01.05.2021

Theme Thunderstorms در آثار L.N. Tolstoy، V.V.Nabokova، A.S. Pushkin، F.i. Tyutchev Thunderstorm توضیحات رعد و برق در داستان


به سرعت و به دلیل افق، یک ابر تاریک خوشحال شد و به نحوی آسمان را خفه کرد. تازه خورشید درخشان را در زندان او تیز کرد. آن را خنثی کرد. برای چند لحظه همه چیز بدست آمده، اما فقط برای یک لحظه. به نظر می رسد که او خراب شده است، یک باد سرد تند را منفجر کرد و امواج سیاه بدی را در رودخانه افزایش داد. زیپ خیره کننده در آسمان. و اکنون، به شدت و ترسناک، مانند یک شات، رعد و برق تندرست. باران بهمن از آسمان سقوط کرد. او بر روی امواج با بافت های ضخیم شلاق زد. و امواج، پرتاب، ضرب و شتم به سمت های باران تنگ. و در هیئت مدیره موج کشتی، پر سر و صدا و تهدید آمیز بود.

رعد و برق تقریبا به طور مداوم یکی پس از دیگری فریاد زد. نه در حال مرگ، رعد و برق در ابرها، شاهزاده آسمانی جعلی. و از این درخشندگی و سقوط قلب، به طور کامل فشرده شد ... رعد و برق برای مدت زمان طولانی، حداقل سی دقیقه بود. و او به همان اندازه که شروع شد، قطع شد. ابرها فرار کردند و فراتر از افق ناپدید شدند. خورشید هنوز روشن تر بود، بیش از حد پر از ماریدیا رادوها در قطره ها بر روی برگ درختان قرار گرفت. به تدریج آرام کردن، به عنوان پس از یک حمله دفع شده، دون اختصاص داده شد و مرگ.

Kolesnikov G. Thunderstorm // اسرار جنگل استپ /

من طوفان را در اوایل ماه مه دوست دارم
هنگامی که بهار، اولین رعد و برق،
همانطور که بود، التماس و بازی،
شستشو در آسمان آبی.

GRMDOGAT YOUNG!
این باران پرشده، گرد و غبار پرواز ...
باران مروارید او
و خورشید طلایی است.

از کوه فرار می کند،
در جنگل، پرنده بازی نمی شود pusing،
و جنگل های GAM و سر و صدا از قره باغ -
همه چیز مناسب سرگرم کننده رعد و برق است ..

شما می گویید: Windy Heba،
آرام از عقاب Zevez،
فنجان با صدای بلند از آسمان
خنده، به زمین ریختن!

من واقعا توصیف Threderstorm M. Yu را دوست دارم. Lermontov.
طوفان
رعد و برق رعد و برق، ابرها
بیش از دریایی شدید دریایی،
و فوم فوم توسط کیپ
همراه، امواج در میان خود.
روبان نور صخره ای
مار دزد زیپ
عناصر اضطراب Roy Mint -
و اینجا من واقعی هستم

ایستاده - خیلی وحشتناک
کشش تمام نیروهای زیرزمینی
که در زندگی بیهوده احساس می شود
و زندگی فریب خورده بود؟
در اطراف این سم cordual
خشمگین خشمگین
مثل یک راکی \u200b\u200bسنگی،
جنبش آتش، آیا شما بروید؟

وای نه! - پرواز، هوا آتش،
سوت، باد، بالاتر از فصل؛
من اینجا هستم، سرد، بی تفاوت هستم
و هیجان با من آشنا نیست.

تحت الزامات شما مناسب برای بخش اول این شعر است: شرح مختصر و زیبا از رعد و برق. امیدوارم بتوانم به شما کمک کنم.

مورد علاقه من:

غیر مستقیم
و باد، برش چشم،
دوباره گرم شد
رعد و برق بر روی زمین افتاد.
و، رعد و برق بهار،
او در چمن زنگ زد
mischohawn درب
در سرعت و سر و صدا.
و پایین به صخره تحت شیب
به آب. به یک گوزن از امید،
لباس های بسیار شلوغ
امید و آهنگ ها جریان داده شده است.
دور، شاید در لبه،
جایی که دختر من زندگی می کند
اما، ردیف های صلح آمیز کاج
قدرت بالا به نوسان
ناگهان در بوته ها خفه شد
افتخار Galchats افتاد.
و مردم از آپارتمان خارج شدند
چمن خشک خشک
و آرام دوباره. و دوباره جهان.
به عنوان بی تفاوتی، به عنوان بیضی.

من از دوران کودکی دوست نداشتم!
از دوران کودکی زاویه گرفتم!

آیا تا به حال تحت باران بهار اول قرار گرفتید؟ خود را در میدان در میان رعد و برق پیدا کنید؟ من می شنوم غلتک های نزدیک رعد و برق و دیدن رعد و برق درخشان در آسمان رعد و برق؟ این برداشت ها برای مدت طولانی باقی می ماند - ترسناک و هیجان انگیز در همان زمان، تنفس جذاب

بهار وارد حقوق خود شد. Thunderstorm بهار مانند یک رعد و برق در تابستان یا پاییز نیست. این یک پدیده کاملا خاص است. به نحوی برای تعطیلات ماه مه ما به طبیعت رفتیم. ما در یک خانه کوچک کشور قرار داریم، محصولات را برای یک پیک نیک گذاشتیم. بزرگسالان مراقبت از پخت و پز، و دوستان من و من فرار به کشف قلمرو. روز زیبا بود بهار شروع به ظهور خود در تمام شکوه خود کرد. تمام درختان در شکوفه بودند، و در هوا یک عطر منحصر به فرد بود. آفتاب بهار، گاهی اوقات توسط ابرهای ورودی پنهان شده است، با گرمای آن خوشحال است. مرغ طیور، شادی در بهار. گاهی اوقات یک نسیم تازه پرواز کرد، و سپس پس از آن. و به نظر می رسید که همه چیز در آن زمان با او سوزانده می شود، مثل اینکه گوش می دهد. و بعد چه اتفاقی می افتد با این حال، طبیعت می داند: بهار بهار تغییر کرده است!

از بازی و مکالمات ادامه یافت، ما متوجه نشدیم که چگونه آنها کاملا دور از خانه حرکت کردند. و سپس همه چیز تغییر کرده است ... ابرها ابرها، همه چیز در اطراف تیره شده است. آسمان از آبی دوستانه وحشتناک و سنگین شد. در فاصله به نظر می رسید تقریبا سیاه. ما برگشتیم و عجله کردیم تا به خانه بازگردیم. ناگهان آسمان رعد و برق را قطع کرد، و از سوی دیگر - یکی دیگر. و، به عنوان اگر درست بالای سر ما، رعد و برق زد. او مانند یک ضربه ناگهانی زنگ زد، و، سوار شدن در زمینه ها، به شدت در جایی در اطراف افق نشسته بود. بلافاصله، همانطور که در پاسخ به او بود، از جایی از دور، یکی دیگر از روستاها آمد. صدای غرق شدن در حال افزایش بود، آنها بسته شدند، دوباره از بین رفتند و فاصله را ترک کردند. به نظر می رسید که در بالا، کسی استدلال سریع را منجر می شود. درباره چه چیزی؟ ناشناس. اما به نحوی ترسناک شد. برای یک لحظه، همه چیز اصلاح شد. بدون رعد و برق، بدون سر و صدای باد. جزوات بر روی درختان در انتظار چیزی بود، صدای پرندگان را خفه کرد.

در اینجا طوفان نقل مکان کرد، جایی که او یک پرنده کوچک را جوجه گرفت. صورت بوی نسیم، اما موضوعات، گرم و مهربان نیست. در هوا، طراوت و خنک شدن نور را در هوا بویید ... و پس از آن، اولین بار در این بهار، به عنوان یک نفر از آسمان یک وان آب بزرگ را لغو کرد. کمک از باران هیچ جا بود، به خانه هنوز دور بود. آب یک دایره بود، باران با یک دیوار جامد ریخته شد. ما تقریبا به صورت تصادفی فرار کردیم، چیزی را در مقابل من مشاهده نکردیم. در آسمان، هنوز نوعی رعد و برق و رعد و برق وجود دارد، اما در حال حاضر دور. آنها کمتر و کمتر و ضعیف تر شدند. و ناگهان همه چیز متوقف شد، همانطور که ناگهان، همانطور که آغاز شد.

آسمان به سرعت پاک شد، و خورشید به عقب نگاه کرد. پرندگان دوباره تکرار کردند، پرواز از شاخه شاخه. و کسی که در اینجا ظاهر شد، بسیار شگفت زده خواهد شد، دیدن جریان های بی پایان آب، در حال اجرا در امتداد جاده. و ما، مرطوب به موضوع، به عنوان اگر در رودخانه درست در لباس جنگید. والدین ما را با افراد عصبانی ملاقات کردند، اما پس از آن خشم خود را به رحمت تغییر دادند. ما تغییر کردیم، کاشته شده در جدول. و این ممکن است رعد و برق در گذشته باقی بماند. اما من مطمئن هستم که خاطرات او برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت!

صبح روز گذشته آرام، گرم و بدون ابر بود. در چنین روزها، من به خصوص نمی خواهم به مدرسه بروم، زیرا وقتی که در پنجره نشسته اید، به توضیحات معلم گوش می دهد. گریه نوزادان در خیابان، آواز پرندگان در درختان، مجاورت تعطیلات مجاز به تمرکز بر درس نیست - من می خواهم، و به سمت پنجره در چمن سبز، در بوته های لیلاک پرید.

با این حال، آب و هوای خورشیدی تنها قبل از درس سوم طول می کشد. به سرعت به سرعت، به عنوان اگر کسی آنها را از پشت سفارشی کرده بود، آنها ابرهای عجیب و غریب را به دست آوردند، رعد و برق از دست رفته. ناگهان آنقدر تاریک شد که نور باید در کلاس باشد. ما کشیدیم، حتی بچه های بی سر و صدا، صحبت کردن را متوقف کردند. و بنابراین، زمانی که در کلاس درس، یک دقیقه "مرده" سکوت بوجود آمد، درست در خارج از پنجره تندر تندر و رعد و برق فلش. این ضربه خیلی قوی بود که من در گوشم یک سوس داشتم و بسیاری از دخترانمان دزدکی حرکت می کردند. پس از چند ثانیه، او چنین دوش را تماشا کرد که خانه همسایه تشخیص داده شد. معلم به ما گفت که به سرعت کشتی ها را ببندد. دیده شد که چگونه جریان های پر از آب کثیف در جاده ها حمل می شود، زباله و گرد و غبار را از آسفالت شستشو می دهد. بسیاری از عابران پیاده Vyhod از طریق گودال ها منتقل شدند. هیچکدام از آنها یک چتر نداشتند، اما هنوز هم حفاظت ضعیف از چنین دوش بود.

ناگهان همه چیز اصلاح شد باران متوقف شد، در چند دقیقه ابرهای کشیده شد. آفتاب مناقصه به پنجره نگاه کرد: نترسید، رعد و برق به پایان رسید!

کار بر روی موضوعات:

  1. قبل از من، کار هنرمند معروف، نقاش K. E. Makovsky. در نقاشی های خود، او به موضوعات مختلف اشاره می کند. او دارد ...

رعد و برق رعد و برق، ابرها
بیش از دریایی شدید دریایی،
و فوم برداشت
همراه، امواج در میان خود.
مار دزد زیپ

ابر خالی در حال حرکت است
با تعویق فراموشی در فاصله،
حرکت، بزرگ و کریسمس

"خشم زئوس"

"رعد و برق کوتاه بود ..."

رعد و برق همیشه جذاب است، هیپنوتیزم بر روی یک فرد عمل می کند. ریاضت عناصر گرفتار شده است. به یاد داشته باشید Lermontovskoe؟

رعد و برق رعد و برق، ابرها
بیش از دریایی شدید دریایی،
و فوم برداشت
همراه، امواج در میان خود.
روبان نور صخره ای
مار دزد زیپ
عناصر اضطراب روه نعناع ...

اما همانطور که تقریب n. zabolotsky توصیف شده است، یک رعد و برق:

ابر خالی در حال حرکت است
با تعویق فراموشی در فاصله،
حرکت، بزرگ و کریسمس
با یک فانوس در دست بالا.

Grozny و عینک با شکوه!

"ابر سریع، به سرعت و در مورد افق ادعا می کند و به نحوی آسمان را خفه می کند. اغلب خورشید درخشان را در زندان او تیز کرد. آن را خنثی کرد. برای بعضی از لحظه ها همه گرفتند، اما فقط برای یک لحظه. همانطور که او یک باد سرد شدید داشت . و امواج سیاه و سفید بد را بر روی رودخانه افزایش داد. زیپ خیره کننده از ورزش. و در حال حاضر، به شدت و ترسناک، مانند یک شات، رعد و برق رعد و برق. "

این توصیف رعد و برق V.Cesnikova است.

جالب و اظهارات شرکت کنندگان در پروژه ما.

نگاهی به داستان جالب جالبی که ما معلوم شد!

"ناگهان، سنگگیرها و شیوع رعد و برق از رعد و برق شنیده شد. من از رعد و برق بسیار می ترسم و بنابراین من سعی می کنم منحرف کنم. و ابرهای رعد و برق - غول ها همه ضخیم شده اند و زیپ اغلب گریه می کنند."

"خشم زئوس"

"این ترسناک بود، اما بسیار جذاب بود"

"رعد و برق، همراه با رعد و برق، قطر به اندازه کافی بزرگ بود. نزدیک به سطح زمین، جریان ها در قطر افزایش یافت."

"رعد و برق کوتاه بود ..."

"... من به من یک طوفان احساسات مثبت را صدا زدم"

"این بسیار زیبا و فراموش نشدنی بود!"

چنین تصویری شاعرانه از رعد و برق اول ممکن است توسعه یافته است. اما شرکت کنندگان و یک توضیح وجود دارد:

"قضاوت در طول مدت حدود 30 دقیقه و حجم 10-20 کیلومتر می توان گفت که این یک ابر اتحادیه"این منبع الهام خلاقانه ما بود.

با تشکر از همه شرکت کنندگان پروژه!

ما منتظر پرسشنامه های جدید شما هستیم! مراقب باشید هنگام پر کردن آنها.

کارگاه هنری
در هنر سخنرانی در کلاس پنجم

"آیه من در امواج جزر و مد خود آواز می خواند"
m.voloshin

نوع درس: یکپارچه درس روسی، ادبیات و MHC.

فرم درس: بازدید از استودیوی Mariny.

کابینه داخلی: در میز - عکس با تصاویر دریا؛ پرده های کابینه با فلپ های آبی تزئین شده اند. ایستادن با تولیدات نقاشی های دریایی؛ ایستادن "تعهد شاعرانه دریا" و دیگران. ویژگی هایی که فضای خانه مارین را بازسازی می کنند.

تجهیزات: تولیدات نقاشی های دریایی توسط I. Ayvazovsky، M.Voloshina، A. Bogolyubova، K. Bogaevsky، U.terner، M.Churlenis، و غیره؛ عکس ها و کارت پستال با تصاویر دریا، با دیدگاه موزه های A.Grina و M.Voloshina؛ کاست ها (\u003d دیسک) K. Herbissi "صداهای طبیعت"؛ بازتولید نقاشی K.Vasiliev "Sadko بازدید از Maritime Tsar".

اهداف درس: 1. ترویج مدل سازی مفهوم فضایی کلامی "دریا" با غرق شدن کودکان به دنیای خلاق هنرمندان، شاعران و نوازندگان که آثار خود را با دریا اختصاص داده اند؛ برای آشنایی با املای epithets رنگ پیچیده و آموزش آنها را به استفاده از آنها در متون خود ما.

2. گسترش و اضافه کردن ایده های تقسیم شده کودکان در مورد دریا با مفاهیم جدایی آمیز و زیبا.

3. ریل یک طعم هنری، توانایی درک و قدردانی از زیبایی.

ضبط "خلق و خوی دریایی" صداهای سازنده ابزار (آلبوم "صداهای طبیعت").

کلمه مقدماتی معلم

معلم. همیشه یک دریای قابل تعویض لذت بخش است، آنها می توانند بدون پایان تحسین شوند. مردم به مدت طولانی تلاش می کنند دریا: تنفس مرطوب خود را تسکین دهنده، انرژی فوق العاده ای را پر می کند. امروز من پیشنهاد می کنم که هر روز از مدرسه به دنیای شگفت انگیز از عناصر دریایی، بدون رفتن به فراتر از دفتر یادگیری حرکت کنید. برای انجام این کار، ما شامل تخیل ما هستیم، و قدرت مطلق فانتزی ما به ما کمک خواهد کرد که در استودیوی خلاق Marinas باشد. این استودیو شامل چندین سالن شگفت انگیز است. ما از یک سالن به سمت دیگر حرکت خواهیم کرد و وظایفی را که به نام یک هنرمند طبیعی مرموز به نام یک هنرمند اسرارآمیز به دست می آوریم، انجام خواهیم داد.

سالن شاعرانه

شاعران همه زمانها و مردم اشعار خود را به دریا اختصاص دادند. یکی از بهترین هدایای شاعرانه، دریا هنوز بیش از 100 سال پیش نوشته شده است شعر از I.A. bunin:

تمام دریا - مانند یک گرسنگی مروارید
لیلاک با تراشه باند طلایی.
در باران، رنگین کمان درخشید.
در حال حاضر روح بیش از کیسه های دود نازک.

Seagull برنده شد در صخره نوردی صعود، -
مانند شناور گاهی اوقات خاموش می شود
و می تواند مانند یک جریان نقره دیده شود
در حال اجرا با پنجه های صورتی صورتی.

ساحل در آب سنگ های یخ زده بود
زیر آنها مایع مایع را می بیند،
و وجود دارد، دور، - و مروارید و اوپال
در جریان طلایی Yahonts.

(کودکان به صراحت اشعار آماده را خوانده اند.)

سالن نوستالژیک

معلم. دریا نه تنها ما را شگفت زده می کند و ما را تحسین می کند، غم و اندوه نور را به ارمغان می آورد، که همیشه پس از جدا شدن از دریا ظاهر می شود.

(تبادل نظر تابستان در صفحات دریایی.)

وقتی دریا را به یاد می آورم، سپس ...

... من احساس می کنم دریای هوا - تمیز، مهربان، من را در یک سفر افسانه ای فراخواند.

... من رویای تلاش می کنم دوباره امواج خود را ببینم، خورشید، منعکس شده در آب، پریدن دلفین ها، شن و ماسه گرم و چرخاندن در آسمان.

... من به دلی اسرار آمیز عجله دارم، از آن به نظر می رسد که به ملودی شادی و صلح تماس بگیرد.

سالن پرتره

معلم. افرادی هستند که نمی توانند با دریا بخواهند. آنها تصمیم گرفتند خلاقیت خود را به عمق برداشتن دریایی اختصاص دهند. آنها مارینست نامیده می شوند. این شامل نویسنده A.S. سبز (نه به احتمال زیاد، موزه خانه اش در Feodosia به شکل یک کشتی طراحی شده است)؛ هنرمند I.K. Aivazovsky، چه کسی، برای زندگی خود، بیش از 6000 بوسا، دو سوم که به دریا اختصاص داده شده است. دریا، کوه ها و ابرها، تم های مورد علاقه شاعر و هنرمند M.Voloshina، درخشان ترین نماینده سن نقره هستند. بیایید به خانه Marinist نگاه کنیم، زیرا صاحب خود ما را دعوت می کند:

درب خروجی عبور از آستانه
خانه من به سمت تمام جاده ها آشکار شده است.
در سلول های شفاف، سفیدپوستان،
باد می کشد، زندگی ناشنوا را نورد
امواج، ظاهری در ساحل ساحل،
شکاف نیمه وزن و کراک های سخت سخت.

و خارج از پنجره دریای مذاب
چراغ یک جفت در فضای لازوری ...
همه سینه ها به دریا، شرق راست
فریم ها مانند یک کلیسا، کارگاه آموزشی.
و دوباره جریان انسان
از طریق درب آن جریان می یابد، خاموش نیست.

وارد شوید، مهمان من، گرد و غبار هر روز Stryakhni
و عذاب قالب در آستانه من ...
از پایین قرن ها شما به شدت گره خورده است
بزرگ لیک Tsaritsa Tahia.
پناهگاه من ضعیف است و بار - سخت افزار.
اما قفسه های کتاب توسط دیوار صعود می شود.
اینجا در شب صحبت می کنم
مورخان، شاعران، متکلمان.

(M.Voloshin. خانه شاعر)

معلم تصاویر موزه های A. Grina و M.Voloshina را نشان می دهد.

معلم. کارگاه های آموزشی نویسندگان و هنرمندان معروف، همانطور که می بینید، مطمئن باشید که حاوی قفسه های کتاب، نقاشی ها، پرتره ها، سوغاتی های دریایی عجیب و غریب ... اما امروز ما باید به کارگاه غیر معمول ترین مارین غیر معمول ترین نگاه کنیم، که قطعا آن است پادشاه دریا کارگاه او یک دریایی مرموز است. رومیان پروردگار عنصر دریایی نپتون نامیده می شود، در یونانی ها - Poseidon. یک پادشاه دریایی و اجداد ما وجود داشت - اسلاوها، هیچ آرزوی ندارند، حماسه های معروف نووگورود Sadko در مورد اقامت خود در پادشاه دریا حفظ شد. ببینید چگونه معروف به نیروی دریایی Vladyka برای شگفت انگیز Gusli Sadko در تصویر K.Vasilyev. (کودکان مشاهده رنگ آمیزی نقاشی.) و پادشاه Slavic Sea را ارائه می دهید؟ توصیفش کن.

مقاله اسطوره ای مقاله

پادشاه دریا - این یک مرد سالخورده است که در لباس محلی روسیه لباس پوشید. در سر خود - تاج Seashells. در پاهای خود - Napti، Woven Not Not Not Not، اما از زیباترین جلبک ها. او دم ماهی و پنجه ماهی، مانند سرطان دارد. در یک برخورد، او کارکنان دریاها و اقیانوس ها را نگه می دارد، به سوی دیگر - طرح کشتی دزدان دریایی، از کسانی که دوست دارد به trample. (Katya Shilo)

پادشاه دریایی یک هشت پا بزرگ است که تاج و تخت مرجانی را ارسال می کند. گاهی اوقات او نهنگ های سحر و جادو را به سورتمه بزرگ، تزئین شده با زیباترین مروارید. سپس دریا خشمگین، بسته شدن پادشاه از یک چشم کنجکاو است. وقتی دخترانش دلفینی را برای او رقصید، او شادی می کند. دریا شروع به لبخند می زند و با آنها تنگ می شود. (Sonya Kuzmenko)

سالن نوشتن

معلم. هر کس می تواند دریا را تحسین کند، اما برای بیان تحسین آنها به کلمات نه همه. من پیشنهاد می کنم از هنرهای هنری یاد بگیرم. لطفا توجه داشته باشید که هیچ کس در توصیف آن محدود به یک رنگ رنگ نیست. همه نویسندگان به کمک صفت های پیچیده کمک کردند، به همین ترتیب صفت های متشکل از دو ریشه. چنین صفت هایی که سایه های رنگی را نشان می دهند از طریق یک خط نوشته شده است.

دیکته انتخابی

وظیفه. از این پیشنهادات، عبارات بنویسید که شامل صفت های ضروری و وابسته هستند.

1. پیش رو، به شدت از آب زرد لیماهه جدا شده، یک نوار سیاه و آبی از دریای شلاق زده شده است. (v.katayev)

2. هزاران تابش خیره کننده در دریای خاکستری طلایی خرد شده اند. (D. کودک)

3. دریا راست زیر پاها، آرام، مانند ساتن آبی خاکستری آبی کشیده شده است، و تنها در کسی کمی چروکیده شده است. (Z. Voskreshenskaya)

4. دریا در بندر کثیف سبز بود، و کت و شلوار طولانی مدت، که به آن در افق سقوط کرد، به آرامی بنفش به نظر می رسید. (A.I. Kuprin)

5. بنابراین نیمکت، و چتر نی،
بیشتر باز - و مه
Milisto-Crimson افق دریایی
غرب شوم و عجیب و غریب. (I.A. Bunin)

گالری عکس مارینست ها

معلم. در گالری عکس ما می توانید تصاویری از هنرمندان را ببینید که می توانند نگرش مشتاق خود را نسبت به دریا در رنگ ها نشان دهند. عنصر دریا در آثار زیبا خود می تواند امواج غول پیکر را صرف، تقسیم جمعیت های رنگین کمان، درخشان و به سرعت، کشتی های پیچ خورده ... در همان زمان، آنها می توانند دریای آرام و ملایم، آرام و متفکر، بازیگر، و تند و زننده، و یا مشتاقانه خواب قبل از رعد و برق ... برای پیدا کردن رنگ مورد نظر، هنرمند در پالت خود را مخلوط می کند و چندین بار صدها سایه های مختلف را تلاش می کند. ما همچنین سعی خواهیم کرد که رنگ های کلامی را مخلوط کنیم و یک دریا آرام و مسابقه ای را توصیف کنیم. البته برای پیدا کردن رنگ موفق به شما، البته، به بازتولید نقاشی های نقاشان معروف کمک خواهد کرد. فراموش نکنید: اگر شما سعی می کنید تا محدوده دریا را با کمک دو سایه رنگ بکشید، به یک خطی نیاز دارید.

دریای رنگی

پرتره دریای آرام

فیروزه آبی، آبی، بنفش، صورتی آسمانی، نقره ای لاجورد، زمرد لازارووا، ...

پرتره دریای سرخ

رهبری خاکستری، فولاد، سیاه و سفید، آبی سیاه، خاکستر و قهوه ای، کثیف بنفش، زغال سنگ، ...

معلم. خوب، من فکر می کنم، دریا برای ماست که ما به او دادیم، از ما سپاسگزار خواهیم بود. پس از همه، لباس آن را به ارائه شادی به مردم.

در شب هر روز، هر روز
دریا استخدام شده است:
صبح لباس پوشیدنی
در یک لباس از رنگ صورتی.
روز - لباس آبی،
با یک روبان سفید گشت و گذار.
در شب بر روی سیاه و سفید -
لباس مخملی نرم
و در لباس مخملی
جواهرات سوزانده می شوند
دریا، اگر نه یک راز.
دای، لطفا پاسخ دهید:
چرا لباس ها را دوست دارید؟
- به طوری که مردم خوشحال بودند!

(V. Oorlov)

سالن موسیقی

گوش دادن به ترکیب ابزار K. tribussi "دریا".

تالار شهر آلپوگرافی

معلم. هنرمندان و شاعران همیشه دریا را به عنوان یک ارگانیسم زنده درک کرده اند. آنها متوجه شدند که دریا، مانند یک فرد، شخصیت خود، سرگرمی های آنها، غم و اندوه و شادی خود را دارد. دریا زمانی که برخی از دانش آموزان اسامی خود را از خانواده زن و به او تعلق دارند، مجروح می شود -ولی. بیایید دریا را مجرم نکنیم و ثابت کنیم که ما می توانیم به درستی به انتهای فعل وارد کنیم، مطابق با اسم های به خوبی تعریف شده.

انتخاب پیچیده با توجیه گرامری

1. SEA DYSHAL_ آرام و به آسانی.

2. و دریا تکان داد، Cyzhel_ و Rushil_، موج آبی.

3. دریا فیروزه ای در اشعه های خورشید زندگی نمی کند، آرام و عمیقا نفس می کشد.

سالن نوشتن

معلم. من پیشنهاد می کنم تا یک بار دیگر به سالن نوشتار بازگردم، از پالت کلامی دریای کلامی کارشناسی ارشد برجسته لذت ببرید.

مخابره مخابراتی

در مقابل پس زمینه ترکیب سازنده، که در آن شما می توانید شکاف امواج دریایی را بشنوید، فریاد از چوپان، معلم (یا آماده شده توسط دانش آموز) به طور واضح از داستان از داستان V. Katayev "Belieta Said Lonely" می خواند.

مهم نیست که چقدر به دریا نگاه کنید - هرگز خسته نخواهد شد. این همیشه متفاوت، جدید، بی سابقه است.

آن را در مقابل هر ساعت تغییر می کند.

این آرام، آبی روشن است، در چندین مکان که با آهنگ های تقریبا سفید درخشان پوشیده شده است. این آبی روشن، آتشین، درخشان است. که آن را با بره ها بازی می کند. این، تحت باد تازه، ناگهان رنگ indigo، پشم، دقیقا در برابر شمع است. این طوفان را پرواز می کند و آن را تبدیل به وحشتناک می کند. باد طوفان یک ASB بزرگ را درایو می کند. در آسمان یک ظاهر طراحی شده با Seagulls پرواز می کند. امواج فیبر و فلاش در امتداد بدن براق ساحل دلفین مرده. سبزی های تیز افق ارزش یک دیوار چرخ دنده بر روی ابرهای قهوه ای طوفان است. هیئت مدیره Malachite Malachite، فشرده سازی فوم را تحت فشار قرار داده است، با یک رعد و برق کانن توسط ساحل شکسته شده است. اکو برنز را در هوای خیره کننده تسکین می دهد. اسپری نازک نازک در کل ارتفاع عظیمی از صخره های شوکه شده آویزان است.

اما جذابیت اصلی دریا در برخی از راز بود، که همیشه در فضاهای آن ذخیره می شود.

آیا این یک راز نیست، تابش فسفریک او بود، زمانی که در یک شب ماه جولای بی ماه، دست، به طور ناگهانی به آب گرم سیاه می شود، به طور ناگهانی روشن شد، همه آنها توسط Sparks Blue Mowed یا چراغ های حرکت از کشتی های نامرئی و شیوع کم رنگ از یک فانوس ناشناخته؟ یا تعداد گیاهان، غیر قابل دسترس به ذهن انسان؟

Euritmic گرم کردن "امواج فریبنده"

کودکان بین ردیف ها می شوند و دست ها را می گیرند. بسته به تعداد فرزندان در کلاس، سازماندهی دو یا سه گروه از "امواج". هر گروه باید ابتدا به یک موج خام تبدیل شود، و سپس در آرامش. اجازه دهید این فرصت را برای بحث در مورد ماهیت حرکات اول. موسیقی مناسب را بردارید

سالن شاعرانه

معلم. قبل از اینکه خودتان را در ایجاد یک تصویر کلامی از دریا امتحان کنید، بیایید انتخاب کنیم که "رمز و راز دریا" را بنویسیم.

ولی. خوب بین ساقه های زیر آب.
.... نور کم نور. سکوت عمق.
.... ما فقط سایه کشتی را یادداشت می کنیم
.... و موج به ما نمی رسد K. Balmont

ب دریای خاموش، دریای آزاد،
.... کشف عمیق خود را مخفی:
.... چه اتفاقی افتاد؟
.... قفسه سینه شما چگونه نفس می کشد؟ vzhukovsky

که در. اما ناگهان جنگل رفتار خواهد کرد
.... وقتی از طریق دریا آبی
.... از طریق ستاره قمری براق
.... شما یک داستان پری را در واقعیت خواهید دید. l.vunnik

G. عنصر رایگان Goodbye!
.... آخرین بار در مقابل من
.... شما Katiha امواج آبی
.... و غرور سفید رنگ. مانند. پوچکین

توجیه EPIGRAPHS های انتخاب شده.

نوشتن مقالات با انتخاب:

نوشتن فانتزی "رمز و راز دریا DNA!"؛

نوشتن شرح "هنگامی که دریا ورزش است (نگران، عصبانی ...")؛

داستان نوشتن "بازدید از پادشاه دریا".

بهترین کار دانشجویی

وقتی دریا فریاد می زند

هنگامی که دریا جایگزین شده است، بره های سفید از امواج خود را نورد و فرار، جذاب. دریا به عنوان اگر زنده است: آن را تلاش می کند به عقب بر گردیم، من را رها کنید. هنگامی که بره ها در مورد سنگ ها مبارزه می کنند، به نظر می رسد که سنگها چوپان ساحل دریا هستند. آنها امواج را در ساحل اجازه نمی دهند.

دریا می درخشد و سرریز می شود. این رنگ های مختلف را بازی می کند: سبز، آبی، مروارید، زمرد بنفش. این رنگ ها از یک هنرمند که هر روز به دریا می آمدند، فرار کرد. اما او به هیچ وجه کار نمی کرد، و سپس رنگ های متخلف را از دست داد.

هنگامی که برخی از موج ها طول می کشد، به نظر می رسد که نپتون خود از آن خارج خواهد شد تا اموال خود را بازرسی کند. معمولا او پیروی می کند که چگونه مردم رفتار می کنند، چه کسانی هستند. و اگر او می بیند که آنها هنوز هم خورده اند، آنها را یک موج بزرگ را پمپ کنید. بره های سفید همیشه در طول بازرسی های کنترل، نپتون را همراهی می کنند.

در شب، دریا کاهش می یابد. نپتون شناور برای حل سوالات بسیار مهم عمیقا عمیق به دریا. و مردم به خانه می روند.

آلنا Makarenko

رمز و راز دریا DNA

من در پایین پایین فرود می آید و به آرامی به آرامی من می روم (یا هنوز هم قایقرانی؟). اوه در اینجا دلفین فلاش کرد، در سمت راست ماهی کار بر روی مروارید: آماده سازی دکوراسیون برای لباس عروسی دختر نپتون. او خودش خود را بر روی تخت می فرستد، از افراد خود به یک دوربین دوچشمی خاص پیروی می کند.

- ما چه می خواهیم سفارش دهیم، عزیزم؟

من از رفتارهای خوبش شگفت زده شدم و جواب دادم:

- من واقعا می خواهم آب را با جلبک امتحان کنم.

میگو به من نگاه کرد و ناگهان حمایت کرد. من جنبش های عجیب و غریب خود را شگفت زده کردم، اما پس از آن به یاد می آورم که میگو به عقب افتاده بود. من نگاه می کنم، و او در حال حاضر در مقابل من ایستاده و یک سینی با یک شیشه دو بار دوباره توسط خودش خود را!

- متشکرم! - من از پیشخدمت عجیب و غریب تشکر کردم.

- شیشه می تواند خود را ترک کند! - او پاسخ داد و دوباره تکمیل کرد.

من می روم (یا قایقرانی؟) من در خیابان های دریا، آب آشامیدنی، زیر پای من هستم. قایق های دریایی دریا: اسکیت اتوبوس شناور، برچسب زمین شناسان ریشه زمین ... خوب اینجا! اما، متاسفانه، زمان رفتن به خانه است! روی سطح! من به آرامی پاپ می کنم تا از گونه های دریایی دوباره لذت ببرم.

پس از چند لحظه، من در خانه هستم، در یک کابین گرم، و در پاهایم مسالمت آمیز گربه. فردا من قطعا به او در مورد ساکنان دریایی شگفت انگیز می گویم.

Sonya Kuzmenko

بازدید از پادشاه دریا

هنگامی که من در دریا روی یک قایق بادبانی با بادبان های سفید رفتم. کوه های مرئی خواب در مه خورشید روشن در آب شفاف منعکس شد.

ناگهان دیدم پریدن دلفین ها را دیدم. زمانی که آنها در هیئت مدیره پریدند و با صدای انسانی صحبت کردند، شگفتی من بود.

- آیا می خواهید از پادشاهی افسانه ای زیر آب بازدید کنید؟ آنها از من پرسیدند.

این رویا طولانی من بود، و من، برای یک لحظه فکر نمی کردم، موافقت کرد. فقط می خواستم یک ماسک بپوشم، اما دلفین ها مرا متوقف کردند.

- اما چگونه می توانم زیر آب نفس بکشم؟ من پرسیدم.

دلفین ها پاسخ ندادند و غرق شدند. به زودی آنها با جلبک های دریایی بازگشتند که به من غذا دادند. من آنها را خوردم و معلوم شدم ... در یک افسانه. من کشف کردم که می توانم نفس بکشم، شنا کنم و حتی زیر آب صحبت کنم.

همراه با دلفین ها، من به سوی تزار دریایی رفتم. وقتی خودم را در کاخ خود یافتم، او را به پری دریایی تبدیل کرد تا بتوانم شنا کنم. من از صخره ها، آتشفشان های هیزم، باغ توت های فوق العاده رفتم. من با موجودات شگفت انگیز آشنا شدم اما ناگهان من به خانه می رفتم و سپس متوجه شدم که نمی توانم به قایق بادبانی بازگردم، زیرا من به جای پاهایم یک دم درخشان درخشان داشتم.

من به پادشاه برگشتم، اما او حاضر به کمک نبود. سپس من در مورد توت ها که در یک باغ غیر معمول دیدند فکر کردم. من دوباره به باغ شدم شروع به یادآوری کرد که من این بود که دلفین ها در مورد این توت ها گفته شد. در باغ یک ترانسفورماتور توت جادویی رشد کرد. من آن را انداختم و به کاخ بازگشتم. پادشاه دریا فوق العاده شگفت زده شد وقتی که داستان من در مورد این توت را شنیدم. او تصمیم گرفت که او را در کاخ خود قرار دهد، بنابراین من توت را از من گرفتم.

من مجبور شدم برای کمک به مروال فضایی - جادوگر دریایی بزرگ. او به من آویز افتخار داد. با آن، من مجبور شدم پاهایم را برگردانم تشکر پری، من شنا کردم. برای حرکت سریعتر، من قطعا به دم پری دریایی کمک کردم. من در ساحل رفتم، و سپس یک معجزه اتفاق افتاد: دم سحر آمیز به پاهای عادی انسان تبدیل شد. در حافظه این غوطه وری غیر معمول، من آویزم مروال داشتم.

Tanya Tsruup

ادبیات

1. Vanyanz A. پروژه "جهان از دریا" در درس های هنری زیبا در مدرسه ابتدایی. m: هنر، شماره 3، 2007. ص. 4-5.

2. Voloshin M. خانه شاعر: اشعار. فصل از کتاب "Surikov". ل: بچه ها Lit.، 1991. ص. 173-178.

3. KATAEV V. سفید بادبان تنها: داستان. برای سن تحصیل ارشد Vilnius: Vituris، 1987. P. 10.

n.i. nemykina
Gymnasium شماره 3،
بلژیک

مارس 08 2011.

آیا تا به حال تحت باران بهار اول قرار گرفتید؟ خود را در میدان در میان رعد و برق پیدا کنید؟ من می شنوم غلتک های نزدیک رعد و برق و دیدن رعد و برق درخشان در آسمان رعد و برق؟ این برداشت ها برای مدت طولانی باقی می ماند - ترسناک و هیجان انگیز در همان زمان، نفس کشیدن نفس بهار به راه خود را. بهار به عنوان یک رعد و برق در تابستان یا پاییز نیست. این یک پدیده کاملا خاص است. به نحوی برای تعطیلات ماه مه ما به طبیعت رفتیم. ما در یک خانه کوچک کشور قرار داریم، محصولات را برای یک پیک نیک گذاشتیم. بزرگسالان مراقبت از پخت و پز، و دوستان من و من فرار به کشف قلمرو. روز زیبا بود بهار شروع به ظهور خود در تمام شکوه خود کرد. تمام درختان در شکوفه بودند، و در هوا یک عطر منحصر به فرد بود. آفتاب بهار، گاهی اوقات توسط ابرهای ورودی پنهان شده است، با گرمای آن خوشحال است. مرغ طیور، شادی در بهار. گاهی اوقات یک نسیم تازه پرواز کرد، و سپس پس از آن. و به نظر می رسید که همه چیز در آن زمان با او سوزانده می شود، مثل اینکه گوش می دهد. و در مورد چه ؟. هنوز، طبیعت می داند: بهار آب و هوای خیلی تغییر کرده است!

از بازی و مکالمات ادامه یافت، ما متوجه نشدیم که چگونه آنها کاملا دور از خانه حرکت کردند. و سپس همه چیز تغییر کرده است ... ابرها ابرها، همه چیز در اطراف تیره شده است. آسمان از آبی دوستانه وحشتناک و سنگین شد. در فاصله به نظر می رسید تقریبا سیاه. ما برگشتیم و عجله کردیم تا به خانه بازگردیم. ناگهان آسمان رعد و برق را قطع کرد، و از سوی دیگر - یکی دیگر. و، به عنوان اگر درست بالای سر ما، رعد و برق زد. او مانند یک ضربه ناگهانی زنگ زد، و، سوار شدن در زمینه ها، به شدت در جایی در اطراف افق نشسته بود. بلافاصله، همانطور که در پاسخ به او بود، از جایی از دور، یکی دیگر از روستاها آمد. صدای غرق شدن در حال افزایش بود، آنها بسته شدند، دوباره از بین رفتند و فاصله را ترک کردند. به نظر می رسید که در بالا، کسی استدلال سریع را منجر می شود. درباره چه چیزی؟ ناشناس. اما به نحوی ترسناک شد. برای یک لحظه، همه چیز اصلاح شد. بدون رعد و برق، بدون سر و صدای باد. جزوات بر روی درختان در انتظار چیزی بود، صدای پرندگان را خفه کرد.

در اینجا طوفان نقل مکان کرد، جایی که او یک پرنده کوچک را جوجه گرفت. صورت بوی نسیم، اما موضوعات، گرم و مهربان نیست. در هوا، طراوت و خنک شدن نور را در هوا بویید ... و پس از آن، اولین بار در این بهار، به عنوان یک نفر از آسمان یک وان آب بزرگ را لغو کرد. کمک از باران هیچ جا بود، به خانه هنوز دور بود. آب یک دایره بود، باران با یک دیوار جامد ریخته شد. ما تقریبا به صورت تصادفی فرار کردیم، چیزی را در مقابل من مشاهده نکردیم. در آسمان، هنوز نوعی رعد و برق و رعد و برق وجود دارد، اما در حال حاضر دور. آنها کمتر و کمتر و ضعیف تر شدند. و ناگهان همه چیز متوقف شد، همانطور که ناگهان، همانطور که آغاز شد.

آسمان به سرعت پاک شد، و خورشید به عقب نگاه کرد. پرندگان دوباره تکرار کردند، پرواز از شاخه شاخه. و کسی که در اینجا ظاهر شد، بسیار شگفت زده خواهد شد، دیدن جریان های بی پایان آب، در حال اجرا در امتداد جاده. و ما، مرطوب به موضوع، به عنوان اگر در رودخانه درست در لباس جنگید. والدین ما را با افراد عصبانی ملاقات کردند، اما پس از آن خشم خود را به رحمت تغییر دادند. ما تغییر کردیم، کاشته شده در جدول. و این ممکن است رعد و برق در گذشته باقی بماند. اما من مطمئن هستم که خاطرات او برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت!

صبح روز گذشته آرام، گرم و بدون ابر بود. در چنین روزها، من به خصوص نمی خواهم به مدرسه بروم، زیرا وقتی که در پنجره نشسته اید، به توضیحات معلم گوش می دهد. گریه نوزادان در خیابان، آواز پرندگان در درختان، مجاورت مجاز به تمرکز بر درس نیست - من می خواهم، و به سمت راست به پنجره در چمن سبز، در بوته های لیلاک پرید.

با این حال، آب و هوای خورشیدی تنها قبل از درس سوم طول می کشد. به سرعت به سرعت، به عنوان اگر کسی آنها را از پشت سفارشی کرده بود، آنها ابرهای عجیب و غریب را به دست آوردند، رعد و برق از دست رفته. ناگهان آنقدر تاریک شد که نور باید در کلاس باشد. ما کشیدیم، حتی بچه های بی سر و صدا، صحبت کردن را متوقف کردند. و بنابراین، زمانی که در کلاس درس، یک دقیقه "مرده" سکوت بوجود آمد، درست در خارج از پنجره، رعد و برق را لرزاند و رعد و برق را لرزاند. این ضربه خیلی قوی بود که من در گوشم یک سوس داشتم و بسیاری از دخترانمان دزدکی حرکت می کردند. پس از چند ثانیه، او چنین دوش را تماشا کرد که خانه همسایه تشخیص داده شد. او به ما گفت تا به سرعت دریچه ها را ببندد. دیده شد که چگونه جریان های پر از آب کثیف در جاده ها حمل می شود، زباله و گرد و غبار را از آسفالت شستشو می دهد. بسیاری از عابران پیاده Vyhod از طریق گودال ها منتقل شدند. هیچکدام از آنها یک چتر نداشتند، اما هنوز هم حفاظت ضعیف از چنین دوش بود.

ناگهان همه چیز اصلاح شد باران متوقف شد، در چند دقیقه ابرهای کشیده شد. آفتاب مناقصه به پنجره نگاه کرد: نترسید، رعد و برق به پایان رسید!

نیاز به یک ورق تقلب؟ سپس ذخیره - "توضیحات عنصر طبیعت -" رعد و برق ". نوشته های ادبی!

2021.
Polyester.ru - مجله برای دختران و زنان