - همان نوع نقش ها و خروج زودرس از سینما.

اکنون در مورد لیست دوم ، در مورد Bulls-Aries. البته در اینجا همه سیارات به دور یک ستاره می چرخند ، به دور چارلی چاپلین (1889/04/16). در اینجا چیزی برای اظهار نظر وجود ندارد ، همانطور که آنها می گویند ، من فقط می خواهم به شما یادآوری کنم که چاپلین نه تنها بازی کرد ، بلکه فیلم های جاودانه خود را خلق کرد و حتی برای آنها موسیقی نوشت. از آنجایی که گاو نر بیشتر از یک امپراتوری یک علامت غربی است ، بنابراین شماره های دوم و سوم این ترکیب از علائم به احتمال زیاد در آنجا متولد می شوند. البته این از معاصران او ادی مورفی (04/03/1961) است. مرد خوش تیپ قد و قامت ، چطور توانست کمدین شود؟ غیر واضح. البته ، مگر اینکه شما چیزی در مورد فال او نداشته باشید. پاسخ ما هنوز بسیار ناچیز است ، اگرچه دلقک های ماکوفسکی و کوکلاچف ، "آکادمیک" Tsekalo ، بازیگر کمدی فوق العاده Svetlana Nemolyaeva (18/04/1937) در این لیست وجود دارد.

چندین نام خانوادگی از لیست دوم باعث جنجال خواهد شد ، زیرا آنها استعدادهای کمیکی در کنار یکدیگر با استعدادهای نه چندان روشن دارند. شما می توانید Innokenty Smoktunovsky (28/3/1925) را برای خنده دار Detochkin ("مراقب ماشین باشید") بخاطر بسپارید ، یا می توانید برای نقش اصلی در "Hamlet". همان بوریس پلوتنیکوف (04/2/1949) ، که بلافاصله به کمدی نیامد (به عنوان مثال ، "قلب یک سگ"). در مورد آلا پوگاچوا چه می توان گفت که اگرچه کار خود را با "آرلکینو" آغاز کرد و هرگز از خنده نمی ترسید ، اما به عنوان دلقک کار نمی کند.

مدت طولانی این دو لیست مانند خار در ذهن گیر کرده بودند ، زیرا این تئوری معنی چنین ترکیبی از علائم را درک نمی کند. با این حال ، بیایید یکی از قوانین خنده دار ، قانون هجو را به یاد بیاوریم. تقلید مسخره آمیز لزوماً باید شبیه به مضح تقلید باشد ، چرا که تصور نکنید تأثیر تقلید دقیقاً با اصطلاح ترکیبی "منهای یک" بوجود می آید. در واقع ، میمون با قوس ، خروس با برج جدی مطابقت دارد. بنابراین ، خروس منهای یک خروس-قوس است. اوضاع با ترکیب دوم نیز مشابه است: گاو منهای یک گاو نر است.

با استفاده از قانون کشف شده ، می توانیم همه ترکیبات دیگر را به راحتی محاسبه کنیم: خوک-دلو ، موش صحرایی-ماهی ، گربه-جوزا ، مار-لئو ، اسب-بکر ، بز- ترازو ، میمون-عقرب. این لیست شامل سه ترکیب نبود که البته فاقد حس شوخ طبعی و هدیه ای تقلیدی هستند ، اما با این وجود توسط یک بردار داخلی خراب می شوند (نگاه کنید به "دستگاه حرکت دائمی"). اینها Capricorn-Dog ، Taurus-Tiger ، Cancer-Dragon هستند.

بیایید شروع به جستجو در میان ترکیبات پیش بینی شده توسط تئوری کنیم. دلو خوک. در اینجا یک شگفتی شگفت انگیز وجود دارد - لئونید گایدای (30/01/1923). یکی از چهار ستون کمدی روسیه. در میان هنرمندان به راحتی می توان متوجه سرگی مارتینسون (02/6/1899) و والنتینا تالیزینا (22/01/1935) شد. اگر اولی Duremar ابدی سینمای ما باشد ، دوم به ترتیب یک Duremarish است (Alevtina به خصوص در Zigzag of Fortune خوب است). در کمال تعجب قهرمان همان فال را دارد جنگ داخلی و پاره وقت قهرمان بسیاری از حکایات توسط واسیلی ایوانوویچ چاپاف (02/09/1887). زیگزاگ های فال شگفت انگیز هستند.

اسب ، مانند خوک ، یک خوش بین طبیعی است ، حال او چگونه است؟ معلوم شد بد نیست. اسب دوشیزه ستون دوم کمدی روسی را به ما داد - جورجی دانیلیا (1930/08/25). از هنرمندان ، دقیق تر ، بازیگران ، یادآوری نادژدا رومیانتسوا (19.09.1930) ، دارنده رکورد تعداد نقش های اصلی در فیلم های کمدی ("تسلیم ناپذیر" ، "دختران" ، "ملکه پمپ بنزین" و غیره) ضروری است.

بیایید به ترتیب جلوتر برویم. بز-ترازو. این علامت توسط اینا چوریکووا (10/05/1943) نشان داده می شود ، که علی رغم حضور شوهر-کارگردان فوق العاده جدی اش ، همیشه تا حد ممکن خنده دار بازی می کرد. در همان فال ، کمدین بزرگ بستر کیتون (10/04/1895). بعلاوه ، همرزمان ما النا سانائوا (1943/10/21) و مارینا دیوژوا (1955/09/10) ("میمینو" ، "دروازه های پوکروسکی"). و سرانجام ، ستاره طنز سیاه الكساندر باشیروف (1995/04/94). لیست درخشان ، نه چندان پایین تر از دو مورد اصلی.

عقرب میمون. در اینجا در نقش های اول دنی دی ویتو (17/11/1944) و نیکولای کاراچنتسوف (22/10/1944) ما حضور داریم. شاید زیاد نباشد ، اما خالی هم نباشد.

ترکیب مار و شیر را فراموش کرده اید. این شامل کمدین مشهور جهان بورویل (27/7/1917) و نویسنده ، بازیگر و کارگردان فوق العاده واسیلی شوکشین (25/7/1929) است. شکی نیست که کمیک شوکشین می توانست بر فاجعه ای که نشانه مار اعطا می کند ، غلبه کند و او فیلم های خنده دار بیشتری بسازد.

باقی مانده است که با یک علامت برخورد کنیم - گربه. نشانه در سینمای ما و نه تنها ما یکی از اصلی ترین نشانه هاست. و از نظر طنز ، یکی از مهمترین موارد است. گربه ها همیشه مهم نیستند ، مهم نیست که چقدر ماده جدی برای کار دارند. این در میان گربه ها است که قدرت اصلی کمدی ماست. از کارگردانان: الکساندروف ، ریازانوف ، منشوف ، سری ، تیتوف ، دوولاتیان ، دورمن ، کورنف و ... با این حال ، همه کاره بودن شوخ طبعی گربه باعث می شود که تقلید مسخره انگیز اضافی زودیاک غیرضروری باشد. که ، ساخت فیلم خنده دار (Dovlatyan) و بازی در یک فیلم خنده دار (Igor Dmitriev) گربه های جوزا را منع نمی کند.

بیایید برخی از نتایج را خلاصه کنیم. سه ترکیب از نظر قانونی رد شد ، گربه به دلیل شوخ طبعی بسیار غنی کنار زده شد. در جایی از تاریخ فیلم ، موش گم شده است. هفت نشانه دیگر در ترکیب "منهای یک" قدرتمندترین انفجار خنده ، خنده تصویری و سینمایی را نشان می دهد. در نتیجه ، این هفت سلول در یک میدان عظیم 144 سلوله ، نیمه بزرگتر و بهتری از کل شوخ طبعی سینمایی را ارائه دادند. به نظر می رسد که پدیده توصیف شده یکی از قدرتمندترین در کل فال ساختاری است.

انسانهای متفکر

بر روی صفحه ، همه تصاویر با احترام بالایی برگزار می شوند. ماجراجویان ، سوراخهای سوراخ دار و مزخرفات نخود مفید خواهند بود. شاید فقط از تصویر یک فیلسوف تجلیل نشده باشد. جنجالی و جدا بودن سینمایی نیست. حیف است ، زیرا ترکیب فلسفی علائم فال سازگارترین است. یک فیلسوف - او هم یک هنرمند (میدان بزرگ) و هم متفکر (مربع کوچک) است ، در عین حال زیبا و منطقی. چنین افرادی به نقش یک زاهد ، جدا از جهان ، یا نوعی شخصیت در مقیاس بزرگ ، ناآرام و هماهنگ نیاز دارند.

این ترکیب بسیار نادر است ، از 124 مورد فقط 12 مورد است و ما فقط درمورد مردان صحبت می کنیم. لیست کردن همه گزینه ها آسان است: خروس-برج جدی ، سگ-دلو ، گراز-ماهی ، موش صحرایی ، برج گاو ، برج گاو ، ببر-جوزا ، سرطان گربه ، اژدها-لئو ، مار-بکر ، اسب-ترازو ، بز-عقرب ، میمون -قوس

افراد شگفت انگیز در زیر یک ستاره هماهنگ متولد شدند. بزرگترین از بزرگترین یوهان ولفگانگ گوته (مار ، باکره). 83 سال زندگی کرد ، بهترین قطعه - "فاوست" 24 سال ، از 59 سال تا پایان زندگی خود نوشت. یک مورد نادر برای همه علائم ، اما به خصوص برای مار ، در آغاز تیراندازی و به سختی به خط پایان خزیدن. بزرگترین شاعر ، نویسنده و فیلسوف ، وی موفق شد به فقه ، پزشکی ، علوم طبیعی بپردازد ، زندگی سکولار داشته باشد و به فعالیت های اداری بپردازد. گسترده ترین دامنه علایق ، دید وسیع و پانوراما است.

شاعر بزرگ دیگر نیز سیر مشابهی دارد ، دانته آلیگیری (گاو نر ، ثور). او همچنین تمام زندگی خود را به سمت بزرگترین اثری که برای 14 سال آخر زندگی خود نوشت ، قدم نهاد. "کمدی الهی" همان قله فرهنگ جهانی "فاوست" است.

فیلسوف موسیقی دیمیتری شوستاکوویچ (اسب ، ترازو) بود. با این حال ، همانطور که شایسته صاحب هماهنگ ترین فال است ، هیچ خسته کننده ای ، هیچ زنی - فضای برای تاریکی و تاریکی وجود دارد ، روشنایی وجود دارد ، اما عمق نیز وجود دارد. تقریباً هیچ آهنگساز با چنین گستره ای در تاریخ جهان وجود ندارد.

یوری نورشتاین (مار ، باکره) ، که متفکرترین جوجه تیغی روی زمین را ایجاد کرد ("جوجه تیغی در مه") ، از انیمیشن بیشتر و بیشتر به یک فیلسوف تبدیل می شود.

شما می توانید نمونه های دیگری از بزرگان این جهان ذکر کنید ، کسانی که به سرعت و با موفقیت شروع به کار کردند ، اما به دلیل تعمیم فلسفی جهانی به تدریج سبک سبک را ترک کردند. وسولود میرهولد و سرگئی آیزنشتاین (هر دو - سگ ، دلو) ، الكساندر گالیچ ، یوری تینیانوف ، ایوان بونین (همه - اسب ، ترازو) ، كنستانتین سیولكوفسكی (مار ، باكره).

حتی جالب تر است که مشاهده کنیم آن صاحبان یک فال هماهنگ ، که تا همین اواخر قلدر جوان محسوب می شدند ، خروج خود را از شلوغی آغاز می کنند. ما "ذوق" معروف "بوریس برزوفسکی" (سگ ، دلو) را داریم ، آنها بیل گیتس (بز ، عقرب) را دارند. در حالی که به نظر ما تقریباً ماجراجویان است ، اما خیلی زود حرکات آنها نرم و عجول می شود و چهره هایشان پر از انعطاف و اندیشه است.

اکنون در مورد مهمترین چیز - در مورد هنرمندان با این ترکیب نشانه ها. دامنه این هنرمندان نامحدود است ، آنها می توانند هر چیزی را بازی کنند. حس تناسب ، شوخ طبعی ، زیبایی و ظرافت ، اما در عین حال قضاوت قانع کننده. همه آنها یکی هستند - سکوت یا صحبت کردن. و با این حال ، دیر یا زود ، آنها را به نقش فلسفی ، عمیق ، نقش افراد بسیار قوی فکر می کنند. آنها تلفیقی کامل از شهود و منطق را بازی می کنند.

اولین نفری که Rostislav Plyatt (میمون ، قوس) را به یاد آورد. این استاد تئاتر در سینما هرچه بازی می کرد ، در همه جا یک متفکر ، یک حکیم ، یک فرد روشن باقی ماند. پاستور شلاگ از "هفده لحظه" ، پدر زن از "پس زمینه". با این حال ، او جوانتر بود - او کدو تنبل مضحک را بازی می کرد.

کارنامه سینمایی یوری بوگاتیرف (گراز ، ماهی) پر از شوخی مسخره است. با این حال ، یورگ شیلوف خیره کننده ("در خانه در میان غریبه ها ...") نیز وجود دارد ، یکی از معدود ابرمردانی که خرد ، شجاعت ، اشتیاق و در عین حال کنترل مطلق بر احساسات خود را با هم ترکیب می کنند. او فردی بسیار متفکر بود. و چرا؟ زیرا وانیوكین (كالیاگین) او را با مواد مخدر پر كرد و شیلوف نمی توانست بخاطر بسپارد كه او كیست ، كجا بود و چه بلایی بر سر او آمد. نیمی از فیلم فکر می کرد ، آنقدر رسا که او به خاطر این نقش یک بار و برای همیشه مشهور شد.

نبوغ دیگر تفکر سرگئی یورسکی (گراز ، ماهی) است. نقشهای کاملاً متنوعی از جمله کمدی ایفا شده است و هنوز در حافظه مردم اوستاپ بندر ("گوساله طلایی") است ، اما نه اوستاپ گومیاشویلی باهوش و حکایت و نه اوستاپ میرونوا ، اما اوستاپ فیلسوف ، یک انسان متفکر و عمیق ، به رغم رویاهای کوچک شخصیت او.

الکسی ایبوژنو (سگ ، دلو) یک هنرمند طبقه دوم محسوب می شد. شاید این شکلی باشد ، اما شخصاً تحت تأثیر نقش سرگرد دانیلوف ("تا آخر عمر") قرار گرفتم. ترکیبی باورنکردنی از قدرت داخلی با نامحسوس بودن خارجی ، حتی بی حالی. این یک موقعیت نادر است که تفکر قانع کننده باشد.

اساساً ، این ترکیب از علائم بدون ادعا باقی مانده است. متفکر هرگز در فیلم های سینمایی شخصیت اصلی نبوده است. اکنون ستاره الکساندر دوموگاروف (گربه ، سرطان) در حال طلوع است. در حالی که از بافت مفید آن استفاده می شود. حالا او یک مامور میانی است ، حالا یک کبودی است و یک بوسی زورگو ، حالا یک کارآگاه است. با این حال ، یک نگاه غم انگیز و عاقلانه به یک فرد جوان در وجود او خیانت می کند. آیا آنها می توانند نقشی شایسته فال او را به او پیشنهاد دهند؟ ناشناخته.

او هنوز نقش های متناسب با مقیاس خود را بازی نکرده است ، Veniamin Smekhov (اژدها ، لئو) ، Efim Kopelyan با شکوه (موش صحرایی ، برج حمل) منتظر نقش های اصلی نبود ، همه چیز در حرفه یوری ناذاروف (گاو نر ، برج ثور) نتیجه نگرفت.

اما حتی این نیز چشمگیر نیست. سلولهای بالاترین هماهنگی در صفحه 144 مربع تراز علائم ، خالی ترین سلولها هستند. هیچ هنرمندی در این جفت اسب-ترازو ، بز-عقرب ، مار-بکر ، خروس-برج جدی ، ببر-جوزا و غیره وجود ندارد.

اما شاید این وضعیت فقط در سینمای ما باشد؟ آیا ممکن است سینمای اروپا و آمریکا مملو از اندیشمندان عمیق و فیلسوفان جوگیر باشد؟ متاسفانه نه. در سینمای آمریکا بازیگران با بردار داخلی قیمت باورنکردنی دارند ، تقریباً 50 درصد آنها وجود دارد (و باید 16 درصد باشد). در سینمای اروپا ، قیمت عاشقانه ، بازیگران میدان بزرگ ، اما تقریباً هیچ فیلسوفی وجود ندارد. با این حال ، در میان کسانی که موفق به این کار شدند ، بازیگران شگفت انگیز هستند.

در ایالات متحده آمریکا ، این در درجه اول جایت نیکلسون تیتانیوم (گاو نر ، تاج) است. گاهی به نظر می رسد که او همه نقش های هوشمندانه سینمای آمریکا را بازی کرده است. ویژگی آن تصویر یک زندگی درونی غنی با آرامش خارجی است. او با پولانسکی ، آنتونیونی ، فورمن - عمیق ترین و فلسفی ترین کارگردان ها - بازی کرد. بالاترین نقطه "یک پرواز بر فراز لانه فاخته" بود. پس از این شاهکار ، نیکلسون مجبور شد بارها فرار از زندگی پر تلاطم را بازی کند.

یکی دیگر از افراد مشهور گری کوپر (Ox ، Taurus) بود. شاید این یکی ، فیلسوفانی با زندگی درونی غنی بازی نکرده باشد ، اما او هماهنگی طالع بینی خود را کاملاً انجام داد. در صفحه نمایش ، او کاملا عالی بود ، ترکیب شوخ طبعی ، زیبایی ، شکوه ، زبردستی ، شجاعت. در همان زمان ، او کندی آسان ، خویشتنداری را حفظ کرد ، و تجارب درونی خود را بیرون نمی کشد. دومین کابوی و کلانتر آرام دیگری در سینمای آمریکا وجود نداشت.

اسپنسر تریسی (موش صحرایی ، برج حمل) چندان شناخته شده نیست ، مردم زمینی ، جامد بازی می کند ، به عنوان مثال نقش اصلی در "پیرمرد و دریا". چاق ، متراکم ، با چهره ای چروکیده و نگاهی نافذ ، تریسی و شخصیت هایش همیشه اعتماد مخاطب را جلب کرده اند. با این حال ، هر سال نقش های او بیشتر و بیشتر متفکرانه تر می شد ، و در پایان کار او عمیق ترین روشنفکران را بازی می کرد.

در سینمای اروپا می توانید فقط یک اسم را بنامید - فیلیپ نویرت (اسب ، ترازو). یک فرد و هنرمند بی نهایت جذاب ، که در کشور ما بیشتر به عنوان "پلیس فاسد" شناخته می شود ، متفکرانه ترین نقش خود را در فیلم "تفنگ قدیمی" بازی کرد. در طول فیلم ، او مطابق با خاطرات خود عمل می کند (انتقام همسر و فرزند مقتولش). فقط یک فال تامل آمیز می تواند کارکرد چنین حافظه زنده ای را به طور قابل اعتماد به تصویر بکشد.

فیلم خاموش

تعداد کمی از کلمات ، در سکوت خود جذاب هستند ، البته در سینمای ما آنها در مرکز عشق جهانی ، پرستش جهانی قرار دارند. این در مورد هنرمندان میدان بزرگ است. علائم سال بسته (مار ، میمون ، گراز ، ببر) در ترکیب با علائم زودیاک قابل تغییر (ماهی ، جوزا ، باکره ، قوس) ، نشانه های سال ارتدکس (سگ ، گاو ، اژدها ، بز) در ترکیب با علائم زودیاک ثابت (دلو ، تاج) ، لئو ، عقرب) ، و سرانجام ، علائم باز فال (خروس ، موش ، گربه ، اسب) در ترکیب با یک صلیب اصلی (برج جدی ، برج حمل ، سرطان ، ترازو). در ابتدا ، 48 گزینه (3x16) ، منهای 12 فیلسوف و 8 ترکیب بردار داخلی وجود دارد - فقط 28 گزینه ، بسیار زیاد ، به ویژه با توجه به اینکه قانون میدان بزرگ نه تنها زنان را در حقوق با مردان برابر می کند ، بلکه به آنها یک مزیت نیز می بخشد. (فلاسفه حساب نمی کنند ، بنابراین زنان 40 گزینه دارند.)

کاخی کاواسادزه (گراز ، جوزا) در فیلم "عشق در نگاه اول" که از دخترش آزرده شده است ، نذر سکوت را اعلام می کند. او ساکت است ، اما چقدر رسا این کار را می کند. چشمانش ، سبیل ، شکل ... در او همه جزئیات صحبت می کردند ، جیغ می کشیدند. در "خورشید سفید" ، با بازی عبدالله ، او نیز بسیار پرحرف نیست. اما حالت چهره چیست ، همه چیز واضح و بدون کلمات است.

پاول لوسپکایف (گربه ، برج حمل) ساکت دیگر نیز در همین فیلم بازی می کند. صحنه پرتاب را به خاطر می آورید؟ صحنه ای عملاً ساکت ، پچ پچ پراکنی از باسماچی و سکوت طلایی و رسای Vereshchagin ، گاهی اوقات جمله ای کوتاه مانند: "بچه ها خود را بشویید!"

و البته بیشترین شخصیت اصلی "خورشیدها" نیز از میدان بزرگ ساکت - آناتولی کوزنتسوف - سوخوف (اسب ، برج جدی) هستند. اگر نامه های مجازی نمی گیرید ، پس چیزی که می شنویم این تعجب است که "مطمئناً این است!" و "Gulchatay!" ، دستورات کوتاه نظامی ، سخنرانی های کوچک در مورد خطرات چند همسری. و بنابراین او بیشتر بینی خود را می دزد ، سلاح ها را تعمیر می کند ، و البته شلیک می کند ، می پرد ، می دود. با همه اینها او مورد علاقه مردم بزرگ روسیه قرار گرفت.

دستور العمل سوخوف با موفقیت در تصویربرداری جدیدترین فیلم - "ویژگی های شکار ملی" استفاده شد. ژنرال به طور معناداری سیگار می کشد ، غر می زند ، گهگاه می گوید: "خوب ، لعنتی به من بده!" ، و همچنین نان تست های فوق العاده کوتاه می سازد. با همه اینها ، او بدون شک شخصیت اصلی و اقتدار مطلق است. این را فقط یک هنرمند میدان بزرگ می تواند بازی کند ، در این مورد الکسی بولداکوف (گربه ، برج حمل). شهرت بولداکوف پس از "ویژگی ها" کر کننده شد. چرا قبلاً مورد توجه قرار نگرفته بود؟ بله ، چون متن خیلی زیاد بود. و سپس سرانجام ساکت شد. و بلافاصله مشهور شد.

سوپراستار واقعی سینمای صامت ایگور ایلینسکی (گاو نر ، لئو) بود. بیان او در فیلم های صامت شگفت انگیز است. او در فیلم های صوتی زیاد بازی نکرد. اما حتی در اینجا او در صحنه های صامت بهترین است ("ولگا-ولگا" ، "هوسار تصنیف"). در "ولگا" صدا را از دست می دهد ، در "تصنیف" به دلیل خستگی نمی خواهد صحبت کند.

جذاب ترین قهرمان رمانتیک سینمای ما ، الکسی باتالوف (اژدها ، عقرب) ، همیشه دقیقاً می دانست که چگونه و چقدر می توان از روی صفحه صحبت کرد. او قبلاً در "پرونده رومیانتسف" در دفتر بازپرس سکوت اختیار کرد. در "مرد عزیز من" او بی صدا از روی تراموا می پرد ، بی صدا دروغ های همسرش را تحمل می کند. در نه روز یک سال ، سکوت فیزیکدان بزرگ خط اصلی طرح می شود. تروبتسكوی در "ستاره خوشبختی فریبنده" در میدان سنا ساكت است ، گوگ در فیلم "مسكو به اشك اعتقاد ندارد" ساكت است. نه ، البته ، بعضی از متن ها هنوز تلفظ می شوند. و با این حال باتالوف در سکوت بسیار رساتر است. شما نمی توانید یوری یاکوولف (اژدها ، ثور) را مردی ساکت از سینما بنامید. او زیاد صحبت می کند و لذت می برد. با این حال ، مشهورترین وی همچنان ساکت ترین نقش در "ابله" بود. در یک فیلم کاملاً متنی ، او تقریباً نقش بی صدا را بازی کرد.

شرکت یاکوولف در نبوغ "Kin-dza-dze" توسط G. Danelia غیر منتظره بود. با این حال ، کارگردان بسیار دقیق کسانی را دید که قادر به سکوت بیگانه مانند هستند و در "کو" و "کیو" خود پرتگاهی از احساسات ، عواطف و معانی قرار می دهند. دو بازیگر مشهور دیگر نیز از میدان بزرگ هستند - استانیسلاو لیوبشین (خروس ، برج حمل) و یوگنی لئونوف (ببر ، باکره).

سرنوشت لئونوف در سینمای ما ایده آل است. او با بازی در ورطه ای از نقش های کمدی ، همچنان موفق به بازی در بسیاری از نقش های جدی و حتی دراماتیک ("پسر بزرگ" ، "ایستگاه راه آهن بلوروسکی") شد. او در سینما ساکت نبود اما بلد بود سکوت کند. بیایید صحنه معروف بی صدا در ماراتن پاییزی در آشپزخانه بوزیکین را بیاد آوریم.

علاوه بر لئونوف ، کمدین های مشهور آندره میرونوف (مار ، ماهی) ، والری زولوتو-خین (مار ، جوزا) ، سرگئی فیلیپوف (موش سرطانی) ، فرونزه مکرتچیان (اسب ، سرطان) ، الکسی اسمیرنوف (میمون ، ماهی) ، بوریسلاو بروندوکوف بودند. (ببر ، ماهی) و دیگران. با این حال ، کمیک آنها بسیار هماهنگ ، کاملاً پلاستیکی است و بر اساس غنی ترین حالت های چهره ساخته شده است. در سینمای صامت این هنرمندان به هیچ وجه گم نمی شوند.

وجه دیگر این میدان بزرگ گرایش به نقش های جاسوسی است. اگر بنا به دلایل واضح به یک نقش کارآگاه به یک شخص منطقی ("افراد منطقی") احتیاج دارید ، برای یک جاسوس مهم است که ساکت و خوب باشد. بهترین جاسوس ها همیشه ساکت هستند. قابل توجه ترین یوری سولومین (کابان ، جوزا) است که همچنین "وابسته عالیجناب" است. معلوم شد که جورجی ژژنوف (گربه ، برج حمل) کمتر جاسوسی چشمگیر است. او آنقدر خوب جاسوسی کرد که مجبور شد فوراً فیلمبرداری دنباله "خطای ساکن" را به پایان برساند. استانیسلاو لیوبشین ("سپر و شمشیر") - یوهان ویس یک جاسوس فوق العاده بود. ولادلن داویدوف (موش صحرایی ، Capricorn) در "ملاقات در الب" جاسوسی کرد. با این حال ، ویاچسلاو تیخونوف (اژدها ، دلو) ، که نقش استیرلیتز فراموش نشدنی را بازی کرد ، یک بار و برای همه برای کشور ما ، برای مردم ما جاسوسی شماره یک شد.

جای تعجب نیست که دوستداران واقعی فیلم از مرگ سینمای صامت پشیمان شدند. هنوز هم این یک هنر گفتاری نیست. مردم صامت به وضوح با استعدادترین گروه هنرمندان هستند. البته این فقط سکوت نیست. صاحب یک فال خاموش باید با شکوه ، برازنده باشد ، نباید سر و صدا کند ، لرزاند ، صاحب چیزی شود که اشرافی نژادی و ذاتی است. سپس همه چیز مطابقت خواهد داشت. نقش های لباس ، احترام کارگردان ، عشق مخاطب. در میان مردان خوش تیپ ، یوری واسیلیف (گربه ، ترازو) ("روزنامه نگار" ، "مسکو به اشک اعتقاد ندارد") ، اوگنی ژاریکوف (مار ، ماهی) ("سه به علاوه دو" ، "متولد انقلاب") ، والنتین اسمیرنیتسکی (میمون ، جوزا) ("سه تفنگدار") ، والنتین گفت (گراز ، باکره) ...

در مورد هنرمندان درخشان که به میدان بزرگ افتادند ، مطمئناً آنها هرچه بخواهند بازی می کنند و در بهترین صحنه ها سکوت می کنند. اولگ یانکوفسکی (میمون ، ماهی) در برابر همه کارگردانان بزرگ سکوت کرد. با تارکوفسکی ، او در "نوستالژی" سکوت کرد ، با زاخاروف ، در "اژدها" و "معجزه معمولی" ، با کارلوف در "دو رفیق" و غیره سکوت کرد.

دقیقاً همان طالع بینی برای اوگنی اوربانسکی (میمون ، ماهی). بلافاصله سکوت نیمه فیلم جذاب او در "آسمان صاف" را به یاد می آورم. با همه حساب ها ، این بهترین عملکرد او بود.

یکی از محبوب ترین بازیگران اولگ دال (مار ، جوزا) است. او در آغاز کار سینمایی خود به بازی جوک و گفتگو پرداخت. اما با گذشت سالها کمتر صحبت می کرد. در "معدن طلایی" او نقش یک راهزن ساکت را بازی کرد ، در "فلوریزل" او نقش یک شاهزاده ساکت را بازی کرد. همه اطراف بی وقفه صحبت می کنند ، از جمله فری طوطی ، یک شاهزاده همچنان لاکونیک ، زیبا ، آرام و بی روح باقی می ماند. سکوت قهرمان داستان حتی فیلمسازان را مجبور به اظهارنظر صوتی می کند (درست مثل "لحظات" استرلیتز).

همان طالع بینی برای الکساندر عبدالوف (مار ، جوزا). او همچنین دوست داشت در قاب صحبت کند. برای قرار دادن او در مسیر درست ، مجبور شدم او را به عنوان یک قاتل ساکت در اسکیزوفرنی شلیک کنم. بلافاصله او محکم تر و خوش تیپ شد.

اکنون در مورد زنان. مربع بزرگ ، همانطور که قبلاً ذکر شد ، آنها را کاملاً در حقوق با مردان برابر می کند. لطف جذاب ، شکوهمندی خارق العاده ، زیبایی ظریف ، غیراخلاقی و البته چشمان سخنگوی بزرگ با حداقل متن. به طور خلاصه ، همان چیزی که برای مردان است. علاوه بر این ، اگر مردان مربع های بزرگ تقریباً همیشه به دلیل تبدیل شدن ، پرورش و انعطاف پذیری ، مورد ستایش قرار می گیرند ، پس زنان در مربع های بزرگ با همان ویژگی ها سرزنش می شوند. مانند ، نه به اندازه استفاده از داده های طبیعی بازی. اگر چنین باشد ، نقش همیشه بدست نمی آید و مشکلات با عشق مردم بوجود می آیند.

بیایید بگوییم سوتلانا سوتلیچنایا (اژدها ، ثور). او با بازی آنا سرگئوونا در دست الماس مشهور شد. چند کلمه برای کل فیلم: "خزا ، کسیوا ، هزینه ، تقصیر من نیست" و همه موارد دیگر - حرکات ، حالت های چهره ، چشم ها. به خاطر آن شما بازیگر بزرگی نخواهید گفت.

ادعاهای مشابهی علیه لیودمیلا چورسینا (مار ، جوزا) صورت گرفت که در نقش آنفیسا با اطمینان تمام مردان روی "رودخانه تاریک" را دیوانه کرد. با چنین چشمان رسا نیازی به صحبت نیست متن طولانی... بهتره کلا سکوت کنی.

خواهران ورتینسکی چشم مادرشان را به ارث برده اند. اما علاوه بر ژن ها ، آنها یک طالع بینی از یک مربع بزرگ و با آن نقش های گنگ دریافت کرده اند. ماریانا ورتینسکایا (بز ، لئو) در "The City of Masters" فوق العاده ساکت است. آناستازیا ورتینسکایا (میمون ، قوس) در بسیاری از نقش ها بسیار پرحرف است و با این وجود چشمان او چیزهای بیشتری می گویند

یکی دیگر از قربانیان سرزنشهای انتقادی النا سلووی (گراز ، ماهی) است. این اتهامات یکسان است - داده های خارجی بیش از حد. مزخرف. در میدان بزرگ است که تجربه ها عمیق ترین و صادقانه ترین هستند. نقش مرجع ، ستاره فیلم صامت (!) اولگا پریوبراژنسکایا در غلام عشق است.

ناتالیا وارلی (گراز ، جوزا) در وی و در فینال زندانی قفقاز سکوت می کند. لاریسا گوزئوا (گراز ، جوزا) ساکت است یا در "عاشقانه بی رحمانه" آواز می خواند. ناتالیا گوزدیکووا (موش ، Capricorn) در "متولد انقلاب" ، ایزولدا ایزویتسکایا (میمون ، جوزا) در "چهل و یکم" ، گابریلا ماریانی (سگ ، عقرب) در "کنتس مونسورو" ، لیونلا پیریوا (ببر ، ماهی) در "برادران کارامازوف »، النا پروکلوا (مار ، بکر) ، روفینا نیفونتووا (بز ، عقرب) ، تاتیانا لاورووا (ببر ، جوزا) و غیره

به نظر می رسد بزرگترین بازیگر زن تاتیانا واسیلیوا (گراز ، ماهی) باشد. او نقش های "سخنرانی" زیادی دارد ، اما من شخصاً او را به خاطر نقش های "بی صدا" به یاد می آورم. به عنوان مثال ، نقش کالیازینا روان در "عبور از خط".

ممکن است این احساس وجود داشته باشد که آنها در یک میدان بزرگ از استحکام بیش از حد و اعتماد به نفس ساکت هستند. افسوس که اینطور نیست. نمایندگان میدان بزرگ مردمی احساسی ، گرم مزاج هستند ، آنها ذاتی هنرمندانه و ظریف دارند. بنابراین آرامش آنها فریبنده است ، اما زیبایی واقعیت دارد.


2020
polyester.ru - مجله ای برای دختران و زنان