21.11.2020

بندر مروارید ما رود خشک است. آمریکایی ها اتحاد جماهیر شوروی شوروی را بمباران کردند چگونه ایالات اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی 1950 را بمباران کردند


تعداد کمی از افراد می دانند که در واقع ، در آن سال ها ، هواپیماهای خارج از کشور با این وجود حمله ای بدون مجازات به خاک شوروی انجام داده اند. این اتفاق در خاور دور در اکتبر 1950 رخ داد ...

در 8 اکتبر 1950 در ساعت 16:17 به وقت محلی ، دو جنگنده نیروی هوایی Lockheed F-80C "Shooting Star" ("شهاب سنگ") ایالات متحده مرزهای دولت اتحاد جماهیر شوروی را نقض کردند و تقریباً با 100 کیلومتر عمیق تر ، به ارتش شوروی حمله کردند فرودگاه هوایی Sukhaya Rechka در 165 کیلومتری ولادی وستوک ، در منطقه خاسان. در نتیجه بمباران هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده ، هفت هواپیمای اسکادران شوروی در پارکینگ آسیب دیدند ، یکی کاملاً سوخته است.
در پاییز آن ، جنگ در شبه جزیره کره از قبل در جریان بود. ولی ها بسیار نزدیک به مرز مشترک ایالتی ما با کره ای ها غریدند. علاوه بر این ، آمریکایی ها و متحدان آنها با توجه به قوانین بین المللی در مراسمی ایستادند. هواپیمای رزمی دشمن بالقوه پروازهای منظمی را در نزدیکی شهرهای شوروی و پایگاه های نظامی انجام می داد. اگرچه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رسماً در جنگ شرکت نکرد ، اما به درگیری های مسلحانه منجر شد.
شب 26 ژوئن 1950 ، در آبهای بین المللی ، ناوهای جنگی کره جنوبی به سمت کشتی کابلی پلاستون که بخشی از نیروی دریایی 5 شوروی (ناوگان اقیانوس آرام کنونی) بود شلیک کردند ، در نتیجه فرمانده ناو ، ستوان فرمانده کولسنیکوف ، درگذشت. برخی از اعضای خدمه زخمی شدند. دشمن فقط پس از گشودن آتش بازگشت عقب نشینی کرد.
در 4 سپتامبر همان سال ، خدمه هواپیمای شناسایی شوروی A-20Zh "بوستون" ، ستوان ارشد کنستانتین کورپایف ، برای مشاهده اقدامات یک ناوشکن ناشناس ، که به فاصله 26 کیلومتری بندر نزدیک شد ، با زنگ خطر بلند شد. از دالنی (بندر آرتور سابق). او دو نفر از رزمندگان ما را همراهی می کرد. در مسیر رسیدن به هدف ، هواپیماهای شوروی بلافاصله توسط 11 جنگنده آمریکایی مورد حمله قرار گرفتند. در نتیجه یک نبرد هوایی کوتاه ، بوستون آتش گرفت و به اقیانوس سقوط کرد. هر سه خدمه آن کشته شدند.
این زمینه سیاسی - سیاسی آن زمان در خاور دور بود. جای تعجب نیست که واحدها و تشکیلات نیروهای مسلح شوروی در آن مناطق در تنش مداوم بودند. هشدارها ، دستورات پراکنده فوری یکی پس از دیگری دنبال می شدند. در 7 اکتبر 1950 ، این دقیقاً همان چیزی بود که به 821 ام هنگ هواپیمایی جنگنده لشکر هوایی 190 جنگنده ، مسلح به پیستون قدیمی آمریکایی Kingcobras که تحت جنگ Lend-Lease در طول جنگ بزرگ میهنی بدست آمده بود ، رسید. خلبانان باید فوراً به میدان هوایی میدانی ناوگان اقیانوس آرام سوخایا رچکا در منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی ، 100 کیلومتری مرز شوروی و کره بروند. صبح روز 8 اکتبر ، هر سه اسکادران هنگ در محل جدید خود بودند. سپس چیزی تقریباً باورنکردنی آغاز شد.

روز یکشنبه ، ساعت 4:17 بعد از ظهر به وقت محلی ، ناگهان دو هواپیمای جت بر فراز سوخایا ریچکا ظاهر شدند. در پرواز سطح پایین ، آنها از فرودگاه عبور کردند ، سپس برگشتند و آتش گشودند. هیچ کس وقت نداشت که چیزی را بفهمد ، زیرا شش هواپیمای شوروی آسیب دیدند و یک فروخته شد. در اسناد بایگانی هیچ کلمه ای در مورد کشته یا زخمی شدن در هنگ 821 هواپیمایی وجود ندارد. اما بیشتر در مورد آن در زیر.

معلوم شد که جنگنده های آمریکایی F-80 "Shooting Star" به سوخایا ریچکا حمله کرده اند. خلبانان هنگ 821 هوانوردی حتی برای تعقیب جت F-80 تلاش نکردند. روی پیستون Kingcobras آنها غیرممکن بود.
در 9 اکتبر ، اتحاد جماهیر شوروی شوروی یادداشت رسمی اعتراض خود را به سازمان ملل متحد ارائه داد. دولت اتحاد جماهیر شوروی به شدت نگران بود. آنها نمی توانستند درک کنند - یا این آغاز جنگ جهانی سوم بود ، یا اشتباه خلبانان.

در تاریخ 20 اکتبر ، رئیس جمهور آمریکا ، هری ترومن ، در سخنرانی در سازمان ملل ، گناه خود را در برابر ایالات متحده پذیرفت و ابراز تأسف کرد که نیروهای مسلح آمریکا در یک حادثه با نقض مرز اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و آسیب رساندن به اموال شوروی نقش داشته اند. وی اظهار داشت كه فرمانده هنگ عزل شد و خلبانان به دادسرای نظامی منتقل شدند كه حمله به قلمرو اتحاد جماهیر شوروی "نتیجه یك خطای ناوبری و محاسبه ضعیف" خلبانان بود. و همچنین - که فرمانده واحد هواپیمایی ، شامل F-80 ، از دفتر برکنار شد ، تحریم های انضباطی برای خلبانان اعمال شد.
علی رغم اینکه به نظر می رسید این حادثه حل و فصل شده باشد ، لشکر 303 هواپیمایی ، که دارای اسلحه موشک انداز MIG-15 بود ، بلافاصله از منطقه مسکو به شرق دور منتقل شد. نیروها وارد وظیفه رزمی شدند. اوضاع در واحدها نگران کننده بود.

آمریکایی ها تا سال 1990 به دفاع از نسخه خطای خلبان ادامه دادند.

كونبك ، افسر اطلاعاتی سابق سیا و سنا و خلبان سابق یكی از دو جنگنده آمریكایی به یاد می آورد: "در كره جنگ وجود داشت. داده های هواشناسی شوروی طبقه بندی شد ، كه ما را از اطلاعات مربوط به وضعیت آب و هوای سیبری و خاور دور محروم می كرد." که در سال 1950 به فرودگاه هوایی سوخایا ریچکا حمله کرد. - هیچ نشانه ای روی زمین وجود نداشت ، ناوبری رادیویی وجود نداشت ... در ارتفاع 3 هزار متری ابرها من یک سوراخ پیدا کردم ، ما به داخل آن هجوم بردیم و خود را بالاتر از یک دره رودخانه ... من دقیقاً نمی دانستم کجا هستیم ... یک کامیون در امتداد جاده غبارآلود به غرب می رفت. "
آمریکایی ها تصمیم گرفتند از پس کامیون برآیند و با تعقیب ماشین به فرودگاه رفتند. به نظر می رسید مانند فرودگاه هوایی چونگجین که خلبانان روی نقشه ای در مقیاس بزرگ مشاهده می کنند.
"رادارهای اتحاد جماهیر شوروی باید در حدود 100 مایلی مرز ما را ردیابی کرده باشند. به دنبال فرود ما ، هنگام پایین آمدن به دره رودخانه ، آنها احتمالاً ما را در چینهای زمین از دست دادند. هشدار عمومی داده شد ، اما روسها هواپیما یا هواپیما نداشتند. موشک ها برای دفع حمله آماده بودند. بعد از ظهر یکشنبه بود. هواپیماهای زیادی در این فرودگاه وجود داشتند - آرزوی هر خلبان نظامی. حدود 20 هواپیما از نوع R-39 و R-63 در دو ردیف صف کشیده شدند ... روشن بدنه های سبز تیره در آنجا ستاره های قرمز بزرگی با لبه سفید وجود داشت. تقریباً هیچ زمانی برای تصمیم گیری وجود نداشت ، سوخت نیز تمام می شد ... من از سمت چپ وارد شدم ، چندین انفجار را شلیک کردم ، شریک زندگی من آلن دیفندورف همانطور که من انجام دادم انجام داد "
شهاب سنگها پس از اطمینان از اصابت هدف ، برگشتند و پرواز کردند. هنگام عزیمت از هدف ، آمریکایی ها به سمت پایگاه حرکت کردند و ناگهان یک جزیره را در نزدیکی ساحل دیدند. كونبك به خاطر آورد: "واو" ، هیچ جزیره ای در نزدیك چونگجین وجود ندارد ... در بازگشت ، خلبانان گزارش دادند که فرودگاه را با هواپیما بمباران کرده اند. کارشناسان ضبط دوربین هواپیما را بررسی کردند و مشخص شد که هواپیمای موجود در این فرودگاه از نوع کینگ کوبرا آمریکایی است که توسط آمریکایی ها با اجاره وام به روس ها تحویل داده شده است. این دوربین نشان داد که هواپیماهای موجود در زمین شعله ور نمی شوند - احتمالاً سوخت وجود ندارد ، این بدان معناست که قطعاً یک فرودگاه نظامی کره شمالی نبوده و خلبانان اشتباه کرده اند.

به گفته سرلشکر گئورگی لوبوف ، که در آن زمان فرماندهی سپاه 64 هواپیمایی را بر عهده داشت ، اکنون درگذشت و وی. زابلین ، خلبان سابق هنگ 821 هواپیمایی ، هیچ خطایی نمی تواند داشته باشد. آمریکایی ها باید کاملاً خوب می دیدند که کجا پرواز می کنند و چه چیزی بمباران می کنند. این یک تحریک آشکار بود. به گفته زابلین ، "آمریکایی ها به خوبی می دیدند که کجا می روند. ما از مرز خود با کره 100 کیلومتر پرواز کردیم. آنها همه چیز را کاملاً می دانستند. اختراع شد كه خلبانان جوان گم شدند. »سابقه بیشتر آلتون كوانبك همچنین تردیدهایی را درباره این اشتباه ایجاد می كند. او بسیار موفق است. به احتمال زیاد ، بمب گذاری به صورت عمدی انجام شده است و این حادثه تحریک محض آمریكا بود.

با این حال ، در هر صورت ، این تنها راز آن وقایع نیست. در اسناد بایگانی وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فقط از هواپیماهای شوروی شکسته و آسیب دیده در نتیجه حمله ناگهانی صحبت شده است. و حتی یک کلمه - در مورد تلفات انسانی.
البته هفت هواپیما برای یک ابرقدرت ضرر بزرگی نیست. تلفات جانی نداشته است. طبق بیانیه رسمی با این حال ، ظاهرا وجود داشت ، و آنها نیز وجود داشتند. حداقل در فهرست بناهای یادبود منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی به شماره 106 "یک گور دسته جمعی بدون خلبان خلبانانی که در طی دفع بمب افکن های آمریکایی در سال 1950 کشته شدند" دیده می شود. همچنین نشان می دهد که این قبر در نزدیکی روستای Perevoznoye ، قلمرو سابق شهر نظامی سوخایا Rechka واقع شده است.

البته عجیب است که قبر بدون علامت است. عجیب است که بایگانی های نظامی در مورد او ساکت هستند.
در اینجا و در جنگ بزرگ میهنی ، افتادگان در هر کجا و به طور تصادفی دفن می شدند و اهمیتی برای علامت روی نقشه نداشتند. برای دهه هفتم ، گروههای جستجو در اطراف میدان جنگ سرگردان بودند. و آنها مدت طولانی سرگردان خواهند شد ...

در تاریخ 9 مه 1945 ، کشور اتحاد جماهیر شوروی پیروزی بر آلمان نازی را جشن گرفت. این پیروزی با سایر کشورها مانند ایالات متحده که جبهه دوم را گشود و از طریق لیزینگ لند به ما کالا داد ، مشترک بود.

اما در حال حاضر در سال 1946 و 1953 ایالات متحده آمریکا خاور دور و سیبری ما را بمباران کرد. از اطلاعات رسمی وزارت دفاع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مشخص نیست که این جنگ طی 7 سال آینده چه نوع جنگی بوده است. جنگ توسط "جنگ در کره" پوشانده شد. اما کره نبود که بمباران شد ، بلکه ما.

"طبق بایگانی مرکزی وزارت دفاع روسیه ، واحدهای هواپیمایی شوروی در جنگ کره شکست خوردند 335 هواپیما و 120 خلبان. 64 سپاه جنگنده های هوایی که در جنگ کره شرکت داشتند ، 26000 نفر بودند. به گفته فرمانده سپاه ، سرلشکر G.A. Lobov ، تلفات ما در نبردهای هوایی بالغ بر 335 هواپیما و طبق اطلاعات به روز شده ، 200 خلبان است. "
(به ایزوستیا ، 9 فوریه 1994 و کومسومولسکایا پراودا ، 25 ژوئن 1991 مراجعه کنید.)

هر جنگی هدفی دارد. اعلام و مخفی.
هدف از جنگ ناشناخته 1946-1953 چه بود. ؟

استالین و بودیونی هنگام رژه در مقبره واقع در میدان سرخ نزدیک کرملین ، مسکو ایستاده اند.

ما در مه افسانه ها و دروغ ها زندگی می کنیم

آیا ما تاریخ خود را می دانیم؟ آیا اتفاقاتی که برای ما رخ داده را به یاد می آوریم؟ بعید است که فردی هر آنچه را که در زندگی برای او اتفاق افتاده است به یاد بیاورد. بنابراین ، به یاد آوردن حقایق تاریخی غیرممکن است ، به ویژه هنگامی که شما هنوز در تاریکی به سر می برید ، واقعیت را در هزارتوی سیاست و مبارزه برای بردگی مردم جهان توسط گله ای از شغال های گرسنه جاودان پنهان می کنید.

ما در یک کشور بزرگ در یک مکان زندگی می کنیم و نمی دانیم در انتهای دیگر چه اتفاقی می افتد. کشور بزرگ است ، اما یک شخص فقط در واقعیت کوچک خودش زندگی می کند.

امروز یک جنگ سرد بین روسیه و کشورهای ناتو به رهبری ایالات متحده وجود دارد. ما که زندگی می کنیم و معاصر زندگی خود با شما هستیم ، هنوز نمی دانیم که واقعاً چه چیزهایی در اطراف ما اتفاق می افتد ، زیرا بسیاری از حقایق پنهان هستند ، گویی که وجود نداشته و وجود نداشته اند.

جای تعجب نیست که امروز ما در کنار شما حوادثی از گذشته را کشف می کنیم که باور کردن آنها سخت است. پدربزرگ ها و والدین ما در آن زمان زندگی می کردند ، اما آنها هر آنچه را که از داده های بایگانی می آموزیم به ما نمی گویند. اما این اتفاقات برای مردم رخ داده است. صدها نفر شاهد بودند. ساکت بودند؟ چرا؟ یا همه شاهدان وقایع "ناخوشایند" تحت تصفیه قرار گرفتند ، همانطور که معمولاً در جامعه واقعیت شوروی انجام می شد.

در دهه 60 قرن بیستم ، یعنی در سال 1960 و بعد از آن ، قیام هایی در روسیه علیه قدرت دولت در دوره دبیرکل حزب ، نیکیتا خروشچف آغاز شد. قیامها به طرز وحشیانه ای سرکوب شد. تانک ها مردم را خرد کردند. آنها در میادین تیرباران شدند. اگر اینها سکونتگاههای کوچکی بودند ، به طور معمول ، کل روستاها تحت تصفیه قرار می گرفتند. اگر کل شهر ابراز نارضایتی می کرد ، در اینجا مشکل تر بود. اما ، علیرغم این مشکلات در ایجاد انبوهی از جمعیت ، ارتش شهرهای تحت محاصره را گرفت ، جلوی خروجی های شهر را گرفت و از طریق هر خانه ، هر آپارتمان برای نشت اطلاعات به شهرهای دیگر کار کرد.

پنچری فقط یکبار اتفاق افتاد. در یک شهر بزرگ صنعتی قیامی در نووچرکاسک آغاز شد. مردم گرسنه بودند. حقوق پایین آمد. چیزی برای خوردن نبود ، مغازه ها با قفسه های خالی خالی شده بودند. وقتی جنگ جهانی دوم 1941-1945 میلادی تمایل به زنده ماندن به هر قیمتی را در بین مردم ایجاد کرد ، کارگران برده نمی توانستند به جمعیت پس از جنگ وارد شوند. دستان مردان هنوز قفل تفنگ های خودکار را به خاطر می آورد. ذهنیت مردم هنوز به وضوح سعی در تقسیم به دوست یا دشمن داشت.

اما مواردی وجود داشت که از نظر بدبینی فاحش بود ، وقتی "حقیقت" از مرزهای صدها هکتار زمین فراتر نمی رفت. زیرا عملاً کسی نبود که بتواند آنچه را که امروز سخت باور می شود بگوید.

به عنوان مثال ، تعداد کمی از مردم می دانند که ایالات متحده در دهه 50 خاور دور ما را بمباران کرد. فقط 30 کیلومتری شهر بزرگ ولادیوستوک ، جنگنده های نیروی دریایی آمریکا پنج واحد نظامی را بمباران کردند.

متحدان ما در جنگ با فاشیسم پس از پایان جنگ ، پنج سال بعد ، جنگ جدیدی با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به راه انداختند ، که عملاً چیزی در مورد آن تا به امروز شناخته نشده است.

در اکتبر 1950 ، چهار (4) جنگنده آمریکایی به واحد نظامی سوخایا ریچکا حمله کردند. آنها بهمراه جمعیت غیرنظامی در اطراف این واحد بمباران کردند.

سپس روز به روز ، حدود 11 جنگنده آمریکایی از فرودگاه های ژاپن به پرواز درآمدند و اهداف نظامی بعدی ما را بمباران کردند. بمباران شده بر اساس داده های رسمی ، که به طور کامل برای ما شناخته نشده است ، 5 واحد نظامی ، 103 هواپیمای نظامی.

و تا به امروز جهان حقیقت در مورد جنگ در شرق دور در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را نمی داند. تاکنون حقیقت ممنوع است. و فقط برخی از داده های طبقه بندی نشده به ما می رسند ، مانند مصاحبه با Poltoranin در برنامه Karaulov.

ما هنوز توسط اطلاعات نادرست درباره وقایع واقعی پنهان شده ایم. بمباران سیبری و خاور دور توسط آمریکایی ها بیش از یک روز ادامه داشت. و این برای ما ، برای اتحاد جماهیر شوروی سابق تعجب آور نبود. جنگی در خاور دور در جریان بود که برای ما به عنوان جنگ کره نامگذاری شد.

"در کره جنگ بود. داده های هواشناسی شوروی طبقه بندی شد ، که ما را از آن محروم کرد اطلاعات در مورد آب و هوای سیبری و خاور دور " Kwonbek ، کارمند سابق CIA و کمیته اطلاعات سنا ، و همچنین خلبان سابق یکی از دو جنگنده آمریکایی که در سال 1950 به فرودگاه هواپیمای سوخایا ریچکا حمله کردند ، به یاد می آورد.

طوفان طوفان سابق در مورد آب و هوای سیبری و خاور دور صحبت می کند ، نه کره. به نظر سرلشکر جورجی لوبوف ، که در آن زمان فرماندهی سپاه 64 هوانوردی را بر عهده داشت ، اکنون درگذشت و وی. زابلین ، خلبان سابق هنگ 821 هواپیمایی ، "آمریکایی ها به خوبی مکان پرواز خود را دیدند. ما از مرز خود با کره 100 کیلومتر پرواز کردیم. "

این تنها راز آن وقایع نیست. در اسناد بایگانی وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فقط از هواپیماهای شوروی شکسته و آسیب دیده در نتیجه حمله ناگهانی صحبت شده است. و حتی یک کلمه - در مورد تلفات انسانی.

در لیست بناهای تاریخی منطقه Khasansky در منطقه پریمورسکی شماره 106 "یک گور دسته جمعی بدون خلبان از خلبانان استهنگام دفع بمب افکن های آمریکایی در سال 1950 کشته شد ". همچنین نشان می دهد که این قبر در نزدیکی روستای Perevoznoye ، قلمرو سابق شهر نظامی سوخایا Rechka واقع شده است.

البته عجیب است که قبر بدون علامت است. عجیب است که بایگانی های نظامی در مورد او ساکت هستند. توجه داشته باشید که هواپیماها حتی بلند نمی شوند. آنها را از مناطق دیگر رانده و در اینجا نابود کردند. چه چیزی در پشت اسرار و خیانت مردم شما بود؟

هواپیمای رزمی دشمن بالقوه پروازهای منظمی را در نزدیکی شهرهای شوروی و پایگاه های نظامی انجام می داد. اگرچه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رسماً در جنگ شرکت نکرد ، اما به درگیری های مسلحانه منجر شد. اما این نادر بود. شاید، واحدهای نظامی شوروی دستورات خیانت آمیز مبنی بر عدم بازگشت آتش داشتند. در غیر این صورت چگونه شکست 103 هواپیمای جنگی در میدان های هوایی خود را توضیح دهیم؟
در شب 26 ژوئن 1950 در آبهای بین المللی کشتی های جنگی کره جنوبی به سمت کشتی کابلی پلاستون که بخشی از نیروی دریایی 5 شوروی (ناوگان اقیانوس آرام کنونی) بود شلیک کردند و در نتیجه فرمانده کشتی ، ستوان فرمانده کلسنیکوف کشته شد. برخی از اعضای خدمه زخمی شدند. دشمن فقط پس از گشودن آتش بازگشت عقب نشینی کرد.
4 سپتامبر 1950 سالها برای مشاهده اقدامات یک ناوشکن ناشناس که به فاصله 26 کیلومتری بندر نزدیک شده بود دالی (پورت آرتور سابق) ، [ - اکنون شهر چینی UDALYANCHI است] با هشدار ، خدمه هواپیمای شناسایی شوروی A-20ZH "بوستون" ستوان ارشد کنستانتین کورپایف به هوا بلند شدند. او دو نفر از رزمندگان ما را همراهی می کرد. در راه رسیدن به هدف هواپیماهای شوروی بلافاصله توسط 11 جنگنده آمریکایی مورد حمله قرار گرفتند ... در نتیجه یک نبرد هوایی کوتاه ، بوستون آتش گرفت و به اقیانوس سقوط کرد. هر سه خدمه آن کشته شدند.

یگانها و تشکیلات نیروهای مسلح شوروی در این مناطق دائماً در تنش بودند. هشدارها ، دستورات پراکنده فوری یکی پس از دیگری دنبال می شدند. 7 اکتبر 1950 این دقیقاً همان چیزی است که به 821 ام هنگ هواپیمایی جنگنده لشکر 190 هوانوردی هواپیمایی ، مسلح به پیستون قدیمی آمریکایی Kingcobras که تحت جنگ Lend-Lease در طی جنگ بزرگ میهنی بدست آمده بود ، رسید. خلبانان باید فوراً به میدان هوایی میدانی ناوگان اقیانوس آرام سوخایا رچکا در منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی ، 100 کیلومتری مرز شوروی و کره بروند. صبح روز 8 اکتبر ، هر سه اسکادران هنگ در محل جدید خود بودند. سپس چیزی تقریباً باورنکردنی آغاز شد.

سپس اتفاقی افتاد که باید آن را خیانت به منافع مردمش ، خیانت به مردمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نامید. چگونه می توان اقدامات ستاد عمومی وزارت دفاع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را درک کرد ، وقتی سه اسکادران جنگی فوراً به این گروه منتقل می شوند و سپس اینها اسکادران های هنگ 821 توسط دشمن ما ایالات متحده نابود شد؟

روز یکشنبه 8 اکتبر 1950 در ساعت 16 و 17 دقیقه به وقت محلی ، ناگهان دو هواپیمای جت بر فراز سوخایا ریچکا ظاهر شدند. در پرواز سطح پایین ، آنها از فرودگاه عبور کردند ، سپس برگشتند و آتش گشودند. هیچ کس وقت نداشت که چیزی را بفهمد ، زیرا شش هواپیمای شوروی آسیب دیدند و یک فروخته شد. در اسناد بایگانی هیچ کلمه ای در مورد کشته یا زخمی شدن در هنگ 821 هواپیمایی وجود ندارد.

من معتقدم که نه دو جنگنده ، بلکه خیلی بیشتر ، واحدهای نظامی را که تازه مکان خود را تغییر داده بودند بمباران کردند. آنها توسط رهبری اتحاد جماهیر شوروی نزدیکتر به مرز رانده شدند و به نابودی کامل منتقل شدند.

8 اکتبر 1950 یکشنبه بود ساکنان روستاهای اطراف در دریا استراحت می کردند ، فرودگاه هوایی Sukhaya Rechka طبق برنامه آخر هفته زندگی می کرد. برای تمرینات ، ردیاب های هوایی Po-2 و جنگنده های پیستونی Kingcobra به آن منتقل شدند. در کل حدود 20 هواپیما که در یک خط باریک نزدیک باند ایستاده بودند.

از خاطرات استوکر:


  • - و تو می دانی ، پسر ، آمریکایی های ما در سال پنجاهمین بار یک بار در این پهپاد حرکت کردند.

  • - تو چیه پدربزرگ ، اینجا جنگی نبود. در کره ، آمریکایی ها مطمئناً جنگیدند ، اما به طوری که آنها ما را بردند و اینگونه روی ما قدم گذاشتند - نمی تواند باشد.

  • - خیلی زیاد توتا همیشه خالی نیست ، مثل الان که بود... قبل از جنگ هواپیماهایی وجود داشت و بعد از آن نیز در جنگ بودند. آنها می گویند در جنگ اینجا ، حتی یک بمب افکن آمریکایی نشست و ناک اوت کرد. جنگنده های این ایرادروم با ملخ رانده می شدند ، بله "ذرت" بود و وقتی برای جت خیلی کوچک شد ، آنگاه رها شد. بنابراین ، گاهی اوقات ، میزهای گردان از Nezhinka و از Sukhodol در تابستان پرواز می کنند. آنها در ماه مه می رسند ، خودتان خواهید دید.

در اینجا خاطرات دیگری وجود دارد:

سوخایا ریچکا اصطلاحی متعارف و توپونیمی است. در واقع ، میدان هوایی بین آن قرار داشت روستاهای Perevoznaya و ایستگاه Kedrovaya ، قلمرو خسان از استادیوم کافی است پشت مدرسه Perevoznaya ، 400 متر پیاده روی کنید و اولین نشانه های یک فرودگاه هوایی ظاهر می شود.
سپرهای قلع کشیده مشخص با حفره های گرد روی حصارهای خانه های روستاهای اطراف نیز از پژواک آن میدان هوایی است.

فقط در 2 اکتبر 1964 ، هنگامی که جنگ سرد در اطراف کوبا آغاز شد ، جمعیت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اطلاعاتی در مورد رودخانه سوخیا دریافت کرد.

خلبانان آمریکایی ، ظاهرا "به یاد روابط متحدین" ، اغلب بر فراز کشتی ها و پایگاه های ناوگان اقیانوس آرام پرواز می کردند. از لحظه تسلیم ژاپن تا پایان سال 1950. ضبط شده بود 46 حادثه شامل 63 هواپیمای آمریکایی از انواع مختلف. بعضی اوقات توپچی های ضد هوایی رگبار را باز می کردند و جنگنده ها به هوا بلند می شدند. اولین نبرد هوایی در سال 1945 رخ داد. بیش از سرزمین کره ، هنگامی که چهار "Airacobras" ما یک بمب افکن B-29 آمریکایی را رهگیری کردند و در حال شلیک به آن ، در فرودگاه هوامین ، جایی که در آن زمان هواپیمایی شوروی مستقر بود ، که اخیراً به جنگ با ژاپن پایان داده بود ، مستقر شد.

کم کم با تغییر در سیاست خارجی ، پروازهای تصادفی به شناسایی سیستماتیک تبدیل شدند و جنگ هوایی به طور جدی آغاز شد و در دهه 50 به اوج خود رسید. بنابراین در ماه مه سال 1950 بر سر فرودگاه چوكچی Uelkal نبرد هوایی بین "Mustangs" آمریکایی F-51 و شوروی La-11 آغاز شد ، در نتیجه آن خلبان کاپیتان S. Efremov یک "موستانگ" را ناک اوت کرد ، اما او که آسیب دید ، به سختی خود را به فرودگاه رساند.

من در Chukotka متولد شدم. پدر و مادر من در جوانی به چوکوتکا آمدند. اما ما هرگز چنین چیزی را نشنیده ایم که نبردهایی بر سر Chukotka وجود داشته باشد.

آیا هدف جنگ آلاسکا است؟

طبق منابع مختلف ، آمریکایی ها از 800 تا 1000 پرواز در روز انجام می دهند. این یک جنگ واقعی بود. برای چی؟ چه اهدافی دنبال شد؟ و چه اتفاقی افتاده است که ما نمی دانیم؟

شاید در این زمان بود که آمریکایی ها آلاسکا را از ما فتح کردند ، که اکنون آنها را به عنوان فروخته شده در دوران باستان به ما ارائه می دهند. چرا آمریکایی ها این همه پول را برای خرید 800 پرواز در روز خرج می کردند؟ این خیلی پول است! جنگی در جریان بود. در مورد آن ما چیزی نمی دانیم. چه چیزی از ما پنهان می کنند؟ چه چیزی را نمی دانیم؟ جنگ در خاور دور برای چه بود؟ چرا آمریکایی ها سیبری ما را بمباران کردند؟ تاکنون ، فیلم هایی در مورد شهرهای بمباران شده سیبری در اینترنت پنهان و نابود شده است.

این روز در تاریخ:

در 8 اکتبر 1950 در ساعت 16:17 به وقت محلی ، دو جنگنده نیروی هوایی Lockheed F-80C "Shooting Star" ("شهاب سنگ") ایالات متحده مرزهای دولت اتحاد جماهیر شوروی را نقض کردند و تقریباً با 100 کیلومتر عمیق تر ، به ارتش شوروی حمله کردند فرودگاه هوایی Sukhaya Rechka در 165 کیلومتری ولادی وستوک ، در منطقه خاسان. در نتیجه بمباران هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده ، هفت هواپیمای اسکادران شوروی در پارکینگ آسیب دیدند ، یکی کاملاً سوخته است.

در پاییز آن ، جنگ در شبه جزیره کره از قبل در جریان بود. ولی ها بسیار نزدیک به مرز مشترک ایالتی ما با کره ای ها غریدند. علاوه بر این ، آمریکایی ها و متحدان آنها با توجه به قوانین بین المللی در مراسمی ایستادند. هواپیمای رزمی دشمن بالقوه پروازهای منظمی را در نزدیکی شهرهای شوروی و پایگاه های نظامی انجام می داد. اگرچه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رسماً در جنگ شرکت نکرد ، اما به درگیری های مسلحانه منجر شد.

شب 26 ژوئن 1950 ، در آبهای بین المللی ، ناوهای جنگی کره جنوبی به سمت کشتی کابلی پلاستون ، که بخشی از نیروی دریایی 5 شوروی (ناوگان اقیانوس آرام کنونی) بود ، شلیک کردند ، در نتیجه فرمانده ناو ، ستوان فرمانده کولسنیکوف ، درگذشت. برخی از اعضای خدمه زخمی شدند. دشمن فقط پس از گشودن آتش بازگشت عقب نشینی کرد.

در 4 سپتامبر همان سال ، خدمه هواپیمای شناسایی شوروی A-20Zh "بوستون" ، ستوان ارشد کنستانتین کورپایف ، برای مشاهده اقدامات یک ناوشکن ناشناس ، که به فاصله 26 کیلومتری بندر نزدیک شد ، با زنگ خطر بلند شد. از دالنی (بندر آرتور سابق). او دو نفر از رزمندگان ما را همراهی می کرد. در مسیر رسیدن به هدف ، هواپیماهای شوروی بلافاصله توسط 11 جنگنده آمریکایی مورد حمله قرار گرفتند. در نتیجه یک نبرد هوایی کوتاه ، بوستون آتش گرفت و به اقیانوس سقوط کرد. هر سه خدمه آن کشته شدند.

این زمینه سیاسی - سیاسی آن زمان در خاور دور بود. جای تعجب نیست که واحدها و تشکیلات نیروهای مسلح شوروی در آن مناطق در تنش مداوم بودند. هشدارها ، دستورات پراکنده فوری یکی پس از دیگری دنبال می شدند. در 7 اکتبر 1950 ، این دقیقاً همان چیزی بود که به 821 ام هنگ هواپیمایی جنگنده لشکر هوایی 190 جنگنده ، مسلح به پیستون قدیمی آمریکایی Kingcobras که تحت جنگ Lend-Lease در طول جنگ بزرگ میهنی بدست آمده بود ، رسید. خلبانان باید فوراً به میدان هوایی میدانی ناوگان اقیانوس آرام سوخایا ریچکا در منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی ، 100 کیلومتری مرز شوروی و کره بروند. صبح روز 8 اکتبر ، هر سه اسکادران هنگ در محل جدید خود بودند. سپس چیزی تقریباً باورنکردنی آغاز شد.

روز یکشنبه ، ساعت 4:17 بعد از ظهر به وقت محلی ، ناگهان دو هواپیمای جت بر فراز سوخایا ریچکا ظاهر شدند. در پرواز سطح پایین ، آنها از فرودگاه عبور کردند ، سپس برگشتند و آتش گشودند. هیچ کس وقت نداشت که چیزی را بفهمد ، زیرا شش هواپیمای شوروی آسیب دیدند و یک فروخته شد. در اسناد بایگانی هیچ کلمه ای در مورد کشته یا زخمی شدن در هنگ 821 هواپیمایی وجود ندارد. اما بیشتر در مورد آن در زیر.

معلوم شد که جنگنده های آمریکایی F-80 Schuting Star به سوخایا ریچکا حمله کرده اند. خلبانان هنگ 821 هواپیمایی سعی در تعقیب جت F-80 نداشتند. روی پیستون Kingcobras آنها غیرممکن بود.

در 9 اکتبر ، اتحاد جماهیر شوروی شوروی یادداشت رسمی اعتراض خود را به سازمان ملل متحد ارائه داد. دولت اتحاد جماهیر شوروی به شدت نگران بود. آنها نمی توانستند بفهمند - یا این آغاز جنگ جهانی سوم است ، یا اشتباه خلبانان.

در تاریخ 20 اکتبر ، رئیس جمهور آمریکا ، هری ترومن ، در سخنرانی در سازمان ملل ، گناه خود را در برابر ایالات متحده پذیرفت و ابراز تأسف کرد که نیروهای مسلح آمریکایی در این حادثه با نقض مرز اتحاد جماهیر شوروی شوروی و آسیب رساندن به اموال شوروی درگیر شدند. وی اظهار داشت که فرمانده هنگ برکنار شد و خلبانان به یک دادگاه نظامی منتقل شدند که حمله به خاک اتحاد جماهیر شوروی "نتیجه یک خطای ناوبری و محاسبه ضعیف" خلبانان بود. و همچنین - که فرمانده واحد هواپیمایی ، شامل F-80 ، از سمت خود برکنار شد ، مجازات های انضباطی برای خلبانان اعمال شد.

علی رغم این واقعیت که به نظر می رسید این حادثه حل و فصل شده است ، لشکر 303 هواپیمایی ، که دارای اسلحه های موشکی MIG-15 بود ، بلافاصله از منطقه مسکو به شرق دور منتقل شد. نیروها وارد وظیفه رزمی شدند. اوضاع در واحدها نگران کننده بود.

آمریکایی ها تا سال 1990 به دفاع از نسخه خطای خلبان ادامه دادند.

كونبك ، افسر اطلاعاتی سابق سیا و سنا و خلبان سابق یكی از دو جنگنده آمریكایی به یاد می آورد: "در كره جنگ وجود داشت. داده های هواشناسی شوروی طبقه بندی شد ، كه ما را از اطلاعات مربوط به وضعیت آب و هوای سیبری و خاور دور محروم می كرد." که در سال 1950 به فرودگاه هوایی سوخایا ریچکا حمله کرد. - هیچ نشانه ای روی زمین وجود نداشت ، ناوبری رادیویی وجود نداشت ... در ارتفاع 3 هزار متری ابرها من یک سوراخ پیدا کردم ، ما به داخل آن هجوم بردیم و خود را بالاتر از یک دره رودخانه ... من دقیقاً نمی دانستم کجا هستیم ... یک کامیون در امتداد جاده غبارآلود به غرب می رفت. "

آمریکایی ها تصمیم گرفتند از پس کامیون برآیند و با تعقیب ماشین به فرودگاه رفتند. به نظر می رسید مانند فرودگاه هوایی چونگجین که خلبانان روی نقشه ای در مقیاس بزرگ مشاهده می کنند.

"رادارهای شوروی باید در حدود 100 مایلی مرز ما را ردیابی کرده باشند. به دنبال فرود ما ، هنگام پایین آمدن به دره رودخانه ، آنها احتمالاً ما را در چین زمین از دست دادند. هشدار عمومی داده شد ، اما روس ها هواپیما نداشتند یا موشک های آماده برای دفع حمله. بعد از ظهر یکشنبه بود. هواپیماهای زیادی در این فرودگاه وجود داشتند - آرزوی هر خلبان نظامی. حدود 20 هواپیما از نوع R-39 و R-63 در دو ردیف صف کشیده شدند ... روی بدنه های سبز تیره ستاره های قرمز بزرگی با لبه سفید وجود داشت. تقریباً هیچ زمانی برای تصمیم گیری وجود نداشت ، سوخت نیز تمام می شد ... من از سمت چپ وارد شدم ، چندین انفجار را شلیک کردم ، شریک زندگی من آلن دیفندورف مانند من کردم. "

با اطمینان از اصابت هدف ، شهاب سنگها برگشتند و پرواز کردند. هنگام عزیمت از هدف ، آمریکایی ها به سمت پایگاه حرکت کردند و به طور غیر منتظره یک جزیره را در نزدیکی ساحل دیدند. کوبانبیک یادآوری کرد: "واو" هیچ جزیره ای نزدیک چونگجین وجود ندارد ... در بازگشت ، خلبانان گزارش دادند که فرودگاه را با هواپیما بمباران کرده اند. کارشناسان ضبط دوربین هواپیما را بررسی کردند و مشخص شد که هواپیمای موجود در این فرودگاه از نوع کینگ کوبرا آمریکایی است که توسط آمریکایی ها با اجاره وام به روس ها ارائه می شود. این دوربین نشان داد که هواپیماهای موجود در زمین شعله ور نمی شوند - احتمالاً سوخت وجود ندارد ، این بدان معناست که قطعاً یک فرودگاه نظامی کره شمالی نبوده و خلبانان اشتباه کرده اند.

به گفته سرلشکر گئورگی لوبوف ، که در آن زمان فرماندهی سپاه 64 هواپیمایی را بر عهده داشت ، اکنون درگذشت و وی. زابلین ، خلبان سابق هنگ 821 هواپیمایی ، هیچ خطایی نمی تواند داشته باشد. آمریکایی ها باید کاملاً خوب می دیدند که کجا پرواز می کنند و چه چیزی بمباران می کنند. این یک تحریک آشکار بود. به گفته زابلین ، "آمریکایی ها به خوبی می دیدند که کجا می روند. ما از مرز خود با کره 100 کیلومتر پرواز کردیم. آنها همه چیز را کاملاً می دانستند. اختراع شد كه خلبانان جوان گم شدند. »سابقه بیشتر آلتون كوانبك همچنین تردیدهایی را درباره این اشتباه ایجاد می كند. او بسیار موفق است. به احتمال زیاد ، بمب گذاری به صورت عمدی انجام شده است و این حادثه تحریک محض آمریكا بود.

با این حال ، در هر صورت ، این تنها راز آن وقایع نیست. در اسناد بایگانی وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فقط از هواپیماهای شوروی شکسته و آسیب دیده در نتیجه حمله ناگهانی صحبت شده است. و حتی یک کلمه - در مورد تلفات انسانی.

البته هفت هواپیما برای یک ابرقدرت ضرر بزرگی نیست. تلفات جانی نداشته است. طبق بیانیه رسمی با این حال ، ظاهرا وجود داشت ، و آنها نیز وجود داشتند. حداقل ، در فهرست بناهای یادبود منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی ، شماره 106 "یک گور دسته جمعی بدون مارک خلبانانی است که در طی دفع بمب افکن های آمریکایی در سال 1950 کشته شدند". همچنین نشان می دهد که این قبر در نزدیکی روستای Perevoznoye ، قلمرو سابق شهر نظامی سوخایا Rechka واقع شده است.

البته عجیب است که قبر بدون علامت است. عجیب است که بایگانی های نظامی در مورد او ساکت هستند.

در اینجا و در جنگ بزرگ میهنی ، افتادگان در هر کجا و به طور تصادفی دفن می شدند ، بدون اینکه به علامت روی نقشه اهمیت دهند. برای دهه هفتم ، گروههای جستجو در اطراف میدان جنگ سرگردان بودند. و آنها مدت طولانی سرگردان خواهند شد ...

و چه تعداد در این مورد شنیده اند ...

در خاور دور ، در منطقه Khasansky در قلمرو پریمورسکی ، روستای Perevoznoye وجود دارد. فرودگاه نظامی سوخایا ریچکا در یک کیلومتری این روستا واقع شده بود. تعداد کمی از مردم می دانند که چندین دهه پیش توسط خلبانان آمریکایی بدون مصونیت از مجازات بمب گذاری شده است. این حمله به خاک شوروی در 8 اکتبر 1950 اتفاق افتاد ...

* * *

8 اکتبر 1950 در ساعت 4:17 بعد از ظهر به وقت محلی ، دو جنگنده Lockheed F-80C "Shooting Star" ("شهاب سنگ") نیروی هوایی ایالات متحده مرز ایالتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را نقض کردند و تقریباً در 100 کیلومتری عمیق تر ، به فرودگاه هوایی میادین نظامی شوروی سوخایا رچکا در 165 کیلومتری ولادی وستوک حمله کردند ، در منطقه خاسان. در نتیجه بمباران هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده ، هفت هواپیمای اسکادران شوروی در پارکینگ آسیب دیدند ، یکی کاملاً سوخته است.

در پاییز آن ، جنگ در شبه جزیره کره از قبل در جریان بود. ولی ها بسیار نزدیک به مرز مشترک ایالتی ما با کره ای ها غریدند. علاوه بر این ، آمریکایی ها و متحدان آنها با توجه به قوانین بین المللی در مراسمی ایستادند. هواپیمای رزمی دشمن بالقوه پروازهای منظمی را در نزدیکی شهرهای شوروی و پایگاه های نظامی انجام می داد. اگرچه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رسماً در جنگ شرکت نکرد ، اما به درگیری های مسلحانه منجر شد.

این زمینه سیاسی - سیاسی آن زمان در خاور دور بود. جای تعجب نیست که واحدها و تشکیلات نیروهای مسلح شوروی در آن مناطق در تنش مداوم بودند. هشدارها ، دستورات پراکنده فوری یکی پس از دیگری دنبال می شدند. در 7 اکتبر 1950 ، این دقیقاً همان چیزی بود که به 821 ام هنگ هواپیمایی جنگنده لشکر هوانوردی 190 جنگنده ، مسلح به پیستون قدیمی آمریکایی Kingcobras که تحت جنگ Lend-Lease در طول جنگ بزرگ میهنی بدست آمده بود ، رسید. خلبانان باید فوراً به میدان هوایی میدانی ناوگان اقیانوس آرام سوخایا رچکا در منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی ، 100 کیلومتری مرز شوروی و کره بروند. صبح روز 8 اکتبر ، هر سه اسکادران هنگ در محل جدید خود بودند. سپس چیزی تقریباً باورنکردنی آغاز شد.

روز یکشنبه ، ساعت 4:17 بعد از ظهر به وقت محلی ، ناگهان دو هواپیمای جت آمریکایی بر فراز رودخانه سوخایا ظاهر شدند. آمریکایی ها ، که از زمین به سختی قابل مشاهده هستند - آنها به اندازه کافی بلند بودند - ناگهان به شدت پایین می آیند ، به معنای واقعی کلمه در پرواز سطح پایین ، خم می شوند روی فرودگاه ، آتش باز می کنند و چهار بمب می اندازند.

یک هواپیمای شوروی منفجر می شود. یک چرخش دیگر - و "Meteora" شروع به شلیک از مسلسل می کند. هفت ماشین دیگر ما ضربه خوردند. در چند دقیقه همه مهمات را شلیک کردند ، آمریکایی ها با خونسردی دور می شوند. تعقیب و گریز وجود نداشت: تعقیب جت Meteors بر روی ذرت شکن های آسیب دیده Po-2 یا Kingcobras پیستونی بی معنی بود. نیمی از 20 هواپیمای ما زنده مانده اند.

"یک روز تعطیل بود. همه در دریا استراحت می کردند و سپس رسیدند. ما حلقه زدیم ، با مسلسل به هواپیماها شلیک کردیم و در پشت تپه ها ناپدید شدیم. گریگوری بولدوسوف ، یکی از ساکنان روستای سوخایا ریچکا ، که هنوز در آنجا زندگی می کند ، به یاد می آورد.

بسیار مهم است که برای چندین دهه ، هر دو خلبان آمریکایی که در حمله هوایی به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شرکت داشتند ، آلن دیفندورف ، جناح بال و آلتون کوونبک ، میزبان ، در دفاع از خود ، اصرار داشتند که آنها به دلیل هوای نامناسب مسیر خود را از دست داده اند و فرودگاه را توسط اشتباه

همانطور که قبلاً گفته شد ، هوا در آن روز عالی بود. روی بدنه هواپیماهای شوروی علائم مشخصی به وضوح دیده می شد که هیچ ارتباطی با «پر و بال» جنگنده های کره ای نداشت. آمریکایی ها کاملاً می دانستند چه کسی را بمباران می کنند. اتفاقاً ، کوونبک در آن سالها برای CIA کار می کرد. پس از آن ، پس از بازنشستگی در هواپیمایی ، در کمیته اطلاعات سنا کار کرد. "روس ها هواپیما یا موشک آماده برای دفع حمله ما نداشتند. یکشنبه بعد از ظهر بود. برای آنها مثل پرل هاربر بود. »کوونبک در خاطراتش با بدبینی نوشت.

سرلشکر لوبوف ، فرمانده سپاه 64 هواپیمایی در آن زمان ، گزارشی از کشته شدگان ارسال می شود - آمریکایی ها تقریباً یک چهارم افرادی را که در آن روز در میدان هوایی مانده بودند ، کشتند. چندین افسر به مرخصی رفتند - این زندگی آنها را نجات داد. و بعضی از افسران توسط دوستانی از همسایه اسلاویانکا دیدار کردند - بعداً آنها را برای دفن در مرکز منطقه منتقل کردند.

گزارش مربوط به کشته شدگان ، شب پاییز 9 اکتبر به مسکو ارسال شد. یک شب طولانی که در آن هیچ کس در فرودگاه نمی خوابید. همه منتظر حمله بعدی بودند. صبح روز بعد ، ژنرال لوبوف بدون دریافت هیچ گونه دستورالعملی از پایتخت ، فرمانی را اعلام می کند که: حمله هوایی را آغاز جنگ جهانی سوم بدانیم. تمام واحدها را به آمادگی کامل رزمی برسانید. چرا ژنرال بدون انتظار برای رهنمودهای مسکو چنین دستوری داد؟ شاید او فقط اعصاب خود را از دست داد ، معلوم شد که حمله اولین حمله آمریکایی ها نبوده است. فقط آن زمان تعداد کمی از مردم از آن خبر داشتند.

در 9 اکتبر ، اتحاد جماهیر شوروی شوروی یادداشت رسمی اعتراض خود را به سازمان ملل متحد ارائه داد. دولت اتحاد جماهیر شوروی به شدت نگران بود. آنها نمی توانند درک کنند - یا این آغاز جنگ جهانی سوم است ، یا اشتباه خلبانان.

در تاریخ 20 اکتبر ، رئیس جمهور آمریکا ، هری ترومن ، در سخنرانی در سازمان ملل ، گناه خود را در برابر ایالات متحده پذیرفت و ابراز تأسف کرد که نیروهای مسلح آمریکایی در یک حادثه با نقض مرز اتحاد جماهیر شوروی شوروی و خسارت به اموال شوروی درگیر شدند. وی اظهار داشت که فرمانده هنگ اخراج شد و خلبانان به یک دادگاه نظامی منتقل شدند که حمله به خاک اتحاد جماهیر شوروی "نتیجه یک خطای ناوبری و محاسبه ضعیف" خلبانان بود. و همچنین - که فرمانده واحد هواپیمایی ، که شامل F-80 بود ، از دفتر برکنار شد ، تحریم های انضباطی برای خلبانان اعمال شد.

علی رغم اینکه به نظر می رسید این حادثه حل و فصل شده باشد ، لشکر 303 هواپیمایی ، که دارای اسلحه موشک انداز MIG-15 بود ، بلافاصله از منطقه مسکو به شرق دور منتقل شد. نیروها وارد وظیفه رزمی شدند. اوضاع در واحدها نگران کننده بود. همه چیز برای شروع جنگ جهانی سوم آماده بود ...

البته آمریکایی ها برای چند ماه با دقت حمله هوایی به اتحاد جماهیر شوروی شوروی را آماده کردند. برای انجام این کار ، چندین جدیدترین جت "Lockheeds" از ژاپن به پایگاه Daegu کره جنوبی منتقل شدند - قبلاً فقط F-51 های پیستونی در پایگاه قرار داشتند. در ابتدا قرار بود چهار خدمه دهکده شوروی را بمباران کنند ، اما صبح روز 8 اکتبر ، دو شهاب سنگ ناگهان خرابی نشان داد. و مکانیک ها ، که این ماشین ها را خوب مطالعه کرده بودند ، وقت نداشتند که آنها را به پایگاه بیاورند. دو خلبان مجبور به پرواز شدند - کوونبک و دیفندورف ...

آمریکایی ها تا سال 1990 به دفاع از نسخه خطای خلبان ادامه دادند.

به گفته سرلشکر گئورگی لوبوف ، که در آن زمان فرماندهی 64 سپاه هواپیمایی را بر عهده داشت و وی. زابلین ، خلبان سابق هنگ 821 هواپیمایی ، هیچ خطایی نمی تواند داشته باشد. آمریکایی ها باید کاملاً خوب می دیدند که کجا پرواز می کنند و چه چیزی بمباران می کنند. این یک تحریک آشکار بود. به گفته زابلین ، "آمریکایی ها به خوبی می دیدند که کجا می روند. ما از مرز خود با کره 100 کیلومتر پرواز کردیم. آنها همه چیز را کاملاً می دانستند. اختراع شد که خلبانان جوان گم شدند. " به احتمال زیاد ، بمب گذاری از روی عمد انجام شده است و این حادثه تحریک محض آمریكا بود.

با این حال ، در هر صورت ، این تنها راز آن وقایع نیست. اسناد بایگانی وزارت دفاع و وزارت امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فقط از هواپیماهای شوروی شکسته و آسیب دیده در نتیجه حمله ناگهانی صحبت می کند. و حتی یک کلمه - در مورد تلفات انسانی.

نیکولای زابلین ، خلبان هنگ 821 ، یادآوری می کند: "پس از این حادثه ، سپاه 64 هوانوردی فوراً ایجاد شد و آنها برای آماده سازی مجدد سلاح آماده شدند." - پس از حمله ، وظیفه رزمی نیز در هنگها معرفی شد. از زمان پایان جنگ جهانی دوم این اتفاق نیفتاده است. از سحر تا طلوع در کابین ها و اطراف نشسته بودیم. احساس یک جنگ قریب الوقوع وجود داشت ... "

شماره 106 در فهرست بناهای یادبود در منطقه خاسانسکی در منطقه پریمورسکی "یک قبر مشترک خالص بدون مارک است که در دفع بمب افکن های آمریکایی در سال 1950 کشته شدند". همچنین نشان می دهد که این قبر در نزدیکی روستای Perevoznoye ، قلمرو سابق شهر نظامی سوخایا Rechka واقع شده است.

البته عجیب است که قبر بدون علامت است. عجیب است که بایگانی های نظامی در مورد او ساکت هستند. در اینجا و در جنگ بزرگ میهنی ، افتادگان در هر کجا و به طور تصادفی دفن می شدند ، بدون اینکه به علامت روی نقشه اهمیت دهند. سپس آنها گفتند که گفته می شود در طی این بمباران تلفات جانی نداشته است - فقط تجهیزات نظامی متحمل خسارت شده اند. اما هیچ کس نمی تواند به طور قطعی بگوید که چه تعداد قربانی در گور هستند. کسی می گوید -10 نفر ، و کسی - بیش از دو ده نفر.

گزارشی ، که به مدت نیم قرن مخفی بود ، خطاب به فرمانده سپاه 64 هواپیمایی ، سرلشکر جورجی لوبوف ، از کشته شدن 27 نفر در نتیجه همان حمله هوایی خبر داد. ساکنان پروزوزنویه می گویند که در آن زمان همه در یک گور دسته جمعی دفن نشده بودند - اجساد چند کارمند غیرنظامی به مرکز منطقه ای ، به اسلاویانکا منتقل شدند.

امروز ، ده ها نفر در روستای پروزوزنویه زندگی می کنند. در گورستان ، جایی که قربانیان حمله هوایی آمریکا آرام گرفتند ، قبرها کم و بیش آراسته شده اند - تعداد کمی از ساکنان هنوز یاد قربانیان را حفظ می کنند.

لاکهید F-80


8 اکتبر 1950 در ساعت 4:17 بعد از ظهر به وقت محلی دو جنگنده نیروی هوایی ایالات متحده لاکهید F-80C"Shooting Star" ("شهاب سنگ") مرز ایالتی اتحاد جماهیر شوروی را نقض کرد و تقریباً 100 کیلومتر عمیق تر کرد ، به یک میدان هوایی میدانی نظامی شوروی حمله کرد Sukhaya Rechka در 165 کیلومتری ولادی وستوک ، در منطقه خاسان. در نتیجه بمباران هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده ، هفت هواپیمای اسکادران شوروی در پارکینگ آسیب دیدند ، یکی کاملاً سوخته است.


شاهدان عینی آمریکایی به یاد می آورند

با این حال ، یک ساکن ولادی وستوک ولادیمیر میخائیلوف چنین شخصی را پیدا کرد این یک شرکت کننده مستقیم در حمله است - یک خلبان آمریکایی آلتون کوونبک، که پس از 22 سال حضور در نیروی هوایی ، در کمیته اطلاعات سنا و CIA خدمت کرد ، بازنشسته شده و اکنون در مزرعه خود در میدلبورگ مشغول کشاورزی است.

کوونبک گفت که یک خلبان دیگر - آلن دیفندورفپس از گذراندن 33 سال خدمت در نیروی هوایی ، وی در سال 1996 درگذشت. به گفته کوونبک ، شلیک در فرودگاه روسیه قربانی یک اشتباه است. ابرهای کم و وزش باد شدید و غیرمنتظره باعث شد که هواپیماها به سمت شمال شرقی منفجر شوند و به میدان هوایی بندر چونگجین (DPRK) آسیب برسانند که قبلاً توسط رهبران آمریکا ، بلکه شوروی - سوخایا ریچکا برنامه ریزی نشده بود.

« در کره جنگ بود. داده های هواشناسی شوروی طبقه بندی شد ، که ما را از اطلاعات در مورد آب و هوای سیبری و خاور دور محروم کرد- Kwonbek یادآوری کرد. - هیچ نشانه شناسایی بر روی زمین وجود ندارد ، ناوبری رادیویی وجود ندارد. محاسبات فقط بر اساس جهت و قدرت باد انجام می شد و زمان پرواز به هدف نیاز به فرود را تعیین می کرد. این پرواز در بالای ابرها در ارتفاع بیش از 11 هزار متر انجام شد. در ارتفاع 3 هزار متری ابرها ، شکافی پیدا کردم ، به آن هجوم آوردیم و خود را بالای دره رودخانه ای وسیع دیدیم ... دقیقاً نمی دانستم کجا هستیم ... یک کامیون در امتداد جاده غبار آلود راه می رفت به سمت غرب».

آمریکایی ها تصمیم گرفتند از پس کامیون برآیند و با تعقیب ماشین به فرودگاه رفتند. به نظر می رسید مانند فرودگاه هوایی چونگجین که خلبانان روی نقشه ای در مقیاس بزرگ مشاهده می کنند.

Blogspot.com


« رادارهای شوروی باید در حدود 100 مایلی مرز ما را ردیابی کرده باشند. به دنبال نزول ما ، آنها احتمالاً هنگام پایین آمدن به دره رودخانه ، ما را در چینهای زمین از دست دادند. هشدار عمومی داده شد ، اما روس ها هیچ هواپیما یا موشکی برای دفع حمله آماده نداشتند. یکشنبه بعد از ظهر بود. هواپیماهای زیادی در این فرودگاه وجود داشتند - آرزوی هر خلبان نظامی. حدود 20 هواپیمای از نوع R-39 و R-63 در دو ردیف به صف شده بودند ... بر روی بدنه های سبز تیره ستاره های قرمز بزرگ با لبه سفید قرار داشتند. تقریباً هیچ وقت برای تصمیم گیری وجود نداشت ، سوخت نیز در حال اتمام بود ... من وارد قسمت چپ شدم ، چندین انفجار را شلیک کردم ، شریک زندگی من آلن دیفندورف همان کاری را کرد که من انجام دادم" شهاب سنگها پس از اطمینان از اصابت هدف ، برگشتند و پرواز کردند. هنگام عزیمت از هدف ، آمریکایی ها به سمت پایگاه حرکت کردند و به طور غیر منتظره یک جزیره را در نزدیکی ساحل دیدند. " وای فکر کردم- Kwonbek یادآوری کرد. - هیچ جزیره ای در نزدیکی چونگجین وجود ندارد ...».

کمی نگران و با بررسی نقشه ، آمریکایی ها تصمیم گرفتند که به یک فرودگاه هوایی دیگر در کره شمالی حمله کرده اند. در بازگشت ، خلبانان گزارش دادند که فرودگاه را با هواپیما بمباران کرده اند. کارشناسان ضبط دوربین هواپیما را بررسی کردند و مشخص شد که هواپیمای موجود در این فرودگاه از نوع کینگ کوبرا آمریکایی است که توسط آمریکایی ها با اجاره وام به روس ها ارائه می شود. این دوربین نشان داد که هواپیماهای موجود در زمین شعله ور نمی شوند - احتمالاً سوخت وجود ندارد ، این بدان معناست که قطعاً یک فرودگاه نظامی کره شمالی نبوده و خلبانان اشتباه کرده اند.

روز بعد ، 9 اکتبر ، وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اعتراض رسمی در سازمان ملل را اعلام کرد. در یادداشتی اعتراضی ، این حادثه "نقض خیانت آمیز مرزهای شوروی" ، "اقدامی تحریک آمیز" خوانده شد. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی خواستار مجازات مرتکبان شد.

آنها برای یک هفته در کرملین مغزشان را خرد کردند: آیا این آغاز جنگ جهانی سوم است ، ارعاب ، یا آیا واقعاً یک اشتباه است؟ 11 روز بعد ، پرزیدنت ترومن با مراجعه به سازمان ملل متحد ، خود را به جرم گناهكاری خود در آمریكا اعلام كرد و اظهار داشت كه "دولت آمریكا مایل است علنا \u200b\u200bابراز تأسف كند كه ارتش آمریكا در این نقض مرز شوروی شریک است" و دولت آمریكا "آماده ارائه وسیله ای برای جبران خسارت وارده به اموال شوروی است". وی همچنین با بیان اینکه فرمانده هنگ نیروی هوایی آمریکا در خاور دور از سمت خود راحت شد ، اقدامات انضباطی در رابطه با خلبانان انجام شد گفت: خلبانان آمریکایی را به دادگاه نظامی آورده و از درگیری ها معلق کرده و به واحدهای دیگر منتقل کردند.

شاهدان عینی روسی به یاد می آورند


در تابستان سال 1950 ، جنگ کره بین شمال و جنوب آغاز شد. جنوب توسط نیروهای سازمان ملل به رهبری آمریکایی ها پشتیبانی می شد ، در حالی که روس ها و چینی ها در طرف شمال بودند.

Blogspot.com


در اواخر سال 1950 ، آمریکایی ها تمام جنگنده های F-51 خود را با جنگنده های جت Lockheed F-80C جایگزین کردند ، که به بمب افکن های اصلی جنگنده نیروی هوایی آمریکا در کره تبدیل شد. از 28 سپتامبر تا اول اکتبر 1950 ، هواپیماهای F-80 از ژاپن به پایگاه هوایی Daegu کره جنوبی پرواز کردند. 49th FBG (اسکادران جنگنده و بمب افکن) به اولین واحدی در شبه جزیره کره تبدیل شد که کاملاً مجهز به جنگنده های جت بود. در ماه نوامبر ، این گروه به عنوان بخشی از شاخه پشتیبانی تاکتیکی 6149 موقت ، که به طور ویژه در 5 سپتامبر ایجاد شد ، جنگید. شعار او "محافظت و انتقام" بود.

در 8 نوامبر ، چهار فروند F-80 تک نفره ، هرکدام به شش مسلسل 12.7 میلی متری و 1800 گلوله مهمات ، 2 بمب و 10 موشک ، از پایگاه داگو به سمت شمال پرواز کردند ...

Blogspot.com


« یک روز تعطیل بود. همه در دریا استراحت می کردند و سپس رسیدند. آنها حلقه زدند ، با مسلسل به هواپیماها شلیک کردند و در پشت تپه ها ناپدید شدند. سپس من قبلاً 13 ساله بودم"، - به یاد می آورد یک ساکن روستای سوخایا ریچکا گریگوری بولدوسوف ، که هنوز در آنجا زندگی می کند.

در اواخر سال 1950 ، در ارتباط با جنگ کره ، تمرینات با اعزام مجدد واحدها به میدان های هوایی میدانی در Primorye انجام شد. میدان هوایی صحرایی سوخایا ریچکا متعلق به هواپیمایی ناوگان اقیانوس آرام بود. در حال حاضر ردیاب های Po-2 از یک اسکادران هوایی جداگانه وجود داشت که برای پوشش هوا و تنظیم آتش 130 میلی متر باتری های برج دریایی بخش دفاع ساحلی خسان در نظر گرفته شده است. طبق برنامه تمرینی ، Kingcobra لشکر 821 ام هواپیمایی جنگنده لشکر 190 هوانوردی هواپیمایی برای استقرار موقت به اینجا رسید. همه هواپیماها در امتداد باند در پارکینگ آزاد پارک شده بودند و در یک صف قرار گرفته بودند که توسط آمریکایی ها مورد حمله قرار گرفتند.

Blogspot.com


در زمان حمله به فرودگاه ، سرهنگ فرمانده هنگ در و ساولیوا در میدان هوایی نبود ، او با رئیس ستاد سپاه هوایی در نیروی زمینی بود تا تعامل را برای دوره تمرینات سازمان دهد. به جای او ، معاون فرمانده هنگ ، سرهنگ دوم N.S. وینوگرادوف، که به جای دادن سیگنال برای پرواز به افسر وظیفه اسکادران 1 آیرو ، خلبانان را از هواپیما رها کرد.

سرهنگ ساولیف و سرهنگ دوم وینوگرادوف به دلیل "آموزش ضعیف پرسنل هنگ" توسط دادگاه افتخار افسر محاکمه و تنزل مقام شدند.

« پس از پرواز دو شهاب سنگ آمریکایی و بمباران هنگ ما در حاشیه رودخانه سوخایا ، رهبری ما وارد عمل شدند. بلافاصله لشکر 303 هواپیمایی آمد ، که قبلاً با جت "MIG" در حومه شهر پرواز می کرد. و پس از این حادثه ، سپاه 64 هوانوردی فوراً ایجاد شد و شروع به آماده سازی مجدد سلاح کرد.، - خلبان هنگ 821 را به یاد آورد نیکولای زابلین... - پ پس از حمله ، وظیفه رزمی نیز در هنگ ها معرفی شد. از زمان پایان جنگ جهانی دوم این اتفاق نیفتاده است. از سحر تا طلوع در کابین ها و اطراف نشسته بودیم. احساس یک جنگ قریب الوقوع وجود داشت ...».



2021
polyester.ru - مجله دخترانه و زنانه