16.12.2020

Andre Maginos خط. خطوط غیر قابل دسترس دفاع از قرن XX - خط Maginos. دستیابی به موفقیت "Magino Lines"


خط Manyheim Line و Magino Line، خط مولوتوف و شرق شرقی، خط استالین و خط Siegfried، شوروی و ژاپنی در شرق دور، و غیره، و غیره - در این کتاب شما اطلاعات جامع در مورد همه "دیوارهای قرن چینی XX" را پیدا خواهید کرد و تجزیه و تحلیل حرفه ای از اثربخشی آنها.

چرا در سال 1939-1945 آیا "بن بست موقعیت" از جنگ جهانی اول را تکرار نکرد؟ آیا در اصل امکان ایجاد یک خط دفاع "غیرقابل تحمل" وجود دارد؟ آیا هزینه های فوق العاده ای برای ساخت رد شدن است؟ و دقیقا چگونه گروه های حمله موفق به شکستن سیستم های قدرتمند دفاع می کردند؟

پس از یک جنگ ناموفق با آلمان، 1870-1871 در مقابل فرانسه به شدت در مورد پوشش مرزهای جدید خود بوجود آمد. قلعه ها در طول ووبان ساخته شده اند، تا آن زمان منسوخ شده اند، زیرا در نتیجه حریف آنها چند روز اندازه گیری شد و تنها شهر قلعه Belfort حدود سه و نیم ماه طول کشید.

مهندسان فرانسه مجبور به دنبال ساختن فرم های جدید برای ساخت و ساز های مرزی نبودند: آنها در جنگ های ناپلئونی در نقش نقش کلی فرانسه ارائه شد. به نظر او، قلعه به دنبال سیستم حلقه ای از قلعه های غنی شده فرد که از 2 تا 5 کیلومتر حذف شده بود و با موانع مختلف زمینه ارتباط برقرار کرد.

برای تصمیم نهایی این موضوع در سال 1874، یک کمیسیون ویژه تشکیل شد، که طی دو سال یک برنامه برای تقویت مرز شرقی فرانسه توسط سیستم قلعه تهیه شد. اما از آنجایی که مرز طرح جدیدی برای استقرار ارتش فرانسه نبود، طرح غنی سازی آن باید بر اساس مقررات نظری ناشی از تجربه تنها جنگ پایان، تشکیل شود.

با توجه به طرح تازه توسعه یافته، بخش اصلی مرز از لوکزامبورگ به سوئیس با دو رگه بسته شد: یکی توسط Maasa - Verden - Tul و دوم در خط رگ ها - Epinal - Belfort. شکاف بین این نقاط حمایت اساسی دفاع با استحکامات خاصی که جاده را مسدود می کنند پر شده است. کشش هر پرده حدود 60 کیلومتر بود، 6-7 قلعه متوسط \u200b\u200bدر این جلو قرار داشت.

بنابراین، آن را به عنوان یک سیستم واحد از ساختارهای دفاعی مهندسی مرزی، بر اساس قلعه ایجاد شد. در عین حال، پیوند شلیک بین قلعه ها ضعیف بود، زیرا وظیفه آنها تنها این بود که جنبش را در کنار جاده های ستون حریف قرار دهد. یک تراشه به اصطلاح sharm بین رگ ها وجود داشت - همچنین حدود 60 کیلومتر. فرض بر این شد که، بدون پیش نویس در حمله پرده های غنی شده، نیروهای اصلی دشمن به گذرگاه شورمست عجله می کنند، جایی که آنها با ارتش از هر دو طرف بازداشت خواهند شد و هر دو طرف به پرده های تحت پوشش متصل می شوند .

فلکهای این سیستم تقویت کننده آسیب پذیر بودند که منجر به مرزهای کشورهای خنثی شد - بلژیک و سوئیس. اگر بی طرفی سوئیس تا حدودی به زمین دشوار ارائه شده باشد، مرز با بلژیک کاملا باز بود. در عین حال، این واقعیت که در طبیعت آن، زمین در مرز با بلژیک کمی مناسب برای دفاع بود، زیرا او مرز طبیعی نداشت. بنابراین، بر اساس این طرح، پوشش در اینجا توسط دو قلعه بزرگ - Mobezh و Lille، و همچنین Forts جداگانه، مونتموندی، زنده، Mesiere، Girson و غیره پیش بینی شده است.

با توجه به اینکه دفاع باید عمق داشته باشد، دو گروه قلعه های خط دوم پشت سر گذاشته شده اند: در سمت راست - Langro، Besancon و Dijon، در سمت چپ - Reims، Laon و La Fer. در نهایت، یک قلعه بزرگ به عنوان مرکز اصلی تمام دفاع استراتژیک مرز شرقی - پاریس ایجاد شد.

این طرح به طور کلی پذیرفته شد. با این حال، رئیس کمیسیون، که این طرح را انجام داد، برخی از سیرا د ریویر، بسیاری از اعتراضات را شنیده بود، که بیش از حد بسیاری از ثروت ها ایجاد شد، خواستار ابزارهای عظیمی برای مدرنیزاسیون دوره ای خود شد. این منجر به بحث های علمی جدید و محدودیت های مالیاتی شد. بنابراین، در ابتدای جنگ جهانی دوم، در سطح فعلی، تنها قلعه های اصلی Verden و Belfort بودند. قلعه ها Tul، Epianal و Mobyzh به وضوح منسوخ شده اند. همچنین از لحاظ منسوخ شده، برخی از استحکامات منسوخ شده اند، که به صورت بصری از طریق آلمانی ها از یکی از نقاط قوت اوراق بهادار روانی، که در 23 سپتامبر 1915 تولید می شود، تایید کرد. سپس توپخانه آلمان آتش را در قلعه باز کرد و بعد از 20 دقیقه، قلعه سکوت کرد. حمله کلی به قلعه تنها سه ساعت طول کشید و با ضبطش به پایان رسید. در همان زمان، 180 نفر از دست دادن دفاع از فرانسه و آلمان ها - 96 نفر رسید.

بر اساس این نبرد، متخصص نظامی آلمان در کار "فرمانده و فناوری" کار انتقاد شدید از طرح Schliffene، که بر روی پوشش سریع و عمیق استراتژیک ارتش فرانسه و شکست آن ساخته شده است، در معرض دید. واقعیت این است که Shliffen، که در مورد حضور پرده به اصطلاح ظاهری آموخته شده است، حتی شروع به تردید واقعیت طرح او، ترس از اینکه باند غنی از مرز دشمن به طور قابل توجهی بازداشت در طول پیشرفت خود را به طور قابل توجهی بازداشت. USTROV، که در طول جنگ جهانی اول توسط یک باتری سنگین 420 میلیمتر گوبیتز، به اصطلاح Tolstoy Bert، به اصطلاح Tolstoy Bert، خرد کردن Liege، Namur و Mobezh در کوتاه مدت، فرمان داد، معتقد بود که پیش از شروع کارکنان عمومی آلمان، از جمله Schliffen خود، بیش از حد کمی علاقه مند به تجهیزات نظامی جدید و فرصت های او را دست کم گرفت. او استدلال کرد که در حضور توپخانه سنگین، در یک زمان کوتاه امکان پذیر بود تا رگ ها را تحمل کند - توله و رشد عمیق به فرانسه.

یکی دیگر از متخصص نظامی، Culman، همچنین معتقد بود که قلعه های فرانسوی به ابتدای جنگ جهانی اول بسیار قدیمی بودند و نمی توانستند مقاومت کافی در برابر ارتش آلمان ندارند. اما در عین حال، او برای آتش سوزی قدرتمند توپخانه، همانطور که برای فرار از اقدام پس از سرکوب مقاومت در برابر قلعه های Flank، بسیار زیاد نیست.

و او دلیلی داشت. قلعه فرانسوی لیل خیلی قدیمی بود که قبل از شروع جنگ، به عنوان یک واحد نظامی لغو شد. در شرایط مشابه، قلعه های داخلی La-Far، Laon، Reims، Langro، Besancon و Dijon بود. در همین حال، در این قلعه ها، توپخانه سنگین وجود داشت که در آن ارتش فرانسه بسیار مورد نیاز بود.

مدرن تر مدرن بلژیک بلژیک Liege، Namur و Antwerp و قلعه فرانسوی Mobez خود را توجیه نمی کنند. سقوط سریع آنها نشان داد که قلعه جدا شده نمی تواند خود را حفظ کند. بنابراین، کل حاشیه پرتابه های قلعه راهنمایی در آن زمان حدود 700 هزار عکس بود، و به عنوان مثال، توپخانه وردین قلعه وردین در طول جنگ سال 1916 به طور متوسط \u200b\u200bبه 100 هزار پوسته منتقل شد. بنابراین، تمام ذخایر وجوه ها به عنوان قلعه فقط برای 7 روز نبرد کافی است. در همین حال، دفاع موفقیت آمیز Verdena به مدت طولانی ادامه داشت و به شدت به قدرت تقویت آن ادامه داد، اما در یک آتش سوزی قوی از توپخانه های فرانسوی و در ضد حمله به طور سیستماتیک نیروهای جایگزین شد.

ژنرال جفیر، بدون وفادار به قلعه ها و نیاز به توپخانه سنگین، فرماندهی مربوطه از دولت فرانسه را به دست آورد، بر اساس آن در 5 دسامبر 1914، تمام قلعه های فرانسوی لغو شد. بر اساس پایه خود، سه منطقه غنی شده به عنوان نقاط حمایت از جبهه ارتش ایجاد شد: Belforce، Venden و Dunkirksky. رویدادهای بعدی مبارزه با جلوی غرب صحت این رویداد را نشان داد. وردن، مدافع موفق، قدرت مقاومت به همان منطقه غنی شده را ثابت کرد که در خط مقدم گنجانده شده است و دارای عقب باز است.

جنگ جهانی اول نشان داد که محل برگزاری "بیمار" فرانسه، مجاورت مرز آن از مهمترین مراکز صنعت است. از روزهای اول جنگ و قبل از پایان او، ارتش آلمان 10 ثروتمندترین ولایات فرانسه را اشغال کرد که 60 درصد از محصولات آهن و فولاد را از تمام تولید، 94 درصد مس، 76.5 درصد روی، اشغال کرد. در نتیجه، بخش های مرزی ارتش آلمان، بخش های مرزی فرانسه، 95 درصد کل تولید ملی این کشور را به خود اختصاص دادند. این یک ضربه بزرگ به پایگاه اقتصادی ارتش فرانسه اعمال کرد.

نزدیکی مراکز صنعتی به مرزها، مسئله دفاع از فرانسه را به شرایط کاملا عجیب و غریب تحویل داده است. این امر نیاز به انتقال خصومت ها به قلمرو دشمن یا ایجاد یک سیستم از تقویت قدرتمند، تکیه بر آن ارتش می تواند مقاومت در برابر مرز. کارشناسان معتقد بودند که محل صنعت توسط ارتش فرانسه به مرز جذب شده است و خود را از مانور استراتژیک با خروج در عمق کشور محروم می کند. این شرایط این بود که دلیل ساخت یک خط دفاعی قدرتمند در مرز شمال شرقی فرانسه بود، به نام Magino Line.

به دلایل مختلف، شرح این خط در ادبیات داخلی عملا وجود ندارد. برخی از اطلاعاتی که من توانستم از مقاله در زمان معلم ارشد وزارت تاکتیک های بالاتر از ترکیبات بالاتر از آکادمی کارکنان عمومی Komdiva D.M استفاده کنم. Karbyshev، که در مجله "تفکر نظامی" منتشر شد، در پایان سال 1939 منتشر شد. علاوه بر این، در آثار خاصی که به آغاز جنگ جهانی دوم اختصاص داده شده است، ذکر ضعیفی از این خط یافت می شود.

تحت Liniya Mazhino به عنوان سیستم تقویت دفاعی فرانسه واقع شده در مرزهای بلژیک، لوکزامبورگ و آلمان درک شد، طول کل آن حدود 750 کیلومتر، از جمله بلژیک - 350 کیلومتر، با لوکزامبورگ - 40 کیلومتر و آلمان - 360 کیلومتر .


هنگام ایجاد این سیستم، تجربه جنگ جهانی اول در نظر گرفته شد، که به طور غیرقابل انکار ثابت کرد که اشکال تقویت کننده دفاع در حال حاضر به طور کامل رد شد و تغییرات اساسی در نمایندگی هر دو قلعه به طور کلی و پایه های پایه مورد نیاز بود دفاع آنها - قلعه. سوال از اشکال جدید غنی سازی درازمدت به طور گسترده ای در ادبیات و در کمیسیون های دولتی خاص مورد بحث قرار گرفت. بر اساس این بحث علمی، تعداد زیادی از پیشنهادات توسعه یافته است.

بنابراین، مهندس نظامی Trigu پیشنهاد ساخت یک طرح از جلوی غنی شده خود را با نوع موقعیت سابق SERF از کمربند به اصطلاح بود. سیستم دفاعی با توجه به پروژه او شامل تعدادی از قلعه های واقع در فواصل یک کیلومتر بود. در عین حال، تمام عناصر اصلی قلعه قدیمی در آنها حفظ شد، اما آنها در یک منطقه بزرگ 400x400 متر پراکنده شدند. به نظر او، بیشترین تهدید به قلعه ها، می تواند توسط توطئه های محور و شبکه های سیم پوشش داده شود، اما به منظور جلوگیری از جهت و مکان آنها، به طور کامل با ساختار دفاعی قلعه ارتباط برقرار نمی کند. بنابراین، قلعه پس از پیشنهاد Trigu، با توجه به D.M. Karbysheva، "بخشی از گروه کوچک فرانسه از خط مازینو یادآوری کرد."

شکاف بین قلعه های اصلی با گروه های کوچکتر پر شده است. به طور مستقیم در پشت خط فورت، تعدادی از پناهگاه های بتنی برای تانک های طراحی شده برای حمایت از ضد حمله قرار داشت. موقعیت های توپخانه به طور گسترده ای با انواع مختلف ساختارهای بلند مدت مجهز شده اند. گاریسون دفاع به 6 جنگنده در هر متر از جلو رسید. زیرزمینی برای مورشی وجود داشت.

یکی دیگر از مهندس نظامی، Levek، در سال 1922 پیشنهاد کرد که یک سیستم دفاعی را از تعدادی از مناطق غنی شده ایجاد کند که هر کدام باید مدت 25-30 کیلومتر با فواصل بین آنها 5 تا 10 کیلومتر داشته باشند. برای ثبات دفاع پشت باند مقاومت اصلی، قلعه ها به شکل موقعیت های دایره ای با قطر 6 کیلومتر قرار داشتند. هر منطقه غنی شده از گروه دفاعی، در پیشنهاد Levek، شامل گروه های برج های زره \u200b\u200bپوش بود. برای دفاع از این برج ها در نزدیکی آنها، پناهگاه های بتنی بالا زمین با گنبد های زرهی برای اسلحه های خودرو ساخته شده بود که به شدت عملیات گروه های مسدود شده را بسیار پیچیده کرد.

سومین مهندس نظامی، نورمن، ایده ایجاد خطوط مداوم ترانشه ها و حرکت پیام را ارائه می دهد که در حال حاضر در زمان جنگ ساخته شده اند. در زمان صلح، کپسول های بتنی بتنی، مسلح با اسلحه های ماشین، اسلحه و هابورها، که وظیفه اصلی آن بود که نزدیک ترین رویکرد به نیروهای نظامی را کنار بگذارد، هر 500 متر را در خط ترانشه های آینده ساخته شده است. در عقب گروه دفاعی، سربازخانه های دفاعی باید ساخته شوند، که در آن در زمان جنگ به دنبال مراکز مقاومتی خاص بود. اساسا، ایده نورمن یک طرح بهبود یافته از موقعیت پایان جنگ جهانی اول بود.

یکی دیگر از مهندس نظامی، برخی از Cherino، ارائه شده برای ساخت یک جلوی غنی شده از گروه مقاومت اصلی و نقاط مرجع فردی. این نقاط پشتیبانی در قالب آرایه های بتنی بزرگ پیش از گروه مقاومت اصلی در فاصله ای از 300 تا 2500 متر قرار داشتند و برای اتصال به عقب با یک گالری زیرزمینی ویژه با طول تا 3 کیلومتر، به عقب متصل شدند. در زمان صلح، پناهگاه ها برای ذخایر باید بر روی خط اصلی مقاومت هر کدام ساخته شوند. پس از آن، تقریبا چنین سیستم در خط Mazhino، نوارهای غنی شده بر روی جهت های ثانویه ساخته شده اند.

هر یک از پیشنهادات متعدد شامل افکار جدیدی بود، اما هیچکدام از آنها نمی توانستند به طور کامل در هنگام تقویت مرزها در شرایط جدید وضعیت استفاده کنند. این اتفاق افتاد زیرا در محافل دولت لیبرال فرانسه در آن زمان بیشتر در مورد صرفه جویی در پول در مورد دفاع واقعی کشور در صورت تجاوز، ذکر شد. صداهای توزیع شده، به طور کامل ساختارهای بلند مدت را رد کردند. نویسندگان اشاره به مقاومت ضعیف قلعه ها در جنگ جهانی اول و دفاع شدید برای نیروهای موقعیت های زمینه، که در طول جنگ توسط نیروهای خود ساخته شده اند، اشاره کرد. "چنین دیدگاه هایی، البته، اشتباه بود - نتیجه گیری از D.M. کاربسهف. - بتن و زره پوش با افتخار مقاومت در برابر مسابقه با بزرگترین پوسته توپخانه. بنابراین، شکل ساختارها را تغییر داد. "

بیشتر به شدت کار می کرد و اشکال معقول از مناطق غنی شده توسط مهندس نظامی Kulimn، که به اندازه کافی ادبیات علمی در مورد این موضوع در مورد این موضوع مورد مطالعه قرار گرفت، در این مورد و بالاتر از همه آثار ژنرال پتن مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، نتایج کار کمیسیون های ویژه 1922-1922 و 1925-1926 مورد توجه قرار گرفت. و اگر اولین کمیسیون تنها مشکل را به طور کلی مورد مطالعه قرار داد، دوم، که در حال حاضر به طور خاص در آماده سازی یک پروژه از استحکامات کار می کرد.

به طور مستقیم به کار تقویت مرز در سال 1929 آغاز شد. تمام آثار به رهبری یک کمیسیون ویژه به Maginos وزیر نظامی Maginos، که نام آن توسط خط از استحکامات به دست آمده است، هدایت شد.

هر منطقه غنی شده یک جبهه مستمر یک کشش بزرگ بود که توسط یک سیستم از ساختمان های بلند مدت کوچک تشکیل شده بود. فلنج مناطق غنی شده باید توسط خم های عمیق، موانع طبیعی یا مناطق موانع ارائه شود. کشش مناطق غنی شده از خط Magino به 150 کیلومتر رسید که مربوط به جلوی دفاع ارتش بود. اغلب، یک کار بر روی مناطق غنی شده این خط گذاشته شد: همراه با بخش های پوشش و حمل و نقل هوایی، تمرکز و استقرار ارتش را پوشش می دهد.

متخصصان نظامی فرانسه معتقد بودند که دفاع از منطقه غنی شده باید مداوم باشد. با طبیعت و قدرت توسعه تقویت، آنها مناطق غنی شده، بخش های تقویت شده و سایت های دفاعی را برجسته کردند. در عین حال، مناطق غنی شده، بخش های تقویت شده، تا حدودی ضعیف هستند، به شکل گروه های غنی شده، و در نهایت، سایت های دفاعی تنها می توانند برای تقویت در جنگ آماده شوند، آماده دفاع برای دفاع.



مناطق غنی شده شامل تعدادی از عمق خطوط غنی شده تا 10 کیلومتر بود. در لبه های جلو و عقب نوار اصلی دفاعی اصلی، که در عمق 4-5 کیلومتر و اولین قفسه های ECHELON است، تنها ساخته شده است، "استحکامات متوسط". آنها معمولا یک آرایه عمده ای از یک شکل مثلثی بودند و پایه را به سمت حریف روبرو می کردند. پیشرفته به 15 اسلحه ماشین و تا 7 اسلحه می تواند در خدمت با تقویت متوسط \u200b\u200bنیروی متوسط \u200b\u200bباشد. از این، یک تفنگ ماشین و یک اسلحه باید بر روی سطح آرایه در گنبدها قرار داشته باشد و برج های چرخشی را حل کند، وظایف خود دفاع را حل کند. بودجه های باقی مانده از آتش سوزی در برنامه های کاذب واقع در قسمت های لبه های لبه ها قرار گرفتند، که در آن 3 اسلحه و 6 اسلحه وجود دارد. درست است، قدرت و تسلیحات تقویت کننده های متوسط \u200b\u200bبستگی به اهداف تاکتیکی آنها و ماهیت منطقه مجاور دارد.

با توجه به الزامات رهبری فرانسه، ضخامت ساختار دفاعی منطقه غنی شده، که در برابر یک پرتابه 155 میلی متری محافظت می کند، حدود 0.8 متر، از 210 میلیمتر پرتابه - یک متر از 380 میلیمتر - 1.5 بود متر و از 420 میلیمتر - 1.75 متر. بنابراین، استحکامات متوسط \u200b\u200bدارای دیواره ها و پوشش ها با ضخامت تا 3 متر بود که باید باعث تضمین حیاتی خود شود، حتی اگر دو پوسته از گرما 420 میلیمتری (ضریب ایمنی -2) فعال شوند.



تقویت خود به شدت به زمین منتهی شد و چندین طبقه را به عنوان یک قاعده، سه طبقه داشت. در طبقه بالا، یک گالری بزرگ در حال خدمت به برج، معدودی، نقطه مشاهده و غیره بود. میانگین طبقه متوسط \u200b\u200bتقویت متوسط \u200b\u200bتوسط آشپزخانه، انبار، ماشین آلات اشغال شد و همچنین بخشی از مهمات بود. در طبقه پایین، انسداد مسکونی، مخازن با آب و سوخت، پودر انبار وجود داشت.

بسته به انتصاب و تسلیحات، اندازه این غنی سازی از 75 تا 100 متر در جلو و از 40 تا 50 متر تا عمق متغیر بود. گاریسون او تعدادی تا 40 نفر داشت. با توجه به برآوردهای متخصصان نظامی شوروی، هزینه ساخت چنین تقویت شده از 500 هزار تا 1 میلیون روبل بود.

استحکامات متوسط \u200b\u200bدر لبه های جلو و عقب نوار دفاعی اصلی در یک سفارش چکشی قرار گرفته است، در فواصل 4-5 کیلومتر. هر غنی سازی با عقب به 1-2 کیلومتر از گالری زیرزمینی همراه بود و توسط یک مات که از جعبه برای countercirp گرم می شود احاطه شده است. در فواصل بین استحکامات متوسط، نقاط ماشین تفنگ (حوادث) در چندین ردیف قرار داشتند.





هر firepoint (caasemate) مسلح با 2-4 اسلحه ماشین تیراندازی در دو طرف مسلح بود. به عنوان یک قاعده، آنها در میله های معکوس قرار داشتند، که از چشمان حریف پوشانده شده بودند. ضخامت دیوار و پوشش چنین نقطه ای در حدود 1.75 متر بود که در صورتی که یک کالیبر 420 میلیمتر وارد شود، آن را با قابلیت زنده ماندن فراهم کرد. ابعاد نقطه برای 4 اسلحه ماشین - در جلو - 25 متر و در عمق - 10 متر؛ نیمی از پرورش دهنده برای 2 اسلحه ماشین - در جلو - 13 متر و در عمق - 10 متر. به عنوان یک قاعده، هر نقطه دو طبقه بود. کارشناسان شوروی تخمین زده اند که هزینه چنین نیمی از Chapponior می تواند 75 هزار روبل، و Caponir - 150 هزار روبل.

به طور کلی، استحکامات متوسط \u200b\u200bو حوادث یک نوار دفاعی از عمق 4-5 کیلومتر تشکیل داده اند. در عین حال، هیچ مراکز ویژه ای از اقلام مقاومت و مرجع ایجاد نشد. اما در عین حال لازم بود که ساختار آتش سوزی به حداقل چهار لایه باشد.

در عقب نوار دفاع اصلی منطقه غنی شده، توپخانه سنگین واقع شده است، که باید در نصب راه آهن قرار داشته باشد. برای جنبش او، یک راه آهن خاص محدود شده بود. با توجه به این، عمق کلی نوار دفاع اصلی می تواند به 10 کیلومتر افزایش یابد.

در جهت های ثانویه دفاع، بخش های به اصطلاح تقویت شده ایجاد شد، که در آن نوارهای غنی شده مرتب شده اند. هر نوار غنی شده شامل یک خط از استحکامات متوسط \u200b\u200bو CAASASEMATES بین آنها بود. استحکامات متوسط \u200b\u200bبه زمین با گالری های زیرزمینی تا 2 کیلومتر طول می کشد.

در عقب خط سازه های بتنی، در فاصله 1 کیلومتر، یک نوار دفاعی میدان راضی بود، تهیه شده توسط سربازان در زمان جنگ. در زمان صلح، تنها پناهندگی برای پرسنل با ظرفیت پیاده نظام تقریبا جلا وجود داشت. برای نوار زمینه تجهیزات، تمام مواد در زمان صلح تهیه شد.

زمینه نوار میدان شامل یک سری از بلوک های بتنی کوچک و گاپونر برای اسلحه های ماشین به طور متوسط \u200b\u200b5x5 متر بود. درست است، این موضع قرار بود که در حال حاضر به نیروهای نظامی مجهز شود. تمام ابزارهای لازم، ابزار مکانیزاسیون کار و مواد در پارک های مهندسی ارتش ویژه متولد شد، که قرار بود نیروهای خود را به محل کار تحویل دهند.

در فواصل بین مناطق غنی شده و اطمینان از آنها، مناطق موانع موانع، تخریب، تخریب و سیل ایجاد شد. برای سرعت بخشیدن به سیل در این مناطق، حوضچه ها با یک حاشیه آب ایجاد شد.

برای دفاع از مهمترین نقاط مرجع، گروه های به اصطلاح در مرزهای ولسوالی های تقویت شده - یک گروه خاص از سازه ها ایجاد شد. در داخل "گروه" بر روی سطح زمین عبارت بودند از: اسلحه در برج و بمب گذاری برای دفاع از ورود به "گروه"؛ ماشین های تفنگ، تفنگ ماشین اسلحه و اسلحه و نیمه کپونسی؛ اسلحه ضد تانک در برج ها، باتری های ماشین اسلحه در میله های معکوس؛

زیرزمینی در "گروه" مجهز به انبارهای مهمات، مسکن برای گاریسون و تمام اتاق های خدمت بود. این اتاق ها در سطوح مختلف قرار داشتند، شکل گیری یک لبه. عمق کل مجموعه به 30 متر رسید. تمام امکانات آن توسط شبکه گالری های زیرزمینی متصل شده و ورودی ها به "گروه" به دقت جدا شده اند. برای از بین بردن دشمن، نفوذ به "گروه"، در ورودی و در عمق، شبکه ای از درب های زره \u200b\u200bپوش به طور خودکار بسته شد. کل مساحت این گروه به 1 متر مربع رسید. کیلومتر



خط Magino خود را شامل چندین منطقه غنی شده بود. با دوام ترین آنها، منطقه ممتاز یا ماتسکی، غنی شده بود که 120 کیلومتر را در جلوی اشغال کرد. لبه جلو از مرز 10-15 کیلومتر حذف شد.

مجموعه ای از Hackenberg، واقع در شرق Dedfafen، به ویژه قوی و متعهد است که توسط استحکامات منطقه غنی شده لارنس متعهد است. بخش شمالی منطقه ای از منطقه غنی شده لارورینگ شامل تقویت قلعه پیشین آلمانی پیشین داندافن یا تینویل بود. عبور از رودخانه Mas توسط قلعه سابق Metz تحت کنترل بود، واقع در بانک راست. تقویت قلعه Metz خود، خط دفاع دوم این منطقه غنی شده را تشکیل می دادند، که مهمترین منطقه صنعتی از Breew را پوشش می داد.

در منطقه مرزی بین رودخانه ها و باران، یک منطقه غنی شده آلزاتیان در جلوی 80 کیلومتر و عمق 20 کیلومتر قرار داشت. این تا حدودی ضعیف تر از منطقه غنی شده لار شده بود و شامل "گروه ها" خخوان و ساحل بود. در غیر این صورت، ساختار Alsatian Ur به طور قابل توجهی از اشکال لاررین هور تفاوت نداشت.

منطقه ای از سیل و موانع بین آلزاس ها و مناطق غنی شده لامپ، در قسمت 30 و در عمق 50 کیلومتر وجود داشت. حضور تعداد زیادی از رودخانه ها، دریاچه ها، کانال ها و باتلاق ها به طور قابل توجهی یک دستگاه سیل را تسهیل می کند. آب به استخر های خاص رفت، که از طریق دروازه ها می توانست برای سیل استفاده شود.

در بخش مرز فرانسه و آلمان از سوئیس به کارلسروهه، این خط با نرخ رودخانه راین ساخته شد، مانع جدی برای مجبور کردن نیروهای خود شد. علاوه بر این، به موازات، راین کانال راین غلتک را با عرض 120 متر و عمق 6 متر گذراند. کانال، همچنین موازی با راین، پرواز رودخانه پرواز، داشتن بسیاری از آستین ها و گچ ها. غرب از موانع ذکر شده، دامنه ای از تر و تمیز بود، تمام مواردی که در آن مانع از مسدود شدن بود. از شرق، رویکردها به راین نیز با کوه جنگل سیاه پوشیده شده بود. برای دفاع از راین در امتداد ساحل خود در چکرز، بلوز ساخته شد. بر اساس این همه، متخصصان ارتش فرانسه معتقد بودند که سایت مرزی فرانسه از کارلسروهه به سوئیس برای شروع نیروهای بزرگ دشمن دشوار است.

مرز شرقی بلژیک با استحکامات کوچک پوشیده شده بود. در عمق خط Nexo - Liege یک نوار دفاعی تهیه شد و قلعه Liege، Namur و Antwerp مدرن بود. کانال آلبرت در بلوک های بلوز، موانع جانبی بود که مجبور بود از رودخانه از اعتصاب خارج از هلند محافظت کند. در مرز فرانکو و بلژیک در آردنز، موانع مرتب شده بود، و یک طرح از Mobaja به لیل با استحکامات کوچک پوشیده شده بود. اما به طور کلی، مرز بلژیک برای دفاع بسیار ضعیف آماده شد.

در مرز فرانسه با ایتالیا، تمام گذرهای کوهستانی توسط گروه های تقویت شده بسته شد.

بنابراین، متخصصان نظامی فرانسه معتقد بودند که کشور آنها به طور قابل اعتماد توسط تقویت خط Maginos از آلمان، لوکزامبورگ و تا حدی از بلژیک محافظت می شود. پوشش مرز شمال شرقی توسط این واقعیت توضیح داده شد که از این طرف بود که نیروهای آلمانی در جنگ جهانی اول در فرانسه قرار داشتند. در عین حال، قوی ترین مناطق غنی شده در مرز با آلمان و لوکزامبورگ احداث شد.

نقطه ضعف خط مازینو سیستم موانع ضد تانک بود. در دیدگاه های زمانی که اعتقاد بر این بود که 5 کیلومتر از موانع مختلف ضد تانک برای هر کیلومتر از جبهه دفاع در یک جهت خطرناک تانکر وجود داشت. پایه آنها باید پیپ های ضد تانک را به عمق 3 متر، که برنامه ریزی شده بود در مقابل مجموعه ها و قبل از همه تقویت کننده های متوسط \u200b\u200bمتوسط \u200b\u200bبرنامه ریزی شده بود. این پیپ ها از طریق آتش اسلحه های Rainflash، که در تنظیمات ویژه نصب شده بودند، شلیک کردند. برای دفاع از خود، برج های ماشین تفنگ بر روی آنها نصب شده است. آتش این اسلحه های دستگاه نیز مجبور به ممنوعیت رویکرد به سمپ ها و پیاده نظام دشمن برای هدف دستگاه در آنها بوده است. از جلو، Rips ضد تانک باید با یک گروه گسترده ای از موانع ضد پرسنل پوشیده شده باشد.



با این حال، به دلیل هزینه های بالای آن از چنین Rvov ضد تانک، کمی وجود داشت. به جای آنها، موانع یک نوع سبک تر بر روی تعدادی از مسیرهای خطی Magino تنظیم شده بود. آنها در زمین دفن شدند و به سمت ریل های دشمن ساخته شده در 5 ردیف کج شده اند. عرض کل چنین باند موانع به 4 متر رسید. اعتقاد بر این بود که او تبدیل به یک مانع جدی برای مسیر نه تنها ریه ها، بلکه همچنین مخازن سنگین دشمن خواهد شد.

در صورت لزوم، آنتیچ ها در قالب یک شبکه سیم بر روی ذرات چوبی یا آهن قرار گرفتند، جریان الکتریکی می تواند منتقل شود.



معایب دوم خط مازینو تقریبا کامل ناامنی از سمت چپ از سمت چپ منطقه غنی شده از منطقه غنی شده بود، به رغم این واقعیت که او قصد داشت پوشش ثروتمندترین منطقه صنعتی شرقی فرانسه را پوشش دهد. علاوه بر این، منطقه صنعتی شمالی کشور (Lille - Moberey) تقریبا پوشش داده نشده است.

به عنوان کمبود سوم خط مازینو، امکان غیاب عمق عملیاتی آن را در پیشبرد تقویت شده توسط تقویت وجود دارد. عمق خاصی یک طرح از این خط داشت، مجاور رودخانه راین. در عین حال، لارنس و به ویژه مناطق غنی شده السااتی که برای عمق آماده شده بود، آماده نیست. درست است که متخصصان نظامی فرانسه معتقد بودند که عمق منطقه غنی شده لاررینگ می تواند توسط قلعه قدیمی آلمان از Metz تقویت شود در صورت نیروهای خود و افزایش توپخانه.

اولین بازرسی آمادگی رزمی MaGino در ماه مارس سال 1936 برگزار شد، زمانی که ارتش آلمان یک منطقه راین را رد کرد. سپس مناطق تقویت شده توسط ترکیب کامل Garrisons اشغال شد (در زمان صلح آمیز تنها یک سوم پرسنل وجود داشت) و در آمادگی کامل مبارزه می کردند.

برای پر کردن فیلد، بخشی از پوشش شش بخش پیاده نظام (11، 13، 14، 42، 43 و دوم آفریقای شمالی) به طور مستقیم به مرز (11، 14، 42، 43 و دوم آفریقای شمالی)، که اتفاق افتاد، طول آن به 30 کیلومتر رسید. در عین حال، قفسه ها بخش هایی را با عرض 10 کیلومتر اشغال کردند و مناطق گردان دارای عرض با عرض تا 5 کیلومتر و عمق 2 کیلومتر بود. قابل توجه است که این نیروها نه تنها امنیت را حمل می کنند، بلکه در بهبود خط مشی ها، عمدتا از اشیاء پر کردن زمینه و خط دفاع دوم، که در عمق 20-30 کیلومتر برنامه ریزی شده بود، مشغول به کار بود. همچنین قفسه های توپخانه ای از ذخایر فرماندهی اصلی وجود داشت که موقعیت های شلیک را اشغال کردند. اما پس از آن، همانطور که می دانید، نیروهای آلمانی مرز فرانسه را نقض نمی کردند.



این چهار سال بعد اتفاق افتاد. و این بار، همانطور که در سال 1914، فرماندهی آلمان، که نمی خواست قدرت اصلی مناطق اصلی غنی از خط Maginos را تجربه کند، واقع در مرز شرقی فرانسه، اولین اعتصاب در قلمرو بلژیک را تجربه کرد. آلمانی Feldmarshal E. Von Manstein در خاطرات خود می نویسد که ایده ی توهین آمیز در غرب برای دور زدن خط Magino متعلق به A. هیتلر. او یادآور می شود: "هیتلر پیش بینی کرد که چگونه عملیات توهین آمیز انجام شود: دور زدن خط Magino، از طریق بلژیک و هلند. فرمانده نیروهای زمینی تنها از لحاظ فنی برای تحقق این عملیات باقی مانده بود، که نظر او شنیده نشد و با توجه به موفقیت های تعیین کننده ای که او در هر صورت، در پاییز سال 1939، به نظر منفی پیوست ".

فرانسه، انگلستان و بلژیک در حال آماده سازی این اعتصاب بودند. فرماندهی اتحادیه انگلیس و فرانسه به نظر عمومی در مورد نیاز به دیدار با تهاجمی از نیروهای آلمانی، به شرق امکان پذیر است، به طوری که آنها را در عمق فرانسه، عمدتا در حوضه های زغال سنگ واقع در فرانکو-بلژیک قرار نداد مرز، و همچنین به ساحل دریای شمال. در این راستا، متحدان با آغاز خصومت ها تصمیم گرفتند گروه بندی قوی نیروهای انگلیس و فرانسوی را در بلژیک و هلند برگزار کنند. علاوه بر این، ارتباط با ارتش این کشورها، نیروهای متفقین، سازماندهی دفاع مشترک از مناطق مرزی بلژیک و هلند را در امتداد رودخانه و جنوب، سازماندهی کردند. به عنوان یک نتیجه، فرض شد که یک جبهه دفاع جامد ایجاد شود، که قرار بود همچنان ادامه خط خطی Maginos باشد. این طرح نام کد "برنامه DIL" را دریافت کرد. در غیرقابل دسترس بودن همان خط Maginos، فرمان فرانسوی تردید نداشت.

با توجه به "برنامه DIL" تا مه 1940، فرماندهی متفقین، راه اندازی نیروها را انجام داد. ارتش فرانسه 106 تقسیم را راه اندازی کرد که 3 مخزن، 3 مکان مکانیکی و 5 سواره نظام را آغاز کرد. علاوه بر این، هنوز 40 گردان مخزن جداگانه وجود داشت که به بخش های پیاده نظام متصل بودند. انگلستان نیروهای اعزامی را به فرانسه در 15 بخش فرستاد. ارتش بلژیک 20 تقسیمات، تقسیمات هلندی - 12 را اعزام کرد و به هزینه مهاجرت لهستان دو بخش دیگر را تقسیم کرد. در مجموع، در مرز با آلمان، متحدان 155 بخش، 4 هزار تانک و 2.7 هزار هواپیما داشتند.

برای حمله به بلژیک، هلند و فرانسه، فرماندهی آلمان 135 بخش را شامل 10 مخزن و 4 موتور شده است. به عنوان بخشی از این نیروها، 2580 تانک وجود داشت، پوشش هوا آنها باید با 3800 هواپیما ارائه شود.

بنابراین، متحدان بیش از آلمانی ها در همه شاخص ها بودند. علاوه بر این، دفاع از نیروهای خود به یک سیستم ساختارهای دفاعی درازمدت متکی بودند. علیرغم این، نیروهای آلمانی، که از 10 ماه مه شروع به حمله کردند، تقریبا بلافاصله می توانستند به موفقیت قابل توجهی دست یابند.

به طور خاص، فورت لیژ - ابن مینای دندان - به شرح زیر دستگیر شد. قبل از سپیده دم در 10 مه از فرودگاه، واقع در غرب کلن، به قلعه یک گردان فرود آلمانی بر روی هواپیماهای بدون سرنشین توسط بمب افکن ها رفت. پرسنل این گردان برای چند ماه برای حمله به این تقویت در یک دفن زباله ویژه آماده شد، که دقیقا بازتولید استحکامات. تجهیزات گردان اتوماتیک، اسلحه های دستی دستی، انار، معادن و اتهامات تجمعی بود.

در حذف 3-4 کیلومتر از قلعه، هواپیمای بدون سرنشین از بوش و سکوت در محوطه قبل از انفجار برنامه ریزی شده برای قلعه، پادگان که از آن خواب بود. ناگهانی حمله، موفقیت را تضمین کرد. استحکامات اصلی قلعه برای یک ساعت با اتهام تجمعی منفجر شد و دستگیر شد. پادگان قلعه، که توسط هشدار مطرح شد، نمی توانست مقاومت کند. پس از آن، سپاه پاسداران از طریق چهارمین بخش تانک آلمان، که بلافاصله به سمت بروکسل عجله کرد، به عبور کمک کرد.

ارتش هلندی نمی تواند تهاجمی از نیروهای آلمانی را پشت سر بگذارد. موقعیت دفاعی اصلی آن نسبتا آسان بود تا از بین برود، و 9 تانک تانک آلمان از ارتش 18 تا 12 ماه مه، منطقه Breda، 50 کیلومتری روتردام بود و در روز 14 ماه مه نیز خود را روتردام گرفت. پس از آن، دولت هلندی به لندن فرار کرد و ارتش هلند سرپرستی شد.

در نتیجه موفقیت موفقیت آمیز Maas و Canal River Alberta، 6th ارتش آلمان شروع به حرکت سریع به عمق قلمرو بلژیک کرد. در همان زمان، متحدان در صبح روز 10 مه، به محض اینکه از حمله به نیروهای آلمانی در بلژیک مطلع شد، شروع به نامزدی به موقعیتی کرد که در امتداد رودخانه دیل برگزار شد. در عین حال، گروه تانک ژنرال E. von Kleist وارد قلمرو لوکزامبورگ شد. Ardennes، بر خلاف محاسبات فرماندهی فرانسوی و انگلیسی، به یک مانع جدی برای ارتقای سریع تمام ژنرات نیروهای آلمانی مجهز به خدمات مهندسی تبدیل نشد. با توجه به جاده های جاده ای از کوه های آندرنن، تقریبا بدون مقاومت در برابر مقاومت، گروه تانک آلمان به مدت سه روز در هر 100-130 کیلومتر پیشرفت کرده و صبح روز 13 میلادی به سدان می آمد.

این عملیات به پایان رسید در تاریخ 27 ژوئن 1940 به وسیله خروج نیروهای آلمانی به تنگه پاراگراف و شکست نیروهای متفقین. به عنوان یک نتیجه از Herland و بلژیک، ارتش انگلیسی از قاره تخلیه شد، از دست دادن 62 هزار نفر و 23 هزار اسلحه. فرانسه در طول این عملیات حدود 20 بخش پیاده نظام را از دست داد، و در نتیجه توانایی مبارزه ارتش آنها به طور قابل توجهی کاهش یافت. تلفات آلمانی ها در این عملیات ناچیز بود.

با توجه به نتایج اولین عملیات نیروهای آلمانی در بلژیک، E. von Manstein در کتاب خود "پیروزی از دست رفته" نوشت: "اگر در واقع در سال 1940، به لطف اقدامات ماهرانه گروه ارتش، حریف بر روی یک کج شد جبهه گسترده و بلژیک و هلندی ارتش مجبور به تسلیم شدند، پس این نتیجه (در همان زمان به فرماندهی فرماندهی آلمان و قدرت شوک اتصالات مخزن ما) هنوز نمی تواند نتیجه ای از عملیات پیش برنامه ریزی شده باشد نتیجه آن از پیش تعیین شده بود. بهترین رهبری نیروهای نظامی در اردوگاه مخالفان ما نمیتوانست چنین نتیجه ای را نپذیرفت. "

این اتفاق افتاد که پس از پایان مرحله اول توهین آمیز آلمان، هر دو دشمن دوباره به یکدیگر در کنار یک جبهه جامد در امتداد خط Maginos به کاکارانان و سپس در امتداد Smma پایین تر مخالفت کردند و آلمانی ها مجبور بودند این جبهه را دوباره طوفان کنند . اما در حال حاضر، قبل از نیروهای اصلی دشمن، تنها قلعه های فردی و پردیس ها، و همچنین یک گروه موانع، یک نگرش مهندسی ضعیف توسعه یافته بود که بقایای ارتش فرانسه را باقی ماند.

مرحله دوم عملیات در غرب آغاز شد و 5 ژوئن 1940 به پایان رسید. در آن زمان، بخشی از نیروهای نظامی به شمال خط ماژینوس منتقل شد، که همراه با نیروهای فرانسوی، و از سوی ذخیره های نیروهای فرانسوی به گروه سوم ارتش (6، 7 و 10) منتقل شد . گروه دوم ارتش (دوم و چهارم) هنوز توسط خط Maginos دفاع شده بود، از ترس اعتصاب دشمن از شرق دفاع کرد.

برای حمله به فرانسه، فرماندهی آلمان از 124 بخش متمرکز شد. در عین حال، ارتش آلمان "C" همچنان به مقاومت در برابر خط Maginos ادامه داد و تهدیدی برای دستیابی به موفقیت او را ایجاد کرد.

صبح روز 5 ژوئن، در جناح راست جبهه آلمان و فرانسه، گروه ارتش ارتش ژنرال E. Claysta. او دفاعی فرانسه را در شرق شهر ابویل برگزار کرد و در مقابل دفاع از دهمین ارتش فرانسه، نقض 30 کیلومتری را نقض کرد.

در 9 ژوئن، گروه ارتش "A" یک تهاجمی را آغاز کرد و ضربه اصلی را به ریمز تبدیل کرد. در آنجا، 11 ژوئن، نیروهای اصلی گروه مخزن General Guderian به نبرد معرفی شدند. دفاع فرانسه شکسته شد و نیروهای آلمان ریمز را اشغال کردند.



در 12 ژوئن، فرمان فرانسوی، اساسا، تلاش کرده است تا تلاش های خود را در برابر ارتقاء نیروهای آلمانی در عمق کشور داشته باشد و از ترس پاریس برخوردار بود. در 22 ژوئن، دولت فرانسوی فرانسوی عجله کرد تا آتش بس را با آلمان انجام دهد.

E. von Manstein نوشت: "و اگر مرحله دوم شروع ارتش آلمان در چنین مدت کوتاهی منجر به تسلیم شدن حریف کامل شود، تنها به این دلیل که او نمی تواند به اندازه کافی دفاع کند در یک جبهه جامد از مرز سوئیس به دریا، زیان های بزرگ در شمال بلژیک وجود دارد. دلیل دوم این بود که روحیه رزمی ارتش فرانسه قبلا اعمال شد. در حال حاضر لازم نیست که بگوییم دشمن هنوز نیروهای نظامی، معادل ارتباطات تانک عملیاتی آلمان نداشته است. "

بنابراین، کمپین انجام شده توسط نیروهای آلمانی در بلژیک، هلند و شمال فرانسه و 40 روز گذشته ادامه داشت، با شکست کامل متحدان به پایان رسید. محاسبات فرمان فرانسوی در خط Mazhino خود را توجیه نمی کند - نیروهای آلمانی حاضر به اختصاص دادن مناطق غنی شده خود با دور زدن آنها از شمال غرب نیستند.

در عین حال، نیروهای فرانسوی که در طول عملیات در خط Maginos بودند، توسط نیروهای گروه ارتش آلمان "C"، که توسط سرهنگ ژنرال R. von Leeb فرمان داده شد، محدود شد. اما این، آلمانی ها کمی به نظر می رسید، و آنها می خواستند شکست فرانسه و در رابطه با خط Magino را اثبات کنند. بنابراین، در 15-17 ژوئن، 1940، پس از کلاس پاریس، نیروهای آلمانی توسط نیروهای هفت بخش ارتش هفتم، مجهز به تعداد زیادی از داروهای متقاطع در یک طرح بین استراسبورگ و نضبرزخ بود (15 کیلومتر جنوب ماررکلمشهایم). هدف از این عملیات که نام کد "خرس" را دریافت کرد، رد بیان "راین یک مرز طبیعی غیر قابل مقاومت است". در برخی از بخش های توهین آمیز، آلمانی ها دارای برتری هفت بار در نیروها بودند. بخشی از گاراسون های ساختارهای دفاعی درازمدت درگذشت، بخش دیگری تسلیم شد.

بنابراین، ژنرال R. Von Leeb با موفقیت انجام وظیفه را به پایان رساند. این امر او را به تعدادی از رهبران برجسته نظامی آلمان منتقل کرد و در 19 ژوئیه 1940، او بالاترین رتبه نظامی رایش را به دست آورد - به طور کلی مارشال میدان شد.

از دوران کودکی، علیرغم پیشرفت های پیشرفته بشردوستانه، من یک عشق بزرگ برای انواع طرح های بصری داشتم که نشان دهنده یک دستگاه از تکنیک های مختلف، سلاح، فرایندهای تکنولوژیکی، کار شرکت ها و تصاویر مشابه بود.

من احساس می کنم که چنین عنوان را به وبلاگ معرفی کنم - ارزشش را دارد.

"در داخل قلعه استاتیک (استاتیک؟) جنگ.
یکی از بناهای خطی خطی Mazhino "
از انتشارات در انگلیسی (آمریکایی؟) مطبوعات برای دسامبر 1939.

در اصل، امضاهای انگلیسی نباید افراد را با امور نظامی آشنا نکنند، اما نه به زبان انگلیسی - همه چیز واضح است.

از ویکیپدیا:

خط (پدر la ligne maginot.) - یک سیستم از استحکامات فرانسه، در مرز با آلمان از Belforge به Longiyon. این در سال 1929-1934 ساخته شد (سپس تا سال 1940 بهبود یافت). طول حدود 400 کیلومتر به نام وزیر نظامی به نام آندره Maginos.

این شامل 39 مدرک دفاعی طولانی مدت، 75 پناهگاه، 500 توپ توپخانه و پیاده نظام، 500 کابینت، و همچنین نقاط مشاهده شده است.

خط Magino برای انجام چندین هدف ساخته شد:


  • به منظور جلوگیری از حمله ناگهانی و دادن یک سیگنال به آغاز رویدادهای دفاعی.

  • برای محافظت از آلزاس و لورین (این سرزمین ها به فرانسه در سال 1919 به فرانسه داده شد) و پتانسیل صنعتی آنها.

  • برای استفاده به عنوان یک پل استراتژیک برای ضد حمله استفاده می شود.

  • به منظور حفظ حریف حریف در زمان بسیج تا زمانی که بخش اصلی ارتش می تواند به خط عرضه شود.

فرانسوی ها تصور می کردند که آلمانی ها در سال 1914 عمل می کنند - جستجوی نیروهای فرانسوی از طریق بلژیک از شمال شرقی. بنابراین، طرح دفاع آنها، بازتابی از یک حمله آلمانی به رودخانه دیل و دفاع منفعل را در خط غنی شده از Mazhino به تصویب رساند.

حدود 3 میلیارد فرانک در ساخت خط Magino (1 میلیارد دلار قیمت آن سالها) صرف شد. تعداد کل نیروهای نظامی در خط به 300 هزار نفر رسید. در مناطق زیرزمینی زیرزمینی، محل های مسکونی برای پرسنل، نیروگاه ها، نیروگاه های تهویه قدرتمند، راه آهن های باریک، مبادلات تلفن، بیمارستان ها، اتاق های تفریحی، غیر قابل دسترس برای پوسته ها و سیستم های هوایی مجهز شده اند. در طبقه بالا طبقه، مجهز به اسلحه آسانسور. آنها در جعبه های بتنی "جعبه" از ضخامت دیوارها و سقف 3.5-4 متر پوشیده شده بودند. Brononbashnaa-Turrets انجام شد.

قبل از اولین خط دفاع، Rips ضد تانک پاره شده و از قهرمانان ضد تانک پرورش داده شد. اولین خط دفاع، یک شبکه از نقاط پشتیبانی بود - سایت های بتنی برای پیاده نظام، توپخانه، نورپردازی ها و غیره در این نقاط در عمق حدود 50 متر زیر زمین، انبارهای مهمات و تجهیزات مجهز به آسانسور بود. حتی پس از آن موقعیت های اسلحه های بزرگ کالیبر بزرگ در راه آهن وجود داشت. این نیز پیشرفته بود خط دفاعیمتشکل از Fort Belfort، Epinal، Verden، و غیره عمق دفاع عمیق Magino خط 90-100 کیلومتر بود.

استراتژیست های نظامی فرانسه، خط مازینو را غیرممکن می دانستند. پس از ورود به سربازان Wehrmacht به لهستان در سال 1939، فرانسه و انگلستان تصمیم گرفتند که به سرعت به لهستان کمک کنند و به جای آن شروع به برنامه ریزی طولانی مدت کردند. در اوایل ماه سپتامبر، فرانسه به شدت نیروهای خود را به منطقه سار منتقل کرد، اما در 4 اکتبر پس از شکست لهستان، آنها دوباره آنها را پشت خط Maginos (به اصطلاح جنگ عجیب و غریب) بردند. در سال 1940، نیروهای آلمانی به سرعت از طریق خط Maginos از شمال از طریق Ardennes دور می شوند. پس از نظرسنجی فرانسه، خط Garrison Mazhino تسلیم شد.

در 14 ژوئن 1940، ارتش های پیاده نظام 1 و هفتم گروه ارتش "C" سرهنگ ژنرال ویلهلم فون لیبا (1940 ژوئیه 1940 در مارشال های عمومی) به خط Maginos حمله شد و از طریق او شکست خورد. ساختارهای دفاعی خط Magino در عرض چند ساعت به علت تهاجم پیاده نظام حتی بدون پشتیبانی مخزن شکسته شد. پیاده نظام آلمان با پشتیبانی هوایی و توپخانه قدرتمند رخ داده است، پوسته های دود به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفتند. به زودی معلوم شد که بسیاری از دلار های فرانسوی به طور مستقیم بازدید های مستقیم از هنرهای هنری و Airbabes ایستاده اند. علاوه بر این، تعداد زیادی از ساختارها برای دفاع دایره ای اقتباس نشده اند و به راحتی می توانستند با عقب و با نارنجک ها و فلامرها مورد حمله قرار گیرند.

بسیاری از مورخان بر این باورند که تحت جنگ مدرن، چنین ساختارهای تقویتی با هزینه های بالا بسیار آسیب پذیر هستند و حفاظت موثر را ارائه نمی دهند. با این حال، به خاطر عدالت باید توجه داشت که برای اکثر بخش های Maginos، همانطور که توسط سازندگان در دهه 1920 تصور می شد، وظیفه اصلی آن را انجام داد، که شامل محدود کردن مقیاس حملات در موقعیت های محافظت شده توسط خط بود. بخش اصلی و کیفی ساخته شده از خط تا سال 1936 ساخته شد، زمانی که بلژیک از عهد متفقین با فرانسه رها شد و بی طرفی را اعلام کرد، که آخرین بار را مجبور کرد تا خط را در کنار مرز بلژیک به اقیانوس اطلس نگه دارد. این قسمت جدید خط در عجله ساخته شده و به سطح مناسب حفاظت نشده است. بنابراین، زمانی که آن را در مورد پیشرفت خط Maginos می گوید، به این معنی است که پیشرفت سایت های جدید ساخته شده در زمین باتلاقی، که در آن ساخت سازه های زیرزمینی بسیار دشوار بود. شکست فرانسه در سال 1940 نتیجۀ کمبودهای بخش مرکزی خط نبود (که علیرغم تلاش های متعدد ارتش آلمان، تنها در دو محل شکسته شد، که پس از سقوط پاریس و عقب نشینی اتفاق افتاد اکثر ارتش فرانسه)، و به عنوان یک نتیجه از استراتژیک های متعدد، دولت جمهوری فرانسه، که نتوانست از مزایای استفاده از مزایای این خط دفاع قدرتمند ایجاد نکنند.

پس از جنگ، بخشی از ساختارهای خط Magino تحت انبارهای اموال نظامی منتقل شد. یک ویدیو عجیب و غریب از خط Maginos در قرن 21 می تواند به عنوان فیلم فرانسوی 2004 "رودخانه Baghrovaya 2: فرشتگان آخرالزمان" خدمت کند.

خط Magino یک سیستم از استحکامات فرانسه است، در مرز با آلمان از Belforge به Longiyon. این در سال 1929-1934 ساخته شد (سپس تا سال 1940 بهبود یافت). طول حدود 400 کیلومتر به نام وزیر نظامی به نام آندره Maginos. این شامل 39 نیروی طولانی مدت دفاعی، 70 پناهگاه، 500 توپ توپخانه و پیاده نظام، 500 کابینت، و همچنین نقاط نظرسنجی بود.

فرانسوی ها تصور می کردند که آلمانی ها به همان شیوه ای مشابه در سال 1914 عمل خواهند کرد - سعی خواهند کرد از نیروهای فرانسوی از طریق بلژیک از شمال شرقی عبور کنند. بنابراین، طرح دفاع آنها، بازتابی از یک حمله آلمانی به رودخانه دیل و دفاع منفعل را در خط غنی شده از Mazhino به تصویب رساند.

حدود 3 میلیارد فرانک در ساخت خط Magino (1 میلیارد دلار قیمت آن سالها) صرف شد. تعداد کل نیروهای نظامی در خط به 300 هزار نفر رسید. در مناطق زیرزمینی زیرزمینی، محل های مسکونی برای پرسنل، نیروگاه ها، گیاهان تهویه قدرتمند، راه آهن های محدود، مبادلات تلفنی، بیمارستان ها، اتاق های تفریحی، غیر قابل قبول برای پوسته ها و بمب ها مجهز شده اند.

در 1 سپتامبر 1939، آلمان به لهستان حمله کرد و در 3 سپتامبر، فرانسه اعلام جنگ آلمان، از این روز بسیج و فورت پر از سربازانی است که او را تنها در ژوئن 1940 پس از تسلیم فرانسه ترک خواهد کرد. تا 10 مه 1940، دوره "جنگ عجیب و غریب" که طی آن هر دو طرف این بود: آلمان و فرانسه در پشت خطوط تقویت خود نشسته اند و خصومت های بزرگ در مقیاس بزرگ انجام نمی شود. پس از دستیابی به موفقیت، آلمانی ها از خط Maginos در منطقه منطقه سار در این منطقه آغاز می شود مارتیالاما علیرغم حملات قدرتمند آلمانی ها با حمایت از توپخانه، قلعه هرگز موفق به ضبط نشد و او باقی ماند. پس از نظارت بر فرانسه، در 25 ژوئن 1940، سربازان قلعه مجبور شدند به شرایط شریف به دستورات فرماندهی فرماندهی فرانسوی تسلیم شوند. چند روز بعد Fort Po Rohrbach به آلمانی ها منتقل شد و مدافعانش به یکی از اردوگاه های زندانیان جنگی فرستاده شدند.

04. سربازان آلمانی در نزدیکی بلوک دوم در سال 1940.


عکس: http://www.fortcasso-maginot.com.

05. واحد دوم در زمان ما. سوراخ با شبکه در پیش زمینه - مصرف هوا از سیستم تهویه، اتصالات آهن با سیم کشیده شده بین آنها - آنتن های رادیویی. در کنار ورودی تفنگ Ambrusura، که قرار بود از رویکرد دشمن نزدیک به بلوک جلوگیری شود. در مقابل دیوارهای بلوک، به اصطلاح الماس گودال است، هدف اصلی آن - برای برداشتن قطعات بتن از دیوارها و سقف در مورد بمباران هواپیمای فورت است. بنابراین از خروجی قلعه با بقایای بتن اجتناب کرد. پل، پراکسید از طریق Diamond Ditch هنگام بستن قلعه، در داخل برداشته شد. این درب تنها ورود به قلعه است، به جز پایه خروج از خروج.

ارتش آلمان در سال 1940 یا در مبارزه با نیروهای متفقین در سال 1944 تا 45 از قلعه استفاده نکرد. با تشکر از این، قلعه زخمی نیست و تقریبا در حالت اصلی حفظ شده است. در سال 1951، بسیاری از قلعه های خط Maginos، از جمله فورت رورباچ، مدرن بودند و در آمادگی رزمی در ارتباط با ظهور یک دشمن بالقوه جدید - بلوک ورشو ارائه می شوند. اما پس از ایجاد سلاح های هسته ای خود، ساختارهای دفاعی خط مازینو در نهایت ارتباط آنها را از دست دادند و در سال 1970 فورت روربچ از ارتش حذف شد. در سال 1987، فعالان از مردم محلی با حمایت از شهر Rohrbach-les-Bitche شروع به بازگرداندن قلعه، و در سال 1989، انجمن فورت کاسیو ایجاد شد، هدف آن بازگرداندن قلعه به پیش جنگ و کشف به عموم.

06. نیروهای آمریکایی در نزدیکی بلوک دوم در سال 1944.


عکس: http://www.fortcasso-maginot.com.

این همه مربوط به تاریخ فورت است. حالا چند کلمه در مورد قلعه دستگاه. تمام قلعه های خط Machinino دارای ساختار مشابهی هستند و شامل تعداد مشخصی از واحدهای رزمی (3-4 بلوک در قلعه های کوچک و تا دوازده بلوک در بزرگترین استحکامات خط دفاعی) متصل شده توسط تونل های زیرزمینی (زیان). علاوه بر این، زیرزمینی سربازخانه ها برای پذیرش پرسنل، آشپزخانه، نیروگاه، بیمارستان، پست فرماندهی، امکانات ارتباطی، انبارها برای مقررات، سوخت و مهمات وجود دارد. در اصل، فورت یک شهر کوچک زیرزمینی بود که قادر به حفظ دفاع در طی دو ماه بود، کاملا مستقل باقی مانده بود. عمق بخش زیرزمینی Fort Rohrbach 25 متر است. این یک عمق امن است که روش انفجاری را غیرممکن بود، حتی اگر شما در همان محل بمب گذاری کنید. واقعیت این است که قدرتمند ترین بمب زمان زمانی که خط مازینو ساخته شد، قیف را با عمق شش متر ترک کرد. بمب دوم، از اول به یک قیف افت کرد، راه خود را شش متر، اما خیلی کمتر. بنابراین، عمق 25 متری را با کمک سلاح های آن زمان غیرممکن بود.

نقاشی در پایین است، اگر چه به این فورت اعمال نمی شود، اما ایده ای عالی از چگونگی بلوک مبارزه ای Maginos Fort Line و سیستم زیرزمینی آن به نظر می رسد.


منبع: www.lignemaginot.com.

نمودار یک فورت پوی کوچرای کوچک در شکل زیر ارائه شده است. همانطور که از طرح دیده می شود، قلعه شامل سه واحد رزمی مربوط به یکدیگر، طول چند صد متر است. قلعه دارای یک ورودی اصلی واقع در بلوک دوم است. علاوه بر اصلی اصلی، یک خروجی اضطراری نیز وجود دارد که در انتهای گالری واقع شده است، که در نزدیکی بلوک سوم قرار دارد. طول این گالری می تواند چند صد متر باشد و شاید یک کیلومتر یا حتی بیشتر باشد. کل قسمت زیرزمینی قلعه (سربازخانه، آشپزخانه، انبارها، نیروگاه) در نزدیکی واحد ورودی دوم متمرکز شده است. در مجموع، 182 نفر در فورت پورخرگ: 6 افسر و 176 سرباز عادی خدمت کرده اند.

07. خب، اجازه دهید در حال حاضر به داخل بروید و ببینید که چگونه واقعا به نظر می رسد.

08. محل یک تفنگ ماشین با یک تفنگ ماشین جاسازی شده در Ambrusura ماشین تفنگ 24/29، نگهبانی ورود به قلعه. در صورتی که زره ورودی منفجر شود و دشمن طوفان قلعه را آغاز کند، اولین چیزی که آن را تحریک می کند - تفنگ ماشین دمیدن است.

09. در اتاق بعدی یک واحد تهویه مطبوع وجود دارد. در فیلترها شما می توانید سال را ببینید که آنها در فورت - 1939 نصب شدند.

10. واحد دوم مجهز به دو هواپیمای زرهی است: اولین گنبد GFM، من در مورد این نوع گنبد در پست های قبلی اختصاص داده شده به امکانات خط Magino نوشتم. گنبد دوم AM (Arme Mixte). بنابراین آنها به خارج نگاه می کنند (در پیش زمینه من، در GFM عقب):

11. آشنا به ما در پست های قبلی مشاهدات Bronorolpak نوع GFM. او می تواند با اپتیک برای مشاهده، در صورت لزوم، در حالت تعبیه شده، یک اسلحه دستی Mac 24/29 یا 50 میلی متری ملات کون ساخته شده بود. ضخامت زره پوش CAP 300 میلی متر است، وزن Bronchoven GFM 26 تن است.

12. و این یک معدن از نوع برونورولپاک است. در اینجا تجهیزات به نظر می رسد مرز.

13. Bronchonolpak Type AM مجهز به یک سلاح ترکیبی شامل یک تفنگ ماشین و تفنگ ضد تانک 25 میلیمتری بود. این نوع چشمگیر ترین بسته بندی زره \u200b\u200bپوش است که بر روی اشیاء خط Magino اعمال می شود. وزن بسته زرهی تا 50 تن رسید.

14. سلاح های ترکیبی از این Armorolpak برای دید در نزدیکی نمایش داده می شود.

15. برای زره \u200b\u200bبعدی، یک معدن آسانسور و پاکت پله ای با مارپیچ او وجود دارد. آسانسور حق داشت فقط از افسران یا سایر بازدیدکنندگان ارشد قلعه استفاده کند، سربازان به پا رفتند. علاوه بر افسران در آسانسور حمل و نقل محصولات و مهمات به سطح پایین تر. این تنها آسانسور قلعه است. کابین آسانسور حاوی هشت نفر یا تن محموله بود و در صورت شکستن کابل حامل، مجهز بود.

16. پایین زیر زمین بر روی پله ها، حاشیه را با شبکه معدن آسانسور قرار دهید. تحت زمین 145 مرحله است.

17. سطح زیرزمینی فورت پو رورباخ در عمق 25 متر در خاک سنگ آهک قرار دارد - تقریبا به عنوان ارتفاع خانه نه طبقه است.

18. ارتباطات متعدد بین بخش زیرزمینی قلعه و سطح.

19. بنابراین ما به عمق 25 متر رسیده ایم، از این مکان و آشنایی من با دنیای زیرزمینی جذاب شروع می شود.

20. بلافاصله در مقابل آسانسور یک صندوق کوچک با کوچکتر های اقتصادی مختلف وجود دارد. این اتاق به عنوان یک انبار متوسط \u200b\u200bخدمت می کرد، جایی که ممکن بود به سرعت آسانسور را بارگیری کنید و آن را به یک دسته جدید از محموله ارسال کنید. در طول خصومت ها، اتاق همچنین نقش مورگا را انجام داد. اما در کل تاریخ فورت، تنها یک سرباز در اینجا جان خود را از دست داد، گشت زنی قلمرو اطراف قلعه و بر روی یک فکری آلمانی محکوم شد.

21. برای دریافت فریم بدون مردم، من در انتهای سفر به راه افتادم، به طوری که بخشی از عکس ها با یک قرص برگشت. پشت درب در عکس مکانیسم بلند کردن آسانسور است.

بیایید دوباره به طرح قلعه بازگردیم با یک بیضی شکل قرمز، من در اطراف آن بخشی از قلعه، که من در این پست نشان خواهم داد. بلافاصله در کنار پله ها و آسانسور آشپزخانه، در مقابل آن، یک مرکز انرژی است که شامل ترانسفورماتور برای تبدیل جریان ولتاژ بالا، به دست آمده از خارج از کابل برق، و همچنین یک نیروگاه مستقل متشکل از دو ژنراتور دیزل است. بعد، سربازخانه سربازان و اتاق های افسران، لازار، مرکز فرماندهی و بخش انبار فورت، که در آن یک موزه کوچک با سلاح های مختلف و تکنیک قلعه وجود دارد، وجود دارد. این طرح همچنین ضمیمه ناپایدار را از دست داد، که قرار بود در یک واحد رزمی دیگر رهبری شود، اما در ارتباط با برش تامین مالی، این واحد ساخته نشده است، و دور کمر قبل از جنگ نزدیکتر بود.

و اکنون ما کل قسمت زیرزمینی قلعه را در توالی ذکر شده بررسی خواهیم کرد.

22. نزدیکترین اتاق به شفت آسانسور آشپزخانه است. جایی که مردم در عکس قابل مشاهده هستند - این یک راه از جایی است که ما پیاده روی زیرزمینی را آغاز کردیم. به این معناست که عکس به از دست دادن منجر به کاهش بیشتر در داخل قلعه می شود.

23. زندگی ماهانه در فضای بسته پناهگاه، روانشناختی بسیار دشوار است. بنابراین، برای حفظ روحیه مبارزه و تغذیه پرسنل شدید، سرباز نقش ویژه ای به دست آورد. در پناهگاه خط مازینو بسیار بهتر از سطح است. پناهگاه توسط بهترین آشپز جذب شد و آشپزخانه با آخرین تکنولوژی آن زمان مجهز بود. بسیاری از تجهیزات آشپزخانه نصب شده در قلعه های خط Magino تنها پس از چند دهه ظاهر شد.

24. به طور کامل تمام تجهیزات در آشپزخانه، از جمله کوره های الکتریکی بود. جعبه نقره ای بزرگ در سمت راست عکس یک قهوه ساز است.

25. و این دستگاه شگفت انگیز سیب زمینی را تمیز کرد. بنابراین، سربازان از تمیز کردن سیب زمینی معاف شدند. همه چیز در این فورت طراحی شده است تا زندگی را آسانتر کند.

26. چنین آشپزخانه عالی در اواسط 30s است.

27. برای آشپزخانه چندین Kamorok وجود دارد، در یکی از آنها قلاب برای کارگردان گوشت.

28. در تجهیزات دیگری، هدف آن نمی تواند ایجاد شود. شاید نوعی واحد تبرید.

29. پنجره برای صدور سربازان مواد غذایی.

30. یکی از ویژگی های مشخصی از Fords of MaGino، کمبود غذا بود. هر سرباز غذا خود را دریافت کرد و او را بر روی تخت خود خورد، یا برای چنین جداول به طور مستقیم در فلیپ فورت نمایش داده شد. در عکس زیر جداول درست در کنار آشپزخانه قرار دارد.

31. و این از دست رفته است، ترک دو بلوک دیگر مبارزه. در اینجا ما همچنین جداول را با نیمکت ها در امتداد سکته زیرزمینی مشاهده می کنیم.

32. بلافاصله در مقابل آشپزخانه یک نیروگاه با ژنراتور دیزل پشتیبان وجود دارد. هواپیما وجود دارد

33. پانک دیزل شیک در همه جا وجود دارد. درب در مرکز چارچوب منجر به یک اتاق با مخازن سوخت عظیم می شود.

34 در صورت آسیب به کابل برق که فورت را تغذیه می کند، یک نیروگاه محلی متشکل از دو موتور SMIM (پاریس) در یکی از محل ها ساخته شده است.

35. هر دو موتور 4 سیلندر، توسعه قدرت 100 اسب بخار توسط 600 دور در دقیقه با تشکر از کار در نوبت های کم، موتورها بسیار قابل اعتماد بودند.

36. سپر لوازم الکتریکی.

37. در این گوشه نیروگاه تحت طبقه، یک چاه عمیق، عمق 250 متر وجود دارد که از آن کل فورت با کمک یک پمپ الکتریکی که تحت طبقه قرار دارد تامین می شود. عکس در سمت راست بخش قابل مشاهده از تجهیزات پمپاژ برای حمل و نقل آب از چاه در مخازن قلعه است.

38. به نظر می رسد کل اتاق نیروگاه است.

39. موتورها با ظاهر و اندازه آنها بسیار چشمگیر هستند.

40. در گوشه ای از سالن نیروگاه برق یک کارگاه کوچک وجود دارد که همه چیز را برای تعمیر گسل های سبک در کار فناوری لازم است.

41. ابزار.

42. کارگاه آموزشی.

43. هر یک از موتورها به یک ژنراتور یک جایگزین متصل شدند. موتورهای بزرگ با هوای فشرده راه اندازی شده اند که در دو چهار سیلندر به منظور حرکت شفت قلبی با چرخ فلک بزرگ و سنگین استفاده می شود. پس از اورکلاک کردن موتور، حالت ثابت عملیات با تزریق سوخت شامل می شود. مخازن با هوای فشرده لازم برای پرتاب موتورهای دیزل در عکس در سمت چپ قابل مشاهده هستند.

44. خروجی یکی دیگر از موتور تک سیلندر با یک ژنراتور کوچک، احتمالا یک نسخه پشتیبان است. بازرسی نیروگاه تمام شده است و ما به اصل اصلی بازگشتیم.

45. محل های بعدی برای نیروگاه ترانسفورماتور است. شاعر و آنجا

46. \u200b\u200bهمانطور که ذکر شد، فورت خوراک از طریق کابل برق از خارج انجام شد. در جریان ترانسفورماتور، به دست آمده از خارج، به 110 ولت شبکه داخلی فورت تبدیل شد. بنابراین ترانسفورماتورها و تجهیزات الکتریکی همزمان شبیه هستند. همه این کار تا کنون کار می کند.

47. ترانسفورماتور با مخازن بزرگ واقع شده است. آنها حاوی آب برای خنک کردن تجهیزات نیروگاه هستند.

48. تصویری از آنها بسیار دشوار است، زیرا آنها بیشترین حجم اتاق را اشغال می کنند.

49. در یکی از تانک ها دستورالعمل های ایمنی را قطع می کنند. در سمت چپ، ظاهرا اصلی از 30s، و سمت راست شبیه به یک ماکت یا از زمان بعد است.

این شبکه یک برنامه عالی را که توسط بخشی از فورت ایالات متحده مشاهده شده بود پیدا کرد. همه چیز در اینجا بسیار روشن است. و ما بیشتر به سرشار از قلعه می رویم.

50. فراتر از پایان منطقه فنی، آن را کمی خم شدن، آن را می توان در تصویر از بالا دیده می شود.

51. آیات زرهی در قسمت چپ عکس، به سربازخانه های قلعه منجر می شود، در سمت راست قلعه - به دو بلوک دیگر مبارزه گم شده است.

52. مقیاس مزرعه های زیرزمینی بسیار چشمگیر است.

53. حمام تمام نورپردازی قلعه توسط شمع های متعارف یا لامپ های گاز در صورت شکست برق تکرار شد. در سمت چپ در عکس شما می توانید شمع را ببینید. در بسته در عکس - توالت برای افسران و فرماندهی، توالت با درهای نیمه باز - برای سربازان عادی.

54. فاضلاب ها در مخازن ویژه با حلال های شیمیایی جمع آوری شد - نمونه های اولیه Beyatuetails مدرن. مخازن تحت توالت قرار داشتند، فاضلاب کلاسیک در قلعه وجود نداشت.

55. در کنار توالت، یک اتاق کوچک با دستشویی وجود دارد.

56. نزدیک به دوش از سه کابین دوش، یکی برای ضد عفونی قربانیان گازهای سمی در نظر گرفته شده است، دو نفر دیگر دوش معمولی بودند. هر یک از سربازان یک بار در هفته به آتش کشیدند.

57. واحد تهویه فیلتر در نظر گرفته شده برای ضد عفونی کننده حمله گاز آسیب دیده است.

58. در بیست متر از دوش و حمام، سربازخانه خودشان به طور مستقیم هستند.

59. یکی از دو اتاق با تخت های آهن برای ده مکان برای کارگران حرفه ای قلعه در نظر گرفته شده است: مکانیک، کارگران بهداشتی، سرآشپز، مهندسی برق.

60.

61. سربازان ساده در Hammocks خواب بودند که در دو سطح آویزان شدند. این اتاق 26 حمور را به دست آورد. یکی از ویژگی های چنین اتاق این بود که ساختارهای فلزی به راحتی قابل انعطاف بودند، که به مدت بسیار کوتاه اجازه داد تا اتاق را به سالن جشن تبدیل کند. در سال 1939، سربازان قلعه کریسمس را با آهنگ ها، سرگرمی و شراب جشن گرفتند.

62. در نزدیکی اتاق دیگری با حموک، اما در حال حاضر کوچکتر است.

63. افسران دو نفره دو نفره.

64. Comanthand Fort، تنها اتاق تک در قلعه.

65. اتاق که در آن ستوان ها زندگی می کردند.

66. در فورت، یک سانچستر کوچک نیز وجود داشت، متشکل از پانسمان ...

67. ... و اتاق ها برای دو بیمار.

68. در این مرحله، سربازخانه ها تکمیل می شوند، به محل بعدی که در کنار سربازخانه ها قرار دارند، حرکت می کنند - مرکز فرماندهی، از جایی که قلعه مدیریت می شود.

69. مرکز فرماندهی برای نوبت بعدی (در عکس در سمت چپ) واقع شده است.

70. سالن اصلی مرکز فرماندهی. توجه به باتری گرما را جلب کنید. گرمایش قلعه توسط حامل هایی که هوا گرم در تمام محل های قلعه خدمت کرده بود انجام شد. نصب و راه اندازی حرارت مرکزی آب در فرآیند نصب بود، اما کار آغاز شد و آغاز جنگ. بنابراین، در محل های مختلف قلعه شما می توانید رادیاتورهای گرمایی را که هرگز کار نکرده اند، ملاقات کنید.

71. مرکز فرماندهی اطلاعاتی در مورد وضعیت خارج و داخل قلعه دریافت کرد. بلافاصله تجزیه و تحلیل وضعیت انجام شد و از اینجا سفارشات به بلوک های مختلف جنگی داده شد و ارتباط با قلعه های همسایه انجام شد.

72. منابع اصلی اطلاعات پنج وسیله نقلیه زرهی مشاهده شده از قلعه، اطلاعاتی از طریق تلفن به مرکز فرماندهی گزارش شده است. همچنین، به لطف ارتباط تلفنی با قلعه های همسایه، فرمان فورت به خوبی در مورد وضعیت ده ها کیلومتر در اطراف آگاه بود.

73. درخواست تجدید نظر عمومی به ملت فرانسه.

74. کابل های تلفن بین قلعه ها در عمق سه متر در مجاورت فورت و در عمق دو متر در زمینه ها گذاشته شد. علاوه بر ارتباط مستقیم تلفنی بین قلعه، هر یک از قلعه ها به یک شبکه تلفن متصل شده در یک کیلومتر از خط پتانسیل متصل شده است. در صورت شکست خط تلفن، یک گزینه پشتیبان برای ارتباطات بین قلعه ها با استفاده از موشک های سیگنال وجود داشت.

75. ایستگاه تلفن. نزدیک به مرکز فرماندهی در قلعه، افسران و تلفن های تلفن مستقر شدند. بنابراین، هنگامی که یک اعلامیه زنگ هشدار، مرکز فرماندهی تقریبا بلافاصله شروع به کار کرد. تلفنی ها تمام اطلاعات دریافت شده را از خارج به اسناد ویژه دریافت کردند که بلافاصله توسط افسران مورد بررسی قرار گرفتند، نقشه های منطقه را تجزیه و تحلیل کردند و تصمیمات مربوط به تیراندازی انجام شد که از اینجا به حوادث مبارزه با قلعه منتقل شد. قلعه های منهای خطی Magino این بود که آنها با شروع شب و یا با مه شدید کور بودند. پس از همه، نوک تمام ابزارها در آن زمان تنها بصری بود.

76. در این ما مرکز فرمان را ترک می کنیم و به آخرین محل زیرزمینی فورت - انبار حرکت می کنیم.

77. در قلمرو انبار، به منظور پر کردن انبارهای خالی، یک موزه کوچک را با مجموعه ای خوب از تکنیک های مختلف مورد استفاده در قلعه های خط ماژینوس، اعم از سلاح ها و پایان دادن به پریسکوپ های مرموز نظارتی و برق مختلف سازماندهی کرد دستگاه ها

78. دستگاه تلگراف شبیه به کشتی. با استفاده از این دستگاه ها از مرکز تیم فورت، دستورات به بلوک های مبارزه فرستاده شد و تایید اعدام آنها را تایید کرد.

79

80. نصب و راه اندازی دستگاه تفنگ چندانی که معمولا در Ambrusuras بلوک های مبارزه قلعه نصب شده است. در صورت لزوم، این دستگاه اسلحه دستگاه به طرف برداشته شد و یک تفنگ ضد تانک 47 میلی متری در جای خود قرار گرفت. در بخش دوم داستان بیشتر بخوانید.

81. و این یک نصب با یک سلاح ترکیبی است که در داخل نوع Brononopol قرار داده شده است که در آن بالاتر بود (عکس 10، 12، 13). سلاح ترکیبی دو سلاح در یک بود: یک تفنگ ماشین و تفنگ ضد تانک 25 میلیمتری. Bronconolpak Type AM مجهز به پودر گاز و سیستم تهویه و تهویه، سیستم تامین در کلاه مهمات و خنک کننده سلاح بود.

82. با وجود این واقعیت که برونونوپول خود را چرخانده بود، با کمک حمایت از براکت ها، یک اسلحه سنگین می تواند به سرعت به یکی از دو آمبرازور برونونولپاکا بازگردانده شود. تمام تنظیمات و تنظیمات اسلحه ها با چرخاندن دستگیره ها انجام شد که توسط عملیات آن بسیار ساده شده بود.

83. در راه به اولین گروه مبارزه، چنین ضمیمه ای به طرز شگفت انگیزی ترسید (نقشه را در ابتدای پست ببینید). در طول ساخت فورت، تعداد بسیار بیشتری از واحدهای رزمی برنامه ریزی شده بود، اما پس از کاهش بودجه، ساخت و ساز باید توسط سه بلوک محدود شود. در آن زمان، در حال حاضر زمان برای رفتن به بلوک چهارم چهارم، که به زودی نگران بود. چقدر دور از دست رفته - هنوز ناشناخته است. کارمندان فورت موزه در اینجا یک بنای یادبود آندره ماگوسی - وزیر نظامی فرانسه، که آغازگر ساخت و ساز های مسلحانه در مرز با آلمان بود، ساخته شد.

84. یکی دیگر از اتاق های کوچک در کنار تلفات ریخته گری. در ابتدا، این اتاق یک بشکه عمودی بود که از طریق آن حذف خاک با تونل های زیرزمینی بود. هنگامی که کار ساختمانی تکمیل شد، تنه در بالای صفحه قرار گرفت و در نتیجه در قلعه یک اتاق دیگر دیگر را تشکیل داد. برای مدت کوتاهی تفکر یک اتاق دیگر برای سربازان وجود داشت.

پس از بررسی تمام مکان های فورت زیرزمینی، ما باریک هستیم و طول می کشد ما به بلوک 1. بازدید از بلوک سوم در چارچوب گشت و گذار ارائه نمی شود، زیرا آن را کاملا با بلوک اول یکسان است. هر دو بلوک مبارزه تنها توسط اسلحه های نصب شده در داخل برج های چرخشی و ساخت و ساز برجک متفاوت است. این دو بلوک رزمی و نیروی اصلی شوک اصلی قلعه را تشکیل می دهند.

01. واحد مبارزه 1 به سیستم زیرزمینی قلعه با پله مارپیچ متصل است. ارتفاع آن 30 متر است و در صورت گرفتن بخش زیرزمینی قلعه توسط دشمن، فرصتی برای تضعیف این پله ها وجود داشت.

به نظر می رسد همه این موارد چیزی شبیه به این است:

02. غلبه بر 145 مرحله ما به قفس بلوک دوم می افتیم. اولین چیزی که ما را در ورودی ملاقات می کند، واحد تهویه فیلتر است. هر واحد رزمی مجهز به آن است. برای جلوگیری از نفوذ گازها در داخل جنگ، بیش از حد هوا در داخل بلوک تزریق شد.

03. به سمت راست از آثار، مکان های خواب سرباز است. بیایید عمیق به ...

04. در گوشه سمت راست، یک نوع Bronchonolpak نوع Bronchonolpak علاوه بر تجهیزات استاندارد، آن را نیز با یک پریسکوپ اکسیدیال با تقریبا هشت بار مجهز شده است. علاوه بر ارتباط Bronorchelpaches مشاهدات با تیم فورت، ارتباط مستقیمی از کلاه های مشاهدات همه بلوک ها با یک قلعه بزرگ توپخانه ای از Gros Ouvrage Simserhof، که در هشت کیلومتر از Po Rohrbach، که در طول خصومت بسیار است، وجود دارد. بسیاری از آتش سوزی های کوچک را پشتیبانی می کنند، نه به آلمانی ها نزدیک تر می شوند. در سمت چپ عکس تحت Ambrazur، یک Chute برای بازنشانی آستین های تیراندازی در Diamond Ditch قابل مشاهده است.

05. در سمت چپ زیر می تواند یک رادیاتور گرمایش الکتریکی را متوجه شود. همانطور که در بخش اول ذکر شد، سیستم گرمایش قلعه شروع به بازسازی در مرکز مرکزی کرد آب گرماما زمان لازم برای تکمیل روند به دلیل جنگ نداشت.

06. یک اتاق افسر، فرمانده بلوک مبارزه وجود دارد.

07. در عکس یکی از دو اسلحه دستگاه جفت شده از بلوک مبارزه. در بالای آن، ریل آبی قابل مشاهده است که تحت آن اسلحه ضد تانک 47 میلی متر معلق است.

08. در صورت لزوم، یک دستگاه تفنگ ماشین جفت شده به سمت حرکت کرد.

09. و در آغوش باز، یک تفنگ ضد تانک به جلو، به حالت تعلیق در زیر راه آهن و حرکت در امتداد راه آهن.

10. پس از یک و نیم ساعت در زیر زمین صرف شد، بسیار لذت بخش بود که هوای تازه نفس بکشد و دنیای بیرون را از طریق تخریب ببیند. من تصور می کنم سربازان برای ماه های مجبور برای زندگی در زیر زمین چیست؟

11. رد پا از خصومت ها.

من یک نقاشی عالی در شبکه را پیدا کردم، نشان دادن بلوک های قلعه Po Rohrbach در زمینه. واحد مبارزه نشان دهنده یک کاسه دو سطحی با دیوارهای بتنی ضخیم با ضخامت تا 2.75 متر در مکان های مواجهه با دشمن و 1.5 متر در دو طرف، ضخامت سقف بتن مسلح 2.5 متر است. همانطور که می توان از نقاشی دیده می شود، CaSasemate مجهز به دو Ambrusters با تاسیسات دستگاه های دستی جفت شده بود که با 47 میلی متر اسلحه ضد تانک تکمیل شد و سلاح اصلی CaSasemate یک برجک چرخشی بود که در زیر آن دقیق تر بود. علاوه بر این، در واحد مبارزه، دو نوع برونسینی نوع GFM را با افزایش 10 برابر افزایش یافت، برای افزایش 8 برابر، برای مشاهده زمین.


گرفته شده از: http://www.fortiff.be/casso/

این اولین بلوک با چشم انداز پرنده است:


عکس گرفته شده از اینجا

12. خوب، در حال حاضر ما به بازرسی از سلاح اصلی قلعه تبدیل می شود: چرخش زره پوش با یک واحد آتش نشانی که شامل دو اسلحه ترکیبی است.

13. این زره یک سیستم برای قرار دادن یک سلاح طراحی شده برای مدیریت آتش در تمام جهات و سرکوب هر دو پیاده نظام و زره پوش های دشمن را نشان می دهد. Brononbashnya از این مدل در سال 1905 توسعه یافت و در سال 1915 تولید شد تا جنگی های فرانسه را تجهیز کند. دوازده چنین تاسیسات در ناوگان سقوط نکردند و در انبار نگهداری نمی شدند، تا زمانی که به قلعه های خط Maginos منتقل شدند، جایی که پس از مدرنیزاسیون جزئی و نصب یک سلاح جدید در سال 1934، آنها خدمات خود را در زمین ادامه دادند.

14. وزن کل برج با اسلحه 135 تن است، اما به لطف سیستم مخالفت، دو نفر برج را بر روی یک متر بدون تلاش فیزیکی افزایش داده اند، منجر به موقعیت مبارزه می شود. در موقعیت بسته، برج به سلاح دشمن تبدیل شد. ضخامت زره بر روی سقف برج 285 میلی متر است، دیوارهای جانبی برج توسط زره 185 میلیمتری محافظت می شود.

15. برای مدیریت و حفظ تمام سیستم های برج، یک تیم از 18 نفر مورد نیاز بود: یک افسر، سه افسر غیر افسران و 14 سرباز. چهار نفر از آنها در داخل برج بودند، رانندگی تیراندازی و شارژ سلاح، ده سرباز باقی مانده، سیستم راهنمایی، ارتباطات، تفریحات مهمات و غیره را اداره می کردند.

16. در مرکز فریم، دستگاه تلگراف برای انتقال دستورات به فلش در داخل برج از آنالوگ های کشتی کپی می شود. چپ به لامپ روشنایی پشتیبان قابل مشاهده است، در صورت امتناع از برقکنندگان.

17. تکنیک قدیمی بسیار زیبا است: ده ها تن از چرخ دنده ها، Leaverware و دیگر غده های غیر قابل درک، یک تکنولوژی زیبا را ایجاد می کنند که از لنز دوربین بسیار دشوار است.

18. دستگاه تلگراف ماشین دیگری که بر روی دیوار قرار دارد. کل ارتباط بین فرماندهی و سربازان خدمت به سیستم برج توسط چنین دستگاه هایی انجام شد، زیرا به دلیل سطح بسیار زیاد سر و صدا در طول خصومت ها برای انتقال دستورات به روش صوتی مشکل ساز بود.

19. در عکس محل فرمانده برج مبارزه. لوله سیاه در مرکز قاب، Periscope برای مشاهدات در فضای باز و نوک است. تحت آن لوله های صوتی برای ارتباط با فلش در برج قبل از شروع عکسبرداری است. در سمت چپ عکس یک لوله قابل مشاهده است، که در آن آسانسور برای تغذیه کارتریج ها با کارتریج برای اسلحه های ماشین برج قرار دارد. در همان لوله از طرف مقابل مکانیزم چرخش، یک دستگاه برای تغذیه کاتراییم های با مهمات برای اسلحه های ضد تانک وجود دارد: پنج پلیس در جدول قابل مشاهده است.

20. عکس دیگری از محل فرمانده و ما از طریق عقب از داخل برج عبور می کنیم، که با طرف مقابل طرف طرف قرار دارد.

21. داخل کاملا بزرگ است، به خصوص در مقایسه با Bronoropolis Close.

22. اسلحه های برج دو اسلحه ضد تانک، مدل SA-L، 1934 Release، Caliber 25 MM و دو زوایای Mac 31 Machine-Gun-Gun، Caliber از 7.5 میلی متر و 1200 عکس 1200 در دقیقه است. طیف تیراندازی اسلحه های ماشین 1200 متر، اسلحه - 1800 متر است. بنابراین، جنگ افزار برج شامل چهار اسلحه و دو توپ بود.

23. در داخل برج در طول نبرد چهار نفر بود: دو فلش و دو اتهام. برای تیراندازان مجهز به مکان های ویژه تحت اسلحه بودند. در عکس شما می توانید دستگاه تلگراف را برای دریافت دستورات از پایین ببینید.

24. کنترل آتش و اسلحه به طور کامل مکانیزه شد. نوک با چرخاندن دستگیره هایی که در عکس زیر قابل مشاهده است، انجام شد. اسلحه های دستگاه توسط این دسته ها مدیریت شدند. برای کنترل تیراندازی اسلحه در کف، پدال ها ارائه می شوند.

25. برای خنک کردن اسلحه، خنک کننده آب ارائه شد، که برای آن یک مخزن با آب در برج واقع شده است، با ظرفیت 20 لیتر. خنک کننده با اسپری کردن آب به سطوح داغ اسلحه با استفاده از یک اسپری وریدل انجام شد.

26. Brononbashnaa مجهز به سیستم تهویه و گازهای سوزاننده بود. در سطح پایین بلوک مبارزه، یک فن الکتریکی واقع شده است، پمپاژ هوای تمیز به برج. در فریم شما همچنین می توانید معادن آسانسور را برای عرضه مهمات و مقاومت الکتریکی حرارت الکتریکی بالای لامپ مشاهده کنید.

27. مکان های تیراندازان.

28. بیایید به سطوح پایین تر برونونباشی برویم. یک انبار مهمات، مکانیزم بلند کردن برج و واحد تهویه (در عکس) وجود داشت. هنگامی که برق قطره، تهویه برج می تواند در حالت دستی انجام شود.

29. بلند کردن / کاهش زره پوش زره پوش. این عملیات توسط دو سرباز که دسته ها را پیچیده کرده بودند انجام شد، به این ترتیب مکانیسم دنده را هدایت کرد، که به لطف وزن زیاد، برج 135 تن را در یک موقعیت رزمی افزایش داد یا آن را به یک پناهگاه قابل اعتماد کاهش داد. به عنوان بخشی از سفر، هر کس مجاز به پیچاندن دسته ها بود. برج به راحتی می افتد که حتی یک نفر می تواند با این کار کنار بیاید. در قلعه های دیگر مجهز به برج های مدرن تر، موتور الکتریکی این عملکرد را انجام می دهد.

در اینجا یک انیمیشن بسیار بصری است که قابل فهم است که چگونه این مکانیسم معتبر است.


منبع: انجمن amis de la ligne maginot

برای نمایش بصری حتی بیشتر از برش کل مکانیسم برج برج اول مبارزه اول.

این قلعه هایی بود که تبدیل به سازندگان سازندگان شد تا تبدیل به دیوار غیر قابل قبول برای محدود کردن تهاجم ارتش دشمن در آن زمان، تا زمانی که ارتش فرانسه به مرز متصل شود. قلعه ها در امتداد مرز فرانسه در نزدیکی جاده های مهم استراتژیک و یا شهرک ها در فاصله ای از یک جفت دهی کیلومتر از یکدیگر قرار داشتند. فضای بین آنها با نقاط، و همچنین موانع ضد تانک و ضد پرسنل پوشیده شده بود. قلعه ها به دو نوع تقسیم شدند: قلعه های کوچک (Petit Ouvrage) و قلعه های بزرگ (Gros Ouvrage). امروز من خواننده را با یک دستگاه فورتک کوچک Maginos در مثال Fort Petit Ouvrage de Rohrbach معرفی خواهم کرد (به سادگی پوفربچ). Po Rohrbach ایده آل برای تصویر یک دستگاه فورت کوچک به دلیل ایمنی عالی آن است. فورت به طور کامل بازسازی می شود تا شرایط اولیه پیش از جنگ و تمام مکانیسم های آن، گره ها و اسلحه های آن به طور کامل عملیاتی شوند. تا به امروز، قلعه توسط یک گروه علاقه مندان به تاریخ نظامی پشتیبانی می شود و سالانه برای بازدید کنندگان در روزهای خاص هفته باز است. ممکن است از طریق زندان های قلعه تنها با یک راهنمای، مانند تقریبا تمام قلعه های موزه خط Maginos سرگردان شود. این، البته، منهای، اما راهنمای بسیار درک شده به تاخیر یک فرد با یک دوربین از گروه واکنش نشان می دهد، بنابراین هیچ کس نمی تواند عکس ها را بدون مردم در فریم. ورودی درون قلعه از طریق واحد مبارزه شماره 2 انجام می شود که در عکس نشان داده شده است. گشت و گذار در آلمان و فرانسوی ها، هر گروه با راهنمای آنها برگزار می شود. مدت زمان سفر بیش از دو ساعت است.
قبل از رفتن به شرح دستگاه داخلی فورت، در ابتدا به طور سنتی کمی از تاریخ. Fort Rohrbach نسل دوم فورت است، ساختار آن در سال 1934 آغاز شد و در سال 1938 به پایان رسید. برای تسهیلات فورت، 6000 متر مکعب بتن و 500 تن فولاد صورت گرفت. در ابتدا، در این مکان، برنامه ریزی شده بود تا یک قلعه بزرگ را بسازد، که شامل 13 واحد رزمی بود، اما در آینده، در ارتباط با بحران و کمبود پول، این برنامه ها به شدت کاهش یافت و در نهایت در زمان ساخت و ساز در سال 1938 کاهش یافت ، قلعه شامل سه واحد رزمی بود. در این فرم، آن را به حال حاضر حفظ شده است.
کارگران در برابر پس زمینه بلوک دوم تحت ساخت و ساز قرار می گیرند.
در 1 سپتامبر 1939، آلمان به لهستان حمله کرد و در 3 سپتامبر، فرانسه اعلام جنگ آلمان، از این روز بسیج و فورت پر از سربازانی است که او را تنها در ژوئن 1940 پس از تسلیم فرانسه ترک خواهد کرد. تا 10 مه 1940، دوره "جنگ عجیب و غریب" طول می کشد، که طی آن هر دو طرف: آلمان و فرانسه پشت خطوط تقویت خود نشسته اند و خصومت های بزرگ در مقیاس بزرگ انجام نمی شود. پس از یک پیشرفت توسط آلمانی ها از خط Maginos در منطقه منطقه سار در این منطقه، مبارزه شروع می شود، اما با وجود حملات قدرتمند آلمانی ها با حمایت از توپخانه، قلعه هرگز موفق به گرفتن و او باقی ماند . پس از نظارت بر فرانسه، در 25 ژوئن 1940، سربازان قلعه مجبور شدند به شرایط شریف به دستورات فرماندهی فرماندهی فرانسوی تسلیم شوند. چند روز بعد Fort Po Rohrbach به آلمانی ها منتقل شد و مدافعانش به یکی از اردوگاه های زندانیان جنگی فرستاده شدند. سربازان آلمانی در نزدیکی بلوک دوم در سال 1940.
واحد دوم در زمان ما. سوراخ با شبکه در پیش زمینه - مصرف هوا از سیستم تهویه، تقویت آهن با سیم کشیده شده بین آنها - آنتن های رادیویی. در کنار ورودی تفنگ Ambrusura، که قرار بود از رویکرد دشمن نزدیک به بلوک جلوگیری شود. در مقابل دیوارهای بلوک، به اصطلاح الماس گودال است، هدف اصلی آن - برای برداشتن قطعات بتن از دیوارها و سقف در مورد بمباران هواپیمای فورت است. بنابراین از خروجی قلعه با بقایای بتن اجتناب کرد. پل، پراکسید از طریق Diamond Ditch هنگام بستن قلعه، در داخل برداشته شد. این درب تنها ورود به قلعه است، به جز پایه خروج از خروج.
ارتش آلمان در سال 1940 یا در مبارزه با نیروهای متفقین در سال 1944 تا 45 از قلعه استفاده نکرد. با تشکر از این، قلعه زخمی نیست و تقریبا در حالت اصلی حفظ شده است. در سال 1951، بسیاری از قلعه های خط Maginos، از جمله فورت رورباچ، مدرن بودند و در آمادگی رزمی در ارتباط با ظهور یک دشمن بالقوه جدید - بلوک ورشو ارائه می شوند. اما پس از ایجاد سلاح های هسته ای خود، ساختارهای دفاعی خط مازینو در نهایت ارتباط آنها را از دست دادند و در سال 1970 فورت روربچ از ارتش حذف شد. در سال 1987، فعالان از مردم محلی با حمایت از شهر Rohrbach-les-Bitche شروع به بازگرداندن قلعه، و در سال 1989، انجمن فورت کاسیو ایجاد شد، هدف آن بازگرداندن قلعه به پیش جنگ و کشف به عموم. نیروهای آمریکایی در نزدیکی بلوک دوم در سال 1944.
این همه مربوط به تاریخ فورت است. حالا چند کلمه در مورد قلعه دستگاه. تمام قلعه های خط Machinino دارای ساختار مشابهی هستند و شامل تعداد مشخصی از واحدهای رزمی (3-4 بلوک در قلعه های کوچک و تا دوازده بلوک در بزرگترین استحکامات خط دفاعی) متصل شده توسط تونل های زیرزمینی (زیان). علاوه بر این، زیرزمینی سربازخانه ها برای پذیرش پرسنل، آشپزخانه، نیروگاه، بیمارستان، پست فرماندهی، امکانات ارتباطی، انبارها برای مقررات، سوخت و مهمات وجود دارد. در اصل، فورت یک شهر کوچک زیرزمینی بود که قادر به حفظ دفاع در طی دو ماه بود، کاملا مستقل باقی مانده بود. عمق بخش زیرزمینی Fort Rohrbach 25 متر است. این یک عمق امن است که روش انفجاری را غیرممکن بود، حتی اگر شما در همان محل بمب گذاری کنید. واقعیت این است که قدرتمند ترین بمب زمان زمانی که خط مازینو ساخته شد، قیف را با عمق شش متر ترک کرد. بمب دوم، از اول به یک قیف افت کرد، راه خود را شش متر، اما خیلی کمتر. بنابراین، با کمک سلاح های آن زمان، غیرممکن بود که به عمق 25 متر برسد. نقاشی در پایین است، اگر چه به این فورت اعمال نمی شود، اما ایده ای عالی از چگونگی بلوک مبارزه ای Maginos Fort Line و سیستم زیرزمینی آن به نظر می رسد.
نمودار یک فورت پوی کوچرای کوچک در شکل زیر ارائه شده است. همانطور که از طرح دیده می شود، قلعه شامل سه واحد رزمی مربوط به یکدیگر، طول چند صد متر است. قلعه دارای یک ورودی اصلی واقع در بلوک دوم است. علاوه بر اصلی اصلی، یک خروجی اضطراری نیز وجود دارد که در انتهای گالری واقع شده است، که در نزدیکی بلوک سوم قرار دارد. طول این گالری می تواند چند صد متر باشد و شاید یک کیلومتر یا حتی بیشتر باشد. کل قسمت زیرزمینی قلعه (سربازخانه، آشپزخانه، انبارها، نیروگاه) در نزدیکی واحد ورودی دوم متمرکز شده است. در مجموع، 182 نفر در فورت پورخرگ: 6 افسر و 176 سرباز عادی خدمت کرده اند. خوب، اجازه دهید در حال حاضر در داخل بروید و ببینید که چگونه واقعا به نظر می رسد.
محل یک تفنگ ماشین با یک تفنگ ماشین تعبیه شده در آغشته به 24/29، محافظت از ورود به قلعه. در صورتی که زره ورودی منفجر شود و دشمن طوفان قلعه را آغاز کند، اولین چیزی که آن را تحریک می کند - تفنگ ماشین دمیدن است.
در اتاق بعدی یک واحد تهویه مطبوع وجود دارد. در فیلترها شما می توانید سال را ببینید که آنها در فورت - 1939 نصب شدند.
بلوک دوم مجهز به دو هواپیما زرهی است: اولین گنبد GFM، من در مورد این نوع گنبد در پست های قبلی اختصاص داده شده به امکانات خط Magino نوشتم. گنبد دوم AM (Arme Mixte). بنابراین آنها به خارج نگاه می کنند (در پیش زمینه من، در GFM عقب):
Bronoronealpack Bronoronealpack نوع GFM می تواند با اپتیک برای مشاهده، در صورت لزوم، یک اسلحه دستی Mac 24/29 یا یک ملات کوانری 50 میلی متری در آغوش قرار گیرد. ضخامت زره پوش CAP 300 میلی متر است، وزن Bronchoven GFM 26 تن است.
و این یک معدن از نوع Brononolpak است. در اینجا تجهیزات به نظر می رسد مرز.
نوع Bronconolpak Type AM مجهز به یک سلاح ترکیبی متشکل از تفنگ و تفنگ ضد تانک 25 میلیمتر بود. این نوع چشمگیر ترین بسته بندی زره \u200b\u200bپوش است که بر روی اشیاء خط Magino اعمال می شود. وزن بسته زرهی تا 50 تن رسید.
سلاح های ترکیبی از این Armorolpak برای دید در نزدیکی نمایش داده می شود.
برای زره \u200b\u200bبعدی، یک معدن آسانسور و پاکت با پله مارپیچی پایین وجود دارد. آسانسور حق داشت فقط از افسران یا سایر بازدیدکنندگان ارشد قلعه استفاده کند، سربازان به پا رفتند. علاوه بر افسران در آسانسور حمل و نقل محصولات و مهمات به سطح پایین تر. این تنها آسانسور قلعه است. کابین آسانسور حاوی هشت نفر یا تن محموله بود و در صورت شکستن کابل حامل، مجهز بود.
بیایید پایین زیر زمین در پله ها پایین بیاوریم، دامنه شفت بلند را از بین می برد. تحت زمین 145 مرحله است.
زیرزمینی Po Rohrbach فورت محلی در عمق 25 متر در زمین سنگ آهک - تقریبا به عنوان ارتفاع خانه نه طبقه است.
ارتباطات متعدد بین بخش زیرزمینی قلعه و سطح.
بنابراین ما به عمق 25 متر رسیده ایم، از این مکان و آشنایی من با دنیای زیرزمینی جذاب شروع می شود.
بلافاصله در مقابل آسانسور یک صندوق کوچک با کوچکتر های اقتصادی مختلف وجود دارد. این اتاق به عنوان یک انبار متوسط \u200b\u200bخدمت می کرد، جایی که ممکن بود به سرعت آسانسور را بارگیری کنید و آن را به یک دسته جدید از محموله ارسال کنید. در طول خصومت ها، اتاق همچنین نقش مورگا را انجام داد. اما در کل تاریخ فورت، تنها یک سرباز در اینجا جان خود را از دست داد، گشت زنی قلمرو اطراف قلعه و بر روی یک فکری آلمانی محکوم شد.
برای به دست آوردن فیلم بدون مردم، من در انتهای سفر به راه افتادم، بنابراین بخشی از عکس ها با یک قرص برگشت. پشت درب در عکس مکانیسم بلند کردن آسانسور است.
بیایید دوباره به طرح قلعه بازگردیم با یک بیضی شکل قرمز، من در اطراف آن بخشی از قلعه، که من در این پست نشان خواهم داد. بلافاصله در کنار پله ها و آسانسور آشپزخانه، در مقابل آن، یک مرکز انرژی است که شامل ترانسفورماتور برای تبدیل جریان ولتاژ بالا، به دست آمده از خارج از کابل برق، و همچنین یک نیروگاه مستقل متشکل از دو ژنراتور دیزل است. بعد، سربازخانه سربازان و اتاق های افسران، لازار، مرکز فرماندهی و بخش انبار فورت، که در آن یک موزه کوچک با سلاح های مختلف و تکنیک قلعه وجود دارد، وجود دارد. این طرح همچنین ضمیمه ناپایدار را از دست داد، که قرار بود در یک واحد رزمی دیگر رهبری شود، اما در ارتباط با برش تامین مالی، این واحد ساخته نشده است، و دور کمر قبل از جنگ نزدیکتر بود. و اکنون ما کل قسمت زیرزمینی قلعه را در توالی ذکر شده بررسی خواهیم کرد. نزدیکترین اتاق به شفت آسانسور آشپزخانه است. جایی که مردم در عکس قابل مشاهده هستند - این یک راه از جایی است که ما پیاده روی زیرزمینی را آغاز کردیم. به این معناست که عکس به از دست دادن منجر به کاهش بیشتر در داخل قلعه می شود.
زندگی ماهانه در فضای بسته پناهگاه از نظر روانشناختی بسیار دشوار است. بنابراین، برای حفظ روحیه مبارزه و تغذیه پرسنل شدید، سرباز نقش ویژه ای به دست آورد. در پناهگاه خط مازینو بسیار بهتر از سطح است. پناهگاه توسط بهترین آشپز جذب شد و آشپزخانه با آخرین تکنولوژی آن زمان مجهز بود. بسیاری از تجهیزات آشپزخانه نصب شده در قلعه های خط Magino تنها پس از چند دهه ظاهر شد.
به طور کامل تمام تجهیزات در آشپزخانه، از جمله کوره ها، الکتریکی بود. جعبه نقره ای بزرگ در سمت راست عکس یک قهوه ساز است.
و این دستگاه شگفت انگیز سیب زمینی را تمیز کرد. بنابراین، سربازان از تمیز کردن سیب زمینی آزاد شدند. همه چیز در این فورت طراحی شده است تا زندگی را آسانتر کند.
چنین آشپزخانه با تکنولوژی بالا از اواسط 30s.
چندین Kamork برای آشپزخانه وجود دارد، در یکی از آنها - قلاب برای ماشین های گوشتی.
در یکی دیگر - تجهیزات، هدف آن نصب نمی شود. شاید نوعی واحد تبرید.
پنجره برای صدور سربازان غذایی.
یکی از ویژگی های مشخصی از قلعه های خط Magino کمبود کانت ها بود. هر سرباز غذا خود را دریافت کرد و او را بر روی تخت خود خورد، یا برای چنین جداول به طور مستقیم در فلیپ فورت نمایش داده شد. در عکس زیر جداول درست در کنار آشپزخانه قرار دارد.
و این از دست رفته است، ترک دو بلوک دیگر مبارزه. در اینجا ما همچنین جداول را با نیمکت ها در امتداد سکته زیرزمینی مشاهده می کنیم.
بلافاصله در مقابل آشپزخانه یک نیروگاه با ژنراتور دیزل پشتیبان وجود دارد. هواپیما وجود دارد
پانک دیزل شیک در همه جا وجود دارد. درب در مرکز چارچوب منجر به یک اتاق با مخازن سوخت عظیم می شود.
در صورت آسیب به کابل برق که فورت را تغذیه می کند، یک نیروگاه محلی متشکل از دو موتور شرکت SMIM (پاریس) در یکی از محل ها ساخته شده است.
هر دو موتور 4 سیلندر، توسعه قدرت 100 اسب بخار توسط 600 دور در دقیقه با تشکر از کار در نوبت های کم، موتورها بسیار قابل اعتماد بودند.
سپر برق
در این گوشه نیروگاه تحت طبقه، یک چاه عمیق، عمق 250 متر وجود دارد که از آن کل فورت با کمک یک پمپ الکتریکی که تحت طبقه قرار دارد تامین می شود. عکس در سمت راست بخش قابل مشاهده از تجهیزات پمپاژ برای حمل و نقل آب از چاه در مخازن قلعه است.
این به نظر می رسد کل اتاق نیروگاه است.
موتورها با ظاهر و اندازه آنها بسیار چشمگیر هستند.
در گوشه ای از نیروگاه، یک کارگاه کوچک وجود دارد که در آن همه چیز لازم برای تعمیر گسل های آسان در کار فناوری وجود دارد.
ابزار
کارگاه آموزشی
هر یک از موتورها به متناوب جریان الکتریکی متصل شد. موتورهای بزرگ با هوای فشرده راه اندازی شده اند که در دو چهار سیلندر به منظور حرکت شفت قلبی با چرخ فلک بزرگ و سنگین استفاده می شود. پس از اورکلاک کردن موتور، حالت ثابت عملیات با تزریق سوخت شامل می شود. مخازن با هوای فشرده، لازم برای شروع موتورهای دیزل، در عکس در سمت چپ قابل مشاهده هستند.
در خروجی یکی دیگر از موتور تک سیلندر با یک ژنراتور کوچک، احتمالا یک پشتیبان وجود دارد. بازرسی نیروگاه تمام شده است و ما به اصل اصلی بازگشتیم.
محل بعدی برای نیروگاه ترانسفورماتور است. شاعر و آنجا
همانطور که قبلا ذکر شد، فورت خوراک از طریق کابل برق از خارج انجام شد. در جریان ترانسفورماتور، به دست آمده از خارج، به 110 ولت شبکه داخلی فورت تبدیل شد. بنابراین ترانسفورماتورها و تجهیزات الکتریکی همزمان شبیه هستند. همه این کار تا کنون کار می کند.
ترانسفورماتور با تانک های بزرگ واقع شده است. آنها حاوی آب برای خنک کردن تجهیزات نیروگاه هستند.
عکس ها بسیار دشوار است، زیرا اکثر اتاق را اشغال می کنند. این شبکه یک برنامه عالی را که توسط بخشی از فورت ایالات متحده مشاهده شده بود پیدا کرد. همه چیز در اینجا بسیار روشن است. و ما بیشتر به سرشار از قلعه می رویم.
فراتر از پایان منطقه فنی، آن را کمی خم می کند، آن را می توان در تصویر از بالا دیده می شود.
Broncesses در قسمت چپ عکس منجر به سربازخانه قلعه می شود، در سمت راست فورت - به دو بلوک دیگر مبارزه از دست داده است.
مقیاس مزرعه های زیرزمینی بسیار چشمگیر است.
حمام تمام نورپردازی قلعه توسط شمع های متعارف یا لامپ های گاز در صورت شکست برق تکرار شد. در سمت چپ در عکس شما می توانید شمع را ببینید. درب بسته در عکس توالت برای افسران و فرماندهی، توالت با درهای نیمه باز - برای سربازان معمولی است.
خواب در مخازن ویژه با حلال های شیمیایی جمع آوری شد - نمونه های اولیه Beyatuetails مدرن. مخازن تحت توالت قرار داشتند، فاضلاب کلاسیک در قلعه وجود نداشت.
درب بعدی توالت، یک اتاق کوچک با دستشویی وجود دارد.
نزدیک دوش از سه کابین دوش، یکی برای ضد عفونی قربانیان گازهای سمی در نظر گرفته شده است، دو نفر دیگر دوش معمولی بودند. هر یک از سربازان یک بار در هفته به آتش کشیدند.
واحد تهویه فیلتر در نظر گرفته شده برای ضد عفونی حمله گاز آسیب دیده است.
بیست متر از دوش و حمام به طور مستقیم به خود سربازان است.
یکی از دو اتاق با تخت های آهن برای ده مکان برای کارگران حرفه ای فورت در نظر گرفته شده است: مکانیک، بهداشتی، سرآشپز، مهندسی برق.

سربازان ساده در Hammocks خواب بودند که در دو سطح آویزان شدند. این اتاق 26 حمور را به دست آورد. یکی از ویژگی های چنین اتاق این بود که ساختارهای فلزی به راحتی قابل انعطاف بودند، که به مدت بسیار کوتاه اجازه داد تا اتاق را به سالن جشن تبدیل کند. در سال 1939، سربازان قلعه کریسمس را با آهنگ ها، سرگرمی و شراب جشن گرفتند.
در نزدیکی اتاق دیگری با حموک، اما در حال حاضر کوچکتر است.
اتاق دو نفره افسران
اتاق Comandanander Fort، تنها اتاق تک در قلعه.
اتاق که در آن ستوان ها زندگی می کردند.
در فورت، همچنین یک سانچستر کوچک وجود داشت، متشکل از پانسمان ...
... و اتاق ها برای دو بیمار.
در این بازرسی، سربازخانه ها به پایان رسیده اند، ما به مکان بعدی، واقع در کنار سربازخانه ها - مرکز فرماندهی، از جایی که قلعه مدیریت می شود، حرکت می کنیم.
مرکز فرماندهی برای نوبت بعدی (در عکس در سمت چپ) قرار دارد.
سالن اصلی مرکز فرماندهی. توجه به باتری گرما را جلب کنید. گرمایش قلعه توسط حامل هایی که هوا گرم در تمام محل های قلعه خدمت کرده بود انجام شد. نصب و راه اندازی حرارت مرکزی آب در فرآیند نصب بود، اما کار آغاز شد و آغاز جنگ. بنابراین، در محل های مختلف قلعه شما می توانید رادیاتورهای گرمایی را که هرگز کار نکرده اند، ملاقات کنید.
مرکز فرماندهی اطلاعاتی در مورد وضعیت خارج و داخل قلعه دریافت کرد. بلافاصله تجزیه و تحلیل وضعیت انجام شد و از اینجا سفارشات به بلوک های مختلف جنگی داده شد و ارتباط با قلعه های همسایه انجام شد.
منابع اصلی اطلاعات پنج لاپک زرهی مشاهده شده از قلعه، اطلاعاتی از طریق تلفن به مرکز فرماندهی گزارش شده است. همچنین، به لطف ارتباط تلفنی با قلعه های همسایه، فرمان فورت به خوبی در مورد وضعیت ده ها کیلومتر در اطراف آگاه بود.
درخواست تجدید نظر عمومی به ملت فرانسه.
کابل های تلفنی بین قلعه ها در عمق سه متر در مجاورت فورت و عمق دو متر در زمینه ها قرار گرفتند. علاوه بر ارتباط مستقیم تلفنی بین قلعه، هر یک از قلعه ها به یک شبکه تلفن متصل شده در یک کیلومتر از خط پتانسیل متصل شده است. در صورت شکست خط تلفن، یک گزینه پشتیبان برای ارتباطات بین قلعه ها با استفاده از موشک های سیگنال وجود داشت.
ایستگاه تلفن نزدیک به مرکز فرماندهی در قلعه، افسران و تلفن های تلفن مستقر شدند. بنابراین، هنگامی که یک اعلامیه زنگ هشدار، مرکز فرماندهی تقریبا بلافاصله شروع به کار کرد. تلفنی ها تمام اطلاعات دریافت شده را از خارج به اسناد ویژه دریافت کردند که بلافاصله توسط افسران مورد بررسی قرار گرفتند، نقشه های منطقه را تجزیه و تحلیل کردند و تصمیمات مربوط به تیراندازی انجام شد که از اینجا به حوادث مبارزه با قلعه منتقل شد. قلعه های منهای خطی Magino این بود که آنها با شروع شب و یا با مه شدید کور بودند. پس از همه، نوک تمام ابزارها در آن زمان تنها بصری بود.
در این مورد ما مرکز فرمان را ترک می کنیم و به آخرین محل زیرزمینی فورت - انبار حرکت می کنیم.
در قلمرو انبار، به منظور پر کردن انبارهای خالی، یک موزه کوچک را با مجموعه ای خوب از تکنیک های مختلف مورد استفاده در قلعه های خط ماژینوس، با شروع از بازوها و پایان دادن به پرشور از مأموریت های نظارتی و لوازم الکتریکی مختلف، سازماندهی کرد.
دستگاه تلگراف شبیه به کشتی. با استفاده از این دستگاه ها از مرکز تیم فورت، دستورات به بلوک های مبارزه فرستاده شد و تایید اعدام آنها را تایید کرد.

واحد تفنگ نقشه برداری جفت شده، که معمولا در Ambrusuras از واحدهای مبارزه قلعه نصب شده است. در صورت لزوم، این دستگاه اسلحه دستگاه به طرف برداشته شد و یک تفنگ ضد تانک 47 میلی متری در جای خود قرار گرفت.
و این یک نصب با یک سلاح ترکیبی است که در داخل نوع Brononopol قرار داده شده است که در آن بالاتر بود (عکس 10، 12، 13). سلاح ترکیبی دو سلاح در یک بود: یک تفنگ ماشین و تفنگ ضد تانک 25 میلیمتری. Bronconolpak Type AM مجهز به پودر گاز و سیستم تهویه و تهویه، سیستم تامین در کلاه مهمات و خنک کننده سلاح بود.
با وجود این واقعیت که خود برونونوپول خود را چرخانده بود، با کمک حمایت از براکت ها، اسلحه سنگین می تواند به سرعت به یکی از دو برونکونولپکا آمبازور بازگردانده شود. تمام تنظیمات و تنظیمات اسلحه ها با چرخاندن دستگیره ها انجام شد که توسط عملیات آن بسیار ساده شده بود.
در راه به اولین بلوک مبارزه، چنین ضمیمه ای به شدت ترسیده است (نقشه را در ابتدای پست ببینید). در طول ساخت فورت، تعداد بسیار بیشتری از واحدهای رزمی برنامه ریزی شده بود، اما پس از کاهش بودجه، ساخت و ساز باید توسط سه بلوک محدود شود. در آن زمان، در حال حاضر زمان برای رفتن به بلوک چهارم چهارم، که به زودی نگران بود. چقدر دور از دست رفته - هنوز ناشناخته است. کارمندان فورت موزه در اینجا یک بنای یادبود آندره ماگوسی - وزیر نظامی فرانسه، که آغازگر ساخت و ساز های مسلحانه در مرز با آلمان بود، ساخته شد.
یکی دیگر از اتاق های کوچک در کنار تلفات خسارت. در ابتدا، این اتاق یک بشکه عمودی بود که از طریق آن حذف خاک با تونل های زیرزمینی بود. هنگامی که کار ساختمانی تکمیل شد، تنه در بالای صفحه قرار گرفت و در نتیجه در قلعه یک اتاق دیگر دیگر را تشکیل داد. فکر کردن به تنهایی، سربازخانه دیگری برای سربازان وجود داشت.

از اوایل دهه 1930، هیچکس تردید نداشت که آلمانی ها مجبور به هک راه های دفاع فرانسه بودند.

Andre Maginos، که نام آن در تاریخ باقی ماند، برای ساخت قلعه ها نبود. او در ارتش فقط به سرباز خدمت کرده است. با این وجود، مونسور مظنه تبدیل به یک سیاستمدار غم انگیز شد که می توانست صالظ سکه های زنگ را از مجلس نمایندگان کند.

اگر سوسیالیست ها بلافاصله پس از طلسم "جابز" را از دست دادند، بقیه مأموریت یک بازی یک نفره را با یک ایده درخشان گذاشتند. Casemates با اسلحه و اسلحه های ماشین پیر بیش از هواپیما و تانک هستند.

بهتر است در اوایل دهه 1930، پول را برای تقویت صرف کنید. و هنگامی که تانگو با آلمانی ها متوقف می شود، می تواند به راحتی به خلبانان و تانکرها هدایت شود.

ساخت و ساز از استحکامات Magino خط

هیچ کس واقعیت ساخت و ساز را مخفی نکرد. در پاسخ به رایش سوم، نه Shalko و نه والکو شروع به کار بر روی اسلحه های شگفت انگیز. تنها هدف آنها این بود که خط دفاع نامیده شده توسط فرانسوی را خراب کند.

تا ماه مه 1940، هیچ 600 میلیمتر مورترا "کارل"، 800 میلی متر "دورا" به مرحله نمونه های رزمی آماده نشده است. تنها یک محصول جدید در رتبه بود - 355 میلی متری M1 Gaubita از Rainmetal-Borzig. در رزرو، Wehrmacht، البته، در مقادیر کالا "فسیل" تولید چک توسط یک کالیبر 305 و 420 میلی متر بود. اما شور و شوق فرصت های واقعی آنها حتی در Kaiser الهام بخش نیست.

مشکل اصلی - دریافت

هنگام تیراندازی یک سایبان، زمانی که تنه ابزار به عقب بازگشته است، آتش بسیار دشوار است. باد، خطاهای تعیین فاصله، کوچکترین انحرافات در وزن و درجه حرارت شارژ پودر شرارت اجتناب ناپذیر برای Artilleryrs شد. آنها پرتابه را به سمت هدف بردند، که به منظور پوشش شیب عکس ها بود. در شکست نقطه جمع و جور، گاهی صدها پوسته سنگین صورت گرفت.

همان با هواپیما. بمب افکن های یو 87 تقریبا در ساختارهای دفاعی تقریبا پوشیده شده بودند و بمب ها را انداختند. اما اغلب اوقات به هیچ وجه دریافت نشد. به طور خلاصه، گروه های حمله آلمان هیچ چیز خوب انتظار ندارند.

تماس با زنگ

با بوقلمون های پر شده در صفوف بالا، همه چیز در هر دو طرف مرز بود. تراکم ساخت "خط ماشینکاری" ناهموار بود. طرح کمتر خطرناک در آردنز بعدا ساخته شد و لوی. و در Maas، سربازان در فرمانده مخالف تبدیل به ساخت و ساز به منظور اتمام استحکامات.


برعکس، آلمانی ها آموخته اند که ماه ها آموخته اند. در نتیجه، در 40 ماه مه، بمب افکن های یو 87 به DOTA سدان نمی افتند، بلکه روح سازندگان را با اسلحه به شدت تحت تأثیر قرار دادند، ما یک آژیر و شکستن بمب ها را نصف وزن خواهیم داشت.

گروه های حمله گرما را گرم کردند. با این حال، خوش شانس به همه مورد حمله نیست. لازم بود که پیشرفت را گسترش دهیم و گره های دفاع کامل را بر روی طرفین بریزیم.

این تصمیم در بالا نبود، در دفتر مرکزی، اما در میدان جنگ

برای مشاهده دشمنان، در تاسیسات خط مازینو، بشکه های زرهی ویژه را قرار داده اند. برای فرم مشخصه، فرانسه آنها را "Bells" (Cloche) نامید.

"زنگ" را از فولاد زره پوش نقل مکان کرد، با ضخامت دیوارها حدود 300 میلیمتر.

زره برای حسادت هر تانک جنگ جهانی دوم.

برخی از کلاه ها با اسلحه های مسلح مسلح بودند و می توانستند گروه حمله را از "پشت" نقطه در نظر بگیرند.

بوقلمون در بالا، پیاده نظام آلمان را به دست اسلحه های سنگین موثر نیافت. اما بخش های طوفان اسلحه های ضد هوایی 88 میلیمتر ("Aht-comma-Aht" را دریافت کردند، زیرا آلمانی ها آنها را نام بردند.) زره در 300 میلیمتر آنها رسما پیون نبودند. اما سربازان فکر کردند: "و اگر چند بار در یک نقطه شلیک کنید؟ هدف ثابت شده است، پوسته ها فرار می کنند، شاتر نیمه اتوماتیک - می دانیم ... ".


این اثر شگفت انگیز بود. از فاصله تا کیلومتر ضد هواپیما، آنها در پوسته کلاه برای پرتابه گیر کرده اند - و همان زره پوشانده شد. نقطه کور شد او قبلا قادر به اطمینان بود که توسط گروه حمله به گوش "گوش را با شومپول" تکان داد.

اما کارگران ضد هواپیما آلمان در نوار از استحکامات در بانک های راین، در بخش جنوبی خط Maginos، بیش از حد شاد بود. روش "قطره" توسط یک سنگ چکش شده است قدرت نیست، بلکه فرکانس سقوط "،" Aht-comma-Aht "نه تنها زره پوش، بلکه همچنین چند متر از بتن، تنها پیچیدگی های تقویت. تعجب آور نیست که ضد هواپیما از طریق راین بلافاصله برای پیاده نظام کشید: برای انجام خط زیر جعبه های بتنی.

آلمانی ها همیشه باز کردند؟ البته که نه

در Alsace، بخش 246 پیاده نظام، توپچی های ضد هوایی را در سه کیلومتر از جلو قرار دادند. هواپیمای Bronchonolpaki Attack Attack همه را نداشت. و "زنگ" آینده با اسلحه های دستگاه به 20 ژوئن 1940 در شکست خونین حمله کرد. ده ها تن از سربازان را از دست دادند و صدها زخمی شدند.

در مورد دیگری، گارنیس DOTA فرانسه با یک موشک قرمز باعث شد که یک محصول از Artogne از عقب باشد.

فریاد کمک خود را نادیده گرفت، اما دشمنان پاسخ دادند. در هوس سرنوشت، آلمانی ها نیز موافقت کردند که آتش را با یک موشک قرمز ایجاد کنند.

محاسبات هویج ژرمانیک با شور و شوق به تقویت پوسته ها، رانندگی و تنفس گروه های حمله خود حمله کرد.

قاتل خط Mazhino از Superproofs جدا نشد، نه پیکسرها و حتی تانک ها. 88 میلی متر از ضد هواپیما تحویل داده شده در مطبوعات مستقیم فولاد بود. اثربخشی آنها بالاتر از همه انتظارات بود.


افسران آلمانی و ژاپنی بازرسی های دستگیر شده را بازرسی می کنند

این باعث می شود آن را فکر می کنم: آیا ارتش سرخ می تواند یک ضرب و شتم از فین ها را در خط Manyheim با ضد هواپیما 85 میلی متری روسیه ترتیب دهد؟ اول، در سال 1939، تنها 20 اسلحه وجود داشت. ثانیا، اسلحه ها نیمی از پایان هستند. و اگر اقدامات یادگیری برای پیاده نظام وجود داشته باشد، مورد خواهد بود. اینجا بدون تجربه هیچ جایی نیست

فرانسه در تابستان 40 سال سقوط کرد. و دلیل این یک پیشرفت خط دفاع به نام گروهبان نبود، بلکه محاسبات استراتژیک استراتژیک دولت جمهوری بود. فرانسه نمی تواند از تمام مزایای چنین سیستم قدرتمند قدرتمند استفاده کند. کامل ترین تاریخ در تاریخ.


2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان