12.10.2023

"لغزش فرویدی" به چه معناست؟ من یک لغزش فرویدی کردم. اشتباهات، لغزش‌ها و فراموشی‌های ما به ما چه می‌گویند ساخت گلدان از نظر فروید به چه معناست


بسیاری از ما با عبارت "لغزش فرویدی" آشنا هستیم، اما همه نمی دانند این کلمات به چه معنا هستند و از کجا آمده اند. بیایید سعی کنیم این سوال جالب را درک کنیم!

لغزش فرویدی چیست

تعبیر لغزش فرویدی به چه معناست؟

ما در مورد یک عبارت نسبتاً رایج صحبت می کنیم که به معنای لغزش زبانی است که شخص به دلیل انگیزه هایی ناخودآگاه برای او ایجاد می کند. استفاده از نام زیگموند فروید در اینجا کاملاً طبیعی است، زیرا او بنیانگذار روانکاوی بود که اولین کسی بود که دکترین خودآگاه و همچنین اساس ناخودآگاه انسانی را تدوین کرد.

این جمله از کجا آمده است؟

بسیاری از ما هنگام صحبت در جمع یا حتی صحبت کردن با شخصی در خلوت از قرار گرفتن در موقعیت های نامناسب می ترسیم. بخشی از مقصر این تجربیات، زیگموند فروید بود که اثر معروف خود، آسیب شناسی روانی زندگی روزمره را در اوایل قرن بیستم منتشر کرد. طبق نظر "پدر روانکاوی"، پشت هر یک از بی گناه ترین لغزش های ما چیزی جدی نهفته است - چیزی که سعی دارد از ناخودآگاه ما عبور کند و خواسته های واقعی ما را آشکار کند. متعاقباً، این ایده شهرت جهانی پیدا کرد و اصطلاح "لغزش فرویدی" اکنون نه تنها در استفاده آکادمیک، بلکه در میان سایر اقشار جامعه نیز وجود دارد.

می توان گفت که یکی از فرضیه های متعدد دکتر برای بسیاری از افراد بدیهی است و اکنون تقریباً به هر شرطی اهمیت جدی داده می شود. طرف مقابل سعی می کند معنای پنهانی را در کلمات دمپایی بیابد که اغلب موقعیت های ناخوشایند را تحریک می کند. البته این وضعیت به دلیل اقتدارگرایی فروید وجود دارد. علاوه بر این، پیروان او نیز با غیرت ایده های او را تبلیغ می کردند، اگرچه همه روان درمانگران با آنها موافق نیستند.

به هر حال، همانطور که می دانید، دانشمند این نظریه معروف را در حین کار با مردی که به اشتباه عبارتی از Aeneid را به لاتین نقل کرده بود، ایجاد کرد. بیمار یک کلمه را از دست داد و دکتر تصمیم گرفت که این شرایط به او کمک کند تا بفهمد در ناخودآگاه مرد جوان چه اتفاقی می افتد. فروید با استفاده از تداعی ها توانست تشخیص دهد که این کلمه به مشتری خون را یادآوری می کند که به نوبه خود با ترس آن مرد از بارداری معشوقش همراه است. به گفته پزشک، این کلمه توسط بیمار به دلیل خاطرات تجربیات منفی مسدود شده است.

زیگموند فروید کیست و چرا شهرت دارد؟

زیگموند فروید به طور گسترده ای به عنوان بنیانگذار روانکاوی شناخته می شود. او نه تنها بر روانشناسی، بلکه بر جامعه شناسی، پزشکی، ادبیات و مردم شناسی قرن گذشته نیز تأثیر بسزایی داشت. او دوره کارآموزی را نزد روانپزشک فرانسوی ژان شارکو به پایان رساند. پس از آن، او اعتراف کرد که تمرین به او آموخت که تفاوت بین بیماری ها را ببیند و از هیپنوتیزم استفاده کند، که به لطف آن بسیاری از بیمارانش درمان شدند.

فروید از مکالمات در درمان استفاده کرد - مردم این فرصت را داشتند که صحبت کنند و در نتیجه آگاهی خود را تغییر دهند. این تکنیک روش ارتباط آزاد نامیده شد. مونولوگ عبارات و افکار تصادفی به پزشک با بصیرت اجازه می داد تا مشکلات بیمار را شناسایی کند و راه حلی بیابد. روانپزشک استفاده از هیپنوتیزم را متوقف کرد و ترجیح داد با بیمارانی که در هوشیاری خالص بودند ارتباط برقرار کند. همانطور که می دانید این روش فراگیر شده است.

به گفته فروید، هر روان پریشی را می توان پیامد خاطرات یک فرد نامید که رهایی از آن آسان نیست. او این نظریه را توسعه داد که تعداد زیادی از روان پریشی ها بر اساس عقده ادیپ و تمایلات جنسی کودکانه کودکی است. به طور کلی، این دانشمند متقاعد شده بود که تمایلات جنسی عاملی است که تقریباً بر تمام مشکلات روانی به طور قابل توجهی تأثیر می گذارد. دیدگاه‌های فروید در مورد طبیعت انسان برای دوران او پیشگام بود و امروزه در سراسر جامعه علمی طنین‌انداز شده است.

نمونه هایی از لغزش های فرویدی و معنای پنهان آنها

یک بار، سیاستمدار معروف زیوگانوف در طول سخنرانی خود خاطرنشان کرد: "ما چندین میلیون روبل حمایت می کنیم" و او می خواست نه "روبل" بلکه "مردم" بگوید. طبیعتا روزنامه نگاران به سرعت متوجه شدند که رهبر کمونیست در آن لحظه واقعاً نگران چه چیزی بود.

جورج بوش پدر یک بار گفت: «ما پیروزی هایی داشته ایم. اشتباهاتی هم وجود داشت - فقدان معمول رابطه جنسی در اقتصاد... یعنی سیاست کشاورزی. متعاقباً بیش از یک بار به سیاستمداران این رزرو یادآوری شد.

ماریا مورگون، که یکی از روزنامه نگاران کانال تلویزیونی وستی بود، در یک زمان دومای دولتی را "دومای دولتی" نامید. این سلب مسئولیت به سرعت در سراسر اینترنت پخش شد.

یکی دیگر از روزنامه نگاران تلویزیونی که اخبار را می خواند، به اشتباه حرف "W" را با "H" در عنوان "گرند اسلم تورنمنت" جایگزین کرد که بلافاصله ارتباط قوی با اندام تناسلی مردان ایجاد کرد.

روزی روزگاری، کی رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، به اشتباه جورج دبلیو بوش، رئیس وقت این کشور را شوهرش خطاب کرد.

با در نظر گرفتن این مثال‌های شناخته شده، حدس زدن اینکه زیگموند فروید چه نتیجه‌ای می‌گرفت اصلاً دشوار نیست. شایان ذکر است که دانشمند متقاعد شده بود که رزروها به دلیل مخالفت دو نیت متفاوتی که در روان انسان بوجود آمده است ایجاد می شود. به نظر می رسد او سعی می کند قصدی را که نباید برای دیگران شناخته شود، مسدود کند و بر قصد دیگری که باید منتقل کند تأکید می کند. شخص به دلایل مختلف نمی خواهد قصد اول را علنی کند و سعی می کند آن را به زور از هوشیاری خارج کند، اما در نهایت همچنان به صورت رزرو آشکار می شود.

اعتقاد بر این است که لغزش فرویدی چیزی را با صدای بلند می گوید که در اعماق ناخودآگاه قرار دارد. فروید معتقد بود که بسیاری از امیال و آرزوهای ناخودآگاه عامل اختلالات روانی هستند و زمانی که فرد خود این را در سطح خودآگاه درک نمی کند، چنین احتیاطی وارد عمل می شود.

در نتیجه، اصطلاح «لغزش فرویدی» امروزه به عنوان یک میل پنهان در نظر گرفته می شود که به طور تصادفی آشکار شد. یک شخص همیشه نمی تواند به خود اعتراف کند که چیزی می خواهد، اما در ناخودآگاه همه این خواسته ها از طریق یادداشت ها و رزروهای روحانی خاص ثبت و "صدور" می شود. مشکل این است که همیشه نمی توان ماهیت وقوع این خطاهای گفتاری را تعیین کرد و آنها را به درستی رمزگشایی کرد. هر چند که البته با درجه بالایی از تمایل می توان به این امر دست یافت.

زیگموند فروید یک تئوری کامل در مورد لغزش های زبان ایجاد کرد که بر اساس آن تمام اشتباهات در گفتار انسان را می توان تقریباً به دسته های زیر تقسیم کرد:

  • تمام اشتباهات تایپی، اشتباهات، لغزش ها و ویرایش ها.
  • مشکلات حافظه، زمانی که نام ها، کلمات، برداشت ها فراموش می شوند یا چیزهایی به طور ناخودآگاه پنهان می شوند.
  • حالات چهره و حرکاتی که با کلمات مطابقت ندارد.

اگر یکی از این مشکلات پدیدار شده باشد، بدون شک دلیلی برای آن وجود دارد، زیرا همانطور که فروید معتقد بود در زندگی جایی برای حوادث وجود ندارد. و با این حال، متأسفانه، همه آنها واضح نیستند.

ما اغلب چنین خطاهای گفتاری را به کار بیش از حد، افسردگی یا تحریک ذهنی نسبت می دهیم، زیرا مطمئن هستیم که معنای پنهانی ندارند. با این حال، فروید اساساً با این موضوع مخالف بود. اگر سعی کنید با جزئیات درک کنید که چرا شخصی چیزی را گفته یا نوشته است که اصلاً آن چیزی نیست که برنامه ریزی کرده بود، در پایان متوجه خواهید شد که عمل او واقعاً معنای خاص خود را داشته است.

موقعیت های معمولی روزمره اغلب به وضوح تأیید نظریه دانشمند مشهور را نشان می دهد. به عنوان مثال، اگر به مهمانان بگویید «بیشتر بیایید»، به جای «خوب، بیشتر بیایید»، این به وضوح نشان می‌دهد که در سطح خودآگاه یا ناخودآگاه، به دلایلی کاملاً از این بازدیدها راضی نیستید. . همچنین یک پدیده بسیار محبوب فراموش کردن نام شخصی یا راه رسیدن به یک خانه یا ساختمان است. ما اغلب چیزهایی را فراموش می کنیم که واقعاً برای ما جالب یا ضروری نیستند.

لغزش های فرویدی در مردان و زنان: مثال ها و تفسیر آنها

شاید رایج ترین لغزش فرویدی، چه در میان مردان و چه در میان زنان، وضعیتی باشد که یکی از آنها نیمه دیگر فعلی خود را به نام اشتیاق قبلی خود صدا می کند. البته، اغلب این نشان می دهد که فرد روابط گذشته را به طور کامل پاک نکرده است - حداقل احتمالاً فروید آن را چنین تفسیر می کند. به هر حال، طرفداران یکی از معروف ترین سریال های تلویزیونی در جهان، "دوستان" احتمالاً نمونه ای از چنین موقعیتی را به خاطر دارند - در صحنه ای که راس در حالی که در مقابل محراب قرار داشت، عروس را به دنبال سابقش صدا کرد. دوست دختر. به طور طبیعی، طبق طرح، واضح بود و متعاقباً تأیید شد که قهرمان در آن زمان هنوز رابطه گذشته خود را فراموش نکرده بود.

لغزش فرویدی اصطلاحی است که به تغییر تصادفی در گفتار اشاره دارد که طبق نظریه زیگموند فروید، تحت تأثیر تمایلات سرکوب شده ما رخ می دهد.

به طور کلی همانطور که به یاد داریم، خالق معروف روانکاوی ناخودآگاه را مفهومی کلیدی می دانست که بسیاری از اعمال، کردار و مشکلات ما را تعیین می کند. و ناخودآگاه مبتنی بر تجربیات مهم سرکوب شده است. تحت کنترل هوشیاری در طول دوره بیداری، بدن ما توانایی "خواندن" اطلاعات از ناخودآگاه را ندارد. اما روان همچنان سیگنال‌های غیرقابل کنترلی را برای ما ارسال می‌کند که به صورت پاراپراکسی بیان می‌شوند، یعنی لغزش‌های زبان، فراموشی، از دست دادن، اعمال «به اشتباه». به عنوان مثال، نام افرادی که برای ما ناخوشایند یا تهدید کننده هستند فراموش می شود. اسناد مهم اما آزاردهنده گم می شوند. یا ناگهان کلمه ای از لبانمان می افتد که خواسته های سرکوب شده و پنهان ما را بیان می کند.

درک مفهوم مسائل و مثال ها

اگر نظریه فروید را در نظر بگیریم، او همچنان آن را با یک سوگیری غیر درمانی نوشته است. در نتیجه، او فرض کرد که فردی که پیشینی آمده است، نوعی مشکل دارد. بنابراین، از دیدگاه او، همه پاراپراکسی ها و به ویژه رزروها، مظاهر تعارضات ناخودآگاه حل نشده و امیال سرکوب شده هستند. یعنی در ابتدا به لطف چنین خطاهایی می توانستیم به یک منطقه مشکل شک کنیم.

اکنون روانشناسان از ما می خواهند که این نظریه را در سطح جهانی درک نکنیم. به هر حال، به طور کلی، لغزش های فرویدی خطاهایی هستند که چیزهایی را بیان می کنند که برای ما مهم هستند. به عنوان مثال، بسیاری از مادران، اگر فرزندشان در خانه بیمار است، شروع به لغزش در مورد بیماری می کنند: به عنوان مثال به جای "حقوق" - "پشم پنبه". آنها همچنین دائماً رزرو می کنند و تمایل درونی خود را برای رفتن به خانه برای نزدیک شدن به نوزاد ابراز می کنند. ما در اینجا مشکل اساسی نمی بینیم، رابطه آنها با مادرشان سرد نبود و آنها "کودکان رها شده" نبودند. اینها رزروهای موقعیتی هستند که به محض رفع مشکل فوری برطرف می شوند.

همین را می توان بعد از درگیری، مثلاً با همسر، متوجه شد. و حتی نیمی از دفتر شروع به پاسخ دادن به نام Zina کرده است. و رژیم گیرندگان در نظارت بر رزروهای مربوط به غذا خوب هستند.

بنابراین، در حال حاضر در گفتار محاوره ای، مفهوم "لغزش فرویدی" به احتمال زیاد به معنای نیازهای عمیق و سرکوب شده ای نیست که به علل روان رنجوری تبدیل شده است. و حقایقی که برای شخص مهمتر از فرآیند واقعی است. در جلسه به جای «برنامه من» گفت «قاب من» و همه اطرافیان به یاد آوردند که آن مرد هنوز در حال بازسازی خانه اش است.

نشانه های یک لغزش فرویدی واقعی

رزروهایی که واقعاً می توانند احساسات عمیق را نشان دهند باید اشکال ثابتی داشته باشند. به عنوان مثال، یکی از بیماران شکایت کرد که در گفتگو با والدین خود بارها از کلمه "جدید" در همه موارد استفاده کرده است. "به زودی می بینمت" وقتی خداحافظی به "دوباره می بینمت"، "روابط" - "چیزهای جدید" و غیره تبدیل می شود. متعاقباً، در طول تجزیه و تحلیل، مشخص شد که بیمار واقعاً می‌خواست رابطه‌اش با والدینش «متفاوت»، «به‌روز» باشد. از این گذشته ، رابطه "به سبک قدیمی" دلیل عزت نفس پایین او شد. و او واقعاً دوست داشت که مامان و بابا "به گونه ای جدید" به او نگاه کنند تا "از او قدردانی کنند."

آنها باید نیازهای فوری را حذف کنند، همانطور که در بالا اشاره کردیم، می توانند در گفتگو نیز ظاهر شوند.

برای اینکه یک جلوه واحد از مشکل نباشد، بلکه تنها یک پیوند باشد.

مشکلات تفسیر

مانند بسیاری از نظریه‌های فروید، کار او با ملاحظات دارای تفاوت‌هایی در تفسیر است. اگر یک مرد جوان در رابطه با حوزه صمیمی رزرو کند، آیا ارزش دارد که به صراحت بگوید که دلیل این امر فقط در تمایلات جنسی سرکوب شده در کودکی نهفته است. شاید یک دختر بسیار سکسی از آن نزدیکی عبور کرد.

نمونه معروف دیگری از لغزش زبان توسط روزنامه نگار جیم ناتی وجود دارد که در تلویزیون زنده حرف اول نام خانوادگی وزیر فرهنگ هانت را با "k" جایگزین کرد و به این ترتیب یک نفرین انگلیسی دریافت کرد. جیم با عذرخواهی گفت که این لغزش به معنای رابطه او با وزیر یا ارزیابی او از امور او نیست، بلکه با طولانی شدن و انتقال حرف "ک" از کلمه "فرهنگ" قبل از نام خانوادگی هانت مرتبط است.

آیا بر اساس چنین احتیاط هایی می توان نتیجه گیری کرد؟

روانشناسان مدرن در مورد چنین پاراپراکسی به عنوان کمک کننده ممکن صحبت می کنند و نه به عنوان یک ماده تشخیصی واضح. بنابراین، اگر شوهرتان ناگهان شما را با نام دیگری صدا زد، این به هیچ وجه به این معنی نیست که او یک معشوق جدید دارد. شاید این نام مادرش باشد که امروز صد بار به او زنگ زد یا کارگری بی خیال. که او قبلاً از اظهار نظر در مورد آن خسته شده بود. و حتی بیشتر از این، شما نباید سعی کنید مشکلات خود را به تنهایی و با تکیه بر لغزش های زبان، "حل" کنید.

اما آنچه واقعاً می تواند کمک کند احساساتی است که کلمات حاصل در شما برانگیخته است. البته به استثنای احساس شرمندگی اگر ناگهان کلمه نفرینی را در جای نامناسب بیان کنید. اگر خودتان با لذت به ترفندی که به وجود آمد خندیدید، پس این نمی تواند نشانه یک رویداد مهم سرکوب شده و متضاد باشد. اما اگر چیزی که دریافت کرده‌اید باعث ناراحتی شما می‌شود، با کسانی که متوجه لغزش شده‌اند عصبانی هستید و دیوانه‌وار سعی می‌کنید ثابت کنید منظور آنها چیز کاملاً متفاوتی بوده است، در این صورت هنوز چیزی مشکل‌ساز در موضوع حاصل وجود دارد. اما دقیقاً چیزی است که فقط خود شخص و روانشناسش باید بفهمند.

آخرین به روز رسانی: 1397/09/12

لغزش فرویدی خطایی است که ریشه های آن را همانطور که روانکاوان معتقدند باید در ناخودآگاه جستجو کرد. اغلب، چنین لغزشی‌ها یا لغزش‌هایی افکار و احساساتی را آشکار می‌کنند که افراد برای خود نگه می‌دارند یا ممکن است گاهی از آن‌ها بی‌خبر باشند. این کاملاً معمول است که افراد همسر خود را با نام همسر سابق خود صدا می زنند، از کلمه اشتباه در مکالمه استفاده می کنند یا به سادگی آنچه را که دیگران گفته اند یا نوشته اند تفسیر اشتباه می کنند.

نکات ناخودآگاه

روانکاو مشهور زیگموند فروید اولین کسی بود که انواع و نمونه های مختلفی از این لغزش ها را در کتاب آسیب شناسی های روانی زندگی روزمره (1901) توصیف کرد.

فروید در کتاب خود پیشنهاد می‌کند: «به نظر می‌رسد دو عامل نقش مشخصی در جایگزینی کلمات در ذهن ما دارند: اول، تلاش توجه، و دوم، یک عامل درونی مرتبط با ماده روانی». فروید توضیح داد: علاوه بر فراموشی ساده، فراموشی ناشی از سرکوب نیز وجود دارد.

به عقیده فروید، افکار و باورهای غیرقابل قبول در ناخودآگاه نگهداری می شوند و تنها چنین رزروهایی آنها را آشکار می کند.

نمایی مدرن از لغزش های فرویدی

امروزه این عبارت به نوعی گفتار تبدیل شده است که در هنگام خطاکاری در گفتار از آن استفاده می شود. مردم اغلب اظهار می کنند (البته به شوخی) که یک اشتباه احساسات پنهان را از طرف گوینده آشکار می کند.

فروید به معنای پنهان این خطاها اهمیت زیادی می داد. با این حال، سلب مسئولیت به سادگی اجتناب ناپذیر است - به طوری که بسیار نادر است که در واقع منطقی است که به آنها اهمیت داده شود. در مقاله خود برای روانشناسی امروزجنا پینکات پیشنهاد کرد که افراد به ازای هر 1000 کلمه ای که صحبت می کنند 1 تا 2 اشتباه انجام دهند. به طور متوسط، این بین 7 تا 22 لغزش در روز است - بسته به میزان صحبت یک فرد. به گفته پینکات، اکثر آنها به سادگی مواردی از فراموشی، گفتار و خطاهای دیگر هستند.

مطالعات متعددی از ایده فروید حمایت می کند که افکار ناخودآگاه یا حتی سرکوب شده می توانند احتمال چنین خطاهایی را افزایش دهند. Motley و Beers (1979) نشان دادند که افرادی که فکر می کردند ممکن است شوک الکتریکی دریافت کنند، بیشتر احتمال دارد اظهارات مربوط به شوک الکتریکی را بیان کنند. مردانی که در کنار یک آزمایشگر زن زیبا بودند نیز به احتمال زیاد رزروهای مربوط به جذابیت او را انجام می دادند.

در آزمایش کلاسیک خود، دانیل وگنر، روانشناس هاروارد از شرکت کنندگان خواست تا پنج دقیقه در مورد هر چیزی که به ذهنشان می رسد (کلامی جریان آگاهی) صحبت کنند. مردم فقط در مورد هر چیزی که به سرشان می آمد صحبت می کردند. مشکل این بود که وگنر از آنها خواست که به خرس قطبی فکر نکنند. هر زمان که شرکت کننده در مورد یک خرس قطبی فکر می کرد، باید زنگ را به صدا درآورد.

این آزمایش نشان داد که از کسانی که از آنها خواسته شده بود به خرس قطبی فکر نکنند، به طور متوسط ​​هر دقیقه یک بار به آن فکر می کردند.
بر اساس این یافته ها، وگنر تئوری فرآیند طعنه آمیزی را توسعه داد، که توضیح می دهد که چرا سرکوب برخی افکار می تواند دشوار باشد. در حالی که بخشی از ذهن این یا آن فکر را سرکوب می کند، بخشی دیگر به طور دوره ای "بررسی" می کند تا ببیند آیا ما به آن فکر می کنیم - از قضا، فکری که می خواهیم از شر آن خلاص شویم، ذهن ما را به خود مشغول کرده است.

تقریباً همیشه، هر چه بیشتر تلاش کنیم تا به چیزی فکر نکنیم، بیشتر به ذهنمان خطور می کند. و آنچه ما اغلب به آن فکر می کنیم، تمایل داریم با کلمات بیان کنیم.

تاریخچه این اصطلاح

فروید این ایده را در طول کار خود با مرد جوانی که عبارتی از Aeneid را به لاتین اشتباه نقل کرده بود، توسعه داد. مرد جوان یک کلمه را از دست داد و فروید معتقد بود که این به او کمک می کند تا بهتر بفهمد در ناخودآگاه مشتری چه می گذرد.

از طریق ارتباط، فروید تشخیص داد که این کلمه به یاد خون مرد جوان می‌افتد، که به اعتقاد او با ترسی که از بارداری دوست دخترش احساس می‌کرد مرتبط است. فروید این نظریه را مطرح کرد که مرد دقیقاً به این دلیل کلمه را مسدود کرده است که او را به یاد یک تجربه منفی می اندازد.

نمونه هایی از لغزش های فرویدی در فرهنگ عامه

احتمالاً لغزش های خنده دار زیادی شنیده اید. شاید معلم زیست‌شناسی شما به‌طور تصادفی به جای «ارگانیسم» گفته «ارگاسم» (برای سرگرمی کلاس شما). یا شاید کسی در حضور شما با صدای بلند گفت: "اینکه تو را ببینم منزجر کننده است!"...

چنین رزروهایی همیشه دیگران را سرگرم می کند، به خصوص اگر در دوربین ثبت شده باشند. شنیدن چنین اشتباهاتی از سیاستمداران یا چهره های عمومی مشهور که قرار است با جدی ترین نگاه در مورد جدی ترین چیزها صحبت کنند بسیار خنده دار است.

  • پاپ فرانسیس در سال 2014 در یکی از خطبه های خود در واتیکان این کلمه را جایگزین کرد. "کاسو"("مثال") به طور تصادفی از یک کلمه فحش ایتالیایی استفاده کرد "کازو".پدر به سرعت بهبود یافت، اما ویدیوی رزرو شده قبلاً در ده ها وب سایت، وبلاگ و البته، ارسال شده بود. یوتیوب.
  • در طول یک سخنرانی تلویزیونی، سناتور تد کندی می خواست بگوید که "منافع ملی باید پاداش دادن به بهترین ها باشد. ("بهترین")و باهوش ترین مردم." درعوض، کندی حرفش را زد "پستان"("سینه")، حتی کف دست خود را حجامت کنید. او نیز به سرعت بهبود یافت و به سخنان خود ادامه داد، اما این اتفاق بر شهرت وی تأثیر گذاشت.
  • در یکی از شام ها، کاندولیزا رایس گفت: "همانطور که قبلاً به شوهرم گفته بودم ... همانطور که قبلاً به رئیس جمهور بوش گفته بودم ...." این یک لغزش معمولی فرویدی است، که ممکن است برخی از احساسات پنهانی را که رایس مجرد نسبت به رئیس خود داشت، نشان داده باشد.

0 امروزه مردم در گفتار روزمره از کلمات و عباراتی استفاده می کنند که همه نمی توانند آن را درک کنند. از این گذشته، اگر مفهومی ناآشنا بشنوید و نتوانید به اظهارات گفته شده پاسخ دهید، ناراحت کننده است که احمق شوید. در وب سایت ما پاسخ بسیاری از سؤالات خود را خواهید یافت، بنابراین منبع را نشانه گذاری کنید تا با شیک ترین عبارات و اصطلاحات به روز بمانید. امروز در مورد یک عبارت جالب صحبت خواهیم کرد، این به گفته فرویدیعنی می توانید کمی پایین تر بخوانید.
با این حال، قبل از ادامه، می خواهم چند مقاله معقول دیگر در مورد موضوعات تصادفی را به شما توصیه کنم. مثلا Reflective به چه معناست، چگونه کلمه Force را بفهمیم، کریژیت یعنی چه، بی فایده چیست و غیره.
پس بیایید ادامه دهیم فروید یعنی چه؟? این عبارت برگرفته از نام روانکاو زیگموند فروید، مشهور در محافل باریک است، که معتقد بود بیشتر اعمال ما انگیزه های پنهانی دارند که ناخودآگاه با فرآیندهای ذهنی عمیق در حال انجام مرتبط است.

به گفته فروید- در این مورد، منظور ما رزرو خاصی است که شخص به طور تصادفی آن را رها کرده است و نشان می دهد که واقعاً چه فکر می کند. به عبارت ساده، این صداقت غیر ارادی است که می توان آن را به عنوان بیان تصادفی نیات پنهان تعبیر کرد.


مثال:

یک کارمند خسته در پایان روز کاری به تلفن پاسخ می دهد: "خانه بخیر، روز تجارت!" زیرا در رویاهای خود در خانه است و سوسیس و تخم مرغ های همزده را در ماهیتابه سرخ می کند و آماده رفتن به رختخواب می شود.

دو دختر همدیگر را ملاقات می‌کنند و یکی به دیگری می‌گوید: "تو فقط منزجر کننده به نظر می‌رسی"، اگرچه او می‌خواست بگوید: "تو فقط منزجر کننده به نظر می‌رسی." بنابراین، حسادت سیاه یک دختر نسبت به دیگری قابل مشاهده است.

روزی روزگاری، خیلی وقت پیش، زیوگانف، رهبر دائمی حزب کمونیست، یک بار گفت: "ما چندین میلیون روبل حمایت می کنیم." بنابراین، او برخلاف میل خود نشان داد که حزب کمونیست مدرن فدراسیون روسیه در واقع چیست و چه اسکلت هایی در کمد آن پنهان شده است.

یک بار، وزیر دارایی، کودرین، با صحبت در تلویزیون، به معنای واقعی کلمه همه را با این جمله متحیر کرد: "... مبارزه با فساد شر اصلی است..." او بلافاصله خود را اصلاح کرد، اما برای همه روشن شد که کودرین لیبرال واقعاً به چه فکر می کند. در باره.

به گفته فروید- چیزی مربوط به رابطه جنسی، یا داشتن مضامین جنسی


چنین رزروی به طور ناگهانی ظاهر می شود. گاهی اوقات جایگزینی می تواند فقط یک حرف در یک کلمه باشد و گاهی اوقات شخص کاملاً ناخواسته اصطلاحی را در عبارت خود درج می کند که به هیچ وجه به عبارت ربطی ندارد.

چنین رزروهایی در گفتگو به دلیل تضاد خواسته های درونی فرد ایجاد می شود که به دقت از دیگران پنهان شده است و در غیر منتظره ترین لحظه از بین می رود. همین لغزش زبان می تواند نتایج بسیار ناراحت کننده ای برای گوینده به همراه داشته باشد.

فروید اعمال نادرست انجام شده توسط یک فرد را به چندین موقعیت تقسیم کرد:

موقعیت یک. اقدامات اشتباه انجام شده است.

موقعیت دو. پنهان کردن و از دست دادن چیزها.

موقعیت سه. فراموش کردن، برای مثال، برداشت ها، نیات، کلمات و نام های دیگران.

موقعیت چهار. غلط املایی، غلط املایی، غلط املایی.

دلیل چنین رزرو به گفته فرویدممکن است یک قصد پنهانی وجود داشته باشد که به دلایلی مغایر با بیانیه باشد، یا اختلاف داخلی با اطلاعاتی که به مردم منتقل می شود.

بنابراین، مردم اغلب در اظهارات خود اشتباه می کنند، در نتیجه تمام اسرار آنها آشکار می شود. در این صورت، تمام خواسته ها و انگیزه های پنهان آنها "بیرون می آید" و به دیگران نشان می دهد که واقعاً چه فکر می کنند.

پس از خواندن این مقاله کوتاه، یاد گرفتید به گفته فروید، این به چه معناست؟و دیگر به آنجا نخواهید رسید

مهم نیست که مخالفان او چقدر زیگموند فروید را سرزنش یا تحسین می کنند، من بارها و بارها متقاعد شده ام که پدربزرگ روانکاوی چیزهای زیادی دیده و می داند. نظریات او جای خود را دارد. نظریه رزروهای او برای چندین دهه توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است. بالاخره لغزش فرویدی چیست؟

لغزش فرویدیچیزی بیش از «با صدای بلند صحبت کردن» از ناخودآگاه ما نیست. فروید معتقد بود که تمایلات ناخودآگاه مختلف اغلب باعث مشکلات ذهنی می شود که فرد به هیچ وجه قادر به صحبت در مورد آنها نیست؛ حتی گاهی اوقات این مشکلات توسط شخص در سطح خودآگاه تشخیص داده نمی شود.

بنابراین اصطلاح "لغزش فرویدی" چیزی نیست جز: این رها شدن یک میل پنهان به سطح است. انسان همیشه از اینکه چیزی می‌خواهد آگاه نیست و ناخودآگاه به‌عنوان نگهبان واقعی سلامت روان فرد، از طریق لغزش‌ها یا لغزش‌های تصادفی، افکار پنهان را به سطح می‌آورد. لغزش فرویدی فقط یک اشتباه پیش پا افتاده و بی معنی نیست، بلکه رهایی از امیال پنهان و گاهی درخواست کمک از یک فرد ناخودآگاه است.

مشکل این است که گاهی اوقات درک ماهیت ظاهر آنها دشوار است. با این حال: هیچ چیز غیر ممکن نیست. در صورت تمایل می توانید تلاش کنید تا متوجه شوید.

زیگموند فروید نظریه لغزش های زبان را ایجاد کرد.
بر اساس این نظریه، تمام خطاها در گفتار انسان را می توان به موارد زیر تقسیم کرد:
1- كليه لغزش ها، غلط املايي ها، اشتباهات و اشتباهات تايپي.
2- تمام مشکلات حافظه: فراموش کردن نام ها، نقشه ها، برداشت ها، کلمات، پنهان کردن چیزها و سایر اعمال نادرست.
3- حرکات و حالات صورت که با هدف مطابقت ندارد.

اگر این مشکلات رخ دهد، پس باید دلیل داشته باشند. هیچ حادثه ای در دنیا وجود ندارد، فقط الگوهایی وجود دارد. مورد دیگر این است که همه آنها مشمول درک نیستند. هر چه فرد بیشتر سعی می کند خواسته ها و نیازهای خود را کنار بگذارد، آنها با وضوح بیشتری ظاهر می شوند و در کلمات، اعمال، اعمال بیان می شوند.

اغلب به نظر ما می رسد که آنها می توانند در دوره های خستگی، افسردگی یا، برعکس، تحریک بیش از حد ذهنی رخ دهند، که آنها مطلقاً هیچ معنایی ندارند. با این حال، حکیمان چینی زیگموند فروید را تکرار می کنند: «حوادث تصادفی نیستند».

اگر به این سوال نگاه کنید که چرا یک نفر چنین اشتباهی را مرتکب شده است، متوجه می شوید که این اشتباه اتفاقی رخ نداده است و هر عملی معنای پنهان خاصی دارد.

برای درک معنای کامل لغزش های فرویدی، سعی کنید با دقت گوش کنید و مهمتر از همه، سخنرانی های سیاستمداران با هر درجه ای را تماشا کنید. اگر متوجه شوید که کلمات، حرکات و نحوه ساخت عبارات اغلب به هیچ وجه با هم منطبق نیستند، شگفت زده خواهید شد. البته بسیاری از سیاستمداران این موضوع را می دانند و خود را کنترل می کنند، اما نمی توان همه را کنترل کرد.

در طی یک سخنرانی تلویزیونی، سناتور تد کندی می خواست بگوید که "منافع ملی باید پاداش دادن به "بهترین" و درخشان ترین باشد." درعوض، کندی حتی زمانی که دستش را کاسه می‌کرد، «سینه» را بلند کرد. او نیز به سرعت بهبود یافت و به سخنان خود ادامه داد، اما این اتفاق بر شهرت وی تأثیر گذاشت.

مشاهدات مردم عادی بیشتر نظریه فروید را تایید می کند. برای مثال، اگر به مهمانان بگویید که نمی‌خواهید در آستان خانه‌تان ببینید که «از بازدید آنها استقبال نمی‌کنید»، به جای «ما از بازدید شما استقبال می‌کنیم»، نباید از اقامت کوتاه آنها در خانه تعجب کنید. خانه ی تو.

یکی دیگر از اشتباهات رایج فراموش کردن اسامی است. ما اغلب نام کسانی را که برایمان جالب نیستند فراموش می کنیم. ما کلماتی را که ناخودآگاه ما دوست ندارد تکرار کند را فراموش می کنیم و نمی توانیم به خاطر بسپاریم. در اینجا، به دلایلی، طرح فیلم "تو و من جایی ملاقات کردیم" به ذهن می رسد، جایی که قهرمان واسیلی مرکوریف، کارگردان تئاتر، کلمه "s" - وجدان را فراموش کرد.

پدربزرگ فروید معتقد بود که تمام این "حوادث" در جامعه بشری دقیقاً به دلیل توسعه آن به وجود آمده است. تمدن به گونه ای ساخته شده بود که تمام تکانه های طبیعی، حیوانی خوانده شده باید سرکوب می شد. سرکوب شده، آنها در ضمیر ناخودآگاه پنهان می شوند و به طور دوره ای شروع به "شورش" می کنند.

و اگر ضمیر ناخودآگاه شما شروع به "بیان" نامطلوب در مورد یک چیز یا چیز دیگری کرد. سانسور درونی شما خواسته های طولانی مدت پنهان شما را رها کرده است.

اگر متوجه لغزش های مکرر زبان، اشتباهات تایپی یا اشتباه شدید، لطفاً با ما تماس بگیرید. من همیشه خوشحال خواهم شد که به شما کمک کنم بفهمید آنها به شما چه می گویند.


2024
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه